انواع نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبتهای اهرمی
نسبتهای اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبتها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.
به طور کلی نسبتهای اهرمی ساختار بدهیهای یک شرکت از جمله بدهیهایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمدهاند و نسبت این بدهیها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازهگیری میکنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه میدهند و یا برای آن تامین اعتبار میکنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و نسبت بدهیهای این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وامدهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.
نسبتهای اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه میشوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:
نسبت بدهی
نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهیها بر کل داراییهای شرکت به دست میآید. این نسبت میگوید که چقدر از داراییهای شرکت را از طریق بدهیها به دست آمدهاند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب میشود و حتی تامین مالیکنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح میدهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب میشود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت بدهی= کل بدهیها / کل داراییها
فهم این که بدهیها چه میزان از داراییهای شرکت را تشکیل میدهند حتی برای افرادی که قصد سرمایهگذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایهگذاران ترجیح میدهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهیهای بالا دست و پنجه نرم میکند.
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به دست میآید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وامگیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وامدهندگان از جمله بانکها ترجیح میدهند به شرکتهایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهیها / حقوق صاحبان سهام
اگر بدهیها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهیهای شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص دادهاند.
نسبت تسهیلات به سرمایه
این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست میآید. این نسبت تاکید ویژهای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وامهای دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازهگیری میکند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:
نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به بدهی دارد اساسا ریسکهای زیادی با خود حمل میکند. این نسبت به ما میگوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل میدهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه میکند قطعا بانکها وضعیت بدهیها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه میکنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وامدهی به این شرکت خودداری میکنند و یا اینکه وامهای با بهره بالا را ارائه میکنند.
نسبت پوشش بهره
نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینههای مالی به دست میآید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازهگیری میکند. فرمول آن به شرح زیر است:
نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی / هزینههای مالی
این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینههای مالی از جمله نرخهای بهره وامها و .. را مورد سنجش قرار میدهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینههای مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینههای مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهیهای خود دست و پنجه نرم میکند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیانده است. اگر هم زیانده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینههای مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وامدهی به این شرکت احتیاط به خرج میدهند.
در حالت کلی بالا بودن نسبتهای اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب میشود.
اهرم مالی در بازار آپشن
یکی از جذابیتهای بازار آپشن، وجود اهرم مالی است. در واقع معاملهگران با استفاده از اهرم مالی میتوانند با سرمایهای اندک، سود قابل توجه کسب کنند.
اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی «اهرم مالی در بازار آپشن» می پردازیم.
یکی از ویژگیهای بازار مشتقه این است که در این بازار معاملهگران میتوانند بدون اخذ وام یا اعتبار و تنها به واسطه وجود اهرم، چندین برابر سرمایه خود، سرمایهگذاری کنند. این بدان معناست که معاملهگر هر مقدار سرمایه داشته باشد، میتواند از طریق خرید آپشنها سود بسیار بالاتری نسبت به خرید در بازار نقدی کسب کند. چرا که قیمت قراردادهای آپشن معمولا بسیار کمتر از قیمت دارایی پایه آن است. مثلا شخصی که ۱۰ میلیون پول دارد و میتواند با آن در بازار نقدی یک سکه بخرد، اما اگر به جای خرید یک سکه، آپشن سکه طلا خریداری کند سود بالاتری به دست میآورد چرا که برای خرید کال آپشن سکه طلا، تنها به میزان پرمیوم وجه لازم است و با ده میلیون میتوان چند پرمیوم خریداری کرد.
بازده قابل توجه در بازار آپشن نسبت به بازار نقدی ناشی از وجود اهرم مالی است. تنها با استفاده از اهرم مالی و با یک سرمایه اندک میتوان سود قابل توجهی کسب کرد. میتوان گفت وجود اهرم مالی برای چند برابر کردن سود بالقوه، یک مزیت بزرگ است که در بازار آپشن وجود دارد اما نکته لازم به ذکر این است که، هرچند سود با وجود اهرم چندین برابر میشود اما در صورت تحلیل اشتباه و معاملات نادرست، زیان نیز در بازار آپشن نسبت به بازار نقدی، چندین برابر است.
تغییر قیمت کال آپشن نسبت به تغییر قیمت سکه نقدی به پارامتری با عنوان «ضریب دلتا» بستگی دارد. دلتا در قراردادهای آپشن، میزان تغییر در قیمت کال آپشن به ازای هر یک تومان تغییر در قیمت سکه نقدی است. دلتای کال آپشنها میتواند مقادیر ۰ تا ۱ داشته باشد و ضریب آن توسط فرمول، برای هر قرارداد آپشن به دست میآید.
برای محاسبه اهرم مالی آپشن، از تقسیم قیمت سکه نقدی (دارایی پایه) بر قیمت آپشن استفاده میکنند. فرمول دقیق اهرم مالی به شرح زیر است:
اهرم مالی سکه طلا= (قیمت سکه نقدی * ضریب دلتا)/ قیمت آپشن
همان طور که در فرمول بالا مشخص است، برای محاسبه اهرم هر قرارداد آپشن، باید قیمت سکه طلا (دارائی پایه) در بازار نقدی را در ضریب دلتا ضرب و حاصل را بر قیمت آپشن (پرمیوم) تقسیم کرد تا مشخص شود به ازای هر یک درصد تغییر در قیمت دارایی پایه، میزان سود و زیان آپشن چند درصد تغییر میکند. برای محاسبه دلتا نیز میتوان از ماشین حسابهایی که برای این منظور طراحی شدهاند، و در حال حاضر در سایت tsetmc.ir نیزموجود است استفاده کرد.
گفتنی است که با توجه به فرمول اهرم مالی، هرچه دلتای قرارداد بالاتر باشد، اهرم مالی قرارداد بیشتر خواهد بود و در مقابل هرچه دلتا پایینتر باشد، اهرم مالی قرارداد کمتر است. از طرف دیگر، هر چه قرارداد آپشن در سود باشد (in the money) اهرم قرارداد آپشن کمتر و هر چه قرارداد آپشن در زیان باشد (out the money) اهرم بالاتری خواهد داشت. توجه کنید که قیمت قراردادهای آپشن (پرمیوم) در سود، بالاتر از قیمت قراردادهای آپشن در زیان است. به همین دلیل است که قراردادهای در زیان، اهرم مالی بالاتری دارند.
شرکت کارگزاری بهمــن Bahman Brokerage Co.
ابزار مشتقه از ابزارهای مالی هستند که عمدتاً مبتنی یا مشتق از یک دارایی پایه است. به عبارتی ارزش آنها منبعث از ارزش دارایی دیگری است. در واقع به قرارداد یا اوراقی گفته میشود که ارزش آن وابسته به ارزش اوراق بهادار، کالا، شاخص یا ارز اصلی است و هیچگونه ارزش مستقلی ندارد
بورس اوراق بهادار
قرارداد اختیار معامله سهام
قرارداد اختیار معامله قراردادی دوطرفه بین خریدار و فروشنده است که براساس آن یک طرف معامله (خریدار قرارداد) حق خرید یا فروش دارایی مشخصی را به قیمت مشخص در تاریخ مشخص به دست میآورد. درواقع خریدار قرارداد در ازای پرداخت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد، حق (نه الزام و تعهد) انجام معامله معینی را در آینده به دست میآورد. از طرف دیگر فروشندهی قرارداد اختیار معامله در ازای دریافت مبلغ معینی هنگام عقد قرارداد، حق انجام معامله را به خریدار واگذار میکند. خریدار در اعمال حقِ خود، مختار و فروشنده در صورت تمایل خریدار، مجبور به انجام معامله میباشد. این معامله درصورتی اتفاق میافتد که پیشبینی خریدار و فروشنده در مورد روند آتی قیمت سهم خلاف یکدیگر باشد. به عنوان مثال کسی که چشمانداز آتی سهم را نسبت به سطوحِ قیمتی فعلی، افزایشی پیشبینی میکند، اقدام به خرید قرارداد اختیار خرید و کسی که این روند را کاهشی برآورد میکند، اقدام به فروش قرارداد اختیار خرید مینماید. مهمترین مزیت این روش امکان استفاده از اهرم مالی است.
قرارداد آتی سبد سهام
قرارداد آتی سبد سهام قراردادی مبتنی بر خرید یا فروش سبدی از داراییهای مشخص در زمان و قیمت مشخص است. درواقع در این قرارداد فروشنده متعهد میشود تعداد معینی از سبد سهام پایه را در سررسید به قیمت معین بفروشد و خریدار متعهد به خرید آن سبد میگردد. در این قرارداد نیاز به پرداخت کل مبلغ ارزش سبد نمیباشد و با پرداخت حداکثر بیست درصد مبلغ کل میتوان از قدرت خرید پنج برابری نسبت به خرید سهام بهره برد. درواقع به دلیل ویژگی اهرمی، با سرمایه کمتر میتوان سود بیشتری کسب کرد. لازم به توضیح است استفاده از این ابزار، نیازمند تحلیل دقیقی از روند آتی صنعت است. زیرا در صورت اشتباه، اهرم پنج برابری آن میتواند منجر به زیان پنج برابری شود.
اوراق اختیار فروش تبعی
اوراق اختیار فروش تبعی، اوراقی است که عمدتاً توسط سهامدار عمده برای حفظ ارزش سهام خود و نیز پوشش ریسک برای سهامداران خرد عرضه میگردد. در واقع اوراق اختیار فروش تبعی نوعی بیمه سهام است. در این ابزار سهامدار عمده با فروش اوراق اختیار فروش تبعی به سهامداران خرد، متعهد میشود تعداد معینی از سهام را در تاریخ معین (تاریخ اعمال) به قیمت معین (قیمت اعمال) از آنها خریداری نماید.
نکات بااهمیت
- در اوراق فروش تبعی امکان معاملات ثانویه وجود ندارد. بدین معنا که پس از خرید امکان معامله مجدد وجود ندارد و این اوراق تنها در تاریخ اعمال مورد معامله قرار میگیرد.
- تعداد اوراق اختیار فروش تبعی تحت مالکیت هر کد در پایان هر روزِ معاملاتی میتواند حداکثر معادل تعداد سهام پایه تحت مالکیت آن کد باشد.
- در صورت خرید بیش از تعداد سهام پایه مبلغ مازاد خرید به عنوان خسارت به عرضهکننده پرداخت خواهد شد.
- سقف خرید مجاز برای هر کد سهامداری در اطلاعیه عرضهی هر نماد مشخص میگردد. مبلغ پرداخت شده بابت خرید اوراق فروش تبعی قابل برگشت نیست.
- اعمال اختیار فروش تنها در تاریخ اعمال و در صورت ارسال درخواست به کارگزار خود، حداکثر یک روز قبل از تاریخ اعمال امکانپذیر میباشد. پس از گذشت این تاریخ امکان اعمال وجود ندارد و عرضهکننده تعهدی در قبال آن نخواهد داشت.
- مطالعه دستورالعمل معاملات اوراق اختیار فروش تبعی و اطلاعیه عرضه منتشرشده در هر نماد معاملاتی ضروری میباشد.
سقف نرخ کارمزدها و خدمات
بورس کالا
معاملات آتی
قرارداد آتی: قراردادی است که فروشنده براساس آن متعهد میشود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمتی که الان تعیین میکنند بفروشد و در مقابل، طرف دیگر قرارداد متعهد میشود آن کالا را با آن مشخصات خریداری کند و برای جلوگیری از امتناع طرفین از انجام قرارداد، مبلغی را به عنوان وجه تضمین نزد اتاق پایاپای بگذارند.
قرارداد اهرم مالی در بورس به چه معناست؟ اختیار معامله
قرارداد اختیار معامله: قراردادی است که به خریدار آن این اختیار (نه الزام و تعهد) را میدهد که دارایی معینی را به قیمت مشخص در سررسید، خرید یا فروش نماید. فروشنده اختیار معامله درصورت درخواست خریدار اختیار معامله در سررسید ملزم به ایفای تعهدات خود میباشد.
گواهی سپرده کالایی
گواهی سپرده کالایی، اوراق بهاداری است که مؤید مالکیت دارندهی آن بر مقدار معینی کالاست و پشتوانه آن قبض انبار استانداردی است که توسط انبارهای مورد تأیید بورس صادر میگردد. درواقع در این کالا فروشنده در ازای تحویل کالای خود به انبار، بانک یا محل تعیینشده از طریق بورس کالا، گواهی سپرده کالایی را دریافت و آن را از طریق کارگزاریهای مجاز به فروش میرساند. خریدار ورقه بهادار مذکور نیز میتواند جهت فروش مجدد گواهی سپرده کالای خود یا دریافت فیزیکی کالا اقدام نماید. بدین صورت هزینههای انبارداری، جابهجایی و فاصله زمانی جهت انتقال کالا به صورت حضوری رفع میگردد.
قرارداد سلف استاندارد
قرارداد سلف نوعی قرارداد است که در آن خریدار و فروشنده توافق میکنند کالای مشخصی را در تاریخ مشخصی رد و بدل کنند. خریدار، کل مبلغ معامله را در زمان عقد قرارداد پرداخت نموده و کالا را در زمان تحویل دریافت خواهد نمود. درواقع براساس این قرارداد مقدار معینی از دارایی پایه با مشخصات ذکر شده در قرارداد به فروش میرسد که وجه آن به صورت نقدی واریز میگردد و دارایی پایه در سررسید مشخصی در آینده تحویل داده میشود. از این طریق فروشنده مبلغ موردنیاز جهت تولید را به دست خواهد آورد و خریدار نیز به امید افزایش قیمت، کالا را خریداری میکند. این قرارداد قابل انتقال به شخص دیگری نیست و کالا در زمان تحویل به صورت فیزیکی به خریدار تحویل داده میشود.
سقف نرخ کارمزدها و خدمات
بورس انرژی
معاملات سلف استاندارد موازی
قرارداد سلف موازی نوعی قرارداد سلف است. با این تفاوت که امکان معاملات ثانویه در آن وجود دارد و قدرت نقدشوندگی را بالا میبرد. درمعاملات سلف موازی مقدار معینی از دارایی پایه به فروش میرسد که وجه آن به صورت نقدی پرداخت میگردد و دارایی پایه در سررسید مشخصی در آینده تحویل میشود. در این فاصله خریدار سلف اول میتواند اقدام به فروش دارایی پایه در قالب یک قرارداد سلف ثانویه نماید. این قرارداد سلف ثانویه سلف موازی نام دارد. در واقع براساس این قرارداد خریدار میتواند معادل دارایی پایه خریداری شده را به شخص ثالث قبل از سررسید مطابق دستورالعمل بورس کالای ایران واگذار نماید. این قرارداد علاوه بر تأمین مالی برای فروشنده یک ابزار سرمایهگذاری به شمار میرود.
اهرم معاملاتی، سکویی برای پرواز یا جهنمی برای به آتش کشیدن سرمایه شما
آیا راهی وجود دارد که با وجود سرمایه کم بتوانیم از نوسانات قیمتها چندین برابر سود کنیم؟ اهرم معاملاتی فقط باعث سود کردن سرمایهگذارانی که از آنها استفاده میکنند میشوند یا ممکن است باعث ضرر کردن آنها نیز بشوند؟ استفاده از اهرم معاملاتی چه مزایا و معایبی برای سرمایهگذاران دارد؟ مارجین به چه معناست؟ در این مقاله همراه ما باشید تا علاوه بر پاسخگویی به این سوالات ، شما را با سیستم کاری اهرمها آشنا کنیم.
اهرم معاملاتی چیست؟
یکی از ابزارهایی که میتواند ریسک و هیجان معاملات شما را چندین برابر کند ، استفاده از اهرم معاملاتی است.به زبان ساده اهرم معاملاتی با ایجاد بدهی، امکان سود و ضرر بالقوه شما را چندین برابر میکند. بدین صورت که شما هنگام سرمایه گذاری در یک بازار مالی ، برای مثال در صورت استفاده از اهرم X 10 با هر میزان سرمایهای که دارید، اگر سود کنید 10 برابر بیشتر و اگر ضرر کنید، 10 برابر بیشتر ضرر میکنید.
مثالی درباره استفاده از اهرم در معاملات
برای درک بهتر این موضوع، آن را با یک مثال مورد بررسی قرار میدهیم. فرضی کنید 100 میلیون تومان سرمایه دارید و میخواهید آن را در بازار ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کنید. اگر شما از یک اهرم X10 استفاده کنید و فقط 10% سود کنید در این حالت سود شما 10 برابر میشود و در واقع 100 میلیون تومان سود کردید. ولی اگر با همان شرایط تنها 10% ضرر کنید، در اصل شما 100 میلیون تومان ضرر کردید و تمام سرمایه شما نابود میشود. حالا حساسیت استفاده از اهرمهای معاملاتی را درک کردید! استفاده از این ابزار معاملاتی به همان میزان که هیجانانگیز است، خطرناک و خانمانسوز هم هست.
اهرمهای معاملاتی در چه بازار هایی وجود دارند؟
جواب کوتاه و ساده به این سوال این است که اهرمهای معاملاتی در هر بازاری میتوانند وجود داشته باشند. از بازار مسکن تا بازار ارزهای دیجیتال و یا هر بازار دیگری. منظور اصلی و مهم ما از مفهوم اهرم معاملاتی در واقع وسیلهای است که میتواند و دامنه سود و زیان شما را چندین برابر کند و اینکه قرار است در چه بازاری مورد استفاده قرار گیرد اهمیت چندانی ندارد. البته مشخصا هر بازاری بر اساس ویژگیها و حساسیت اهرم مالی در بورس به چه معناست؟ معاملاتی که در ان جریان دارد، میتواند ریسک استفاده از اهرمها را در آن بازار کم یا زیاد کند. طبیعتا ریسک استفاده از اهرمهای معاملاتی در بازار رمز ارزها که دچار نوسانات شدید قیمت است در مقایسه با بازار بورس اوراق بهادار ایران که نوسانات قیمتی در آن کمتر و محدودتر است، یکی نیست. بررسی و مقایسه ارزش بازار (مارکت کپ (Market Cap) یا ارزش بازار چیست؟) در بازارهای مالی مختلف میتوانند یکی از مشخصههای مهم در تعیین میزان مخاطرهپذیری آن بازارها باشد. همچنین آگاهی از میزان مخاطرهپذیری هر بازار مالی عامل مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران برای به کار بردن یا نبردن اهرمهای در انجام معاملاتشان است.
مارجین چیست و چه تفاوتی با اهرم دارد؟
مارجین به معنای آن میزان از سرمایه فردی است که قبل از ورودش به معامله توسط کارگزاری به عنوان وجه تضمین بابت استفاده آن شخص از اهرم، بلوکه میشود. ممکن است در نگاه اول فکر کنید مارجین و اهرم هردو به یک معنا هستند ولی این دو مفهوم در عین شباهت زیاد به یکدیگر، با هم متفاوتند.
مزایا و معایب استفاده از اهرمهای معاملاتی
افزایش سرمایه
امکان نابود شدن تمام سرمایه
عیب استفاده از اهرمهای معاملاتی ارتباط مستقیمی با مزیت استفاده از آنها دارد. پذیرش ریسک استفاده از ابزاری که همزمان توانایی ثروتمند کردن و بدهکار کردن، سرمایهگذاران را داشته باشد بسیار دشوار است.
ضریب اهرمی (Leverage) در فارکس چیست و چه خطراتی دارد؟
فارکس یک بازار بین المللی مالی مجازی است که در سالیان اخیر به واسطه اطمینان در سرمایه گذاری و امکاناتی که در اختیار کاربران قرار داده است، حجم عظیمی از سرمایه گذاران را جذب خود کرده است. یکی از این امکانات، ضریب اهرمی یا Leverage است که به سرمایه گذار قدرت می دهد با سرمایه ای چندین برابر سرمایه واقعی خود وارد معامله شود. ضریب اهرمی با وجود مزایای زیاد نظیر رسیده به سود بالاتر با سرمایه واقعی کمتر، می تواند در عین حال مسبب خسران سرمایه گذار باشد و باعث شود در صورت زیان ده بودن مبادله، سرمایه واقعی او زودتر از بین برود. از این رو سرمایه گذار باید دارای استراتژی مناسب برای اطمینان بخشی مبادله باشد و ضریب اطمینانی مطمئن و متعادل را برگزیند تا بتواند بقای خود در فارکس و سودآوری خود در درازمدت را تضمین کند.
ضریب اهرمی (Leverage) در فارکس چیست و چه خطراتی دارد؟
ضریب اهرمی ( Leverage ) در فارکس
بازار بین المللی فارکس بدون شک بزرگ ترین بازار مالی دنیاست که ساز و کار غیر فیزیکی و مجازی آن، حجم بالای معاملات و همچنین فرصت های بی بدیلی که برای سودآوری دارد، نظر هر سرمایه گذاری مالی را به به خود جلب کرده است. ساز و کار این بازار بزرگ تجاری که در آن تبادل ارزها و خرید و فروش های بین المللی انجام می شود، شباهت های زیادی با بازار بورس دارد. چنان که کارگزاری های فارکس با معرفی خود و خدمات و دامنه تبادلاتی که پوشش می دهند، سرمایه گذاران را جذب خود کرده و همچون واسطه مالی برای تبادلات عمل می کنند.
افق سرمایه گذاری در بازار فارکس همچون هر بازار دیگری مبتنی بر دو اصل است:
ماندگاری در بازار؛ به این معنا که سرمایه گذار در درجه اول می کوشد بقای خود در بازار را تضمین کند و با انجام ریسک های پرمخاطره آینده مالی خود را به خطر نیاندازد. بنابراین امنیت این بازار و نیز راهبردها و ترفندهای خود سرمایه گذار شاخص های مهمی محسوب می شوند.
سود آوری بیشتر؛ سرمایه گذار می کوشد با اتخاذ تدابیر و استفاده از قابلیت های موجود در بازار، حداکثر سود را از معاملات خود بدست آورد.
استقبال بالا از فارکس نشان می دهد که این بازار مجازی بزرگ ظرفیت تحقق اهداف فوق را دارد. این بازار در واقع خود اهرم ها و ابزارهای پشتیبانی سرمایه گذار برای تسریع در تحقق اهداف فوق را نیز فراهم کرده است و در اختیار مشتریان قرار داده است. یکی از این ابزارها همان ضریب اهرمی یا Leverage است که سرمایه گذاران را خصوصاً در بدو فعالیت در فارکس پشتیبانی می کند و می تواند همچون یک نردبان، مسیر سودآوری بیشتر را تسریع ببخشد.
ضریب اهرمی (Leverage) چیست؟
اهرم چنان که در کتب درسی مدارس خوانده این وسیله ای است که با توجه به قابلیت گرانشی اش می تواند نیرویی چند برابر نیرویی که ما وارد می کنیم به اشیاء وارد کند. طبیعتا هر چه اهرم بلندتر باشد با وجود نیروی ثابت ما، به اشیاء نیروی بیشتری وارد خواهد شد. (1)
اهرم از طریق کارگزار بازار فارکس در اختیار ما قرار اهرم مالی در بورس به چه معناست؟ داده می شود. روند کار به این ترتیب است که ما سرمایه لازم را در اختیار کارگزار قرار می دهیم. این سرمایه برای کارگزار حکم ضمانت را دارد و اصطلاحا برای آن عباراتی دیگر نظیر سپرده حسن نیت یا مارجین نیز به کار می رود. کارگزار با توجه به سپرده های مارجین خود یک ضریب اهرمی مد نظر قرار داده و در اختیار شما قرار می دهد. این ضریب می تواند از 10، 100، 1000 و . متغیر باشد.
به عنوان مثال ضریب اهرمی 1:100 به این معناست که سرمایه گذار می تواند معادل 100 برابر از سرمایه ای که در اختیار کارگزار قرار داده است، در بازار فارکس سرمایه گذاری کند. مثلا اگریک سرمایه گذار جدید با سرمایه 1000 دلار وارد فارکس شود و کارگاز به او ضریب اهرم 1:100 تخصیص دهد، در واقع سرمایه گذار قادر است در یک سرمایه گذاری 100.000 دلاری سرمایه گذاری کند.
ضریب اهرمی در واقع نوعی وام گیری است و طبق تعریف، گرفتن مقداری وام برای سرمایه گذاری در بازار محسوب می شود. سرمایه گذار از اعتباری که کارگزار او از طریق واسطه ها و بروکرها حاصل کرده است استفاده می کند تا بتواند ضمن اهرم مالی در بورس به چه معناست؟ سرمایه گذاری صحیح روند سود دهی خود را تسریع ببخشد. این قابلیت در فارکس باعث جلب نظر بسیاری شده است و خیلی از سرمایه گذاران را به خود جذب کرده است. (2)
کارکردهای ضریب اهرمی را می توان در چکیده زیر جمع بندی کرد
- ضریب اهرمی یک منبع مالی است که به صورت وام در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرد تا فراتر از اعتبار مالی خودش بتواند وارد بازار شود.
- این اکانت برای کارگزاران، استفاده از منبع مالی ضریب اهرمی در تجارت مارجین را فراهم می کند.
- سرمایه گذاران فارکس از این وجه برای سودآوری از خلال سرمایه کوچک شان بهره می برند.
- ضریب اهرمی به همان میزان که سودآور است، دارای ریسک بوده و می تواند خطرناک باشد.
ضریب اهرمی در فارکس چگونه عمل می کند؟
در شرحی موجز می توان گفت ضریب اهرمی تخصیص داده شده به یک سرمایه گذار همچون یک پشتوانه به او اجازه سرمایه گذاری بیشتر و طلبعتاً سود بالاتر را می دهد، اما از سوی دیگر عکس این مساله نیز صادق است و در صورتی که سرمایه گذاری زیان ده باشد، سرمایه گذار اصل پول خود را خیلی زودتر و سریع تر از دست خواهد داد. بنابراین ضریب اهرمی همچون «شمشیر داموکلس»، دو روی خیر و شر دارد و بهره گیری یا متضرر شدن از آن منوط به نوع سرمایه گذاری و نتیجه آن خواهد داشت.
برای آشنایی با نحوه عملکرد ضریب اهرمی در فارکس ابتدا آشنایی با چند مفهوم ضروری است که بدان ها اشاره می شود:
در بازار فارکس به هر 100 هزار دلار یک لات گفته می شود. به عبارتی دیگر اگر برای مثال یک سرمایه گذار با سرمایه 200 هزار دلار وارد کار شود اصطلاحاً دو لات وارد بازار کرده است. (3)
پیپ به معنای کوچک ترین واحد نوسان قیمت است. بر حسب میزان نوسان قیمت ارزها و نیز نوع ارزها می توان مقدار پیپ را بدست آورد. برای مثال اگر ارزش برابری یورو به دلار 1.3612 باشد و در ساعاتی بعد به 1.3615 برسد اصطلاحا گفته می شود که نوسان ایجاد شده معادل سه/ ده هزارم یا 3 پیپ است. معمولاً پیپ به رقم آخر اعشار نوسان ها ارجاع می دهد و البته در واحدهای پولی مختلف و در نرخ های برابری آن ها واحد اعشار متفاوت می شود.
پیپ یک نسبت نوسانی است و از این رو معیاری معتبر برای سنجش نرخ سود یا ضرر محصوب می شود، چون واحد سود یا ضرر را نشان می دهد. مهم ترین کارکرد پیپ در فارکس نشان دادن میزان ریسک عملیات سرمایه گذاری برای کاربر است. ارزش پیپ سنجه ای معتبر برای توجیه سرمایه گذاری در مبادله برای سرمایه گذار فراهم می کند. (4)
حال سرمایه گذار با توجه به مفاهیم فوق و بر حسب ضریب اهرمی که کارگزار در اختیار او قرار داده است، وارد مبادله می شود. مثلا اگر دارای سرمایه 1000 دلاری و ضریب اهرمی 1:100 باشد، با مبلغ 100 هزار دلار وارد بازار شده و می تواند برای نمونه وارد مبادله تبدیل دلار به یورو شود. حال اگر از این معامله سود ببرد، طبیعتاً کل سود در اختیار او قرار خواهد گرفت، اما اگر دچار ضرر شود، کارگزار فارکس فقط به اندازه مبلغ واقعی سرمایه سرمایه گذار به او اجازه حضور در مبادله را خواهد داد، ولی به محض اینکه رقم زیان او به سررسید سرمایه واقعی او یعنی 1000 دلار رسید، کارگزار حساب او را بسته و او را از مبادله خارج خواهد کرد.
طبیعی است که هر چه ضریب اهرمی بالاتر باشد، امکان سرمایه گذاری بیشتر فراهم است، اما از سوی دیگر و در صورت زیان ده بودن مبادله، ضریب اهرمی بالاتر سرمایه گزار را زودتر دچار کسری سرمایه واقعی کرده و باعث می شود سرمایه 1000 دلاری او در بازه زمانی کوتاه تر از بین برود. از همین روست که گوشزد می شود ضریب اهرمی بالا همواره شاخص سوددهی نیست و در صورت زیان ده بودن مبادله، سند شکست سرمایه گذار را زودتر امضا خواهد کرد. (2)
در نتیجه توجه به پارامترهای تأثیرگذار بر مبادله نظیر پیپ، اطمینان از سودده بودن مبادله و برگزیدن ضریب اهرمی متعادل و مطمئن بهترین راهکارها برای عدم ابتلا به شوک های منفی در بازار فارکس خواهد بود. در این میان باید اشاره شود که سرمایه گذار ناچار نیست که کل ضریب اهرمی تخصیص داده شده را سرمایه گذاری کند.
برای مثال اگر ضریب 1:100 به او تعلق گیرد او مختار است با هر شریبی کمتر از آن وارد بازار مبادله شود. تحلیل ها و محاسباتی از این دست چشم اندازی مطمئن تر و کارآمدتر برای سرمایه گذاری در فارکس فراهم خواهد کرد تا بدین وسیله آن دو هدف ذکر شده در ابتدای نوشتار، یعنی بقای در بازار و سوددهی بیشتر تحقق عینی بیابند.
مزایا و معایب ضریب اهرمی
تا کنون تصویری کلی از این ویژگی ها در خصوص ضریب اهرمی ارائه شد. حال و به صورت اجمالی معایب و معایب این گزینه فارکس برشمرده می شود:
مزایای ضریب اهرمی عبارتند از
- شانس کسب سودهای بالاتر
- بهبود کارایی و اثربخشی سرمایه واقعی
- امکان ورودی سرمایه کمتر
- ایجاد شرایط مالی مطلوب و مکان سرمایه گذاری در مبادلات بهتر
- متقاعد کردن سرمایه گذار به سرمایه گذاری در فارکس و استفاده از مزایای آن
- تضمین امنیت سرمایه در صورت لحاظ کردن الزامات و اقتضائات فارکس
معایب ضریب اهرمی
با توجه به این نکات و با لحاظ این اصل که ضریب اهرمی بالا در صورت زیانده بودن بازار، سرمایه گذار را زودتر به زیان 100 درصدی سوق می دهد، باید نسبت به برگزیدن یک ضریب اهرمی مطمئن اهتمام ویژه داشت.
مقدار مطلوب ضریب اهرمی چند است؟
کاملا بدیهی است که به ازای مبلغ ثابت سرمایه واقعی، هر چه ضریب اهرمی بالاتر باشد میزان سود حاصله بیشتر خواهد بود و از سوی دیگر ضریب ریسک بالاتری متوجه سرمایه گذار خواهد شد. اما اینکه مقدار بهینه ضریب اهرمی برای متعادل کردن سود و زیان حاصله چقدر است، بستگی به متغیرهای متنوعی دارد.
اینکه سرمایه گذار با چه سرمایه واقعی وارد فعالیت می شود، چه میزان از سرمایه خود را وارد بازار می کند، چقدر حاضر به ریسک پذیری است، وضعیت بازار به طور کلی سودده یا زیان ده است، چه مبادله ای می خواهد انجام دهد و پارامترهای از این دست در تعیین مقدار بهینه ضریب اهرمی موثرند.
اما به طور کلی و در نرم متوسط، گفته می شود خصوصاً سرمایه گذارانی که برای اولین بار تجارت می کنند بهتر است از ضریب های 10، 25 تا 50 استفاده کنند تا در صورت زیان احتمالی، هم امکان جلوگیری سریع تر از زیان بیشتر وجود داشته باشد و هم فرصت جبران زیان و بازگردادن سرمایه اولیه مقدور باشد.
با این وجود این یک فرمول قطعی و نهایی نیست و همه چیز به رفتار و انگیزه سرمایه گذار، شرایط بازار و نیز استراتژی سرمایه گذار در لحاظ کردن شرایط و محدودیت های بازار بستگی دارد. (6)
دیدگاه شما