تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس


نکته مهم: اوراق بهادار مستقیماً از یک صادرکننده خریداری می شوند.

مزیت‌های مهم بازار ثانویه

بخش عمده‌ آنچه آحاد مردم به‌عنوان بازارهای مالی می‌شناسند، بازارهای ثانویه است. در این بازارها، اوراق بهادار پس از عرضه در بازار اولیه، در میان فعالان بازار دست‌به‌دست می‌شوند. منابع مالی موردنیاز اشخاص با فروش اوراق بهادار در بازارهای اولیه تامین می‌شود و بازارهای ثانویه به‌طور مستقیم نقشی در تامین مالی اشخاص ندارند. با این حال وجود بازارهای ثانویه‌ در رونق بازارهای اولیه‌ اوراق بهادار بسیار حیاتی است.

میثم رادپور

کارشناس اقتصادی

بخش عمده‌ آنچه آحاد مردم به‌عنوان بازارهای مالی می‌شناسند، بازارهای ثانویه است. در این بازارها، اوراق بهادار پس از عرضه در بازار اولیه، در میان فعالان بازار دست‌به‌دست می‌شوند. منابع مالی موردنیاز اشخاص با فروش اوراق بهادار در بازارهای اولیه تامین می‌شود و بازارهای ثانویه به‌طور مستقیم نقشی در تامین مالی اشخاص ندارند. با این حال وجود بازارهای ثانویه‌ در رونق بازارهای اولیه‌ اوراق بهادار بسیار حیاتی است.

چنانچه خریداران اوراق بهادار در بازار اولیه از امکان فروش اوراق در آینده اطمینان نداشته باشند، بخش عمده‌ انگیزه‌های سرمایه‌گذاری خود را از دست می‌دهند. بازارهای ثانویه‌ با ایجاد امکاناتی برای ملاقات خیل عظیمی از خریداران و فروشندگان کارکردی بی‌بدیل دارند؛ کارکردی که فرصت خرید‌وفروش اوراق بهادار را در قیمت‌های منصفانه و در زمانی نسبتا کوتاه برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند. فراهم‌کردن نقدشوندگی برای اوراق بهادار بدون شک بزرگ‌ترین دستاورد بازارهای مالی به‌طور اعم و بازارهای ثانویه به‌طور اخص است. سرمایه‌گذاران برای نقدشوندگی ارزش بسیاری قائلند و در مواجهه با اوراق بهادار کمتر نقدشونده صرف ریسک‌های نسبتا بزرگی را مطالبه می‌کنند. آنقدر بزرگ که ممکن است تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار را برای متقاضیان وجوه (اشخاص حقیقی یا حقوقی) غیرموجه سازد. به همین دلیل است که اختلاف بین قیمت‌های پیشنهادی خرید و فروش برای اوراق‌ بهاداری که بازار ثانویه‌ فعالی ندارند، نسبتا زیاد است و باز به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران املاک و مستغلات به‌خصوص در این روزها که بازار در رکود نسبی به سر می‌برد، برای خرید ملک تخفیف‌های بزرگی را از فروشندگان مطالبه می‌کنند.

سرمایه‌گذارانی که خود را صاحب اول و آخر دارایی موضوع معامله می‌دانند، رغبتی برای خرید دارایی حتی در قیمت‌های منصفانه نیز از خود نشان نمی‌دهند. بدون اغراق می‌توان گفت از دید سرمایه‌گذاران، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دارایی، نقدشوندگی است. بر این اساس می‌توان گفت رونق بازارهای مالی تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس تا حد زیادی به سطح نقدشوندگی دارایی‌های مالی موردمعامله در آن بازارها وابسته است و نقدشوندگی دارایی‌های مالی نیز به وجود بازارهای ثانویه‌ فعال برای آن دارایی‌ها بستگی دارد. در بازار رهن نیز که از جمله‌ بازارهای مالی است، وضع به همین منوال است. در این بازارها متقاضیان وجوه (عموما اشخاص حقیقی) از طریق ترهین ملک موضوع قرارداد رهن نزد بانک‌ها، موسسات مالی و اعتباری، شرکت‌های لیزینگ و. برای خرید مسکن موردنیاز خود تامین مالی می‌کنند. دارایی مالی‌ای که از محل قراردادهای رهنی ایجاد می‌شود، همان وام رهنی است که در سمت راست ترازنامه‌ مرتهن (بانک، موسسه مالی و اعتباری) جای می‌گیرد. این وام‌ها مقدمتا دارایی‌هایی کمتر نقدشونده محسوب می‌شدند و بانک‌ها عموما ناچار بودند آنها را تا سررسید در ترازنامه‌ خود حفظ کنند. به همین دلیل در گذشته بانک‌ها انگیزه‌های کمتری برای اعطای وام رهنی به متقاضیان داشتند. وام‌های رهنی از یکسو برای مدت طولانی (مثلا ۳۰ سال) منابع بانک را درگیر خود می‌کردند و از نقدینگی بانک‌ها می‌کاستند و از طرف دیگر بانک‌ها را برای مدتی طولانی در معرض ریسک نوسانات نرخ بهره قرار می‌دادند.

در دهه‌ ۷۰ میلادی مهندسان مالی با طراحی اوراق بهادار به پشتوانه‌ رهن گام بزرگی در رونق‌دهی به بازارهای رهن برداشتند. هدف اصلی از طراحی این اوراق، ایجاد بازار ثانویه‌ رهن بود. به این ‌ترتیب وام‌های رهنی که در بازار اولیه‌ رهن ایجاد می‌شدند، به اوراق بهادار تبدیل می‌شدند و در بازار ثانویه میان سرمایه‌گذاران دست‌به‌دست می‌شدند. اوراق بهادار با پشتوانه‌ رهن بازار ثانویه‌ای برای وام‌های رهنی بازار اولیه ایجاد کرد و به این ترتیب بانک‌ها می‌توانستند وام‌های رهنی خود را پیش از سررسید بفروشند و منابع مالی خود را جهت اعطای وام‌های رهنی بیشتر آزاد کنند. اوراق بهادار با پشتوانه‌ رهن از زمان تولد تاکنون نقشی غیرقابل‌انکار در توسعه‌ بازارهای رهن داشته‌اند. با وجود بازار ثانویه‌ برای وام‌های رهنی، نهادهای مالی فعال در حوزه‌ اعطای تسهیلات رهنی انگیزه و امکان بسیار بیشتری برای اعطای وام پیدا کردند. حضور این اوراق به‌خصوص در بازارهای مالی ایالات‌متحده به خانه‌دارشدن میلیون‌ها خانواده‌ آمریکایی کمک کرده است. اخیرا شرکت تامین سرمایه‌ بانک مسکن مجوز انتشار اوراق بهادار به پشتوانه‌ رهن را از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کرده است. بدون شک تولید این اوراق به رونق بازار اولیه‌ رهن کمک شایانی می‌کند و به این ‌ترتیب با افزایش تعداد و ارزش‌ وام‌های رهنی، فرصت بیشتری برای خانه‌دار شدن هموطنانمان فراهم می‌شود.

پیش‌بینی مهم از بورس فردا

پیش‌بینی مهم از بورس فردا

اقتصاد

شاخص کل بورس تهران امروز در پایان معاملات با رشد ناچیزی مواجه شد. در پایان معاملات امروز دوشنبه با رشد ۴۴ واحدی به محدوده یک میلیون و ۴۳۶ هزار واحدی رسید.

در سومین روز کاری هفته ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم ۱۶۳ هزار و ۸۷ میلیارد تومان افزایش یافت. ارزش معاملات اوراق بدهی در بازار ثانویه ۱۵۸ هزار و ۱۳۳ میلیارد تومان بود که ۹۷ درصد از ارزش کل معاملات بازار سرمایه را تشکیل می‌دهد. امروز ارزش معاملات خرد سهام با افزایش ۴ درصدی نسبت به روز کاری قبل به رقم ۳ هزار و ۶۶۴ میلیارد تومان رسید.

کدام صنایع بورس تحت تاثیر برجام است؟

ایمان رئیسی، کارشناس بازار سرمایه گفت: بورس تحت تاثیر برجام است و به واسطه آن نوسان می‌کند. عرضه بلوکی خودرو به حاشیه رفته و دیگر تاثیر چندانی روز بازار سرمایه ندارد.

وی ادامه داد: گروه‌های خودرویی، بانکی، حمل و نقلی و بیمه‌ای تحت تاثیر اخبار برجام هستند. یعنی این چند روز گروه بانکی و خودرویی به واسطه اخبار مثبت از مذاکرات برجام رشد خوبی را تجربه کرد.

این کارشناس بازار سرمایه تاکید می‌کند: جو مثبت بازار فردا نیز ادامه‌دار است؛ اما به واسطه افزایش عرضه‌ها روند متعادل‌تر می‌شود. فردا و هفته آینده بازار سرمایه می‌تواند در گروه‌های خودرویی و بانکی رشد خوبی را تجربه کند.

رئیسی با اشاره به کاهش قیمت در بازارهای مالی گفت: قیمت امروز دلار به کمتر از ۳۰ هزار تومان و قیمت سکه امامی نیز به کمتر از ۱۴ میلیون تومان رسیده است. از سوی دیگر به واسطه این کاهش قیمت‌ها و اخبار می‌بینیم که گروه‌های ریالی، خودرویی، حمل‌ونقل و بانکی می‌توانند رشد خوبی را در بورس تجربه کند.

وی اظهار می‌کند: در صنایع پالایشی‌ها عرضه افزایش یافت و علت آن مثبت شدن گروه‌های ریالی بود. کاهش قیمت دلار و برجام روی این گروه‌ها تاثیر گذار است و احتمالا همچنان صنایع پیشتاز بورس باشند.

افزایش سهم تأمین مالی از طریق بازار سرمایه با تجمیع و تنقیح قوانین

رئیس هیئت مدیره بورس اوراق بهادار تهران در گفتگو با روابط عمومی و امور بین‌الملل بورس اوراق بهادار تهران به نقش و اهمیت بازارهای مالی اشاره کرد و گفت: در هر کشور، شرکت‌های دولتی و خصوصی فراوانی فعالیت می‌کنند و بخشی از نیازهای جامعه خود و دیگر کشورها را تأمین می‌کنند. این شرکت‌ها برای شروع، ادامه و گسترش فعالیت‌های خود به حجم بالایی از منابع مالی نیاز دارند. غالباً حجم تأمین ‌سرمایه برای بعضی از طرح‌های توسعه‌ای زیاد است، به‌گونه‌ای که یک شرکت به‌تنهایی قادر به تأمین آن نیست. در بسیاری از موارد، دولت‌ها نیز برای اجرای طرح‌های مختلف نیاز به تأمین سرمایه دارند، لذا نقش و اهمیت بازارهای مالی در این شرایط پررنگ‌تر می‌شود.
وی وجود بازارهای مالی را فرصتی با‌اهمیت برای شرکت‌ها و دولت‌ها به‌منظور تأمین منابع مالی خود عنوان کرد و اظهار داشت: در واقع هدف اصلی این بازارها، تسهیل ارتباط بین عاملین دارای مازاد منابع و عاملین دارای کمبود منابع و کاهش هزینه‌های مبادلاتی می‌باشد. یکی از بازارهای مهم در جهان که در تأمین مالی بنگاه‌ها نقش مؤثری دارد، بازار سرمایه است.
دکتر تجریشی تصریح کرد: بازار سرمایه شامل دو بخش بازار اولیه و بازار ثانویه است و تأمین مالی در بازار اولیه امکان‌پذیر می‌باشد. در بازار اولیه شرکت‌ها برای اولین بار با عرضه بخشی از سهام خود به عموم، منابع لازم جهت انجام پروژه‌ها و طرح‌های خود را تأمین می‌کنند. لیکن در بازار ثانویه تنها سهام شرکت‌های پذیرفته‌شده، مورد ‌معامله و داد‌و‌ستد قرار می‌گیرند.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران به روش‌های تأمین مالی در بازار اولیه اشاره کرد و افزود: تأمین مالی در بازار اولیه به دو روش کلی تأمین مالی مبتنی بر بدهی و تأمین مالی سرمایه‌ای تقسیم می‌شود‌. در تأمین مالی به روش بدهی، شرکت یا سازمان متقاضی تأمین مالی بر اساس یکی از انواع اوراق موجود در بازار سرمایه اقدام به انتشار اوراق بدهی می‌کند. در حال حاضر تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار مبتنی بر عقود اسلامی از جمله اوراق مشارکت و انواع صکوک از جمله‌ صکوک اجاره، مرابحه، ‌منفعت، رهنی، خرید دین، سلف موازی و انواع اوراق خزانه امکان‌پذیر است. ‌در حوزه‌ تأمین مالی سرمایه‌‌ای، تأمین مالی از طریق تأسیس یا عرضه بخشی از سهام شرکت یا پروژه و یا افزایش سرمایه صورت می‌‌گیرد‌. در حال حاضر، تأسیس شرکت سهامی عام با هدف سرمایه‌گذاری در بازار اولیه تعداد بسیار محدودی دارد.
وی بازار اولیه را دارای پتانسیل رشد در تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی دانست و گفت: در ایران علی‌رغم آنکه بازار سرمایه متشکل و ساختار‌یافته از قدمت زیادی برخوردار نیست،‌ اما با تصویب قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی و تلاش‌های صورت‌گرفته و رشد شتابان بخش‌‌های مختلفی از بازار سرمایه در سال‌های اخیر، این بازار و پتانسیل نهفته آن را برای تأمین مالی بنگاه‌‌های اقتصادی در کانون توجه قرار داده است.
با این حال بررسی و آمار و اطلاعات منتشر‌شده نشان‌دهنده آن است که کارکرد اصلی این بازار یعنی تأمین و کمک به تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش هزینه تأمین مالی، تحت تأثیر رشد بازار ثانویه قرار گرفته است و نقش بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه بسیار کمتر از انتظار بوده است.
دکتر تجریشی معتقد است در سال‌های گذشته علی‌رغم رشد بازار سرمایه، این رشد صرفاً در بخش بازار ثانویه اتفاق افتاده است و اظهار داشت:‌ بر اساس آمارها، حجم اوراق و منابعی که در بازار اولیه بورس مورد ‌معامله قرار گرفته از ۲۲ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۴ به ۳۸ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۸ رسیده، یعنی چیزی حدود ۳۰ درصد رشد داشته است. این در حالی است که طی همین مدت، حجم بازار ثانویه از حدود ۶۸ هزار میلیارد تومان به‌ ۱,۱۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشدی ۱,۳۰۰ درصدی داشته است.
وی ادامه داد: بدین ترتیب در دوره‌ای که بازار ثانویه با رشد قابل‌ملاحظه‌ای مواجه بوده است، شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس نتوانسته‌اند در سطح بالایی نسبت به تأمین مالی از بازار اقدام نمایند و ارزش بازار بورس تهران از ارزش اسمی خود فاصله معناداری گرفته است. در واقع عملکرد بازار سرمایه در تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس حوزه تأمین مالی به‌عنوان اصلی‌ترین کارکرد آن، کاملاً تحت تأثیر تحولات بخش معاملات ثانویه قرار گرفته است.
دکتر تجریشی فرهنگ‌سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است را کمرنگ دانست و گفت: در یک بازار مالی توسعه‌یافته، رشد بازار ثانویه در اثر رشد عوامل مرتبط اقتصادی عموماً تبعات مثبتی برای بنگاه‌های اقتصادی در جهت تأمین مالی از این بازار را دارد، اما به نظر می‌رسد در ایران ارتباط متناسبی بین بازار اولیه و بازار ثانویه برقرار نیست و همه تلاش‌‌ها معطوف به رشد بازار ثانویه شده و فرهنگ‌سازی در جهت تأمین منابع مالی که کارکرد اصلی بازار سرمایه است، کمرنگ‌تر بوده است.
وی به برخی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه‌‌های اقتصادی پرداخت و گفت: یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه در تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی، تعدد قوانین و نهادهای تصمیم‌‌گیر است. عدم آشنایی مسئولین هر بخش با وظایف و ظرفیت‌‌های سایر بخش‌ها‌، اغلب منجر به تعدد نهادهای تصمیم‌‌گیر و تعارض قوانین و به تبع آن، پیچیده شدن مسائل و ناکار‌آمد شدن قوانین شده است. همچنین، خلأ وجود یک قانون اصلی در این حوزه که دربرگیرنده موضوعات موجود در زمینه تأمین مالی و تبیین‌کننده روش‌های طراحی و به‌کارگیری انواع روش‌های تأمین مالی در آینده باشد، محسوس است.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران به عدم تناسب قانون تجارت با شرایط روز بنگاه‌ها اشاره کرد و افزود: قانون تجارت که ساختار حقوقی فعالیت بنگاه‌های اقتصادی را مشخص می‌کند، مربوط به سال‌های دور پیش از انقلاب می‌باشد. این در حالی است که فضای کسب‌و‌کار در این دوره بسیار تغییر کرده است و این قوانین اغلب متناسب با شرایط روز بنگاه‌ها نیست‌. وجود این قوانین دست‌و‌پاگیر و قدیمی، فرآیند پذیرش شرکت‌ها را زمان‌بر و دشوار کرده است به‌طوری‌که فرآیند پذیرش، علی‌رغم تلاش بورس‌ها ممکن است چندین ماه زمان ببرد. همچنین، عدم آشنایی و کمبود ابزار و شیوه‌های تأمین مالی متنوع در این بازار متناسب با شرایط هر یک از بنگاه‌ها، جذابیت این بازار را برای بنگاه‌ها و سرمایه‌گذاران کاهش داده است.
وی از جمله این موارد را کمبود ابزارهای تأمین مالی با سررسیدهای‌ مختلف ذکر کرد و گفت: با توجه به اینکه هر یک از بنگاه‌ها منابع مالی را برای نیازهای مختلفی تأمین می‌کنند، لازم است ابزارهای مالی نیز متناسب با هر یک از این نیازها تغییر کنند. در حال حاضر گرچه برخی از ابزارها در بازار تعریف شده‌اند، اما هنوز نتوانسته‌اند به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، توسعه ابزارها برای پوشش ریسک این امکان را برای مؤسسات تجاری فراهم می‌کند که با استفاده از آن‌ها، در مقابل تغییرات اقتصادی مصون بمانند.
دکتر تجریشی افزود: ‌به‌عنوان مثال، نوسانات نرخ ارز و نبود ابزاری برای پوشش آن، فعالیت تولیدی را با مشکل مواجه می‌کند. از طرفی، در حال حاضر فعالیت‌های سوداگرانه روی کالاها و دارایی‌ها صورت می‌گیرد، در‌حالی‌که این امر می‌بایست بر روی ابزارهای مالی مبتنی بر آن‌ها انجام شود.‌ به عبارت دیگر، مردم برای تأمین تقاضای سوداگرانه روی ارز به‌جای نگهداری ارز خارجی باید اوراق مبتنی بر این ارز را مبادله و نگهداری کنند.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران بر تغییر نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه‌گذاری‌ها‌ تأکید و تصریح کرد: علاوه بر این، کنترل دولت‌ها بر بانک‌‌ها و نبود شیوه جایگزین برای سرمایه‌گذاری ریسک‌گریز‌، شاید از طریق کنترل نرخ بهره (در شرایط تورمی) تداوم فعالیت بانکی را امکان‌پذیر کند، اما در بازار سرمایه که اعمال چنین کنترل‌هایی سخت‌تر است، این عمل منجر به ناکارآمد شدن تأمین مالی از طریق انتشار اوراق می‌گردد.
بنابراین، ضروری است نرخ بهره متناسب با شرایط اقتصادی و میزان و نوع سرمایه‌گذاری‌‌ها تغییر‌ یابد. از طرفی، در بحث تأمین مالی از طریق انتشار اوراق، بنگاه‌‌های اقتصادی‌ یکسان تلقی شده‌اند و یک بنگاه پرریسک از لحاظ نرخ تأمین مالی با یک بنگاه کم‌ریسک تفاوت چندانی ندارد.
وی در ادامه نقش مؤسسات رتبه‌بندی را با‌اهمیت ارزیابی کرد و توضیح داد: نقش کمرنگ مؤسسات رتبه‌‌بندی منجر به عدم درک سرمایه‌‌گذاران از میزان ریسکی که می‌‌پذیرند شده است و گاهی اوقات سرمایه‌گذاران علی‌رغم پذیرش ریسک زیاد‌، نرخ بازده متناسب دریافت نمی‌کنند. حقیقت آن است که همه شرکت‌ها و پروژه‌‌ها دارای نرخ بازدهی و بهره‌‌وری یکسان نیستند و بالطبع بازده‌های متفاوتی را برای سرمایه‌گذاران خود محقق می‌سازند.
همچنین، یکی از نکات قابل‌تأمل در این خصوص آن است که متداول‌ترین ابزار تأمین مالی در این حوزه اوراق مشارکت است که بر اساس مبانی انتشار‌، قرار است منافع حاصل از مشارکت را میان سرمایه‌گذار و سرمایه‌پذیر تقسیم کند، اما در سال‌های اخیر، سود نهایی تمامی طرح‌های مبنای این اوراق دقیقاً معادل سود علی‌الحساب و برابر با هر پروژه دیگری بوده است. شناورسازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق‌ تأمین مالی بر اساس نرخ‌های ‌بازدهی متفاوت شرکت‌ها و پروژه‌‌ها می‌تواند به پویایی بازار تأمین مالی کمک کند و از همبستگی شدید نرخ اوراق و تسهیلات بکاهد.
وی افزود: علی‌رغم وجود اختیارات قانونی انتشار و صدور سهام به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی در قانون تجارت (ماده ۱۶۰) و قانون مالیات‌های مستقیم، تقریباً تمامی موارد افزایش سرمایه شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس و فرابورس از طریق صدور سهام به قیمت اسمی انجام می‌شود. این امر باعث شده است هنگام ورود سرمایه‌گذاران جدید به شرکت، عمده مبالغ پرداختی توسط ایشان (‌در خرید حق تقدم خرید سهام)، به سهامدارانی که از حق تقدم خود در افزایش سرمایه‌‌ها استفاده نکرده‌‌‌اند، داده شده و تنها بخش اندکی (‌به قیمت اسمی‌) به شرکت وارد گردد. این رویه تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس قطعاً در جذب منابع چندان موفق نیست و به شرکت‌ها امکان جذب منابع در زمان افزایش قیمت سهام را نخواهد داد.
دکتر تجریشی به عدم آشنایی بنگاه‌های مالی با ابزارهای بازار سرمایه به‌منظور تأمین مالی اشاره کرد و گفت: یکی دیگر از مشکلات، عدم آشنایی بنگاه‌های مالی با ابزارهای بازار سرمایه در جهت تأمین مالی است و اغلب تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق افزایش سرمایه و انتشار سهام که گران‌ترین شیوه تأمین مالی است، به‌عنوان مطلوب‌ترین روش، مد‌نظر بنگاه‌ها قرار گرفته است.‌ لذا، فرهنگ‌سازی و آشنا کردن فعالان اقتصادی با موضوع تأمین مالی به‌صورت عام و از طریق روش‌ها و ابزارهای نوین بازار سرمایه به‌صورت خاص و تشویق استفاده از ظرفیت‌های قانونی موجود در تأمین مالی از بازار سرمایه می‌تواند راهگشا باشد.
وی برخی چالش‌های موجود در مسیر تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی را برشمرد و اظهار داشت: در نهایت با توجه به چالش‌های موجود در مسیر تأمین مالی بنگاه‌های اقتصادی‌، به نظر می‌‌رسد راهکارهایی از قبیل تجمیع تمام قوانین مرتبط با انواع تأمین مالی در یک قانون جامع تحت عنوان قانون تأمین مالی‌، شناور‌سازی نرخ سود تسهیلات بانکی و سود اوراق تأمین مالی بر اساس نرخ‌های بازدهی متفاوت شرکت‌ها و پروژه‌ها‌، تأسیس و گسترش مؤسسات رتبه‌بندی اعتباری اوراق با قابلیت رتبه‌بندی انواع اوراق بهادار مالی، تعیین شرکت‌های برتر جهت انتشار اوراق بدون رکن ضامن‌، توسعه ابزارهای مبتنی بر سرمایه در کنار انتشار طیف وسیعی از اوراق بدهی (مانند اوراق وکالت، جعاله، منفعت، مرابحه، استصناع و…)‌، تأسیس شرکت‌های سهامی عام پروژه و تقویت صندوق‌های سرمایه‌گذاری بتواند به پویایی نظام تأمین مالی کمک کند و در عین حال منجر به افزایش سهم تأمین مالی از طریق بازار سرمایه شود.
رئیس هیئت مدیره بورس تهران در پایان هدف از ایجاد بازار اولیه را تأمین مالی بنگاه‌ها عنوان کرد و گفت: باید توجه داشت که عدم توجه به بازار اولیه و عدم هدایت منابع به سمت بازار سرمایه،‌ منجر به افزایش قیمت محصولات مالی در بازار ثانویه در صورت ورود بیش از حد نقدینگی می‌گردد. توجه به تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس این نکته ضروری است که بازار ثانویه به‌تنهایی مولد نمی‌باشد و درصورتی‌که رونق بازار سرمایه به بازار اولیه منتقل شود می‌تواند منجر به جذب سرمایه و افزایش تولید و اشتغال گردد. در واقع مأموریت این بازار، ایجاد رونق در حوزه تأمین مالی بنگاه‌ها به‌عنوان هدف اصلی بازار سرمایه است و نباید تحت تأثیر بازار ثانویه مورد غفلت قرار گیرد.

مزیت‌های مهم بازار ثانویه

بخش عمده‌ آنچه آحاد مردم به‌عنوان بازارهای مالی می‌شناسند، بازارهای ثانویه است. در این بازارها، اوراق بهادار پس از عرضه در بازار اولیه، در میان فعالان بازار دست‌به‌دست می‌شوند. منابع مالی موردنیاز اشخاص با فروش اوراق بهادار در بازارهای اولیه تامین می‌شود و بازارهای ثانویه به‌طور مستقیم تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس نقشی در تامین مالی اشخاص ندارند. با این حال وجود بازارهای ثانویه‌ در رونق بازارهای اولیه‌ اوراق بهادار بسیار حیاتی است.

میثم رادپور

کارشناس اقتصادی

بخش عمده‌ آنچه آحاد مردم به‌عنوان بازارهای مالی می‌شناسند، بازارهای ثانویه است. در این بازارها، اوراق بهادار پس از عرضه در بازار اولیه، در میان فعالان بازار دست‌به‌دست می‌شوند. منابع مالی موردنیاز اشخاص با فروش اوراق بهادار در بازارهای اولیه تامین می‌شود و بازارهای ثانویه به‌طور مستقیم نقشی در تامین مالی اشخاص ندارند. با این حال وجود بازارهای ثانویه‌ در رونق بازارهای اولیه‌ اوراق بهادار بسیار حیاتی است.

چنانچه خریداران اوراق بهادار در بازار اولیه از امکان فروش اوراق در آینده اطمینان نداشته باشند، بخش عمده‌ انگیزه‌های سرمایه‌گذاری خود را از دست می‌دهند. بازارهای ثانویه‌ با ایجاد امکاناتی برای ملاقات خیل عظیمی از خریداران و فروشندگان کارکردی بی‌بدیل دارند؛ کارکردی که فرصت خرید‌وفروش اوراق بهادار را در قیمت‌های منصفانه و در زمانی نسبتا کوتاه برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌کند. فراهم‌کردن نقدشوندگی برای اوراق بهادار بدون شک بزرگ‌ترین دستاورد بازارهای مالی به‌طور اعم و بازارهای ثانویه به‌طور اخص است. سرمایه‌گذاران برای نقدشوندگی ارزش بسیاری قائلند و در مواجهه با اوراق بهادار کمتر نقدشونده صرف ریسک‌های نسبتا بزرگی را مطالبه می‌کنند. آنقدر بزرگ که ممکن است تامین مالی از طریق انتشار اوراق بهادار را برای متقاضیان وجوه (اشخاص حقیقی یا حقوقی) غیرموجه سازد. به همین دلیل است که اختلاف بین قیمت‌های پیشنهادی خرید و فروش برای اوراق‌ بهاداری که بازار ثانویه‌ فعالی ندارند، نسبتا زیاد است و باز به همین دلیل است که سرمایه‌گذاران املاک و مستغلات به‌خصوص در این روزها که بازار در رکود نسبی به سر می‌برد، برای خرید ملک تخفیف‌های بزرگی را از فروشندگان مطالبه می‌کنند.

سرمایه‌گذارانی که خود را صاحب اول و آخر دارایی موضوع معامله می‌دانند، رغبتی برای خرید دارایی حتی در قیمت‌های منصفانه نیز از خود نشان نمی‌دهند. بدون اغراق می‌توان گفت از دید سرمایه‌گذاران، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های دارایی، نقدشوندگی است. بر این اساس می‌توان گفت رونق بازارهای مالی تا حد زیادی به سطح نقدشوندگی دارایی‌های مالی موردمعامله در آن بازارها وابسته است و نقدشوندگی دارایی‌های مالی نیز به وجود بازارهای ثانویه‌ فعال برای آن دارایی‌ها بستگی دارد. در بازار رهن نیز که از جمله‌ بازارهای مالی است، وضع به همین منوال است. در این بازارها متقاضیان وجوه (عموما اشخاص حقیقی) از طریق ترهین ملک موضوع قرارداد رهن نزد بانک‌ها، موسسات مالی و اعتباری، شرکت‌های لیزینگ و. برای خرید مسکن موردنیاز خود تامین مالی می‌کنند. دارایی مالی‌ای که از محل قراردادهای رهنی ایجاد می‌شود، همان وام رهنی است که در سمت راست ترازنامه‌ مرتهن (بانک، موسسه مالی و اعتباری) جای می‌گیرد. این وام‌ها مقدمتا دارایی‌هایی کمتر نقدشونده محسوب می‌شدند و بانک‌ها عموما ناچار بودند آنها را تا سررسید در ترازنامه‌ خود حفظ کنند. به همین دلیل در گذشته بانک‌ها انگیزه‌های کمتری برای اعطای وام رهنی به متقاضیان داشتند. وام‌های رهنی از یکسو برای مدت طولانی (مثلا ۳۰ سال) منابع بانک را درگیر خود می‌کردند و از نقدینگی بانک‌ها می‌کاستند و از طرف دیگر بانک‌ها را برای مدتی طولانی در معرض ریسک نوسانات نرخ بهره قرار می‌دادند.

در دهه‌ ۷۰ میلادی مهندسان مالی با طراحی اوراق بهادار به پشتوانه‌ رهن گام بزرگی در رونق‌دهی به بازارهای رهن برداشتند. هدف اصلی از طراحی این اوراق، ایجاد بازار ثانویه‌ رهن بود. به این ‌ترتیب وام‌های رهنی که در بازار اولیه‌ رهن ایجاد می‌شدند، به اوراق بهادار تبدیل می‌شدند و در بازار ثانویه میان سرمایه‌گذاران دست‌به‌دست می‌شدند. اوراق بهادار با پشتوانه‌ رهن بازار ثانویه‌ای برای وام‌های رهنی بازار اولیه ایجاد کرد و به این ترتیب بانک‌ها می‌توانستند وام‌های رهنی خود را پیش از سررسید بفروشند و منابع مالی خود را جهت اعطای وام‌های رهنی بیشتر آزاد کنند. اوراق بهادار با پشتوانه‌ رهن از زمان تولد تاکنون نقشی غیرقابل‌انکار در توسعه‌ بازارهای رهن داشته‌اند. با وجود بازار ثانویه‌ برای وام‌های رهنی، نهادهای مالی فعال در حوزه‌ اعطای تسهیلات رهنی انگیزه و امکان بسیار بیشتری برای اعطای وام پیدا کردند. حضور این اوراق به‌خصوص در بازارهای مالی ایالات‌متحده به خانه‌دارشدن میلیون‌ها خانواده‌ آمریکایی کمک کرده است. اخیرا شرکت تامین سرمایه‌ بانک مسکن مجوز انتشار اوراق بهادار به پشتوانه‌ رهن را از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کرده است. بدون شک تولید این اوراق به رونق بازار اولیه‌ رهن کمک شایانی می‌کند و به این ‌ترتیب با افزایش تعداد و ارزش‌ وام‌های رهنی، فرصت بیشتری برای خانه‌دار شدن هموطنانمان فراهم می‌شود.

تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / نگاهی به مفهوم بازار اولیه و ثانویه در بورس

نگاهی به مفهوم بازار اولیه و ثانویه در بورس

کلمه بازار در بورس، ممکن است معانی مختلفی داشته باشد اما در اغلب موارد به عنوان یک عبارت کلی، هم برای بازارهای اولیه و هم بازارهای ثانویه مورد استفاده قرار می گیرد. اما بازار اولیه و ثانویه چیست؟ در واقع، (بازار اولیه) و (بازار ثانویه) اصطلاحات متمایزی هستند؛ بازار اولیه به بازاری اشاره دارد که در آن اوراق بهادار ایجاد می شوند، در حالی که در بازار ثانویه، این اوراق بین سرمایه گذارها معامله می شوند.

آگاهی از نحوه ی عملکرد بازارهای اولیه و ثانویه، نکته مهمی در درک معاملات سهام، اوراق قرضه و اوراق بهادار است. بدون آن ها، رهگیری بازارهای سرمایه بسیار دشوارتر خواهد بود و سودآوری این بازارها به مراتب کمتر خواهد شد.

در این مطلب، ما به شما کمک می کنیم که نحوه عملکرد این بازارها و ارتباط آن ها با سرمایه گذارهای انفرادی را بخوبی متوجه شوید.

بازار اولیه در بورس چیست؟

بازار اولیه، بازاری است که در آن اوراق بهادار تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس ایجاد می شوند. در این بازار است که شرکت ها، سهام و اوراق قرضه جدید خود را برای اولین بار به فروش می رسانند. عرضه اولیه عمومی یا IPO مثالی از یک بازار اولیه در بورس است. این معاملات فرصتی را برای سرمایه گذاران فراهم می سازند تا اوراق بهادار را از بانکی که تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس پذیره نویسی را برای یک سهام خاص انجام داده است، خریداری کنند. در واقع، IPO وقتی اتفاق می افتد که یک شرکت خصوصی سهام خود را برای اولین بار برای عموم صادر کند.

به عنوان مثال، یک شرکت، پنج شرکت پذیره نویسی را استخدام می کند تا جزئیات مالی IPO خود را مشخص کند. پذیره نویسی مشخص می کند که قیمت صدور سهام معادل با ۱۵ دلار خواهد بود. سپس، سرمایه گذاران می توانند IPO را با همان قیمت مستقیماً از شرکت صادرکننده خریداری کنند.

این یک فرصت مناسب است تا سرمایه گذاران با خرید سهام یک شرکت، در سرمایه ی آن شریک شوند. سرمایه سهام یک شرکت متشکل از سرمایه های حاصل از فروش سهام در بازار اولیه است.

عرضه گواهینامه حق تقدم خرید سهام به شرکت ها اجازه می دهد تا پس از ورود اوراق بهادار به بازار ثانویه، سهام بیشتری را از طریق بازار اولیه بدست آورند. به سرمایه گذاران فعلی بر اساس سهامی که در اختیار دارند، گواهینامه ی حق تقدم داده می شود و سایرین می توانند در سهامی که جدیداً منتشر شده، سرمایه گذاری کنند.

عرضه خصوصی و تخصیص امتیازی (ترجیحی)

عرضه خصوصی به شرکت ها اجازه می دهد تا سهام خود را مستقیماً و بدون صدور عمومی به سرمایه گذاران مهم مانند بانک ها به فروش برسانند. در حالی که در تخصیص امتیازی، سهام به سرمایه گذاران منتخب (مانند بانک ها و صندوق های مشترک) با یک قیمت مشخص که در اختیار عموم نیست، فروخته می شود.

به طور مشابه، کسب و کارها و دولت هایی که می خواهند سرمایه بدهی تولید کنند، صدور اوراق قرضه ی کوتاه مدت و بلندمدت جدید را در بازار اولیه ترجیح می دهند. اوراق قرضه ی جدید با نرخ کوپن مطابق بر نرخ بهره ی فعلی در زمان صدور، صادر می شوند که ممکن است کمی بالاتر یا کمتر از اوراق قرضه ی قبلی باشند.

نکته مهم: اوراق بهادار مستقیماً از یک صادرکننده خریداری می شوند.

بازار ثانویه در بورس چیست؟

برای خرید سهام، بازار ثانویه معمولاً با عنوان (بازار سهام) شناخته می شود، که شامل تمام بازارهای بورس در سراسر جهان می شود. مولفه ی مشخص در بازار ثانویه این است که سرمایه گذاران با یکدیگر معامله می کنند.

به همین دلیل، در بازار ثانویه، سرمایه گذارها اوراق بهادار از قبل صادر شده را بدون دخالت شرکت های صادرکننده، معامله می کنند. به عنوان مثال، اگر قصد خرید سهام شرکت خاصی را دارید، تنها با سرمایه گذاری سر و کار دارید که مالک سهام آن شرکت است و خود شرکت مستقیماً در این معامله دخالتی ندارد.

در بازارهای بدهی، با وجود اینکه که اوراق قرضه تضمین می کند که کل ارزش را در تاریخ سررسید به مالک پرداخت می کند، اما این تاریخ اغلب، دستخوش تغییر چند ساله می شود. در عوض، در صورتی که نرخ بهره از زمان صدور اوراق قرضه آن ها کاهش یافته و به دلیل نرخ نسبتاً بالاتر کوپن برای سرمایه گذاران دیگر با ارزش تر شده باشند، صاحبان اوراق قرضه می توانند اوراق قرضه را برای سود خالص در بازار ثانویه به فروش برسانند.

انواع بازار ثانویه

بازار مزایده

در بازار مزایده، همه افراد و موسساتی که قصد معامله ی اوراق بهادار را دارند در یک مکان مشخص جمع می شود و قیمت پیشنهادی خود برای خرید و فروش را اعلام می کنند. به این ترتیب، با اجتماع تمام طرفین و اعلام عمومی قیمتهایشان، بازار کارآمد غالب شود. بنابراین، از لحاظ تئوری نباید به دنبال بهترین قیمت یک کالا بود زیرا همگرایی خریداران و فروشندگان موجب ظهور قیمت های قابل قبول هر دو طرف می شود.

بازار دلالی

در یک بازار دلالی نیازی نیست که طرفین در یک موقعیت مشخص گرد هم تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس جمع شوند. در عوض، شرکت کنندگان از طریق شبکه های الکترونیکی به هم وصل می شوند. دلال ها فهرستی از اوراق بهادار را در اختیار دارند و آماده ی خرید یا فروش آن ها با شرکت کنندگان در بازار هستند. این دلال ها از طریق اختلاف قیمت بین خرید و فروش اوراق بهادار سود کسب می کنند. در بازار دلالی تئوری این است که رقابت بین دلال ها، بهترین قیمت ممکن برای سرمایه گذاران را فراهم خواهد ساخت.

بازار OTC

گاهی اوقات می شنوید که به یک بازار دلالی با عنوان بازار خارج از بورس یا OTC اشاره می شود. این اصطلاح اصالتاً به معنی یک سیستم نسبتاً غیرسازمان یافته است که معامله در آن در یک مکان فیزیکی انجام نمی شود بلکه از طریق شبکه های دلال ها صورت می گیرد.

این اصطلاح به احتمال زیاد از معاملات خارج از وال استریت در دوران بازار گاوی در دهه ی ۱۹۲۰ برگرفته شده است. در آن دوران سهام به صورت خارج از بورس به فروش می رسید. به عبارت دیگر، سهام در بازار بورس ثبت نمی شدند و “ثبت نشده” بودند.

با این وجود، با گذشت زمان معنی و مفهوم OTC دستخوش تغییر شد. Nasdaq یا فرابورس نزدک آمریکا (بزرگترین بازار الکترونیک جهان)، در سال ۱۹۷۱ توسط انجمن ملی دلال های اوراق بهادار(NASD) برای ایجاد نقدینگی برای شرکت ها ایجاد شد. در آن زمان، مقررات معدودی برای معاملات سهام خارج بورس وضع شده بود، چیزی که NASD آن را بهبود داد.

از آنجایی که Nasdaq با گذشت زمان تکامل یافت تا به یک بورس اصلی تبدیل شود، معنی خارج از بورس نیز مفهوم جدیدی پیدا کرد. امروزه، Nasdaq همچنان یک بازار دلالی و از لحاظ تکنیکی یک OTC به حساب می آید. با این وجود، Nasdaq امروزی یک بازار بورس است و از این رو، درست نیست که بگوییم در آن معاملات اوراق بهادار ثبت نشده صورت می گیرد.

اصطلاح خارج از بورس به چه معنی است؟

امروزه، اصطلاح “خارج از بورس” به سهامی دلالت دارد که در یک بازار بورس سهام مانند Nasdaq یا بازار بورس آمریکا (AMEX) معامله نمی شوند. این به طور کلی یعنی سهام یا در تابلوی اعلانات فرابورس (خارج از بورس) (OTCBB) یا به صورت اوراق صورتی معامله می شوند.

هیچ یک از این شبکه ها، بازار بورس نیستند؛ در واقع، آن ها خود را به عنوان تامین کنندگان اطلاعات قیمت گذاری برای اوراق بهادار معرفی می کنند. شرکت های OTCBB و اوراق صورتی مقررات بسیار کمتری نسبت به بازارهای بورس دارند. بیشتر اوراق بهاداری که به این روش معامله می شوند، سهام شرکت های خیلی کوچک هستند.

بازارهای ثالثیه و رابعیه

ممکن است اصطلاح بازارهای “ثالثیه” و “رابعیه” را شنیده باشید، تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس این بازارها سرمایه گذارهای انفرادی را مد نظر ندارند، زیرا حجم قابل توجهی از تراکنش ها به ازای هر معامله در آن ها صورت می گیرد. بازارهای ثالثیه و رابعیه با تراکنش های بین دلالان -کارگزاران و موسسات بزرگ از طریق شبکه های الکترونیکی خارج از بورس سر و کار دارند.

بازار ثالثیه شامل تراکنش های OTC بین دلالان -کارگزاران و موسسات بزرگ است. بازار رابعیه تراکنش هایی را شامل می شود که بین موسسات بزرگ انجام می گیرد. دلیل اصلی انجام تراکنش های بازار ثالثیه و رابعیه این است که از قرارگیری این سفارشات در بازار بورس اصلی اجتناب به عمل آید زیرا می تواند تاثیر بسزایی بر تاثیر مهم بازار ثانویه بر بورس قیمت اوراق بهادار داشته باشد. از آنجایی که دسترسی به بازارهای ثالثیه و رابعیه محدود است، اقدامات آن ها تاثیر کمی بر متوسط سرمایه گذاری دارد.

نکته آخر

داشتن درک کلی از ساختار بازار اهمیت زیادی دارد. روشی که در آن اوراق بهادار به بازار آورده و معامله می شوند، محوریت اصلی عملکرد بازار را تشکیل می دهد. تصور کنید که بازارهای ثانویه ی سازمان یافته وجود نداشتند، شما باید به صورت شخصی سرمایه گذاران را برای خرید و فروش سهام ردیابی می کردید که کار آسانی نخواهد بود.

در واقع، بسیاری از کلاهبرداری های سرمایه گذاری با اوراق بهاداری در ارتباط است که در بازار ثانویه نیستند، زیرا سرمایه گذاران مشکوک، به خرید آن ها اقدام می کنند. اهمیت بازارها و توانایی خرید و فروش اغلب خوب فرض می شوند اما بدون بازار، سرمایه گذاران گزینه های کمی در اختیار دارند و ممکن است متحمل زیان های قابل توجهی شوند. بنابراین، وقتی نوبت به بازارها می رسد، آنچه از آن اطلاعی ندارید ممکن است برای شما زیان بار باشد و در بلند مدت کسب کمی اطلاعات در اجتناب از این ضرر و زیان ها سودمند خواهد بود.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.