افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام


علل و ریشه های تورم

دکتر حیدر مستخدمین‌حسینی:
نزدیک به دو هزار سال پیش یکی از امپراتوران روم، به نام دیوکلسیانوس با قلب سکه یعنی جانشین کردن سکه‌های همرنگ از آلیاژهایی که هرچه کمتر نقره داشت به جای سکه‌های نقره باعث ایجاد تورم شد. دولت‌های امروزی نیز درست همین کار را انجام می‌دهند، منتهی با چاپ اضافی پول کاغذی.


اما تورم چیست؟ تورم را به طور کلی افزایش پایدار در سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد می‌گویند. این تعریف بیان می‌کند که تورم افزایش پایدار و نه موقتی در قیمت‌ها و همچنین افزایش در سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات و نه یک یا چند کالا یا خدمت خاص است. افزایش مصرف سریع حجم پول در گردش، چنانچه با سرعتی بیش از سرعت افزایش تولید اجناسی که در معرض فروش هستند صورت بگیرد، به خودی خود موجب تورم خواهد شد و موجب می‌شود که قیمت‌ها در مقایسه با پول رایج افزایش پیدا کنند. مقدار پول در گردش در تمام کشورها توسط دولت‌ها و بانک‌های مرکزی آن کشورها تعیین می‌شود بنابراین تنها دولت و بانک مرکزی مسوول افزایش سریع حجم پول در گردش خواهند بود. اگر مقدار کالاها و خدماتی که برای عرضه به خریدار فراهم است (مقدار تولید)، با همان سرعت افزایش مقدار پول افزایش می‌یافت، در این صورت قیمت‌ها همواره ثابت می‌ماند، اما تورم درست زمانی رخ می‌دهد که سرعت افزایش حجم پول بسیار بیشتر و شدیدتر از سرعت افزایش تولید باشد.


هزینه‌های اضافی دولتی تنها به شرطی موجب تورم نخواهد شد که بودجه آن از محل مالیات بیشتر و یا از محل اوراق قرضه دولتی تامین شود. در چنین حالتی دولت برای خرج کردن، پول بیشتری در دسترس دارد و پول در دسترس جامعه نیز کمتر است و بنابراین هزینه‌های اضافی دولت با کاهش مخارج مردم در بخش کالاهای مصرفی یا سرمایه‌گذاری همترازی می‌کند. با این همه، نباید از یاد برد که اخذ مالیات بیشتر و یا قرض گرفتن از مردم برای تامین بودجه اضافی مخارج دولت، به لحاظ سیاسی اقدام جالبی نیست و موجب می‌شود که مسیر پول، در پی افزایشی که در نرخ سود رخ می‌دهد، از مصارف خصوصی منحرف شود و در نتیجه قرض گرفتن برای اشخاص و کسبه مشکل‌تر و پرخرج‌تر شود.


راه دیگری که به کمک آن دولت می‌تواند بودجه هزینه‌های اضافی خود را تامین کند، افزایش حجم پول در گردش است. برای انجام این کار دولت می‌تواند خزانه‌داری را وادار کند که اوراق قرضه دولتی صادر کند و بانک مرکزی نیز به نوبه خود پول آن اوراق قرضه را یا به صورت چاپ اسکناس تازه و یا به صورت وارد کردن سپرده در ستون بستانکاری خزانه‌داری بپردازد. در این حالت خزانه‌داری می‌تواند صورت‌حساب‌های خود را با پول نقد و یا چک‌هایی که از حساب خود نزد بانک صادر می‌کند، بپردازد. وقتی پول اضافی از راه سپردن اوراق قرضه نزد بانک‌های تجاری به شکل سپرده درآمد، آن سپرده‌ها به نوبه خود به صورت ذخیره‌های بانک‌های تجاری نزد بانک درمی‌آیند که بار دیگر در خدمت به جریان درآمدن مقدار بسیار بزرگ‌تری پول قرار خواهند گرفت. دومین دلیل رشد حجم پول، کوششی است که دولت‌ها در راه رسیدن به اشتغال کامل انجام می‌دهند. رابطه سیاست‌های دولت با مساله تورم رابطه‌ای دوگانه است؛ هزینه‌های دولتی خود می‌تواند باعث افزایش اشتغال شود، حال آنکه مالیات‌های دولتی می‌توانند بر میزان بیکاری بیفزایند چه آنکه این نوع مالیات‌ها درآمدهای بخش خصوصی را تقلیل می‌دهند. از این رو است که سیاست اشتغال کامل دولت را متمایل می‌کند از یک سو بر هزینه‌های خود بیفزاید و از سوی دیگر از میزان مالیات‌ها بکاهد و کسری بودجه حاصل را نیز از راه افزودن بر حجم پول در گردش تامین کند، بی‌آنکه مالیات تازه‌ای وضع کند و از مردم قرض کند چه آنکه هر بار که پول اضافه چاپ می‌شود، آن پول در واقع حکم مالیاتی را دارد که بر موجودی حساب‌های مردم بسته می‌شود.


دلایل ایجاد تورم
تورم پدیده پیچیده‌ای است که می‌تواند ناشی از ترکیب عوامل مختلفی باشد. عرضه بیش از اندازه پول، توسعه اعتبارات بانکی، کسری بودجه، افزایش نرخ سود بانکی ناشی از اثر جبرانی استقراض دولت از سیستم بانکی و کاهش منابع برای بخش خصوصی به ویژه در یک بازار سرمایه داخلی محدود، هزینه‌های غیرتوسعه‌ای بالا، رشد سریع جمعیت، مصائب طبیعی، شرایط بد آب وهوایی، خشکسالی، شیوع بیماری‌های گیاهی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه، احتکار در سطح گسترده و تورم وارداتی می‌توانند موجب تورم شوند. عدم توجه به ماهیت و ریشه‌های تورم در کنترل و مهار آن، هرگونه تلاشی را صرفا به مسکّن‌هایی تبدیل خواهد کرد که تنها موجبات التیام کوتاه‌مدت آن را فراهم می‌آورد. بر این اساس برای درمان اصولی، ابتدا باید دلایل را شناسایی و آنگاه راه‌حل منطقی ارائه کرد. کارشناسان مهم‌ترین عوامل بروز تورم در ایران را تأمین کسری بودجه از طریق استقراض دولت از بانک مرکزی و به تبع آن افزایش پایه پولی، عدم مدیریت مناسب نحوه و میزان استفاده از درآمدهای نفتی، عدم انضباط مالی دولت، اعمال سیاست‌های انبساطی پولی برای فعالیت‌های غیرمولد و یا کم بازده، بالا بودن هزینه‌های تولید در کشور، غیررقابتی بودن برخی تولیدات و انتظارات تورمی می‌دانند. بهره‌وری پایین و فساد اقتصادی نیز از دیگر عوامل تورم در کشور شناخته می‌شوند.


رشد بالای جمعیت، تقاضای روزافزون، تولید محدود، نارسایی شبکه توزیع، نقش دلالان در افزایش قیمت‌ها و همچنین اجرای برخی سیاست‌های دولت در زمینه اشتغالزایی که عملا با استقراض از بانک مرکزی و در نتیجه افزایش نقدینگی در کشور صورت می‌گیرد از دیگر دلایل افزایش و ریشه‌های تورم در کشور هستند. همچنین وابستگی تولیدات داخلی به واردات، پایین بودن درجه آزادی تجارت، پایین بودن انعطاف‌پذیری تولید کل، پایین بودن ابداع و نوآوری، کاستی‌ها در زنجیره‌های تأمین، عدم‌کارایی‌های ساختاری در شبکه توزیع و ساختار هزینه افزوده در نظام قیمت‌گذاری کشور از دلایل تورم ساختاری در اقتصاد ایران است. عوامل یاد شده، مستقل از همدیگر نبوده و کاملا به هم وابسته و در‌هم‌تنیده‌اند. اما بدون شک عمده‌ترین دلیل ایجاد تورم در کشور را باید همان استقراض دولت از بانک مرکزی و افزایش نقدینگی در کشور دانست.


هزینه‌های تورم
موضوع تورم یک معضل ریشه‌دار، مزمن و بسیار تأثیرگذار در اقتصاد کشور است که دارای ابعاد مختلف بوده و نمی‌توان با اقدامات مقطعی با آن برخورد کرد. برای بسیاری از کارشناسان اقتصادی، تورم به عنوان یکی از عوامل مهم ایجاد نابرابری توزیع درآمد و ثروت، فشار اقتصادی بر اقشار آسیب‌پذیر، گرایش به فعالیت‌های غیرمولد و کاهش رشد اقتصادی شناخته می‌شود که سطوح مختلف افراد با درآمد پایین را شدیدا تحت‌تاثیر قرار داده و موجب نارضایتی و گسترش بی‌عدالتی می‌شود. اقتصاددانان معتقدند هزینه‌هایی که تورم بر جامعه تحمیل می‌کند می‌تواند بسیار جدی‌تر از هزینه‌های ناشی از کندشدن رشد اقتصادی باشد. تورم بالا و بی‌ثبات موجب اختلال در نظام تخصیص قیمت‌ها و برهم‌خوردن توزیع درآمد در جامعه می‌شود. بی‌ثباتی تورم نه‌تنها موجب خدشه‌دار شدن اعتبار سیاستگذاران کلان اقتصادی به ویژه بانک مرکزی می‌شود، بلکه تداوم آن می‌تواند موارد حاد بی‌ثباتی سیاسی کشور را نیز موجب شود. در دوره‌های تورمی، مقدار زیادی از وقت، انرژی و منابع مالی مردم به جای به کار افتادن در مسیر مولد و مفید صرف فعالیت‌هایی می‌شود که هدف از انجام آنها جلوگیری از کاهش ارزش دارایی‌ها و کسب منافع غیرعادی از طریق معاملات سوداگرانه است. نمونه این فعالیت‌ها در بازار ارز و سکه کشور در یکی دو سال گذشته مشاهده شده است. در یک محیط تورمی، مکانیسم قیمت‌ها به مثابه انتقال‌دهنده اطلاعات آسیب می‌بیند و منجر به کاهش ضریب کارآمدی بازارهای کار و مالی می‌شود. افق برنامه‌ریزی‌ها کوتاه‌تر شده و برنامه‌های زمانی سرمایه‌گذاری‌ها نیز بر دوره‌های کوتاه‌مدت‌تر متمرکز می‌شوند. همچنین محیط تورمی اعتبار سیاست‌های دولت را کاهش داده و توانایی دولت را در اتخاذ و اجرای برنامه‌های جامع اصلاحات اقتصادی کاهش می‌دهد. تورم، رقابت‌پذیری اقتصاد در بازارهای بین‌المللی را نیز کاهش می‌دهد و به وضعیت اقتصاد در بازارهای سرمایه جهانی آسیب می‌رساند.


عملکرد ضعیف دولت در بعد اقتصادی، اعتماد مردم به دولت را کاهش و در نتیجه مردم نسبت به رفتارهای دولت بی‌اعتماد خواهند شد. این امر اثر منفی شدیدی بر اجرای برنامه‌های دولت در بستر تورمی خواهد داشت؛ زیرا آنچه برای حل معضل تورم ضروری و اساسی است، همکاری و تعامل مردم به عنوان یک امر کلیدی است. بی‌ثباتی ناشی از تورم، نه‌تنها اعتماد عمومی دولت و مردم را به شدت تخریب می‌کند بلکه می‌تواند اثرات منفی قابل توجهی بر افزایش فساد در اقتصاد داشته باشد و بسترساز فعالیت‌های مفسدانه باشد. برای مثال، فعالان اقتصادی که دارای اطلاعات نهایی هستند یا حتی دسترسی سریع‌تر به اطلاعات دارند، با سرعت بالایی سرمایه‌های خود را در بخش‌های مختلف اقتصادی جابه‌جا خواهند کرد و سودهای کلانی را بدون اثرات اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی کشور به دست خواهند آورد. این در حالی است که هزینه‌های قابل توجهی بر کسانی که به این اطلاعات دسترسی ندارند تحمیل خواهد شد. شرایط بی‌ثباتی اقتصاد کشور نه‌تنها انگیزه کارگزاران داخلی برای ادامه فعالیت‌های اقتصادی‌شان را کاهش می‌دهد، بلکه تبعات خارجی منفی نیز بر پیکر اقتصاد کشور وارد می‌کند. در شرایط تورمی اقتصاد کشور حتی برای سرمایه‌گذاران خارجی نیز مطلوبیت نخواهد داشت که تهدیدی جدی برای تداوم حیات این اقتصاد درون‌نگر شده تلقی خواهد شد.
* اقتصاددان و معاون اسبق حقوقی و امور مجلس وزارت اقتصاد و بانک مرکزی

مراقب باشید: بازهم زمزمه رشد حباب بورس بالا گرفت!

حباب قیمت زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی مانند سهام یا یک کالا به دلیل آنکه بیش از حد خریداری شود یا تقاضا برای آن به طور مداوم در حال افزایش باشد، بالا برود و این قیمت فراتر از ارزش منصفانه و قابل توضیح اصل دارایی باشد.

مراقب باشید: بازهم زمزمه رشد حباب بورس بالا گرفت!

به گزارش تهران بهشت، حتماً در مورد حباب قیمت شنیده‌اید و می‌خواهید بدانید حباب قیمت چیست و چگونه اتفاق می‌افتد؟ در این مقاله به بررسی کامل حباب قیمت و علامت‌هایی که نشان از وقوع آن می‌دهند تا سرمایه‌‌گذاری شما را به خطر بیندازد، می‌پردازیم.

حباب قیمت زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یک دارایی مانند سهام یا یک کالا به دلیل آنکه بیش از حد خریداری شود یا تقاضا برای آن به طور مداوم در حال افزایش باشد، بالا برود و این قیمت فراتر از ارزش منصفانه و قابل توضیح اصل دارایی باشد. این وضعیت حاکی از آن است که ارزش دارایی بسیار کمتر از قیمت فعلی بازار است و نگهداری آن سود بلندمدت کافی را به همراه نخواهد داشت.

بررسی مفهوم حباب قیمت

به‌عنوان‌مثال، فرض کنید جامعه تجار و سرمایه‌گذاران اعتماد زیادی به سیاست یک کشور داشته باشند. در این صورت، به امید یک محیط تجاری بهتر و سودآور، شروع به سرمایه‌گذاری کلان در بازار مالی کنند. این امر ممکن است بازار سهام را به سطوح بسیار بالایی برساند. اما باید با افزایش واقعی تولید یا تولید ناخالص داخلی کشور به ثبات برسد.

وقتی شکاف بین اقتصاد واقعی و مالی بیشتر و بیشتر شود، حباب اقتصادی ممکن است فوران کند. انتظارات بسیار بالا از سرمایه‌گذاری ممکن است تورم غیرواقعی در قیمت دارایی‌ها ایجاد کند که در واقع بازده موردنظر را نداشته باشد. این همان چیزی است که پدیده حباب قیمت نشان می‌دهد. ۵ مرحله شکل‌گیری حباب قیمت

مرحله ۱ جابه‌جایی

در این مرحله سرمایه‌گذاران به دلیل تغییر در محیط سرمایه‌گذاری، مسیر را امیدوارکننده می‌بینند. این امید می‌تواند یک نوآوری فناوری جدید یا سیاست جدید یا هر چیزی ازاین‌دست باشد. این امر سرمایه‌گذاران را امیدوار می‌کند و انتظار بازدهی بالاتری دارند. آنها می‌خواهند از چنین فرصت‌هایی استفاده کنند و پول زیادی در این زمینه‌ها سرمایه‌گذاری کنند. اگر این روند خوب کار کند، بازدهی هنگفتی دارد؛ در غیر این‌صورت ممکن است این مسیر با ضرر تمام شوند.

مرحله ۲ روند صعودی یا رونق

هنگامی که سرمایه‌گذاران بزرگ، شروع به واریز ثروت و سرمایه به یک بخش یا اقتصاد خاص می‌کنند، قیمت دارایی‌ها و اوراق بهادار مربوط به این بخش در ابتدا با سرعت کمتر و بعداً با سرعت بالاتر شروع به افزایش می‌کند. این مرحله‌ای نیست که قیمت دارایی‌ها از ارزش ذاتی خیلی دور شده باشد، بلکه مرحله‌ای است که شروع به جذب بیشتر سرمایه‌گذاران می‌کند.

مرحله ۳ نشاط غیرمنطقی

در این مرحله حدس و گمان از حد قابل‌درک، فراتر می‌رود. سرمایه‌گذاران بدون تجزیه‌وتحلیل نتایج اقتصاد واقعی، شروع به مرتبط کردن افکار به دارایی‌ها می‌کنند. در نتیجه، شکاف بین عملکرد واقعی و بخش مالی گسترده‌تر می‌شود، اما سرمایه‌گذاران همچنان به عملکرد بازار امیدوار هستند. درست در این زمان است که بازارها شروع می‌کند به سمت حباب قیمت می‌روند.

مرحله ۴ رزرو سود

سرمایه‌گذاران نهادی متوجه می‌شوند که شکاف در حال افزایش است و شروع به فروش سهام‌ها، ارزها و غیره خود می‌کنند تا از سرمایه خود محافظت کنند. با افزایش فروش،قیمت اوراق بهادار در این بخش شروع به کاهش می‌کند. با مشاهده کاهش قیمت‌ها، سرمایه‌گذاران بیشتری شروع به رزرو سود می‌کنند.

مرحله ۵ وحشت و نزول

با افزایش فروش و کاهش قیمت‌ها، سرمایه‌گذاران وحشت‌زده می‌شوند و نمی‌دانند در این مرحله چه کاری انجام دهند. این زمانی است که حباب قیمت می‌ترکد و بازارها سقوط می‌کنند. کسانی که نمی‌توانند به‌موقع خارج شوند با زیان مواجه می‌شوند و این ضررها بسته به سهم سرمایه‌گذاری می‌تواند زیاد باشد.

بررسی علل حباب قیمت

یکی از دلایل اصلی، شکاف بین عملکرد اقتصاد واقعی و مالی است. تا زمانی که عملکرد اقتصاد واقعی انتظارات اقتصاد مالی را برآورده کند، حباب قیمت وجود ندارد. بااین‌حال، وقتی اقتصاد مالی شروع به اعتماد بیش از حد به اقتصاد واقعی می‌کند اما در واقعیت نمی‌تواند این انتظارات را برآورده کند، فضای حباب فوران می‌کند.

تنها راه برای جلوگیری از حباب، داشتن انتظارات واقع‌بینانه و انجام بررسی‌های لازم در بازار است. اما متأسفانه پیروی کورکورانه از ذهنیت گله‌ای سرمایه‌گذاری، بزرگ‌ترین عامل فوران حباب است.

در ادامه به بررسی حباب قیمت در بازارهای سرمایه‌ای مهم می‌پردازیم و راهکارهایی برای شناسایی نشانه‌های آن معرفی می‌کنیم.

حباب قیمت طلا و محاسبه ارزش طلا

برخلاف سایر سرمایه‌گذاری‌ها، بیشتر ارزش طلا بر اساس سهم آن در جامعه نیست. مردم به مسکن برای زندگی و نفت به‌عنوان انرژی برای اموری مانند رانندگی، تامین گرمایش و غیره خود نیاز دارند و ارزش سهام بر اساس سودآوری شرکت‌های نمایندگی تعیین می‌شود.

اما بیشترین استفاده از طلا به‌عنوان کالایی برای تولید اقلام لوکس است. بیشتر عرضه طلای سالانه به جواهرات (۷۸ درصد) تبدیل می‌شود. سایر صنایع از جمله الکترونیک، پزشکی و افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام دندانپزشکی به حدود ۱۲ درصد از عرضه سال نیاز دارند. مابقی برای تراکنش‌های مالی (۱۰%) استفاده می‌شود.

قیمت طلا بیش از هر کالای دیگری به این دلیل افزایش می‌یابد که مردم تصور می‌کنند که حالا وقت بالا رفتن قیمت است. به‌عنوان‌مثال، مردم ممکن است بر این باور باشند که طلا در برابر تورم مقاوم است و در نتیجه با افزایش تورم، آن را خریداری می‌کنند. هیچ دلیل اساسی وجود ندارد که ارزش طلا با کاهش ارزش دلار افزایش یابد. بلکه صرفاً به این دلیل روی می‌دهد که مردم آن را درست می‌دانند

سه سال پس از اینکه طلا به بالاترین سطح خود در سال ۲۰۱۱ یعنی ۱۸۹۶/۵۰ دلار در هر اونس رسید، در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۵ بیش از ۸۰۰ دلار در هر اونس کاهش یافت و به ۱۰۵۰/۶۰ دلار در هر اونس رسید. طی دو سال بعد یعنی در پایان سال ۲۰۱۷، قیمت طلا به ۱۳۰ دلار افزایش یافت. تورمی وجود نداشت و بازار سهام در حال ثبت رکوردهای جدیدی بود. اینها هر دو محرک تاریخی افزایش قیمت طلا هستند. تنها تصور تورم احتمالی به دلیل کاهش دلار بود که قیمت طلا را افزایش داد.

شناسایی نشانه‌های حباب قیمت طلا

تشخیص حباب‌ طلا در گذشته بسیار آسان است؛ اما بسیاری از تحلیلگران سعی می‌کنند تعیین کنند که یک حباب چه زمانی شکل‌گرفته است یا چه زمانی در شرف ترکیدگی است، که تقریباً همیشه محل بحث است.

یکی از راه‌های اندازه‌گیری احتمال وقوع حباب، استفاده از نمودار بلندمدت برای تجزیه‌وتحلیل شاخص‌های حرکت، مانند میانگین متحرک نمایی (EMA) و نشانگر قدرت نسبی (RSI) است. هر چه این شاخص‌ها مدت بیشتری در سطوح بسیار صعودی باقی بمانند، احتمال ایجاد حباب دارایی بیشتر می‌شود.

حباب قیمت رمزارز چیست؟

همان‌طور که گفته شد، حباب زمانی در بازار شکل می‌گیرد که قیمت دارایی بالاتر از ارزش آن باشد. به طور معمول، سرمایه‌گذاری‌ها و دارایی‌ها بر اساس عواملی مانند تقاضا، درآمد، پتانسیل رشد و موارد دیگر ارزش‌گذاری می‌شوند. بااین‌حال، در برخی موارد، ارزش دارایی بیش از حد انتظار افزایش می‌یابد.

حباب قیمت کریپتو در شرایط زیر تشکیل می‌شود:

  • هیجان در مورد یک دارایی خاص منجر به افزایش سریع قیمت می‌شود.
  • سرمایه‌گذاران متوجه افزایش ارزش می‌شوند و در یک دارایی خاص سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ با این اقدام قیمت را بیشتر می‌کنند.
  • با سرمایه‌گذاری بیشتر افراد، قیمت دارایی از ارزش ذاتی آن فراتر خواهد رفت.

همه افزایش‌های سریع قیمت، نشان‌دهنده حباب کریپتو نیست. به‌عنوان‌مثال، جهش قیمت‌ها می‌تواند در دوره‌های بهبودی پس از رکود رخ دهد. تفاوت اصلی این است که این افزایش قیمت‌ها را بتوان با عوامل سنتی مورد استفاده برای ارزیابی یک سرمایه‌گذاری توجیه کرد.

ارزیابی اینکه آیا ارزش ارزهای دیجیتال مختلف موجه است یا اینکه صرفاً به دلیل هیجان بیش از حد ارزش‌گذاری شده‌اند، دشوار است. سرمایه‌گذاری‌های سنتی بر اساس عملکرد تجاری و سایر معیارهای مالی ارزش‌گذاری می‌شوند، درحالی‌که ارزهای دیجیتال اساساً بر اساس عواملی مانند تقاضا، هزینه تولید و رقابت ارزش‌گذاری می‌شوند.

بیت‌کوین، یکی از محبوب‌ترین ارزهای دیجیتال، طی سال‌های حیات خود در بازارهای مالی فراز و فرودهای بسیاری تجربه کرده و از دام حباب‌ها در امان نبوده:

  • در دسامبر ۲۰۱۷، قیمت آن قبل از ترکیدن حباب به بیش از ۱۳۰۰۰ دلار رسید.
  • در سال ۲۰۱۹، ارزش آن از حداقل ۳۴۰۰ دلار به بیش از ۱۲۰۰۰ دلار افزایش یافت.
  • در اکتبر ۲۰۲۱، پس از فرود و فرازهای فراوان، بیت‌ کوین به بیش از ۶۱۰۰۰ دلار رسید.

درحالی‌که قیمت فعلی بیت کوین از آن زمان تا ۲۳ آگوست ۲۰۲۲ به ارزش فعلی کاهش‌یافته است، این میزان هنوز بسیار بالاتر از آن چیزی است که بسیاری از متخصصان در زمان معرفی ارزهای رمزارز برای اولین‌بار به آن فکر می‌کردند. تعیین اینکه چه چیزی باعث این نوسانات در ارزش بیت کوین شده است دشوار است، زیرا بیشتر ارزش آن از حدس و گمان ناشی می‌شود.

نشانه‌های حباب قیمت در رمزارز

بهترین راه برای تشخیص حباب کریپتو، درک رفتار بازار است. بااین‌حال، بسیاری از سرمایه‌گذاران تا زمانی که حباب نترکد، متوجه آن نمی‌شوند. به‌علاوه، شناسایی حباب‌های کریپتو پیچیده‌تر از حباب‌ها در بازارهای سنتی است.

با سرمایه‌گذاری‌های سنتی، یک سرمایه‌گذار ممکن است بتواند حباب اقتصادی را پیش‌بینی کند؛ یعنی زمانی که قیمت شروع به بالارفتن از ارزش واقعی سرمایه‌گذاری کند. افراد می‌توانند برای تعیین ارزش واقعی سرمایه‌گذاری به عملکرد تجاری، معیارهای مالی و سایر عوامل نگاه کنند.

بااین‌حال، وقتی صحبت از ارز دیجیتال به میان می‌آید، نمی‌توان از این عوامل سنتی استفاده کرد. به‌عنوان‌مثال، اگر بلافاصله پس از یک پست ویرال در شبکه اجتماعی افزایش شدید قیمت اتفاق بیفتد، ممکن است سرمایه‌گذاران در مورد یک فرصت جدید هیجان‌زده باشند و حباب قیمت روی دهد.

حباب مسکن چیست؟

حباب مسکن، مانند افزایش شدید قیمت هر محصول یا خدمات دیگر معمولاً با جهش تقاضا و مقدار محدود موجودی آغاز می‌شود.

تقاضا با تمایل خریداران بیشتر به بازار افزایش می‌یابد. سپس، دلالان وارد می‌شوند، املاک را می‌خرند. با عرضه محدود و تقاضای زیاد، قیمت‌ها باید افزایش یابد

در نهایت، قیمت‌ها می‌تواند به سطح ناپایدار افزایش یابد. قیمت خانه برای خریدار متوسط ​​یا حتی خریدار بالاتر از حد متوسط ​​در آن منطقه غیرقابل‌تحمل می‌شود.

مهم است فراموش نکنید که حباب یک اتفاق موقتی است. در بازار سهام، حباب قیمت سریع اتفاق می‌افتد و می‌تواند حتی سریع‌تر هم بشکند. اما به گفته صندوق بین‌المللی پول (IMF) حباب مسکن می‌تواند برای چندین سال باقی بماند.

در هر زمانی عوامل خارجی می‌توانند بازار حبابی مسکن را تشدید کند؛ مانند افزایش نرخ وام مسکن و این باعث می‌شود که از دسترس افراد بیشتری کم شود. رکود اقتصادی باعث افزایش بیکاری می‌شود و افراد بیشتری را از مجموعه خریداران مسکن خارج می‌کند. دلالان احساساتی و عصبی می‌شوند و دیگر به دنبال خانه‌هایی جهت سود و افزایش قیمت نمی‌گردند. در این شرایط آگاهی و درک از روانشناسی بازار می‌تواند به شما دید بهتری بدهد.

چه چیزی باعث ایجاد حباب مسکن می‌شود و چه علائمی دارد؟

حباب مسکن اغلب نشانه‌ای از قیمت‌های متورم مصنوعی است. عوامل متعددی وجود دارد که می‌تواند منجر به این وضعیت شود، از جمله افزایش سریع تقاضا و کمبود عرضه برای پاسخگویی به آن تقاضا. سایر عوامل احتمالی عبارت‌اند از نرخ پایین وام مسکن، استانداردهای ضعیف اعتباری و دلالی گسترده سرمایه‌گذاران.

حباب مسکن اغلب می‌تواند نتیجه یک چرخه معیوب باشد: نرخ‌های پایین منجر به افزایش خرید می‌شود که نتیجه آن کاهش عرضه و غیره است. ممکن است مدتی طول بکشد تا عرضه املاک و مستغلات واکنش نشان دهد و موجودی را اضافه کند؛ بسته به بازار، ممکن است به‌سادگی امکان اضافه‌کردن موجودی کافی برای پاسخگویی به تقاضا وجود نداشته باشد. در این صورت شرکت‌های سرمایه‌گذاری املاک و خانه‌های حرفه‌ای به معادله اضافه می‌شوند، و خریدار خانه معمولی می‌تواند از بازار خارج شود.

حباب دلار چیست؟ بررسی نحوه شناسایی آن

حباب دلار زمانی اتفاق می‌افتد که تئوری برابری قدرت خرید، رویکرد مبتنی بر دارایی و پولی، هم سو با ارزش ذاتی آن نباشد

در واقع، در رویکرد پولی باید تولید ناخالص پشتوانه‌ای باشد برای نرخ ارز تا اختلاف میان نرخ رشد نقدینگی و رشد پایه عاملی برای افزایش ارزش آن شود.

فاکتور برابری قدرت خرید به این موضوع اشاره دارد که متغیرهای اقتصاد کلان و میزان تورم داخلی و تورم آمریکا محاسبه افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام شود. لازم به ذکر است که اقتصاد کلان شامل میزان تولید، تورم و همچنین میزان تراز پرداخت‌هاست.

رویکرد مبتنی بر دارایی باید دلار را به‌عنوان دارایی در نظر بگیرد که تقاضا بر اساس معیارهای بازدهی آن باشد. همان طور که گفته شد میزان عرضه و تقاضا بر ارزش دلار تأثیرگذار است؛ بنابراین میزان صادرات و واردات بر ارزش واقعی و مورد انتظار ارز تأثیر می‌گذارند

برای شناسایی قیمت حباب دلار باید تمامی این معیار‌ها را محاسبه کنید و ارزش واقعی آن را به دست بیاورید. در این صورت می‌توانید پی به حبابی بودن یا نبودن آن ببرید.

حباب بازار سهام یا حباب بورس زمانی است که قیمت سهام به‌سرعت به نقطه‌ای می‌رسد که از ارزش ذاتی یا درآمدشان بسیار فراتر می‌رود. این حباب قیمتی، به دلیل فعالیت دلالان می‌تواند شامل تمام سهام یک بازار سهام یا سهام یک بخش خاص باشد. هنگامی که حباب در نهایت می‌ترکد و قیمت‌ها شروع به کاهش می‌کند، می‌تواند منجر به فروش وحشتناک و احتمالاً سقوط بازار سهام شود.

یک حباب می‌تواند ناشی از تغییر شرایط اقتصادی یا نیازهای اجتماعی باشد. نرخ‌های بهره پایین می‌تواند سرمایه‌گذاران بیشتری را تشویق کند که از نگهداری پول نقد به سمت خرید سهام حرکت کنند، یا سیاست‌های جدید می‌تواند ارزش بازار را فراتر از سطح قبلی آن افزایش دهد. یک فناوری نوآورانه یا محصول جدید نیز می‌تواند باعث ایجاد علاقه به بازار سهام بین سرمایه‌گذاران شود.

از چه معیارها یا شاخص‌هایی می‌توان برای شناسایی حباب قیمت بازار سهام استفاده کرد؟

  • نسبت قیمت به سود که اغلب با نسبت P/E شناخته می‌شود، قیمت سهام یک شرکت را نسبت به درآمد آن منعکس می‌کند. نسبت P/E بالا می‌تواند به این معنی باشد که روی یک شرکت بیش از حد ارزش‌گذاری شده است.
  • نسبت شیلر CAPE نسبت قیمت به سود تعدیل شده چرخه‌ای (CAPE) است. قیمت سهام یک شرکت را بر میانگین درآمد آن در ۱۰ سال گذشته تقسیم می‌کند که بر اساس تورم تعدیل شده است. این معیار نیز به ارزیابی ارزش شرکت در دوره‌های مختلف یک چرخه اقتصادی کمک می‌کند.
  • شاخص بافت یا سرمایه‌گذار افسانه‌ای وارن بافت که آن را به‌عنوان «بهترین معیار برای ارزیابی وضعیت ارزش‌گذاری در هر لحظه» توصیف می‌کند. این معیار نسبت ارزش کل بازار سهام به تولید ناخالص داخلی را اندازه‌گیری می‌کند. نسبت بالا نشان‌دهنده ارزش بیش از حد بازار است.
  • شاخص نوسانات یا CBOE که معمولاً به‌عنوان معیار ترس از آن یاد می‌شود، شاخص بورس گزینه‌های هیئت‌مدیره (CBOE) است که سطح نوسانات مورد انتظار در بازارها را اندازه‌گیری می‌کند. سطح بالا می‌تواند نشان دهد که خرس‌ها شروع به تسلط بر بازار صعودی کرده‌اند و ممکن است یک عقب‌نشینی در راه باشد.

آیا می‌توان گرفتار حباب قیمت نشد؟

حباب قیمت ناشی از انتظارات غیرواقعی و حدس و گمان در مورد یک دارایی یا عملکرد اقتصادی یک بخش به دلیل جابه‌جایی در پویایی بازار است. افزایش شکاف بین عملکرد بخش واقعی و بخش مالی باعث ایجاد حباب می‌شود. به‌یاد داشته باشید اگر این وضعیت به‌موقع بررسی شود، می‌تواند مانع از سقوط بازارها و ازدست‌دادن سرمایه‌گذاران شود و حتی ممکن است از رکود در اقتصاد جلوگیری کند.

مروری بر وضعیت راکد ترین بازارهای ایران

اگر امروز سری به فروشگاه های زنجیره ای بزنید، با کمبود مشتری و خلوتی در بخش کالاهای مصرفی روبرو نمی شوید، همه راهروها پر است از مشتریانی که در حال خریدند، اما خبری از مشتری و فروشنده در بازار اقلام بادوام نیست.

به گزارش پایگاه خبری تجارت طلایی به نقل از خبرآنلاین، بازار ایران این روزها شرایط نامتعارفی را تجربه می کند، تورم سرکش ، در حال خودنمایی در بازارهاست و از سوی دگر تقاضا برای خرید به دلیل از دست رفتن ارزش پول ملی کاهش یافته است.

این وضعیت که اقتصاددانان بدان رکود تورمی لقب می دهند، وضعیت چندان نا آشنایی برای ایرانیان نیست خصوصا آنکه اوایل دهه نود نیز اقتصاد ایران میزبان رکود تورمی بود.هر چند بسیاری از بازارها با رکود دست و پنجه نرم می کنند اما هنوز بازار کالای مصرفی و لوازم التحریر سرپاست و با توجه به موقعیت ویژه فصلی تقاضا برای این اقلام به وفور وارد بازار می شود.کیف ، کفش، پوشاک مدرسه و خوراکی ها و . بالاترین گردش مالی را دارند.

قیمت پراید ، قیمت مسکن، قیمت سکه، قیمت ارز، قیمت طلا و . همگی در این چرخه قیاس قرار دارند و صحبت ها طوری است که گویی تا شش ماه پیش ارزانی بر بازارهای ایران حکمرانی می کرد و امروز ناگهان پای گرانی یا به عبارت بهتر تورم به این بازارها باز شده است .

کاهش ارزش پول ملی که از دی ماه سال گذشته کلید خورد، تا امروز تداوم داشته است.هر چه هست ریزش ارزش پول در کنار رشد قیمت ها بازارهای ایران را در راکدترین موقعیت سال های اخیر، قرار داده است.

از ارز به دلیل محدودیت های اعمالی بر خرید و فروش آن عبور کنیم می رسیم به طلا و سکه که این روزها می تواند لقب راکدترین بازار را از آن خود کند . طلافراشان و صرافان خلوت ترین روزهای کاری خود را سپری می کنند و در حالی که اعلام خبر قیمت طلا و سکه مشتری فراوانی دارد، خود این اقلام در سبد خرید جایی ندارند.برخی طلافروشان معتقدند این روزها طلا و سکه از سبد خرید خارج شده چرا که رشد قیمت ها امکان خرید را از میان برده است و حتی الزامات فصلی نظیر عید قربان و غدیر نیز این خودروی از نفس افتاده را حرکت نداد.

فعالان این حوزه از صفر شدن خرید مصنوعات طلا سخن می گویند ، اتفاقی که با وجود عروسی های پرشمار این روزها کمی عجیب است.

پراید 43 میلیون تومانی را جدی بگیرید حتی اگر در هفته ای که گذشت حتی یک دستگاه آن به فروش نرسیده باشد.

نمایشگاه های خودرو این روزها خلوتند. نه مشتری می آید و نه مشتری می رود.بازار خالی از خریدار و فروشنده است.عکس این وضعیت را خودروسازانی تجربه می کنند که به محض اعلام پیش فروش، با انبوه متقاضیان روبرو می شوند.

یکی از فعالان این بازار در خصوص وضعیت خرید و فروش گفت: من تا به حال پرایدی گران تر از 27 میلیون تومان نفروخته ام.هر چند قیمت ها بالا نرفته اما مشتری در بازار نیست و بازار خودرو که در سال های گذشته راکد بود، امسال راکد تر از قبل شده است.

وی می گوید برای تحریک تقاضا باید صبر کرد، یا لازم است قدرت خرید از طریق ترمیم دستمزد افزایش یابد یا اینکه بالاخره شرایط مهیا شده و با تزریق تسهیلات و . شاهد رشد تقاضا باشیم .

معامله گران این بازار می گویند در هفته های اخیر تقاضا تنها بر خودروی صفر کیلومتر به دلیل تفاوت شدید قیمت با بازار سوار شده است و کسی متقاضی خرید خودروی دست دوم و گران قیمت نیست .

این بازار را بازار کالاهای مصرفی بادوام لقب داده اند بازار لوازم خانگی.نه اینکه مشتری در این بازار نباشد، فروشنده ای نیست . قیمت ها بعضا دو تا سه برابر افزایش یافته و بازار تهی از کالاست.

راکدترین روزهای این بازار نیز از راه رسیده است و دیگر کمتر کسی به سمت امین ظهور و جمهوری و. حرکت می کند. فعلا تقاضای خرید امری بیهوده از سوی مشتریان تلقی می شود .

برخی معتقدند سیاست صبر از سوی خریداران در پیش گرفته شده و وضعیت چندان روشن نیست . فروشندگان و فعالان نیز چاره ای جز صبر ندارند.

فعالان این بازار لازم است تن به تعطیلات طولانی مدت تری بدهند. این اقلام نه در سبد ضروریات جای دارد و نه این روزها کسی توان پرداخت قیمت‌های چند برابر شده شان را دارد . یکی از فعالان این بازار می گوید: قطعه برای کامپیوتر نیست، اگر هم باشد قیمت بالایی دارد، فعلا کسی برای خرید مراجعه نمی کند تا بازار وضعیت را روشن کند .

دوربین های عکاسی و فیلمبرداری با رشد دو تا سه برابری قیمت روبرو شده اند و تجهیزات کامپیوتری و صوتی نیز از رشد قیمت دلار مصون نیستند .

هر چند داستان سوء استفاده از ارز 4200 تومانی با نام گوشی تلفن همراه گره خورد اما این بازار نیز این روزها بازاری به شدت راکد با خرید و فروش های به کف رسیده است.

کسی برای خرید مراجعه نمی کند. قیمت ها رشد قابل توجهی دارد و تقاضای خرید به تعویق افتاده است . فعالان بازار می گویند با این شرایط ما هم چندان راغب به فروش نیستیم چون امکان جایگزینی کالا مبهم است از این رو بهتر است فعالا خری و فروش راکد بماند.

قیمت مسکن از ابتدای سال تا کنون 62 درصد افزایش یافته است . مسکن سرمایه ای ترین کالای ایرانی سال هاست که در سبد خانوار ایرانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است . این بازار اما موقعیت متفاوت تری را نسبت به قبل دارد . در این بازار فروشنده کمتر پیدا می شود . اغلب مالکان دست از فروش کشیده اند و منتظرند قیمت ها راه خود را روشن کنند . تب رشد قیمت ها به گفته برخی فعالان بازار در حال فروکش است چرا که تقاضا برای خرید مسکن، در این وضعیت در تهران پایین بوده و کسی یارای خرید واحد مسکونی، به قیمتی متوسط هفت میلیون و سیصد هزار تومان را ندارد.

علت افزایش نجومی قیمت‌ها در بازار دارایی‌ها چیست؟

علت افزایش نجومی قیمت‌ها در بازار دارایی‌ها چیست؟

عضو هیئت‌علمی دانشگاه پیام نور قزوین گفت: به‌علت کاهش منابع ارزی داخل کشور و افزایش نقدینگی طی سه سال گذشته، قیمت دلار به‌طور ناگهانی رشد کرد و تأثیر مستقیم خود را بر بازار مختلف داخلی کشور گذاشت که بازار خودرو، طلا، سکه، بورس و صنایع ازجمله بازارهای تحت تأثیر مستقیم قیمت دلار هستند.


فرشاد فصاحت عضو هیئت‌علمی دانشگاه پیام نور قزوین در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا منطقه قزوین،
اظهار کرد: در علم اقتصاد تورم به معنای بالا رفتن سطح عمومی قیمت‌هاست. قیمت کالاها و خدمات در بازار مشخص شده و از تعادل عرضه و تقاضای کالا و خدمات به دست می‌آیند.

وی با اشاره به اینکه بازارها یا به‌صورت رقابتی یا به‌صورت انحصاری و یا ترکیبی از این دو هستند، عنوان کرد: عوامل متعددی در افزایش قیمت‌ها در بازار نقش‌آفرینی می‌کنند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در همه کشورها تورم پدیده‌ای نکوهیده محسوب می‌شود، تشریح کرد: دولت‌ها همواره درصددند تا نرخ تورم را در پایین‌ترین سطح خود نگه دارند، چراکه با وجود تورم و افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در جامعه و عدم توانایی دولت‌ها در پوشش آن، شکاف طبقاتی و نارضایتی در میان اقشار مختلف به وجود می‌آید و دولت‌ها را از مهم‌ترین هدف خود که تأمین رفاه عمومی است دور می‌کند.

وی با اشاره به اینکه کاهش عرضه، افزایش تقاضا، تحریم‌ها، افزایش تعرفه واردات، افزایش نقدینگی در کشور را می‌توان از مهم‌ترین عوامل اقتصادی در بالا رفتن قیمت‌ها دانست؛ افزود: اما عوامل سیاسی و اجتماعی نظیر تنش‌های داخلی و منطقه‌ای، بسته شدن مرزهای کشور، عدم وجود شفافیت در بازار و عدم توانایی پیش‌بینی آینده نیز به بی‌ثباتی قیمت‌های بازار دامن می‌زند.

فصاحت تشریح کرد: در کشور ما نیز پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت سال 1397 و اعمال تحریم‌های ظالمانه که علاوه بر افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام قطع ارتباط خارجی ایران با سایر کشورها، کاهش فروش نفت را نیز به دنبال داشت، درآمدهای دولت به نسبت گذشته کاهش یافت و همچنین بسیاری از تولیدات داخلی که وابستگی به مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای خارجی داشت به‌واسطه افزایش قیمت دلار و همچنین تحریم واردات به کشور دچار افزایش قیمت شدند.

وی توضیح داد: به علت کاهش منابع ارزی داخل کشور و افزایش نقدینگی طی سه سال گذشته، قیمت دلار به‌طور ناگهانی رشد کرد به‌گونه‌ای که قیمت دلار از 3600 تومان به حدود 19 هزار تومان رسید و هم‌اکنون در کانال 14 هزار تومان است.

عضو هیئت‌علمی دانشگاه پیام نور قزوین با اشاره به اینکه قیمت کنونی دلار با در نظر گرفتن رشد چهار برابری نقدینگی کشور در سال‌های اخیر قیمتی تعادلی به نظر می‌رسد، بیان کرد: قیمت دلار تأثیر مستقیم خود را بر بازار مختلف داخلی کشور که متأثر از قیمت دلار بودند گذاشت که بازار خودرو، طلا، سکه، بورس و صنایع ازجمله بازارهای تحت تأثیر مستقیم قیمت دلار هستند.

مروری بر وضعیت راکد ترین بازارهای ایران

اگر امروز سری به فروشگاه های زنجیره ای بزنید، با کمبود مشتری و خلوتی در بخش کالاهای مصرفی روبرو نمی شوید، همه راهروها پر است از مشتریانی که در حال خریدند، اما خبری از مشتری و فروشنده در بازار اقلام بادوام نیست.

به گزارش پایگاه خبری تجارت طلایی به نقل از خبرآنلاین، بازار ایران این روزها شرایط نامتعارفی را تجربه می کند، تورم سرکش ، در حال خودنمایی در بازارهاست و از سوی دگر تقاضا برای خرید به دلیل از دست رفتن ارزش پول ملی کاهش یافته است.

این وضعیت که اقتصاددانان بدان رکود تورمی لقب می دهند، وضعیت چندان نا آشنایی برای ایرانیان نیست خصوصا آنکه اوایل دهه نود نیز اقتصاد ایران میزبان رکود تورمی بود.هر چند بسیاری از بازارها با رکود دست و پنجه نرم می کنند اما هنوز بازار کالای مصرفی و لوازم التحریر سرپاست و با توجه به موقعیت ویژه فصلی تقاضا برای این اقلام به وفور وارد بازار می شود.کیف ، کفش، پوشاک مدرسه و خوراکی ها و . بالاترین گردش مالی را دارند.

قیمت پراید ، قیمت مسکن، قیمت سکه، قیمت ارز، قیمت طلا و . همگی در این چرخه قیاس قرار دارند و صحبت ها طوری است که گویی تا شش ماه پیش ارزانی بر بازارهای ایران حکمرانی می کرد و امروز ناگهان پای گرانی یا به عبارت بهتر تورم به این بازارها باز شده است .

کاهش ارزش پول ملی که از دی ماه سال گذشته کلید خورد، تا امروز تداوم داشته است.هر چه هست ریزش ارزش پول در کنار رشد قیمت ها بازارهای ایران را در راکدترین موقعیت سال های اخیر، قرار داده است.

از ارز به دلیل محدودیت های اعمالی بر خرید و فروش افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام آن عبور کنیم می رسیم به طلا و سکه که این روزها می تواند لقب راکدترین بازار را از آن خود کند . طلافراشان و صرافان خلوت ترین روزهای کاری خود را سپری می کنند و در حالی که اعلام خبر قیمت طلا و سکه مشتری فراوانی دارد، خود این اقلام در سبد خرید جایی ندارند.برخی طلافروشان معتقدند این روزها طلا و سکه از سبد خرید خارج شده چرا که رشد قیمت ها امکان خرید را از میان برده است و حتی الزامات فصلی نظیر عید قربان و غدیر نیز این خودروی از نفس افتاده را حرکت نداد.

فعالان این حوزه از صفر شدن خرید مصنوعات طلا سخن می گویند ، اتفاقی که با وجود عروسی های پرشمار این روزها کمی عجیب است.

پراید 43 میلیون تومانی را جدی بگیرید حتی اگر در هفته ای که گذشت حتی یک دستگاه آن به فروش نرسیده باشد.

نمایشگاه های خودرو این روزها خلوتند. نه مشتری می آید و نه مشتری می رود.بازار خالی از خریدار و فروشنده است.عکس این وضعیت را خودروسازانی تجربه می کنند که به محض اعلام پیش فروش، با انبوه متقاضیان روبرو می شوند.

یکی از فعالان این بازار در خصوص وضعیت خرید و فروش گفت: من تا به حال پرایدی گران تر از 27 میلیون تومان نفروخته ام.هر چند قیمت ها بالا نرفته اما مشتری در بازار نیست و بازار خودرو که در سال های گذشته راکد بود، امسال راکد تر از قبل شده است.

وی می گوید برای تحریک تقاضا باید صبر کرد، یا لازم است قدرت خرید از طریق ترمیم دستمزد افزایش یابد یا اینکه بالاخره شرایط مهیا شده و با تزریق تسهیلات و . شاهد رشد تقاضا باشیم .

معامله گران این بازار می گویند در هفته های اخیر تقاضا تنها بر خودروی صفر کیلومتر به دلیل تفاوت شدید قیمت با بازار سوار شده است و کسی متقاضی خرید خودروی دست دوم و گران قیمت نیست .

این بازار را بازار کالاهای مصرفی بادوام لقب داده اند بازار لوازم خانگی.نه اینکه مشتری در این بازار نباشد، فروشنده ای نیست . قیمت ها بعضا دو تا سه برابر افزایش یافته و بازار تهی از کالاست.

راکدترین روزهای این بازار نیز از راه رسیده است و دیگر کمتر کسی به سمت امین ظهور و جمهوری و. حرکت می کند. فعلا تقاضای خرید امری بیهوده از سوی مشتریان تلقی می شود .

برخی معتقدند سیاست صبر از سوی خریداران در پیش گرفته شده و وضعیت چندان روشن نیست . فروشندگان و فعالان نیز چاره ای جز صبر ندارند.

فعالان این بازار لازم است تن به تعطیلات طولانی مدت تری بدهند. این اقلام نه در سبد ضروریات جای دارد و نه این روزها کسی توان پرداخت قیمت‌های چند برابر شده شان را دارد . یکی از فعالان این بازار می گوید: قطعه برای کامپیوتر نیست، اگر هم باشد قیمت بالایی دارد، فعلا کسی برای خرید مراجعه نمی کند تا بازار وضعیت را روشن کند .

دوربین های عکاسی و فیلمبرداری با رشد دو تا سه برابری قیمت روبرو شده اند و تجهیزات کامپیوتری و صوتی نیز از رشد قیمت دلار مصون نیستند .

هر چند داستان سوء استفاده از ارز 4200 تومانی با نام گوشی تلفن همراه گره خورد اما این بازار نیز این روزها بازاری به شدت راکد با خرید و فروش های به کف رسیده است.

کسی برای خرید مراجعه نمی کند. قیمت ها رشد قابل توجهی دارد و تقاضای خرید به تعویق افتاده است . فعالان بازار می گویند با این شرایط ما هم چندان راغب به فروش نیستیم چون امکان افزایش سطح قیمت ها در بازار سهام جایگزینی کالا مبهم است از این رو بهتر است فعالا خری و فروش راکد بماند.

قیمت مسکن از ابتدای سال تا کنون 62 درصد افزایش یافته است . مسکن سرمایه ای ترین کالای ایرانی سال هاست که در سبد خانوار ایرانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است . این بازار اما موقعیت متفاوت تری را نسبت به قبل دارد . در این بازار فروشنده کمتر پیدا می شود . اغلب مالکان دست از فروش کشیده اند و منتظرند قیمت ها راه خود را روشن کنند . تب رشد قیمت ها به گفته برخی فعالان بازار در حال فروکش است چرا که تقاضا برای خرید مسکن، در این وضعیت در تهران پایین بوده و کسی یارای خرید واحد مسکونی، به قیمتی متوسط هفت میلیون و سیصد هزار تومان را ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.