باندهای بولینگر
جان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است. او از ابتدای دهه ۸۰ میلادی شروع به کار بر روی این اندیکاتور نمود و نهایتا پس از سالها تلاش و آزمون و خطا، اندیکاتور باندهای بولینگر را با نام خودش معرفی کرد.
مقدمهای بر میانگینهای متحرک
به طور کلی باندهای بولینگر را میتوان زیرمجموعهای از میانگینهای متحرک دانست. همانطور که احتمالا میدانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از دادههای اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم میشود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مد نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه است. (توضیحات جامع در مورد میانگینهای متحرک و نحوه استفاده از آنها در کلوپ میلیونرها ارائه شده است.)
در واقع میانگینهای متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمیتوان برای جلو زدن از بازار و پیشبینی قیمتها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمتها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع میدهند. پس به طور کلی میانگینهای متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.
توسعه ابزار میانگین متحرک
برای استفاده بهتر از ابزار میانگین متحرک، میتوان دو نوار در بالا و پایین منحنی اصلی میانگین متحرک در نظر گرفت. این دو نوار در گذشته و به صورت ساده، ۳ یا ۵ درصد بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشدند و یک کانال (پوشش) را مشخص میکردند. این پوشش، زمانی که قیمت بیش از حد از میانگین متحرک فاصله گرفته باشد را به ما اعلام میکند. خروج از محدوده این نوارها به نوعی بیانگر عملکرد هیجانی معاملهکنندگان بوده و میتواند اخطار خرید و یا فروش را صادر کند.
توسعه ابزار میانگین متحرک با دو نوار مثبت و منفی ۵ درصدی – نماد ثپردیس
نحوه شکلگیری باندهای بولینگر
جان بولینگر متوجه شد که بهترین روش برای رسم میانگین متحرک در این ابزار، در نظر گرفتن بازه ۲۰ روزه در میانگین متحرک ساده (SMA) است. لذا در روش بولینگر از میانگین متحرک ۲۰ روزه برای رسم منحنی میانی استفاده میشود. دو نوار بالا و پایین به صورت چیزی شبیه به تکنیک پوشش (که در بالا توضیح داده شد)، در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. با این تفاوت که رسم این دو نوار با یک فرمول خاص و با استفاده از انحراف معیار (که بیانکننده چگونگی پراکندگی قیمتها حول میانگین متحرک است)، صورت میگیرد.
باندهای بالایی، میانی و پایینی بولینگر
قیمتها معمولا در داخل باندهای بالایی و پایینی در نوسان هستند. هر چند در مواقعی ممکن است از این خطوط تجاوز نمایند. به طور معمول میتوان گفت که حدود ۹۵% کلیه قیمتهایی که یک سهم میتواند به خود ببیند بین نوارهای بولینگر قرار دارند. در مواقعی که بازار آرام و کمنوسان است باندها به هم نزدیک شده و زمانی که بازار نوسانی است، باندها از هم دور خواهند شد.
باند میانی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه
باند بالایی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه بعلاوه انحراف معیار ضربدر ۲
باند پایینی : میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه منهای انحراف معیار ضربدر ۲
محل تنظیمات باندهای بولینگر در نرم افزار متاتریدر
استراتژی معاملاتی با استفاده از ابزار بولینگر
برای استفاده صحیح از این ابزار، معاملهگر باید ابتدا درک صحیحی از روندها داشته باشد. همواره بهتر است نمودارها از تایم فریمهای بلندمدت تا کوتاه مدتتر بررسی شوند تا یک دید کلی از روند حرکتی قیمت به دست آید. زمانی که قیمت در یک روند خنثی و کم نوسان قرار دارد نوارهای بولینگر به هم نزدیک هستند و زمانی که قیمت روند صعودی یا نزولی خود را آغاز میکند این باندها از هم فاصله میگیرند.
برای استفاده از ابزار بولینگر به طور کلی سه نوع استراتژی میتوان تعریف نمود:
- استراتژی سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
- استراتژی ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر (Bollinger Band Width)
۱- سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای خنثی یا رنج (Range)
یکی از سادهترین روشهای استفاده از ابزار بولینگر این است که باندهای بالایی و پایینی را به صورت حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر بگیریم. در شکل زیر مشاهده میکنید که قیمت پس از برخورد با منحنیهای بالایی و پایانی تغییر جهت داده است. حتما به آموزش اندیکاتور Bollinger Band این موضوع دقت کنید که باندهای بولینگر معمولا در زمانهایی به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشوند که قیمت در یک روند خنثی و یا کند (بازار رنج) قرار داشته باشد. این استراتژی از ریسک پایینی برخوردار بوده و در نتیجه نمیتوان انتظار کسب بازدهیهای فوقالعاده از آن داشت. البته که معمولا با خطای کمی نیز همراه است.
استفاده از باندهای بولینگر به عنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک در روند خنثی – نماد فولاد
سیگنال خرید در این روش زمانی صادر میشود که در کف کانال بولینگر یک کندل صعودی (سبز رنگ یا توخالی) تشکیل شود، در این صورت حد ضرر میتواند کف کانال در نظر گرفته شود.آموزش اندیکاتور Bollinger Band
و بالعکس آن با تشکیل یک کندل نزولی (قرمز رنگ یا توپر) در سقف کانال سیگنال فروش را خواهیم داشت.
بهتر است که اگر در تایم فریم بالاتر (مثلا هفتگی) روند کلی صعودی بود، از این روش برای دریافت سیگنالهای خرید استفاده کرده، و اگر در تایم فریم بالاتر روند کلی نزولی بود، تنها از سیگنالهای فروش بهره بگیریم.
مثلا در نمودار بالا در صورتی که روند کلی صعودی باشد، نقاط مشخص شده در کف میتواند سیگنال خرید و در صورتی که روند کلی نزولی باشد، نقاط مشخص شده در سقف میتواند سیگنال فروش را برای ما صادر کند.
۲- ادامه روند پرقدرت و ناحیه اشباع خرید و فروش
در آموزش اندیکاتور Bollinger Band استراتژی قبلی توضیح دادیم که برخورد با سقف و کف کانال میتواند سیگنال برگشت روند را صادر نماید، اما در در این استراتژی تا زمانی که قیمت از کانال تجاوز نکرده و وارد منطقه اشباع نشده باشد سیگنال برگشت روند صادر نمیشود.
زمانی که قیمت در یک روند صعودی یا نزولی حرکت میکند، برخورد با باندهای بولینگر می تواند بیانگر ادامه روند موجود و قدرت بالای خریداران یا فروشندگان باشد. همچنین زمانی که قیمت از باندهای بالایی یا پایینی تجاوز کند، به نوعی وارد منطقه هیجانی و اشباع خرید یا فروش شده و هشدار برگشت روند را صادر میکند.
نکته این جا است که در این روش، بزرگترین اشتباه معاملهگران، فروش در هنگام برخورد با باند بالایی است! چرا که روند سهم کاملا صعودی بوده و برخورد با سقف کانال در واقع بیانکننده ادامه پر قدرت روند تا رسیدن به نقاط اشباع است.
در روندهای صعودی خط میانگین متحرک ۲۰ روزه (باند میانی) نقش حمایت و در روندهای نزولی نقش مقاومت را خواهند آموزش اندیکاتور Bollinger Band داشت. این استراتژی به نسبت استراتژی قبلی خطای بیشتری به همراه دارد. البته همانطور که در تصویر بعدی مشخص است، در صورت استفاده صحیح و همراه با مهارت از این استراتژی، معاملهگران میتوانند بازدهیهای بسیار خوبی را کسب کنند.
ادامه روند در برخورد با کف و سقف کانال و نواحی اشباع خرید و فروش (کادرهای بنفش) – نماد فولاد
۳- پهنای باند سیگنال میدهد! (Bollinger Band Width)
به بیان ساده باندهای بولینگر نوسانات قیمت در اطراف میانگین متحرک ساده را نشان میدهند. بولینگر متوجه شد که وقتی دو باند بالایی و پایینی به هم نزدیک شده و فشرده میشوند، به زودی روند جدیدی آغاز خواهد شد. توجه کنید که این روند میتواند صعودی یا نزولی باشد. لذا استفاده از پهنای باندهای بولینگر میتواند بخشی از استراتژی معاملاتی شما باشد.
توجه کنید که فشرده شدن باندها به تنهایی نمیتواند سیگنال خرید یا فروش را صادر کند بلکه:
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه بالای باند میانی تشکیل شود سیگنال خرید صادر میشود.
در صورتی که پس از فشردگی یک کندل روزانه پایین باند میانی تشکیل شود سیگنال فروش صادر خواهد شد.
در این استراتژی حد ضرر (در پوزیشن خرید) میتواند بسته به ریسک پذیری شما بر روی حداکثر قیمت کندل قبلی (high)، حداقل قیمت کندل قبلی (low) و یا ۳% کمتر از قیمت خرید باشد.
در برخی نرم افزارها یا پنلهای معاملاتی پهنای باند بولینگر به صورت یک اندیکاتور مجزا با نام Bollinger Bands Width طراحی شده است. در تصویر زیر نمودار نماد فولاد (نمودار قبلی) را به همراه این اندیکاتور مشاهده میکنید.
ورود و خروج بر اساس پهنای باند بولینگر – به نواحی فشردگی و کندلهای تشکیل شده دقت کنید!
نکته: میتوان گفت که پایه و اساس استراتژی سوم بر آرامش قبل از طوفان استوار است!
چکیده مطلب:
در این مقاله سعی کردیم ابتدا مقدمهای از میانگینهای متحرک را بیان کرده و سپس به معرفی یکی از مشتقات آن یعنی باندهای بولینگر بپردازیم. هرچند که معمولا از اندکاتورها به تنهایی برای ورود یا خروج به بازار استفاده نمیشود، اما به نظر میرسد که استراتژیهای تعریف شده به خصوص استراتژی پهنای باند به تنهایی بتواند سیگنالهای معاملاتی مناسبی را ایجاد کند. توجه کنید که درک صحیح از روندهای صعودی و نزولی، و بازار رنج (خنثی) به عنوان پیش فرض این مباحث در نظر گرفته شده است. لذا توصیه آموزش اندیکاتور Bollinger Band میکنیم که برای اخذ موقعیتهای معاملاتی خود، حتما از ترکیب این ابزار با سطوح حمایت و مقاومت و سایر ابزار تکنیکالی بهره بگیرید.
باندهای بولینگر و نحوه ترید با آنها
قبل از اینکه در مورد باندهای بولینگر (Bollinger Bands) صحبت کنیم لازم است به شما عزیزانی که به ترتیب مقالات را تا اینجا دنبال کردهاید تبریک بگوییم! 🎉 شما تا اینجا هم مسیری را طی کردهاید که خیلیها اصلاً هیچوقت در آن قدم نگذاشتهاند و بعضی هم که قدم گذاشتهاند به صورت نصفه و نیمه آن را رها کردهاند.
فایل صوتی مربوط به این مقاله:
هر بار که به درس بعدی میروید، یک ابزار دیگر برای راحتی ترید خود به جعبه ابزار تحلیل تکنیکال (TA) خود اضافه میکنید.
بیایید معاملهگری را با ساخت خانه مقایسه کنیم.
کسی را ندیدهاید که از چکش برای کوبیدن روی پیچ استفاده کند،درست است؟ همچنین از اره برقی برای کوبیدن روی میخ استفاده نمی کند.
برای هر شرایطی یک ابزار مناسب وجود دارد.
دقیقاً در معاملهگری، اندیکاتورهای تکنیکالی خاصی به بهترین وجه برای شرایط خاص استفاده میشوند.
بنابراین ، هرچه ابزار بیشتری داشته باشید، بهتر می توانید با محیط همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید.
یا اگر صلاح میدانید روی تنها چند محیط بازار و چند ابزار نمرکز کنید، این هم بسیار عالی است.
درست مثل زمانی که در خانه برقکشی میکنید یا لولهکشی انجام میدهید به متخصصان این حوزهها نیاز دارید، خوب است در باند بولینگر یا میانگین متحرک تخصص داشته باشید تا کارتان را راه بندازد.
واقعیت این است که برای کسب سود از بازار میلیونها روش متفاوت وجود دارد!
برای این درس، با کسب اطلاعات در مورد این اندیکاتورها، هر یک را به عنوان ابزاری جدید در نظر بگیرید که می توانید به جعبه ابزار خود اضافه کنید.
ممکن است لزوماً از همه این ابزارها استفاده نکنید ، اما داشتن گزینه های زیاد همیشه خوب است، درست است؟ (البته توجه داشته باشید که وجود گزینههای زیاد شما را گیج نکند)
حتی ممکن است ابزاری را پیدا کنید که آن را درک کرده باشید و به اندازه کافی با آن راحت باشد و بتوانید به آن تسلط پیدا کنید. در حال حاضر ،هرچه در مورد ابزار ها در حال حاضر گفتیم کافیه!
بیایید شروع کنیم!
باندهای بولینگر
باندهای بولینگر، یک اندیکاتور تکنیکالی ساخته شده توسط جان بولینگر است که برای اندازه گیری نوسانات بازار و شناسایی شرایط “اشباع خرید” یا “اشباع فروش” استفاده می شود.
اساساً ، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار در حالت بی سر و صدای خود است یا در حالت داد و بیداد و پر هیاهو است.
وقتی بازار آرام ا است، باندها منقبض یا جمع میشوند و زمانیکه بازار پر تنش است این باندها باز و منبسط میگردند.
به چارت زیر نگاه کنید. باندهای بولینگر یک اندیکاتور Overlay است به این معنی که روی چارت قیمت سوار میشود و به صورت لایه روی آن قرار میگیرد.
توجه کنید که وقتی قیمت آرام است، باند ها به هم نزدیک هستند. وقتی قیمت بالا می رود ، باندها از هم دور می شوند.
باندهای بالا و پایین، نوسان (Volatility) یا درجه تغییرات قیمت در واحد زمان را نشان میدهند.
از آنجا که باندهای بولینگر نوسانات را اندازه گیری می کنند ، باند ها به طور خودکار با تغییر شرایط بازار سازگار می شوند.
این تمام چیزهایی است که در این باندها وجود دارد. بله ، ما می توانیم با گفتن اراجیفی از نحوه محاسبه ریاضی آن، فرمولهای پشت آن و تاریخجه و …، سر شما را درد بیاوریم!
باشه بابا! نترسید. حالا یک مقدار توضیحات مختصر میدهیم…😂
باندهای بولینگر چیستند؟
باندهای بولینگر به طور معمول به صورت سه خط رسم می شوند:
۲. یک باند میانی
۳. یک آموزش اندیکاتور Bollinger Band باند پایین
خط میانی اندیکاتور یک میانگین متحرک ساده (SMA) است.
اکثر برنامههای چارتمحور (مثل متاتریدر، تریدینگ ویو و …) به طور پیش فرض دوره ۲۰ برای میانگین متحرک دارند ، که برای اکثر معامله گران خوب است ، اما شما می توانید پس از کسب اندکی تجربه از کاربرد باند های بولینگر، آنها را با طول های میانگین متحرک متفاوت امتحان کنید .
باندهای بالا و پایین ، به طور پیش فرض ، دو انحراف معیار را در بالا و پایین خط میانی نشان می دهند (میانگین متحرک)
اگر از اینکه نمیدونید انحراف معیار چیست، دلهره گرفتید؛
هیچ ترسی نداشته باشید.
مفهوم انحراف معیار (SD) فقط یک معیار است که میزان پخش شدن اعداد را اندازه میگیرد.
اگر باندهای بالا و پایین 1 انحراف استاندارد باشند ، این بدان معناست که حدود 68٪ از تغییرات قیمتی که اخیراً اتفاق افتاده است ، در این گروهها وجود دارد.
اگر باندهای بالا و پایین 2 انحراف استاندارد باشند ، این بدان معناست که حدود 95٪ از حرکات قیمتی که اخیراً اتفاق افتاده است در این باندها وجود دارد.
احتمالاً به خواب رفته اید بگذارید با یک تصویر به شما سقلمه بزنیم.
همانطور که مشاهده می کنید ، هرچه مقدار انحراف معیار برای باندهای بولینگر بیشتر باشد ، باندها قیمت بیشتری را در خود جای میدهند.
به محض آشنایی بیشتر با عملکرد گروه ها ، می توانید انحراف معیارهای متفاوتی را امتحان کنید.
صادقانه بگویم، برای شروع ، شما نیازی به دانستن بیشتر این موارد ندارید. ما فکر می کنیم مهم این است که ما به شما روش هایی را یاد دهیم تا با باند بولینگر ترید کنید.
توجه: اگر واقعاً می خواهید در مورد محاسبات باندهای بولینگر اطلاعاتی کسب کنید ، کتاب Bolinger on Bolinger Bands را بخوانید.
بازگشت یا پرش بولینگر
نکته ای که باید درباره باند های بولینگر بدانید این است که قیمت تمایل به بازگشت به وسط باند ها دارد.
این کل ایده پشت “بازگشت بولینگر” است.
با مشاهده به چارت زیر ، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن است کجا باشد؟
اگر گفتید به طرف پایین میرود ، درست حدس زدید! همانطور که می بینید ، قیمت به سمت منطقه میانی باند کاهش یافت.
آنچه شما تازه دیدید یک بازگشت بولینگر کلاسیک بود. دلیل وقوع این برگشت ها این است که باندهای بولینگر مانند سطح حمایت و مقاومت پویا عمل می کنند.
هرچه مدت زمانی که در آن هستید طولانی تر باشد ، این گروه ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه داده اند که با این برگشتها کار میکند و عملکرد این راهکار وقتی بهتر میشود که بازار رنج است و روند مشخصی در آن وجود ندارد.
شما بهتر است زمانی از این سیستم استفاده کنیم که بازار رنج است و روند مشخصی ندارد. پس به عرض باند دقت کنید.
زمانی که باند بولینگر باز میشود و منبسط میشود، از ترید روی آن بپرهیزید، زیرا این معمولاً به این معنی است که قیمت در محدودهای قرار نگرفته بلکه در یک روند آموزش اندیکاتور Bollinger Band حرکت می کند!
درعوض، در صورت پایداری یا حتی انقباض باندها به دنبال موقعیت معاملاتی باشید.
حال بیایید راهی برای استفاده از باند های بولینگر در زمان وجود روند در بازار، پیدا کنیم.
فشار باندهای بولینگر
“فشار بولینگر” کاملاً قابل بدیهی است. وقتی نوارها به هم فشار میآورند، معمولاً به این معنی است که برای یک شکست یا Breakout آماده میشوند.
اگر کندلها از بالای نوار بالایی شروع به شکستن کنند ، معمولاً حرکت به سمت بالا ادامه می یابد.
اگر کندلها در زیر باند پایینی شروع به شکستن کنند ، قیمت معمولاً پبه سمت پایین حرکتش را ادامه میدهد.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید باندها در حال نزدیک شدن و فشار آوردن به هم هستند. قیمت تازه شروع به شکست از باند بالایی کرده است. براساس این اطلاعات ، فکر می کنید قیمت به کجا می رسد؟
اگر گفتید به سمت بالا حرکت میکند، دوباره درست گفتید!🎉
یک فشار بولینگر به این صورت کار می کند.
این استراتژی برای شما طراحی شده است تا در اسرع وقت، حرکات بازار را بگیرید.
موقعیتهای معاملاتی اینچنینی هر روز اتفاق نمیافتند، اما در چارت ۱۵ دقیقهای، احتمالاً چند عدد در هفه از این موقعیت ببینید.
بسیاری از کارهای دیگر وجود دارند که میتوانید با باندهای بولینگر انجام دهید اما این دو استراتژی که توضیح دادیم معروفترین آنها بود.
پس این اندیکاتور را روی چارت خود بیاندازید و نحوه واکنش قیمت به باندها را رصد کنید. هروقت به آن مسلط شدید، سعی کنید کمی با تنظیمات آن بازی کنید.
زمان آن است که قبل از رفتن به درس بعدی، این مورد را در جعبه ابزار معامله گری خود قرار دهیم.
نحوه استفاده از Bollinger Bands
هر بار که شما به مرحله بعدی می روید، ابزارهای بیشتری به جعبه ابزار معامله گر خود اضافه می کنید. شما می پرسید “جعبه ابزار معاملاگر چیست؟” ساده است! بیایید معاملات را با ساختن خانه مقایسه کنیم. شما از یک چکش برای پیچاندن یک پیچ استفاده نمی کنید، درست است؟
همچنین شما نمیتوانید از اره برای کوبیدن میخ ها استفاده کنید، پس برای هر کار یک ابزار مناسب وجود دارد. درست مثل معامله، برخی از ابزارها و شاخص های تجاری به بهترین وجه در محیط و شرایط خاصی مورد استفاده قرار می گیرند.
بنابراین هر چه بیشتر ابزار داشته باشید بهتر می توانید با محیط همیشه در حال تغییر بازار سازگار شوید. یا اگر می خواهید بر روی چند محیط یا ابزار خاص تمرکز کنید، این هم خیلی خوب است. خوب است که بولینگر باند یا میانگین متحرک در زمان ترید کردن استفاده کنید.
باندهای بولینگر
Bollinger Bands، یک شاخص نمودار ساخته شده توسط جان بالیزر، برای اندازه گیری نوسانات بازار می باشد.
در واقع، این ابزار کوچک به ما می گوید که آیا بازار آرام است یا اینکه آیا بازار نوسانی است؟ هنگامی که بازار آرام است، باند ها به یکدیگر نزدیک شده و زمانی که بازار پر نوسان است، باندها از هم دور می شوند. توجه داشته باشید که در نمودار زیر، زمانی که قیمت آرام آموزش اندیکاتور Bollinger Band باشد، باند ها به هم نزدیک می شوند.
وقتی قیمت به سمت بالا حرکت می کند، باندها از هم جدا می شوند(پراکنده می شوند). این همه آن چیزی است که وجود دارد. بله، ما می توانیم ادامه دهیم و با رفتن به تاریخ Band Bollinger، نحوه محاسبه، فرمول های ریاضی پشت آن و غیره حوصله تان را سر ببریم، اما صادقانه بگویم، شما نیازی به دانستن هیچکدام از این اطلاعات را ندارید.
ما فکر می کنیم مهم ترین اصل این است که ما به شما برخی از راه هایی را بیاموزیم که می توانید باند های بولینگر را به معاملات خود اعمال کنید.
بازگشت به بولینگر
یکی از چیزهایی که باید درباره باندهای بولینگر بدانید، این است که قیمت تمایل دارد به وسط باندها بازگردد. این کل ایده پشت Bollinger Bounce است. با نگاه کردن به جدول زیر، می توانید به ما بگویید که قیمت بعدی ممکن به چه سمتی برود؟
اگر شما گفتیدبه سمت پایین ، جوابتان درست است! همانطور که می بینید، قیمت به سمت وسط منطقه ی گروه ها بر می گردد.
چیزی که شما فقط دیدید کارکرد Bollinger Bounce بود. به همین دلیل است که این پرش ها رخ می دهد. دلیل این بازگشت ها این است که باند های Bollinger مانند سطح حمایت و مقاومت عمل می کنند. هر چه مدت زمانی که در آن قرار دارید طولانی تر می شود، این باند ها قوی تر می شوند.
بسیاری از معامله گران سیستم هایی را توسعه می دهند که در این بازگشت ها رشد می کنند و این استراتژی بهترین استفاده را در زمانی که بازار نوسانی است و هیچ روند مشخصی وجود ندارد، دارند. حالا بگذارید نگاهی به یک راه برای استفاده از Bollinger Bands زمانی که بازار دارای روند است بیاندازیم.
فشرده شدن بولینگر
همان طور که از اسمش پیداست، هنگامی که باندها به یکدیگر فشرده می شوند، معمولا این بدان معنی است که بازار آماده نوسان جدیدی است. اگر شمع در شروع این حرکت بالاتر از باند بالا تشکیل شود، پس از آن حرکت معمولا به سمت بالا ادامه خواهد داشت.
اگر شمع در شروع این حرکت پایین تر از باند پایین تشکیل شود، پس از آن حرکت معمولا به سمت پایین ادامه خواهد داشت.
با نگاهی به نمودار بالا می توانید ببینید که باندها به هم فشرده می شوند. قیمت شروع به شکستن باند بالا می کند. بر اساس این اطلاعات، شما فکر می کنید که قیمت کجا خواهد رفت؟ اگر شما گفتید به سمت بالا، دوباره درست جواب دادید!
به این طریق می توان از این شرایط در معاملات استفاده کرد. این استراتژی برای شما طراحی شده است تا هر چه زودتر حرکت های موجود در بازار را بگیرید.
تنظیمات مثل این هر روز رخ نمی دهد، اما شما احتمالا اگر به یک نمودار 15 دقیقه نگاه کنید، آنها را چند بار در هفته می بینید. بسیاری از چیزهای دیگر که می توانید با Bollinger Bands انجام دهید وجود دارد.
اما این دو راهبرد رایجترین کاربردها در رابطه با آن ها هستند. وقت آن است که قبل از حرکت به سمت شاخص بعدی این را در جعبه ابزار معاملاتی خود قرار دهیم.
نحوه استفاده از شاخص بولینگر(BB) در پیش بینی قیمت و نوسانات بازار
باندهای بولینگر یا بولینجِر(Bollinger Bands, BB) در اوایل دهه 1980 میلادی و توسط تحلیلگر و معامله گر بازارهای مالی، جان بولینجِر(John Bollinger) ارائه شد. این شاخص به طور گسترده به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل های فنی استفاده می شود. در واقع باند بولینگر به عنوان ابزاری برای اندازه گیری نوسانات استفاده می شود. این شاخص نشان می دهد که آیا نوسانات بازار به سمت بالا است یا پایین. همچنین برای شناسایی شرایط فروش یا خرید بیش از حد استفاده می شود.
ایده اصلی شاخص BB بر این اساس است که پراکندگی قیمت ها در اطراف یک مقدار میانگین قیمتی چگونه است. باند بولینگر از یک خط در بالا، یک خط در پایین و یک خط میانگین متحرک در وسط، که به عنوان باند میانی شناخته می شود، تشکیل شده است. دو خط بالا و پایین و یا به عبارتی دو باند بالا و پایین، به فعالیت قیمتی بازار واکنش نشان می دهند. زمانی که نوسانات زیاد است، از خط یا باند میانی فاصله می گیرند و هرگاه نوسانات کاهش یابد به خط میانی نزدیک شده یا منقبض می شوند.
در فرمول استاندارد باند بولینگر، خط وسط میانگین متحرک ساده 20 روزه است. خط های بالا و پایین بر اساس نوسانات بازار در رابطه با میانگین متحرک محاسبه می شوند که به آن انحراف استاندارد گفته می شود. تنظیمات و محاسبات استاندارد برای شاخص بولینگر به شکل زیر است:
- خط وسط= میانگین متحرک ساده 20 روزه
- خط بالا= میانگین متحرک ساده 20 روزه + (انحراف استاندارد 20 روزه × 2)
- خط پایین= میانگین متحرک ساده 20 روزه – (انحراف استاندارد 20 روزه × 2)
تنظیم یک دوره 20 روزه برای میانگین متحرک و محاسبه خط های بالا و پایین بر اساس این دوره زمانی جهت محاسبه انحراف استاندارد، برای آموزش اندیکاتور Bollinger Band اطمینان از این است که حداقل 85 درصد از داده های قیمتی بین این دو خط قرار گیرند. اما ممکن است تنظیمات با توجه به نیازهای مختلف و استراتژی های متفاوت معاملاتی انجام شود.
چگونه می تواند از باند بولینگر در مبادلات استفاده کرد
اگر چه باند بولینگر به طور گسترده در بازارهای مالی سنتی استفاده می شود، اما می توان از آن برای مبادلات برخی از ارزهای رمزنگاری نیز استفاده کرد. روش های مختلفی برای استفاده و تفسیر شاخص BB وجود دارد. اما باید توجه داشت که برای شناسایی یک فرصت خرید یا فروش از این شاخص به تنهایی نباید استفاده کرد. ترجیحا باید از BB همراه با سایر شاخص های تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
حالا چطور می توان از داده های ارائه شده توسط شاخص بولینگر استفاده کرد و چگونه می توان آنها را تفسیر کرد.
اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک حرکت کند و از خط بالایی باند بولینگر عبور کند، می توان گفت که بازار در شرایط خرید بیش از حد قرار گرفته است. همچنین اگر قیمت چندین بار سطح بالایی باند بولینگر را لمس کند، می تواند نشان دهنده وجود یک سطح مقاومت قوی باشد.
در مقابل اگر قیمت کاهش چشمگیری داشته باشد و از خط پایینی باند عبور کند نشان می دهد شانس وجود شرایط فروش بیش از حد، زیاد است. همچنین اگر خط پایینی را چندین بار لمس کند می تواند نشان دهنده وجود یک سطح حمایت قوی باشد.
بنابراین ممکن است معامله گران از شاخص BB به همراه سایر شاخص ها برای تعیین اهداف خرید یا فروش خود استفاده کنند. یا این که به سادگی از آن برای بررسی کلی شرایط بازار و شناسایی نقاطی که قبلا خرید یا فروش بیش از حد رخ داده، استفاده شود.
علاوه بر این، انبساط و انقباض باند ممکن است برای پیش بینی لحظه هایی که نوسانات زیاد یا کم است، مفید باشند. باندها زمانی که نوسانات زیاد می شود از یکدیگر و از خط میانگین فاصله می گیرند(منبسط می شوند) و زمانی که نوسانات کاهش می یابد، باندها به هم نزدیک میشوند(انقباض).
بنابراین باند بولینگر برای مبادلات کوتاه مدت، به عنوان روشی برای تحلیل ناپایداری بازار مناسب است و سعی می کند حرکت های آینده را پیش بینی کند. برخی از معامله گران در تفسیرهای خود، زمانی که باند بیش از حد منبسط می شود، میگویند بازار در حال نزدیک شدن به یک دوره تثبیت یا ایجاد یک روند معکوس است. از سوی دیگر زمانی که باند منقبض می شود، تحلیلگران معتقدند که بازار آماده یک حرکت انفجاری است.
زمانی که قیمت به سمت مشخصی حرکت می کند، باند بولینگر تمایل دارد به سمت خط وسط حرکت کند و منقبض شود. معمولا (اما نه همیشه) نوسانات کم و سطح انحراف کم، پیش از حرکات بزرگ و انفجاری دیده می شود که نشان می دهد پس از این رخداد، تمایل به نوسانات بالا اتفاق خواهد افتاد.
نکته قابل ذکر، وجود یک استراتژی معاملاتی به نام باند بولینگر منقبض است. این استراتژی شامل یافتن نقاط کم تحرک مشخص، توسط باند بولینگر در زمانی که انقباض رخ می دهد، می شود. استراتژی انقباض، خنثی است و بینش مشخصی را برای نشان دادن جهت بازار ارائه نمی دهد. بنابراین معامله گران در این زمان ها معمولا آن را با سایر روش های تحلیل تکنیکال، مانند سطوح حمایت و مقاومت، ترکیب می کنند.
مقایسه باند بولینگر و کانال کلتنر
برخلاف باند بولینگر که مبتنی بر میانگین متحرک ساده و انحراف استاندارد است، نسخه مدرن تر آن که شاخص کانال کلتنر(KC) نام دارد، از میانگین محدوده واقعی(ATR) برای تنظیم عرض کانال در محدوده میانگین متحرک نمایی 20 روزه استفاده می کند. از این رو تنظیمات و فرمول آموزش اندیکاتور Bollinger Band کانال کلتنر به شکل زیر است:
- خط میانی= میانگین متحرک نمایی 20 روزه
- خط بالایی= میانگین متحرک نمایی 20 روزه + (ATR ده روزه × 2)
- خط پایینی= میانگین متحرک نمایی 20 روزه – (ATR ده روزه × 2)
به طور معمول، عرض کانال کلتنر نسبت به باند بولینگر باریک تر است. بنابراین در برخی موارد، شاخص کانال کلتنر ممکن است نسبت به BB برای شناسایی روندهای معکوس و شرایط خرید و فروش بیش از حد، مناسب تر باشد. همچنین شاخص KC معمولا سیگنال های مربوط به خرید یا فروش بیش از حد را زودتر از BB نشان می دهد.
از سوی دیگر، باند بولینگر تمایل به نوسانات بازار را بهتر نشان می دهد، زیرا حرکات انبساطی و انقباضی در مقایسه با KC بسیار بیشتر و آشکارتر است. علاوه بر این در شاخص BB و با استفاده از انحراف استاندارد، احتمال کمتری برای دریافت سیگنال های جعلی وجود دارد، زیرا عرض آن بیشتر است و بنابراین شکستن محدوده آن سخت تر است.
در بین این دو، شاخص BB محبوب تر است. اما هر دو شاخص می توانند در نوع خود مفید باشند، به ویژه در مبادلات کوتاه مدت. به غیر از این، هر دو شاخص می توانند با هم به عنوان راهی برای اطمینان از سیگنال های دریافتی استفاده شوند.
این شاخص در نمودارهای سایت کوین سرا موجود است. می توانید پس از انتخاب ارز مورد نظر خود از قسمت اندیکاتورها بر روی نمودار، این شاخص یا هر شاخص دیگر مورد نظر خود را انتخاب نمایید.
تعریف
باندهای بولینگر٪ B یا درصد پهنای باند (٪ B) یک اندیکاتور است که از اندیکاتور بولینگر باند (BB) حاصل می شود. باندهای بولینگر یک شاخص نوسانات است که باند سه خطی ایجاد می کند که در رابطه با قیمت ترسیم شده است. خط میانی به طور معمول یک میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه است. باندهای بالایی و پایینی معمولاً انحراف استاندارد ۲ در بالا و زیر SMA (خط میانی) هستند. آنچه که شاخص٪ B انجام می دهد اندازه آموزش اندیکاتور Bollinger Band گیری یا نمایش مقداریست که قیمت نسبت با باند ها دارد. ٪ B می تواند در شناسایی روندها و سیگنالهای ترید مفید باشد.
تاریخ
جان بولینگر ، خالق بولینگر باند (BB) ، تقریباً ۳ دهه پس از معرفی باندهای بولینگر خود ، در سال ۲۰۱۰ ٪ B را معرفی کرد.
محاسبه
مبانی
کار B% در مورد رابطه بین قیمت و باند بالا و پایین است. شش رابطه اساسی وجود دارد که بدین صورت است.
به ترتیب از باند بالایی :
٪ B بالاتر از ۱ = قیمت در بالای باند بالایی است
٪ B برابر با ۱ = قیمت در باند بالایی است
٪ B در بالای ۵۰ = قیمت بالاتر از خط میانی است
٪ B زیر ۵۰ = قیمت زیر خط میانی است
٪ B برابر با ۰ = قیمت در باند پایینی است
٪ B زیر ۰ = قیمت زیر باند پایینی است
به طور کلی ،سطوح ۸۰ و ۲۰ نیز مهم هستند.
٪ B در بالای ۸۰ = قیمت نزدیک به باند بالایی است
٪ B زیر ۲۰ = قیمت نزدیک به باند پایینی است
٪ B فراتر از یک بازرسی بصری از قیمت در رابطه با محل قرارگیری آن در باندهای بولینگر (BB) است. درواقع ابزاری برای مشخص کردن مکان آن و ارائه دقیق به تحلیلگر تکنیکال است.
آنچه باید جستجو کنید
اشباع خرید/ اشباع فروش
به طور معمول بهتر است در طی روند صعودی یا نزولی قوی ، به دنبال سیگنالهای خرید و فروش حاصل از٪ B باشید. “حرکت روی باندها” در مواقعی روی میدهد که طی روند صعودی یا نزولی شدید ، قیمت اغلب روی بالای باند بالایی (در روند صعودی) یا روی باند پایینی (در روند نزولی) حرکت می کند. هنگامی که قیمت در حال “حرکت روی باند ها” است ، این حرکات سیگنال برگشت روند نیستند. در حقیقت قیمت ممکن است تا حدودی اصلاح شود و روند کلی را از سر گیرد.
دانستن زمانی که یک نفوذ در باند واقعا نشان دهنده وارونگی روند باشد ، بسیار سخت است. این کار بیشتر از طریق تجزیه و تحلیل تکنیکالی و تحقیقات آموزش اندیکاتور Bollinger Band گذشته نمودارها انجام می شود. گفته می شود ، استفاده از٪ B برای شناسایی سیگنال های معاملاتی در شرایط اشباع خرید/ اشباع فروش در حالی که در روند کلی موجود بمانید ، کمی ساده تر است. به طور ساده تر خرید و فروش در موج های کوتاه اصلاحی ساده تر است تا تشخیص تغییر روند کلی نمودار.
سیگنالهای معاملاتی را می توان با استفاده از همان اصول نیز یافت. فرصت های ترید با این روند می توانند در مواقعی که نفوذ به خارج باند در جهت مخالف روند کلی رخ می دهد ، خود را نشان دهند.
توجه به نمودار زیر:
روند کلی به سمت بالا حرکت می کند.
به طور مکرر زیر صفر نفوذ میکند.
این نفوذ ها فرصتهای خرید را ارائه می دهند.
توجه به نمودار زیر:
روند کلی رو به پایین حرکت می کند.
٪ B چندین بار بالای ۱ رفته است.
این نفوذها فرصت فروش را ارائه می دهند.
خلاصه
آنچه Bollinger Bands٪ B را مفید می کند ، این است که یک شاخص بسیار مشهور BB را زیر نظر می گیرد و تمرکز را بالاتر می برد. تحلیلگران تکنیکال با استفاده از این اندیکاتور به جای تکیه بر ظاهر قیمت ها در رابطه با باندها ، می توانند از مقادیر دقیق تری برای تصمیم گیری آگاهانه تر استفاده کنند. ٪ B در طی یک روند تعریف شده ، با ارزش ترین مقدار خود را دارد. در طی یک روند خوب ، منطقه بالاتر از ۱ و زیر ۰ بسیار مهمتر می شوند. بنابراین٪ B باید همراه با اندیکاتورهای اضافی یا روش های تحلیل تکنیکی مورد استفاده قرار گیرد تا به تأیید جهت روند کمک کند.
دیدگاه شما