انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال


نمودار شمعی یا کندل استیک

الگوی کندل هیکن آشی در تحلیل تکنیکال چیست؟

کندل هیکن آشی

اصلی‌ترین ابزار تحلیل‌گران در بازارهای مالی، نمودارهای قیمت هستند. این نمودارها انواع مختلفی دارند. نمودارهای خطی، ساده‌ترین نمونه‌ نمودار قیمت هستند که اطلاعات بسیار اندکی را به تحلیل‌گر منتقل می‌کنند. به‌طوری‌که در آن صرفاً قیمت‌های آخر هر بازه‌ی زمانی به هم متصل شده‌اند. نمودارهای میله‌ای به نسبت خطی‌ها، کاربردی‌تر بوده و می‌توانند مفیدتر واقع‌ شوند. یعنی بالاترین و پایین‌ترین قیمت معاملاتی در یک بازه‌ی زمانی را نیز می‌توان در آن‌ها مشاهده کرد. اما نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند کامل‌ترین نوع نمودار قیمت در امر تحلیل باشند. نمودارهای شمعی هم خود انواع مختلفی دارند که درادامه به بررسی مدل کندل هیکن آشی آن خواهیم‌پرداخت. اگر شما نیز نام کندل هیکن آشی را شنیده‌اید و می‌خواهید در تحلیل تکنیکال از آن بهره بگیرید، با ما همراه شوید.

کندل هیکن آشی چیست؟

هیکن آشی «Heikin-Ashi» یک لغت ژاپنی به معنای «کندل میانگین» یا «کندل متعادل» است. این الگو در سال 1700 توسط شخصی به نام میونهیسا هوما «Homma Munehisa» مطرح شد. این الگو از داده‌های میانگین و متوسط قیمت استفاده می‌کند. کندل هیکن آشی را می‌توان یکی از انواع نمودارهای شمعی ژاپنی درنظرگرفت که اطلاعات قیمت آغازین «Open»، قیمت پایانی «Close»، بالاترین قیمت «High» و پایین‌ترین قیمت «Low» را می‌توان در آن مشاهده کرد. این کندل به دلیل داشتن ساختار متعادل، کاربرد آسان‌تری برای تریدرها دارد. به‌صورت‌کلی برای اهدافی از این دست می‌توان از کندل هیکن آشی استفاده کرد:

  • اغلب کندل هیکن آشی برای نوسان‌گیری در بازه‌های زمانی نسبتاً بلند استفاده می‌شود. این الگو در روزهایی که بازار مثبت است، با کندل‌هایی به رنگ سفید یا سبز دیده می‌شود. در روزهای منفی و نزولی نیز می‌توان آن را با رنگ‌های مشکی یا قرمز مشاهده کرد.
  • به کمک کندل هیکن آشی می‌توان تشخیص‌ داد که درصورت ادامه‌داربودن روند، تا چه هنگام می‌توان در معاملات باقی‌ماند. به‌طوری‌که با تغییر روند و معکوس‌شدن آن، بتوان از معامله خروج کرد.

معمولاً انواع کندل هیکن آشی با داده‌های کندلی قبل از خود مقایسه می‌شوند. معنی کندل‌های هیکن آشی نشان می‌دهد که این کندل می‌تواند اطلاعات میانگین حرکت قیمت را به ما نشان داده و داده‌های اضافی موسوم به نویز «Market Noise» را فیلتر کند.

نمودار هیکن آشی در مفید تریدر

فرمول هیکن آشی

فرمولی برای محاسبه کندل هیکن آشی وجود دارد که می‌توان برای محاسبه‌ی شخصی آن به این فرمول مراجعه کرد. این فرمول در مورد قیمت‌های Close، Open، High، و Low را می‌توان به‌صورت‌زیر نشان داد:

  • Close = (open + high + low + close) / 4
  • High = maximum of high, open, or close (whichever is highest)
  • Low = minimum of low, open, or close (whichever is lowest)
  • Open = (open of previous bar + close of previous bar) / 2

همان‌طور که قبلاً اشاره کردیم، هر کندل هیکن آشی با توجه به کندل قبلی خود محاسبه می‌شود. بنابراین ساختار آن با کندل استیک‌های معمولی متفاوت است؛ می‌توان نتیجه گرفت که روش معامله با این کندل‌ها هم متفاوت خواهد بود. باید توجه داشته باشیم که در کندل‌های هیکن آشی، هیچ شکاف قیمتی وجود ندارد و نمودار آن کاملاً روان است.

چطور از هیکن آشی در معاملات استفاده کنیم؟

طبیعتاً برای آگاهی از کندل هیکن آشی، در پی استفاده‌ از این کندل‌ها در معاملات خود هستیم. بنابراین در اینجا می‌خواهیم بدانیم که چگونه می توان با شمع های هیکن آشی معامله کرد. کندل Heikin Ashi می‌تواند به‌صورت‌زیر به ما در معاملات کمک کند:

  • اگر هیکن آشی، با کندل‌‌های سبز بدون سایه پایین ظاهر شود، این امر نشان‌دهنده روند صعودی شارپ در بازار است. بنابراین در چنین شرایطی بهتر است در پوزیشن خرید خود باقی بمانید تا سود معامله‌ی شما افزایش پیدا کند.
  • اگر هیکن آشی، با کندل‌های قرمز بدون سایه بالایی ظاهر شود، این امر نیز نشان‌دهنده روند نزولی شارپ در بازار است. بنابراین باید برطبق صلاحدید خود، معامله را پایان دهید.
  • اگر هیکن آشی، با کندل‌هایی با بدنه کوچک و سایه‌های بالا و پایین ظاهر شود، این امر نشان‌دهنده تغییر روند است. تریدرهای ریسک‌پذیر در چنین موقعیتی شروع به خرید یا فروش می‌کنند. در‌حالی‌که تریدرهای محتاط منتظر می‌مانند تا مسیر روند کاملاً مشخص شود، آن‌گاه دست به معامله بزنند.

موارد فوق، اصلی‌ترین استراتژی‌های کندل هیکن آشی هستند تا در نهایت بفهمیم چگونه می‌توان با شمع‌های هیکن آشی معامله کرد. معنی کندل‌های هیکن آشی می‌تواند ماهیت آن را به نسبت دیگر کندل‌های شمعی در جایگاه مناسب‌تری قرار دهد. با بررسی این‌که در محیط‌های متفاوت ترید چگونه می‌توان با شمع‌های هیکن آشی معامله کرد، این بحث را ادامه خواهیم داد.

فرمول هیکن آشی

نمودار هیکن آشی در مفید تریدر

مفیدتریدر «Mofid Trader» نمونه فارسی‌سازی شده و بومی‌شده‌ی نرم‌افزار متاتریدر «Meta Trader» است. کندل هیکن آشی از طریق مفیدتریدر قابل بررسی است. برای این‌که از نمودار هیکن آشی در مفیدتریدر استفاده کرد، باید مفیدتریدر را روی سیستم خود اجرا کرده و مراحل زیر طی شود:

  • روی منوی «Insert» کلیک نمایید.
  • ماوس خود را روی گزینه «Indicator» نگه‌ دارید.
  • از زیرمنوهای بازشده، به سراغ گزینه‌ی «Custom» بروید.
  • در لیست بازشده، گزینه‌ی «Heikin-Ashi» را انتخاب نمایید.

آن‌گاه با طی‌کردن گزینه‌های فوق، یک پنجره جدید باز می‌شود که در آن می‌توانید برخی از تنظیمات کندل هیکن آشی مانند رنگ کندل‌ها را اعمال نمایید. لازم‌به‌ذکر است که نمودار هیکن آشی در مفیدتریدر به‌صورت پیش‌فرض وجود دارد؛ اما این مورد در خود متاتریدر وجود ندارد. در واقع برای اضافه‌کردن منوی مربوط به کندل هیکن آشی در متاتریدر، باید ابتدا این کندل دانلود شده و سپس به متاتریدر اضافه شود!

هیکن آشی در رهاورد

نمودار هیکن آشی در رهاورد

وب سایت - www.rahavard365.com - یکی از بسترهای تحلیلی محبوب ایرانی است که بیشتر برای تحلیل بازار بورس تهران از آن استفاده می‌شود. رهاورد یک پلتفرم تحلیلی سطح بالا است که در بسیاری از تریدرها از امکانات و داده‌های موجود در آن برای تحلیل‌های خود استفاده می‌کنند. برای استفاده از هیکن آشی در رهاورد، نیاز به انجام هیچ کار پیچیده‌ای نیست. فقط کافیست وقتی درحال رصدکردن نمودار دارایی موردنظر خود در رهاورد هستید، در منوی بالای صفحه رهاورد که به انتخاب شیوه نمایش نمودار اختصاص دارد، در بین گزینه‌های موجود برای نمایش نمودار، هیکن آشی در رهاورد را انتخاب نمایید. آن‌گاه کندل هیکن آشی روی نمودار شما ظاهر می‌شود و می‌توانید برحسب آن به تحلیل بازار بپردازید. لازم‌به‌ذکر است که مشابه همین حرکت را می‌توان در وبسایت و پلتفرم معاملاتی «تریدینگ ویو» نیز انجام داد!

کاربرد هیکن اشی در ایچیموکو

تا‌به‌اینجا با بررسی کندل Heikin Ash دید واضح‌تری نسبت به آن پیدا کردیم. اما حالا می‌خواهیم معنی کندل‌های هیکن آشی را در کنار استراتژی ایچیموکو بسنجیم. ایچیموکو «Ichimoku» یکی از بهترین و کامل‌ترین استراتژي‌های تحلیلی در تمام بازارهای مالی است که می‌توان آن را در ترکیب با هیکن آشی درنظرگرفت. برای بررسی کاربرد هیکن اشی در ایچیموکو، تایم فریم را روی «H1» تنظیم نموده و با توجه به نکات زیر، به دنبال پیداکردن نقاط مناسب انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال برای ورود به معامله باشید:

  • نقاطی روی نمودار که قیمت‌ها در بیرون از ابر کومو بوده و بالای آن بسته شوند، بهترین موقعیت برای بازکردن معامله روی نمودار خواهدبود.
  • پس از پیداکردن نقطه نامبرده، حالا باید تنکان سن «Tenkan Sen» بالاتر از کیجون سن «Kijun Sen» قرار بگیرد.
  • پس از برقراری دو حالت نامبرده، حالا باید شاخص چیکو اسپن «Chikou Span» شیب صعودی داشته و در بالای قیمت قرار بگیرد.
  • حالا باید سنکو اسپن A «Senkou Span A» در بالای سنکو اسپن ‌B « Senkou Span B» قرار داشته باشد.

با توجه به این نکات، در نهایت سبز و صعودی‌بودن کندل هیکن آشی مشخص خواهدشد. در پیداکردن موقعیت مناسب برای فروش با استفاده از کاربرد هیکن اشی در ایچیموکو نیز، باید شرایط فوق به‌صورت عکس برقرار باشد. پس برای استفاده از کاربرد هیکن اشی در ایچیموکو باید با قواعد و اصطلاحات استراتژی ایچیموکو که به برخی از آن‌ها اشاره شد، احاطه داشته باشید!

کاربرد هیکن اشی در ایچیموکو

مزایای نمودار هیکن آشی چیست؟

تا‌به‌اینجا به بسیاری از مزایا و قابلیت‌های کندل هیکن آشی در جریان بررسی دیگر مطالب پرداخته‌ایم. اما اگر دراینجا بخواهیم به‌صورت موردی این مزایا را نام ببریم، گزینه‌های زیر در اولویت قرار دارند:

  • هیکن آشی سبب شناسایی آسان روندها در بازار می‌شود. به‌طوری‌که از روی کندل‌های سفید توخالی یا سبزرنگ و بدون سایه‌های پائینی این نمودارها برای گرفتن سیگنال یک روند صعودی شارپ (رشد شارپی) بهره می‌گیرند. حال آن‌که کندل‌های سیاه توپر یا قرمز و بدون سایه‌های بالائی این نمودار نیز برای گرفتن سیگنال یک روند نزولی شارپ مورد استفاده قرارمی‌گیرد.
  • با توجه به هموار کردن اطلاعات قیمت در طول دو بازه زمانی توسط کندل‌های هیکن آشی، شناسایی روندها، الگوهای قیمتی و نقاط برگشت برای تریدرها راحت‌تر است. به‌خصوص تریدرهایی که از شیوه‌های میان‌مدت و بلندمدت معاملاتی استفاده می‌کنند و اطلاعات جزئی بازار آن‌ها را سردرگم می‌کند، استفاده از کندل هیکن آشی برای آن‌ها بسیار ایده‌آل است.
  • کندل‌های هیکن آشی سبب کاهش سیگنال‌های معاملاتی اشتباه در روندهای خنثی و هم‌چنین بازارهای نوسانی می‌شوند. این امر به معامله‌گران کمک می‌کند تا از معامله و سفارش‌گذاری در این بازه‌های زمانی خودداری کنند. (مثلاً به‌جای دریافت دو کندل برگشتی اشتباه قبل از شروع روند، معامله‌گری که از هیکن آشی استفاده می‌کند، احتمالاً فقط سیگنال معتبر آن را دریافت خواهدکرد!)

این موارد جزء اصلی‌ترین مزایای هیکن آشی هستند. اما توجه صرف به مزایای این روش برای یک تریدر کافی نیست، بلکه باید در کنار مزایا به محدودیت‌های آن نیز توجه داشته باشید تا بتوانید با آگاهی بیشتری در مورد آن تصمیم بگیرید.

Heikin Ashi

نقاط ضعف هیکن آشی چیست؟

طبیعتاً کندل هیکن آشی نیز مانند دیگر کندل‌های شمعی به تنهایی نمی‌تواند معیار کاملی برای تحلیل باشد. بلکه باید در کنار استراتژي‌های تحلیلی و دیگر ابزارهای آن مورد استفاده قرار بگیرد. از جمله محدودیت‌های کندل هیکن آشی می‌توان به چنین مواردی اشاره داشت:

  • بزرگ‌ترین محدودیت کندل هیکن آشی این است که گپ‌های بازار را نشان نمی‌دهد. برخی از گپ‌ها و دیگر مواردی که در هیکن آشی فیلتر می‌شود، در فرآیند تحلیل نقش دارند. برخی از تریدرها از گپ‌های نمودارها برای مشخص‌کردن حد سود و ضرر استفاده می‌کنند. اما در هیکن آشی، در جریان میانگین‌گیری، این موارد حذف می‌شوند.
  • دیگر محدودیت کندل هیکن آشی این است که این نمودار به کمک داده‌های زمانی فعلی و کندل‌‌های قبلی تشکیل می‌شود. بنابراین برای ترسیم‌شدن به مدت‌زمان بیشتری نیاز دارد. این موضوع سبب می‌شود که تریدرهای اسکالپ یا تریدرهایی که از دیگر استراتژي‌های کوتاه‌مدت در بازار استفاده می‌کنند، از هیکن آشی‌ها چشم‌پوشی کنند. البته گاهی با تغییر تایم‌فریم می‌توان از این نمودارها در نوسان‌گیری استفاده کرد، اما آن‌چنان در بین نوسان‌گیرهای کوتاه‌مدت باب نیست!
  • دیگر محدودیت هیکن آشی‌ها، مخفی ماندن زمان آخرین معامله در جریان میانگین‌گیری آن است. برخی از تریدرها معتقدند که برای انجام معاملات و کنترل ریسک آن‌ها باید داده‌ها و قیمت‌های واقعی را در دست داشته باشند و داده‌های میانگینی که کندل هیکن آشی به دست می‌دهد برای آن‌ها کارآمد نیست.

می‌بینید که کندل هیکن آشی در کنار مزایا و قابلیت‌هایی که دارد، محدودیت‌هایی هم دارد که قبل از استفاده از این نمودار باید به آن‌ها توجه داشته باشید. نکته حائز اهمیت آن است که شما باید استفاده از کندل هیکن آشی را با توجه به سبک معاملاتی خود انتخاب کنید. به‌طوری‌که اگر میانگین قیمت در سبک شما اهمیت دارد، این کندل‌ها جزئی از مراحل تحلیل شما خواهندبود؛ اما اگر در معاملات شما، جزئيات و قیمت‌های واقعی اهمیت بیشتری دارد، استفاده از کندل هیکن آشی برای شما مناسب نیست.

سؤالات متداول

هیکن‌آشی «Heikin Ashi» یک نوع نمودار شمعی ژاپنی است که می‌تواند نشان‌دهنده‌ی روند صعودی و نزولی به شیوه واضح در بازار باشد.

  • کاربرد هیکن آشی در تحلیل تکنیکال چیست؟

یک روند صعودی شارپ زمانی در هیکن آشی رخ‌ می‌دهد که انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال کندل‌های سبز رنگ هیکن‌آشی بدون سایه پایینی در پشت سر هم‌دیگر ظاهر شوند. روند نزولی شارپ نیز هنگامی ظاهر می‌شود که کندل‌های قرمز رنگ هیکن‌آشی پشت‌سر یک‌دیگر و بدون هیچ سایه بالایی تشکیل شوند!

  • استفاده از هیکن آشی در چه موقعیت‌هایی توصیه می‌شود؟

استفاده از کندل‌ها و نمودارهای هیکن آشی برای معاملات نسبتا بلندمدت یا حداقل میان‌مدت مناسب‌ و کاربردی است. اما استفاده از این نوع نمودار در استراتژي‌های معاملاتی کوتاه‌مدت، اصلاً رایج نیست!

برای یادگیری تحلیل تکنیکال مسیر زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

تحلیل تکنیکال چیست؟ | معرفی شاخص های مهم تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟ معرفی شاخص های مهم تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال ابزار یا روشی است که برای پیش بینی احتمالی تغییرات قیمت در بازارهای مالی مانند بازار بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال و غیره به کار می رود. تحلیل تکنیکال مبتنی بر این نظریه است که قیمت های گذشته شاخصی برای عملکرد آینده هستند. همچنین این نظریه اضافه می کند که قیمت های موجود در بازار منعکس کننده تمام عوامل اثر گذار بر آن است.

تحلیل تکنیکال بر این اصل استوار است که پرایس اکشن فعلی و گذشته در بازار، قابل اعتمادترین شاخص برای درک پرایس اکشن آینده است. یعنی با بررسی قیمت های موجود در گذشته و قیمت فعلی می توان حرکت آینده قیمت ها را پیش بینی کرد.

جالب است که بدانید، تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه بسیاری از معامله گران فاندامنتال که تحلیل فاندامنتال را مبنای تصمیم گیرهای خود قرار میدهند از تحلیل تکنیکال برای هدفگیری خرید خوب و بهترین زمان ورود استفاده می کنند. حالا که متوجه شدید تحلیل تکنیکال چیست، به سراغ اجزای آن میرویم.

بازه زمانی در تحلیل تکنیکال

معامله گران تکنیکال، نمودارهای قیمت را برای پیش بینی حرکت آینده قیمت ها آنالیز می کنند. متغیرهای اصلی برای تحلیل تکنیکال عبارتند از بازه زمانی یا Time Frame، پرایس اکشن و اندیکاتورها.

تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال از بازه های زمانی یک دقیقه ای تا ماهانه و حتی سالانه متغیر هستند. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال بیشتر از همه استفاده می کنند شامل موارد زیر است:

  • نمودار ۵ دقیقه ای
  • نمودار ۱۵ دقیقه ای
  • نمودار ساعتی
  • نمودار ۴ ساعتی
  • نمودار روزانه

بازه زمانی که یک معامله گر برای بررسی و مطالعه انتخاب می کند معمولا بر اساس سبک معامله فردی آن شخص تعیین می شود. معامله گران روزانه یعنی افرادی که پوزیشن های معامله را در یک روز باز کرده و در همان روز می بندند از بازه های زمانی کوتاه مانند ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه سود می برند.

معامله گران میان مدت که پوزیشن های خود را برای چند شبانه روز باز نگه می دارند بیشتر مایل هستند بازار را با استفاده از نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته، روزانه و حتی هفتگی تحلیل کنند.

تغییرات قیمت که طی یک بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای رخ می دهد میتواند برای یک معامله گر روزانه که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت طی روز می گردد، بسیار مهم باشد. با این وجود، این تغییرات قیمت برای یک معامله گر که می خواهد یک پوزیشن میان مدت یا بلند مدت باز کند خیلی چشمگیر یا مهم نیست.

نمودار شمعی یا کندل استیک

نمودار شمعی انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال ژاپنی مهمترین ابزار برای نشان دادن تغییرات قیمت روی یک چارت است. از این نوع نمودار می توان در انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بازار سهام، ارزهای دیجیتال، باینری آپشن و غیره استفاده کرد.

نمودار شمعی از پرایس اکشن طی یک بازه زمانی شکل می گیرد. هر شمع روی نمودار ساعتی نشان دهنده پرایس اکشن برای یک ساعت است در حالی که هر شمع بر روی نمودار ۴ ساعته، نشان دهنده پرایس اکشن طی یک بازه ۴ ساعته است.

نمودارهای شمعی به این صورت خوانده میشوند : بالاترین نقطه هر شمع نشان دهنده بالاترین قیمت سهام معامله شده طی آن دوره زمانی و پایین ترین نقطه شمع هم نشان دهنده پایین ترین قیمت طی آن مدت زمان است. بدنه شمع (مستطیل های قرمز یا سبز یا بخش قطور هر شمع که در نمودارهای بالا نشان داده شد)، قیمت های آغازین و پایانی در آن دوره زمانی را نشان می دهد.

اگر یک بدنه شمع سبزباشد نشان می دهد که قیمت پایانی (بالای بدنه شمع) بالاتر از قیمت آغازین (انتهای بدنه شمع) بوده است یا بعبارتی قیمت صعودی بوده است؛‌ بالعکس اگر بدنه یک شمع قرمز باشد یعنی قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین بوده است یا بعبارتی بازار نزولی بوده است.

تحلیل تکنیکال با نمودار شمعی

البته رنگ شمع ها ممکن است که در پلتفرم های مختلف متفاوت باشد و همچنین شما می توانید بنابر علاقه خود از رنگ های متفاوت برای شمع صعودی و نزولی نیز استفاده کنید. بعضی از معامله گران از رنگ های سفید و سیاه برای تنه شمع استفاده می کنند (این فرمت رنگ پیش فرض بوده انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال و به همین دلیل بیشتر استفاده می شود)؛ بعضی دیگر از معامله گران از رنگ های سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده می کنند.

هر رنگی که انتخاب شود، با یک نگاه می توان فهمید آیا قیمت در انتهای دوره زمانی با قیمتی پایین تر بسته شده است یا بالاتر. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب آسان تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است چون تحلیلگران الگوها و سرنخ های تصویری بیشتری دریافت می کنند.

اندیکاتورها

اندیکاتور چیست ؟

اگر میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و چگونه باید به یک تحلیلگر تکنیکال تبدیل شد باید در ابتدای کار با اندیکاتورها آشنا شوید. اندیکاتورها با بررسی داده های تاریخی بازار، مانند حجم معاملات، عملکرد بازار و نوسانات، اطلاعاتی درباره حال و آینده بازار در اختیار معامله گر قرار میدهند. در اینجا تعدادی از مهمترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال را معرفی میکنیم.

میانگین متحرک

مووینگ اوریج یا میانگین متحرک، شاید یکی از پرکاربردترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال باشد. بسیاری از استراتژی های خرید و فروش از یک یا چند Moving Average استفاده می کنند. اگر ویدئوی آموزشی اندیکاتور Moving Average در تجارت آفرین را مشاهده کرده باشید حتما به روش کار این ابزار مهم تحلیل تکنیکال آشنا هستید. MA را می توان یکی از بهترین اندیکاتورها برای دریافت سیگنال خرید و فروش دانست.

در کنار دریافت سیگنال شما می توانید از این اندیکاتور برای شناسایی روندها در بازه های مختلف استفاده نمایید. همچنین از آن می توان برای شناسایی نقاط بازگشت بازار نیز استفاه کرد.

تحلیل تکنیکال چیست

شاخص قدرت نسبی

تقریبا تمام افرادی که کمی از تحلیل تکنیکال می دانند از اندیکاتور RSI برای معاملات خود استفاده می کنند. از این ابزار برای شناسایی تکانه ها یا مومنتوم، دریافت سیگنال خرید و فروش و شناسایی واگرایی استفاده می کنند. RSI بین دو بازه 0 تا 100 حرکت می کند.

اگر RSI در حدود یا بالای سطح 70 باشد یعنی در ناحیه خرید افراطی قرار گرفته ایم. برعکس زمانیکه این ابزار در سطح زیر 30 قرار دارید یعنی در ناحیه فروش افراطی قرار گرفته ایم.

فیبوناچی

حتی اگر با اندیکاتور فیبوناچی آشنا نباشید، حتما نام فیبوناچی را شنیده اید. این ابزار تحلیل تکنیکال می تواند سطوح دقیقی برای تغییرات قیمت نمایش دهد. اصلاحی یا retracement زمانی است که بازار دچار افت موقت شود – همچنین به عنوان بازگشت نیز شناخته می شود.

معامله گرانی که فکر می کنند بازار درحال حرکت است از فیبوناچی اصلاحی برای تایید نظر خود استفاده می کنند. زیرا این ابزار سطوح مقاومت و حمایت احتمالی را شناسایی می کند که نشان دهنده روند صعودی و نزولی است.

مک دی

یکی دیگر از اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال اندیکاتور MACD است. اندیکاتور مک دی ابزاری بسیار مفید برای دریافت سیگنال خرید و فروش است. برای آشنایی و یادگیری با آن حتما پست آموزش تصویری اندیکاتور MACD را مشاهده نمایید. این اندیکاتور تکانه های بازار را شناسایی می کند و به تریدرها کمک می کند که خطوط مقاومت و حمایت داینامیکی برای بازار ترسیم کنند.

بولینجر بندز

اندیکاتور بعدی بولینجر بندز است که یک ابزار مهم برای تحلیل تکنیکال بازار بشمار میرود. این ابزار بازه ای را برای شما مشخص می کند که قیمت ها معمولا بین آن بالا و پایین می روند. افزایش و کاهش پهنای این باند میزان نوسانات اخیر را بازگو می کند.

هرچقدر که باندها به یکدیگر نزدیکتر شوند یا به عبارتی پنها کمتر شود، یعنی نوسانات کم شده است و هرچقدر که باندها از یکدیگر دور شوند یعنی نوسانات افزایش یافته اند. برای استفاده از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از پست آموزش اندیکاتور بولینجر بندز در تجارت آفرین استفاده نمایید.

زمانیکه قیمت در خارج از این باند حرکت کند، یعنی قیمت ها در نقطه خرید یا فروش افراطی قرار دارند. از این اندیکاتور می توان برای شناسایی روند بازار نیز در کنار دریافت سیگنال خرید و فروش استفاده کرد.

شاخص Average directional index قدرت یک روند را نشان می دهد. این اندیکاتور در بازه بین 0 تا 100 حرکت می کند، جاییکه بالای 25 نشان دهنده روند قدرتمند و زیر 25 نشان دهنده تضعیف روند است.

معامله گران می توانند از این اندیکاتور برای جمع آوری اطلاعات درمورد روند بازار استفاده کنند و متوجه شوند که آیا روند کنونی با قدرت ادامه پیدا می کند و یا اینکه قیمت ها به زودی با تغییر روند مواجه خواهند شد.

این اندیکاتور یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. برای آشنایی با ADX فیلم آموزش اندیکاتور ADX را در سایت تجارت آفرین مشاهده کنید.

در ادامه مقاله تحلیل تکنیکال چیست به اندیکاتور ATR میرسیم. اندیکاتور ATR یکی از بهترین اندیکاتورها برای تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. از ATR میتوان در معاملات انواع بازارهای مالی مانند بازار سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.

ATR مخفف واژه Average True Range است که به فارسی می توان آن را میانگین محدوده واقعی ترجمه کرد. از این اندیکاتور میتوان برای شناسایی و اندازه گیری میزان نوسانات بازارها استفاده کرد.

همچنین اندیکاتور ATR در استراتژی های مختلف تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و آشنایی با آن برای یادگیری و درک این استراتژی ها بسیار مهم است. اگر میخواهید وارد دنیای معامله گری در بازارهای مالی شوید حتما باید این اندیکاتور را بشناسید و استراتژی های استفاده از آن را یاد بگیرید. برای آشنایی با این اندیکاتور، آموزش تصویری اندیکاتور ATR را در سایت تجارت آفرین تماشا نمایید.

الگوهای شمع و چارت

حالا به یکی دیگر از مهمترین بخش ها در “تحلیل تکنیکال چیست” میرسیم و آن بخش الگوهاست. الگوها در تحلیل تکنیکال به دو دسته اصلی تقسیم میشوند. این دسته ها عبارتند از الگوهای شمع و الگوهای چارت که در زبان انگلیسی به آنها CandleStick Patterns و Chart Patterns گفته میشود.

الگوهای شمع یا کندل استیک

الگوی کندل استیک حرکتی در قیمت هاست که به صورت گرافیکی در نمودار کندل استیک نشان داده میشود. برخی معتقدند این الگوهای فرضی می توانند حرکت بازار خاصی را پیش بینی کنند. از جمله محبوب ترین الگوهای شمع میتوان به این الگوها اشاره کرد:

  • دوجی – Doji
  • شمع پوششی صعودی – Bullish Engulfing candle
  • شمع پوششی نزولی – Bearish Engulfing Candle
  • ستاره صبحگاهی – Morning Star
  • ستاره شامگاهی – Evening Star

الگوهای چارت

الگوهای چارت، اشکلا فرضی و متمایز ایجاد شده در حرکت قیمت ها روی نمودار هستند. یک الگوی چارت با خطوطی که نقاط قیمتی مشخصی را به هم متصل می‌کند، شناخته میشود. از محبوبترین الگوهای چارت میتوان به این موارد اشاره کرد:

نتیجه گیری

تحلیل تکنیکال یک روش متمایز برای بررسی بازارهای مالی و انجام معاملات است. این نوع تحلیل به معامله گران اجازه میدهد تا شرایط بازار را بهتر درک کنند و برای آینده بازار نشانه هایی دریافت کنند. آشنایی با نمودار شمعی، اندیکاتورها و الگوها که از پرایس اکشن ناشی میشوند، اساس تحلیل تکنیکال است.

با این وجود شما نیازی ندارید تا از تمام اندیکاتورها، الگوها و غیره را به صورت همزمان برای تحلیل تکنیکال بازار استفاده کنید، اما باید از بین آنها چند مورد را که برای استراتژی معاملاتی شما مناسب است را بخوبی درک کنید. بنابراین، پس از آشنایی با نمودارها، شمع ها، اندیکاتورها و الگوها شما نیاز دارید آنها را در یک استراتژی مناسب بگنجانید، تا بتوانید معاملات پرسودی انجام دهید و احتمال موفقیت خود را افزایش دهید.

ما در تجارت آفرین سعی کردیم تا در بخش آموزش فارکس، تحلیل تکنیکال را بصورت جز به جز آموزش دهیم. همچنین در بخش آموزش رایگان فارکس، میتوانید با روش معاملات و استفاده از اندیکاتورهای و الگوها بصورت تصویری آشنا شوید.

در اتنها باید به این نکته اشاره کنیم که هیچ شاخص تکنیکالی بی نقص نیست. سیگنال ها تکنیکال هیچ کدام در همه مواقع صحیح نیستند. باهوش ترین معامله گران همیشه میدانند که سیگنال های تکنیکال ممکن است اشتباه راهنمایی کند. اما اگر یک استراتژی تحلیل تکنیکال به خوبی اجرا شود، می تواند قابلیت کسب سو را بالا ببرد.

چنانچه میخواهید بدانید که تحلیل تکنیکال چیست و میخواهید با بهترین اندیکاتورها و استراتژی های این انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال نوع تحلیل آشنا شوید حتما کانال یوتیوب ما را دنبال کنید تا با ویدئوهای آموزشی موجود در آن بهتیر بتوانید بازارهای مالی را تحلیل کنید.

هشدار: انجام معاملات در بازارهای مالی ریسک بالایی دارد، بنابراین قبل از انجام معامله و ورود به دنیای تریدینگ حتما خود را برای قبول این ریسک آماده کنید.

نمودار خطی (Line Graph)

نمودار خطی نمایش گرافیکی اطلاعاتی است که به طور مداوم در یک بازه زمانی تغییر می کند. در یک نمودار خطی، نقاط داده مختلفی وجود دارد که توسط یک خط مستقیم به یکدیگر متصل شده اند که تغییر مداوم در مقادیر نشان داده شده توسط نقاط داده را، نشان می دهد.

نمودار خطی (Line Graph)

نمودار خطی (line graph)، نموداری است که از خطوط برای اتصال نقاط مجزای داده استفاده می کند. یک نمودار خطی نشان دهنده مقادیر در یک بازه زمانی مشخص است.

نکات مهم

  • یک نمودار خطی نقاط داده‌ای را به هم متصل می‌کند که معمولاً مقادیر کمی را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهند.
  • نمودارهای خطی از دو محور تشکیل شده‌اند: محور x (انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال افقی) و محور y (عمودی) که در نمودار تحت عنوان (x,y) مشخص می‌شوند.
  • در سرمایه گذاری، خصوصا در زمینه تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی اطلاعات بسیار خوبی را ارائه داده و به کاربر اجازه می دهند از روندها تحلیل بهتری داشته باشند.
  • در حالی که نمودارهای خطی در بسیاری از زمینه های مختلف برای اهداف مختلف استفاده می شوند، اما رایج ترین عملکرد آنها ایجاد یک تصویر گرافیکی از تغییرات قیمت در یک بازه زمانی است.
  • در امور مالی، نمودارهای خطی برای ایجاد نمایش های بصری ارزش ها، از جمله تغییرات قیمت اوراق بهادار استفاده می شوند.

درک نمودار خطی

نمودارهای خطی از نقاط داده استفاده می کنند که توسط خطوط مستقیم به هم متصل می شوند. این نقاط داده به تجسم بهتر کمک می کنند. نمودارهای خطی در بسیاری از زمینه‌های مختلف برای اهداف مختلف استفاده می‌شوند، به ویژه هنگامی که لازم است یک تصویر گرافیکی از تغییرات قیمت در بازه زمانی ایجاد شود، مفید هستند.

نمودارهای خطی اغلب در امور مالی برای ایجاد نمایش‌ بصری مقادیر در یک بازه زمانی، از جمله تغییرات قیمت اوراق بهادار، بصورت حساب های درآمد شرکت و تاریخچه شاخص‌های اصلی سهام استفاده می‌شوند. آنها همچنین برای مقایسه اوراق بهادار مختلف به کار گرفته می شوند.

برای نمودارهای خطی محدودیت هایی وجود دارد. به عنوان مثال، نمودارهای خطی اغلب هنگامی که نقاط داده بیش از حد وجود دارد کمتر نمایان می شوند. همچنین دستکاری بصری آنها برای دستیابی به جلوه های خاص آسان است. به عنوان مثال، درجه ظاهری تغییر را می توان با تنظیم محدوده نقاط داده روی محورها به صورت بصری دستکاری کرد.

نکته: نمودارهای خطی را می توان به صورت دستی یا با استفاده از نرم افزارهایی مانند ماکروسافت اکسل (Microsoft Excel) رسم کرد که سرعت و دقت را تا حد زیادی بهبود می بخشد.

رسم نمودار خطی

نمودارهای خطی از دو محور تشکیل شده اند: محور x (افقی) و محور y (عمودی). هر محور یک نوع داده متفاوت را نشان می دهد و نقاطی که همدیگر را قطع می کنند (0,0) است. محور x یک محور مستقل است، زیرا مقادیر آن به هیچ چیز اندازه گیری شده وابسته نیست. محور y محور وابسته است زیرا مقادیر آن به مقادیر محور x بستگی دارد.

هر محور باید بر اساس داده های اندازه گیری شده در امتداد آن محور نام گذاری شود. سپس، هر محور باید نسبت به افزایش متناسب تقسیم شود (به عنوان مثال، روز اول، روز دوم، و غیره). به عنوان مثال، اگر تغییرات قیمت سهام در دو هفته قبل را اندازه گیری کنیم، محور x نشان دهنده زمان اندازه گیری شده (روزهای معامله در دوره) و محور y قیمت سهام را نشان می دهد.

هنگام استفاده از نمودارهای خطی برای ردیابی قیمت سهام، نقطه داده ای که بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد، قیمت پایانی سهام است.

به عنوان مثال، فرض کنید که در روز اول معامله، قیمت یک سهام 30 دلار بود که منجر به نقطه داده در (1، 30 دلار) می شود. در روز دوم معاملات، قیمت سهام 35 دلار بود که منجر به نقطه داده در (2، 35 دلار) شد.

هر نقطه داده توسط خطی ترسیم و به هم متصل می شود که تغییرات قیمت در یک بازه زمانی را به صورت بصری نشان می دهد. اگر ارزش سهام روزانه افزایش می یافت، خط به سمت بالا و راست شیب داشت. برعکس، اگر قیمت سهام به طور پیوسته کاهش می یافت، شیب خط به سمت پایین و به راست بود.

سوالات متداول نمودار خطی

نمودارهای خطی برای ردیابی تغییرات در بازه های زمانی مختلف استفاده می شوند. نمودارهای خطی همچنین می توانند به عنوان ابزاری برای مقایسه استفاده شوند: برای مقایسه تغییرات در یک بازه زمانی مشابه برای بیش از یک گروه.

چگونه یک نمودار خطی را توصیف کنیم؟

نمودار خطی نمایش گرافیکی اطلاعاتی است که به طور مداوم در یک بازه زمانی تغییر می کند. در یک نمودار خطی، نقاط داده مختلفی وجود دارد که توسط یک خط مستقیم به یکدیگر متصل شده اند که تغییر مداوم در مقادیر نشان داده شده توسط نقاط داده را، نشان می دهد.

کاربرد نمودار خطی در امور مالی چیست؟

نمودارهای خطی در امور مالی مفید هستند، زیرا در ایجاد نمایش بصری روند در بازه زمانی بسیار مؤثر هستند. به همین دلیل، اغلب برای نمایش نحوه عملکرد یک سهام در یک دوره زمانی خاص استفاده می شوند.

نمودار خطی در نظریه گراف چیست؟

نظریه گراف ( Graph Theory ) یک رشته ریاضی است. نظریه گراف نمودارها را مطالعه می کند و شامل ساختارهای ریاضی است که برای مدل سازی روابط زوجی بین اشیاء استفاده می شوند.

در تئوری گراف، نمودار خطی را گراف پوششی، مشتق، دوگره لبه، تلفیق، نمودار نماینده، گراف لبه، گراف تبادل، گراف الحاقی و گراف مشتق شده نیز می نامند.

تعریف رسمی یک گراف خطی: با توجه به گراف (G)، نمودار خطی آن (L(G)) نموداری است به طوری که هر راس (L(G)) یک لبه (G) را نشان می دهد و اگر لبه های مشابه یک نقطه پایانی مشترک در G داشته باشند، دو راس (L(G)) در مجاورت یکدیگر هستند. نمودار خطی نمودار تقاطع لبه های G است که هر لبه را با مجموعه دو نقطه انتهایی آن نشان می دهد.

چگونه یک نمودار خطی در اکسل ایجاد کنم؟

می توانید از نمودار خطی در اکسل برای نمایش روندها استفاده کنید. در اکسل، اگر برچسب های متنی، تاریخ، یا چند برچسب عددی در محور افقی (محور x) دارید، نمودارهای خطی مناسب هستند.

در ادامه مراحل ایجاد نمودار خطی در اکسل آمده است. (اگر از برچسب های عددی استفاده می کنید، قبل از ایجاد نمودار خطی، سلول A1 را خالی کنید):

  1. پس از وارد کردن مقادیر خود، محدوده را انتخاب کنید (هر محدوده ای که آن مقادیر را در بر می گیرد). به عنوان مثال، A1:D7.
  2. در تب Insert، در گروه نمودارها، روی نماد خط (“درج نمودار خط”) کلیک کنید.
  3. روی “خط با نشانگرها” کلیک کنید

چگونه می توانم یک نمودار خطی در گوگل شیت ایجاد کنم؟

در گوگل شیت (Google Sheets)، ایجاد یک نمودار خطی می تواند به شما در شناسایی روندهای داده ها، در یک بازه زمانی کمک کند. در ادامه مراحل قالب بندی داده ها در گوگل شیت آمده است تا بتوانید از طریق آن نمودار خطی ایجاد کنید:

نمودار شمعی یا کندل استیک

candle

در گذشته های دور ژاپنی‌ها برای معاملات برنج خود و برای آنکه بتوانند تحلیلی درست و دقیق از داد و ستد خود داشته باشند، نسخه‌ای از نمودار را به نام «برنجی» ابداع کردندکه بعدها وارد دنیا رمز ارزها و بازار های معاملاتی شد. تیم توکن باز در مقالات قبلی به توضیح مباحث جفت ارز، ترید ارز دیجیتال و تحلیل ها پرداخته است و قصد دارد در این مقاله به بررسی این نمودار بپردازد.

مفاهیم کلی :

نمودار شمعی(candlestick chart) چیست؟

نمودار شمعی یا کندل استیک، به نموداری گفته می شود که شکل و شمایل آن مانند شمع است. تریدرها از این نمودار برای درک رفتار price action بهره جویی می کنند.
در این نمودار هر شمع نشان دهنده باز شدن قیمت، بسته شدن، نقطه های پستی و بلندی قیمت در دوره ای معین به شخص تریدر خواهد بود.
رفتار قیمت یا پرایس اکشن به تریدرها در تمامی بازار ها کمک خواهد کرد که بتوانند، به فهم بهتر روند ها و چرخش های نمودار ها دست پیدا کنند.
به طور مثال: در ترید های بازار فارکس گاهاً دسته ای از شمع ها ممکن است تداعی کننده ی الگوی بخصوصی باشند. الگویی که بیانگر چرخش یا تغییر روند قیمت باشد.

البته باید بدانیم که گاهاً امکان دارد، شمع ها به صورت تکی و تنهایی الگوهایی را به وجود آورند که بتوان از آن ها برای دست یابی به نقاط ورود در معامله ها و تریدها (خرید و فروش یک دارایی یا جفت ارز در بازار فارکس) بهره جویی کرد.
باید بدانیم هر دوره ای که یک کندل استیک نشان می دهد، بسته به بازه ی زمانی (time frame) تایم فریم دارد. این بازه ها دارای تایم فریم های متفاوتی اعم از: دقیقه ای، ساعتی، 4ساعتی، روزانه، هفتگی و غیره هستند.

نمودار شمعی

نمودار شمعی یا کندل استیک

تفسیر شمع‌ ها در نمودار شمعی

باید بدانیم یک نمودار شمعی معمولی، از سه نقطه ی مشخص (باز شدن، بستن، و فتیله) تشکیل شده که در کنار یکدیگر، یک شمع را به وجود می آورد. در ابتدا توجه ما، به نقاط «باز» و «بسته» شدن است. این نقاط، نشانگر این هستند که نمودار شمعی ما، در معاملات با چه قیمتی باز شده و با چه قیمتی بسته شده است. در ذیل به تفسیر هر یک از قیمت ها پرداخته و آنها را شرح می دهیم.

open price

برای شروع و ترسیم یک شمع نیازمند باز شدن قیمت یا پرایس آن هستیم. باید بدانیم اگر پرایس یا قیمت میل به بالا رفتن کند، شمع یا کندل به رنگ سبز یا آبی نشان داده خواهد شد. (البته این امر به طور پیش فرض است و تم نمودار ها قابلیت تغییر دارند.) اما اگر قیمت میل به نزول و افت کند، رنگ کندل ها به رنگ قرمز نشان داده خواهد شد.

high price

اگر در کندل ها به نوک های فتیله ها دقت کرده باشین، نوک بالایی نشانگر، بالاترین قیمت در طول دوره و بازه ی زمانی کندل است. حال اگر شمع فتیله ی بالا را دارا نباشد، دلیل آن است که در در طول دوره ی مد نظر، قیمت باز شدن یا بسته شدن معاملات، برابر با high price بوده است.

low price

اگر به نوک فتیله ی پایینی کندل دقت کنید، پایین ترین قیمت در بازه زمانی کندل را می توانید رویت کنید که به آن قیمت پست می گویند. اما اگر همچین فتیله ای رویت نشود low price همان قیمت بسته شدن خواهد بود.

close price

قیمت بسته شدن یک کندل آخرین طول دوره و یا بازه زمانی مشخص شده ی کندل است. اگر close price پایین تر از قیمت باز شدن کندل باشد، کندل به رنگ قرمز در خواهد آمد و در عکس این موضوع هم، اگر قیمت بسته شدن کندل بالاتر از قیمت باز شدن باشد، در این صورت کندل به رنگ سبز یا آبی در خواهد آمد.

Wick

از دیگر اجزای مهم هر کندل، فتیله می باشد. که البته به آن shadow یا سایه هم گفته می شود. این بخش از این نظر دارای اهمیت است که نشانگر بالاترین یا پایین ترین سطح قیمت در طول دوره و بازه زمانی چه بوده است. تشخیص فتیله یا سایه ها بسیار آسان است و آنها را می توان با خط های نازک بالا یا پایین کندل شناخت و تشخیص داد.

علت مفید بودن نمودارهای شمعی آن است که به جای نشان دادن نقاط بیشترین و کمترین قیمت، روی روند بازار و مومنتوم می توان تمرکز کرد.

range

باید بدانیم که به اختلاف مابین بالاترین و پایین ترین قیمتی که کندل از خود به نمایش می گذارد، بازه گفته می شود.

بازه را می توان با کم کردن قیمتی که نوک فتیله بالا نمایش می دهد، از قیمتی که نوک فتیله پایین نشان می دهد به دست آورد.

پایینترین نقطه – بالاترین نقطه = بازه زمانی

Direction

جهت قیمت را در هر کندل می توان بر حسب رنگ آن متوجه شد. اگر قیمت بالاتر از زمان باز شدن باشد، پس قیمت افزایش پیدا کرده و کندل سبز خواهد بود عکس این موضوع نیز برقرار است.

اگر قیمت، پایین تر از زمان باز شدن باشد یعنی قیمت دچار افت و نزول شده و کندل به رنگ قرمز ترسیم می شود.( تم رنگ کندل ها قابل تغییر است و این رنگ ها به صورت پیش فرض در نظر گرفته شده است.)

کندل استیک

نمودار شمعی یا کندل استیک

مقایسه نمودار ستونی با شمعی

باید دانست که نمودار کندل استیک یا شمعی، یک امتیاز خاص نسبت به نمودار ستونی دارد. نمودارهای ستونی، اطلاعات بصری و دیداری کمتری نسبت نمودار شمعی ارائه می کنند و عاری از الگوهای شمعی یا قیمتی می باشند. ضمن آن که تشخیص جهت قیمت توسط نمودارهای ستونی بسیار مشکل و دشوار است.

روش نمودار کندل استیک

برای تجزیه و تحلیل نمودارهاٌ، باید بدانیم روش های گوناگونی وجود دارد که در این بخش به طور مختصر به آن ها اشاره می کند.


روش میله ای :

این روش، متشکل از چهار قسمت بالاترین قیمت (high price)، قیمت باز شدن (open price) ،پایین ترین قیمت (Low price) و قیمت بسته شدن یا (close price) است. در این روش، نوع نمایش اطلاعات معاملات اعم از روزانه، هفتگی، ساعتی و … به صورت میله ای نمایش داده می شود.
هر میله، نمایانگر دانسته های خرید و فروش بازه زمانی معاملات است. این گونه که خط سمت‌ راست میله، بیانگر قیمت باز شدن (open price) و خط سمت چپ نشانگر (close price) است. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین قیمت آن در پایین میله قرار خواهد گرفت.

روش نمایش خطی:

این روش تنها به قیمت های بسته شدن یا پایانی در هر بازه ی زمانی معاملاتی کار دارد. بگونه ای که دیگر اطلاعات بازده های معاملاتی در این سیستم کاربردی نخواهد داشت. باید اذعان داشت که کاربرد مهم این سیستم مشخص کردن شکست سطح های مقاومتی و حمایتی است.

روش نمایش کندل استیک:

این روش اولین بار توسط کشاورزان ژاپنی ابداع و مورد استفاده قرار گرفت. به دلیل اینکه مانند شمع بود، candle نام گرفت.
این روش به طور دقیق از همان دانسته های روش میله ای بهره جویی می کند البته با یک تفاوت. در سیستم شمعی برعکس سیستم میله ای ویژگی دیگری افزوده شده که به آن body گفته می شود. بادی (body) به حد فاصل میان قیمت شروع و پایان گفته می شود که به صورت یک مستطیل در طول دوره قابل مشاهده است.

انواع کندل استیک یا نمودار شمعی

باید بدانیم کندل های بسیار زیادی وجود دارند که در 3 دسته ی مختلف صعودی، نزولی، خنثی قرار می گیرند. در ذیل هر کدام را شرح و کندل های این زیر مجموعه ها را نام می بریم.

1- الگوهای کندل صعودی

کندل های صعودی به صورت انفرادی بر روی نمودار نشانگر فشار خرید محسوب می شوند که قیمت‌ها را افزایش می دهند. یک کندل صعودی نشانگر آن است که خریداران قادرند قیمت‌ ها را تا زمان بسته شدن کندل بالا نگه دارند. تمایز این کندل های صعودی در price action است که مابین باز و بسته شدن کندل رخ می دهد.

کندل های صعودی

نمودار شمعی انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال یا کندل استیک

کندل های صعودی عبارتند از:

  • خطوط تفکیک شده (Separating Lines)
  • شکاف تاسوکی (Upside Tasuki Gap)
  • سه گانه (Rising Three Method)
  • 3 گانه داخلی (Three Inside Up)
  • سه گانه خارجی (Three Outside Up)
  • صعودی (Hikkake)
  • 3خط حمله (Bullish Three-line Strike)
  • الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
  • بچه رها شده (Bullish Abandoned Baby)
  • ستاره صبحگاهی (Morning Star)
  • قیچی پایینی (Tweezer bottom)
  • نفوذگر خطی (Piercing Line)
  • هارامی (Bullish Harami)
  • پوشاننده (Bullish Engulfing)
  • کیکر (Bullish Kicker)
  • اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
  • دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
  • چکش معکوس(Role Reverse hammer)
  • هامر یا چکش (Hammer)

2- الگوهای کندل نزولی

الگوهای کندل نزولی نشانگر فشار فروش تلقی می شوند. این الگوها ممکن است بازگشت قیمت طی روند افزایش (صعودی) یا ادامه یک روند کاهش (نزولی) را نمایش می دهد. الگوهای کندل نزولی تشکیل شده از چند کندل هستند.

کندل های نزولی

نمودار شمعی یا کندل استیک

کندل های نزولی عبارتند از:

  • مرد به دار آویخته (Hanging Man)
  • ستاره دنباله‌دار (Shooting Star)
  • دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
  • اسپینینگ تاپ نزولی (Bearish Spinning Top)
  • کیکر نزولی (Bearish Kiker)
  • پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
  • هارامی نزولی (Bearish Harami)
  • ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
  • قیچی بالایی (Tweezer Top)
  • بچه رها شده نزولی (Bearish Abandoned Baby)
  • سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
  • ستاره شب دوجی (Evening Doji Star)
  • 3خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
  • سه خط حمله نزولی (Bearish Three-Line Strike)
  • الگوی سه گانه نزولی (Falling three methods)
  • دو شکاف سیاه (Two Black Gapping)
  • خطوط تفکیک شده نزولی (Bearish Separating Lines)
  • الگوی On Neck Line
  • الگوی خط گردن In Neck Line

3- الگوهای کندل خنثی

کندل های دوجی یک سیگنال خنثی محسوب می شوند و زمانی به وجود می آید که قیمت باز و بسته شدن یک کندل نزدیک و هم سطح با یکدیگر بوده و یک بدنه کوچک داشته باشد. در زبان ژاپنی، دوجی به معنای اشتباه می باشد، بدین معنی که خریدارها و فروشنده ها در ارتباط با قیمت اشتباه کرده‌اند.

کندل های خنثی

نمودار شمعی یا کندل استیک

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آن‌ها

در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روش‌های مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدل‌های اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آن‌ها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر می‌شود.

کلمات کلیدی:

سرمایه‌گذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.

Keywords:

Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.

اندیکاتور تکنیکال چیست؟

اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید می‌شوند. این اندیکاتورها توسط معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی می‌کنند استفاده می‌شوند.

با بررسی داده‌های پیشین، تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیش‌بینی حرکات قیمت در آینده می‌کنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
  • اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
  • اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
  • مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
  • و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)

نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال

تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری و شناسایی فرصت‌های معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیت‌های معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم می‌باشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای داده‌های مالی یا اقتصادی می‌پردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنال‌های معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز می‌کند.

اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکال‌ها” نیز شناخته می‌شوند، بر داده‌های تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معامله‌گران فعال استفاده می‌شود، زیرا طراحی شده‌اند تا به بررسی حرکات کوتاه‌مدت قیمت بپردازند، ولی سرمایه‌گذاران بلندمدت نیز می‌توانند از آن‌ها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.

انواع اندیکاتورها

به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:

۱- پوشش‌ها (Overlays)

اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمت‌ها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم می‌شوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگین‌های متحرک و باندهای بولینگر هستند.

۲- نوسانگرها (Oscillators)

اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان می‌کنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم می‌شود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI می‌باشد.

معامله‌گران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده می‌کنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معامله‌گران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جواب‌دهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آن‌ها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرم‌های قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایده‌های معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین می‌توانند در سیستم‌های معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.

نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال می‌باشند و استفاده تنها از آن‌ها به هیچ عنوان توصیه نمی‌شود.

استراتژی‌های معاملاتی بدوی

اکثر معامله‌گران تازه‌کار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید می‌کنند. آن‌ها شروع به اضافه کردن دسته‌ای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آن‌ها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود می‌کنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال می‌شود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه می‌کند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها می‌باشد. هدف اصلی اندیکاتورها که ساده‌سازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفاده‌ای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمان‌بندی ارائه می‌دهد.

در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دسته‌بندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقه‌بندی می‌شوند. هر طبقه‌بندی می‌تواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دسته‌بندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیش‌بینی مسیر قیمت می‌کند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارش‌های تاریخی از شروط پیش‌زمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه می‌دهند.

تقسیم بندی پنچ‌گانه اندیکاتورها

  1. اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی می‌کند.
  2. اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازه‌گیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش می‌پردازد.
  3. اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازه‌گیری نوسانات در فشار خرید و فروش می‌پردازد.
  4. اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی می‌کند.
  5. اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمع‌آوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرس‌ها می‌پردازد.

سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازه‌کار چگونه می‌تواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماه‌ها سیگنال‌گیری بی‌فایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوب‌ترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد می‌باشد. با استفاده از این روش، می‌توان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.

حال با توجه به تقسیم‌بندی پنج‌گانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقه‌بندی برای معامله‌گران تازه‌کار می‌پردازیم:

۱- اندیکاتورهای روندی

میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):

با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار می‌گیرند شروع می‌کنیم. میانگین‌های متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژن‌های پاسخگوتری نسبت به ورژن‌های قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازه‌گیری قیمت میانگین میان‌مدت یک دارایی استفاده می‌شود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازه‌گیری می‌کند.

عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرت‌گیری بازار خرسی می‌باشد.

انواع اندیکاتور - وقوع عبور مرگ در نماد UNIUSDT

۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط

باندهای بولینگر (Bollinger Bands):

نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی می‌شوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازه‌گیری میزان فاصله‌ قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه می‌باشد، قبل از فعال‌سازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین می‌باشد.

باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض می‌شوند، که به معامله‌گران نظاره‌گر نشان می‌دهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمی‌شود.

انواع اندیکاتور - حمایت و مقاومت باندهای بولینگر در نماد UNIUSDT

۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی

Stochastic:

حرکات بازار از سیکل‌های خرید و فروش ایجاد می‌شود که می‌توان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آن‌ها را شناسایی نمود. این سیکل‌ها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود می‌رسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف می‌کنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمت‌های بالاتر یا پایین‌تر برای دارایی مدنظر فرد را نمی‌دهد. بلکه چرخش‌های خرسی یا گاوی صرفاً به برهه‌های زمانی اشاره می‌کنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار می‌باشد.

برای سیگنال‌گیری دو شرط نیاز است:
  1. عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
  2. حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.

این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت می‌تواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معامله‌گران تازه‌کار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه می‌شود. برای مثال، بعضی از معامله‌گران باتجربه به ورودی‌های سریعتر 5, 3, 3 روی می‌آورند.

انواع اندیکاتور - سیکل‌های نوسانی Stochastics در نماد UNIUSDT

۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)

MACD:

اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معامله‌گران تازه‌کار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را می‌دهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازه‌گیری می‌کند. سیگنال‌های خرید و فروش زمانی صادر می‌شوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گسترده‌ای از داده‌های قابل استفاده از بازار را تولید می‌کنند.

برای استفاده از این اسیلاتور توصیه می‌شود به منظور جلوگیری از تولید سیگنال‌های اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.

انواع اندیکاتور - سیگنال‌دهی MACD در نماد UNIUSDT

۵- اندیکاتورهای حجم

حجم در تعادل (On-Balance-Volume):

با نگه داشتن میله‌های حجم در زیر نمودار قیمت، می‌توان وضعیت کنونی علاقه‌مندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمت‌ها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) می‌باشد. همچنین می‌توان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به انواع مدل نمایش نمودار های تکنیکال بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.

حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع می‌باشد، می‌توان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیت‌های خرید و فروش را اضافه می‌کند و از این طریق مشخص می‌کند که گاوها یا خرس‌ها در حال پیروزی در نبرد برای قیمت‌های بالاتر یا پایین‌تر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قله‌ها و دره‌ها، می‌توان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل می‌کند.

لنواع اندیکاتور - واگرایی منفی OBV در نماد UNIUSDT

نتیجه‌گیری:

انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست می‌تواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معامله‌گر تازه‌کار تلاش‌های خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام می‌باشد که این ۵ طبقه عبارت‌اند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس می‌توان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودی‌ها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.