ریسک های مهم وتأثیر گذار مالی بر شرکت های بیمه ای بورسی
صنعت بیمه به عنوان یکی از ارکان مهم اقتصاد کشور در یک محیط دارای نوسانات مقطعی و گاهی هم طولانی مواجه بوده که متغیرهای مختلفی مثل نرخ تورم، نوسانات نرخ ارز و نوسانات دیگر برآن تأثیرگذار است.
به گزارش چابک آنلاین ، این شرایط رکود و تورم باعث ایجاد چالش در اقتصاد و صنعت بیمه شده و با توجه به حق بیمه تولیدی 115 هزار میلیارد تومانی سال گذشته صنعت بیمه، چنانچه سهم تورم از حق بیمه تولیدی صنعت بیمه حذف شود تازه مشخص خواهد شد که میزان رشد واقعی صنعت بیمه چقدر بوده و حتی ممکن است که روند رشد واقعی بیمه منفی هم باشد.
واقعیت این است که در شرایط پرریسک اقتصادی، سرمایهگذاران نگاه بلندمدت نداشته و بیشتر نگاه کوتاه مدت دارند تا بتوانند در کوتاه مدت بازدهی خوبی کسب کرده و هزینه های خود را جبران کنند. براساس آمار، در حال حاضر بیش از 110 صندوق با درآمد ثابت وجود دارد که ارزش دارایی آنها 500 هزارمیلیارد تومان است.
ساده تراینکه یک صندوق با درآمد ثابت با 60 هزارمیلیارد تومان دارایی به دلیل نوع بازدهی، توانسته این مقدار دارایی را جذب کند، بنابراین در شرایط تورمی بازدهی نقش پررنگی را برای سرمایهگذاران بازی میکند. در یک بررسی مشخص میشود که سهم بیمههای عمر و سرمایهگذاری از کل 115 هزار میلیارد تومان حق بیمه تولیدی صنعت بیمه حدود 16 درصد، یعنی 18 هزارمیلیارد تومان بوده که انتظار میرود این رقم به مراتب بیشتر باشد.
بنابراین باید پذیرفت که میزان بازدهیها در بازارهای دیگر پراهمیت بوده و نمیتوان نقش بازارهای دیگر را در شرایط فعلی نادیده گرفت.
در شرایط فعلی، صنعت بیمه با چندین ریسک مهم مالی دست و پنجه نرم میکند که یکی از این ریسکها بازدهی پایین بیمههای عمر و سرمایهگذاری در مقایسه با سایر بازارها است. درحال حاضر، صندوقهای با درآمد ثابت حدود 21 درصد سود سالانه به سرمایهگذاران خود پرداخت میکنند که نشان میدهد بخش زیادی از نقدینگی بازار که میتوانست به بخش بیمههای عمر و سرمایهگذاری سرازیر شوند در این صندوقها جذب شدهاند، به نحوی که ارزش دارایی صندوقهای با درآمد ثابت حدود 500 هزارمیلیارد تومان بوده که در واقع این صندوقها، صندوقهای کمریسکی بوده که بهشدت هم با اقبال جامعه مواجه شدهاند.
واقعیت این است که سرمایهگذاران در مقایسه صندوقهای با درآمد ثابت با بیمههای عمر و سرمایهگذاری به این نتیجه و اعتماد نمی رسند که شرکتهای بیمه ای بعد از 30 سال سرمایهگذاری بتوانند اصل سرمایه را به همراه سود مشارکت پرداخت کنند. در واقع این چشمانداز برای سرمایهگذاران در بیمههای عمر و سرمایهگذاری تاریک بوده و نااطمینانی در این زمینه بالا است.
در عین حال، میزان نقدشوندگی در بیمهنامه عمر و سرمایهگذاری در مقایسه با صندوقهای با درآمد ثابت پایین بوده اما سود سرمایهگذاری درصندوقهای با درآمد ثابت در پایان هرماه به سرمایهگذاران پرداخت شده و همین سود به صورت مجدد قابلیت سرمایهگذاری دارد.
با این حساب میتوان نتیجه گرفت که دلیل اصلی عدم رشد بیمههای عمر و سرمایهگذاری ناشی از بازدهی آن در مقایسه با سایر ابزارهای مالی در بازارهای مشابه بوده و سرمایهگذاران این اطمینان را ندارند که داراییهای آنها در بیمههای عمر و سرمایهپذیری با نکات کاربردی اوراق اختیار فروش تبعی اصل سرمایه و سود ناشی از سرمایهگذاری به موقع به سمت آنها باز میگردد یا خیر؟
نکته دیگر، ابهام در محاسبه بازدهی ذخایر سرمایهگذاری شده بیمه عمر و سرمایهگذاری طبق آییننامه 97 بوده، زیرا ذخایر مورد نظردر انواع داراییها سرمایهگذاری میشود، اما راه حل مناسبی برای شناسایی سود ناشی از داراییهای اختصاصی این ذخایر وجود ندارد که همچنان به عنوان یک چالش مطرح بوده و راه حل اصلی آن کماکان در خلق ابزارهای دیجیتال و مبتنی بر هوش مصنوعی است تا بتوان میزان بازدهی واقعی این ذخایر ریاضی برای سرمایهگذار و شرکت بیمه مشخص شود.
ریسک دیگر، مشکل نقدینگی در بازار بیمهای است
در حال حاضر اکثر شرکتهای بیمهای دارای سطح توانگری یک بوده اما در واقعیت، شرکتهای بیمهای نمیتوانند این سطح را دارا باشند، چون شرکتهای بیمهای در پرداخت تعهدات در کمترین زمان ممکن و کاهش ریسک فرایند دچار چالش بوده و این مسأله ریشه در ریسک اعتباری دارد.
به عبارتی، مطالبات شرکتهای بیمهای از بیمهگذاران بالا بوده واخذ این مطالبات توأم با تأخیر، ریسک نقدینگی صنعت بیمه را بالا برده و شرکتهای بیمهای نمیتوانند در کارکرد خود برتری عملیاتی پیدا کنند و تعهدات شرکتها در قبال مشتریان توأم با تأخیر است و در نهایت ریسک شهرت را برای صنعت بیمه به دنبال دارد.
یسک شهرت، اعتماد به صنعت بیمه را کاهش داده و به همین دلیل باعث شده که اعتماد جامعه نسبت به شرکتهای بیمهای به صورت کامل احیا نشود.
ریسک مالی دیگر در صنعت بیمه در شرایط فعلی، ریسک فرایند است
در شرایط فعلی، ریسک فرایند، گریبانگیر صنعت بیمه بوده و بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر و حتی خود شرکتهای بیمهای میتوانند این ریسک را در بخش پرداخت خسارت به عنوان شاخصی در نظر گرفته و آن را از سر راه بردارند که حذف آن منوط به تغییر شرایط و چابکسازی دستورالعملها در سطح شرکتها است. زمانی میتوان گفت که ریسک فرایند در پرداخت خسارت در صنعت بیمه به حداقل رسیده که شرکتهای بیمهای در رشتههای بیمهای بتوانند 70 درصد خسارتها را در کمترین زمان ممکن بپردازند. در این صورت میتوان انتظار داشت که اعتماد به صنعت بیمه هم بازمیگردد. ناگفته نماند که در کنار ضرورت تغییر در آییننامهها، نبود نقدینگی کافی هم در شرکتها بر ریسک فرایند دامن زده و همچنان نبود نقدینگی مورد نیاز، ریسک نقدینگی را در شرکتها افزایش داده است.
با توجه به ریسک نقدینگی موجود در شرکتها بخصوص در فروش اعتباری، باید حساسیت شرکتها افزایش یافته تا میزان مطالبات آنها هم به حداقل برسد تا جریان نقدی در شرکتها شکل گرفته و خسارتها هم بهموقع پرداخت شوند.
نقش اوراق اختیار فروش تبعی در کنترل نوسان
بر اساس این روش، سهامدار عمده با توجه به شناختی که نسبت به سهم و پتانسیلهای آن دارد، اوراقی را منتشر میکند و کسی که این اوراق را خریداری می کند در تاریخ اعمال در صورتی که قیمت سهم پایین تر از نرخ توافقی باشد زیان او جبران می شود.
اوراق اختیار فروش تبعی که در ایران به عنوان بیمه کردن سهام از آن یاد می شود، در حقیقت، ابزاری است که به وسیله آن نوسانات و زیان سهام بیمه میشود.
به گزارش پایگاه خبری بازار سرمایه(سنا)، بر اساس این روش، سهامدار عمده با توجه به شناختی که نسبت به سهم و پتانسیلهای آن دارد، اوراقی را منتشر میکند و کسی که این اوراق را خریداری می کند در تاریخ اعمال در صورتی که قیمت سهم پایین تر از نرخ توافقی باشد زیان او جبران می شود.
نکته با اهمیت این مسئله است که سهامدار عمده تنها شخصیتی است که می تواند از این ابزار استفاده کند، یعنی سهامدار عمده اوراق را می فروشد و کسی که این اوراق را خریداری میکند، در صورت پایینتر آمدن قیمت سهم، زیان وی جبران میشود.
کاهش ریسک سیستماتیک
بنابراین، این اوراق را میتوان روشی برای به حداقل رساندن ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) دانست. ریسک سیستماتیک به عنوان واریانس بازده های مورد انتظار سرمایه گذاری تعریف شده است که به آن ریسک بازار نیز میگویند.
یکی از مهمترین دغدغه ها و دل مشغولی های سهامداران در بورس، کسب حداقل بازده مورد انتظار (معادل نرخ سود بدون ریسک اوراق مشارکت) است. با استفاده از این ابزار، اطمینان لازم برای کسب بازده مورد انتظار برای سهامداران محقق میشود.
سهامدار می تواند با در اختیار داشتن اوراق اختیار فروش تبعی، ریسک سیستماتیک را به حداقل برساند. به این ترتیب در صورتی که قیمت سهم شرکت در تاریخ مورد توافق تاریخ اعمال، exercise date کمتر از قیمت مورد توافق قیمت اعمال Exercise Price باشد دارنده اوراق اختیار فروش می تواند با دریافت ما به التفاوت قیمت اعمال و قیمت پایانی سهم در بازار عادی منتفع شود.
حق فروش
از نکات حائز اهمیت این اوراق این است که خریداران این اوراق حق فروش آن را تا تاریخ سر رسید نخواهند داشت بنابراین از این لحاظ، این اوراق شبیه اوراق اختیار فروش اروپایی هستند و این اوراق تنها به اشخاصی تعلق میگیرد که سهام شرکتی که اوراق اختیار فروش آن منتشر میشود را داشته باشند. مثلا: شخصی که سهام شرکت پتروشیمی کرمانشاه را دارد، میتواند اوراق اختیار فروش آنرا خریداری کند.
میزان سهام تملک شده
همچنین خریداران تنها به میزان سهام تملک شده در بورس می توانند اقدام به خرید اوراق اختیار فروش تبعی کنند و خرید بیش از آن تعداد امکان پذیر نبوده و ابطال خواهد شد. بنابراین عرضه کننده اوراق تعهدی نسبت به مازاد خریداری شده نخواهد داشت. افزون بر این، این ابزار مالی جدید سبب میشود تا با توجه به حذف ریسک در بازار سرمایه، سرمایه گذاران به جای سرمایه گذاری در بازار پول به دنبال کسب سود بیشتر در بازار سرمایه باشند.
زیرا علاوه بر اینکه سهامداران عمده در هنگام تعیین نرخ سهام در تاریخ اعمال می تواند درصد بیشتری را نسبت به نرخ اوراق مشارکت اعلام کنند (مثلا به جای ۲۰ درصد نرخ اوراق مشارکت، ۲۵ یا ۳۰ درصد در نظر بگیرند) می تواند با توجه به تعیین فواصل زمانی واگذاری اوراق اختیار فروش از سوی سهامدار عمده، نسبت به اوراق مشارکت که حداقل یکساله است سود و منفعت بیشتری را نصیب سهامدار کند.
بنگرید:
با عضویت در پورتال جامع تخصصی مالی و حسابداری تیم متفکران نوین مالی، یاد بگیرید و یاد بدهید(کلیک کنید)
هدف ما در دسترس قرار دادن اخبار کاربردی می باشد؛ سایر خبرهای مرتبط با این حوزه را در اختیار شما می گذاریم
نوسانات مقطعی
در کل می توان انتظار داشت که سهامداران با توجه به حداقل سود مورد انتظاری که در آینده نصیبشان خواهد شد، از نوسانات مقطعی بازار سرمایه، هراسی نداشته و با کاهش قیمت سهامشان از بازار خارج نمی شوند. اما آنچه در این جا حائز اهمیت است این است که در تاریخ اعمال (Exercise Date) چه اتفاقاتی میتواند رخ دهد:
الف) فرض کنیم ارزش روز سهام (Market Price) در تاریخ اعمال بیشتر از قیمت اعمال (Exercise Price) باشد. در این حالت طبیعی است که سهامداران از «حق» خود استفاده نکرده و میتوانند سهامشان را در بازار به فروش برسانند.
ب) قیمت بازار سهام در تاریخ اعمال بیشتر از قیمت اعمال باشد. اما این تفاوت بسیار کم بوده یا معادل ارزش روز آن سهم باشد.
در این چنین حالتی به احتمال بسیار زیاد سهم با عرضه سنگین سهام چه توسط آنهایی که برگه اختیار فروش را در اختیار دارند و چه سایر سهامداران مواجه خواهد شد، زیرا همگان بر اتمام تاریخ اختیار فروش آگاهی دارند. این وضعیت زمانی بدتر خواهد شد که سهامدار عمده بخواهد از طریق واگذاری سهم، زیان سهامدار را جبران کند (اوراق را باز خرید کند)
ج) حالت سوم مربوط به زمانی است که بنا به هر دلیلی ارزش روز سهام از ارزش اعمال سهم کمتر باشد.
صفهای فروش طولانی
در این چنین شرایطی به خوبی معلوم است که صف های فروش طولانی بر روی آن سهم ایجاد خواهد شد، و طبیعی است که سهامدار عمده نیز بخواهد از طریق واگذاری سهام و نه پرداخت نقدی مابه التفاوت یا پرداخت ارزش سهم (به نرخ اعمال) در سررسید اوراق اختیار فروش با خریداران این اوراق تسویه حساب کند.
ناگفته، پیداست که بر حجم صف های فروش افزوده خواهد شد و سهامداری که تا چند روز پیش خودش را برنده تصور میکرد، با در اختیار گرفتن تعداد سهام بیشتر و با تداوم روزهایی که سهام شرکت مورد مثال مورد عرضه سنگین قرار می گیرد و همانند فردی که گلوله ای برفی در دست دارد و شاهد آب شدن این گلوله برفی است، شاهد از دست دادن سود انتظاریش خواهد بود.
انتخاب هوشمندانه
بنابراین باید، سهامداران در زمینه خرید این اوراق بسیار هوشمندانه عمل کرده و عملکرد مالی شرکتی که اوراق اختیار فروش آن را خریداری میکنند را بررسی کنند، شاید شرایط به گونه ای باشد که سهامدار و خریدار این اوراق ترجیح دهند حداقل زیان (معادل ارزش اوراق اختیار فروش) را پذیرفته و سهام شرکت رافروخته و از آن شرکت خارج شوند. بنابراین صرف عرضه اوراق اختیار فروش نمیتواند تضمینی برکسب سود مورد انتظار باشد.
قرارداد سلف چیست و چه کاربردی دارد ؟ آشنایی با ۵ نکته مهم از قرارداد سلف
قرارداد سلف چیست؟ وقتی نام قرارداد سلف و انواع مختلف آن به میان می آید فکر می کنیم که با یک مفهوم اقتصادی بزرگ و پیچیده رو به رو هستیم. اما واقعیت این است که قرارداد سلف ساده تر از این حرف هاست. بهترین مثال برای این که بدانیم قرارداد سلف چیست، داستان پیش فروش خانه هاست. در واقع وقتی یک پیمانکار برای تامین بودجه مالی خود اقدام به پیش فروش واحدهای مسکونی می کند و بر اساس قراردادی متعهد می شود که این واحدها را در زمان معین به طرف قرارداد تحویل دهد، یک نوع قرارداد سلف اجرا شده است. (البته این یک مثال بود، به پیش فروش خانه قرارداد سلف گفته نمی شود)
این مثالی بود که تصوری از قرارداد سلف داشته باشید و بدانید تا حدود که قرارداد سلف چیست و چه کارایی دارد. قرارداد سلف یک نوع قرارداد ما بین دو گروه است. این دو گروه تولید کننده و مصرف کننده یا خریدار است. یک قرارداد عادی میان این دو گروه به این شکل است که تولید کننده محصول را به خریدار تحویل می دهد و هزینه آن را دریافت می کند. اما در قرارداد سلف داستان کمی فرق می کند.
معاملات سلف چیست یا معاملات سلف یعنی چه؟
قرارداد سلف چیست؟ این قرارداد به نوعی تنظیم می شود که خریدار هزینه محصول را به تولید کننده پرداخت می کند. تولید کننده نیز متعهد می شود در زمان معینی این محصولات را به مشتری تحویل دهد. بنابراین قرارداد سلف به نوعی طراحی شده است که مشتری در نقش سرمایه گذار ظاهر شود و با دادن سرمایه مورد نیاز تولید کننده باعث شود که این سرمایه به صورت مستقیم صرف تولید محصولات شود. سپس خود سرمایه گذار که همان مشتری است در زمان مشخص این محصولات را دریافت می کند.
فایده قرارداد سلف چیست؟
اما سوال مهم این است که اصلا فایده قرارداد سلف چیست؟ و چرا از آن استفاده می کنیم؟ برای پاسخ به این سوال بهتر است آن را از زاویه دید فروشنده و خریدار به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دهیم.
همانطور که مشخص است فروشنده با استفاده از قرارداد سلف توانسته سرمایه مورد نیاز خودش را جذب کند و بر اساس این سرمایه اقدام به تولید محصولات خودش کند. از طرف دیگر نکته مهمی که برای تولید کننده بسیار اهمیت دارد این موضوع است که تولید کننده با قرارداد سلف از داشتن مشتری مطمئن است و به نوعی تضمین فروش دارد. قرارداد سلف را می توان یکی از بهترین نوع قراردادها در دنیای اقتصاد دانست که می توان گفت کمک بزرگی به تولید کرده است.
اما اگر بخواهیم بدانیم از دید مشتری فایده قرارداد سلف چیست، باید به جنبه سرمایه گذاری آن نگاه کنیم. در کلام ساده تر مشتری با خریدار با استفاده از قرارداد سلف اقدام به سرمایه گذاری مستقیم می کند. این سرمایه گذاری از دو جنبه مورد توجه قرار دارد:
۱- فروشنده برای جلب رضایت و جذب سرمایه مجبور است که محصولات خودش را پایین تر از قیمت بازار به خریدار در قرارداد سلف عرضه کند.
۲- خریدار با توجه به نوسانات قیمتی محصولات می تواند از نظر خرید ارزان محصولات از قرارداد سلف استفاده کند. البته قرارداد سلف موازی استاندارد تا حدودی این نوسانات را بی اثر می کند اما به هر حال همچنان می تواند برای خریدار سود آور باشد.
اما فارغ از جنبه سرمایه گذاری به نظر می رسد خریدار نیز با اطمینان خاطر نسبت به تامین محصولات خواسته شده می تواند سراغ اهداف اقتصادی خود برود. در واقع هدف اصلی قرارداد سلف این است که تولید راحت تر صورت بگیرد و خریدار بتواند به محصولات خودش در زمان مقرر برسد.
قرارداد سلف موازی چیست؟
بخش مهمی از سوال قرارداد سلف چیست؟ مربوط به قرارداد سلف موازی است. در واقع مهمترین چالش و نکته ای که در مورد قرارداد سلف وجود داشت این بود که امکان واگذاری به غیر و فروش آن برای خریدار امکان پذیر نبود. یعنی این که یک خریدار نمی توانست مانند سرمایه گذار سهام این قرارداد را به دیگری واگذار کند.
بنابراین عملا نقدشوندگی قرارداد سلف زیر سوال رفت و عملا این قرارداد را تا حدودی محدود کرد. از طرف دیگر قرارداد سلف لزوما در بورس معامله نمی شود و به صورت آزاد نیز اجازه معامله آن وجود دارد اما همین موضوع نیز کمی تضمین های این قرارداد را زیر سوال می برد.
این ها دلایلی بود که باعث شد عملا قرارداد سلف موازی ایجاد شود. این قرارداد سلف به نوعی طراحی شد که عملا بعد از عرضه اولیه ( فروش محصول توسط تولید کننده ) تا زمان سر رسید امکان مبادله و معامله دارد. یعنی این قرارداد می تواند در بازار بورس کالای ایران بر اساس تقاضا و عرضه به فروش برود.(در ادامه مقاله مزایای خریدوفروش در بورس کالا را مطالعه نمایید)
نکته مهم این است که این خرید و فروش و قیمتی که سرمایه گذار در بازار ثانویه این قرارداد را می خرد تاثیری در متن و قیمت توافقی در قرارداد ندارد و تولید کننده موظف است که همان تعهدات را اجرا کند. قرارداد سلف موازی باعث شد که عملا نقد شوندگی بازار تا حد خوبی تامین شود و این قرارداد تبدیل به یکی از فرصت های سرمایه گذاری در بازار شد.
از نظر دولت قرارداد سلف چیست؟
شاید خبر خوش اقتصادی دولت یادتان باشد که در مرداد ۹۹ آن را اعلام کرد! دولت در مرداد سال ۹۹ اعلام کرد که می خواهد نفت را بر اساس قرارداد سلف به مردم بفروشد و در موعد مقرر به نمایندگی از مردم این نفت را در بازارهای جهانی بفروشد و هزینه آن را به حساب مردم واریز کند.
در کلام ساده تر قرارداد سلف یکی از مهمترین اهرم های مالی است که دولت های برای تامین کسری بودجه خود از آن استفاده می کنند. بر اساس این موضوع دولت بر اساس کالا یا خدمات شاخصی که دارد و می داند نمی تواند آن را به صورت مستقیم به فروش برساند به صورت قرارداد سلف آن را به مردم خودش می فروشد.
مثلا در مورد ایران اگر بخواهیم بگوییم این فرم از قرارداد سلف چیست، می توانیم نفت را مثال بزنیم. ایران از نظر فروش نفت در تحریم شدید قرار دارد. از طرف دیگر نفت در سال گذشته درست در زمانی که دولت اعلام فروش قرارداد سلف نفت کرد به پایین ترین حد خود در تاریخ رسید یعنی بشکه ای یک دلار! از این رو دولت به جای این که بخواهد نفت را بدین شکل به فروش برساند و عملا ضرر هنگفتی را تحمل کند، تصمیم گرفت آن را تحت عنوان قرارداد سلف به مردم بفروشد.
نکته ای که وجود دارد مردم در این جای داستان مصرف کننده نفت نیستند. بنابراین دولت خود در زمان سر رسید به نمایندگی از مردم این نفت را که اکنون بر اساس قرارداد سلف به نام مردم است در بازارهای جهانی به فروش می رساند و هزینه آن را به حساب صاحبان قرارداد سلف واریز می کند. این کاری است که بسیاری از کشورها انجام می دهند و یک اتفاق معمول است.(اگر میخواهید بدانید قیمت زعفران در بورس کالا چگونه است این مقاله را بخوانید)
قرارداد سلف چیست؟ از نوع موازی استاندارد
اما نوع دیگری از قرارداد سلف وجود دارد که در بالا کمی از آن صحبت کردیم. قرارداد سلف موازی استاندارد در واقع تکمیل یافته ترین نوع قرارداد سلف است که در بازار بورس کالای ایران خرید و فروش می شود. البته این قرارداد به صورت مستقیم و آزاد نیز قابل اجرا است.
موازی و استاندارد بودن قرارداد سلف چیست؟ این مفهوم بدین معنی است که خریدار درست مانند قرارداد سلف سلف امکان فروش آن در بازار ثانویه را دارد. اما به جز این خریدار و فروشنده نسبت به یک دیگر تعهدهایی را قبول می کنند. این تعهد ها در جهت کاهش خطر نوسان قیمتی است. در کلام ساده تر در دورانی که نوسان قیمتی بسیار است و کالاها مدام پایین و بالا می شود نه فروشنده و نه خریدار تمایل به قرارداد سلف دارد. اما با استفاده از تعهد اختیار فروش تبعی و اختیار خرید تبعی عملا این موضوع به طور کامل حل شده است.
حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن
زمانیکه وارد سایت Tsetmc.com شوید، با کلیک بر روی علامت ذرهبین، میتوانید هر نمادی را که بخواهید، جستجو کنید. در صفحهی مربوط به نماد مورد نظر میتوانید اطلاعاتی از آن نماد را مشاهده نمایید. یکی از این اطلاعات مهم «حجم مبنا» میباشد. اگر تازه با بورس آشنا شدهاید و قصد سرمایهگذاری در این بازار را دارید، احتمالاً این سوال برایتان هم پیش بیاید که حجم مبنا چیست؟ فرمول آن چیست و چگونه محاسبه میشود؟ اصلا حجم مبنا چه کاربردی دارد؟ حجم مبنای چه سهامی یک است؟ و در نهایت بهطور کلی حجم مبنا چه نقشی در تابلوخوانی بورس دارد؟ برای آشنایی کامل با مفهوم حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
تاریخچه شکلگیری حجم مبنا در بورس
تا چند سال پیش سهام به شکل امروزی حجم مبنا نداشتند. این موضوع باعث میشد تا هیجانات کاذب زیادی در قیمت سهام به وجود آید و در نتیجه سهام شرکتها بهصورت حبابی رشد کرده و از ارزشهای واقعی خود تا حد زیادی فاصله بگیرند. از این رو قانون حجم مبنا در بورس در سال ۱۳۸۲ توسط سازمان بورس و اوراق بهادار به سردبیری حسین عبده تبریزی برای سهام وضع شد.
در ابتدای این قانون، اساس بر این بود که ۱۵ درصد از کل سهام یک شرکت بورسی طی یک سال مورد معامله قرار گیرد. روزهای کاری سال هم ۲۵۰ روز در نظر گرفته شده بود. بر این اساس حجم مبنای روزانهی یک سهم، ۰.۰۰۰۶ (شش دههزارم) کل سهام شرکت در نظر گرفته شد تا قیمت اصلی یا همان پایانی بتواند نوسان کند. اما در سال ۱۳۸۳ این مقدار از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافت و حجم مبنای روزانهی سهم به ۰.۰۰۰۸ (هشت دههزارم) تغییر پیدا کرد. اما از سال ۱۳۹۳ به بعد به ۱۰ درصد کاهش یافته و تا به امروز هم ثابت مانده است. بنابراین حجم مبنای روزانه یک سهم به ۰.۰۰۰۴ (چهار دههزارم) تبدیل گردید و ابتدای هر هفته در صفحهی نماد هر سهم قرار میگیرد.
تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس
تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس
وجود قانون حجم مبنا در بورس موجب میشود تا :
- حباب ایجاد نشود.
- سفتهبازی در بازار کمتر شود.
- قابلیت کنترل روی رشد بیرویهی سهام یا سقوط ارزش آنها به وجود خواهد آمد.
- زیان سهامداران در بازار بهطرز چشمگیری کاهش یابد و با آرامش خاطر و اطمینان بیشتری به معامله بپردازند.
- سهام بهصورت واقعی رشد کند. (یعنی این طور نیست که تنها با صف تقاضا، و بدون عرضه، قیمت سهم بالا برود و برای تغییر قیمت حتما باید معامله صورت بگیرد).
نکته: در حال حاضر، در تمام شرکتهای بورسی، میبایست ۱۰ درصد از تعداد سهام کل شرکت در یک سال مورد معامله قرار گیرد تا قیمت اصلی (پایانی) آن بتواند به بالاترین یا پایینترین حد خود برسد.
تعریف حجم مبنا در بورس به زبان ساده
تعریف حجم مبنا به زبان ساده
حجم مبنا در بورس به معنای حداقل تعداد سهامی است که در یک روز باید معامله شود تا قیمت پایانی سهم بتواند در دامنهی ماکزیمم و مینیمم قیمت خود (۵+ و ۵-) نوسان پیدا کند. برای مثال در شکل بالا میبینید که حجم مبنا برای نماد شصدف معادل ۲٫۱۸۲M (۲.۱۸۲.۰۰۰ برگه سهم) باشد. یعنی اگر قیمت پایانی سهم (۲۳.۳۰۸)، بخواهد به ۵+ برسد، حتماً باید حجم معاملات ۲.۱۸۲.۰۰۰ سهم یا بیشتر از آن باشد. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، قیمت پایانی سهم با اندازهی ۱٪ رشد داشته است؛ یعنی بهاندازهی یک پنجم از آن میزانی که میتوانست رشد کند، رشد کرده است. میدانید چرا این اتفاق افتاده است؟
خیلی ساده است. اگر به حجم معاملات دقت کنید، میبینید که مقدار آن برابر با ۴۳۶.۴۰۰ برگه سهم میباشد. یعنی بهاندازهی یک پنجم حجم مبنا، معامله شده است. حال فرض را بر این میگیریم که اگر قرار بود قیمت پایانی سهم، ۲ برابر رشد داشته باشد، باید حجم معاملات معادل ۸۷۲.۸۰۰ (۲ × ۴۳۶.۴۰۰) باشد. بنابراین در اینجا برای آنکه قیمت پایانی بتواند تا ۵+ رشد داشته باشد، حتماً باید حجم معاملات سهم در قیمت ۵+ حداقل ۲.۱۸۲.۰۰۰ برگه سهم باشد. بهاین ترتیب و با استفاده از قانون حجم مبنا در بورس قیمت سهم واقعیتر و دارای اعتبار بیشتری خواهد شد و خبری از سفتهبازی روی سهم نخواهد بود.
حجم مبنای کم خوب است یا زیاد؟
حجم مبنای کم خوب است یا زیاد
دقت داشته باشید که هرچقدر میزان حجم مبنا برای سهمی بزرگتر باشد، آن سهم سختتر دچار نوسان خواهد شد. چراکه در این سهم باید تعداد بیشتری سهم معامله شود تا قیمت پایانی بالا برود. خب میتوان گفت که این موضوع بهتنهایی نه خوب است و نه بد. زمانیکه شما اقدام به خرید سهمی با حجم مبنای بزرگ خواهید کرد، در واقع برای این سهم صف خرید تشکیل شده است. اما از آنجایی که این یک سهم بسیار خوب میباشد، فعلاً کسی حاضر به فروش آن نخواهد شد. این امرموجب میشود تا حجم مبنا پر نشود و قیمت از این بالاتر نرود و روز بعد در پیش بازار، این قیمت به عنوان صفر بازار در نظر گرفته شود.
حال اگر میزان حجم مبنا برای سهمی خیلی کوچک باشد، هر کس میتواند با یک مبلغ ناچیز، سهم را مثبت و یا منفی کند و نکات کاربردی اوراق اختیار فروش تبعی در روند معاملات اختلال بهوجود بیاورد. در چنین حالتی معاملهگران تصور میکردند که سهم مثبت است. بنابراین خرید خود را انجام میدادند و اندکی بعد با صف فروش مواجه میشدند. اما با این حال، نوسانگیرها و تریدرهای روزانه، معمولاً به حجم مبناهای کوچک علاقه دارند. چرا که میتوانند روی این نمادها نوسانهای بیشتری پیدا کرده و سود بالاتری از آنها کسب نمایند.
نحوه محاسبه حجم مبنا در بورس
در اسفند سال ۹۸ روش محاسبه حجم مبنا در بورس تغییر کرد. بر اساس تعریف جدید ارائه شده از سوی سازمان بورس بعد از پایان آخرین روز معاملاتی هر هفته، حجم مبنا برای هفتهی آتی محاسبه میشود. برای محاسبهی حجم مبنا کافی است تا عدد ۰.۰۰۰۴ در تعداد سهام شرکت ضرب شود و پس از آن عدد به دست آمده در قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی هفته ضرب شده تا ارزش مبنا برای هفتهی آینده بهدست آید. البته نیازی نیست شما خودتان به محاسبهی این عدد بپردازید و میتوانید در سایت TSETMC حجم مبنای هر سهم را ببینید.
جزییات فرمول حجم مبنا برای شرکتهای بورسی
۱. برای شرکتهایی با تعداد سهام کمتر از ۲۰ میلیارد سهم
- اگر عدد بهدست آمده (حجم مبنا × قیمت پایانی) بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد باشد، حجم مبنا به درستی محاسبه شده است.
- اگر عدد بهدست آمده کمتر از ۵۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۵۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
- اگر عدد بهدست آمده بیشتر از ۱۰۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۱۰۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
۲. برای شرکتهایی با تعداد سهام بیشتر از ۲۰ میلیارد سهم
- اگر عدد بهدست آمده (حجم مبنا × قیمت پایانی) بین ۵۰ تا ۱۲۰ میلیارد باشد، حجم مبنا بهدرستی محاسبه شده است.
- اگر عدد بهدست آمده کمتر از ۵۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۵۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
- اگر عدد بهدست آمده بیشتر از ۱۲۰ میلیارد ریال باشد:
قیمت پایانی سهم در پایان آخرین روز معاملاتی هفته / ۱۲۰ میلیارد ریال = حجم مبنا
عدد ۱ برای حجم مبنا در بورس به چه معناست؟
عدد ۱ برای حجم مبنا در بورس به چه معناست؟
حجم مبنا در بورس برای برخی سهمها گاهی ممکن است معادل ۱ در نظر گرفته شود. این بدان معناست که که هر تغییری در قیمت آخرین معامله، دقیقاً باعث تغییر در قیمت پایانی در همین عدد خواهد شد. برای مثال برای حق تقدمها، حجم مبنا برابر با ۱ فرض میشود.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی مفهوم حجم مبنا در بورس و نحوه محاسبه آن پرداختیم. در واقع عنوان حجم مبنا با این هدف وارد بازار بورس شد تا کنترلی بر روی رشد بیرویهی قیمت سهام و یا سقوط ارزش آنها وجود داشته باشد. اگر حجم مبنا را از بازار بورس حذف کنند، قیمتها حتی با معامله شدن چند سهم محدود هم میتوانند تحت تاثیر قرار گیرند و به طرز غیرواقعی و کاذبی تغییر نمایند. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با بیان نکات آموزشی مهم در زمینهی کار و سرمایهگذاری به شما برای رسیدن به موفقیت در این زمینهها کمک نماید.
نکات کاربردی اوراق اختیار فروش تبعی
امروز پنج شنبه 19 آبان 1401 1:5
دسته بندی ها
آخرین خبرها
دوازده ساعت قبل
یک روز و چهارده ساعت قبل
بیشترین بازدیدها
هشتاد و دو روز و پانزده ساعت قبل
نود و هشت روز و یک ساعت قبل
نود و هشت روز و یک ساعت قبل
نود و هشت روز و یک ساعت قبل
برچسب ها
نمایش خبر
کارشناس بازار سرمایه با اشاره به عوامل موثر در افزایش حجم معاملات و عمق بورس، پیش بینی کرد شاخص تا پایان سال وضعیت بهتری نسبت به نیمه نخست داشته باشد.
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، احسان طیبی ثانی با اشاره به وضعیت این روزهای بازار سرمایه به ایرنا اعلام کرد: ریسک سیستماتیک مختص امروز نیست و همیشه در بازار سرمایه وجود داشته اما با توجه به شرایط اقتصاد جهانی و کامودیتی محور بودن بازار، ممکن است این ریسک مقداری بیشتر باشد. ریسکهای سیستماتیک بازار ناشی از ابهامات در پذیرش یا عدم پذیرش برجام است. وضعیت اقتصاد جهانی، صعودی بودن شاخص دلار و نزولی بودن قیمتهای جهانی از نکاتی است که به افزایش ابهامها و رکود معاملات دامن زده است. این در حالی است که افزایش ابزارها در بازار سرمایه به عمق و جذب سرمایهگذاران کمک میکند. هر چقدر تعداد ابزارهای مالی در بازار بیشتر شود به سلایق مختلف سرمایه گذاران پاسخ داده میشود. افزایش ابزارهای معاملاتی میتواند به افزایش حجم معاملات و افزایش نکات کاربردی اوراق اختیار فروش تبعی عمق بازار کمک کند. وقتی ابزارهای معاملاتی متفاوتی مانند صندوق اهرمی، اختیار معامله، اوراق آتی شاخص، اوراق آتی سهام و امکان فروش استقراضی در بازار وجود داشته باشد، سرمایهگذاران میتوانند با توجه به درجه ریسک پذیری، استراتژیهای متفاوتی اتخاذ کنند و این امر افراد بیشتری به سمت بازار جذب میکند. از سوی دیگر افزایش دامنه نوسان بازار سهام نیز میتواند به نقدشوندگی بازار و جذب هرچه بیشتر سرمایه کمک کند. زیرا با افزایش دامنه نوسان ریسک عدم نقدشوندگی تقریباً از بین میرود و پدیدهای به نام صف نشینی وجود نخواهد داشت اما با وجود دامنه نوسان محدود، پدیده صف نشینی ایجاد و این برای سرمایهگذاران محدودیت ایجاد میکند. مورد دیگری که میتواند به افزایش حجم معاملات بازار کمک کند، نرخ ارز در سامانه نیمایی است. به طوری که هر چقدر دلار نیمایی به دلار آزاد نزدیکتر شود با توجه به اینکه روی سودآوری اکثر شرکتها اثر مستقیم دارد، میتواند باعث افزایش سودآوری شرکتها، بهبود وضعیت آنها و افزایش تقاضا شود. با شرایط موجود و گزارشهای شرکتها به نظر میرسد که شاخص بورس تا پایان سال وضعیت بهتری نسبت به نیمه نخست داشته باشد. اوراق تبعی که به منظور حمایت از سهم از سوی شرکت ها منتشر میشود، میتواند به افزایش اعتماد سرمایهگذاری کمک کرده و اطمینان سرمایهگذاران را از آینده بازار بیشتر کند. با این روش، حداقل بازدهی سرمایهگذار پوشش داده میشود و این فرصت را دارد قبل از سررسید نسبت به فروش سهام، بالاتر از قیمت اعمالی که در اختیار فروش در نظر گرفته شده، اقدام کند. بنابراین اگر اوراق تبعی در تعداد سهام بیشتری منتشر شود مخصوصاً سهمهایی که از نظر بنیادی ارزشمند هستند، میتواند به اطمینان بازار سرمایه کمک کند.
دیدگاهی جهت نمایش ثبت نشده است.
آیا می خواهید دیدگاه خود را ارسال کنید؟ ورود به وب سایت
تحلیل های ویژه مخصوص اعضای ربات تحلیلگر توسط کارشناسان خبره، ربات تحلیلگر سهم، وب سرویس های بورس، ارز دیجیتال، ارز، طلا، سکه، و خبر، آموزشهای بورسی، آموزشهای فارکس، آموزشهای ارز دیجیتال، کارشناسان خبره با اطلاع رسانی پیامکی سیگنالها و . همگی در وب سایت سیر تا پیاز بورسی
لینک های سریع
خدمات ما
عضویت در خبرنامه
ثبت نام کنید و آخرین نکات را از طریق ایمیل دریافت کنید ، جهت ثبت نام فقط کافی ست که آدرس ایمیل را در کادر زیر وارد نمایید
دیدگاه شما