نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
آشنایی با انواع ریسک هایی که سرمایه شما را تهدید میکند
ریسک به چه معناست؟ برخی ریسک را یک احتمال قابل سنجش از ارزش از بین رفته یا کسب نشده تعریف می کنند. ولی هنگامی که حرف از سرمایه گذاری به میان می آید ریسک به معنای نبود اطمینانی است که درباره بازدهی مورد توقع از یک سرمایهگذاری به وجود می آید. قبل از اینکه توانایی تصمیم گیری در مورد سرمایهگذاری را پیدا کنید بایستی مدل های متنوع ریسک سرمایه گذاری را بشناسید. به همین دلیل در این مطلب قصد داریم شما را با مدلهای متفاوت ریسک سرمایه گذاری آشنا کنیم:
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره احتمالِ افتِ ارزش اوراق بدهی با نرخ ثابت است که بر اثر افزایش نرخ تورم اتفاق میافتد. هر زمان که سرمایهگذاران اوراق بهاداری بخرند که سودی با نرخ ثابت دارد، سرمایهشان را در معرض ریسک نرخ بهره قرار دادهاند. این مسئله برای اوراق قرضه و همچنین سهام ممتاز مصداق دارد.
ریسک اعتباری
این ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکنندهی اوراق قرضه برای پرداخت نرخ سود مورد انتظار و/یا بازپرداخت اصل پول اشاره میکند. معمولا هر چه ریسک اعتباری بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک تجاری
ریسک تجاری میزان ریسکی است که با اوراق بهادارِ به خصوصی مرتبط است. این ریسک را با نام ریسک غیرسیستماتیک نیز میشناسند که به ریسک مرتبط با صادرکنندهی به خصوص یک اوراق بهادار ارتباط دارد. به طور کلی همهی کسبوکارها در یک صنعت دارای نوع یکسانی از ریسک تجاری هستند. اما ریسک تجاری در مورد هر کسبوکار به احتمالِ ورشکستگیِ مالی صادر کنندهی سهم یا ورق قرضهی آن کسبوکار اشاره دارد. یک راه متداول برای اجتناب از ریسک غیرسیستماتیک ایجاد تنوع در سرمایهگذاری است؛ یعنی خرید سهم از صندوقهای سرمایهگذاری مشترکی که اوراق بهادار شرکتهای متنوع بسیاری را در سبد سرمایهگذاریشان دارند.
ریسک استر
ریسک استرداد مختص اوراق قرضه است و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد معمولا در کنار ریسک سرمایه گذاری مجدد مطرح میشود، که کمی بعد به آن میپردازیم، زیرا دارندهی اوراق قرضه در این مرحله باید بفهمد کدام سرمایهگذاری مقدار برابری سود و ریسک را برای او به همراه خواهد آورد. ریسک استرداد اغلب زمانی محتملتر است که نرخ تورم رو به کاهش باشد. در چنین شرایطی شرکتها سعی میکنند با جمعآوری اوراق قرضهی منتشر شدهشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهرهی پایینتری دارند؛ پول کمتری از دست بدهند. در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبورند ریسک بیشتری را برای بهدست آوردن جریانِ درآمدی یکسان با گذشته متحمل بشوند.
ریسک مالیاتپذیری
ریسک مالیاتپذیری به ریسک اوراق قرضهای اشاره دارد که در ابتدا با فرض معاف بودن از مالیات صادر میشوند اما ممکن است پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت بدهند و شامل پرداخت مالیات بشوند. از آنجا که اوراق قرضهی معاف از مالیات نرخ بهرهی پایینتری نسبت به انواع دیگر این اوراق دارند، دارندگان آنها در صورت بالفعل شدن ریسک مالیاتپذیری، بازدهی کمتری نسبت به حالت اولیه (معاف بودن از پرداخت مالیات) دریافت خواهند کرد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید به احتمال کاهش ارزش یک دارایی یا درآمد بر اثر افت ارزش واحد پولی یک کشور اشاره دارد. به زبان دیگر ریسک تورم ریسک تورم اقتصادی در آینده است که طی آن قدرت خرید پول جاری که از یک سرمایهگذاری به دست میآید افت پیدا میکند. بهترین راه کاهش این ریسک سرمایه گذاری های سنجشپذیر (appreciable investments) مانند سهام یا اوراق قرضهی قابل تبدیل است که از نوعی مؤلفهی رشد برخوردارند که در طولانیمدت از تورم پیشی میگیرد.
ریسک بازار
ریسک بازار یا ریسک سیستماتیک نوعی ریسک است که تمام اوراق بهادار را به شیوهای یکسان تحت تأثیر قرار میدهد. به زبان دیگر این ریسک در اثر عواملی به وجود میآید که نمیتوان آن را با تنوعبخشی به سرمایهگذاری کنترل کرد. این عوامل در حقیقت برآیند متغیرهای اقتصاد کلان هستند که خارج از کنترل سرمایهگذار است مانند: سیاستگذاری دولت، نرخ بیکاری، تغییرات نرخ ارز، تورم، تولید ناخالص ملی و …
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به این احتمال اشاره دارد که یک سرمایهگذار ممکن است در زمان مورد نیاز و به اندازهی کافی نتواند خرید یا فروش انجام بدهد زیرا در فرصتهای سرمایهگذاری برای خرید و فروش محدودیت وجود دارد. فروش املاک و مستغلات مثالی خوب برای تشریح ریسک نقدینگی هستند. برخلاف اوراق قرضهی دولتی یا سهام بلوچیپ (blue chip) که از شهرت و اطمینان شرکتهای معتبر و بزرگ برخوردار هستند و ریسک نقدینگی پایین دارند (به سرعت به فروش میروند) اغلب اوقات فروش املاک و مستغلات در لحظهی مورد نیاز، دشوار است.
ریسک سرمایه گذاری مجدد
در شرایط کاهش نرخ تورم، دارندگان اوراق بهادار که موعد سررسیدشان نزدیک است یا برای تحویل اوراق بدهی احضار شدهاند، با انتخابی سخت برای سرمایهگذاری روی اوراقی روبهرو هستند که بتوانند نرخ بهرهای مساوی یا بیشتری از اوراق تحویلشده برایشان به ارمغان بیاورد. برای این منظور آنها غالبا مجبورند اوراقی را خریداری کنند که مانند گذشته سود عایدشان نمیکنند؛ مگر اینکه ریسک اعتباری یا ریسک بازار بیشتری را متحمل شوند و اوراقی را خریداری کنند که از اعتبار کمتری برخوردارند.
این شرایط به ریسک سرمایه گذاری مجدد معروف است: این ریسک در شرایطی به وجود میآید که در آن کاهش نرخ تورم به افت ارزش پولِ به دست آمده از یک سرمایهگذاری منتهی میشود و موجب میشود که اصل و سود سرمایه مجددا با نرخ بهرهای کمتر سرمایهگذاری شود.
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ ارز، ریسک ناشی از تبدیل واحد پول به یک واحد پولی دیگر است. نوسانات دائمی نرخ ارز خارجی که سرمایهگذاری در آنجا انجام شده در برابر نرخ پول داخلی ممکن است ارزش یک دارایی را با ریسک بالاتری روبهرو کند. برای سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نیاز است این تفاوت نرخ ارز در دو کشور مد نظر قرار بگیرد. این ریسک به خصوص زمانی افزایش مییابد که واحد پول کشوری به خصوص به مقدار قابلتوجه افت پیدا کند، در این حالت تمام سرمایهگذاریهای خارجی انجامشده در آن کشور نیز دستخوش این افت خواهند شد. به همین منوال در صورتی که واحد پول کشور یک سرمایهگذار افت کند سرمایهگذاری خارجی برای او سودآور خواهد بود.
قابل درک است که ریسک نرخ ارز برای سرمایهگذاریهای کوتاهمدت، بیشتر است زیرا در آنها فرصتی برای جبران ضررها در طول زمان وجود ندارد.
ریسک اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری
ریسک مرتبط با احتمال دولتی شدن صنایع، اعمال نامطلوب حکومت یا تغییرات اجتماعی که به از دست رفتن ارزش منجر بشود ریسک اجتماعی یا سیاسی نامیده میشود. ریسکهای قانونگذاری مرتبط با نرخهای بهره نیز میتوانند جزءِ ریسکهای قانونگذاری به حساب بیایند.
مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس
حتی با وجود رشد چشمگیر بازار سرمایه ایران طی چند سال اخیر و کسب سودهای کوچک و بزرگ توسط صاحبان سرمایه، نباید روزهای سخت بازار بورس را فراموش کرد. ذات بازارهای مالی افت و خیز است و افراد باید در جایگاه خود بتوانند با مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس، بهترین نتیجه را از این بازار بزرگ کسب کنند.
مدیریت سرمایه در بازارهای مالی از اهمیت ویژهای برخوردار است و میتواند ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران باشد. برای پیاده سازی قوانین مدیریت سرمایه در بازار بورس، تفکر منطقی با برنامهریزی دقیق معاملاتی برای فرد الزامی است. در ادامه قصد داریم تا ابتدا مدیریت سرمایه را بررسی کنیم و به خصوص در این زمینه با مدیریت ریسک آشنا شویم. معاملهگری که از آرامش روحی بیشتری در زمان معاملات برخوردار بوده و تمام ریسکهای ممکن را شناسایی و با در نظر گرفتن آنها اقدام به سرمایهگذاری کرده، قطعا موفقیت را بهتر از دیگر معاملهگران لمس میکند.
مدیریت سرمایه چیست؟
دانش و مهارت سرمایهگذاری در بازار مالی با متحمل شدن ریسک حداقلی و نتیجه کسب بازدهی حداکثری را مدیریت سرمایه مینامند. در بحث مدیریت سرمایه کنترل ریسک و حفظ دارایی از اصلیترین قوانین است. برای درک وابستگی مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک جالب است بدانید که حتی برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک مینامند. به عبارتی برای مدیریت سرمایه و به دست آوردن بازدهی مورد انتظار باید مقدار ریسک مشخصی را بپذیرید. اما دقت داشته باشید که باید سطح ریسکپذیری خود را از قبل از ورود به معاملات تعیین کنید. این کار به منظور جلوگیری از ضررهای سنگین مالی انجام میشود. با مشخص بودن بازده مورد انتظار و سطح ریسکپذیری و ایجاد تعادل در این مفاهیم، باید در نهایت برای کسب سود، امکان تحمل ضرری معقول نیز پیش روی شما باشد.
قوانین مدیریت سرمایه در فرآیند معاملات، میتواند در راستای کاهش ضرر و زیان تأثیر زیادی داشته باشد. با ترکیب استراتژی معاملاتی درست و مدیریت سرمایه به مرور زمان شاهد رشد سرمایه خود خواهید بود. جزئیات نقشه راه مدیریت سرمایه وابسته به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی و روحیات شخصی او است. با تعیین این معیارها سرمایهگذار در برابر درجه ریسکپذیری خود در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر قرار خواهد گرفت تا از قواعد مدیریت ریسکی متناسب با شخصیت سرمایهگذاری خود استفاده کند.
امروزه برای مدیریت سرمایه و ریسک روشهای مختلفی وجود دارد. این روشها فرمول مشخصی ندارند؛ اما برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه وجود دارند.
مدیریت ریسک چیست؟
مفهوم مدیریت ریسک در بازار سرمایه اهمیت زیادی دارد و نقش آن در معاملات پررنگ است. برای یک معاملهگر بهترین کار این است که ریسک را به خوبی بشناسد و آن را درک کند. از آنجاست که به جای ترسیدن میتواند به کنترل ریسک بپردازد.
همیشه ریسک به معنی خطر نیست. شاید به دلیل این که ریسک از نظر برخی از معاملهگران مساویست با خطر، بسیاری افراد دوست دارند تا جایی که امکان دارد از آن پرهیز کنند. اما موضوع این است که میتوان مدیریت ریسک را به کار گرفت تا خطرات موجود معاملات را حذف کرد. ریسک ذات بازار مالی است؛ اما رمز موفقیت در این است که بدانید چه ریسکهایی را باید در نظر بگیرید و برای آنها برنامهریزی کنید.
در زمینه مدیریت ریسک مسئله اصلی این است که افراد یا خیلی زیاد ریسک معاملاتی را میپذیرند و یا اصلا ریسک را نمیپذیرند. در مدیریت ریسک تعادل در این مسئله بسیار اهمیت دارد و یکی از رموز اصلی موفقیت در بازار سرمایه محسوب میشود. اجتناب کامل از ریسک به هر قیمتی میتواند فرصتهای خوب معاملاتی را از بین ببرد.
در تعاریف، ریسک در بازار بورس را میتوان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد. انواع دیگر ریسک را میتوان زیرمجموعه این دو ریسک محسوب کرد. ریسکها به طور کلی به ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم میشوند.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک از کل سیستم ناشی میشود. وقوع حوادث سیاسی یا اقتصادی میتواند تمام بازار را با ریسک تغییر مواجه کند. ریسک سیستماتیک کل بازار را درگیر میکند و در زمان رخداد آن تفاوتی بین سهام ارزنده بازار با دیگر سهام وجود ندارد. به عنوان مثالی برای ریسک سیستماتیک میتوانیم به شیوع ویروس کرونا در جهان اشاره کنیم. با شیوع کرونا تمام بازارهای مالی جهانی به خصوص در ماههای نخست سال 2020 دچار افت قیمت شدند. ریسک سیستماتیک قابلیت حذف از سرمایهگذاری ندارد. حتی به دلیل این که مدیریت این ریسک از توانایی سرمایهگذار خارج است، آن را ریسک غیر قابل اجتناب نیز مینامند.
ریسک نرخ بهره، ریسک تورم در اقتصاد، ریسک سیاسی کشور، ریسک تجاری یا محدودیت ناشی از قوانین یا تحریم و ریسک نوسانات نرخ ارز از جمله ریسکهایی هستند که در دسته ریسکهای سیستماتیک قرار داده میشوند و اجتناب از آنها ممکن نیست.
ریسک غیر سیستماتیک
دسته دوم از ریسک را ریسک غیر سیستماتیک مینامند. در ریسک غیر سیستماتیک بخشی از بازار تحت تاثیر قرار میگیرد. در حقیقت این بزرگترین تفاوت این دو دسته ریسک است. گاها حتی تنها یک یا چند شرکت با ریسک غیر سیستماتیک تحت تأثیر قرار میگیرند. این ریسک ناشی از مشکلات درونی شرکتها بوده و به موارد داخلی شرکت یا یک صنعت خاص باز میگردد. این نوع ریسک قابل کاهش و یا حتی حذف کلی است. البته برای این کار نیاز به تدبیراندیشی کلان وجود دارد.
برای مثال مشکلات موجود در مدیریت شرکت و یا حتی استفاده نادرست از منابع میتواند هزینهها را افزایش و به تبع سود را کاهش دهد. بنابراین این مدل ریسک مربوط به مشکلات درونی شرکت است و نمیتواند تأثیر منفی روی شرکتهای دیگر یا کل بازار بگذارد. ریسک غیر سیستماتیک را ریسک قابل اجتناب نیز مینامند؛ زیرا توانایی حذف آن وجود دارد.
با توجه به این که کنترل ریسک سیستماتیک از توان ما خارج است، زمانی که صحبت از مدیریت ریسک میشود، مقصود تغییر در ریسک غیر سیستماتیک است. ریسک عملیاتی شرکت، ریسک مربوط به تغییر قوانین مربوط به حوزه فعالیت شرکت، ریسک اعتباری، ریسک خرید مواد اولیه و … نمونهای از انواع ریسکهای غیر سیستماتیک محسوب میشوند.
چطور میتوانیم ریسک را مدیریت کنیم؟
در مدیریت ریسک ما ابتدا باید بتوانیم نوع ریسک را مشخص کنیم. برای مثال باید ریسکهای موجود در شرکت و حتی ریسکهای موجود در بازارهای گوناگون شناسایی شوند. پس از شناخت ریسک باید به دنبال حداقل سازی ریسکهای هر دارایی موجود در سبد دارایی باشیم. حتی پس از شناسایی فرصتها و تهدیدهای موجود، در صورتی که خطر جدی برای سهم شناسایی شد باید تصمیم به فروش آن سهم بگیریم.
برای فعالیت در بازار بورس باید بتوانیم اشتباه کردن را بپذیریم و قبل از اینکه مشکلات توانایی تصمیمگیری را از ما بگیرند، از معامله خارج شویم. در این بین داشتن استراتژی معاملاتی یکی از ضروریترین بخشهای مدیریت ریسک است. معاملهگر موفق باید بداند در چه نقاطی برای خرید و انواع ریسک در بازار سرمایه فروش سهم اقدام کند و وارد سهم شود. گاهی به امید درست شدن شرایط و باقی ماندن در یک موقعیت معاملاتی شرایط روز به روز بدتر شده و دارایی از بین خواهد رفت. بنابراین مفاهیمی مانند حد ضرر به وجود آمدهاند که آشنایی با آنها از الزامات معاملهگری در بازار سرمایه است
تعادل در ریسک چگونه ایجاد میشود؟
برای رسیدن به تعادل در سرمایهگذاری ریسک غیر سیستماتیک باید به حداقل ممکن برسد. این کار را میتوان با ایجاد پرتفویی متشکل از سهمهای گوناگون ممکن کرد. پس از بررسی سهمها و شناسایی ریسکهای موجود باید به بررسی بیشتر دارایی خود بپردازیم تا بتوانیم با ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک ریسک را برای سرمایهگذاری خود کاهش دهیم. برای این کار میتوانیم از کنار هم قراردادن سهامی که دارای ریسکهای مشابه هستند، در سبد سرمایهگذاری خود پرهیز کنیم. برای مثال اگر سهام شرکتی دارای ریسکی مشخص است، بهتر است شرکت دیگری با همین ریسک در سبد خود نداشته باشیم و برای پوشش ریسک، سهام شرکتی را خریداری کنیم که شکل دیگری از ریسک غیر سیستماتیک را با خود به دوش میکشد.
این حالت تعادلیترین حالت ممکن در بازار سهام است که با تنوع بخشی و تشکیل سبد سرمایهگذاری به وجود میآید.
از طرفی برای کاهش ریسک بهتر است تا از صنایع نیز بهترین سهمها را انتخاب و خریداری کنیم. اگر تمام سرمایه خود را روی یک شرکت سرمایهگذاری کنیم، تمام دارایی خود را در معرض ریسک آن سهم قرار دادهایم. در صورتی که تشکیل سبد سهامی که سهام مختلف را از صنایع مختلف با میزان ریسک مختلف در خود دارد، نقش مؤثری در متعادل ساختن ریسک و حداکثرسازی سود دارد.
البته برای متعادل ساختن ریسک نباید نقش تنوع بخشی سرمایهگذاری در حوزههای مختلف را فراموش کرد. به عبارتی هر بازار مالی با توجه به رکود و رونق موجود انواع ریسک در بازار سرمایه میتواند جذاب باشد. در این شرایط میتوان زمانی که بازار مالی خاصی با ریسک زیادی مواجه شده است، در بازار مالی دیگری سرمایهگذاری کرد و از این طریق نیز به تعادل رسید. یک سرمایهگذار موفق باید بتواند در خصوص بازارهای مالی متفاوت بررسیهای لازم را انجام دهد و شرایط آنها را تحلیل کند. این را نیز مد نظر داشته باشید که در صورت تغییرات ناگهانی یک بازار نیاز به تغییر سریع آن نیست. گاهی پس از مدت کوتاهی شرایط به حالت اولیه باز میگردد.
نکاتی که در زمینه مدیریت سرمایه و ریسک باید رعایت کنید
پس از اینکه مفهوم مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را درک کردیم، باید بتوانیم از آن در معاملاتمان استفاده کنیم. اما مدیریت سرمایه در بازارهای مالی نیاز به رعایت یکسری قواعد مرسوم دارد. در ادامه قصد داریم تا توصیههای رایج در این زمینه را بررسی کنیم:
_ حتما پیش از ورود به موقعیت معاملاتی ریسک و بازدهی که از معامله انتظار دارید را تعیین کنید.
_ تعیین حد ضرر برای جلوگیری از ضرر و زیان بیشتر یکی از ارکان اصلی مدیریت ریسک در بازار سرمایه است. با رشد قیمت سهم باید حد ضرر را به صورت پلهای تغییر دهید تا با شرایط جدید هماهنگ باشد.
_ طبق اصول سرمایهگذاری حداکثر مقدار ریسک در هر موقعیت معاملاتی 3 درصد است.
_ در صورت وجود چندین موقعیت معاملاتی باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم کرد.
زمانی که به بازدهی زیاد معاملات میاندیشید، ریسک سنگین آن را نیز مد نظر داشته باشید. زیرا همانطور که میدانید سود بیشتر مساویست با ریسک بیشتر معاملات.
_ برای معاملات خود حد سود تعیین کنید. هیچ سهمی تا ابد رشد نخواهد کرد. بنابراین گاهی به طمع سود بیشتر ممکن است به ناگاه وارد یک شرایط نزولی شده و سود و سرمایه خود را از دست بدهید.
سخن پایانی
به عنوان یک سرمایهگذار موفق در بازار سرمایه باید دیدگاه کاملی راجع به ریسک داشته باشیم و بتوانیم ریسک سهام مختلف را شناسایی کنیم. از ریسک کردن نترسید و به جای آن مدیریت سرمایه و کنترل ریسک در بازار بورس را فرا بگیرید. ریسک عضوی جدانشدنی از بازارهای مالی است و باید از آن استفاده کرد تا با مدیریت درست شرایط بهترین موقعیتهای معاملاتی را شکار کرد. این انواع ریسک در بازار سرمایه نکته را نیز فراموش نکنید که برای سرمایهگذاری موفق باید پیش از ورود به بازار دورههای آموزشی لازم را گذرانده باشید و بتوانید بازار را تحلیل کرده تا بهترین مدیریت سرمایه را برای دارایی خود انجام دهید.
ریسک و انواع آن
شاید اگر خیلی کوتاه به ریسک فکر کنید به حجمی از سوالات برخورد کنید. در این مقاله ما در تلاش هستیم به طور کامل و مفید، ریسک و انواع ریسک را برای شما توضیح انواع ریسک در بازار سرمایه دهیم.
انسان از همیشه در تمام مراحل زندگی با شرایط متفاوتی روبرو بوده و پیوسته احساس خسارت وجود داشته؛ هر چه انسان میزان رشد و پیشرفتش بیشتر باشد متقابلا با موقعیت های پر ریسک تر بیشتر برخورد می کند و مجبور به تصمیم گیری در موقعیت های سخت و پیچیده بیشتری خواهد بود.
از متن بالا می شود این گونه استنباط کرد زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می آید، کلمه خطر بر جسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط در بردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک به طور کلی و گسترده به معنای، ابهام و نااطمینانی از آینده و روشن نبودن مسیر انتخابی را نشان می دهد.
گاهی ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و ریسک موجب شود با فرصت های مثبت تری مواجه شویم. این فرصت های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح و بیان هستند. بنابراین ریسک می تواند دارای دو بعد مثبت و منفی باشد. در بیشتر مواقع مفهوم ریسک در موقعیت های مالی و سرمایه گذاری مورد توجه ما است.
مفهوم واژه ریسک:
واژه لاتین ریسک (Risk) که در زبان فارسی، از این واژه به مفهوم خطر نام برده میشود، می توان گفت یکی از اساسی ترین مفاهیم دنیای پول و تجارت ریسک می باشد. به بیان ساده و گیرا، مفهوم ریسک به معنی زیان احتمالی و انواع ریسک در بازار سرمایه بالقوه در هر نوع سرمایهگذاری و تجارت است. با وارد شدن به دنیای سرمایه و تجارت، دور شدن از ریسک به زبانی واضح غیر ممکن است.
باید بدانید برای موفقیت و انجام محاسبات منطقی در سرمایهگذاری و تجارت هوشمندانه ترین کاری که باید انجام شود، این است که همیشه درصد مشخصی از ریسک در نظر بگیریم. برخی افراد به اشتباه این تصور را دارند که منظور از ریسک نوساناتی است که در بازار یا رفتار های شانسی و بدون برنامه ریزی در سرمایه گذاری و تجارت است؛ ولی باید گفت که ریسک در اصلی ترین شکل خود، بر عدم قطعیت و احتمالی بودن است نه رفتارهای پیشامد و کاملا ناشناخته.
اهمیت ریسک:
اما چرا تعین ریسک مهم است؟ و شناخت ریسک تا چه حد در عملکرد برنامه های اقتصادی می تواند تاثیر بگذارد؟
گفتیم که عموما مفهوم ریسک در امور مالی، سرمایهگذاری و تجارت مورد توجه ما است. به همین علت همه افراد و سرمایه گذارانی که با تجارت در ارتباط هستند، باید توجه ویژهای به ریسک داشته باشند و مفهوم مدیریت ریسک را به خوبی درک کنند چرا که، در غیر این صورت عواقب خطرناکی در انتظارشان خواهد بود.
ریسک در داراییهای مختلف و همین طور برای مدیریت سرمایههای خرد و کلان، شامل عنصر های گسترده و متفاوت است اما، تمرکز مطلب فعلی بر توضیح مسائل مرتبط با ریسک و انواع ریسک برای سرمایه گذاران حقیقی در بازار های مالی است.
در واقع بسیاری بر این باور هستند؛ که به دلیل ماهیت و وجود ذاتی بازار سرمایه که به طور ذاتی با پول و سفته بازی در ارتباط هست؛ درک عمیق مفهوم ریسک، به عنوان یکی از لزومات اساسی و مهم در تجارت و سرمایه گذاری موفقیت آمیز در بازار پول و مالی خواهد بود. انسان ها در برخورد با هر مانعی قطعا متفاوت عمل می کنند که این بخاطر وجود منحصر به فرد آنان است در این بخش دسته بندی افراد مختلف از لحاظ ریسک پذیری را بیان می کنیم.
چرا که معتقدیم دسته بندی افراد مختلف از لحاظ ریسک پذیری می تواند کمک کند، در زمان سرمایه گذاری بدانیم جز کدام دسته هستیم یا اینکه در ارتباط با سرمایه گذاران بدانیم با چه نوع و دسته ای از افراد رو برو هستیم که قطعا در پیروزی و موفقیت بیشتری تاثیر گذار است. سرمایه گذاران را از لحاظ ظرفیت پذیرش ریسک می توان به سه دسته تقسیم کرد که عبارت ند از:
- ریسک پذیر (risk taker)
- ویژگی افراد ریسک پذیر
- استفاده از هوش برای غلبه بر ترس؛ منظور سنجیدن شرایط پیش رو با دلایل منطقی
- واقع بین
- مثبت اندیشی
- افزایش روحیه خلاق و تاب آوردن بعد از شکست
- تصمیم گیری درست و به وقت در شرایط متفاوت
- ریسک گریز (Risk aversion)
- به طور واضح افراد ریسک گریز (Risk aversion) رسیدن به سود کم و پایین تر ولی در عوض موقعیتی با امنیت بیشتر را ترجیح می دهند.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله نسبت های مالی را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
افراد خنثی یا بی تفاوت:
این افراد حد وسط دو مورد قبل هستند؛ در این حالت افراد به طوری مشخصی در مقابل رفتار های ریسک پذیری (risk taker) و ریسک گریزی (Risk aversion) انتظار پاداش دارند که در هر موقعیت پاداش ممکن است کم یا زیاد شود. یعنی با رفتار گریز پاداش را از دست می دهند یا کم تر نصیبشان می شود یا در رفتار پذیر انتظار پاداش بیشتر داشته باشند.
موقعیت های که بر اساس ریسک افراد با آن مواجه می شوند، معمولا می توانیم به دو بخش اصلی تقسیم کنیم که در ادامه به توضیح این دو بخش می پردازیم:
نوعی از ریسک است که شامل همه خطراتی است که ممکن است برای هر کدام از ماها پیش آید، به عبارتی یعنی ریسک های نیستند که ما از قبل برای آنها برنامه داشته باشیم ولی احتمال این که برای هر کدام از اشخاص در هر موقعیت پیش آید؛ مثل، بیماری با تصادف حتی بلاهای طبیعی.
این اتفاق ها در کنترل ما نیستند و ممکن است در هر بخشی از زندگی ما رخ دهند و تنها انواع ریسک در بازار سرمایه کاری که ما می توانیم برای کم کردن آسیب انجام دهیم، بیمه است.
ولی نوع دیگری از این از ریسکها است که به طور معمول در هر شرایط و موقعیت اقتصادی ممکن است پیش آید و قابل مشاهده و اندازهگیری هم قطعا هستند. در نتیجه با سنجیدن موقعیت و برنامه ریزی از قبل آنها را میتوان به سود یا زیان تبدیل کرد. برای نمونه می توان به انواع تجارت یا سرمایه گذاری های مختلف اشاره کرد که در نهایت می شود موقعیت های ریسکی را به سود تبدیل کرد.
تا اینجا بارها اشاره کردیم که منظورمان از ریسک، ریسک در باز های مالی و موقعیت های سرمایه گذاری و تجارت است حال می خواهیم توضیح دهیم که وقتی از ریسک در موقعیت های مالی و سرمایه گذاری سخن می گویم چه منظوری داریم و به چه معناست.
شما در هر موقعیت هر تصمیمی که می گیرید باید ریسک های موجود در آن تصمیم را هم طبیعتا بپذیرید ولی در دنیای امروز ما مفهوم ریسک در مسائل مالی و سرمایه گذاری بیشتر مورد توجه قرار گرفته و قطعا مردم به دنبال راهی برای کنترل، پیش بینی و کم کردن این ریسک ها هستند.
در تعریف ریسک در موقعیت های مالی به شرایطی گفته می شود که احتمال اختلاف میان نتیجه مورد انتظار و نتیجه واقعی باشد ریسک می گویند. این بخش از اختلاف هم می تواند مثبت باشد و هم می تواند منفی باشد، به هر اندازه که احتمال نتیجه منفی در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح می گویند ریسک سرمایهگذاری بیشتر است.
وقتی صحبت از پول و سرمایهگذاری به میان میآید تاثیر ریسک پذیری (Risk propensity) نیز به مراتب بیشتر میشود؛ در بحث سرمایه گذاری، ریسک به احتمال از بین رفتن ارزش یک دارایی (منظور همان نتیجه منفی) گفته می شود.
انواع مختلف و متفاوتی از ریسک ها وجود دارند که سرمایه گذاران در معرض آنها قرارمی گیرند و به طبع آن راه و روش های زیادی هم برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری وجود دارد، مثل تخصیص دارایی و تنوع سازی، ولی از طرفی هم باید بدانید هیچ راهی برای از بین بردن کامل ریسک وجود ندارد. منابع مختلف یا همان تنوع سازی این امکان را به شما می دهد تا ریسک را به مراتب پایین تر بیاورد.
برای اندازه گیری ریسک سرمایه گذاری معیارهای متفاوتی است، که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری می باشد. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده بیان گر این موضوع می باشد که ریسک سرمایه گذاری بالا است.
شرکت های زیادی وجود دارند که زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک های متفاوتی که در معرض آن هستید صرف می کنند تا بتوانند ریسک ها را ارزیابی، شناسایی انواع ریسک در بازار سرمایه و مدیریت کنند. حال که از ریسک در موقعیت های مالی صحبت کردیم در این قسمت اشاره ای انواع ریسک های سرمایه گذاری داشته باشیم:
ریسک سیستماتیک یا به عبارتی غیر قابل اجتناب:
ریسک هایی که کنترل آن ها در دست سرمایه گذاران نیست ریسک سیستماتیک (Systematic Risk) یا غیر قابل اجتناب می گویند. این ریسک ها مرتبط با شرایط سیاسی و اقتصادی کلان یک کشور هستند، که حذف آن ها امکان پذیر نیست و زمانی که رخ دهند بر کل اقتصاد یک کشور تاثیر می گذارد و نمی شد گفت صرفا تاثیر آن بر یک بخش یا صنعت است و تا حد قابل توجهی پیش بینی این نوع از ریسک ها امکان پذیر نیست.
ریسک غیرسیستماتیک یا قابل اجتناب:
در ریسک غیر سیستماتیک یا قابل اجتناب اشاره به موقعیت های دارد که می توان از طریق روش ها مختلف به کنترل و را اندازه گیری آن ها پرداخت و همچنین بر کنترل و یا کاهش این ریسک ها می توان تاکید داشت.
این ریسک ها که یکی از نوع های ریسک سرمایه گذاری و تجاری هستند، مربوط به صنعت یا تجارت خاصی می باشند و بر خلاف نوع قبلی به این گونه نیست که در صورت شرایط پر ریسک تاثیر خود را بر کل صنایع باید سرمایه گذاری ها بگذارد.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله مدیریت مالی و بودجه را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک عملیاتی:
«اهرم مالیاتی یا ریسک عملیاتی (Operational Risk) به سود عملیاتی مربوط است که منشا آن هزینههای ثابت شرکت است.»
ریسک مالی:
ریسک مالی (Financial Risk) به حالتی در سرمایه گذاری و یا تجارت گفته می شود که شرکت مورد نظر قادر به عملیاتی کردن تعهدات خود نباشد. ریسک مالی زمانی پیش می آید که شرکت مورد نظر بدهی و یا وام های زیادی داشته باشد که این موجب کاهش چشم گیر سود شرکت می شود؛ در حالت است که شرکت از پس تعدات خود بر نمی آید و باید گفت، ریسک ناشی از به کارگیری بدهی در شرکت را ریسک مالی می گوییم.
ریسک اعتباری:
این نوع ریسک به احتمال عدم توانایی صادرکننده اوراق قرضه برای بازپرداخت نرخ سود مورد انتظار است و در کل به توانایی در بازپرداخت اصل پول اشاره دارد که معمولا هر چه این ریسک اعتباری (Credit risk) بالاتر باشد نرخ بهرهی اوراق نیز بالاتر خواهد بود.
ریسک نرخ سود (Interest Rate Risk):
اگر در شرایطی قرار گیریم که چند گزینه انتخاب برای سرمایه گذاری و یا تجارت داشته باشیم، صحبت از نرخ سود یا ریسک نرخ سود می شود. ریسک این نوع به زمانی ارتباط دارد که تغییر در نرخ سود باعث تغییراتی در ارزش یک سرمایهگذاری بشود. این نمونه از ریسک ها بیشتر بر روی اوراق مشارکت انواع ریسک در بازار سرمایه و اوراق بدهی تاثیر قابل توجهی دارد.
ریسک بازار:
ریسک بازار (Market Risk) از انوع ریسک های است که روزانه در بازارهای مالی، سرمایه گذاری و تجاری به خصوص بورس با آن مواجه هستیم و آن را مشاهده می کنیم. این نوع ریسک به شکلی از سطح حمایتی و مقاومتی بازار نیز اطلاق می شود (به طور واضح منظور عرضه و تقاضا می باشد).
ریسک بازار نوعی از تغییر در نتیجه نهایی (بازده) است که ناشی از نوسانات کلی بازار می باشد. در بین انواع ریسک های گفته شده شاید آشناترین نوع ریسک که همه به نوعی با آن رو به رو هستند و آن را با عنوان ریسک نوسانات بازار بشناسند.
ریسک تورم یا ریسک قدرت خرید (Inflation risk):
ابتدا لازم هست اشاره ای به مفهوم تورم داشته باشیم که عبارت است از افت ارزش پولی رایج در یک کشور. به این معنی که مردم برای خرید یک کالا یا خدمات، لازم باشد پول بیشتری نسبت به گذشته پرداخت کنند.
این ریسک تاثیر مستقیمی بر بازدهی سرمایه گذاری های افراد دارد چرا که سود خالصی که از یک سرمایه گذاری نسیب ما می شود برابر است ریسک و تورم. یکی از راه های کم کردن این نوع ریسک سرمایه گذاری سهام و اوراق قرضه می تواند باشد.
ریسک تجاری:
ریسک تجاری یعنی این که کلیه هزینه های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر داشته باشیم. این هزینه ها می تواند حقوق، هزینه های تولیدی، اجاره تسهیلات، دفتر، خدمات و هزینههای اداری باشد. در سطح ریسک تجاری عوامل مختلف و زیادی می تواند موثر باشد.
ریسک نقدشوندگی:
اگر یک دارایی یا سرمایه گذاری به راحتی به فروش نرسد دارنده آن سرمایه گذار یا دارایی با ریسک نقدشوندگی (liquidity risk) مواجه هست. در مقابل هر چه سرعت خرید و فروش در سرمایه گذاری یا دارایی بیشتر باشد و معاملات آن را راحت تر انجام شوند، سرمایه گذار با ریسک کم تری مواجه است.
ریسک نرخ ارز:
ریسک نرخ ارز (currency risk) زمانی پیش می آید که شما وارد سرمایه گذاری و بورس ارزی کشوری غیر از کشور خود باشید مثلا یک ایرانی از ارز دلار در سرمایه گذاری استفاده کند یا سهام های با واحد پولی دلار خرید و فروش کند در این حالت است که ریسک ناشی از نرخ ارز پیش می آید.
در زمان نوسانات حتما بر سرمایه این فرد بر حسب واحد پول داخلی کشور خود نیست. قابل ذکر است برای سرمایه گذاری در کشورهای دیگر لازم است حتما تفاوت نرخ ارزی دو کشور را در نظر بگیرید.
پیشگامان بی نهایت مطالعه مقاله طبقه بندی هزینه ها را به شما عزیزان پیشنهاد می کند.
ریسک مالیات پذیری
ریسک مالیات پذیری:
ریسک مالیات پذیری (Taxability Risk) به ریسک اوراق قرضهای می گویند که در ابتدا با فرض بر معاف بودن از مالیات می باشد ولی این احتمال وجود دارد که پیش از فرا رسیدن موعد سررسید، تغییر وضعیت رخ دهد واجد شرایط برای پرداخت مالیات بشوند.
در حالتی که اوراق قرضه معاف از مالیات نرخ بهره پایین تری به نسبت دیگر اوراق دارند، اگر دارندگان این اوراق ریسک مالیات پذیریشان بالفعل شود، بازدهی خیلی پایین تری در مقایسه با حالت اول خودشان که همان معاف بودن از پرداخت مالیات است دریافت می کنند.
ریسک استرداد:
ریسک استرداد (Call Risk) خاص اوراق قرضه می باشد و به احتمال استرداد اوراق قرضه پیش از موعد سررسید آن اشاره دارد. ریسک استرداد اغلب زمانی قوی تر پیش می آید که نرخ تورم رو به کاهش است. در چنین حالتی است که شرکتها در تلاشند با جمع آوری اوراق قرضه منتشر شدشان و سپس انتشار اوراقی که نرخ بهره پایینتری دارند؛ پول کمتری را از دست بدهند.
در شرایط کاهش نرخ بهره سرمایهگذاران معمولا مجبور می شوند ریسک بیشتری را برای به دست آوردن درآمدی در حد گذشته بپذیرند. بعد از اشاره مختصری به انواع ریسک لازم می دانیم در مورد راه هایی برای مدیریت و کنترل ریسک در سرمایه گذاری صحبتی داشه باشیم هر چند مختصر؛
سرمایه گذار در باید بداند فعالیت در بازار سرمایه و مالی خالی از ریسک نیست و هیچ وقت هم نخواهد بود ولی ما می توانید بجای این تصور که باید از ریسک دوری کنیم آن را بپذیریم.
در این حالت قطعا لازم است قوانینی را برای خودمان مشخص و از آن قوانین تعریف دقیقی داشته باشیم. باید گفت مدیریت ریسک سرمایه گذاری و کنترل ریسک اصلا مسأله پیچیده ای و غیر قابل حلی نیست و با انجام کارهایی ساده می توان به خوبی بر آن تسلط یافت و گذر کرد.
در این جا راهکارهایی را برای شما ارائه می دهیم که با استفاده از آن می توانید میزان ریسک را مدیریت کرده و با در نظر گرفتن ریسک های منطقی در سرمایه گذاری خود بتوانید به موفقیت های بیشتری دست پیدا کنید.
- ابتدا در برنامه خود میزان حداکثر ضرر را تعیین کنید.
- دوم برای تخصیص دارایی خود استراتژی و راهکارداشته باشید.
- سوم برای خود یک حاشیه امن تعریف کنید.
غلبه بر ترس؛ که قطعا با برنامه ریزی دقیق و هوشمندانه میسر می شود.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله رویکرد بازاریابی نوین را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
انواع ریسک در بازار سرمایه
در شرایطی ۱۰۷ شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت در بورس ۵۰ ساله ایران را دارند که انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد
به گزارش پایگاه خبری بورس پرس، صنعت کارگزاری یکی از ارکان اصلی بازار سرمایه ایران بشمار می رود که به اندازه تاریخ بورس ایران قدمت دارد و طی سال های اخیر با تغییر دستورالعمل ها و مقررات و اندازه بازار ، با تحولات عدیده ایی روبرو شده و گاه با چالش ها و مشکلات سختی دست و پنچه نرم کرده است.
در این میان در شرایطی 107 شرکت کارگزاری وابسته به بانک ها و سازمان ها و یا بخش خصوصی مجوز فعالیت را دارند که ماهنامه بورس تهران در گزارشی انواع ریسک شرکت های کارگزاری را بررسی و اعلام کرد: هدف نهایی بازارسرمایه رسیدن به بازاری شفاف، کارآ و استیفای حقوق سرمایهگذاران است. بر این اساس صنعت کارگزاری یکی از پایههای اصلی و بیبدیل توسعه بازار سرمایه است.
این صنعت هم اکنون حدود 50 سال قدمت دارد و با وجود این سابقه طولانی و تنوع خدمات به طیف وسیعی از سرمایهگذاران، کماکان با محدودیتهایی روبهرو است.
این مشکلات در شرایطی پدید آمده که اکثر آنها به واسطه عوامل خارجی به صنعت تحمیل شده و هزینههای آن، صرفا توسط صنعت کارگزاری پرداخت و افزایش آن منجر به افزایش ریسک صنعت میشود؛ درصورتی که فضای کسب و کار در صنعت کارگزاری ارتقا یابد، کارگزاران که ضلع اصلی مثلث بازار سرمایه هستند، در توسعه و افزایش کارآیی بازار سهم بیشتری خواهند داشت.
با وجود تمام برنامهریزیها و دقتنظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارد که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن به هر یک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد.
در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده، تحت عنوان ریسک مطرح است. بر مبنای اهدافی که تحت تاثیر ریسک قرار میگیرد و همچنین از نظر عوامل موثر بر احتمال دستیابی به هدف، ریسک حاکم بر شرکتها را به دستههای مختلفی تقسیم میکنند.
در کارگزاری، طبقهبندی های مختلفی از ریسک مطرح است که به دو بخش درونزا و برونزا تقسیم میشود. ریسکهای درونزا که ناشی از عملیات کارگزاری بوده و میتوان آن را مدیریت کرد یا کاهش دهد، شامل ریسک اعتباری، ریسک مالی و ریسک عملیاتی است. ریسکهای برونزا نیز که ناشی از عملیات کارگزاری نبوده، بلکه به دلیل محدودیتها و شرایط حاکم بر صنعت کارگزاری ایجاد میشود، شامل ریسک قوانین و ریسک بازار است.
اندازهگیری ریسک
در رابطه با اندازهگیری تعاریف متنوعی ارائه شده است. اندازهگیری به معنای استفاده از قواعدی برای نسبت دادن اعداد به یکسری از ویژگیها بهگونهای که آن ویژگیها را بهصورت کمیت نشان دهد، به کاربرده میشود. برای اندازهگیری نیازمند تعریف و تعیین شاخصهای اندازهگیری هستیم. شاخص، امری است که به وسیله آن بتوان کمیت، کیفیت و تغییرات یا ثبوت یک موضوع را تشخیص داد و اندازهگیری کرد. شاخص خودش هدف نیست، بلکه نشانگر تحقق هدف است. شاخصها خود کمی و کیفی هستند. سعی بر آن است تا شاخصهای لازم برای اندازهگیری انواع ریسک شناسایی و معرفی شود.
ریسک اعتباری مشتریان
شاخصهای برآورد ریسک اعتباری مشتریان کارگزاری شامل (اعتبارسنجی، عملکرد مشتری و نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان).
اعتبارسنجی
اگر کارگزاری دارای سازوکاری برای اعتبارسنجی و اخذ تضامین کافی باشد، ریسک اعتباری کارگزاری کاهش پیدا میکند. پس اعتبارسنجی خود دو مولفه داشته باشد: 1. سیستم اعتبار سنجی و 2. وثایق.
سیستم اعتبارسنجی: در رابطه با نوع مشتری ما میتوانیم مولفههای متفاوتی را برای اعتبارسنجی مدنظرقراردهیم. مشتریان کارگزاری به دو بخش حقیقی و حقوقی تقسیم میشوند.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقیقی: بررسی وضعیت درآمدی، وضعیت هزینهای، ثبات شغلی و اقامتی.
سیستم اعتبارسنجی مشتریان حقوقی: بررسی نسبتهای سرمایه در گردش، سود انباشته، فروش، سود به کل داراییها و نسبت ارزش حقوق صاحبان سهام به کل بدهیها.
وثایق: هر چقدر نسبت قابلیت نقدشوندگی وثایق اخذشده توسط کارگزاریها به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک کارگزاری کاهش پیدا میکند.
عملکرد مشتری
هر چقدر عملکرد مشتریان اعتباری موفقتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا میکند. بنابراین برای برآورد عملکرد مشتری از نسبت تعداد معاملات موفق (معاملاتی که مشتری در آن سود کرده است) مشتری به کل معاملات مشتری در یک بازه مشخص استفاده میشود. هر چقدر این نسبت بالاتر باشد ریسک اعتباری مشتری کاهش پیدا می کند.
نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان
هر چقدر نسبت ارزش دارایی به بدهی مشتریان بیشتر باشد، ریسک اعتباری مشتریان کاهش پیدا می کند. این نسبت رابطه معکوسی با ریسک اعتباری مشتریان دارد.
ریسک مالی
برای محاسبه ریسک مالی در کارگزاری ها از شاخص نسبت های مالی استفاده میشود. این شاخص ها همان نسبتهای کفایت سرمایه است. نسبتهای کفایت سرمایه شامل نسبت جاری و نسبت بدهی است که در آن هر قلم از دارایی با توجه به ریسک آن قلم با یک ضریب تعدیل در محاسبه نسبت در نظر گرفته میشود.
ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی ناشی از خطاهای انسانی، تکنیکی و ضعف کنترل های داخلی است. در کارگزاری میتوان ریسک عملیاتی را در چهار حوزه بررسی کرد: 1. ریسک فرآیندی، 2. ریسک سیستمی و 3. ریسک معاملاتی و 4. ریسک انسانی.
ریسک فرآیندی
این ریسک ناشی از وجود فرآیندهای نامناسب در کارگزاریها است. برای اندازه گیری میزان ریسک، میتوان فرآیندهای استاندارد در کارگزاری را طراحی و نسبت عدم مطابقت با آن را به عنوان ریسک فرآیندی در نظر گرفت.
ریسک سیستمی
ریسک سیستمی در کارگزاریها به سیستمهایی که کارگزاران در فعالیتهای خود از آن استفاده میکنند، برمیگردد. برای اندازهگیری این ریسک میتوان از شاخصهای مانند انطباق سطوح دسترسی با چارت سازمانی، درصد خرابی سیستم و قطع ارتباطات در یک بازه زمانی، ویژگیهای آن سیستم و نحوه پشتیبانگیری اطلاعات و . را مورد استفاده قرار داد.
ریسک معاملاتی
ریسک معاملاتی به حسابهای مشتریان در کارگزاری مرتبط است. این ریسک در واقع مربوط به معاملات مشتریان در رابطه با سهمهای خاص(سفته بازی) و سبد دارایی مجموعهای از مشتریان (خطای ترکیب) را دربرمیگیرد. این نوع ریسک با رصد حسابهای مشتریان مشخص میشود. به عنوان نمونه تک سهم شدن یک یا مجموعهای از مشتریان عمده در یک دوره میتواند ریسک کارگزاری را افزایش دهد.
ریسک انسانی
ریسک مربوط به خطاها و اشتباهات انسانی، کلاهبرداریها و فعالیتهای غیرمجاز مربوط به پرسنل کارگزاری است. سه عامل برای اندازهگیری آن در نظر گرفته میشود: 1. نیروی انسانی (سوابق، وثایق و بقا)، 2.کنترلهای داخلی (دسترسی، نظارت و تفکیک وظایف) و 3. درصد اشتباهات در بازه زمانی مشخص.
ریسک قوانین
نبود ساختارهای مناسب قانونگذاری و نظارت، فقدان چارچوب برای خود قانونگذاران، تفاسیر گوناگون از قوانین و تعدد نهادهای ناظر و. میتواند باعث تغییر قوانین و ایجاد ریسک قوانین برای کارگزاری شود که ممکن است هزینههایی را بر آنها تحمیل کند (مانند عوارض کسب و پیشه ) یا محدودیتهایی (مانند محدودیتهای معاملاتی، لغو مجوز) ایجاد کند. برای اندازهگیری ریسک قوانین ناگزیریم عامل مالی (زیان و هزینه) را بهعنوان شاخص ریسک تعیین و ریسک را اندازه گیری کنیم.
ریسک بازار
نوسانات مربوط به بازار را ریسک بازار گویند. ریسک بازار برای کارگزاری ها از دو جنبه قابل محاسبه است:
1. اندازه بازار (کارمزد معاملات کل بازار ) و 2. سهم از بازار (سهم از کارمزد معاملات کل بازار).
ریسک اندازه بازار
به حجم کلی معاملات بازار برمیگردد و بر مبنای نوسانات بازار نسبت به زمان مبنا سنجیده میشود.
ریسک سهم از بازار
بر مبنای تفاوت نوسان کارمزد کارگزاری نسبت به نوسان کارمزد کل بازار سنجش میشود. یعنی نوسان انواع ریسک در بازار سرمایه کارمزد کارگزاری نسبت به زمان مبنا فارغ از نوسان بازار را ریسک سهم از بازار گویند.
مدیریت سرمایه گذاری و ریسک چیست ؟
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود.
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است. با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در انواع ریسک در بازار سرمایه تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و… باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است.
ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
1. سرمایهگذاران ریسک خنثی انواع ریسک در بازار سرمایه افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
2. تعدادی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند.
3. سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
خلاصه مقاله
در نهایت به سرمایهگذاران پیشنهاد میشود که ابتدا با توجه به شرایط خود، میزان ریسکپذیری، سواد مالی، سرمایه اولیه و درآمد، استراتژی خود را مشخص کنند و سپس یک سبد سرمایهگذاری مناسب تشکیل دهند.
این سهمها میتوانند با توجه به دیدگاه سرمایهگذار و اهداف آنها متفاوت از هم باشند.
دیدگاه شما