چرا برخی سبدگردان ها زیان ده شدند؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از بورس نیوز؛ در دو سال اخیر اکثر فعالان بازار سرمایه به خصوص اشخاصی که سال ۹۹ به این بازار وارد شدند، متحمل ضرر و زیان شده اند. عده ای، کم تجربگی تازه واردها را دلیل این وضعیت می دانند و معتقدند سرمایه گذاری مستقیم توسط غیر حرفه ای ها، چندان صحیح نیست. یکی از روش های سرمایه گذاری حرفه ای، سپردن مدیریت پرتفوی به سبدگردان ها است. حال آنکه بررسی ها نشان می دهد بعضی از سبدگردان ها هم در این دو سال، از گزند زیان مصون نمانده اند.
همایون دارابی مدیرعامل شرکت سبدگردان داریوش در این خصوص بیان کرد: وقتی درمورد سرمایه گذاری صحبت می کنید، باید "مستر مارکت" را هم در نظر داشت. واقعیت این است که وقتی بازاری روند نزولی دارد، تمامی فعالان، اعم از حقیقی و حقوقی را تحت تاثیر قرار می دهد. اما نکته اینجاست که وقتی سرمایه گذاری غیر مستقیم در این بازار صورت می گیرد، کنترل ریسک بیشتری صورت گرفته و سبدگردان ها تلاش می کنند مدیریت ریسک را از طریق ابزارهای مختلفی که در پرتفوی قرار می دهند، انجام دهند. به همین دلیل هم در اکثر موارد عملکرد سبدگردان ها بهتر از عملکرد حقیقی های کم تجربه بوده است.
وی اضافه کرد: معتقدم سرمایهگذاری غیرمستقیم برای اشخاصی که تجربه ی کمتری داشته یا زمان کافی برای مدیریت پرتفوی ندارند، ابزار مناسبی است و ریسک کمتری متوجه سرمایه گذاران خواهد کرد. البته سبدگردان ها، تامین سرمایه ها و صندوق های سرمایه گذاری با بحث رقابت هم مواجه هستند و اگر بازدهی مورد نظر کسب نشود، مشتری خود را از دست خواهند داد. علاوه بر این، بخشی از زیان سبدگردان ها در دو سال اخیر ناشی از الزاماتی بوده که سبدگردان ها می بایست رعایت می کردند و این الزامات هزینهبر بودهاست. بیش از نیمی از سبدگردان ها در دو سال اخیر مجوز فعالیت خود را اخذ کرده اند؛ یعنی هم هزینه سنگینی بابت راه اندازی متحمل شده اند و هم با بازار نزولی مواجه بودهاند که در آن مشتری کمتری وجود داشته است.
در کشور ما در روندهای صعودی هر بازار مشتری جذب میشود و هر موج مثبتی، سرمایه گذاران جدیدی را وارد آن بازار می کند. کما اینکه در حال حاضر به رغم آنکه قیمت ها در بازار مسکن به سقف تاریخی دلاری خود رسیده است، خرید و فروش ها در جریان است و سرمایهگذارانی تمایل به ورود به این بازار را دارند. در مقابل در روندهای نزولی، بخشی از معاملات متوقف شد و عده ای از سرمایه گذاران از آن بازار خارج می شوند.
مشابه این شرایط را در بازار سرمایه هم شاهد هستیم و در دو سال گذشته، بازار سرمایه و حجم معاملات به شدت افت داشته است. در چنین شرایطی، سبدگردان ها ناچار به تحمل هزینههای نگهداری دفتر و نیروی انسانی نیز هستند و منطقی است که سبدگردانها عملکرد ضعیف تری داشته باشند. اما انتظار میرود با بهبود وضعیت بازار سرمایه سبدگردان ها هم رشد پایدارتری را تجربه کنند.
دارابی افزود: صورتهای مالی شرکت های سبدگردان و همینطور گزارشهای سازمان بورس و اوراق بهادار در مورد شرکت های سبدگردان به صورت کاملا شفاف روی سامانه کدال قرار دارد و علاقمندان به سرمایه گذاری از طریق سبدگردان ها می توانند با بررسی صورتهای مالی شرکت های سبدگردان، مناسب ترین گزینه را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در خاتمه در رابطه با نحوه سرمایه گذاری سرمایه هر شرکت سبدگردان اظهار کرد: سرمایه لازم برای تاسیس یک شرکت سبدگردان در حال حاضر ۱۰ میلیارد تومان است که بخش قابل توجهی از سرمایه اولیه شرکت های سبدگردان صرف تاسیس صندوق ها خواهد شد. ضمن اینکه سبدگردان ها متعهد میشوند ظرف مدت زمان یکسان از تاریخ تاسیس اقدام به خرید یک دفتر اداری کنند که این مورد هم هزینهبر خواهد بود و سایر هزینه ها از جمله هزینه های حقوق و دستمزد را هم باید در نظر داشت. با این تفاسیر سرمایه ۱۰ میلیارد تومانی اولیه شرکت های سبدگردان معمولاً جوابگوی تامین نیاز این شرکت ها نبوده و بعد از این یک دوره یکساله، شرکت های بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی سبدگردان اقدام به افزایش سرمایه می کنند.
سیو سود در بورس به چه معناست؟ | مهمترین استراتژی حفظ سرمایه را بشناس!
سرمایهگذاری مسیری است که موفقیت در آن نیاز به استراتژی دارد. راز جلوگیری از زیان در هر سرمایهگذاری، محدود کردن ریسک است. شما باید در سرمایهگذاری خود استراتژی داشته باشید تا ریسک را به حداقل برسانید. سیو سود نیز یک نوع استراتژی در بازار سرمایه میباشد. پیش از ورود به بازار سرمایه به چند تکنیک مؤثر مثل سیو سود مسلط شوید و زیان خود را به حداقل برسانید.
سیو سود در بورس به چه معناست؟
هر زمان سود خود را ذخیره کنید به اصطلاح سیو سود (Save Profit) نمودهاید. سیو سود یعنی سودی که به شما تعلق گرفته، محقق شود. حفظ سرمایه و سود تعلق گرفته به آن، مستلزم فروش سهام است. سیو سود ، مفهومی کاملاً ساده و ملموس است. به این معنا که با سرمایهگذاری روی سهام یک شرکت، سود چشمگیری نصیب شما میشود؛ سپس هنگامی که احتمال میدهید در آینده سود حاصل شده از دستتان برود، سهام خود را فروخته و سود آن را ذخیره مینمایید.
در بورس و همچنین در سایر بازارهای سرمایهگذاری، تا زمانی که شما سهام، ملک، طلا، ماشین و . را نفروشید نه صاحب سود شدهاید و نه ضرر کردید. در بورس، از اختلاف قیمت خرید سهم با قیمت فروش آن (در صورت افزایش) سود حاصل میشود.
بارها در بورس شاهد سودهای کلان و حتی رویایی بودهایم اما چیزی بالاتر از واقعیت وجود ندارد. واقعیت این است که همه آن سودها تا زمانی که شما سهام خود را نفروختهاید، هنوز متعلق به شما نیستند. کم نبودند معاملهگرانی که به طمع یک مثبت پنج دیگر، سهم خود را نفروختند و از فردای آن روز گرفتار صف فروش شدند؛ در صورتی که اگر سود خود را ذخیره میکردند، دیگر شاهد آب شدن آن سود طلایی در مقابل چشمان خود نبودند!
طمع برای کسب سود بیشتر، به راحتی میتواند یک معامله سود ده را به یک زیان ناامیدکننده تبدیل کند. سیو سود یعنی حرص برای کسب سود بیشتر را کنار گذاشته و با قناعت به سود موجود، سهم را بفروشیم. یک معاملهگر حریص معمولاً سود خود را به معاملهگران هوشمند میدهد.
آموزش راهکارهای سیو سود
پی بردن به زمان مناسب برای فروش سهام و سیو سود کردن به دو عامل مهم بستگی دارد. این دو عامل عبارتند از: دیدگاه زمانی سرمایهگذار در خرید سهام و تحلیل (تکنیکال یا بنیادی) سهم که در ادامه بطور مفصل شرح خواهیم داد.
راهکارهای سیو سود بر اساس دیدگاه زمانی
سرمایهگذاران در خریدهای خود، معمولاً دیدگاههای متفاوتی دارند. به این معنی که دید برخی سرمایهگذاران کوتاه مدت، برخی میان مدت و برخی دیگر بلندمدت می باشد. در انتخاب نوع روش سیو سود ، استراتژی و دیدگاه زمانی افراد تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین ابتدا لازم است استراتژی زمانی خود را مشخص نمایید.
دیدگاه کوتاه مدت
افراد با استراتژی کوتاه مدت، سهم را با قصد نگهداری به مدت سه هفته الی سه ماه، خریداری میکنند. فرد تحلیلهای لازم را روی سهم انجام میدهد. با رسیدن قیمت سهم به نقطه حمایت نسبت به خرید آن اقدام نموده و سهم را در نقطه مقاومت میفروشد. همانطور که میدانیم، ممکن است سهم از نظر تکنیکال، مقاومت خود را شکسته و با قدرت بیشتر به رشد خود ادامه دهد. استراتژی سیو سود به ما میگوید حتی با فرض رشد بیشتر، اولویت با کاهش ریسک است.
دیدگاه میان مدت
افراد با استراتژی میان مدت در ذخیره سود، سهم را با قصد نگهداری به مدت دو الی شش ماه، خریداری میکنند. در دیدگاه میان مدت، با در نظر گرفتن درصد ریسک پذیری افراد، دو استراتژی متفاوت نهفته است.
افراد با ریسک پذیری پایین
افرادی که کمتر ریسکپذیر هستند، اصل سرمایه را میفروشند و سود آن را نگهداری مینمایند. با استفاده از این مدل که بر مبنای خارج کردن اصل سرمایه است، میتوان اصل سرمایه خود را از آسیب دور نگه داشت.
اصل مبلغ سرمایهگذاری را تقسیم بر سود سهام کرده، تعداد سهامی که برابر با مبلغ سود بوده و باید نگهداری شود، بدست میآید.
افراد با ریسک پذیری بالاتر
سرمایهگذارانی که ریسکپذیرتر هستند، سود سهم را فروخته، سیو سود میکنند و اصل سرمایه را نگه میدارند. این مدل بر مبنای خارج کردن سود میباشد. با تقسیم سود سهام بر قیمت روز آن، تعداد سهامی که باید فروخته شود، بدست میآید.
برای درک بهتر موضوع، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید پس از انجام تحلیلهای مورد نیاز، 10000 سهم شرکت A را با قیمت 2000 تومان خریدهاید. مبلغ اصل سرمایه شما معادل بیست میلیون تومان شده است. طبق تحلیلهای جدید احتمال میدهید سهم بعد از رسیدن به قیمت 2200 تومان، کاهش قیمت پیدا کند. تا قیمت سهام شما به 2200 تومان برسد، دو میلیون تومان سود کسب کردهاید. ممکن است احتمال شما غلط از آب دربیاید و سهم از مقاومت 2200 رد شده و به رشد خود ادامه دهد.
در این شرایط از طریق دو راهکار گفته شده، میتوانید سیو سود کنید.
اگر ریسکپذیری شما پایین است، تعدادی از سهام را فروخته و اصل سرمایه خود را خارج کنید. بیست میلیون تومان (اصل سرمایه) را تقسیم بر 2200 تومان (قیمت خرید سهم) میکنید. حدود 9,000 برگ از اوراق خود را فروخته و مابقی را نگه میدارید. با این کار اصل پول خود را خارج میکنید.
اگر ریسکپذیری بالاتری دارید، تعدادی از سهام که برابر با سود پولتان است، بفروشید و اصل سرمایه را در سهام نگه دارید. دو میلیون تومان (سود سهام) را تقسیم بر 2200 تومان (قیمت خرید سهم) کنید. حدود 909 برگ از سهام خود را فروخته و مابقی آن را نگه دارید.
دیدگاه بلند مدت
افراد با استراتژی بلندمدت در سیو سود ، سهم را با قصد نگهداری به مدت شش ماه الی یک سال، خریداری میکنند. در این دیدگاه، معامله گران به نوسانات زودگذر قیمتی بیتوجه هستند. آنها در طولانی مدت به تارگت و هدف قیمتی خود دست مییابند. معاملهگران دارای دیدگاه بلند مدت، اصل سرمایه و سود آن را تا پایان بازه زمانی یک ساله نگه میدارند.
سایر راهکارها سیو سود
علاوه بر آن دسته استراتژیهای سیو سود که متکی بر دیدگاه زمانی معامله گران است، چند راهکار دیگر نیز وجود دارد که عبارتند از:
- توجه به صف خرید سهام: بدیهی است زمانی که سهم مد نظر، مورد بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی تقاضای بسیاری از خریداران باشد، هنوز قابل نگهداری خواهد بود. به عرضه و تقاضای سهم و ورود و خروج نقدینگی به آن دقت نمایید. هر زمان صفهای خرید در حال ریزش بودند، اقدام به فروش نموده و سود خود را حفظ کنید.
- فروش پلکانی: در صورتی که قیمت سهم به نقطه مقاومت رسید اما شما از چگونگی ادامه روند آن اطمینان نداشتید، میتوانید با فروش سهام به صورت پلکانی، از ریسک خود بکاهید. با کاهش سرمایه، ریسکی که متوجه ما میشود نیز کاهش یافته و یک پله سیو سود میکنید. نصف سهم خود را بفروشید و سود آن را ذخیره نمایید و در انتظار ادامه روند سهم باشید؛ چنانچه روند سهم نزولی بود، مابقی سهام را نیز بفروشید.
چگونه در زمان مناسب سیو سود کنیم؟
علاوه بر راهکارها و مواردی که گفته شد، نکاتی وجود دارند که رعایت آنها موجب یک سیو سود به موقع خواهد شد. در ادامه این نکات را برای شما شرح خواهیم داد:
- سهامی را برای سیو سود در اولویت قرار دهید که رشدی بیشتر از حد معمول خود داشته است. بطور کلی، سیو سود را در مورد سهامی که به خوبی رشد کرده و سود چشمگیری داشته، انجام دهید.
- هنگام عرضه سهام توسط سهامداران حقوقی ِ آن و در کل، عرضههایی با حجم مشکوک، سیو سود کاری عاقلانه خواهد بود.
- سیو سود به صورت پلکانی در برخی شرایط تصمیمی منطقی و هوشمندانه است. می توان طی چند روز فروش سهم و ذخیره سود آن را انجام داده و طی چند روز متوالی سود کرد.
- اخبار منفی به شدت روی قیمت سهام تاثیر میگذارند؛ بنابراین اگر درباره سهامتان خبرهای بدی منتشر شد، شاید بهتر باشد سود موجود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید.
- وقتی سهام در قیمت جدید تثبیت میشود، فروش آن یک روش محتاطانه به شمار میرود.
- در استراتژی سیو سود ، جهت پیشبینی روند آتی سهم، میتوان از نمودارها و سایر ابزارهای تحلیلی استفاده نمود.
- برای تعیین قیمت هدف که در آن قصد فروش و حفظ سود سهام را دارید، علاوه بر خود سهم باید روند کل بازار را درنظر بگیرید.
- وجود نشانههای افت و نزول بنیادی سهام یک شرکت، زنگ هشداری برای سهامدارن آن به شمار میرود. فروش و خروج از چنین سهمی کاملاً عاقلانه است. از جمله نشانههای مهم ضعف بنیادی یک سهم، میتوان به ناتوانی در فروش محصولات شرکت اشاره کرد.
- حتی اگر سهمی ذاتا ارزشمند باشد، فروش حجم زیاد آن توسط سهامداران عمده موجب کاهش شدید قیمت خواهد شد؛ پس اگر سهمی دارید که چنین وضعیتی دارد، سیو سود کنید.
دو وضعیت کلیدی
ما اغلب زمانی دست به سیو سود میزنیم که نسبت به آینده سهام خود امیدواریم اما تحلیلهای تکنیکال یا بنیادی سهم کمی نگرانکننده هستند. شرایطی نیز وجود دارد که در آن سیو سود ضروری است. هنگامی که سهم شما در یکی از وضعیتهای زیر قرار گرفت، حتما نسبت به فروش آن و ذخیره سود خود اقدام کنید.
- خروج چشمگیر نقدینگی از بازار
- رشد خارج از انتظار و بیش از حد بازار
گاهی سهم به نقطه مقاومتی خود رسیده و امیدی به رشد بیشتر قیمت آن در کوتاه مدت نیست. با این حال میتوان به آینده سهم خوشبین بود. در اینجا چند موقعیت برای سهم شما بوجود میآید:
الف) نمودار سهم از این محدوده مقاومتی عبور میکند.
ب) روند سهم، اصلاح شده و به اصطلاح پولبک میزند.
به دلیل نامشخص بودن آینده سهم، فروش و سیو سود آن تصمیم درستی است. در طی فرایند اصلاح سهم، میتوانید در جای مناسب مجدداً به سهم ورود کنید.
برای مشاهده نمودار سهام مورد نظر خود میتوانید به سایت ره آورد به نشانی www.rahavard365.com مراجعه کنید.
سیو سود در روند اصلاحی
روند اصلاحی، شرایطی است که قیمت سهم برخلاف جهت اصلی حرکت میکند. غالباً منظور از اصلاح، کاهش نسبی قیمت در یک روند صعودی میباشد. اگر دید کوتاه مدت به سرمایهگذاری خود دارید، در دوران اصلاح سهم، بهترین استراتژی، ذخیره کردن سود و خروج از سهم است. برای افراد با دید میان مدت نیز به سه دلیل سیو سود و فروش بهتر است. این دلایل عبارتند از:
- ضعف سهامشان از نظر بنیادی
- رسیدن قیمت سهام به حد سود سهامدار
- ورود مجدد به سهم با قیمت مطلوب، در فرایند اصلاح
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله ریزش بازار و دلایل آن مراجعه نمایید.
سیو و ذخیره سود سهام، عملی منطقی و عاقلانه میباشد. بازار بورس، بازاری پرریسک است. برخی سرمایهگذاران را یک شبه ثروتمند ساخته و به برخی هم وفا ندارد. بهتر است طمع نکرده و به محض آن که در مدتی معقول به سودی مقبول دست یافتید، سود خود را ذخیره کنید.
بیشتر سهمها نوسانی هستند. علاوه بر آن، بازار بورس به خصوص در این روزها پر از تنش و هیجان است. همین دو عامل سبب میشود که طی چند روز یک سهم مثبت و چند روز منفی باشد. در چنین بازاری بهتر است سود خود را سیو نموده و سهم را بفروشید؛ در غیراینصورت ممکن است مجبور به فروش سهم همراه با زیان شوید. اگر امروز در طمع یک مثبت پنج دیگر، با سود خارج نشوید، فردا باید با ضرر سهمتان را بفروشید.
اگر سهامی را خریدید و به عنوان مثال، ظرف دو هفته 20% سود نصیبتان شد، آن را بفروشید و سود حاصل را ذخیره کنید. هنگام خرید، انتخاب با شما است. میتوانید در بین کلیه سهام شرکتهای بورسی، تحلیل و بررسی کرده و یکی را خریداری نمایید. هنگام فروش انتخابی جز صبر کردن برای رسیدن سهم به قیمت مطلوب، ندارید. پس بهتر است سود معقول امروز را دریابید و عادت طمع به سود بیشتر را ترک کنید.
آخرین توصیه: به هنگام مقاومت سهم، سود خود را ذخیره کرده و از آن خارج شوید. در وضعیتی که قیمت سهم به حد ضرر شما برخورد کرد نیز بهترین تصمیم، خروج است.
مربی مدیریت سرمایه ارز دیجیتال در مشهد
زمانی که از مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت می شود، منظور همان مدیریت ریسک، اصل سرمایه و سبد ارز دیجیتال است. هر یک از مواردی که در بالا گفته شد می تواند اثر بسیار مهمی در مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارز دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه در بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند، شاید تابحال برای فعالیت های مختلف مربی داشته اید، مربی مدیریت سرمایه ارز دیجیتال در مشهد به شما می آموزد چگونه در مسیر ارزدیجیتال قدم بردارید.
مدیریت سرمایه، یک استراتژی مالی است که هدفش مطمئن شدن از حداکثر کارایی سرمایه در درون شرکت ها است. به عبارت دیگر، مدیریت سرمایه یعنی مدیریت پول.
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه
برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای وجود دارند:
- ریسک
- بازده
- حجم معاملات
- نسبت بازده به ریسک
- نسبت افت سرمایه
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید.
وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد.
بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود.
بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد.
در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است.
این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند.
نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند.
محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است.
این نسبت که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
مدیریت سرمایه چیست؟
مدیریت سرمایه امری کاملا شخصی است و با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شما میتواند متفاوت باشد.
سن شما، میزان سرمایه شما، تعیین اهداف و زمان رسیدن به اهدافی که برای خود مشخص میکنید، همگی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه نقش دارد.
مدیریت سرمایه، علمی است که نه تنها به بقای سرمایه شما کمک خواهد کرد، بلکه اگر به نحو درست مدیریت شود قطعا باعث افزایش سرمایه شما نیز خواهد شد. پس هر شخصی باید سرمایه خود را در جهت درست مدیریت کند که با توجه به مدلهای سرمایهگذاری شخص، بازدهی سرمایه او میتواند متفاوت باشد.
اصلیترین هدف مدیریت سرمایه بقای سرمایه است کسب سود و افزایش سرمایه در ادامه اهیمت خواهد داشت.
چرا مدیریت سرمایه مهم است؟
با توجه به رشد چشمگیر شاخصهای بازار سهام طی سالیان اخیر، صاحبان سرمایههای خرد و کلان از اقشار مختلف و با هر میزان تخصص مالی، وارد بازار سرمایه شدهاند.
هرچند گزینههای مطمئنتری نظیر صندوقهای سرمایهگذاری هم وجود دارند اما، بسیاری از افراد به دلایل مختلف ترجیح میدهند که خودشان مستقیماً در بازار به خرید و فروش سهام بپردازند.
به منظور سرمایهگذاری آگاهانه، باید پیش از ورود به بازار آموزش دیده و ارکان اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت ثروت را به خوبی فرا بگیرید.
یادگیری این مفاهیم، از طریق آموزشهای تئوری و تجربه معاملهگری در بازار بورس، حاصل میشود.
در این میان، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا، مستقیماً با بقای افراد در بازار مرتبط بوده و به گونهای میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست.
علاوه براین مدیریت سرمایه صرفا مخصوص کسانی که قصد سرمایهگذاری مستقیم دارند، نیست. افرادی که قصد سرمایهگذاری غیر مستقیم نیز دارند بهتر است با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شوند.
انواع مدیریت سرمایه
مدیریت سرمایه در هولد
بهتر است بیشترین میزان سرمایه خود را در بازار ارزهای دیجیتال به هولد کردن اختصاص دهید.
به همین دلیل، منطقی است که 80 درصد کل دارایی خود را به هولد کردن ارزهای دیجیتالی که ارزشمند هستند و آینده خوبی را برای آنها متصورند، تخصیص دهید و برای بازه ای بلند مدت (بیشتر از یک سال) از آن چشم پوشی کنید.
مدیریت سرمایه در اسپات و فیوچرز
با 20 درصد باقی مانده مجازید کمی بیشتر ریسک کرده و آن را برای ترید استفاده کنید.
اما مدیریت سرمایه در ترید نیز قوانین خاص خود را دارد که باید به آن توجه کنید. فرض می کنیم 20% صد میلیون تومان ما، همان 20 میلیون تومان است و ما این 20 میلیون را دوباره یک دارایی 100% به حساب می آوریم و آن را مجدداً به یک 80 درصد برای معاملات اسپات و 20 درصد مجزا برای معاملات فیوچرز تقسیم می کنیم.
شما را با قانون 20-80 آشنا کردیم که قانونی عمومی است و برای حوزه های مختلف جواب می دهد.
استراتژی خرید و فروش پله ای چیست؟
خرید پله ای به زبان ساده یعنی اینکه خرید سهام در چند مرحله و با فواصل زمانی یا در قیمتهای متفاوت انجام گیرد.
گاهی اوقات بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی برخی سرمایهگذاران زمانی که از پتانسیل رشد یک سهم آگاهی دارند اما از وضعیت کوتاه مدت آن اطمینان ندارد، خریدهای خود را به بخشهای مختلف تقسیم میکنند.
خرید و فروش پله ای روشی است که معاملهگران موفق برای کمتر ضرر کردن وبیشتر سود کردن بهکار میبرند و ریسک معامله را بسیار پایین میآورد.
و به این معنی است که با سرمایهای که برای هر سهمی مدنظر داریم بهصورت منطقی و معقول برخورد کنیم و به صورت پله ای و در نزدیکی کفهای قیمتی سهام، اقدام به خرید و بهصورت پله ای و درنزدیکی سقفهای قیمتی اقدام به فروش کنیم.
بازار همیشه بر یک روال نمیماند و نباید انتظار بازار همیشه مثبت را داشته باشیم و بالاخره بعد هر صعودی، نزولی وجود دارد و بعد هر نزولی هم صعودی است.
مهم این است که استراتژی معاملاتی داشته باشیم که متناسب با ریسکپذیری خود، با خرید و فروش پله ای مناسبی که انجام میدهیم ضررهایمان را به حداقل رسانده و سود خوبی نیز کسب کنیم.
در آن صورت دیگر بازار منفی، نهتنها ناامید کننده و ناراحت کننده برایمان بهنظر نخواهد رسید بلکه جذاب نیز هست.
اینکه در کفهای قیمتی سهام را بخریم و در نزدیکی های سقف آن را بفروشیم مطلب کاملاً درستی است که بارها آن را شنیدهایم.
مهم تشخیص مناسب کفها و سقفهای قیمتی سهام است، تا ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهیم.
مربی مدیریت سرمایه ارز دیجیتال در مشهد
کادر آموزشی همیار کریپتو، با تجربه چند ساله حضور در فضای کسب و کار دیجیتال که پیش نیاز شناخت عمیق بنیادین پروژه های حوزه ارزهای دیجیتال است و سالها فعالیت در معامله گری بازارهای مالی و ترید تکنیکال، به ارایه دوره های کاملا کاربردی و با هدف کسب سود حداکثری، مشغول به ارایه خدمات به علاقمندان این حوزه به صورت حضوری و آنلاین می باشد.
همین طور که پیش تر گفتیم مربی مدیریت سرمایه ارز دیجیتال در مشهد کسی است که به شما کمک می کند در بازار کریپتو درست قدم بردارید.
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد.
در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
گام ششم آموزش; استراتژی معاملاتی برای سرمایه گذاری به روش مستقیم
استراتژی معاملاتی برای سرمایه گذاری به روش مستقیم
برای سرمایه گذاری مستقیم چقدر باید محتاط باشیم ؟؟
رشد سهم از کی شروع و تا کی ادامه دارد ؟؟
از کدام روشهای تحلیلی برای سرمایه گذاری استفاده کنیم ؟؟
برای داشتن استراتژی معاملاتی چه تکنیکی رو باید بلد باشیم ؟؟
حالا ؛ کجا ! و چجوری ؟
اگر ذهنت درگیر این موضوع است ولی نمیدونی چکار کنی؛ با ما همراه شو….
برای سرمایه گذاری به روش مستقیم از کدام استراتژی میتونیم استفاده کنیم که بهترین موقعیتهای سرمایه گذاری رو داشته باشیم ؟
استراتژی معاملاتی به معنی اینکه "کجا بخریم، کجا بفروشیم" نشانگر آن است که چه زمانی وارد سهم بشیم و چه زمان از سهم خارج بشیم و چون بازار سرمایه ایران یک طرفه میباشد باید برای موقعیت خرید استراتژی معاملاتی داشته باشیم برای داشتن استراتژی معاملاتی باید از دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی استفاده کرد .
تحلیل تکنیکال روشی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی با انجام تجزیه و تحلیل روند آماری جمع آوری شده از فعالیتهای تجاری مانند حرکت و حجم قیمت معاملات در آن استفاده میشود در روش تکنیکال برای مشخص کردن نقطه حمایت و مقاومت برای ورود در نظر گرفته میشود .
تحلیل بنیادی روشی است برای اندازه گیری ارزش ذاتی با بررسی عوامل اقتصادی و مالی که هدف این روش رسیدن به عددی که یک سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت فعلی مقایسه کند و ارزش آن را به دست بیاورد تحلیل بنیادی به دو روش استفاده میشود روش کمی که تعداد و مقدار را نشان میدهد روش کیفی ماهیت بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی یا استاندارد را نشان میدهد
استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال :
معاملات روزانه روش خرید و فروش اوراق بهادار در همان روز موقعیت خرید و فروش در همان روز بسته میشود
معامله موقعیت نمودارهای بلند مدت از روزانه تا ماهانه در ترکیب با روشهای دیگر برای تعیین روند جهت فعلی بازار استفاده میشود این نوع معامله بسته به روند ممکن است از چند روز تا چند هفته و گاهی بیشتر طول بکشد که معامله گران برای تعیین روند از موقعیتهای نزولی و صعودی استفاده میکنند
معاملات نوسانات با شکسته شدن روند معامله گران وارد بازی و از نوسانات قیمت خرید و فروش میکنند
توسعه استراتژیهای معاملاتی سودآور امری دشوار و این خطر نیز وجود دارد که بیش از حد بر یک استراتژی تیکه کنیم .
انواع استراتژی در بورس
برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد
انواع استراتژی در بورس
یکی مهم از مهم ترین فاکتور های هر معامله گرِ حرفه ای داشتنِ یکی از انواع استراتژی در بورس میباشد. فردی که دارای یک استراتژی و برنامه مشخص برای معاملات خود باشد کم تر دچار ضرر و زیان خواهد شد و همیشه از اشتباهات خود درس میگیرد و هر سری استراتژی خود را بهبود میبخشد
استراتژی صبر (بلند مدت)
یکی از مهم ترین انواع استراتژی ها در بورس استراتژی بلند مدت یا صبر است در این دیدگاه معامله گر ابتدا باید سهم مهم و مناسب برای این نمونه از استراتژی را انتخاب کرده و با توجه به بودجه خود سهم را بخرد.
پیدا کردن سهم در این دیدگاه به شدت مهم است برای انتخاب سهم مناسب با این استراتژی معامله گر باید ابتدا شرکت مورد نظر را کاملا شناسایی کرده و گزارش های مالی آن شرکت را در بازه های ۳ ماهه و یک ساله مطالعه کند و اگر شرکت از لحاظ بنیاد و قدرت مالی مناسب تشخیص داده شد باید خرید خود را انجام دهد. حداقل زمان برای این استراتژی در بورس ۱ سال است.
یعنی سهامدار بعد از حداقل یک سال به سهم باز میگردد و بازدهی سهم را مشاهده میکند و سپس دوباره شروع به بررسی هایی از قبیل ارزندگی، صورت های مالیاتی و مالی، سود دهی شرکت در فروش و دارایی های شرکت میکند. اگر سهامدار به این نتیجه رسید که همچنان این سهم برای نگهداری مناسب است میتواند آن را در سبد نگه دارد و اگر نتیجه خلاف این بود میتواند سهم خود را فروخته و آن را با سهم ارزنده دیگری جایگزین کند.
استراتژی میان مدت ( تکنیکال)
دیدگاه میان مدت یکی دیگر از انواع استراتژی در بورس است که در این روش، معامله گر یا سهامدار با توچه به چارت و نمودار و سابقه معاملاتی آن سهم را انتخاب میکند در این استراتژی باید حتما به علم تکنیکال ( علمی که در آن به مطالعه نمودار ها و سابقه معاملاتی نمودار سهم ها توجه میشود و بر پایه آن تصمیم گیری میشود )
مسلط باشد تا بتواند نقطه ورود و خروج به سهم را تعیین کند( در مقاله مجزا به تعیین نقاط ورود و خروج سهم خواهیم پرداخت) معامله گر قبل از ورود به سهم هدف قیمتی خود را مشخص میکند این هدف قسمتی است که احتمال میرود سهم در این ناحیه روندش از صعودی به نزولی تغیییر کند او پس از تعیین هدف حوالی همین رنج بعد از رسیدن به این ناحیه با سود از این معامله خارج میشود و به دنبال سهم هایی با پتانسیل رشد بالا میگردد.
سوال : اگر بعد از خرید، سهم دچار روند نزولی شد آیا باید برای رسیدن به سود صبوری کرد؟
با توجه به استراتژی میان مدتی سهم نباید از یک حد بیشتر نزول کند پس این استراتژی در بورس نیازمند تعیین حد ضرر (مقداری که سهامدار نباید بیش از آن در معامله ضرر کند ) است و پس از فعال شدن حد ضرر باید از آن خارج شود.
استراتژی کوتاه مدت (نوسان گیری)
این استراتژی در بورس نیازمند مهارت بالایی علاوه بر علم تکنیکال است، منظور ما علم تابلو خوانی است در این دیدگاه و استراتژی در بورس معامله گر حد سود های خود را بسیار کم در نظر خواهد گرفت (بین ۲ الی ۲۰ درصد) و مدت زمان تقریبی ۱ الی ۵ روز.
در حین این استراتژی معامله گر پس از مطالعه دقیق تابلو سهم و مشاهده ورود پول هوشمند (زمانی که قدرت خریدار نسبت به فروشنده بسیار زیاد باشد ) یا وجود قدرت خریداران به صورت قوی، متوجه میشود زمان خرید فرا رسیده است؛ او خرید را انجام میدهد و زمانی که به سود مد نظر خود که از پیش تعیین کرده برسد با سود اندک از معامله خارج میشود.
در این روش، معامله گر باید هر روز معاملاتی برای کسب سود دست به معامله بزند که بتواند سود قابل توجهی در پایان دوره مالی خود بدست آورد. این استراتژی در بورس نیازمند وقت بیشتر نسبت به دو استراتژی قبل خواهد بود و قطعا ریسک بالاتر نیز دارد؛ با این استراتژی میتوانید به سود در زمان خیلی کم (حتی ۱ ساعت ) برسید، اما نیازمند دانش بالاتر و همچنین تجربه بالاتری نسبت به دو روش قبل خواهید بود.
در انواع استراتژی در بورس، کدام نوع بهتر است؟
برای تعیین استراتژی مناسب حتما باید روحیات خود، زمانی که میخواهید برای سرمایه گذاری صرف کنید ، ریسک پذیری خود، میزان سرمایه خود را بسنجید و سپس تصمیم گیری کنید زیرا هر یک از انواع استراتژی ها در بورس سود آور بوده و هریک طرفدارانی در بازار بورس دارد؛ اما پیشنهاد ما این است که با توجه به سطح دانش خود از بازار، هرچه دانش کمتری دارید، استراتژیهای بلندمدتتر را انتخاب کنید.
یک نکته بسیار مهم در مورد معاملهگری این است که هر شخص باید استراتژی خودش را داشته باشد، این یک حقیقت است که روش هیچ شخصی برای شخص دیگر مناسب نیست، برای پیدا کردن استراتژی مناسب خودتان باید کمی با تجربهتر نیز بشوید.
شاید برای شما هم مثل خیلیها این سوال پیش بیاید که از کجا میتوانم از انبوه انواع استراتژی در بورس ، یک استراتژی بخرم؟
اجازه دهید خیلی رک پاسخ شما را بدهیم: اولاً انواع استراتژی در بورس بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی که در بانکها و موسسات و یا کارگزاریها استفاده میشوند، اگر به صورت معاملات الگریتمی باشند، اصلاً قابل پیادهسازی با امکانات ما نیستند؛ اگر هم این استراتژیها به شکل یک سری دستورالعمل باشند، مطمئن باشید با این قیمتهای موجود همچین چیزی محال است و آن چیزی که موسوم به استراتژی فروخته میشود، منسوخ شده است و یا برای بازار امروز کارایی ندارد.
شما باید استراتژی معاملاتی خودتان را بسازید.
نحوه ساخت استراتژی میپردازیم:
۱. تایم فریم معاملاتی خودتان را تعیین کنید
همانطور که در ابتدای مقاله نیز گفتیم، شما باید بدانید یک تریدر بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت هستید و سپس برای باقی مراحل تصمیم بگیرید. در پلتفرمهای معاملاتی از تایم فریم ۱ دقیقه تا ۱ ماهه وجود دارد، اما عرف در بازار ایران به این شکل است که معمولاً کسانی که تصمیم گرفتهاند به صورت کوتاهمدت در بازار فعالیت کنند، تایمفریم ۱ ساعته تا ۱ روزه را انتخاب می کنند،
افرادی که برای میانمدت برنامه ریختهاند، ۱ روزه و ۱ هفته و طبیعتاً اشخاص بلندمدتی تایم ۱ هفته یا ۱ ماهه را انتخاب میکنند. پس شما بعد از فهمیدن این موضوع که روانشناسی ذهنی شما با کدام بازه زمانی راحتتر است، باید بدانید در پلتفرم معاملاتی نیز در کدام فریم زمانی فعالیت کنید.
۲. انتخاب میزان ریسک مناسب برای شما
بعد از آنکه شما متوجه شدید چه بازه زمانی برای شما مناسب است، حالا نوبت به انتخاب میزان ریسکی است که میتوانید متحمل شوید. در بازار جهانی معمولاً ریسک نهایتاً ۲ درصد در هر معامله وجود دارد.
در بازار داخلی به دلیل ماهیت آن، میتوان تا ۱۰ درصد در هر معامله ریسک کرد. این بدین معنی است که اگر شما برای مثال بازار نزولی و استراتژی سبدگردانی ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه دارید، در هر معامله نهایتاً ۱۰ میلیون میتوانید ریسک کنید. دوستان من صحبت از ماکزیمم ریسک میکنم نه صحبت از درست بودن آن.
حقیقت این است که به صورت علمی، شما در بازار داخلی نیز به همان شکل نهایتاً ۲ الی ۳ درصد ریسک انجام دهید، اما به دلیل نبود مفهوم لوریج در بازار، برای بدست آوردن سود بهتر، باید بیشتر ریسک کرد.
۳. تشخیص روند کلی
شاید بتوان به جد گفت، تشخیص روند، مهمترین بخش از معاملهگری باشد. اگر شما با هر شیوه تکنیکالی، قادر به تشخیص روند معاملاتی یک نماد خاص شوید، شک نکنید با همراه شدن به آن روند، سود خوبی بدست میآورید. پس به نظر من کسی که بتواند روندها را به درستی تشخیص دهد، برنده است. پس به همین دلیل این بخش را جزئی از استراتژی معاملاتی قرار دادهایم.
تشخیص روند میتواند با استفاده از ابزارهای ساده تکنیکالی مثل اندیکاتورها باشد یا به شکلی کاراتر با استفاده از ابزار پرایس اکشن، این امر صورت بگیرد. پس اگر هنوز نمیتوانید به درستی روند کلی قیمت برای بازه مرحله قبل، مثلاً میان مدت را تشخیص دهید، نیاز به آموزش و تمرین بیشتری دارید. بعد از یادگیری اصولی این موضوع، بعد از دو مرحله قبل، روند را تعیین میکنیم.
۴. تعیین نقاط ورود و خروج
این مرحله یکی از مهمترین مراحل در ساخت استراتژی است. میتوان گفت مشکل اصلی در شکست یک معامله بعد از مدیریت سرمایه و روانشناسی، این مرحله است. شما برای آنکه بتوانید سودی در معامله بدست آورید، قبل از هرچیز باید با هر علمی که بلدید، بتوانید نقاطی برای ورود خود پیدا کنید. شما میتوانید از علم تکنیکال، سنتیمنتال یا در موارد نادر از فاندامنتال برای این منظور استفاده کنید.
نکته بسیار مهم این است که باید یک روش ثابت برای نقاط ورود و خروج خود تعیین کنید تا در قالب یک استراتژی بگنجد. برای مثال، یک شخص ممکن است بگوید من با شکسته شدن خط روند، وارد معامله می شوم. به شکل سنتی ممکن است شخصی بگوید هروقت افراد زیادی صحبت از یک سهم میکنند، من از آن خارج میشوم.
به هر حال شما بعد از تکمیل علم خود باید قادر باشید این نقاطی دقیق و بهینه برای ورود و خروج را با هر روشی که بلدید مشخص کنید.
۵. تعیین حد محافظ و حد سود در هر معامله
دوستان عزیز شاید گفتن این جمله از نگاه خیلی از افراد مبتدی درست نباشد اما این نکته را در نظر بگیرید که شما برای موفقیت در بازار باید برای خود یک سود تعیین شده و همچنین ضررتعیینشده در نظر بگیرید و بدون توجه به حرکات بعدی بازار، با بستن معامله خود، چه در ضرر و چه در سود در نقطه تعیین شده، از معامله خارج شوید. این موضوع میتواند به ۲ شکل صورت بگیرد:
۱. استفاده از ریسک به ریوارد (Risk/reward ratio)
استفاده از ریسک به ریوارد یک روش رایج برای تعیین مقدار ریسک است. شما میتوانید با توجه به نمودار تکنیکال، یک نقطه را به عنوان ضرر برای خود تعیین کنید و به خود قول دهید اگر معامله به آن قسمت رسید، معاملات را میبندم (به دلیل نبود سفارش اتوماتیک در بورس ایران این امکان وجود ندارد پس باید به صورت دستی این کار را انجام دهید) و همچنین در قسمتی مشخص سود خود را ببندید، حالا شاید سوال شما این باشد که ریسک به ریوارد چیست؟
ریسک به ریوارد یک نسبت است، برای مثال ۱:۲ یا ۱:۳ و الی آخر، معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک در معامله (احتمال ضرر)، چند واحد احتمال سود در همان معامله وجود دارد؟ این نسبت را به صورت معمول، برای معاملات معمولی ۱:۲ به بالا در نظر میگیرندگ معنای آن این است که به ازای ۱ واحد ریسک شما باید ۲ برابر آن سود کنید. اجازه دهید یک مثال ملموس در بازار ایران بزنیم:
ریسک به ریوارد | مقدار ضرر | مقدار سود |
۱ به ۲ | ۱ واحد انتظار ریسک یا ضرر | ۲ برابر مقداری که انتظار ضرر داریم |
شما مقداری سهم فملی خریداری کرده اید، به نمودار نگاه میکنید و متوجه میشوید تا کف قبلی حدود ۵ درصد اختلاف وجود دارد، پس شما حد ضرر خود را زیر آن فرض میکنید.
تا اینجای کار شما ۱۰ درصد ضرر یا ریسک در این معامله دارید، معنی آن این است که اگر به هر دلیلی شما تشخیص درستی از روند نداشته باشید و قیمت برگردد، شما باید در -۱۰ درصد معامله خود را به هر قیمتی شده ببندید(البته اگر صف فروش نباشد) حالا ما گفتیم این معامله ۱۰ درصد ریسک دارد، اما چند درصد را برای سود مد نظر قرار دهیم؟ ما فرض میکنیم ریسک به ریوارد ما ۱:۲ است، پس انتظار ۲۰ درصد مثبت در این سهم داریم. پس این یک روش برای تعیین ضرر یا سود بود.
۲.مدیریت پویا
روش دوم که کمی تخصصی تر است، روش مدیریت پویا در معاملات است. در این شیوه شما باید در هر مرحله، معاملات خود را تحت کنترل خود داشته باشید و به صورت کندل به کندل، معامله خود را کنترل کنید.
شما ممکن است برای خود تعیین کنید اگر قیمت از دو کندل قبلی پایینتر رفت، معامله خود را نقد میکنم و برعکس، تا وقتی در سود هستم و شرط قبلی رخ نداده، معامله را نگه میدارم. این روش نیز یک روش برای تعیین سود و ضرر به صورت پویا است اما به تجربه بیشتری نیاز دارد.
۶. گرفتن خطای استراتژی و مکتوب ساختن آن
باور کنید من اشخاص زیادی را دیدهام که بعد از سالها تجربه در بازار و گزیدن پیاپی از یک سوراخ، هنوز به فکر رفع آن خطا یا ایراد نیستند. این دسته از معاملهگران بارها و بارها اشتباه خود را در تریدها تکرار میکنند اما اصلاً از خود نمیپرسند ایراد کار کجاست.
شما این کار را نکنید. شما در ابتدا باید و تاکید میکنم باید استراتزی خود را مکتوب کنید. علت مکتوب ساختن آن این است که بتوان بعدها روی ایرادات آن کار کرد. بعد از رسیدن به یک نقطه ثبات در معاملات خود، تازه زمان آن میرسد که این استراتژی خود را که مکتوب کردهاید، اصلاح کرده و هر هفته یا هر ماه آن را بهبود دهید.
دیدگاه شما