زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس


در مطالب زیادی توصیه شده که اول در بازار بورس حفظ سرمایه کنیم. مثلا «وارن بافت» که از راه سرمایه گذاری در بازار سهام به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شده است می‌گوید: «قانون اول: هرگز پولتان را از دست ندهید. قانون دوم: هرگز قانون اول را فراموش نکنید.» شاید یکی از دلایلی که ما این قانون را زیر پا می‌گذاریم تبدیل شدن ناگهانی ما از فردی ریسک گریز به ریسک پذیر باشد.

سه سناریوی علت ریزش بورس

در حالی که نزدیک به ۵۰۰ نماد دارای بازار گردان هستند در سه روز ابتدایی هفته سهم‌های پرتقاضا با عرضه سنگین حقوقی‌ها مواجه شده است. در روز شنبه فولادی‌ها به صف خرید نشستند، یکشنبه پالایشی‌ها و در روز دوشنبه نمادهای بانکی با صف خرید و سپس عرضه چشمگیر حقوقی‌ها روبه‌رو بودند. تکرار این اتفاق در سومین روز پیاپی، شائبه نوسان‌گیری از جانب بازارگردانان را ایجاد کرده است. تحت‌تاثیر افزایش عرضه‌ها و رشد ارزش صف‌های فروش، شاخص بورس در روز یکشنبه ۱۱ هزار واحد و در روز دوشنبه ۳۱ هزار سقوط کرد. در چنین شرایطی عده‌ای از فعالان بازار معتقدند که نهادهای بازارگردان به نوسان‌گیری روی آورده‌اند و عامل اصلی سقوط شاخص‌های بازار سهام هستند. آمارها نشان می‌دهد در سه روز ابتدایی این هفته، مجموع فروش حقوقی‌ها در ۱۵ شرکت ۸۰ میلیارد تومان بیش از خرید آنها بوده است این سبقت فروش از خرید در ۱۰ شرکت رخ داده است.

در مجموع ۲ هزار ۲۵۵ میلیارد تومان ارزش فروش حقوقی‌ها بوده است و خرید آنها ۲ هزار و ۱۷۵ میلیارد تومان برآورد می‌شود. از این زاویه آیا بازارگردان‌ها معمار ریزش بورس هستند؛ کسانی که عملکرد آنها از ناحیه فروش را تحلیل می‌کنند پاسخ مثبت می‌دهند اما برخی دیگر از کارشناسان اعتقاد دارند اساسا این تصور که سهم دارای بازار گردان نباید فروش رود درست نیست. در مجموع برای ریزش سهام با حضور ۵۰۰ بازار گردان سه سناریو را می‌توان زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس مطرح کرد.

نوسان‌گیری یا عملکرد عقلانی؟

سرمایه‌گذاران حقوقی و نهادهای مالی بازارگردان علاوه بر اینکه ممکن است تحت نفوذ یا فشار دولت باشند و از سیاست‌گذاری دولت و نهاد ناظر بازار تبعیت کنند، با هدف تامین مالی و کسب سود در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در نتیجه زیان‌ده شدن سبد سرمایه‌گذاری آنها نه به نفع آن‌هاست و نه به نفع بازار سرمایه، و نمی‌توان در هر شرایطی آنها را به خرید سهام شرکت‌ها مجاب کرد. به عبارت دیگر حقوقی‌ها هم برای تصمیم‌گیری درباره خرید و فروش سهام از همان انگیزه‌ها و قواعدی پیروی می‌کنند که سهام‌داران حقیقی از آن بهره می‌برند. به نظر می‌رسد عده‌ای انتظار دارند که بازارگردانان در هر شرایطی تقاضای لازم در بازار را تامین کنند و همواره در جهت رشد قیمت‌ها حرکت کنند، در حالی که حقوقی‌ها نیز از منافع خود فارغ نیستند و این دسته از انتظارات واقع‌بینانه نیستند.

رویکرد سیاست‌گذار

سناریو دوم این است که سیاست دولت و نهاد ناظر بازار بر جلوگیری از رشد پرشتاب شاخص بورس است. گروهی از فعالان بازار معتقدند که سیاست‌گذار برای اجتناب از تکرار تجربه فصل تابستان، قصد دارد از صعود بورس به کانال‌های بالاتر جلوگیری کند و مانع شکل‌گیری انتظارات مثبت بی‌حد و حصر درباره بازدهی بورس شود. در نتیجه در این شرایط بازارگردانان نیز ضمن پیروی از این سیاست، به کسب سود‌های محدود از طریق خرید در قیمت‌های پایین‌تر و فروش در قیمت‌های بالاتر می‌پردازند. در واقع حقوقی‌ها و بازارگردانان به طور روزانه به خرید در کف و فروش در سقف مشغول هستند و این عملکرد نتیجه‌ای جز افزایش نوسان در بورس ندارد.

محدودیت‌های بازار

سناریو سوم روایت گروهی دیگر از تحلیل‌گران و فعالان بازار است که معتقدند بورس فعلا توان صعود به کانال‌های بالاتر را ندارد و انتظار روند صعودی مطلق شاخص بورس با واقعیت‌های این بازار مطابقت ندارد هرچند که تحلیل‌های تکنیکی که مبتنی بر قیمت‌های تاریخی هستند روایت دیگری داشته باشند. در واقع گویی میان تحلیل‌های بنیادی و تحلیل‌های تکنیکی تضاد ایجاد شده، چرا که تحلیل‌های تکنیکی تنها به داده‌های قیمتی در ماه‌ها و فصل‌های گذشته می‌پردازند و به عوامل بنیادی اقتصادی و وضعیت مالی شرکت‌ها توجهی ندارند.

از طرف دیگر، یکی از عوامل موثر بر رشد بورس در نیمه اول سال ۱۳۹۹، انتظارات شکل‌گرفته درباره نرخ ارز بود. در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، انتظار دلار ۴۰ هزار تومانی به وجود آمده بود و قیمت دلار به سرعت رشد کرد. در حالی که در شرایط فعلی انتظارات در بازار ارز حول قیمت ۲۵ هزار تومان قرار گرفته است. عده‌ای معتقدند در ماه‌های پایانی سال قیمت دلار در محدوده ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان نوسان خواهد کرد و گروهی دیگر معتقدند با افزایش درآمدهای نفتی دولت و کاهش تقاضای بازار، قیمت دلار در محدوده‌ی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان قرار خواهد گرفت.

در مجموع می‌توان گفت بورس تهران در شرایطی قرار دارد که نه می‌توان انتظار سقوط شدید آن را داشت و نه انتظار صعود پر شتاب. در این شرایط سهام‌داران باید با شناخت و آگاهی زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس نسبت به شرایط شرکت‌ها و ارزش ذاتی قیمت‌ها در بورس سرمایه‌گذاری کنند و تحت تاثیر القاهای سوداگران قرار نگیرند. نوسان قیمت‌ سهام شرکت‌های بورسی و افت و خیز شاخص‌ها، ویژگی این بازار است و سهام‌داران نباید دچار انتظارات هیجانی و هراس شوند. رفتار هیجانی سهام‌داران می‌تواند بر طویل شدن صف‌های بازار و زیان بیشتر خود آنها منجر شود.

فعلا بذارم باشه! دلیل بسیاری از ضررهای ما در بازار بورس

نخبگان عزیز سرمایه گذاری در بازار بورس، شاید شما هم چه در نقش یک سرمایه گذار، چه در نقش یک مدیر یا سرپرست یک خانواده با جمله «فعلا بذارم باشه» سر و کار زیادی داشته باشید. در این مطلب تصمیم داریم تا در خصوص یک اشتباه رفتاری که به جرأت می‌توان گفت در رفتار اغلب سرمایه گذاران وجود دارد اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. در اشتباه رفتاری «زیان گریزی» یا «Loss Aversion Bias» تمایل افراد به پرهیز از زیان، بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است. وقتی فرد دچار زیان گریزی می‌شود از نظر روانی امکان وقوع زیان، دو برابر بیشتر از امکان کسب سود در تصمیم‌گیری‌اش تاثیر می‌گذارد. می‌توان این طور گفت که برای یک شخص زیان گریز، ضرر هزار ریالی دارایی مطلوبیتی برابر با سود دو هزار ریالی دارد. این موضوع نشان می‌دهد که وقتی میزان سود و زیان با هم برابر باشند افراد در آن دارایی سرمایه گذاری نمی‌کنند چرا که زیان برای آنها نسبت به سود، بار روانی سنگین‌تری را دربردارد. شاید به نظر شما این موضوع، ویژگی بدی نباشد و فکر کنید که نوعی فرار از ریسک به شمار می‌رود؛ اما در واقعیت، همین ویژگی اخلاقی باعث کم شدن سود و بیشتر شدن ضرر‌ها می‌شود. با خانه سرمایه همراه باشید تا چگونگی این ماجرا را برایتان توضیح دهیم.

تمایل افراد به پرهیز از زیان، بیشتر از کشش آنها به سمت کسب سود است. در واقعیت، همین ویژگی اخلاقی باعث کم شدن سود و بیشتر شدن ضررها می‌شود.

loss-aversion

همانطور که در تصویر بالا می‌بینید با وجود آن که از نظر حجم سود و زیان، مقدار « x » ثابت است اما شادی کسب این سود، بسیار کوچک‌تر از اندوه از دست دادن آن مقدار از پول خواهد بود. همین موضوع باعث ضرر بسیاری از افراد می‌شود.

زیان گریزی، یکی از دلایل ضررتان است

جمله «فعلا بذار باشه!» در میان بسیاری از سرمایه گذاران شایع است. این جمله بدان معنی است که یک فرد آن‌قدر صبر می‌کند و منتظر می‌ماند تا اینکه یک سرمایه گذاری زیان‌ده، نتیجه معکوس دهد و رونق بگیرد. چنین استراتژی می‌تواند خطرناک باشد. چون بهترین پاسخ در شرایط زیان، فروش دارایی و سرمایه گذاری آن در فرصت‌های دیگر است. مثلا شما سهم بانک صادرات را می‌خرید اما بعد از مدتی ناگهان سهم در سرازیری افت کردن قرار می‌گیرد. با وجود این که سهم شما دچار ضرری ۵ درصدی شده اما دلتان نمی‌آید آن را بفروشید و سهم را به امید برگشت نگه می‌دارید و به نوعی ریسک پذیر می‌شوید! این کار اشتباهی است. اگر در طول یک سال، سهم بانک صادرات شما ۴۰% افت کند چقدر ضرر می‌کنید؟! ۴۰% سرمایه شما از دست خواهد رفت. در صورتی که اگر پول خود را در بانک صادرات سرمایه گذاری کرده بودید، می‌توانستید بدون ریسک ۲۰% سود کنید. در نتیجه، شما بعد از یک سال چیزی در حدود ۶۰% ضرر کرده‌اید. کاش ریسک پذیر نشده بودید و سهم خود را در همان ۵% ضرر می‌فروختید!

وارن بافت و زیان گریزی

warren-buffet-insta

در مطالب زیادی توصیه شده که اول در بازار بورس حفظ سرمایه کنیم. مثلا «وارن بافت» که از راه سرمایه گذاری در بازار سهام به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شده است می‌گوید: «قانون اول: هرگز پولتان را از دست ندهید. قانون دوم: هرگز قانون اول را فراموش نکنید.» شاید یکی از دلایلی که ما این قانون را زیر پا می‌گذاریم تبدیل زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس شدن ناگهانی ما از فردی ریسک گریز به ریسک پذیر باشد.

نقطه خطر را بشناسید!

نکته جالب آنجا است که بیاییم زیان گریزی را به ریسک گریزی (Risk Aversion)، ریسک پذیری یا ریسک طلبی (Risk lover) ارتباط دهیم، چگونه؟ به این صورت که اگر فردی سرمایه گذاری خود را رو به رشد و ترقی ببیند ریسک گریز می‌شود و با شتاب، آن سرمایه گذاری را می‌فروشد. چون می‌ترسد که بازار معکوس عمل کند و سودهای او از بین برود. اما زمانی که سرمایه گذاری‌های او در زیان باشند به فردی ریسک پذیر تبدیل می‌شود و سرمایه گذاری‌های زیان‌ده خود را حفظ می‌کند. چون امیدوار است که شرایط تغییر کند و سرمایه گذاری‌های او از زیان خارج و به سود تبدیل شوند. دقت کنید که موضوع ریسک گریز بودن افراد در شرایط سود با بحث «طمع» متفاوت است. چون طمع، زمانی معنا دارد که سرمایه گذاری شخص رشدی را در پیش نداشته ولی به امید رشد بیشتر، دارایی خود را به فروش نمی‌رساند. اما ریسک گریز بودن در سود یعنی وقتی یک سرمایه گذاری به احتمال زیاد در ادامه، رشد خواهد داشت اما شخص اطمینانی به این رشد ندارد و می‌ترسد که روند رشد به وضعیتی منفی تبدیل شود.
نمونه بارز این اتفاق را می‌توان در سال ۱۳۹۲ و در بورس اوراق بهادار تهران دید. به عنوان مثال، نماد واتی (سرمایه گذاری آتیه دماوند) در آن سال که اوج رشد بازار بورس در چندین سال اخیر بود تا حدود قیمت ۹۰۰۰ ریال رشد کرد. فردی که در قیمت ۹۰۰۰ ریال یا سقف قیمت، خرید کرده بود پس از افت قیمت تا محدوده کمتر از ۶۰۰۰ ریال (یعنی ۳۳% زیان) همچنان امیدوار به برگشت شرایط و رشد قیمت بود تا اینکه حداقل سهم خود را در نقطه سر به سر به فروش برساند. متاسفانه این اتفاق نیفتاد و سهامدار علاوه بر تحمل زیان شدید از فرصت‌های سرمایه گذاری دیگر هم بازماند. این مثال می‌خواهد بیان کند که خریدار سهم واتی، حتی پس از سقوط قیمت این سهم، همچنان بر ریسک پذیری خود اصرار داشت که این اشتباه موجب شد تا زیان او روز به روز افزایش یابد.

راه چاره چیست؟

راه چاره را می‌توان در این دانست که یک نخبه سرمایه گذاری در بازار بورس باید بتواند با استفاده از آموخته‌های خود در جایی مناسب از سهم زیان‌ده خارج شود، بدون اینکه درگیر این اشتباه رفتاری یا به قولی سوگیری رفتاری شود. این کار با ابزاری‌هایی مثل تحلیل تکنیکالی که در دوره نخبگان بورس می‌آموزید اتفاق می‌افتد. حد ضرر را برای خرید سهم به یاد آورید؛ اگر یادتان باشد در دوره نخبگان بورس خانه سرمایه می‌گفتیم حد ضرر را کجا بگذارید و بدون چون و چرا در همان حد ضرر از سهم خارج شوید تا اول بتوانید سرمایه خود را حفظ کنید و سپس بتوانید در زمان مناسب از بازار کسب سود کنید. نخبگان بورس، شما به علم تحلیل تکنیکال و بنیادی مسلط هستید. فقط کافی است همین نکات ساده را رعایت کنید تا ببینید چقدر نسبت به افراد عادی در بازار بورس جلو هستید و سودهایی می‌کنید که خیلی‌ها در خواب هم نمی‌بینند.

پس یادمان باشد با داشتن حد ضرر و شجاعت در فروش در حد ضرر، می‌توان از اشتباه رفتاری تبدیل شدن از ریسک پذیر به ریسک گریز جلوگیری کرد و همین موضوع، بخش اعظمی از موفقیت شما در بازار بورس را تضمین می‌کند.

رشد بورس در ایران؛ آیا دولت اعداد را دستکاری می‌کند؟

بورس

این عدد در اولین روز کاری امسال (۵ فروردین) بیش از ۵۰۸ هزار بود که حالا تا آستانه یک میلیون هم پیش رفته و ظرف فقط حدود ۴۰ روز دو برابر شده است.

رشد بورس در شرایطی اتفاق افتاده که بیشتر فعالیتهای اقتصادی در ایران همزمان با تعطیلات نوروزی متوقف شده بود و همچنین شیوع کرونا در این کشور باعث شده بود در این مدت بسیاری از کسب و کارها بسته شوند؛همزمان طی سه ماه اخیر بازارهای مالی جهان شاهد سقوط چشمگیری بوده است.

تقویت بورس در ایران با چنین سرعتی در کنار افزایش تقاضای خرید، بسیاری را به تعجب واداشته است؛ کم نیستند کسانی که رشد این بازار را "غیرطبیعی"می‌دانند و به سرمایه‌گذاران در باره ریزش قریب‌الوقوع آن هشدار داده‌اند.

در این باره افراد مختلفی اظهارنظر کرده‌اند که بعضی از آنها با سیاست غالب دولت که تشویق به سرمایه‌گذاری در بورس است مغایرت دارد.

منبع تصویر، TWITTER

یکی زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس از این اظهارنظرها به گفته‌های اخیر هدایت‌الله خادمی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی برمی‌گردد که از احتمال "دستکاری" در ترازنامه یک شرکت پالایشگاهی برای نشان دادن سوددهی آن، سخن گفته است.

او اخیرا در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشته: "ظاهرأ قصد واگذاری یکی از پالایشگاه ها را در فرابورس دارند ولی در ترازنامه با اعداد بازی شده که این پالایشگاه را بسیار سود ده نشان بدهند؛ اگر چنین موضوعی حقیقت داشته باشد یعنی به سطح بالاتری از فساد اقتصادی رسیده‌‌ایم."

آقای خادمی بعدا در مصاحبه با زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس پایگاه خبری شمانیوز، که مدیر مسئول آن علی لاریجانی، رئیس مجلس است صراحتا به تلاش دولت برای "دستکاری در ترازنامه" یک شرکت پالایشگاهی بدون ذکر نام این شرکت، اشاره کرده است.

او گفته: "دولت با این اقدام غیراخلاقی در تلاش است این پالایشگاه را سودده معرفی کند، البته فعلاً نام این شرکت را نمی‌آورم، اما وقتی مطمئن شدم آن را افشا خواهم کرد."

پادکست چشم‌انداز بامدادی رادیو بی‌بی‌سی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱

معتقدان به "حباب" در بورس می‌گویند ارزش ذاتی بسیاری از اوارق بهادار بسیار کمتر از قیمت کنونی عرضه آنهاست؛ بعضی از آنها به شرکتهای زیان ده اشاره کرده‌اند که ارزش سهام آنها اخیرا چند برابر شده است.

حیدر مستخدمین حسینی، از مدیران سابق سازمان بورس و اوراق بهادار تهران در گفتگویی با خبرگزاری مهر به رشد "غیرمنطقی" شاخص‌ها و "دخالت دولت" در بورس اشاره کرده است.

او گفتهاست: "افزایش شاخص‌های بورس در نیمه دوم سال ۹۸ و اواخر آن، بخصوص برای برخی از سهام‌ها به شکل غیرمنطقی حرکت کرده، به طوری که بر برخی از شرکت‌ها که تنها در حد یک اسم و مجوزی روی کاغذ هستند هم تأثیر گذاشت و قیمت سهام آنها را افزایش داد."

به گفته آقای مستخدمین حسینی: "در سال ۹۹ کاملاً مشخص شد که دولت دخالت مستقیمی در این افزایش شاخص‌ها داشته است."

در نیمه دوم اسفند پارسال (۱۳۹۸) سازمان بورس و فرابورس در مصوبه‌ای دامنه نوسان را از پنج به دو درصد تغییر داد که با دستور وزیر اقتصاد این مصوبه لغو شد.

از جمله اقدامات دولت که این مدیر سابق بورس به آن اشاره کرده تغییر حجم مبنا و دامنه نوسان در سال پیش بود؛"که بلافاصله با موضع گیری مقامات رسمی اقتصادی کشور مواجه و منجر به تغییر مدیر ارشد بورس شد؛ چراکه قصد و هدف دولت این بود بازار گرم سرمایه را گرم‌تر کند."

اواخر فروردین ماه بود که شاپور محمدی سکان مدیریت بورس را به ‏حسن قالیباف سپرد؛ بعضی منابع یکی از دلایل اصلی استعفای او را اختلاف نظر او با مدیران بالاتر از جمله وزیر اقتصاد درباره "رشد حبابی" بورس می‌دانند.

یکی از غایبان اصلی در این روزهای بورس که ارزش سهام آنها از رشد بازمانده خودروسازانی نظیر ایران خودرو و سایپاست.

نماد معاملاتی سایپا اواخر اسفندماه پارسال و به دلیل برگزاری مجمع عمومی سهامداران و افزایش سرمایه این شرکت از محل تجدید ارزیابی‌ در بورس بسته شد.

سازمان بورس بازگشایی نماد معاملاتی شرکت‌ها را به ثبت افزایش سرمایه مشروط کرده و اخیرا این شرکت افزایش سرمایه خود را ثبت کرده است که قرار است به زودی بازگشایی شود.

این افزایش سرمایه در حالیست که بنابر اعلام انجمن تخصصی صنایع همگن نیرو محرکه و قطعه‌سازان خودرو در ایران، مجموع زیان انباشته خودروسازان و قطعه‌سازان کشور تا پایان سال ۹۸ بیش از ۵۵ هزار میلیارد تومان برآورد شده که از این میزان، ۴۵ هزار میلیارد تومان سهم زیان انباشته خودروسازان است.

بعضی از منتقدان می‌گویند بازار سرمایه در ایران به اتفاقات پیرامون خود اعتنای خاصی ندارد؛ عواملی نظیر رکورد اقتصادی، تورم و همچنین توقف تولید به دلیل شیوع کرونا. هیچکدام نه تنها به افت شاخص بورس منجر نشده بلکه در این شرایط حتی پرقدرت ‌تر از قبل تقویت هم شده است.

دولت ایران اخیرا با کاهش نرخ سود سپرده‌ها بورس را به بازاری جذاب در مقایسه با بازارهای موازی تبدیل کرده است

یکی از دلایل اصلی رشد بورس، سرازیر شدن نقدینگی به این بازار در سالهای اخیر بوده که حالا شدت گرفته است.

همزمان، اقدام اخیر دولت ایران در کاهش نرخ سود سپرده‌ها از یکسو و بالا رفتن افزایش نرخ ارز از سوی دیگر، بورس را به بازاری جذاب در مقایسه با بازارهای موازی (نظیر طلا، ارز و مسکن) تبدیل کرده است.

در سال‌های اخیر نقدینگی در ایران (پول و شبه پول) رو به افزایش بوده است؛ بر اساس اعلام بانک مرکزی ایران حجم نقدینگی از آذر ماه ۹۷ تا آذر امسال بیش از ۲۸ درصد افزایش داشته و در آن ماه به ۲۲۸۲/۳ هزار میلیارد تومان رسیده است.

از معدود مواردی که اخیرا بورس افت قابل توجه داشته، بعد از حوادث مرتبط با تنش ایران و آمریکا و کشته شدن قاسم سلیمانی در نیمه دی ماه پارسال بود که بعدا به رشد خود ادامه داد؛ این افت به نگرانی‌های جدی در میان سهامداران دامن زده بود.

در سال۹۳ هم شاخص کلی بورس تهران سقوط ۳۵۹۰ واحدی را تجربه کرد؛ این ریزش تحت تاثیر توقف بازگشایی نمادهای پالایشی بود. این نمادها سرانجام پس از چند ماه بازگشایی شدند.

در سال ۹۲ هم بازار بورس چهار افت شدید را در مقاطع مختلف تجربه کرد که دلیل آن تنش‌های منطقه‌ای مرتبط با بحران سوریه، اخذ عوارض ۲۶ درصدی از صادرات پالایشگاه‌ها و همچنین نگرانی از قیمت خوراک پتروشیمی‌ها بود.

سه سناریوی علت ریزش بورس

در حالی که نزدیک به ۵۰۰ نماد دارای بازار گردان هستند در سه روز ابتدایی هفته سهم‌های پرتقاضا با عرضه سنگین حقوقی‌ها مواجه شده است. در روز شنبه فولادی‌ها به صف خرید نشستند، یکشنبه پالایشی‌ها و در روز دوشنبه نمادهای بانکی با صف خرید و سپس عرضه چشمگیر حقوقی‌ها روبه‌رو بودند. تکرار این اتفاق در سومین روز پیاپی، شائبه نوسان‌گیری از جانب بازارگردانان را ایجاد کرده است. تحت‌تاثیر افزایش عرضه‌ها و رشد ارزش صف‌های فروش، شاخص بورس در روز یکشنبه ۱۱ هزار واحد و در روز دوشنبه ۳۱ هزار سقوط کرد. در چنین شرایطی عده‌ای از فعالان بازار معتقدند که نهادهای بازارگردان به نوسان‌گیری روی آورده‌اند و عامل اصلی سقوط شاخص‌های بازار سهام هستند. آمارها نشان می‌دهد در سه روز ابتدایی این هفته، مجموع فروش حقوقی‌ها در ۱۵ شرکت ۸۰ میلیارد تومان بیش از خرید آنها بوده است این سبقت فروش از خرید در ۱۰ شرکت رخ داده است.

در مجموع ۲ هزار ۲۵۵ میلیارد تومان ارزش فروش حقوقی‌ها بوده است و خرید آنها ۲ هزار و ۱۷۵ میلیارد تومان برآورد می‌شود. از این زاویه آیا بازارگردان‌ها معمار ریزش بورس هستند؛ کسانی که عملکرد آنها از ناحیه فروش را تحلیل می‌کنند پاسخ مثبت می‌دهند اما برخی دیگر از کارشناسان اعتقاد دارند اساسا این تصور که سهم دارای بازار گردان نباید فروش رود درست نیست. در مجموع برای ریزش سهام با حضور ۵۰۰ بازار گردان سه سناریو را می‌توان مطرح کرد.

نوسان‌گیری یا عملکرد عقلانی؟

سرمایه‌گذاران حقوقی و نهادهای مالی بازارگردان علاوه بر اینکه ممکن است تحت نفوذ یا فشار دولت باشند و از سیاست‌گذاری دولت و نهاد ناظر بازار تبعیت کنند، با هدف تامین مالی و کسب سود در بازار سرمایه سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در نتیجه زیان‌ده شدن سبد سرمایه‌گذاری آنها نه به نفع آن‌هاست و نه به نفع بازار سرمایه، و نمی‌توان در هر شرایطی آنها را به خرید سهام شرکت‌ها مجاب کرد. به عبارت دیگر حقوقی‌ها هم برای تصمیم‌گیری درباره خرید و فروش سهام از همان انگیزه‌ها و قواعدی پیروی می‌کنند که سهام‌داران حقیقی از آن بهره می‌برند. به نظر می‌رسد عده‌ای انتظار دارند که بازارگردانان در هر شرایطی تقاضای لازم در بازار را تامین کنند و همواره در جهت رشد قیمت‌ها حرکت کنند، در حالی که حقوقی‌ها نیز از منافع خود فارغ نیستند و این دسته از انتظارات واقع‌بینانه نیستند.

رویکرد سیاست‌گذار

سناریو دوم این است که سیاست دولت و نهاد ناظر بازار بر جلوگیری از رشد پرشتاب شاخص بورس است. گروهی از فعالان بازار معتقدند که سیاست‌گذار برای اجتناب از تکرار تجربه فصل تابستان، قصد دارد از صعود بورس به کانال‌های بالاتر جلوگیری کند و مانع شکل‌گیری انتظارات مثبت بی‌حد و حصر درباره بازدهی بورس شود. در نتیجه در این شرایط بازارگردانان نیز ضمن پیروی از این سیاست، به کسب سود‌های محدود از طریق خرید در قیمت‌های پایین‌تر و فروش در قیمت‌های بالاتر می‌پردازند. در واقع حقوقی‌ها و بازارگردانان به طور روزانه به خرید در کف و فروش در سقف مشغول هستند و این عملکرد نتیجه‌ای جز افزایش نوسان در بورس ندارد.

محدودیت‌های بازار

سناریو سوم روایت گروهی دیگر از تحلیل‌گران و فعالان بازار است که معتقدند بورس فعلا توان صعود به کانال‌های بالاتر را ندارد و انتظار روند صعودی مطلق شاخص بورس با واقعیت‌های این بازار مطابقت ندارد هرچند که تحلیل‌های تکنیکی که مبتنی بر قیمت‌های تاریخی هستند روایت دیگری داشته باشند. در واقع گویی میان تحلیل‌های بنیادی و تحلیل‌های تکنیکی تضاد ایجاد شده، چرا که تحلیل‌های تکنیکی تنها به داده‌های قیمتی در ماه‌ها و فصل‌های گذشته می‌پردازند و به عوامل بنیادی اقتصادی و وضعیت مالی شرکت‌ها توجهی ندارند.

از طرف دیگر، یکی از عوامل موثر بر رشد بورس در نیمه اول سال ۱۳۹۹، انتظارات شکل‌گرفته درباره نرخ ارز بود. در ماه‌های منتهی به انتخابات ریاست زیان ده ترین نمادها در روز ریزش بورس جمهوری ایالات متحده، انتظار دلار ۴۰ هزار تومانی به وجود آمده بود و قیمت دلار به سرعت رشد کرد. در حالی که در شرایط فعلی انتظارات در بازار ارز حول قیمت ۲۵ هزار تومان قرار گرفته است. عده‌ای معتقدند در ماه‌های پایانی سال قیمت دلار در محدوده ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان نوسان خواهد کرد و گروهی دیگر معتقدند با افزایش درآمدهای نفتی دولت و کاهش تقاضای بازار، قیمت دلار در محدوده‌ی ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان قرار خواهد گرفت.

در مجموع می‌توان گفت بورس تهران در شرایطی قرار دارد که نه می‌توان انتظار سقوط شدید آن را داشت و نه انتظار صعود پر شتاب. در این شرایط سهام‌داران باید با شناخت و آگاهی نسبت به شرایط شرکت‌ها و ارزش ذاتی قیمت‌ها در بورس سرمایه‌گذاری کنند و تحت تاثیر القاهای سوداگران قرار نگیرند. نوسان قیمت‌ سهام شرکت‌های بورسی و افت و خیز شاخص‌ها، ویژگی این بازار است و سهام‌داران نباید دچار انتظارات هیجانی و هراس شوند. رفتار هیجانی سهام‌داران می‌تواند بر طویل شدن صف‌های بازار و زیان بیشتر خود آنها منجر شود.

با نشانه های ریزش بازار بورس آشنا شوید/ آیا بازار دچار ریزش شده است؟

نشانه های ریزش بازار بورس

مقدمه. همانطور که همه افراد حاظر در بازار بورس و فرابورس میدانند، بازار بورس همیشه مثبت نیست و گاهی به واسطه برخی از فاکتورها و عوامل منفی میشود. در پست های گذشته به اصلاح بازار اشاره کردیم. بازار بورس سه حالت دارد: مثبت، خنثی و یا منفی. اما در این میان با ریزش بازار بورس هم روبه رو میشویم و ریزش بازار بورس امری است که خارج از قدرت سهامداران و سرمایه گذاران است و در این راستا ممکن است، ضررهای زیادی را متحمل شوند. پس بهتر است قبل از اینکه ریزش بازار بورس اتفاق بیفتد، نشانه ها و علائم ریزش بازار بورس را بدانید تا آگاهانه تر برای معاملات خود تصمیم بگیرید و اگر لازم باشد از سهام خود خارج شوید. در ادامه به تعریف ریزش بازار بورس و نشانه های آن می پردازیم.

نشانه های ریزش بازار بورس

ریزش بورس به چه معناست؟

اگر بازار سرمایه و بورس بخواهد به سمت منفی پیشروی کند به صورت پلکانی منفی میشود و به صورت ناگهانی و یکدفعه منفی نمیشود. اما زمانی که سرمایه گذاران و سهامداران با تغییر شرایط، شاخص کل را هم منفی میکنند اوضاع بازار بورس بسیار بد میشود و در این حالت ریزش بورس اتفاق می افتد. سقوط یا ریزش سهام در واقع زمانی رخ میدهد که قیمت سهام به صورت واقعا چشمگیر و زیادی کاهش پیدا کند و این کاهش در بخش های مهم دیگر بازار بورس و بازار سهام تاثیر میگذارد که این سقوط و ریزش شاخص بورس میتواند با ترکیب عواملی رخ داده باشد مانند ترکیب رخدادهای بیرونی اقتصادی با روانشناسی و رفتار جمعی.

اگر در قسمت فوق به تغییراتی که سرمایه گذاران و سهامداران باعث میشوند اشاره کردیم منظورمان این بوده است که برخی از سرمایه گزاران و فعالان حاظر در بورس با فروش سهم هایی باعث میشوند تا دیگر شرکت ها هم به فکر فروش باشند و به اصطلاح مردم را به فروش تحریک می کنند و با این شرایط ریزش بازار بورس آغاز میشود. موضوع و نکته ای که باید اشاره کنیم این است که سرمایه گزاران و سهامداران باید قبل از انجام هر معامله ای برای خود و معامله خود حد ضرر و حد سود (اگر با حد ضرر آشنایی ندارید در آخر مطلب برایتان شرح داده شده است) مشخص کنند و بر طبق آن حد ضرر اگر لازم بود از سهام خود خارج شوند تا به سهام زیان ده تبدیل نشده است.

ریزش بازار بورس

نشانه های ریزش بازار بورس

حال که به اهمیت ریزش بازار بورس پی بردید، باید به دنبال نشانه هایی باشیم که با بررسی آن ها بتوانید از ریزش بازار بورس زودتر مطلع شوید.

نشانه های ریزش بورس

  • افزایش قیمت سهام در طولانی مدت
  • بیش از حد خوش بین بودن در مورد اقتصاد بازار
  • بالاتر بودن نسبت P/E به میانگین بلندمدت
  • همه سهام های بازار به فروش گذاشته میشوند
  • سهامداران حقوقی خنثی میشوند
  • کاهش سنگین قیمت دلار
  • دولت هیچگونه حمایتی از بازار نمیکند.
  • پول و سرمایه های بسیار سنگین از بازار خارج شده اند.

آیا بازار بورس در روزهای اخیر دچار ریزش شده است؟

در روزهای اخیر شاهد افت شاخص کل بورس در چند روز پیاپی هستیم. به عقیده بیشتر کارشناسان منفی بودن شاخص بورس در روزهای اخیر نوعی اصلاح بازار است که با ریزش بازار تفاوت دارد و به دنبال رشد بی رویه شاخص کل که باعث شد عده زیادی از تازه واردان به دنبال سودهای کلان وارد این بازار شود به نظر میرسد تا حدودی این اصلاح برای بازار سرمایه لازم بود. به نظر میرسد تا اینجا بازار سرمایه دچار ریزش نشده است اما طولانی شدن این روند باعث بی اعتمادی سهامداران شده و با خروج آن ها شاهد ریزش در بازار خواهیم بود. اصلاح ذات هر بازاری است و باید اتفاق بیفتد اما در این میان افرادی که در رأس تصمیم گیری ها قرار دارند باید هوشمندانه عمل کنند و با مشاهده نشانه های ریزش بازار بورس که به برخی از آن ها در بالا اشاره شد وارد میدان شوند و سرمایه های خرد سهامداران را نجات دهند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.