کنترل احساسات در معاملات + هشت نکته کلیدی برای کنترل احساسات
وقتی از بازارهای مالی حرف میزنیم، اولین کلید واژههایی که به ذهن هرکسی میآید ریسک است. شاید شما هم این تجربه را داشته باشید یا حداقل در بین اطرافیانتان مشاهده کرده باشید که ورود به بازارهای مالی کار سادهای نیست و به واسطه تنشهایی که این بازار ایجاد میکند خیلیها ترس از دست دادن سرمایه دارند. در این مقاله ما قصد داریم با معرفی بهترین روشهای کنترل احساسات، شما را در مسیر رسیدن فرصت های بازار همراهی کنیم.
هیجان در کنار ریسک پذیری در ذات بازارهای مالی است. چراکه هرکجا صحبت از سود باشد احساسات افراد به بالاترین حد خود میرسد، به این خاطر است که کنترل احساسات در ترید بسیار اهمیت پیدا میکند. کنترل احساسات در ترید بدین معنی است که در زمانهایی که بازار قصد دارد ما را به دام بیاندازد، احساساتی مثل ترس، هیجان، طمع ،انتقام از بازار، ناامیدی و . حسهایی از این دست که در روند تمرکز و کنترل نتیجه معاملات تاثیر گذارند به سراغ ما میآیند،هنر یک تریدر این است که بتواند همه این حواس و هیجانات را مدیریت کند و بهترین تصمیم را در موقعیت پیش آمده بگیرد.
وقتی که روی حواس خود در هنگام معامله در بازارهای مالی کنترل کافی را داشته باشیم، دیگر اثرات طمع، ترس، امید، حرص، پشیمانی، احساس جاماندگی از بازار و … در معاملات ما به شدت محدود میشود و این موضوع در روند سودآوری، کنترل ضررها و همین طور مدیریت آرامش در زمان معامله تاثیر بسزایی خواهد داشت.
طبیعتا اهمیت کنترل احساسات در معامله گری از مهم ترین ویژگیهای ترید موفق است. به طور مثال در زمان معامله در بازار، بهترین راه کنترل احساسات و حرکت درست در آن زمان است، نادیده گرفتن احساسات نتیجهای جز تصمیم گیری اشتباه و شکست نخواهد داشت.
اصل بازارهای معاملاتی شامل سه بخش تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال و روانشناسی بازار است. در این میان تریدرهای تازه کار یا کم تجربه معتقدند که آموختن مسائل مختلف تحلیلی و پرداختن به این مورد خود راهی برای موفقیت آنها خواهد بود. اما سوال اساسی اینجاست که این باور تا چه حد درست است؟
روش های کنترل هیجان در ترید
باید بدانید که اگر قصد کنترل احساسات در معامله گری را دارید، اول روشهای معاملاتی با آموزش دیدن از مراجع معتبر یادبگیرید. سپس در خود کنکاش کنید و احساسات مختلف و ویژگیهای شخصیتی خود را بیشتر شناخته و نگاهی حرفهای تر و تخصصی تر به آنها داشته باشید. هر چند که در ابتدای امر شاید پذیرش این موضوع برای شما سخت باشد. انسانها ذات خود را به وضوح میشناسند اما به دلیل عدم توجه به ذات وجودی خود آن را از یاد بردهاند درحالی که با استمرار و نگرش عمیق به درون مجدد به شناخت میرسند. نتیجه این شناخت تعیین کننده ثمره تصمیمات ما چه به عنوان یک تریدر چه در هر جایگاهی خواهد بود.
چه زمان میتوان کنترل احساسات در معامله گری داشت
از آنجایی که سرعت پردازش منطق در انسان همیشه کندتر از احساسات است و هر زمان در معرض ریسک و یا خطر قرار می گیریم، به طور ناخودآگاه به احساسات رجوع کرده و کاملا احساسی و یا به عبارتی ذاتی تصمیم میگیریم. حال در بازار سرمایه با توجه به وجود دو آیتم سرعت و ریسک، این ذهن احساسی انسان است که وارد عمل میشود و بر تصمیم گیری ها تاثیر مستقیم میگذارد.
اضطراب در معامله گری
یکی از احساسات تاثیرگذار در معاملات مختلف، احساس اضطراب است که در برخی مواقع بسیار غالب نیز است. در واقع احساس اضطراب در معامله گری به دو نوع مفید و مضر دسته بندی میشود. در این راستا ترسی مفید است که از ریسک پذیریهای فرد که به صورتی غیر منطقی هستند، جلوگیری مینماید. دسته دوم ترسهای مضر هستند. که باعث میشوند تا فرد معاملات صحیح را انجام ندهد و متاسفانه این نوع ترس بیشتر گریبانگیر افراد بی تجربه و تازه کار میشود. و این تا زمانی ادامه دارد که بتوانند مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی داشته باشند. در آن زمان است که فرد در کنترل احساسات در معامله گری موفق ظاهر شده است .
امید به شرایط
امید حس خطرناکی برای معامله گر محسوب میشود! شاید درک و تشخیص این حس کار آسانی برای معامله گر نباشد، به این خاطر که به صورت کلی حس امید، حس خوبی است. ولی در حرفه معامله گری میتواند کشنده باشد. امید بدین معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بالاخره بیفتد. زمانی که معامله گر تحت تأثیر حس امید معامله می کند، اغلب به این نتیجه میرسد که حتما سود میکند. شاید این حس موجب گردد تا معامله گر دستور حد ضرر را تغییر دهد. چراکه امید دارد که بازار به نفع او تغییر میکند. حس امید میتواند به حس طمع تغییر یابد و معامله گر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در حقیقت زمانی که معامله سود خوبی دارد، به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری میکند! این که تریدر امیدوار باشد هر معاملهای که باز میکند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. تریدری که به یک معامله امید دارد، چنانچه با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی می شود. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. تریدر باید همواره دیدگاه واقع بینانه داشته باشد و کاملا درک کند که هر معامله ای قرار نیست در بهترین سناریو به اتمام برسد در عملکرد معامله گران موفق و حرفهای همیشه هردو نتیجه سود و زیان را شاهد هستیم پس نتیجه میگیریم این برآیند معاملات است تعیین کننده میزان موفقیت در بازار است.
طمع برای سود
همه ما معنی طمع را میدانیم و گاهی با آن موجه هم شدیم. در واقع طمع، تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت است. در معاملات، طمع از موارد فریبنده در تصمیم گیریها برای معاملات است. بدین شکل که تریدر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. چنانچه شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا قصد دارید سود خوبی را در زمان کم به دست آورید، اطمینان داشته باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، بدین صورت که شما ریسک معاملات را افزایش میدهید. تشخیص چنین حسی کار آسانی نیست، چنانچه حس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع باعث زیان و ضرر شما خواهد شد.
هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع میتواند شما را متقاعد کند که سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی خود را بی خیال شوید! هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، ولی در عمل شاید معامله گر حتی متوجه این حس هم نباشد. خروج از معاملهای که سود خوبی را نشان میدهد، کار آسانی نیست. در واقع معامله را باید دقیقا زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معامله گرانی که با سود کم تری از بازار خارج میشوند، افرادی هستند که معامله را تغییر احساسات در بازارهای صعودی بیش از حد معمول باز نگه داشتهاند، حد سود را تغییر داده اند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کردهاند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است. مطلب مرتبط: فارکس چیست؟
ترس از دست دادن سرمایه
تمامی معامله گران حرفهای و تازه کار در دورهای از کار خود ترس را حس میکنند. ترس میتواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همواره به ضرر معامله گر خواهد بود. ترس حس قوی تری است. در واقع ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن سرمایه موجب میشود تا معامله گر در همه معاملات خود از حد ضرر استفاده نماید که در این مورد به نفع تریدر است. در عین حال به ضرر تریدر هم تمام شود. تریدری که ترس دارد احتمالا از ورود به بازار خودداری میکند و فرصتها را از دست میدهد.اما راهکار ما در جهت کنترل ترس برای شما چیست؟ ابتدا باید درک کنید که معامله قبلی شما تاثیری بر نتیجه معامله بعدی ندارد. و دوم این که باید میزان حجم معاملهای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارشهای اقتصادی هم میتواند معامله گران را بترساند. در واقع بررسی اخبار و گزارشهای اقتصادی بسیار لازم است، ولی چنین اطلاعاتی برای ورود لحظه ای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
پیشمانی از نتیجه
حس پشیمانی وقتی به سراغ معامله گر میآید که معاملهای را با زیان بسته باشد و یا این که فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. معامله گران مبتدی بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز میکنند. یک تریدر باید این را در نظر داشته باشد که هیچ گاه دو معامله یکسان نیستند، از همین روی توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار سودمندی نیست. شما هیچ وقت قادر نیستید نتیجه معاملات قبلی خود را عوض کنید، ولی میتوانید با ارزیابی آنها از اشتباهاتی که پیش از این انجام داده اید، خودداری نمایید. یک ترید برای موفق شدن در بازار باید در لحظه زندگی کند و روی معاملات آینده تمرکز کند تا فکر کردن به فرصتهای از دست رفته. مطالعه کنید: بهترین میزان سرمایه برای ورود به فارکس چقدر است
احساس جاماندگی از بازار
احساس جاماندگی از نتیجه سودهای از دست رفته یکی دیگر از مواردی است که در مبحث کنترل احساسات در ترید جای میگیرد. به بیان دیگر احساس جاماندگی از بازار موجب میشود که تصمیمات ما محدودتر شود و بخواهیم خودمان را قانع کنیم که همچنان فلان جفت ارز ارزش معامله خرید یا فروش را دارد و این در حالی باشد که اگر این جفت در شرایط مساعدی از لحاظ روانشناسی یا تحلیلهای منطقی بازار نباشد، ما با هر معاملهای که روی این جفت ارز انجام میدهیک متحمل ضرر کلانی میشویم. این را در نظر داشته باشید که فرصتهای سرمایه گذاری و خرید و فروش همواره در بازارهای مالی وجود دارند و اصلا نباید فکر کنیم که اگر موقعیتی را از دست دادیم دیگر فرصت مناسبی پیدا نخواهیم کرد و چرا از افرادی که سرمایه گذاری های پرسودی دارند عقب تر هستیم!
چکیده ای از موارد پیشنهادی برای کنترل احساسات در ترید
در صورتی که ادعا دارید که یک تریدر حرفهای هستید، باید بدانید که این بازار قطعا همیشه رو به رشد و صعودی نخواهد بود. و بر اساس شرایط این روند تغییر کرده و در برخی مواقع نزولی هم میشود. حال اگر شما وارد این بازار هیجانی شدهاید، چند مورد برای کنترل احساسات در معامله گری و در نتیجه بدست آوردن سود بیشتر به شما توصیه میشود:
- در قدم اول باید بدانید که از درگیر شدن احساسات خود جلوگیری کرده و هیچ معاملهای را به طور کاملا احساسی انجام ندهید. همیشه و قبل از هر حرکت باید بازار را به طور کامل و دائم رصد نمایید.
- شاخصهای فاندامنتال و اخبار مربوط به آن را به طور کامل بررسی کرده و در جریان کامل آن باشید. دقت کرده و تیزبین باشید تا بتوانید به موقع فرصتها را شناسایی و از آنها به بهترین شکل ممکن استفاده نمایید.
- در صورتی که احساس کردید باید کمی از بازار فارغ شوید پس آن زمان باید از آن دور شده و ذهن خود را مشغول و معطوف کار دیگری کنید. این کار باعث میشود تا ذهن شما باز شده و با برگشت مجدد دقت و ریزبینی بیشتری داشته باشد.
- در نهایت هر زمان که فرصت خوبی برای انجام معاملاتی که در نظر دارید پیدا کردید، با در نظر گرفتن تمام نکات، معامله خود را انجام دهید.
هشت نکته طلایی کنترل احساسات در ترید
- با احساسات خود مقابله کرده و طمع نکنید.
- ورزش کنید و انرژی درونی خود را از این طریق کنترل کنید.
- کارها را تقسیم بندی کرده و اولویت ها را در ذهن داشته باشید و در نهایت مدیریت زمان را فراموش نکنید.
- از ضرر نترسید زیرا میتواند فرصتی برای یادگیری بیشتر باشد.
- برنامه ریزی کنید و زمانی را حتما برای استراحت در نظر بگیرید.
- نباید منبع درآمد اصلی خود را از معاملات در نظر بگیرید.
- زمان مشخصی را برای انجام معاملات انتخاب نمایید زیرا تغییر احساسات در بازارهای صعودی این موضوع خود به کار شما نظم میدهد.
- همیشه به دنبال یادگیری مسائل و موارد مختلف و جدید در این عرصه باشید و سطح اطلاعات خود را بالا ببرید.
نتبجه گیری
در این مقاله با تعدادی از تاثیرگذارترین موارد در نتیجه معاملات آشنا شدیم و به این نتیجه رسیدیم که لازمه کنترل و بهبود شرایط، شناخت هر فرد نسبت به قابلیتها و احساسات خود در جریان هیجانات است. هر فردی متناسب با خلقیات و استعدادهایی که دراد میتواند در حرفهای کسب درآمد کند اما مسئله مهم این است که برخلاف تبلیغات گسترده برای تریدر شدن، خیلی از افراد جامعه بدون شناخت از استعداد هایشان بدون تحقیق قدم در مسیر ترید میگذارند و درصورتی که موفقیتی کسب نکنند، سایر اطرافیان خود را نیز نسبت به این حرفه منصرف میکنند. تیم زدبورس در این مسیر با ارائه خدماتی چون مشاوره تلفنی و آنلاین، پشتیبانی 24 ساعته ، ارائه وبینارهای فارکس و اخبار فارکس از معتبر ترین سایتهای بین المللی ، سیگنال فارکس و نقطه زنیهای حرفهای توسط تریدرهای با سابقه ی تیم و آموزش فارکس اصولی و حرفهای بازار با شما هم قدم است تا ضمن شناخت توانایی خود برای حضور در بازار، بهترین خدمات را دریافت کنید و از هر لحظه حضور در کنار تیم ما سود ببرید.
نشانههای تغییر احساسات معاملهگران؛ آیا روند نزولی معکوس میشود؟
وضعیت برخی از شاخصهای مرتبط با ارزهای دیجیتال نشان از تغییر احساسات معاملهگران از نزولی به صعودی دارد. با این حال عدهای از تحلیلگران همچنان بر این باورند که چشمانداز بازار برای بلندمدت نزولی است.
به گزارش کوین تلگراف، هفته گذشته ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال با ۱۰ درصد رشد به ۱.۶۸ تریلیون دلار رسید که نشاندهنده بهبود ۲۵ درصدی این شاخص نسبت به کف روز ۲۴ ژانویه (۴ بهمن) است. هنوز نمیتوان با قطعیت گفت که بازار کف قیمتی خود را پیدا کرده است؛ اما دو شاخص کلیدی اخیراً صعودی شدهاند. شاخص پریمیوم «تتر/ یوان» و شاخص اختلاف قیمت قراردادهای آتی بورس کالای شیکاگو (CME) با بازارهای آنی، اخیراً صعودی شده که نشان میدهد احساسات مثبت معاملهگران دلیل اصلی رشد فعلی قیمتهاست.
ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال بدون احتساب استیبل کوینها (بر حسب میلیارد دلار).
یک معاملهگر نباید تنها با تماشای نمودار قیمت تصور کند که روند نزولی به پایان رسیده است. برای مثال، بین روزهای ۱۳ تا ۲۷ دسامبر (۲۲ آذر تا ۶ دی)، ارزش کل بازار ارزهای دیجیتال از ۱.۹ تریلیون دلار به ۲.۳۳ تریلیون دلار افزایش یافت. با این حال، با سقوط بازار در ۵ ژانویه (۱۵ دی)، این رشد ۲۲.۹ درصدی در عرض ۹ روز بهطور کامل از بین رفت.
فدرال رزرو فضای کمتری برای افزایش نرخ بهره دارد
با وجود تغییر روند فعلی، فروشندگان به دلایلی معتقد هستند کانال نزولی طولانیمدت ۳ماهه ارز بازار ارزهای دیجیتال هنوز شکسته نشده است. بهعنوان مثال، روند صعودی ۴ فوریه (۱۵ بهمن) میتواند بازتابی از دادههای منفی اخیر باشد که با اقتصاد کلان در ارتباط است. از جمله آنها میتوان به رشد سالانه ۲ درصدی فعالیتهای خردهفروشی در منطقه اقتصادی یورو (EuroZone) در ماه دسامبر (آذر) اشاره کرد که بسیار کمتر از پیشبینی ۵.۱ درصدی بازار بود.
لین آلدن (Lyn Alden)، تحلیلگر مستقل بازارهای مالی، اخیراً عنوان کرده که فدرال رزرو ممکن است افزایش نرخ بهره بانکی را پس از انتشار دادههای ناامیدکننده مربوط به وضعیت اشتغال در آمریکا که در ۲ فوریه (۱۳ بهمن) منتشر شد، به تعویق بیندازد. مؤسسه تحقیقاتی «ADP» همچنین از کاهش ۳۰۱٬۰۰۰ موقعیت شغلی در بخش خصوصی در ماه دسامبر (آذر) گفته که بدترین رقم از مارس ۲۰۲۰ (اسفند) است.
صرفنظر از دلیل افزایش ۱۰ درصدی روز جمعه قیمت بیت کوین و اتریوم، شاخص پریمیوم تتر نیز در صرافی «OKX» به بالاترین سطح خود در چهار ماه گذشته رسیده است. این شاخص اختلاف قیمت بین تتر و دلار آمریکا را در معاملات همتابههمتا (Peer-to-Peer) داخل چین (مبتنی بر یوان) با یکدیگر مقایسه میکند.
مقایسه قیمت در بازار یوان/ تتر با بازار یوان/ دلار
تقاضای بیش از حد برای ارزهای دیجیتال باعث میشود نشانگر این اندیکاتور بالاتر از ارزش معقول یا ۱۰۰ درصد برود. از سوی دیگر، در بازارهای نزولی سرمایهگذاران تمایل دارند بهسمت تتر هجوم ببرند که باعث سقوط ۴ درصدی یا بیشتر این اندیکاتور خواهد شد. بنابراین، روند صعودی روز جمعه تأثیر قابلتوجهی بر بازارهای ارز دیجیتال چینی داشته است.
معاملهگران قراردادهای آتی دیگر فروشنده نیستند
برای اثبات بیشتر اینکه ساختار بازار ارزهای دیجیتال بهبود یافته است، معاملهگران باید شاخص پریمیوم قراردادهای آتی بیت کوین در بازار بورس کالای شیکاگو را هم تجزیهوتحلیل کنند. این نمودار، قیمت در بازار قراردادهای آتی (Futures) بلندمدت و قیمت لحظهای بازار را مقایسه میکند.
هر زمان که این شاخص نزولی یا منفی شود هشداری برای بازار خواهد بود؛ زیرا نشاندهنده احساسات نزولی در معاملهگران است.
این قراردادهای دارای مدت معین (Fixed-Calendar Contracts) معمولاً با اختلاف قیمت جزئی معامله میشوند که نشان میدهد فروشندگان برای نگهداری طولانیمدت انتظار سود بیشتری دارند. قراردادهای دارای مدت معین، دستهای از محصولات مالی هستند که در یک بازه زمانی مشخص معامله میشوند. در نتیجه، قراردادهای آتی یکماهه در شرایط عادی باید با ۰.۵ تا ۱ درصد پریمیوم سالانه معامله شوند. به این تعادل در نرخ پریمیوم سالانه کانتانگو (Contango) گفته میشود؛ یعنی شرایطی که در آن قیمت در بازارهای آتی بالاتر از بازار آنی باشد.
اختلاف قیمت قراردادهای آتی یکماهه بیت کوین در بازار بورس کالای شیکاگو در مقایسه با قیمت آنی در صرافی کوین بیس.
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه این اندیکاتور در ۴ ژانویه (۱۴ دی) با سقوط بیت کوین به زیر ۴۶٬۰۰۰ دلار وارد روند نزولی شده و حرکت روز جمعه نشاندهنده اولین تغییر روند احساسات معاملهگران در یک ماه گذشته است.
دادههای مربوط به اختلاف قیمت در بازارهای آتی، حاکی از آن است که احساسات معاملهگران نهادی همچنان زیر سطح خنثی قرار میگیرد، با این حال حداقل میتوان گفت که این دادهها نزولی بودن ساختار کلی بازار را رد میکنند.
در حالی که شاخص پریمیوم یوان/ تتر ممکن است تغییر روند را نشان داده باشد، شاخص پریمیوم بورس کالای شیکاگو به ما یادآوری میکند که همچنان بیاعتمادی زیادی نسبت به توانایی بیت کوین در مقابله با تورم وجود دارد. با این حال، نبود هیجان میان معاملهگران بورس کالای شیکاگو میتواند دقیقاً همان چیزی باشد که بیت کوین برای تقویت بیشتر روند صعودی خود پس از شکستهشدن مقاومت ۴۲٬۰۰۰ دلاری، به آن نیاز دارد.
رفتار معامله گران در سود و زیان بازار
اقتصاد رفتاری یکی از جدیدترین میان رشتههای تحصیلی در دانشگاه میباشد. در این رشته به عوامل مختلفی که در تصمیمگیریهای اقتصادی نقش دارند، پرداخته میشود. روانشناسی بازار بورس یکی از مهمترین مباحث در اقتصاد رفتاری افراد سرمایه گذار و یا معاملهگر میباشد. در این مبحث گفته میشود که وضعیت احساسی و روانی سرمایه گذاران و معامله گران در روند و حرکت بازار تاثیر گذار است.
احساسات بازار
حتی این نظریه نیز وجود دارد که میگوید: این احساسات و هیجانها هستند که نیروی محرکه اصلی تغییرات در بازاهای مالی و اقتصادی میباشند و نوسانات بازار در واقع، در پی تغییرات احساسی سرمایه گذاران بازار، به وجود میآید. همان چیزی که به آن روانشناسی بازار میگوییم.
احساساتی که معامله گران در رابطه با تغییرات قیمت در یک سهام خاص و یا دارایی دیگر بازار دارند، احساسات بازار نامیده میشوند. احساسات مثبت بازار مثبت و صعودی را میسازد و احساسات منفی سازنده بازار تنزلی و منفی است. به طور خلاصه میگوییم، احساسات بازار، میانگین عواطف و احساساتی است که سرمایهگذاران در یک بازار مالی دارند. احساسات بازار ماهیتی پویا و داینامیک دارند و به طور مداوم تغییر میکنند.
تغییر چرخههای احساسی در بازارهای مالی
با رشد بازار و جو مثبت، عواطف و احسسات سرمايه گذاران در شرايط بسيار مطلوب و خوبي قرار دارد. آنها اعتماد به نفس خوب و روحيه مناسبي دارند. بنابراين در بازار نيز، جو مطلوب است. تقاضا زياد و عرضه كم ميشود. در حالي كه در بازار نزولي، جو بدي حاكم است. احساسات سبب ميشود تا تقاضا كم و عرضه زياد شود. روند بازار هم نزولي ميشود و احتمال سقوط وجود دارد. در بازار اين چرخهها برگشت پذيرند و تكرار ميشوند.
رشد بازار و چرخه احساسی
در تمامي بازارها يك چرخه احساسي تكرار ميشود. اين چرخه هم حركت مثبت و هم فاز منفي دارد. در زمان تغییر احساسات در بازارهای صعودی رشد، احساسي مثبت در سرمايه گذاران به وجود ميآيد. آنها دلخوش ميشوند، خوشبينند، اعتماد ميكنند و حرص و طمع وجودشان را در بر ميگيرد. اين احساسات سبب خريد بيشتر و فعاليت گستردهتر ميگردد. قيمتها رشد ميكنند، هيجان بيشتر ميشود و بازار رشدي بيشتر از پيش ميكند.
اگر جو بازار زيادي مثبت شود، حباب قيمتي به وجود خواهد آمد. ممكن است سرمايه گذاران، غيرمنطقي شوند. به ارزش واقي سهم توجهي نكنند و فقط سهام بخرند! با رشد شتاب گونه بازار، افراد هيجان زده شده، با اميد به سود بيشتر، حريصانه عمل ميكنند. اين خريدها، ريسك بالايي به همراه دارد. رشد قيمتي اين سهامها بدون نوسان است! علت اين است كه كمكم فروخته ميشوند كه به اين وضعيت مرحله توزيع ميگويند. گاهي هم حباب قيمتي فوري ميتركد و سهم در روند نزولي قرار ميگيرد!
افت بازار و چرخه احساسی
در اين زمان است كه بازار تغيير جهت ميدهد. جو منفي پيدا ميكند. سرمايه گذاران سرخوش ديروز، دچار ترس و استرس ميشوند. اين در حالي است كه نميخواهند اين شرايط را باور كنند. قيمتها به تدريج پايان مييابند. سرمايه گذاران به دليل غروري كه دارند، از فروش سهام خود سرباز ميزنند. آنها شاهد تاخير در فروش سهامشان هستند و يا هنوز اميدوارند تا روند مثبت بازار بازگردد.
با كاهش مستمر قيمتها، موج فروش قويتر ميشود. ترس و وحشت سرمايه گذاران باقي مانده را فرا ميگيرد. آنها ديگر تسليم شدهاند و در كف قيمتي سهام خود را خواهند فروخت. با ثبات بازار، روند كاهشي سهم توقف مييابد. باز هم روند نوساني پيش ميآيد و خوشبيني و اميد ظاهر ميشود. سپس حركات بدون نوساني حاصل ميشود و روندها به پايان ميرسند كه به اين مرحله، انباشت ميگويند.
سرمايه گذاري با كمک چرخه احساسي و روانشناسی بازار
روانشناسي بازار به سرمايه گذاران كمك ميكند تا در زمانهاي مناسبتري وارد معامله شده و يا از آن خارج شوند. يك استراتژي مشهور به نام ضد توليد يا حمله به شما ميگويد در زماني كه بازار جوي نااميد كننده دارد و قيمتها در كف هستند، بهترين فرصت را براي خريد داريد. اگر با چرخه احساسي بازار آشنا باشيد، در زمان خوشبینی و حرص دیگران، اقدام به فروش میکنید.
با وجود بررسی گذشته قیمتها و مشخص کردن تصمیمات سودآور، پیشبینی روند آتی کار سختی است. در تحلیل تکنیکال، ابزارهایی وجود دارند که در این امر به ما کمک شایانی میکنند. اندیکاتورهای موجود در تحلیل تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی یا RSI و یا MACD، به اندازهگیری وضعیت روانی بازار میپردازند. این اندیکاتورها شرایط خرید و یا فروش بیش از اندازه و تغییرات ممنتوم بازار را مشخص میکنند.
نتیجه گیری
در این نوشته ضمن معرفی روانشناسی بازار، با چرخه احساسی آن آشنا شدید. به عنوان یک سرمایه گذار باید بر روی وضعیت روانی خود مسلط باشید تا جو احساسی حاصل در بازار بر روی تصمیماتتان تاثیری نگذارد. به شما توصیه میکنیم تا در این مورد، مقالات آموزش روانشناسی بازار بورس و ترس در خرید و فروش سهام را نیز، مطالعه فرمایید.
احساسات بازار (Market Sentiment)
احساسات بازار (Market sentiment)، به نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به یک بازار مالی یا اوراق بهادار خاص اشاره دارد. احساس یا کشش یک بازار، از طریق فعالیت و حرکت قیمت اوراق بهادار معامله شده در آن بازار مشخص می شود. به طور کلی، افزایش قیمت ها نشان دهنده احساسات صعودی بازار است، در حالی که کاهش قیمت ها نشان دهنده احساسات نزولی بازار است.
احساسات بازار (Market sentiment)، به نگرش کلی سرمایه گذاران نسبت به یک بازار مالی یا اوراق بهادار خاص اشاره دارد. احساس یا کشش یک بازار، از طریق فعالیت و حرکت قیمت اوراق بهادار معامله شده در آن بازار مشخص می شود. به طور کلی، افزایش قیمت ها نشان دهنده احساسات صعودی بازار است، در حالی که کاهش قیمت ها نشان دهنده احساسات نزولی بازار است.
نکات مهم
- احساسات بازار به اجماع کلی در مورد یک سهام یا بازار سهام اشاره دارد.
- زمانی که قیمت ها در حال افزایش هستند، احساسات بازار صعودی است.
- زمانی که قیمت ها در حال کاهش هستند، احساسات بازار نزولی است.
- شاخص های تکنیکال می توانند به سرمایه گذاران کمک کنند تا احساسات بازار را ارزیابی کنند.
درک احساسات بازار
احساسات بازار که «احساس سرمایهگذار» نیز نامیده میشود، همیشه مبتنی بر شاخص های فاندامنتال نیست. معامله گران روزانه و تحلیلگران تکنیکال بر احساسات بازار تکیه می کنند، زیرا احساسات بازار بر شاخص های ارزیابی تکنیکال معامله گران و حرکت های کوتاه مدت قیمت که اغلب ناشی از نگرش سرمایه گذاران نسبت به یک اوراق بهادار است، تأثیر می گذارد. احساسات بازار برای سرمایه گذاران خلاف روندی که دوست دارند در جهت مخالف احساسات معامله کنند نیز مهم است. به عنوان مثال، اگر همه در حال خرید هستند، یک سرمایه گذار خلاف روند میفروشد.
سرمایه گذاران معمولاً احساسات بازار را نزولی یا صعودی توصیف می کنند. وقتی خرس ها بر بازار تسلط پیدا می کنند، قیمت سهام کاهش پیدا می کند. وقتی گاوها بر بازار تسلط پیدا می کنند، قیمت سهام افزایش پیدا می کند. اغلب احساسات بازار سهام را هدایت می کند، بنابراین احساسات بازار همیشه هم تراز با ارزش بنیادی نیست. یعنی، احساسات بازار در مورد احساسات و عواطف است، در حالی که ارزش بنیادی مربوط به عملکرد تجاری است.
برخی از سرمایه گذاران با یافتن سهامی که بر اساس احساسات بازار، بیش از حد یا کمتر از حد ارزش گذاری شده اند، سود می برند. آنها از شاخص های مختلفی برای ارزیابی احساسات بازار استفاده می کنند که به تعیین سهام تغییر احساسات در بازارهای صعودی مناسب معامله کمک می کند. شاخص نوسانات بازار بورس آپشنال شیکاگو (CBOE Volatility Index)، شاخص کف و سقف (High-Low Index)، شاخص درصد صعودی (Bullish Percent Index) و میانگینهای متحرک (moving averages) از جمله شاخص های احساسات محبوب هستند.
شاخص نوسانات بازار
شاخص نوسانات بازار (The VIX)، به عنوان شاخص ترس نیز شناخته می شود، و توسط قیمت اختیار معامله هدایت می شود. افزایش شاخص نوسانات بازار به معنای افزایش نیاز به بیمه در بازار است. اگر معامله گران احساس کنند که باید از سرمایه خود در برابر ریسک محافظت کنند، نشان دهنده افزایش نوسان است. معامله گران میانگین های متحرک را به شاخص نوسانات بازار اضافه می کنند و با این کار نوسان بالا یا پایین بازار را شناسایی می کنند.
شاخص کف و سقف
شاخص کف و سقف (The high-low index)، تعداد سهامی که در 52 هفته گذشته به بالاترین و پایین ترین حد رسیده را با هم مقایسه می کند. زمانی که شاخص به زیر 30 می رسد، قیمت سهام نزدیک به پایین ترین حد خود معامله می شود و سرمایه گذاران به بازار نزولی تمایل دارند. زمانی که شاخص بالاتر از 70 باشد، قیمت سهام به سمت بالاترین حد خود معامله می شود و سرمایه گذاران به بازار صعودی تمایل دارند. معامله گران معمولاً این اندیکاتور را برای یک شاخص بنیادی خاص مانند شاخص S&P 500، شاخص نزدک 100 یا شاخص ترکیبی بورس سهام نیویورک اعمال می کنند.
شاخص درصد صعودی
شاخص درصد صعودی (BPI) بر اساس نمودارهای نقطه و شکل (point and figure charts) تعداد سهام که الگوی صعودی تغییر احساسات در بازارهای صعودی دارند را ارزیابی می کند. بازارهای خنثی درصد صعودی حدود 50 درصد دارند. زمانی که شاخص درصد صعودی 80% یا بالاتر را نشان می دهد، احساسات بازار بسیار مثبت است و احتمالاً سهام بیش از حد خرید شده است. به همین ترتیب، زمانی که 20 درصد یا کمتر باشد، احساسات بازار منفی است و احتمالا سهام بیش از حد فروخته شده است.
میانگین های متحرک
سرمایه گذاران معمولاً از میانگین متحرک ساده 50 روزه (SMA) و میانگین متحرک ساده 200 روزه، برای تعیین احساسات بازار استفاده می کنند.
هنگامی که میانگین متحرک ساده 50 روزه از میانگین متحرک ساده 200 روزه عبور می کند، که به آن «تقاطع طلایی» گفته می شود، نشان می دهد که حرکت قیمت به سمت بالا تغییر کرده است و منجر به ایجاد تغییر احساسات در بازارهای صعودی احساسات صعودی میشود. برعکس، زمانی که میانگین متحرک ساده 50 روزه به زیر میانگین متحرک ساده 200 روزه می رسد، که به آن «تقاطع مرگ» گفته می شود، حرکت قیمت به سمت پایین را نشان می دهد و منجر به ایجاد احساسات نزولی می شود.
مثال واقعی از احساسات بازار
احساسات بازار در دسامبر 2018 نزولی شد. اولا، ترس از کاهش درآمد شرکت ها افزایش یافت. پس از چندین سال از رشد دو رقمی سود بسیاری از شرکتها در S&P 500، بسیاری از تحلیلگران پیشبینی کردند که درآمد سال 2019 تنها 3 تا 4 درصد افزایش خواهد یافت.
جروم پاول، رئیس فدرال رزرو، در کنفرانس مطبوعاتی ماهانه خود اعلام کرد که ترازنامه بانک مرکزی به صورت خودکار انجام می شود، این پیام موجب برانگیخته شدن ترس در بازار شد. بازار پیام او را ستیزه جویانه و نه در هماهنگی با کاهش سرعت اقتصاد قلمداد کرد، این امر موجب تضعیف احساسات بازار شد.
در نهایت، تنش های تجاری حل نشده بین ایالات متحده و چین در طول سال 2018 که با اعمال تعرفه های متقابل تلافی میکردند، و همچنین تعطیلی دولت ایالات متحده، در کنار مشکلات قبلی طی یک ماه آسیب زیادی به احساسات بازار وارد کرد.
احساسات نزولی به اعتماد سرمایه گذاران لطمه زد و باعث شد بازار سهام از سال 1931 تا آن زمان بدترین عملکرد دسامبر خود را تجربه کند. شاخص S&P 500 در ماه 9.2 درصد سقوط کرد، در حالی که شاخص صنعتی داوجونز (DJIA) که متشکل از 30 شرکت تولیدکننده صنعتی است، در این دوره 8.7 درصد کاهش تغییر احساسات در بازارهای صعودی یافت.
شاخص کف و سقف S&P 500 در اواخر دسامبر به زیر 30 رسید و تا اواسط ژانویه نزدیک به صفر باقی ماند که نشان دهنده میزان احساسات نزولی حاکم بر بازار در آن زمان بود.
روانشناسی چرخه های بازار
روانشناسی بازار این ایده است که حرکات یک بازار منعکس کننده (یا تحت تأثیر) وضعیت عاطفی شرکت کنندگان آن است. این یکی از موضوعات اصلی اقتصاد رفتاری است – حوزه ای بین رشته ای که عوامل مختلفی را که مقدم بر تصمیمات اقتصادی هستند بررسی می کند.
بسیاری بر این باورند که احساسات نیروی محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی هستند. و این که احساسات نوسانی کلی سرمایه گذار همان چیزی است که به اصطلاح چرخه های روانی بازار را ایجاد می کند.
به طور خلاصه، احساسات بازار احساس کلی است که سرمایه گذاران و معامله گران در مورد قیمت یک دارایی دارند. هنگامی که احساسات بازار مثبت است و قیمت ها به طور مداوم در حال افزایش هستند، گفته می شود که روند صعودی وجود دارد (که اغلب به عنوان بازار صعودی شناخته می شود). برعکس، زمانی که کاهش مداوم قیمت ها وجود دارد، بازار نزولی نامیده می شود.
بنابراین، این احساسات از دیدگاه ها و احساسات فردی همه معامله گران و سرمایه گذاران در یک بازار مالی تشکیل شده است. روش دیگری که می توان به آن نگاه کرد، میانگینی از احساس کلی شرکت کنندگان در بازار است.
اما، درست مانند هر گروهی، هیچ نظر واحدی کاملاً مسلط نیست. بر اساس تئوری های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی به طور مداوم در پاسخ به احساسات کلی بازار تغییر می کند – که همچنین پویا است. در غیر این صورت، انجام یک معامله موفق بسیار سخت تر خواهد بود.
در عمل، زمانی که بازار بالا می رود، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد در میان معامله گران است. جو مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. به نوبه خود، افزایش تقاضا ممکن است باعث نگرش قوی تر شود. به طور مشابه، یک روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد که باعث کاهش تقاضا و افزایش عرضه موجود می شود.
چگونه احساسات در چرخه های بازار تغییر می کنند؟
روند صعودی
همه بازارها چرخه های انبساط و انقباض را طی می کنند. زمانی که یک بازار در مرحله گسترش است (یک بازار صعودی)، جو خوش بینی، باور و طمع وجود دارد. به طور معمول، اینها احساسات اصلی هستند که منجر به یک فعالیت خرید قوی می شوند.
مشاهده نوعی اثر چرخهای یا عطف به ماسبق در طول چرخههای بازار بسیار رایج است. به عنوان مثال، با بالا رفتن قیمتها، احساسات مثبتتر میشود، که سپس باعث میشود که احساسات مثبتتر شود و بازار را حتی بالاتر ببرد.
گاهی اوقات حس شدید طمع و اعتقاد به گونه ای بازار را فرا می گیرد که حباب مالی شکل می گیرد. در چنین سناریویی، بسیاری از سرمایهگذاران غیرمنطقی میشوند، ارزش واقعی را از دست میدهند و تنها به این دلیل که معتقدند بازار به رشد خود ادامه میدهد، یک دارایی را میخرند.
آنها حریص میشوند و با امید به کسب سود، از شتاب بازار زیادهروی میکنند. با افزایش بیش از حد قیمت به سمت بالا، سطح بالای محلی ایجاد می شود. به طور کلی، این به عنوان نقطه حداکثر ریسک مالی در نظر گرفته می شود.
در برخی موارد، با فروخته شدن تدریجی دارایی ها، بازار برای مدتی یک حرکت جانبی را تجربه می کند. به این مرحله توزیع نیز می گویند. با این حال، برخی از چرخه ها مرحله توزیع واضحی تغییر احساسات در بازارهای صعودی را ارائه نمی دهند و روند نزولی بلافاصله پس از رسیدن به اوج شروع می شود.
روند نزولی
وقتی بازار شروع به چرخش به سمت دیگر می کند، خلق و خوی سرخوشانه می تواند به سرعت به رضایت تبدیل شود، زیرا بسیاری از معامله گران باور ندارند که روند صعودی به پایان رسیده است. با ادامه کاهش قیمت ها، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند. اغلب شامل احساس اضطراب، انکار و وحشت است.
در این زمینه، ما ممکن است اضطراب را به عنوان لحظه ای توصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به این سوال می کنند که چرا قیمت در حال کاهش است، که به زودی به مرحله انکار منتهی می شود. دوره انکار با احساس عدم پذیرش مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های زیانده خود را حفظ کنند، یا به این دلیل که “برای فروش خیلی دیر شده است” یا به این دلیل که می خواهند باور کنند “بازار به زودی بازخواهد گشت.”
اما با کاهش بیشتر قیمت ها، موج فروش قوی تر می شود. در این مرحله، ترس و وحشت اغلب منجر به چیزی میشود که تسلیم بازار نامیده میشود (زمانی که دارندگان تسلیم میشوند و داراییهای خود را نزدیک به پایین محلی میفروشند).
در نهایت، با کاهش نوسانات و ثبات بازار، روند نزولی متوقف می شود. به طور معمول، قبل از اینکه دوباره احساس امیدواری و خوش بینی شروع شود، بازار حرکت های جانبی را تجربه می کند. چنین دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع نیز شناخته می شود.
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟
با فرض اینکه نظریه روانشناسی بازار معتبر است، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در زمان های مطلوب تری وارد و خروج از موقعیت شود. نگرش کلی روند معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی فرا می رسد که اکثر مردم ناامید هستند و بازار بسیار پایین است. در مقابل، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب زمانی رخ میدهد که اکثر شرکتکنندگان خوشحال و بیش از حد اعتماد به نفس دارند.
بنابراین، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساسات یک بازار را بخوانند تا مراحل مختلف چرخه روانی آن را تشخیص دهند. در حالت ایدهآل، آنها از این اطلاعات برای خرید در هنگام وحشت (قیمتهای پایینتر) و فروش در هنگام طمع (قیمتهای بالاتر) استفاده میکنند. اگرچه در عمل، تشخیص این نقاط بهینه به ندرت کار آسانی است. چیزی که ممکن است شبیه به پایین محلی (پشتیبانی) به نظر برسد، ممکن است نتواند نگه داشته شود، که منجر به کاهش حتی پایین تر شود.
تحلیل تکنیکال و روانشناسی بازار
به راحتی می توان به چرخه های بازار نگاه کرد و تشخیص داد که چگونه روانشناسی کلی تغییر کرده است. تجزیه و تحلیل داده های قبلی مشخص می کند که چه اقدامات و تصمیماتی سودآورترین بوده است.
با این حال، درک اینکه چگونه بازار در حال تغییر است بسیار سخت تر است – و حتی سخت تر است که پیش بینی کنید چه اتفاقی می افتد. بسیاری از سرمایه گذاران از تحلیل تکنیکال (TA) برای پیش بینی اینکه مسیر احتمالا به کجا خواهد رفت، استفاده می کنند.
به یک معنا، ممکن است بگوییم که شاخصهای TA ابزارهایی هستند که ممکن است هنگام تلاش برای اندازهگیری وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است زمانی را نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساسات مثبت قوی بازار (به عنوان مثال، طمع بیش از حد) بیش از حد خرید شده است.
MACD نمونه دیگری از شاخصی است که ممکن است برای شناسایی مراحل مختلف روانشناختی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشان دهد که چه زمانی حرکت روند در حال تغییر است (به عنوان مثال، نیروی خرید ضعیف تر می شود).
بیت کوین و روانشناسی بازار
مسیر صعودی بیت کوین در سال 2017 نمونه بارز این است که چگونه روانشناسی بازار بر قیمت ها تأثیر می گذارد و بالعکس. از ژانویه تا دسامبر، بیت کوین از حدود 900 دلار به بالاترین حد خود یعنی 20000 دلار رسید. در طول رشد، احساسات بازار بیشتر و بیشتر مثبت شد.
هزاران سرمایهگذار جدید وارد شدند و در هیجان بازار گاوی گرفتار شدند. FOMO، خوش بینی بیش از حد، و حرص و طمع به سرعت قیمت ها را بالا برد – تا زمانی که اینطور نشد. میتوانید برای خرید بیت کوین به صرافی ارز دیجیتال فراچنج مراجعه کنید.
تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل سال 2018 شروع شد. اصلاحات زیر باعث شد بسیاری از وصال های متأخر زیان قابل توجهی داشته باشند. حتی زمانی که روند نزولی از قبل ایجاد شده بود، اعتماد به تغییر احساسات در بازارهای صعودی نفس و رضایت کاذب باعث شد بسیاری از مردم بر HODLing پافشاری کنند.
چند ماه بعد، با رسیدن اعتماد سرمایهگذاران به پایینترین حد خود، احساسات بازار بسیار منفی شد. FUD و وحشت باعث شد بسیاری از کسانی که نزدیک به بالا خرید می کردند، نزدیک به پایین به فروش برسند و متحمل زیان زیادی شوند. برخی از مردم از بیت کوین ناامید شدند، اگرچه این فناوری اساساً یکسان بود. در واقع، به طور مداوم در حال بهبود است.
سوگیری های شناختی
سوگیری های شناختی الگوهای فکری رایجی هستند که اغلب انسان ها را به تصمیم گیری غیرمنطقی وادار می کنند. این الگوها می توانند هم بر تک تک معامله گران و هم بر کل بازار تأثیر بگذارند. چند مثال رایج عبارتند از:
سوگیری تایید: تمایل به ارزش گذاری بیش از حد اطلاعاتی که باورهای ما را تایید می کند، در حالی که اطلاعاتی را که با آنها مخالف است نادیده گرفته یا نادیده می گیریم. به عنوان مثال، سرمایه گذاران در یک مسیر صعودی ممکن است تمرکز بیشتری بر اخبار مثبت داشته باشند، در حالی که اخبار بد یا نشانه هایی که روند، در شرف معکوس شدن است را نادیده می گیرند.
دیدگاه شما