استراتژی­های خروج از نوسانات بازار


استراتژی خروج از بازار

استراتژی خروج به‌جای استراتژی احتیاط

دنیای‌اقتصاد : با توجه به اینکه سهامداران بورسی در‌ ماه‌های اخیر با تعدد سیگنال‌های منفی از فضای اقتصادی و غیراقتصادی مواجه شده‌اند، همانند قبل نمی‌توانند به تالار شیشه‌ای اعتماد کنند، از این‌رو رفتار معاملاتی اکثر سهامداران در هفته‌های گذشته نشان می‌دهد اغلب سهامداران با سلیقه‌های مختلف نسبت به وضعیت این بازار شاکی هستند. هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌اکنون بازار سهام که پیشتر به یکی از کانون‌های جذاب برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شد، به یکی از پرحاشیه‌ترین و پرریسک‌ترین بازارها بدل شده است. خروج دسته‌جمعی سهامداران خرد و حقیقی از گردونه معاملات بورسی به‌وضوح بر این مهم صحه می‌گذارد.

در هفته‌های اخیر سرمایه‌گذاران در پیام‌های مختلفی که برای روزنامه «دنیای‌اقتصاد» ارسال کردند به کرات بر این نکته تاکید داشتند که انتظارات آنها از سرمایه‌گذاری در بازار سهام برآورده نشده، با توجه به اینکه این بازار با چشم‌انداز منفی و نوسان‌های پی‌درپی منفی روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌روست استراتژی خروج جای خود را به استراتژی احتیاط داده است، اگرچه در هفته‌های قبل چندین‌بار سهامداران حقوقی برای حمایت از بازار وارد معرکه شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند اما روند رو به افول بورس تهران کار را به‌جایی رسانده که سهامداران نه انگیزه‌ای برای واردکردن پول خود به بازارسهام دارند و نه می‌توانند به این بازار مجددا اعتماد کنند، از این‌رو حمایت نصف و نیمه حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از بازار نیز نتوانست منجر به بهبود ارزش معاملات در این بازار شود؛ این در حالی است که به گفته اکثر صاحب‌نظران اقتصادی با توجه به وضعیت تورمی کشور، بورس می‌توانست تا حد زیادی به یاری وضعیت معیشتی مردم بیاید و بااین حال بازار سرمایه به دلیل درگیری با بی‌اعتمادی سهامداران در باتلاق رکودی دست و پا می‌زند. سهامداران در هفته‌های گذشته بارها نسبت به شرایط بازار سهام ابراز گلایه کردند و خواستار ارائه برنامه شفاف و قابل‌اجرا از سوی متولیان مربوطه شدند اما از آنجا که بر اساس تجربه سنوات قبل وعده‌های حمایتی رنگ اجرایی به خود ندیده، این عامل نیز بر طبل بی‌اعتمادی بیشتر سهامداران کوبیده است. از اوایل شهریور‌ماه برخی سهامداران که رغبت بیشتری به سهام کوچک و متوسط پیدا کرده‌بودند هم‌اکنون به جرگه فروشندگان پیوسته‌اند.

با بررسی آنچه در روزها و هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اخیر در بورس تهران رخ‌داده، می‌توان این‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور استنباط کرد که بازار سهام حالا‌حالاها به مدار تعادلی برنگردد. اظهارات کارشناسان بورسی نیز بر همین مبنا حرکت می‌کند؛ این در حالی است که نقدینگی سرگردان در چنین وضعیت می‌توانست ناجی بزرگ بورس باشد، اما سهامداران به دلیل برآورده‌نشدن خواسته‌های خود از ورود دارایی‌های‌ریالی به بازار سهام امتناع می‌کنند تا در پی نبود پول در این بازار روزهای ناکامی معامله‌گران سهام ادامه داشته باشد. زمانی‌که اصلاح شاخص بورس در نیمه‌های مردادماه ۹۹از دو‌میلیون واحد آغاز شد، اکثر تحلیلگران آن را اتفاقی مثبت ارزیابی می‌کردند اما معتقد بودند که روند نزولی جای خود را به روند صعودی خواهد داد، با این‌حال به‌وقوع نپیوستن این فرضیه و کاهش چشمگیر کسب بازدهی از بورس، اهالی بازار سهام را ترغیب به خروج از بازار کرد.

در روزهای گذشته نیز برخی سهامداران به کنایه به وضعیت کنونی بورس از متولیان امر می‌پرسیدند؛ «فقط یک دلیل بیاورید که در بازار بمانیم.» این بی‌انگیزگی و عدم‌رغبت سرمایه‌گذاران در حالی است که اکثر کارشناسان بازارسهام با وجود ارزندگی قیمت سهام عنوان می‌کنند که «نمی‌توان از سرمایه‌گذار انتظاری جز استراتژی که در‌پیش گرفته‌اند، داشت.» برخی دیگر از سهامداران نیز با ابراز گلایه نسبت به افت عجیب و غریب قیمت سهام بیان می‌کردند که «اگر در این مدت هویج یا سیب‌زمینی خریده بودند بیشتر سود می‌کردند.» در فضای‌مجازی نیز سهامداران با وجود قطعی‌های مداوم و طولانی‌مدت اینترنت اما صدای اعتراض خود را درخصوص روند منفی بازار سهام به گوش مسوولان مربوطه رساندند. به گفته گروهی از سهامداران، بورس تهران چوب اقتصاد دستوری و دستورالعمل‌های چکشی را می‌خورد، به‌همین‌دلیل تا ادامه داشتن شرایط مذکور سرمایه‌گذاران برای واردکردن پول خود به بورس ریسک نخواهند کرد.

از سوی دیگر اخبار ضد‌و نقیض در مورد نرخ بهره بانکی نیز از مواردی است که شبهات زیادی برای سرمایه‌گذاران ایجاد کرده. تصمیمات مرتبط با نرخ بهره بارها از سوی کارشناسان اقتصادی و تبعات آن بر بازار سهام مورد واکاوی قرار گرفته است، از این‌رو سرمایه‌گذاران نیز با انتقاد از وضعیت یک بام و دوهوای سیاستگذاری‌های این بخش معمولا با ابهامات فراوانی مواجه هستند که با توجه به نبود پاسخی روشن به ابهامات مطرح‌شده، به تداوم شوک‌های پی‌درپی در بازار سهام منجر شده است.

استراتژی های خروج از بازارهای مالی

استراتژی های خروج از بازارهای مالی

استراتژی خروج از بازار پایبندی شما را به برنامه معاملاتی تضمین می‌کند و می‌تواند ریسک عواطف و هیجان معاملات را کاهش دهد. استراتژی‌های خروج از بازار ریسک معاملاتتان را کاهش می‌دهد و در عین حال شانس شما را برای کسب سود افزایش می‌دهد.

استراتژی خروج به برنامه ای از پیش تعیین شده گفته می شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه حساب یا نقد کردن دارایی های مالی و… در زمان خروج اجرا می گردد که می تواند فراتر از توافقات انجام شده صورت بگیرد.

این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است.

ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه گذار به سود هدف گذاری شده رسیده باشد. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می توان به تغییرات چشم گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه بار، دلایل قانونی اشاره کرد و هم چنین ممکن است سرمایه گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود.

یک استراتژی خروج مفید باید در هر نوع سرمایه گذاری یا تجارتی صرف نظر از وجه مثبت یا منفی آن ها برنامه ریزی گردد. این برنامه ریزی باید بخش جداناپذیر هر سرمایه گذاری با هدف جلوگیری از خطرات احتمالی پیش بینی شده باشد.

تصویر

استراتژی خروج از بازار

استراتژی خروج از بازار

استراتژی خروج در هر تجارتی برنامه ای است که سرمایه گذاران آن با هدف فروش اموال خود به سرمایه گذاران دیگر یا شرکت های دیگر دنبال می کنند. این استراتژی به صاحبان مشاغل امکان کاهش نقدینگی را می دهد و هم چنین در صورت موفقیت کسب وکار سود قابل توجهی را به دست خواهد آورد. درصورتی که کسب وکاری موفقیت آمیز نکرده باشد این استراتژی باعث جلوگیری از ضرر و زیان می گردد. این استراتژی ممکن است زمانی که سرمایه گذاری مانند سرمایه گذار کارآفرین بخواهد به سود خود دست یابد، عملی گردد.

سرمایه گذاران و صاحبان مشاغل می توانند از استراتژِی خروج و سایر تکنیک های مدیریت پول جهت کاهش ریسک ها استفاده نمایند و کسب وکار خود را تا حد زیادی تقویت نمایند. قبل از شروع هر تجارتی، پیشنهاد می گردد تا هر سرمایه گذاری برنامه ای برای توقف و فروش اموال خود و هم چنین جهت جلوگیری از ضرر و زیآن های احتمالی داشته باشد.

مدیریت پول یکی از مهم ترین جنبه های هر تجارتی است. به عنوان مثال، تعداد زیادی از صاحبان کسب وکارها بدون در نظر گرفتن استراتژی خروجی شروع به کار می کنند ممکن است به سود زودرسی دست یابند یا ممکن است ضرر و زیان زیادی را متحمل گردند.

چگونه از معامله خارج شویم؟

فقط دو راه برای خارج شدن از موقعیت معاملاتی در بازارهای مالی وجود دارد؛ ۱-کسب سود ۲- از دست دادن سود. زمانی که از استراتژی خروج صحبت می شود، ما از دستورات Take Profit و Stop Loss استفاده می کنیم، این دستورات نوعی از استراتژی های خروج هستند. و در بازار سرمایه معمول است که این دو دستور را با عنوان “T/P” و “S/L” بکار می برند. (مطالعه مقاله”آشنایی با عجیب ترین اصطلاحات سرمایه گذاری” می تواند برای شما جذاب باشد).

دستور Stop-Loss (S/L)

شما می توانید توسط کارگزار خود این دستور را در موقعیت های معاملاتی لحاظ کنید تا زمانی که قیمت به آن نقطه رسید، دارایی شما به صورت خودکار در بازار فروخته شود. هنگامی که بازار به نقطه S/L برسد به طور خودکار این نقطه به سفارش بازار تبدیل می شود. اگر نوسانات بازار زیاد باشد این دستور می تواند در کاهش زیان های شما کارا باشد.

قوانین متعددی وجود دارد که می تواند بر دستور stop-loss اعمال شود:

  • S/L همیشه بالاتر از قیمت درخواست فعلی در خرید (سفارش بازار) و یا کمتر از قیمت پیشنهاد فعلی درفروش است.
  • زمانی که بازار به S/L برسد، آنگاه S/L به سفارش بازار تبدیل می شود.

سه نوع دستور S/L وجود دارد:

  • خوب تا زمان لغو، معتبر تا زمان لغو یا Good ’till canceled (GTC): این سفارش در زمان تعیین شده بر اساس تقویم و یا به صورت دستی اجرایی می شود.
  • سفارش روز: S/L پس از یک روز معاملاتی منقضی می شود.
  • Trailing stop: این S/L در فاصله ای معین از قیمت بازار است، اما هرگز به سمت پایین حرکت نمی کند.

دستور Take-Profit (T/P)

این دستور همانند S/L عمل می کند با این تفاوت که معامله گر حداکثر سود خود را با اعمال آن مشخص می کند و زمانی که قیمت فروش بازار به آن برسد استراتژی­های خروج از نوسانات بازار به سفارش بازار تبدیل خواهد شد. بااین حال، T/P دو تفاوت عمده با S/L دارد:

  • Trailing stop ندارد (چراکه در این حالت قادر به کسب درآمد نخواهید بود).
  • نقطه خروج باید بالاتر از قیمت فعلی بازار باشد.

تصویر

استراتژی خروج از بازار

نکاتی که در توسعه استراتژی خروج باید در نظر گرفت؟

پیش از ایجاد استراتژی خروج، لازم است موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

نوع معامله (Trading style)

استراتژی خروج کاملاً به نوع معامله شما بستگی دارد. ترجیح شخصی شما به عنوان تریدر تعیین می کند که یک معامله را چگونه انجام می دهید و چگونگی انجام معامله و همچنین مدت زمانی که در یک پوزیشن باقی می مانید به ترجیحات شخصی شما در مقام تریدر برمی گردد. 4 نوع معامله رایج وجود دارد:

  • پوزیشن تریدینگ (Position trading): تریدرهای پوزیشن تریدینگ در دوره های زمانی طولانی به منظور کسب سود از روندهای گسترده و غالب بازار در موضع یا پوزیشن قرار می گیرند. شناخته شده ترین نوع معاملات موضعی همان تاکتیک “خریداری و نگهداری” سهم یا ارز دیجیتال است. در این موارد لازم است که جهت اتخاذ استراتژی خروج نوسانات کوتاه مدت بازار را نادیده بگیرید و اجازه دهید سود به سمت شما روانه شود.
  • نوسان گیری (Swing trading): در معاملات نوسانی بر تشخیص روند بازار تمرکز می شود و با استفاده از فراز و فرودهای قیمت، نقاط ورود و خروج تعیین می گردد. کف قیمت این امکان را به تریدر می دهد که در پوزیشن لانگ قرار بگیرد یا از پوزیشن شورت خارج شود، در حالی که سقف قیمت فرصتی است برای خروج از پوزیشن لانگ یا ورود به پوزیشن شورت.
  • معاملات روزانه (Day Trading): تریدرهای روزانه به منظور کسب سود از حرکات کوتاه مدت بازار طی یک روز معاملاتی به معامله ای وارد یا از معامله ای خارج می شوند. خروج از معامله پیش از بسته شدن روزانه بازار می تواند به اجتناب از ریسک و کاهش هزینه های مربوط یک معامله کمک کند. نوسان گیری و اسکالپینگ (Scalping) نیز می توانند ذیل عنوان معاملات روزانه دسته بندی شوند؛ زیرا اکثراً طی یک روز معاملاتی انجام می شوند.
  • اسکالپینگ (Scalping): کوتاه ترین مدت زمان بین ورود و خروج به یک معامله به این نوع از معاملات تعلق دارد و اغلب در چند ثانیه یا چند دقیقه انجام می شوند. هدف، کسب سود اندک اما مکرر است که به مرور زمان انباشته می شود. این نوع از معامله به زمان و تمرکز فراوانی نیاز دارد.

تصویر

استراتژی خروج از بازار

سه استراتژی خروج از بازار که لازم است آنها را بشناسید!

روش های متفاوت و مختلفی وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها زمان مناسب برای خروج از معامله را تعیین کنید. در اینجا سه نمونه از رایج ترین آنها را معرفی می کنیم:

سطوح حمایت و مقاومت (Support and Resistance)

سطوح مقاومتی و حمایتی سطوحی هستند که در آنها حرکات بازار محدود می شود. سطوح حمایتی نمایانگر کف قیمت هستند و وضعیت اشباع فروش تلقی می شود که در آن خریداران باعث می شوند که قیمت از آن سطح کمتر نشود و مجدداً افزایش یابد. سطح مقاومت نیز سقف قیمتی است که وضعیت اشباع خرید به حساب می آید که در آن خریداران تمایلی به خرید ندارند و از این رو پوزیشن های خود را می بندند و در نتیجه قیمت نمی تواند فراتر رود و کاهش می یابد.

روندها اغلب در برخورد با این سطوح حیاتی وارونه می شوند و این امر به خوبی توضیح می دهد که چرا تریدرها علاقه دارند سفارشات حد ضرر و لیمیت کلوز خود را حوالی این سطوح قرار بدهند. قرارگیری سفارشات حد برداشت سود و حد ضرر در حوالی این سطوح بسیار رایج است، تا آنجا که این سطوح به پیش گویی های خودمحقق شونده معروف شده اند؛ یعنی تریدرها انتظار دارند که بازار در این نواحی تغییر کند. در نتیجه اگر در پوزیشن لانگ قرار دارید، می توانید در سطح مقاومت کسب سود کنید.

سطوح مقاومتی و حمایتی با استفاده از طیف مختلفی از اندیکاتورها از جمله میانگین متحرک، ابزار فیبونانچی اصلاحی (Fibonacci Retracements) و نقاط پیوت (Pivot Points) تعیین می شوند.

میانگین متحرک (Moving Averages)

میانگین متحرک داده ها را به کار می گیرد تا روند بازار را بیابد و با فیلتر کردن تصادفی نوسانات قیمت، داده های قیمتی را هموار می سازد.

برای محاسبه میانگین متحرک لازم است مجموعه اعداد را جمع بزنید و بر تعداد کل مقادیر مجموعه تقسیم کنید. برای مثال اگر می خواهید میانگین متحرک یک دوره پنج ساله را محاسبه کنید، لازم است اعداد مربوط به این دوره را جمع بزنید و بر 5 تقسیم کنید. رایج ترین میانگین متحرکی که به کار می رود، 50 یا 200 روزه است.

وقتی قیمت بالای میانگین متحرک است، یعنی فرصت مناسبی برای خرید ایجاد شده و زمانی که قیمت زیر میانگین متحرک است، زمان فروش است. علاوه بر این، میانگین متحرک می تواند به عنوان یک سفارش زیان گریز خودکار (Trailing stops) نیز تلقی شود و در این راه مفید باشد. با افزایش یا کاهش قیمت، میانگین متحرک هم افزایش و کاهش می یابد و این بدان معنا است که می توانید سفارش حد ضرر خود را به جایی که میانگین متحرک حضور دارد منتقل کنید. در این صورت اگر قیمت برخلاف جهت مورد نظر شما حرکت کند، وضعیت شما در برابر ریسک مصون خواهد ماند.

میانگین محدوده واقعی (Average True Range)

اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (Average True Range) یا به اختصار ATR، تلاطم و نوسان بازار را طی یک تایم فریم مشخص دنبال می کند. این اندیکاتور با افزایش یا کاهش نوسانات، بالا و پایین می رود؛ به نحوی که مقدار بالای ATR نمایانگر زیاد بودن نوسانات و مقدار کم آن نشانگر پایین بودن نوسانات است.

هر چه مقدار ATR بیشتر باشد، سفارش حد ضرر باید گسترده تر انتخاب شود؛ زیرا ایجاد حد ضرر به صورت محدود در یک بازار بی ثبات خیلی زود متوقف می شود. در ضمن تنظیم سفارش حد ضرر در گستره ای بسیار وسیع نیز در حالی که بازار با نوسان کمتری مواجه است به این معنی است که خود را بیش از حد در معرض ریسک قرار داده اید.

برخی از تریدرها حتی برای تعیین دقیق سطح قیمتی که می خواهند سفارش حد ضرر را به آن بیفزایند از این اندیکاتور استفاده می کنند. برای این کار مقدار ATR را در عدد انتخابی تان ــ معمولاً 0.5، 1، 2 یا 3 ــ ضرب کنید. عدد نهایی به دست آمده، همان سطحی است که می توانید سفارش حد ضرر خود را در آن نقطه تنظیم کنید.

سرمایه گذاران بلند مدت در این مورد برای به دست آوردن مقدار بیشتری نسبت به قیمت فعلی بازار، حد بالاتری را انتخاب می کنند و آن را در 3 ضرب می کنند. در حالی که تریدرهای کوتاه مدت از ضریب های کوچک تری استفاده می کنند؛ زیرا مدت زمان کوتاه تری برای کسب سود دارند.

استراتژی خروج به‌جای استراتژی احتیاط

دنیای‌اقتصاد : با توجه به اینکه سهامداران بورسی در‌ ماه‌های اخیر با تعدد سیگنال‌های منفی از فضای اقتصادی و غیراقتصادی مواجه شده‌اند، همانند قبل نمی‌توانند به تالار شیشه‌ای اعتماد کنند، از این‌رو رفتار معاملاتی اکثر سهامداران در هفته‌های گذشته نشان می‌دهد اغلب سهامداران با سلیقه‌های مختلف نسبت به وضعیت این بازار شاکی هستند. هم‌‌‌‌‌‌‌‌‌اکنون بازار سهام که پیشتر به یکی از کانون‌های جذاب برای سرمایه‌گذاران محسوب می‌شد، به یکی از پرحاشیه‌ترین و پرریسک‌ترین بازارها بدل شده است. خروج دسته‌جمعی سهامداران خرد و حقیقی از گردونه معاملات بورسی به‌وضوح بر این مهم صحه می‌گذارد.

در هفته‌های اخیر سرمایه‌گذاران در پیام‌های مختلفی که برای روزنامه «دنیای‌اقتصاد» ارسال کردند به کرات بر این نکته تاکید داشتند که انتظارات آنها از سرمایه‌گذاری در بازار سهام برآورده نشده، با توجه به اینکه این بازار با چشم‌انداز منفی و نوسان‌های پی‌درپی منفی روبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌روست استراتژی خروج جای خود را به استراتژی احتیاط داده است، اگرچه در هفته‌های قبل چندین‌بار سهامداران حقوقی برای حمایت از بازار وارد معرکه شده‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند اما روند رو به افول بورس تهران کار را به‌جایی رسانده که سهامداران نه انگیزه‌ای برای واردکردن پول خود به بازارسهام دارند و نه می‌توانند به این بازار مجددا اعتماد کنند، از این‌رو حمایت نصف و نیمه حقوقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها از بازار نیز نتوانست منجر به بهبود ارزش معاملات در این بازار شود؛ این در حالی است که به گفته اکثر صاحب‌نظران اقتصادی با توجه به وضعیت تورمی کشور، بورس می‌توانست تا حد زیادی به یاری وضعیت معیشتی مردم بیاید و بااین حال بازار سرمایه به دلیل درگیری با بی‌اعتمادی سهامداران در باتلاق رکودی دست و پا می‌زند. سهامداران در هفته‌های گذشته بارها نسبت به شرایط بازار سهام ابراز گلایه کردند و خواستار ارائه برنامه شفاف و قابل‌اجرا از سوی متولیان مربوطه شدند اما از آنجا که بر اساس تجربه سنوات قبل وعده‌های حمایتی رنگ اجرایی به خود ندیده، این عامل نیز بر طبل بی‌اعتمادی بیشتر سهامداران کوبیده است. از اوایل شهریور‌ماه برخی سهامداران که رغبت بیشتری به سهام کوچک و متوسط پیدا کرده‌بودند هم‌اکنون به جرگه فروشندگان پیوسته‌اند.

با بررسی آنچه در روزها و هفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌های اخیر در بورس تهران رخ‌داده، می‌توان این‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور استنباط کرد که بازار سهام حالا‌حالاها به مدار تعادلی برنگردد. اظهارات کارشناسان بورسی نیز بر همین مبنا حرکت می‌کند؛ این در حالی است که نقدینگی سرگردان در چنین وضعیت می‌توانست ناجی بزرگ بورس باشد، اما سهامداران به دلیل برآورده‌نشدن خواسته‌های خود از ورود دارایی‌های‌ریالی به بازار سهام امتناع می‌کنند تا در پی نبود پول در این بازار روزهای ناکامی معامله‌گران سهام ادامه داشته باشد. زمانی‌که اصلاح شاخص بورس در نیمه‌های مردادماه ۹۹از دو‌میلیون واحد آغاز شد، اکثر تحلیلگران آن را اتفاقی مثبت ارزیابی می‌کردند اما معتقد بودند که روند نزولی جای خود را به روند صعودی خواهد داد، با این‌حال به‌وقوع نپیوستن این فرضیه و کاهش چشمگیر کسب بازدهی از بورس، اهالی بازار سهام را ترغیب به خروج از بازار کرد.

در روزهای گذشته نیز برخی سهامداران به کنایه به وضعیت کنونی بورس از متولیان امر می‌پرسیدند؛ «فقط یک دلیل بیاورید که در بازار بمانیم.» این بی‌انگیزگی و عدم‌رغبت سرمایه‌گذاران در حالی است که اکثر کارشناسان بازارسهام با وجود ارزندگی قیمت سهام عنوان می‌کنند که «نمی‌توان از سرمایه‌گذار انتظاری جز استراتژی که در‌پیش گرفته‌اند، داشت.» برخی دیگر از سهامداران نیز با ابراز گلایه نسبت به افت عجیب و غریب قیمت سهام بیان می‌کردند که «اگر در این مدت هویج یا سیب‌زمینی خریده بودند بیشتر سود می‌کردند.» در فضای‌مجازی نیز سهامداران با وجود قطعی‌های مداوم و طولانی‌مدت اینترنت اما صدای اعتراض خود را درخصوص روند منفی بازار سهام به گوش مسوولان مربوطه رساندند. به گفته گروهی از سهامداران، بورس تهران چوب اقتصاد دستوری و دستورالعمل‌های چکشی را می‌خورد، به‌همین‌دلیل تا ادامه داشتن شرایط مذکور سرمایه‌گذاران برای واردکردن پول خود به بورس ریسک نخواهند کرد.

از سوی دیگر اخبار ضد‌و نقیض در مورد نرخ بهره بانکی نیز از مواردی است که شبهات زیادی برای سرمایه‌گذاران ایجاد کرده. تصمیمات مرتبط با نرخ بهره بارها از سوی کارشناسان اقتصادی و تبعات آن بر بازار سهام مورد واکاوی قرار گرفته است، از این‌رو سرمایه‌گذاران نیز با انتقاد از وضعیت یک بام و دوهوای سیاستگذاری‌های این بخش معمولا با ابهامات فراوانی مواجه هستند که با توجه به نبود پاسخی روشن به ابهامات مطرح‌شده، به تداوم شوک‌های پی‌درپی در بازار سهام منجر شده است.

ساختن بهترین استراتژی­های خروج از نوسانات بازار استراتژی معاملاتی در 5 مرحله

strategy

در مقاله‌های مدرسه تحلیل که مرتبط به تحلیل تکنیکال هستند، به طور مرتب با اصطلاح استراتژی معاملاتی یا استراتژی تحلیلی-معاملاتی برخورد می‌کنید. شاید این دو عبارت برای بسیاری از شما دوستان و همراهان مدرسه تحلیل ناآشنا باشد. این مقاله را به همین منظور نوشتیم تا از بابت درک کامل شما از مسیر معامله‌گری و سرمایه‌گذاری مطمئن شویم. با ما همراه باشید.

استراتژی تحلیلی-معاملاتی چیست؟

استراتژی تحلیلی معاملاتی، مسیری است که یک تحلیل‌گر بعد از تصمیم‌گیری درباره نماد مد نظرش، طی می‌کند. این مسیر مثل اثر انگشت برای هر تحلیل‌گر، کاملا شخصی و منحصر به فرد است. استراتژی تحلیلی معاملاتی همانطور که از نامش پیداست از دو بخش تشکیل شده که در هر بخش تحلیل‌گر با سوالات از پیش تعیین‌شده روبرو می‌شود، که برای موفقیت در بازارهای مالی باید به ازای هر تحلیل به آنها پاسخ دهد. در ادامه هر یک از این بخش‌ها را جداگانه توضیح می‌دهیم.

استراتژی تحلیلی

شما به عنوان یک معامله‌گر حرفه‌ای زمانی مجاز به فعالیت در بازار هستید که قبل از ورود به پلتفرم معاملاتی کارگزاری یا صرافی خود، به طور کامل دارایی مدنظر خود را تحلیل و سیگنال ورود دریافت کرده باشید. برای تحلیل و دریافت سیگنال روش‌های بسیار زیادی وجود دارد. اصلی‌ترین دسته‌بندی برای آن تحلیل براساس تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال است. بعد از انتخاب نوع تحلیل هم با انواع ابزارهای تحلیلی و همچنین روش‌های سیگنال‌گیری مواجه می‌شویم که می‌توانیم از بین آن‌ها انتخاب کنیم.

نکته: دقت داشته باشید که انتخاب از بین روش‌ها و ابزارهای تحلیلی و سیگنال‌گیری کاملاً بستگی به تیپ شخصیتی شما دارد و با رعایت اصول درست برای کار با هر روش و ابزار می‌توانید فرصت های معاملاتی خوبی را ایجاد کنید.

پس از تکمیل انتخاب شما از بین ابزارها و روش‌های تحلیلی، استراتژی تحلیلی شما ایجاد می‌شود که متشکل از ابزارها و روش‌های است که با تیپ شخصیتی شما بیشترین هماهنگی را دارد. به زبان ساده، کار کردن با این ابزارها و روش‌ها برای شما ساده و لذت‌بخش است و در زمان تحلیل با این استراتژی تحلیلی کمترین چالش را احساس می‌کنید.

استراتژی معاملاتی

با ایجاد استراتژی تحلیلی و دریافت سیگنال از بازار مدنظرتان، نوبت به معامله می‌رسد. در این قسمت، شما باید جوابگوی سوالات زیر باشید:

  • علت ورود من چیست؟ معامله من کجاست؟ معامله من کجاست؟ معامله من چقدر است؟
  • چه درصدی از کل سرمایه من در هر معامله در معرض ریسک قرار می‌گیرد؟
  • چه درصدی از کل سرمایه من برای این معامله استفاده می‌شود؟
  • تا چه مدت قرار است در این معامله بمانم؟
  • کارمزد و مالیات پرداختی برای باز و بسته شدن معامله من چقدر است؟

از تک تک شما همراهان عزیز مدرسه تحلیل خواهش دارم در صورتی که جواب تک تک این سوالات را در زمان معامله ندارید، به هیچ وجه اقدام به معامله نکنید. زیرا بدون داشتن جواب این سوالات استراتژی معاملاتی ندارید. بدون داشتن استراتژی معاملاتی احتمال از دست دادن بخش بزرگی از سرمایه شما وجود دارد و هیچ یک از ما تمایل به بروز چنین اتفاقی نداریم.

جان مورفی، در کتاب خود تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، یک چک لیست جامع از استراتژی تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده در کتاب خود ارائه داد که این چک‌لیست می‌تواند مرجع بسیار خوبی برای افرادی باشد که فعالیت خود را به تازگی در بازارهای مالی شروع کرده‌اند و هنوز به استراتژی خاص خود نرسیده‌اند.

آیا برای بازار ارز دیجیتال هم می‌توان استراتژی طراحی کرد؟

بازار ارزهای دیجیتال یکی از بازارهای مالی برای فعالیت سرمایه‌گذاران و معامله‌گران است. به همین دلیل، استراتژی‌های تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده برای کلیت بازارهای مالی برای بازار ارز دیجیتال نیز قابل استفاده است. تنها دو تفاوت در این بازار برای تحلیل‌گران ایجاد می‌شود. مورد اول نحوه ورود و فعالیت در این بازار است که برای هر بازار مالی این مورد ماهیت خاص خود را دارد. مورد دوم، تنها برای تحلیل‌گران بنیادی یا فاندامنتال مطرح می‌شود. زیرا که جنس پارامترهای مورد بررسی این افراد برای هر بازار تغییر می‌کند و این قضیه ورود به بازارهای مختلف را برای آن‌ها پیچیده‌تر از سایرین می‌کند.

استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟

بازار فارکس یکی از بازارهای مالی نظیر بازار بورس و ارز دیجیتال است. برای تحلیلگر و معامله‌گر تکنیکال استراتژی تحلیلی-معاملاتی مورد استفاده برای هر سه بازار یکسان است و در زمان تحلیل یا معامله در هر یک از این بازارها تغییر چندانی احساس نمی‌کند. ولی برای تحلیلگر بنیادی یا فاندامنتال جنس گزارشات و داده‌های مورد بررسی در زمان تحلیل برای هر کدام از این سه بازار متفاوت است و به همین دلیل شاید در پروسه تحلیل و معامله سختی بیشتری را تجربه کند.

داشتن استراتژی معاملاتی چه اهمیتی دارد؟

تصور کنید در یک جزیره دورافتاده قرار گرفته‌اید که از جزییات مکانی آن هیچ اطلاعی ندارید. در صورتی که هدف شما زنده ماندن در این جزیره باشد، داشتن نقشه جزیره و یک برنامه برای بقا از همه چیز برای شما حیاتی‌تر خواهد بود. استراتژی معاملاتی برای معامله‌گر مثل یک نقشه و برنامه بقا در بازارهای پر از ریسک و نوسان مالی است. بدون وجود آن احتمال بقای شما در این بازارها بسیار کم می‌شود. شاید تعداد بسیار کمی از افراد بدون این نقشه دوام بیاورند ولی با مثال ذکرشده من و شما می‌دانیم که این فرد بسیار پرشانس بوده است.

شما چه نوع معامله‌گری هستید؟

آیا تصمیم دارید که معاملات خود را براساس یک استراتژی تحلیلی-معاملاتی تدوین‌شده انجام دهید؟ یا بیشتر ترجیح می‌دهید که بازار مثل یک شهربازی برای شما و سرمایه شما ایجاد هیجان کند؟ اگر جواب شما به سوال اول بله باشد، نصف راه را به سمت تبدیل‌شدن به یک معامله‌گر حرفه‌ای و منظم طی کرده‌اید. به منظور طی کردن نصف دیگر مسیر، باید استراتژی تحلیلی و استراتژی معاملاتی خود را شناسائی کنید. یکی از اصلی‌ترین دسته‌بندی‌های انجام‌شده برای معامله‌گران براساس سرعت بسته‌شدن معاملات آن‌ها انجام می‌شود که طبق آن معامله‌گران به سه دسته معامله‌گران کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت دسته‌بندی می‌شوند. در صورتی که نمی‌دانید در کدام دسته از مواردی که گفتیم قرار می‌گیرید، توصیه می‌کنیم مقاله انواع معامله‌گر و سرمایه‌گذار مدرسه تحلیل را مطالعه کنید.

ساختن بهترین استراتژی معاملاتی در ۵ مرحله

مسیر دستیابی به استراتژی تحلیلی-معاملاتی برای همه افراد یکسان نیست و با توجه به اینکه تیپ شخصیتی هر فرد مثل اثر انگشتش متفاوت است، نباید هم انتظار این را داشته باشیم که همه از یک مسیر به استراتژی شخصی خود برسیم. ولی برای فردی که در ابتدای راه است، ۶ مرحله زیر شاید یک دید کلی از اینکه باید به دنبال چه چیزی استراتژی­های خروج از نوسانات بازار باشد ایجاد کند.

۱-انتخاب تایم‌فریم تحلیلی-معاملاتی

آیا شما معامله‌گر کوتاه‌مدتی هستید یا ترجیح می‌دهید از نوسانات طولانی‌مدت بازار استفاده کنید؟ جواب این سوال به شما کمک می‌کند تا تایم‌فریم‌های استاندارد خود را براساس تیپ معامله‌گری خود انتخاب کنید.

نکته: مبحث معامله‌گر کوتاه‌مدت و بلندمدت در اکثر مواقع فقط برای تحلیل‌گران تکنیکال مطرح می‌شود. زیرا معامله‌گران فاندامنتال فقط در بلندمدت می‌توانند نتایج تحلیل خود را مشاهده کنند.

با این انتخاب به سراغ پروسه تحلیلی و استراتژی تحلیلی می‌رویم.

۲-تمرین ذهنی و احساسی استراتژی تحلیلی

در طول مسیر تحلیلی، چه تکنیکال و چه فاندامنتال، باید تمرین بسیار بسیار زیادی داشته باشید تا ذهن شما کاملاً برای شناسایی وضعیت بازار آماده شود. در طول مسیر تمرین، با تکرار بسیار زیاد پروسه تحلیل بازار، به تدریج ابزارها و روش‌هایی که برای شما با راحتی بیشتری همراه است شناسایی می‌شود و با شناسایی آن‌ها استراتژی تحلیلی شما ایجاد می‌شود.

۳-شناسایی روند بازار

ضرب‌المثل «روند دوست توست» (The trend is your friend) از اصلی‌ترین ضرب‌المثل‌های رایج در بازارهای مالی است. این ضرب‌المثل به این معناست که هنگامی که بازار در مسیر ریزش است، ورود به قصد کسب سود از صعود بازار بسیار غیرمنطقی است. همچنین در زمان حرکت صعودی بازار نیز فروش دارایی‌ها یا ورود به معامله فروش کار عقلانی به نظر نمی‌رسد. بسته به نوع استراتژی تحلیلی، شما باید به شناخت روند برسید و در مسیر روند شناسایی‌شده به دنبال نقطه ورود بگردید.

۴-مشخص کردن نقطه ورود و خروج (حد سود و حد ضرر)

با شناسایی نقطه ورود و سیگنال‌گیری در دارایی مدنظر، همانطور که قبل‌تر صحبت کردیم، تا زمانی که جواب سوالات معاملاتی خود را به طور کامل و دقیق به دست نیاورده‌اید، ورود به معامله برای شمایی که معامله‌گر حرفه‌ای هستید ممنوع است. اصلی‌ترین پارامترهای مورد بررسی در استراتژی معاملاتی فرد، نقاط ورود و خروج معامله یا نقطه سیگنال‌گیری (ماشه) و حد سود و ضرر است. بدون شناسایی هرکدام از این سه مورد در عمل معامله شما ناقص و غیر حرفه‌ای است.

۵-مدیریت ریسک

با شناسایی نقاط ورود و خروج معامله شما، نوبت به این سوال می‌رسد که چه میزان از سرمایه‌ای که در صرافی یا کارگزاری تزریق کرده‌ایم در این معامله درگیر شود که با درنظر داشتن حد ضرر می‌توانیم در ادامه به این بررسی برسیم که چه میزان از کل این سرمایه در صورت فعال شدن حد ضرر در معرض ریسک از دست رفتن است.

یک روش استاندارد برای پاسخ‌دهی به این سوال به این شکل است که در ابتدا جواب این سوال را بدهیم که در هر معامله حاضریم تا چه میزان از سرمایه را (برحسب ریال، دلار، تتر یا درصد) از دست بدهیم. با بدست آوردن جواب این سوال و مقایسه آن با حد ضرر معامله و یک محاسبه ریاضی می‌توانیم سرمایه مورد استفاده در معامله را بدست آوریم. با بدست آوردن سرمایه و استراتژی­های خروج از نوسانات بازار تقسیم آن بر نرخ فعلی بازار یا نرخ مدنظر شما، تعداد دارایی (حجم معامله) شما حساب می‌شود.

طراحی استراتژی معاملاتی با اندیکاتور چطور ممکن است؟

یکی از ابزارهایی که توسط بسیاری از تحلیلگران تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد، اندیکاتورهای تکنیکال در انواع مختلف آنهاست. در مقاله انواع اندیکاتورها، دسته‌بندی مفصل و جامع اندیکاتور انجام شد. در استراتژی تحلیلی استفاده از اندیکاتورهای Overlay به عنوان سطوح حمایت/مقاومت و از اندیکاتورهای اسیلاتور برای سیگنال‌گیری استفاده می‌شود. استراتژی کلی برای استفاده از این ابزارها بسیار مشابه یکدیگر و مطابق با گام‌های مورد استفاده در استراتژی تحلیلی است. در ابتدا پس از شناسایی روند، نقاط حمایتی/مقاومتی شناسایی می‌شود و در ادامه بعد از رسیدن قیمت به این سطوح سیگنال‌گیری انجام می‌شود.

سیستم معاملاتی چیست و چه تفاوتی با استراتژی معاملاتی دارد؟

حالتی را تصور کنید که استراتژی تحلیلی-معاملاتی شما به قدری دقیق و کامل باشد که معاملات شما کمترین نیاز به حضور شما در پشت سیستم را دارد و حتی با تنظیم یک ربات معاملاتی براساس این استراتژی نیز می‌توانید معاملات خود را به صورت غیرحضوری و غیرفعال پیش ببرید. در این حالت، استراتژی معاملاتی شما تبدیل به یک سیستم معاملاتی می‌شود.

در مقایسه با استراتژی، سیستم معاملاتی پوسته‌ای است که بر روی تمامیت استراتژی تحلیلی-معاملاتی خود می‌کشید و آن را یکپارچه می‌کنید. ولی همانطور که از توضیحات اولیه می‌بینیم، این سیستم اتوماتیک غیرحضوری قابلیت استفاده از ابزارهای ترسیمی تحلیل تکنیکال را ندارد. به همین دلیل است که تحلیل و معامله ربات‌های معامله‌گر، در بیشتر مواقع براساس اندیکاتورها تنظیم می‌شود.

نکته: با توجه به اینکه ما در مدرسه تحلیل استراتژی‌های ارایه‌شده در دوره هتریک بازارهای مالی را در جامع‌ترین حالت خود آماده کرده‌ایم، استراتژی معاملاتی شما پس از سپری‌کردن دوره و با تمرین بسیار زیاد برای تسلط به مباحث دوره قابلیت تبدیل شدن به یک سیستم معاملاتی را دارد.

این چند سبک معاملاتی را هم بشناسید

ساختمان و ساختار کلی استراتژی تحلیلی-معاملاتی در بازارهای مختلف مالی برای یک معامله‌گر حرفه‌ای ثابت و یکسان است. ولی متناسب با سرعت انجام معاملات و نوع سرمایه‌گذار/معامله‌گر، اسم‌های مختلفی برای این استراتژی‌ها معرفی می‌شود که در زیر چند مورد از این اسم‌ها یا سبک‌های معاملاتی را می‌بینید:

  • اسکالپینگ (Scalping)
  • ترید روزانه (Day Trading)
  • نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
  • پوزیشن تریدینگ (Position Trading)

جدا از موارد گفته‌شده، دو سبک معاملاتی دیگر با استفاده از اوراق اختیار توسط بعضی از فعالان بازار سرمایه مورد استفاده قرار می‌گیرد. این دو سبک معاملاتی عبارتند از:

  • آپشن تریدینگ (Options Trading)
  • هج تریدینگ (Hedge Trading)

سیستم کلی استفاده از اوراق اختیار در بازارهای مالی بسیار مشابه یکدیگر است. در مقاله اوراق اختیار وانیل صرافی بایننس، استراتژی‌های مختلف استفاده از این سیستم را برای شما توضیح داده‌ایم.

سخن پایانی

در انتها، صمیمانه از تک تک شما خوانندگان عزیز این مقاله خواهش می‌کنم که بدون تدوین کامل استراتژی تحلیلی-معاملاتی خود وارد هیچ یک از بازارهای مالی نشوید. برای ما مدرسه تحلیلی‌ها هیچ چیز ناراحت‌کننده‌تر از این نیست که ببینیم سرمایه یکی از شما برای چنین دلیلی از دست رفته است. در بخش کامنت‌ها برای ما از استراتژی شخصی خود بنویسید. اگر سوالی یا پیشنهادی در رابطه با این مقاله دارید، حتماً آن را در کامنت‌ها بنویسید تا کارشناسان ما در استراتژی­های خروج از نوسانات بازار اولین فرصت پاسخگوی شما باشند.

سوالات متداول

استراتژی تحلیلی معاملاتی، مسیری است که یک تحلیل‌گر بعد از تصمیم‌گیری درباره نماد مد نظرش، طی می‌کند. این مسیر مثل اثر انگشت برای هر تحلیل‌گر، کاملا شخصی و منحصر به فرد است. استراتژی تحلیلی معاملاتی همانطور که از نامش پیداست از دو بخش تشکیل شده که در هر بخش تحلیل‌گر با سوالات از پیش تعیین‌شده روبرو می‌شود، که برای موفقیت در بازارهای مالی باید به ازای هر تحلیل به آنها پاسخ دهد.

استراتژی معاملاتی برای معامله‌گر مثل یک نقشه و برنامه بقا در بازارهای پر از ریسک و نوسان مالی است. بدون وجود آن احتمال بقای شما در این بازارها بسیار کم می‌شود. شاید تعداد بسیار کمی از افراد بدون این نقشه دوام بیاورند ولی با مثال ذکرشده من و شما می‌دانیم که این فرد بسیار پرشانس بوده است.

منابع

“What Is a Trading Strategy?”, Investopedia, 2022.

Murphy, John J. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York Institute of Finance, 1999.

استراتژی خروج چیست؟

استراتژی خروج از کسب و کار به برنامهٔ راهبردی یک کارآفرین برای فروش مالکیت خود به سرمایه گذاران یا شرکت های دیگر گفته می شود. استراتژی خروج به صاحب کسب و کار اجازه می دهد تا سهام خود را در شرکت کاهش دهد و در صورت موفقیت آمیز بودن کسب و کار، سود قابل توجهی به دست آورد. اگر کسب و کار موفق نباشد، کارآفرین می‌ تواند با استراتژی خروج میزان ضرر را کاهش دهد. سرمایه گذار ممکن است برای تبدیل کردن سرمایهٔ خود به نقدینگی، از استراتژی خروج استفاده کند.

استراتژی خروج از کسب و کار را نباید با استراتژی خروج از معاملات استفاده شده در بازار های اوراق بهادار اشتباه گرفت. استراتژی خروج از کسب و کار یعنی بنیانگذار یا صاحب یک کسب و کار شرکت خود را به سایر سرمایه گذاران یا شرکت های دیگر بفروشد .

عرضه های عمومی اولیه، خرید های راهبردی و خرید های مدیریتی از جمله استراتژی های خروج استراتژی­های خروج از نوسانات بازار رایجی هستند که مالک ممکن است از آن ها استفاده کند. اگر یک تجارت در حال کسب درآمد است، یک استراتژی خروج خوب باعث می‌ شود که صاحب کسب و کار سهام خود را کاهش دهد یا کاملاً از کسب و کار خارج شود و در عین حال سود کند. اگر کسب و کار با مشکل مواجه شود، اجرای یک استراتژی خروج کاربردی می تواند به کارآفرین اجازه دهد تا ضرری را که ممکن است متحمل شود کاهش دهد.

درک استراتژی خروج

استراتژی خروج

در حالت ایدئال، یک کارآفرین قبل از اینکه وارد تجارت شود، یک استراتژی خروج را در طرح کسب و کار اولیهٔ خود ایجاد می کند. انتخاب طرح خروج می تواند بر تصمیمات توسعهٔ کسب و کار تأثیر بگذارد. انواع رایج استراتژی های خروج شامل عرضه های عمومی اولیه، خرید های استراتژیک و خرید های مدیریتی است. اینکه یک کارآفرین کدام استراتژی خروج را انتخاب می کند به دو عامل بستگی دارد؛ اولاً میزان کنترل یا مشارکتی که می خواهد در کسب و کار داشته باشد و ثانیاً شیوهٔ ادارهٔ شرکت پس از خروج.

برای مثال یک خرید استراتژیک، بنیانگذار را از مسئولیت های مالکیت خلاص می کند؛ این کار به این معنی است که بنیانگذار کنترل کار را کنار می گذارد.

عرضه های عمومی اولیه اغلب مهم ترین بخش استراتژی های خروج هستند؛ زیرا بیشترین میزان اعتبار و بالا ترین بازدهی را دارند. از سوی دیگر ورشکستگی نامطلوب ترین راه برای خروج از یک کسب و کار است. یکی از جنبه های کلیدی استراتژی خروج، ارزش گذاری کسب و کار است و برای این کار اغلب کارشناسانی هستند که می توانند به صاحبان کسب و کار و یا خریداران کمک کنند تا وضعیت مالی شرکت را برای تعیین ارزش شرکت بررسی کنند. همچنین مدیرانی هستند که وظیفهٔ آن ها کمک به فروشندگان در راهبرد های خروج از کسب و کار است. در حالی که کسب و کار های مختلف به تاکتیک های مختلفی در استراتژی خروج نیاز دارند.

نقدینگی

نقدینگی

استراتژی های مختلف خروج، سطوح مختلف نقدینگی را به صاحبان کسب و کار عرضه می کنند. برای مثال، فروش مالکیت از طریق یک خرید راهبردی، بسته به نحوهٔ ساختار کسب، می تواند بیشترین مقدار نقدینگی را در کوتاه ترین بازهٔ زمانی ارائه دهد. میزان ارزشمندی یک استراتژی خروج مشخص، به شرایط بازار نیز بستگی دارد. برای مثال، عرضهٔ عمومی اولیه ممکن است بهترین استراتژی خروج در دوران رکود یک تجارت نباشد و خرید شرکت توسط مدیران، آن هم زمانی که نرخ بهره بالا باشد، ممکن است برای خریداران جذاب نباشد. در حالی که عرضهٔ عمومی اولیه همیشه راهی سودآور برای بنیانگذاران شرکت و سرمایه گذاران اولیه است. این سهام می تواند برای سرمایه گذاران عادی که سهام خود را از سرمایه گذاران اولیه خریداری می کنند بسیار پرنوسان و پرخطر باشد. در استراتژی خروج، مالک کسب و کار در طول زمان، از فعالیت های تجاری اش سود بسیاری کرده است. او حتی پیش از آنکه به تعطیل کردن کسب و کار یا فروش آن بیندیشد، برای توسعهٔ شرکت تمایلی به سرمایه گذاری مجدد درآمد های حاصل از کسب و کار نداشته است .این کار معمولاً با دریافت حقوق های بالا یا سود های تقسیمی بالا در طی چند سال صورت می گیرد و پیش از تعطیلی کسب و کار اتفاق می افتد. این استراتژی برای آن دسته از مالکانی مناسب است که قصد دارند سبک زندگی کنونی خود را ارتقا دهند، نه اینکه کسب و کارشان را توسعه دهند.

بهترین استراتژی خروج

استراتژی

بهترین نوع استراتژی خروج نیز به نوع و اندازهٔ کسب و کار بستگی دارد. اگر شرکت چندین بنیانگذار داشته باشد یا اگر علاوه بر مؤسسین سهامداران قابل توجهی وجود داشته باشند، منافع تمامی شرکا باید در انتخاب استراتژی خروج لحاظ شود. بهترین استراتژی خروج، استراتژی ای است که برای اهداف فردی مناسب تر باشد. ابتدا مشخص کنید دقیقاً چه چیزی مشکل ایجاد می کند. اگر صرفاً مسئله پول است، استراتژی خروجی مانند فروش در بازار آزاد یا فروش به یک کسب و کار دیگر می تواند گزینهٔ خوبی باشد. چنانچه مشاهدهٔ پیشرفت کسب و کاری که ساخته اید برایتان اهمیت دارد، بهتر است آن را به صورت خانوادگی واگذار کنید یا به کارمندانتان بفروشید. هر یک از این استراتژی های خروج را که انتخاب کنید، باید برای آن وقت بگذارید. برنامه ریزی های قبلی به شما کمک می کند که درست ترین کار را انجام دهید تا بازدهی کار افزایش یابد.

نکات پایانی

یک استراتژی خروج مستلزم آن است که فرد داده های ثابت و به روز را در عملکرد کسب و کار خود نگه دارد. این بدان معناست که صاحبان شرکت ها همیشه درک خوبی از جریان درآمد و جریان های نقدی ورودی و خروجی خود خواهند داشت. آن ها می توانند فعالیت هایی را که منجر به بیشترین درآمد می‌ شوند، انجام دهند و نحوهٔ خرج کردن این درآمد ها را تعیین کنند. داشتن اطلاعات مالی دقیق باعث تصمیم گیری بهتر می شود. همچنین به صاحبان شرکت کمک می کند تا پیش بینی واقع بینانه ای داشته باشند. آن ها قادر خواهند بود که جریان های نقدی را مؤثر تر مدیریت کنند و برای نوسانات فصلی برنامه ریزی کنند و تلاش های بازاریابی خود را بر روی پروژه های مهم تر متمرکز کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.