الگوهای کلاسیک چیست؟ معرفی 9 الگوی بسیار مهم
الگوهای کلاسیک چیست؟ انواع الگوهای کلاسیک را در این آموزش بشناسید و با نحوه تشخیص آنها نیز آشنا شوید. چه چیزی از این بهتر که بتوانید با الگوهای کلاسیک که به شکل رایگان در دسترس همه وجود دارند، ورود و خروج خود را تشخیص دهید؟ قصد داریم آموزش الگوهای کلاسیک را با شما به اشتراک بگذاریم تا در کمترین زمان ممکن بتوانید الگوهای مختلف را روی چارت قیمت مشخص کنید و تصمیم بگیرید که ارز دیجیتال مورد نظر را در چه زمان و نقطهای خریداری کنید.
اگر شما هم به الگوهای کلاسیک علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم حتماً تا انتهای مقاله الگو کلاسیک همراه ما باشید چون قصد داریم 9 تا از بهترین الگوهای کلاسیک را به همراه تصویر آنها با شما به اشتراک بگذاریم و به خوبی بتوانید این الگوها را شناسایی کنید. برای اینکه بتوانید به صورت کلی الگوها را در تحلیل تکنیکال تشخیص دهید، مقاله نحوه تشخیص الگو در تحلیل تکنیکال را از قلم نیندازید.
الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر اهل تحلیل تکنیکال باشید، نام الگوهای کلاسیک را شنیدهاید و احتمالاً چند مورد از معروفترین آنها را بشناسید. مانند الگوی پرچم و سقف دوقلو … اما اگر نگاهی عمیقتر به الگوهای کلاسیک بیندازیم، باید گفت بخش مهمی از تحلیل تکنیکال بهواسطه وجود چنین الگوهایی است. اصلیترین کار این الگوها پیشبینی روند بازار است که تریدر به کمک این اطلاعات تصمیم به خرید یا فروش میگیرد. این الگوها در تایم فریم (time frame) های مختلفی قابل استفاده هستند، اما بیشترین کاربرد و استفاده از آنها در تایم فریم روزانه است.
الگوهای کلاسیک به 2 دسته کلی تقسیم میشوند:
1. الگوهای بازگشتی: این الگوها زمانی دیده میشوند که محدوده قیمتی در بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ آخر روند، زور فروشندهها بر خریداران برتری پیدا میکند و قیمت توانایی عبور از محدوده را ندارد و شروع به اصلاح میکند که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. الگوهایی مانند الگوی سر و شانه، سقف دوقلو و کف دوقلو از این نوع هستند. اگر معاملهگر توانایی تشخیص الگوها را داشته باشد، میتواند فرصت خوبی برای خرید پیدا کند.
شاید این نکته برایتان تکراری باشد، اما در تحلیل تکنیکال نمیتوان قطعی گفت که یک اندیکاتور بدون مشکل است. برای این منظور از اندیکاتورهای دیگری استفاده میکنیم که درصد خطا کاهش پیدا کند. در الگوهای بازگشتی میتوانیم از اندیکاتور مکدی و RSI کمک بگیریم که اطمینان خاطر بیشتری نسبت به تحلیل پیدا کنیم.
2. الگوهای ادامهدهنده: در این نوع الگوها، روند قیمت پس از افزایش رنج میزند (در همان محدوده نوسان میکند). در آخر زمانی که فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند، روند به مسیر قبلی خود ادامه میدهد و به همین دلیل نام آن الگوهای ادامهدهنده است. الگوهایی مانند پرچم و الگوی مثلث از نوع الگوهای ادامهدهنده هستند.
چرا باید از الگوهای کلاسیک استفاده کنیم؟
شاید از خودتان بپرسید چه نیازی به یادگیری چنین الگوهایی است در صورتی که میتوان از سایر ابزارها و اندیکاتورها استفاده کرد؟ هر ابزار و الگویی ویژگیهای منحصر به فرد خود را دارد و زمانی بهترین نتیجه حاصل میشود که همه این ابزارها را با هم ترکیب کنیم. الگوهایی که به الگوی کلاسیک معروفاند، درواقع الگوهای تکرار شونده هستند. تکرار این الگوها به دلیل احساساتی بودن معامله گران است. احساسات نیز هرگز از بین نمیروند. به همین دلیل واجب است تا با چنین الگوهایی آشنا باشید.
مهمترین دلیل استفاده از الگوهای کلاسیک این است که بازار آینده را برای شما نمایان میکند، زیرا هر چیزی روی نمودار قیمت رخ میدهد، حاصل احساسات و تصمیماتی است که معامله گران مختلف اتخاذ کردهاند. با دریافت اطلاعات از چارت قیمت شما جادوگری خواهید بود که از آینده خبردار است. بینش و درکی که شما از بازار خواهید داشت، با تریدری که در مورد این الگوها شناخت ندارد، کاملاً متفاوت است.
معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک
به اصلیترین بخش مقاله یعنی معرفی مهمترین الگوهای کلاسیک میرسیم. در این بخش به بررسی الگوهای کلاسیک برگشتی و الگوهای کلاسیک ادامهدهنده اشاره میکنیم که منظور خود را از ادامهدهنده و بازگشتی در ابتدا مشخص کردیم. در این قسمت 9 الگوهای فوقالعاده مهم معرفی میکنیم که با کمک تصاویر میتوانید شکل آنها را به خاطر بسپارید تا الگوها سریعتر قابل تشخیص باشند.
الگوی سقف دوقلو (The Double Top)
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو از معروفترین الگوهای کلاسیک است. این الگو در بازاری که روند صعودی را دنبال میکند، پولبک یا همان برگشت قیمت دارد و در ادامه تلاش میکند تا به سقف قبلی خود دست پیدا کند و از آن عبور کند. در این هنگام شکست میخورد و قیمت نزولی خواهد شد. سقف دوقلو به این دلیل گفته میشود که هر دو قله در قیمت تقریباً یکسان قرار دارند.
از این الگو نتیجه میگیریم که بازار توانایی و قدرت لازم برای رد شدن از سطح مقاومت اصلی را ندارد. زمانی که الگوی دوقلو را روی چارت مشاهده کردید، میتوانید پیشبینی کنید که حداقل بازار گاوی به پایان رسیده که البته موقتی است؛ پس یا شاهد نوسان در محدودهای خاص خواهیم بود و یا قیمت کاهش خواهد داشت.
الگوی کف دوقلو (double bottom)
الگوی کف دوقلو نیز بیانگر تغییر روند و یا تغییر شتاب روند است. با کمک الگوی کف دوقلو نیز میتوان پولبک (بازگشت قیمتی) را مشاهده کرد یا تغییر در شتاب روند و بازگشت را خواهیم دید. کفهای این الگو بهنوعی شکل میگیرند که کف دوم، در محدودهای 3 تا 4 درصد بالاتر از کف قبلی خود ثبت میشود. با الگوی کف دوقلو شاهد روندی قوی و صعودی خواهیم بود که حجم معاملاتی زیادی دارد.
بهتر است از الگوی کف دوقلو در تایم فریمهای هفتگی یا روزانه استفاده کنید. علت این پیشنهاد به این خاطر است که چنین الگویی در بازههای زمانی ذکر شده، اعتبار بیشتری دارند؛ چون از نوساناتی که در تایم فریمهای کوتاهمدت وجود داشته، در امان بودهاند.
الگوی فنجان و دسته (The Cup Handle)
الگوی فنجان و دسته
علت این نامگذاری به دلیل شکل ایجاد شده روی نمودار است که به شکل یک فنجان و دسته آن است. با مشاهده چنین الگویی در مییابیم که قیمت افزایش پیدا میکند. اگر میخواهید الگوی فنجان و دسته را مشاهده کنید باید به سراغ روندهای نزولی بلندمدت بروید.
کف فنجان به این روش قابل تشخیص است که قیمتها صعود دارند و قبل از اینکه کاهش پیدا کنند، به بیشترین مقدار اولیه خود میرسند. سپس رشد پیدا میکنند و کف فنجان قابلمشاهده است. برای خرید این محدوده بهترین موقعیت برای معامله گران است. اما دسته فنجان زمانی دیده میشود که قیمت کاهش خود را آغاز کرده است و فرورفتگی قابلمشاهده است. قیمت نیز قبل از اینکه نزولی شود، پایینتر به حرکت خود ادامه میدهد. موقعیت مناسب خرید زمانی است که سطح مقاومت در بالای الگوی فنجان و دسته قرار بگیرد.
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم از جمله الگوهای ادامهدهنده است که معامله گران میتوانند از آن برای همه تایم فریمها استفاده کنند. این الگو دارای دو حالت است. در الگوی کلاسیک یا الگوی پرچ نزولی داریم و یا الگوی پرچم صعودی. الگوی پرچم صعودی به این شیوه مشخص میشود که نمودار صعودی با بیشتر شدن قیمت مشخص خواهد شد و در ادامه بازار توقف میکند و برگشت پیدا میکند. در این حین تعدادی نوسان ریز دیده میشود که بهنوعی استراحت روند را بازگو میکند.
الگوی پرچم نزولی نیز برعکس پرچم صعودی عمل میکند. تحلیل گران ارزهای دیجیتال میتوانند با رسم خط از هر نوسان بالا و پایین، به الگوی پرچم دست پیدا کنند. اگر خطوط بهدرستی رسم شده باشند، پرچمی را مشاهده میکنید که دلیل این نامگذاری هم شکل الگو است.
الگوی سر و شانه (The head and shoulders)
از محبوبترین الگوهای کلاسیک حتماً سر و شانه به گوشتان خورده است. این الگو در تحلیل تکنیکال استفاده زیادی دارد و تقریباً همه آن را میشناسند. نامگذاری این الگو نیز به دلیل شکل قرارگرفتن آن روی چارت است. 3 قله که قله وسط بلندتر از همه بوده و بهعنوان سر شناخته میشود و 2 قله دیگر شانهها هستند.
قله وسط یا همان سر، بیشترین ارتفاع را داشته و صعود بیشتری از سایر قلهها دارد. سر و شانه از الگوهای بازگشتی است که نشاندهنده این است که بازار دیگر روند صعودی نخواهد داشت و روند نزولی را آغاز خواهد کرد. زمان مناسبی که یک تریدر میتواند وارد معاملات شود، زمانی است که قیمت کاهش داشته باشد و به پایین دو سطح برود که «شکاف» نام دارد. پس از شکست گردن، نقطه مناسبی برای خرید است.
الگوی مثلث (Triangles)
هر زمان که الگوی مثلث در ذهنتان شکل میگیرد به دنبال نوسانهای زیاد باشید. نوسانات در این الگو کوچکتر و کوچکتر میشوند. الگوی مثلث در الگوهای کلاسیک نیز طرفداران زیادی دارد. مثلث زمانی روی نمودار مشخص است که خطوطی از هر نوسان بکشیم و به یکدیگر وصل کنیم. هر زمان که الگوی مثلث را مشاهده کردید، بدانید که بین دو روند قبلی و اصلی قرار دارد و در واقع در این حین استراحت میکند. 3 نوع الگوی مثلثی در تحلیل تکنیکال وجود دارد:
مثلث نزولی: برای تشخیص الگوی مثلث نزولی باید به این شیوه عمل کنید. خط پایین بدون هیچ شیبی قرار دارد و خط بالایی با شیبی به سمت پایین به خط زیرین برخورد میکند. در روندهای نزولی شاهد چنین الگویی خواهید بود و به این معناست که فروشندگان بازار را تحت کنترل خود گرفتهاند.
مثلث صعودی: مثلث صعودی دقیقاً برعکس مثلث نزولی است و خط بالایی آن ثابت و افقی است و خط زیرین، به سمت بالا شیب دارد. با این مثلث متوجه میشویم که شکست قیمت دیگری در بازار وجود دارد ولی خرید نسبت به فروش قدرت بیشتری دارد.
مثلث متقارن: خط بالایی شیبی رو به پایین دارد و خط پایین، شیبی رو به بالا دارد که متقارن نامیده میشوند. مثلث متقارن توقفی است که قبل از ادامه روند شکل میگیرد.
الگوی کنج یا گوه (Wedges)
الگوی کنج یا گوه
الگوی کنج که آن را با نام گوه نیز میشناسند، قوانین مطابق با الگوی مثلث دارد و به شکل کنج دیده میشود. تنها تفاوت آن با الگوی مثلث، در ظاهر میباشد. الگوی کنج نزولی (Falling Wedge) و الگوی کنج صعودی (Rising Wedge) 2 شکل این الگو هستند. شکلگیری کنج به این دلیل است که شیب یکی از خطوط رسم شده، بیشتر از خط دیگری است و در محلی با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند. نمودار قیمت باید حدالامکان 4 برخورد با خطوط روند داشته باشد و فضای خالی داخل را پر کند.
وقتی الگوی کنج، حکم الگوهای بازگشتی را ایفا کند، تا حدی پیش می رود که به قیمت اولیه آغاز الگو برسد. اما می تواند نقش الگوی ادامهدهنده را نیز داشته باشد. به این صورت که به اندازه فاصله دو خط روند در آغاز شکل گیری الگو به روند خود ادامه میدهد.
الگوی مستطیل (rectangle pattern)
الگوی مستطیل محدودهای است که اگر قیمت از این محدوده خارج شود بهعنوان روندی در جهت شکست در نظر گرفته خواهد شد که جهت روند ممکن هست هر جهتی باشد. قیمت با شکستن خطوط حمایت و مقاومت از محدوده الگو خارج میشود. فراموش نکنید که هر شکستی موفقیت آمیز نیست. ممکن است قیمت پس از خروج از الگو صعودی باشد و دوباره به سمت مستطیل بازگردد. به این حالت، نقطه شکست خورده میگویند.
مستطیلی که در الگوی کلاسیک وجود دارد افقی بوده و دو ضلع افقی آن (طولها) همان خطوط مقاومت و حمایت هستند که با یکدیگر موازی هستند. شما هم الگوی مستطیل را مشاهده کردهاید؟ درسته! الگوی مستطیل هنگامی ایجاد میشود که خریداران در مورد جهت بلندمدت مطمئن نیستند و در محدوده مستطیل بلاتکلیف است و نوسان دارد.
الگوی الماس (Diamond)
به آخرین الگو کلاسیک پرایس اکشن میرسیم. الگوی الماس بر روی بالاترین نقطه صعودی رنوند تشکیل میشود و پس از آن قیمت نزولی خواهد بود. در ادامه بازار به بالاترین نقطه صعود میکند که بعد از آن قیمت به کمترین مقدار نوسان قبلی میرسد. در این بین یک نقطه نوسان کف جدید پدید میآید.
پس از مدتی شاهد این خواهیم بود که قیمت دوباره بالا میرود و حرکت آن پایینتر رفته تا یک فرورفتگی ایجاد کند. اما این نوسان اندازهای کوچکتر از قبل دارد. قیمت دوباره ادامهدار خواهد بود و در نقطه اوج که قبلاً ثبت کرده بود، ثابت میشود. سپس دوباره کاهش داشته و بالاتر از نقطه کف نوسان قبلی خود، ثابت میماند.
با توجه به شکل مشاهده میکنید که 4 خط تقریباً به شکل لوزی با اندازههای نسبتاً برابر رسم میشوند. به شکلی که نقاط صعودی در بالای الگو و نقاط نزولی در پایین الگو قرار دارند. مهمترین رکن در این الگو این است که 4 خطی که برای تشخیص الگوی الماس رسم میکنیم، طولهای تقریباً یکسانی داشته باشند. الگوی الماس به 2 شکل الماس صعودی و الماس نزولی دیده میشود.
جمعبندی الگوهای کلاسیک
با الگوهای کلاسیک آشنا شدیم و به این پرسش که الگوی کلاسیک چیست پاسخ دادیم. این الگوها در تمام بازارهای مالی کاربرد داشته و هر تحلیل گری میتواند از آنها استفاده کند بهشرط آن که از نحوه کار آن باخبر باشد. الگوهای کلاسیک ارز دیجیتال نیز تفاوتی با این الگوها ندارند؛ البته شاید طرز استفاده آنها با سایر بازارها کمی متفاوت باشد، اما پایه و اساس آنها فرقی ندارد.
آموزش الگوهای کلاسیک برای افرادی که سعی دارند روی چارت همه چیز را متوجه شوند اولویت بالایی دارد و باید نسبت به یادگیری آنها اقدام کنند. پیداکردن و مشاهده الگوها تمرین مهمی است که باید برای آشنایی با این الگوها انجام دهید. نحوه تشخیص هر الگو را نیز بیان کردیم که کار چندان سختی در تشخیص آنها نداشته باشید. تنها کار مهم شما، شناسایی و تصمیم صحیح در زمان مشاهده الگوهاست. برای آشنایی بیشتر با سایر الگوها، میتوانید الگوهای هارمونیک را مطالعه کنید.
اگر جزو افرادی هستید که از این الگوها برای معاملات خود استفاده میکنید، تجربیات و نظرات خود را در رابطه با استفاده از این الگوها در قسمت نظرات ارسال کنید.
الگوی فنجان یا کاپ (cup and Handle) در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال، الگوهای قیمتی به دو دسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند. در الگوهای ادامهدهنده مانند الگوی مستطیل و الگوی پرچم، نمودار قیمت قبل و بعد از مکثی موقت، رفتار یکسانی (از نظر صعودی و نزولی بودن) از خود نشان میدهد ولی در الگوهای بازگشتی، نمودار قیمت پس از مکث، تغییر روند میدهد. یکی دیگر از مهمترین الگوهای ادامهدهنده، الگوی فنجان یا کاپ است. شکل ظاهری این الگو شبیه به یک فنجان و دسته آن است.
الگوی فنجان و دسته (cup and handle) چیست؟
الگوی فنجان و دسته به عنوان یک الگوی ادامهدهنده، شناخته میشود و برای شناسایی فرصتهای خرید، از آن بهره میبرند.
الگوی فنجان و دسته (cup and Handle) شامل 2 قسمت میباشد:
- فنجان: به قسمتی از نمودار که روند قیمت، به شکل حرف U میباشد و نشاندهنده ریزش شدید قیمت است، فنجان گفته میشود.
- دسته: به قسمتی که قیمت سهم، زیر سطح مقاومت، در یک محدوده (اصطلاحا استراحت قیمت)، متراکم میشود، دسته گفته میشود.
این نکته حائز اهمیت است که الگوی فنجان و دسته، معمولا برای تحلیل بازار در بلند مدت مناسب است. کوتاهترین زمان تشکیل الگوی کاپ، 7 هفته و طولانی ترین زمان ممکن، 65 هفته، است.
علت و شرایط تشکیل فنجان یا کاپ
زمانی که حجم فروش افزایش یابد، نمودار قیمت نزولی شده و به نقطه حمایت میرسد.
با رسیدن قیمت سهم به کمترین مقدار خود، فرصت خرید برای معاملهگران ایجاد میشود. پس از مدتی با افزایش خرید، قیمت سهم، روندی صعودی در پیش میگیرد. با این تغییرات روند، در قیمت سهم، فنجان تشکیل میشود.
علت تشکیل دسته
در الگوی کاپ، دسته نقش مهمتری را ایفا میکند و آخرین مرحله از مرحله تثبیت به شمار میآید. علاوه بر این، دسته، همان نقطهایست که سیگنال شکست را به معاملهگران میدهد.
با تشکیل فنجان، قیمت سهم به نقطه مقاومت رسیده و تعدادی از سهامداران که در نقطه حمایت، سهم را خریداری کرده بودند، شروع به فروش سهم میکنند و اصطلاحا فشار فروش ایجاد میشود ولی کف قیمتی به اندازه کف قیمتی قبل پایین نخواهد آمد.
پس از یک بازه کوتاهمدت که سهم استراحت کافی داشته، قیمت سهم مجددا به نقطه مقاومت باز میگردد و دسته تشکیل میشود.
الگوی فنجان و دسته برعکس (وارونه)
در الگوی کاپِ برعکس یا وارونه، زمانی که قیمت سهم در کف (نقطه حمایت) است، معاملهگران شروع به خرید سهم کرده و این عامل باعث افزایش قیمت سهم میشود.
با رسیدن قیمت سهم به قله (نقطه مقاومت)، سهامداران سود مناسبی بهدست آورده و سهم را میفروشند و این عامل باعث سقوط قیمت میشود. با وجود این روند، فنجان وارونه (برعکس) تشکیل میشود.
به این ترتیب در کف (کمترین قیمت)، سهم در بازه کوتاهی خریداری شده و روندی صعودی خواهد داشت و در نهایت با فروش مجدد سهم، قیمت آن افت میکند و دسته تشکیل میشود.
الگوی فنجان و دسته نزولی
با توجه به این که الگوی کاپ (فنجان و دسته)، الگویی ادامهدهنده است، برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن این الگو، باید به روند نمودار قبل و بعد از فنجان، توجه کرد. به این ترتیب با توجه به افت قیمت قبل و بعد از فنجان، الگوی فنجان و دسته وارونه (برعکس)، الگو نزولی است.
عوامل موثر بر الگوی فنجان و دسته
عوامل متعددی اعم از مدت زمان تشکیل الگوی فنجان و دسته، ارتفاع الگو و حجم معاملات بر الگوی فنجان و دسته یا کاپ تاثیر دارند.
تاثیر مدت زمان تشکیل الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در الگوی فنجان و دسته، زمان تاثیر بهسزایی در معاملات دارد.
- در رابطه با فنجان، هر چه زمان بیشتری بگذرد، انتهای فنجان به شکل حرف U نزدیک تر میشود و الگوی فنجان و دسته، با قدرت تاثیرگذاری بیشتری ظاهر میشود. در مقابل اگر انتهای الگو، تیز و شارپ باشد و شکل آن بیشتر به حرف V نزیک باشد، نمیتوان آن را الگوی فنجان و دسته نامگذاری کرد و کارایی لازم را ندارد. در نتیجه، فنجانهایی به شکل حر ف U نسبت به آنهایی که V شکل هستند، سیگنال خرید قویتری دارند .
- مرحله شکلگیری دسته بین 1 تا 4 هفته زمان میبرد اما دستههایی که کمتر از 2 هفته تشکیل میشوند، با نتایج بهتری همراه هستند .
تاثیر ارتفاع الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در پروسه تشکیل الگوی کاپ یا فنجان، میبایست ارتفاع و عمقی معقول شکل گیرد. اگر این الگو، بیش از حد عمیق باشد یعنی از قدرت و تاثیرگذاری مناسب برخوردار نیست و نمیتوان آن را الگویی مناسب و ایدهآل دانست.
تاثیر حجم معاملات بر الگوی فنجان در تحلیل تکنیکال
- در زمان آغاز الگوی فنجان و دسته، یعنی نیمه سمت چپ فنجان، در نمودار قیمت، کاهش میزان حجم معاملات را مشاهده میکنید. همچنین، به هنگام ایجاد کف U شکل فنجان، حجم معاملات دارای روندی مشابه قبل است.
- در نیمه دوم فنجان که روند صعودی است، حجم معاملات نیز افزایش مییابد.
- در دسته، روندی مشابه فنجان وجود دارد. در محدوده نزولی، با کاهش حجم معاملات و در محدوده صعودی (نیمه راست دسته)بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ ، با افزایش حجم معاملات روبهرو هستید.
تعیین هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته
- ابتدا عمق فنجان را اندازه گیری کنید .
- سپس، به اندازه عمق فنجان، از نقطه شکست بالا رفته تا به قیمت مورد نظر برسید.
نقطه تعیین شده، قیمت هدف میباشد.
تعیین هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته وارونه
- ابتدا عمق فنجان را اندازه گیری میکنیم .
- سپس، به اندازه عمق فنجان، از نقطه شکست پایین میرویم تا به قیمت مورد نظر برسیم .
نقطه تعیین شده، قیمت هدف میباشد.
حد ضرر
در بازار پرتلاطم بورس، معاملهگران به منظور جلوگیری از ضرر بیش از حد در معاملاتشان، حد ضرر مشخص میکنند. به این مفهوم که اگر قیمت سهم به آن نقطه رسید، سهم را میفروشند. در الگوی فنجان و دسته، حد ضرر دقیقا زیر دسته فنجان قرار گرفته است.
حد سود
تعیین حد سود نیز در معاملات بسیار اهمیت دارد. در الگوی فنجان و دسته، به منظور تعیین حد سود (سیو سود)، عمق فنجان (ارتفاع) را اندازه گرفته و از نقطه شکست به اندازه ارتفاع فنجان بالا رفته و آن نقطه، حد سود است.
نکات معاملاتی در الگوی فنجان و دسته
- در کل، فنجانهایی که به شکل حرف U هستند نسبت به آنهایی که V شکلاند، سیگنال خرید قویتری دارند .
- زمانی که از الگوی کاپ استفاده میکنید، در تحلیل خود به دستههایی که بیش از 30% فنجان پایین میآیند یا مدت زمان شکلگیری آنها طولانی است توجه کنید .
- ایدهآلترین حالت ممکن زمانیست که آغاز و پایان فنجان در یک قیمت ( قله یکسان) باشند. یعنی قیمت در انتهای فنجان، به اندازه حالت اولیه خود (شروع فنجان) بالا بیاید.
فیلتر الگوی فنجان (کاپ)
معمولا از واژه فیلتر الگوی فنجان استفاده میشود ولی در واقع برای الگو فنجان در تحلیل تکنیکال، فیلتری وجود ندارد.
مثال از الگوی فنجان و دسته و الگوی فنجان و دسته وارونه در سهم شکلر
در تصویر زیر الگوی فنجان و دسته را در سهم شکلر مشاهده میکنید. شکل ظاهری الگو و نقطه شکست آن کاملا مشخص هستند.
در تصویر زیر الگوی فنجان و دسته وارونه (کاپ وارونه) را در سهم شکلر مشاهده میکنید.
جمعبندی
در این مقاله با الگوی ادامهدهنده فنجان و دسته که یکی از مهمترین الگوها در تحلیل تکنیکال است، آشنا شدید. زمانی این اگو از اعتبار بیشترب رخوردار است که فنجان آن U شکل باشد. همچنین عواملی مانند مدت زمان تشکیل فنجان و دسته، ارتفاع فنجان و حجم معاملات بر الگوی فنجان و دسته تاثیرگذار هستند. معاملهگران و علاقهمندان به آموزش بورس میتوانند مقالات آموزشی را در سایت کارگزاری اقتصاد بیدار مطالعه کنند.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوی فنجان و دسته ( Cup and Handle pattern ) یکی از الگوهای ساده و پولساز در تحلیل تکنیکال به شمار می آید، علت این امر هم زمان طولانی تشکیل این الگو و تعدد برخوردها به خط مقاومت است که با دقت در یادگیری این الگو شما می توانید مانند تریدرهای حرفه ای، موفق عمل نمایید. از الگوی فنجان در ارز دیجیتال ، فارکس و بورس نیز می توان استفاده نمود. در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال یار سرمایه قصد داریم درباره این الگو نکاتی را ذکر کنیم. تا انتهای این مقاله همراه مان بمانید.
الگوی فنجان و دسته چیست؟
الگوی فنجان یا کاپ، جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب می شود. در این الگو روند اصلی سهم بسیار پر قدرت به مسیر خود ادامه می دهد، و در نمودار های شمعی، میله ای و حتی در نمودارهای خطی نیز می توان این الگو را مشاهده کرد. همانطور که از نام این الگو پیداست، الگوی فنجان و دسته از دوقسمت تشکیل می شود:
فنجان: به قسمتی از نمودار که روند قیمت به شکل حرف u می باشد، فنجان گفته می شود.
دسته: به قسمتی که قیمت زیر سطح مقاومت یا بالای سطح حمایت استراحت نموده و متراکم می شود، دسته گفته می شود.
انواع الگوی فنجان
با توجه به این که الگوی کاپ، الگویی ادامه دهنده است، یعنی مطابق روند به حرکت خود ادامه می دهد، دارای دو نوع صعودی و نزولی می باشد. برای تشخیص نزولی یا صعودی بودن این الگو، باید به روند قبلی نمودار و روند قیمت بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ بعد از شکل گیری فنجان، توجه نمود. بنابراین در صورت مشاهده ی افت قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان نزولی دانست، و در صورت مشاهده ی صعود قیمت قبل و بعد از فنجان، می توان آن را یک الگوی فنجان صعودی دانست.
الگوی فنجان و دسته چه زمانی تشکیل می شود؟
الگوی فنجان و دسته یا الگوی کاپ، زمانی شکل می گیرد (در این مثال الگوی فنجان و دسته ی صعودی مد نظر است) که قیمت یک سهم به حداکثر خود می رسد و به مرور زمان در آن نقطه با فشار فروش مواجه می شود و وارد یک روند نزولی می شود، در روند نزولی آغاز شده، تا یک سوم قیمت اولیه حرکت می کند. در ادامه، روند قیمت که در آن محدوده در حال استراحت بوده باعث ایجاد قسمت پایین فنجان می شود.
نکته: در صورتی که زمان تشکیل فنجان بسیار کم باشد، قسمت اصلی این الگو به شکل U خواهد بود، اما در صورتی که شکل V ایجاد شود، نشانگر این است که روند قیمت به کمترین مقدار خود رسیده و به سرعت اصلاح کرده است و نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
مدت زمان شکل گیری الگوی فنجان و دسته چقدر است؟
معمولا مدت زمان شکل گیری این الگو بین 7 تا 65 هفته می تواند باشد، اما شکل الگو همیشه یکسان بوده و عملکرد مناسب و مطمئنی در پیش بینی روند سهم داشته است. اصولا روند تشکیل دسته ی فنجان کمتر از یک ماه طول می کشد. در صورت مشاهده ی الگوی فنجان در روندهای صعودی، نشان دهنده این است که روند کماکان صعودی است، اما برای مدت زمانی کوتاه نزولی خواهد شد و قبل از شروع روند صعودی معمولاً اندکی استراحت می کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته
در این الگو با اندازه گرفتن عمق فنجان شکل گرفته و الگو قرار دادن آن بعد از شکست دسته ی فنجان می توانیم هدف قیمتی را در این الگو تعیین کنیم. شکل زیر می تواند به درک بیشتر این موضوع کمک کند.
هدف قیمت در الگوی فنجان و دسته برعکس یا وارونه (Reverse Cup)
در الگوی فنجان برعکس نیز اصول هدف گذاری به همان منوال الگوی فنجان و دسته است، با این تفاوت که این الگو به صورت فنجان بر عکس تشکیل می شود.
بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ
سوالی که همواره برای همه مطرح بوده، این است که با مشاهده ی الگوهای تکنیکال چه زمانی باید وارد معامله شد و چه زمانی باید از معامله خارج شد؟ اصولاً بسیاری از کارشناسان تکنیکال معتقدند که مناسب ترین زمان برای ورود به معامله، وقتی است که بدنه ی فنجان کاملا شکل گرفته باشد و نیمی از دسته ی فنجان نیز تکمیل شده باشد. گروه دوم معتقدند که باید تا شکل گیری کامل دسته فنجان صبر کرد و بعد وارد سهم شد. دیدگاه دوم کمی محافظه کارانه است و از طرفی این امکان وجود دارد که آن زمان دیگر برای ورود به سهم دیر شده باشد. در نهایت تصمیم نهایی کاملاً شخصی است و بسته به استراتژی معاملاتی و میزان ریسکپذیری شخصی باید در این مورد تصمیمگیری شود. زمان خروج از الگو نیز به این شکل است که با نزدیک شدن قیمت به سقف، معامله گران اقدام به فروش می کنند، زیرا احتمال شکسته نشدن سقف و ریزش قیمت ها وجود دارد. ذکر این نکته الزامی است که فشار فروش باعث نزولی شدن زیاد روند معاملات می شود، که احتمالا بین 4 روز الی 4 هفته طول می کشد.
نکات مهم برای تشخیص الگوی فنجان و دسته
طول الگو: هرچه مدت زمان شکل گیری این الگو بیشتر باشد و اصطلاحا U شکل تر باشد، دارای اعتبار بیشتری است و این علامت یک سیگنال پر قدرت است، اما در صورتی که الگو به شکل حرف V شکل گرفته باشد، و روند سهم به شکل صعودی نیمه راست باشد، نباید با الگوی فنجان اشتباه گرفته شود.
عمق الگو: اگر الگوی مشاهده شده، عمق زیادی داشته باشد، الگوی معتبری محسوب نمی گردد و سیگنال ضعیفی محسوب می شود.
کفه ی الگو: اگر ک فه ی فنجان گردتر باشد، سیگنال پرقدرتی محسوب می شود. توجه کنید اگر کفه فنجان نوک تیز بود از ورد به معامله اجتناب نمایید.
دسته ی فنجان: طبق آنچه بیان شد، دسته ی فنجان را روند نزولی تکمیل می کند، و این تکمیل شدن باید در یک سوم بالای فنجان رخ دهد. در صورت اصلاح بیش از حد دسته و ورود به نیمه ی پایینی فنجان، احتمالا با یک الگوی شکست خورده رو به رو شده ایم.
حجم معاملات: هنگام تشکیل کف فنجان و شروع حرکت روند نزولی، حجم معاملات باید کم باشد، و با شروع روند صعودی، حجم معاملات باید افزایش پیدا کند.
تست دوباره قله ی قبلی ( Retest ) : ایده آل است که قیمت تا لبه ی چپ فنجان (سطح قله ی قبلی) بالا بیاید و سپس روند نزولی خود را جهت تشکیل دسته آغاز نماید. تکمیل الگو با شکست در دسته ی فنجان صورت می گیرد.
اعتبار الگوی کاپ در شرایطی بالا است که نقدینگی بالایی در بازار وجود داشته باشد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
الگوهای قمیتی (Price Patterns) یا الگوهای کلاسیک شکلهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. تحلیلگران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای تشخیص نقاط برگشت و یا ادامهی روند استفاده میکنند.
فرقی نمیکند معاملهگر بازار بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال باشید، این الگوها بسیار کارآمد هستند. کار با الگوهای قیمتی و تشخیص آنها دشوار نیست. در این مطلب قدرتمندترین الگوهای قیمتی را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال
منظور از الگوهای قیمتی چیست؟
الگوهای قیمتی یا الگوهای نموداری پیکربندیهای تکرارشونده در نمودار قیمت هستند که با کمک خطوط روند و یا منحنیها مشخص میشوند. در تحلیل تکنیکال از این الگوها برای تشخیص محدودههای بازگشت روند و یا ادامهی آن استفاده میشود. البته باید بدانید که الگوهای تکنیکال با اندیکاتورهای تکنیکال متفاوت هستند.
از آنجایی که الگوهای قیمتی با استفاده از خطوط روند شناسایی میشوند. قبل از ورود به مبحث الگوها بهتر است کمی در مورد خطوط روند صحبت کنیم.
اهمیت خطوط روند در شناسایی الگوهای قیمتی
تحلیلگران تکنیکال از خطوط روند برای رسم مقاومتها و حمایتها استفاده میکنند. خطوط روند، خطهای صافی هستند که با اتصال مجموعهای از قلهها (سقف) یا درههای (کف) نمودار رسم میشوند. خط روند صعودی شیب رو به بالا و خط روند نزولی شیب رو به پایین دارد. خط روند افقی نیز نشاندهندهی بازار بدون روند (خنثی) است.
خطوط روند در الگوهای قیمتی تکنیکال
خطوط روند در سبکهای مختلف تکنیکال، با شیوههای متفاوتی رسم میشوند. برخی معتقدند که خطوط روند را باید از انتهای سایهی کندلها (Shadow) رسم کرد و برخی نیز خطوط روند را از انتهای بدنهی کندلها (Body) رسم میکنند.
بیشتر تحلیلگران تکنیکال معتقدند که محدودهی اصلی تحرکات قیمت در بدنهی کندلها اتفاق میافتد و سایهها دادههای خارج از محدودهی اصلی هستند. در نمودارهای روزانه بهتر است از قیمت بسته شدن کندلها استفاده کنید، زیرا این قیمت نشاندهندهی تمایل به نگهداری یا فروش در پایان روز معاملاتی است.
بهتر است حداقل از سه نقطه و یا بیشتر برای ترسیم خطوط روند استفاده کنید. خطوطی که با اتصال دو نقطه رسم میشوند اعتبار کمتری دارند.
با این مقدمهی کوتاه در مورد خطوط روند، وارد مبحث الگوهای قیمتی میشویم.
انواع الگوهای قیمتی
در یک دستهبندی کلی الگوهای قیمت به دو دسته تقسیم میشوند:
- الگوهای ادامهدهنده: نشاندهندهی وقفهای کوتاه در یک روند صعودی و یا نزولی هستند.
- الگوهای بازگشتی: تغییر روند از صعودی به نزولی و یا بالعکس را پیشبینی میکنند.
در ادامه در مورد این الگوها بیشتر سخن خواهیم گفت و مهمترین الگوهای بازگشتی و ادامهدهنده را شرح میدهیم.
الگوهای قیمتی ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده در اصل یک وقفهی کوتاه در روند اصلی هستند. معمولا صعود و ریزش اوراق بهادار در یک مرحله اتفاق نمیافتد. در یک روند صعودی یا نزولی قیمت در محدودههایی استراحت میکند؛ الگوهای ادامهدهنده این محدودهها را مشخص میکنند.
تا زمانی که یک الگو تکمیل نشود، نمیتوان گفت که روند اصلی ادامه خواهد داشت یا خیر. نقطهی خروج از محدودهی الگو ادامه روند و یا معکوس شدن آن را تعیین میکند. به همین دلیل، خطوط روند باید با دقت بسیار رسم شوند تا محدودهی الگو به درستی شناسایی شود.
چند نکتهی کاربردی:
- در تحلیل تکنیکال توصیهی میشود روندها را ادامهدار فرض کنیم. به بیان دیگر فرض بر این است که یک روند ادامهدار خواهد بود، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
- هر چه الگوها از نظر زمانی طولانیتر باشند و رفت و برگشتهای قیمت بیشتر باشد، حرکت بعدی قیمت قویتر خواهد بود.
- برای تایید الگوها میتوانید از حجم معاملات کمک بگیرید.
مهمترین الگوهای ادامهدهنده:
- پرچم سهگوش (Pennant)
- پرچم (Flag)
- کنج یا گُوِه (Wedge)
- مثلت (Triangle)
- فنجان و دسته (Cup and Handle)
الگوی پرچم سهگوش
الگوی پرچم سهگوش (Pennant) با دو خط روند که در پایان الگو همدیگر را قطع میکنند، مشخص میشود. در پرچم سهگوش یک خط روند صعودی و دیگری نزولی است. در حین تشکیل این الگو حجم معاملات کاهش مییابد و در نقطهی خروج شاهد افزایش حجم هستیم.
تصویر الگوی پرچم سه گوش penant در الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم صعودی
الگوی پرچم صعودی (Bullish Flag) یا الگوی مستطیل صعودی با دو خط روند موازی شناسایی میشود. همانطور که از نام آنها پیداست در میانهی یک روند صعودی تشکیل میشوند. یک روند مثبت صعودی وجود دارد، سپس قیمت در یک ناحیه استراحت میکند. به بیان دیگر، پس از کمی استراحت و تشکیل الگو، روند صعودی دوباره از سر گرفته میشود. حجم در حین تشکیل الگو کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
پرچم صعودی (Bullish Flag) – الگوی تکنیکال پرچم
الگوی پرچم نزولی
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag) بسیار مشابه پرچم صعودی است، با این تفاوت که در میانهی روند نزولی تشکیل میشود. اینجا نیز در یک روند نزولی یک ناحیهی تثبیت قیمت مشاهده میشود. در الگوهای پرچم نزولی نیز شاهد تغییر حجم هستیم. در هنگام تشکیل این الگو حجم کاهش و پس از شکست حجم افزایش مییابد. الگوی پرچم نزولی نیز توسط دو خط روند موازی شناسایی میشود. به شکل زیر نگاه کنید:
الگوی پرچم نزولی (Bearish Flag)
الگوی کنج (گُوِه)
کنج یا گوه (Wedge) بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. اینجا نیز دو خط روند همگرا مشاهده میشود با این تفاوت که هر دو خط روند در یک جهت حرکت میکنند (هر دو خط یا صعودی هستند یا نزولی). الگوی کنج با شیب صعودی نشاندهندهی یک وقفهی کوتاه در روند نزولی است و بالعکس الگوی کنج نزولی در روندهای صعودی تشکیل میشود. همانند الگوی سهگوش و پرچم، در زمان تشکیل الگو حجم معاملات کاهش مییابد.
کنج در الگوی تکنیکال قیمتی (Wedge)
الگوی مثلث
الگوی مثلث (Triangle) از متداولترین الگوهای قیمتی هستند و نسبت به دیگر الگوها بیشتر مشاهده میشوند. در نمودارها سه نوع الگوی مثلث مشاهده میشود:
مثلث متقارن: بسیار شبیه به الگوی پرچم سهگوش است. زمانی شکل میگیرد که دو خط روند با جهت حرکت متفاوت به سهم هم همگرا شوند. در مثلث متقارن احتمال شکست به سمت بالا و یا پایین به یک اندازه است و باید تا زمان شکسته شدن صبر کنید.
مثلث صعودی: شامل یک خط روند افقی در بالا و یک خط روند صعودی در پایین مثلث است. در این نوع مثلث شکست خط روند به سمت بالا و در جهت صعود است.
مثلث نزولی: از یک خط روند افقی در پایین و خط روند نزولی در بالای مثلث تشکیل میشود. شکست معمولا رو به پایین و در جهت نزولی است.
تفاوتهای الگوی مثلث و پرچم سهگوش
- شکل هر دو الگو مخروطی است با این تفاوت که الگوی پرچم دارای یک میله است.
- الگوی پرچم یک الگوی کوتاهمدت است و حداکثردر چهار هفته تشکیل میشود. در حالی که تکمیل الگوی مثلث از چهار هفته تا چند سال ممکن است طول بکشد. به عبارت دیگر با عبوراز هفتهی چهارم، پرچم سهگوش تبدیل به یک مثلث تبدیل میشود.
- در الگوی پرچم شکست خط روند در نقطهی همگرایی است اما در الگوی مثلث معمولا زودتر از این نقطه شکست اتفاق میافتد.
الگوی فنجان و دسته
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handles) یک الگوی ادامهدهندهی صعودی است. در این الگو قیمت پس از یک وقفه به روند صعودی ادامه میدهد.
در این الگو بخش فنجان شبیه یک کاسه و به شکل U است، دقت کنید که این بخش V شکل نیست. بخش دسته در اصل یک پولبک است و مشابه الگوی پرچم ساده یا پرچم سهگوش است. برای تایید این الگو باید صبر کنیم تا دسته تکمیل شود.
چارت مثال الگوی فنجان و دسته Cup and Handles
الگوهای قیمتی بازگشتی
الگوهای بازگشتی الگوهایی هستند که معکوس شدن روند را پیشبینی میکنند. با شکل گیری این الگوها روند قبلی متوقف شده و در مسیری مخالف روند جدید آغاز میشود.
الگوهای بازگشتی در سقف نشاندهندهی افزایش قدرت فروشندگان است و دلیل تشکیل الگوهای بازگشتی در کف افزایش قدرت خریداران است.
در الگوهای بازگشتی نیز همانند الگوهای ادامهدهنده هر چقدر زمان تکمیل شدن الگو طولانیتر باشد، حرکت قیمت پس از خروج از الگو بزرگتر خواهد بود.
مهمترین الگوهای بازگشتی:
- سر و شانه (Head & Shoulders)
- سقف و کف دوقلو (Double Tops & Bottoms)
- سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms)
- گپ یا شکاف (Gap)
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه (Head & Shoulders) در سقف و یا کف بازار تشکیل میشود. این الگو از سه موج تشکیل میشود. یک موج اولیه که با موجی بزرگتر ادامه مییابد؛ سپس موج سوم تشکیل میشود که تقریبا هم اندازه موج اول است. الگوی سر و شانه یک الگوی قدرتمند برای تشخیص تغییر روند است.
خط روندی که سه موج را به هم متصل میکند خط گردن نام دارد. خط گردن میتواند شیبدار و یا افقی باشد. هر چقدر خط گردن زاویهی کمتری داشته باشد الگو معتبرتر است.
در حین تشکیل الگوی سر و شانه حجم معاملات معمولا کاهش مییابد و پس از شکست شاهد افزایش حجم هستیم.
چارت الگوی قیمتی سر و شانه معکوس
الگوی سقف و کف دوقلو
الگوی کف و سقف دوقلو (Double Tops & Bottoms) نشاندهندهی محدوههایی است که قیمت دو تلاش ناموفق برای عبور از حمایت یا مقاومت داشته است. در سقف دوقلو یا الگوی M، بازار در موج صعودی دوم برای عبور از مقاومت ناکام میماند و روند نزولی میشود. کف دوقلو یا الگوی W، زمانی اتفاق میافتد که بازار در شکست حمایت ناموفق است و در نهایت روند صعودی میشود.
الگوهای سقف و کف دوقلو بسیار معتبر هستند. برای تایید این الگو باید تا زمان شکسته شدن خط روند صبر کنید.
چارت الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو
الگوی سقف و کف سهقلو
الگوهای سقف و کف سهقلو (Triple Tops & Bottoms) در نمودارها کمتر مشاهده میشوند. این الگو بسیار مشابه الگوی کف و سقف دو قلو است با این تفاوت که به جای دو موج شاهد سه موج صعودی یا نزولی هستیم. پس از تکیمل سقف سهقلو، روند نزولی میشود. با مشاهدهی یک کف سهقلو باید منتظر یک روند صعودی باشیم.
برای تایید الگوهای سقف و کف سهقلو باید تا شکسته شدن خط روند منتظر بماند.
چارت الگوی کف سه قلو و سقف سه قلو
الگوی شکاف (گپ)
الگوی شکاف یا گپ (Gap) زمانی شکل میگیرد که یک شکاف قیمتی بین دو دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) ایجاد شود. این شکافها یک افزایش یا کاهش قابلتوجه در قیمت هستند. شکافها اگر در ابتدا و انتهای روند باشند یک الگوی بازگشتی و اگر در میانهی روند مشاهده شوند الگوی ادامهدهنده هستند.
به عنوان مثال ممکن است سهمی در پایان یک روز معاملاتی در قیمت 1000 تومان بسته شود و روز بعدی با قیمت 1100 تومان بازگشایی شود. این اختلاف به صورت یک شکاف در نمودار قابل مشاهده است. اخبار مثبت یا مفنی در مورد سهم یا گزارشهای مالی دلایل ایجاد شکافها هستند.
سه نوع گپ اصلی وجود دارد:
- شکاف گسست (Breakaway Gap): در ابتدای روندها شکل میگیرند.
- گپ یا شکاف خستگی (Exhaustion Gap): نشان از پایان یک روند دارند.
- شکاف فرار (Runaway Gap): در میانهی یک روند مشاهد میشوند.
گپ یا شکاف در الگوهای قیمتی تکنیکال
سخن پایانی
الگوهای قیمتی معمولا در زمان استراحت قیمت تشکیل میشوند. با توجه به نوع الگو، قیمت روند قبلی را ادامه میدهد یا وارد یک روند معکوس میشود. خطوط روند در شناسایی این الگوها بسیار مهم هستند. رسم صحیح خطوط روند نیازمند تمرین و تجربه است.
برای تشخیص بهتر الگوهای قیمتی از حجم معاملات استفاده کنید. معمولا در هنگام تکمیل الگو حجم کاهش مییابد و پس از شکست خط روند حجم افزایش خواهد یافت.
تعداد الگوهای قیمتی بسیار بیشتر از موارد ذکر شده در این مطلب است. در پایان ما سایت الگوهای نموداری آقای توماس بولکوفسکی را به عنوان یک مرجع عالی به شما معرفی میکنیم.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بهترین زمان ورود و خروج در الگوی کاپ بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
دیدگاه شما