اندیکاتور و انواع آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها، شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همچنین پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرند. اندیکاتورها به صورت کلی به دو دسته اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم میشوند.
- اندیکاتورهای اقتصادی «Economic Indicators»
از اندیکاتورهای اقتصادی بیشتر برای اندازهگیری پیشرفت یا پسرفت اقتصادی کشور به صورت کلی و یا در بخشهای مختلف استفاده میشود. به همین منظور تحلیلگران بنیادی از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا شرایط فعلی را تحلیل و پتانسیل رشد در آینده را نیز بررسی کنند.
- اندیکاتورهای تکنیکال «Technical Indicators»
از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای پیشبینی تغییرات روند و الگوی قیمت داراییهای مورد نظر مانند طلا، سهام و غیره استفاده میشود. تحلیلگران با استفاده از دادههای قیمت و حجم معاملات، تغییرات را محاسبه و روی نمودار رسم میکنند. اندیکاتورها میتوانند به تحلیلگران در پیشبینی یک روند، تایید آن و یا هشداری مبنی بر معکوس شدن روند کمک کنند.
انواع اندیکاتورهای تکنیکال از لحاظ مدل محاسبه
- اندیکاتورهای روندی: از اندیکاتورهای روندی برای تشخیص وجود روند، جهت حرکت و همچنین قدرت و سرعت آن استفاده میشود. اما این اندیکاتور نقاط مناسب جهت ورود یا خروج را نمایش نمیدهد. مانند اندیکاتور میانگین متحرک، میانگین متحرک جهتدار و باند بولینگر.
- اندیکاتورهای نوساننما «اسیلاتورها»: با استفاده از این اندیکاتورها میتوان بهترین نقاط ورود و یا خروج در بازار نوسانی را به دست آورد. اسیلاتورها از دو محدوده اشباع خرید و فروش تشکیل میشوند و هرگاه قیمت از این ناحیهها خروج کند به عنوان سیگنال خرید یا فروش به حساب میآید. مانند اندیکاتورهای مکدی، استوکاستیک و قدرت نسبی.
- اندیکاتورهای حجمی: زمانی که حجمهای مشکوکی در خرید و فروشها اتفاق بیفتد با استفاده از اندیکاتورهای حجمی قابل شناسایی است. مانند اندیکاتور حجم و شاخص جریان مالی.
در ادامه به رایجترین اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران اشاره خواهیم پرداخت.
میانگین متحرک «Moving Average»
میانگین متحرک (MA)، یکی از اندیکاتورهای ساده و در عین حال معروف و مهم در تحلیل تکنیکال است که با حذف نوسانات قیمت، دید بهتری نسبت به متوسط قیمت و روند قیمتی سهم به تحلیلگران ارائه میکند.
یکی از پارامترهای حساس در استفاده از میانگین متحرک، انتخاب بازههای زمانی مختلفی است که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار میگیرد. به عقیده جان مورفی، دو ترکیب رایج هنگام استفاده از دو میانگین متحرک، میانگینهای ۵ و ۲۰ روزه و دیگری ۱۰ و ۵۰ روزه است. برای استفاده از سه میانگین متحرک نیز ترکیبی که عمدتا استفاده میشود ۴،۹ و ۱۸ روزه است.
تحلیلگران با استفاده از این اندیکاتور و محاسبه میانگین قیمت در بازههای زمانی مختلف میتوانند روندهای موجود در بازار و محدوده مناسب برای انجام معاملات را شناسایی کرده و به تحلیل بازار بپردازند.
استراتژیهای میانگین متحرک در میان معاملهگران محبوب هستند و با توجه به قابلیت استفاده در بازههای زمانی مختلف، هم برای سرمایهگذاران بلند مدت و هم برای معاملهگران کوتاه مدت مناسب است.
از میانگین متحرک هم برای دریافت سیگنال و هم تعیین حمایت و مقاومتها میتوان استفاده کرد. استفاده از یک میانگین متحرک به تنهایی کاربرد زیادی ندارد، به همین دلیل تحلیلگران همواره از ترکیب دو یا سه میانگین متحرک استفاده میکنند.
معاملهگران تکنیکال معتقدند وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. همچنین ممکن است میانگین متحرک بلندمدت سهم به عنوان خط حمایت یا مقاومت سهم در نظر گرفته شود.
به طور مثال هنگام استفاده از میانگین ۵ و ۲۰ روزه، سیگنال خرید زمانی صادر میشود که میانگین ۵ روزه، میانگین ۲۰ روزه قیمت را قطع کند و رو به بالا حرکت کند.
اگر میانگین ۵ روزه میانگین ۲۰ روزه را قطع کند و زیر آن حرکت کند، سیگنال فروش سهم را صادر میکند. چرا که نشاندهنده روند نزولی سهم است.
هنگام استفاده از ترکیب ۹،۴ و ۱۸ روزه نیز اگر میانگین ۴روزه بالاتر از میانگین ۹روزه قرار بگیرد و میانگین ۹ روزه نیز از میانگین ۱۸ روزه بالاتر رفته باشد، نشان دهنده روند افزایشی سهم و سیگنال احتمالی خرید است. برای روند نزولی نیز برعکس این حالت اتفاق میافتد.
نکته مهم: انتخاب بازههای زمانی کوتاهمدت و میانمدت و بلندمدت بستگی به انتخاب و استراتژی معاملهگر دارد و بازه زمانی استانداردی وجود ندارد. ممکن است بازه یک ماهه برای یکی کوتاهمدت باشد و برای دیگری میانمدت و حتی بلندمدت.
انواع میانگین متحرک
میانگین متحرک ساده «SMA»: که متداولترین نوع میانگین بین تحلیلگران تکنیکال است. میانگین متحرک ساده در محاسبات، ارزش و وزن یکسانی به قیمت سهم در روزهای مختلف میدهد . مثلا در میانگین متحرک ۱۰ روزه، قیمت پایانی روز آخر با قیمت پایانی ۱۰ روز پیش سهم اهمیت یکسانی دارد.
میانگین متحرک نمایی «EMA»: برخلاف میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی وزن و ارزش بیشتری به اطلاعات جدیدتر میدهد و قیمتهای قدیمیتر وزن کمتری دارند. همچنین تحلیلگران میتوانند با تغییر ضرایب، وزن بیشتر و یا کمتری را به قیمتهای جدید بدهند.
میانگین متحرک نمایی سریعتر از میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد. اما چیزی که در هر دوی آنها مشترک است این است که وقتی میانگین متحرک کوتاهمدت، نمودار میانگین متحرک میانمدت یا بلند مدت را قطع کرده و بالای آن حرکت کند، میتواند سیگنال خرید باشد و برعکس. این روش استراتژی اصلی معامله بر اساس میانگین متحرک است.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تکانه یا مومنتوم است که بزرگی تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در یک سهم یا دارایی، اندازه گیری میکند. RSI به صورت یک نمودار خطی نمایش داده میشود که بین دو مقدار ۰ و ۱۰۰ نوسان میکند. این شاخص اولین بار توسط ولز وایلدر در سال ۱۹۸۷ در کتابش به نام «مفاهیم جدید در سیستمهای معاملاتی تکنیکال» مطرح شد.
تفسیر و استفاده سنتی از RSI به این صورت است که مقادیر بالاتر از ۷۰ نشان دهنده اشباع خرید یک سهم است و احتمال معکوس شدن روند یا پولبک در نمودار قیمت زیاد است. RSI کمتر از ۳۰ نیز نشان دهنده اشباع فروش سهم است و احتمال افزایش قیمت در سهم وجود دارد.
فرمول محاسبه RSI:
RSI = 100 – (100/1+RS)
RS = Average Gain / Average Loss
برای محاسبه RSI ابتدا متوسط سود طی دوره را بر متوسط زیان طی دوره تقسیم میکنیم و حاصل را در فرمول RSI به جای RS قرار میدهیم.
معمولا دوره مورد نظر را ۱۴ روز در نظر میگیرند. وقتی مقدار RSI بالاتر از ۵۰ باشد، نشاندهنده این است که در ۱۴ روز گذشته تقاضا از عرضه بیشتر بوده و متوسط سودی که از تغییر قیمت بدست آمده از متوسط زیان بیشتر بوده است و همانطور که در بالا اشاره شد مقادیر بالای ۷۰ را اشباع خرید تعبیر میکنند.
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD)
همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (MACD) یک شاخص بسیار محبوب است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. MACD میتواند برای شناسایی جنبههای کلی روند یک سهم استفاده شود. MACD در واقع ترکیبی از دو نوع شاخص مختلف است. در ابتدا، MACD از دو میانگین متحرک با طولهای مختلف استفاده میکند (که اندیکاتورهای تاخیر هستند) و جهت و مدت روند را مشخص میکنند. سپس، MACD اختلاف بین مقادیر این دو میانگین متحرک (MACD Line) و میانگین متحرک نمایی EMA آن را (خط سیگنال) به صورت یک هیستوگرام که بالا و پایین صفر نوسان می کند، رسم میکند. هیستوگرام به عنوان نشانه خوبی از حرکت سهم استفاده می شود.
محاسبه خطوط MACD به صورت زیر است:
MACD Line: (12-day EMA – 26-day EMA)
Signal Line: 9-day EMA of MACD Line
MACD Histogram: MACD Line – Signal Line
تفسیر کلی MACD این است که وقتی MACD مثبت است و مقدار هیستوگرام در حال افزایش است، احتمال حرکت صعودی بیشتر است. هنگامی که MACD منفی است و مقدار هیستوگرام در حال کاهش است، آنگاه احتمال حرکت نزولی بیشتر است.
شاخص MACD معمولاً برای شناسایی سه نوع سیگنال اساسی مناسب است. عبور از خط سیگنال، عبور از خط صفر و واگرایی.
- عبور از خط سیگنال: اگر MACD بالای خط سیگنال باشد نشاندهنده حرکت صعودی و اگر زیر خط سیگنال باشد نشان دهنده حرکت نزولی قیمت است. به همین خاطر در نقاط برخورد اگر از پایین خط سیگنال را قطع کرده باشد به عنوان سیگنال خرید و اگر از بالا قطع کرده باشد به عنوان سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
- عبور از خط صفر: وقتی نمودار MACD از صفر عبور کرده و مثبت میشود نشانه حرکت صعودی سهم و وقتی از صفر عبور میکند و منفی میشود به عنوان نشانه حرکت نزولی در نظر گرفته میشود.
- واگرایی: سومین سیگنال MACD از واگرایی آن با نمودار قیمت بدست میآید. به این ترتیب که اگر قیمت کف جدیدی پایینتر از کف قبلی داشته باشد ولی کف جدید MACD از قبلی بالاتر باشد نشانه حرکت صعودی است. و اگر قیمت سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی بزند اما MACD سقف جدیدی پایینتر از قبلی تشکیل دهد نشان دهنده روند نزولی است.
استوکاستیک (نوسانگر تصادفی)
اسیلاتور استوکاستیک یا همان نوسانگر تصادفی، ابزاری است که نخستین بار توسط دکتر جورج لین در سال ۱۹۵۰ عنوان شد اما همچنان به عنوان یکی از ابزارهای پر کاربرد در تحلیل تکنیکال مورد استفاده تحلیلگران قرار میگیرد. نوسانگر تصادفی (استوکاستیک) یک اندیکاتور مومنتوم است که با استفاده از دادههایی مانند سرعت و جهت حرکت قیمت، وضعیت آخرین قیمت سهم یعنی قیمت بسته شدن را نسبت به بالاترین قیمت و پایینترین قیمت سهم در بازههای زمانی مختلف نشان میدهد.
دکتر لین معتقد بود که اسیلاتور استوکاستیک با بررسی میزان خرید و فروش میتواند به خوبی نقاط برگشتی ریزموجهای درون یک موج بزرگ را شناسایی کند.
محدوده نوسانی این نوسانگر تصادفی، بین ۰ تا ۱۰۰ است. البته نقاط اشباع خرید و اشباع فروش در این نوسانگر به شدت حائز اهمیت است چرا که سیگنال خرید و فروش سهم را برای تحلیلگران صادر میکند. به همین خاطر محدوده ۲۰ تا ۸۰ به عنوان ناحیه تعادلی و محدوده اشباع خرید و فروش معروف شده است. به این ترتیب که هرگاه نمودارهای استوکاستیک به خط ۲۰ رسیدند، به این معنی است که بازار دچار اشباع فروش (فروش افراطی) شده است و هرگاه به خط ۸۰ رسید، به اندیکاتور پیش بینی روند سهم این معنی است که بازار دچار اشباع خرید (خرید افراطی) شده است.
سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتور استوکاستیک هنگام مشاهده علائم اشباع فروش انتظار روند صعودی قیمت را در آینده نزدیک دارند و به همین خاطر اقدام به خرید سهم میکنند. و در مقابل هنگام مشاهده علائم اشباع خرید، انتظار روند نزولی قیمت را داشته و اقدام به فروش سهم مینمایند.
خط K% و D% در اسیلاتور استوکاستیک و نحوه محاسبه آنها
خط k% و اندیکاتور پیش بینی روند سهم خط D% جزء نشانگرهای استوکاستیک هستند. خط K به نشانگر تصادفی سریع معروف است که در نمودار به صورت خط صاف نمایش داده میشود و خط D% نیز به نشانگر تصادفی کند یا آهسته، که برابر است با میانگین متحرک K% در طول سه بازه زمانی و به صورت خط نقطهچینی است که در کنار خط K% کشیده شده است.
K% = (C – L14)/(H14 – L14) × ۱۰۰
c: قیمت بسته شدن سهم
L14 : پایین ترین قیمت بسته شدن طی بازه زمانی ۱۴ روز اخیر. ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
H14 : بالاترین قیمت بسته شدن سهم در بازه زمانی ۱۴ روز اخیر ( این مقدار بستگی به تحلیلگر دارد ، که می تواند بازه زمانی روزانه ، هفتگی و ماهانه را انتخاب کند. )
فرمول دوم: D٪ میانگین متحرک سه روزه K٪ است.
زمانیکه خط K% یعنی خطوط صاف، خط D% یعنی خطوط نقطهچین را به سمت بالا قطع کند،سیگنال خرید سهم شناخته میشود و در حالت برعکس اگر به سمت پایین قطع کند سیگنال فروش در نظر گرفته میشود.
باندهای بولینگر
نام این اندیکاتور از طراح آن جان بولینگر گرفته شده است. در این روش، دو باند بالا و پایین میانگین متحرک رسم میشوند. این باندها با انحراف معیار مشخصی در دو طرف میانگین متحرک قرار میگیرند. این انحراف معیار، نشاندهنده پراکندگی قیمتها نسبت به متوسط قیمت «میانگین متحرک» است.
با استفاده از انحراف معیارهای درست در این اندیکاتور، می توان گفت ۹۵٪ قیمتهایی که یک سهم میتواند در آن نوسان کند در بین این دو باند قرار دارد.
هنگامی که قیمتها به باندهای بالایی خود برسند، تحلیلگران انتظار افزایش روند صعودی سهم را دارند و برعکس. زمانی که قیمتها باندهای پایینی را لمس کنند انتظار فروشهای افراطی و روند نزولی سهم را دارند.
تعیین اهداف قیمتی با باند بولینگر
تحلیلگران عموما از باندهای بالا و پایین به عنوان اهداف قیمتی استفاده میکنند. اگر قیمتها از باند پایینی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به بالا قطع کنند، سیگنال شروع روند صعودی است و فاصله تا باند بالایی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود. اگر قیمتها بین میانگین متحرک و باند بالایی در نوسان باشند، نشان از قدرتمند بودن روند صعودی سهم است.
برعکس این حالت برای روند نزولی است. اگر قیمتها از باند بالایی فاصله بگیرند، و میانگین متحرک سهم را رو به پایین قطع کنند، سیگنال شروع روند نزولی است و فاصله تا باند پایینی به عنوان هدف قیمتی در نظر گرفته میشود.
تغییرات پهنای باند
باندهای بولینگر بر اساس تغییرات میانگین متحرک باز یا بسته میشوند. زمانی که تغییرات قیمت شدت میگیرد و نوسانات شدید است، فاصله دو باند افزایش مییابد و برعکس.
اکثر تحلیلگران معتقدند اگر باندهای بولینگر به صورت غیرمعمولی از هم باز شوند، به این معنی است که روند قبلی احتمالا به زودی تمام میشود. همچنین اگر باندها خیلی به هم نزدیک شوند به این معناست که بازار آماده شروع روند جدید است.
نکته: نوع دیگری از استراتژی خرید و فروش بر اساس بولینگر باند وجود دارد که بر اساس نظریه بازگشت به میانگین ساخته شده است. وقتی قیمت نزدیک باند پایین و زیر آن در نوسان است تحلیلگرانی که به نظریه بازگشت اعتقاد دارند از آن به عنوان موقعیت خرید استفاده میکنند چون معتقدند قیمت به سمت میانگین برمیگردد. عکس این حالت نیز برای موقعیت فروش در نظر گرفته میشود.
تعیین پارامترهای بهینه برای بولینگر باند نیز معمولا به صورت تجربی صورت میگیرد. البته از طریق بک تست روی دادههای قیمت گذشته نیز میتوان پارامترهای بهینه را تعیین نمود.
«نماد من» بـه تازگی زیرساخت بهینهسازی پارامترها را برای بازار سهام ایران و ارز دیجیتال پیادهسازی کرده است. به این ترتیب هر روز تحلیل چند سهم و رمز ارز، بر مبنای استراتژی بهینه معاملات هر یک از اندیکاتورها در وباپلیکیشن «نماد من» قرار میگیرد و استراتژیهای دیگر نیز در حال توسعه است.
هر یک از کاربران با ارتقا حساب خود میتوانند به این تحلیلها در اپلیکیشن دسترسی داشته باشند.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از روشهای مهم برای تشخیص سهام مناسب در بازار بورس، تحلیل تکنیکال اندیکاتور پیش بینی روند سهم است. از تحلیل تکنیکال برای ارزیابی سهام با توجه به روند نمودارها استفاده میشود. هنگامی که تکنیکالیستها مشغول تحلیل یک سهم هستند، اغلب از اندیکاتورهای گوناگونی استفاده میکنند. معاملهگران باید بدانند که از میان هزاران گونه مختلف اندیکاتور، کدام را انتخاب کنند که کارایی بیشتری برایشان دارد و با نوع کارکرد آن آشنا باشند و از اندیکاتوری استفاده کنند که با استراتژی معاملاتی آنها متناسب باشد. برای آشنایی با این ابزار تحلیلی در این مقاله میخوانیم که اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد؟ سپس به بررسی جزئیات اندیکاتورها خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
اندیکاتور چیست؟
تحلیل تکنیکال نوعی استراتژی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای شروع معامله است. با این تحلیل، روندهای آماری از سابقه معاملات، نوسان قیمت و حجم معاملات به دست میآید. بر خلاف فاندامنتالیستها یا تحلیلگران بنیادی که به دنبال تعیین ارزش خالص و ذاتی یک سهم بر پایه دادههای مالی و اقتصادی هستند؛ تکنیکالیستها بر اساس الگوهای قیمتی، سیگنالهای خرید و فروش و سایر ابزارهای نمودارخوانی را ارزیابی میکنند تا ضعف یا توان یک سهم را بررسی کنند.
اندیکاتورها در این میان به کمک تکنیکالیستها آمده تا به جای پایههای اساسی بازرگانی، مانند درآمد، سود یا سود ناخالص بر سابقه معاملات، مانند قیمت، حجم معاملات و اختیار تبعی متمرکز شوند. معاملهگران فعال اندیکاتورها را مورد استفاده قرار میدهند تا تحرک قیمت را در دورهای کوتاهمدت تحلیل کنند. هرچند سرمایهگذاران بلندمدت هم ممکن است برای شناسایی نقاط ورود و خروج، از اندیکاتورها استفاده کنند. قبل از هر چیز باید بدانیم وظیفه و نقش اندیکاتور چیست و چرا از آن استفاده میشود. اندیکاتورها سه وظیفه مهم بر عهده دارند که عبارتند از: گوش به زنگ بودن، تثبیت و پیشبینی.
گوش به زنگ بودن:
یک اندیکاتور میتواند مانند یک هشدار عمل کند. هشداری که برای مطالعه دقیقتر نوسان قیمت اعلام میشود. به عنوان مثال هنگامی که مومنتوم در حال کمرنگ شدن است، ممکن است سیگنال قابلتوجهی برای شکسته شدن حمایت باشد یا هنگامیکه یک دایور جنس مثبت و چشمگیر وجود داشته باشد، شاید میخواهد هشداری مبنی بر شکسته شدن مقاومت باشد.
تثبیت:
میتوان از اندیکاتورها برای تثبیت سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده کرد. مثلا اگر شکستی روی نمودار وجود داشته باشد، میتوان برای اثبات این شکست یک میانگین متحرک متقاطع استفاده شود.
پیشبینی:
بیشتر معاملهگران بازار بورس بر این باورند که میتوان از اندیکاتور برای پیشبینی روند حرکتی یک سهم استفاده کرد. نکتهای که باید به آن دقت کنیم این است که اندیکاتور ها فقط راهنمای ما هستند و نباید معاملهگران به نوسان قیمت یک سهم بیتوجه باشند و تنها بر اندیکاتور متمرکز شوند. هنگامی که اندیکاتورها سیگنالهای خرید و فروش را صادر میکنند، باید از این سیگنالها در کنار سایر ابزار تکنیکال استفاده کنیم. ممکن است یک اندیکاتور سیگنال خریدی را صادر کند، اما یک الگوی مثلثی نزولی و قلههای نزولی روی نمودار وجود داشته باشد که این موضوع نشاندهنده اشتباه در سیگنال است.
اندیکاتورها چگونه کار میکنند؟
اندیکاتور سیگنالهایی ابتکاری و بر پایه الگوهای قیمتی هستند که قیمت روزانه یا حجم معاملات یک سهم این سیگنالها را ایجاد میکند. همان طور که گفتیم تکنیکالیستها از این اندیکاتورها استفاده میکنند تا با تحلیل قیمت و حجم گذشته یک سهم، تحرک قیمتی آن سهم را در آینده پیشبینی کنند. اندیکاتورهایی که معاملهگران بیشتر مورد استفاده قرار میدهند، عبارتند از: شاخص توان نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکاستیکها ( MACD ) و باندهای بولینگر.
اندیکاتورها به صورت ابتکاری یا بر اساس روابط ریاضی مبتنی بر قیمت روزانه یا حجم معاملات درست شدهاند و تکنیکالیستها از آنها برای جست و جوی دادههای تاریخی قیمت استفاده میکنند تا نقطه ورود و خروج خود را در معاملات مشخص کنند.
در واقع اندیکاتورها با روابط ریاضی، اثر پرایس اکشن را فیلتر میکنند. با وجودی که اندیکاتورها از مشتقات پرایس اکشن هستند، ولی انعکاس دقیقی از آن را ارائه نمیدهند. بنابراین بهتر است هر تحلیلی که با استفاده از اندیکاتورها حاصل میشود، به همراه پرایس اکشن در ذهن ما جای بگیرد. لازم به ذکر است که اندیکاتورهای متعددی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد اما عموما به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: پوششدهندهها (اندیکاتورهای روندی) و اسیلاتورها.
در تحلیل تکنیکال، یادگیری خواندن اندیکاتورها نوعی هنر است تا علم. استفاده از یک اندیکاتور روی نمودار سهمهای گوناگون، نشان داده است که آنها الگوهای رفتاری متفاوتی از خود نشان میدهد. مثلا اندیکاتورهایی که در سهام یک بانک عملکرد مناسبی از خود نشان میدهند، ممکن است برای یک ارز دیجیتال عملکرد مشابهی نداشته باشند. مهارت به کارگیری اندیکاتورها با مطالعه و تحلیل دقیق و با گذر زمان ایجاد خواهد شد. با پیشرفت این مهارتها، شما میتوانید به مرور به استراتژی شخصی خود دست پیدا کنید.
اندیکاتورهای معروف را بشناسیم!
با توجه به این که امروزه تعداد زیادی اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال در دسترس همه است و روز به روز نیز به این تعداد اضافه میشود.؛ انتخاب یک اندیکاتور برای پیروی در میان این حجم انبوه از اندیکاتورهای موجود، سخت است. علاوه بر این تنها تعداد محدودی از آنها چشمانداز تازهای ارائه میدهند و ارزشمند هستند. بنابراین اندیکاتور مناسب برای تحلیل تکنیکال خود را با احتیاط و اعتدال انتخاب کنید. در ادامه به معرفی چند اندیکاتور معروف و کاربردی پرداختهایم.
این اندیکاتور از دو نوار نوسانی تشکیل شده است که در قسمت بالایی و پایینی نمودار اصلی در حرکت هستند. زمانی که هیجانات در بازار بورس قالب باشند، یعنی زمانی که سهم از نظر قیمتی در نوسانهای شدید قرار دارد، این نوارهای بالا و پایینی پهنتر میشوند و در مقابل زمانی که نوسانات در قیمت سهم کم است، فاصله این دو نوار از هم کمتر خواهد شد. تحلیلگران و فعالین بازار بورس با بررسی همین فاصله بین دو نوار در این اندیکاتور میتوانند نقاط ورود یا خروج از سهم را تشخیص دهند.
ابر ایچیموکو یک اندیکاتور مهم و همهکاره در فرآیند تحلیل تکنیکال است. با استفاده از این اندیکاتور میتوان نقاط حمایت و مقاومت سهم را تشخیص داد. علاوه بر این برای تشخیص روند قیمت، سنجش شتاب و یافتن سیگنالهای معاملاتی نیز میتوان از این اندیکاتور استفاده کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک از نوع اندیکاتورهای دنبال کننده است که از تغییرات قیمت سهم، اطلاعات لازم را کسب میکند. این نوع اندیکاتور برعکس اندیکاتورهای دیگر، قیمت آینده سهم را پیشبینی نمیکند، بلکه کاربرد اصلی آن مشخص کردن مسیر فعلی سهم در بازار است. دقت کنید که تحرک و نوسان اندیکاتور میانگین متحرک نسبت به قیمت سهم کمتر است زیرا بر اساس میانگین قیمتهای گذشته رسم میشود.
به عنوان جمعبندی میتوانیم بگوییم که تحلیل تکنیکال از ابزارهای قدرتمند تحلیل سهم در بازار سرمایه است. در فرآیند تحلیل تکنیکال ما از اندیکاتورها استفاده میکنیم تا روند آینده سهم را با توجه به حجم معاملات و قیمت آن پیشبینی کنیم. در این مقاله گفتیم که اندیکاتور چیست و چه کاربردی دارد و به بررسی برخی از اندیکاتورهای پرطرفدار و ویژگیهای آنها پرداختیم. به منظور یادگیری بیشتر این ابزار و چگونگی استفاده از آن میتوانید به مراکز آموزش بورس آگاه مراجعه کنید. کارگزاری آگاه، با برگزاری دوره تحلیل تکنیکال این امکان اندیکاتور پیش بینی روند سهم را برای علاقهمندان ایجاد کرده است تا بتوانند با یادگیری این تحلیل، روند بازار را پیشبینی و معاملات موفقی را تجربه کنند.
برترین اندیکاتورهای حجم
برای تحلیل بازار های سرمایه، حجم ها کمک زیادی به ما میکنند تا بفهمیم که یک سهم ارزش سرمایه گذاری را دارد یا خیر. تیم محتوا کالج تی بورس در این مقاله به بررسی ۳ مورد از برترین اندیکاتورهای حجم خواهد پرداخت. با ما همراه باشید.
حجم چیست؟
در بازارهای سرمایه منظور از حجم، تعداد سهم است و وقتی گفته میشود حجم روزانه معاملات منظور تعداد سهم هایی است که در طی آن روز معامله شده است. منظور از حجم میانگین ماه، میانگین تعداد سهم هایی است که در طی یک ماه اخیر معامله شده است.
اگر به تابلوی بازار بورس بروید و نماد مورد نظر را سرچ کنید حتماً با گزینه حجم مبنا رو به رو خواهید شد. هر سهم یا شرکت حجم مبنا، مخصوص به خود را دارد. این حجم مبنا تأثیرگذار بر قیمت پایانی سهم است.
همین طور که در عکس بالا میبینید حجم مبنا شرکت نفت سپاهان با نماد شسپا عدد ۴۲۰۰۰۰ هست و قیمت پایانی سهم عدد ۲۰۴۸۳.
اگر قیمت پایانی شرکت شسپا بخواهد تا قیمت ۲۱۰۰۰ رشد کند باید ۴۲۰۰۰۰ سهم در قیمت ۲۱۰۰۰ ریال معامله شود تا قیمت پایانی سهم به این رقم برسد.
کاربرد حجم چیست؟
همینطور که گفتیم منظور از حجم، تعداد سهام است. حجم ها میتوانند باعث ورود پول به سهم شوند. ورود پول به سهم یعنی ورود خریدار به سهم. وقتی خریدار به سهم وارد میشود به منزله افزایش قیمت سهم است. در حالت کلی حجم ها باعث جابه جا شدن پول میشوند. در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
چگونه ورود پول به سهم را تشخیص دهیم؟
برای تشخیص ورود پول به سهم دو گزینه رو باید مد نظر داشت.
- حجم معامله روز، از میانگین حجم معاملات ماهانه بیشتر باشد.
- قیمت روز سهم مثبت باشد.
اگر این دو فاکتور مهم بالا رعایت شده باشد میتوان گفت که ورود پول به سهم اتفاق افتاده است. خریداران وارد سهم شدهاند که گزینه بسیار مثبتی است.
چگونه خروج پول از سهم را تشخیص دهیم؟
برای تشخیص خروج پول از سهم دو فاکتور را باید مد نظر داشت.
- حجم معاملات روز، از میانگین حجم ماه بیشتر باشد
- قیمت روز سهم منفی باشد
اگر دو فاکتور بالا رعایت شده باشد میتوان گفت پول از سهم خارج شده است که یک اتفاق بد برای سهم است.
در ادامه در مورد ۳ تا از برترین اندیکاتورهای نشان دهنده حجم صحبت خواهیم کرد و با ما همراه باشید.
اندیکاتور accumulation
مبنای این اندیکاتور، حجم است و تحلیل تکنیکی را انجام میدهد. نام دیگر این اندیکاتور، اندیکاتور تراکم/توزیع است و با اسم a\d هم شناخته شده است. و کار اصلی آن نشان دادن ورود یا خروج پول است که این کار را از طریق صعود یا نزول انجام میدهد.
در قسمت تنظیمات این اندیکاتور، دو گزینه tick و real وجود دارد. اگر گزینه tick را انتخاب کند اندیکاتور بر اساس تعداد معاملات تنظیم میشود. اگر گزینه real انتخاب کنید اندیکاتور بر اساس حجم معاملات تنظیم میشود.
همانطور که در عکس بالا میبینید سهم شسپا در بخش اول( قسمت قرمز رنگ)، اندیکاتور a\d روند رنجی رو پیش رو دارد. همینطور نمودار سهم هم تقریباً در یک روند رنج قرار دارد.
اما در بخش دوم(قسمت زرد رنگ) اندیکاتور شروع به رشد کرده و روند صعودی رو در پیش گرفته. نمودار سهم هم رشد خوبی داشته و افزایش قیمت رو شاهد هستیم.
همانطور که در عکس بالا میبینید سهم البرز، اندیکاتور a\d در بخش اول( قسمت زرد رنگ) روند نزولی دارد. و همچنین نمودار سهم هم در روند نزولی به سر میبرد.
ولی در بخش دوم(قسمت قرمز رنگ)، اندیکاتور a\d در روند صعودی قرار دارد ولی سهم در روند نزولی است. در اینجا میتوان گفت تحلیل اندیکاتور این است که سهم از روند نزولی حال حاضر خارج میشود و در روند صعودی قرار خواهد گرفت.
اندیکاتور money flow index
اندیکاتور MFI یکی از برترین اندیکاتورهای حجم میباشد که وظیفه تشخیص گردش پول دارد.
این اندیکاتور دارای دو خط ۸۰ و ۲۰ میباشد و بوسیله این دو خط میتوان نقاط ورود و خروج به سهم را تشخیص داد. در ادامه به نقاط ورود و خروج به سهم را بررسی خواهیم کرد با ما همراه باشید.
در قسمت تنظیمات این اندیکاتور، دو گزینه tick و real وجود دارد. اگر گزینه tick را انتخاب کند اندیکاتور بر اساس تعداد معاملات تنظیم میشود. اگر گزینه real انتخاب کنید، اندیکاتور بر اساس حجم معاملات تنظیم میشود.
سیگنال خرید
وقتی نمودار اندیکاتور MFI، خط ۲۰ را به سمت پایین بشکند، میتوان گفت سهم داخل منطقه اشباع فروش شده است. به این معنی که فروشندگان از فروش خسته شده اند و وقت ورود فروشندگان است.
سیگنال قطعی خرید زمانی صادر میشود که روند، خط ۲۰ را به سمت بالا بشکند همانطور که در عکس بالا میبینید سهم هرمز بعد از شکست خط ۲۰ رشد خوبی را داشته است.
سیگنال فروش
وقتی اندیکاتور MFI خط ۸۰ را به سمت بالا بشکند میتوان گفت سهم وارد منطقه اشباع خرید شده است. به این معنی که خریداران از خرید خسته شده اند و وقت وارد شدن خریداران است.
سیگنال قطعی فروش زمانی صادر میشود که روند، خط ۸۰ رو به سمت پایین بشکند همانطور که در عکس بالا میبینید سهم کچاد بعد از صادر شدن سیگنال خروج در روند نزولی قرار گرفته و ریزش داشته است.
اندیکاتور volume
این اندیکاتور حجم معاملات یا تعداد معاملات رو در یک بازه زمانی معین نشان میدهد. میتوان گفت یکی از اندیکاتور های پرطرفدار حجم است.
حالت کلی این اندیکاتور بهصورت میلههای سبز و قرمز میباشد که میلههای سبز نشان دهنده افزایش حجم یا تعداد است و میلههای قرمز نشان دهنده کاهش حجم یا تعداد است.
در قسمت تنظیمات این اندیکاتور، دو گزینه tick و real وجود دارد. اگر گزینه tick را انتخاب کند اندیکاتور بر اساس تعداد معاملات تنظیم میشود و اگر گزینه real ا انتخاب کنید اندیکاتور بر اساس حجم معاملات تنظیم میشود.
همانطور که در عکس بالا سهم کماسه میبینید میله های صعودی و افزایش ارتفاع میله ها باعث افزایش حجم میشود که این اتفاق افتاده و افزایش میله ها باعث رشد سهم شده است.
در عکس بالا سهم ارفع رو مشاهده میکنید این سهم در عکسی که مشاهده میکنید به محض کاهش میلهها و تشکیل میلههای نزولی، نمودار سهم هم روند نزولی خودش رو آغاز کرده است.
اندیکاتور حجم معاملات فارکس
در دنیای بورس فارکس، شما باید به اندیکاتور ها و متغیر های زیادی توجه داشته باشید. اندیکاتور حجم معاملات فارکس یکی از همین اندیکاتور های به شدت مهم به حساب می آید که می تواند بر روی فعالیت های اصلی شما تاثیرات زیادی داشته باشد. جالب است بدانید که این اندیکاتور اهمیت زیادی دارد ولی، نادیده گرفته می شود.
اندیکاتور حجم معاملات فارکس چیست؟
همانطور که در قسمت های قبل تر هم گفته شد، اندیکاتور حجم معاملات فارکس تعداد معاملات و حجم معاملات در یک بازه قیمتی و زمانی خاص را به ما نشان می دهد. این اندیکاتور نسبتا ساده بوده و خیلی توسط معامله گر های بازار بورس فارکس، مورد استفاده قرار نمی گیرد. جالب است بدانید که این مسئله می تواند اهمیت زیادی داشته باشد و با استفاده از این مسئله شما می توانید سود خود را افزایش دهید. همچنین، استفاده از این اندیکاتور باعث می شود تا شما میزان ضرر خود را کاهش دهید. این اندیکاتور می تواند کاربرد های نسبتا زیادی داشته باشد. مثلا با استفاده از آن شما می توانید قوی بودن و ضعیف بودن روند معامله را تشخیص دهید.
اندیکاتور حجم معاملات فارکس
موارد مهم درون این اندیکاتور
اندیکاتور حجم معاملات فارکس می تواند شامل ستون ها و موارد مختلفی باشد که آنها را با هم بررسی می کنیم. این اندیکاتور می توان نشان دهنده شروع یک روند جدید در بازار نیز باشد. حجم معاملاتی پایین یعنی معامله گر ها علاقه ای به انجام معامله در بازار مورد نظر ندارند. در این ا ندیکاتور حجم داد و ستد ها به صورت ستون های عمودی به کاربران نمایش داده می شود. این مسئله می تواند بسته به نرم افزار شما متغیر باشد. پس، شما باید اطلاعات مربوط به نرم افزار مورد استفاده خود را بررسی کنید. با استفاده از این اندیکاتور در بازار بورس فارکس شما می توانید الگوی معامله را نیز به دست آورید.
نتیجه گیری:
در این مقاله از اهمیت حجم ها و اطلاع پیدا کردیم و اینکه چگونه میتوانیم از آنها استفاده کنیم. در ادامه به بررسی ۳ مورد از برترین اندیکاتورهای حجم نیز پرداختیم. اندیکاتور های زیادی هستند که به ما در تشخیص درست سهام برتر کمک میکند و استفاده از آن ها برای ما کاملاً ضروری و حیاتی است.
به نظر شما کدام یک از این ۳ اندیکاتور کمک بیشتری به ما در تحلیل تکنیکال و همچنین تشخیص سهام برتر میکند؟
واگرایی ها
اصطلاح "واگرایی" در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و زمانی رخ میدهدکه قیمت یک دارایی بر خلاف جهت یک اندیکاتور یا اسیلاتور حرکت کند. در واقع این اختلاف بین نمودار قیمت و اندیکاتور، هشداری از ضعیف شدن روند قیمت و یا تغییر احتمالی روند است که تحلیلگران از آن بهره میبرند. به عبارت دیگر واگرایی زمانی اتفاق میافتد که معاملهگران بازار در گام آخر دچار تردید میشوند و این دقیقا زمانی است که سهمها میتوانند روند خود را تغییر دهند و بر خلاف روند قبلی حرکت کنند. واگرایی ها به سه دسته معمولی، مخفی و زمانی تقسیم میشوند و برای تشخیص آنها اندیکاتور MACD و اسیلاتور Rsi از اعتبار بیشتری برخوردار میباشند. در کنار اصطلاح واگرایی، اصطلاح همگرایی نیز به گوش میخورد. منظور از همگرایی نزدیک شدن دو خط به هم است.
واگرایی را به دستههای زیر تقسیم میکنند:
1) واگرایی معمولی (Regular Divergence):
حالتی از واگرایی را بیان میکند که تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور را نشان میدهد. مدل این تضاد به این شکل است که قیمت در انتهای یک روند دست به یک حرکت جدید میزند که اندیکاتور با این حرکت جدید مخالفت میکند و رفتاری مخالف از خود بروز میدهد. واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی منفی (RD-): این نوع واگرایی در روند صعودی بوجود میآید و حالتی از بازار است که در آن قیمت، سقف بالاتر میسازد و اندیکاتور نسبت به سقف قبلی خود، سقف پایینتر ثبت میکند. در واقع اندیکاتور با حرکت جدیدی که قیمت مبنی بر سقف بالاتر از خود نشان داد، مخالفت میکند. این آرایش در انتهای روندهای صعودی اتفاق میافتد که منجر به کاهش قیمت میشود. این آرایش عموماً بیانگر ضعف شدید خرید است و نشانگر درگیری مردم با بازار است و معاملهگران حرفهای دست به معامله نمیزنند. قیمت، آرایش برگشتی به خود میگیرد و نمودار یک ریزش مناسب را تجربه میکند. به همین دلیل معاملهگران وقتی آرایش واگرایی معمولی منفی را میبینند، به فکر خروج از معاملات خواهند بود.
چنانچه در تصویر فوق مشخص است، در نمودار سهم "وبملت" واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده، در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است؛ این امر موجب گردید تا قیمت سهم روند نزولی به خودش بگیرد و تا اندیکاتور پیش بینی روند سهم 40 درصد از ارزش خود را از دست بدهد. به وجود آمدن این حالت خودش میتواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزولی شدن بازار توسط اندیکاتور MACD تأیید شده است.
واگرایی معمولی مثبت (RD+): این نوع واگرایی در روند نزولی اتفاق میافتد، در این حالت، قیمت کف پایینتر از کف قبل ثبت کرده است، اما اندیکاتور کفی بالاتر از کف اول تشکیل میدهد. این پدیده که در حالت عمومی بیانگر ضعف فروش است و این ذهنیت را ایجاد میکند که فروشندگان از فروش زیاد خسته شدهاند و بازار میل به یک رشد دارد.
نموار بالا، نمودار سهم فولاد "مبارکه" است. همانطور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور، در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد، اما اندیکاتور موفق نشد، کف پایینتر ثبت کند و شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم . مشکلی که بسیاری از معاملهگران بخصوص افرادی که از صبر کردن خسته میشوند به آن دچار میگردند، این است که این دسته از افراد معاملهگرانی از جنس عوام هستند و منطق فروش آنها ارتباط مستقیم با خستگی از سهم دارد. در یک روند افزایشی معاملهگران در این تصور هستند که قیمت سهام همیشه ارزنده است و دست به خرید میزنند فارغ از این که جنس خرید در بازار به گونهای میباشد که نشانههای ضعف خرید پدیدار شده است.
2) واگرایی مخفی (Hidden Divergence):
نوع دیگری از واگرایی در تحلیل تکنیکال است و معمولاً زمانی تشکیل میشود که قیمت در حال اصلاح خودش باشد؛ واگرایی مخفی برخلاف واگرایی معمولی در انتهای تحرکات اصلاحی روند اتفاق میافتد و در روند نزولی با سقفها و در روند صعودی با کفها قابل شناسایی است. تحلیلگران با تشخیص آن، روند سهم را تشخیص میدهند. این نوع واگرایی نیز به دو دسته تقسیم میشود.
واگرایی مخفی مثبت (HD+): واگرایی مخفی در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد. اندیکاتور کف پایینتر ثبت میکند و قیمت به کف پایینتر نمیرسد. در این حالت به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور پیشبینی میشود که قیمت به روند صعودی خود ادامه دهد.
همانطور که در نمودار فوق مشاهده میکنید، اندیکاتور در انتهای یک روند صعودی موفق میشود تا کف پایینتر ثبت کند، اما قیمت کفی بالاتر از کف قبل تشکیل میدهد، در نتیجه قیمت به روند صعودی خود بر میگردد.
واگرایی مخفی منفی (HD-): برخلاف واگرایی مخفی مثبت، این نوع از واگرایی در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و نشاندهنده این است که کاهش قیمت ادامه خواهد داشت. قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد. اندیکاتور سقف بالاتر میسازد اما قیمت نمیتواند سقفی بالاتر از سقف قبل تشکیل دهد. به دلیل تضاد رفتاری بین قیمت و اندیکاتور و مخالفتی که قیمت با اندیکاتور میکند وزنه در جهت فروش سنگینی خواهد رفت و شاهد شکسته شدن کف خواهیم بود. لازم به ذکر است که این مدل واگرایی حتماً باید در یک روند نزولی اتفاق بیفتد و هر مدلی که تعریف یک روند نزولی را برنتابد نمیتواند در برگیرنده یک واگرایی مخفی باشد.
همانطور که مشاهده می کنید، در نمودار "دارایکم"، قیمت نمیتواند سقفی بالاتر ثبت کند، در حالی که اندیکاتور سقف بالاتری تشکیل میدهد و این امر موجب افت 36 درصدی قیمت سهم میشود. برای تشخیص قیمت مناسب تشکیل واگرایی مخفی، باید دنبال تکنیکهایی باشیم که در اصلاحها، قیمت مستعد برگشت خوب باشد. برای یافتن محدود مناسب به دو شکل عمل میکنیم:
- قیمت کلاسیک
- تکمیل الگو قیمت
3) واگرایی زمانی (Time Divergence):
حالتی از بازار است که تضاد آشکار بین قیمت و زمان ایجاد میشود. مواقعی که در یک دوره زمانی بیشتر از حرکت قبل، قیمت اصلاح میکند پدیده واگرایی زمانی ایجاد میگردد. چنانچه در یک حرکت و اصلاح بعد از آن یک ریتریس قیمتی - زمانی رسم کنیم در صورتی که درصد اصلاح زمانی بیش از درصد اصلاح قیمتی باشد، به این پدیده واگرایی زمانی گفته میشود. این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال با استفاده از فیبوناچی زمان انجام میشود. مشخص است که در این نوع از واگرایی، اندیکاتورها جایی ندارند. در واقع چنین شرایطی نشان میدهد که قیمت در حرکت اصلاحی نسبت به حرکت قبلی خود ضعیفتر است. واگرایی زمانی خود دو نوع دارد:
واگرایی زمانی معمولی (RTD): این نوع واگرایی زمانی به وجود میآید که تعداد کندلهای فاز اصلاحی بیش از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. وقوع واگرایی زمانی معمولی، نشاندهندهی قدرت خریداران و فروشندگان در یک روند اصلاحی میباشد و پیشبینی میشود که حرکت قبلی ادامه پیدا کند.
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید، در نمودار بانک صادرات، قیمت در 30 روز از نقطه A تا B اصلاح کرد و در 31 روز از نقطه B تا اندیکاتور پیش بینی روند سهم C نتوانست به سقف قبلی (نقطه A) و به اندازه فاز اصلاحی رشد کند، که نشان از ضعف خریداران در سهم بود و متعاقب آن با ریزش همراه شد و قیمت 44% از ارزش خود را از دست داد.
واگرایی زمانی هوشمند (STD): در تحلیل تکنیکال این واگرایی زمانی رخ میدهد که تعداد کندلهای فاز اصلاحی کمتر از تعداد کندلهای روند قبلی باشد. در این واگرایی درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. به بیان دیگر در واگرایی زمانی هوشمند، روند اصلاحی قبلی در مدت زمان کوتاهتری طی میشود. طبق تصویر زیر در نمودار سهم "کگل" از نقطه A تا B 148 روز طول کشید تا قیمت رشد کند، در فاز اصلاح از نقطه B تا C 127 روز طول کشید، به بیان دیگر در 85 درصد از زمان فاز A تا B، قیمت به اندازه 38 درصد اصلاح کرد و این نشان از ضعیف بودن فروشندگان داشت و متعاقب آن نمودار به روند قبل خود ادامه داد و توانست 60 درصد رشد کند.
آموزش واگرایی در اندیکاتورها
اندیکاتورها ابزارثانویه ای هستند که بر مبنای محاسبه قیمت ، حجم معاملات ، جریانات نقدی پولی حرکات و نوسانات واقعی قیمت در محاسبه می کنند.
کاربرد این اندیکاتورها این است که در واقع این امکان را برای تحلیلگر فراهم می کند که اطلاعات اضافی و مازاد بر روند کلی سهم جمع آوری کند.
اندیکاتورها را از یک منظر به دو دسته زیر تقسیم می کنند :
1- اندیکاتورهای پیشرو (Laeding): این نوع از اندیکاتور ها به عنوان یک نوع سیگنال برای شناسایی رویدادهایی در آینده شناخته شده اند. در واقع ماهیت پیش بینی رخدادهای صورت گرفته در قیمت را دارد. عمده اندیکاتورهای پیشرو شامل اسیلاتورها می شوند. منظور از اسیلاتورها هم این است که در یک بازه خاصی در حال نوسان هستند . برای مثال : اندیکاتور RSI به عنوان یکی از اندیکاتورهای پبشرو هست و در عین حال جزء اسیلاتورها هم می باشد چون در بازه ۰ تا ۱۰۰ است ( ولی به طور معمول بین ۳۰ تا ۷۰ ) در حال نوسان هستند. در طول صورت گرفتن این نوسان ، نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) هم مورد بررسی قرار می گیرد. در شکل زیر نمونه ای از اشباع خرید و اشباع فروش در RSI مشخص شده است. زمانی که با اشباع خرید در روند مواجه می شویم باید اتظار داشته باشیم که روند به مرور روند کاهشی به خودش بگیرد و در صورتی که به نقطه اشباع فروش می رسیم ، روند آماده این است که وارد روند صعودی بشود.
2- اندیکاتورهای تاخیری (Lagging): این اندیکاتور اطلاعات مفید و ارزشمندی در خصوص سهم ، در طول روند در اختیار تحلیلگر قرار می دهد. در اصل حالت پیش بینی روند را که در اندیکاتور پیشرو می باشد را ندارد. تمرکز بیشتر این اندیکاتورها به روی روند معاملاتی هست و اینکه کمتر سیگنال های خرید و فروش را به معامله گران می دهند. باند بولینگر و میانگین متحرک نمونه هایی از این اندیکاتورها می باشند.
شکل زیر مثالی از باند بولینگر در سهم وپاسار در نمودار روزانه است.
در نمودار باند بولینگر به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی عمل کرده است. خطوط پایین به عنوان حمایت سهم و خطوط بالایی هم مقاومت های سهم محسوب می گردند. در آموزش های بعدی به طور مفصل باند بولینگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واگرایی چیست ؟
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
۱- واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
۲- واگرایی مخفی : این نوع از واگرایی معمولا زمانی تشکیل می شود که قیمت در حال اصلاح شدن خودش می باشد. این واگرایی به دو دسته
الف : واگرایی مخفی مثبت : زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد . در شکل زیر به خوبی تناقض بین قیمت و اندیکاتور را مشاهده می کنید.
همان طور که مشخص است در شکل ، روند شکل صعودی به خودش پس از مشاهده واگرایی مخفی مثبت در نمودار قیمت به خود گرفته است.
ب : واگرایی مخفی منفی : این حالت که طی اندیکاتور پیش بینی روند سهم یک روند نزولی به وجود می آید ، قیمت قدرت اینکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که یک سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. که موضوع خودش می تواند به عنوان هشداری برای ریزش سهم باشد که باید در نظر داشته باشیم.
همان طور که در تصویر مشخص است ، قیمت موفق نشده سقف جدیدی بسازد در نتیجه ، وارد یک روند نزولی شده است . (با فلش در شکل مشخص شده است)
مثال هایی از انواع واگرایی
واگرایی مثبت در نمودار وساخت
شکل زیر نمودار روزانه وساخت است . که در آن واگرایی مثبت مشاهده می شود. در این شکل اندیکاتور RSI مورد بررسی قرار گرفته است.
همان طور که دیده می شود با اینکه از اتصال کف های قیمت سهم روند نزولی دارد ، اما در اندیکاتور همان کف های متناظر روند صعودی داشته و در نتیجه اینجا واگرایی مثبت رخ داده است ، که باعث رشد سهم در کوتاه مدت شده است . زمانی که از اسیلاتور RSI برای تشخیص واگرایی استفاده می کنیم ، به دلیل اینکه این اندیکاتور جزء اسیلاتورها می باشد ، نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی در آن مشخص است می تواند برای شناخت واگرایی در روند سهم عامل مهمی به شمار آید. زیرا معمولا واگرایی ها در نقاط اشباع خرید و یا فروش رخ می دهد ( برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور مطلب آن را مطالعه نمایید)
واگرایی مثبت در اندیکاتور MFI در شرکت ایران خودرو و تغییر روند سهم
این تصویر نمودار ساعتی در نمودار قیمت ایران خودرو است و اندیکاتور MFI در آن بررسی شده است. همان طور که مشاهده می کنیم ، نمودار قیمت باروند نزولی همراه بوده ولی اندیکاتور MFI روندی صعودی به خودش گرفته و در نهایت سهم با واگرایی مثبت همراه بوده و نمودار با افزایش قیمت رو به رو شده است.
واگرایی منفی در اندیکاتور CCI بانک ملت
نمودار بالا که سهم وبملت در نمودار روزانه است ، واگرایی منفی در اندیکاتور CCI را نشان می دهد. و همان طور که می بینیم سهم بعد از واگرایی ، ریزش کوتاهی را تجربه کرده است.
نتیجه گیری و جمع بندی
برای تکنیکالیست ها واگرایی عاملی مهمی برای تخمین روند سهم که از طریق شناسایی آن امکان متنوع سازی پرتفوی آنها فراهم شود بسیار حائز اهمیت است. تشخیص این واگرایی ها به کمک اندیکاتورها و روند قیمتی سهم صورت می گیرد . به همین دلیل اندیکاتور جزء ابزارهای دقیق برای شناسایی واگرایی ها محسوب می شوند. در آخر این نکته مهم را مد نظر داشته باشید که واگرایی چون خلاف جهت مسیر حرکت سهم است ، امکان اینکه مسیر کامل نشود وجود دارد و اگر مبنای خرید را فقط بر پایه واگرایی ها قرار بدهیم درصد شکست در معاملات افزایش پیدا می کنند.
دیدگاه شما