هزینه سرمایه Cost of Capital
هزینه سرمایه، هزینه تامین مالی بلند مدت شرکت است. شرکت ها از طریق بدهی ها و حقوق صاحبان سهام، منابع مالی را تامین می کنند و آنها را در دارایی ها بکار می گیرند. هزینه ای که شرکت ها بابت تامین مالی از طریق بدهی بلند مدت و حقوق صاحبان سهام متحمل می شوند، هزینه سرمایه نام دارد.وجوه تامین شده به امید کسب بازده در دارایی ها به کار برده می شوند و شرکت وقتی عقلایی و بهینه عمل می کند که بازده حاصل از هزینه تامین مالی بیشتر باشد. بنابراین هزینه سرمایه حداقل نرخ بازدهی است که تحصیل آن برای حفظ ارزش شرکت (یا قیمت سهام) ضروری است. مدیران باید راجع به هزینه سرمایه که غالبا حداقل نرخ بازده مورد انتظار نامیده می شود، برای مواردی مانند
- اتخاذ تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای،
- استقرار ساختار بهینه سرمایه و
- تصمیم گیری نسبت به اجاره بلند مدت، جایگزینی اوراق قرضه، مدیریت سرمایه در گردش و…، اطلاعات کافی داشته باشند. هزینه سرمایه با میانگین موزون اجزای مختلف ساختار سرمایه شرکت مانند بدهی بلند مدت، سهام ممتاز، سهم عادی و سود انباشته محاسبه می شود.
هزینه بدهی (اوراق قرضه)
هزینه بدهی، هزینه ای است که شرکت بابت وجوه تامین شده از طریق اخذ وام یا انتشار اوراق قرضه بلند مدت متحمل می شود. هزینه بدهی قبل از مالیات را می توان از طریق تعیین نرخ بازده داخلی یا بازده تا سررسید جریان های نقدی اوراق قرضه به دست آورد.
هزینه سهام عادی
هزینه سهام عادی نیز همانند سایر منابع تامین مالی، هزینه وجوه تامین شده از محل فروش سهام است. هزینه سهام عادی موجود ؛یا سود انباشته Ks، معمولا نرخ بازده ای است که سرمایه گذاران از سهام عادی یک شرکت مطالبه می کنند.
هزینه سود انباشته (عدم تقسیم سود)
هزینه سود انباشته kr در واقع همان هزینه سهام عادی موجود است زیرا انتظار سرمایه گذاران از یک شرکت تا حدود زیادی تابع حقوق صاحبان سهام آن است. بدیهی است هرچه میزان حقوق صاحبان سهام (و در واقع سود انباشته) بیشتر باشد، سود مورد توقع سرمایه گذاران بیشتر و برعکس هرچه کمتر باشد، انتظار آنها کمتر خواهد بود. تغییر انتظار افراد به دلیل تاثیری است که این مبالغ در قیمت سهام می گذارد. سود انباشته اثر خود را بر قیمت سهام به صورت نرخ رشد (g) که حاصل ضرب نرخ بازده سرمایه گذاری در میزان سود اندوخته شده در طی یک سال است می گذارد. بدیهی است هرچه میزان سود انباشته بیشتر باشد، نتیجه فرمول نرخ رشد بیشتر و قیمت سهام بالاتر خواهد بود.
برای محاسبه هزینه سود انباشته، معمولا سود اندوخته شده را سودی می پندارند که باید به صاحبان سهام عادی پرداخت شود، ولی شرکت به نمایندگی از جانب آنان آن را در شرکت سرمایه گذاری می کند. لذا آن ها انتظار دارند که نرخ بازدهی این وجوه دست کم برابر با نرخی باشد که عاید سهام عادی می گردد. بنابراین هزینه خاص سود انباشته با هزینه خاص سهام عادی برابر است، با این تفاوت چیزی به نام هزینه توزیع و فروش ندارند.
روش های محاسبه نرخ رشد (g)
برای محاسبه نرخ رشد یا g در مدل گوردون روش های متفاوتی وجود دارد. متداول ترین این روش ها عبارت است از:
- اگر نرخ رشد سود و سود سهام در گذشته، نسبتا ثابت بوده و سرمایه گذاران پیش بینی می کنند که این روند در آینده نیز ادامه خواهد داشت. در این صورت g بر اساس نرخ رشد گذشته تعیین می گردد.
- روش دیگر این است که ابتدا میانگین نسبت پرداخت سود سهام و مکمل آن نسبت نگهداری سود را پیش بینی نمود و سپس g را از حاصلضرب نرخ نگهداری سود در میانگین بازده حقوق صاحبان سهام(ROE) پیش بینی شده برای آینده به دست آورد.
عموما کارشناسان و متخصصان اوراق بهادار رشد سود سهام شرکت ها را پیش بینی می کنند و این عمل را با توجه به عواملی نظیری روند فروش، حاشیه سود پیش بینی شده و سایر عوامل رقابتی انجام می دهند. برای مثال نشریه VALUE LINE پیش بینی نرخ رشد 1700 شرکت را ارائه می دهد و موسساتی همچون مریل لینچ و سالمون برادرز چنین پیش بینی هایی را ارائه می دهند. این پیش بینی ها برای پنج سال آینده است.
اساس ضرایب تاریخی، ساختار فعلی سرمایه شرکت است. استفاده از این ضرایب مبتنی بر این فرض است که ساختار فعلی سرمایه بهینه است و در آینده نیز حفظ می شود. ضرایب تاریخی را می توان به دو طبقه ضرایب ارزش دفتری و ضرایب ارزش بازار تقسیم کرد:
کاربرد ضرایب ارزش دفتری در محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه شرکت مبتنی بر این فرض است که هر گونه تامین مالی جدید متناسب با ساختار فعلی سرمایه صورت می گیرد. ضرایب ارزش دفتری از تقسیم ارزش دفتری هریک از اجزای تشکیل دهنده سرمایه بر مجموع ارزش دفتری تمامی منابع بلند مدت به دست می آید.
ضرایب ارزش بازار از تقسیم ارزش بازار هر منبع بر مجموع ارزش بازار تمامی منابع به دست می آید. از دید نظری، کاربرد ضرایب ارزش بازار در محاسبه میانگین موزون هزینه سرمایه بهتر از ضرایب ارزش دفتری است زیرا ارزش بازار اوراق بهادار، برآورد مناسب تری از مبالغ حاصل از فروش آنها می باشد.
- ضرایب مورد نظر (هدف)
در صورتی که در جهت هدف های شرکت و متناسب با آن، ساختار سرمایه ای تعیین شده باشد، برای محاسبه هزینه سرمایه، کاربرد این ساختار سرمایه و ضرایب مربوط مناسب تر است. برای مثال شرکت ممکن است تصمیم بگیرد با توجه به ریسک صنعت، از ترکیب 40% بدهی و 60% حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه خود استفاده کند.
در استفاده از این روش، درصد مشارکت هر یک از منابع تامین مالی در مجموع تامین مالی جدید، به عنوان ضریب آن منبع مورد استفاده قرار می گیرد. در استفاده از ضرایب «مورد نظر»، شرکت در واقع به چیزی توجه می کند که به اعتقاد وی ساختار بهینه سرمایه یا درصد هدف می باشد اما در استفاده از ضرایب نهایی، شرکت مقادیر پولی واقعی هر یک از منابع تامین مالی که برای یک پروژه سرمایه گذاری قابل تامین است را مد نظر قرار می دهد .
منبع
پاشنا،سمانه(1392)، ارتباط ارزش افزوده اقتصادی(EVA)، ارزش افزوده سهامدار(SVA) و ارزش افزوده بازار(MVA) در شرکت ، مدیریت صنعتی،دانشگاه ارشاد دماوند
سود هر سهم (EPS) و هرآنچه باید پیرامون آن بدانیم
فرض کنیم میخواهیم سهام یک شرکت بورسی را بخریم یا سهامی که اکنون داریم بفروشیم. با مشاهدهی چه متغیری روی تابلوی tsetmc میتوانیم به ارزشگذاری سهم و پیشبینی سوددهی یا ضرردهی یک شرکت بورسی در آینده بپردازیم؟
ازآنجاکه بزرگترین هدف هر کسبوکاری بالابردن سود خالص و رساندن سرمایهگذاران و سهامداران به بیشترین سود است، پرداختن به مبحث سود خالص، نحوهی تقسیم سود و تخصیص آن به هر واحد سرمایهگذاری، بهطور خاص درمورد شرکتهای سهامی یا صندوقهای سرمایهگذاری که از تجمیع سرمایههای عمومی تشکیل شدهاند، بسیار ضروری مینماید. در این مقاله به یکی از مهمترین موضوعاتی خواهیم پرداخت که میتواند معیار مناسبی برای ارزشگذاری یا ارزشیابی سهام شرکتها باشد. این مفهوم چیزی نیست جز سود خالص هر سهم یا eps. تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
محاسبهی سود خالص و اثر آن بر سود سهام (EPS):
در هر دوره با افزودن سود (زیان) ناخالص (حاصل از فعالیت اصلی شرکت) به سود (زیان) غیرعملیاتی (حاصل از فعالیتی غیر از فعالیت اصلی شرکت)، سپس کسر سایر هزینهها اعم از مالی، بیمه و مالیاتی از عدد باقیمانده میتوان به سود (زیان) خالص شرکت در پایان آن دورهی مالی رسید. بهصورت بسیار سادهشده میتوان سود خالص را از این فرمول محاسبه نمود:
کل درآمدها (اعم از درآمد فروش و درآمد غیرعملیاتی) – کل هزینهها (بهای تمامشده، هزینههای ثابت، بیمه، مالی و مالیات) = سود خالص
سود خالص یکی از معیارهای ارزشگذاری قیمت قابل معاملهی سهام و عملکرد شرکت است که نشان میدهد شرکت در طی دوره تا چه میزان از منابع و سرمایههای موجود بهدرستی استفاده نموده است و ادامهی فعالیت شرکت سودده خواهد بود یا منجر به زیان خواهد شد.
پس از رسیدن به سود خالص میتوان میزان سود بهدستآمده بهازای هر برگ سهام (eps) را نیز محاسبه نمود تا هر شخص بداند بهازای هر واحد سرمایهگذاری در شرکت مذکور، در پایان دوره چه میزان سود از سرمایهی خود حاصل کرده یا خواهد کرد.
فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)
نحوهی محاسبهی سود هر سهم بسیار ساده است. برای این کار کافیست سود خالص شرکت را بر تعداد کل سهام آن تقسیم کنید.
فرمول محاسبه ی سود هر سهم (EPS)
همان گونه که فرمول سود هر سهم یا eps میبینید، EPS از تقسیم کل سود خالص پایان دوره، بر تعداد سهام جاری (منتشر شده و موجود در دست سهامداران) بهدست میآید که نشان میدهد شرکت بهازای هر واحد سرمایهگذاری، در این دوره چه میزان سود ساخته و نصیب سرمایهگذاران خود ساخته است.
نکته: ازآنجاکه تعداد سهام موجود در بازار میتواند در طول زمان تغییر کند، برای محاسبهی دقیقتر EPS، توصیه میشود از میانگین وزنی تعداد سهام در طول دوره استفاده گردد، نه صرفاً تعداد سهام موجود در زمان محاسبه (پایان دوره).
از فرمول یادشده میتوان برای محاسبهی سود محقق شده (TTM EPS) یا سودی را که در آینده برای هر واحد سرمایهگذاری تخمین زده میشود (EPS FORWARD) محاسبه نمود. در ادامه به تفاوت این دو دیدگاه که بهاصطلاح EPS گذشتهنگر و eps آیندهنگر نامیده میشوند و کاربرد هر یک از آنها میپردازیم.
TTM EPS یا eps گذشتهنگر چیست؟
در تابلوی بورس، در کنار عدد EPS عبارت TTM را مشاهده میکنیم که مخفف Trailing Twelve Months به معنای «پس از 12 ماه» است. این عبارت نشان میدهد رویکرد محاسبهی عدد پیش روی ما با رویکرد گذشتهنگر یعنی بر پایهی کل سود (زیان) خالص محققشده در 12 ماه اخیر، تقسیم بر میانگین سهامِ منتشر شدهی موجود در بازار محاسبه گردیده است. این رویکرد برای محاسبهی سود تقسیمی بین سهامداران و بهعنوان معیاری برای بهینه بودن یا نبودن عملکرد شرکت طی دورههای گذشته کاربرد دارد.
تحلیل EPS گذشته نگر
در رویکرد گذشتهنگر بهتر است علاوه بر TTM EPS، به روند سوددهی یا زیان دهی شرکت در بازههای مالی کوتاهمدتتر (۳ماهه) نیز توجه داشته باشیم زیرا ممکن است در روش TTM زیانهای رخداده در ۳ماهه یا ۶ ماههی ابتدایی دوره، روند مثبت و رشد عملکرد شرکت را طی دورههای اخیر از نظر پوشانده، در کل شرکت را به زیاندهی معرفی نماید و موجب تصمیم سهامدار برای خروج از سرمایهگذاری گردد. یا ممکن است شرکت تحتتأثیر سودهای ناشی از سرمایهگذاری در دورههای قبل، تا اواسط دورهی ۱۲ماهه سودده بوده، اما طی یکی دو دورهی 3 ماههی اخیر عملکردی زیانده داشته است، اما با نگاه صِرف به میانگین سود 12 ماههی اخیر (TTM EPS) از روند نزولی عملکرد شرکت غفلت نمود.
سود پیشبینیشده بهازای هر سهم (forward EPS) چیست و چگونه محاسبه میشود؟
در رویکرد آیندهنگر EPS نگاه بهسوی آیندهی سهم است نه گذشتهی آن؛ در واقع در این روش سود قابل پیشبینی بهازای هر سهم (forward earning per share) به اطلاع سهامداران موجود و سهامداران بالقوه میرسد تا دیدگاه شفافی برای خرید یا فروش سهام موردنظر به آنان ارائه دهد.
همانطور که گفتیم در محاسبهی EPS از سود خالص محققشده استفاده میکردیم اما در محاسبهی forward EPS از سود خالصی که پیشبینی میشود شرکت بتواند تا پایان دوره بسازد، تقسیم بر تعداد سهام موجود و بالقوه برای انتشار تا پایان دوره استفاده میکنیم؛ پس forward EPS بالاتر یعنی پتانسیل رشد بیشتر سهم در آینده.
از طریق محاسبهی EPS forward تخمین میزنند که یک کسبوکار قادر است در پایان دوره چقدر سود بهازای هر سهم خود ایجاد نماید، در نتیجه EPS forward را بهعنوان شاخص سوددهی یک کسبوکار در دورههای پیشِ رو موردتوجه قرار میدهند. این عدد همان معیاری است که اغلب برای تخمین قیمت قابل معاملهی سهم، ارزشگذاری آن روی تابلوی بورس و حد رشد سهم در تحلیل بنیادی استفاده میشود. EPS بالاتر نشاندهنده ارزش بیشتر سهام شرکت است زیرا اگر سرمایهگذاران فکر کنند شرکتی سوددهی بیشتری نسبت به قیمت سهم دارد، برای خرید سهام آن پول بیشتری میپردازند.
نکاتی در محاسبهی forward EPS
- ازآنجاکه تعداد سهام موجود در بازار میتواند در طول زمان تغییر کند، برای محاسبهی دقیقتر forward EPS، توصیه میشود از میانگین وزنی تعداد سهام در طول دوره یعنی تعداد سهام موجود و بالقوه برای انتشار استفاده گردد.
- در این محاسبه باید نرخ تنزیل سود بانکی را هم در نظر گرفت، زیرا سهام وقتی ارزش خواهد داشت که پیشبینی گردد حداقل میزانی بیش از نرخ سود بانکی سوددهی داشته باشد، در غیر این صورت انگیزهای برای سهامداری وجود نخواهد داشت.
- درصورتیکه شرکت دارای ساختار مالی پیچیدهای است، لازم است عوامل بنیادی مؤثر بر صنعت، بدهیهای قابل تبدیل، ضمانتنامهها و عملیات ادامهدار نیز در معادلات در نظر گرفته شود، بدین ترتیب محاسبهی سود تخمینی، دقیقتر خواهد بود. واضح است که هر چه سود تخمینی بهازای هر سهم در ابتدای سال شفافتر باشد، در طول دوره نیاز کمتری به تغییر و تعدیل آن وجود خواهد داشت و اعتماد سهامدار نیز به سوددهی شرکت بیشتر خواهد شد.
سود نقدی (DPS) و ارتباط آن با EPS چیست؟
شاید این سؤال برای شما پیش آید که آیا EPS همان سودی است که بهصورت نقدی به سهامداران پرداخت میشود؟ در شرکتهای سهامی که دارایی آنها متشکل از سرمایهگذاری چندین سرمایهگذار (سهامی خاص) یا عدهی کثیری از عموم مردم (سهامی عام) است، کل سود خالص حاصلشده در هر دوره بین سهامداران تقسیم نمیگردد و بخشی از آن در پایان هر دوره بر مبنای رأی اکثریت سهامداران یا سهامدار عمدهی شرکت در مجمع سالانه بهعنوان سود انباشته برای توسعهی کسبوکار ذخیره میگردد و آنچه باقی میماند بهعنوان سود قابل تقسیم نقدی اعلام میگردد.
با تقسیم کل سود قابل پرداخت نقدی بر تعداد سهام موجود در بازار، به عدد سود نقدی بهازای هر سهم (Dividend Per Share) میرسیم.
شرکتهای سهامی اغلب پس از تشکیل مجمع تصمیم میگیرند چه میزان از سود خالص را بهعنوان سود انباشته ذخیره و چه میزان را بهعنوان سود نقدی تقسیمی (DPS) بین سهامداران توزیع کنند. مجمع گاه حتی کل سود خالص را به سود انباشته اختصاص داده، مبلغی برای تقسیم بهصورت نقدی بین سهامداران در نظر نمیگیرد؛ این اتفاق اغلب در شرکتهای نوپا و استارتاپی رخ میدهد که نیاز به افزایش سرمایهی زیادی برای تحقیق و توسعه دارند.
برای آشنایی بیشتر با DPS و جزئیات آن میتوانید به مقالهی سود نقدی بهازای هر سهم (DPS) چیست؟ مراجعه فرمایید.
نکاتی در تفسیر EPS (مزایا و معایب)
EPS معیار خوبی برای سنجش عملکرد یک شرکت در کوتاهمدت نیست زیرا هزینهی فرصت سرمایه را در نظر نمیگیرد و ممکن است با اقدامات کوتاهمدت دستکاری شود (بالاتر یا پایینتر نمایش داده شود)؛ یا برخی ضمانتنامهها یا وامها ممکن است طی دورههای بعدی نقد شوند و سود سودی موثر بر مقدار سود انباشته خالص شرکت را افزایش دهند که اقساط یا هزینههای آنها در سود و زیان این دوره محاسبه شده است و EPS این دوره متأثر از آن است. پس برای تفسیر صحیح EPS باید دیدگاهی بلندمدت و جامع به عملکرد گذشته و آیندهی شرکت داشت و حداقل یک دورهی دوازدهماهه تا تحقق EPS صبر نمود تا سودهای انباشته که به چرخهی کسبوکار بازگشتهاند و در محاسبهی EPS لحاظ نشده بودند (EPS پایینتر نشان داده شده بود)، به سوددهی برسند.
بهعلاوه در تحلیل EPS شرکتها باید در نظر داشته باشیم که سود محقق شده ناشی از فعالیتهای مستمر و اصلی شرکت است. برای مثال در ارزشگذاری شرکتها با استفاده از EPS اگر یک شرکت تولیدی سودی ناشی از فروش یک زمین شناسایی کرده باشد، آن سود به معنای موفقیت شرکت در خلق ارزش ناشی از فعالیتهای اصلی نیست.
از سوی دیگر صِرف درنظرگرفتن EPS بالاتر نمیتوان حکم به عملکرد بهتر یک شرکت داد، زیرا لازم است سود بهدستآمده بهازای هر سهم در مقایسه با قیمت آن سهم در نظر گرفته شود. قطعاً 50 تومان سود برای سهمی 100 تومانی بسیار ارزشمندتر از 50 تومان سود برای سهمی 1000 تومانی است. پس ملاک صحیحتر برای تشخیص ارزشمندی یک سهم بر اساس میزان سوددهی آن، معیار P به E یعنی مقیاس قیمت (Price) به میزان سوددهی آن (EPS) است.
نسبت P/E (price/earnings ratio) و ارتباط آن با سود هر سهم چیست؟
تناسب بین قیمت سهم و سود سهم (نسبت P/E)، احتمالاً پرکاربردترین شاخص در بحث ارزش اوراق بهادار است که قیمت سهم را به میزان سوددهی هر سهم (EPS) مرتبط میکند. نسبت P/E بالاتر نشان میدهد که سرمایهگذاران به دلیل انتظارات رشد در آینده، حاضرند امروز قیمت بالاتری برای سهم بپردازند. در این فرمول P به معنای قیمت سهم (price) و E همان EPS است که میزان سوددهی بهازای هر سهم را نشان میدهد. باید در نظر داشته باشید که P/E شرکتها متناسب با سایر شرکتهای صنعت سنجیده میشود؛ به تعبیری دیگر P/E شرکتی در صنعت تکنولوژی نباید با P/E شرکتی در صنعت فولاد مقایسه شود.
جمعبندی آکادمی دانایان
در این مقاله دانستیم که سود خالص چگونه محاسبه میشود و نقش آن در تعیین EPS چیست؛ همچنین دانستیم اصطلاح سود تقسیمی بهازای هر سهم (DPS) به سودی اشاره دارد که شرکت در پایان یک دوره (فصلی یا ۱۲ماهه) پس از کسر مبالغ مجاز برای اندوختهها و پساندازها (سود انباشته)، بهازای هر سهم جاری موجود در بازار واقعاً به سهامداران خود پرداخت میکند، پس در بسیاری از شرکتها DPS از EPS بسیار کمتر است و گاه نمیتوان آن را بهعنوان درآمد چشمگیری در نظر گرفت.
همچنین دانستیم EPS معیار ارزشگذاری سهم بر اساس سود تحققیافته و Forward EPS معیاری برای تخمین بازهی رشد یا نزول قیمت آتی سهم، پیش از پایان دوره و تحقق واقعی سود، بر اساس اطلاعات در دسترس از عملکرد گذشتهی شرکت و پیشبینیهای آتی مدیران از سوددهی شرکت است؛ این عدد مبنای قیمتگذاری سهم روی تابلوی بورس و معاملات خریداران و فروشندگان سهم، تحلیلهای تکنیکال و بنیادی خواهد بود.
همانطور که گفته شد هنگام سرمایهگذاری در شرکتهای سهامی، عدهای صرفاً از نوسانگیری سود (یا ضرر) میکنند و به دنبال سود نقدی در پایان دوره یا حتی در بلندمدتتر بهرهبردن از سود انباشته نیستند. اما عدهای که دیدگاه بلندمدت (چندین ساله) نسبت به سرمایهگذاری در شرکت دارند باید بر اساس سودده یا زیانده بودن شرکت مدنظر در سالهای گذشته، رویکرد شرکت نسبت به میزان برداشت بخشی از سود خالص بهعنوان سود انباشته، طرحهای توسعهای شرکت و سیاست تصمیمگیری شرکت برای میزان سود نقدی تقسیمی بین سهامداران تصمیمگیری کنند.
با مقایسهی عملکرد شرکت مدنظر در سالهای گذشته و نیز با شرکتهای مشابه، به این نتیجه برسند که آیا برای بلندمدت تصمیم به نگهداری سرمایه در آن شرکت دارند یا بهتر است منتظر تشکیل مجمع نشده، به سود حاصل از نوسانات قیمت سهام بسنده نموده، با خروج بهموقع سرمایهی خود پیش از توقف در مجمع، آن را در زمینههای سودده دیگری سرمایهگذاری نمایند.
در صورتی خود صاحب کسبوکاری هستید یا به سرمایهگذاری یا شراکت در کسبوکاری علاقه دارید، برای آشنایی بهتر با مفاهیمی چون نحوهی محاسبهی سود و زیان و عوامل مؤثر بر آن از جمله بهای تمامشده، سود ناخالص، هزینههای غیرعملیاتی، سود غیرعملیاتی و در آخر سود یا زیان خالص میتوانید از دیگر مقالات مربوط به مبحث سود در سایت آکادمی دانایان استفاده نمایید.
EPS چیست؟
EPS به معنای «سود هر سهم» (Earnings Per Share) برابر با نسبت سود یک شرکت به تعداد سهام عادی در دست سهامداران آن است.
عدد حاصل از این تقسیم، به عنوان شاخص سودآوری یک شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
برای یک شرکت معمول است EPS را که برای اقلام غیرمترقبه و رقیقشوندگی احتمالی نیز تنظیم شده است، گزارش کند. هرچه EPS یک شرکت بالاتر باشد، سودآوری بیشتری خواهد داشت.
افزایش تعداد سهم میتواند به دلیل مواردی مانند افزایش سرمایه، عرضه عمومی سهام و… باشد.
یکی از مؤلفههای اصلی است که برای محاسبه قیمت به درآمد (P/E) استفاده میشود (E در P/E به EPS اشاره دارد).
فرمول محاسبه ی EPS
مقدار سود هر سهم با تقسیم درآمد خالص بر تعداد سهام موجود به دست میآید.
در مواردی میتوان در صورت و مخرج کسر تغییراتی انجام داد که میتواند به دلیل اختیار معامله، اوراق قرضه قابل تبدیل به سهم و یا ضمانت باشد.
در صورت محاسبه EPS برای عملیات مستمر، صورت کسر اهمیت بیشتری دارد.
فرمول محاسبه EPS به صورت زیر است:
برای محاسبه EPS یک شرکت، از ترازنامه و صورت سود و زیان برای یافتن تعداد سهام عادی پایان دوره، سود پرداخت شده سهام ممتاز (در صورت وجود) و درآمد خالص یا سود استفاده میشود.
استفاده از میانگین وزنی سهام عادی در دوره گزارش دقیقتر است، زیرا تعداد سهام ممکن است با گذشت زمان تغییر کند.
سود هر سهم و اقلام غیرمترقبه
اقلام غیرمترقبه (Extraordinary Items) نیز اقلامی بااهمیت و بسیار غیرمعمول است که منشأ آن رویدادهایی خارج از فعالیتهای عادی شرکت است.
سود هر سهم را ممکن است چه عمدی و چه ناخواسته با چند عامل تحریف شود.
تحلیلگران برای جلوگیری از متداولترین روشهایی که ممکن است در EPS تحریف ایجاد کند، از تغییرات مختلفی در فرمول EPS استفاده میکند.
فرمول محاسبه EPS به استثنای اقلام غیرمترقبه به شکل زیر است:
سود هر سهم و عملیات مستمر
محاسبه EPS با در نظر گرفتن عملیات مستمر بدین شرح است:
EPS پایه و رقیق شده
EPS پایه هر یک از این شرکتهای منتخب را محاسبه میکند. EPS پایه رقیق شدن سهام را که ممکن است توسط شرکت صادر شود لحاظ نمیکند.
رقیق شدن سهام (Stock Eilution) کاهش درصد سهام مالکان در اثر ارزشگذاری جدید یک شرکت است.
هنگامی که ساختار سرمایه یک شرکت شامل مواردی از قبیل سودی موثر بر مقدار سود انباشته اختیار معامله سهام، ضمانتنامهها و واحدهای سهام غیر قابل معامله (RSU) باشد، این سرمایهگذاریها – در صورت اعمال شدن – میتوانند تعداد کل سهام موجود در بازار را افزایش دهند.
برای نشان دادن بهتر اثرات اوراق بهادار اضافی بر درآمد هر سهم، شرکتها EPS رقیق شده را نیز گزارش میدهند که در آن، فرض میشود تمام سهام منتشره عرضه شدهاند.
مثال
فرض کنید تعداد کل سهام قابل انتشار و عرضه شرکت انویدیا در سال مالی منتهی به سال ۲۰۱۷، تعداد ۳۳ میلیون بوده است.
اگر این تعداد به کل سهام ممتاز آن اضافه شود، میانگین وزنی متوسط رقیق شده آن ۵۹۹ میلیون + ۳۳ میلیون = ۶۳۲ میلیون سهم خواهد بود.
بنابراین، EPS رقیق شده شرکت ۶۳۲ / ۳٫۰۵ = ۴٫۸۲ دلار خواهد بود.
سود هر سهم و سرمایه
جنبه مهم EPS که اغلب مورد توجه قرار نمیگیرد، سرمایهای است که برای تولید سود (درآمد خالص) مورد نیاز است.
دو شرکت میتوانند EPS مشابهی داشته باشند، اما یکی از آنها با ممکن است با سرمایه کمتری به این عدد رسیده باشد.
این شرکت در استفاده از سرمایه خود برای کسب درآمد کارآمدتر خواهد بود و در صورت برابری همه موارد دیگر، از نظر کارآیی یک شرکت «بهتر» است.
معیاری که میتواند برای شناسایی شرکتهای کارآمدتر مفید باشد، بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) است.
انواع سود هر سهم
براساس مبدأ دادهها، سه نوع سود سهم وجود دارد:
دنبالهدار یا تحقق یافته (Trailing EPS):
در این نوع EPS که بر اساس بر اساس عدد سال قبل است، از چهار سه ماهه درآمد قبلی و اعداد واقعی به جای پیشبینی استفاده میشود.
نسبت P به E اغلب با استفاده از EPS دنبالهدار محاسبه میشود، زیرا نشان دهنده آن چیزی است که در واقعیت اتفاق افتاده است، نه آنچه که ممکن است رخ دهد.
جاری (Current EPS):
به طور معمول، چهار سه ماهه از سال مالی جاری را شامل میشود که برخی از آنها ممکن است سپری شده و برخی هنوز به مرحله بعدی نرسیده باشند.
در نتیجه، برخی از دادهها بر اساس ارقام واقعی و برخی بر اساس پیشبینی است.
پیشبینی شده (Forward EPS):
EPS پیش بینی شده درآمد پیش بینی شده هر برگ سهام و مقدار سودی هست که یک شرکت به طور عام در شروع سال مالی خودش پیش بینی می کند که تا در پایان همان سال مالی که تعیین کرده است به آن دست یابد.
شرکتهای بورسی در هر سال موظف به این هستند تا پیش از شروع سال مالی جدیدشان یک پیش بینی منسجم از عملکرد مالیشان به بازار بورس ارائه دهند.
که در آن پیش بینی برطبق عملکرد گذشته آنها و همین طور بر طبق نظر کارشناسان شرکت و مدیران سود هر سهم برای سال مالی آینده شرکت خود پیش بینی می کنند.
به این نوع در اصطلاح eps پیش بینی شده اطلاق می گردد. همانطور که از نامش هویدا است، یک نوع پیش بینی است که تا بحال محقق نشده است.
نمایش درآمد هر سهم در سایت TSETMC
به اصطلاح همان سودی هست که شما میبایستی در سایت tsetmc به عنوان عدد روبروی eps شرکتها مورد نظرتان مشاهده کنید.
پس باید این نکته را فراموش نکنید که عددی که در سایت tsetmc به عنوان سود هر سهم یک شرکت میبینید، فقط پیش بینی شرکت مورد نظرتان از میزان سودی هست که در پایان آن سال بدستتان خواهد رسید.
هیچ گونه تضمینی و ضمانتی وجود ندارد که حتما میبایستی در پایان سال این درصد برای شرکت مورد نظرتان حاصل گردد.
تفاوت DPS و EPS چیست؟
سود تقسیم شده به ازای هر سهم (Dividends Per Share) یا DPS (سود نقدی)، بخشی از سود شرکت است که به هر سهامدار پرداخت میشود.
افزایش DPS یک راه عالی برای یک شرکت است تا عملکرد قدرتمندی را به سهامداران خود نشان دهد. به همین دلیل، بسیاری از شرکتهایی که سود دارند، بر افزودن DPS تمرکز میکنند.
در واقع، میتوان گفت که EPS برابر با DPS منهای مجموع اندوخته قانونی، اندوخته طرح و توسعه و سود انباشته است.
چگونه سود هر سهم یک نماد را ببینیم؟
برای مشاهده EPS یک نماد، کافی اس به سامانه کدال مراجعه کرده و نماد مورد نظر را جستجو کنید.
پس از آن باید صورت سود و زیان شرکت را که در آنجا بارگذاری شده است، دریافت و مشاهده کنید که EPS نیز در آن موجود است.
نحوه ی ثبت نام در سایت کدال
عوامل موثر در بدست آمدن درآمد هر سهم
یکی از فاکتورهای اساسی EPS که غالبا در محاسبات از آن چشم پوشی می شود، میزان سرمایه لازم برای رسیدن به درآمد خالص است.
دو موسسه می توانند از سود پیش بینی شده یکسانی برخوردار باشند اما یکی از آن ها این میزان سود را به ازای هر سهم (EPS) را با سرمایه گذاری کمتری کسب کرده است.
واضح است شرکتی که با سرمایه کمتری بتواند بازدهی بیشتری داشته باشند، کارایی بیشتری دارد و در صورتی که تمامی جوانب یکسان باشد، معمولا گزینه بهتری برای سرمایه گذاری محسوب می شود.
سهامداران همچنین باید از تغییرات سود پیش بینی شده مطلع باشند.
دقت داشته باشید که روی یک فاکتور به نمادی مثل EPS یا P/E به تنهایی اکتفا نکنیم و آن ها را با دیگر ملاک و شاخص ها مورد ارزیابی قرار دهیم.
مهمترین مزیت های تغییرات
همه فعالان بازار، سال ها از توقف طولانی نمادها و نبود ضوابطی مشخص در این مورد گلایه به حقی داشتند.
بر این اساس مهمترین مزیت تغییرات اعمالی، کاهش زمان توقف نمادها به شکل اساسی و ساختارمند است.
بعد از این دیگر نماد شرکتی برای طولانی مدت بسته نخواهد ماند و در این صورت می توان از سازمان بورس مطالبه کرد
کاربرد درآمد هر سهم در بورس
EPS، نه تنها در محاسبه وضعیت مالی فعلی شرکت کمک میکند، بلکه با استفاده از آن میتوانیم عملکرد گذشته شرکت را هم بررسی کنیم.
برای مثال، شرکتی که سود هر سهم آن هر سال رو به افزایش است، گزینه قابل اعتمادی برای سرمایهگذاری است؛ اما شرکتهایی که EPS منظمی ندارند، معمولا توسط سرمایهگذاران انتخاب نمیشوند.
یک راه برای این که EPS کاربرد بیشتری برای ما داشته باشد، مقایسه آن در سالهای مالی مختلف، با یکدیگر است.
یکی از پرکاربردترین اصطلاحات بورسی انواع eps بین سرمایه گذاران تازه کار و همچنین حرفه ای بازار است.
هرکجا که وضعیت سهام یک شرکت از سمت تحلیلگران بازار و سرمایه گذاران مورد بررسی و تحلیل قرار بگیرد به نوع مستقیم یا غیر مستقیم پای سود هر سهم هم در میان است.
به عبارت دیگر سود هر سهم یکی از مهم ترین اصطلاحاتی است که به اشکال گوناگون بر نرخ سهام شرکتهای در بورس تاثیر بسزایی می گذارد.
هنگامی که شما در بورس سرمایه گذاری خود را شروع می کنید در همه حال به اشکال گوناگونی با این کلمه روبهرو هستید و برای موفقیت خوب است آن را بلد باشید.
تعدیل سود هر سهم
از آنجایی که eps پیش بینی شده تنها یک نوع پیش بینی ساده است، در نتیجه احتمال دارد که در طی سال چندین بار عوض شود و تغییر پیدا بکند.
چرا که شرایط احتمال دارد در طول یک سال تغییر پیدا بکند.
به طور مثال احتمال دارد با گذشت عملکرد شرکت بهتر یا بدتر شود یا رخداد ویژهای در روند سودآوری شرکت اتفاق افتد.
ممکن است شرکت به این دلایل پیش بینی eps اولیه را افزایش یا کاهش بدهد. به این رخداد تعدیل eps یا به عبارت دیگر تعدیل سود نیز گفته میشود.
شرکت های بورسی وظیفه دارند پس از گذشت هر فصل از سال مالی خودشان، گزارش عملکرد وظیفشان را به طور رسمی اعلام بکنند.
پس از آن مجددا یک eps پیش بینی شده برای ادامه سال مالی خودشان همانند عناوین گفته شده ارائه بدهند.
این eps جدید می تواند نسبت به eps پیش بینی شده پیشن متمایز نباشد یا حتی تفاوت تازهای پیدا کرده باشد و شرکت تعدیل سود انجام بدهد که این به عملکرد آن شرکت در ۳ ماه سودی موثر بر مقدار سود انباشته پیشش بستگی دارد.
آیا درآمد هر سهم هم دچار نوسان می شود؟
با توجه به اقتصاد کشور و با توجه به اینکه بازار مقصد هر شرکت چه شرایطی دارد ممکن است مقدار eps هم تغییراتی داشته باشد .
نکته ی آخر
از آنجایی که سود پیش بینی شده به ازای هر سهم می تواند در طول سال تغییراتی داشته باشد و ملاک محکم جهت خرید برای سهامدار به حساب نمیاید.
سازمان بورس و اوراق بهادار در سال نود و شش تصمیم گرفت فاکتور سود پیش بینی شده را حذف کند.
به جای آن فقط از سود محقق شده استفاده شود که با توجه به اتفاقاتی که ممکن است برای اقتصاد هر کشور و در نهایت بازار های مقصد ایجاد شود تصمیم معقولی به نظر میرسد.
آشنایی با مفهوم سود در تحلیل مالی
تمام افراد هنگام مطالعهی تحلیلهای مالی شرکتها با مفاهیمی همچون سود خالص و ناخالص، سود عملیاتی، حاشیهی سود و … برخورد داشتهاند. اما آیا میدانید هر کدام از این واژهها به چه معنا هستند؟ واضح است که شناخت این مبانی تصوری جامعتر از سهام اعلامی را در اختیار شما قرار خواهد گذاشت. سود و زیان یکی از مهمترین مفاهیمی است که سهامداران در فعالیتهای اقتصادی خود باید به آن توجه نمایند. بر اساس گزارش سود و زیان میتوانید بفهمید که یک شرکت در طول سال چقدر پول به دست آورده است یا چقدر ضرر دیده است. در واقع، این گزارش به ارزیابی عملکرد شرکتها طی یک دورهی زمانی معین میپردازد. آگاهی از صورت سود و زیان برای دو گروه اعتباردهندگان و سرمایهگذاران از اهمیت بالایی خوردار است. با ادامهی این مطلب از سایت استخدام و آموزش چراغ همراه ما باشید تا راجع به مفهوم سود در تحلیل مالی بیشتر صحبت کنیم.
سود ناخالص
آشنایی با سود ناخالص
یک نمونه از سود در تحلیل مالی سود ناخالص (به انگلیسی: Gross profit) است که تفاوت میان درآمد حاصل از کل فروش شرکت برای یک دورهی خاص (مثلاً ۱ ساله) و بهای تمام شدهی کالا و خدمات به فروش رفته، میباشد. در واقع کارآمدی یک شرکت در استفاده از نیروی کار و تجهیزاتش با استفاده از سود ناخالص تعیین میشود. این معیار فقط هزینههای متغیر (هزینههایی که با سطح خروجی و تولید نوسان میکنند.) مثل مواد خام و اولیه، کارمزد کارکنان بخش فروش، لوازم موردنیاز برای شرکتها، تجهیزات استهلاکپذیر و… را در نظر میگیرد. اما هزینههای ثابت (هزینههایی که بدون توجه به سطح خروجی پرداخت میشوند.) مثل تبلیغات، اجاره، بیمه، حقوق کارمندانی که به صورت مستقیم در فرآیند تولید نقش ندارند و تجهیزات دفتری سودی موثر بر مقدار سود انباشته را شامل نمیشود. سود ناخالص با سود عملیاتی و سود قبل از بهره و مالیات متفاوت میباشد.
سود عملیاتی
در بحث سود در تحلیل مالی با مفهومی به نام سود عملیاتی نیز مواجه میشویم. گفتیم که سود ناخالص اختلاف بین درآمد حاصل از کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد. سود عملیاتی نشاندهندهی باقیماندهی سود پس از محاسبهی تمام هزینههای عملیاتی مربوط به واحد تجاری است. در محاسبهی سود عملیاتی علاوه بر بهای تمامشدهی کالای فروش رفته، هزینههای اداری، عمومی و هزینههایی نظیر بیمه، اجاره، حمل و نقل و کرایه در نظر گرفته میشوند. در واقع، تمام هزینههایی که برای حفظ فعالیت واحد تجاری ضروری هستند، باید در محاسبهی سود عملیاتی در نظر گرفته شوند. برای مثال درآمد کسبشده از محل فروش خودرو متعلق به شرکت خودروسازی یک درآمد عملیاتی محسوب میشود. اما درآمد حاصل از فروش زمین یا ساختمانی که از آن شرکت خودروسازی است، برای این شرکت یک درآمد عملیاتی نیست. بلکه آن را درآمد غیرعملیاتی مینامند.
سود خالص
آشنایی با سود خالص
هزینههای دیگری همچون بهره، مالیات و همچنین کلیهی جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبهی کل کسورات به دست میآید را سود خالص مینامند. مثبت یا منفی بودن این نوع از سود در تحلیل مالی، نسبت مستقیم با عملکرد شرکتهای موردنظر دارد. همچنین مثبت بودن سود خالص، به افزایش ارزش سهام و در نهایت افزایش حقوق صاحبان سهام میانجامد.
حاشیه سود در تحلیل مالی چیست؟
طبق تعریفی که در ویکی پدیا آورده شده است: «حاشیهی سود، نسبتی است، که توسط آن، سودآوری هر دلار از فروش را، محاسبه میکنند؛ به این ترتیب سودی موثر بر مقدار سود انباشته که مقدار سود پس از کسر مالیات را بر فروش خالص تقسیم میکنند». به بیان سادهتر برای به دست آوردن حاشیه سود در تحلیل مالی اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در ۱۰۰ ضرب کنیم، حاشیهی سود شرکت به واحد درصد به دست خواهد آمد. برای مطالعه بیشتر میتوانید به مقاله « آشنایی با مفهوم حاشیه سود در بورس و انواع آن » مراجعه نمایید.
EPS برای تعیین سود در تحلیل مالی
برای مشخص شدن سود در تحلیل مالی از EPS استفاده می شود
برای بررسی سود در تحلیل مالی گاهی لازم است تا EPS یا سود هر سهم را محاسب نماییم. منظور از سود هر سهم (به انگلیسی: Earnings per share)، یکی از آمارههای مالی میباشد که عموماً سودی موثر بر مقدار سود انباشته مورد توجه تحلیلگران مالی و سرمایهگذاران میباشد. EPS اغلب برای ارزیابی سودآوری و ریسک مرتبط با سود و نیز قضاوت در خصوص قیمت سهام استفاده میشود. سود هر سهم از تقسیم میزان سود عملیاتی، پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه میشود و نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دورهی مشخص، به ازای یک سهم عادی، به دست میآورد. بهعبارت دیگر، این نسبت با استفاده از تقسیم سود موجود برای سهامداران، بر تعداد سهام منتشر شده، محاسبه میگردد. سود قابل تقسیم برای سهامداران عادی، سود خالصی میباشد که بعد از کسر مالیات و کسر سود سهم ممتاز به دست میآید.
DPS برای تعیین سود در تحلیل مالی
سود نقدی سهام یا (DPS (Dividend Per Share، بخشی یا کل سودی است که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده و میتوان سودی موثر بر مقدار سود انباشته آن را بین سهامداران بهصورت نقدی توزیع کرد. این نوع از سود در تحلیل مالی به سهامدارانی تعلق میگیرد که در زمان برگزاری مجمع عمومی عادی سالیانه، سهام شرکت را خریداری کرده باشند. این امر بدین معناست که تفاوتی ندارد سهامدار، چند روز پیش از تشکیل مجمع، سهام شرکت را خریداری کرده باشد و یا چند روز پس از تخصیص سود، سهام خود را به فروش میرساند.
نسبت P/E چیست؟
گاهی برای محاسبه سود در تحلیل مالی نیازمند استفاده از نسبت P/E هستیم. این نسبت یکی از نسبتهای موثر و کاربردی در تحلیل سهام است که به آن نسبت پی بر ای یا نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن میگویند. برای مثال اگر قیمت سهم ۱۰۰ تومان و سود هر سهم ۲۰ تومان باشد، نسبت پی به ای آن ۵ مرتبه خواهد بود. با مقایسهی این نسبت در گروههای مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را مورد سنجش قرار داد. زمانیکه بحث ارزشگذاری سهام پیش میآید، نسبت قیمت به درآمد (P/E) از قدیمیترین و پراستفادهترین معیارها به شمار میآید. با وجودی که این نسبت به سادگی قابل محاسبه میباشد ولی در واقع تفسیر آن قدری مشکل است. این در حال است که اگر سرمایهگذاران در بازار سهام از این نسبت به درستی استفاده کنند، اطلاعات مفیدی در اختیارشان قرار خواهد گرفت.
چند نکته مهم برای تعیین سود در تحلیل مالی
نکات مهمی جهت تعیین سود در تحلیل های مالی
برای تعیین سود در تحلیل مالی باید به نکاتی توجه داشته باشید که در ادامه بیان خواهیم کرد. با رعایت این نکات خواهید دید که سود کردن در بورس راحتتر از آن چیزی است که حتی فکرش را کنید.
- اولین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که لزوماً کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمیشود. ممکن است بخشی از آن برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
- نکتهی دوم اینکه در تعریف سود و محاسبهی حاشیهی آن باید هر گروه را بهصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمیتوان حاشیهی سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت سودی موثر بر مقدار سود انباشته خودروسازی مقایسه کرد.
- به خاطر داشته باشید که برای تعیین سود در تحلیل مالی نسبت پی به ای (P/E) به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکتها نیست. برای بسیاری از شرکتها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزشگذاری شرکتها حاکم است، باید از روشهای دیگری برای سنجش استفاده کرد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش و استخدام چراغ راجع به مفاهیم مرتبط با سود در تحلیل مالی صحبت کردیم. دانستن این موارد به شما کمک میکند که با پیشزمینهی بهتری راجع به سهامهای اعلامی در بورس تصمیم بگیرید و در نهایت بهترین انتخابها را داشته باشید. چراغ به عنوان سامانه آموزش و کاریابی هوشمند در آخر به شما توصیه میکند که برای موفقیت در بورس همیشه بر روی آموزش و به روزکردن اطلاعات خود وقت کافی بگذارید و با انواع روشهای تحلیل و روانشناسی بازار آشنا شوید. برای این منظور میتوانید از دوره های آموزش بورس چراغ استفاده نمایید.
سودی موثر بر مقدار سود انباشته
✨هذا مِنْ فَضلِ رَبی✨
MohammadAli Khani🧔
شاگرد بازار
تحلیل بازار 'ارزهای دیجیتال، بورس، فارکس'
تحلیل ها بررسی شخصی احتمالات است
در بازار هیچ چیز قطعی نیست
و بسیاری از تحلیل ها محقق نخواهد شد
جهت امانتداری مطالب پاک نخواهد شد
ارتباط: @KHANIROYAL
About
Platform
آشنایی با تعریف #سود در تحلیل مالی سهام
🔸حتما تا به حال در حین مطالعه تحلیل های مالی شرکت ها با واژه هایی همچون سود ناخالص، حاشیه سود و . ارتباط داشته ایم. اما منظور از آنها چیست؟ آیا با شناخت این مبانی تصوری جامع تر از سهام اعلامی را در اختیار خواهیم داشت؟
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد. با ما همراه باشید:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
❓منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
❓منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS ( Dividend Per Share ) می گویند.
🔸 نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
✔️ نکات مهم:
▫️در تعریف سود و محاسبه حاشیه آن باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمیتوان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
▫️لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
▫️نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
↩️حسین زمانی
#آموزش
#DPS
#EPS
#PE
🚀 @khanitechnical
دیدگاه شما