تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
به طور معمول راههای متفاوتی به منظور سرمایهگذاری وجود دارد که در اصطلاح شامل بازارهای متفاوتی هستند که به آنها بازارهای سرمایهگذاری موازی نیز گفته میشود. در همین راستا بازار سرمایه به عنوان یکی از پرسودترین بازارهای سرمایهگذاری شناخته شده است و در دهههای اخیر افراد زیادی سرمایه خود را تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی به منظور کسب سود در این بازار تزریق کردهاند. یکی از شروط مهم و پایهای در بازار بورس داشتن مهارت کافی و لازم در این حوزه است که افراد با کسب این مهارتها قادرند به بهترین شکل ممکن سرمایه خود را چند برابر کنند. البته در کنار مهارتهای موردنیاز آشنایی با بازار و اخبار مهم و در ارتباط بودن با اشخاص حرفهای و فعالین بازار نیز جزو ارکان این نوع از سرمایهگذاری نیز محسوب میشود. از قدیم از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال بهعنوان دو بازوی قدرتمند تحلیل سهام و بارز بورس یاد میشده که در زمان حال نیز همین تعریف صادق است.
تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که از اسم تکنیکال مشخص است، تحلیل تکنیکال با استفاده از دادههای نظیر نمودار، قیمت و حجم معاملات و ابزارهای مختلف به ارزیابی و تحلیل سهام و روند آن در روزهای آینده میپردازد. در اصل از تحلیل تکنیکال به عنوان یک نوع استراتژی معاملاتی به منظور ارزیابی سهم موردنظر و شناسایی فرصتهای خوب برای ورود و خروج به سهم یاد میشود. شما از تحلیل تکنیکال میتوانید بر روی تمام اوراق بهادری که دارای تاریخچه هستند و سوابق نوسانات و امور سرمایهگذاری آن قابلدسترس باشد استفاده نمایید. از تحلیل تکنیکال در اوراق سهم، بازار آتی و سایر اوراق استفاده میشود اما در نظر داشته باشید که عمده استفاده از این روش بیشتر در تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس کاربرد دارد.
میتوان حدس زد که از زمان گذشته فرآیند تحلیل تکنیکال دستخوش تغییرات فراوانی بوده و اظهار نظرات بسیاری در این تکنیک پیادهسازی شده و در نهایت قالب اصلی آن در اختیار عموم گذاشته شد. تحلیلگران معمولاً از الگوهای متفاوتی در این پروسه از تحلیل سهام استفاده میکنند و به نتیجه دلخواه خود دست مییابند. در ادامه قصد داریم شما را با این الگوهای مهم در تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تاریخچه تحلیل تکنیکال برمیگردد به شخصی به نام چارلز داو که او به عنوان متخصص امور مالی در گذشته از جایگاه بالایی بهرهمند بود و جالب این است که از او بهعنوان روزنامهنگار و کارآفرین یاد میشده. آقای داو بنیانگذار نشریه معروف والاستریت ژورنال نیز بوده و همچنین درگذر زمان شاخص صنعتی داو جونز نیز توسط وی تأسیس شد. چارلز داو به دنبال موفقیتهای پیدرپی در صنعت سرمایهگذاری، جزو اولین اشخاصی بود که قدم به عرصه تحلیل تکنیکال نهاد او با تشخیص و تعیین قیمت متوسط روزانه و هفتگی و ماهانه و نظم و ترتیب دادن به برخی الگوها به جریانات بازار پرداخت. بعدها با حضور اشخاص برجسته در بازار سرمایه و ارائه نظرات علمی و دقیق، تحلیل تکنیکال به عنوان پایه و اساس شناخت سهم و روند آن در آینده مشخص شد.
چگونه تحلیل تکنیکال کنیم
معمولاً در این حوزه تحلیلگر تکنیکال با تمام حواس و دانستههای خود در تلاش است که روند حرکت سهم در آینده و تغییرات قیمتی سهم را پیشبینی کند. در کنار دادههای مختلف به منظور تحلیل، تحلیلگر میتواند از دو عامل قیمت و حجم معاملات سهم موردنظر ارزیابی خود را پیش ببرد. معمولاً برای انجام فرآیند تحلیل تکنیکال میتوان از نظریهها و الگوهای بیشماری استفاده کرد تا به نتیجه دلخواه رسید اما هر تحلیلگری با توجه به پشتوانه علمی و تجربیات خود در حوزه بازار بورس از این علم مهم در ارزیابیهای خود استفاده میکند. جالب است بدانید که از بین تمامی ابزارهای موجود و معرفیشده در حوزه تحلیل تکنیکال، برخی از آنها بر روند کنونی و در حال حاضر سهم تمرکز دارند و برخی از آنها مختص پیشبینی روند آینده سهم هستند.
بررسی فرضیات مهم در تحلیل تکنیکال
در قسمتهای قبلی مقاله با چارلز داو آشنا شدید در این قسمت یک نقل قولی از داو وجود دارد که بیان داشت، مهمترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را مشخص میکند. در صورت آشنایی با بازار بورس و شناخت فنهای تحلیل تکنیکال متوجه خواهید شد که این نوع از تحلیل بیشتر بر تحلیل آماری نوسانات قیمت سهم تکیه دارد و در تلاش است که با بررسی الگوهای گذشته و روندهایی که طی کرده و وضعیت کنونی سهم، به پیشبینی قیمتی سهم بپردازد. شما به عنوان یک معاملهگر تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی باید این نکته را همیشه در نظر داشته باشید که امکان دارد معادلات در نظر گرفته شده شما با انتشار یک خبر یا تزریق هیجانات در بازار جور درنیاید و روند سهم برخلاف پیشبینی شما حرکت کند.
نظریه بعدی در مورد تحلیل تکنیکال که توسط داو مطرح شد به این شکل است که نوسانات قیمتی بازار به صورت تصادفی نبوده و الگوها و روند آن در طی زمان تکرار خواهد شد. بر اساس این نظریه متوجه میشوید که این روندها ممکن است در بازه زمانی کوتاهمدت و یا بلندمدت خود را نشان دهند و در همین راستا شما با مجهز بودن به دانش تحلیل تکنیکال قادر هستید که در این بازههای زمانی از سرمایه خود در بازار بورس سود کسب کنید. در حال حاضر تحلیل تکنیکال مهم شناخته میشود که در ادامه به تشریح آنها میپردازیم.
- قیمت همهچیز را مشخص میکند: در دنیای تحلیل تکنیکال طبیعتاً عدهای هم منتقد وجود خواهند داشت که بر اساس اظهارنظر آنها این موضوع که تنها در نظر گرفتن نوسانات قیمتی یک سهم برای پیشبینی روند آن سهم کافی است را قبول ندارند. اصل تحلیل تکنیکال بر این معتقد است که همه موارد از جمله فرآیند اصول بنیادی نیز در قیمت یک سهم مشخص بوده، در ادامه تنها چیزی که بسیار مهم واقع میشود تحرکات قیمتی سهم است که با استفاده از آن میتوان میزان عرضه و تقاضای بازار را سنجید.
- قیمت در روند نمودار حرکت میکند: تحلیلگران تکنیکالی بر این اصل معتقد هستند که قیمتها در روندهای زمانی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حال حرکتاند و روال گذشته را تکرار میکنند.
- گذشته تمایل به تکرار دارد: معمولاً با فعالیت در بازار بورس و بررسی اجمالی نمودارهای سهمهای متفاوت متوجه خواهید شد که روند قیمت از گذشته تاکنون تکرار میشود. در اصل مواردی نظیر برخورد احساسی و تزریق هیجانات منفی و مثبت در بازار بورس منجر به ایجاد این تکرار میشوند.
معرفی سطوح مختلف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال سطوح مختلفی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
سطح اول: بررسی انواع نمودارها
نمودار یک جدول است که بر روی آن خطوط گرافیکیای درج میشوند تا بتوان تاریخچهی قیمتها را مشاهده کرد، نمودارها پایه و اساس تحلیل را شکل میدهند که قبل از هرچیزی لازم است ابتدا به آنها توجه شود.
در تحلیل تکنیکال 3 نوع نمودار معروف وجود دارند که در ادامه برای هرکدام مثالهایی خواهیم آورد:
1. خطی
نمودار خطی، یک خط زیگزاگی است که نقاط بسته شدن معاملات سهام شرکت را در بازهی زمانی نشان میدهد.
وقتی این نقاط به هم متصل شوند، چنین تصویری ایجاد میشود که وضعیت کلی را به ما نشان میدهد.
2. میلهای
هر میله در این نمودار به معنای یک بازهی زمانی است، مثلا نیم ساعت، یک ساعت یا یک روز، میلهها قیمت معاملات در آن بازهی زمانی را نشان میدهند که تا سقف و کف آن تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی چه بوده.
3. شمعی
نمودار شمعی تقریباً مانند میلهای است اما زیباتر بوده و اطلاعات بیشتری برای درک قیمت به ما میدهد.
هر شمع به معنای یک بازهی زمانی است و رنگ هر شمع که معمولاً در دو نوع قرمز و سبز رسم میشوند، بیانگر صعود یا نزول قیمتها است. اندازهی شمع نیز تعداد معاملات در آن زمان را نشان میدهد که هر شکلی یک معنی بهخصوص دارد.
جالب است بدانید پر استفادهترین نوع نمودار شمعی است که میان معاملهگران و تحلیلگران بورس، از جایگاه ویژهای برخوردار است، چون؛ در یک نگاه، تقریباً تمام اطلاعات به چشم آمده و درک وضعیت را آسان میکند.
سطح دوم: حمایت و مقاومت
این سطح یکی از با ارزشترین سطوحی است که بعد از شناخت نمودارها، لازم است آن را فرا بگیرید، حمایت به معنای نزول قیمت بوده و مقاومت به معنای صعود قیمت است که حال جمع بندیشان نیز یک روند حمایتی یا مقاومتی را بیان میکند.
در تصویر فوق، کلیت نمودار مقاومتی است اما سطوح حمایتی نیز در آن دیده میشوند که پیشبینی این سطوح اجمالاً به همین درس مربوط است و اساس کلی آن در این سطح بررسی میشوند تا شخص بتواند اصول اولیه پیشبینی را بیاموزد.
سطح سوم: خطوط روند و رسم کانال
رسم خطوط روند باعث ایجاد کانالهایی میشوند که میتوان با استفاده از آنها بازار را بهتر روانشناسی کرد.
هر نمودار میتواند در برگیرندهی سه نوع کانال باشد:
یک نوع؛ صعودیِ آبی «رو به بالا» است.
نوع دیگر؛ نزولیِ قرمز «رو به پایین» است.
و نوع آخر: مستطیل مشکیِ ثابت است.
این کانالها با توجه به سطوح مقاومتی و حمایتی روند رسم میشوند و تا زمانی که روند تغییر جهت نداده ادامه داده میشوند.
به طور کلی کف کانال به معنای محدوده خرید بوده و سقف کانال محدوده فروش.
در حقیقت چیزی که این کانالها به معاملهگران میگویند: بیان الگوهای تکرار شونده مثل «امواج الیوت» هستند که درکشان را تسهیل بخشیده و پیشبینی روند یک نمودار را ساده میکنند.
سطح چهارم: علوم فیبوناچی
بحثی که برای استفادهی حرفهای از دانستههای مربوط به نمودارها لازم است، آموزش اندیکاتور فیبوناچی میباشد.
شما بعد از شناخت کلی نمودارها، سطوح نموداری و کانالها، لازم است اصول و نسبتهایی که برای تحلیل لازم هستند را بیاموزید که متعارفاً سرفصلهای آن به فیبوناچی باز میگردد.
فیبوناچی، سطوحی هستند که برای شناخت فرصتهای ورود و خروج از سهام را نشان میدهند که به نسبتهای ریاضی مربوط میشود.
سطح پنجم: خواندن شاخصها
«شاخص» در حقیقت به معنای رقمی است که در یک بازهی زمانی به عنوان سود یا ضرر میانگین چند مشترک تعیین میشود. این مساله در بورس نیز همین معنی را میدهد.
بهطور کلی در بازار بورس ایران تعدادی زیادی شاخص اصلی و فرعی مختلف داریم که هر کدام طبق دستهبندی خود وضعیت مجموعهای از شرکتها را نشان میدهند. این سطح به بررسی این شاخصها و شناختشان میپردازد.
سطح ششم: مرور تخصصی یا استفاده پیشرفته
همانطور که میدانید، هر علمی یا دانشی در سطوح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تدریس میشود و یادگیری هر علم به همین شکل صورت میپذیرد. یعنی؛ نکات پیشرفته را لازم است بعد از طی کرن سطوح نامبرده انجام داد، اما چرا؟
اگر به کارکرد یادگیری انسان نگاهی بیاندازیم، متوجه خواهیم شد که مغز، ابتدا موارد ساده را از میان اطلاعات بررسی کرده، ذخیره میکند و سپس به سراغ موارد پیشرفته میرود. اگر در سطوح آموزشیِ تحلیلِ تکنیکال، در هر سطح به موضوعات پیشرفته یا پیچیده نیز پرداخته شود، مغز در یادگیری آن اطلاعات و طبقهبندی آنها دچار اشکال شده و همان موضوعات پایه را نیز فراموش میکند.
به همین سبب سطوح پیشرفته اغلب برای انتهای هر آموزش استفاده میشوند تا شخص بتواند ساختار یافتهتر آن علم را آموخته و استفاده موثرتری از آن داشته باشد.
تفاوت تحلیل بنیادی و تکنیکال در چیست؟
همانطور که در قسمتهای ابتدایی به این اصل اشاره کردیم، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال از بهترین و پرکاربردترین روشهای معاملاتی در بازار بورس هستند. از هر کدام از این روشها به منظور تحلیل، بررسی دادهها، ارزیابی موقعیت فعلی و پیشبینی قیمتی آینده سهم استفاده میشود که همانند عرصههای مختلف در حوزه مالی و سرمایهگذاری دارای حامیان و منتقدان خاص خود است.
در تحلیل بنیادی به طور معمول به ارزش ذاتی سهم پرداخته شده و مورد ارزیابی قرار میگیرد. این ارزیابی از دادههای اقتصادی، صنایع و شرایط مالی شرکتها و … استفاده میکند تا به تحلیل بنیادی سهم بپردازد. تحلیل تکنیکال از این جهت با تحلیل بنیادی متفاوت است که عامل قیمت و حجم سهم موردنظر، بهعنوان تنها ورودیهای ارزیابی یا تحلیل به شمار میآیند. در تحلیل تکنیکال به ارزش ذاتی سهم پرداخته نمیشود اما در عوض از نمودار سهام استفاده میشود که با تعیین الگوهای آن، رفتار سهم را در آینده نمایش داده شود.
سخن آخر
با توجه به مطالب ارائه شده در مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ متوجه شدیم که تحلیل تکنیکال به تنهایی پتانسیل بسیار بالایی برای ارزیابی بازار و روند قیمتی سهم داشته و میتوان با تکیه بر آن تصمیمگیریهای معقولتری بهمنظور سرمایهگذاری در این بازار اتخاذ کرد. یکی از مزیتهای تحلیل تکنیکال وجود الگوها و ابزارهای متنوع در آن است که هر فردی با تکیه بر دانش و تخصص خود در آن حوزه یا الگوی به خصوص قادر به انجام ارزیابی یا تحلیل سهمها خواهد بود. پیشنهاد میکنیم به منظور شروع سرمایهگذاری موفق در بازار بورس و کسب سود عالی از فنهای تحلیل تکنیکال بهرهمند شوید.
روند نزولی کوتاه مدت شکست
شکور علیشاهی / تحلیلگر بازار سرمایه شاخص صنعت بیمه از حدود ۱۵ روز کاری قبل با تقریبا ۲۴درصد کاهش از سطح ۹۰ هزار واحد به محدوده ۶۸ هزار و ۵۰۰ واحد رسید. روند میانمدت نزولی است ولی روند نزولی کوتاهمدت در حال شکستن است. یکی از مهمترین اتفاقات چند روز اخیر واکنش قیمت به محدوده حمایتی میانگین متحرک ۹۰ روزه بود.
گفتنی است که میانگینهای متحرک را میتوان بهعنوان سطوح حمایتی و مقاومتی معرفی کرد. در صورت تایید شکستهشدن خط روند نزولی کوتاهمدت به سمت بالا میتوان انتظار افزایش بیشتر قیمتها در قالب اصلاح روند نزولی را داشت. این اتفاق توجه معاملهگران و تحلیلگران را به صنعت بیمه جلب خواهد کرد و آنها با حساسیت بیشتری نوسانات این صنعت را دنبال میکنند. حضور قیمت در بالای چهار میانگین متحرک ۱۰۰، ۱۲۰، ۱۵۰ و ۲۰۰ روزه امیدها را نسبت به افزایش قیمتها در حد معقولی نگه داشته است. البته میانگینهای متحرک ۱۰، ۳۰، ۵۰ و ۷۵ روزه میتوانند بهعنوان مقاومت، مانع افزایش قیمتها شوند.
میانگین متحرک بهعنوان یکی از متداولترین و پرکاربردترین اندیکاتورهای تکنیکال، پایه و اساس بسیاری از تحلیلهای تکنیکال است. به بیان ساده میتوان گفت این اندیکاتور میانگینی از دادههای اصلی روزانه (معمولا قیمت آخرین معامله) است. میانگینهای متحرک یک ابزار تعقیبکننده محسوب میشوند و نمیتوان از آنها برای پیشبینی حرکات قیمت استفاده کرد، چون این اندیکاتور دنبالهروی اطلاعات است، بنابراین همیشه این موضوع را در ذهن داشته باشید که بهوسیله میانگینهای متحرک آینده بازار را پیشبینی کرد.
با توجه به حضور در منطقه اشباعفروش که بعد از چند روز متوالی کاهش قیمت در آن قرار میگیریم، احتمال اصلاح در روند نزولی در روزهای آینده زیاد بهنظر میرسد. پرده اول از سناریوی افزایش قیمتها که تا محدودههای خط روند نزولی میانمدت ادامه دارد به افزایش قیمتها در قالب اصلاح روند نزولی اشاره دارد که البته دو سطح مقاومتی ۷۵ هزار و ۵۰۰ واحد و ۸۲ هزار و ۵۰۰ واحد بهعنوان مقاومت در این پرده نقش بازی میکنند. در صورت شکستهشدن خط روند نزولی میانمدت به سمت بالا دیگر افزایش قیمتها در قالب اصلاح روند نزولی توجیه نمیشوند، بلکه تقریبا میتوان گفت، صنعت بیمه دوباره به روند صعودی خود بازگشته است. هدف فاز دوم افزایش قیمتها، سقف تاریخی یعنی محدوده ۹۵ هزار و ۷۰۰ واحد است. سطح ۹۰ هزار واحد، میتواند مانع تکمیل پرده دوم از سناریوی افزایشی شود. فعلا نمیتوان در مورد احتمال عبور شاخص از محدوده سقف قبلی خود اظهارنظر کرد ولی در صورت عبور قیمت از سقف تاریخی خود، در نمادهای این صنعت، تقاضا بهصورت هیجانی ایجاد شده و فاز سوم با هدف ۱۲۲ هزار واحد شروع میشود. در این مرحله منطقه ۱۰۷هزار واحد، بهعنوان مقاومت معرفی میشود. مناطق مقاومتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا عرضهکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند صعودی یا افزایش قیمتها باشند.
تا زمانیکه خط روند نزولی میانمدت و محدوده سقف تاریخی به سمت بالا شکسته نشوند، نمیتوان گفت حرکت نزولی شاخص صنعت بیمه به پایان رسیده است، بنابراین هنوز کاهش تا سطح ۵۲ هزار و ۷۰۰ واحد، بهعنوان هدف اول از سناریوی کاهشی دور از ذهن نیست. در این پرده سطح ۵۸ هزار و ۵۰۰ واحد بهعنوان حمایت نقش بازی میکند. مرحله اول کاهش قیمتها، میتواند بعد از فاز اول افزایش قیمتها رخ دهد. فعلا احتمال شکستهشدن محدوده کف قبلی یعنی ۵۲ هزار و ۷۰۰ واحد کم بهنظر میرسد ولی در صورت وقوع این اتفاق، عرضهکنندگان با فروش هیجانی ممکن است باعث شوند شاخص صنعت بیمه از محدوده حمایتی ۴۵ هزار و ۵۰۰ واحد گذشته و به سطح ۴۰ هزار واحد نزدیک شود. پرده سوم از سناریوی کاهشی به محدودههای کمتر از ۴۰هزار واحد اشاره میکند که فعلا رسیدن به این محدودهها دور از انتظار است. مناطق حمایتی، سطوحی از قیمت هستند که در آن احتمالا تقاضاکنندگان سهام زیاد میشوند و ممکن است نقطه پایان روند نزولی یا کاهش قیمتها باشند.
تحلیل تکنیکال بررسی خط روند داخلی | فیبوناچی بازگشتی
در مبحث قبلی گفتیم که در روند صعودی هر چقدر که به شیب روند دقت میکنیم با بالا رفتن قیمت سهم نقاط حمایتی در بالا دست هم قرار میگیرند. برای خرید در ابتدای ورود به بورس باید سهم را زیر نظر گرفت بعد ازموج اصلاحی درآنجایی که سهم حداقل ۲ عدد کندل مثبت ثبت کرد ( دو روز معاملاتی مثبت همراه با حجم بالا ) میتوانیم خرید انجام بدهیم. قبلا اشاره کردیم که کندل مثبت کندلی است که قیمت پایانی آن از قیمت باز شده آن بالاتر باشد . بدنه ضعیف کندل نشان دهنده عدم ثبات در بازار می باشد.
در روزهایی که بازار منفی است عرضه بیشتر از تقاضا و در روزهای مثبت عرضه کمتر از تقاضا میباشد.
باید دقت کنید که خواب سرمایه و ریسک معامله خود را به حداقل میزان برسانید.
برایند موج های انگیزشی و اصلاحی تشکیل دهنده روند یک سهم میباشند. در تحلیل نمودار برای کشیدن خط روند صعودی نقاط حمایتی و برای کشیدن خط روند نزولی نقاط مقاومتی را به هم متصل میکنیم.
خط روند داخلی :
خطی است که حمایت هارا به مقاومت ها ، و مقاومت ها را به حمایت ها متصل میکند.
هر زمان که از نمودارهای معاملاتی به عنوان وسیله ای برای شناسایی فرصت های معاملاتی با کیفیت استفاده می کنید، همیشه باید اعتبار خطوط روند داخلی روی آنها را ارزیابی کنید.
اساساً، آنها با خطوط روند استاندارد متفاوت هستند زیرا با پیوستن به نقاط بالا و پایین روند رایج ساخته نمی شوند. در مقابل، ایجاد خطوط داخلی نیاز به سطحی از مهارت دارد که برای تسلط بر آن زمان کمی از شما می گیرد. با این حال، متوجه خواهید شد که این سرمایه گذاری در زمان و انرژی ارزش تلاش را دارد زیرا می توانند به عنوان سطوح حمایتی و مقاومتی بسیار قدرتمند برای روندها عمل کنند.
خطوط روند
خطوط روند یکی از پرکاربردترین و پر استفاده ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال مدرن هستند. یک تعریف خوب از خط روند، خطی است که بین دو نقطه در نمودار کشیده میشود، اما سپس خطوط روند داخلی، که میتوان آنها را در هر جایی از وسط میلههای قیمت ترسیم کرد. تغییرات احتمالی زیادی برای این خطوط وجود دارد، اما یک قانون این است که به هر حال معامله گر تصمیم می گیرد خطوط روند را تعریف کند باید به طور مداوم استفاده و اعمال شوند.
بسیاری از معاملهگران حرفهای پس از اینکه متوجه شدند که این اندیکاتور به آنها در بهبود سوددهی کمک کرده است، از شایستگیهای این اندیکاتور فنی قدردانی کردهاند. بنابراین، خطوط روند داخلی دقیقاً چیست و چگونه میتوانید به بهترین شکل از آنها استفاده کنید ؟
دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی 0 تا 100
موزش بورس و کسب دانش بورس پیشنیاز ورود به این بازار است. داشتن دانش در یکی از دو نوع تحلیل فاندامنتال(بنیادی) یا تحلیل تکنیکال بورس برای ورود به حوزه بازارهای بورس لازم و ضروری است.
دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته
سر فصلها: چنگال اندروز فیبوناچی معرفی فیبوناچی فیبو قیمتی RET فیبو EXT فیبو قیمتی projection یافتنPRZ در نمودار الگوهای زمانی…
کارگاه روانشناسی معاملات
ارگاه تخصصی بسیار عملی و کاربردی روانشناسی معاملات بورس ایران
در کارگاه تخصصی روانشناسی معاملات بورس میتوانید الگوهای رفتاری لازم برای شناخت خودتان را بشناسید و با توجه به نقاط قوت و نقاط ضعف خود بهترین تصمیمها و واکنشها در مواجه با چالشهای سرمایهگذاری را اخذ نمایید.
خط روند داخلی چیست ؟
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
برای تکمیل بحث در مورد خطوط در حال حاضر، باید بدانید که برخی از تحلیلگران چشم خوبی برای ترسیم خط روند داخلی دارند. اینها مانند خطوط روند معمولی نیستند، که هر کسی می تواند آن را با رعایت قوانین ساده اتصال نقاط بالا یا پایین ترسیم کند. در عوض، خطوط روند داخلی به شما متکی هستند که به نمودار نگاه می کنید و تجسم می کنید که چگونه می توانید نقاط بالا و پایین را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. اینها را می توان به معنای واقعی کلمه در هر نقطه از قیمت قرار داد و ترسیم آنها بسیار ذهنی است.
اصل خط روند داخلی این است که موقعیتی را برای خط مستقیم پیدا کنید که تا حد امکان نقاط بالا و پایین را به هم متصل می کند. اگر چشمی برای تشخیص چنین پیوندهایی پرورش دهید، با یک خط روند پاداش می گیرید که ممکن است در آینده حمایت یا اقدام مقاومتی جالبی ارائه دهد. اعتبار خط روند داخلی به راحتی در گذشته نسبت به قبل اثبات می شود، اما ابزار تحلیلی جالب دیگری است .
[irp posts=”28140″ name=”آشنایی با انواع تحلیل بورس”]
نمونه هایی از خطوط روند داخلی
گاهی اوقات متوجه میشوید که نمودارهای معاملاتی فرصتهای بالقوهای برای ایجاد خطوط روند استاندارد ارائه میدهند، اما مشکلاتی وجود دارد که این کار را سختتر از حد معمول میکند. به عنوان مثال، حد بالا و پایین ممکن است به طور کامل در یک راستا قرار نگیرند. زاویه روند ممکن است خیلی تند باشد یا قله های کلیدی ممکن است خیلی نزدیک به یکدیگر باشند. در چنین شرایطی، به جای نادیده گرفتن این فرصت ها، همچنان می توانید با طراحی خط روند داخلی اقدام کنید.
به عنوان مثال، پس از مطالعه نمودار معاملات، ممکن است به این نتیجه برسید که اگر چند اوج تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی و پایین را رد کنید، همچنان می توانید خط روند تولید کنید. باید بدانید که اگر قیمت بیش از حد عمل کند و افزایش پیدا کند این ویژگیهای کلیدی روندها اغلب میتوانند تحریف شوند، بهویژه زمانی که نوسانات بالا باشد.
شما می توانید با ترسیم خطوط روند داخلی بر چنین مشکلاتی غلبه کنید تا از افزایش قیمت ها چشم پوشی کنید. همانطور که اکنون می توانید درک کنید، این کار بسیار ذهنی است و برای تسلط بر آن نیاز به زمان دارید .
برای جمع بندی، می خواهیم موارد زیر را انجام دهیم:
- محل تلاقی را پیدا کنید – از خطی استفاده کنید که بیشترین بازدیدهای تاریخی را دارد.
- از طریق فضای خالی معامله کنید و سطوح اصلی را هدف قرار دهید . سطوح اصلی را می توان به روش های مختلفی به دست آورد. ما حرکت های اندازه گیری شده و حمایت افقی و مقاومت نگهدارنده تلاقی کلیدی را توصیه می کنیم.
- یک نقطه لنگر پیدا کنید – این معمولاً آخرین نقطه اوج یا پایینی است که در آن قیمت در طول خط روند شما ضربه خورده است.
- یک روند صعودی دارای اوج های بالاتر و پایین تر است. یک روند نزولی دارای اوج و نزول پایین تر است. یک روند جانبی یا «بیروند» عملکرد قیمت افقی دارد.
- روندها را می توان به بخش های کوچکتر تقسیم کرد. روندهای اصلی، فرعی و فرعی به طور کلی شناخته می شوند.
- پس از شکسته شدن، حمایت یا مقاومت می تواند نقش خود را معکوس کند.
- در یک روند صعودی می توان یک خط روند صعودی را در پایین ترین حد افزایشی ترسیم کرد.
- یک خط روند نزولی بر روی اوج های نزولی در یک روند نزولی ترسیم می شود.
[irp posts=”16143″ name=”آیا بورس تورم را جبران میکند؟”]
برای ایجاد یک خط روند معتبر به سه امتیاز نیاز است:
- خط روند نشانه ای از سطوح حمایت یا مقاومت در آینده را ارائه می دهد
- پس از شکسته شدن، خط روند می تواند نقش خود را معکوس کند
- خطوط روند باید مطابق با تقاضای فعالیت قیمت تنظیم یا ترسیم شوند
- یک خط کانال به موازات خط روند رسم می شود و تمام فعالیت های قیمت در کانال روند را شامل می شود.
- نرسیدن به خط کانال ممکن است نشانه اولیه شکست روند باشد.
- خطوط مقاومت سرعت، روند افزایشی یا نزولی فعلی را به یک سوم تقسیم میکنند و اهداف قیمتی را ارائه میکنند.
- خطوط روند ممکن است از ابتدای روند تا قله ها یا نواحی پایین کشیده شوند. یا به 32% و 68% برای خطوط فیبوناچی.
محدودیت های خط روند
- خطوط روند دارای محدودیتهایی هستند که همه ابزارهای نموداری را به اشتراک میگذارند، زیرا باید با ورود اطلاعات قیمت بیشتر، آنها را مجدداً تنظیم کرد.
- خط روند گاهی اوقات برای مدت طولانی دوام تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی میآورد، اما در نهایت عملکرد قیمت به اندازهای منحرف میشود که نیاز به بهروزرسانی داشته باشد. علاوه بر این، معامله گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می کنند. به عنوان مثال، برخی معاملهگران از پایینترین قیمتها استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است تنها برای یک دوره از پایینترین قیمتهای پایانی استفاده کنند.
- در نهایت، خطوط روند اعمال شده در تایم فریم های کوچکتر می توانند به حجم حساس باشند. خط روند تشکیل شده در حجم کم ممکن است به راحتی با افزایش حجم در طول جلسه شکسته شود.
[irp posts=”21375″ name=”معنی گین در بورس؛ capital gain چیست؟”]
پول بک :
معمولا در ۹۰ درصد صعود ها و نزول ها سهم بعد از تثبیت ۲ الی ۳ کندل مثبت در صعود و منفی در نزول یک بار دیگر به قیمت قبلی خود در خط روند سر میزند یعنی در روند صعودی اگر از ابتدای رشد جاماندید و خرید نکردید میتوانید در قسمتی که سهم پول بک کرده و به قیمت قبلی خود سر زده وارد سهم شوید و در روند نزولی هم اگر در ابتدای روند نتوانستید سهم خود را بفروشید در زمان پول بک برای شما فرصت خروج مهیا میشود.
نکته مهم این است که در صف های خرید و فروش اقدام به معامله نکنید، در صف های فروش شما نفروشید و در صف های خرید نخرید، اجازه بدهید سهم به زمان پول بک خود برسد بعد اقدام به معامله کنید.
پول بک در بازار نزولی توسط افراد متعصب به سهم صورت میگیرد ( اشاره به روانشناسی معاملات )
گپ قیمتی : فاصله قیمتی در ۲ روز متوالی که برای یک سهم اتفاق میافتد را گپ قیمتی میگویند.
عوامل متعددی ممکن است باعث ایجاد گپ قیمتی بشوند، از جمله افزایش سرمایه شرکت که بصورت مثبت نمود میکند ، یا ایجاد مشکل فنی حاد در خط تولید شرکت که بصورت منفی خود نمایی میکند.
فرق نمودار تعدیل شده و تعدیل نشده در این است که نمودار تعدیل نشده گپ های قیمتی را نمایش میدهد شما تحلیل خود را بر روی نمودار تعدیل شده انجام میدهید.
فیبوناچی بازگشتی :
به ما کمک میکند که چه در روند صعودی و چه در روند نزولی تشخیص دهیم که چه موقع سهم به حمایت یا مقاومت برخورد میکند.
فیبوناچی از یک سری درصد ها تشکیل شده که به شرح زیر می باشند:
۰ % ۲۳٫۶ % ۳۸٫۲ % ۵۰ % ۶۱٫۸ % ۷۸٫۶ % ۱۰۰ %
۵۰ % و ۱۰۰ % درصد های روانی بازار هستند که طی چندین سال گذشته مشخص شده که بازار در این درصد ها از خود واکنش نشان میدهد.
۶۱٫۸ % درصد طلایی نام دارد یعنی اگر سهم موج اصلاحی خود را از ۵۰% ردکند به احتمال قوی در ۶۱٫۸ % نقطه ایست و بازگشت سهم می باشد. به ترتیب اعتبار سنجی در اکثر سهام اولویت نقطه طلای بعد از ۶۱٫۸ % به منطقه ۳۸٫۲ % بعد ۷۸٫۶ % بعد ۲۳٫۶ % می باشد.
حتما به نحوه ترسیم فیبوناچی اصلاحی توجه ویژه ای داشته باشید. چرا که برخی افراد این کار را به شکل معکوس و کاملا اشتباه انجام می دهند.
زمانی که یک حرکت صعودی داشته باشیم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (نزولی) باشد، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت صعودی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
در حالت معکوس، زمانی که یک حرکت نزولی داشته ایم و قیمت در حال انجام یک حرکت اصلاحی (صعودی) است، ما باید از ابتدا تا انتهای حرکت نزولی یک فیبوناچی اصلاحی ترسیم کنیم.
نگاهی به شکست و روش تایید آن
مقوله شکست یا همان Break Out یکی از مسائل مهم در تحلیل تکنیکال است که خیلی از افراد به دنبال آن هستند تا شکست های خوب را از شکست های بد و نامعتبر تشخیص دهند. نکته جالبی که در مورد شکست ها وجود دارد این است که هر تریدری به روش خود شکست را تفسیر و تحلیل می کند. به عنوان مثال ممکن است فردی که با استفاده از روش تحلیل اندیکاتوری به بررسی بازار می پردازد، یک شکست را تایید کند در حالی که تریدر پرایس اکشن آن شکست را نامعتبر تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی بداند!
در طلاچارت ما تماما با سبک پرایس اکشن به تحلیل بازار می پردازیم و از نظر ما روش دقیقتری برای تحلیل بازار است (با احترام به سایر تحلیلگران عزیز). در ادامه قصد داریم تا روش هایی که در پرایس اکشن برای تایید یک شکست به کار برده می شود را به شما بیاموزیم. پس با طلاچارت همراه باشید…
۱- نشانه اول: شکست پرقدرت
شاید بتوانیم بگوییم این مورد با اهمیت ترین چیزی است که می توانیم به آن اشاره کنیم. در واقع منظور ما این است که آن حرکتی (و مشخصا آن کندل) که شکست سطح مورد نظر ما را انجام میدهد، کندل پرقدرتی باشد.
اما یک کندل پرقدرت چه نشانه هایی دارد؟ واضح ترین نشانه آن، بدنه بزرگ و قدرتمند آن می باشد. کندلی که بدنه بزرگ و سایه های کوچکی داشته باشد. اصطلاحا به این کندل ها، کندل های “فول بادی” (Full Body) گفته می شود.
وقتی که چنین کندلی یک سطح حمایتی یا مقاومتی را میشکند، معمولا دیگر شکی در شکست آن سطح باقی نمی ماند. در تصویر زیر می توانید شکل ساده چنین شکستی را ببینید.
و حالا مثال هایی از شکست های پرقدرت را در چارت واقعی مشاهده کنید.
گاهی اوقات میبینیم که کندل مورد نظر ما یک سطح را به خوبی میشکند اما یک سایه (Shadow) کار را خراب می کند. به عنوان مثال یک سطح مقاومتی داریم و کندلی با بدنه قدرتمند آن سطح را میشکند. اما سایه بالای این کندل بیش از اندازه نرمال بزرگ است. در این حالت شکست ما مشکوک خواهد بود. چرا که احتمالا قیمت به یک سطح مهم برخورد کرده است و در حال برگشت از ناحیه ای مهم می باشد.
در حالتی که سطح مدنظر ما حمایتی باشد و کندلی که شکست را انجام میدهد، سایه پایین بلندی داشته باشد، شکست انجام شده مشکوک خواهد بود.
شکل ساده این نوع شکست را در زیر میبینید.
در این شرایط ما باید صبر کنیم تا کندلی از جنس کندلی که شکست را انجام داده است، پشت سطح مدنظر ما بسته شوند تا نسبت به تایید شکست مطمئن تر شویم. مثلا اگر کندلی که شکست را انجام داده است یک کندل صعودی می باشد، کندل بعدی نیز باید صعودی بسته شود و برای حالت نزولی نیز به همین شکل خواهد بود.
۲- افزایش حجم معاملات در زمان شکست
این مورد در واقع بیشتر در معاملات سهام و بعضا بازار آتی کاربرد خواهد داشت. چرا که در بازار سهام به حجم واقعی دسترسی داریم اما در بازارهای دیگر مثل معاملات ارز به دلیل غیرمتمرکز بودن این بازارها، حجم واقعی معاملات در دسترس نیست و آن حجمی نیز که در پلتفرم معاملاتی شما نمایش داده می شود در واقع حجم معاملات انجام شده در کارگزاری شما می باشد نه حجم واقعی بازار. البته از این حجم به عنوان نمای کلی از حجم بازار استفاده می شود.
اما چگونه از حجم در زمان شکست باید استفاده کرد؟ ساده است! کافیست حجم آن کندلی که شکست سطح مدنظر را انجام می دهد با چند کندل اخیر مقایسه کنید. در صورتی که در زمان شکست حجم افزایش یافته باشد، می توان به عنوان یک عامل تاییدی از آن استفاده کرد.
به تصاویر زیر نگاه کنید.
نکات مهم و سوالاتی که شاید برای شما پیش بیایند!
سوال: برای شکست باید از چه تایم فریمی استفاده کنیم؟
جواب: از همان تایم فریمی که برای تشخیص سطح حمایتی یا مقاومتی استفاده کرده اید. به عنوان مثال اگر سطح حمایتی یا مقاومتی شما در تایم فریم ۴ ساعته شکل گرفته است باید منتظر تثبیت یک کندل پرقدرت چهار ساعته پشت سطح مدنظرتان باشید.
البته بعضی افراد از تایم فریم های پایین تر برای تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی تایید شکست استفاده می کنند که از نظر ما روش جالبی نیست و امکان برخورد با فیک بریک آوت ها زیاد است.
سوال: آیا بعد از تثبیت کندل پرقدرت میتوانیم وارد بازار شویم؟
جواب: نه. از نظر ما این کار درست نیست. چون نقطه ورود ما جایی در نزدیکی سطح شکسته شده می باشد و در بیشتر مواقع کندلی که پرقدرت یک سطح را میشکند، با فاصله نسبتا زیادی نیست به آن سطح بسته می شود. در صورتی که ما بخواهیم از همان نقطه وارد بازار شویم ریسک پوزیشن ما بسیار بالا خواهد رفت چرا که از نقطه ای حد ضررمان دور می باشد. همچنین سود احتمالی ما نیز کاهش خواهد یافت چرا که در نقطه مناسبی وارد بازار نشده ایم.
پس بهتر است همیشه منتظر پولبک به سطح شکسته شده تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی بمانیم تا نقطه ورود مناسب تری را برای ورود انتخاب کرده باشیم.
نکته مهم: اهمیت سطوح تایم روزانه
سطوحی که در تایم فریم روزانه تشکیل می شوند اهمیت بسیار بالایی دارند و گاهی اوقات حتی شکست با یک کندل هم نمی تواند تایید مناسبی برای شکست این نواحی باشد. بهتر است صبر کنیم تا قیمت ۲ پشت آن سطح تثبیت شود تا از شکست آن مطمئن شویم.تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی
واچ لیست هفتگی؛۵ ارز دیجیتال که باید در این هفته مدنظر قرار داد
حتی در بازار خرسی هم برخی ارزها وضعیت بهتری نسبت به دیگر ارزها داشته و رشد قیمت مناسبی را تجربه میکنند. امروز قصد داریم تا به معرفی۵ مورد از این رمز ارزها بپردازیم. با ما در مقالهی «واچ لیست هفتگی؛ در هفتهی اول مرداد چه ارزی بخریم» همراه باشید.
گاوها در تلاش برای بستن کندل هفتگی بیت کوین در بالاترین سطح قیمت ممکن هستند. از سوی دیگر خرسها نیز در تلاش هستند تا BTC را به زیر حمایت 22 هزار دلار بکشانند. میانگین متحرک 200 هفتهای قیمت بیت کوین در سطح 22705 دلار قرار داشته و بسته شدن کندل هفتگی بالا یا پایین این سطح قیمت، نقش تعیینکنندهای در روند بازار دارد.
نمای کلی از وضعیت بازار ارزهای دیجیتال
در همین حال، دادههای موسسهی CryptoQuant حاکی از افزایش جریان خروجی اتر از صرافیهای بزرگ ارز دیجیتال است. بهطور معمول افزایش جریان خروجی از صرافیها نشاندهندهی احساسات صعودی سرمایهگذاران در بلندمدت است. پس از بررسی وضعیت کلی بازار به معرفی 5 ارز دیجیتال میپردازیم.
BTC/USDT
در 23 جولای خرسها تلاش کردند تا بیت کوین را به خاکوخون کشانده و الگوی مثلث نزولی را در نمودار آن تشکیل بدهند. با این حال گاوها بهخوبی از سطوح حمایتی دفاع کردند و مانع این کار شدند.
نمودار بیت کوین در تایم فریم روزانه
افزایش تدریجی میانگین متحرک 20 روزه (سطح قیمت 21865 دلار) و پیشروی شاخص RSI در قلمرو مثبت نشاندهندهی برتری خریداران است.
اگر گاوها بتوانند بیت کوین را بالاتر از میانگین متحرک 20 روزه (سطح قیمت 22384 دلار) نگه دارند، دو تارگت ابتدایی آنها سطوح 23363 و 24276 دلار خواهد بود. عبور از این مقاومتها، راه صعود بیت کوین و رسیدن به مقاومتهای 28171 و 30 هزار دلار را باز خواهد کرد.
از سوی دیگر اگر قیمت به زیر میانگین متحرک 20 روزه سقوط کند، احتمالا شاهد سقوط قیمت BTC خواهیم بود. اولین تارگت خرسها در سطح قیمت 20500 دلار قرار دارد. بهترین قیمت خرید بیت کوین در میان صرافیهای ایرانی را در توکن باز بیابید.
ETH/USDT
گاوهای اتریوم در سطح قیمت 1700 دلار با مقاومت سنگینی مواجه شدند و روند رشد آنها متوقف شد. با این حال آنها زمین نبرد را ترک نکردند و در حال تثبیت قیمت اتریوم هستند. همین موضوع احتمال شکست مقاومت 1700 دلار را افزایش میدهد.
نمودار اتریوم در تایم فریم روزانه
حضور قیمت در بالای میانگین متحرک 20 روزه (سطح قیمت 1384 دلار) و پیشروی RSI در منطقهی تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی مثبت، نشان از برتری خریداران دارد.
اگر خریداران قادر به عبور از مقاومت 1700 دلار باشند، اولین تارگت آنها سطح قیمت 2000 و پس از آن 2200 دلار است.
از سوی دیگر، درصورت کاهش قیمت و عبور از میانگین متحرک 20 روزه (1341 دلار)، اولین تارگت خرسها سطح قیمت 1280 دلار خواهد بود.
جهش از این سطح میتواند منجر به جابهجایی قیمت اتریوم از 1280 الی 1700 دلار شود. درصورتی که به دنبال خرید این ارز دیجیتال در صرافیهای ایرانی هستید، بهترین قیمت اتریوم را در سرویس مقایسه قیمت اتریوم در ایران بیابید.
BCH/USDT
پس از مدتها سقوط و حضور در روند نزولی، حالا گاوهای بیت کوین کش در تلاش هستند تا به این روند پایان بدهند. متاسفانه حمایت 135 دلار از دست رفت اما خریداران بهخوبی از سطح میانگین متحرک 20 روزه (117 دلار) دفاع کردند.
نمودار بیت کوین کش در تایم فریم روزانه
بیت کوین کش در حال تشکیل الگوی نزولی rounding bottom است و شکست مقاومت 135 دلار این الگو را تکمیل خواهد کرد. درصورت رخ دادن چنین اتفاقی، ابتدا BCH به سطح قیمت 95 دلار خواهد رسید و سپس روند صعودی آن آغاز خواهد شد. درصورت رخ دادن چنین سناریوی جذابی، گاوها تلاش خواهند کرد تا دو سطح قیمت 175 و 200 دلار را فتح کنند.
از سوی دیگر شکست قیمت بیت کوین کش زیر میانگین متحرک 20 روزه و تثبیت قیمت زیر این سطح، دست خرسها برای کاهش قیمت بیشتر را باز خواهد کرد.
احتمالا طی روزهای آتی شاهد تثبیت قیمت و جابهجایی بین سطوح میانگین متحرک 20 روزه و مقاومت 135 دلار خواهیم بود. پس از معرفی 3 رمز ارز در این واچ لیست هفتگی، به سراغ 2 ارز دیگر میرویم.
AXS/USDT
رمز ارز اکسی اینفینیتی در حال تثبیت قیمت در یک روند نزولی قرار دارد. چنین موضوعی بیانگر تلاش گاوها برای تشکیل کف قیمت این رمز ارز است.
نمودار اکسی اینفینیتی در تایم فریم روزانه
میانگین متحرک نمایی 20 روزه (سطح قیمت 15.55 دلار) کاهش یافته و RSI نیز در منطقه مثبت قرار دارد. همین موضوع بیانگر تعادل بین عرضه و تقاضای این رمز ارز است.
درصورت شکست مقاومت 18.53 دلار، احتمالا شاهد رالی افزایش قیمت AXS خواهیم بود و تارگت گاوها در سطوح 25.21 و 28.20 دلار قرار دارد.
از سوی دیگر اگر قیمت اکسی همچنان کاهش یافته و حمایتهای مختلف شکسته شوند، احتمالا شاهد کاهش قیمت بیشتر AXS و رسیدن آن به سطح 11.85 دلار خواهیم بود.
EOS/USDT
رمز ارز EOS در 18 جولای بالاتر از میانگین متحرک 20 روزه (1.05 دلار) قرار گرفت و در 21 جولای مجددا آنرا تست کرد.
نمودار EOS در تایم فریم روزانه
میانگینهای متحرک یک تقاطع صعودی را تکمیل کردند و RSI نیز نزدیک به منطقهی خرید بیشازحد قرار گرفت. همین دو معیار نشان از برتری گاوها داشته و آنها میتوانند قیمت EOS را تا 1.46 دلار افزایش تفاوت بین سطوح حمایتی و مقاومتی دهند.
احتمالا در سطح قیمت 1.46 دلار شاهد نبردی سنگین بین خریداران و فروشندگان خواهیم بود و درصورت شکست این مقاومت، راه صعود برای رمز ارز EOS باز خواهد شد. چنین حرکتی بیانگر تغییر روند EOS خواهد بود.
با این حال با کاهش یافتن قیمت ارز ایاس و از دست رفتن حمایت میانگینهای متحرک این چشمانداز مثبت باطل خواهد شد.
تحلیل شما نسبت همراهان توکن باز نسبت به این واچ لیست چیست؟ لطفا تحلیلهای خود را با ما و سایر کاربران به اشتراک گذاشته و ارز ششم را شما به ما معرفی کنید. ممنون از اینکه تا پایان مقالهی «واچ لیست هفتگی؛ در هفتهی اول مرداد چه ارزی بخریم» همراه ما بودید.
سلب مسئولیت: این مطلب به هیچ عنوان پیشنهادی برای سرمایهگذاری یا فروش نبوده و صرفا هدف ما اطلاعرسانی است.
دیدگاه شما