نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟


نویسنده: سید محمد تبادکانی

معرفی دو ابزار مهم حد سود و حد ضرر برای تریدرهای بازار رمزارزها

سطوح حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop-Loss) دو مفهوم بنیادی هستند که تریدرها از آن‌ها برای تعیین استراتژی خروج از معامله بر‌اساس میزان ریسکی که حاضرند متحمل شوند، استفاده می‌کنند.

از این دو حد آستانه در هر دو بازار سنتی نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ و رمزارزها می‌توان بهره برد و در میان تریدرهایی با رویکرد تحلیل تکنیکال بسیار محبوب است. برای آشنایی با حد سود و حد ضرر تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

اهمیت نقطه ورود به بازار و خروج از آن

زمان‌سنجی بازار استراتژی‌ای است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران از آن برای پیش‌بینی قیمت‌های آینده بازار و تعیین بهترین سطح خرید‌و‌فروش دارایی‌ها استفاده می‌کنند. بر‌اساس این رویکرد، تعیین نقطه خروج از بازار حیاتی است؛ چراکه در این‌جا حد سود و حد ضرر اهمیت پیدا می‌کنند.

سطوح حد سود و ضرر اهداف قیمتی هستند که معامله‌گران از‌قبل برای خود تعیین می‌کنند. اغلب تریدرهای منظم از این سطوح از‌پیش‌تعیین‌شده به‌عنوان بخشی از استراتژی خروج خود استفاده می‌کنند و به‌کمک آن‌ها ترید احساسی را به حداقل می‌رسانند و ریسک را مدیریت می‌کنند.

حد سود و حد ضرر چیست؟

حد ضرر(SL) قیمت از‌پیش‌تعیین‌شده دارایی است که کمتر از قیمت فعلی تعیین می‌شود. در حد ضرر، پوزیشن فعلی سرمایه‌گذار برای محدود‌کردن ضرر بسته می‌شود. حد سود (TP) نیز قیمت از‌پیش‌تعیین‌شده‌ای است که بیشتر از قیمت فعلی در نظر گرفته می‌شود و در آن، قیمت پوزیشن معاملاتی با هدف کسب سود بسته می‌شود.

تریدرها می‌توانند به‌جای سفارش‌گذاری لحظه‌ای و زیرنظرگرفتن مداوم بازار، با استفاده از این سطوح قیمتی که به‌صورت خودکار فعال می‌شوند، سرمایه خود را بفروشند. در بسیاری از پلتفرم‌های تبادل رمزارز، ویژگی حد سود و ضرر وجود دارد. کاربران با استفاده از این ابزار سطوح گفته‌شده را تعیین می‌کنند و زمانی‌که قیمت به میزان از‌پیش‌تعیین‌شده رسید، سامانه معاملاتی به‌طورخودکار دارایی آنان را می‌فروشد.

دلایل استفاده از حد سود و حد ضرر

درادامه، دلایل مهم استفاده از حد سود و حد ضرر و کاربرد آن‌ها در استراتژی معاملاتی را بیان خواهیم کرد.

حد سود و حد ضرر

حد سود و حد ضرر

مدیریت ریسک

حد سود و ضرر نشان‌دهنده وضعیت فعلی بازار است. کسانی که می‌دانند چگونه بهترین قیمت‌های معاملاتی را بشناسند، در‌حقیقت فرصت‌های ترید مطلوب را یافته‌اند و از میزان ریسک مدنظر خود آگاه هستند. محاسبه سطوح SL و TP می‌تواند نقشی حیاتی در حفظ و گسترش سبد دارایی‌تان ایفا کند.

با استفاده از این روش، نه‌تنها به‌صورت اصولی با انجام معاملات کم‌ریسک‌تر از دارایی‌تان محافظت می‌کنید؛ بلکه از از‌دست‌دادن کامل دارایی خود نیز نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ مانع می‌شوید. ازاین‌رو، بسیاری از کاربران از حد سود و ضرر در استراتژی‌های مدیریت ریسک خود استفاده می‌کنند.

جلوگیری از انجام معاملات احساسی

حالت روحی فرد در زمانی خاص می‌تواند به‌شدت روی قدرت تصمیم‌گیری‌اش تأثیر بگذارد؛ بنابراین، بعضی از تریدرها بر استراتژی‌های از‌پیش‌تعیین‌شده برای جلوگیری از انجام معامله زیر فشار، ترس، طمع یا سایر احساسات نیرومند تکیه می‌کنند.

شناخت زمان بستن پوزیشن معاملاتی می‌تواند از تریدهای ناگهانی جلوگیری و در‌نتیجه، به فرد کمک کند تا تریدی استراتژیک به‌جای احساسی انجام دهد.

نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش

از حد سود و ضرر برای محاسبه نسبت ریسک به پاداش معامله‌گر استفاده می‌شود. این نسبت معیاری برای اندازه‌گیری ریسک پذیرفته‌شده در‌مقابل پاداش احتمالی است.

درمجموع، انجام معاملاتی بهتر است که نسبت ریسک به پاداش کمتری دارند؛ زیرا این کار به‌معنی بیشتر‌بودن سود احتمالی دربرابر ریسک‌های احتمالی است. با استفاده از فرمول زیر می‌توان نسبت ریسک به پاداش را محاسبه کرد:

نسبت ریسک به پاداش = (قیمت ورود – قیمت حد ضرر) تقسیم بر (قیمت حد سود – قیمت ورود)

روش‌های تعیین حد سود و حد ضرر

روش‌های زیادی برای محاسبه بهترین سطوح حد سود و ضرر وجود دارد. این روش‌ها را می‌توان به‌تنهایی یا در ترکیبی با سایر روش‌ها استفاده کرد؛ اما هدف نهایی یکسان است: استفاده از داده موجود در تصمیم‌گیری آگاهانه برای بستن پوزیشن معاملاتی. در‌ادامه چند روش تعیین سطوح SL و TP را معرفی می‌کنیم.

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت مفاهیم بنیادی هستند که هر تریدر تکنیکالی با آن آشناست و در هر دو بازار سنتی و رمزارزها استفاده می‌شود. سطح‌های حمایت و مقاومت نقاطی در چارت قیمتی هستند که احتمال افزایش خرید‌و‌فروش در آن بیشتر است.

در سطح حمایتی به‌دلیل افزایش فعالیت‌های خرید، روند نزولی احتمال بیشتری دارد تا متوقف شود. در سطح مقاومت نیز، روند صعودی نمودار احتمال بیشتری دارد تا متوقف نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ شود؛ زیرا فعالیت‌های فروش بیشتر است. تریدرهایی که از این روش استفاده می‌کنند و در پوزیشن لانگ هستند، معمولاً حد سود خود را دقیقاً زیر مقاومت و حد ضررشان را دقیقاً بالای حمایت قرار می‌دهند.

میانگین متحرک (MA)

با استفاده از این اندیکاتور تکنیکال، تغییرات شدید قیمتی متعادل و جهت نمودار مشخص می‌شود. میانگین متحرک (Moving Average) را می‌توان بر‌اساس ترجیح ترید در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت یا بلندمدت محاسبه کرد.

تریدرها نمودارهای میانگین متحرک را به‌دقت رصد می‌کنند و در نقاط تقاطع دو میانگین متحرک مختلف که به‌منزله سیگنال است، نقاط خرید‌و‌فروش را تعیین می‌کنند. معمولاً تریدرها از نمودار میانگین متحرک برای تعیین حد ضرر زیر نمودار میانگین متحرک طولانی‌مدت استفاده می‌کنند.

روش درصدی

برخی از تریدرها به‌جای استفاده از سطوح از‌پیش‌تعیین‌شده‌ای که از اندیکاتورهای تکنیکال به‌دست آمده‌اند، از روی درصد برای تعیین سطوح TP و SL استفاده می‌کنند. برای مثال، زمانی‌که قیمت دارایی ۵درصد از قیمت ورود بیشتر یا کمتر شد، می‌توان پوزیشن معاملاتی را بست. این روش برای کسانی مناسب است که با اندیکاتورهای تکنیکال آشنایی ندارند.

سایر اندیکاتورها

در این مقاله، به برخی از روش‌ها برای محاسبه حد سود و ضرر اشاره کردیم؛ اما تریدرها از اندیکاتورهای بیشتری استفاده می‌کنند. به‌عنوان نمونه، اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) نشان‌دهنده زمانی است که دارایی بیشتر از حد خریده یا فروخته شده است. اندیکاتور باندهای بولینگر (BB) نیز نشان‌دهنده نوسان در بازار است و اندیکاتور MACD از میانگین‌های متحرک نمایی به‌عنوان نقاط داده استفاده می‌کند.

جمع‌بندی

بسیاری از تریدرها و سرمایه‌گذارها از یک یا ترکیبی از روش‌های گفته‌شده در این مطلب برای محاسبه حد سود و حد ضرر استفاده می‌کنند. آنان با استفاده از حد ضرر از پوزیشن معاملاتی ضرربار خارج می‌شوند یا با استفاده از حد سود، سود به‌دست‌آمده را قطعی می‌کنند.

توجه کنید که هر تریدر حد سود و ضرر خود را دارد و انجام این روش بیانگر موفقیت قطعی نیست؛ بلکه با استفاده از این روش‌ها می‌توان تصمیم‌‌های اصولی‌تر و منطقی‌تری گرفت. از‌این‌رو، توجه به ریسک با تعیین حد سود و ضرر یا استفاده از سایر روش‌های مدیریت ریسک، عادتی سودمند هنگام انجام سرمایه‌گذاری در رمز ارزها است.

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

نسبت ریسک به ریوارد(R/R)

یکی از شاخص های استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال، نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R می باشد. معامله گران همواره به دنبال کسب بالاترین میزان سود و کمترین مقدار ضرر هستند، بنابراین با روش نسبت ریسک به ریوارد می توانند میزان این دو پارامتر را بررسی و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرند. در واقع این نسبت نشان دهنده این می باشد که افراد در ازای چه مقدار سود، حاضر به تحمل ضرر هستند.

حد سود چیست؟

در هر معامله، یک بالاترین حد برای سود را می توان پیش بینی کرد که معمولا سرمایه گذاران به دنبال این حد سود در معاملات خود هستند. در مقابل آن حد ضرر است که نقطه ی خروج معامله گر در زمان سیر نزولی بازار را نشان می دهند. طبق فرمول نسبت ریسک به ریوارد سرمایه گذاران باید حد ضرر مورد نظر خود را تقسیم بر حد سود مورد انتظار خود کنند، عدد به دست آمده از این فرمول همان نسبت R/R می باشد. هر چه این عدد به دست آمده از این نسبت، کوچک تر باشد، بیانگر این است که سرمایه گذار انتظار سود بالاتری را نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ نسبت به ضرر احتمالی را دارد. در ادامه برای درک بهتر این فرمول یک مثال را بررسی می کنیم:

اگر سرمایه گذاری در نقطه ورود خود به بازار میزان حد سود مورد انتظار خود را 15 درصد در نظر بگیرد و برای حد ضرر 5 درصد را مطلوب بداند، در این صورت میزان ریسک به ریوارد عدد 0.33 یا 1/30می شود که نشان دهنده این است سرمایه گذار در ازای از دست دادن 1 دلار، انتظار 3 دلار سود را دارد.

تحلیل نسبت ریسک به ریوارد

تحلیل نسبت ریسک به ریوارد

اگر عدد به دست آمده از فرمول R/R نشان دهنده این باشد که در نسبت ریسک به ریوارد، میزان ریسک به ریوارد بالاتر است، معامله گر باید سراغ معامله دیگری برود. معامله گران می توانند برای کاهش نسبت R/R، حد ضرری که انتظار دارند را به قیمت ورود خود که همان میزان قیمتی ست که حاضرند برای دریافت دارایی بپردازد، نزدیک کند.

نسبت ریوارد به ریسک

برای درک بهتر نسبت ریسک به ریوارد، نسبت ریوارد به ریسک را که همان معکوس شده ی ریسک به ریوارد است را به دست می آوریم. در این روش فقط کافیست عدد ریوارد که در مثال بالا 15 بود را به عدد ریسک که 5 بود تقسیم کنیم. عدد به دست آمده 3 می باشد، که نشان دهنده این است اگر فردی 100 دلار در این بازار سرمایه گذاری کند، سود و ضرر احتمالی او به ترتیب 15 و 5 درصد می باشد.

کاربرد R/R

هدف و کاربرد اصلی نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، کاهش ریسک معامله گران و مدیریت سرمایه در بازارهای ارزهای دیجیتال می باشد.

مدیریت سرمایه چیست؟

مدیریت سرمایه یک استراتژی و دانشی ست که علاوه بر حفظ اصل سرمایه، باعث سودآوری و افزایش میزان سرمایه اولیه نیز می شود. مدیریت سرمایه میزان ریسک در معاملات را به حداقل می نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ رساند و سرمایه گذاران را به بالاترین سود می رسانند. زمانی که استراتژی های معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه قرار می گیرند، نتیجه ای جز کاهش ریسک و افزایش سود به همراه نخواهد داشت.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه

1- ریسک

میزان ریسک مورد انتظار در معامله باید توسط معامله گران قبل از شروع معاملات انجام شوند و فرد باید بر اساس میزان ریسکی که می تواند متحمل شود، آن را مشخص کند. البته این میزان باید تا پایان معامله ثابت بماند زیرا گاهی برخی از معامله گران میزان تحمل ریسک خود را برای دریافت سود بیشتر، افزایش می دهند در نتیجه ممکن است دچار روند نزولی شوند.

2- بازده

بازده در واقع همان سودی می باشد که معامله گران از سرمایه گذاری خود به دست می آورند و مبنای ارزیابی آن شاخص های پولی، دوره زمانی و عملکردهای دارایی ها می باشد. با افزایش قیمت سهام و سودهای نقدی که به صورت سالانه ایجاد می شوند، بازدهی حاصل می شود. بازده بهینه می تواند متاثر از چندین عامل مانند نرخ تورم، ریسک، هزینه های معاملاتی و . باشد اما بخش زیادی از آن مربوط به مهارت و دانش سرمایه گذار برای مدیریت سرمایه و تصمیم گیری به موقع و مناسب در زمان ورود و خروج سرمایه خود می باشد.

3- حجم معاملات

سرمایه گذاران با خرید تعداد واحدهای هر دارایی، مالکیت آن تعداد را به دست می آورند که همان حجم معاملات نام دارد. در نتیجه می توان گفت هر چه میزان حجم معاملاتی یک سرمایه گذار بیشتر باشد، ریسک و بازدهی بالاتری را نیز برای او به همر اه خواهد داشت زیرا سهم بیشتری از دارایی را در اختیار دارد بنابراین سود و زیانی که متحمل می شود نیز به همان میزان بیشتر می شود. توصیه می شود سرمایه گذاران همه ی دارایی و سرمایه خود را وارد یک معامله نکنند، تا کل سرمایه آنها در معرض ریسک بالا قرار نگیرد.

4- نسبت بازده به ریسک

این نسبت باید توسط معامله گران، پیش از ورود به بازار محاسبه شود تا نشان دهد در ازای میزان ریسک در نظر گرفته شده، چقدر بازدهی مورد انتظار و مطلوب است. همین امر سبب می شود تا یک محدودیت برای کنترل هیجانات سرمایه گذاران ایجاد شود و تعادل نسبتا مطلوبی بین میزان ریسک و بازدهی برقرار شود. با توجه به این که هر چه میزان ریسک پذیری کاربران بالاتر باشد، میزان بازدهی که دریافت می کنند نیز بالاتر می رود اما این امر نباید موجب شود ریسک های نجومی را به این خاطر تحمل کنند.

5- نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه از طریق میزان اختلاف میان سطح اولیه سرمایه پیش از ضرر و میزان سرمایه کنونی به دست می آید و نشان دهنده میزان سرمایه از دست رفته سرمایه گذاران در یک معامله ناموفق یا زیان ده بوده است. تفاوت بین افت سرمایه ای که تریدرهای حرفه ای و تریدرهای مبتدی تجربه می کنند این است که حرفه ای ها در زمان افت سرمایه به دلیل مهارتی که در کنترل و مدیریت سرمایه دارند، ضرر کمتری را متحمل می شوند.

نکات کلی در رابطه با مدیریت سرمایه

بررسی نسبت ریسک به ریوارد

- استراتژی‌های معاملاتی در حوزه مدیریت سرمایه باید بر اساس رویکردی که سرمایه گذار در بازار در پیش می‌گیرد و تیپ شخصیتی سرمایه گذار، پایه ریزی شوند.

- هدف اصلی مدیریت سرمایه حفظ سرمایه، کسب سود از آن و افزایش سرمایه اولیه می باشد.

- سرمایه گذاران باید میزان ریسک و بازده سرمایه گذاری را که بر اساس نقاط خروج و حجم معاملات می باشند پیش از شروع، بررسی و ارزیابی کنند.

- بهتر است میزان ریسک در نظر گرفته شده در معاملات بیشتر از ۳ درصد نباشد. همچین نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ اگر نسبت بازده به ریسک کمتر از ۱ درصد باشد، ورود سرمایه گذار به آن معامله توصیه نمی شود.

- اگر معامله گر به چندین معامله نیاز داشته باشد بهتر است حداکثر ریسک بین معاملات تقسیم شود تا فقط یک معامله ریسک زیادی را متحمل نشود.

- اگر سرمایه گذاری به دنبال سرمایه گذاری با بازدهی بالا می باشد، باید ریسک بالا را نیز در نظر بگیرد بنابراین سرمایه گذارن باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و اگر چندین بار معاملات آنها ضرر کرد و دچار افت سرمایه شدید شدند، برای مدتی از انجام معاملات خودداری کنند.

نتیجه گیری

برای کسب سودآوری در سرمایه گذاری ارزهای دیجیتال علاوه بر مهارت و تخصص در تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال، مدیریت سرمایه نیز تاثیر به سزایی دارد. در واقع می توان گفت تاثیر تحلیل های تکنیکال و فاندامنتل بر سودآوری 10% است در حالی که تاثیر مدیریت سرمایه 90% می باشد. بنابراین مدیریت ریسک که بخشی از مدیریت سرمایه به حساب می آید در افزایش میزان سودآوری تاثیر بیشتری نسبت به تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال دارد. نسبت ریسک به ریوارد نیز به همان نسبت در این سودآوری نقش به سزایی دارد.

نسبت ریسک به ریوارد

در این بخش به این موضوع خواهیم پرداخت که نسبت ریسک به ریوارد یا ریسک به بازده چگونه تعریف می شود؟ این نسبت از دو کلمه ریسک به معنای خطر و منظور همان ضرری است که در معامله وجود دارد و ریوارد هم به معنای پاداش یا همان سود معامله می باشد تشکیل شده است.

ریسک به ریوارد در فارکس، از نسبت هایی است که میزان ریسک در معاملات را به خوبی نشان می دهد. قبل از ورود به یک پوزیشن باید به نمودار نگاه کنیم حد سود و حد زیان خود را تنظیم کنیم. چرا؟ زیرا بین سود و نسبت ریسک به پاداش در معاملات چیست؟ زیان نسبتی برقرار است که که به آن نسبت ریسک به ریوارد گفته می شود.

خوب شاید برایتان سوال باشد که حد ضرر را چطور باید تنظیم کرد؟ برای تنظیم کردن حد ضرر دو مشخصه است که باید در نظر گرفت:

  1. باید دارای قیمت باشد و زمانی که نمودار به آن قیمت می رسد، بتوان گفت که روند تغییر کرده است.
  2. حد ضرری که انتخاب می کنید باید برای شما قابل تحمل باشد

اگر هر یک از موارد بالا رعایت نشده باشد نمی توان گفت که حد ضرر تعیین شده است و بدون آن نمی توان وارد معامله شد.

حد سود : زمانی که نمودار وارد سود می شود عملا با هر قیمتی که تریدر بخواهد اقدام به فروش می کند اما نکته قابل توجه این است که حد سود را باید روی مقاومتها گذاشت.

نسبت risk eward در فارکس یعنی چه؟

اصطلاح risk\reward را در زندگی روزمره بسیار مشاهده می کنیم.

برای مثال،هرگونه پیشنهادی که دریافت میکنیم درصد ریسک و ریوارد آن را می سنجیم اگر با منافعمان در تضاد باشد آن را نمی پذیریم اما در برخورد با معاملات به دلیل آنکه شناخت و احاطه بر بازار و همینطور احساسات خود نداریم، متاسفانه بدون اتخاذ تصمیم درست و بدور از احساسات وارد بازار می شویم. اما نسبت ریسک به ریوارد به چه مفهومی است؟

نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Reward) در فارکس در واقع یک متغیر است که میزان سود را نسبت به میزان ضرر مورد قیاس قرار می دهد.

چرا این نسبت در فارکس اهمیت دارد؟

اصطلاح risk\reward یک مفهوم کلیدی برای تریدرهای فعال در بازارهای مالی از جمله فارکس است. در نسبت ریسک به ریوارد ، بازده سود نسبت به تحلیلی که داریم مشخص می شود. این تناسب باید به گونه ای باشد که معامله گر در نهایت حتی با وجود چند ضرر معاملاتش را با سود بندد. البته شایان ذکر است که یک معامله گر هر چقدر هم که حرفه ای باشد باز هم ضررهایی را تجربه خواهد کرد.

تریدرها غالبا از استراتژي ریسک به ریوارد در پلن معاملاتی خود استفاده می کنند. افراد تازه کار به این نکته دقت نمی کنند و وین ریت (میزان سود) را در نظر نمی گیرند. البته باید در نظر داشت که نسبت ریسک به ریوارد عامل صددرصد موفقیت برای ورود به یک معامله نیست ولی باید از اخذ تصمیمات احساسی در مقاومتها و موقعیتهای خرید بدون بکارگیری نسبت risk\reward خودداری کرد.

منظور از risk eward یک به دو چیست؟

نسبت risk\reward نسبتهای گوناگونی دارد و یک معامله گر فارکس بنابر نوع استراتژي ریسک به ریواردی که برای معاملات خود طراحی کرده است، از آن بهره می برد . این نسبت به هر نحوی که بسته می شود باید نهایتا منجر به سود شود.

ریسک به ریوارد یک به دو یعنی از یک واحد زیان و ضرر و دو واحد سود و پاداش تشکیل شده است . این نسبت معمولا نسبت خوبی است و همینطور نسبت یک به سه نیز نسبت مناسبی است.

در تایم فریم های کوتاه به ندرت می توان نسبت ریسک به ریوارد مناسب یافت. این نسبت باید به گونه ای باشد که حداقل بتوانیم risk\reward یک به دو را داشته باشیم. نسبت یک به یک ریسک بالایی دارد چرا که بازار همیشه برخلاف میل شما حرکت نمی کند و ممکن است که بخش زیادی از سرمایه خود را از دست بدهید. لذا منطقی است که قبل از آنکه وارد حساب ریل شوید در حساب دمو بارها و بارها آن را تست کنید.

چطور نسبت risk eward را محاسبه و مشخص میکنیم؟

تفاوت بین یک تریدر آماتور و یک حرفه ای در این است که تریدر حرفه ای همواره به دنبال این است که خطراتی که معاملاتش را تهدید می کند را بشناسد و آنها را مدیریت کند.

نسبت ریسک به ریوارد توسط تریدرهای فارکس جهت ارزیابی بازدهی که مورد انتظار است و همچنین ریسک معامله مورد استفاده قرار می گیرد. نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد با مثال زیر واضح تر می شود.

فرض را بر آن می گیریم که یک تریدر جفت ارز EUR/USD را با قیمت 1.3500 خریداری کرده و حد ضرر خود را بر روی عدد 1.3450 و سود دریافتی خود را در بر روی مبلغ 1.3650تنظیم کرده است. تریدر ما 50 پیپ را برای سود بالقوه 150 پیپ به خطر انداخته است.در واقع از نسبت پاداش ریسک 3 به 1 در این معامله استفاده شده است. (تقسیم عدد 150 در 50)

سخن پایانی

نسبت ریسک به ریوارد را می توان اینگونه بیان کرد که پاداشی است در قبال مقدار سرمایه ای که (در ازای هر دلار) که در خطر قرار می دهد عایدش می شود.
نسبت ریسک به ریوارد توسط تریدرها و سرمایه گذاران جهت مدیریت سرمایه و ریسک خطر مورد استفاده قرار می گیرد.
نسبت ریسک به ریوارد به ارزیابی و سنجش بازدهی که مورد انتظار می باشد و همینطور ریسک معاملات مشخص کمک می نماید.
نسبت ریسک به ریوارد مناسب غالبا میزان (یک به دو ) و همچنین (یک به سه) می باشد.
با امید به آنکه مقاله ی فوق برای شما عزیزان مفید فایده بود باشد. شما می توانید ضمن اشتراک گذاری تجربیات و نظرات با ارزش خود در صورت نیاز به مشاوره در خصوص بازار فارکس از طریق راههای ارتباطی بروکر نیکس با ما تماس بگیرید. مشاورین نیکس در اولین فرصت ممکن پاسخگو خواهند بود.

نسبت ریسک به ریوارد در معاملات چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد در معاملات همان نسبت حد ضرر به حد سود شماست که قصد داریم در این مقاله از مقالات آموزش فارکس برای شما از آن بگوییم. برای افزایش شانس سودآوری خود، باید وقتی معامله کنید که توانایی کسب سود 3 برابر بیشتر از ریسک را داشته باشید. اصطلاحا نسبت ریسک به ریوارد شما 1 به 3 باشد.

2- ما در پایگاه خبری بازار مشترک، تنها به آموزش فارکس برای فارسی زبانان در سراسر جهان می پردازیم و هیچ گونه فعالیتی دیگری در این بازار مالی نداریم. (اسامی کارگزاری های اعلام شده در مطالب آموزشی صرفا جهت بررسی و استفاده از دموهای آموزشی آن ها است)

3- بازار فارکس، بازار خطرناکی است و اگر اشتباه کنید ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید. پس حتما با آموزش درست و آگاهی پای به این بازار بگذارید.

اگر به خودتان نسبت پاداش به ریسک 3: 1 بدهید و فقط در چنین شرایطی وارد معامله شوید، در دراز مدت سودآوری بالاتری خواهید داشت.

بیشتر بخوانید:

به عنوان مثال نگاهی به نمودار زیر بیندازید:

در این مثال بالا فرض بر این است که شما 50 درصد معاملات را ضرر می کنید. می بینید که حتی اگر فقط 50٪ از معاملات خود را می بردید، باز هم 10،000 دلار سود می کردید.

فقط بخاطر داشته باشید که هر بار با نسبت ریسک به پاداش خوبی معامله کنید، احتمال سودآوری شما بسیار بیشتر است حتی اگر درصد برد شما پایین تر باشد.

و اما این لقمه بزرگی است، تنظیم و گذاشتن نسبت پاداش به ریسک بالا هزینه دارد.

در ظاهر، مفهوم گذاشتن نسبت سود به زیان بالا به نظر خوب می رسد، اما به چگونگی اعمال آن در سناریوهای واقعی معاملات فکر کنید.

فرض بگیرید شما یک اسکلپر هستید و فقط می خواهید 3 پیپ ریسک کنید.

استفاده از نسبت 3: 1 پاداش به ریسک، بدان معنی است که شما باید 9 پیپ بگیرید. ابتدا به ساکن، احتمالات علیه شما خواهند بود چراکه باید هزینه اسپرد را نیز پرداخت کنید.

اگر بروکر شما اسپرد 2 پیپی برای EUR / USD ارائه می دهد، باید 11 پیپ سود کنید، و بعبارتی مجبورید یک نسبت پاداش به ریسک 4: 1 که دشوار است را بپذیرید.

با توجه به نرخ تبدیل EUR / USD که می تواند در عرض چند ثانیه 3 پیپ بالا و پایین برود، سریعتر از انکه بخواهید بگویید «عمه جان» استاپ خواهید خورد.

اگر بخواهید حجم معامله خود را کاهش دهید، می توانید استاپ (حد ضرر) خود را واید یا بازتر کنید تا نسبت پاداش / ریسک مطلوب خود را همچنان حفظ کنید.

حال، اگر مقدار پیپ هایی که می خواستید ریسک کنید را به 50 افزایش دهید، باید 153 پیپ سود کنید.

با انجام این کار خواهید توانست نسبت پاداش به ریسک خود را نزدیک به 3: 1 مطلوب خود قرار دهید. زیاد بد نیست، نه؟ با این کار احتمال استاپ خوردن در نوسانات بازار را کم کردید چون تعداد پیپ بیشتری برای مانور دارید. و از طرفی نسبت ریسک به ریوارد مناست را دارید.

در دنیای واقعی، نسبت های سود به زیان آیه قران نیستند. آنها را باید بسته به بازه زمانی، فضای معاملاتی و نقاط ورود / خروج تنظیم کرد.

یک معامله بلند مدت می تواند نسبت پاداش به ریسک تا 10: 1 نیز حتی داشته باشد و این در حالیست که یک اسکلپر (تریدر کوتاه مدت) می تواند نسبتی به کوچکی 0.7: 1 را انتخاب کند.

نکته مهم این است که حتما در ورود به معامله باید این نسبت را در نظر بگیرید.

طریقه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد

کار بسیار آسانی است.

کافی است ابتدا مقدار حد ضرر خود را به پیپ یا دلار حساب کنید.

سپس مقدار حد سود خود را به پیپ یا دلار محاسبه کنید.

نسبت ریسک به ریوارد= 1 : مقدار استاپ لاس / مقدار حد سود

معامله خرید EUR/USD را در نقطه 1.1225 وارد میشویم. حد ضرر ما در نقطه 1.1200 و حد سود ما در نقطه 1.1275 قرار دارد.

حد ضرر به پیپ = 25 پیپ

حد سود به پیپ = 50 پیپ

ریسک به ریوارد = 1 : 50/25 = 1 : 2

همانطور که می بینید نسبت ریسک به ریوارد ما برابر شد با 1 به 2. پرواضح است که برای نسبت سود به زیان یا ریوارد به ریسک جای این دو عدد عوض می شود.

ضررهای خود را موشکافی کنید تا به سود برسید

نویسنده: سید محمد تبادکانی

استراتژی فارکس چیست؟ + معرفی 8 مورد از بهترین استراتژی های فارکس

امروزه با رشد تکنولوژی و تبدیل شدن بازارهای مالی به یک روش محبوب کسب درآمد، معاملات در بازارهای مالی به خصوص ارزهای دیجیتال و فارکس توجه بسیاری از افراد را به خود جلب کرده است. یکی از این بازارهای محبوب که در حال حاظر در رتبه بزرگ‌ترین بازار مالی قرار دارد، بازار جهانی فارکس است. فارکس در واقع بازاری است که به کاربران این امکان را می‌دهد تا بتوانند ارزهای بومی و مدرن را معامله کنند. به عبارتی بازار فارکس مخصوص ارزهای فیات کشورهای مختلف است. البته همانطور که می‌دانید سرمایه گذاری در بازارهای مالی به خصوص فارکس نیازمند کسب مهارت و تجربه است و از آن مهم‌تر نیازمند یک استراتژی مفید و سودمند است.

در این نوشتار قصد داریم تا دقیق ترین استراتژی فارکس، ساده ترین استراتژی فارکس و بهترین استراتژی فارکس را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم و شما را با نحوه دانلود استراتژی فارکس آشنا کنیم؛ با ما همراه باشید.

استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟

استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟

استراتژی در گسترده‌ترین معنای خود، ابزاری است که تحقق اهداف را برای افراد ساده‌تر می‌کند. حال زمانی که از استراتژی معاملاتی یا استراتژی ترید در بازارهای مالی استفاده می‌شود به معنای تاکتیک و برنامه نویسی از آن یاد می‌شود. در واقع مدت زمانی که طول می‌کشد تا تریدر یا معامله‌گر یک جفت ارز را انتخاب کند و زمان ورود و خروج از آن را پیدا کند، استراتژی معاملاتی گویند. به زبان ساده‌تر استراتژی فارکس به معامله‌گران کمک می‌کند تا با تحلیل و بررسی بازار بتوانند تا حدودی وضعیت آینده بازار را پیشبینی کنند و به این شکل تا حد زیادی ریسک معاملات خود را پایین بیاورند. تحلیل‌های تکنیکال و فاندمنتال از مثال‌های بارز استراتژی معاملاتی هستند. جهت یادگیری می‌توانید مقاله آموزش تحلیل تکنیکال و تفاوت های تحلیل تکنیکال و فاندمنتال را مطالعه کنند.

بهترین استراتژی معاملاتی فارکس چیست؟

تاکنون استراتژی‌های مختلفی توسط مدرسان بزرگ ایجاد شده است که گاهاً سوددهی را به چندین برابر رسانده است؛ اما دقیق ترین استراتژی فارکس کدام است؟ همانطور که در مقالات پیشین گفته شد، استراتژی ترید کاملاً به شرایط خود شخص معامله‌گر بستگی دارد و قطعاً نمی‌توان از یک استراتژی برای تمامی روش‌های معامله استفاده کرد. بهتر است بدانید توصیه‌ای که اکثر معامله‌گران و سرمایه گذاران موفق در کتاب‌های خود کرده‌اند این است که سعی کنید برای شروع معاملات خود به جای استفاده از یک استراتژی از چند استراتژی استفاده کنید و متکی به یک استراتژی نباشید.

در نظر داشته باشید که برای انتخاب بهترین استراتژی فارکس باید به چند عامل مختلف توجه کنید. به عنوان مثال پیش از استفاده از استراتژی باید هدف و منبع معامله خود را مشخص کنید. در ادامه 8 مورد از سودده ترین استراتژی های فارکس را در اختیار شما عزیزان قرار دادیم تا انتخاب بهترین استراتژی فارکس و نحوه دانلود استراتژی فارکس را برای شما ساده‌تر کرده باشیم.

انواع استراتژی فارکس

در ادامه شما را با انواع استراتژی ترید فارکس آشنا خواهیم کرد؛ توجه داشته باشید در این قسمت می‌توانید با مقایسه مدت زمان معامله، نسبت ریسک به پاداش معامله و… بهترین و ساده ترین استراتژی فارکس را انتخاب کنید.

استراتژی ترید با پرایس اکشن در فارکس

استراتژی ترید با پرایس اکشن در فارکس

به بیان ساده، پرایس اکشن یک استراتژی معاملاتی است که به معامله‌گران در بازارهای مالی به خصوص مارکت ارزهای دیجیتال این امکان را می‌دهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را با توجه به حرکت‌های اخیر و واقعی قیمت اتخاذ کنند. معامله‌گران می‌توانند برای انجام معاملات از پرایس اکشن در فارکس استفاده کنند یا حتی به عنوان یک اندیکاتور جدا از پرایس اکشن‌ها در معاملات خود استفاده کنند. به طور معمول از تحلیل فاندمنتال به ندرت در استراتژی های پرایس اکشن در فارکس استفاده می‌شود؛ اما شما می‌توانید با ادغام چند رویداد اقتصادی مختلف به عنوان یک فاکتور اثبات کننده استفاده کنید.

مدت زمان معامله در استراتژی ترید پرایس اکشن:شما قادر خواهید بود تا معاملات خود را به وسیله استراتژی پرایس اکشن در کوتاه مدت، متوسط و طولانی مدت انجام دهید.
نقاط ورود و خروج در استراتژی پرایس اکشن:روش‌هایی برای تعیین نقاط ورود و خروج در معاملات پرایس اکشن نظیر فیبوناچی اصلاحی، سایه کندل، تشخیص روند، اسیلاتورها و اندیکاتورها وجود دارد.

استراتژی معامله در مناطق رنج

استراتژی معامله در مناطق رنج

این استراتژی یکی دیگر از سودده ترین استراتژی های فارکس به شمار می‌آید که به کاربران این امکان را می‌دهد تا نقاط حمایت و مقاوت را به راحتی تشخیص دهند. پس از تشخیص و شناسایی سطوح مذکور، معاملات در همین رنج(حوالی) صورت می‌گیرد. توجه داشته باشید زمانی که نوسانات مهم و یا روند مشخصی در بازار جهانی فارکس وجود نداشته باشد، استفاده از استراتژی معامله در مناطق رنج می‌تواند بسیار کارآمد باشد. اصلی‌ترین و بهترین ابزار برای استفاده از این استراتژی، تحلیل تکنیکال است.

مدت زمان معامله در استراتژی معامله در مناطق رنج:همانطور که می‌دانید در این استراتژی می‌توان در هر چهارچوب زمانی وارد معامله شد. توجه داشته باشید بهتر است در زمانی که خطوط مقاومتی شکسته می‌شوند، از معامله خارج شوید.
مزایا و معایب استراتژی معامله در مناطق رنج:از جمله مهم‌ترین ویژگی این استراتژی می‌توان به ایجاد فرصت‌های زیاد برای معامله‌گر اشاره کرد. همچنین مطلوب بودن نسبت ریسک به پاداش در این استراتژی، یکی دیگر از مزایای آن می‌باشد. نیاز به مهارت بالا در انجام تحلیل‌های تکنیکال و سرمایه گذاری‌های بلندمدت را می‌توان از معایب اصلی این استراتژی دانست.

استراتژی ترید روند محور در فارکس

استراتژی ترید روند محور در فارکس

بدون شک استراتژی ترید روند محور را می‌توان به عنوان ساده ترین استراتژی فارکس نام برد. به دلیل سهولت این استراتژی معاملاتی، توجه بسیاری از معامله‌گران به آن جلب کرده و در حال حاظر افراد زیادی از این استراتژی استفاده می‌کنند. بهتر است بدانید که معامله‌گران در این استراتژی می‌توانند جهت بالا بردن نرخ سود خود از مونتوم جهت‌دار استفاده کنند.

مدت زمان معامله در استراتژی ترید روند محور:معامله‌گران می‌توانند از این استراتژی برای معاملات میان مدت و طولانی مدت استفاده کنند. در نظر داشته باشید، به طور معمول در این استراتژی از پرایس اکشن و تایم فریم استفاده می‌شود.
مزایا و معایب استراتژی معاملاتی روند محور:این استراتژی نیز فرصت‌های بی‌شماری برای معامله‌گران فراهم می‌کند و نسبت ریسک به ریوارد آن بسیار مطلوب است؛ اما این استراتژی نیازمند آشنایی با تحلیل‌های تکنیکال می‌باشد و برای همه افراد مناسب نیست.

استراتژی معامله گری پوزیشن(پوزیشن تریدینگ)

استراتژی فارکس پوزیشن تریدینگ

یکی دیگر از دقیق ترین استراتژی های فارکس، استراتژی پوزیشن تریدینگ است که معمولاً به صورت بلندمدت انجام می‌شود و برخلاف موارد قبل، تمرکز زیادی روی فاکتورهای فاندمنتال دارد؛ البته بهتر است بدانید که در این استراتژی از برخی از روش‌های تحلیل تکنیکال از جمله نظریه موج الیوت نیز استفاده می‌شود.

مدت زمان معامله در استراتژی پوزیشن تریدینگ:نکته‌ی مهمی که باید در رابطه با این استراتژی بدانید این است که مدت زمان اینگونه معاملات باید طولانی مدت باشد. این بازه زمانی ممکن است گاهاً هفته‌ها، ماه‌ها یا سال‌ها طول بکشد.
مزایا و معایب استراتژی پوزیشن تریدینگ:یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین ویژگی‌های این استراتژی این است که به معامله‌گران برای شروع معامله به کمک این استراتژی به حداقل سرمایه گذاری زمانی نیاز دارد و نسبت ریسک انجام معاملات در این استراتژی بسیار مطلوب است. اما همانند دیگر استراتژی‌های مذکور این استراتژی نیز بی‌عیب نیست. از بزرگ‌ترین معایب این استراتژی فارکسی می‌توان به نیاز شدید کسب مهارت در تحلیل‌های تکنیکال و فاندمنتال اشاره کرد.

استراتژی معامله گری روزانه

استراتژی معامله گری روزانه

همانطور که در دوره استراتژی معاملاتی گفته شد(علاقه مندان می‌تونند جهت خرید استراتژی فارکس به لینک مذکور مراجعه کنند) یکی از دقیق ترین استراتژی های معاملاتی در بازارهای مالی استراتژی معامله گری روزانه است. به کمک این روش، معامله‌گران می‌توانند در روز چندین معامله را باز کنند. توجه داشته باشید که این استراتژی در واقع یک استراتژی ترید کوتاه مدت است و تمامی پوزیشن‌های آن در آخر روز بسته خواهند شد.

مدت زمان معامله در استراتژی معامله گری روزانه:معاملاتی که به کمک این استراتژی ایجاد می‌شوند در پایان همان روز بسته می‌شوند. مدت زمان انجام معاملات با این استراتژی میان چند دقیقه تا چند ساعت در روز است.
مزایا و معایب استراتژی معامله گری روزانه:متوسط بودن نسبت ریسک به پاداش و امکان باز کردن تعداد زیادی معاملات در روز از مهم‌ترین مزایای استراتژی معامله گری روزانه می‌باشد. همچنین نیاز به مهارت بسیار بالا و سرمایه گذاری زمانی زیاد از معایب این استراتژی فارکسی می‌باشد.

استراتژی اسکالپینگ(نوسان گیری)

معامله اسکالپینگ

اصطلاحاً انجام معاملات مکرر و پشت سرهم در قبال دریافت سوددهی اندک را نوسانگیری یا اسکالپینگ گویند. در این روش معامله‌گر در طول روز می‌تواند معاملات مکرر باز و بسته کند و در قبال آن سود اندکی به دست آورد. برای استفاده از این استراتژی می‌توان از دو روش دستی و به کارگیری الگوریتم با الگوی از پیش تعیین شده، استفاده کرد.

مدت زمان معامله در استراتژی اسکالپینگ:این استراتژی یکی دیگر از استراتژی‌های کوتاه مدت است که مدت انجام یک معامله در آن بین 1 الی 30 دقیقه است و حداقل میزان سود را به همراه دارد.
مزایا و معایب استراتژی اسکالپینگ:تعداد باز و بسته شدن معامله به کمک این استراتژی از تمامی استراتژی‌های مذکور فارکس بیشتر است. نسبت ریسک به ریوارد ضعیف و نیاز شدید به کسب مهارت در تحلیل تکنیکال از معایب بارز این استراتژی فارکسی است.

استراتژی معامله گری سوئینگ(سوئینگ تریدینگ)

معامله گری سوئینگ

این استراتژی ترکیبی از بازارهای رنج و بازارهای روندی است. در واقع معامله‌گری که از این استراتژی استفاده کند، در کنار دریافت سود از بازارهای روندی، از بازارهای رنج هم سود کسب می‌کند. جهت ورود به معاملات در این بازارهای مذکور، باید ابتدا سقف‌ها و کف‌های قیمتی را تعیین کنید.

مدت زمان معامله در استراتژی سوئینگ تریدینگ:یکی دیگر از استراتژی‌های میان مدت در فارکس، استراتژی سوئینگ تریدینگ است و معامله گران می‌توانند بین چند ساعت تا چند روز پوزیشن‌های خود را باز نگه دارند.
مزایا و معایب استراتژی سوئینگ تریدینگ:نسبت متوسط ریسک به ریوارد و فرصت ایجاد تعداد زیادی معامله از مهم‌ترین مزایای این استراتژی فارکسی است. اما همانند دیگر استراتژی‌های مذکور می‌بایست اطلاعات زیادی در زمینه تحلیل تکنیکال داشته باشید و سرمایه گذاری زمانی خود را تا حد زیادی افزایش دهید.

استراتژی معامله انتقالی

طرز عملکرد این استراتژی به اینگونه است که معامله‌گر باید ابتدا یک ارز با نرخ پایین را قرض گرفته و آن را در یک ارز با نرخ بهره بالا‌تر سرمایه گذاری کند تا به سوددهی مثبت دست یابد.

مدت زمان معامله در استراتژی معامله انتقالی:معاملات به کمک این استراتژی بستگی به شرایط ممکن است میان مدت یا طولانی مدت باشد.
مزایا و معایب استراتژی معامله انتقالی:نسبت متوسط ریسک به ریوارد و نیاز به زمان کوتاه‌تر از ویژگی‌های بارز این استراتژی می‌باشد. ایجاد فرصت‌های کمتر معامله در این استراتژی از معایب اصلی آن است.

پیج اینستاگرام محمد فاموریان

سخن آخر

همانطور که در ابتدای آموزش استراتژی فارکس گفته شد، تمامی استراتژی‌های موجود در بازارهای مالی به خصوص بازار ارزهای دیجیتال و فارکس ممکن است با توجه به شرایط افراد بسیار مطلوب عمل کند و یا حتی برعکس! بهتر است پیش از خرید استراتژی فارکس شرایط خود را بسنجید و نسبت به آن استراتژی مناسب را انتخاب کنید. همچنین دقت داشته باشید که گاهاً استفاده از یک استراتژی به تنهایی جوابگو نیست و بهتر است در بیشتر مواقع از چندین استراتژی در انجام معاملات خود کمک بگیرید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.