سرمایه گذاری یا معامله گری ؟
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / ترید یا معامله گری چیست؟ کدام سبک معاملاتی بهتر است؟
ترید یا معامله گری چیست؟ کدام سبک معاملاتی بهتر است؟
هدف از انتشار این مطلب توضیح کامل ترید یا معامله گری چیست و بررسی کدام سبک معاملاتی بهتر است؟ می باشد. بطور خلاصه می توان گفت ترید (trade) در واقع همان خرید و فروش است، که در بازارهای مالی به خرید و فروش جنس فیزیکی یا مجازی مربوط به آن بازار مالی گفته میشود.
و به شخصی که خرید و فروش را بر اساس دیدگاهها و ایدههای خود نسبت به بازاری که در آن به فعالیت میپردازد انجام میدهد، تریدر (trader) یا معامله گر میگویند.
در واقع بعد از گسترش اینترنت و نرمافزارهای خرید و فروش آنلاین داراییها، تریدینگ طرفداران زیادی پیدا کرده است.
ترید یا معامله گری چیست؟
ترید یا معامله گری در بازارهای مالی به معنی خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر می باشد.
به زبان ساده ترید یا معامله گری به معنی خرید و فروش می باشد، که اصطلاحا در بازارهای مالی به خرید و فروش جنس فیزیکی یا مجازی مربوط به آن بازار مالی گفته میشود مثل سکه طلا و خرید و فروش سهام در بازار بورس.
دارایی که در بازارها معامله می شوند میتواند هر چیزی باشد: سهام، ارز دیجیتال، اختیار معامله (آپشن)، یک ارز خاص و …
*البته توجه داشته باشید که در بعضی از بازارها میتوان در ابتدا فروش انجام داد و بعد از آن خرید که به این نوع معاملات Short trading گفته میشود.
تریدر کیست؟
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد به شخصی که خرید و فروش را بر اساس دیدگاهها و ایدههای خود نسبت به بازاری که در آن به فعالیت میپردازد انجام میدهد، تریدر یا معامله گر میگویند و با این معامله سعی میکند به اهداف مالی خود برسند.
چه چیزی را تریدرها معامله میکنند؟
به طور کلی هر کالای حقیقی یا مجازی که دارای یک خریدار و فروشنده باشد و معامله هم بین آنها انجام شود در واقع یک معامله یا ترید انجام شده است. ولی بطور کلی سهام، ارز دیجیتال، اختیار معامله (آپشن)، یک ارز خاص و … که در بازارهای مالی موجود می باشد را تریدرها معامله میکنند.
به طور حتمی همیشه یک خریدار و یک فروشنده وجود خواهد داشت که با توافق بر سر قیمت مورد نظر خرید و فروش و ترید انجام میشود.
محل انجام ترید و معامله گری کجاست؟
تریدرها به دو صورت حضوری و مجازی ترید را در بازار های مالی انجام میدهند بعضی از بازارهای مالی بصورت حضوری و بعضی بصورت مجازی قابلیت معامله دارند.
مزایا و معایب ترید کردن چیست؟
مزایای ترید کردن عبارت اند از :
- امکان ترید کردن بدون وابستگی زمانی و مکانی وجود دارد
- سود های کلان را میتوان با ترید کردن بدست آورد
- ترید کردن باعث بوجود آمدن استقلال شغلی و فکری برای تریدر میشود
- هرکسی با هر میزان سرمایه ای میتواند ترید کند
- بدون وسیله و ابزار خاص و فقط با ابزار ابتدایی میتوان ترید کرد
- امکان شروع با سرمایه پایین
- نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
- پتانسیل کسب سود بالا
معایب ترید کردن
- وجود تحریمها و دردسرهای ناشی از آن (برای ایرانیان)
- ترید کردن به شدت هیجان انگیز و بعضی مواقع اعصاب خردکن می باشد
- نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
- ریسک ترید بالا می باشد و احتمال بالای از دست دادن سرمایه وجود دارد (که البته قابل کنترل می باشد)
- از نظر فکری کاری مشکل و طاقت فرسا است
- استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
بررسی ریسک های ترید
بطور کلی ریسک های ترید به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم بندی میشوند:
ریسک سیستماتیک ریسک هایی هستند که قابل پیش بینی است، مثل پیش بینی افزایش قیمت نفت و…
ریسک غیر سیستماتیک به ریسک هایی گفته میشود که قابل پیش بینی نیست مثل اعتصابات کارگری و…
روش های تحلیلی مختلف
امروزه روش های تحلیلی زیادی برای ترید کردن وجود دارد که هر فرد میتواند با توجه به علایق و عملکرد خود از آنها استفاد نماید از جملهی این روشها میتوان به تحلیل فاندامنتال، تکنیکال، گردش پولی، اخباری، روانشناسی و… اشاره کرد.
تحلیل تکنیکال، شاه کلید تریدرها
نمیتوان تریدر موفقی را پیدا کرد که از نمودارها برای تحلیل بازار استفاده نکند. تحلیل تکنیکال که به نام تحلیل نموداری، تکنیکی یا فنی، شناخته میشود به دلیل اصول و قوانینی که دارد در همه بازارهایی که قیمت داراییها با عرضه و تقاضا تغییر می کند قابل پیادهسازی می باشد.
اگر شما قصد معاملات سهام، ارز دیجیتال، آپشن و… را داشته باشید، تحلیل تکنیکال اصلیترین مهارتی می باشد که باید کسب نمایید.
تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار می باشد:
- تاریخ تکرار میشود
- قیمتها بر اساس روندها حرکت میکنند
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است
بدون دانش ترید نکنید
ترید کردن با شانس باعث ضرر و زیان شما خواهد شد شما در هر بازاری که قصد معامله دارید قبل از خرید و فروش، اطلاعات و دانش کافی را کسب نمایید.
با یاد گیری و استفاده از یک روش یا چند روش تحلیلی مربوط به آن بازار میتوانید در آن جا ترید کنید. هر چقدر که تجربه و اطلاعات فرد از بازار مالی و نوع معاملات بالاتر باشد به طبع، تریدر کارنامه موفق تری خواهد داشت.
سبک معامله و بازههای زمانی تریدینگ
-به طور کل هدف از سرمایهگذاری، ایجاد ثروت در بلندمدت می باشد و سرمایهگذاری بلندمدت بیشتر از طریق خرید سهام، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و ETF ها انجام میشوند که در این سرمایهگذاری، سرمایهگذاران برای گرفتن تصمیمات سرمایهگذاری، نوسانات کوتاهمدت را نادیده خواهند گرفت و به روند بلندمدت مینگرند.
پس از گذشت سالها، ارزش مبالغ سرمایهگذاری شده در اغلب مواقع افزایش خواهد یافت و بازدهی مثبتی و خوبی را برای سرمایهگذار به همراه دارد. بازدهیهای بلندمدت با اثر سود مرکب که از سود نقدی سهام یا سود پرداختی صندوقها بدست آمده افزایش خواهند یافت.
بیشتر افراد با این سبک سرمایهگذاری به دنبال ایجاد ثبات و درآمد برای بازنشستگی خود هستند. سودهایی که از ترید بدست میآید به عنوان درآمد شناخته میشود زیرا میتوان آنرا در بازههای زمانی منظم کسب کرد. ولی سود سرمایهگذاری را نمیتوان درآمد دانست، زیرا بازدهی واقعی سرمایهگذاری در بلندمدت می باشد.
کسب سود در ترید یا معاملهگری از طریق خرید در قیمت پایینتر و فروش در قیمت بالاتر بدست خواهد آمد و خرید و فروشها در زمان نسبتا کوتاهی انجام خواهد شد.
بازه زمانی خرید و فروش، متناسب با سبک معاملهگری میتواند از چند ثانیه تا چندماه باشد. در جدول زیر میتوانید ۴ سبک اصلی تریدینگ و دورههای زمانی هرکدام را مشاهده می فرمایید.
کدام سبک معاملاتی بهتر است؟
بطور کلی برای تشخیص اینکه کدام سبک معاملاتی برای شما مناسبتر است، نیاز به تجربه دارید تا متوجه شوید با کدام سبک راحتتر هستید. معیارهایی که باید در نظر بگیرید:
- سطح تحمل ریسک و میزان تجربهای که در ترید دارید
- ویژگیهای شخصیتی
- میزان سرمایه شما
- میزان زمانی که میتوانید برای معامله اختصاص دهید
بطور کلی بین بازه زمانی معاملات و مقدار زمانی که باید برای معامله صرف نمایید یک رابطه معکوس وجود دارد.
برای مثال، پوزیشن تریدرها ممکن است فقط چند ساعت در هفته برای بررسی و مدیریت معاملاتشان نیاز داشته باشند ولی اسکالپ تریدرها نیاز باشد کل روز کاری را به شکلی فعالانه برای اینکار اختصاص دهند. در ادامه به توضیح درباره پوزیشن تریدرها و اسکالپ تریدرها می پردازیم.
بسیاری از فعالان بازار – چه سرمایهگذار باشند چه معاملهگر – در یک دسته از این سبکهای معاملاتی جا نخواهند گرفت. زیرا همواره در حال انجام معاملات در دورههای زمانی مختلف می باشند.
بطور مثال ممکن است یک پوزیشن تریدر، دست به معاملاتی بسیار کوتاهمدتتر در طول روز بزند.
نوع بازار در انتخاب سبک معاملاتی تاثیر دارد. بطور مثال در بازار سهام تهران، اسکالپ تریدینگ به دلیل وجود کارمزد بالا استراتژی چندان سودآوری نیست و این سبک معاملاتی برای بازارهای ارزهای دیجیتال به دلیل وجود پلتفرمهای معاملاتی با کارمزد بسیار پایین، مناسبتر است.
پوزیشن تریدینگ
پوزیشن تریدینگ (Position Trading) است شامل طولانیترین دوره زمانی می باشد و معمولا تریدها در دوره ماهانه تا سالانه انجام خواهند شد. ممکن است که پوزیشن تریدرها ترکیبی از تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال در خرید و فروش استفاده نمایند.
برای تحلیل دورههای زمانی طولانیمدت در پوزیشن تریدینگ، اغلب از نمودارهای هفتگی در تحلیل تکنیکال استفاده می شود.
معمولا در این سبک از معاملهگری، نوسانات کوتاهمدت دارایی نادیده گرفته میشود و هدف شخص کسب سود از روندهای میانمدت و بلندمدتتر می باشد.
این سبک از معاملهگری شباهت زیادی به سرمایهگذاری دارد. با این حال، سرمایهگذاری که شامل خرید و نگهداری طولانیمدت دارایی میشود فقط شامل کسب سود از روند صعودی بازار می باشد و سرمایهگذار از روند نزولی بازار نمیتواند سودی کسب نماید.
در سبک معاملاتی پوزیشن تریدینگ، کسب سود از بازار نزولی نیز انجام میشود یعنی ابتدا فروش انجام میشود و سپس خرید، که اینکار را اصطلاحا استراتژی Short trading مینامند.
بررسی سبک معاملاتی سوینگ تریدینگ
سوینگ تریدینگ (Swing Trading) است یکی از سبکهای ترید می باشد که در آن، معاملات در دورههای زمانی روزانه یا هفتگی انجام میشود و هدف تریدر کسب سود از نوسانات کوتاهمدت بازار می باشد.
بطور کلی می توان گفت که در سبک معاملاتی سوینگ تریدرها از تحلیل تکنیکال و رفتار قیمت برای تشخیص نقاط پرسود ورود و خروج استفاده می نمایند. بنابراین در این سبک معاملاتی، معمولا به تحلیل بنیادی توجهی نخواهد شد.
معاملهگران در این سبک معاملاتی بعد از رسیدن قیمت به یک هدف خاص (براساس درصد یا قیمت مشخص) اقدام به خروج از بازار خواهند کرد. این هدف در هر دو جهت بازار – هم منفی و هم مثبت – در نظر گرفته خواهد شد.
چون سوینگ تریدینگ در دوره زمانی چندروز تا چند هفته انجام میشود، نیاز به مانیتور و بررسی مداوم بازار ندارد. به همین دلیل، تریدرهایی که وقت کمتری برای بررسی مداوم و لحظهای بازار ندارند معمولا به این سبک معاملاتی گرایش پیدا خواهند کرد.
دی تریدینگ (معاملات روزانه)
دی تریدینگ (Day Trading) می باشد به سبکی از ترید گفته میشود که تریدر در طول یک روز، دارایی خود را برای روز بعد نگه نمیدارد و معامله خرید و سپس فروش را در عرض حداکثر چند ساعت انجام میدهد.
همه معاملات روزانه با قرار دادن یک حد سود (profit target)، حد ضرر (stop loss) یا زمان خروج (time exit) پایان مییابد.
تحلیل تکنیکال، روش اصلی تحلیلی در معاملات روزانه می باشد و نمودارهای چنددقیقهای برای یافتن نقاط ورود و خروج مناسب بکار میرود.
توجه داشته باشید که معاملات روزانه فقط برای چند دقیقه تا چندساعت نگهداری خواهد شد و به همین دلیل، در این سبک معاملاتی تحرکات بزرگ قیمت متداول نیست به همین دلیل معاملهگران روی سودهای کوچک تمرکز می کنند.
معاملهگری روزانه یک شغل تمام وقت می باشد و معاملهگر معمولا بطور مداوم بازار را تحت نظر دارد. حتی معاملهگرانی که از نرمافزارها و رباتهای معاملهگری استفاده میکنند اغلب مراقب می باشند تا به دلیل قطعی اینترنت یا سایر مشکلات، خللی در کار این ابزارها به وجود نیاید.
اسکالپ تریدینگ
اسکالپ تریدینگ (Scalp Trading) است یک سبک معاملهگری بسیار فعالانه می باشد که شامل خرید و فروش مداوم در یک دوره معاملاتی است.
اسکالپ تریدرها کوچکترین دوره زمانی تحرکات قیمت را هدف قرار می دهند و روی کسب سودهای بسیار پایین تمرکز دارند تا با جمع شدن این سودها به درآمد مناسبی برسند.
در سبک اسکالپ تریدینگ از حد سود و حد ضررها برای مدیریت موقعیتهای معاملاتی استفاده میشود. موقعیتهای معاملاتی اغلب از چند ثانیه تا چند دقیقه متغیر هستند.
به خاطر اینکه سودهای معاملهگران در اسکالپ تریدینگ کم است، اسکالپ تریدرها ممکن است دهها و حتی صدها ترید را در هر دوره معاملاتی داشته باشند.
به دلیل تعداد زیاد معاملات، اسکالپ تریدرها به دنبال کارمزد بسیار پایین برای معاملات میگردند زیرا در صورتی که کارمزد معاملات بالا باشد، سودهای آنها حتی ممکن است کفاف کارمزد معاملاتی را نیز ندهد.
اسکالپ تریدینگ از جمله سبکهای بسیار پرریسک در معاملات است زیرا تریدر باید درصد تریدهای موفق بالایی را بدست آورد. همچنین به خاطر اینکه مقدار سودهای کسب شده معمولا کمتر از مقدار زیانهاست، تنها کافیست چند زیان بزرگ به تریدر وارد شود تا کل سودهای بدست آمده از بین برود.
معاملات پرتعداد
معاملات پرتعداد (High-Frequency Trading) می باشد سبک دیگری از معاملات سریع است که با استفاده از نرمافزارهای خاص و الگوریتمهای پیچیده تحلیل بازار انجام میشود.این سبک معاملاتی توسط شرکتهای بزرگ در بازارهای مالی بینالمللی و با صرف هزینههای هنگفت انجام میشود.
تریدها در این سبک معاملاتی براساس شرایط بازار توسط باتهای معاملهگری و نرمافزارها ارسال میشود.
این مقاله جهت آشنایی شما عزیزان با نحوه ترید و معامله گری و شناسایی بهترین سبک معاملاتی جمع آوری شده است امیدوارم که از مطالعه آن رضایت خاطر داشته باشید.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
سرمایهگذاری یا سفته بازی، شما چکار می کنید؟
هدفتان از سرمایهگذاری را مشخص کنید و فریب وسوسههای دیگران را نخورید.
سرمایه گذاری در سهام مثل سایر انواع سرمایهگذاری ابزاری برای زندگی بهتر است، نه کمتر و نه بیشتر. شما در سهام سرمایه گذاری میکنید تا از طریق منافع حاصل از آن، به سایر اهدافتان برسید، مثلاً ماشین بخرید. پس باید ابتدا هدفتان را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کنید. مثالی میزنیم تا موضوع روشنتر شود.
شما برای چه لپتاپ میخرید؟ آیا لپتاپ میخرید که فقط یک لپتاپ داشته باشید؟ مسلماً خیر. هدف شما از خرید یک لپتاپ میتواند این باشد که در کارهای روزانهتان از آن استفاده کنید و سرعت عملتان بیشتر شود. یا میخواهید از آن برای دیدن فیلم یا گوش کردن به موسیقی و بازیهای کامپیوتری استفاده کنید. سرمایه گذاری در بورس هم همینطور است. آیا هدف خود را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کردهاید؟ بیایید کمی دراینباره باهم صحبت کنیم.
اهداف از لحاظ بازه زمانی به سه دسته تقسیم میشوند:
- اهداف بلندمدت، به پروژهها و اهداف مالی اطلاق میشود که حداقل به پنج سال زمان برای برنامهریزی و سرمایهگذاری نیاز دارند.
- اهداف میانمدت، برای مدتزمان دو تا پنج سال برنامهریزی میشوند.
- اهداف کوتاهمدت نیز معمولاً به سرمایهگذاری و صرف هزینه در بازه زمانی کمتر از دو سال احتیاج دارند.
سرمایهگذاری در بورس، ماهیتاً یک سرمایهگذاری بلندمدت است و شما باید برای حداقل پنج سال حضور مداوم در بورس برنامهریزی کنید. هدف از سرمایهگذاری در بورس میتواند موارد زیر باشد:
- رسیدن به استقلال مالی و درآمد پایدار و مستمر در سنین ۵۰ سال به بالا و بازنشستگی.
- پرداخت هزینه تحصیل و ازدواج فرزندان در ۱۵ تا ۳۰ سال آینده.
- پرداخت مخارج احتمالی درمان یا سایر مخارج پیشبینینشده و سنگین در سنین پیری.
بااینوجود، سرمایهگذاری در برخی شرکتها نظیر شرکتهای بزرگ بورسی، میتواند هدفی میانمدت باشد. برای مثال اگر شما در آستانه بازنشستگی باشید، میتوانید بخشی از پسانداز خود را در سهام شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری کنید و امیدوار باشید در چهار یا پنج سال آینده بازده خوبی برای شما داشته باشد. ولی شرایط کلان اقتصادی هم بسیار مهم است. درصورتیکه بازار دوره رونق خود را سپری میکند، تصمیم برای ورود به بورس و سرمایهگذاری در سهام منطقیتر از زمانی است که رکود بر بازار حاکم است. در دوره رکود بهتر است کنار بایستید و منتظر باشید. (مقاله پیشنهادی برای زمان بازنشستگی: برای دوره بازنشستگی چه برنامهای دارید؟)
نکته مهم اینجاست که بورس جای مناسبی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند؛ بنابراین نمیتوان فهمید که در هفته یا ماه آینده چه بلایی بر سر قیمتها میآید! ممکن است امروز سهمی را در قیمت ۴۰۰ تومان بخرید و هفته آینده قیمت آن ۴۶۰ تومان و ماه آینده ۳۱۰ تومان باشد؛ بنابراین اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایهگذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت سرمایهگذاری کنید. (برای مطالعه بیشتر می توانید این مقاله را نیز مطالعه نمایید: اهداف سرمایه گذاری، بلند مدت یا کوتاه مدت؟)
در سالهای اخیر بسیاری از تحلیلگران، کارگزاران و وبسایتها و مراکز آموزشی، سرمایهگذاران را ترغیب میکنند تا بهجای سرمایهگذاری در بورس به معاملهگری و سفتهبازی بپردازند و سودهای مقطعی و کوتاهمدت به دست آورند. به همین دلیل عموم افراد ناآگاه خیال میکنند میتوان یکشبه در بورس میلیونر شد، درصورتیکه معمولاً عکس آن اتفاق میافتد. (ما در دوره “آموزش بورس” گام های مهم برای سرمایه گذاری در بورس را برای شما تهیه کرده ایم).
بنابراین بسیار مهم است بدانید سرمایهگذاری با پسانداز و سفتهبازی چه تفاوتی دارد؟ شما میخواهید کدام باشید؟ سرمایهگذار یا سفتهباز؟ دانستن جواب این سؤال برای اهداف و آرمانهای شما حیاتی است. افرادی که تفاوت این سه را نمیدانند، بهزودی در بورس بازنده خواهند شد! نکات زیر به شما کمک میکند که تفاوت این سه را درک کنید و بین آنها تمایز قائل شوید.
- سرمایه گذاری یعنی شما ثروت خود را در داراییهای فیزیکی نظیر زمین و مسکن یا داراییهای غیر فیزیکی نظیر سهام سرمایهگذاری کنید و انتظار دارید تا سود آن را در آینده بهصورت افزایش قیمت یا پرداختی ماهیانه یا سالانه دریافت کنید. برای این کار شما به زمان، دانش و انضباط در تصمیمگیری نیاز دارید. قیمت سهام یا زمین شما ممکن است در کوتاهمدت مدام بالا برود یا پایین بیاید؛ اما شما به آن توجهی نمیکنید، چراکه منتظر عواید بلندمدت سرمایهگذاری خود هستید.
- منظور از پسانداز این است که شما بخشی از ثروت خود را در حسابی مطمئن نظیر بانک نگه میدارید تا در آینده نزدیک آن را برداشت کرده و خرج کنید. پسانداز شما معمولاً دچار نوسان نمیشود و ریسک از دست دادن آن برای شما صفر است، چراکه اصل سپرده شما توسط بانک مرکزی یا سایر نهادهای مالی تضمین میشود. تأکید شما برای پسانداز بیشتر بر نقدشوندگی و بدون ریسک بودن آن است. درواقع همان قمار کردن است که در بازارهای مالی به آن سفته بازی گفته میشود. در این مورد افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند تا از منافع کوتاهمدت و نوسانات روزمره قیمت بهره ببرند. برای مثال سهمی را امروز ۴۲۳ تومان بخرند و فردا یا پایان هفته ۴۴۵ تومان بفروشند.
درک این سه برای بسیاری از فعالان بازار دشوار است. تفاوت اصلی سرمایه گذاری و سفته بازی در میزان ریسکی است که شما در معامله تقبل میکنید. معاملات پر ریسک که معمولاً برای دستیابی به سود کوتاهمدت هستند زیر چتر سفتهبازی و معاملاتی که ریسک منطقی و متعادل دارند و بر طبق جمعآوری اطلاعات و تحلیل انجام میشوند، زیر چتر سرمایهگذاری قرار میگیرند. سرمایهگذاران به دنبال دستیابی به یک سود رضایتبخش با پذیرش ریسک متوسط یا کمتر از متوسط بازار هستند. درحالیکه سفتهبازان به دنبال یک بازده غیرعادی هستند که ممکن است بهصورت مقطعی ایجاد شود. البته سفتهبازی کاملاً شبیه به قمار نیست. چراکه سفتهبازان بورس معمولاً افراد با دانشی هستند، اما درهرصورت ریسکی که میپذیرند بسیار بالاتر از ریسک متوسط بازار است.
سرمایهگذاری یا سفته بازی، شما چکار می کنید؟
هدفتان از سرمایهگذاری را مشخص کنید و فریب وسوسههای دیگران را نخورید.
سرمایه گذاری در سهام مثل سایر انواع سرمایهگذاری ابزاری برای زندگی بهتر است، نه کمتر و نه بیشتر. شما در سهام سرمایه گذاری میکنید تا از طریق منافع حاصل از آن، به سایر اهدافتان برسید، مثلاً ماشین بخرید. پس باید ابتدا هدفتان را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کنید. مثالی میزنیم تا موضوع روشنتر شود.
شما برای چه لپتاپ میخرید؟ آیا لپتاپ میخرید که فقط یک لپتاپ داشته باشید؟ مسلماً خیر. هدف شما از خرید یک لپتاپ میتواند این باشد که در کارهای روزانهتان از آن استفاده کنید و سرعت عملتان بیشتر شود. یا میخواهید از آن برای دیدن فیلم یا گوش کردن سرمایه گذاری یا معامله گری ؟ به موسیقی و بازیهای کامپیوتری استفاده کنید. سرمایه گذاری در بورس هم همینطور است. آیا هدف خود را از سرمایه گذاری در بورس مشخص کردهاید؟ بیایید کمی دراینباره باهم صحبت کنیم.
اهداف از لحاظ بازه زمانی به سه دسته تقسیم میشوند:
- اهداف بلندمدت، به پروژهها و اهداف مالی اطلاق میشود که حداقل به پنج سال زمان برای برنامهریزی و سرمایهگذاری نیاز دارند.
- اهداف میانمدت، برای مدتزمان دو تا پنج سال برنامهریزی میشوند.
- اهداف کوتاهمدت نیز معمولاً به سرمایهگذاری و صرف هزینه در بازه زمانی کمتر از دو سال احتیاج دارند.
سرمایهگذاری در بورس، ماهیتاً یک سرمایهگذاری بلندمدت است و شما باید برای حداقل پنج سال حضور مداوم در بورس برنامهریزی کنید. هدف از سرمایهگذاری در سرمایه گذاری یا معامله گری ؟ بورس میتواند موارد زیر باشد:
- رسیدن به استقلال مالی و درآمد پایدار و مستمر در سنین ۵۰ سال به بالا و بازنشستگی.
- پرداخت هزینه تحصیل و ازدواج فرزندان در ۱۵ تا ۳۰ سال آینده.
- پرداخت مخارج احتمالی درمان یا سایر مخارج پیشبینینشده و سنگین در سنین پیری.
بااینوجود، سرمایهگذاری در برخی شرکتها نظیر شرکتهای بزرگ بورسی، میتواند هدفی میانمدت باشد. برای مثال اگر شما در آستانه بازنشستگی باشید، میتوانید بخشی از پسانداز خود را در سهام شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری کنید و امیدوار باشید در چهار یا پنج سال آینده بازده خوبی برای شما داشته باشد. ولی شرایط کلان اقتصادی هم بسیار مهم است. درصورتیکه بازار دوره رونق خود را سپری میکند، تصمیم برای ورود به بورس و سرمایهگذاری در سهام منطقیتر از زمانی است که رکود بر بازار حاکم است. در دوره رکود بهتر است کنار بایستید و منتظر باشید. (مقاله پیشنهادی برای زمان بازنشستگی: برای دوره بازنشستگی چه برنامهای دارید؟)
نکته مهم اینجاست که بورس جای مناسبی برای سرمایهگذاری کوتاهمدت نیست. چون در کوتاهمدت قیمتها بهصورت غیرعقلانی بالا و پایین میروند و مدام نوسان دارند؛ بنابراین نمیتوان فهمید که در هفته یا ماه آینده چه بلایی بر سر قیمتها میآید! ممکن است امروز سهمی را در قیمت ۴۰۰ تومان بخرید و هفته آینده قیمت آن ۴۶۰ تومان و ماه آینده ۳۱۰ تومان باشد؛ بنابراین اگر میخواهید پول خود را برای یک سال در جای مطمئنی سرمایهگذاری کنید، بهتر است به بانک مراجعه کرده و در سپردههای کوتاهمدت سرمایهگذاری کنید. (برای مطالعه بیشتر می توانید این مقاله را نیز مطالعه نمایید: اهداف سرمایه گذاری، بلند مدت یا کوتاه مدت؟)
در سالهای اخیر بسیاری از تحلیلگران، کارگزاران و وبسایتها و مراکز آموزشی، سرمایهگذاران را ترغیب میکنند تا بهجای سرمایهگذاری در بورس به معاملهگری و سفتهبازی بپردازند و سودهای مقطعی و کوتاهمدت به دست آورند. به همین دلیل عموم افراد ناآگاه خیال میکنند میتوان یکشبه در بورس میلیونر شد، درصورتیکه معمولاً عکس آن اتفاق میافتد. (ما در دوره “آموزش بورس” گام های مهم برای سرمایه گذاری در بورس را برای شما تهیه کرده ایم).
بنابراین بسیار مهم است بدانید سرمایهگذاری با پسانداز و سفتهبازی چه تفاوتی دارد؟ شما میخواهید کدام باشید؟ سرمایهگذار یا سفتهباز؟ دانستن جواب این سؤال برای اهداف و آرمانهای شما حیاتی است. افرادی که تفاوت این سه را نمیدانند، بهزودی در بورس بازنده خواهند شد! نکات زیر به شما کمک میکند که تفاوت این سه را درک کنید و بین آنها تمایز قائل شوید.
- سرمایه گذاری یعنی شما ثروت خود را در داراییهای فیزیکی نظیر زمین و مسکن یا داراییهای غیر فیزیکی نظیر سهام سرمایهگذاری کنید و انتظار دارید تا سود آن را در آینده بهصورت افزایش قیمت یا پرداختی ماهیانه یا سالانه دریافت کنید. برای این کار شما به زمان، دانش و انضباط در تصمیمگیری نیاز دارید. قیمت سهام یا زمین شما ممکن است در کوتاهمدت مدام بالا برود یا پایین بیاید؛ اما شما به آن توجهی نمیکنید، چراکه منتظر عواید بلندمدت سرمایهگذاری خود هستید.
- منظور از پسانداز این است که شما بخشی از ثروت خود را در حسابی مطمئن نظیر بانک نگه میدارید تا در آینده نزدیک آن را برداشت کرده و خرج کنید. پسانداز شما معمولاً دچار نوسان نمیشود و ریسک از دست دادن آن برای شما صفر است، چراکه اصل سپرده شما توسط بانک مرکزی یا سایر نهادهای مالی تضمین میشود. تأکید شما برای پسانداز بیشتر بر نقدشوندگی و بدون ریسک بودن آن است. درواقع همان قمار کردن است که در بازارهای مالی به آن سفته بازی گفته میشود. در این مورد افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند تا از منافع کوتاهمدت و نوسانات روزمره قیمت بهره ببرند. برای مثال سهمی را امروز ۴۲۳ تومان بخرند و فردا یا پایان هفته ۴۴۵ تومان بفروشند.
درک این سه برای بسیاری از فعالان بازار دشوار است. تفاوت اصلی سرمایه گذاری و سفته بازی در میزان ریسکی است که شما در معامله تقبل میکنید. معاملات پر ریسک که معمولاً برای دستیابی به سود کوتاهمدت هستند زیر چتر سفتهبازی و معاملاتی که ریسک منطقی و متعادل دارند و بر طبق جمعآوری اطلاعات و تحلیل انجام میشوند، زیر چتر سرمایهگذاری قرار میگیرند. سرمایهگذاران به دنبال دستیابی به یک سود رضایتبخش با پذیرش ریسک متوسط یا کمتر از متوسط بازار هستند. درحالیکه سفتهبازان به دنبال یک بازده غیرعادی هستند که ممکن است بهصورت مقطعی ایجاد شود. البته سفتهبازی کاملاً شبیه به قمار نیست. چراکه سفتهبازان بورس معمولاً افراد با دانشی هستند، اما درهرصورت ریسکی که میپذیرند بسیار بالاتر از ریسک متوسط بازار است.
تعریف معامله گر یا تریدر
تفاوت اصلی بین یک معامله گر و یک سرمایه گذار، مدت زمانی است که شخص دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران افق زمانی بلندمدتی دارند، در حالی که معامله گران دارایی ها را برای دوره های زمانی کوتاه تری نگهداری می کنند تا از روندهای کوتاه مدت استفاده کنند.
تعریف معامله گر
معامله گر (trader) عبارت است از، فردی که به خرید و فروش دارایی های مالی در هر بازار مالی، چه برای خود یا از طرف شخص یا مؤسسه دیگری مشغول است. تفاوت اصلی بین یک معامله گر و یک سرمایه گذار، مدت زمانی است که شخص دارایی را در اختیار دارد. سرمایه گذاران (investors) افق زمانی بلندمدتی دارند، در حالی که معامله گران دارایی ها را برای دوره های زمانی کوتاه تری نگهداری می کنند تا از روندهای کوتاه مدت استفاده کنند.
نکات مهم
- معامله گران افرادی هستند که به خرید و فروش کوتاه مدت یک سهام برای خود یا یک موسسه می پردازند.
- از جمله معایب معامله، مالیات بر سود سرمایه قابل استفاده در معاملات و هزینه های کارمزد به کارگزاران است.
- معاملهگران، برخلاف سرمایهگذاران، بهجای سود بلندمدت به دنبال سود سرمایه کوتاه مدت هستند.
درک معامله گران
یک معامله گر می تواند برای یک موسسه مالی کار کند، در این صورت با پول و اعتبار شرکت معامله می کند و ترکیبی از حقوق و پاداش به آنها پرداخت می شود. از طرف دیگر، یک معامله گر می تواند با پول و اعتبار خود معامله می کند و تمام سود را برای خود نگه دارد.
از جمله معایب معاملات کوتاه مدت، هزینه های کمیسیون و پرداخت گستره قیمتی خرید و فروش است. از آنجایی که معاملهگران اغلب برای دستیابی به سود از استراتژیهای معاملاتی کوتاهمدت استفاده میکنند، کارمزدهای زیادی را باید پرداخت کنند. با این حال، افزایش تعداد کارگزاریهایی که کارمزد کمتری دریافت می کنند باعث شده است که این هزینه کمتر مسئلهای ایجاد کند، ضمن اینکه پلتفرمهای معاملات الکترونیکی نیز، گستره های قیمتی را در بازار ارز کاهش دادهاند. همچنین روش مالیاتی نامطلوبی برای سود سرمایه کوتاه مدت در ایالات متحده وجود دارد.
انواع معامله گری: مقایسه نهاد ها با حساب های شخصی
بسیاری از مؤسسات مالی بزرگ، دارای مرکز کنترل معاملات مالی هستند در آن مراکز، معامله گران کارمندانی هستند که طیف وسیعی از محصولات را از طرف شرکت خرید و فروش می کنند. هر معاملهگر دارای محدودیت هایی است یعنی مقدار معامله، حداکثر انقضای معامله و حداکثر ضرر آنها در یک معامله مشخص است. شرکت دارای ریسک اصولی است و بیشتر سود را حفظ می کند و معامله گر نیز، حقوق و پاداش دریافت می کند.
از طرفی دیگر، اکثر افرادی که با حساب شخصی معامله می کنند از خانه یا در یک دفتر کوچک کار می کنند و از یک کارگزار تخفیفی (discount broker) و پلت فرم های معاملات الکترونیکی استفاده می کنند. محدودیت های آنها به وجه نقد و اعتبار خودشان بستگی دارد، اما آنها تمام سود را حفظ می کنند.
کارگذاری های تخفیفی: منبعی مهم برای معامله گران
شرکت های کارگزاری تخفیفی به ازای هر تراکنش، کارمزد بسیار کمتری دریافت می کنند، اما همچنین یا مشاوره مالی بسیار کم یا هیچ مشاوره ای را ارائه نمی کنند. افراد نمی توانند به طور مستقیم در بورس یا بورس کالا با حساب شخصی خود معامله کنند، بنابراین استفاده از کارگزار تخفیفی یک راه مقرون به صرفه برای دسترسی به بازارها است. بسیاری از کارگزاران تخفیفی، حساب های مارجین (margin accounts) را ارائه می دهند. این نوع سرمایه گذاری یا معامله گری ؟ حساب به معامله گران اجازه می دهد برای خرید سهام از کارگزار پول قرض کنند. این امر مقدار معاملات آنها را افزایش می دهد اما ضرر احتمالی را نیز افزایش می دهد.
پلتفرمهای معاملات ارزی با خریداران و فروشندگان ارز در بازارهای نقدی، آتی و اختیار معامله مطابقت دارند. آنها میزان اطلاعات قیمتی را که در اختیار معامله گران حقیقی قرار می گیرد به شدت افزایش می دهند و در نتیجه اختلاف قیمت را محدود می کنند و کارمزد را کاهش می دهند.
مالیات بر سود سرمایه کوتاه مدت
یکی از معایب سودهای معاملاتی کوتاه مدت، این است که معامله گر بر اساس نرخ مالیات بر درآمد عادی، مشمول مالیات می شود. سود سرمایه بلندمدت تا 20 درصد مشمول مالیات است، اما نیاز است که ابزار پایه حداقل برای یک سال نگهداری شود.
طبق قانون فعلی، از لحاظ فنی قوانین مالیاتی جامعی برای معامله گری وجود ندارد. وضعیت مالیاتی یک معامله گر بر اساس اطلاعاتی است که معامله گران ارائه می دهند و ممکن است برای هر فردی متفاوت باشد. برخی از مواردی که سازمان مالیاتی امریكا سرمایه گذاری یا معامله گری ؟ هنگام ارزیابی وضعیت مالیات معامله گران در نظر می گیرد عبارت اند از، مدت نگهداری اوراق بهادار، تعداد معاملات انجام شده، بازه معاملاتی و حجم معاملات.
راه حل هایی برای معامله گران وجود دارد که بدهی های مالیاتی خود را از معاملات کوتاه مدت کاهش دهند. برای مثال، آنها میتوانند هزینههای مورد استفاده در راهاندازی معاملات خود را کسر کنند، مانند یک فریلنسر یا صاحب کسبوکار کوچک. اما اگر آنها بر اساس ماده 475 عمل کنند، معاملهگران میتوانند کل معاملات خود را برای یک سال خاص ارزشگذاری کنند و حتی زیانهایی که متحمل شدهاند را لحاظ کنند.
سرمایه گذاری یا معامله گری ؟
معمولاً اکثر افراد تازه کار و حتی برخی معاملهگران تمایزی بین سرمایهگذار و معاملهگر قائل نمیشوند. اما آیا واقعاً این دو یک معنی دارند و هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند؟ بایستی گفت که اگر مسئله زمان را نادیده بگیریم، هر دو رویکرد سرمایهگذاری و معاملهگری یک معنی خواهند داشت. اما در دنیای واقعی سرمایهگذاری و معاملهگری دو روش کاملاً متفاوت برای منتفع شدن از بازارهای مالی هستند. گاهی اوقات افراد تازهوارد نمیتوانند این دو مفهوم را از یکدیگر تشخیص دهند و حتی در معاملات و یا سرمایهگذاری های خود هم دچار مشکل میشوند. بارها دیده شده که فرد تازهوارد برای کسب سود از نوسانات بازار در بازه زمانی کوتاه وارد معامله شده، ولی با ورود معامله به محدوده زیان دهی، از بستن معامله خودداری کرده و در پاسخ گفته است که :
این یک معامله بلندمدت است، نه کوتاهمدت و بهتر است که کمی صبر کند تا بازار برگردد.
هر شخصی با ورود به بازارهای مالی بایستی ابتدا رویکرد خود را مشخص کند. اگر فرد تازهوارد نداند که باید به روش سرمایهگذار فعالیت کند یا به روش یک معاملهگر، با تناقضها و اشتباهات مهلکی در حرفه خود مواجه خواهد شد. بهطور مثال شاید وضعیت بنیادی یک دارایی مالی برای سرمایهگذاری یکساله خوب باشد، اما آیا میتوان از وضعیت بنیادی خوب برای ورود به معامله چنددقیقهای استفاده کرد؟
سرمايه گذاري:
هدف از سرمایهگذاری به دست آوردن تدریجی ثروت در یک بازه زمانی بلندمدت است و معمولاً سرمایهگذاران با خرید و نگهداری داراییهای مالی ثروت خود را افزایش میدهند. معمولاً ثروت سرمایهگذاران شامل سبدی از سهام، اوراق قرضه، ارزهای خارجی، طلا و … میشود. سرمایهگذاران با سرمایهگذاری مجدد سودهای حاصله از نرخ بهره مرکب برای افزایش سریع ثروت خود استفاده میکنند. گاهی اوقات اتفاق میافتد که سرمایهگذار، سهام یا یک دارایی مالی را به مدت چند سال و شاید حتی چند دهه نگهداری کند.
بازارها همیشه در نوسان هستند و به همین خاطر سرمایهگذاران از ورود به بازارهای نزولی خودداری میکنند و زمانی که قیمت دارایی آنها کاهش مییابد، به امید اینکه قیمتها دوباره افزایش خواهند یافت و ضررها جبران خواهند شد در بازار میمانند. معمولاً توجه اصلی سرمایهگذاران به مسائل بنیادی است و بهترین روش برای فعالیت بهعنوان سرمایهگذار هم استفاده از تحلیلهای بنیادی است.
معامله گری:
در مقابل معاملهگری شامل خریدوفروشهای مکرر در بازارهای مالی میشود و هدف اصلی معاملهگر کسب سود بیشتر نسبت به روشهای سرمایهگذاری (خرید و نگهداری) است. درحالیکه شاید سرمایهگذاران به بازدهیهایی مثل ۱۰ یا ۲۰ درصد سالانه راضی باشند، معاملهگران سعی میکنند تا به سودهای ۱۰ درصدی ماهانه دست یابند. استراتژی اصلی در معاملهگری، خرید در قیمتهای پایین و فروش در قیمتهای بالاست. عکس این استراتژی هم کاربرد دارد. یعنی معاملهگر در قیمتهای بالا اقدام به فروش میکند و در قیمتهای پایینتر اقدام به بازخرید دارایی میکند.
در معاملهگری از دستور حد ضرر برای محدود کردن ضرر معامله استفاده میشود. بهترین روش برای فعالیت بهعنوان معاملهگر، استفاده از تحلیلهای تکنیکال است. علاوه بر این، معاملهگری سبکهای مختلفی دارد. بهطور مثال عدهای از معاملهگران بلندمدت کار میکنند و شاید معامله خود را ماهها و شاید سالها باز نگه دارند. دسته دوم معاملهگران موجسوار هستند و معمولاً معامله را از چند روز تا چند هفته باز نگه میدارند. دسته سوم معاملهگران روزانه هستند و معمولاً معاملات خود را در کمتر از ۲۴ ساعت میبندند. دسته چهارم هم اسکالپر ها هستند که معامله را از چند ثانیه تا چند دقیقه باز نگه میدارند. تمامی معاملهگران تکنیکال در یکی از این چهار دسته قرار میگیرند.
اغلب معاملهگران بر اساس عواملی مثل میزان سرمایه، ساعات زمانی که میتوانند معامله کنند، سطح تجربه و میزان ریسک قابل تحمل یکی از چهار روش بالایی را برای معاملهگری انتخاب میکنند.
بایستی توجه داشت که هم معاملهگران و هم سرمایهگذاران به دنبال کسب سود از بازار هستند. اما سرمایهگذاران به دنبال کسب سودهای بزرگ در دوره زمانی بلندمدت هستند و هدف اصلی آنها خرید و نگهداری دارایی است. اما معاملهگران میخواهند از افزایش و کاهش قیمتها سود ببرند و در کمترین زمان ممکن با سود از بازار خارج شوند و به سودهای کم ولی مکرر فکر میکنند.
دو فرد نام آشنا در این زمینه یکی سرمایه گذار و ديگري معامله گر
وارن بافت
سرمایهگذار، اقتصاددان، مدیر اجرایی و نیکوکار آمریکایی است،که هماکنون با دارایی بیش از ۸۲ میلیارد دلار، بهعنوان سومین فرد ثروتمند جهان شناخته میشود.
او مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی استو مالکیت شرکتهای گایکو، دیری کوئین، هاینز و مارس اینکورپوریتد را در اختیار دارد، همچنین دارای سهام در شرکتهای اپل، جنرال الکتریک، گلدمن ساکس، ولز فارگو، شرکتهای کوکاکولا و پپسی، آمریکن اکسپرس، بنک آو امریکا و آیبیام میباشد.
رابرت ماینر
شخصیتی نام آشنا در بازارهاي مالي دنیا به حساب می آید که بی تردید می توان او را یکی از بزرگترین معامله گران تکنیکال دنیا معرفی نمود. سبک رابرت ماینر یکی از سبک های فوق العاده قدرتمند و کارآمدی است که سالیان متوالی در آموزش تحلیل تکنیکال بر پایه حسب وی آموزش های لازم برای جویندگان این دانش دیده می شود. تحلیل الیوت بر حسب نظریه امواج الیوت یکی از پیچیده ترین و البته قوی ترین روش های تحلیل تکنیکال در فرآیند بورس می باشد. الیوت به سبک رابرت ماینر جزء پرطرفدارترین سبک های تکنیکال دنیا می باشد. این سبک بیشتر بر پایه استراتژی مناسب ورود و خروج و بهترین استفاده از موقعیت ها تمرکز نموده است تا اینکه بر پایه موج شماری پیچیده و کمتر کاربردی تمرکز نموده باشد.او در بيشتر مسابقات معاملهگری دنیا که سالانه برگزار میشود رتبه اول را با بیشترین بازدهی کسب نموده است.
دیدگاه شما