کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟
مدیر پرتفوی صندوق سرو سودمند مدبران گفت: صنایع جذاب و غیرجذاب فراوانی مانند غذاییها، داروییها، لاستیکی، روغنموتور و. هنوز متناسب با تورم افزایش نرخ نداشتهاند و با افزایش نرخهای تدریجی، رشد پایداری را تجربه خواهند کرد.
دستهگل اساتید بازار؛ قیمتگذاری دستوری سیمان
ادعای وجود مافیا در بازار سیمان، ادعایی بیاساس است و اگر قرار باشد هر بازاری که در آن دلالان حضور دارند، مافیایی بخوانیم، بسیاری از بازارهای کشور از جمله بازار املاک هم مافیایی است! طبیعی است که با کاهش عرضه در هر بازاری، عدهای سودجو به فکر احتکار و گرانفروشی بیفتند. قیمت فروش سیمان در بورس کالا کاملاً شفاف است و اگر قطعی برق رخ نمیداد احتمالاً قیمت سیمان شیب نزولی داشت.
عروسی به کوچه بورس رسید!
پس از ماهها که وضعیت بازار به صورت ناامیدکنندهای در حال ریزش بود اما؛ طی یک ماه اخیر وضعیت به گونهای پیش رفته که سهامداران را به آینده این بازار امیدوار کرده است.
ادامه روند صعودی بازار
کارشناس بازار سرمایه گفت: با توجه به شرایط و بدبینی که نسبت به مذاکرات برجام وجود دارد فعلا روند بازار مثبت خواهد بود.
جو مثبت و بدون التهاب حاکم بر بورس
کارشناس بازار سرمایه گفت: جو کلی بازار دارای نگرانی و التهاب نیست و این موضوع موجب میشود اگر پالسهای مثبت به بازار مخابره شود مجدد شاهد تقویت معاملات و مثبتتر شدن روند شاخص باشیم.
"طالبان"، "بازار هرات" و دلار
آمار دقیقی از حجم انتقال ارز از طریق خط هرات وجود ندارد؛ ولی به نظر می رسد نوسان بازار ارز تحت تاثیر پیش روی طالبان، اگرچه در کوتاه مدت نوسان گیران را به بازار ارز می کشاند؛ اما نوسان بازار ارز تحت تاثیر این اتفاق، بلند مدت نیست و نباید به آن وزن زیادی داد.
چشمک بورس به سرمایهگذاران
ارزش معاملات این روزها به بالای ۷ هزار میلیارد تومان رسیده؛ حال آنکه ارزش معاملات در فروردین و اردیبهشت ماه حدود ۲ هزار میلیارد تومان بوده است! این موضوع نشان دهنده ثبات و تعادل نسبی در بازار سرمایه است که روند آتی این بازار را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
کوچ سپرده های بانکی مردم به بازار مسکن
ساعت24 -دست اندرکاران بازار مسکن معتقدند کاهش سود سپردههای بانکی، خود را در قالب افزایش اجارهبها و نرخ ارز در کوتاهمدت و سپس ورود سفتهبازان به بازار خرید و فروش مسکن، در بلندمدت نشان داده است.
دست اندرکاران بازار مسکن معتقدند کاهش سود سپردههای بانکی، خود را در قالب افزایش اجارهبها و نرخ ارز در کوتاهمدت و سپس ورود سفتهبازان به بازار خرید و فروش مسکن، در بلندمدت نشان داده است.
در روزهای اخیر در پی کاهش نرخ سود سپرده و افزایش قیمت ارز، خودرو و اجاره بها، بسیاری از کارشناسان بر این نظرند که نقدینگی سرگردان که زمانی سپرده های بانکی جذابترین محل برای حبس آنها کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ محسوب می شد، اخیرا به بازارهای موازی بخش مسکن ورود کرده اند. با این حال این سرمایه ها هنوز نتوانسته اند بخش مسکن را همانند دوره های رونق گذشته دچار تغییرات جدی کنند. هرچند که بازار مسکن فعلا در بخش اجاره بها از کاهش سود سپرده ها تأثیر گرفته اما تکانه جدی در در بخش خرید و فروش مسکن ایجاد نکرده است.
با این حال برخی کارشناسان اقتصادی بر این نظرند که سرمایه های سرگردان می تواند در سه تا پنج ماه آینده تقاضای سفته بازانه و سوداگرانه بازار مسکن را تقویت کند که این تقاضا با توجه به انباشت مسکن خالی و مازادِ عرضه واحد مسکونی، بعید است شوک قیمتی به بخش مسکن بدهد؛ اما به هر حال تأثیرات کاهش سود سپرده بانکی علی رغم ادعای برخی مدیران وزارت راه و شهرسازی، بیشتر از میانگین تورم خواهد بود؛ به معنای دیگر به احتمال زیاد نرخ تورمِ مسکن طی ماه های آتی از نرخ کلی تورم کشور پیشی خواهد گرفت.
اقتصاددان: کوچ نقدینگی به مسکن در بلندمدت
علی اصغر بدری در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره نقش سرمایه های سرگردان در بر هم زدن تعادل عرضه و تقاضای بخش مسکن اظهار داشت: با این ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد مسکن مهری که در مدت محدود وارد بازار مسکن شد یک شوک در بازار مسکن رخ داد و کشوری که سالانه بیش از ۶۰۰ هزار واحد مسکونی تقاضای مسکن ندارد، به ناگاه با حجم بزرگی از عرضه مسکن روبه رو شد.
کارشناس اقتصاد مسکن افزود: روالی که در حال حاضر در بازار مسکن وجود دارد، یک روند معمولی و عادی نیست. در گذشته روند به این شکل بود که حجم نقدینگی عمدتا در اثر افزایش گردش پول در کشور در پی افزایش فروش نفت یا تغییر تراز تجاری کشور ایجاد می شد؛ یا اینکه دولت گذشته به چاپ پول بدون پشتوانه اقدام کرد؛ نتیجه این اتفاقات، ورود حجم بزرگ نقدینگی به بازارها بود و آنها را تحت تأثیر قرار می داد. به این شکل که ابتدا نقدینگی به سمت طلا و ارز می رفت و پس از مدت کوتاهی به بازار سهام و خودرو منتقل و سبب ایجاد حباب قیمتی در این بازارها می شد؛ پس از آنکه حباب قیمت ها می ترکید، حجم نقدینگی به سمت بازارهای بلندمدت به خصوص مسکن کوچ می کرد.
وی با بیان اینکه دوره اخیر نیز از دفعات قبل مستثنا نیست، ادامه داد: تفاوت واکنش بازارهای هدف به افزایش نقدینگی در حال حاضر با دوره های نقدینگی قبلی، در سرعت و شدت انتقال سرمایه های سرگردان از بانک ها به بازارهای زودبازده، میان بازده و نهایتا دیربازده است. هرچند که این اتفاق آغار شده؛ اما با توجه به پایین بودن شدت آن، اثرگذاری کوچ نقدینگی به بازارها در جامعه کمتر از دوره های گذشته است.
رئیس مؤسسه مطالعات شهر واقتصاد تصریح کرد: نیاز مصرفی مسکن همواره در دوره های تاریخی مختلف وجود داشته و دارد؛ اما آنچه سبب می شود تا بازار مسکن در رکود یا رونق وارد شود، تقاضای سفته بازی است که به آن تقاضای سوداگری نیز گفته می شود. سفته بازان در حال حاضر با توجه به کاهش سود سپرده به همه بازارها پس از دوره طولانی حبس نقدینگی در بانک ها ورود کرده اند که علت آن دو موضوعِ «ورشکستگی برخی بانک ها و مؤسسات اعتباری در پی برخورد با بازار غیر متشکل پولی و غیر مجاز» و همچنین «کاهش سود سپرده های بانکی» است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا اگر سود تسهیلات نیز در آینده نزدیک همانند سود سپرده ها کاهش یابد، امکان آن وجود دارد که همانند دوره های گذشته که تسهیلات بانکی ای که به اسم تولید دریافت می شد، به ساخت و ساز وارد شد و نتیجه آن وجود تعداد زیادی خانه خالی است، این بار نیز تسهیلات ارزان قیمت به بخش مسکن وارد شود؟ گفت: با توجه به وجود حجم زیاد خانه های خالی و بدون متقاضی، بعید است تسهیلات ارزان قیمت و کم بهره مجددا به ساخت و ساز برود اما احتمال اینکه به سمت تولید هم برود کم است و به احتمال بسیار از بازارهای مسکن و املاک کشورهای همسایه شمال غرب یا جنوب خلیج فارس سربرآورد.
کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟
ریشه های دلار 4900 تومانی در کجاست؟
رکوردشکنیهای اخیر دلار، نگاه همه فعالان اقتصادی را به خود جلب کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ کرده است. دلار در شرایطی دیروز به 4900 تومان رسید که مسئولان دولت و بانک مرکزی پیشتر ریشه این اتفاقات را غیر اقتصادی خوانده بودند، با این استدلال که وضعیت متغیرهای بنیادین اقتصادی نظیر تقاضای مبادلاتی، نرخ تورم و نرخ رشد اقتصادی به گونهای نیست که بتوان شاهد انتظار جهش نرخ ارز بود. با این اوصاف انتظار میرفت کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ که عرضه ارز پتروشیمیها که این هفته به بازار روانه شده است غائله نرخ ارز را ختم به خیر کند اما همان طور که در خبرها شاهد آن هستیم، تاکنون این اتفاق رخ نداده است. در این شرایط این سوال مهم مطرح میشود که نرخ ارز چه خواهد شد؟ اگر چه برخی تاکنون اظهار کرده اند که نرخ واقعی ارز کمتر از نرخ فعلی (مثلاً در حدود هزار تومان) است و برخی دیگر، نرخهای بسیار بیشتر از این را تخمین زده اند، اما واقعیت آن است که تا عوامل مهم و موثر بر نرخ ارز را نشناسیم، نمیتوان پاسخ قاطعی به این سوال داد و روند آینده آن را پیش بینی کرد. آن چه که واضح است و از منابع گوناگون بر میآید، تقاضای نرخ ارز هم اینک فراتر از حجم تقاضای معمول و موردنیاز برای مبادلات اقتصادی با خارج از کشور و لذا تا حد زیادی روشن است که تقاضای فعلی در بازار ارز که به افزایش نرخ آن منجر شده است، متاثر از عامل دیگر یعنی تقاضای سفته بازی نیز هست. این به عبارت ساده یعنی برخی از مردم پولهایی در اختیار دارند که به دلیل نبود بازده در بازارهایی از قبیل مسکن، بانک، کالا و. .، آن را به بازار ارز میآورند تا در فرایند افزایش نرخ ارز که جرقه آن به هر بهانهای زده شده است، بتوانند، خرید کنند و بعداً بفروشند و سود کسب کنند. البته برخی نیز برای جلوگیری از کاهش ارزش دارایی شان در روند افزایشی نرخ ارز به سمت بازار خرید دلار سوق پیدا کرده اند. حال این سوال پیش میآید که سرو کله این پولها از کجا پیدا شده است؟ پاسخ بسیار روشن است و آن را باید با افزایش حجم نقدینگی در اقتصاد توضیح داد. آمارهای بانک مرکزی به صراحت، گویای این است که حجم نقدینگی در اقتصاد کشور در آذرماه امسال، با نرخ رشد 22 درصد نسبت به آذرماه سال گذشته، به مرز بی سابقه هزار و 445 هزار میلیارد تومان رسیده است. در اقتصاد یک قاعده کلی وجود دارد که در صورتی که حجم پول (نقدینگی) به عنوان مثال 20 درصد رشد کند، اگر سرعت گردش پول (دست به دست شدن پول در اقتصاد) تغییر نکند، باید مجموع نرخ تورم و نرخ تولیدناخالص داخلی نیز به همان میزان رشد کند. بنابراین اگر نرخ رشد تولید ناخالص داخلی کشور را در حدود 6 درصد (طبق آخرین آمارهای مرکز آمار) در نظر بگیریم، طبیعی است که این تورم، میتواند خود را در بازارهای مختلف از جمله ارز نشان دهد. این موضوع، دقیقاً همان چیزی است که اقتصاددانان کشور سال گذشته از آن به ظرفیت سونامی تورم در اقتصاد ایران یاد کرده بودند. چرا نقدینگی زیاد شد؟ اما نقطه ثقل بحث که میتوان بخش مهمی از موتور تورمی موجود در بازار ارز را در آن شناسایی کرد، به پاسخ این سوال بر میگردد. متاسفانه باید گفت رشد نقدینگی با وجود تاکیدات مسئولان دولتی، ریشه در یک واقعیت در نظام بانکی به نام شکاف دارایی- بدهی بانکها دارد. متاسفانه در شرایطی که بدهی بانکها تحت قراردادهایی که متضمن سودهای با نرخ تقریباً مشخص هستند، بی وقفه رشد میکند، رشد دارایی بانکها هماهنگ با این رشد بدهی نبوده است. در این زمینه، مسئولان بانک مرکزی بر منجمد بودن دارایی بانکها در قالبهایی همچون املاک تاکید میکنند، با این حال کارشناسان بیان میکنند که حتی بخشی از داراییهای مطرح شده در ترازنامه بانکها نه منجمد بلکه موهوم بوده است. به هر حال این شکاف دارایی- بدهی به اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی منجر شده است. آمارهای بانکی بیانگر این هستند که از مهرماه سال ۱۳۹۴ تا مهرماه امسال این رقم از ۸۵ هزار میلیارد تومان به ۱۱۲ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است که نشان دهنده رشد ۲۷ هزار میلیاردی برداشت از بانک مرکزی است. این موضوع به عبارت ساده مشابه چاپ پول توسط بانک مرکزی است و یکی از عوامل مهم رشد پایه پولی که تورم زاست، به شمار میرود. در بیان حال نامساعد نظام بانکی همین بس که مرکز پژوهشهای مجلس در خردادماه سال گذشته، درباره خطر وقوع توقف یا ورشکستگی در نظام بانکی کشور هشدار داده بود. جهانگیری معاون اول رئیس جمهور نیز آذرماه امسال با بیان این که مشکلات نظام بانکی خیلی پیچیده شده، به ذکر این جمله بسنده کرد که برخی از مسائل و مشکلات بانکهای کشور را نمیتوان باز کرد! مدیر عامل بانک خاورمیانه نیز شهریورماه امسال در کنفرانسی در زوریخ برآوردی از منابع لازم برای ترمیم نظام بانکی ارائه و اعلام کرد که برای سامان دهی بخش بانکی ایران که 700 میلیارد دلار ترازنامه مالی دارد، 180 تا 200 میلیارد دلار هزینه نیاز است! چه خواهد شد؟ این موارد را گفتیم تا معلوم شود در کنار همه اقدامات مثبتی که هم اینک در جریان است؛ اعم از شفافیت در بازار ارز ومقابله مالیاتی با سوداگران، باز مسئله اصلی یعنی حجم قابل توجه نقدینگی با همه عوامل موثر بر آن، بر سر جای خود باقی است؛ عاملی که میتواند خیلی از معادلات بازار ارز را تعیین و جابه جا کند. با این حال باید گفت در کوتاه مدت، همه چیز بستگی به این دارد که دولت چگونه و با چه کیفیتی میتواند عنان نقدینگی را از بازار ارز منحرف کند. در این باره بانک مرکزی وعده داده است که طرحهای جذاب برای سرمایه گذاری ارزی نظیر اوراق مشارکت ارزی را در روزهای آتی اجرا خواهد کرد. به نظر میرسد هر چقدر این طرحها جذاب تر و عملیاتی باشند، امید به کنترل نرخ ارز در روزهای آینده بیشتر خواهد شد. اما در مراحل بعدی و بلندمدت تر، قطعا نیاز به اصلاح اساسی ترازنامه بانکها ضروری است. هم اکنون، یکی از نقاط امیدبخش در این زمینه، مصوبه اخیر کمیسیون تلفیق مجلس است که بر اساس آن، تا سقف 110 هزار میلیارد تومان بدهی دولت به پیمانکاران، پیمانکاران به بانکها و بانکها به بانک مرکزی تسویه شود. این موضوع باعث کاهش بدهی بانکها به بانک مرکزی شده که با ایجاد گشایش در منابع آن ها، به کاهش اضافه برداشت از منابع بانک مرکزی و در نتیجه کاهش شدت افزایش نقدینگی منجر خواهد شد. اما در وهله بعدی، به نظر میرسد، برخورد جدی تر بانک مرکزی با بانکهای غیر منضبط ضروری است حتی اگر این اقدام به قیمت حذف این بانکها از اطلس بانکی کشور (با رعایت همه جوانب و ضوابط اقتصادی و اجتماعی) منجر شود. در مجموع نیز باید به خاطر داشت که هم اینک اصلاح نظام بانکی یکی از عوامل مهم خروج اقتصاد کشور از رکود است و در صورت اصلاح نشدن آن، امکان صدمه غول نقدینگی در آینده به بازارهای کشور، اعم از ارز و کالا و. .. دور از انتظار نخواهد بود.
فعالیت این سایت بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد.
تمام حقوق برای پیشخوان محفوظ است. استفاده از مطالب و تصاویر این سایت فقط با ذکر نام پیشخوان و درج لینک به این سایت مجاز است.
دربارهٔ ما | تبلیغات در پیشخوان
چگونه از ارزهای دیجیتال درآمد کسب کنیم؟ معرفی ۵ راه درآمدزایی، بدون نیاز به ترید
امروزه بسیاری از افراد بهدنبال کسب درآمد از ارزهای دیجیتال هستند. برخی حتی از این هم فراتر میروند و رویای میلیاردرشدن از طریق ارزهای دیجیتال را در سر میپرورانند. آنها در پی جهشهای بزرگ قیمتی و سودهای ۱۰۰ درصدی هستند و در یک کلام، میخواهند یکشبه پولدار شوند.
شاید جهش قیمت بیت کوین و سود خوبی که سرمایهگذاران اولیه آن به دست آوردند، دلیل پدیدآمدن این رویا باشد؛ اما حقیقت این است که فرصتهای اینچنینی اندک و دور از دسترس هستند. فقط تعداد معدودی از تریدرها میتوانند بر روی موجهای قیمتی سوار شده و بهموقع از بازار خارج شوند و پولی که زندگی آنها را دگرگون میکند را به دست آورند.
با این حال، خوشبختانه افزایش ناگهانی قیمت، تنها راهی نیست که سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال میتوانند از آن کسب درآمد کنند. ظهور اکوسیستم دیفای (DeFi)، توکنهای غیرمثلی (NFT) و پیشروی آهسته پذیرش ارزهای دیجیتال در جریان اصلی اقتصاد، فرصتهای سرمایهگذاری تقریباً نامحدودی را برای ما به ارمغان آوردهاند.
در همین راستا، بهکمک مقالهای از وبسایت کوین تلگراف، نگاهی به ۵ روشی خواهیم داشت که هودلرهای ارزهای دیجیتال میتوانند بدون تریدکردن و بهآسانی از آنها کسب درآمد کنند.
سهامگذاری
سهامگذاری یکی از بهترین راههای کسب سود از داراییهایی است که در یک پرتفوی مبتنی بر ارز دیجیتال نگهداری میشوند. در این روش، کاربران توکنهای خود را بهعنوان وثیقه در یک پروتکل قفل میکنند. کاربران با این کار میتوانند نقشی در تأیید تراکنشها داشته باشند و همچنین پاداش دریافت کنند.
تمامی شبکههای بلاک چینی که امنیت آنها از طریق روش اثبات سهام (PoS) و همچنین روشهای مشتقشده از آن مانند DPoS، NPoS، LPoS، DBFT، PBFT و PPoS تأمین میشود، قابل سهامگذاری و کسب سود هستند. در تمامی این روشها، کاربران میتوانند بدون اینکه مستقیماً نقش اعتبارسنج را در شبکه ایفا کنند، با سهامگذاری در استخرها و نمایندگی نودهای اصلی، به نسبت سهم خود از کل سهامگذاری شبکه، درآمد کسب کنند.
در آیندهای نهچندان دور، شبکه اتریوم از مدل اجماع مبتنی بر اثبات کار به مدل اثبات سهام کوچ میکند و دارندگان اتر که در قرارداد هوشمند اتریوم ۲.۰ سهامگذاری کردهاند، میتوانند تا ۵.۸۳ درصد سود به دست آورند.
دارندگان توکن اتر در سیستم جدید اثبات سهام اتریوم، بهطور فعالانهای در تأیید تراکنشها مشارکت میکنند. آنها با قفلکردن ارزهای خود در نودهای شبکه، در جستوجوی شانسی برای تأیید تراکنشها، ایجاد بلاک جدید و دریافت پاداشهایی هستند که همراه آن است.
دادههای استیکینگ ریواردز (Staking Rewards) نشان میدهد که در حال حاضر، سهامگذاری ۱۰ اتر میتواند درآمد هفتگی ۰.۰۰۷۵ اتری به همراه داشته باشد؛ که با قیمتهای فعلی، ارزش آن برابر با ۱۷.۹۶ دلار است. همچنین بازدهی یکساله این سرمایهگذاری به ۰.۳۸۷۶ اتر میرسد که معادل ۹۳۳.۶۹ دلار میشود.
پاداشهای سهامگذاری محاسبهشده برای اتر
هر چه توکنهای بیشتری در شبکه قفل شود، درصد بازدهی اترهای سهامگذاریشده کاهش مییابد و در نتیجه این احتمال وجود دارد که درآمد نهایی تغییر کند. در حال حاضر کاردانو (ADA)، اتر (ETH)، سولانا (SOL)، یواسدیکوین (USDC) و پولکادات (DOT) بهترتیب پنج دارایی دیجیتالی هستند که ارزش سهامگذاریشده بیشتری دارند.
پنج دارایی رمزنگاریشده از منظر ارزش سهامگذاریشده
با در نظر گرفتن این موارد میتوان گفت سهامگذاری یکی از بهترین و کمریسکترین فرصتهای سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال است. با سهامگذاری میتوان بدون توجه به احساسات حاکم و عملکرد بازار، بازدهی مناسبی به دست آورد و در عین حال از امنیت شبکه نیز حمایت کرد.
وامدهی ارز دیجیتال
رشد صنعت مالی غیرمتمرکز (دیفای) به توسعه اکوسیستمهای وامدهی متنوعی منجر شده که مبتنی بر ارزهای دیجیتال هستند. در این اکوسیستم کاربران میتوانند ارزهای دیجیتال خود را در پروتکلهای وامدهی مختلف سپردهگذاری کنند و در ازای آن، پاداشهایی در قالب توکن اصلی یا داراییهای متفاوتی نظیر بیت کوین، اتر و یا سایر آلت کوینها دریافت کنند.
در حال حاضر، پلتفرم آوی (Aave) در صدر لیست پروتکلهای وامدهی قرار دارد. این پلتفرم با فعالیت بر روی شبکههای اتریوم و پالیگان، فرصتهای کسب سود مناسبی را برای کاربران ایجاد کرده است.
هفت استخر وامدهی برتر آوی بر روی شبکه پالیگان
نمودار بالا نشاندهنده هفت استخر وامدهی برتر است که از طریق پروتکل آوی بر روی شبکه پالیگان در دسترس هستند. پاداش سپردهگذاری در این استخرها از طریق توکن رَپدماتیک (WMATIC) پرداخت میشود.
درصد سود سالیانه سپردهگذاری در حال حاضر ۱.۹۲ درصد است و تخمین زده شده که تا پایان سال، تا ۶.۱ درصد نیز برسد. کرو (CRV)، کامپاند (COMP) میکردائو (MKR) و یرن فایننس (YFI) از دیگر پروتکلهای مطرح وامدهی هستند.
تأمین نقدینگی
یکی از مؤلفههای اصلی پلتفرمهای دیفای، تأمین نقدینگی است. سرمایهگذارانی که مایل هستند نقدینگی پلتفرمهای نوظهور را تأمین کنند، اغلب سود خوبی از مبالغ سپردهگذاریشده خود کسب میکنند؛ همچنین تأمینکنندگان نقدینگی صرافیهای غیرمتمرکز، بخشی از کارمزدهای معاملاتی که از طریق بازارساز خودکار انجام میگیرد را نیز به خود اختصاص میدهند.
پاداشهای استخر نقدینگی جفت ارز اتر/ یواسدیسی بر روی پلتفرم کوییک سواپ
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، یک سرمایهگذار با تأمین نقدینگی استخر اتر/ یواسدیسی بر روی پروتکل کوییک سواپ (QuickSwap)، میتواند سهمی از مجموع پاداش روزانه ۲۳,۰۹۸ دلاری داشته باشد که در این پروتکل توزیع میشود؛ او همچنین میتواند درآمد سالیانه ۳۳.۸۱ درصدی مربوط به کارمزد را نیز دریافت کند.
سرمایهگذارانی که رویکرد بلندمدت دارند، میتوانند درباره استخرهای موجود در بازار تحقیق کنند و مناسبترین استخر را برای سرمایهگذاری و کسب درآمد انتخاب کنند. اگر یک جفتارز برای تأمین نقدینگی متشکل از پروژههای قابلاطمینان و یا حتی متشکل از یک جفت استیبل کوین نظیر یواسدیسی/ تتر باشد و گزینهای جذاب برای سرمایهگذاری به نظر برسد، این پتانسیل را دارد که به نسخه بلاک چینی حساب پسانداز شما تبدیل شود. گاهی این حسابهای بلاک چینی از هر گزینهای که در بانکها یا مؤسسههای مالی سنتی ارائه میشود، بازدهی بهتری دارند.
کشت سود
کشت سود (Yield Farming) مفهومی است که داراییهای دیجیتال را بهگونهای به کار میگیرد تا بالاترین بازدهی ممکن را ایجاد کرده و در عین حال، ریسک را به حداقل برساند.
معمولاً پروتکلها و پلتفرمهای جدید، در بدو راهاندازی مشوقهای زیادی را برای سپردهگذاران در نظر میگیرند تا از این طریق، استخراج نقدینگی و ارزش کل قفلشده (TVL) بر روی پروتکل را افزایش دهند.
سود ۱۸۹ درصدی تأمین نقدینگی جفتارز STKGHST-WETH در دینوسواپ
این سودهای بالا اغلب در قالب توکن اختصاصی پلتفرم پرداخت میشوند. همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، کاربری بخشی از نقدینگی استخر STKGHS-WETH را تأمین کرده است. نرخ سود سالیانه این سرمایهگذاری ۱۸۹.۲ درصد است و تاکنون ۳.۳۱۲ توکن دینو (DINO) را بهعنوان پاداش دریافت کرده است.
کشت سود برای سرمایهگذاران بلندمدتی که پرتفویی متشکل از انواع توکنها دارند، روشی برای فعالیت در پروژههای جدید و به دست آوردن توکنهای جدید بدون نیاز به صرف بودجه است.
بازیهای بلاک چینی و NFT
بازی در اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) پاداشهایی در قالب توکن SLP که مخفف Smooth Love Potion است به دنبال دارد. SLP توکن اختصاصی (بومی) این بازی است که میتوان از آن برای پرورش اکسی استفاده کرد.
این توکن همچنین در صرافیهای ارز دیجیتال بزرگ خریدوفروش میشود. کاربران میتوانند SLP را با استیبل کوینهای مبتنی بر دلار و همچنین سایر ارزهایی که ارزش بازار بالایی دارند، مبادله کنند.
بر اساس دادههای yourcryptolibrary.com، امروزه بازیکنان متوسط بازی اکسی اینفینیتی در روز بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ SLP پاداش دریافت میکنند. با توجه به ارزش فعلی این توکن در بازار، این پاداشها بین ۴۰ تا ۵۳.۵۰ دلار ارزش دارد.
در برخی مناطق جهان، چنین درآمدی معادل درآمد یک شغل تماموقت محسوب میشود. به همین دلیل، اکسی اینفینیتی در کشورهایی مانند ونزوئلا و فیلیپین با استقبال گسترده کاربران مواجه شده است.
جمعبندی
بهعنوان نکته پایانی، باید اشاره کنیم که سود حاصل از سهامگذاری، وامدهی، تأمین نقدینگی، کشت سود و شرکت در بازیهای بلاک چینی، در پروژهها و پلتفرمهای گوناگون متفاوت است. با این حال مانند هر سرمایهگذاری دیگری، در دنیای بلاک چین هم پلتفرمهای مطمئنتر و کمریسکتر بازدهی منطقیتر، و پروژههای نوپا و جدید سودهای بیشتری به کاربران میدهند. حال اینکه در کدام پروژهها سرمایهگذاری کنید، به میزان اطلاعات شما از حوزه ارزهای دیجیتال و همچنین ریسکپذیری شما بستگی خواهد داشت.
آیا شما راه دیگری را برای کسب درآمد از ارزهای دیجیتال سراغ دارید؟ نظرات و دیدگاههای خود را با ما در میان بگذارید.
ویژگی شرکتهای کوچک و متوسط SME
شرکتهای کوچک و متوسط (SME) نقش به سزایی در توسعه اقتصادی ملتها ایفا مینمایند. با این حال آمارها بیانگر این است که بیش از ۹۰ درصد این شرکتها در پنج سال اول حیاتشان به نابودی میرسند. در همین راستا طی این مقاله ویژگیهای خاص SMEها در ایران و جهان مورد بررسی قرار میگیرد و نقاط قوت و قابل بهبودشان را آشکار میکنیم . شرکت نجات هم که پیشرو در ایجاد تحول در کسب و کارهای SME ایرانی است با انتشار این جزییات سعی برآن داشته که با هدف مشاوره کسب و کار ، به صاحبان شرکتهای کوچک و متوسط کمک کند تا با بررسی نکات مهم موجود در مطلب منتشر شده دست به اقدامات اساسی و بهسازی کسبوکارشان بزنند.
شرکتهای کوچک و متوسط که اصطلاحاً به آن Small and medium enterprises) SME) گفته میشود، در سراسر دنیا نقش بسزایی در اقتصاد ملی ایفا میکنند. این شرکتها بالاترین تعداد سازمانهای فعال را در اکثر کشورها تشکیل میدهند و مرجع مهمی برای نوآوری، اشتغالزایی و رونق محلی هستند. با این حال هیچ تعریف استاندارد جهانی از SME وجود ندارد و کشورهای مختلف از تعاریف متفاوتی استفاده میکنند به عنوان مثال؛ در برزیل و مکزیک شرکتهایی با کمتر از 100 کارمند، در استرالیا شرکتهایی با کمتر از 200 کارمند، در ایالاتمتحده و دانمارک کوچ نقدینگی در بلندمدت کجاست؟ شرکتهایی با کمتر از 500 کارمند را بهعنوان SME طبقهبندی مینمایند.
در سال 1996، اتحادیه اروپا (European Union) برای تعریف SME ویژگیهای خاصی را اعلام نمود از جمله: تعداد کارمندان، گردش مالی سالانه، مجموع ترازنامه سالانه و مالکیت شرکت. بر این اساس، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در سال 2012 SMEها را با توجه به اطلاعات جدول زیر مشخص کرد:
SMEها توانایی قابلتوجهی در مقابله با بازار متغیر امروزی دارند بنابراین در توسعهی اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. بخصوص در کشورهای درحالتوسعه سهم شرکتهای کوچک و متوسط در رونق اقتصادی بسیار بالاست.
در ایران مراجع مختلف تعاریفی از شرکتهای کوچک ارائه دادهاند که با هم تفاوتهایی دارند. وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت جهاد كشاورزی، شرکتهایی که تعداد کارمندشان زیر 50 نفر باشد را SME تعریف مینمایند. سازمان صنایع کوچک و پارکهای صنعتی، شرکتهایی که بین 5 تا 50 نفر کارمند داشته باشد را SME میشناسد و بیش از آن در زمرهی شرکتهای بزرگ قرار میگیرند. با توجه به آمار بانک مرکزی ایران، شرکتهای زیر 100 نفر در دستهی شرکتهای کوچک قرار میگیرند.
در ایران طی سالهای 1993 تا 2013 بهطور متوسط علاوه بر این، سهم شرکتهای کوچک و متوسط نسبت به کل شرکتهای ایرانی حدود 95 درصد است. این آمار اهمیت شرکتهای کوچک در سیستم اقتصادی و اجتماعی ایران را نشان میدهد.
ایجاد انگیزه در مشتریان
پکیج آموزش فروش حرفهای رقابتی
پکیج فروش حرفهای
SMEها چه ویژگیهای خاصی دارند که آنها را از سایر شرکتها متمایز میکند؟
در هنگام تغییر بازار، SMEها نسبت به سازمانهای بزرگ انعطافپذیرترند، نوآورترند و و چرخه تصمیمگیری سریعتری دارند. این ویژگیها به این شرکتها مزیت چابکی بیشتری میبخشد و بنابراین بهتر میتوانند روی مشتریانشان تمرکز کنند.
از طرفی SMEها منابع کمتری دارند این منابع شامل منابع مالی، انسانی، دانش و تخصص میباشد. همچنین بهاندازه کافی روی ابزارهای مدیریت دانش سرمایهگذاری نکردند. علاوه بر این، یکی از مهمترین خصوصیات SMEها تحت تأثیر بودنشان از شخص کارآفرین یا مدیر مالک است که تا حد زیادی فرهنگ، ارزشها و روش کاری شرکت را رقم میزند.
مشاور مدیریت منابع انسانی در SMEها رسمیت کمتری دارد. در بیشتر آنها فرد مشخصی فرایندهای منابع انسانی مانند استخدام، توسعه شخصی ، پاداش و انگیزهدهی را مدیریت نمیکند و این فعالیتها بصورت پراکنده و غیررسمی انجام میشود. کارآفرینان یا مدیر مالکان نیز اگرچه در حوزه تخصصی کار خود وارد هستند لیکن دانش کمتری در زمینه مدیریتی دارند. برنامهریزی موضوع مهم دیگری است که معمولاً بر اساس شهود و حس شخصی مدیر مالک یا کارآفرین انجام میشود.
یکی دیگر از چالشهای شرکتهای SME نگرش نزدیکبین آنها و تمرکز بر دستاوردهای کوتاهمدت است. برنامهریزی استراتژیک میتواند به موفقیت بیشتر SMEها کمک کند اما بیشتر مدیران از آن آگاهی ندارند.
همه خصوصیات ویژه فوقالذکر بهعنوان مزایا و معایب شرکتهای کوچک و متوسط در مقایسه با خصوصیات شرکتهای بزرگ در جدول زیر خلاصهشده است.
منابع کمتری دارند
در مقابل تغییرات بازار، انعطافپذیرتر هستند
متکی بودن به شخص
فرآیندها از جمله مدیریت منابع انسانی یا مدیریت نقدینگی بصورت غیررسمی و موردی پیش برده میشود
چرخهتصمیمگیری سریعتری دارند
فرهنگ سازمانی بهصورت غیررسمی شکل میگیرد و ارتباط رسمی با موفقیت درازمدت شرکت ندارد
روابط نزدیک با مشتری دارند و خدمات عالی به آنها ارائه میدهند
تأثیر قابلتوجهی بر توسعه اجتماعی و اقتصادی دارند
اگرچه SMEها چابک و نوآورند لیکن برخی ویژگیهای ذاتی این شرکتها (ستون معایب جدول بالا) در صورتی که برطرف نشوند، تبدیل به عامل شکستشان خواهند شد. همواره تعداد زیادی شرکت کوچک و متوسط شکل میگیرند و تعدادی زیادی از آنها نیز از بین میروند. شناسایی و ایجاد سیستمی برای رفع به موقع این چالشها برای تداوم SME حیاتی است.
خصوصیات ویژه شرکتهای کوچک و متوسط ایرانی
SMEهای ایرانی نیز چالشهای مشابهی با سایر SMEها در سراسر دنیا دارند. اکثر سازمانهای ایرانی اهداف مشخصی تدوین نکردهاند و اطلاعات رسمی در مورد عملکرد خود در اختیار ندارند. فرآیندهای آنها بهطور مؤثر طراحی نشده و عمدتاً بصورت شخصی و غیررسمی پیش برده میشود.
فرهنگ بسیاری از سازمانها باز نیست، بدین معنی که مدیران پذیرای ایدههای جدید از سایر کارکنان نیستند و شکستها را منبعی برای دانش و یادگیری جدید در نظر نمیگیرند. شرکتهای SME ساختار سازمانی مدونی ندارند و روش کاری خود را بر اساس تجربه و سعی و خطا شکل دادهاند.
دانش کافی در مورد مدیریت و توسعه منابع انسانی ندارند در حالی که بالاترین تکیهشان بر عملکرد کارکنانشان است. مطالعات نشان داده که بسیاری سازمانهای ایرانی در اجرای کار تیمی موفق نبودهاند.
عوامل مربوط به محیط بیرونی (تغییرات اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژیکی) تأثیر زیادی در شکستِ کسبوکارهای کوچک و متوسط خصوصاً در مرحلهی راهاندازی و توسعه ایفا میکند. لیکن عوامل درون سازمانی نیز در این خصوص نقش قابل توجهی دارند.
بسیاری از مدیران دانش بهروزی در رابطه با مدیریت کسبوکار خود ندارند و سنتی برخورد میکنند. مهارتهای مدیریتی آنها مانند بازاریابی، تولید یا مدیریت مالی کافی نیست. لیکن پذیرش رویکردهای نادرست و اصلاح آنها نیز اولویت بسیاری از مدیران SMEهای ایرانی نیست.
همانطور که قبلاً هم ذکر شد، بهطورکلی سرمایهگذاری ناکافی روی ابزارهای مدیریت دانش در SMEها یک چالش بسیار مهم است. از آنجا که تفکر مدیریتی بسیاری از SMEهای ایرانی سنتی است؛ از اهمیت دانش و میزان ارزش آن آگاهی ندارند.
تحلیل فرهنگ سازمانی شرکتهای کوچک و متوسط
فرهنگ سازمانی یکی از عوامل کلیدی است که باید در SMEها مد نظر قرار گیرد. مدلهای مختلفی برای تحلیل یا طبقهبندی فرهنگ شرکتهایSME وجود دارد بهعنوانمثال Ghanavati (2014) از شاخص فرهنگ سازمانی Wallach استفاده کرد. طبق این مدل، فرهنگ سازمانها به سه دستهی بوروکراتیک، نوآورانه و حمایتکننده طبقهبندی میشود.
سازمانی با فرهنگ نوآور مشتاق خلاقیت است، بیشتر بر روی نتایج تمرکز میکند و کارمندان روالهای روزمره را برای یافتن راههای جدید به چالش میکشند.
در فرهنگ حمایتی، کارکنان رفتاری دوستانه و گرم با یکدیگر دارند و روابط بر اساس اعتماد شکل میگیرد؛ در چنین فرهنگی سازمان مشتاق توسعه رفتارهای اجتماعی و کارهای گروهی است.
در فرهنگ بوروکراتیک، مدیران اغلب علاقهای به نوآوری و به چالش کشیدن برنامههای معمول ندارند. سلسلهمراتب در سازمانها بسیار مهم بوده و روابط بر اساس موقعیت افراد تعریف میشود. قدرت و کنترل دو ویژگی مهم مدیران در چنین سازمانهایی میباشد. به گفته Ghanavati (2014) در شرکتهای کوچک و متوسط که ماهیت تولیدی دارند؛ فرهنگ بوروکراتیک و نوآورانه غالب میباشد.
Sadeghian (2010) رابطه فرهنگ ملی و سازمانی را بر اساس مدل هافستد تحلیل نمود. با توجه به مدل هافستد، فاصله قدرت، اجتناب از عدم اطمینان، فردگرایی یا جمعگرایی، مردسالاری یا زنسالاری؛ و همچنین جهتگیری بلندمدت یا کوتاهمدت پنج بعدی است که میتواند برای توصیف فرهنگ یک کشور استفاده شود.
برای درک فاصله قدرت نحوه توزیع اختیار بین سطوح سازمانها یا جامعه باید اندازهگیری شود. در کشورهایی که فاصله قدرت بالاتری دارند، مدیران اختیار و مسئولیت بیشتری در برابر تصمیمات دارند. فاصله قدرت کمتر به معنای همکاری سطوح بیشتر در تصمیمگیری است و اختیارات بین سطوح پراکنده است.
اجتناب از عدم قطعیت در مورد میزان آرامش افراد در شرایط ناشناخته یا مبهم است. هرچه اجتناب از عدم اطمینان بالاتر باشد بدین معناست که افراد کمتر میتوانند شرایط ناشناخته و مبهم را مدیریت نمایند.
در فرهنگهای فردگرایی؛ مردم بیشتر به خودشان یا اهداف و اولویتهای خانواده خود توجه دارند در صورتی که در فرهنگهای جمعگرا، افراد با گروههای بزرگتری (مثل خانواده، دوستان) ارتباط قوی دارند و اهداف و اولویت آنها بر اهداف و اولویت دیگران تأثیر میگذارد.
مردسالاری یا زنسالاری اهمیت برخی از ارزشها در یک سازمان را نشان میدهد؛ پرخاشگری، رقابتپذیری و ابراز وجود نمونههایی از ارزشهایی هستند که در فرهنگهای مردسالار مهم هستند. از طرف دیگر، در یک فرهنگ زنسالار ارزشهایی مانند خیرخواهی و روابط متقابل از اهمیت بیشتری برخوردار است.
شاخص جهتگیری کوتاهمدت و بلندمدت این است که ارزشهای مربوطه در یک سازمان شناسایی شود بهعنوانمثال، استقامت ارزشی مطابق جهتگیری بلندمدت است و احترام به سنت یک جهتگیری کوتاهمدت است.
با توجه به نتایج این تحقیق، از ویژگیهای فرهنگ ایرانی جمعگرایی، اجتناب از عدم اطمینان بالا و فاصله قدرتی بالا میباشد. همچنین فرهنگ ملی تأثیر زیادی بر فرهنگ سازمانی دارد. طبق نتایج Sadeghian (2010) مدیران SMEهای ایرانی به مدیریت کسبوکار خود دیدگاه سنتی دارند و اغلب تمایل دارند خودشان تصمیم بگیرند تا از مشورت دیگران یا رویکردهای علمی مدیریتی استفاده نمایند.
چه عواملی باعث شکست شرکتهای کوچک و متوسط میشوند؟
- رفتار فرصت آفرین در شرکت SME همیشه منطبق با دیدگاه مدیریت استراتژیک نیست و این میتواند چالشبرانگیز باشد. بر اساس دیدگاه مدیریت استراتژیک، فرصتآفرین باید بداند بر روی چه موارد کلیدی تمرکز کند و در مقابل آن چه چیزهایی را ممکن است از دست بدهد. اما در عمل، رفتار شرکتهای SME به گونهای است که بجای رویکرد استراتژیک و بلندمدت، بیشتر بر فرصتهای مقطعی که پیش رویشان است تمرکز میکنند و تمایل دارند همه فرصتها را بگیرند.
- شرکتهای کوچک و متوسط گاهی اوقات درونگرا میشوند. یعنی بجای اینکه به بازار نگاه کنند و ساز و کاری داشته باشند که خودشان را بر اساس بازار توسعه دهند، بر اساس باورها و ذهنیات خود یا تیمشان برنامه میچینند و این موضوع برای توسعه آنها چالش ایجاد میکند.
- یکی دیگر از عوامل شکست شرکتهای SME درست برنامهریزی نکردن است که جلوی سیستماتیک کار کردن آنها را میگیرد و دردسرساز میشود؛ بخصوص در زمان تصمیمگیری. چون این شرکتها ساختار رسمی برای تصمیمگیری ندارند، سیستماتیک کار کردنشان چالش بیشتری به دنبال میآورد. در نتیجه بجای تصمیمگیری درست، تصمیماتشان شکل احساسی به خود میگیرد یا به شکل فردی توسط فرصتآفرین انجام میشود. این سبک تصمیمگیری جلوی توسعه شرکتهای SME را میگیرد و آنها را شخص-محور و محدود نگه میدارد.
- تمرکز بر روی ساختار چابک در SME میتواند باعث موفقیت شود زیرا ویژگی ممتاز این شرکتها، سرعت عمل در نوآوری و ایجاد تغییرات است که برای آنها مزیت به دنبال میآورد. اما اگر مدیران SMEها به این موضوعات اولویت ندهند، بجای نوآوری دنبالهرو یا تکرارکننده باشند، و نسبت به تغییرات واکنش به موقع نشان ندهند، در بازار رقابت دچار چالش خواهند شد.
- خیلی از شرکتهای کوچک و متوسط میدانند چه کاری میخواهند انجام دهند ولی منابع کافی برای آن را ندارند. اینکه یک شرکت کوچک و متوسط نتواند خودش را با تکنولوژی روز و مدرن تطابق دهد قابل درک است، اما رقابت رحمی ندارد. عدم بهروز شدن فناوری میتواند عامل شکست SME شود.
- کیفیت رهبری و مدیریت یکی از عوامل کلیدی تعیینکننده شکست یا موفقیت SME است. کیفیت رهبری از زوایای مختلف مورد نظر است: رهبر چگونه میخواهد تحول را جلو ببرد؟ آیا خصوصیات فرصتآفرینی دارد؟ آیا تحول داخلی و بهبود و برنامهریزی را جلو میبرد؟ آیا سازمان را همسو با بازار نگه میدارد؟ آیا میتواند فرصتهای جدید را به موقع بگیرد؟ همه این ویژگیها به کنار، فرصتآفرین باید برای رشد و توسعه شرکتش بداند چه نوع آدمهایی در ساختار خود نیاز دارد و قهرمانانی را در کنار خود پرورش دهد. فرصتآفرینانی که همیشه و همه جا میخواهند خودشان تک قهرمان باشند، شرکتشان را دچار چالش میکنند و به شدت وابسته به خود نگه میدارند. بنابراین قابلیتها و تجربیات خود فرصتآفرین در حوزه مدیریت و رهبری، در رقم خوردن آینده شرکت SME بسیار کلیدی میباشد.
نتیجه گیری
شرکتهای SME مزیتهای بسیاری دارند، تصمیمگیری سریع، تطبیق سریع با محیط، پاسخگویی عالی به مشتریان … لیکن عوامل شکست نیز در ذات این شرکتها وجود دارد از جمله برنامهریزی شهودی، عدم مدیریت رسمی، عدم مدیریت منابع مالی و انسانی و به همین دلیل درصد بالایی از این شرکتها نابود شده و به مراحل توسعه نمیرسند. یک مدیر موفق SME باید به دنبال گرفتن فرصتها با تکیه بر مزیتهایش باشد ولی باید برای رفع این عوامل شکست نیز برنامهریزی کرده و شرکت را از شخص-محوری به سمت سیستم-محوری و برنامه-محوری حرکت دهد تا بتواند در بلندمدت موفقیت شرکتش را تضمین نماید.
• دکتری مدیریت بازرگانی-بازاریابی، دانشگاه شهید بهشتی • کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، دانشگاه علم و صنعت ایران • کارشناسی مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران • 18 سال سابقه کار در مشاوره برنامهریزی استراتژیک و برندسازی در شرکتهای کوچک و متوسط • مدیرعامل شرکت نجات
دیدگاه شما