بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال
پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمتها با علائم و نشانههایی که از خود به جا میگذارند، میتواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیشبینی قیمت آینده یک سهم کمک میکند خط روند است. خط روند یکی از اساسیترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.
خط روند Trend line
تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایهگذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمتها میشود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر میدهد.
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.
خط روند هم میتواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمتها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد میشود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال میتواند خاصیت حمایتی یا گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایینترین و بالاترین قیمتها در نمودار تشکیل میشود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
خط روند صعودی
یکی از انواع خط روند که به بررسی آن میپردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود میآید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان میدهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی میباشد. بنابراین در این حالت قیمتها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت میشود و به روند صعود ادامه میدهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی میتوان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.
خط روند نزولی
دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن میپردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل میشود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد میشود که روند نزولی را نشان میدهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایینتر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمتها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار میباشد.
خط روند خنثی
علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمیافتد. در روند خنثی کفها و سقفها به صورت نامنظم شکل میگیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمیشود. یعنی قیمتها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت میکنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.
استحکام و اعتبار خط روند
خط روند یکی از بهترین روشهای تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمتها و پایینترین قیمتها در یک بازه زمانی به وجود میآید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایینترین قیمتها را روی نمودار علامتگذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر میتوانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم.
- تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
- شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیکتر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
- بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
- شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندلهای بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.
نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه میشود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط میگذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا میرود.
اصول ترسیم خط روند
سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه میتوانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معاملهگران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهمترین قدم در دنیای سرمایهگذاری محسوب میشود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی میپردازیم:
مرحله اول، تعیین بازههای زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب میکند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.
مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه دادههای اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری میکند.دادههای درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمتها را ارائه میدهد. رسم خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل میکنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند صعودی میگویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.
اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آنها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد میشود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان میدهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.
مزایا و کاربرد خط روند
یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند میتواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست میآید اشاره میکنیم:
- اطلاع از نوسان قیمت
- مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
- تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
- تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
- شدت افزایش یا کاهش قیمت
بنابراین استفاده درست از خط روند میتواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.
معامله با استفاده از خط روند
به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:
- حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد میکند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معاملهگران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید مینمایند. در حالت معکوس هم معاملهگران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده میکنند.
- حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته میشود. قیمت پایینتر یا بالاتر از آن بسته میشود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا میکند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل میشود و معاملهگران تا زمانی منتظر میمانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.
شکست خط روند در بورس
خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم میشود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب میشود که دارای ویژگیهای زیر باشد:
- حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
- شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیهایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معاملهایی توسط معاملهگران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است. - همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
- بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب میشود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم میشود.
کلام آخر
در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفتههای بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن میتوانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار میگیرد.
سوالات متداول
خط روند چیست؟
خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید وضعیت فعلی مورد استفاده قرار می گیرد.
چند نوع خط روند در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
خط روند صعودی،خط روند نزولی،خط روند خنثی
در زمان شکست خط روند به چه ویژگی هایی باید توجه کرد؟
1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش سمانه اطراف و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
گپ ها به چه علت در بازار ایجاد می شود
گپ یا شکاف قیمت یک اتفاق پر تکرار در بازارهای مالی است که به دلایل مختلفی امکان بوجود آمدن آن هست.
عمدتا گپ در بازار به ناحیه ای گفته می شود که قیمت، حرکت سریعی به سمت بالا یا پایین داشته باشد
در حالی که معامله ای انجام نشده است.
در این حالت، بین قیمت بسته شده کندل قبلی و نقطه آغازین قیمت کندل بعدی اختلاف چشمگیری ایجاد خواهد کرد.
در نمودار، “ فاصله“ یک فاصله دیده می شود ، اما در این دوره زمانی، هیچ معامله ای صورت نگرفته است.
بنابراین، یک گپ یا شکاف در حقیقت، هیچ قیمتی ندارد و می تواند حالت صعودی یا نزولی داشته باشد.
شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای از نمودار است که در آن معامله ای انجام نشده است اما جهش یا پرش قیمتی داشته ایم.
در روند نزولی بالاترین قیمت ، کمتر از قیمت پایینی روز قبل است اینجا تشکیل یک شکاف می دهد.
شکاف ها در روند صعودی نشانه استحکام روند هستند و در روند نزولی نشانه ضعف روند می باشد.
شکاف ها در نمودارهای هفتگی و ماهانه و یا بلند مدت نیز ایجاد می شوند و بسیار با اهمیت می باشند.
اما شکاف ها در نمودار های روزانه اتفاق می افتند.
در روند صعودی به عنوان مثال باز شدن قیمت بالاتر از قیمت نهایی روز قبل شکاف یا گپ ایجاد می کند که این فضا در طول روز پر می شود.
گپ ها معمولا پر می شوند. این جمله به این معنی است که قیمت به سطح اولیه خود یعنی به همان قیمت قبل از گپ بر می گردد،
بنابراین این شکاف قیمتی به دلیل حرکت متقابل بازار، از بین خواهد رفت.
اصطلاحات متعددی در مورد شرح و بیان گپ های قیمتی وجود دارد که یکی از رایج ترین آنها این است که همیشه پر می شوند.”
اگرچه این عبارت همیشه درست نیست. اما بعضی ها پر می شوند و بعضی ها نه.
اما بیشتر مواقع گپ ها پر می شوند البته گپ های مختلفی وجود دارد
که هر کدام در شرایط مختلف و در جای خاص خود پیش بینی های جالب و مختلفی را به ما ارائه می دهند.
گر چه گـپ ها اطلاعات بسیار مفیدی در مورد قدرت و داینامیک بازار به ما می دهند
اما باید این را بدانیم که آنها در دسته اطلاعات تاخیری بازار طبقه بندی می شوند
چون تا زمانی که گـپ ها رخ نداده باشد ما نمی توانیم وقوع آن را پیش بینی کنیم.
در اینجا به معرفی انواع گپ ها می پردازیم
انواع گپ ها:
الف) گپ های عادی. این گپ یا شکاف ها به سرعت در عرض چند ساعت یا چند روز پر می شوند پس در الگوی قیمت قرار نمیگیرند .
ب) گپ های گسست. آنها در طول هفته ها یا ماهها یا حتی سالها پر نمی شوند.
این نوع گپ ها در پایان الگوی قیمتی صورت می پزیرند و بیانگر آغاز یک روند جدید هستند.
ج) گپ های ادامه دهنده روند. این نوع گپ ها در میانه یک الگو قیمتی رخ می دهند. آنها تا حدی پر می شوند،
اما نشان دهنده این هستند که در آینده ادامه به سمت غالب روند پیدا خواهند کرد.
د) گپ های فرسایش روند. این نوع گپ ها در نزدیکی و یا پایان یک الگوی قیمتی رخ می دهند
و پس از پر شدن گپ، یک روند جدید آغاز می شود.
دلیل اصلی به وجود آمدن گپ ها
چه عواملی ممکن است باعث ایجاد یک گپ ویا گاها چندین گپ در بازار شود؟
منتشر شدن اخبار غیر منتظره، می تواند عاملی برای ایجاد گپ و حرکت پر سرعت قیمت می باشد.
اگر اخبار منتشر شده، قابل پیش بینی باشند، بازار معمولا خیلی حرکت خارج از امنتظار به سمت بالا یا پایین را نخواهد داشت .
اما اگر، خبر منتشر شده پیش بینی نشده باشند، یک گپ یا شکاف ایجاد خواهد شد.
گپ می تواند در منطقه ای به وجود بیاید که سفارشات خرید و فروش زیادی باز شده اند.
زمانی که بازار به سطح مورد نظر رسید، شاید بازار تا حدی “جابجا ” شود .
گپ و قانون شست
تنها یک قانون وجود دارد که همیشه در بازارهای مالی تاثیر می گذارد و آن هم بلک-شولز (Black-Sholes) است .
این قانون بسیار ساده می باشد : در یک بازه زمانی مشخصقیمت می تواند ،
یک مسافت برابر را همزمان به سمت بالا و به سمت پایین طی کند. به عبارت ساده تر،
نمودار می تواند در یک بازه زمانی مشخص هم صعودی و هم نزولی باشد.
چگونگی گپ ها در بازار سهام
معمولا در بازار سهام، گپ های بسیاری رخ می دهند.
در حالی که نماد های بورسی معمولا کمتر از بازار ارز و یا کالا، قابل پیش بینی هستند
و این عامل همیشه باعث تعجب معامله گران بوده است. سهم ها خرید و فروش می شوند و به سهام اکثریت اضافه می شوند،
شرکت ها صاحبان جدیدی پیدا می کنند. پس از انتشار گزارش های مختلف در طول زمان ، سهام شرکت می تواند
با کاهش یا افزایش شدید قیمت مواجه شود. در بازار سهام، گپ ها بیشتر در زمان آغازین یک دوره معاملاتی رخ می دهند .
گپ ها در فارکس
در بازار ارزهای خارجی، مخصوصا جفت ارز هایی که قابل معامله هستند، گپ های قیمتی کمتری اتفاق می افتند.
البته در بازار ارزهای جهان سومی، وجود گپ اتفاق عجیبی نیست.
در بازار فارکس، گپ ها معمولا در روز های دوشنبه و در زمان آغازین دوره های معاملاتی یا همان سیشن ها ظاهر می شوند.
در زمان هایی که اخبار مهمی مانند برنامه ریزی های بانک های مرکزی منتشر می شود،
نوسانات بازار ممکن است افزایش قابل توجهی داشته باشند.
گپ ها در بازار فلزات گران بها
همانند بازار فارکس، در بازار طلا نیز به ندرت گپ های قیمتی ایجاد می شوند .
گپ و شاخص معاملات سهام
در شاخص ها؛ شما می توانید در موارد زیادی با گپ ها مواجه شوید.
با این حال، آنها به ندرت در سهام های شناخته شده ظاهر می شوند.
گپ و سهل انگاری
آیا معامله گری می تواند گپ ها را انکار کند ؟ اگر با حجم زیادی وارد معامله شده باشد، حتما متوجه گپ ها خواهد شد.
اما اگر معاملات خود را با لات های کمی آغاز کرده باشد به سختی متوجه آنها خواهد شد.
اگر یک معامله گر به طور کامل در مقابل گپ ها بی تفاوت باشد، یعنی او علاقه ای به بازار نداشته
الگوی شمعی ابر سیاه (Dark cloud cover)
در این مطلب آموزشی راجع به کندل ابر سیاه صحبت می کنیم. این الگو، یک الگو هشدار دهنده تغییر روند صعودی به نزولی است؛ یعنی وقتی این الگو تشکیل می شود، حرکت صعودی ما احتمالاً رو به اتمام است و باید منتظر یک افت در بازار باشیم. این الگو یک الگوی دو کندلی است، یعنی از ترکیب دو عدد کندل ایجاد می شود. در ادامه، به بررسی شرایط و قوانین این الگو می پردازیم.
قوانین الگو شمعی ابر سیاه
قانون اول این است که کندل شماره 1 باید یک کندل صعودی باشد، قانون دوم این است که کندل شماره 2 یک کندل نزولی باشد و حداقل 50 درصد از بدنه کندل شماره 1 را پوشش بدهد. شرط دومی که وجود دارد، برای فرم ایده آل الگوی شمعی ابر سیاه این است که یک فاصله و گپ بین اوپن کندل شماره 2 و کلوز کندل شماره 1 وجود داشته باشد. توجه کنید که حتی اگر گپ نیز وجود نداشته باشد، باز هم می توانیم الگو را به عنوان یک الگو شمعی ابر سیاه در نظر بگیریم ولی فرم ایده آل تشکیل نمی شود.
اگر این گپ وجود نداشته باشد شکل الگو شمعی ابر سیاه به صورت زیر خواهد بود. در این صورت، یک کندل نزولی ایجاد می شود که قبل از آن یک روند صعودی وجود دارد و مماس با کلوز این کندل شماره 1، اوپن کندل شماره 2 ایجاد می شود و این کندل، حداقل 50 درصد کندل شماره 1 را پوشش می دهد.
در بازارهای بین الملل، فرم غیر ایده آل الگو شمعی ابر سیاه متداول تر است ولی ما برای معاملات و در هنگام معامله، فرم ایده آل را در نظر می گیریم.
بررسی الگو شمعی ابر سیاه در نمودار واقعی
در تصاویر زیر، الگو شمعی ابر سیاه را در نمودار سهام سایپا شیشه با نماد کساپا در تایم فریم هفتگی را بررسی می کنیم.
در تصویر زیر، یک الگو شمعی ابر سیاه را مشاهده می کنید؛ در این الگو، کندل اول صعودی بوده و کندل شماره 2 یک کندل نزولی است که حداقل 50 درصد از بدنه کندل شماره 1 را پوشش داده است و یک فرم ایده آل هم دارد، چون بین اوپن کندل دوم و کلوز کندل اول فاصله ای وجود دارد و یک گپ را تشکیل داده است.
در تصویر زیر یک نمونه دیگر از الگو شمعی ابر سیاه را مشاهده می کنید. در این نمونه نیز کندل شماره 1 یک کندل صعودی و کندل شماره 2 یک کندل نزولی است که حداقل 50 درصد از کندل شماره یک را پوشش داده است و ما می توانیم یک فاصله هم بین اوپن و کلوز کندل شماره دو مشاهده کنیم.
در تصویر زیر، کندل شماره 1 یک کندل صعودی است، کندل شماره 2 یک کندل نزولی است. الان باید چک کنیم ببینیم آیا حداقل 50 درصد کندل شماره 1 را پوشش داده است یا خیر؛ برای این کار کلید وسطی موس را فشار داده تا کراس شیر فعال شود. پس از آن خط افقی را روی کلوز کندل شماره 1 بگذارید و تا کلوز کندل شماره 2 بکشید. با این کار عددی به شما نشان می دهد، در این مورد این عدد 60 است. سپس از همان نقطه دوباره با استفاده از کراس شیر تا اوپن کندل اول می کشیم، عدد دیگری به ما می دهد که این عدد در این مثال 99 است. پس کندل نزولی حداقل 50 درصد کندل شماره 1 را پوشش نداده است و این شرط را ندارد؛ پس این تصویر، یک الگوی ابر سیاه گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ نزولی نیست.
تفاوت الگو شمعی ابر سیاه با الگو شمعی پوشا نزولی
در الگو شمعی پوشا نزولی، کندل شماره 2 به صورت کامل کندل شماره 1 را پوشش می دهد و الگو پوشا هم بسیار از این کندل قوی تر است و به نسبت ابر سیاه الگو قوی تری است.
الگوی ستاره عصرگاهی و الگوی ستاره صبحگاهی در تحلیل تکنیکال
ستارهها زینتبخش آسمان هستند و از دیرباز راهنمای ملوانان و دریانوردان در مسیریابی راهها بودهاند. انسان با نشانهگذاری ستارگان به کشفیات جالبی در نجوم و مسیریابی رسیده است. بعضی از این ستارهها از همه معروفترند و به عنوان استعاره و نماد در علوم و هنرهای مختلف استفاده میشوند. در اقتصاد و تحلیل بازار هم از بعضی از این ستارهها الگو گرفته شده است. الگوی ستاره عصرگاهی و الگوی ستاره صبحگاهی (Evening star and Morning star) از آن جملهاند که استعارهای از سیاره ناهید (زهره) است.
در این مقاله قصد داریم الگوی ستاره عصرگاهی (الگوی ستاره شامگاهی) و الگوی ستاره صبحگاهی را معرفی کنیم که نوعی الگوی کندل استیکی هستند. الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی و الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی صعودی است. این الگوها به ترتیب در انتهای یک روند صعودی و در انتهای یک روند نزولی دیده میشوند. در ادامه به چگونگی تشخیص این الگوها در نمودار قیمت و نحوۀ استفاده از آنها برای ورود یا خروج به یک پوزیشن معاملاتی میپردازیم.
چگونگی تشخیص الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star) در نمودار
الگوی ستاره عصرگاهی یا شامگاهی از 3 بخش تشکیل میشود و برای شکلگیری کامل آن به 3 کندل نیاز است. به عنوان مثال اگر بازه زمانی که برای تحلیل خود استفاده کردهاید روزانه باشد، تشکیل این الگو تقریباً 3 روز زمان میبرد. حال با فرض اینکه بازه زمانی مد نظر ما روزانه است، به توضیح هر یک از مراحل این الگو میپردازیم (این الگو برای سایر بازههای زمانی نیز معتبر است).
روز اول: تشکیل یک کندل صعودی با بدنه بزرگ
روز دوم: تشکیل یک کندل با بدنه کوچک (صعودی یا نزولی بودن آن اهمیتی ندارد)
روز سوم: تشکیل یک کندل نزولی با بدنه بزرگ
روز اول:
اولین بخش از یک الگوی ستاره عصرگاهی بازگشتی، تشکیل یک کندل صعودی سبز رنگ با بدنه بلند و کشیده است. روز اول، خریداران کنترل بازار را به دست دارند و ممکن است به ایجاد یک سقف قیمتی گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ جدید بینجامد.
روز دوم:
روز دوم با یک گپ (Gap) صعودی و رو به بالا آغاز میشود. با توجه به نوع حرکات قیمتی در شروع بازار و آغاز روز دوم، متوجه میشویم که کنترل همچنان به دست خریداران است، اما تمایلی برای بالا بردن بیشتر قیمت ندارند. کندلی که در روز دوم تشکیل میشود، بدنه نسبتاً کوچکی دارد و میتواند صعودی، نزولی یا خنثی (دوجی) باشد. اما در صورتی که کندل روز دوم نزولی یا قرمز رنگ بسته شود، میتواند تأیید و نشانۀ محکمتری از بازگشت روند باشد.
روز سوم:
روز سوم مهمترین و برجستهترین روز یا کندل در تشکیل الگوی ستاره عصرگاهی به شمار میرود. این کندل با یک گپ رو به پایین آغاز میشود که میتواند نشانهای از بازگشت روند باشد، سپس فروشندگان اختیار بازار را به دست میگیرند و میتوانند قیمت را بسیار پایینتر ببرند. غالباً تشکیل این کندل باعث میشود تمام سودهایی که در روز و کندل اول به دست آمده بود، از دست برود.
جمعبندی نکات مربوط به الگوی ستاره عصرگاهی
- الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است.
- در انتهای روند صعودی تشکیل میشود.
- الگوی ستاره شامگاهی یک الگوی 3 کندلی است و برای تشکیل آن باید حتماً 3 کندل تشکیل و بسته شود.
- کندل اول یک کندل سبز رنگ با بدنه کشیده و بلند و کندل سوم یک کندل قرمز با بدنه کشیده و بلند است.
- کندل دوم یا کندل میانی یک کندل با بدنه تقریباً کوچک است و میتواند به رنگهای سبز، قرمز یا به شکل کندل دوجی تشکیل شود.
- بین کندل اول و دوم و همچنین بین کندل دوم و سوم یک گپ قیمتی وجود دارد.
بعد از تشکیل الگوی ستاره شام گاهی (Evening Star) تحلیلگران اقدام به باز کردن یک پوزیشن معاملاتی شورت میکنند.
چگونگی تشکیل الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star) در نمودار
الگوی ستاره صبحگاهی، یک الگوی بازگشتی صعودی است که اغلب در انتهای یک روند نزولی اتفاق میافتد و باعث بازگشت روند و تغییر جهت آن از نزولی به صعودی میشود. این الگو نیز همچون الگوی ستاره عصرگاهی از سه کندل تشکیل میشود.
روز اول: تشکیل یک کندل نزولی با بدنهای بلند و کشیده
روز دوم: تشکیل یک کندل با بدنه نسبتاً کوچک (رنگ کندل اهمیتی ندارد، ممکن است به رنگ سبز، قرمز یا خنثی (دوجی) باشد).
روز سوم: گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ تشکیل یک کندل صعودی با بدنه بلند و کشیده
حال با فرض اینکه بازه زمانی مد نظر ما روزانه است، به توضیح هر یک از مراحل این الگو میپردازیم.
روز اول:
اولین بخش از تشکیل یک الگوی ستاره صبحگاهی تشکیل یک کندل نزولی قوی است. تشکیل این کندل نشان میدهد که قدرت به دست فروشندگان است و سپس یک کف قیمتی جدید ثبت میشود.
روز دوم:
روز دوم با یک گپ نزولی و رو به پایین آغاز میشود. این موضوع نشان میدهد که همچنان قدرت به دست فروشندگان است اما آنها تمایلی به کاهش بیشتر قیمت ندارند. این کندل تقریباً بدنه کوچکی دارد و میتواند صعودی، نزولی یا خنثی (دوجی) باشد. اگر این کندل به رنگ سبز و صعودی تشکیل شود، تأیید و نشانهای برای تغییر و بازگشت روند به شمار میرود.
روز سوم:
همانند الگوی ستاره عصرگاهی، روز سوم و تشکیل کندل این روز، بسیار مهم و تعیینکننده است. این کندل با یک گپ صعودی و رو به بالا آغاز میشود و سپس خریداران، کنترل بازار را به دست میگیرند و باعث افزایش بیشتر قیمت میشوند.
جمعبندی نکات مربوط به الگوی ستاره صبحگاهی
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی بازگشتی صعودی است.
- در انتهای روند نزولی تشکیل میشود.
- الگوی ستاره صبحگاهی یک الگوی 3 کندلی است و برای تشکیل آن باید حتماً 3 کندل تشکیل و بسته شود.
- کندل اول یک کندل قرمز رنگ با بدنه کشیده و بلند و کندل سوم یک کندل سبز رنگ با بدنه کشیده و بلند است.
- کندل دوم یا کندل میانی یک کندل با بدنۀ تقریباً کوچک است و میتواند به رنگهای سبز، قرمز یا به شکل کندل دوجی تشکیل شود.
- بین کندل اول و دوم و همچنین بین کندل دوم و سوم یک گپ قیمتی وجود دارد.
بعد از تشکیل الگوی ستاره صبح گاهی (Morning Star) تحلیلگران اقدام به باز کردن یک پوزیشن معاملاتی لانگ میکنند.
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی دو الگوی کندل استیکی دیگر پرداختیم. الگوی ستاره عصرگاهی و الگوی ستاره صبحگاهی دو الگوی کندلی بازگشتی هستند که به ترتیب اولی یک الگوی بازگشتی نزولی و دومی یک الگوی بازگشتی صعودی هستند. هر دو از الگوهای سه کندلی هستند و برای تشکیل آنها حداقل به اندازه تشکیل سه کندل زمان لازم است. معامله گران بعد از دیدن الگوی ستاره شامگاهی اقدام به باز کردن پوزیشن شورت و بعد از مشاهده الگوی ستاره صبحگاهی اقدام به باز کردن پوزیشن لانگ میکنند.
الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی بچه رها شده صعودی (bullish abandoned baby) نوعی الگوی شمعی است که توسط معاملهگران بهعنوان هشداری برای بازگشت قیمتی در روند گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ نزولی استفاده میشود. این الگو در روند نزولی شکل میگیرد و از سه کندل تشکیل شده است. اولین کندل، کندل بزرگ تیره میباشد، پس از آن یک کندل دوجی داریم که در محدودهٔ پایینی کندل اول قرار میگیرد و با آن فاصله دارد. کندل بعدی بالاتر از دوجی باز میشود و با قدرت به سمت بالا حرکت میکند.
با ظهور این الگو انتظار میرود که قیمت به حرکت صعودی خود ادامه بدهد زیرا این الگو نشان میدهد که فشار فروش (حداقل بهطور موقت) از بین رفته است.
اگر به طور اتفاقی با دیجی کوینر آشنا شده اید و هیچ اطلاعاتی در مورد الگوهای نمودار ندارید پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه ادامه مطلب، مقاله «مقدمهای بر الگوهای نمودار در تحلیل تکنیکال» را مطالعه نمایید.
چگونه مفهوم الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی را درک کنیم؟
معاملهگران الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی (مرجع) را رصد میکنند تا از پایان بالقوه روند نزولی آگاه شوند. این الگو نسبتاً کمیاب است زیرا تحرکات قیمت برای ایجاد الگو باید معیارهای خاصی را رعایت کنند.
- کندل اول یک کندل استیک بزرگ نزولی است که در ادامهٔ یک روند نزولی قرار دارد.
- کندل دوم یک کندل دوجی است (قیمت باز شدن در این کندل تقریباً برابر با قیمت بسته شدن میباشد). این کندل با فاصله نسبت به کندل نزولی اول و در زیر آن باز میشود و به اصطلاح گَپ دارد.
- کندل سوم، کندل صعودی بزرگی است که بالای کندل دوم (دوجی – Doji) باز میشود.
برخی از معاملهگران تغییرات جزئی در معیارهای فوق را مجاز میدانند. بهعنوان مثال، کندل دوجی ممکن است در زیر کندل اول هیچگونه شکاف قیمتی (Gap) نداشته باشد، بلکه، نزدیک قیمت بسته شدن کندل قبلی باز شده و در همان محدوده نیز بسته شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شکاف قیمتی (Gap) میتوانید از مطلب آموزشی «شکاف قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
گاهی قبل از اینکه قیمت حرکت صعودی خود را انجام دهد، دو یا سه کندل دوجی تشکیل خواهد شد. این امر برای برخی از معاملهگران قابل قبول است زیرا این الگو هنوز هم افت قیمت، تعادل و در نهایت افزایش شدید قیمتی را نشان میدهد.
روانشناسی (ایده) پشت این الگو، این است که در کندل اول قیمت با افت شدید روبرو شده است و یک کندل نزولی قوی را ساخته است. قیمت سپس یک کندل دوجی تشکیل میدهد، که نشان میدهد فشار فروش (Selling Pressure) در حال کاهش است زیرا قیمتهای باز و بسته شدن در کندل دوجی تقریباً یکسان میباشند. دوجیها معمولاً نشانگر وجود شک و تردید در بازار و بین معاملهگران میباشند. در این حالت، دوجی به این معنی است که ممکن است فروشندگان فشار فروش را کاهش داده باشند یعنی دیگر میلی به فروش زیر محدودهٔ قیمتی خاصی را نداشته باشند و خریداران شروع به مداخله کنند. کندل دوجی یا دوجیها سپس توسط یک کندل صعودی قوی دنبال میشوند که شکافی قیمتی با سطح قیمتی کندل دوجی دارد. این نشان میدهد كه خریداران كنترل بازار را به دست آوردهاند و فشار فروش (حداقل بهطور موقت) از بین رفته است.
معاملهگران ممکن است خود به دنبال این الگو بگردند و یا هنگام مشاهدهٔ آن، معاملهٔ خود را انجام دهند، اما امکان جستجو و یافتن این الگو ها توسط نرمافزارهای معاملاتی نیز وجود دارد.
الگوی متضاد الگوی بچهٔ رها شده صعود، الگوی بچهٔ رها شدهٔ نزولی (bearish abandoned baby) است. این الگو پایان احتمالی یک روند صعودی را نشان میدهد.
نکات مهم:
- الگوی بچهٔ رها شده صعودی الگویی ساخته شده از سه کندل میباشد و در یک روند نزولی ظاهر میشود. این الگو شامل یک کندل نزولی بزرگ، یک کندل دوجی، و سپس یک کندل صعودی قوی رو به بالا است. دو کندل صعودی و نزولی با کندل دوجی شکاف قیمتی (Gap) دارند.
- این الگو نشانگر پایان احتمالی روند نزولی و شروع حرکت قیمت به سمت بالا است.
- برخی از معاملهگران تغییرات جزئی را مجاز میدانند. ممکن است بیش از یک کندل دوجی وجود داشته باشد، و یا ممکن است شاهد شکاف قیمتی بین کندل (های) دوجی با دو کندل صعودی و نزولی نباشیم. اما روانشناسی کلی الگو هنوز باید وجود داشته باشد.
چگونه با استفاده از الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی معامله کنیم؟
در حالی که روشهای مختلفی برای معامله با الگوی بچهٔ رها شده صعودی وجود دارد، در اینجا چند ایدهٔ کلی در مورد چگونگی انجام آن ارائه شده است.
نقطهٔ ورود: برخی از معاملهگران در شکست رخ داده بالای کندل استیک سوم با استفاده از دستور حد ضرر (Stop-limit Order) وارد معامله میشوند. انتظار میرود که افزایش قیمت ادامه یافته و به سمت بالاتر حرکت کند، بنابراین اگر این اتفاق بیفتد، با حرکت بالاتر از بالای کندل سوم، میتوان از آن بهعنوان یک فرصت خرید استفاده نمود.
محل استاپ حفاظتی (Stop-Loss): برای جلوگیری از بسته شدن ناخواسته پوزیشن باز شده بهتر است معاملهگران استاپ را در محدودهای در زیر سایهٔ پایینی کندل دوجی قرار دهند.
معاملهگرانی که مایل به ریسک کمتری هستند، میتوانند استاپ حفاظتی را درست در زیر کندل سوم الگو قرار دهند. افزایش نوسانات اغلب با بازگشت قیمتی در روند همراه است. این را در هنگامی که مکان stop loss را انتخاب میکنید، در نظر بگیرید.
سود هدف: این الگو هدف قیمتیای را بهعنوان نقطهٔ سود تعیین نمیکند. برای تحقق سودهای احتمالی استفاده برخی از روشهای دیگر لازم است.
میتوان از تعیین اهداف قیمتی با استفاده بازگشتهای فیبوناچی (Fibonacci retracement) استفاده کرد. بهعنوان مثال، معاملهگران ممکن است یک هدف قیمتی را با استفاده از برگشت (retracement) 50٪ تعیین نمایند و تصمیم به خروج در آن نقطه از بازار بگیرند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سطوح بازگشتی فیبوناچی میتوانید از مطلب آموزشی «سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
حالات دیگر میتواند شامل تعیین هدف با استفاده گپ صعودی و نزولی سه روش چیست؟ از نرخ ریسک / پاداش (risk/reward ratio) باشد. بهعنوان مثال، با یک ریسک 500 دلاری، میتوان هدف سود را 1000 و یا 1500 دلار تعیین نمود. یک معاملهگر میتواند از اندیکاتورهای تکنیکال استفاده کند، و هنگامی که قیمت بهسطح زیر میانگینهای متحرک (moving averages) رسید از معامله خارج شود.
مثالی از الگوی شمعی بچهٔ رها شده صعودی
این الگو نسبتاً نایاب است زیرا دارای الزامات سختگیرانهای میباشد. برخی از معاملهگران اجازه میدهند تعداد محدودیتهای مورد نیاز برای تأیید و تشکیل این الگو تعدیل یابد و بدین ترتیب الگوهای بیشتری با شکلی شبیه به بچهٔ رها شده صعودی پیدا میشود. البته هنوز هم میتوان بهنتایج خوبی با استفادهٔ این روش دست پیدا کرد.
چند نوع متفاوت از این الگو در نموادر شرکت Macy’s Inc دیده میشود. پس از کاهش قیمتها، در چند نوبت، الگوی بچهٔ رها شده صعودی تشکیل شده است. این الگوها سپس با حرکتهای شدیدی به سمت بالا دنبال شده و قیمت پس از تشکیل این الگو ها، جهش قابل توجهی را در سه نوبت تجربه نمود.
الگوی Bullish Abandoned Baby در نمودار روزانه. منبع: Trading view
الگوی شمارهٔ یک، شامل یک تغییر جزئی از الگوی سنتی است، زیرا کندل دوجی هیچ شکاف قیمتیای در زیر سطح قیمت بسته شدهٔ کندل نزولی قبلی خود ندارد. همچنین در اینجا دو دوجی تشکیل شده است. با این حال روانشناسی این الگو هنوز هم یک تغییر روند صعودی (bullish) را نشان میدهد. این الگو دارای مراحل افت شدید، تردید و مرحلهٔ صعودی میباشد و به همین سبب پس از تشکیل دوجیها قیمت شدیداً به سمت بالا میل میکند.
الگوی دو، الگویی سنتیتر میباشد. البته فرق این الگو با الگوی کلاسیک، وجود دو کندل دوجی شکل بهعلاوهٔ کندل صعودی ضعیف میباشد. در حالت کلاسیک، شاهد یک کندل دوجی هستیم و کندل صعودی نیز کندلی پُرقدرت میباشد.
الگوی سه نیز دارای تغییراتی جزئی میباشد، کندل دوجی در زیر سطح قیمت بسته شدهٔ کندل قبلی قرار نگرفته و هیچ شکاف قیمتیای بین آنها وجود ندارد. هرچند قیمت پس از تشکیل کندل دوجی افزایش یافته و روند صعودی در پس آن آغاز شده است.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما