شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود


[ویرایش]
ظاهرا ساده‌ترین راه این است که میانگین ساده همه قیمت‌ها را به‌دست آوریم. برای توضیح این مفهوم از یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید که در اقتصاد چهار کالا (برای سادگی) وجود داشته باشد و در یک کشور فرضی همین چهار کالا تولید و خرید و فروش شود. راه حل اولیه برای نشان دادن همه قیمت‌ها با یک عدد، محاسبه میانگین قیمت‌ها است.

P۱۳۹۰= ۱۰۰+ ۱۵۰۰+ ۱۰۰۰۰+ ۲۰۰۰۰/۴= ۷۹۰۰ریال
P۱۳۹۱= ۱۵۰+ ۲۰۰۰+ ۱۸۰۰۰+ ۳۵۰۰۰/۴= ۱۳۷۸۷ ریال
P۱۳۹۲= ۲۰۰+ ۳۱۰۰+ ۲۵۰۰۰+ ۵۵۰۰۰/۴= ۲۰۸۲۵ ریال
استفاده از راه حل اولیه میانگین قیمت‌ها، اگر چه می‌توان قیمت همه کالاها را با یک عدد نشان داد، اما این روش دچار اشکالاتی است:
اول اینکه در میانگین‌های فوق، همه کالاها وزن یکسانی دارند و حال آن‌که مقدار مصرف برنج در خانوارها بسیار بیشتر از خاویار است و باید وزن بزرگتری به‌خود بگیرد.
دوم این که واحدهای‌ اندازه‌گیری کالاها با‌هم همگن نیستند؛ یعنی برخی کالاها را به وزن، برخی را به‌صورت عددی و بعضی دیگر را با لیتر‌ اندازه‌گیری می‌کنند. در این‌ صورت، باید کاری کرد که کالاها، میانگین واحد پولی نداشته باشند.

شاخص قیمت

شاخص قیمت ( Price Index) یکی از اصطلاحات علم اقتصاد و به معنای معیاری که براساس آن، ارزش ثابت از ارزش جاری تمیز داده می‌شود. دو روش اصلی برای محاسبه شاخص قیمت وجود دارد: شاخص لاسپیرز (Laspeyres) و شاخص پاشه (Paasche). از شاخص قیمت‌های رایج می‌توان به شاخص قیمت مصرف‌کننده، شاخص قیمت تولیدکننده، شاخص بهای خرده فروشی، شاخص کل بهای عمده‌فروشی و شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی اشاره کرد.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف

[ویرایش]
یکی از متغیّرهای مهم شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود در اقتصاد کلان سطح عمومی یا متوسط وزنی قیمت‌ها است؛ که کاربرد‌های فراوانی دارد. در واقع چون در اقتصاد کلان با تعداد بسیار زیادی از کالاها و خدمات مواجه هستیم، ناچاریم با یک عدد، وضعیت همه قیمت‌ها را بیان نماییم.

اصولا شاخص، کمیّتی است که به‌عنوان نماینده کمیّت‌های همگن متعدد به‌کار می‌رود و می‌تواند جهت و میزان تغییر کمیّت‌های مورد نظر را در طول زمان نشان دهد.


عدد شاخص، رقمی است که تغییر نسبی قیمت‌های کالای مصرفی یا خدمات مشابه را در یک دوره و هر دوره دیگر، به‌عنوان دوره مبنا نشان می‌دهد. معمولا دوره مبنا را به رقم صد ارائه می‌دهند.

به عبارت کلی شاخص قیمت یعنی «بیان قیمت همه کالا‌ها و خدمات به صورت یکجا، کمی و بدون واحد»

۲ - روش‌ها

شاخص قیمت

[ویرایش]
ظاهرا ساده‌ترین راه این است که میانگین ساده همه قیمت‌ها را به‌دست آوریم. برای توضیح این مفهوم از یک مثال شروع می‌کنیم. فرض کنید که در اقتصاد چهار کالا (برای سادگی) وجود داشته باشد و در یک کشور فرضی همین چهار کالا تولید و خرید و فروش شود. راه حل اولیه برای نشان دادن همه قیمت‌ها با یک عدد، محاسبه میانگین قیمت‌ها است.

P۱۳۹۰= ۱۰۰+ ۱۵۰۰+ ۱۰۰۰۰+ ۲۰۰۰۰/۴= ۷۹۰۰ریال
P۱۳۹۱= ۱۵۰+ ۲۰۰۰+ ۱۸۰۰۰+ ۳۵۰۰۰/۴= ۱۳۷۸۷ ریال
P۱۳۹۲= ۲۰۰+ ۳۱۰۰+ ۲۵۰۰۰+ ۵۵۰۰۰/۴= ۲۰۸۲۵ ریال
استفاده از راه حل اولیه میانگین قیمت‌ها، اگر چه می‌توان قیمت همه کالاها را با یک عدد نشان داد، اما این روش دچار اشکالاتی است:
اول اینکه در میانگین‌های فوق، همه کالاها وزن یکسانی دارند و حال آن‌که مقدار مصرف برنج در خانوارها بسیار بیشتر از خاویار است و باید وزن بزرگتری به‌خود بگیرد.
دوم این که واحدهای‌ اندازه‌گیری کالاها با‌هم همگن نیستند؛ یعنی برخی کالاها را به وزن، برخی را به‌صورت عددی و بعضی دیگر را با لیتر‌ اندازه‌گیری می‌کنند. در این‌ صورت، باید کاری کرد که کالاها، میانگین واحد پولی نداشته باشند.

برای حذف این دو مشکل یک سال را به عنوان «سال پایه» در نظر می‌گیریم. سال پایه یعنی سالی که در آن کشور، کمتر دچار تغییر و تحول شده باشد. به عبارت دیگر سالی که «تورم حداقل باشد؛ بیکاری کم باشد، رشد اقتصادی بالا باشد». البته بخاطر ایجاد کالاهای جدید و یا تغییر در مصرف برخی کالاها، سال‌های پایه هر چند سال تغییر می‌بابد. با توجه به توضیحات اگر در مثال فرضی سال پایه ۱۳۹۰ باشد داریم:
(شاخص قیمت ۱۳۹۰) P۱۳۹۰ به سال پایه ۱۳۹۰= ۱۰۰+ ۱۵۰۰+ ۱۰۰۰۰+ ۲۰۰۰۰/۱۰۰+ ۱۵۰۰+۱۰۰۰۰+۲۰۰۰۰ =۱
(شاخص قیمت ۱۳۹۱) P۱۳۹۱به سال پایه ۱۳۹۰=۱۵۰+ ۲۰۰۰+ ۱۸۰۰۰+ ۳۵۰۰۰/ ۱۰۰+۱۵۰۰+۱۰۰۰۰+۲۰۰۰۰=۱/۷۴
(شاخص قیمت ۱۳۹۲) P۱۳۹۱ به سال پایه ۱۳۹۰= ۲۰۰+ ۳۱۰۰+ ۲۵۰۰۰+۵۵۰۰۰/ ۱۰۰+۱۵۰۰+۱۰۰۰۰+۲۰۰۰۰=۲/۶۴

عدد ۱. ۷۴ بدین معنی است که به طور متوسط قیمت‌ها از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ حدود ۱. ۷۴ برابر شده است. این شاخص قیمت بدست آمده اگرچه دو مشکل قبلی را رفع کرده است اما مشکل دیگری دارد و آن اینکه به همه کالاها یک وزن ثابتی داده است، در حالی‌که برخی از کالاها برای ما مهم‌تر و با اهمیت‌تر است.
لذا باید وزن بیشتری داده شود و بلعکس. به عنوان نمونه در مثال فرضی وزن برنج و خاویار در شاخص قیمت یکسان در نظر گرفته شد در حالی‌که برنج اهمیت بیشتری در رندگی روزمره دارد. برای رفع این مشکل قیمت پیشنهاد شده است کالاها در مقدار آنها ضرب می‌شود. البته نحوه در نظر گرفتن وزن (مقدار) کالاها باعث شده است که شاخص‌های مختلفی بیان گردد که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره می‌گردد.

۳ - انواع

[ویرایش]
انواع شاخص‌های قیمت عبارت است:

۳.۱ - شاخص لاسپیرز

شاخص لاسپیرز (Laspeyers index) (L t): در این شاخص، سبد مصرفی سال پایه (مقدار کالای سال پایه) به عنوان وزن کالاها در نظر گرفته می‌شود. جهت محاسبه این شاخص، قیمت کالای مورد نظر در مقدار کالای سال پایه ضرب می‌شود.
L t =
i =۱، ۲، ۳،. . ،n
در مثال مورد نظر خواهیم داشت:
L ۱۳۹۱ =
مفهوم ۱۶۹: یعنی به طور متوسط قیمت‌ها از ۱۰۰ در سال ۱۳۹۰ به ۱۶۹ در سال ۱۳۹۱ رسیده است. به عبارت دیگر اگر مصرف کنندگان بخواهند همان مقدار کالای سال ۱۳۹۰ را در سال ۱۳۹۱مصرف کنند، باید ۱. ۶۹ برابر بیشتر پرداخت کنند.

۳.۲ - شاخص پاشه


شاخص پاشه (Paasche index) (P t): در این شاخص، سبد مصرفی سال مورد نظر (مقدار کالای سال مورد نظر) به عنوان وزن کالاها در نظر گرفته می‌شود. جهت محاسبه این شاخص، قیمت کالای مورد نظر در مقدار کالای سال مورد نظر ضرب می‌شود.

لذا در مثال مورد نظر خواهیم داشت:
P t =
i =۱، ۲، ۳،. . ،n
P ۱۳۹۱ =
مفهوم ۱۶۹: یعنی به طور متوسط قیمت‌ها از ۱۰۰ در سال ۱۳۹۰ به ۱۶۹ در سال ۱۳۹۱ رسیده است. به عبارت دیگر اگر مصرف‌کنندگان بخواهند سبد مصرفی سال ۱۳۹۱ را تهیه کنند در سال پایه (۱۳۹۰) ۱. ۶۹ برابر ارزش دارد.

۳.۲.۱ - مقایسه لاسپیرز و پاشه


۱: اگر فقط قیمت سال مورد نظر را داشته باشیم، می‌توانیم شاخص لاسپیرز را محاسبه نماییم؛ بخلاف شاخص پاشه.


۲: تغییر الگوی مصرف بعضی کالاها در سال پایه که هم اکنون استفاده نمی‌شود در محاسبه شاخص لاسپیرز مشکلاتی را ایجاد میکند؛ چرا که برخی از کالاهایی که در سال پایه استفاده می‌گردید اکنون دیگر جزء سبد مصرفی خانوارها نیست. در حالی که در محاسبه شاخص لاسپیرز همچنان ترکیب کالاهای قبلی لحاظ می‌شود. البته برای رفع این مشکل از شاخص پاشه استفاده می‌شود.
۳: از نظر تئوریک شاخص لاسپیرز افزایش قیمت را بیشتر از حد نشان می‌دهد. چون در این شاخص، مقدار کالای سال پایه مد نظر است و با افزایش قیمت انسان‌ها از مصرف آن می‌کاهند اما در این شاخص آن را لحاظ نمی‌کنیم.
۴: از نظر تئوریک شاخص پاشه کاهش قیمت را بیشتر از حد نشان می‌دهد. چون در این شاخص، مقدار کالای سال مورد نظر، مدنظر است و با کاهش قیمت انسان‌ها به مصرف آن در سال مورد نظر می‌افزایند در صورتی که مصرف همین مقدار کالا در سال پایه کمتر است.

۳.۳ - شاخص فیشر

شاخص فیشر (Fisher index) (F) در این روش بر خلاف دو روش قبل که کمیّت‌ها در سال‌های پایه و جاری در نظر گرفته می‌شد، میانگین هندسی شاخص‌های لاسپیرز و پاشه را محاسبه می‌کند. فرمول ریاضی روش فیشر به‌صورت زیر است:
P t =

۳.۴ - شاخص مارشال – اجورث

شاخص مارشال – اجورث (Marshall – Edgeworth index) که به صورت زیر محاسبه می‌شود:
M t =
شاخص مارشال و فیشر به واقیعت نزدیک‌تر است چون تقریبا میانگین حسابی و هندسی است. اما روش محاسبه آن هزینه‌بردارتر و سخت‌تر است چون هم باید قیمت و هم مقدار کالاهای سال مورد نظر داشته باشیم.

۴ - کاربردها

[ویرایش]
شاخص قیمت‌ها کاربردهای فراوانی دارد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

۴.۱ - محاسبه روند قیمت‌ها

به‌عنوان یک متغیّر کلان اقتصادی، نشان‌دهنده چگونگی تغییرات سطح عمومی قیمت‌ها است و به‌صورت کمّی، وضعیت قیمت‌ها را در سال‌های مختلف باهم مقایسه می‌کند. این مورد امروزه از نظر هر جامعه‌ای اهمیت خاصی دارد. این کاربرد برای محاسبه یک مقطع زمانی در ایران مناسب است.

۴.۲ - تبدیل متغیّرهای کلان به واقعی


استفاده از شاخص قیمت می‌تواند متغیرهای کلان اقتصادی (مانند تولیدهای اسمی) را به متغیرهای واقعی تبدیل کند. بدین‌صورت که متغیّرهای اسمی را به شاخص قیمت تقسیم کرده و متغیر واقعی را به‌دست می‌آوریم.

۴.۳ - محاسبه نرخ تورّم


فرمول شاخص قیمت در یک سال مورد نظر برابر است با نسبت هزینه کل خرید یک دسته کالا در آن سال به هزینه همان دسته کالا در سال پایه است.

۵ - شاخص قیمت‌های رایج

۵.۱ - شاخص کل بهای عمده‌فروشی

شاخص کل بهای عمده‌فروشی نشان‌دهنده تغییرات قیمت کالاها در سطح تولیدکنندگان و فروشندگان عمده است؛ ‌که از طریق جمع‌آوری اطلاعات قیمت عمده‌فروشی از کارخانه‌ها، عاملان فروش عمده و قیمت کالاهای وارداتی در مرز کشور، محاسبه می‌شود.

۵.۲ - شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی

شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی معیار سطح عمومی قیمت‌های خرده‌فروشی است؛ یعنی تغییرات قیمت تعداد ثابت و معیّنی از کالاها و خدماتی که توسط خانوارهای شهری مصرف می‌شود. شاخص بهای کالای مصرفی و نشان‌دهنده سطح زندگی خانوارها در کالاها و خدمات مصرفی در یک دوره مالی است. درصد تغییرات سالانه این شاخص نرخ تورم را نشان می‌دهد.

۵.۳ - شاخص قیمت تولیدکننده

شاخص قیمت تولیدکننده معیار سنجشی است از میانگین وزن مواد و کالاهای معیّن که در تولید، مورد استفاده قرار می‌گیرد. این شاخص، به‌علت پوشش کالاها، شامل مواد خام و کالاهای نیمه‌ساخته است.

فرمول محاسبه شاخص کل بورس

شاخص کل بورس اوراق بهادار نشان دهنده سطح کلی قیمت سهام و سود سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است.

فرمول محاسبه شاخص کل بورس

فرمول محاسبه شاخص کل بورس

  • چهارشنبه ۱۵ مرداد ماه ۱۳۹۹

شاخص کل بورس اوراق بهادار نشان دهنده سطح کلی قیمت سهام و سود سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار است. در واقع تغییرات این شاخص به جهت مثبت یا منفی نشان دهنده بازدهی کل سرمایه گذاران به جهت مثبت یا منفی است.

البته یک نکته در این خصوص قابل توجه است که بازدهی مثبت شاخص به معنای سودآوری همه شرکت های پذیرفته شده در بورس نیست.
همینطور کاهش در شاخص کل نشان دهنده زیان ده بودن یا ضرر کردن سهام کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس نیست. بلکه این شاخص میانگینی از بازدهی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس است. یعنی ممکن است برخی از شرکت ها با افزایش سود و ارزش سهام مواجه بودند و برخی دیگر با کاهش ارزش و سود سهام.

فرمول و نحوه محاسبه شاخص کل بورس
ابتدا لازم به توضحی است که بازدهی سرمایه گذاران(که روی سهام بورس) سرمایه گذاری کرده اند در بورس اوراق بهادار به دو روش محاسبه می شود. ابتدا بازدهی حاصل از دریافت سود نقدی در پایان هر سال است و دوم تغییر قیمت سهم در طول دوره سرمایه گذاری سهامدار.
یعنی فرض کنید که شخصی سهامی را به ارزش هر سهم 100 تومان در ابتدای یک سال خریداری کرده است، قیمت هر سهم این شرکت در پایان سال 120 تومان شده و شرکتی که سهام آن خریداری شده است نیز در پایان سال 10 تومان به ازای هر سهم سود تقسیم کرده است.
بنابراین این سرمایه گذار روی سهام توانسته تا پایان این سال در مجموع 30 تومان به ازای هر سهم سود کند و در واقع بازدهی این سرمایه گذار در پایان سال 30 درصد بوده است، زیرا سرمایه وی از 100 تومان به 130 تومان افزایش یافته است.

حال روش و فرمول محاسبه شاخص کل بورس نیز بر همین اساس می باشد. بدین معنی که شاخص کل افزایش قیمت کلیه سهام های منتشر شده در بورس و همچنین تقسیم سود نقدی این شرکت های سهامی را در نظر گرفته و بر این اساس بازدهی کلیه سهام ها و در واقع بازدهی کل بورس را محاسبه می کند که به آن شاخص کل بورس یا بازدهی نقدی بورس می گویند.

این شاخص براساس یک واحد تعریف می شود بدین صورت اگر شاخص کل بورس در ابتدای سال برای مثال 10 هزار واحد باشد و در پایان سال به 15 هزار واحد افزایش یابد یعنی 5 هزار واحد افزایش داشته که این به معنای بازده 50% درصدی در شاخص کل بورس است.

نکته قابل توجه این است که این شاخص با توجه به اینکه یک میانگین محسوب می شود، نباید معیار مناسبی برای اقدامات سرمایه گذاری و خرید و فروش سهام توسط سرمایه گذاران باشد، بلکه به عنوان یک شاخص کلی و شمایی از وضعیت بورس باید در نظر گرفته شود.

دیدگاه خود را ثبت کنید.

آدرس ایمیل شما با توجه به قوانین حریم خصوصی منتشر نمی شود.

نسبت P/E چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟

آشنایی با اصطلاحات بازار بورس و نحوه محاسبه آنها در تصمیم‌گیری برای خرید هر سهم و چگونگی سرمایه گذاری کمک زیادی به ما خواهد کرد و به هر حال شناخت این اصطلاحات به ما کمک می‌کند نسبت به بازاری که در آن سرمایه گذاری می‌کنیم شناخت بهتری داشته باشیم.

نسبت P/E چیست؟

علاقه‌مندان بازار بورس به احتمال قوی بارها نام نسبت p/e را شنیده‌اند. p حرف اول کلمه price به معنی «قیمت» و e حرف اول کلمه earning per share به معنی «سود» است. نسبت p/e سهم خلاصه شده عبارت تقسیم قیمت بر سود است، که در اصطلاح به آن نسبت قیمت به درآمد هم می‌گویند. برای محاسبه p/e سهم، قیمت فعلی سهم را بر درآمد هر سهم تقسیم می‌کنیم.

به عنوان مثال فرض کنید؛ شرکتی در حال حاضر 1000 تومان قیمت دارد و سودی که برای سال جاری پیش‌بینی کرده است برابر با 100 تومان است. برای محاسبه p/e این شرکت، قیمت روز آن را بر سودی که دارد تقسیم می‌کنیم:

حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا محاسبه نسبت p/e سهام تا این اندازه مهم است؟ تا جایی‌که یکی از فاکتورهای اساسی انتخاب یک سهم محسوب می‌شود و همواره در بین سرمایه‌گذاران کاربرد دارد. شاید به عقیده عده‌ای از سرمایه‌گذاران که از این نسبت به درستی استفاده نمی‌کنند، نسبت p/e چندان مفید نباشد، اما در جایی که بحث ارزشگذاری سهام مطرح می‌شود، بالا یا پایین بودن p/e سهام می‌تواند یکی از معیارهای مهم باشد.

محاسبه p/e ساده است، اما تفسیر آن به سادگی محاسبه‌اش نیست. به همین منظور در ابتدا مفهوم این نسبت را شرح می‌دهیم و با کاربرد آن بیشتر آشنا می‌شویم.

نسبت P/E چه کاربردی دارد؟

محاسبه عدد p/e غالباً به دو منظور صورت می‌گیرد. در یک نگاه ساده، با محاسبه عدد p/e سهم، در اصل می‌خواهیم به این مطلب دست پیدا کنیم، که چند سال طول می‌کشد تا سرمایه ما برگردد. به عنوان مثال؛ اگر عدد p/e سود بانکی برابر با 10 باشد، به این معنی است که ده سال زمان می‌برد که به همان میزان پولی که برای خرید سهم گذاشته‌ایم، سود کنیم.

در تعبیر دوم و مهم‌تر، این نسبت به ما می‌گوید قیمت یک سهام چند برابر بیشتر از سود سالیانه آن است. هر سرمایه‌گذاری به امید بازدهی سرمایه خود معامله می‌کند و قبل از سرمایه‌گذاری حساب و کتاب میزان سود سرمایه خود را به دست می‌آورد. در واقع با محاسبه این نسبت سرمایه‌گذار انتظارات خود از بازدهی سهام را برای خود مشخص می‌کند اینکه برای یک ریال سهامی که خریداری کرده است قرار است در آینده چند درصد بازدهی دریافت کند.

به تعبیر ساده‌تر نسبت p/e به سرمایه‌گذار می‌گوید که، یک سهام چند درصد سوددهی دارد. نسبت p/e سهام تنها ابزار برای ارزش‌گذاری سهم نیست بلکه یکی از شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود ابزارهایی است که برای ارزش مورد استفاده قرار می‌گیرد. روش‌های دیگری برای ارزش‌گذاری سهام وجود دارد.

برای فهم بهتر، در مثالی که در بالا ذکر شد فرض بر این گرفتیم که اگر p/e سود بانکی برابر با 10 باشد. به این معنی است که شما حاضرشده‌اید به ازای هر ۱ ریال سودی که از بانک دریافت می‌کنید 10 ریال پرداخت بکنید و یا در تفسیر دیگر، همان‌طور که گفته شد، اگر p/e برابر 10 است به این معنی است که 10 سال زمان می‌برد تا سرمایه شما از طریق سود‌ی که دریافت می‌کنید، برگردد.

انواع P/E

p/e دنباله‌دار: این نوع p/e همان است که در مثال ابتدای مطلب برای شما توضیح دادیم و نحوه محاسبه آن از تقسیم قیمت روز سهم بر سود (eps) به دست می‌آید. گفتیم که این نسبت نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران حاضر هستند بایت هر ۱ ریال سود شرکت، چند ریال پرداخت کنند. پس هر چقدر قیمت سهام تغییر کند این نسبت به همان میزان تغییر خواهد کرد.

p/e برآوردی، تحلیلی یا پیشتاز: این نسبت با در نظر گرفتن عواملی مانند نرخ رشد سود شرکت، نرخ بهره بانکی، تورم و …. و با استفاده از روش‌های خاص محاسبه می‌شود وهمانی است که برای ارزش‌گذاری مورد استفاده قرارمی گیرد. برای محاسبه ارزش شرکت نیز از این روش استفاده می‌شود به این صورت که بعد از محاسبه آن، نسبت را در سود (eps) برآوردی سال آینده شرکت ضرب می‌کنیم و ارزش شرکت را نیز به دست می‌آوریم. محاسبه سود شرکت توسط تحلیلی که خود انجام می‌دهیم به نوعی، کامل‌ترین نوع ارزش‌گذاری بر مبنای p/e خواهد بود.

می‌توان گفت تفاوت بین p/e دنباله‌دار و p/e تحلیلی این است که p/e دنباله‌دار آن چیزی است که در حال حاضر برای یک سهم وجود دارد. درحالی‌که p/e تحلیلی یا پیشتاز آن p/e است که انتظار می‌رود در آینده سهم به آن برسد. به عنوان مثال p/e سهمی در بازار 4 باشد و ما با محاسبه p/e تحلیلی عدد 5 را به دست بیاوریم، در واقع انتظار داریم در آینده p/e سهم به عدد 5 برسد.

حال سؤال اینجاست که بالا و یا پایین بودن p/e یک سهام نشان دهنده چیست؟ آیا سهمی که p/e آن بالاست، ارزنده است و یا عکس این مطلب صادق است.

P/E بالا و P/E پایین نشان دهنده چه چیزی هستند؟

اگر مفهوم دو نوع p/e که در بالا به آن شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود اشاره شد را درک کرده باشید، متوجه می‌شوید که برای چه p/e برای بعضی از سهم‌های بازار بالا و برای برخی دیگر پایین است. زمانی که p/e شرکتی بالا باشد، یعنی بازار توقع دارد که سود آن شرکت در آینده رشد پیدا بکند و هرگاه p/e سهم شرکتی پایین باشد، نشان‌دهنده این است که بازار انتظار دارد در آینده سود آن شرکت کاهش پیدا کند.

نکته دیگر این که هر چه قیمت سهم بالاتر برود p/e نیز افزایش پیدا می‌کند و هر چه سهم قیمت آن نزولی شود p/e نیز کاهش می‌یابد.

در محاسبه ارزش سهم با روش محاسبه p/e، باید بدانید که هرگاه قیمت آن سهم در بازار بیشتر از قیمت محاسباتی شما باشد، یعنی آن سهم ارزنده نیست و هرگاه قیمت سهم در بازار کمتر از آن عدد باشد، به این معنی است که آن سهم ارزنده است و رشد خواهد کرد. البته این به شرطی است که شما نسبت p/e را به درستی محاسبه کرده باشید.

بالا یا پایین بودن نسبت p/e با در نظر گرفتن دو فاکتور زیر تشخیص داده می‌شود.

زمانی که یک شرکت نرخ رشد پایین داشته باشد، در حالی که هنوز یک p/e بسیار بالا دارد مشخص می‌شود که مشکل و اشتباهی وجود دارد. در واقع این احتمال وجود دارد که سهام بیش از ارزش خود قیمت‌گذاری شده باشد. در این شرایط لازم است نسبت p/e را بر اساس سود پیش بینی شده محاسبه کرد.

مقایسه p/e شرکت‌ها زمانی مفید است که هر دو شرکت در یک صنعت فعال باشند. برای مقایسه p/e شرکتی که در صنعت سیمان فعال است با شرکتی که در گروه پتروشیمی قرار دارد اشتباه است. چون چشم‌انداز، سود و رشد در صنعت‌های مختلف متفاوت است. حال اگر یکی از شرکت‌های صنعت سیمان p/e حدود 20 داشته باشد و شرکتی دیگر خیلی بیشتر از 20 باشد یعنی یا حباب قیمتی وجود دارد و یا به دلیلی انتظارات بازار از این شرکت بالا رفته و به زودی قیمت آن کاهش پیدا می‌کند و یا اینکه سهام شرکت سودآوری خواهد داشت.

نکاتی درباره P/E در بورس

  • در بالا اشاره کردیم که، بالا یا پایین بودن p/e یعنی بازار چه توقعی از سودآوری سهم دارد. اما توجه داشته باشید که در بسیاری از موارد بازار اشتباه می‌کند، شما نباید به انتظار بازار کفایت کنید. سعی کنید نحوه صحیح محاسبه p/e را یاد بگیرید وخودتان از آن استفاده کنید.
  • همان‌طور که اشاره شد، محاسبه p/e سهام تنها یک ابزار برای ارزش‌گذاری شرکت است، بهتر است برای خرید سهام علاوه بر استفاده از این ابزار، از ابزارهای با نسبت کاربردی بیشتر نیز استفاد ه شود.
  • برای شرکت‌های زیان ده، محاسبه p/e کاربردی ندارد. زیرا وقتی سود یک شرکت منفی است در واقع، درآمدی ندارد و عملا تقسیم قیمت به درآمد منتفی است.
  • نکته قابل ذکر دیگر این است که متوسط نسبت p/e کل بازار بورس نیز قابل محاسبه است. این نسبت در کشورهایی چون آمریکا که تورم پایینی دارند، بین ۱۵-۲۵ در نوسان است ولی در ایران به علت تورم بالا و وضعیت اقتصادی بی‌ثبات، این نوسان بسیار پایین است و معمولاً بین ۱۰-۴ است. همچنین ممکن است نوسانات موجود p/e بین صنایع و حتی شرکت‌ها نیز اختلاف زیادی داشته باشد.
  • از آنجا که قیمت سهام منعکس‌کننده طرز فکر سرمایه‌گذاران نسبت به ارزش آن سهم است و به تعبیری رشد آینده سهام به رشد قیمت آن بستگی دارد. شرکتی که نسبت به آینده سهام خود خوش‌بین است سعی در آن دارد که سودآوری چشم‌گیری داشته باشد.
  • اگر یک شرکت نسبت p/e بالاتر از بازار یا متوسط صنعت داشته باشد، به این معنی است که بازار انتظار بزرگی از این شرکت در طی ماه‌ها و سال‌های آینده دارد و برای سرمایه‌گذاری مناسب است.
  • اگر یک شرکت p/e پایینی داشته باشد ممکن است به آن معنا باشد که بازار آینده شرکت را در حال رفتن به سمت مشکلات می‌بیند. به تعبیر دیگر دلیل افت p/e می‌تواند نشان دهنده این موضوع باشد که سود مورد انتظار به دست نیامده است و خرید سهم این شرکت مناسب نیست.

سخن آخر

یکی از اشتباهات متداول که سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای مرتکب آن می‌شوند این است که تنها به اتکای p/e سهم می‌خرند. هیچ تضمینی وجود ندارد که سهمی که هم اکنون p/e آن بالاست در آینده به سرعت پایین نیاید و از سوی دیگر، توجه داشته باشید شاخص کل چگونه محاسبه و تحلیل می شود که حتی اگر قیمت یک سهم زیر ارزش واقعی خود باشد، ممکن است ماه‌ها و حتی سال‌ها طول بکشد تا بازار بتواند ارزش آن را اصلاح کند. پس خرید سهام تنها با توجه به ابزار ساده p/e بسیار ساده‌انگارانه است.

سوالات رایج نسبت p به e

نسبت p به e یا (price to earning) به معنای نسبت قیمت بر درآمد است که در آن، قیمت هر سهم بر درآمد حاصل از آن تقسیم می‌شود. مثلا اگر قیمتی سهمی 200 تومان و eps اعلام شده توسط شرکت 20 درصد باشد. نسبت p به e برابر با 5 است (5=40/200)، که یعنی برای کسب هر 1 تومان سود، باید 5 تومان پرداخت شود. حال اگر در همین مثال eps اعلام شده 25 درصد باشد، نسبت نسبت p به e برابر با 4 می‌شود (4=50/200)، یعنی برای کسب هر 1 تومان سود، باید 4 تومان پرداخت شود. پس در هر دو حالت شما 1 تومان سود کسب کرده‌اید، اما در نسبت p به e پایین، مبلغ پرداختی شما کمتر بوده است. در نهایت می‌توان گفت که نسبت p به e پایین، وعده سود بالاتری را می‌دهد.

نسبت MVRV چیست؟ شاخص آنچین برای تعیین سقف و کف قیمت

نسبت MVRV چیست؟

حتما با مفهوم ارزش بازار یا مارکت کپ آشنا هستید. آیا برای بیان ارزش بازار، راه دقیقتری وجود دارد؟ آیا فرمولی برای یافتن ارتباط میان ارزش بازار و ارزش واقعی بازار رمزارزها وجود دارد؟ پاسخ مثبت است. Realized Value یا ارزش واقعی بازار معیاری دقیق‌تر برای بیان ارزش دلاری بازار ارزهای دیجیتال است. در این مقاله بررسی می‌کنیم که نسبت MVRV چیست، چطور محاسبه می‌شود و چه کاربردی دارد. با میهن بلاکچین همراه باشید.

نسبت MVRV چیست؟

نسبت MVRV چیست

مفهوم نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی یا Market Value/Realized Value (به‌اختصار MVRV) در سال ۲۰۱۸ توسط مراد محموداُف (Murad Mahmudov) و دیوید پوئل (David Puell) ابداع شد. اما نسبت MVRV چیست و چطور کار می‌کند. همانطور که مشاهده می‌کنید ۲ مشخصه در این مفهوم وجود دارد:

  • ارزش کل بازار (Market Value) که به آن مارکت کپ (Market Cap) هم گفته می‌شود.
  • ارزش واقعی یا تحقق‌یافته بازار (Realized Value)

مقایسه ارزش واقعی و مارکت کپ بازار به ما کمک می‌کند که متوجه شویم در یک زمان مشخص، ارزش کل بازار در چه وضعیتی قرار دارد؛ آیا بیش از حد ارزش‌گذاری شده است و در حباب قیمتی هستیم یا نه بازار زیر ارزش واقعی خود قرار دارد؟ آیا یک رمزارز بیش از قیمت واقعی آن خرید و فروش می‌شود یا نه؟ بیایید پیش از پرداختن به اینکه فرمول نسبت MVRV چیست، کمی درباره مفهوم دو معیار ارزش واقعی بازار و ارزش کل بازار صحبت کنیم.

ارزش بازار یا مارکت کپ چیست؟

ارزش بازار در نسبت MVRV

ارزش بازار یا Market Value یکی از رایج‌ترین اصطلاحات در بازار رمزارزها است که با عنوان مارکت کپ یا Market Capitalization هم شناخته می‌شود. محاسبه ارزش بازار بسیار ساده است؛ قیمت کنونی ارز را در تعداد کل در گردش آن رمزارز ضرب کنیم. برای مثال، ارزش بازار بیت کوین از ضرب تعداد بیت کوین‌های عرضه شده تا این لحظه در قیمت لحظه‌ای بیت کوین بدست می‌آید. براساس اطلاعات درون زنجیره‌ای، تاکنون حدود ۱۹.۲ میلیون رمز ارز بیت کوین عرضه شده است و قیمت آن در زمان نگارش مقاله معادل ۲۰,۶۱۳ دلار است؛ ارزش بازار بیت کوین از ضرب ۱۹.۲ میلیون در ۲۰,۶۱۳ بدست می‌آید؛ در نتیجه ارزش بازار بیت کوین در این لحظه معادل ۳۹۵ میلیارد دلار است.

به همین طریق می‌توان ارزش بازار تک تک رمزارزها را محاسبه کرد. در انتها با جمع کردن مارکت کپ تمام رمزارزها، مارکت کپ کل بازار ارزهای دیجیتال بدست می‌آید. این روشی شناخته شده برای بیان میزان سرمایه وارد شده به یک بازار مالی است. البته این روش، دقت کافی برای بیان ارزش دلاری یک بازار را ندارد و مفهوم ارزش واقعی به عنوان جایگزین برای این روش مطرح شده است. یکی دیگر از ابزارهایی که احتمالا در بازار رمزارزها با آن مواجه شده‌اید که برآمده از ارزش بازار هر ارز و مقایسه آن با ارزش کل بازار است، شاخص سلطه یا دامیننس رمز ارزهاست. از تقسیم ارزش بازار هر یک از رمز ارزها بر ارزش کل بازار، شاخص سلطه آن ارز بدست می‌آید. برای مثال شاخص سلطه یا Dominance بیت کوین در این لحظه ۳۸.۶ درصد است.

ارزش واقعی چیست؟

ارزش واقعی یا Realized Value، بیان دقیق‌تری از میزان هزینه صرف شده برای خرید رمزارزهای در گردش است. در محاسبه ارزش واقعی، رمزارزهای از دست رفته لحاظ نمی‌شوند. برای اینکه متوجه شوید ارزش واقعی یک رمزارز چطور محاسبه می‌شود به مثال زیر توجه کنید:

فرض کنید در یک کیف پول ۳۰ عدد بیت کوین وجود دارد که از ۳ تراکنش مختلف به این کیف پول ارسال شده‌اند:

  • ۱۰ عدد بیت کوین که به قیمت ۵,۰۰۰ دلار خریده شده
  • ۵ عدد بیت کوین که به قیمت ۱۵,۰۰۰ دلار خریداری شده
  • ۱۵ عدد بیت کوین که با قیمت ۱۰,۰۰۰ دلار خریداری شده

ارزش واقعی از طریق محاسبه مجموع قیمت خرید همه بیت‌کوین‌های موجود در کیف پول محاسبه می‌شود. در این مثال ارزش واقعی بیت کوین به صورت زیر حساب می‌شود:

دلار ۲۷۵,۰۰۰ =(۱۵x۱۰,۰۰۰)+ (۵x۱۵۰۰)+(۱۰x۵,۰۰۰)

برای اینکه میانگین قیمت خرید ۳۰ بیت کوین را محاسبه کنیم باید ارزش واقعی را بر تعداد کل بیت کوین‌های موجود در کیف پول تقسیم کنیم:

دلار ۹۱۶۶.۶۶= ۳۰ /۲۷۵,۰۰۰

به عبارتی صاحب کیف پول به ازای هر بیت کوین به‌طور میانگین ۹۱۶۶.۶۶ دلار پرداخت کرده است. آیا این خریدار سود کرده یا ضرر؟ در جواب باید بگوییم که بستگی به قیمت کنونی بیت کوین دارد. اگر قیمت کنونی بیت کوین کمتر از ۹۱۶۶.۶۶ دلار باشد، بنابراین خریدار با توجه به قیمت کنونی آن ارز، بیشتر از ارزش کنونی این رمزارز بابت آن هزینه کرده است. اما اگر قیمت کنونی بیت کوین بیشتر از ۹۱۶۶.۶۶ دلار باشد، خریدار در مقایسه با قیمت کنونی بیت کوین، آن را در قیمت کمتری خریداری کرده و برای او هرچه قیمت بالاتر رود، بازار بالاتر از ارزش واقعی خود معامله شده است.

برای مثال قیمت بیت کوین در حال حاضر ۲۰,۶۱۳ دلار است و این ۳۰ رمزارز ارزشی معادل ۶۱۸٬۳۹۰ دلار دارند و اگر دارنده آن‌ها را بفروشد ۳۴۳,۳۹۰ دلار سود کرده است.

می‌توانیم ارزش واقعی همه رمزارزها را به این طریق محاسبه کنیم. عدد به‌دست آمده تخمینی از کل هزینه‌ای که کاربران برای خرید رمزارز صرف کرده‌اند را در اختیار ما قرار می‌دهد که به آن ارزش واقعی کل بازار، Realized Cap یا Realized Value گفته می‌شود.

نحوه محاسبه نسبت MVRV چگونه است؟

نسبت ارزش بازار به ارزش واقعی را می‌توان با تقسیم ارزش بازار یک رمزارز (Market Cap) بر ارزش واقعی بازار (Realized Value) آن رمزارز به دست آورد.

نحوه محاسبه MVRV چگونه است

از محاسبه نسبت MVRV بیشتر برای تحلیل قیمت بیت کوین استفاده می‌شود. برای استفاده از این نسبت در معاملات بیت کوین باید ۲ حد آستانه زیر را در نظر بگیرید:

حد بالا (Upper limit) که ۳.۷ است. در صورتی که MVRV به‌دست آمده بالاتر از این سطح باشد، یعنی قیمت بیت کوین بیش از قیمت واقعی آن ارزش‌گذاری شده است (براساس تاریخچه قیمتی بیت کوین).

حد پایین (Lower limit) که ۱ است. اگر MVRV کمتر از این سطح بیاید، نماینگر این است که قیمت بیت کوین کمتر از ارزش واقعی آن ارزش‌گذاری شده است.

محاسبه MVRV بیت کوین

عدد ۱ نقطه مهمی در تفسیر نسبت MVRV بیت کوین محسوب می‌شود. اگر MVRV بیشتر از ۱ باشد، نشان می‌دهد که سرمایه‌گذارانی که اخیرا بیت کوین خریداری کرده‌اند ارزش بازار را تعیین می‌کنند، نه هولدرهای بیت کوین. در صورتی که عدد MVRV کمتر از یک باشد، نشان می‌دهد که هولدرها ارزش بازار را تعیین می‌کنند و نه سرمایه‌گذاران کوتاه مدت بیت کوین.

داده‌های تاریخی (Historical Data) نشانگر این است که زمانی که MVRV بیت کوین کمتر از ۱ بوده، احتمال کمتری وجود داشته که هولدرها بیت کوین‌های خود را بفروشند و نشان‌دهنده فاز انباشت (Accumulation phase) در بازار است.

کاربردهای نسبت MVRV چیست؟

در وهله اول از این نسبت برای تفسیر دیتای آن چین استفاده می‌شود. با مقایسه ارزش بازار و ارزش واقعی رمزارز متوجه می‌شوید که آیا قیمت کنونی ارز دیجیتال واقعی است یا نه. این ابزار برای تشخیص سقف و کف بازار هم کاربرد دارد. مثلا زمانی که عدد این نسبت برای بیت کوین بسیار زیاد می‌شود، احتمالا قیمت بیت کوین بیش از حد ارزش‌گذاری شده است؛ این اتفاق می‌تواند ناشی از فشار خرید باشد. از طرف دیگر زمانی که این نسبت بسیار کم است، ممکن است رمزارز کمتر از ارزش واقعی آن ارزش گذاری شده باشد که احتمالا به دلیل حجم بالای فروش است. در واقع MVRV اطلاعات ارزشمندی درباره رفتارهای تریدرها هنگام خرید و فروش به ما می‌دهد. البته در نظر داشته باشید که بر اساس یک شاخص به تنهایی نمی‌توان شرایط بازار را تحلیل کرد و باید به سایر عوامل هم توجه داشت.

پرسش و پاسخ (FAQ)

  • شاخص MVRV چیست و چطور محاسبه می‌شود؟
    شاخص MVRV از تقسیم ارزش بازار یا مارکت کپ بر ارزش واقعی (Realized Value) به دست می‌آید. این شاخص به ما نشان می‌دهد که در قیمت‌های فعلی، یک رمزارز یا در حالت کلی بازار کریپتوکارنسی بیش از حد ارزش‌گذاری شده است یا خیر.
  • اعداد مهم در شاخص MVRV چه هستند و چه چیزی را نشان می‌دهند؟
    برای تحلیل قیمت بیت کوین عدد ۳.۷ به عنوان حد بالا و عدد ۱ به عنوان حد پایین در شاخص MVRV محسوب می‌شوند. بیشتر بودن MVRV از ۳.۷ نشان‌ می‌دهد که قیمت فعلی بیش از ارزش واقعی آن است و کمتر از ۱ بودن نشان‌دهنده ارزش‌گذاری کمتر از ارزش واقعی است.

جمع‌بندی

یکی از شاخص‌های کاربردی برای تحلیل وضعیت بازار، MVRV است. از نسبت ارزش کل بازار یک رمزارز بر ارزش واقعی آن، MVRV به‌دست می‌آید که از آن به‌منظور تخمین ارزش واقعی دارایی استفاده می‌شود. برای محاسبه این شاخص کافی است مارکت کپ را بر ارزش واقعی رمزارز تقسیم کنیم. در این مقاله به بررسی شاخص MVRV و کاربردهایی که می‌تواند داشته باشد پرداختیم. آیا تا به حال از این شاخص در تحلیل‌هایتان استفاده کرده‌اید؟

شاخص قیمت

شاخص قیمت

شاخص قیمت یکی از مهم ترین و اصولی ترین شاخص های شناخته شده در بورس و فرابورس می باشد که نشان دهنده روند عمومی تغییرات قیمت انواع سهام موجود در بازار بورس است. این شاخص، بر خلاف شاخص کل، سود تقسیمی شرکت ها را در خود لحاظ نمی کند.

فرق اساسی بین شاخص قیمت و شاخص کل در این است که شاخص قیمت تنها قیمت سهام شرکت های بورسی را محاسبه می کند در صورتی که شاخص کل سود پرداختی سالانه را نیز مورد محاسبه قرار می دهد.

مفهوم شاخص

شاخص در واقع به عددی گفته ی شود که میانگین ارزش مجموعه ای از اقلام را بر اساس درصدی از میانگین آنها و در یک دوره زمانی مشخص بیان می کند.در بورس تهران، 8 شاخص مهم مورد بررسی قرار می گیرند که دارای جایگاه بالایی در تحلیل های سرمایه گذاران می باشند:

  • شاخص کل قیمت
  • شاخص قیمت و بازده نقدی
  • شاخص بازده نقدی
  • شاخص صنعت و شاخص مالی
  • شاخص سهام آزاد شناور
  • شاخص بازار اول و بازار دوم
  • شاخص 50 شرکت برتر
  • شاخص 30 شرکت بزرگ تر
  • در ادامه به شرح این شاخص ها پرداخته می شود.

شاخص کل قیمت

با توجه به گفته های قبلی شاخص نشان دهنده سطح عمومی قیمت و یا بازدهی گروهی از سهام می باشد که آن سهام در بازار بورس داد و ستد می شوند.لذا می توان گفت که شاخص کل قیمت نشان دهنده سطح عمومی قیمت تمام سهام های موجود در بازار مذکور به شمار می رود.

با توجه به این که شاخص یک عدد می باشد و واحد اندازه گیری خاصی برای آن در نظر نگرفته اند، لذا برای تفسیر و تحلیل آن یک سال را به عنوان سال پایه معرفی می نمایند و تمام ارقام مربوط به آن سال را ارقام مبنا در سال پایه در نظر می گیرند.سپس با تغییراتی که به وجود می آید، قیمت سهام را در سال های آتی نسبت به همان سال پایه بررسی می نمایند و با استفاده از آن، روند صعود و یا نزول آن را مشخص می کنند که فرمول آن به صورت زیر می باشد:

شاخص قیمت

شاخص قیمت مصرف کننده

شاخص قیمت مصرف کننده، که به اختصار به آن (CPI) می گویند، معیاری برای سنجش میانگین وزنی قیمت های یک سبد یا پرتفوی می باشد.این شاخص با در نظر داشتن تغییرات قیمت هر کدام از سهم های موجود، اقدام به محاسبه می کند که این تغییرات برای ارزیابی روند های آینده به کار برده می شود.

نکته: این شاخص در واقع یکی از متداول ترین آمار و ارقام برای شناسایی دوره های تورم یا کاهش نرخ تورم به شمار می رود.

شاخص قیمت مصرف کننده در ایرانکل این بخش به دو زیر بخش تقسیم می شود که به صورت زیر قابل توضیح است:

  • شاخص بهای کالا ها و خدمات مصرفی در نقاط شهری
  • شاخص بهای کالا ها و خدمات مصرفی خانوار ها در نقاط روستایی

کاربرد شاخص قیمت مصرف کننده این شاخص در واقع یکی از شاخص هی اقتصادی می باشد که به طور وسیعی از آن استفاده می گردد و پر کاربرد ترین وسیله برای ارزیابی موارد زیر می باشد:

  • اندازه تورم
  • رکود اقتصادی
  • میزان اثر بخشی سیاست های اقتصادی دولت
  • راهنمایی برای تصمیم گیری های سرمایه گذاران
  • شاخصی ضمنی برای عوامل اقتصادی، از جمله خرده فروشی، درآمد های ساعتی یا هفتگی و…
  • یافتن قدرت خرید مصرف کنندگان
  • تنظیم سطح صلاحیت افراد برای انواع خاصی از کمک های دولتی
  • تنظیم دستمزد بر اساس هزینه زندگی برای کارگران داخلی

همچنین شاخص قیمت مصرف کننده، هزینه سبد کالا و خدمات را در سراسر کشور به صورت ماهانه نشان می دهد که این کالا ها و خدمات به هشت گروه اصلی زیر تقسیم می گردند:

  • مسکن
  • پوشاک
  • حمل و نقل
  • آموزش و ارتباطات
  • سایر کالا ها و خدمات
  • تفریح
  • مراقبت های پزشکی
  • غذا و نوشیدنی

شاخص قیمت و بازده نقدی

این شاخص که به شاخص TEDPIX معروف می باشد، دارای فرمولی مشابه با فرمول شاخص قیمت است با این تفاوت که در مخرج آن علاوه بر قیمت سال 1369، سود نقدی پرداختی آن سال نیز مورد محاسبه قرار می گیرد.این دو مولفه نشان دهنده بازدهی کل بورس اوراق بهادار تهران می باشند که سود حاصل از سرمایه گذاری های بازار بورس از دو محل زیر به دست می آید:

  • سود نقدی مصوب شده در مجامع شرکت ها
  • سود به دست آمده از افزایش قیمت سهام

شاخص بازده نقدی

شاخص بازده نقدی سود مصوب مجامع را محاسبه می کند که این سود به سود نقدی معروف می باشد و از تمامی سود های پرداختی توسط شرکت های بورسی، ناشی می گردد.زمانی که این شاخص نزولی شود، یعنی سود کمتری در مجامع تقسیم می شود و بایستی سرمایه گذار یا معامله گر سبک معامله گری خود را اصلاح نماید.

شاخص صنعت و شاخص مالی

شرکت های موجود در بورس، بر اساس حوزه فعالیت خود دسته بندی می شوند. لذا می توان گفت که دو دسته اصلی شرکت های تولیدی و خدماتی هستند که بیش از 60 درصد شرکت های موجود در بورس در دسته شرکت های تولیدی قرار دارند.

شرکت هایی که در دسته اول قرار می گیرند، در زمره شاخص صنعت قرار دارند و همچنین شرکت های خدماتی که جز شرکت های تامین سرمایه و مشاوره مالی می باشند حوزه دوم را تشکیل می دهند.

بنابراین شرکت های دسته اول، جز شاخص صنعت و شرکت های دسته دوم جز شاخص مالی محسوب می شوند.شیوه محاسبه هر دو شاخص بر اساس میانگین موزون شرکت های فعال در آن زمینه می باشد و همانند شاخص کل قیمت محاسبه می گردند و تنها تفاوت آنها در تعداد شرکت های موجود می باشد.

شاخص سهام آزاد شناور

شاخص سهام آزاد شناور، به تغییرات آن بخش از سهام یک شرکت گفته می شود که توسط سرمایه گذاران خرد مورد معامله قرار می گیرند.نحوه محاسبه آن، مشابه نحوه محاسبه شاخص کل قیمت می باشد که تفاوت آن در تعداد سهامی است که به عنوان ضریب قیمت مورد محاسبه قرار می گیرد.

برای درک بهتر این موضوع باید گفت که برخی از شرکت ها مالکیت اصلی سهام آنها بر عهده شرکت ها و اشخاص حقوقی می باشد که سهامدار اصلی آن سهام شناخته می شود و این سهام جز سهام فعال مورد معامله در بازار محسوب نمی شود.

در واقع شناوری سهام، به درصدی از سهام یک شرکت اشاره دارد که تحت مالکیت سرمایه گذاران حقیقی می باشد و احتمال خرید و فروش آن در آینده نزدیک وجود دارد. این درصد در سایت سازمان بورس قابل مشاهده است.

شاخص 50 شرکت برتر

سازمان بورس به صورت هر سه ماه یا هر فصل، یک بار فهرست 50 شرکت برتر بورسی را ارائه می کند که بالا ترین درجه نقدشوندگی را دارند که بر اساس شاخص 50 شرکت برتر ارائه می شود.نحوه محاسبه این شاخص، مشابه شاخص کل قیمت می باشد که در آن فقط 50 شرکت وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.