10 الگوی کلاسیک که هر معامله گر باید بداند
الگوهای کلاسیک جنبه جدایی ناپذیر تحلیل تکنیکال هستند، اما قبل از اینکه بتوان به طور موثر از آنها استفاده کرد، باید آنها را شناخته و در موقعیت های مختلف از آنها بک تست گرفته باشید. درواقع بصورت خیلی ساده, در طی زمان کندل ها کنار هم اشکالی را تشکیل میدهند که بر اساس نوع شکل آن میتوان مسیر حرکت بازار را پیشبینی کرد بصورت دیگر حرکت قیمتی پول های بزرگ بازار بصورت شکل های مختلفی در الگوهای کلاسیک نمایان میشوند که قدرت خریدار یا فروشنده را میتوان از نوع شکل آنها تشخیص داد
و در جهت بازار حرکت کرد که به این اشکال , الگوهای کلاسیک گفته می شود. ما در این مطلب 10 تا از بهترین و پرکاربردترین الگوهای کلاسیک را با نمونه آورده ایم
انواع الگوهای کلاسیک را بشناسید
- سر و شانه – Head and shoulders
- سقف دوقلو – Double top
- کف دوقلو – Double bottom
- فنجان – Rounding bottom
- فنجان و دسته – Cup and handle
- کنج ها – Wedges
- پرچم – flags
- مثلث صعودی – Ascending triangle
- مثلث نزولی – Descending triangle
- مثلث متقارن – Symmetrical triangle
میتوان گفت هیچکدام بهتر از بقیه نیستند چون هر یک از آنها به نوبه ی خود در روند های مختلف شکل می گیرند و میتوان از هر یک سود های خوبی بدست آورد, برخی از الگوها بیشتر برای بازارهای نوسانی, برخی برای بازار صعودی و برخی برای بازار نزولی مناسب هستند. موضوع مهم این است که بهترین الگوهای کلاسیک را در روند خاص خودش تشخیص داده , جهت حرکت بعدی بازار را پیشبینی کنید و با رعایت اصول سرمایه گذاری از این الگوها سود خوبی بگیرید.
قبل از تعریف این الگوها ، بهتر است که به طور مختصر سطوح حمایت و مقاومت را توضیح دهیم. سطوح حمایت و مقاومت : حمایت به سطحی گفته میشود که از ریزش قیمت جلوگیری میکند و در آن ناحیه قیمت به سمت بالا برمیگردد و برعکس, مقاومت محدوده ای است که قیمت معمولاً بعد از برخورد به این ناحیه نزولی می شود , در واقع این نواحی از برخورد های قبلی بازار که در گذشته قیمت به آنها واکنش نشون داده شناسایی می شوند
تعریف الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک به صورت کلی به سه دسته تقسیم می شوند:
- الگوهای ادامه دهنده
- الگوهای معکوس
- الگوهای دوطرفه
الگوهای کلاسیک ادامه دهنده
نشان می دهند که روند قرار است به مسیر حرکت خود ادامه می دهد چه روند نزولی باشد چه صعودی.
الگوهای کلاسیک معکوس
نشانه ضعف روند فعلی و به احتمال زیاد تغییر جهت روند هستند.
الگوهای کلاسیک دو طرفه
نشانه بازار نوسانی هستند که در این حالت مسیر حرکت بازار مشخص نیست و تعریف الگوهای بازگشتی نزولی باید منتظر نشانه های بعدی بازار بود.
نکته قابل توجه در استفاده از الگوهای کلاسیک بعنوان بخشی از تحلیل تکنیکال این است که آنها تضمینی برای پیشبینی دقیق حرکت بازار نیستند , آنها صرفاً نشانه ای از آنچه ممکن است برای قیمت رخ دهد هستند
و اما تعریف الگوها….
سر و شانه – Head and shoulders
سر و شانه الگوی کلاسیکی است که در آن یک قله بزرگ یک قله کمی کوچکتر در دو طرف آن قرار دارد. معامله گران به الگوهای سر و شانه به عنوان نشانه ای از برگشت قیمت از روند صعودی به روند نزولی نگاه می کنند (در روند های نزولی هم الگوی سر و شانه برعکس وقتی رخ می دهد نشانه شروع روند صعودی است) به طور معمول، قله اول و سوم کوچکتر از قله دومی هستند، اما قله ها به سطح حمایتشان که با عنوان خط گردن شناخته می شود، بازمی گردند. هنگامی که قله سوم دوباره به سطح حمایت می رسد، این احتمال وجود دارد که قیمت وارد روند نزولی شود.
سقف دوقلو – Double top
سقف دوقلو: الگوی دیگری است که معامله گران از آن به عنوان نشانه ضعف در روند صعودی و احتمال شروع روند نزولی یاد می کنند. می توان گفت قیمت دوبار به یک سطح برخورد میکند اما نمی تواند از آن عبور کند بنابراین خریداران نمی توانند روند صعودی را نگه دارند و قیمت وارد روند نزولی می شود.
کف دوقلو – Double bottom
الگوی کلاسیک کف دوقلو نشان از پایان روند نزولی است, درست برعکس الگوی قبلی این الگو در پایان روند نزولی شکل می گیرد که نشان از ضعف فروشندگان بازار دارد , در واقع قیمت دو بار به یک سطح برخورد کرده و به بالا برمی گردد که می توان گفت آغاز روند صعودی است.
کف نیم دایره (گرد) – Rounding bottom
الگوی کلاسیک کف نیم دایره به اسم های دیگری مانند : نیم دایره پایین, کاسه یا کف گرد نیز شهرت دارد و یک الگوی بازگشتی محسوب می شود. این الگو معمولا در نمودار هفتگی و در امتداد روند نزولی پس از یک رنج قیمتی شکل می گیرد و پس از آن قیمت صعودی می شود , معامله گران معمولا پس از شکست خط مقاومتی وارد معامله می شوند اما میتوان با تشخیص نوع حرکت کندل ها در کف این الگو هم وارد معامله شد که این امر نیاز به تجربه بسیار بالا دارد.
فنجان و دسته – Cup and handle
الگوی فنجان و دسته یک الگوی ادامه دهنده روند صعودی است که نشان می دهد در یک دوره ای احساسات بازار باعث ریزش قیمت شده اما در کل روند به مسیر صعودی خود ادامه می دهد. فنجان شبیه به تعریف الگوهای بازگشتی نزولی یک الگوی کلاسیک کف گرد و دسته شبیه به یک الگوی نیم دایره کوچک یا به شکل یک برگشت کوتاه از خط مقاومت است(مانند تصویر)
کنج ها – Wedges
الگوی کنج که در ادامه ی معرفی الگوهای کلاسیک به آن رسیدیم : الگوی کنج, هم زیر مجموعه ی الگوهای ادامه دهنده و هم الگوهای معکوس یا برگشتی است، و مانند سایر الگوهای تحلیل تکنیکال هم در روند صعودی و هم در روند نزولی شکل می گیرد و از نظر ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد.
کنج صعودی : این الگو شامل دو خط است که هر دو به سمت بالا حرکت کرده اند, اگر ما این دو خط را ادامه دهیم در یک نقطه به هم می رسند. (در تصاویر زیر الگوی کنج صعودی را در هر دو روند بازگشتی و ادامه دهنده مشاهده می کنید)
وجود حداقل دو برخورد قیمت به دو تعریف الگوهای بازگشتی نزولی خط حمایت و مقاومت در این الگو ضروری است. اگر برخورد ها به یکی از خطوط باشد الگو اعتباری ندارد ولی اگر بیش از دو برخورد به هر دو خط روند در الگوداشته باشیم اعتبار الگو بیشتر است و شکست الگو با قدرت بیشتری شکل میگیرد .
کنج نزولی : الگوی کنج نزولی ، دقیقا برعکس مدل صعودی آن است، دو خط تشکیل دهنده ی این الگو به سمت پایین حرکت می کنند. برای معتبر بودن این الگو 2 برخورد باید داشته باشیم ، در غیر این صورت الگو اعتبار ندارد.
پرچم – flags
الگوی پرچم الگو های ادامه دهنده هستند که معمولا در ادامه یک روند صعودی یا نزولی شکل میگیرند و قیمت پس از خارج شدن از الگو به روند خود ادامه می دهد و گفتنی است که در میانه های روند معمولا شکل می گیرند.
مثلث صعودی
مثلث صعودی یک الگوی ادامه دهنده است و نشان از ادامه روند صعودی است, مثلث های صعودی را می توان با قرار دادن یک خط افقی در امتداد قله های نوسان قیمت (محدوده مقاومت ) و سپس یک خط روند صعودی در امتداد کفهای نوسان قیمت ترسیم کرد.مثلث های صعودی اغلب شامل دو یا چند قله یکسان(تقریبا یکسان) هستند که میتوان یک خط روند افقی با وصل کردن آنها بهم تشکیل داد, خط روند نشان دهنده مسیر صعودی الگو است و خط افقی نشان دهنده سطح مقاومت برای آن ارز (یا سهام) است.
مثلث نزولی
در مقابل مثلث نزولی نشان از ادامه روند نزولی است. معمولا یک معامله گر در طول یک مثلث نزولی دنبال موقعیت های فروش (Sell Short) در جهت ادامه روند نزولی می گردند. مثلثهای نزولی معمولاً به سمت پایینتر حرکت میکنند و خطوط حمایتی را می شکنند چون فروشندگان وارد بازار می شوند.مثلث های نزولی را می توان از یک خط حمایت افقی و یک خط مقاومت با شیب رو به پایین رسم کرد که در نهایت، روند از حمایت عبور کرده و روند نزولی ادامه می یابد.
مثلث متقارن
الگوی مثلث متقارن بسته به روند بازار می تواند صعودی یا نزولی باشد که در هر دو حالت، معمولاً یک الگوی ادامه دهنده است، به این معنی که پس از تشکیل الگو، بازار معمولاً در همان مسیر قبلی به حرکت خود ادامه می دهد.
مثلث های متقارن زمانی تشکیل می شوند که نوسانات قیمت مجموعه ای از قله های پایین تر و کف های بالاتر را تشکیل دهد. در مثال زیر، روند کلی نزولی است، اما مثلث متقارن به ما نشان می دهد که دوره کوتاهی از برگشت های کوچک صعودی شکل گرفته است.
با این حال، اگر قبل از شکلگیری الگوی مثلث روند مشخصی وجود نداشته باشد، بازار میتواند در هر دو جهت حرکت کند که در این صورت بهتر است از معامله کردن خودداری کنید این حرکات الگو ها باعث می شوند مثلث های متقارن به یک الگوی دو طرفه تبدیل شوند, به این معنی که آنها به بهترین وجه در بازارهای بی ثبات استفاده می شوند، جایی که هیچ نشانه مشخصی از حرکت قیمت در بازار وجود ندارد.
نمونه ای از مثلث متقارن دو طرفه را می توانید در زیر مشاهده کنید.
کلام آخر
همه الگوهایی که در این مطلب شرح داده شد، شاخص های مفیدی هستند که می توانند به شما در درک و پیشبینی روند و حرکت قیمت ارزها (سهام ها) کمک کنند. به این دلیل که الگوهای کلاسیک می توانند مناطق حمایت و مقاومت را نشان دهند، و به معامله گر کمک کند تا تصمیم بگیرد که آیا باید یک پوزیشن خرید باز کند یا فروش و یا حتی از معاملات باز خود خارج شوند.
ممنون از اینکه تا آخر این مطلب با ما همراه بودین , خوشحال میشیم که نظرات خود را با ما درمیان بگذارید
12 الگو در نمودارهای شمعی که باید بشناسید
نمودارهای شمعی از جمله پرکاربردترین ابزارهای تکنیکال در تحلیل حرکات قیمت داراییهای مختلف به شمار میروند. معاملهگران و سرمایهگذاران صدها سال است از این نمودارها برای یافتن الگوهای تکرارشوندهای که ممکن است نشاندهنده جهت بعدی حرکت قیمتها باشد، کمک میگیرند. اگرچه، نمودارهای شمعی با تمام سادگی ظرائف و پیچیدگیهای مخصوص به خود را دارند. در نتیجه خواندن و تفسیر درست آنها در نگاه اول و بدون تمرین کافی ممکن نیست. از آنجا که تفسیر درست اطلاعات نمایشداده شده در این نمودارها یکی از ملزومات موفقیت در بازارهای مالی است، آشنایی با الگوهای شمعی پرتکرار برای همه فعالان بازار ضروری است.
اگر این نخستین باری است که با این نمودارها روبرو میشوید و نمیدانید چطور باید آنها را بخوانید، پیشنهاد میکنیم سری به مقاله راهنمای مقدماتی نمودار الگوهای شمعی بزنید، تا با مقدمات کار آشنا شوید. اما اگر با نحوه خواندن این نمودارها آشنا هستید و میخواهید بهتر بتوانید آنها را تفسیر و درباره رفتار قیمت نتیجهگیری کنید، این مطلب را از دست ندهید.
چطور از الگوهای شمعی استفاده کنیم؟
الگوهای شمعی بیشماری در طول یک تعریف الگوهای بازگشتی نزولی قرن اخیر توسط معاملهگران و تحلیلگران بازار شناسایی شدهاند که میتوانند به شما در تشخیص نقاط کلیدی حرکت قیمت در یک نمودار شمعی کمک کنند. از این الگوها در تمامی بازارهای مالی استفاده میشود و در معاملات روزانه، نوسانگیری و حتی سرمایهگذاریهای بلندمدت بکار میروند. برخی از این الگوها به معاملهگران کمک میکنند توازن بین خریداران و فروشندگان یا عرضه و تقاضا را بهتر درک کنند. در حالی که نمودارهای دیگری هم هستند که نشاندهنده تغییر روند از صعودی به نزولی یا بالعکس، تداوم روند خنثی یا عدم قطعیت در بازار هستند.
البته باید به این نکته توجه داشته باشید که الگوهای شمعی بهتنهایی نمیتوانند بهعنوان سیگنالهای خرید یا فروش رمز ارزها بکار روند. بلکه به شما کمک میکنند ساختار حرکات قیمت در بازار را بهتر درک کرده و فرصتهای مناسب را بهتر شکار کنید. بنابراین، همیشه باید به الگوهای شمعی در نمودارهای قیمت به شرایطی که باعث ایجاد آنها شده هم توجه کنید. در اینجا منظور از شرایط تنها وجود یک الگوی بخصوص تکنیکال در چارت قیمت نیست، بلکه میتواند دربرگیرنده شرایط کلی بازارهای مالی، عوامل بنیادی و سایر موارد تاثیرگذار بر قیمت باشد.
در نتیجه الگوهای شمعی، مثل تمامی ابزارهای تحلیل تکنیکال بازار، وقتی واقعا مفید هستند که در کنار مجموعهای از ابزارها و روشهای دیگر تحلیل بکار گرفته شوند. ترکیب بهترین روشهای تحلیل تکنیکال بازار رمزارزها از جمله استفاده از اندیکاتورهایی مثل خطوط روند، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی یا RSI، شاخص RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایشوموکو و نشانگر MACD با تفسیر درست الگوهای شمعی قیمت میتواند به شما کمک کند با تقریب مناسبی رفتارهای قیمت داراییهای موردنظر خود را پیشبینی کنید.
بخصوص اگر بتوانید از روشهای پیشرفتهتری مانند نظریه موجی الیوت، روش وایکف و نظریه داو در تحلیل کلان اقتصادی و قیمتی بازار بهره ببرید. اگر با این اندیکاتورهای تکنیکال و کاربرد آنها آشنا نیستید، میتوانید به این مقاله مراجعه کنید. اما اگر با ابزارهای رایج تحلیل تکنیکال یا TA بازار آشنا هستید و میخواهید الگوهای رایج در نمودارهای قیمت را بیشتر بشناسید، با ما همراه باشید.
الگوهای شمعی بازگشتی صعودی
الگوهایی هستند که معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند.
الگوی چکش یا Hammer شامل یک کندل بدون سایه یا با سایهای کوتاه در بالا و سایهای بلند در پایین بدنه است که طول سایه آن حداقل دو برابر طول بدنه باشد و در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. مشاهده این الگو به این معنی است که با وجود فشار بالای فروش، خریداران موفق به بالا بردن قیمت و رساندن آن به نزدیکی قیمت شروع یا Opening Price کندل شدهاند. یک کندل چکش میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند چکشهای صعودی یا سبزرنگ میتوانند بهمعنی افزایش قیمت بیشتر باشند.
الگوی چکش یا Hammer
چکش معکوس
تفاوت اصلی الگوی چکش با الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer، که به چکش برعکس هم معروف است، در محل قرارگیری سایههای کندل است که به جای پایین در بالای آن قرار دارد. اما اینجا هم درست مثل الگوی چکش، طول سایه بالای کندل باید حداقل دوبرابر طول بدنه کندل مورد نظر باشد. الگوی چکش معکوس در کف یک روند نزولی مشاهده میشود و میتواند بهمعنی تغییر احتمالی روند به صعودی باشد. سایه بلند بالای کندل در این الگو نشان میدهد با وجود تلاش فروشندگان برای پایینتر بردن قیمت و رساندن آن به پایین قیمت شروع کندل، روند کاهشی پیوسته آن متوقف شده و خریداران احتمالا بهزودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. کندل چکش معکوس هم میتواند سبز (صعودی) یا قرمز (نزولی) باشد، هرچند تشکیل الگوی چکش معکوس روی یک کندل صعودی احتمال معکوس شدن روند را بالاتر میبرد.
الگوی چکش معکوس یا Inverted Hammer
سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید شامل سه کندل صعودی پشت هم است که نقطه شروع یا Opening Price هر سه آنها در محدوده بدنه کندل قبلی قرار گرفته و نقطه پایان یا Closing Price شان هم در سطحی بالاتر از بالاترین نقطه کندل قبلی باشد. در بهترین حالت، این کندلها سایههای پایینی کوتاهی دارند که نشاندهنده وجود فشار خرید و افزایش قیمتها است. همچنین، اندازه بدنه کندلها و سایههای آنها میتواند به ما نشاندهد روند صعودی فعلی ادامه دار خواهد بود، یا ممکن است دوباره قیمتها اصلاح شوند. طبیعی است هرچه کندلها بدنه طولانیتر و سایههای پایینی کوتاهتری داشته باشند، روند صعودی از قدرت بیشتری برخوردار خواهد بود.
الگوی سه سرباز سفید یا Three White Soldiers
هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی از یک کندل نزولی بلند و یک کندل صعودی کوتاهتر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل صعودی از محدوده بدنه کندل نزولی خارج نشده است. مشاهده تاثیر این الگو ممکن است یکی دو روزی بهطول بیانجامد و نشاندهنده این نکته است که مومنتوم نزولی و قدرت فروشندگان رو به کاهش گذاشته و ممکن است بهزودی روند قیمت تغییر کند.
الگوی هارامی صعودی یا Bullish Harami
الگوهای شمعی بازگشتی نزولی
الگوهایی هستند که معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تغییر روند از صعودی به نزولی هستند.
مرد آویزان
الگوی مرد آویزان یا Hanging Man معادل نزولی الگوی چکش به شمار میرود. این الگو معمولا در انتهای یک روند صعودی بهصورت یک کندل با بدنه کوتاه، بدون سایه بالایی یا با سایه بالایی بسیار کوتاه و سایه پایینی بسیار بلند دیده میشود. وجود سایه پایینی بلند در این کند به این معنی است که خریداران موفق شدهاند علیرغم فشار سنگین فروش کنترل را در دست گرفته و از ریزش قیمت جلوگیری کنند. هرچند، شروع فروش گسترده پس از یک روند طولانی صعودی میتواند هشداری در نظر گرفته شود که نشان میدهد فروشندگان احتمالا بهزودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت.
الگوی مرد آویزان یا Hanging Man
الگوی شهابسنگ
الگوی شهابسنگ یا Shooting Star یک کندل با سایهای طولانی در بالا و سایه پایینی کوتاه یا بدون سایه پایینی است که بدنهای کوتاه دارد که هرچه به پایین کندل نزدیک باشد، بهتر است. کندل الگوی شهابسنگی شکلی مشابه چکش معکوس دارد، اما در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود. مشاهده این الگو به این معنی است که قیمت به سقف رسیده، اما در ادامه فروشندگان کنترل بازار را در دست گرفته و قیمت را به پایین هدایت کردهاند. برخی معاملهگران با مشاهده این الگو وارد بازار شده و اقدام به فروش میکنند تا از حداکثر جابجایی قیمت استفاده کنند. هرچند، اغلب معاملهگران ترجیح میدهند تا چند کندل پس از تشکیل این الگو صبر کنند تا نزولی بودن روند با تشکیل کندلهای نزولی بعدی تایید شود.
الگوی شهابسنگ یا Shooting Star
سه کلاغ سیاه
الگوی سه کلاغ سیاه یا Three Black Crows از سه کندل نزولی پشت هم تشکیل شده که قیمت شروع آنها در محدوده بدنه کندل قبلی و قیمت پایان آنها پایینتر از آن باشد. این الگو، معادل نزولی الگوی سه سرباز سفید به شمار میرود. در نتیجه هرچقدر سایههای بالایی کندلها کوتاهتر باشد بهتر است، چرا که نشاندهنده پیوسته بودن فشار فروش و روند نزولی قیمت است. همچنین، درست مثل الگوی سه سرباز سفید، با ارزیابی طول بدنه و سایههای کندلها میتوانید با تقریب خوبی احتمال تداوم روند نزولی را پیشبینی کنید.
الگوی سه کلاغ سیاه یا Three black crows
هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی از یک کندل صعودی بلند و یک کندل نزولی کوتاهتر بعدی تشکیل شده که در آن طول بدنه و سایه کندل نزولی از محدوده بدنه کندل صعودی خارج نشده باشد. مشاهده تاثیر این الگو هم ممکن است به یکی دو روز زمان نیاز داشته باشد و در پایان روندهای صعودی دیده میشود. تشکیل این الگو نشاندهنده این نکته است که مومنتوم صعودی و قدرت خریداران رو به کاهش گذاشته و ممکن است بهزودی به انتها برسد.
الگوی هارامی نزولی یا Bearish Harami
الگوی ابر سیاه
الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover یک کندل نزولی است که قیمت شروع آن بالاتر از قیمت پایانی کندل صعودی قبلی و قیمت پایانی آن پایینتر از نقطه میانی آن کندل باشد. معمولا، مشاهده این الگو همراه با افزایش قابل توجه حجم معاملات است و از تغییر جهت مومنتوم بازار از صعودی به نزولی خبر میدهد. لازم به ذکر است بسیاری از معاملهگران برای اطمینان بیشتر از تغییر روند، تا تشکیل دومین کندل نزولی بعد از این الگو صبر میکنند.
الگوی ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
الگوهای شمعی تداومی
به الگوهایی گفته میشود که مشاهده آنها معمولا نشاندهنده تمایل قیمت برای تداوم روند صعودی یا نزولی فعلی خود است.
الگوی شمعی سهگانه صعودی
همانطور که از نام الگوی شمعی سهگانه صعودی یا Rising three methods پیداست، در روندهای صعودی مشاهده میشود. در این الگو پس از ثبت سه کندل نزولی متوالی با بدنههای کوتاه در نمودار قیمت، روند صعودی با تشکیل یک کندل سبز جدید ادامه پیدا میکند. در بهترین حالت این الگو، کندلهای قرمز نباید از محدوده کندل صعودی قبل از خود خارج شوند. هرچند، اگر این کندلها کمی از محدوده کندل صعودی قبلی خود خارج شوند هم اعتبار الگو زیر سوال نمیرود. تداوم روند در این الگو هم با تشکیل یک کندل صعودی بلند پس از سه کندل نزولی تایید میشود و نشاندهنده این واقعیت است که خریداران مجددا کنترل روند قیمت را در دست گرفتهاند.
الگوی سهگانه صعودی یا Rising three methods
الگوهای شمعی سهگانه نزولی
این الگو دقیقا معکوس الگوی سهگانه صعودی ست و نشاندهنده تداوم روند نزولی پس از یک وقفه کوتاه است.
سهگانه نزولی یا Falling three methods
دوجی(Doji)
الگوی دوجی یا Doji وقتی تشکیل میشود که قیمت شروع و پایان یک کندل یکسان بوده (یا بسیار نزدیک به هم قرار داشته باشند) و عملا بدنهای وجود نداشته باشد. البته برای تشکیل الگوی دوجی نیازی نیست قیمت ثابت بماند، بلکه میتواند در طول بازه تشکیل کندل بالا و پایین رفته و سایههای بلندی هم تشکیل دهد. اما در نهایت، قیمت پایانی کندل باید مساوی یا بسیار نزدیک به قیمت شروع آن باشد. مشاهده الگوی دوجی بهمعنی ورود بازار به حالت عدم قطعیت و توازن قوای بین خریداران و فروشندگان است. با این حال، برای تفسیر درست معنی الگوی دوجی، باید به شرایط زمینهای بازار هم توجه داشته باشید. یک کندل دوجی بسته به این که خط شروع/پایان قیمت در بالا یا پایین بدنه قرار گرفته باشد، میتواند اسامی مختلفی داشته باشد:
- دوجی سنگقبری – یا Gravestone Doji یک کندل بازگشتی نزولی است که سایه بالایی بلندی دارد و خط قیمت شروع/پایان نزدیک به پایین بدنه تشکیل شده است.
طبق تعریف کلاسیک دوجی، خطوط قیمت شروع و پایان باید دقیقا منطبق بر یکدیگر باشند. اما اگر این دو خط دقیقا در یک سطح قرار نداشتهباشند اما بسیار به هم نزدیک باشند چطور؟ در بازارهای کلاسیک به چنین الگوی کندلی فرفرهای یا Spinning Top گفته میشود و نشاندهنده نتیجه مساوی در نبرد خریداران و فروشندگان برای افزایش و کاهش قیمت در بازه زمانی یک کندل است. هرچند، از آنجا که بازار رمزارزها معمولا تلاطم بالایی دارد الگوی دوجی کامل و بینقص بهندرت در نمودارهای قیمت آن مشاهده میشود. در نتیجه، در بازار رمزارزها معمولا الگوی فرفرهای همارز الگوی دوجی در نظر گرفته میشود.
الگوهای قیمتی مبتنی بر شکافهای قیمتی
بسیاری از الگوهای کندلی براساس شکافهای قیمتی ایجاد شده در نمودارها تعریف میشوند. شکاف قیمت وقتی تشکیل میشود که قیمت شروع یک کندل بالاتر یا پایینتر از قیمت پایانی کندل قبلی باشد و بین این دو فاصلهای قابل تشخیص ایجاد کند. از آنجا که بازارهای رمزارزی 24 ساعته هستند و تعطیلی ندارند، معمولا الگوهای مبتنی بر شکاف قیمت در آنها دیده نمیشود. بهعلاوه، از آنجا که مشاهده این الگوها در بازارهای رمزارزی معمولا با کاهش نقدینگی بازار و افزایش شکاف بین قیمت خرید و فروش دیده میشود، خیلی نمیتوانند بهعنوان سیگنالهایی موثر مورد استفاده قرار بگیرند.
جمعبندی
هر معاملهگری باید با الگوهای شمعی و نحوه تفسیرشان آشنا باشد، حتی اگر نخواهد براساس دادههای این الگوها معامله یا تصمیمگیری کند. بدون شک با استفاده از این الگوها میتوانید تحلیل مناسبی از روند حرکات قیمت یا پرایس اکشن و جهت احتمالی حرکت آن پیدا کنند، اما به یاد داشته باشید که این الگوها براساس روشهای علمی بدست نیامدهاند و کاملا استقرایی هستند. در نتیجه استفاده از این الگوها بهعنوان سیگنالهای قطعی خرید و فروش روش خطرناکی است که میتواند منجر به ضررهای سنگین به سرمایه شما شود. بنابراین بهتر است به این الگوها تنها به چشم ابزارهایی که به شما کمک میکنند بهتر توازن قوا بین خریداران و فروشندگان و جهت احتمالی حرکت قیمت را پیشبینی کنید نگاه کرده و هرگز تنها بر مبنی این الگوها دست به خرید یا فروش هیچ رمزارزی نزنید.
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو در مقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد که یک الگوی نزولی است و زمان برگشت روند صعودی را نشان میدهد.
همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو اوج و یک کف در وسط آنها تشکیل شده است. پدید آمدن الگوی سقف دوقلو بر روی چارت نشاندهنده تغییر میانمدت یا بلندمدت در روند صعودی است.
الگوی سر دوقلو، یک الگوی بسیار قوی میباشد.
برای شناسایی این الگو حتما باید منتظر بمانیم تا خط حمایت شکسته شود. بنابراین قبل از شکست خط حمایت، هنوز شکل گیری این الگو مورد تایید نیست.
این الگو در چارت زیر نمایش داده شده است:
برای اطمینان از شکل گیری الگوی سقف دوقلو باید به نکات زیر توجه کرد:
۱-در هر الگوی بازگشتی، باید روندی وجود داشته باشد که برگشتی شود. درالگوی سقف دوقلو، باید یک روند صعودی چند ماهه داشته باشیم تا این الگو برقرار شود.
۲-اولین اوج باید بالاترین اوج در روند جاری باشد. در این حالت، اوج اول کاملا نرمال است و تا این لحظه، روند صعودی هنوز در خطر نیست.
۳-بعد از اوج اول، یک کف شکل میگیرد که معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد میباشد. حجم معاملات در کف اول اهمیتی ندارد.
۴- بعد از شکل گیری کف، قیمتها افزایش یافته و تا اوج اول افزایش میابند. حتی بعد از دستیابی به اوج اول، الگوی سقف دوقلو هنوز احتیاج به تایید دارد. فاصله زمانی بین اوج ها از چند هفته تا چند ماه است؛ معمولا یک تا سه ماه. هر چند بهتر است که اوج ها دقیقا با هم برابر باشند، اما کمی تفاوت بین دو نقطه اوج مجاز است.
۵-بعد از سقف دوم، قیمت ها شروع به ریزش میکنند و در چنین حالتی باید حجم معاملات افزایش یابد. کاهش قیمت ها نشاندهنده این است که نیروی تعریف الگوهای بازگشتی نزولی عرضه از نیروی تقاضا قوی تر است و انتظار میرود که سطح حمایت حفظ نشود.
۶-زمانی که خط حمایت شکسته شود، الگوی سقف دوقلو کامل میشود. در چنین حالتی حجم معاملات افزایش میابد.
۷-سطح حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و معمولا بعد از شکسته شدن این سطح، قیمت ها مجدد این سطح را تست میکنند. برگشت مجدد قیمت ها به این سطح، شانس دیگری برای خروج است.
چگونه در الگوی سر دوقلو معامله کنیم؟
میتوان این الگو را به سه روش مورد معامله قرار داد:
روش ۱: در نقطه شکست خط گردن معامله کنیم.
روش ۲: در این روش که محبوبیت بیشتری دارد میتوان با مشاهده شمع نزولی در سقف دوم از بازار خارج شد.
سپس اگر قیمت ها کاهش یابند و خط گردن را بشکنند و مجدد کاهش یابند، آنگاه سود ما افزایش میابد.
روش ۳: در این روش میتوانیم بعد از شکست خط گردن منتظر بمانیم تا قیمتها مجدد به این سطح (که حال به عنوان مقاومت عمل میکند) برگردند و آن را تست کنند. در این زمان میتوان با مشاهده الگوی شمعی برگشتی از بازار خارج شد. این روش در مثال زیر نشان داده شده است:
این الگو در چارت واقعی به صورت زیر است:
تعیین هدف سود:
میتوان از سطوح قبلی حمایت به عنوان هدف سود استفاده کرد. روش دیگر این است که فاصله بین خط گردن و بلندترین اوج را به عنوان اندازه هدف سود در نظر بگیریم.
تکنیکال مقدماتی - الگوهای شمع ژاپنی
در مقاله قبل مقدمهای درمورد تحلیل تکنیکال خدمت دوستان ارائه شد. در این مقاله یکی از اصلیترین و کاربردیترین روشهای تحلیل تکنیکال را خدمت شما دوستان بیان خواهم کرد. بدون شک الگوهای شمع ژاپنی را میتوان قدرتمندترین نوع نمایش قیمت دانست زیرا اطلاعات بسیار مفیدی از شرایط حال، گذشته و آینده سهم را نشان میدهد. این مقاله دومین مقاله از سری آموزشهای تحلیل تکنیکال مقدماتی است که خدمت دوستان ارائه میشود.
آنچه در این مقاله بیان خواهد شد عبارتست از:
1.تعریف کندل استیک
هر کندل استیک را میتوان با در اختیار داشتن چهار سطح قیمت ترسیم نمود:
هر کندل استیک مربوط به یک بازه زمانی خاص است که متناسب با تایم فریم انتخابی میتواند متغیر باشد. به طور مثال هر کندل استیک در تایم فریم هفتگی مربوط به قیمتهای معاملاتی در یک هفته است. همانطور که در تصویر بالا ملاحظه میکنید یک کندل دارای چهار بخش بیشترین قیمت، کمترین قیمت، قیمت اولیه یا باز شدن و قیمت پایانی یا بسته شدن است. در بورس ایران مفهوم قیمت پایانی متفاوت است. در محاسبه قیمت پایانی در بورس ایران حجم معاملات نیز لحاظ میشود. برای آشنایی بیشتر با قیمت پایانی یک سهم به این مقاله مراجعه کنید.
اگر قیمت آخرین معامله از قیمت اولین معامله کمتر باشد، کندل به رنگ قرمز درمیاید که به آن اصطلاحا یک کندل نزولی میگویند و اگر قیمت آخرین معامله از قیمت اولین معامله بیشتر باشد، کندل به رنگ سبز درمیاید که به آن اصطلاحا یک کندل صعودی میگویند.
اگر قیمت در بازه زمانی مورد نظر افزایش یا کاهش شدید داشته باشد و در انتهای تایم معاملات تعریف الگوهای بازگشتی نزولی متعادل شود کندل دارای سایههای بلند خواهد شد که بیانگر وضعیت نا آرام در معاملات است.
کندلها بسته به شرایط معاملاتی، اشکال گوناگونی به خود میگیرند که منجر به تشکیل الگوهایی خواهد شد که برای معاملهگران دارای معنی و مفهوم است. در ادامه به بررسی الگوهای کندل استیک خواهیم پرداخت.
2. الگوهای کندل استیک
دراین بخش انواع الگوهایی که ممکن است برای یک کندل اتفاق بیفتد را بیان میکنیم.
الگوهای تک کندلی
یک الگوی بازگشتی است که در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و روند بعد از آن میتواند صعودی شود.
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید الگوی چکش دارای یک بدنه مربعی شکل و سایه یا دُم بلندی است. نکتهای که باید در مورد این الگوی بدانیم آن است که طول سایه باید حداقل دو برابر طول بدنه کندل باشد تا الگو دارای اعتبار کافی باشد و حتما در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود. نوع خود کندل میتواند صعودی (سبز رنگ) یا نزولی (قرمز) باشد.
نکته:
- هر چه در تایم فریمهای بالاتر اتفاق بیفتد از اعتبار بیشتری برخوردار است و به عبارتی میتوان با اطمینان بیشتری به تغییر جهت روند امیدوار بود.
- اگر الگوی بعد از الگوی چکش یک الگوی قوی نزولی باشد، الگوی چکش نقض خواهد شد و معاملهگر باید حد ضرر خود در معامله را رعایت کند.
این الگو نیز یک الگوی بازگشتی صعودی است و مشابه الگوی چکش در انتهای روند نزولی تشکیل میشود با این تفاوت که به جای دم دارای یک شاخ بلند است.
تمامی شرایط و نکاتی که در مورد الگوی چکش برقرار است در مورد الگوی وارونه نیز برقرار است.
الگوی مرد دارآویخته یک الگوی بازگشتی نزولی است یعنی بر خلاف الگوی چکش که در انتهای روند نزولی تشکیل میشود، این الگو در انتهای یک روند صعودی تشکیل میشود و روند بعد از خود را نزولی میکند.
الگوی مرد دارآویخته دارای یک بدنه مربعی و سایه بلند برابر با حداقل دو برابر طول بدنه خود است. این الگو باید دارای رنگ قرمز یا سیاه باشد.
الگوی شهاب سنگ یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و با احتمال بسیار بالایی روند بعد از آن حتما نزولی است. این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویخته دارای بدنه مربعی شکل با رنگ قرمز است با این تفاوت که دارای یک شاخ نسبتا بلند است.
- جمع بندی الگوهای بازگشتی تک کندلی
الگوی ماراربوزو یک مستطیل کشیده و بلند است که طول آن حداقل سه یا چهار برابر کندلهای قبلی خود است و یک الگوی ادامه دهنده روند است. الگوی مارابوزو دارای شاخ یاد دم نمیباشد و یا شاخ و دم بسیار کوتاهی دارد. وجود الگوی مارابوزو در یک روند نشان از قدرت روند موجود دارد. این الگو در روندهای صعودی و نزولی اتفاق میفتد.
اگر نقطه بسته شدن و باز شدن قیمت در یک بازه زمانی برای یک کندل یکی باشد، کندلهایی به شکل زیر تشکیل خواهد شد که اصطلاحا به آنها کندلهای دوجی شکل میگویند. چهار نوع کندل دوجی وجود دارد که در تصویر زیر نشان داده شده است.
الگوهای دو کندلی
- الگوی پوشای صعودی و نزولی
همانطور که از اسم این الگو پیداست، این الگو در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود و نوید دهنده یک روند صعودی است. این الگو از دو کندل متوالی تشکیل میشود به طوری که کل بدنه کندل اول باید توسط بدنه کندل دوم پوشانده شود. دفت داشته باشید سایه های کندل دوم نباید درنظر گرفته شود.
- الگوی ابر سیاه پوشاننده و الگوی نفوذگر
این دو الگو نیز قرینه یکدیگر هستند بنابراین تنها الگوی ابر سیاه پوشاننده را توضیح میدهیم. ابر سیاه پوشاننده یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی و از دو کندل متوالی تشکیل میشود. رنگ بدنه کندل دوم باید قرمز یا سیاه باشد و نسبت به کندل قبلی کمی بزرگتر باشد و بدنه کندل دوم باید حداقل نیمی از بدنه کندل اول را بپوشاند.
الگوهای سه کندلی
این الگو همان طور که از اسمش پیداست از سه کندل صعودی (سبز یا سفید) متوالی تشکیل شده است. این کندل ها باید در اندازه های تقریبا یکسان مستطیلی باشند و نقطه بسته شدن هر کندل بالاتر از کندل سقف کندل قبلی باشد. کندلها دارای شاخ یا دم نیستند و یا شاخ و دم خیلی کوتاهی دارند. این الگو معمولا در انتهای روندهای صعودی مشاهده میشود و روند بعد از آن صعودی خواهد بود.
این الگو نیز شبیه الگوی سه سرباز سفید پوش است با این تفاوت که کندلها از نوع نزولی هستند و الگو باید در انتهای یک روند صعودی مشاهد شود.
- الگوی ستاره صبحگاهی و شامگاهی
الگوی ستاره صبحگاهی و شامگاهی یک الگوی چند کندلی از نوع بازگشتی صعودی یا نزولی هستند. این الگوها از سه کندل متوالی و مجاور بهم در انتهای روندها تشکیل میشود. و میتواند موجب صعودی یا نزولی شدن روند بشود. در الگوی ستاره صبحگاهی کندل اول یک کندل نزولی کشیده و کندل دوم از نوع یک کندل متعادل با بدنه کوتاه و کندل سوم یک کندل از نوع صعودی و کشیده است که باید حداقل نیمی از بدنه کندل اول را بپوشاند.
3. جمع بندی
در این مقاله خدمت دوستان اکثر الگوهای کندل استیک یا شمعهای ژاپنی را ارئه کردم. تمامی این الگوها باید در نمودار و به صورت کاربردی مورد استفاده قرار گیرد تا تحلیلگر هریک از آنها را به ذهن بسپارد. پیشنهاد بنده به عنوان یک تحلیلگر بررسی نمودار قیمتی سهمهای مختلف در بورس تهران است. برای این منظور میتوانید از نرم افزار مفیدتریدر یا وبسایت ره آورد 365 استفاده کنید که در ذیل این مقاله لینک آنها را قرار خواهم داد. در انتها نیز یک تصویر کلی از الگوهای موجود و بررسی شده در این مقاله قرار خواهم داد.
آموزش جامع و قدم به قدم الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک تکنیکال به دو گروه عمده یعنی الگوهای قیمتی ادامهدهنده و الگوهای قیمتی بازگشتی تقسیم میشوند. یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی فنجان و دسته میباشد.
در الگوهای قیمتی ادامهدهنده نمودار سهم پس از تشکیل این الگو جهت روند اصلی خود را ادامه میدهد. این در صورتی است که در الگوهای بازگشتی نمودار قیمتی سهم پس از تشکیل این الگو، روند گذشته خود را ازدستداده و تغییر روند میدهد.
یکی از مهمترین الگوهای ادامهدهنده که بسیار موردعلاقه ویلیام اونیل نویسنده کتاب کانسلیم (در آمریکا به کتاب کانسلیم انجیل مقدس معاملهگری گفته میشود)، الگوی فنجان و دسته است.
الگویی که در آن روند اصلی سهم باقدرت ادامه پیدا میکند. در ادامه این مقاله به توضیح و درک جامع این الگو خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال از چه سناریویی ایجاد شده است؟
با توجه به تصویر زیر که نشاندهنده الگوی فنجان و دسته است میتوان اینگونه رفتار قیمتی سهام را در این الگو مورد بررسی قرار داد که، سهم توسط عدهای از خریداران در قیمتهای پایینتر خریداریشده و بعد در نزدیکی مقاومت تاریخی خریداران با توجه بهاحتمال ریزش قیمت سهم دست به فروش سهم خود میزنند و پول خود را نقد میکنند. (تشکیل فنجان)
این موضوع باعث خواهد شد دیگر افراد همدست به فروش زده و سهم نزولی و رنج شود اما کف قیمتی به پایینتر از کف قیمتی قبل خود نخواهد رسید. در اینجا سهم استراحت کافی را داشته و بعد از جابهجایی سهامداران مجدد تلاش به شکستن مقاومت تاریخی خود میکند. (تشکیل دسته فنجان)
زمانی که سهم بتواند از مقاومت تاریخی خود عبور کند، الگوی فنجان و دسته بهصورت موفقیتآمیز اجرا خواهد شد و سهم رشد مناسبی را خواهد داشت اما در این الگو صبر برای شکستن مقاومت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در درک و شناسایی الگو چند اصل اساسی باید بررسی شود تا بتوانید الگوهای درست را از نادرست تشخیص داده و بر اساس آن تصمیم گرفته و از خطرات معامله اشتباه در بورس دوریکنید. این اصول به شما کمک خواهند کرد تصمیم درست در زمان مشاهده این الگو کلاسیک در سهام، را بگیرید.
زمان شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در این الگوی کلاسیک تکنیکال قیمت زمان تأثیر اساسی دارد بدین شکل که هرچه در ساخت این الگو زمان بیشتری بگذرد و الگو اصطلاحاً به شکل U نزدیکتر و شبیهتر باشد، الگوی فنجان و دسته از اعتبار و قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار خواهد بود.
این در صورتی است که اگر قسمت پایین این الگو گرد نبوده و بیشتر شبیه به V و بهصورت حرکت شارپ و سریع باشد، نمیتوان آن را الگوی فنجان و دسته نامید. پس زمان و نحوه ایجاد الگوی فنجان و دسته بسیار مهم بوده و در شناسایی الگوهای قدرتمند به ما کمک خواهد کرد.
این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمانهای کوتاه مثلاً ۷ هفته و یا در مدتزمان طولانیتر یعنی ۶۵ هفته تشکیل شود و هر چه مدتزمان شکلگیری آن طولانیتر باشد در زمان عبور از مقاومت، قویتر و بهتر عمل خواهد کرد.
ارتفاع الگوی فنجان و دسته در تکنیکال
این الگوی کلاسیک تکنیکال در پروسه تشکیل خود باید دارای یک عمق و ارتفاع معقول باشد و نباید بیش از اندازه عمیق و مرتفع باشد. پس موضوعی که میتوان در این بخش به آن توجه کرد این است که این الگو در صورت عمیق بودن نمیتواند یک الگوی ایده آل و مناسب باشد و نباید از آن انتظار حرکت قوی داشته باشیم.
تشکیل دسته فنجان در الگوی فنجان و دسته
زمانی که قیمت سهم در بورس بعد از ایجاد فنجان ریزش کرده و شروع به ساخت دسته فنجان کند، نباید بیشتر از یکسوم موج خود (فنجان) اصلاح و ریزش کند یعنی این اصلاح باید چیزی در حدود ۳۳% روند صعودی قبل از خود به پایان برسد.
این در صورتی است که اگر اصلاح دسته بیشتر از نصف فنجان باشد و از نیمه آن عبور کند، بهاحتمال بسیار قوی با یک الگوی فنجان و دسته شکستخورده طرف هستیم.
میزان حجم معاملات در الگوی فنجان و دسته
در مورد تغییرات حجم در این الگو بهتر است بدانیم که میزان حجم معاملات سهم در این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمان آغاز روند نزولی خود یعنی نیمه سمت چپ فنجان باید به سمت کاهش پیش بروند و در زمان ساخت محدوده کف فنجان هم در همان حدود باقی بماند. اما در زمان ایجاد روند صعودی آن یعنی بخش سمت راست فنجان حجم باید در حال افزایش باشد.
همین پروسه در ایجاد دسته فنجان هم اهمیت دارد به شکلی که در موج نزولی یا همان محدوده سمت چپ و محدوده کف دسته فنجان، حجم باید در حال کاهش بوده و در زمان شروع موج صعودی و ایجاد بخش راست دسته فنجان، حجم معاملات در حال افزایش باشد.
برخورد مجدد به مقاومت در الگوی فنجان و دسته
در ایجاد این الگوی کلاسیک تعریف الگوهای بازگشتی نزولی تکنیکال بهتر است که قیمت سهم تا محدوده مقاومت قبل از خود یعنی لبه سمت چپ فنجان رشد کرده و بعدازآن وارد اصلاح و یا موج نزولی خود جهت تشکیل دسته فنجان شود.
با توجه به همه صحبتهای انجامشده، مهمترین بخش این الگو اجرای بریک اوت در دسته فنجان بوده تا این الگو تکمیل و اجرا شود.
از دیگر الگوهای کلاسیک تکنیکال میتوان به مواردی همچون الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلت نزولی، تعریف الگوهای بازگشتی نزولی الگوی مثلث متقارن، الگوی کنج، الگوی پرچم و … اشاره کرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارا میباشند.
آیا شما در تحلیل تکنیکال از الگوی فنجان و دسته استفاده میکنید؟ آیا رفتار سهم در آینده را از الگوی فنجان و دسته میتوانید پیشبینی کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال که با نام هایی همچون الگوی فنجان و دسته هم شناخته می شود، یک الگوی بازگشتی صعودی است. با استفاده از این الگو در دنیای رمز ارز، شما می توانید تحلیل های تکنیکال مختلفی را انجام دهید. جالب است بدانید که در حال حاضر این الگو یکی از پر کاربرد ترین الگو های موجود در بازار به حساب می آید. در ادامه ما در همین مورد با شما صحبت می کنیم. پس با ما همراه باشید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال چیست؟
همانطور که گفته شد الگوی فنجان در ارز دیجیتال یک الگوی بازگشتی صعودی به حساب می آید. این الگو در تحلیل تکنیکال کاربرد داشته و می تواند پس از یک اصلاح شکل گیرد. از جمله دیگر موقعیت های شکل گیری این الگو می توان به زمان پس از روند نزولی بلند مدت اشاره کرد. این الگو از دو قسمت مختلف تشکیل شده است.
قسمت فنجان که اصلی ترین قسمت الگوی فنجان در ارز دیجیتال به حساب می آید، می تواند علائم نزولی در بازار را بررسی کند. در این وضعیت بازار علائمی مربوط به نزولی بودن را از خود نشان می دهد و سپس هر باز یک قله جدید ایجاد می کند. یعنی هر سری به سمت مقاومت حرکت کرده و دوباره باز می گردد. قسمت دوم این الگو دسته است. در حالت دسته، قیمت تعریف الگوهای بازگشتی نزولی در یک محدوده خاص که معمولا زیر سطح مقاومت است، متراکم می شود.
نکات مهم در مورد تاثیر این الگو در ارز دیجیتال
مسلما الگوی فنجان در ارز دیجیتال همچون سایر الگو های موجود در دنیای رمز ارز، یک سری نکات خاص دارد. معمولا پس از تشکیل فنجان، اهمیت عکس العمل قیمت بالا می رود .چرا که عکس العمل قیمت بر روی سطح مقاومت موثر است. این مسئله می تواند میزان فشار بر روی فروش را بررسی کند. اگر فروش های زیادی در سطح مقاومت وجود داشت، الگوی مورد نظر نا معتبر می باشد.
الگوی فنجان و دسته وارونه چیست؟
الگوی فنجان و دسته وارونه که خیلی از افراد آن را با نام الگوی کاپ نیز شناسایی می کنند، الگوی مهمی بوده و به شدت پر اهمیت است. در دنیای تحلیل تکنیکال، الگو های مربوط به قیمت در دو دسته بندی اصلی یعنی بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند. در الگو های بازگشتی نمودار قیمت پس از مکث، تغییر روند خواهد داد. اما در الگو های ادامه دهنده یک مکث کوتاه داشته و سپس دوباره روند خود را شروع می کند.
الگوی فنجان و دسته وارونه
تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه
بیایید تا کارمان را با تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه شروع کنیم. این الگو که در بازار بورس و دنیای ترید اهمیت زیادی دارد، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته شده است. با استفاده از این الگو شما می توانید فرصت های خرید جدیدی را به دست آورید. جالب است بدانید که این الگو شامل 2 قسمت مختلف می باشد. قسمت اول فنجان است. این قسمت روندی را نشان می دهد که شکل U داشته و نشان دهنده ریزش قیمت به صورت شدید است. قسمت دستگاه به قسمتی گفته می شود که در آن قیمت سهم اصلی زیر سطح مقاومت قرار گرفته است. این قیمت می تواند در یک محدوده خاص متراکم شود.
دلایل ایجاد این الگو
دلایل مختلفی برای ایجاد الگوی فنجان و دسته وارونه وجود دارد. هنگامی که حجم فروش بیشتر شود، نمودار قیمت حالت نزولی به خود می گیرد. این مسئله باعث می شود تا قیمت به نقطه حمایتی برسد. هنگامی که سهم به کمترین مقدار خود برسد، فرصت خرید عالی ای برای معامله گران ایجاد خواهد شد. هنگامی که این مرحله هم به پایان رسید، قیمت سهم مورد نظر دوباره صعودی می شود. با این تغییرات، قیمت سهم مورد نظر حالت فنجان به خود خواهد گرفت. هنگامی که فنجان ایجاد شد، نوبت به ساخت دسته می رسد .در این مرحله قیمت سهم به مقاومت می رسد و سهام دار ها شروع به فروش می کنند. در نتیجه قیمت کمی کاهش پیدا کرده و حالت دسته به خود می گیرد.
نتیجهگیری
الگوی فنجان یک الگوی بسیار قوی و پویا است از دلایل این امر هم میتوان به مدت زمان تقریبا طولانی تشکیل الگو نسبت به باقی الگو ها و همچنین تعداد برخورد به مقاومت اشاره کرد.
از دیگر چارت پترن ها میتوان به الگوهای ادامه دهنده پرچم، مثلث متقارن، کنج نزولی و همچنین الگوهای بازگشتی مانند سر و شانه و دو قلو ها اشاره کرد.
دیدگاه شما