20 اشتباهی که نباید زمان شروع کسب و کار مرتکب شوید
۲۰ مورد از بزرگترین اشتباهاتی که به گفته کارشناسان تجارتهای کوچک، کسب و کارهای نوپا مرتکب میشوند را بیاموزید
براساس اطلاعات گردآوریشده توسط اداره آمار کار ایالات متحده آمریکا، ۲۰٪ کسب و کارهای جدید در دو سال ابتدایی فعالیت شکست میخورند و تقریباً نیمی از همه کسب و کارها پس از گذشت پنج سال پایدار نمیمانند. بنابراین، چگونه شما استارتآپ خود را راهاندازی کنید و پیش ببرید؟
ما با صدها صاحب تجارت کوچک، استراتژیست پیشرفت، مشاور مالی، کارشناس حقوقی و مشاور تجاری تماس گرفتیم تا ۲۰ مورد از بزرگترین اشتباهاتی که استارتآپها مرتکب میشوند را گرد آوریم؛ بنابراین، شما میتوانید هنگام شروع کسب و کارتان از آنها پرهیز کنید.
۱. از شکست نترسید
بزرگترین اشتباهی که میتوانید زمان شروع کسب و کار گرفتارش شوید، ترس از شکست است. شکست کلید موفقیت شماست و غلبه بر ترس برای آینده کسب و کارتان بسیار مفید است. اینکه چگونه پس از شکست برمیخیزید و از اشتباهاتتان نکاتی میآموزید کلید موفقیت بزرگ شما است.
۲. زمان شروع کسب و کار، نقشه کار داشته باشید
کسب و کارهای بسیار زیادی بدون نقشه اولیه کار را شروع میکنند و اگر در نقشهریزی شکست بخورید، اساساً برای شکست نقشه ریختهاید. یک کاسب نوپا باید یک نقشه کار طراحی کند، حتی اگر فقط یک صفحه باشد. این نقشه باید میزان هزینه راهاندازی، پیشبینی میزان فروش، مشتریان محصول و دلیل خریدشان را دربرگیرد.
میتوانید با تحقیق از افرادی که این مشاغل را دارند و تا به حال راه اندازی کرده اند شروع کنید.
اگر در یکی از شهرهای کوچک ایران زندگی میکنید، بهتر است به شهرهای مجاور برای تحقیق بیشتر بروید و یک نقشه راه کوچک اما دقیق برای شروع کسب و کارتان ایجاد کنید.
۳. منظم باشید
منظم بودن نکته اساسی است. اداره یک تجارت کوچک همانند ریاست یک سیرک است. داشتن چیزهای زیادی که خوشحالکننده هستند یک امر معمولی است. بنابراین، من یک فهرست وظایف روزانه دارم، اموری که باید انجام دهم و آنها را براساس اولویتشان فهرست میکنم. این کار ساده به نظر میرسد، اما به کار میآید و مرا بسیار کارامد میسازد.
۴. زمان شروع تجارت، بازار و مخاطب هدفتان را درک کنید
یک اشتباه متداول استارتآپها وقت نگذاشتن برای درک بازار و مشتریان هدف است. برای بنیانگذاران حوزه آیتی (فناوری اطلاعات) نوشتن کد میتواند آسانتر از صحبت با مشتریان به نظر برسد، ولی اگر در مسیر درست باشید، هیچ راهی برای شناخت نیست مگر اینکه مدام از مشتریان کنونی یا بالقوه خود بازخورد بگیرید. ذکر این نکته مهم است که اغلب ساخت یک محصول بزرگ بهمعنای تجارت موفق نیست. بسیاری از شرکتها درمییابند روی بازاری تمرکز کنند که برای ساخت یک تجارت بزرگ در بستر آن، حقیقتاً خیلی کوچک است.
۵. برای ساختار حقوقی و ثبت تجاری مناسب پرونده تشکیل دهید
بزرگترین اشتباهی که صاحبان تجارتهای نوپا مرتکب میشوند یکی از اشتباهات سرمایهگذاران ثبت نکردن کسبشان، انتخاب هویت تجاری صحیح یا حفظ مالکیت معنویشان است. این سه مسأله برای شروع درست یک کسب و کار تعیینکننده هستند؛ چنانکه اگر بهدرستی انجام نشوند، برای اصلاحش زمان و مبلغ ارزشمندی هزینه خواهد شد.
البته در کشور ما درست است که زمان شروع کسب و کار باید به این مسائل هم توجه کنیم اما، نباید خیلی درگیر آن شویم و طوری پیش برویم که همه چیز به ثبت شرکت و نام تجاری ما بستگی داشته باشد.
۶. سعی نکنید همه کارها را خودتان انجام دهید
یک اشتباه بزرگ که کارفرمایان مرتکب میشوند این است که فکر میکنند بهکلی تنها هستند و میکوشند بدون بهرهمندی از مشاوران باهوش، مستقلاً عمل کنند. سعی نکنید یک تجارت جدید را خودتان (بهتنهایی) راه بیندازید. مشاوران معتمد مجربی را بیابید و کنار خود نگاه دارید تا راجعبه ایدهها، راهبرد، چالشها و پیشرفت تجارت خود با آنها بحث کنید. خرد و قدرت با تعدد مشاوران به دست میآید. برای دریافت بازخورد مداوم، چهار تا شش نفر را ترغیب کنید به شرکت شما بپیوندند تا اشتباهات کمتری رخ دهد.
یک راه بهتر برای کمتر شدن اشتباهات زمان شروع استارتآپ، استفاده از آموزشهای متعددی است که وجود دارد.
۷. با سرمایهگذاران نامناسب شراکت نکنید
بخش مهمی از پیشرفت که کارفرمایان باید پیش از شروع یک کسب و کار بدانند این است که سرمایهگذارانشان بیش از صِرف یک حامی مالی هستند. مجموعه سرمایهگذاران اولیه یک شرکت آن را میسازند یا از بین میبرند. این افراد بدون داشتن مدرکی از مفهوم ارائهشده به خود، به توان بالقوه آن تجارت اعتماد میکنند. کسب و کارها، پس از بنا نهادن پایههای اولیه خود، با سرمایهگذارانی که به رشد و پایداری آن تجارت نظر دارند تعامل میکنند.
۸. از قراردادها اجتناب نکنید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که صاحبان و کارفرمایان هنگام شروع کار دچار آن میشوند شکست در اجرای قراردادها است. روابط هرچهقدر هم که احتمالاً خوب باشند، وقتی سیستمها و توافقها برقرار نگردند، میتوانند به سردی منتهی شوند.
۹. زمان شروع کسب و کار، خیلی زود دست به کار استخدام نشوید
تا حد زیادی، بزرگترین اشتباهی که یک تجارت نوپا میتواند انجام دهد استخدام خیلی زود کارمندان است، مانند استخدام نیروی تماموقت در شرایطی که یک نیروی پارهوقت میتواند منطقیتر باشد یا استخدام یک کارمند درحالیکه یک پیمانکار فرعی میتواند همان کار را انجام دهد. راهاندازی یک کسب و کار کوچک با نیروهای پارهوقت، پیمانکاران فرعی و خدمات سایر افراد حرفهای بسیار آسانتر است.
۱۰. نیازها به سرمایه را دست کم نگیرید
بیشتر کارفرمایان می پندارند میتوانند با هیچ پیشرفت کنند. آنها تأثیرگذاری نقاط نامعلوم، چالشها و تأخیرها را در تلاش برای به حداقل رساندن میزان مشارکت دیگران فراموش میکنند. مدیران تجارتهای نوپا میخواهند برای رسیدن به بهترین حالت برنامهریزی کنند، اما تقریباً هرگز این اتفاق نمیافتد. این ذهنیت را میتوان به مثبتنگری و خوشبینی مدیران نسبت داد. مثبتاندیشی جایگاه خودش را دارد، بااینحال، وقتی نوبت به سرمایه میرسد، غالباً بهسبب رشد کمتر از حد ایدهآل، سقوط را به دنبال دارد.
11. هنگام راه اندازی کسب و کارتان، زیاد ول خرجی نکنید
برای تجارتهای نوپا با سرمایه محدود، مدیریت نادرست پول و بیمسؤولیتی دربرابر گردش نقدینگی یک جمله مرگبار است. من اشتباه کردهام که بهجای افراد مناسب، افراد بسیار زیادی را استخدام کردهام و بدون داشتن یک فرایند مشخص شایسته برای مدیریت خروجی کار، پول خود را صرف شلوغ کردن ورودی کار کردم. استفاده بد از پول خوب و تلاش برای ارائه همه چیز به همه کس، بهجای تمرکز بر یک کار گزینششده، یقیناً یک مسیر آتشبار برای اتلاف زمان و پول ارزشمندی است که برای یک تجارت نوپا حیاتی هستند.
۱۲. برای خود حقوق نامناسبی تعریف نکنید
اختصاص مقدار بسیار کم یا بسیار زیاد اجرت به خودتان یک اشتباه است. تعیین حقوق یک نیروی استخدامی جدید غالباً آسانتر از تعیین حقوق کارفرما یا شرکا است. درصد مشخصی از سود را به خودتان اختصاص دهید. هر انتخابی میکنید، پرداخت به خودتان (و به شرکا) را یک عمل و سنگ بنا برای توقع سالم از مدیریت در نظر بگیرید.
۱۳. کمتر از ارزش واقعی روی محصول یا خدمتتان قیمت نگذارید
برای کارتان قیمت بسیار بالا تعیین نکنید، اما روی آن قیمت بسیار کم یکی از اشتباهات سرمایهگذاران هم نگذارید؛ فقط بهمنظور به دست آوردن سهمی از بازار قیمت را پایین بیاورید. بسیاری از کارفرمایان با بهترین نیات شروع میکنند و چیزهای رایگانی به خیریه، جامعه یا برای دیدهشدن میبخشند یا کارهای رایگانی انجام میدهند. در انجام این کار خیلی مراقب باشید، زیرا نمیخواهید بهعنوان یک منبع هدایای رایگان شناخته شوید. نخست به موجودیتان نگاهی بیندازید.
۱۴. شتابزده عمل نکنید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که تجارتهای نوپا مرتکب میشوند انجام کار پیش از آمادگی است. جمله «کار انجامشده بهتر از کمال انجامنشده است» توصیه درستی است، درعینحال، برای انجام کار باید از توان مدیریت مشتریان جدید اطمینان داشت. وقتی دربرابر عموم کار خود را راهاندازی کردهاید و جذب مشتریان را آغاز نمودید، مطمئن شوید که سیستم و فرایند شما، ازقبیل شرایط و فرایند پرداخت، قراردادها و ارتباطات سر جای خود هستند،ضمن اینکه همچنان قادر به حفظ استراتژی بازاریابی خود هستید. پیش از آنکه تعهد به مشتریان را شروع کنید، لازم است هسته سایت را نفوذناپذیر سازید؛ اگر اینچنین نباشند، این شکافی است که نشان از غیرحرفهای بودن دارد.
۱۵. کار خود را شتابزده گسترش ندهید
وقتی به موفقیت میرسید، آسان است که فرض کنید پیشرفت ادامه خواهد داشت و بهترین راه برای داشتن خروجی بیشتر تکرار ساده روش کاریتان است. بااینحال، اگر تجارتتان را با سرعت خیلی زیاد گسترش دهید، میتواند پیامدهای وخیمی داشته باشد. ممکن است دریابید که دوره پیشرفتتان صرفاً موقتی است و درنهایت یک گروه از کارکنان جدید روی دستتان میماند، اما نه کاری برای آنها وجود دارد نه پولی. به همین دلیل مهم است که روندی آهسته و پیوسته را برای توسعه کارتان در پیش بگیرید و هرگز به تحریک نتایج خوب عمل نکنید.
۱۶. یک فرایند دفتری دقیق را به کار بندید
بسیاری از بنیانگذاران تجارتهای نوپا کار خود را بدون یک فرایند دفتری مناسب شروع میکنند. حسابرسی عالی به شما کمک میکند که تصمیمات تجاری هوشمندانهتری بگیرید، فرصتها را زود شکار کنید و مشکلات را قبل از آنکه غیر قابل کنترل شوند برطرف سازید. آگاهی از وضعیت مالیتان کمک میکند سلامت مالی کسب و کار خود را حفظ نمایید. حسابرسی خوب، همچنین، شما را از تسلط بر مسائلی مانند پرداخت مالیات و بیمه که میتوانند تجارتهای حتی بزرگ را به دردسر بیندازند مطمئن میسازد.
۱۷. یک برنامه بازاریابی ایجاد کنید
اگر مسأله، بازار و ایده را برای تجارت نوپای خود با موفقیت پشت سر گذاشتهاید، آنگاه باید برنامهای داشته باشید که میخواهید چگونه به اولین کاربر، ۱۰ کاربر اول، ۱۰۰ کاربر اول و مانند آن دست یابید. اینجاست که به یک استراتژی مفصل بازاریابی نیاز دارید که جذب اولیه کاربران، تبدیل آن کاربران به خریدار و راضی ساختن آن مشتریان از محصولتان را دربرگیرد، تاحدیکه آن مشتریان ازطریق بازبینیها، توصیههای شفاهی و ارجاع دادنها و غیره به شما در جذب کاربران بیشتر یاری رسانند.
۱۸. افراد نامناسب را به کار نگیرید
شما میخواهید مناصب مختلفی که به مجموعهها و زمینههای مهارتی گوناگونی نیاز دارند را پر کنید. وقتی شروع میکنید، مطمئن باشید که کار سختی پیش رو دارید و به افراد چندمهارتی همهجانبهای نیازمندید که بتوانند همه کارها را انجام دهند. وقتی به پیشرفت رسیدید، به استخدام کسانی که در مسؤولیتهای نیازمند به تخصص متخصص هستند توجه کنید. وقتی به یک متخصص نیاز دارید، افراد چندمهارته را به کار نگیرید و وقتی میتوانید برای انجام امور یک فرد چندمهارته را به کار بگیرید، یک متخصص را استخدام نکنید.
۱۹. بیش از توان قول ندهید
خود را در کسب درآمد بیش از حد خسته نکنید. بسیار بهتر است که به یک مشتری بالقوه بگویید که میتوانید کارش را مثلاً ماه آینده انجام دهید تا اینکه تعهد خیلی سنگینی را بپذیرید. این کار نهتنها شما را از شکست در رسیدن به اهداف بهسبب مشغله زیاد حفظ میکند، بلکه باعث میشود به نظر برسد متقاضیان زیادی دارید. و این همیشه خوب است.
۲۰. متقاضیان کار را دست کم نگیرید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که کاسبان نوپا مرتکب میشوند دست کم گرفتن متقاضیان آن کسب و کار است. مستندها و بلاگهای راجعبه شروع کسب و کار باعث میشود افراد خوشبینانه بیندیشند. این مسأله به آن دلیل است که اطلاعات دردسترس سختیهای آغاز یک تجارت را برجسته نمیکنند، بلکه پایان کار که یک تجارت پررونق است را میستایند. به همین دلیل، مردم آغاز یک تجارت را آسان و مفرح میپندارند، درحالیکه درواقع تاحدی برعکس است. تجارتهای نوپا بیشتر زمان و پول شما را به خود اختصاص میدهند. حتی میتوانند به روابط آسیب برسانند.
سخن آخر
یک کسب و کار موفق با یک فردِ تنها ایجاد نمیشود؛ کارشناسان و مشاوران آگاه به موضوع مورد نظر که میتوانید به آنها تکیه کنید و از آنها بیاموزید را گرد خود جمع آورید. اگرچه در شروع کار، اشتباهات متعددی وجود دارند که میخواهید هنگام ایجاد کسب و کارتان از آنها پیشگیری کنید، گاهگاهی اشتباهات اجتنابناپذیر هستند و توقعتان را بر این اساس مدیریت کنید.
از شکست نترسید؛ درعوض، از اشتباهاتتان درس بیاموزید و مدل کسب و کارتان را بر اساس نیاز تغییر دهید. ایدههای جدید را بیازمایید و بازخورد بگیرید تا بتوانید محصولتان را بهمنظور بهتر برآورده ساختن نیاز مشتریان تغییر دهید.
منبع
۷ مورد از مخربترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال
میتوان گفت یکی از مرسوم ترین روش های تحلیل بازارهای مالی،تحلیل تکنیکال است.در واقع تحلیل تکنیکال را میتوان در هر نوع بازار مالی استفاده کرد و نوع بازار مالی فرقی نمیکند، می تواند این بازار مالی بازار بورس، طلا و یا ارزهای دیجیتال باشد.درست است که یادگیری مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال راحت است، اما کسب مهارت و استاد شدن در این تحلیل دشوار است. اشتباه در اواسط آموزش مهارت جدید، بسیار طبیعی است . اما در فضای سرمایهگذاری و معامله، این اشتباهات بخصوص در تحلیل تکنیکال خطرناک هستند و درس نگرفتن از اشتباهات می تواند به تدریج همه سرمایه را از بین ببرد. یادگیری از اشتباهات مهم است اما مهم تر از آن خودداری کردن از اشتباهات مجدد است.
در این امقاله به بررسی هفت مورد از رایجترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال می پردازیم.
1-حد ضرر یکی از مهمترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال
یکی از موار بسیار مهم در معامله وسرمایه گذاری داشتن حدضرر(stop loss) و متوقف کردن ضرر است .اگرچه این کار بسیار ساده ای است ، اما اشتباهات زیادی ممکن است در این رابطه رخ دهد. هر معامله گر و سرمایه گذاری باید بداند که محفوظ ماندن سرمایه باید اولین اولویت باشد، معامله کردن کار پرخطری است و پیروزی در معامله اولین اقدام یک معامله گر نیست، بلکه باید از باخت جلوگیری کرد. بدین منظور در ابتدا بهتر است از مبلغ کم شروع شود.
۲- معاملات بیش از حد
اشتباه بیشتر معامله گران تازهکار این است که می خواهند دائما در حال انجام معامله باشند، تا به سود بیشتری برسند. انجام یک معامله درست و موفق نیاز به تحلیل و صبر دارد و گاهی باید مدتها منتظر یک سیگنال باشیم.
گاهی معامله گران حرفهای، دو تا سه معامله در سال انجام میدهند و سود بسیاری نیز از این معاملات کم کسب میکنند.
هرگز به خاطر خودِ معامله وارد آن نشوید و دچار اعتیاد به ترید نشوید و رفتارهای اعتیادگونه به معامله نداشته باشید.همیشه قرار نیست در بازار کار خاصی انجام دهید در بعضی مواقع، بهتر است که کاری انجام ندهید و تنها منتظر باشید. با این سیاست “کاری انجام ندادن” می توان سرمایه خود را حفظ کرد و زمانی که شرایط بازار بهتر شد، از این سرمایه به نحو احسن استفاده کرد. به یاد داشته باشید که موقعیتها همیشه بر میگردند و برای برگشتن آنها تنها لازم است منتظر ماند.
۳- معامله انتقامی
گاهی معامله گر با ضرر کردن به سرعت می خواهد ضررش را جبران کنند به این نوع معامله ، معامله انتقامی گفته میشود. این مهم نیست که سابقه فرد در تحلیل تکنیکال چقدراست، این اشتباه معمولا برای تعداد زیادی از معامله گران رخ میدهد. هر اندازه که معامله گر ماهری باشید و هر نوع معامله ای که یکی از اشتباهات سرمایهگذاران انجام دهید، باز هم باید از تصمیمات مبتنی بر احساسات دوری کنید. این راحت است که درمواقع خوب آرام باشید و یا حتی زمانی که اشتباهات کم وکوچک است، ممکن است زود از کوره در نروید؛ اما زمانی که شرایط سخت و خیم میشود و همه افراد بازار میترسند، آیا میتوانید آرام بمانید؟ زمانی که صحبت از تحلیل تکنیکال می شود، به معنی تحلیل است و باید از تصمیمات عجولانه و احساساتی خوددداری کرد. برای اینکه یک معامله گر حرفه ای شد باید در بزرگترین اشتباهات نیز آرام بود و آرامش خود را حفظ کرد. باید همیشه از تصمیمات احساسی دوری کرد و بر یک نگرش منطقی تمرکز کرد. انجام مجدد معامله بعد از یک ضرر بزرگ، اغلب منجر به ضررهای بزرگتر خواهد شد. بسیاری از مهامله گران حرفه ای بعد از این که ضرر میکنند، مدتی را استراحت میکنند و مجدد معامله انجام نمی دهند. این معامله گران بعد از استراحت کامل و آماده شدن، دوباره وارد فضای معامله شوند.
۴- اسرار بی مورد و عدم تغییرنگرش
اگر میخواهید یک معامله گر موفق باشید از اینکه نگرش خود را تغییر دهید هراسی نداشته باشید. بازار دائما در حال تغییر است و شما باید قادر باشید که خود را با این تغییرات وقف دهید. باید تغییرات را سریع شناسایی کنید و توجه داشته باشید که ممکن است یک استراتژی که در یک بازار خاص کار میکند در بازارهای دیگر کارایی لازم را نداشته باشد. این یکی از درسهای مهم در زمینه تحلیل تکنیکال است و تحلیلهای شما باید همواره به روز و مطابق با تغییرات باشد.همواره باید به طرف مقابل فرضیههای خود هم دقت کنید و در این صورت است که میتوانید تصمیمات جامع و خوبی بگیرید. تعصبات و تمایلات را خود را بشناسید زیرا تعصبات و تمایلات همواره تصمیمگیری شما را تحت تاثیر قرار خواهند داد و بر قضاوت شما تاثیر میگذارند. شناخت آنها کمک میکند که از تاثیر آنها بیشتر در امان باشید.
۵- نادیده گرفتن شرایط وخیم بازار
گاهی ممکن است تحلیل تکنیکال قابلیت پیشبینی خود را در بازار از دست بدهد. در این شرایط، احساسات و روانشناسی جمعی وارد کار میشود و عرضه و تقاضا را بسیار نامتناسب میکند. به عنوان مثال، شاخص RSI را در نظر بگیرید؛ اگر این شاخص زیر ۳۰ باشد، به معنی آن است که فروش بیش از حد صورت گرفته است. اما زمانی که این شاخص به زیر ۳۰ رفت، آیا میتوان آن را به عنوان سیگنالی برای خرید تعبیر کرد؟ قطعا این طور نیست و این تنها نشان میدهد که قدرت فروشندگان بیش از قدرت خریداران است. RSI در شرایط وخیم بازار به سطوح آستانهای میرسد و حتی ممکن است تک رقمی شود؛ اما هیچ کدام از اینها به این معنی نیست که بازار در حال برگشت است. پس در نظر داشته باشید که در شرایط وخیم بازار، بسیاری از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال درست کار نمیکنند. تکیه کردن کورکورانه بر این ابزارهای تکنیکال، ممکن است شما را با ضرر زیادی مواجه کند. در شرایط وخیم بازار، ممکن است بازار در جهتی خاص حرکت کند و هیچ ابزاری نتواند آن را متوقف کند. پس باید متوجه اوضاع و شرایط باشید و تنها به یک ابزار بسنده نکنید. این درسی گرانبها در تحلیل تکنیکال است که باید بسیار مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه بیشتر:
6- تبعیت کورکورانه ازمعامله گران دیگر
زمان و تداوم در کار باعث میشود تجربه و مهارت کافی را کسب کرد. معامله در بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این بازار روند یکسانی ندارد و شرایط مرتب در حال تغییر است و به مرور زمان میتوان خود را با این تغییرات وفق داد. یکی از بهترین روشهای یادگیری، دنبال کردن تحلیلگرها و معامله گران باتجربه است. برای پیشرفت باید، نقاط قوت خود را شناسایی کرده و در آنها سرمایهگذاری کنید. این نقاط قوت چیزهایی هستند که شما را از بقیه معامله گران متمایز میکنند. اگر مصاحبههای معامله گران مختلف را ببینید، متوجه میشوید که این معامله گران از استراتژیهای مختلفی استفاده میکنند و ممکن است یک استراتژی برای یک معامله گر جواب دهد و برای معامله گر دیگر چنین نباشد.از روش های مختلف و زیادی میتوان از بازار سود کسب کرد. یک معامله گر باید روشی را پیدا کند که با شخصیت و سبک معامله خود تناسب داشته باشد. دنبال کردن کورکورانه از معامله دیگران ممکن است برای مدتی کار کند، اما در نهایت با ضرر مواجه خواهد شد. البته این بدین معنی نیست که نباید دیگران را دنبال کرد و از آنها نیاموخت، بلکه این یعنی استراتژیهای معامله مختلف است و ممکن است استراتژی یک معامله گر حرفهای در سیستم معامله گر دیگری جایی نداشته باشد.
7- فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال مطلق نیست، بلکه با احتمالات سر و کار دارد. در نظر داشته باشید پیشبینیهایی که با استفاده از تحلیل تکنیکال انجام میشوند، قطعی نیستند و هیچ ضمانتی برای وقوع آنها نیست. استراتژی هر چه که باشد، باز هم احتمالی است و گاهی نیز پیش میآید که احتمال وقوع بسیار بالاست؛ اما در نهایت اتفاق نمیافتد. این موضوع را همیشه در تنظیم استراتژیهای خود در نظر بگیرید و بدانید که هر چقدر هم باتجربه باشید قرار نیست بازار از تحلیل شما تبعیت کند.با چنین انتظاری ، حجم زیادی از سرمایه را وارد بازار میکنید و متحمل ریسک بسیار زیادی خواهید شد.
یکی از اشتباهات سرمایهگذاران
از استقبال خوب شما بسيار سپاسگزاريم
عموما طرح کسب و کار برای فروش یک ایده به سرمایه گذار و یا برای شروع یک کسب و کار و یا بهتر مدیریت کردن آن بکار میرود ، اما گاهی به دلیل برخی اشتباهات و نقاط ضعف جدی در برخی از موارد ، این طرح ها ، نه تنها حتی ارزش کاغذ های سیاه شده آن را هم ندارند ، بلکه میتوانند نقطه شروع یک اشتباه جبران نشدنی باشند، خواندن این اشتباهات رایج در طرح کسب و کار قبل از نوشتن ، کار را بسیار ساده تر می کند. از جمله این اشتباهات می توان به موارد زیر اشاره کرد:
احتمالاً همه ما بارها با ایده نوآورانه ای که بسیار جذاب به نظر رسیده، برخورد کردهایم. صاحب ایده با هیجان و انرژی خاصی به طرح دیدگاه خود میپردازد یکی از اشتباهات سرمایهگذاران و در نگاه و کلام شما به دنبال اخذ تائید و تحسین است. اما شاید درک این مسائله برای بسیاری از کارآفرینان سخت باشد که بدانند، داشتن ایده (حتی ایده عالی) تنها بخشی محدود از موفقیت است چراکه سؤال اساسی که راز ساده موفقیت اجرای کسبوکار مبتنی بر این ایدههاست، آن است که:
آیا میتوان از این ایده سود (مناسبی) حاصل کرد؟ و درصورتیکه پاسخ مثبت باشد؛ چگونه؟
برخی از این ایدهها با محاسباتی ساده، ایدهای ضعیف ارزیابی میشوند اما اغلب افراد متعصبانه از طرح خود دفاع کرده و حاضر به پذیرش نظرات مخالف، انتقادی و حتی اصلاحی نیستند. این مسئله میتواند زمینهساز بروز مشکلات زیادی در بررسی بازار و یا در مرحله جمعآوری و تحلیل دادهها باشد. هرچند که ظهور این پدیده تا حدودی طبیعی است، چراکه اغلب افراد هزینه قابلملاحظه (روانی- مادی) برای ایده خود صرف کرده و پذیرش نظرات مخالف ممکن است نظم فکری وی را به هم زده و فرد را دچار تشویش می نماید. اندازه بروز این مخالفتها در افراد مختلف متفاوت است اما به نظر میرسد در بسیاری از موارد فرد بهنوعی از “مکانیسم انکار” برای دفاع از ایده و آرزوهای بنیان نهاده شده بر آن، بهره میبرد. در این حال هرگونه سیگنالی که برای خودآگاه فرد تحملناپذیر بوده و عامل اضطراب زا محسوب شود و بهنوعی جزئی از داده های تلخ باشد، پسزده میشود. در حالتی رویاها افراد را دچار پدیده “خودفریبی لذت جویانه” میکنند درحالیکه میدانند چیزی اشتباه است اما احساس میکنند که بایست صحیح باشد. در این حالت باورهای عقلایی معلق مانده و از قدرت کافی برای مانعشدن از لذت بردن احساسی برخوردار نیستند.
- طرح توجیهی یکی از اشتباهات سرمایهگذاران کسبوکار باهدف دریافت وام
هرچند که یکی از اهداف تدوین طرح کسبوکار دریافت تسهیلات بانکی است، لکن بسیاری از سرمایه گذاران غیرحرفهای جدای از واقعیت های بازار و تحلیل دادههای واقعی، صرفاً به دنبال آن هستند تا به هر روشی طرح کسبوکار را تدوین و به بانک ها یا سرمایه گذاران ارائه دهند تا تسهیلاتی را دریافت کنند. در این حالت طرح به دنبال ارائه تصویری مناسب از آینده است که بر اساس آن از این سرمایهگذاری سود قابلملاحظهای حاصل میشود و بانک متقاعد میشود که تسهیلات و وام را به پیشنهاددهنده ارائه دهد. ازنظر فنی شاید این موضوع امکانپذیر باشد اما این نوع نگاه برای بانک، جامعه و حتی خود سرمایهگذار بسیار خطرناک بوده و میتواند چالش های جدید را ایجاد نماید.
- ایده به معنای خلق کالا یا خدمت برای اولین بار و بدون رقیب نیست
بسیاری از افراد مخصوصا جوانان به دنبال راه اندازی کسبوکاری هستند که کالا یا خدمتی جدید و خارق العاده را به بازار عرضه کند. ایده نابی که برای اولین بار مطرح شده و تاکنون هیچ کس آن را اجرا نکرده باشد. هرچند که داشتن یک ایده جدید که دارای تقاضای پاسخ داده نشده باشد، از اهمیت برخوردار است و میتواند ایجاد کننده مسیر میانبری برای پیشرفت باشد، لکن این موضوع میتواند چاله ای عظیم یا دیواری بزرگ برای راه اندازی کسبوکار ها باشد. چرا که شواهد متعددی وجود دارد که شرکت ها و افراد زیادی که پسرو بوده فرصت های بهتری را شناسایی کرده و بیش از پیشروان بازار منتفع شده اند. چرا که هزینه های تحقیق و توسعه و معرفی محصول را بر دوش دیگران (رهبران بازار) انداخته و کالاها یا خدماتی را تولید میکنند که در بازار جا افتاده و به اندازه کافی مورد استقبال قرار گرفته است. این موضوع در مورد شرکت های بزرگ نیز صادق است. به عنوان مثال آیا تاکنون به این موضوع فکر کرده اید که کدام شرکت برای اولین بار گوشی هوشمند را به بازار عرضه کرد؟
از سوی دیگر به این نکته توجه کنیم که ضرورتا ایده یکتا و بی مانند نیست. ایده میتواند برگرفته از الگوی نقش، تجربه کودکی و یا تغییر در محصول قدیمی هم باشد که مشتری را ترغیب به صرف پول می کند، لذا همزمان ممکن است چندین نفر ایدهای مشابه ایده شما را داشته باشند و این به معنی یکتا نبودن ایده است. در این شرایط هر ایدهای که بستر مناسب تری برای عملی کردن داشته باشد به عنوان ایده موفق مطرح خواهد شد.
روال عمومی این است که کارآفرینان کالا یا خدمتی را تولید و آن را به بازار عرضه میکنند در این حالت ممکن است بازار از کالا استقبال کند یا استقبال محدود یا ضعیفی از آن صورت پذیرد. احتمال ایجاد چالش برای ایدهها و کالاهای جدید اغلب بیش از کالاهای موجود در بازار است. لکن در بررسی ایده می بایست به این نکته توجه کرد که ایده ما در نهایت باید توسط مشتریان خریداری شود. بنابراین ازنظر علم کسبوکار، اینکه ایده ما چقدر جدید، فنی و علمی است، مهم نیست؛ آنچه اهمیت دارد این است که آیا بازار از این کالا استقبال خواهد کرد یا خیر؟
بنابراین می بایست این روال را که بسیاری از مدیران و کارآفرینان با اندیشه های سنتی از آن استفاده میکنند در هم ریخت. یکی از تکنیک های خوبی که برای وورد به بازار میتوان از آن استفاده کرد، نگرش معکوس است. به جای آنکه کالایی را تولید کنیم و پس از آن به فکر یافتن بازار و فروش محصولات تولیدی باشیم می بایست از انتها و از بازار شروع کرده و پس از انجام مطالعات بازار، اقدام به تولید محصول کنیم. امروزه این مسئله با تغییرات ایجاد شده در ساختار بازارها از اهمیت بیشتری برخوردار شده است؛ چراکه با آغاز هزارة سوم و افزایش موج رقابتهای تجاری، دوران سلطه شرکتها بر بازارها به پایان رسیده و اندیشههای نوظهور کسبوکار بر فعالیت ها سایه افکنده است. این تغییرات کاربرد روشهای سنّتی را منسوخ و گرايش به شیوههای جدید را گریزناپذیر ساخته است. فعالیت در بازارهای پُررقابت امروزين، مستلزم برقراري ارتباط با خریدارانی است که دارای، نیازها، خواستهها، ویژگیهای روانی، عادات، زبان و پیشینة فرهنگی متفاوتی هستند. کسبوکارها نیازمند شناسایی دقیق ویژگیهای مخاطبان و ایجاد ارتباط مؤثر با آنانند. عرصه رقابت جولانگاه شركتهايي است كه به شيوهاي كارآمد، اطلاعات دقيقي را از بازار بهدست آورند و از اين اطلاعات به درستي در تصميمات خود بهره گيرند.
رقابت در هزاره سوم، همچون رکوردشکنیهای ورزشی که در مقياسهاي كوچك همانند: چندصدم ثانیه یا چند سانتیمتر خَلق میشود؛ بر انجام درست جزئیترین فعالیتها متمرکز شده است. پیشیگرفتن از رقبا، ایجاد تمایز بِرند، افزایش فروش و… معجزه یا اََعمالی خارقالعاده نیستند؛ بلکه پیامد انتخاب مسیر درست و توجه به جزئیات در پیمودن این مسیر است و این «راز شفاف موفقیت» است. بنابراین ضروری است به جزییات توجه شود.
درحوزه کارآفرینی، خوشبینی نه به عنوان یک خصیصه فردی بلکه به عنوان یک استراتژی یا رویکرد حرفهای تلقی میشود. کارآفرینی که در تمامی مراحل حرفهای خود بتواند مثبت اندیش عمل کند با موفقیت زیادی همراه خواهد شد. اما لازم است بدانیم که اگر خوش بینی بیش از اندازه و غیر واقع بینانه باشد آمادگی ما را برای رویارویی با مسائل و رویدادهای واقعی و ارزیابی درست موقعیت یا مسئله پیش آمده در کسبوکار کاهش میدهد و ممکن است شکست را در پی داشته باشد.
بهتر است این ۵ مشاوره مالی و اقتصادی را نشنیده بگیرید!
معمولاً هیچ کمبودی برای مشاوره مالی شخصی وجود ندارد! به نظر میرسد به تعداد تمام افراد حقوقبگیر، پست وبلاگ، اینستاگرام، ویدئو، دوره آنلاین و مشاورانی وجود داد که ادعا میکنند میتوانند تمام نگرانیهای مالی شما را برطرف کنند. حتی برخی جنبشها و باورها هم گاهی اوقات شکل میگیرد و تاثیر زیادی در تصمیمگیری افراد میگذارد. به عنوان مثال، چندی پیش جنبش «استقلال مالی، بازنشستگی زودهنگام» در کشور آمریکا شکل گرفته بود. در ایران نیز گاهی اوقات جنبشهای اینچنینی شکل میگیرد. همانند جنبش خوداشتغالی و کارآفرینی که برای مدتی تبلیغ میشد.
وجود این انبوه اطلاعات نکات مثبتی نیز به همراه دارد. سواد مالی همچنان یکی از مشکلات کشورهای درحالتوسعه است. حتی بسیاری از مردم کشورهای توسعه یافته نیز در این موضوع ضعف دارند. بر اساس یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۶ انجام شده بود، تنها ۳۷ درصد از ۳۰ هزار پاسخدهنده آمریکایی توانسته بودند به چهار سؤال از پنج سؤال اساسی در مورد پول پاسخ دهند. دسترسی آسان به اطلاعات مسلماً بالاتر بردن سواد مالی را برای افراد امکانپذیر و آسانتر میکند.
علیرغم مزیت فوق، تعدد توصیهها و مشاوره مالی یک تهدید نیز به حساب میآید. متأسفانه، با افزایش تعداد افراد توصیه کننده و مطالب پیرامون مشاوره مالی، تعداد مشاور و مشاورههای غیراصولی نیز بالاتر میرود. در واقع، بسیاری از توصیههای موجود بیشتر ممکن است به ضرر کردن و آسیب مالی رساندن منجر شوند. بر همین اساس، نظر چند کارشناس حرفهای و معتبر را پرسیده و از آنها خواستیم چند توصیه و مشاوره مالی که به اشتباه میان مردم متداول شده است را به ما معرفی کنند. در واقع، اگر هر زمانی با این مشاورهها مواجه شدید، بهتر است آنها را نشنیده بگیرید!
اشتباه اول: بودجهبندی راهحل مناسبی برای تمام افراد نیست
کارشناسان روی این موضوع تاکید دارند که برنامهریزی مالی «شخصی» را کاملاً جدی بگیرید. وقتی صحبت از امور مالی شخصی به میان میآید، هیچ فرمول یکسانی برای تمام افراد وجود ندارد. آنچه برای شما مفید است، ممکن است برای فرد دیگری ضرر داشته باشد. در واقع، همه چیز به شرایط منحصر به فرد شما و اهداف نهایی شما در زندگی بستگی دارد.
با این حال، این ایده که بودجه بندی درآمد برای تمام افراد کارآمد نیست، یک اشتباه رایج است. این ایده شاید از آنجایی که سرچشمه بگیرد که بودجهبندی کار دشوار و محدوده کنندهای است. اما در واقع، بودجهبندی یعنی اینکه پول و مخارج خود را برنامهریزی میکنید. برخی افراد دلایل مختلفی در راستای مخالفت خود با بودجه بندی بیان میکنند. ولی مسئله اصلی این است که آنها احتمالاً از روش مناسبی برای بودجهبندی استفاده نکردهاند؛ بنابراین، مشکل از روش بهکارگیری آنها است، نه خود موضوع بودجهبندی درآمد.
روشهای بسیار متنوعی برای بودجهبندی وجود دارد. در خیلی از این روشها نیازی نیست که تمام هزینهها و درآمدهای خود را در صفحات پیچیدهٔ اکسل یادداشت کنید. به عنوان یکی از سنتیترین روشها، فردی ممکن است پول نقد خود را در چند پاکت جداگانه قرار دهد و هر پاکت هم مخصوص خرج شدن برای موضوعی خاص باشد. به عنوان مثال، یک پاکت مخصوص خرید لوازم خوراکی منزل، یک پاکت مخصوص پرداخت صورتحسابها و … برخی دیگر شاید ترجیح دهند از اپلیکیشنهای موبایل امروزی استفاده کنند که البته این روش بسیار هوشمندانه و جالب است. نرمافزارهای بسیار ساده و کارآمد زیادی برای این کار طراحی شده است. برخی هم شاید روش «بودجهبندی معکوس» را انتخاب کنند. بر اساس این روش، آنها فقط تلاش میکنند تا صورتحسابها و بدهیهای اصلی خود را پرداخت کنند.
اشتباه دوم: برای کسب درآمد از طریق سرمایهگذاری، باید ریسک بزرگی کنید
خیلی از مردم گمان میکنند که راهحل پولدار شدن، انجام سرمایهگذاریهای پر ریسک است. این موضوع ممکن است شامل خرید سهامهای داغ روز و یا سرمایهگذاری در بازار رمزارزها باشد. ولی افراد ثروتمند به خوبی میدانند که کلید اصلی ثروتسازی، دستیابی به سود مرکب است.
اگر اهل ریسک نیستید، سرمایهگذاری غیرمستقیم در صندوقهای شاخصی میتواند رویکرد مناسبی باشد. سرمایهگذاری مستقیم در بازارهای مالی میتواند ریسک بیشتری برای شما به همراه داشته باشد و مستلزم دانش کافی برای فعالیت در این بازارها است. برخی از صندوقهای سرمایهگذاری نیز از روش مدیریت فعال استفاده میکنند؛ یعنی مدیریت آنها به نحوی است که تلاش میکنند بازدهی بیشتری از بازدهی شاخص داشته باشند. این روش اگرچه ممکن است بازدهی بیشتری برای شما به همراه داشته باشد، ولی ریسک بیشتری به همراه دارد. نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که برخلاف تصور عمومی، سرمایهگذاری موفق به معنای کاهش ریسک است!
اشتباه سوم: باید تا حد ممکن بر کاهش هزینههای خود تمرکز کنید
یکی از اصلیترین اشتباهات رایج در زمینه مشاوره مالی، تاکید روی مسئله مدیریت و پسانداز پول است. مدیریت هزینهها و کاهش آنها اگرچه موضوع بسیار مهمی است، ولی گاهی اوقات بیش از اندازه روی آنها تاکید میشود. این در حالی است که بهتر است بیشتر روی موضوع افزایش درآمد تمرکز داشته باشیم.
این ذهنیت در میان بسیاری از افراد شایع است و بیشتر تمرکز خود را معطوف به کاهش هزینهها کردهاند. آنها تا حدی در این زمینه موفق شده و به نقطه ثبات نیز رسیدهاند و تلاش دارند تا همیشه خود را در این سطح نگاه دارند. ولی زمانی که نوبت به سایر بخشهای مدیریت مالی، مانند سرمایهگذاری میرسد، آنها به خودشان اعتماد کافی ندارند تا این کار را انجام دهند. آنها میترسند در این زمینه شکست بخورند و این تعادل نسبی که به دست آوردهاند را نیز از دست بدهند.
اشتباه چهارم: پول خود را صرف هزینههای رفاهی و تفریحی نکنید
برخی مشاورهای مالی اخیراً مصرفکنندگان را به شدت تشویق میکنند که از خرج کردن در محصولات و خدماتی که زندگی را آسانتر میکنند، اجتناب کنند. آنها بر این باور هستند که این مسائل در بلندمدت زندگی شما را دشوارتر خواهند کرد! بهعنوان مثال یکی از متداولترین این باورها اخیراً در مورد خرید یک لیوان قهوه در مسیر حرکت به سمت محل کار بوده است. آنها بر این باور هستند که خرید روزانه یک لیوان لاته ۵ دلاری در بلندمدت میتواند صرفهجویی بسیار بزرگی برای شما باشد.
با این حال، مسئله اصلی این است که آیا خرید یک قهوه ۵ دلاری و یا استخدام شخصی برای تمیز کردن خانهی شما، واقعاً روی درآمد شما تأثیر میگذارد؟ چه اتفاقی میافتد اگر به جای اینکه ۳ ساعت را صرف تمیز کردن منزل کنید، ۳ ساعت را به ایجاد یک تجارت جانبی و یا شغل دوم اختصاص دهید که میتواند هزاران دلار در طول سال برای شما درآمد داشته باشد؟
از نظر ما این توصیه کاملاً اشتباه است که برای کارهایی که خودتان میتوانید انجام دهید، نیازی نیست خرجی کنید. رسانهها و برنامههای تلویزیونی باعث میشوند که ساخت پروژههای خانگی خیلی آسانتر از چیزی که است به نظر برند، ولی در واقع اینطور نیست و شرایط پیچیدهتر است. در واقع، شما میتوانید با انجام این کارها کمی در هزینهها صرفهجویی کنید، ولی در عوض زمان را از خودتان، دوستانتان و خانواده خود میدزدید. برونسپاری برخی وظایف، اگرچه ممکن است هزینه چشمگیری داشته باشد، ولی باعث میشود زمان بیشتری را به خانواده خود اختصاص دهید و یا اینکه زمان بیشتری را بتوانید صرف کار اصلی خودتان کنید و از این طریق درآمد بیشتری به دست بیاورید.
اشتباه پنجم: هر نوع بدهی بد است
آخرین مشاوره مالی که بهتر است آن را نشنیده بگیرید، در مورد وام و بدهی است. برخی میگویند داشتن هر نوع بدهی بد و اشتباه است. این بدهی ممکن است هرگونه وام و یا قرض باشد. ولی آیا این موضوع صحیح است؟ به نظر کارشناسان ما خیر! زمانیکه از بدهی بهصورت عاقلانه و هدفمند استفاده میکنید، منبعی عالی بری پیشبرد برخی نیازها و سرمایهگذاریهای شما محسوب میشود. به عنوان مثال، زمانی که برای خرید یک مسکن از وام استفاده میکنید، این بدهی بسیار مفید و توانمندساز خواهد بود. در واقع، این کار در زمینه خلق ثروت به شما کمک یکی از اشتباهات سرمایهگذاران میکند. در واقع، همهی بدهیها بد نیستند و میتوانند برای ایجاد ارزش خالص و رسیدن به اهداف مالی شما سازنده باشند.
این موضوع بهخصوص در شرایط تورمی اهمیت بیشتری پیدا میکند. اگر شما پول حاصل از یک وام را در جای درستی سرمایهگذاری کنید، در چند سال آینده که موعد بازپرداخت وام شما است، سود خیلی بیشتری نصیب شما خواهد شد.
شاخصی طراحی شود که وضعیت بازار را بهتر نشان دهد/ واکنش یکی از ۲۵ اقتصاددان امضاء کننده نامه معروف: اشتباه برداشت شد
فعالان بازار در خصوص شاخص کل انتقاداتی را دارند و معتقدند که این شاخص بیانگر وضعیت بازار نیست؛ در این خصوص باید شاخصی طراحی شود که وضعیت بازار را بهتر نشان دهد.
به گزارش خبرگزاری برنا؛ میثم فدایی، مدیرعامل فرابورس ایران در همایش چشمانداز اقتصاد ۱۴۰۱ و فرصتهای پیشرو در خصوص افزایش نقدشوندگی گفت: در سهام شرکتهای بازار پایه، نمادهایی بودند که بیش از یک سال در صف فروش قفل بودند که بنا به عوامل مختلف بازاری، اقتصادی یا فاندامنتال نیازمند تعدیل قیمت بودند. بنابراین این طرح از اواخر آذر ماه سال گذشته مطرح شد که حجم مبنا برای شرکتهایی که بیش از ۲۰ روز در صف خرید یا فروش بودند، برای افزایش نقدشوندگی بازار حذف شود تا سهامداران به راحتی بتوانند به معامله بپردازند.
وی با بیان اینکه انتظار داریم بعد از فصل مجامع و با بازگشایی نمادها دیگر سهم قفل شده در صف خرید و فروش نداشته باشیم، افزود: در خصوص بازارهای اصلی هم اگر نمادی دارای بازارگردان باشد، با شرایطی که سازمان بورس تعیین میکند، حجم مبنا حذف میشود. با این تصمیم نوسان شاخص فرابورس کمتر و همچنین تصمیم گرفته شده که اگر سهمی ۱.۵ برابر میانگین حجم مبنا ماهانه معامله شد، حجم مبنا در آن نماد حذف شود.
فدایی اظهار کرد: شاخص کل نیز بحث دیگری است که فعالان بازار همیشه به آن انتقاد میکنند که این شاخص بیانگر وضعیت بازار نیست. در پاسخ میتوان گفت از نظر متخصصان شاخص کل باید شامل چه بازارهایی باشد و همچنین وزن سهمهای مختلف در آن چقدر است؟ موضوع دیگر شرکتهای سرمایهگذاری و زیرمجموعههای آنهاست که ابهام زیادی دارند زیرا شاخص کل یکبار به خاطر شرکتهای زیرمجموعه بالا میرود و بار دیگر به خاطر شرکت سرمایهگذاری رشد میکند.
فدایی در همایش «چشم انداز اقتصاد 1401 و فرصتهای پیشرو» که به همت کارگزاری پیشرو در تاریخ 27 خردادماه 1401 برگزار شد، گفت: برای اصلاح عرضه اولیه شرکتها به صندوقهای سرمایهگذاری مقرر شد کف قیمتی تعیین شود و همچنین تعداد صندوقها افزایش یابند.
وی در خصوص تغییر دامنه نوسان نیز بیان کرد: تغییر دامنه نوسان دی ماه ۱۴۰۰ مطرح و قرار شد هر فصل یک درصد در بورس و فرابورس دامنه نوسان افزایش یابد، اما با توجه به شرایط مبهم بودجه و برجام مقرر شد این تصمیم در شرایطی پایدارتری عملی شود. در حال حاضر با افزایش یک درصدی دامنه نوسان در فرابورس شاهد کاهش صفوف فروش هستیم.
واکنش یکی از 25 اقتصاددان امضاء کننده نامه معروف: اشتباه برداشت شد!
علی سرزعیم، اقتصاددان نیز در بخش دیگری از این سمینار در خصوص نامه 25 اقتصاددان که سال 99 منتشر شد، گفت: من سر حرفهای قبلی خود هستم اما آن نامه ادبیاتی داشت که متاسفانه از آن نامه اشتباه برداشت شد.
وی ادامه داد: با توجه به متغیرهای کلان، اقتصاد ایران در مسیر احیا است. شروع تحریمها مانند مشتی بود که به اقتصاد ایران وارد شد اما پس از دو سال فعالان بازار خود را با تحولات و تغییرات تطبیق دادند و امسال به رشد مثبت رسیدیم. در کوتاهمدت رشد ادامه دارد ولی در بلندمدت اوضاع اقتصادی به هم میریزد.
شهاب موسوی، مدیرعامل آساسرمایه نیز بیان کرد: متغیرهای زیادی وجود دارد که روی بازار و سرمایهگذاری اثر دارد؛ تحلیلگران باید با احاطه به اخبار و تحولات داخلی و خارجی موضع خود را مشخص کنند. برای مثال تغییر قیمت دلار، نرخ بهره، حاملهای انرژی و امثال اینها متغیرهایی هستند که روی بازار اثر دارند؛ ریسک بالا رفتن نرخ بهره فدرال رزرو بسیار جدی است.
مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه گفت: پی بر ایی بازار در بلندمدت پایینتر از ۴.۸ مرتبه نبوده کهمیتوان نتیجه گرفت یکی از اشتباهات سرمایهگذاران یکی از اشتباهات سرمایهگذاران ریسک خاصی بابت ریزش بازار وجود ندارد و با منتشر شدن گزارشهای سه ماهه انتظار کاهشی پی بر ایی بازار را تا آخر سال خواهیم داشت.
علی محمودیان، مدیر سرمایهگذاری کارگزاری پیشرو اظهار کرد: رفتار جمعی بازار نه تنها میانگین نظرات تحلیلگران نیست بلکه برآیند رفتار تکتک افراد هم نیست. بزرگان بازار هم میتوانند اشتباه کنند زیرا رفتار معاملاتی آنها درست نبوده است. زمانی میتوان گفت که شاخص روند صعودی خوبی را شروع کرده که ۱۵ درصد بالاتر از سقف قبلی خود معامله شود.
آراد پورکار، مدیر تحلیل کارگزاری پیشرو در پایان این گردهمایی گفت: افزایش ارزش معاملات مهمترین معیار برای رشد بازار سرمایه است. با جابجایی سرمایه از سهام به صندوقها و برعکس ارزش کل بازار بالا و پایین میشود، اگر فقط بازار سهام را در نظر بگیریم، تحلیل و سرمایهگذاری مشکل میشود.
دیدگاه شما