تایم فریم چیست؟ بررسی انواع تایم فریم ها در بازارهای مالی
یک هدف بدون تعریف زمان مشخص برای دستیابی به آن یک رویا باقی میماند. شما برای انجام هر کاری دو سوال را باید از خود بپرسید: "1. هدف من چیست؟ 2. در چه بازهی زمانی باید به آن هدف برسم؟" و سپس با توجه به آن برنامهریزی خود را انجام دهید. معاملات در بازارهای مالی هم به همین گونه است و شما برای این که یک تریدر موفق باشید لازم است که یک بازهی زمانی، متناسب با هدفی که در بازارهای مالی دنبال میکنید داشته باشید.
در بازارهای مالی به این بازهی زمانی اصطلاحا "تایم فریم" میگویند. برای آَشنایی با مبحث بسیار مهم تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و آموزش تایم فریم تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
تایم فریم چیست؟
زمان و قیمت دو عنصر بسیار مهم در معاملات و ارزیابی برای یک ترید موفق هستند. که بدون در نظر گرفتن یکی از آنها میتوان گفت معامله بیمعنا میشود. برای درک اهمیت تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال و به طور کلی بازارهای مالی یک مثال میزنیم.
یک معاملهی فرضی را در نظر بگیرید که در آن باید به دو عنصر زمان و قیمت توجه کنید، اگر در این معامله هزار میلیارد دلار را بتوانید به دست آورید اما بازهی زمانی آن 100 ساله باشد آیا از نظر شما ارزشمند است؟ پاسخ خیر است! هرچند این مثال قدری اغراق آمیز است اما برای درک اهمیت زمان در یک معامله میتواند راهگشا باشد.
"تایم فریم" یک بازهی زمانی است که انتخاب میکنید در آن معاملات خود را انجام دهید. در بازههای زمانی تغییرات قیمت اتفاق میافتد و تایم فریم میتواند از چند ثانیه یا یک دقیقه تا چند هفته باشد. به عنوان مثال، وقتی روند قیمت یک دارایی را در عرض چند دقیقه پیگیری میکنید، به این معنی است که از دقیقه به عنوان یک بازه زمانی یا "تایم فریم" در معاملات خود استفاده میکنید. تایم فریم به ما نشان میدهد که در یک بازهی زمانی برای مثال پنج دقیقه، تغییرات قیمت به چه صورت بوده است.
بنابراین استفاده از تایم فریم در معاملات برای کمک به تصمیمگیری در مورد قدرت و جهت روندها ضروری است. این به این دلیل است که یک تایم فریم دورهای است که در طی آن تحلیل خود را با استفاده از زمان به عنوان راهنما انجام میدهید. هدف این است که مشخص شود آیا روندهای قابل توجهی در طول یک تایم فریم مشخص وجود دارد یا خیر.
انواع تایم فریم معاملاتی
به طور کلی انواع تایم فریمها را میتوان در چند دستهی کلی تقسیم کرد. انواع تایم فریمها عبارتند از: 1. دقیقه ای 2. ساعتی 3. روزانه 4. هفتگی 5. ماهانه
مرسومترین تایم فریمهای دقیقهای، 1 دقیقه، 5 دقیقه، 15 دقیقه و 30 دقیقه است. در تایم فریمهای ساعتی، تایم فریم یک ساعته و 4 ساعته برای معاملهگران جذابتر هستند و بیشتر استفاده میشوند.
یکی از نرم افزارهای مطرح دنیا برای تحلیل تکنیکال، نرم افزار متاتریدر است. با ورود به این برنامه در نوار بالایی انواع مختلفی از تایم فریمها با توجه به نیاز شخصی شما و هدف شما از ترید در اختیارتان قرار میگیرد که در شکل زیر مشاهده میکنید.
علاوه بر دستهبندی بالا تایم فریمها در یک دستهبندی کلیتر دیگر قرار میگیرند که به سه دسته تقسیم میشوند و عبارتند از: کوتاه مدت، میان مدت، بلند مدت.
اولین چیزی که در مورد این دستهبندی باید به خاطر بسپارید این است که معاملهگران مختلف چه در بازار فارکس و چه در بازار ارزهای دیجیتال تعاریف واحدی برای هر کدام از این تقسیمات دورهای ندارند. این تقسیمات دورهای در محدودههایی با یکدیگر همپوشانی دارند و ممکن است تایم فریمی که برای یک معاملهگر روزانه بلندمدت باشد برای معاملهگر دیگری که معمولا ماهانه کار میکند کوتاه مدت تلقی شود.
بیایید مزایا و معایب هر یک را بررسی کنیم:
تایم فریم بلندمدت
معاملهگران در تایم فریم بلندمدت معمولاً به نمودارهای روزانه و هفتگی مراجعه میکنند و این نمودارهای هفتگی یک چشم انداز بلندمدت برای تریدر ایجاد میکنند. از مزایایی که تایم فریم بلندمدت دارد میتوان به این موضوع اشاره کرد که شما نیازی ندارید که هر روز بازارها را چک کنید.
علاوه بر این معاملات کمتر در روز باعث پرداخت کارمزد کمتری میشود و نکتهی مهمتر این که شما زمان بیشتری برای فکر کردن در مورد هر معامله دارید.
اما از معایب تایم فریم بلندمدت صبر زیاد است! شما علاوه بر این که برای به پایان رساندن یک معامله در تایم فریم بلندمدت نیاز به زمان و صبر بیشتری دارید لازم است که مبلغ بیشتری در معامله قرار دهید. دلیل آن هم معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد این است که صرف زمان زیاد برای یک معامله در بلندمدت با مبلغ کم قطعا سود کمتری هم برای شما به همراه خواهد داشت.
تایم فریم میان مدت
معاملهگران در تایم فریم میان مدت از تایم فریمهای ساعتی استفاده میکنند و معاملات را برای چند ساعت تا یک هفته بررسی میکنند و نگه میدارند. در تایم فریمهای میان مدت فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد و در نتیجه میتوانید درآمد بیشتری در سال کسب کنید، اما در نظر داشته باشید که کارمزد بیشتری هم پرداخت خواهید کرد. یک نکتهی بسیار مهم هم که در این تایم فریم باید در نظر داشته باشید این است که یک خبر تاثیرگذار بر بازار میتواند شما را به شدت متضرر بکند!
تایم فریم کوتاه مدت
معاملهگران در تایم فریم کوتاهمدت معمولا از نمودارهای دقیقهای مانند 1 دقیقه یا 15 دقیقه استفاده میکنند. معاملات در تایم فریم کوتاهمدت معاملات در روز انجام میشود و تا پایان روز تریدرها از آن معامله خارج میشوند. برای تریدرهایی که این تایم فریم را انتخاب میکنند فرصتهای معاملاتی بیشتری وجود دارد اما به همان میزان کارمزد بیشتری هم پرداخت میکنند. این نکته هم در نظر داشته باشید که این گونه معاملات از نظر ذهنی دشوارتر هستند و آمادگی بیشتری میطلبند.
شرایط تایم فریم معاملاتی استاندارد
تا اینجای مقاله با انواع تایم فریمهای معاملاتی آشنا شدید. ممکن است این سوال را در ذهنتان ایجاد شده باشد که کدام یک از این تایم فریم ها را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما مطلب این است که درواقع شما نباید از بین تایم فریمها فقط یکی را انتخاب کنید! بلکه باید در ابتدا از تمامی تایم فریم ها برای پیدا کردن روند و یک ورود و خروج موفق در یک معامله استفاده کنید.
شما برای ورود به یک پوزیشن معاملاتی لازم است که روند قیمتی آن را در تایم فریمهای مختلف بررسی کنید و با توجه به آن حد سود و ضرر را مشخص کنید. بنابراین شرایط یک تایم فریم معاملاتی استاندارد در مرحلهی اول استفاده از تمامی تایم فریمها، و پس از بررسیهای لازم شما میتوانید در بازهی زمانی مورد نظر خود معامله را انجام دهید.
با انجام این کار شانس موفقیت در معامله را بالا میبرید و به همان میزان ریسک آن را هم کاهش میدهید. اهمیت بررسی روند در تایم فریمهای معاملاتی زمانی بیشتر میشود که روند نمودار در تایم فریمهای بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت با هم متفاوت باشد، در این صورت قطعا باید با احتیاط بیشتری وارد معامله شوید.
تمرکز بر روی یک تایم فریم باعث میشود اطلاعات زیادی را که ممکن است برای سبک معاملاتی خود مفید بدانید از دست بدهید. از سوی دیگر، یک استراتژی چند زمانه به شما امکان میدهد تا به مهمترین بازههای زمانی دارایی مورد معامله نگاه کنید، اما دورههای دیگر را نیز در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، یک معاملهگر نوسانگیر می تواند تایم فریم کوتاه مدت را به عنوان تمرکز اصلی خود داشته باشد، اما باید روندها را در تایم فریم میانمدت و بلندمدت هم در نظر بگیرد.
یک نکته را در بررسی تایمفریم ها فراموش نکنید و آن این است که همیشه از "کل" به "جزء" بررسی کنید. یعنی در ابتدا در تایم فریم بلندمدت روند را مشخص کنید و سپس به سراغ تایم فریمهای میانمدت و کوتاهمدت بروید. در این روش میتوانید چشمانداز مناسبتری از نمودار قیمتی مورد نظر خود داشته باشید و بهترین تصمیم را برای معامله خود اتخاذ کنید.
بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری
واژگان "ترید" و "سرمایه گذاری" هر دو به انجام یک معامله اشاره دارند. اما به طور کلی سرمایهگذاری به معامله ای اطلاق میشود که زمان آن بلندمدت است و در کنار آن ترید کردن به معاملاتی اطلاق میشود که طیف وسیعتری از معاملات را در بازههای زمانی مختلف و اغلب کوتاه مدت شامل میشود.
تایم فریمهای بلندمدت برای سرمایهگذاری و تایم فریمهای کوتاهمدت معمولا برای ترید کردن انتخاب میشوند اما انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی به عوامل مختلفی بستگی دارد، بعد از شناسایی این عوامل شما با توجه آنها میتوانید انتخاب کنید که برای ترید و یا سرمایه گذاری کدام یک از تایم فریمها در ارز دیجیتال و فارکس برای شما مناسبتر هستند. بیایید این عوامل را بررسی کنیم:
- دارایی مورد معامله
یکی از این عوامل مهم در انتخاب بهترین تایم فریم معاملاتی نوع دارایی مورد معامله شماست. تایم فریمی که استفاده میکنید به داراییهایی که معامله میکنید بستگی دارد. بهترین تایم فریم برای معامله در بازار فارکس میتواند با بهترین تایم فریم برای سهام متفاوت باشد. ارزهای دیجیتال و سایر جفت ارزها معمولا نوسان بیشتری دارند ولی در بازارهای سهام اینگونه نیست و ثبات نسبتا بیشتری وجود دارد و بالتبع تایم فریم های متفاوتی هم باید در هر کدام استفاده کرد.
- استراتژی معاملاتی
علاوه بر این تایم فریمی که استفاده میکنید نیز بر اساس نوع استراتژی معاملاتی که استفاده میکنید متفاوت خواهد بود. اگر استراتژیها و اهداف معاملاتی متفاوتی دارید، لازم نیست یک تایم فریم واحد را انتخاب کنید. همچنین میتوانید یک حساب معاملاتی کوتاهمدت و یک حساب دیگر برای معاملات بلندمدت داشته باشید، بنابراین میتوانید بسته به افق و اهداف خود از همهی فرصتها به بهترین شکل استفاده کنید.
یک اصطلاح مهم در بازارهای مالی وجود دارد به نام "شخصیت معاملاتی". آشنایی با شخصیت معاملاتی می تواند به شما برای استفاده از بهترین تایم فریم معاملاتی برای ترید و سرمایهگذاری کمک کند.
یکی از دلایلی که معاملهگران در ابتدا آنطور که باید خوب عمل نمیکنند این است که معمولاً تایم فریم نامناسبی برای استراتژی معاملاتی و شخصیت معاملاتی خود انتخاب میکنند. از رایج ترین اشتباهاتی که یک تریدر تازه کار انجام میدهد این است که میخواهند "ره صد ساله را یک شبه طی کنند" و به سرعت ثروتمند شوند، بنابراین معامله در تایم فریم های کوتاه مدت مانند نمودارهای ۱ دقیقهای یا ۵ دقیقهای را آغاز میکنند.
واضح است که به سرعت نا امید میشوند زیرا تایم فریمی که انتخاب کرده اند با شخصیت معاملاتی آنها سازگار نیست. در یک تایم فریم مناسب و سازگار با شخصیت معاملاتی شما نباید احساس کنید که همه چیز آنقدر سریع اتفاق میافتد که تصمیمگیری برایتان دشوار است یا آنقدر آهسته است که نا امید میشوید.
راه حل چیست؟ تست کردن تایم فریم های متفاوت!
این نکته را فراموش نکنید که شما برای پیدا کردن "روند" لازم است که نمودار را در تمامی تایم فریم ها را بررسی کنید تا در یک پوزیشن معاملاتی درست قرار بگیرید و برخلاف روند بازار ترید نکنید زیرا ریسک بالایی دارد. اما برای پیدا کردن بهترین تایم فریم معاملاتی متناسب با شخصیت معاملاتی خود لازم است که مدتی تایم فریم های مختلف را امتحان کنید.
اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال
یک قانون اساسی در تحلیل تکنیکال وجود دارد و آن این است که "تاریخ تکرار میشود". نمودار قیمتی ای که شما با آن تحلیل انجام میدهید در واقع گذشتهی قیمتی آن ارز یا سهام و یا دارایی به خصوص است. دیدن یک تصویر کلی و جامع از روند قیمتی یک ارز در تحلیل تکنیکال میتواند بسیار حائز اهمیت باشد و به طور کلی بیس و پایهی تحلیل تکنیکال بر روی نمودار قیمتی و روند است.
نمودارها در تحلیل تکنیکال میتوانند انواع مختلفی داشته باشند، نمودار خطی، میلهای و شمعی از محبوبترین نمودارها برای تحلیلگران تکنیکال هست. در شکل زیر انواع این نمودارها را میبینید:
در نمودار خطی هر نقطه در نمودار نمایانگر تایم فریمی است که انتخاب کردهاید. برای مثال اگر تایم فریم یک ساعته را انتخاب کرده باشید هر نقطه از این نمودار نمایانگر تغییرات قیمتی در یک ساعت است. در نمودارهای شمعی که به هر خط عمودی در نمودار شمع یا کندل هم میگویند هر کندل نشان دهندهی تایم فریم انتخابی شماست. اهمیت تایم فریم معاملاتی در تحلیل تکنیکال اینجا بیشتر میشود که شما هر تایم فریمی که انتخاب کنید نمودار شما شکل متفاوتی به خود میگیرد و طبیعتا روند نمودار هم ممکن است تغییر کند.
بهترین تایم فریم معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال
اگرچه ممکن است ترسناک باشد، اما یک حقیقت ثابت شده در سرمایهگذاری این است که: برای کسب بازده بیشتر، باید ریسک بیشتری را بپذیرید. هنگامی که قصد دارید در کوتاه مدت درآمد کسب کنید، باید آماده باشید که مبلغ سرمایه گذاری خود را نیز در آن بازه زمانی از دست بدهید، به خصوص در بازارهای پر نوسانی مانند ارزهای دیجیتال.
خوب است بدانید که معاملات روزانهی کریپتوها با معاملات روزانهی سایر داراییها متفاوت است هنگامی که روزانه داراییهای مالی سنتی مانند سهام یا فارکس را معامله میکنید، میتوانید از محرکهای اصلی بازار که از قبل تثبیت شده مانند گزارش سود آیندهی یک شرکت یا تصمیم نرخ بهره یک کشور پیروی کنید. اما در بازار ارزهای دیجیتال این موارد وجود ندارد. به همین دلیل است که انجام تجزیه و تحلیل بنیادی برای توسعهی استراتژی معاملات روزانه برای ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است.
اما معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال چگونه باید بهترین تایم فریم برای معاملات کریپتو را تعیین کنند؟
پاسخ این است که اکثر معاملهگران باید هنگام شروع کار به فریمهای دو زمانه پایبند باشند و در صورت نیاز ممکن است حداکثر تا سه فریم افزایش دهند. فریمهای دو زمانه و سه زمانه و در اصطلاح کلی "فریمهای چند زمانه" به معامله گر کمک میکند تا روند را درست شناسایی کند، به عنوان مثال، یک معاملهگر ممکن است از تایم فریم روزانه برای مشاهده روند بلندمدت و سپس از تایم فریم 4 ساعته برای یافتن نقاط ورودی و خروجی استفاده کند.
نکتهی مهم در انتخاب تایم فریم در ارز دیجیتال این است که مبتدیان اغلب بر روی یک تایم فریم واحد تمرکز میکنند و زمانی که در حال تعیین بهترین ساعات برای معاملهی کریپتو هستند، روند زیربنایی قویتر را نادیده میگیرند. از طرف دیگر، معاملهگران ممکن است روند اصلی را دنبال کنند، اما اهمیت تنظیم دقیق ورودیهای خود را در یک تایم فریم مناسب کوتاه مدت نادیده میگیرند. بنابراین در تمامی معاملات خود استفاده از تایم فریمهای مختلف را برای پیدا کردن روند و نقاط خروج و ورود مد نظر قرار دهید.
سخن پایانی
کوچکترین اشتباهی در معاملات بازارهای مالی میتواند شما را دچار ضرر و زیان سنگینی کند. اینجاست که اهمیت آموزش و یادگیری مشخص میشود. علاوه بر این تکرار و صبر در آموزش هم فراموش نکنید. در مبحث تایم فریم در فارکس و ارز دیجیتال نیز باید با سه کلید واژهی "آموزش، تکرار و صبر" تمرین کنید تا درصد موفقیت خود را در معاملات افزایش دهید؛ اگر تمایل داشتید میتوانید جهت کسب اموزش ارز دیجیتال به صفحه آموزش رایگان ارز دیجیتال مراجعه کنید.
فرمول موفقیت چیست؟ افراد موفق چگونه به موفقیت میرسند؟
اگر آلبرت باراباشی (Albert-László Barabási) را نشناسید و ندانید او یکی از بزرگان مطرح در زمینهی دانش شبکه (Network Science) است و علاوه بر ریاست مرکز تحقیق روی شبکههای پیچیدهی دانشگاه نورثایسترن، با دانشکده پزشکی دانشگاه هاروارد هم همکاری نزدیک دارد، احتمالاً به سادگی از کنار کتابی با عنوان فرمول (The Formula) عبور خواهید کرد؛ به ویژه اینکه در عنوان فرعی کتاب ادعا شده باشد که این کتاب قرار است قوانین موفقیت را – آنهم در مقیاس جهانی – با شما در میان بگذارد.
باراباشی کوشیده است در کتاب فرمول با تکیه بر مطالعات و تحقیقاتی که خودش و دیگران انجام دادهاند، برخی از قوانین حاکم بر موفقیت را با خوانندگان خود در میان بگذارد.
قوانین موفقیت با روش موفقیت تفاوت دارد
پیش از اینکه وارد بحث قوانین موفقیت شویم، لازم است تأکید کنیم که قانون موفقیت با روش موفقیت تفاوت دارد:
مثلاً ما قانون گرانش را میشناسیم و میدانیم که درک عمیق و بهکارگیری این قانون برای سفر به فضا ضروری است.
اما رفتن به فضا نیازمند چیزی بیش از آگاهی به قانون گرانش است.
اتفاقاً قانون گرانش بیشتر به ما یادآوری میکند که چرا بشر قرنها به فضا نرفته و چرا شما اکنون روی زمین، مشغول خواندن این مطلب هستید.
باراباشی هم دربارهی قوانین موفقیت حرف میزند و بیشتر به ما میفهماند که چرا تا به حال، آنقدر که میخواستهایم موفق نشدهایم. باقی ماجرا (یعنی پیدا کردن مسیر موفقیت) در این کتاب بیشتر بر عهدهی خواننده گذاشته شده است.
تفاوت عملکرد و موفقیت
میتوان گفت کلیدیترین نکتهی کتاب، تعریف موفقیت و تفکیک موفقیت از عملکرد است.
همه میدانیم که عملکرد، نقش مهمی در موفقیت دارد: بههر حال تا کاری انجام ندهیم و تا کار را به شکل اثربخش انجام ندهیم، نمیتوانیم انتظار موفقیت داشته باشیم.
اما به فرض اینکه پذیرفتهایم موفقیت و عملکرد به هم ربط دارند، هنوز پرسش دیگری پیش روی ما قرار دارد: «این رابطه چگونه است؟ عملکرد چگونه و طی چه فرایندی به موفقیت تبدیل میشود؟»
چند جمله از کتاب باراباشی را در این زمینه بخوانیم (تأکیدها از متمم است):
موفقیت به تو و عملکرد تو اشاره ندارد؛ بلکه به ما اشاره دارد. اینکه ما عملکرد تو را چگونه درک و دریافت میکنیم [و چه برداشتی از آن داریم].
این تعریف، نقطهی آغاز بحث ما و پایهی همهی تحقیقاتی است که در این کتاب به آنها اشاره شده است.
عملکرد (= کاری که تو انجام میدهی) میتواند رکورد تو در دوچرخهسواری باشد؛ یا تعداد خودروهایی که معامله کردهای؛ یا امتیازی که در یک امتحان تستی به دست آوردهای.
عملکرد متغیری است که تو تا حدی روی آن کنترل داری: تو با تمرین کردن و برنامهریزی و توسعهی مهارتهایت میتوانی عملکرد خودت را بهبود دهی و حتی عملکردت را با عملکرد دیگران مقایسه کنی.
اما موفقیت به کلی چیز دیگری است: موفقیت یک مقیاس جمعی است که نشان میدهد عکسالعمل مردم به عملکرد تو چیست.
به بیان دیگر، اگر میخواهیم موفقیت خود را اندازه بگیریم، نمیتوانیم صرفاً در خلاء به عملکرد و دستاوردهایمان نگاه کنیم. بلکه باید جامعه و جمعی را که در آن عضو هستیم بررسی کنیم و ببینیم پاسخ و عکسالعمل آنها به دستاوردهای ما چیست.
دسترسی کامل به مجموعه درسهای انگیزه و انگیزش، برای اعضای ویژه متمم در نظر گرفته شده است.
همچنین با فعال کردن اشتراک ویژه به درسهای بسیار بیشتری دسترسی پیدا میکنید که میتوانید فهرست آنها را در اینجا ببینید:
البته اگر انگیزش و هیجان برایتان جذاب است، شاید بهتر باشد از میان درسها و مطالب مطرح شده، ابتدا مطالعهی مباحث زیر را در اولویت قرار دهید:
نقدی بر کتاب فرمول موفقیت باراباشی
دیدن اینکه دانشمند بزرگی مانند باراباشی به سراغ کتابهای عمومی آمده، قطعاً هیجانانگیز و لذتبخش است. آن هم حوزهی موفقیت که بیشتر در اختیار سخنرانان انگیزشی است و در ایدهآلترین حالت، نویسندگانِ پاپ (عامهپسند) مانند دنیل پینک و ملکوم گلدول به سراغ آن آمدهاند.
خود باراباشی در مصاحبهای تأکید میکند که در کتابهای مشابه، مشکلات روششناسی متعددی وجود داشته است. از جمله اینکه در بررسیهای آماری، گروه کنترل را بهکار نمیگرفتهاند:
اگر صد نفر آدم موفق را بررسی کنید و ببینید همهی آنها ساعت شش صبح بیدار میشوند و نتیجه بگیرید که بیدار شدن در ساعت شش، عامل موفقیت است، گرفتار یک اشتباه جدی شدهاید.
چون ده میلیون نفر دیگر وجود دارند که شش صبح بیدار میشوند و شکست خوردهاند.
وجود گروه کنترل باعث میشود چنین خطاهایی به وجود نیاید.
تسلط علمی باراباشی باعث شده که به سراغ تحقیقات معتبر برود و در گزارشهایی که ارائه میکند، چنین خطاهایی وجود نداشته باشد.
بر همین اساس، مجموعه یادداشتها و منابع انتهای کتاب او، خود یک مجموعهی غنی است که برای علاقهمندان به مطالعه در مرز مشترک دانش شبکهها (Networks Theory) و موفقیت، یک گنجینهی ارزشمند محسوب میشود.
اما مسئله اینجاست که اگر گزارش تحقیقات معتبر را کنار بگذارید، در بقیهی کتاب، نتیجهگیریهای شتابزدهی فراوانی دیده میشود و باراباشی تقریباً هر چیز را به هر چیز دیگری که ربط نداشته ربط داده است.
بعد از ماجرای پیانو، به تمایز بصری اشاره میکند و ناگهان به این نکته میرسد که بین چند داوطلب که همگی شایستهاند و رزومهی خوب دارند، جوراب صورتی میتواند خود عامل تمایز و استخدام شدن باشد.
اینجاست که میبینیم باراباشی با آن سطح از وسواس در حد گروه کنترل، ناگهان به شنیدهای از یک نفر (someone) که حتی نامش را هم بهخاطر نمیآورد استناد میکند.
نقد دیگری هم که میتوان بر کتاب مطرح کرد این است که در بخشهای بسیاری از کتاب، موفقیت در نگاه باراباشی با موفقیت در محیط آکادمیک مترادف فرض شده است (البته نه در همه جا).
این مسئله هم به هر حال به این واقعیت باز میگردد که باراباشی یک دانشگاهی است و نباید تعجب کنیم که نخستین مصداق موفقیت برای یک دانشگاهی، موفقیت در دانشگاه بوده است.
اما همانطور که گفته شد، کتاب به خاطر منابع ارزشمندش، مقالاتی که به آنها ارجاع داده شده و تجربههایی که در آن نقل شده، کتابی خواندنی و آموزنده است.
فهرست کتابهای روانشناسی و توسعه فردی که تا کنون در متمم معرفی شدهاند
کنترل احساسات از مهمترین ویژگیهای یک تریدر موفق
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید.
کنترل احساسات هنگام خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی مورد مهمی است که در نتیجهی نهایی معامله تاثیر بسیار زیادی دارد و عدم توجه به آن باعث شکست میشود.
بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد تحلیلی، روانشناسی و مدیریت سرمایه است. بیشتر معاملهگران یا به اصطلاح تریدرهای تازهکار تصور میکنند صرفا با آموختن مسائل تحلیلی و تمرکز بر روی آنها میتوانند موفق عمل کنند.
درحالیکه توجه به بعد روانشناسی و مدیریت سرمایه درکنار تحلیل درست میتواند معاملهگر را به سود منطقی برساند. معامله کردن بر اساس غرایز و احساسات میتواند تاثیر منفی داشته باشد. احساساتی که ممکن است افراد در هنگام معامله داشته باشند عبارتند از: ترس، طمع، خشم، ناامیدی، هیجان و ریسکپذیری.
در این مقاله از همتاپی قصد داریم انواع روند بازار ارزهای دیجیتال و احساساتی که در آن وضعیت ایجاد میشوند را بررسی کرده و راهکارهای کنترل آن را معرفی کنیم.
احساسات موثر در خرید و فروش ارزهای دیجیتال
1- طمع
حرص و زیادهخواهی برای بدست آوردن پول بیشتر حسی است که دقیقا در نقطهی مقابل منطق قرار دارد. افراد طمعکار انتظار یک سود غیرمعمول از بازار دارند و طبق استراتژی و مدیریت سرمایه پیش نمیروند. درنتیجه زمانی که به سود معقولی رسیدهاند از معامله خارج نمیشوند و همین افزایش ریسک و عدم کنترل احساسات در اکثر مواقع منجر به از دست رفتن سود و متحمل شدن ضرر میشود. برای مقابله با حس طمع باید به سود منطقی قانع باشید.
2- ترس
این حس دقیقا برعکس طمع است و افراد تازهکار مدام میترسند که داراییهای خود را از دست بدهند. همین ترس باعث میشود که افراد بدون پذیرش ریسک منطقی و عدم رعایت حد ضرر و سود با کمترین سود از معامله خارج شوند. در شروع روند نزولی احساس ترس و خارج شدن سریع از معامله میتواند جلوی ضرر بیشتر را بگیرد، اما در روند صعودی فرد فرصتهای سوددهی را از دست میدهد. برای کنترل ترس باید ابتدا بپذیرید که معاملهی قبلی تاثیری بر معاملههای بعدی شما ندارد و بهتر است معامله را با حجم معقولی باز کنید.
روندهای مختلف بازار ارز دیجیتال و احساسات افراد
• روند صعودی یا گاوی: زمانی که بازار در مسیر صعودی قرار دارد و قیمت ارزها رفته رفته افزایش مییابد افراد دچار خوشبینی و اعتمادبهنفس میشوند و حرص و طمع بر آنها غلبه میکند. همین امر باعث میشود که میزان خریدها بیشتر شده و قیمتها همچنان روبه افزایش باشند. در این شرایط افرادی که نمیتوانند احساسات خود را کنترل کنند دچار حالت FOMO شده (به معنی ترس از دست دادن فرصتها) و فکر میکنند از روند صعودی جاماندهاند. اما واقعیت جور دیگری است و افزایش بیش از حد قیمت بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، صرفا بخاطر هیجان و امید غیرمنطقی به ادامه روند است.
به عبارتی دیگر، احساسات افراد باعث ایجاد حباب در بازار شده و هر لحظه ممکن است قیمتها شکسته شوند. در این شرایط باید طمع و امید هیجانی را کنار گذاشته و انتظار سود غیرمنطقی نداشته باشید. بهترین راه در این شرایط معامله براساس استراتژی شخصی و کنترل احساسات کاذب در هنگام معامله است.
• روند نزولی یا خرسی: در این وضعیت بازار در روند کاهشی قرار دارد و قیمتها کمتر میشوند. افراد در این حالت دچار عصبانیت، اندوه و افسردگی میشوند. معاملهگران در ابتدای روند نزولی تصور میکنند شرایط دیگری باعث این روند شده و نمیخواهند اتمام روند صعودی را بپذیرند و سعی میکنند دلیل کاهش قیمتها را پیدا کنند. غافل از اینکه این روند طبیعی بازار است و باید طی شود.
افراد بیتجربه و احساسی در اوایل این روند حقیقت را انکار کرده و منتظر بازگشت قیمتها میشوند. با گذشت زمان و کاهش بیشتر قیمتها افراد وحشتزده شده و دچار اضطراب میشوند. همین احساسات روند کاهشی را تشدید کرده و بازار را به سمت پایینتر هدایت میکند. در این وضعیت ترس و وحشت بر افراد غلبه کرده و باعث تسلیم آنها میشود.
در نتیجه، سرمایه گذاران داراییهای خود را در کمترین قیمت و با ضرر زیاد میفروشند. اینجا دقیقا همان مرحلهای است که روند نزولی تمام شده و بازار درحال کفسازی است. با ایجاد ثبات و شروع روند افزایشی قیمتها افرادی که ارزهای خود را در کمترین قیمت فروختهاند به شدت خشمگین میشوند و احساس پشیمانی به آنها دست میدهد. درحالیکه با کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی به راحتی میتوانستند تا حد زیادی جلوی ضرر خود را بگیرند.
راهکارهایی برای کنترل احساسات هنگام خرید و فروش ارزهای دیجیتال
در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیمگیریهای نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید. بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر بازارهای مالی ریسکها و خطرات مخصوص به خود را دارد اما با برنامهریزی دقیق و کنترل رفتارهای هیجانی میتوان معاملات مطمئنتری داشت. بعضی از کارهایی که به کنترل احساسات و داشتن یک معاملهی معقول کمک میکنند به شرح زیر هستند :
· بازار ارزهای دیجیتال را به عنوان منبع اصلی درآمد در نظر نگیرید.
· قبل از انجام معاملات ارزهای دیجیتال مدنظر خود، اطلاعات لازم را جمعآوری کنید.
· برای معاملات خود زمان مشخصی تعیین کنید. هرچند که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال بهصورت شبانهروزی امکانپذیر است، اما در واقعیت ممکن نیست. افرادی که استراحت کافی دارند و به سایر کارهای خود رسیدگی میکنند بهتر از دیگران میتوانند بر احساسات و اضطراب خود در هنگام معامله غلبه کنند.
· برای خودتان یک استراتژی معاملاتی تعیین کنید و طبق آن پیش بروید. یعنی در معاملههای خود حد سود و حد ضرر داشته باشید و اجازه ندهید احساساتی همچون ترس و طمع شرایط معاملهی شما را تغییر دهد.
· از شلوغ کردن چارتهای خود بپرهیزید. افزایش تعداد اندیکاتورها نه تنها به تحلیل دقیقتر کمک نمیکند بلکه باعث سردرگمی فرد میشود.
· به طور دائم به نمودارها خیره نشوید. تغییرات قیمت در بازار ارزهای دیجیتال به صورت لحظهای است و این کاهش یا افزایش سریع قیمت کنترل احساسات را سخت کرده و ممکن است فرد واکنش احساسی از خود نشان دهد که در نهایت منجر به ضرر میشود.
امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. نکاتی که در بالا ذکر کردیم میتواند شما را در کنترل احساسات و انجام معاملات منطقی و سودآور در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند.
تولید محتوا توسط تیم صرافی ارز دیجیتال همتا پی
- معمای تصمیمات سرمایهگذاری در بورس
- ریسک تبادلات رمزارزها بر عهده سرمایهگذاران است
- سرو بورس، باز هم رکوردشکنی کرد
- پشت پرده تغییر مسیر سقوط یک ارز دیجیتالی مهم
- سرمایهگذاران هوشمند چگونه در دوران ریزش بورس به موفقیت رسیدند؟
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.
وقتی معامله گر ، تک تیرانداز میشوند!
تک تیرانداز! بله، تعجب نکنید، عنوان را درست خواندهاید. اینجا میدان جنگ نیست اما بازار سرمایه کم از میدان جنگ ندارد. بازاری که هم اسنایپر دارد و هم مسلسل چی. قصد داریم با یک روش معامله گری ویژه آشنا شویم؛ روشی که توسط نایل فولر (Nial Fuller)، معامله گر بازارهای مالی معرفی شد. او در زمینه معامله گری به سبک پرایس اکشن یک معامله گر حرفهای و همچنین نویسندهای مطرح به شمار میرود. بیش از ۲۵۰ هزار معامله گر خواننده مطالب او بوده و هستند. او همچنین از سال ۲۰۰۸ تاکنون بیش از ۱۵ هزار نفر دانشجو داشته است.
آموزش معامله گری به سبک پرایس اکشن یک منبع ارزشمند است. معامله گران به این سبک بسیار علاقمند هستند. در مقاله زیر که نوشته نایل فولر است، میتوانید بیشتر با معامله گری به سبک تک تیرانداز آشنا شوید.
معامله گری به سبک یک تک تیرانداز
مطلبی که قصد دارم در خصوص آن صحبت کنم بسیار جالب است. گمان میکنم یکی از بهترین مباحثی است که تاکنون تدریس کردهام و چیزی حدود دو روز کامل را صرف نوشتنش کردم. در این دو روز ۲۰ فنجان قهوه غلیظ خوردم تا بتوانم آنچه را که میخواهم بنویسم. تک تیرانداز (اسنایپر) یکی از اشخاصی است که در ارتش خدمت میکند. اسنایپرها ابزارهایی دارند که از آنها بر علیه دشمن استفاده میکنند. صبر بدون خسته شدن، تبحر در استفاده از سلاح و مهمات، توانایی کنترل آگاهانه و کامل جسم و ذهن در زمانهای طولانی و در شرایطی دشوار و پر از تنش و اضطراب، همگی بخشی از این ابزارها به شمار میروند. اکنون من قصد دارم تا این موارد را به معامله گری در فارکس مرتبط کنم. به نظر شما یک معامله گر نمیتواند شبیه یک تک تیرانداز باشد؟
شباهت معامله گر و تک تیرانداز
معامله کردن مانند جنگیدن در میدان نبرد است. برای جنگیدن به سلاح نیاز دارید. دستخالی نمیشود جنگید. باید به این سلاح معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد مسلط باشید و بتوانید خوب از آن بهره ببرید. لازم است که نظم و ترتیب را به شکلی جدی رعایت کنید. باید یاد بگیرید این ابزار را در جای درست استفاده کنید؛ مثلا در جاهایی که وسوسه میشوید بیش از حد معامله کنید با بیش از اندازه از اهرم استفاده کنید.
معامله کردن در شرایطی مانند میدان جنگ بسیار استرسزاست. به همین دلیل لازم است که از لحاظ ذهنی و جسمی در سطح مطلوبی قرار داشته باشید. معامله گری که میتواند از میان موقعیتهای مختلف معاملاتی بهترین گزینه را انتخاب کند، درست مانند یک تک تیرانداز عمل میکنند. این افراد در بلندمدت بسیار موفق خواهند بود. در آن سوی میدان معاملهگرانی حضور دارند که مثل مسلسل چی عمل میکنند. آنها تند و بیوقفه فقط تیراندازی میکنند. یعنی معاملات فراوانی انجام میدهند. در نتیجه مهماتشان تمام میشود. مهمات یک معامله گر چیست؟ قطعا سرمایهاش. زمانی که مهمات تمام میشوند، دیگر چگونه میتوان به اهداف و آرزوها رسید؟ آنچه اتفاق میافتد شکست است و بس. اما اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چطور میشود مانند یک تک تیرانداز معامله کرد؛ بالاخره باید از جایی شروع کنیم و دست از شلیکهای مسلسلی برداریم.
معامله کمتر = سود بیشتر
یکی از مهمترین مسائلی که در معامله گری میتوان از یک تک تیرانداز یاد گرفت این است که در یک موقعیت عملیاتی حساس، نباید واکنشهای زیادی نشان داد. عکسالعملهای کمتر ولی حسابشده، ارزشمندتر هستند. این امر دقیقا بر خلاف باور معامله گر هایی است که تازه وارد بازار بورس شدهاند. آنها گمان میکنند که هر چیزی بیشتر باشد، بهتر است؛ حتی خرید و فروش سهام. آنها حتی در استفاده از معاملات الگوریتمی و اندیکاتورها و خرج کردن پول نیز افراط میکنند.
اما چنین باورهای غلطی چه نتایجی به دنبال دارد؟ آیا چیزی جز تعداد زیاد معاملات نصیب معامله گر میشود؟ گمان میکنم اکنون مشخص شد که معاملهگران تازهکار مانند یک مسلسل چی رفتار میکنند. آنها هر سهمی را هدف میگیرند. چرا که فکر میکنند هر موقعیتی یک فرصت معاملاتی خوب است. این مسئله باعث میشود مهماتشان تمام و حساب معاملاتیشان خالی شود.
اگر میخواهید بیشتر شبیه به تک تیرانداز ها عمل کنید، در مرحله اول باید این اصل مهم را بپذیرید که سود بیشتر در معامله کمتر نهفته است. باید مانند یک اسنایپر صبور باشید و شکیبایی به خرج دهید. باید منتظر بمانید تا سروکله هدف پیدا شود و خود را نشان دهد. منتظر ماندن با صبر و تحمل برای رسیدن به هدف از پیش تعیینشده کار چندان آسانی نیست. باید تمرین کنید و یاد بگیرید. به عنوان معامله گری که دادوستد خود را بر اساس استراتژی های پرایس اکشن انجام میدهد، باید بتوانید بهترین ابزار را برای یافتن موقعیتهای مناسب پیدا کنید. درست مانند کاری که یک اسنایپر انجام میدهد. او با دقت منتظر میماند تا فرصت حمله فرا برسد. جلسات معاملاتی روزانه بهترین تایمفریم هستند تا بتوان از ابزار در دسترس به درستی و به شکلی مطلوب استفاده کرد.
تایمفریمهای بالاتر
چند خط بالاتر به این نکته اشاره کردم که چارت روزانه بهترین فرصتی است که میتوانید توانایی خود را در معامله گری در قالب یک تک تیرانداز محک بزنید و گسترش دهید. لابد میخواهید بدانید چرا این حرف را میزنم؟ دلیلش واضح است. چارتهای روزانه در مقایسه با تایمفریمهای پایینتر میتوانند بیشترین ارزش یا بیشترین هدف را فراهم کنند. تعداد سوژهها در تایمفریمهای بالاتر بیشتر است. چه چیزی برای یک تک تیرانداز بهتر از این است؟ البته نباید فراموش کرد که چارتهای هفتگی هم از دقت بالایی برخوردار هستند؛ ولی اهدافی که برای هر ماه به ما میدهند کافی نیست. به همین دلیل چارتهای هفتگی برای تمرین تیراندازی چندان مناسب نیستند.
توجه به چارت روزانه
گفتم که چارتهای روزانه بهترین موقعیت برای تمرین تک تیراندازی است. در این چارتها میتوان هدفهایی را پیدا کرد که برای سیستم پرایس اکشن در نظر داریم. این مسئله یک دلیل اصلی برای انتخاب چارتهای روزانه است. درست به همین دلیل است که معاملهگرانی که تایمفریمهای بلندمدت را مورد استفاده قرار میدهند، موفقیت بیشتری نصیبشان میشود.
بیایید از منظر دیگری به قضیه نگاه کنیم. یک تک تیرانداز نقشهای دارد که از پیش آن را کشیده است تا به اهداف خود برسد. به این ترتیب میتواند نتیجه نبرد را به نفع خود تغییر دهد. در حقیقت در معامله گری هم مثل یک تک تیرانداز باید دنبال فرصتهایی باشید که به موفقیت بیشتر شما بینجامد. باید ببینید کدام فرصتهای معاملاتی به منظور کسب سودهای بیشتر مناسب هستند. اما اگر مانند یک مسلسل چی در تایمفریمهای پایینتر معامله کنید، نه تنها چنین موفقیتهایی نصیب شما نمیشود، بلکه مهمات شما هم زودتر از آنچه تصورش را میکردید، تمام میشود. یک تیرانداز بدون گلولههایش چه کاری میتواند بکند؟
اگر در تایمفریمهای کمتر از یک ساعته معامله کنید، هیچ احساسی نخواهید داشت. این امر به آن دلیل است که ارزش اهداف در تایمفریمهای کوچک بسیار کم است. امکان تحقق این اهداف هم ضعیفتر است. شما باید تا جایی که ممکن است حواس خود را به چارتهای روزانه معطوف کنید. چرا که در این چارتها میتوانید شرایط مطلوبی را پیدا کنید. لااقل تا زمانی که در حال آموزش تک تیراندازی هستید، میتوانید به موفقیتهای بیشتری برسید.
رابطه صبر و موفقیت تک تیرانداز
اگر بخواهیم بارزترین صفت یک تک تیرانداز نظامی را مدنظر قرار دهیم، باید به صبر اشاره کنیم. صبر یک عامل فوقالعاده است که اسنایپر را به سمت هدفش سوق میدهد. این عنصر جادویی میتواند احتمال موفقیت تک تیرانداز را تقویت کند. اگر میخواهید یک معامله گر تک تیرانداز شوید باید صبوری به خرج دهید. معاملهگران تازهوارد به بازارهای مالی، داراییهای زیادی را در معاملات خود از دست میدهند. از آنجا که این افراد مانند مسلسل چی رفتار میکنند، هر کاری میکنند به جز صبر.
متوجه شدید از چه چیزی حرف میزنم؟ معاملهگران مبتدی در معاملات خود گرایشی به سمت ایجاد سیگنالهای خودشان دارند؛ سیگنالی که اصلا وجود ندارد. یا حتی عدهای قبل از شکلگیری کامل آن دست به معامله میزنند. اما زمانی که پای پول در میان است، صبر جایی ندارد و در عوض طمع پررنگ میشود. اگر هیچگاه دست به دامان صبر نشوید، هرگز نمیتوانید به درجهای از موفقیت در معامله گری برسید که بشود به دید یک تک تیرانداز به شما نگاه کرد.
تمرین استراتژی و تسلط بر آن
یک تک تیرانداز زمانی طولانی را به تمرین میپردازد. او در پی کسب مهارت در تیراندازی و نشانهگیری است. اسنایپر هدفش را به خوبی میشناسد و زمانی که هدف در تیررس او باشد ماشه را سریع خواهد کشید. شما هم باید همین کار را بکنید. باید استراتژی معاملاتی خود را بارها و بارها به کار بگیرید و با آن تمرین کنید. به این صورت به محض آغاز معاملات میدانید که دقیقا دنبال چه چیزی هستید. البته که نیازمند تمرین بسیار زیادی هستید.
باید استراتژی معاملاتی خود را ملکه ذهنتان کنید. در غیر این صورت هیچگاه نمیتوانید به یک تک تیرانداز ماهر تبدیل شوید. باید در این زمینه استاد شوید. برای رسیدن به درجه استادی در یک استراتژی ابتدا باید خوب آموزش ببینید. من قادر به آموزش استراتژیهای مفیدی مانند پرایس اکشن هستم. اما آنچه که مهم است، مراحل پس از آموزش است. بعد از آموزش باید با دقت و پشتکار فراوان تمرین کنید. در آن صورت میتوانید در این استراتژی به یک استاد تمام عیار تبدیل شوید.
بله حق با شماست. این کار زمان زیادی میطلبد اما فراموش نکنیدکه حرفهای شدن کار آسانی نیست. شما زمان میگذارید و در عوض سود آن را برداشت میکنید. روی حرف من حساب کنید. اگر مطالبی را که در این مقاله به آنها اشاره شد به درستی به کار ببندید، میتوانید زودتر از آنچه که فکر میکردید در معامله گری به یک تک تیرانداز ماهر تبدیل شوید.
تغییر طرز فکر معامله گر
معامله گری مانند یک تک تیرانداز دستاوردهای بسیار مطلوبی با خود به همراه دارد. همزمان که برای تبدیل شدن به یک اسنایپر تمرین میکنید، نظم و انضباط و اعتمادبهنفس پیدا میکنید. هرچقدر بیشتر به شیوه یک اسنایپر عمل کنید و سبک او را به کار ببندید، نظمتان بیشتر میشود. در آن سوی قضیه اگر همچنان مانند یک مسلسل چی تند و بدون هدف فقط شلیک کنید، اعتماد به نفس شما کم میشود.
سرانجام پاداش صبرتان را خواهید گرفت. زمانی که نتایج صبر و تمرین خود را مشاهده کنید، بیشتر به اصول تک تیراندازها پایبند خواهید بود. این نخستین مرحله از پروسه تبدیل شدن به یک اسنایپر است. بیشتر معاملهگران مبتدی در همین گام نخست شکست میخورند؛ چرا که درک درستی از قدرت صبر و انضباط ندارند.
شاید این امر باعث شود یک نتیجهگیری اشتباه داشته باشید. یعنی گمان کنید که روش مسلسل چی بهتر است و بهتر میتوان آن را کنترل کرد. اما نباید یک نکته را فراموش کنید. در هر حال بازار را نمیتوان کنترل کرد. هرچه بیشتر در این مسیر گام بردارید، نتایج معکوسی میگیرید. چرا که پس از گذشت مدتی خواهید دید این بازار است که دارد شما را کنترل میکند. باید این مسئله را آویزه گوشتان کنید که تنها در یک زمینه میتوانید کنترل خود را اعمال کنید و آن خود شما هستید. بله، تنها خودتان را میتوانید تحت کنترل بگیرید. باید این زمینه را در خود فراهم کنید که مانند یک تک تیرانداز معامله کنید. اگر این کار را انجام ندهید باید با تبدیل شدن به یک معامله گر موفق خداحافظی کنید.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
همانطور که می بینید امروزه وارد شدن به بازار بورس و سرمایه گذاری به یکی از روش های پرطرفدار برای کسب سود تبدیل شده است. برای ورود به بازار سرمایه گذاری نیز شما باید با اصول و همچنین تکنیک های سرمایه گذاری آشنا باشید تا بتوانید سود را به حداکثر و ضرر را به حداقل برسانید. یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که هر سرمایه گذار و یا سهام دار باید به آن توجه کند آشنایی نسبتا خوب با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. در این مفهوم شما می آموزید که چطور رفتار سایر سرمایه گذاران را تحلیل کنید و متناسب با آن واکنش نشان دهید. همچنین یاد خواهید گرفت که بهترین واکنش فردی برای شما در هر لحظه از بازار چه چیزی می باشد. یادگیری روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به قدری اهمیت دارد که می تواند تا درصد بالایی ضامن موفقیت و یا شکست شما در بازار سرمایه گذاری باشد.
روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری به چه معنا است؟
همان طور که بازار های مالی از جمله بازار بورس تهران می توانند باعث چند برابر کردن سرمایه و افزایش سود شوند، به همان میزان هم می توانند باعث از بین رفتن سرمایه و ضرر در مدت زمان کوتاهی شوند. به همین دلیل روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و شناخت رفتار سرمایه گذاران از عوامل اصلی موفقیت در این بازار به حساب می آید. اینکه شما بتوانید در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال تشخیص بدهید که چه زمانی برای ورود به بازار سرمایه گذاری مناسب است و بهترین سهم چیست و تشخیص اینکه چه زمانی پول ها از بازار های دیگر وارد بازار بورس می شوند، همه به شناخت شما از روانشناسی بازار بستگی دارد.
۴ عامل تاثیر گذار بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری
شاخص بورس
به طور کلی شاخص بورس نشان دهنده وضعیت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص می باشد. در مقاطع زمانی که شاخص بورس به شدت منفی و به اصطلاح ریزشی است به چند دلیل باید تا حد امکان از معامله خودداری کنید:
زمانی که شاخص به شدت ریزشی و منفی است این هشدار را به ذهن سرمایه گذاران صادر می کند که سرمایه شما در حال از بین رفتن است و بیشتر از این هم جای افت قیمت ها وجود دارد پس معامله گران، مخصوصا افراد کم تجربه از یک جایی به بعد دست به معاملات هیجانی و فروختن سهام خود با ضرر های زیاد می زنند که این خود به بیشتر منفی شدن کلیت بازار منجر می شود. پس عقل سلیم حکم می کند که در چنین بازاری اقدام به معامله و خرید سهام نکنیم. اما در زمانی که شاخص کل مثبت و رو به بالا است درست بر عکس مطالب بالا اتفاق می افتد یعنی اکثر سهام داران بازار نه تنها سهام قبلی خود را نگه می دارند بلکه نقدینگی جدید جهت خرید نیز اضافه می کنند که این خود سبب مثبت شدن و افزایش قیمت ها در آن مدت زمان می شود.
خوش بینی یا بدبینی افراطی نسبت به بازار
عامل معامله موفق از طرز فکر بهره میگیرد دیگری که بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری موثر است. خوش بینی و بد بینی بیش از اندازه نسبت به بازار بورس می باشد که می تواند بیشتر سهام داران را دچار اشتباه رفتاری و ذهنی کند.
تجربه نشان داده است زمانی که اکثریت افراد جامعه و فعالین بازار در مورد بازار بورس اظهار خوش بینی می کنند و از روند صعودی آن بسیار خوشحال هستند و طمع جای تجزیه و تحلیل را می گیرد، اکثریت معامله گران خرد بازار و برخی از افراد بی تجربه خارج از بازار که به خاطر همین اخبار می خواهند وارد بازار شوند ، شروع به خرید های هیجانی و بی دلیل در قیمت های بالا می کنند، که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای خرید وجود ندارد. در این زمان سهام داران با تجربه به جای خرید، شروع به فروش و ذخیره سود ناشی از خرید های قبلی خود می کنند. این خوش بینی افراطی به وسیله برخی از همین حقوقی ها به معامله گران خرد و افراد جامعه تزریق می شود تا بتوانند سهام خود را در قیمت های بهتر بفروشند. این حالت معمولا در آخر یک روند پر قدرت صعودی شکل می گیرد، جایی که قیمت اکثریت سهام در حباب مثبت بالا قرار دارد و از لحاظ قیمتی دیگر در این قیمت ها ارزنده نمی باشند.
اما بر عکس وقتی که اکثریت سهام داران و افراد جامعه از روند بازار بورس اظهار نا امیدی و یاس می کنند و نسبت به روند آینده آن بد بین هستند، اکثریت معامله گران خرد و افراد بی تجربه شروع به فروش های هیجانی می کنند که هیچ گونه توجیه تحلیلی برای فروش وجود ندارد و در این زمان افراد با تجربه شروع به خرید های عمده به صورت نامحسوس می کنند. باز هم این بد بینی بیش از اندازه توسط همین حقوقی ها به بازار القا می گردد. این حالت در آخر یک روند پر قدرت نزولی و ریزشی اتفاق می افتد جایی که شاخص کل و اکثریت سهام بعد از یک ریزش قیمتی زیاد در حال متعادل شدن باشند و قیمت آن ها بسیار ارزنده است.
داشتن راهبرد مشخص
سومین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، داشتن راهبرد مشخص است. در گذشته افرادی که به جایگاه بالایی رسیده اند افرادی بوده اند که برای رسیدن به اهداف خود برنامه و راهبرد منظم داشته اند. ذهن و فکر انسان زمانی که دچار سردرگمی می شود بیشتر بر اساس هیجانات و احساسات رفتار می کند اما زمانی که از قبل برنامه ریزی مشخصی داشته باشد و مسیر راه برایش مشخص شده باشد، منطقی عمل کرده و نتیجه عملکرد آن همان چیزی خواهد شد که انسان انتظار دارد. بازارهای سرمایه گذاری نیز از این قائده مستثنی نیستند و اتفاقا اهمیت این موضوع در این بازارها خیلی بیشتر است. معامله گری که قبل از خرید یک سهم و درگیر کردن سرمایه خود آن را مورد تحلیل و بررسی همه جانبه قرار می دهد و مسیر را تا رسیدن به اهداف قیمتی، برای خود ترسیم می کند هیچ گاه اسیر هیجانات و استرس نمی شود (رعایت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری و مدیریت سرمایه مناسب) و در هر شرایطی از بازار، برای خود استراتژی دارد که بر اساس آن عمل می کند.
ترس و طمع
چهارمین عامل موثر بر روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع است. عاملی که ذهن و فکر انسان در بیشتر مواقع به طور نا خود آگاه مغلوب آن بوده است. شاید این دو کلمه خیلی به گوش شما خورده باشد اما مفهوم و نحوه مقابله با آن به صورت مبهم در ذهن شما باقی مانده است.
در بازار سرمایه گذاری ترس و طمع وقتی ایجاد می شود که شما سهمی را در یک قیمت مشخص خریده باشید و قیمت آن بعد خرید شما دچار افت قیمتی بیشتر شود. در این زمان مغز سهام دار به صورت ذاتی این فرمان را می دهد که سرمایه شما در حال نابودی است و همین امر باعث به وجود آمدن استرس برای شما می شود .بعضی از معامله گران بی تجربه هم با حساب کردن لحظه ای ضرر و زیان خود به این فکر منفی دامن می زنند.
معامله گر خوب و معامله گر بد چه ویژگی هایی دارند؟
تفاوت افراد در انجام معاملات به وجود تفاوت در روانشناسی معاملات در آن ها بستگی دارد؛ مثلاٌ دو فرد را در نظر بگیرید که بسیار به هم شبیه هستند (برای مثال دوقلو هستند ) ولی بین آن ها تفاوت های شناختی وجود دارد و شیوه تفکر آن ها متفاوت است؛ یکی از این دو، ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد این فرد مسلماٌ نمی تواند معاملات پرسودی را برای خودش رقم بزند و فرد دیگر تعهد محکم به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه در معاملاتش موفق ترعمل خواهد کرد.
معامله گر خوب فردی است که به روش های آزموده شده و از قبل استفاده شده احترام بگذارد و به آن ها پایبند باشد و ضمناٌ به طور مرتب مطالعه کرده و با روشهای نوین وتازه آشنا شود.
معامله گر بد فردی احساساتی است که به احساساتش اجازه می دهد برایش تصمیم بگیرند و خودش با تکیه بر تجربیات نمی تواند تصمیما ت درست را در یابد؛ معمولاٌ اتخاذ روش احساساتی منجر به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات شده و نهایتاٌ به شکست می انجامد.
آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری، بدون تردید مهم ترین و اصلی ترین عاملی است که فرد بدون آن اطلاعات نمی تواند معامله گر موفقی باشد.
چند نکته درباره روانشناسی بازار سرمایه
همانطور که گفته شد، افراد برای اینکه بتوانند به سود خوبی در بازار سرمایه گذاری دست پیدا کنند باید نسبت به رفتارهای سایر سرمایه گذاران توجه ویژه ای کرده و آن ها را تحلیل کنند. معمولا سرمایه گذاران موفق چند ویژگی اساسی دارند که شما در صورت آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می توانید به راحتی آن ها را شناسایی کنید. در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم.
وضعیت عاطفی با ثبات
ثبات عاطفی به معنای کنترل خود تحت شرایط دشوار است. سرمایه گذاران موفق باید تحت شرایط فشار بتوانند آرامش خود را حفظ کنند. معامله گرانی که توانایی کنترل احساسات خود را دارند، سطح نگرانی شان پایین تر است، آرام می مانند، راحت هستند و به ندرت دچار شک و تردید می شوند. آن ها معمولا به افراد و شرایط اعتماد می کنند، مسئولیت معاملات خود را به عهده می گیرند و ضرر ها را به گردن گردانندگان بازار نمی اندازند.
سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که می توانند از قوانین پیروی کنند. آن ها افرادی هستند که هنگام رانندگی سرعت مجاز را رعایت می کنند، به بهترین ها فکر می کنند و به کار خود می بالند. همچنین دوست دارند کاری را از ابتدا تا پایان انجام دهند و از انجام و تکمیل آن ها لذت می برند. شخصی که به سادگی با محرک های بیرونی تحریک می شود، از نظم کافی بهره ای نبرده و هرگز نمی تواند معامله گر موفقی شود.
معامله گران موفق به طور معمول باهوش هستند. نیازی نیست که آی کیوی انیشتین را داشته باشند، اما از حد متوسط باهوش تر هستند. توانایی آن ها در حل مساله بالا است و با اعداد و ارقام خوب کار می کنند. آن ها می فهمند و می دانند که معامله با احتمالات همراه است و هر معامله لزوما همان طور که پیش بینی می شود پیش نخواهد رفت.
برای آشنایی با روانشناسی معاملات این کتاب ها را بخوانید
یکی از بهترین ابزارهایی که به شما در آشنایی با روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری کمک می کند کتاب های موجود در این زمینه هستند که در ادامه به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
معامله گر منضبط
یکی از بهترین کتاب ها برای افزایش دانش درباره روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. این کتاب را مارک داگلاس تالیف کرده است و ترجمه آن در بازار موجود می باشد.
جادوگران بازار نوین
در این کتاب شما حاصل گفتگو با افراد برجسته در حوزه سرمایه گذاری را خواهید خواند. این کتاب بیان می کند که لازمه موفق شدن در بازار مهارت انضباط است. این مهارت به تنهایی بدست نمی آید و مستلزم شناخت روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری است. نویسنده این کتاب جک شوآگر است.
۲۳ اصل موفقیت وارن بافت
در این کتاب شما با اصول سرمایه گذاری وارن بافت سرمایه گذار نابغه و موفق آشنا خواهید شد و خواهید خواند که وارن بافت چطور از روانشناسی بازار برای کسب سود بیشتر استفاده کرده است.
چرا می برید؟چرا می بازید؟
در این کتاب فرد کلی نویسنده در ۸ فصل به تحلیل روانشناختی معاملات در بورس سهام می پردازد. او به مخاطبان خود پیشنهاد می کند که برخلاف جریان حاکم حرکت کند و موفق شود.
تحلیل تکنیکال، بنیادی یا ذهنی
مارک داگلاس در این کتاب روش هایی را برای غلبه بر بسیاری از چالش های معامله گری بیان می کند. راهکارهایی مانند غلبه بر تمایلات شخصی، ترس، حرص و طمع و شکست. ویژگی هایی که اغلب سبب می شود تا سرمایه گذاران با وجود اینکه بیشتر می دانند غیر منطقی و هیجانی عمل کنند. در این شرایط روانشناسی معاملات در بازار سرمایه گذاری می تواند به افراد کمک کند تا کم خطرترین معامله را تجربه کنند.
دیدگاه شما