من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
چگونه یک شبه در بورس پولدار شویم؟
وقتی که بچه بودم، رویای من این بود که قبل از سی سالگی میلیونر شوم. خیلی زود به این نتیجه رسیدم که افراد زیادی هستند که این رویا را دارند. اولین چیزی که متوجه شدم این بود که هیچ چیز در مورد میلیونرها نمیدانم. این همه سال آرزوی میلیونر شدن را در سر پرورانده بودم، ولی نمیدانستم مردم چطور به این عدد جادویی رسیدهاند. مخصوصا اینکه میخواستم از صفر شروع کنم.در طول چند سال بعد، هر آنچه میتوانستم، در مورد میلیونرهای خود ساخته یاد گرفتم. در طی تحقیقاتم متوجه شدم که کتابها، مصاحبهها و تحقیقات زیادی در مورد این افراد نوشته شده و هر چه نیاز هست را میتوان در مورد این انسانها آموخت. نهایتا اینکه تقریبا ۸۰درصد میلیونرهای خود ساخته از فروش یا کارآفرینی شروع کردهاند. بیشتر آنها از خانوادههای معمولی و یا فقیر آمدهاند. خیلی از آنها از کالج و دانشگاه هم فارغالتحصیل نشدهاند. بسیاری از این افراد مهاجرانی بودند که بدون هیچ پول یا رابطهای، بدون هیچ آموزش و مهارتهای زبان، کارشان را آغاز کردهاند و با این حال این افراد تا سطح میلیونر شدن پیش رفتند. تنها نکته مشترک بین این افراد ترکیبی از ایده و شجاعت است. آنها ایدهی خوبی از رویا و موفقیت مالی خود داشتند. البته تعداد زیادی از این افراد در اولین نگاه نمیدانستند چطور باید به این رویا دست پیدا کنند. مهمتر از همه این که این افراد شهامت این را داشتند که به ناشناختهها پا بگذارند. آنها زمان و تلاش خود را صرف کردند در حالی که هیچ تضمینی برای موفقیت وجود نداشت. ۲۶میلیون تجارت در آمریکا وجود دارد و کارفرمایان تقریبا یک میلیون تجارت جدید در هر سال تاسیس میکنند. متاسفانه ۹۵درصد این کارفرمایان کمتر از ۵۰ هزاردلار در سال درآمد دارند. چرا؟ این مردان و زنان باهوش و سختکوش که ایدهی درست و شجاعت برای آغاز تجارت خود را دارند، تا سالها بعد دچار مشکلات مالی هستند. چرا این اتقاق میافتد؟پاسخ این سوال ساده است. افرادی که در تجارت موفق میشوند و میلیونر میشوند آنهایی هستند که اطلاعات بیشتری در مورد تجارت و بازار دارند. افرادی که میلیونر میشوند، مانند لیزر روی یادگیری مهارتهای لازم برای ساختن یک تجارت موفق تمرکز میکنند. خوشبختانه تمام مهارتهای تجاری قابل یادگیری هستند. هر مهارتی که برای رسیدن به هدف خود نیاز دارید را میتوانید بیاموزید. البته به شرطی که هدف شما روشن باشد. با یادگیری این نکات میتوانید مطمئن باشید از اصول اولیهی کار مطلع هستید و با تلاش و پشتکار زیاد میتوانید با ادارهی یک تجارت موفق به موفقیت و ثروت دست پیدا کنید. افراد زیادی از اقیانوس گذشتند تا زندگی بهتری برای خود بسازند. این مهاجران در طول سفر داستانهایی را بازگو میکردند. آنها روی قایقها منتظر بودند تا چشمشان به ساحل آمریکا بخورد. آنها میگفتند آمریکا سرزمین فرصتهای نامحدود و ثروتهای بینهایت است. فرصتهایی که میگفتند واقعی بودند. هر کسی میتوانست ثروتمند شود. ولی البته آسان هم نبود. اگر میخواهید ثروتمند شوید شانس خیلی با شما همراه نیست. برای رسیدن به ثروت به چیزی بیشتر از رویاپردازی نیاز دارید. باید نظم داشته باشید، شخصیت درستی داشته باشید و عادات و طرز فکر شما صحیح باشد.
در یکی از سخنرانی ها شخصی که حال خوبی نداشت به جلوی صحنه آمد. این مرد پرسید: آقای تریسی من هم میتوانم موفق شوم؟ مرد اضافه کرد که در خانههای گرم شهرداری زندگی میکند و ماهی یک دسته اوراق بهادار صد دلاری میخرد. پاسخ همان بود. شخصی که از سن ۱۲ تا ۶۵ سالگی ۱۰۰ دلار در ماه با نرخ سود ۱۰درصد پسانداز میکند، ممکن است موقع بازنشستگی یک میلیون دلار داشته باشد. برای چگونه یک شبه در بورس پولدار شویم؟ همین میشد صادقانه به آن مرد گفت که او هم میتواند موفق شود. چون «هر کسی میتواند به موفقیت دست پیدا کند».
از ابتدا شروع کنید
تنها پول نیست که باعث تفاوت بین فقیر و ثروتمند میشود. ثروتمندان از نهایت تواناییها و استعدادهای خود استفاده میکنند. ثروتمند شدن یک شبه اتفاق نمیافتد. آنها انرژی خود را روی ثروتمند شدن صرف میکنند. در واقع افراد ثروتمند از آزمون و خطاهای متوالی استفاده میکنند تا نهایتا به هدف خود برسند. برای همین شما هم باید همان کاری را بکنید که ثروتمندان انجام میدهند. دوباره و دوباره تلاش کنید. شما هم نهایتا به همان نتیجهی مطلوب دست خواهید یافت. استقلال مالی تصادفی به دست نمیآید، معجزه هم نیست. پول در آوردن هم مهارتی است که مانند سایر مهارتها میتوانید آن را یاد بگیرید. پس اگر تا به حال ثروتمند نشدهاید برای این است که راه و چاه آن را یاد نگرفتهاید.
یاد بگیرید ثروتمند شوید
همه میخواهند ثروتمند شوند، ولی هر کسی به این هدف نمیرسد. انگار فقرا کارهایی میکنند که باعث میشود برای همیشه فقیر بمانند. در ادامه راههایی را میخوانید که اگر آنها را دنبال کنید قطعا همیشه فقیر خواهید ماند:اگر باور نداشته باشید که میتوانید ثروتمند شوید. اگر باور کنید که ممکن است ولی برای خودتان آن را ممکن ندانید.
اگر تصمیم بگیرید وضعیت اقتصادی خود را بهبود ببخشید ولی کارها را به تعویق بیندازید.
اگر نتوانید جلوی خرج کردن خود را بگیرید.
اگر همیشه برنامههای کوتاه مدت برای خود بریزید.حالا اگر این روشها را پیش رو بگیرید، به ثروت خواهید رسید:
اگر کارفرما شوید: تاریخ اقتصادی به ما میگوید بهترین روش برای ثروتمند شدن در آمریکا کارفرما بودن است. ۷۰درصد افراد ثروتمند خود ساخته در آمریکا از این راه ثروتمند شدهاند.اگر با تلاش پیشرفت کنید: سرمایه گزاری در بازار بورس به شما امکان پیشرفت کردن را میدهد. یکی از هر ده میلیونر آمریکایی مدت زیادی در یک شرکت سخت کار کرده است. آنها ارتقا گرفتهاند و در نهایت سهام خریدهاند.
اگر حرفهای شوید: تحصیلات خیلی ضروری است. ۱۰ درصد آمریکاییهای ثروتمند در شغل خود حرفهای هستند. آنها مدارک بالایی در رشتههای پزشکی، مهندسی، دندان پزشکی و حقوق دارند.
اگر وارد حرفهی فروش شوید: ۵ درصد افراد ثروتمند در آمریکا در حوزهی فروش کار میکنند. این افراد یا مشاور فروش و یا فروشنده هستند.
اگر خوب سرمایه گزاری کنید: برخی از میلیونرها هم روی سهام مناسب سرمایه گذاری کردهاند.
راهکار پولدار شدن با پول کم – ۱۰ روش کاربردی و ساده
راهکار پولدار شدن با پول کم از چه قرار است؟ جالبه بدونید که در زمان های گذشته، پولدار شدن فقط برای مردان و زنان میانسال بود؛ اگر کسی در جوانی پولدار میشد همه تعجب می کردند، اما امروزه نسل جوان نیز می تواند برای خود کسب و کاری راه انداخته و قدم های مثبتی جهت پولدار شدن بردارد. ثروتمند شدن جوانان را می توان به پیشرفت های تکنولوژی امروزه نسبت داد، به این شکل که هر کسی که بیشتر بیاموزد، شانس موفقیت خود را بیشتر کرده است و در این زمینه اینترنت نقش بسیار بزرگی را ایفا می کند. امروزه ریشه برتری افراد موفق و جوان در مقایسه با نسل های قبل بیشتر آموختن است و سرمایه اصلی افرادی که امروزه به اسم موفق از آنها یاد میشود، هوش مالی، زمان سنجی و ابتکار آنهاست. در این مقاله قصد داریم به اینکه راهکار پولدار شدن با پول کم چیست و چگونه امکان پذیر است بپردازیم، پس با کد بورسی همراه باشید.
راهکار پولدار شدن با پول کم
عوامل بسیاری برای کسب ثروت وجود دارد و ما می خواهیم در این نوشته به تعدادی از رویکردها و عوامل مثبت که می توانند ما را در این زمینه یاری کنند بپردازیم:
۱) انتخاب حرفه ی درست
امروزه هر فرد می تواند با استفاده از منابع رایگان برای داشتن تصویری روشن از کاری را که میخواهد شروع کند داشته باشد و راحت تر برای آینده ی خود تصمیماتی بگیرد؛ بنابراین لازم است که اطمینان داشته باشد حرفه ای را که انتخاب کرده بر اساس واقعیات درست است و در آینده موفقیت در آن متصور است.
۲) فرا گرفتن دانش
شما می توانید از طریق ثبت نام در یک دوره آموزشی، به اطلاعاتی که در زمینه شغلی دلخواهتان است دست پیدا کنید و نیازی نیست که حتما در یک دانشگاه مطرح قبول شده باشید.
۳) مکان درستی را انتخاب کنید
برای گرفتن اطلاعات در مورد شغل به جاهایی مراجعه کنید که شغل های متنوع و بیشتری را همراه با امکان رشد برای شما فراهم می کند؛ مثلا به عنوان کارشناس مسائل مالی و بورس در تهران برای شما امکان رشد بیشتری به وجود میاورد تا در یک شهرستان کوچک.
۴) برای شروع کار، مدتی تجربه کسب کنید
مثلاٌ می توانید در یک شرکت معتبر کارآموزی، تجربه هایی به دست آورید در ضمن اینکه برای جاهای دیگر درخواست کار و مصاحبه داده اید.
۵) تجارت شخصی راه اندازی کنید
تقریبا می توان گفت بیشتر افراد موفق یک درآمد جانبی در کنار حقوق ثابت ماهانه دارند.
۶) فعالیت در بازارهای مالی سرمایه گذاری یکی از راهکار پولدار شدن با پول کم
اگر خودتان را به دانشهای لازم مجهز کنید و فرد فرصت شناسی باشید؛ می توانید مبالغ خوبی را از این راه به دست آورید. خرید و فروش سهام شرکت های معتبر و اوراق قرضه، راهی مطمئن برای به دست آوردن درآمدی قابل توجه است؛ همچنین از سرمایه گذاری روی طلا و ارز غافل نشوید؛ این بازارها در بحران های اقتصادی، به طرز شگفت آوری سودآوری دارند.
علاقه مند به سرمایه گذاری در بازار بورس هستید؟ از طریق لینک زیر ( ثبت نام سریع و رایگان ) اقدام به ثبت نام نمایید. راهنمایی و آموزش بورس نیز به صورت رایگان بعد از ثبت نام برای شما ارسال خواهد شد.
۷) سرمایه گذاری در مستغلات جزو راهکار پولدار شدن با پول کم
به طور مثال خرید زمین در مکانهای رو به رشد، همواره سرمایه گذاری موفقی برای شما خواهد بود.
۸) از وقتتان استفاده کامل داشته باشید
وقت خود را سرمایه ای بدانید که در اختیار شما قرار گرفته و باید به نحو احسن از آن استفاده کنید، از هر زمانی برای یادگیری مطالبی مانند سازوکارهای اقتصادی و شرکت های بورسی و تحلیل مالی استفاده کنید.
۹) ثروت خود را حفظ کنید
باید در زمان هایی که بازار در شرایط خوب به سر میبرد بی خیال نبوده و استفاده ی لازم را ببرید.
۱۰) قانع نباشید، اما برای شروع به ماشین و خانه سطح پایین تر رضایت دهید
به طور مثال می توان در ابتدای کار از طریق شراکت با فردی که آشنایی داریدملک یا ساختمانی را تهیه کنید و در زمان مناسب به فکر تغییر و بهبود محل زندگی خود باشید؛ در هر صورت برای رسیدن به اهدافی که برای خود تعیین کرده اید باید اقدام کنید و زمان بگذارید. برای پولدار شدن، علاوه براینکه شخص باید همّت عالی داشته باشد، مطالعه به او کمک زیادی می کند؛ در اینجا چند کتاب معروف برای مطالعه و موفیت شما معرفی می گردد :
- کتاب اسرار ذهن ثروتمند: نوشته “تی، هاروارکر” ترجمه مرتضی ذوالانوار
- کتاب دیوانگان ثروت ساز: نوشته “دارن هاردی” ترجم شادی حسن پور
- سری کتابهای راز جذب پول در ایران: نوشته علی اکبری؛ این کتاب در زمینه پولدار شدن در بازار کنونی ایران
- کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید: نوشته “ناپلئون هیل” ترجمه مهین خالصی
- کتاب اثر مرکب : نوشته “دارن هاردی”
- کتاب جهار راه پولسازی: نوشته “رابرت کیوسکی”
- کتاب راهنمای پدر پولدار برای سرمایه گذاری: “نوشته رابرت کیوساکی”
- کتاب ۵۰ توصیه از وارن بافت برای ثروتمند شدن
راهکار پولدار شدن با پول کم – تغییر سبک زندگی
- با آدم هایی معاشرت کنید که مورد تحسینتان هستند : ایده آندروکارنیچ این است گه اطراف خودت را با آدم های با استعداد پر کن، چون آنها ذهن خلاق دارند و مغز آنها قدرتمندتر است. معمولا ما شبیه کسانی می شویم که با آنها ارتباط داریم.
- یک شغل پاره وقت بگیرید : در ابتدا کارهای پر درآمدی را که می توانید به صورت جانبی انجام دهیدرا در کنار شغل اصلی بیابید، مثلا می توانید برای پول درآوردن از یکی از علاقه های خاصتان مثل عکاسی، موسیقی، تدریس چگونه یک شبه در بورس پولدار شویم؟ استفاده کنید.
- پیوسته مطالعه کنید : آدم های پولدار بیشتر ترجیح می دهند، آموزش ببینند، شما می توانید از زندگینامه یک شخص موفق الگو برداری کنید، مثلا وارن بافت را در نظر بگیرید که تخمین میزند حدود ۸۰% از وقتش را به مطالعه اختصاص می دهد.
- به کارهایی که زیاد علاقه ندارید خودتان را عادت دهید : شما باید خودتان را به شرایط سخت و زحمت کشیدن عادت دهید؛ متفکران جهانی از همان اول یاد می گیرند که پولدار شدن آسان نیست و آنها معتقد هستند که راحتی جسمی، روانشناختی نگرش قشر متوسط جامعه است.
- پولتان را به یک حساب با سود بالا انتقال دهید.
- صبح ها زودتر از خواب بیدار شوید : سحرخیزان از راه پاسخ دادن به ایمیل ها، ورزش کردن، مراقبه، مطالعه از دیگران پیشی گرفته و به همین جهت شادتر و سالم تر هستند.
- تجسم کنید : هدف هایتان را تعیین کنید و دستیابی به آنها را در ذهن مجسم کنید و برای رسیدن به هدف تلاش کنید.
نکته آخر
به طور کلی ثروتمند شدن وابسته به ۳ چیز است: تلاش، فکر، سرمایه. امیدوارم که از این مقاله نهایت استفاده رو برده باشید. اگر هر گونه سوال و یا ابهامی بود در قسمت نظرات با ما در میون بگزارید.
در میان گذاشتن یک حقیقت؛ هیچ کس با سود معامله و ترید ثروتمند نمیشود!
این روزها که بازارهای مالی به رونق فراوانی رسیدهاند و وضعیت اقتصادی دنیا به سمت خوبی پیش نمیرود، تعداد زیادی از مردم تلاش میکنند به معاملهگر بازارهای مالی تبدیل شوند تا بتوانند به درآمد دلخواه خود برسند. با این حال، نیکلاس گوک (Niklas Göke)، نویسنده مطرح اقتصادی در مدیوم، در مقاله تازه خود استدلال میکند که معاملهگری نمیتواند افراد را به ثروت برساند. متن کامل مقاله نیکلاس گوک را در ادامه میخوانید.
«هرگز نفروشید»؛ این توصیهای است که کارتر توماس (Carter Thomas) آرزو میکند کاش ۲۰ سال زودتر به آن عمل میکرد.
کارتر چگونه یک شبه در بورس پولدار شویم؟ در سال ۲۰۰۳ همه پولی را که از شغل تابستانی خود بهعنوان یک غریق نجات به دست آورده بود روی سهام شرکت اپل سرمایهگذاری کرد. کل سرمایه او در آن دوره ۱۸ هزار دلار بود؛ یک تصمیم هوشمندانه.
اینکه کارتر [مانند اغلب معاملهگران] دو ماه بعد همه سرمایه خود را صرف هزینههای غیرضروری یا خرید کالاهای لوکس کند، تصمیمی هوشمندانه به نظر نمیرسید. پس از تجزیه سهام (تقسیم سهام به تعداد بیشتری سهم) و افزایش قیمت، ارزش سهام کارتر امروزه بیش از ۱۰ میلیون دلار است.
با نگاهی به این تجربه، کارتر یک درس ساده اما عمیق آموخته است که اغلب افراد شبیه او که میخواهند ثروتی برای خود ایجاد کنند، آن را نادیده میگیرند. او میگوید:
اگر من ثروت کلانی به دست نیاوردهام تنها دلیلش این است که داراییهایم را به فروش رساندهام. دلیل این موضوع هرگز این نیست که من چیزهای مناسبی نخریدهام. من همیشه چیزهایی مناسب در زمان مناسب خریدهام، اما هرگز آنها را بهاندازه کافی نگه نداشتهام.
نمیتوانم خودم را با کارتر توماس مقایسه کنم، ام من هم بارها چنین اشتباهاتی را مرتکب شدهام، بنابراین صرفاً میخواهم برای خودم یک موضوع را یادآوری کنم:
شما با سود معامله ثروتمند نمیشوید. با داشتن داراییهای ارزشمند ثروتمند میشوید.
سلب مسئولیت: من مشاور مالی نیستم. این یک مشاوره و توصیه مالی نیست.
ساده است: دارایی خوب بخرید، نفروشید!
در اینجا سادهترین الگوی ثروت دومرحلهای که من میشناسم، ارائه شده است:
۱. باید داراییهایی بخرید که فکر میکنید دارای ارزش بالایی هستند.
۲. نباید آنها را بفروشید.
همه تصور میکنند انتخاب داراییهای مناسب، قسمت سخت ماجراست، اما در واقع فشار روانی ناشی از مبارزه مداوم با رضایت فوری است که توانایی ما و پتانسیل مالی را محدود میکند.
از منظر تاریخی تقریباً همه بازارها رو به بالا حرکت میکنند. به ۱۰، ۲۰ و یا ۳۰ سال پیش برگردید و به قیمتها نگاه کنید. بازار سهام: رو به بالا. املاک و مستغلات: رو به بالا. کالا و اجناس: رو به بالا. ارز دیجیتال: رو به بالا. سرمایه خطرپذیر: رو به بالا. حتی قیمت کارتهای بازی پوکمون گو نیز روندی صعودی داشتهاند.
همه چیز بهطور مداوم بالا میرود، زیرا پول سیستمی مصنوعی است که انسان آن را ایجاد کرده و کنترل میکند و میدانیم که انسان موجودی جایزالخطاست. هر یک از ما با خودکنترلی درگیر هستیم و بشر بهطور کلی با این موضوع دستوپنجه نرم میکند. پول یک آزمایش مارشمالو (marshmallow experiment) غولپیکر برای بشریت است. دکمه «چاپ پول بیشتر» یک زنگ قرمز بزرگ است و اگر شما چنین زنگی را به دست افرادی دهید که خودکنترلی اندکی داشته باشند، واقعاً چقدر میتوانید انتظار داشته باشید که قبل از فشردن زنگ خودشان را کنترل کنند؟
قیمتها چیزی بیشتر از اعدادی نیستند که ما در کنار نام کالاها مینویسیم و سپس میگوییم «اگر تورم در طول سال ۲% افزایش پیدا کند، خوب است»؛ زیرا اقتصاد را هم بشر اختراع کرده است. ما پول بیشتری چاپ میکنیم و به تبع آن همه اعداد بالا میروند. آیا قیمتها کار دیگری جز بالا رفتن میتوانند انجام دهند؟
تنها در این سالِ استثنایی فدرال رزرو ایالاتمتحده نزدیک به ۵ تریلیون دلار چاپ کرده است. به ازای هر ۴ دلاری که در آغاز سال ۲۰۲۰ وجود داشت، اکنون دلار دیگری در گردش است. آیا میدانید این موضوع به چه معناست؟ این یعنی اعداد باید بالا بروند.
اگر چاپ پول قیمتها را بهصورت یکنواخت تغییر میداد، امسال ۲۵٪ به قیمت همه چیزهایی که با دلار اندازهگیری میشوند، افزوده میشد. از آنجا که این اتفاق رخ نمیدهد برخی حوزهها (جایی که پولهای تازه چاپشده ابتدا جریان مییابد) افزایش بیشتری را تجربه میکنند. بازار سهام، اوراق قرضه، رهن و وام معمولاً جزو حوزههایی هستند که این افزایش را بیشتر تجربه میکنند. نهایتاً پول همواره راه خودش را به بازارهای جدیدتر، حاشیهایتر و کمتر قانونگذاریشده نظیر تأمین مالی جمعی، ارز دیجیتال و همچنین کارتهای پوکمون پیدا میکند.
نکتهای که وجود دارد این است که چه به نمودار ۱۰۰ ساله بازار سهام، چه به نمودار ۵۰ ساله املاک و مستغلات و چه به نمودار ۳۰ ساله بازار طلا نگاه کنید، اعداد همواره بالا میروند. حتی اگر یک میمون بدون فکر تعدادی سهام (یا سایر داراییها) را از کلاهی بهصورت کاملاً تصادفی بردارد باز هم در یک دوره زمانی چندین دههای عملکرد خوبی از خود به نمایش خواهد گذاشت.
با این حال و علیرغم اینکه ما اختلاف یک درصدی به لحاظ کروموزومی با میمونها داریم، معمولاً در این قرعهکشی که همه میتوانند در آن برنده شوند، موفق نمیشویم. دلیل آن هم یک چیز است: ما داراییهای خود را خیلی زود میفروشیم.
یک سرمایهگذار با گذشت زمان درآمد کسب میکند. او کاری ارزشمندتر از این نمیتواند انجام دهد و در اغلب مواقع کار درستی است.
چرا میفروشیم؟
چرا هیچ کاری نکردن سخت است و نمیتوان از این فرصت استفاده کرد؟ چرا نمیتوانیم اجازه دهیم که بازار از داراییهای ما مراقبت کند؟ دو دلیل وجود دارد: طمع و ترس.
طمع سرمایهگذار زمانی است که شما چیزی را خریدهاید که به آن اعتقاد دارید ولی خیلی زود آن را میفروشید، زیرا فکر میکنید باهوشتر از بازار هستید و یا تفکر کوتهبینانه بر شما سایه افکنده است.
من در سال ۲۰۱۷ چین لینک (Chainlink) را به قیمت ۰٫۰۹ دلار خریدم. میدانستم که این ارز دیجیتال و شبکه آن چه کاری قرار است انجام دهد. فکر کردم چیز خوبی است و میخواستم آن را نگه دارم. چند هفته بعد تسلیم شدم و کاری که همه به من گفتند را انجام دادم: سود کسب کردم. هر واحد لینک را به قیمت ۰٫۵۵ دلار فروختم. بیش از حد خوشحال بودم. ظرف چند هفته شش برابر سود کرده بودم. چطور میتوانستم عملکرد بهتری از این داشته باشم؟ امروزه مأموریت چین لینک در حال تحقق است. قیمت لینک در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۵ دلار بوده و به اوج قیمتی خود ۲۰ دلار نیز رسیده است. من ۱۰۰ هزار دلار را بهراحتی از دست دادم. در واقع من تحتتأثیر تفکر کوتهبینانه قرار گرفتم.
ترس سرمایهگذار هنگامی رخ میدهد که شما چیزی را میخرید که به آن اعتقادی ندارید. فقط خریدید چون میترسید سودی را که دیگران به دست میآورند از دست بدهید. در این شرایط شما یک بمب ساعتی هستید که بر روی یک بمب ساعتی نشستهاید. سؤالی که به وجود میآید این است: کدام یک زودتر منفجر خواهد شد؟
وقتی ۱۸ ساله بودم، سهام سه شرکتی را که در یک مجله توصیه شده بود به قیمت ۴۰۰ یورو خریدم. من صرفاً تصویر مبهمی از کاری که شرکتها انجام میدادند داشتم و هرگز این اطلاعات را بررسی نکرده بودم. سهمهایی که خریده بودم ۲۵ درصد ضرر داد. برای یک جوان ۱۸ ساله ۱۰۰ یورو پول زیادی بود. پس از ماهها انتظار و عذاب، در نهایت همه سهامم را با ۵۰ یورو ضرر فروختم، اما هزینه روحی آن بسیار بیشتر بود. نهتنها پولم را بلکه انرژی و آرامشم را هم از دست دادم. در یک سرمایهگذاری بد ورود کرده بودم و امیدوار بودم که ضررهایم جبران شود.
تریدر شدن
اشتباه نکنید؛ گرگ والاستریت هم تریدر نبود. او کارگزار سهام بود و از کمیسیونها به ثروت رسید.
طمع و ترس شما را از یک سرمایهگذار به یک تریدر تبدیل میکند. تریدر شدن حرفهای است که اگر مفهوم آن را بدانید احتمالاً نمیخواهید در آن فعالیت داشته باشید و قطعاً کاری است که شما نمیتوانید با ترس و طمع در آن به موفقیت برسید.
اما تریدر شدن خیلی راحت به نظر میرسد. اینطور چگونه یک شبه در بورس پولدار شویم؟ نیست؟
همه میخواهند تریدر شوند. معاملهگری باحال است. جذابیت دارد. باعث میشود احساس زندهبودن کنید. همچنین یک روش سریع برای از بین بردن بهرهوری، سلامت روانی و همچنین ویرانکردن سبد سرمایهگذاریتان برای رسیدن به یک بازدهی مناسب است.
اگر مردم میدانستند که «تریدر بودن» شغلی مانند سایر شغلهاست، شغلی که صرفاً اگر بهطور مداوم کسب سود کنید، میشود بر روی آن حساب کرد، ممکن بود تصورشان از این حرفه تغییر پیدا کند. اما اغلب فکر میکنند میتوان با نشستن روی سنگ توالت بعد از ناهار و فکرکردن در مورد آن میتوانند در این حوزه مسلط شوند.
وقتی شما یک تریدر باشید، حقوق شما از خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا حاصل میشود. متوجه هستید؟ اگر معامله موفقی نداشته باشید، پولی برای غذا خوردن ندارید. این یک شرط برای یک تریدر تماموقت واقعی است. اگر یکی از آنها نیستید خوششانس هستید!
خوششانس هستید که حقوق شما با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا به دست نمیآید. پس چرا بهدنبال کار دوم هستید؟ بهویژه چیزی که در آن مهارتی ندارید. بنابراین فقط بخرید و برای همیشه نگه دارید. از پولتان برای ذخیره چیزهای باارزشتر استفاده کنید.
هنگامیکه شما داراییای را میخرید که به آن اعتقاد دارید، دیگر پرسیدن این سؤال که چه زمانی آن را بفروشم بیمعناست. بهصورت پیشفرض پاسخ این سؤال هرگز است. در واقع تا زمانی که شرایط بهطور بنیادین تغییر پیدا نکند، پاسخ شما نیز نباید تغییر کند.
فرض کنیم شما آمازون را دوست دارید. وقتی که سهام آمازون را خریدید، جف بزوس برای شما کار میکند؛ نه بهصورت خیالی بلکه به معنای واقعی کلمه این اتفاق رخ میدهد. اگر جف بزوس در کار خود موفق بود، ارزش سبد دارایی شما نیز بالا خواهد رفت. به مدت ۲۰ سال این مرد ثابت کرده که میداند چه کاری دارد انجام میدهد. چرا باید چنین گزینهای را از فهرست خود حذف کنید؟ آیا جف بزوس را اخراج میکنید؟ نه، اما شما سهام آمازون خود را میفروشید و این دقیقاً به معنای اخراج جف بزوس است.
کمبود یک ذهنیت باعث میشود که ما همانند یک تریدر رفتار کنیم، آن هم در حالی که هیچ مهارتی برای موفقیت در آن نداریم. ما خودمان را گول میزنیم و در یک تلاش واهی موقعیت (پوزیشن معاملاتی) خود را تغییر میدهیم تا «هزینه فرصت» خود را مدیریت کنیم. ما نگران نحوه سرمایهگذاری ۵۰۰ دلار بعدی هستیم.
در عوض ما (سرمایهگذاران) فقط نیازمند این هستیم که درآمد بیشتری کسب کرده و آنچه را که به آن اعتقاد داریم بخریم. ما نیاز به قدرت شلیک بیشتری داریم. [برخلاف تریدرها که مسائل زیادی دارند] تنها مسئله برای ما این است: نیاز به پول بیشتری داریم تا بتوانیم داراییهای بیشتری بخریم و برای همیشه آن را نگه داریم.
اگر شما به سرمایهگذاریتان در زمانی که آن را انجام میدهید، اعتقاد داشته باشید، دیگر نیازی به اقدامات عجیبوغریب نیست. تنها یک نیاز برای خرید بیشتر وجود دارد و بهترین راه برای رسیدن به این هدف، کسب درآمد بیشتر از شغلی است که در آن مهارت دارید تا اینکه بخواهید بهصورت پارهوقت و ضعیف معامله کنید.
یک تریدر نباشد. بلکه یک سرمایهگذار باشید و سپس سعی کنید تا میتوانید در کار خود درآمدزایی کنید تا بتوانید هر چه بیشتر سرمایهگذاری کنید.
ثروتمند شدن
ثروتمند شدن بهمعنای خوابیدن مثل یک نوزاد است. ثروتمند شدن بهمعنای داشتن چیزهایی است که در طول زندگیتان و تا آخر عمر با شما همراه باشد. تنها راه برای این کار مالکیت داراییهای ارزشمند برای همیشه است.
تمدن این کار را از آنچه فکر میکنیم آسانتر کرده است؛ زیرا از نظر تاریخی، در بلندمدت اعداد همواره بالا میروند. این سیستم برای ما ایجاد شده و نه بر علیه ما. در نتیجه ما فقط به این دلیل که در جلوی راه خودمان قرار گرفتهایم در سرمایهگذاری موفق نمیشویم.
روانشناسی انسان و نه توانایی او عامل موفقیت مالی ماست. ما با تأدیب نفس، حرص، ترس و یک حس ناخوشایند از پتانسیل درآمدیمان مبارزه میکنیم. حتی اگر بدانیم هیچ اقدامی نکردن، بهترین اقدام برای یک سرمایهگذار است، اما هنوز عمل به آن را تقریباً غیرممکن میدانیم.
کارتر تیز مجبور شد این درس را بهسختی بیاموزد، اما این کار را کرد و اکنون او به این توصیهها کاملاً توجه میکند:
من با بسیاری از افراد بالای ۵۰، ۶۰ و ۷۰ سال صحبت کردهام، همه آنها یکچیز میگفتند: مهمترین چیز داشتن دارایی است. اگر میخواهید ثروت داشته باشید، فقط باید داراییهای بیشتری داشته باشید. این تنها چیزی است که اهمیت دارد.
شما با کسب سود معامله ثروتمند نمیشوید، با داشتن چیزهای ارزشمند ثروتمند میشوید. هر چیزی که در مسیرتان قرار گرفت را خریداری نکنید. چیزهایی بخرید که میخواهید برای همیشه آنها را نگه دارید و سپس ذهنتان را مدیریت کنید تا واقعاً این کار را انجام دهید.
چگونه در ایران پولدار شویم؟
هیچ کدام از ما پول بدمان نمی آید. همه ی آدم های روی کره زمین شبانه روزی در تلاش هستند کارها و فعالیت هایی را انجام دهند که به موفقیت مالی برسند و سری میان سرها درآوردند!
اما حقیقت را نمیتوان پنهان کرد. هیچ فردی یک شبه به پول و ثروت نرسیده است مگر آنکه دانش مختص به خودش را داشته باشد.
هر کشوری یک سرمایه گذاری متفاوتی دارد. راه و روش کسب ثروت در هر کشوری با توجه به موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقتصادی خاص آن تعیین میشود.
مثلا ممکن است شیوه ای که در کشورهای اروپایی برای کسب ثروت به کار گرفته میشود در کشور ما قابل اجرا نباشد.
بورس در عین حال که یکی از راه های رایج و سودآور در ایران است که اغلب مردم در آن سرمایه گذاری می کنند پر ریسک و خطرپذیر است.
در بازار بورس فرد با سپرده بخشی از سرمایه خود و خرید سهام درگیر یک تعامل مالی با کارگزاران بورس می شود.
اگر شما روحیه خطرپذیری بالایی دارید میتوانید وارد این بازار پر نوسان شوید!
در غیر این صورت سمتش نروید و سراغ شیوه های سنتی رفته و سرمایه خود را به بانک بسپارید و از ضررهای مالی در امان بمانید.
بازار داغ مسکن
فعالیت در بازار مسکن یکی از شیوه های پر طرفدار ایرانی ها می باشد. با ورود به این حوزه سود قابل توجهی به دست می آوردند اما اینکار هم مثل سایر کارها به تجربه، اطلاعات کافی، شناخت بازار مسکن و نوسانات آن دارد.
اگر مهارت های بالا را دارید قدم به این بازار بگذارید!
خرید و فروش ارز و طلا
زمانی که افراد از درآمد خود راضی نیستند در کنار شغل اول خود به حوزه های دیگر مثل خرید و فروش طلا و ارز وارد می شوند تا سرمایه شان را اضافه کنند.
دانش و آگاهی در این حوزه حرف اول برای موفقیت را میزند. پس بی گدار به آب نزنید!
در ادامه ما چند توصیه به شما میکنیم تا بتوانید با پیروی از آنها به موفقیت مالی برسید:
- کل پولتان را نباید سرمایه گذاری کنید
حتما از خودتان میپرسید چرا!؟ این یکی از تکنیک های خیلی مهم است که برای موفقیت مالی همیشه باید بخشی از سرمایه تان را درگیر یک کار کنید و بقیه را پس انداز کنید تا اگر خدایی نکرده دچار شکست مالی شدید همه سرمایه تان را از دست نداده باشید.
هر شیوه ای را که پیش بگیرید نیاز به مطالعه در آن دارید. میتوان افراد زیادی را مثال زد از طریق پول های پدرشان وارد بازار بورس و ارز شده اند، اما به دلیل نداشتن اطلاعات کافی تمام ثروتشان را به باد داده اند.
کاملا واضح است که اگر مدیریت مالی روی درآمد خود نداشته باشیم نمیتوان تعادل را در زندگی برقرار کرد و قطعا دچار مشکل خواهیم شد.
یکی از راه هایی که میتوانید در زمینه مدیریت مالی سرمایه تان انجام دهید نادیده گرفتن خداقل 20 درصد از درآمدتان است. فرض کنید آن پول را اصلا نداشته اید. با این کار همیشه خود را مجبور به پس انداز خواهید کرد و ثبات مالی را در زندگیتان ایجاد کنید. این مبلغ را در بانک یا در زمینه ی خاصی سرمایه گذاری کنید و برای مابقی درآمدتان برنامه ریزی کنید تا بین دخل و خرجتان توازن برقرار شود.
چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟
چرا افراد در بورس ضرر میکنند؟ جواب این سوال مشخص است، چون سواد این کار را ندارند. شاید تعجب کنید که اینقدر بی رحمانه و تند به این سوال پاسخ دادیم. تعجب نکنید، اگر افراد نتوانند با تندترین پاسخها مواجه شوند، در آینده با ضررهای سنگینی مواجه خواهند شد. قطعا کسی نمیخواهد سرمایهای را که با زحمت بدست آورده است را در بازارهای مالی از جمله بورس از دست بدهد. بنابراین این پاسخ بی رحمانه که کاملا بر واقعیت منطبق است، بهتر از پاسخی نرم است.
چند درصد از افراد در بورس ضرر میکنند؟
هیچ آمار رسمی و بررسی علمی در این زمینه صورت نگرفته است. اما آمارهای غیر رسمی میگویند بیش از 80 درصد افرادی که به بورس وارد میشوند با ضرر از آن خارج میشوند. این موضوع نه درباره بورس ایران، بلکه یک آمار جهانی محسوب میشود و حتی در بورسهای سهام در دنیا وضعیت به مراتب بدتر است.
ما در گوگل به زبان انگلیسی عبارت “چند درصد از افراد ر بورس سهام ضرر میکنند” را سرچ کردیم، نتیجه آن را در تصویر زیر مشاهده میکنید.
یک شوخی قدیمی اما بسیار معروف در مورد بازار بورس سهام در مارکت جهانی وجود دارد. اگر مقداری پول در بورس اوراق بهادار از دست داده اید و از این بابت احساس بدی دارید، نگران نباشید. از شخصی که ضرر بیشتری نسبت به شما کرده است سوال کنید، احساس بهتری خواهید داشت!
در حالی که این شوخی چندین سال است که بین سرمایه گذاران خارجی وجود دارد، اما هنوز هم کاملاً قابل لمس است زیرا افرادی که هر روز در بازارهای سهام ضرر میکنند کم نیستند. طبق تخمین های رایج، تا حدود 90٪ مردم پول خود را در بازارهای سهام از دست میدهند و این بیشتر شامل سرمایه گذاران جدید است.
تکان دهنده نیست؟ اما این یک واقعیت است. البته در مورد بورس ایران وضعیت بهتر است و به تجربه عرض میکنم که حدود 80 درصد افراد در طی یکی دو سال اول با ضرر از بازار خارج میشوند و حدود 20 درصد از افراد در بازار باقی میمانند. دلایل بی شماری برای ضرر کردن سرمایه گذاران در بازارهای سهام وجود دارد. بیایید نگاهی دقیق به برخی از دلایل اصلی بیندازیم.
معامله بر اساس شایعات و شنیدهها
اکثر کسانی که در بازار متحمل ضرر شدهاند، دلیل خرید سهام یک شرکت را توصیهی دوستان و البته اساتید نماها در فضای مجازی بیان میکنند. این افراد از خودشان تحلیلی ندارند و یک کسی باید به آنها سیگنال خرید بدهد. علت این امر نداشتن سواد تحلیلی است.
طبیعتا یادگیری روشهای تحلیل سهام زمانبر است و معمولا افراد دوست دارند لقمه آماده باشد و حاضر نیستند برای آموزش روشهای تحلیل سهام وقت بگذارند. نداشتن زمان، تنبلی، ساده انگاری و دلایل دیگری وجود دارد که یک شخص به دنبال یادگیری روش تحلیل نرود و همواره نیازمند دریافت سیگنال باشد.
امروزه در اینستاگرام پیجهایی که سیگنال خرید سهام میدهند بسیار زیاد هستند و افراد ماهی را به ماهیگیری ترجیح میدهند. باید بدانید هیچ کس بدون اموزش روشهای تحلیل سهام و تنها با دریافت سیگنال خرید نتوانسته است در بورس به موفقیت برسد.
بعد از اینکه روشهای تحلیلی مانند تابلوخوانی، تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را فرا گرفتید، تازه زمان انتخاب یک استراتژی معاملاتی و طراحی سیستم مدیریت ریسک و سرمایه فرا میرسد. اگر واقعا میخواهید در بورس به موفقیت برسید مقاله چگونه در بورس موفق شویم را مطالعه کنید.
افراط در معاملات روزانه و کوتاه مدت
بسیاری از افراد به معامله کردن در کوتاه مدت روی میآورند زیرا این کار احساس هیجان، ماجراجویی و این احساس را به وجود می آورد که فرد میتواند به سرعت ثروتمند شود. اما به من اعتماد کنید، اگر هیجان میخواهید به کار دیگری مثل سفر و ورزش بپردازید یا به شهر بازی بروید. نوسانگیری روزانه و کوتاه مدت یک کار بسیار حرفهای است که افراد بسیار کمی با موفقیت آن را انجام میدهند. اگر کمتر از 3 سال در بورس سابقه دارید به دنبال نوسانگیری نباشید. البته که در زمان ریزش بازار و دورههای رکود این استراتژی میتواند مناسب باشد.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اگر هم میخواهید نوسانگیری کنید، این کار را با پول بسیار کم در زمان بازار نزولی انجام دهید. تاکید مکنم این کار را در روندهای نزولی بورس انجام دهید. اگر موفق بودید با پول بیشتری کار کنید. تلهای که افراد را در بازار غرق میکند نوسانگیری در روندهای مثبت بازار است و آنها فکر میکنند از پس این کار بر میآیند. اما همین که روند بازار نزولی میشود در باتلاق ضرر گیر میکنند. روند میان مدت شاخص بورس به شما میگوید بازار نزولی است یا صعودی.
آفت تازه گرایی در بورس
به طور کلی، افراد موفقیت را به یک یا دو معامله اولیه مرتبط میدانند و با این تصور غلط ، معاملات بیشتری را با حاشیه ریسک بالاتر انجام میدهند. در این فرآیند، آنچه آنها نمی توانند درک کنند این است که ضرر در یک معامله ناموفق میتواند به طور بالقوه تمام سودهای قبلی آنها را از بین ببرد. کاری که اوضاع را بدتر میکند حس انتقام از بازار است.
سعی کنید تاریخ را یاد بگیرد، زیرا تاریخ تکرار میشود. تازه گرایی یکی از سوء گیری رفتاری در بازارهای مالی است که در آن افراد تنها به نتایج اخیر توجه میکنند. تازه گرایی هم شامل تحلیل بازار و هم شامل تحلیل عملکرد شخصی است. یعنی فرد تنها به روندها و اتفاقات اخیر توجه میکند، در تایم فریمهای پایین کار میکند و تنها چند معامله اخیر خود را ملاک عملکرد خود قرار میدهد.
چه کار کنیم تا جزء افراد متضرر در بورس نباشیم؟
اگر شما تجربه ریزش 99 را داشتهاید و هنوز در بازار هستید، این مطلب را با دقت مطالعه کنید. چراکه حیف است نتوانید از این تجربه تلخ در آینده استفاده کنید و با ضرر بازار را ترک کنید. همان طور که در ابتدای مقاله عرض شد حدود 80 درصد از افراد با ضرر از بورس خداحافظی میکنند. اما واقعا چرا این اتفاق صورت میگیرد و ما باید چه کاری انجام دهیم که جز افراد متضرر نباشیم و در بازار باقی بمانیم.
نگارندهی این مقاله با توجه به تجربه چندین ساله و بررسیهایی که انجام داده است و البته برخورد با انواع آدمهایی که ضررهای سنگینی در بازار داشتهاند به این نتیجه رسیده است که ریشهی تمامی این مشکلات از عدم صبر میآید.
مجموعهای از عوامل باعث ضرر و زیان افراد میشود (که در بالا به برخی از آنها اشاره شد) اما اگر بخواهیم به صورت mp3 کلید این مسئله را بیان کنیم باید بگوییم ریشهی همه اشتباهات عدم صبر است. اما نه صبری که به اشتباه در بین افراد تازه وارد جا افتاده است که مقصر آن شاید منابع آموزشی نامناسب و البته فضای مجازی باشد. در ادامه این مطلب را باز میکنیم.
مفهوم درست صبر در بورس و معاملهگری
برای موفقیت در بورس باید صبر داشت اما نه اینکه سهمی را بخریم بعد صبر کنیم، بلکه قبل از خرید سهم باید صبر کنیم. باید صبر کنیم تا قیمت سهم به نقطه مناسبی برسد. باید صبر کنیم و تا زمانی که استراتژی معاملاتی ما دستور خرید نداده است معامله ای انجام ندهیم. باید صبر داشته باشیم، بازار فرار نکرده است و چون دوست و آشنای ما در بورس سرمایهگذاری کرده است ما هم بدون هیچ حساب کتابی شتابان سرمایه زیادی را وارد بازار کنیم. باید صبر داشته باشیم و قبل از ورود به بازار آموزشهای لازم را پشت سر بگذاریم. مدیریت ریسک یعنی کنترل و کم کردن ریسک معامله تا حد ممکن و کم کردن ریسک یعنی کم شدن قدر مطلق بازدهی و کم شدن بازدهی یعنی سود کمتر و سود کمتر یعنی یک شبه پولدار نشدن! باید صبر داشته باشیم و نخواهیم یک شبه پولدار شویم. البته که در نهایت بعد از ورود به یک معامله باید صبر کنید تا به حد سود یا حد ضرر تعیین شده برسید. برخی مواقع باید ضرر شناسایی کنیم و تا فرصتهای بعدی صبر کنیم، نه اینکه صبر کنیم تا ضررها بزرگ بشوند.
معمولا افراد فکر میکنند صبر در بورس به معنی این است که سهمی را در هر قیمتی بخرند و صبر کنند تا به سود برسند. این موضوع از سوی برخی از اساتید نماها در فضای مجازی تبلیغ میشود و مدام میگویند صبر کنید!
به تصویر زیر نگاه کنید.
این نمودار تعدیل شده نماد وپترو در تایم فریم هفتگی است. همان طور که مشاهده میکنید این سهم بعد از سال 83 وارد یک روند نزولی شد و در سال 98 دوباره به قیمت 15 سال پیش رسید! سرمایه گذاری بلند مدت اصولی دارد و اینگونه نیست که هر سهمی را در هر قیمتی بخریم و صبر کنیم و اسم آن را سرمایه گذاری بلند مدت بگذاریم.
دیدگاه شما