استاندارد حسابداری ذخایر، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی
به دلیل استقبال دانشجویان و همچنین بسیاری از حسابدارانی که قصد استخدام در موسسه های حسابداری در پست های مختلفی از جمله اعزام حسابدار را دارند در این مقاله قصد داریم تا به بررسی تعدادی از مفاهیم مهم و رایج در رشته حسابداری بپردازیم . تشریح این مفاهیم به علاقه مندان این حوزه کمک خواهد کرد تا اشراف بیشتری در هنگام انجام خدمات حسابداری داشته باشند .
هدف این استاندارد اطمینان از بکارگیری معیارهای شناخت و مبانی اندازهگیری مناسب در مورد ذخایره بدهیهای احتمالی و داراییهای احتمالی و نیز افشای اطلاعات کافی در یادداشتهای توضیحی برای درک بهتر ماهیت زمان بندی و مبلغ آنها توسط استفادهکنندگان صورتهای مالی میباشد.
این استاندارد، ذخایر را بهعنوان بدهی هایی تعریف کرده است که زمان تسویه و با تعیین مبلغ آن توأم با ابهام نسبتاً قابل توجه میباشد. اصطلاح "ذخیره" در مورد اقلامی از قبیل کاهش ارزش داراییها و مطالبات مشکوک الوصول نیز بکار میرود. این اقلام مبلغ دفتری داراییها را تعدیل میکند و مشمول این استاندارد نیست.
این استاندارد در مورد ذخیره تجدید ساختار (شامل عملیات متوقفشده) کاربرد دارد . هنگامیکه تجدید ساختار منطبق با تعریف عملیات متوقف شده باشد، طبق استاندارد حسابداری شماره ۳۱ با عنوان "داراییهای غیر جاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقفشده، موارد افشای بیشتری ضرورت دارد. اصطلاحات ذیل در این استاندارد با معانی مشخص زیر بکار رفته است :
ذخیره . نوعی بدهی است که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آن توأم با ابهام نسبتاً قابلتوجه است. بدهی. عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری، ناشی از معاملات یا تصمیم در باره جبران مخارج مالی سایر رویدادهای گذشته است. رویداد تعهد آور. رویدادی است که تعهدی قانونی یا عرفی ایجاد میکند بهگونهای که واحد تجاری ملزم به تسویه آن باشد.
تعهد قانونی
تعهدی است که از قرارداد با الزامات قانونی ناشی میشود.
تعهد عرفی
تعهدی است ناشی از اقدامات واحد تجاری در مواردی که واحد تجاری با توجه به نحوه عمل خود داراست . سیاستهای اعلام شده با آیین نامه های جاری کاملاً مشخص، به سایر اشخاص نشان داده است که مسئولیتهای خاصی را خواهد پذیرفت . درنتیجه ، واحد تجاری انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است که مسئولیتهای خود را ایفا خواهد کرد.
بدهی احتمالی
(الف) تعهدی غیر قطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی میشود و وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد تامشخص آتی که بطور کامل در کنترل واحد تجاری نیست، تائید خواهد شد، یا (ب) تعهدی فعلی است که از رویدادهای گذشته ناشی میشود اما به دلایل زیر شناسایی نمیشود :
- خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل نیست.
- مبلغ تعهد را نمیتوان با قابلیت اتکای کافي اندازهگیری کرد.
دارایی احتمالی
یک دارایی غیرقطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی میشود و وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل تحت کنترل واحد تجاری نیست ، تائید خواهد شد .
قرارداد زیانبار
قراردادی است که مخارج غیرقابل اجتناب آن برای ایفای تعهدات ناشی از قرارداد، بیش از منافع اقتصادی مورد انتظار آن قرارداد است.
تجدید سختار
برنامه ای است که توسط مدیریت طراحی و کنترل میشود و در دامنه فعالیت واحد تجاری و یا شیوه انجام آن فعالیت، تغییرات بااهمیتی ایجاد میکند .
شناخت ذخایر
ذخیره باید در صورت احراز معیارهای زیر شناسایی شود :
- واحد تجاری تعهدی فعلی (قانونی یا عرفی) دارد که درنتیجه رویدادی در گذشته ایجادشده است .
- خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل باشد .
- مبلغ تعهد بهگونهای اتکاپذیر قابل برآورد باشد .
اگر این شرایط احراز نگردد، هیچ ذخیره ای نباید شناسایی شود.
تعهد فعلی
در موارد بسیار نادر، وجود تعهد فعلی روشن نیست. در این موارد، چنانچه با در نظر گرفتن تمام شواهد در دسترس، احتمال وجود تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه بیشتر باشد، چنین فرض میشود که یک رویداد گذشته تعهد فعلی را بوجود آورده است.
رویداد گذشته
رویداد گذشته ای که منجر به تعهد فعلی شود، رویداد تعهدآور نامیده میشود . برای اینکه رویدادی تعهد آور تلقی شود، لازم است واحد تجاری هیچ راه کار عملی جز تسویه تعهد ایجادشده ناشی ازاین رویداد نداشته باشد. این وضعیت تنها در موارد زیر واقع میشود :
- الزام قانونی برای تسویه تعهد وجود داشته باشد .
- یا در مورد تعهد عرفی ، هنگامیکه رویداد موردنظر ( که ممکن است ناشی از اقدام واحد تجاری باشد ) انتظاراتی جا مبنی بر ایفای تعهد واحد تجاری در اشخاص دیگر ایجاد کند.
خروج منافع اقتصادی
برای اینکه بدهی شرایط شناخت را احراز کند نه تنها وجود تعهد فعلی، بلکه متحمل بودن خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن تعهد نیز ضروری است. در این استاندارد، خروج منافع اقتصادی در صورت محتمل تلقی میشود که احتمال وقوع رویداد بیش از عدم وقوع آن باشد. چنانچه وجود تعهد فعلی متحمل نباشد، واحد تجاری آن را بهعنوان بدهی احتمالی افشا میکند مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.
برآورد اتکا پذير تعهد
استفاده از برآورد در تهیه صورتهای مالی امری اساسی است و اتکاپذیری آن خدشه دار نمیکند. این امر به ویژه در مورد ذخایر مصداق دارد که ماهیت نسبت به اکثر اقلام ترازنامه ابهام بیشتری دارد بجز درموارد بسیار نادر، واحد تجاری قادر است طیفی از نتایج ممکن را مشخص کند و بنابراین میتواند برای شناخت وذخیره ، تعهد را بهگونهای اتکاپذیر برآورد کند. در موارد بسیار نادر که تعیین مبلغ بدهی از طریق برآورد اتکاپذیری میسر نیست ، این بدهی بهعنوان بدهی احتمالی افشا میشود .
بدهیهای احتمالی
واحد تجاری نباید بدهی احتمالی را شناسایی کند. بدهی احتمالی افشا میشود، مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.
چنانچه واحد تجاری مشتركة و متضامنا در قبال یک تعهد مسئولیت داشته باشد، آن بخش از تعهد که انتظار میرود توسط سایر اشخاص ایفا شود بهعنوان بدهی احتمالی محسوب میشود. واحد تجاری تنها برای بخشی از تعهد که خروح منافع اقتصادی برای تسویه آن محتمل است، ذخیره شناسایی میکند، بجز در شرایط بسیار نادر که نتوان برآورد اتکاپذیر انجام داد.
وضعیت بدهی های احتمالی ممکن است نسبت به آنچه در ابتدا انتظار می رفت، تغییر کند. بنابراین، بدهیهای یاد شده بطور مداوم ارزیابی میشود تا تعیین گردد آیا خروج منافع اقتصادی محتمل شده است یا خیر. چنانچه خروج منافع اقتصادی آتی برای اقلامی که قبلاً بهعنوان بدهی احتمالی تلقی شدهاند، محتمل شود، در صورتهای مالی دورهای که میزان احتمال در آن تغییر میکند، ذخیره شناسایی میشود (مگر در شرایط بسیار نادری که برآورد اتکاپذیر ممکن نباشد)
داراییهای احتمالی
واحد تجاری نباید دارایی احتمالی را شناسایی کند. داراییهای احتمالی معمولاً از رویدادهای برنامه ریزی نشده یا غیر منتظره ای ناشی میشود که ورود منافع اقتصادی به واحد تجاری را ممکن می سازد. برای مثال، میتوان به ادعایی که واحد تجاری از طریق مراحل قانونی پیگیری میکند اما پیامد آن نامشخص است، اشاره کرد.
اگر در یک موسسه حسابداری مشغول فعالیت هستید لازم است بدانید که دارایی احتمالی زمانی افشا میشود که ورود منافع اقتصادی محتمل باشد. داراییهای احتمالی بهطور مداوم ارزیابی میگردد تا اطمینان حاصل شود که تغییرات آن به نحو مناسب در صورتهای مالی منعکس شده است. چنانچه ورود منافع اقتصادی تقریبا قطعی باشد، دارایی و درآمد مربوط در صورتهای مالی دورهای که تغییر در آن رخ داده است، شناسایی میشود. همچنین درصورتیکه ورود منافع اقتصادی محتمل شود واحد تجاری داراییهای احتمالی را افشا میکند.
اندازهگیری بهترین برآورد
مبلغ شناسایی شده به عنوان ذخیره لازم است. بهترین برآورد از مخارجی باشد که برای تسویه تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه لازم برای تسویه تعهد فعلی، مبلغی است که واحد تجاری بهطور منطقی لازم است برای تسویه به تعهد یا انتقال به شخص ثالث در تاریخ ترازنامه بپردازد .
ریسک و ابهام
ریسک و ابهام حاکم بر بسیاری از رویدادها و شرایط باید در دستیابی به بهترین برآورد ذخیره در نظر گرفته شود. ریسک بیانگر تغییرپذیری نتایج است. تعدیل ریسک ممکن است مبلغ بدهی را افزایش دهد. در شرایط ابهام، برای پرهیز از بیش نمایی درآمدها یا داراییها و کم نمایی هزینهها با بدهیها، رعایت احتیاط در انجام قضاوت لازم است. با این حال، وجود ابهام، ایجاد ذخایر اضافی با بیش نمایی بدهیها را توجیه نمیکند. به عنوان مثال، چنانچه هزینه های یک پیامد نامساعد خاص به صورت محتاطانه برآورد شود، میزان احتمال آن نباید بیش از واقع در نظر گرفته شود باید مراقب بود تا از تعدیل مضاعف بابت ریسک و ابهام و درنتیجه بیش نمایی ذخیره اجتناب شود.
ارزش فعلی
هنگامیکه اثر ارزش زمانی پول بااهمیت است، مبلغ ذخیره باید معادل ارزش فعلی مخارج مورد انتظار لازم برای اتسویه تعهد باشد. با توجه به مشکلات عملی تعیین نرخهای تنزیل متفاوت و بهمنظور ایجاد یکنواختی در شيوه محاسبه ارزش فعلی بدهی بلندمدت، توصیه میشود از نرخ بازده بدون ریسک، مانند نرخ سود سپرده های سرمایهگذاری بلندمدت بانکی با نرخ اوراق مشارکت دولتی، استفاده شود.
رویدادهای آتی
اگر شواهد عینی کافی وجود داشته باشد که رویدادهای آتی مؤثر بر مبلغ مورد نیاز برای تسویه تعهد، رخ خواهد داد، این رویدادها باید در تعيين مبلغ ذخیره در نظر گرفته شود.
واگذاری مورد انتظار داراییها
سود ناشی از واگذاری مورد انتظار داراییها در اندازهگیری ذخیره در نظر گرفته نمیشود، حتی اگر واگذاری مورد انتظار رابطه نزدیکی با رویدادی داشته باشد که منجر به ایجاد ذخیره میشود. واحد تجاری سود ناشی از واگذاری مورد انتظار داراییها را در زمان تعیینشده مطابق استاندارد حسابداری مرتبط با دارایی موردنظر شناسایی میکند.
جبران مخارج
چنانچه انتظار روند تمام یا بخشی از مخارج مورد نیاز برای تسویه ذخیره توسط شخص دیگری جبران شود (برای مثال از طریق قراردادهای بیمه، این مبلغ تنها زمانی بهعنوان یک دارایی جداگانه شناسایی میشود که جبران آن پس از تسویه تعهد توسط واحد تجاری تقریبا قطعی باشد. مبلغ شناساییشده برای جبران مخارج نباید بیش از مبلغ ذخیره باشد. در صورت سود و زیان میتوان هزینه مرتبط با یک ذخیره را پس از کسر مبلغ شناساییشده برای جبران مخارج ارائه کرد.
تغییر ذخایر
ذخایر باید در پایان هر دوره عالی بررسی و برای نشان دادن بهترین برآورد جاری تعدیل شود. هرگاه خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد، دیگر محتمل نباشد، ذخیره باید برگشت داده شود.
استفاده از ذخایر
ذخیره باید تنها برای مخارجی استفاده شود که در اصل برای آن شناساییشده است. بهبیاندیگر تنها مخارجی که با ذخیره اولیه مرتبط است از آن کسر میشود. کسر مخارج از ذخیره ای که در ابتدا با هدف دیگری شناسایی شده است باعث میشود تا آثار دو رویداد متفاوت پنهان بماند. بنابراینانجام این کار مجاز نیست.
بکارگیری قواعد شناخت و اندازهگیری
زبان های عملیاتی آتی زبان های عملیاتی آتی با تعریف بدهی مطابقت ندارد و حائز معیارهای کلی شناخت ذخایر نمیباشد. بنابراین بابت زبان های عملیاتی آتی نباید ذخیره ای شناسایی شود.
قراردادهای زیانبار
درصورتیکه واحد تجاری قرارداد زیانبار داشته باشد، تعهد فعلی مربوط به زیان قرارداد باید به شناسایی شود. بسیاری از قراردادها، نظیر بعضی از سفارشات خرید عادی را میتوان بدون پرداخت خسارت فسخ کرد و بنابراین بابت آنها تعهدی وجود ندارد. سایر قراردادها هم حقوق و هم تعهداتی را برای ما ایجاد میکند. هرگاه رویدادهایی موجب زیانبار شدن قرارداد شود، چنین قراردادی در دامنه کاربرد این استان میگیرد و یک بدهی وجود دارد که شناسایی میشود.
تجدید ساختار
موارد زیرنمونههایی از رویدادهایی است که میتواند مشمول تعریف تجدید ساختار باشد :
- فروش یا توقف یک فعالیت تجاری .
- بستن، مکان فعالیت تجاری در یک کشور یا منطقه با تغییر مکان فعالیتهای تجاری از یک کشور یا منطقه به کشور با منطقه دیگر .
- تغییر ساختار مدیریت، برای نمونه، حذف یک لایه از مدیریت .
- و تجدید سازمان اساسی که اثر بااهمیتی بر ماهیت و محور عملیات واحد تجاری دارد .
برای مخارج تجدید ساختار تنها در صورتی ذخیره شناسایی میشود که معیارهای عمومی شناخت ذخایر احراز شود. تعهد عرفی در مورد تجدید ساختار تنها زمانی رخ میدهد که واحد تجاری :
- طرح تفصیلی مصوب برای تجدید ساختار داشته باشد که حداقل موارد زیر در آن مشخص شده باشد :
- فعالیت تجاری موردنظر
- مکان های اصلی متأثر از تجدید ساختار
- مکان، کارکرد و تعداد تقریبی کارکنانی که برای خاتمه خدمت آنها مزایایی پرداخت خواهد شد
- مخارجی که تحمل خواهد شد
- زمان اجرای طرح
- با شروع اجرای طرح با اعلام ویژگیهای اصلی آن به اشخاصی که از آن متأثر میشوند، در آنها انتظاری بجا ایجادکند که تجدید ساختار انجام خواهد شد.
اگرچه تعهد عرفی تنها از طریق تصمیم مدیریت ایجاد نمیشود، اما ممکن است سایر رویدادهای گذشته، همراه چنین تصمیمی، موجب ایجاد تعهد شود. برای نمونه، نتایج مذاکره با نماینده کارکنان برای مزایای پایان خدمت یا مذاکره با خریداران در مورد فروش یک بخش عملیاتی ممکن است منوط به تصویب هیات مدیره باشد. پس از تصویب و اعلام به اشخاص دیگر، واحد تجاری در صورت احراز شرایط مندرج در فوق، تعهد عرقی برای تجدید ساختار دارد .
در رابطه با فروش تمام یا بخشی از فعالیت تجاری، هیچ گونه تعهد ایجاد نمیشود مگر اینکه واحد تجاری بهموجب یک قرارداد فروش ملزم به فروش باشد. حتی زمانی که یک واحد تجاری تصمیم به فروش بخشی از فعالیت تجاری دارد و آن را به عموم اعلام مینماید، آن تصمیم بهعنوان تعهد فروش تلقی نمیشود مگر آنکه خریدار، امشخص و قرارداد فروش الزام آور منعقد شده باشد. مادامی که قرارداد فروش الزام آور وجود نداشته باشد، واحد تجاری قادر خواهد بود نظرش را تغییر دهد و چنانچه نتواند خریداری با شرایط قابل قبول بیابد، مجبور است راهکارهای دیگری را در نظر بگیرد. هنگامیکه فروش فعالیت تجاری بهعنوان بخشی از تجدید ساختار در نظر گرفته شود، داراییهای آن فعالیت ازنظر کاهش ارزش بررسی میشود. اگر فروش، تنها بخشی از تجدید ساختار تلقی شود، تعهد عرقی ممکن است از سایر بخشهای تجدید ساختار ناشی شود قبل از آنکه قرارداد فروش الزام آور منعقدگردد.
ذخیره تجدید ساختار باید تنها شامل مخارج مستقیم ناشی از تجدید ساختار باشد یعنی آن مخارجی که هم برای تجدید ساختار ضروری است و هم به فعالیتهای جاری واحد تجاری مربوط نباشد.
افشا
واحد تجاری باید برای هر طبقه از بدهیهای احتمالی در تاریخ ترازنامه، شرح مختصری از ماهیت بدهی احتمالی و موارد زیر را در صورت امکان افشا کنند، مگر اینکه امکان هرگونه خروج منافع اقتصادی برای تسویه بعید باشد :
- برآورد اثر مالی آن (طبق معیارهای ارائهشده در بخش اندازهگیری)
- موارد ابهام مربوط به مبلغ با زمان بندی خروج منافع اقتصادی
- امکان هرگونه جبران مخارج
چنانچه ورود منافع اقتصادی محتمل باشد، واحد تجاری باید شرح مختصری از ماهیت داراییهای احتمالی در تاریخ ترازنامه و در صورت امکان، برآوردی از اثر مالی آنها که با استفاده از اصول مربوط به ذخایر (مطابق معیارهای ارائهشده در بخش اندازهگیری) را افشا نماید
چنانچه افشای اطلاعات فوق در ارتباط با بدهی های احتمالی و داراییهای احتمالی را به باید بیان شود.
در موارد بسیار نادر، افشای تمام یا بخشی از اطلاعات در خصوص ذخیره، بدهی احتمال بار مربوط به دعاوی له یا عليه واحد تجاری ممکن است بهموقعیت واحد تجاری لطمه ای جدی مواردی، لازم نیست واحد تجاری اطلاعات یاد شده را افشا کنند، اما باید ماهیت تصمیم در باره جبران مخارج مالی کلی این و عدم افشای اطلاعات بیان کند.
انواع هزینه های مالی
قیمت و بهای کالا ها و خدماتی که جهت کسب درآمد، ضروری اند را هزینه می گویند. برای مثال ؛ پول آب ، تلفن ، حقوق کارمندان و… از جمله هزینه های یک شرکت محسوب می شوند. هزینه انواع مختلفی دارد که در این نوشتار به توضیح هر یک از انواع هزینه های مالی (ثابت و متغیر) می پردازیم.
تعریف هزینه مالی:
مانند هزینه و بهای کارمزد است. مقدار پول واگذار یا حواله شده ، توسط بانک مانند دسته چک گرفتن.
دو نوع هزینه مالی عبارت اند از:
- هزینه مالی ثابت – fixed cost
- هزینه مالی متغیر
هزینه مالی ثابت:
این هزینه به شیوه ای است که ، جدا از کم و زیاد شدن مقدار خدمات و کالا ها و تولیدات ، همیشه ثابت است و هیچ تغییری نمی کند.
به بیان دیگر ، هزینه ثابت از میزان فعالیت های تجاری جدا و مستقل است و بدون تاثیر پذیری از این فعالیت ها ، باید در تاریخی که مقرر شده از قبل ، به وسیله شرکت یا موسسه مربوطه پرداخت شود.
پرداخت اجاره ساختمان توسط شرکت می تواند یک مثال برای هزینه ثابت باشد. فرض کنید اجاره ساختمانی در هر ماه 7 میلیون تومان تعیین شود ، این 7 میلیون هر ماه به صورت تمام و کمال باید پرداخت شود و ربطی به این نکته که شرکت در طول ماه چه مقدار تولید و درآمد داشته است ، ندارد.
در زمینه اقتصاد ، تجارت هایی که توانایی صرفه جویی را دارند موفق می شوند. بدین صورت ، این کسب تصمیم در باره جبران مخارج مالی و کار ها قادرند به وسیله بازاریابی ، هر آنچه که ظرفیت دارند را به تولید بپردازند و هزینه ثابت هر یک از کالا های تولید شده را به حداقل مقدار ممکن برسانند.
مثلا اجاره 7 میلیون تومانی برای شرکتی که در هر ماه موفق به تولید 7000 کالا می شود ، به این معنا است که هزینه ثابت هر کالا 1000 تومان است اما اگرهمین شرکت بتواند در هر ماه 14000 کالا تولید کند ، هزینه ثابت هر کالا برابر با 500 تومان می شود و تصمیم در باره جبران مخارج مالی کاهشی را مشاهده خواهیم کرد. همین امر باعث می شود فروشنده بیش از پیش باخریداران بتواند ، چانه بزند.
هزینه های مالی غیر ثابت یا متغیر:
هزینه های غیر ثابت یا متغیر بر حسب حجم و مقدار کالا ها و خدمات تولیده شده ، خاصیت متغیری دارند و تغییر می کنند ، به این معنا که اگر کالایی تولید شود ، به همان اندازه و میزان هزینه متغیر هم وجود خواهد داشت.
آن دسته از موادی که بدون واسطه و مستقیم درفرایند تولید محصولات نقش دارند ، هزینه متغیر می باشند. برای نیرو کار آن دسته از مواردی که تعداد نیروی کار را بر حسب مقدار تولیدات ، افزایش یا کاهش می دهند در احتساب هزینه متغیر نقش دارند اما سایر نیروها که چنین وضعیتی ندارند ، در این هزینه محاسبه نمی شوند اما برای احتساب هزینه سربار ، در نظر گرفته خواهند شد.
چمع هزینه های سربار خدمات و کالا های تولید شده با هزینه متغیر ، می شود هزینه کل یا تمامی خدمات و کالا های تولید شده.
زمانی یک شرکت هزینه های متغیر زیادی دارد که به همان میزان ، تولیدات زیادی نیز داشته باشد و در نتیجه درآمد این شرکت نیز افزایش خواهد داشت که به همین دلیل این گونه شرکت ها ، کساد شدن تجارت و کسب و کار را بصورت بهتری از سایر شرکت ها که هزینه ثابت بیشتری دارند ، مدیریت و تحمل کنند.
کسب و کارهایی که هزینه متغیرشان از متغیر ثابتشان بیشتر است ، قادرند با درآمد پایین و فروش کم پا بر جا بمانند و البته مقداری سود هم حاصل شود اما هنگامی که هزینه ثابت زیاد شود ، شرکت باید فروش زیادی نیز داشته باشد و بتواند به همان میزان سود به دست بیاورد تا قادر باشد جبران کند هزینه های ثابتش را و به مرحله کسب سود برسد.
مثال هایی در خصوص این دو نوع هزینه:
- مواد مستقیم: آن دسته از مواد خام که جهت تولید محصولات مورد استفاده است ، از مهمترین نوع هزینه ها می باشند.
- سهم و حق نیروی کار: پولی که به عنوان سهم یا حق تولید هر عدد کالا به نیروی کار داده می شود هم جزو هزینه ثابت محسوب می شود.
- برخی از هزینه ها مثل روغن و دیگر مواد مصرفی ماشین آلات ، بستگی به میزان مصرف و کارکرد ماشین آلات دارد و به صورت هزینه متغیر محاسبه می شود.
- اگر شرکتی کارکنان ساعتی داشته باشد که بر حسب زمان و ساعت به محاسبه دستمزدشان بپردازد ، حقوق انها بر اساس ساعات مفیدی که کار کرده اند داده می شود و به این صورت حقوقشان به عنوان هزینه متغیر احساب می گردد. ولی کارکنانی که ماهیانه حقوقی را که از قبل مقرر شده می گیرند و مقدار این پول به ساعت کاری آنها وابسته نیست ، جزو هزینه های ثابت محسوب می شود.
- کمیسیون: به فرد فروشنده تنها زمانی که محصولات و کالا ها را به فروش رسانده باشد ، حق کمیسیون داده می شود که به صورت واضح ، معلوم است این هزینه به عنوان هزینه متغیر در نظر گرفته می شود.
- هزینه های مربوط به حمل و نقل نیز می تواند از نوع هزینه متغیر باشد زیرا ؛ یک کارخانه در صورتی که تولیداتی داشته باشد و این تولیدات را به فروش رسانده باشد ، این هزینه ها را باید بپردازد.
پرسش و پاسخ متداول در مورد انواع هزینه های مالی:
خدمات برای کسب درآمد، قیمت و ارزش کالا که ضروری می باشند مانند، پول آب، برق، حقوق کارمندان و … را هزینه می گویند.
آیا هزینه همیشه به یک صورت و ثابت می باشد؟
خیر، هزینه دارای انواع مختلف ثابت و متغیر می باشد.
هزینه مالی چیست؟
هزینه مالی، مقدار پول واگذار و یا حواله شده به وسیله بانک مانند دسته چک گرفتن می باشد.
هزینه مالی ثابت چیست؟
با توجه به کم و زیاد شدن خدمات، کالا و تولیدات همیشه ثابت می باشد و در واقع جدا از میزان فعالیت تجاری می باشد. به عنوان مثال اجاره بهای ساختمان شرکت جزء هزینه های ثابت می باشد.
هزینه های مالی غیر ثابت چیست؟
این هزینه ها بر اساس میزان خدمات، حجم و مقدار کالا متغیر می باشد و به میزان کالای تولید شده تغییر می کند.
از مهمترین نوع هزینه، کدام دسته می باشد؟
مواد خام که برای تولیدات محصول مورد استفاده قرار می گیرد از مهمترین نوع هزینه ها می باشند.
حق نیروی کار جزء کدام دسته از هزینه ها می باشد؟
مبلغی که به عنوان سهم و یا حق تولید هر کالا به نیروی کار داده می شود جزء هزینه های ثابت می باشد.
حقوق کارمندان ساعتی جزء کدام دسته از هزینه ها می باشد؟
حقوق این کارمندان بر اساس ساعات کار مفید آن ها پرداخت می شود و جرء هزینه های متغیر به حساب می آید.
حق کمیسیون فروشنده جزء کدام دسته از هزینه ها می باشد؟
فروشنده در زمان فروش کالا، حق کمیسیون دریافت می کند و این هزینه جزء هزینه های متغیر می باشد.
هزینه های مربوط به حمل و نقل جزء کدام دسته از هزینه ها می باشد؟
این هزینه جزء هزینه های متغیر می باشد، زیرا یک کارخانه در صورت تولید کالا می بایست که این تولیدات را به فروش برساند.
اگر این مطلب برای شما رضایت بخش بوده است، مطالعه مقاله نرم افزار اکسل برای حسابداری را به شما پیشنهاد می کنیم.
5 کاربرد داده های مالی در تصمیم گیری بهتر
هدف نهایی و اصلی هر کسب وکاری ایجاد ارزش برای مشتریان، صاحبان آن کسب وکار و دیگر سهامداران آن است. بنابراین آنچه که برای واحدهای تجاری اهمیت دارد، اتخاذ تصمیمات صحیح و بهینه برای تخصیص منابع خود (تجهیزات، ساختمان، منابع انسانی و دانش تخصصی) در راستای ایجاد بیشترین ارزش ممکن با توجه به هزینه های انجام شده است.
بنابراین همان طور که این منابع در واحد تجاری در جریان هستند، می توان ادعا کرد اطلاعات مرتبط به واحد تجاری نیز در جریان است. با توجه به اینکه فعالیت های تعریف شده برای هر کسب وکاری نتایج مالی را به همراه دارد، اکثر اطلاعات موجود در واحد تجاری در قالب داده ها و اطلاعات مالی هستند.
اغلب مدیریت را با تصمیم گیری می شناسند و همواره در تعریف مدیریت به اهمیت نقش تصمیم گیری در تحقق اهداف سازمانی تأکید می شود. عملکرد مالی سازمان یکی از ابعاد مهم و موثر بر تصمیمات مدیریت است که در تحقق اهداف سازمانی می تواند نقش کمک کننده و یا بازدارنده داشته باشد.
بنابراین در صورتی که فرآیندهای تصمیم گیری به درستی انتخاب و اجرا شوند، بازده مالی شرکت رقم قابل ملاحظه ای خواهد داشت. درنتیجه می توان گفت دانش مالی مدیران و سطح سواد آنها در این زمینه می تواند بر درک درست مسائل و مشکلات کسب وکار و غلبه بر آنها موثر واقع شود.
در این مقاله قصد داریم به کمک مفاهیم مالی و اصول حسابداری چند روش ساده در بهبود مهارت های تصمیم گیری مدیران معرفی نماییم.
پیشنهاد چند استراتژی مالی که به تصمیم گیری کمک می کند
همان طور که گفتیم تصمیم گیری های مدیریت بر عملکرد یک سازمان تأثیرگذار است و بخش مهمی از تصمیمات اتخاذ شده در یک سازمان مربوط به مسایل مالی است. بنابراین در ادامه سعی داریم استراتژی هایی در جهت بهبود تصمیم گیری های مالی معرفی نماییم.
یکی از مهم ترین منابع مالی که راهنمای بسیار خوبی در تصمیم گیری ها است، داده ها و گزارش های مالی است که در صورت های مالی نمایش داده می شوند. برای یک مدیر مهم است که در کنار آشنایی با نحوه خواندن صورت های مالی، روش درست تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود در آنها را نیز بداند.
همان طور که می دانید صورت های مالی انواع مختلفی دارند که مهم ترین آنها صورت های سود و زیان، ترازنامه و جریان وجوه نقد است.
داده های مالی موجود در ترازنامه وضعیت شرکت یا سازمان را از نظر مالی در یک لحظه خاص نشان می دهد و به کمک این داده ها می توان مشخص کرد که سازمان در مسیر رسیدن به اهداف تعیین شده تا چه حد توانسته است موفق عمل کند.
در صورتهای سود و زیان پس از محاسبه دقیق هزینه ها و درآمدها، سود خالص شرکت تعیین می شود که براساس آن عملکرد شرکت در راستای اهداف تعیین شده نشان داده می شود.
صورت جریان وجه نقد نیز که مقدار وجه نقد مصرف و یا ایجاد شده در سازمان را نشان می دهد، گزارشی دقیق از تمام فعالیت های سازمان که در آن وجه نقد را مصرف کرده و یا باعث ایجاد وجه نقد و درآمد برای سازمان شده است را ارائه می دهد. به کمک اطلاعات به دست آمده از این صورت مالی می توان فعالیت های عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی را بررسی و بهترین تصمیم را در راستای بهبود عملکرد شرکت اتخاذ نمود.
بنابراین به طور کلی می توان گفت اطلاعات حاصل از صورت های مالی، اطلاعات ارزشمندی از سود و زیان شرکت ارائه می دهد و به کمک آنها می توان عوامل و موانع پیشرفت سازمان را به درستی شناسایی و در تصمیم گیری ها آنها را مد نظر قرار داد. آگاهی کسب شده از صورت های مالی به مدیران برای تخصیص منابع شرکت به فعالیت های درست و بهبود سرعت رسیدن به اهداف کمک می کند.
یکی از وظایف مهمی که برای مدیران تعریف شده است، تصمیم گیری در رابطه با اجرای پروژه های پیشنهادی در راستای اهداف سازمانی است. در واقع مدیر موظف است پروژه های پیشنهادی را از جنبه های مختلف بررسی کرده و با در نظر گرفتن میزان سود حاصل از اجرای آن، برای عملی کردن پروژه تصمیم گیری نماید.
در این مواقع پیش بینی بازگشت سرمایه حاصل از اجرای یک پروژه بسیار مؤثر خواهد بود. به عبارت دیگر، اگر مدیریت بتواند میزان سود حاصل از یک پروژه و منابعی که باید برای اجرای موفق آن اختصاص داد را برآورد نماید؛ در چارچوب اعداد و ارقام مالی حاصل تصمیم گیری راحت تر خواهد بود.
در کنار پیش بینی بازگشت سرمایه حاصل از یک پروژه، تجزیه و تحلیل هزینه و سود آن پروژه نیز مفید است. در واقع اطلاعات حاصل از تحلیل سود و هزینه، میزان هزینه های اجرایی کردن پروژه را با میزان درآمد حاصل از آن مقایسه نموده و به صرفه بودن پروژه را از نظر مالی مشخص می کند.
- دقت در بودجه بندی درست منابع
یک مهارت اساسی و بنیادی تعریف شده برای مدیران و دیگر تصمیم گیرندگان در سازمانها، توانایی بودجه بندی دقیق و بهینه است. زیرا به واسطه تخصیص منابع براساس بودجه تعیین شده برای هر بخش، تحقق اهداف در نظر گرفته برای آن بخش امکان پذیر خواهد شد.
اگر طی روند بودجه بندی، تمام فعالیت های تیم کاری بر اساس نتایج قابل مشاهده تقسیم شوند؛ به راحتی می توان هزینه های پیش بینی شده برای هر فعالیت را با هزینه های پرداخت شده آن فعالیت ها مقایسه کرده و بدین طریق بر اجرای درست تمام فعالیت های تیم کاری نظارت نمود.
به عبارت دیگر، بودجه بندی درست فعالیت های تیم کاری و مدیریت بودجه تخصیص داده شده به آن فعالیت ها به مدیر کمک میکند، با اطلاعات و داده های دقیق مالی، روند پیشرفت فعالیت های انجام شده را گزارش دهد.
لازمه تصمیم گیری صحیح و کاربردی برای تحقق اهداف، در نظر گرفتن تمام ابعاد مسئله مد نظر است. مسلماً دیدگاه یک تیم از موضوع واحد بسیار جامع تر از دیدگاه یک فرد است، به همین دلیل همواره بر تصمیم گیری های گروهی تأکید شده است.
در مباحث مدیریتی نیز مشارکت گروهی و تصمیم های چند نفره جایگاه ویژه ای دارد و تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند که تصمیمات گروهی تا 66% بهتر از تصمیمات فردی بوده است.
در تصمیم گیری های مرتبط به مسائل مالی نیز می توان از دانش و تخصص دیگر اعضای تیم بهره برد. زیرا ممکن است فردی در درک تفاوت بین استانداردها و مفروضات حسابداری تبحر داشته باشد و فرد دیگر نیز بر اصطلاحات مالی و اصول حسابداری اشراف کامل داشته باشد.
البته می توان این موضوع را این گونه نیز بیان کرد که در تصمیم گیری های گروهی به کمک توانایی ها و استعدادهای افراد مختلف می توان ضعف های مدیریت را جبران نمود. بنابراین توصیه شده استکه مدیریت مشورت های گروهی و به ویژه با افراد متخصص در زمینه مد نظر را در اولویت کار خود قرار دهد.
اطلاع از صورت های مالی حال و گذشته سازمان برای تصمیم گیری های درست اهمیت بسیاری دارد. شاخص های کلیدی مالی مانند حاشیه سود ناخالص، بازده حقوق صاحبان سهام و سرمایه در گردش سازمان، مدیر را از وضعیت مالی سازمان آگاه کرده و درک درستی از اهداف استراتژیک را فراهم می آورد.
اطلاع از جریان وجوه نقد و میزان سود حاصل از فعالیت های سازمان از طریق مشخص کردن نحوه مدیریت و رشد سرمایه شرکت به تصمیم گیری برای تخصیص منابع در مسیر دستیابی به اهداف موثر خواهد بود.
دانش مالی در بهبود تصمیم ها
همان طور که در بالا به آن اشاره کردیم دانش مالی در بهبود تصمیم گیری ها به مدیران کمک می کند. به همین دلیل لازم است افراد به ویژه مدیران که وظیفه اصلی آنها تصمیم گیری در جهت تحقق اهداف سازمانی است، دانش مالی خود را افزایش دهند.
لازم به ذکر است یک مدیر نیازی ندارد که تمام اطلاعات و دانش لازم و تعریف شده برای حسابدار را به طور کامل فراگیرد؛ بلکه از طریق آشنایی با اصول حسابداری و صورت های مالی و نحوه تحلیل داده های مالی به عنوان یکی از انواع خروجی های نرم افزار حسابداری که توسط بخش حسابداری ارائه می شود، می تواند تصمیمات بهتری را اتخاذ نماید.
محاسبه هزینه سرمایه
هزینه سرمایه نشان دهنده بازدهی است که یک شرکت باید به آن دست یابد تا هزینه یک پروژه سرمایه ای را توجیه کند، مانند خرید تجهیزات جدید یا ساخت یک ساختمان جدید. این اصطلاح توسط تحلیلگران و سرمایه گذاران استفاده می شود و همیشه مبیّن ارزیابی این موضوع است که آیا یک تصمیم پیش بینی شده می تواند با هزینه آن توجیه شود یا خیر. سرمایه گذاران همچنین ممکن است از این اصطلاح برای اشاره به ارزیابی بازده بالقوه یک سرمایه گذاری در رابطه با هزینه و خطرات آن استفاده کنند.
بسیاری از شرکت ها از ترکیبی از بدهی و حقوق صاحبان سهام برای تأمین مالی گسترش کسبوکار استفاده میکنند. برای چنین شرکت هایی، هزینه کلی سرمایه از میانگین وزن دار هزینه تمام منابع سرمایه به دست می آید. این پارامتر به عنوان میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC) شناخته می شود.
درک بیشتر هزینه سرمایه
این مفهوم در واقع اطلاعات کلیدی است که برای تعیین "نرخ مانع" یک پروژه استفاده می شود. شرکتی که یک پروژه بزرگ را آغاز می کند باید بداند که پروژه باید چقدر پول تولید کند تا هزینه های انجام آن را جبران کند و سپس به تولید سود برای شرکت ادامه دهد.
هزینه سرمایه از دیدگاه یک سرمایه گذار، ارزیابی بازدهی است که می توان از خرید سهام یا تصمیم در باره جبران مخارج مالی هر سرمایه گذاری دیگری انتظار داشت. این یک تخمین است و ممکن است شامل بهترین و بدترین سناریو باشد. یک سرمایه گذار ممکن است به نوسانات (بتا) نتایج مالی یک شرکت نگاه کند تا تعیین کند که آیا هزینه سهام با بازده احتمالی آن توجیه می شود یا خیر.
میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC)
هزینه سرمایه یک شرکت معمولاً با استفاده از فرمول میانگین وزن دار هزینه سرمایه محاسبه می شود که هزینه بدهی و سهام را در نظر می گیرد. هر دسته از سرمایه شرکت به طور متناسب وزن می شود تا به یک نرخ ترکیبی برسد و فرمول هر دو نوع بدهی و حقوق صاحبان سهام در ترازنامه شرکت را در نظر می گیرد؛ از جمله سهام عادی و ممتاز، اوراق قرضه و سایر اشکال بدهی.
پیدا کردن هزینه بدهی
هزینه سرمایه به عاملی برای تصمیم گیری در مورد مسیر تامین مالی تبدیل می شود: بدهی، حقوق صاحبان سهام یا ترکیبی از این دو. شرکتهای در مراحل اولیه به ندرت داراییهای قابلتوجهی برای وثیقه برای وامها دارند، بنابراین تأمین مالی از طریق انتشار سهام به روش پیشفرض تأمین مالی تبدیل میشود. شرکتهای کمتر تثبیتشده با سابقه عملیاتی محدود، نسبت به شرکتهای قدیمیتر با سوابق معتبر، هزینه بیشتری را برای سرمایه میپردازند، زیرا وام دهندگان و سرمایهگذاران بازده بالاتری را برای پذیرفتن ریسک بیشتر درخواست میکنند.
هزینه بدهی صرفاً نرخ بهره ای است که شرکت برای بدهی خود پرداخت می کند. با این حال، از آنجایی که هزینه بهره قابل کسر مالیات است، بدهی بر مبنای پس از کسر مالیات به صورت زیر محاسبه می شود:
که در این فرمول:
Interest Expense = بهره ای که شرکت برای پرداخت بدهی خود میپردازد.
T = نرخ مالیات نهایی شرکت
یافتن هزینه حقوق صاحبان سهام
هزینه انتشار سهام پیچیدهتر است، زیرا نرخ بازدهی که توسط سرمایهگذاران سهام تقاضا میشود، مانند وام دهندگان به وضوح تعریف نشده است. بهای حقوق صاحبان سهام توسط مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای به شرح زیر تقریب زده می شود:
Rf = نرخ بازده بدون ریسک
Rm = نرخ بازده بازار
بتا در فرمول CAPM برای تخمین ریسک استفاده می شود و این فرمول به بتای سهام یک شرکت عمومی نیاز دارد. برای شرکت های خصوصی، بتا بر اساس میانگین بتا در میان گروهی از شرکت های عمومی مشابه تخمین زده می شود. تحلیلگران ممکن است این بتا را با محاسبه آن بر مبنای پس از مالیات اصلاح کنند. فرض بر این است که بتای یک شرکت خصوصی با میانگین بتای صنعت یکسان خواهد بود.
هزینه کلی سرمایه شرکت بر اساس میانگین وزن دار این هزینه ها است.
به عنوان مثال، یک شرکت با ساختار سرمایه متشکل از 70٪ حقوق صاحبان سهام و 30٪ بدهی را در نظر بگیرید که هزینه حقوق صاحبان سهام آن 10 درصد و هزینه بدهی پس از مالیات 7 درصد است. بنابراین، WACC آن خواهد بود:
WACC = 0.7*0.1 + 0.3*0.07 = 9.1%
این عدد هزینه ای است که برای تنزیل جریان های نقدی آتی از پروژه های بالقوه و سایر فرصت ها برای تخمین ارزش فعلی خالص (NPV) و توانایی آنها برای تولید ارزش استفاده می شود.
شرکت ها به منظور دستیابی به ترکیب مالی بهینه بر اساس هزینه سرمایه برای منابع مختلف تامین مالی تلاش می کنند. تامین مالی بدهی نسبت به تامین مالی سهام از نظر مالیاتی کارآمدتر است زیرا هزینههای بهره قابل کسر مالیات هستند و سود سهام پس از کسر مالیات پرداخت میشود. با این حال، بدهی بیش از حد می تواند به طور خطرناکی منجر به سطوح اهرمی بالاتر شود و شرکت را مجبور به پرداخت نرخ های بهره بالاتر برای جبران ریسک نکول بالاتر کند.
تفاوت بین هزینه سرمایه و نرخ تنزیل
این دو اصطلاح تا حدودی مشابه هستند و این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند. هزینه سرمایه اغلب توسط بخش مالی یک شرکت محاسبه می شود و توسط مدیریت برای تعریف یک نرخ تنزیل (یا نرخ مانع) استفاده می شود که توجیه پذیری یا عدم توجیه پذیری یک سرمایه گذاری را تعیین می کند.
با این حال، مدیریت یک شرکت باید اعدادی را که در داخل شرکت به دست آمده است، به چالش بکشد؛ زیرا به عنوان مثال این اعداد ممکن است آنقدر محافظه کارانه باشد که مانع از سرمایه گذاری شود.
هزینه سرمایه همچنین ممکن است بر اساس نوع پروژه یا ابتکار متفاوت باشد. به طوریکه مقدار آن برای یک ابتکار بسیار نوآورانه اما مخاطره آمیز باید نسبت به پروژه به روز رسانی تجهیزات ضروری یا نرم افزاری با عملکرد ثابت شده، بالاتر باشد.
نمونه های دنیای واقعی
هر صنعتی متوسط هزینه سرمایه خود را دارد. اعداد بسیار متفاوت است. بر اساس مجموعهای از اطلاعات دانشکده بازرگانی استرن دانشگاه نیویورک، مقدار این پارامتر برای خانهسازی نسبتاً بالا است، چیزی حدود 6.35 درصد. این هزینه برای کسب و کار خرده فروشی مواد غذایی نسبتاً پایین بوده و حدود 1.98٪ است.
همچنین در میان شرکتهای دارویی و بیوتکنولوژی، تولیدکنندگان فولاد، شرکتهای نرمافزار اینترنتی و شرکتهای نفت و گاز نیز مقدار این کمیت بالا است. این صنایع تمایل به سرمایه گذاری قابل توجهی در تحقیق، توسعه، تجهیزات و کارخانه ها دارند.
جمع بندی
هزینه سرمایه نشان دهنده بازدهی است که یک شرکت باید به آن دست یابد تا هزینه یک پروژه سرمایه ای را توجیه کند، مانند خرید تجهیزات جدید یا ساخت یک ساختمان جدید. این هزینه شامل هزینه حقوق صاحبان سهام و بدهی است که بر اساس ساختار سرمایه ترجیحی یا موجود شرکت وزن داده می شود و به عنوان میانگین وزن دار هزینه سرمایه (WACC) شناخته می شود. تصمیمات سرمایه گذاری یک شرکت برای پروژه های جدید باید همیشه بازدهی را ایجاد کند که از هزینه کلی سرمایه شرکت برای تامین مالی پروژه بیشتر باشد. در غیر این صورت، پروژه بازدهی برای سرمایه گذاران ایجاد نخواهد کرد.
نکات برجسته استاندارد شماره 4 ایران (ذخایر، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی)
هدف استاندارد حسابداری شماره 4 ،اطمینان از بکارگیری معیارهای شناخت و مبانی اندازه گیری مناسب در مورد دخایر، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی و نیز افشای اطلاعات کافی در یادداشتهای توضیحی برای درک بهتر ماهیت ، زمان بندی مبلغ آنها توسط استفاده کنندگان صورتهای مالی می باشد.
این استاندارد ، ذخایر را به عنوان بدهی هایی تعریف کرده است که زمان تسویه و یا تعیین مبلغ آن توام با ابهام نسبتا قابل توجه می باشد. اصطلاح “ذخیره” در مورد اقلامی از قبیل کاهش ارزش دارایی ها و مطالبات مشکوک الوصول نیز بکار می رود. این اقلام مبلغ دفتری داراییها را تعدیل می کند و مشمول این استاندارد نیست.
این استاندارد درمورد ذخیره تجدید ساختار (شامل عملیات متوقف شده) کاربرد دارد. هنگامی که تجدید ساختار منطبق با تعریف عملیات متوقف شده باشد، طبق استاندارد حسابداری شماره 31 با عنوان “دارایی های غیر جاری نگهداری شده برای فروش و عملیات متوقف شده” موارد افشای بیشتری ضرورت دارد.
اصطلاحات ذیل در استاندارد حسابداری شماره 4 (ذخایر ، بدهی های احتمالی و دارایی های احتمالی ) با معانی مشخص زیر بکار رفته است:
ذخیره :
نوعی بدهی است که زمان تسویه ویا تعیین مبلغ آن توام با ابهام نسبتا قابل توجه است.
عبارت از تعهد انتقال منافع اقتصادی توسط واحد تجاری ، ناشی از معاملات یا سایر رویدادهای گذشته است .
رویداد تعهد آور :
رویدادی است که تعهدی قانونی یا عرفی ایجاد می کند به گونه ای که واحد تجاری ملزم به تسویه آن باشد.
تعهد قانونی :
تعهدی است که از قرارداد یا الزامات قانونی ناشی می شود.
تعهد عرفی :
تعهدی است ناشی از اقدامات واحد تجاری در مواردی که واحد تجاری با توجه به نحوه عمل خود در گذشته ، سیاست های اعلام شده یا آیین نامه های جاری کاملا مشخص، به سایر اشخاص نشان داده است که مسئولیتهای خاصی را خواهد پذیرفت، و در نتیجه، واحد تجاری انتظاری بجا برای آنها ایجاد کرده است که مسئولیتهای خود را ایفا خواهد کرد.
بدهی احتمالی :
الف. تعهدی غیر قطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی می شود و وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که به طور کامل در کنترل واحد تجاری نیست ، تایید خواهد شد.
ب. تعهدی فعلی است که از رویدادهای گذشته ناشی می شود اما به دلایل زیر شناسایی نمی شود:
- خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل نیست.
- مبلغ تعهد را نمی توان با قابلیت اتکای کافی اندازه گیری کرد.
دارایی احتمالی :
یک دارایی غیر قطعی است که از رویدادهای گذشته ناشی می شود و وجود آن تنها از طریق وقوع یا عدم وقوع یک یا چند رویداد نامشخص آتی که بطور کامل تحت کنترل واحد تجاری نیست، تایید خواهد شد.
قرار داد زیانبار :
قراردادی است که مخارج غیر قابل اجتناب آن برای ایفای تعهدات ناشی از قرارداد ، بیش از منافع اقتصادی مورد انتظار آن قرارداد است .
تجدید ساختار :
برنامه ای است که توسط مدیریت طراحی و کنترل می شود و در دامنه فعالیت واحد تجاری و یا شیوه انجام آن فعالیت ، تغییرات با اهمیتی ایجاد می کند.
شناخت
ذخایر
ذخیره باید در صورت احراز معیارهای زیر شناسایی شود:
الف. واحد تجاری تعهدی فعلی (قانونی یا عرفی) دارد که در نتیجه رویدادی در گذشته ایجاد شده است،
ب. خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد محتمل باشد .
ج. مبلغ تعهد به گونه ای اتکاپذیر قابل برآورد باشد.
اگر این شرایط احراز نگردد، هیچ ذخیره ای نباید شناسایی شود.
تعهد فعلی :
در موارد بسیار نادر، وجود تعهد فعلی روشن نیست. در این موارد، چنانچه با در نظر گرفتن تمام شواهد در دسترس ، احتمال وجود تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه بیشتر باشد، چنین فرض می شود که یک رویداد گذشته تعهد فعلی را بوجود آورده است.
رویداد گذشته :
رویداد گذشته ای که منجر به تعهد فعلی شود، رویداد تعهدآور نامیده می شود. برای اینکه رویدادی تعهدآور تلقی شود، لازم است واحد تجاری هیچ راه کار عملی جز تسویه تعهد ایجاد شده ناشی از این رویداد نداشته باشد. این وضعیت تنها در موارد زیر واقع می شود:
الف. الزام قانونی برای تسویه تعهد وجود داشته باشد، یا
ب. در مورد تعهد عرفی ، هنگامی که رویداد مورد نظر (که ممکن است ناشی از اقدام واحد تجاری باشد) انتظاراتی بجا مبنی بر ایفای تعهد واحد تجاری در اشخاص دیگر ایجاد کند.
محتمل بودن خروج منافع اقتصادی :
برای اینکه بدهی شرایط شناخت را احراز کند نه تنها وجود تعهد فعلی، بلکه محتمل بودن خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن تعهد نیز ضروری است. دراین استاندارد ، خروج منافع اقتصادی در صورتی محتمل تلقی می شود که احتمال وقوع رویداد بیش از عدم وقوع آن باشد .چنانچه وجود تعهد فعلی محتمل نباشد، واحد تجاری آن را به عنوان بدهی احتمالی افشا می کند مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.
برآورد اتکاپذیر تعهد :
استفاده از برآورد در تهیه صورتهای مالی امری اساسی است و اتکاپذیری آن را خدشه دار نمی کند. این امر به ویژه در مورد ذخایر مصداق دارد که ماهیتا نسبت به اکثر اقلام ترازنامه ابهام بیشتری دارد. بجز در موارد بسیار نادر ، واحد تجاری قادر است طیفی از نتایج ممکن را مشخص کند و بنابراین می تواند برای شناخت ذخیره، تعهد را به گونه ای اتکاپذیر برآورده کند. در موارد بسیار نادر که تعیین مبلغ بدهی از طریق برآورد اتکاپذیر میسر نیست، این بدهی به عنوان بدهی احتمالی افشا می شود.
بدهیهای احتمالی
واحد تجاری نباید بدهی احتمالی را شناسایی کند. بدهی احتمالی افشا می شود، مگر اینکه امکان خروج منافع اقتصادی بعید باشد.
چنانچه واحد تجاری مشترکا و متضامنا در قبال یک تعهد مسئولیت داشته باشد، آن بخش از تعهد که انتظار می رود توسط سایر اشخاص ایفا شود به عنوان بدهی احتمالی محسوب می شود. واحد تجاری تنها برای بخشی از تعهد که خروج منافع اقتصادی برای تسویه آن محتمل است ، ذخیره شناسایی می کند، بجز در شرایط بسیار نادر که نتوان برآورد اتکاپذیر انجام داد.
وضعیت بدهی های احتمالی ممکن است نسبت به آنچه در ابتدا انتظار می رفت ، تغییر کند . بنابراین ، بدهی های یاد شده بطور مداوم ارزیابی می شود، تا تعیین گردد آیا خروج منافع اقتصادی محتمل شده است یا خیر. چنانچه خروج منافع اقتصادی آتی برای اقلامی که قبلا به عنوان بدهی احتمالی تلقی شده اند ، محتمل شود ، در صورتهای مالی دوره ای که میزان احتمال درآن تغییر می کند، ذخیره شناسایی می شود ( مگر در شرایط بسیار نادری که برآورد اتکا پذیر ممکن نباشد).
داراییهای احتمالی
واحد تجاری نباید دارایی احتمالی را شناسایی کند. داراییهای احتمالی معمولا از رویدادهای برنامه ریزی نشده یا غیر منتظره ای ناشی می شود که ورود منافع اقتصادی به واحد تجاری را ممکن می سازد. برای مثال، می توان به ادعایی که واحد تجاری از طریق مراحل قانونی پیگیری می کند اما پیامد آن نامشخص است، اشاره کرد.
دارایی احتمالی زمانی افشا می شود که ورود منافع اقتصادی محتمل باشد . داراییهای احتمالی به طور مداوم ارزیابی می گردد تا اطمینان حاصل شود که تصمیم در باره جبران مخارج مالی تغییرات آن به نحو مناسب در صورتهای مالی منعکس شده است . چنانچه ورود منافع اقتصادی تقریبا قطعی باشد ، دارایی و درآمد مربوط در صورتهای مالی دوره ای که تغییر درآن رخ داده است، شناسایی می شود. همچنین در صورتی که ورود منافع اقتصادی محتمل شود واحد تجاری داراییهای احتمالی را افشا می کند.
اندازه گیری
بهترین برآورد
مبلغ شناسایی شده به عنوان ذخیره باید بهترین برآورد از مخارجی باشد که برای تسویه تعهد فعلی در تاریخ ترازنامه لازم است. بهترین برآورد از مخارج لازم برای تسویه تعهد فعلی ، مبلغی است که واحد تجاری به طور منطقی لازم است برای تسویه تعهد یا انتقال به شخص ثالث در تاریخ ترازنامه بپردازد.
ریسک و ابهام
ریسک و ابهام حاکم بر بسیاری از رویدادها و شرایط باید در دستیابی به بهترین برآورد ذخیره در نظر گرفته شود. ریسک بیانگر تغییرپذیری نتایج است. تعدیل ریسک ممکن است مبلغ بدهی را افزایش دهد. در شرایط ابهام ، برای پرهیز از بیش نمایی درآمد ها یا داراییها و کم نمایی هزینه ها یا بدهی ها، رعایت احتیاط در انجام قضاوت لازم است. با این حال، وجود ابهام، ایجاد ذخایر اضافی یا بیش نمایی بدهیها را توجیه نمی کند. به عنوان مثال، چنانچه هزینه های یک پیامد نامساعد خاص به صورت محتاطانه برآورد شود، میزان احتمال آن نباید بیش از واقع در نظر گرفته شود. باید مراقب بود تا از تعدیل مضاعف بابت ریسک و ابهام و در نتیجه بیش نمایی ذخیره اجتناب شود.
ارزش فعلی
هنگامی که اثر ارزش زمانی پول با اهمیت است، مبلغ ذخیره باید معادل ارزش فعلی مخارج مورد انتظار لازم برای تسویه تعهد باشد. با توجه به مشکلات عملی تعیین نرخ های تنزیل متفاوت و به منظور ایجاد یکنواختی در شیوه محاسبه ارزش فعلی بدهی بلند مدت، توصیه می شود از نرخ بازده بدون ریسک، مانند نرخ سود سپرده های سرمایه گذاری بلند مدت بانکی یا نرخ اوراق مشارکت دولتی ، استفاده شود.
رویدادهای آتی
اگر شواهد عینی کافی وجود داشته باشد که رویدادهای آتی موثر بر مبلغ مورد نیاز برای تسویه تعهد ، رخ خواهد داد، این رویدادها باید در تعیین مبلغ ذخیره در نظر گرفته شود.
واگذاری مورد انتظار داراییها
سود ناشی از واگذاری مورد انتظار داراییها در اندازه گیری ذخیره در نظر گرفته نمی شود، حتی اگر واگذاری مورد انتظار رابطه نزدیکی با رویدادی داشته باشد که منجربه ایجاد ذخیره می شود. واحد تجاری سود ناشی از واگذاری مورد انتظار داراییها را در زمان تعیین شده مطابق استاندارد حسابداری مرتبط با دارایی مورد نظر شناسایی می کند.
جبران مخارج
چنانچه انتظار رود تمام یا بخشی از مخارج مورد نیاز برای تسویه ذخیره توسط شخص دیگری جبران شود. (برای مثال از طریق قراردادهای بیمه)، این مبلغ تنها زمانی به عنوان یک دارایی جداگانه شناسایی می شود که جبران آن پس از تسویه تعهد توسط واحد تجاری تقریبا قطعی باشد. مبلغ شناسایی شده برای جبران مخارج نباید بیش از مبلغ ذخیره باشد. در صورت سود وزیان می توان هزینه مرتبط با یک ذخیره را پس از کسر مبلغ شناسایی شده برای جبران مخارج ارائه کرد.
تغییر ذخایر
ذخایر باید در پایان هر دوره مالی بررسی و برای نشان دادن بهترین برآورد جاری تعدیل شود. هرگاه خروج منافع اقتصادی برای تسویه تعهد ، دیگر محتمل نباشد، ذخیره باید برگشت داده شود.
استفاده از ذخایر
ذخیره باید تنها برای مخارجی استفاده شود که در اصل برای آن شناسایی شده است. به بیان دیگر تنها مخارجی که با ذخیره اولیه مرتبط است از آن کسر می شود. کسر مخارج از ذخیره ای که در ابتدا با هدف دیگری شناسایی شده است باعث می شود تا آثار دو رویداد متفاوت پنهان بماند. (بنابراین انجام اینکار مجاز نیست)
بکارگیری قواعد شناخت و اندازه گیری
زیان های عملیاتی آتی
زیان های عملیاتی آتی با تعریف بدهی مطابقت ندارد و حائز معیارهای کلی شناخت ذخایر نمی باشد. بنابراین بابت زیان های عملیاتی آتی نباید ذخیره ای شناسایی شود.
قرارداد های زیانبار
در صورتی که واحد تجاری قرارداد زیانبار داشته باشد، تعهد فعلی مربوط به زیان قرار داد باید به عنوان ذخیره شناسایی شود .
بسیاری از قرار دادها، نظیر بعضی از سفارشات خرید عادی را می توان بدون پرداخت خسارت به طرف قرارداد فسخ کرد و بنابراین بابت آنها تعهدی وجود ندارد. سایر قرار دادها هم حقوق و هم تعهداتی را برای طرفین قرارداد ایجاد می کند . هرگاه رویدادهایی موجب زیانبار شدن قرارداد شود ، چنین قراردادی در دامنه کاربرد این استاندارد قرار می گیرد و یک بدهی وجود دارد که شناسایی می شود.
تجدید ساختار
موارد زیر نمونه های از رویدادهایی است که می تواند مشمول تعریف تجدید ساختار باشد:
- الف. فروش یا توقف یک فعالیت تجاری
- ب. بستن مکان فعالیت تجاری در یک کشور یا منطقه یا تغییر مکان فعالیتهای تجاری از یک کشور یا منطقه به کشور یا منطقه دیگر،
- ج. تغییر ساختار مدیریت ، برای نمونه ، حذف یک لایه از مدیریت ،
- د. تجدید سازمان اساسی که اثر با اهمیتی بر ماهیت و محور عملیات واحد تجاری دارد.
برای مخارج تجدید ساختار تنها در صورتی ذخیره شناسایی می شود که معیارهای عمومی شناخت ذخایر احراز شود.
تعهد عرفی درمورد تجدید ساختار تنها زمانی رخ می دهد که واحد تجاری :
الف. طرح تفصیلی مصوب برای تجدید ساختار داشته باشد که حداقل موارد زیر در آن مشخص شده باشد:
- فعالیت تجاری مورد نظر
- مکان های اصلی متاثر از تجدید ساختار
- مکان، کارکرد و تعداد تقریبی کارکنانی که برای خاتمه خدمت آنها مزایایی پرداخت خواهد شد.
- مخارجی که تحمل خواهد شد
- زمان اجرای طرح
ب. با شروع اجرای طرح یا اعلام ویژگی های اصلی آن به اشخاصی که از آن متاثر می شوند، درآنها انتظاری بجا ایجاد کند که تجدید ساختار انجام خواهد شد.
اگرچه تعهد عرفی تنها از طریق تصمیم مدیریت ایجاد نمی شود، اما ممکن است سایر رویدادهای گذشته، همراه چنین تصمیمی ، موجب ایجاد تعهد شود. برای نمونه ، نتایج مذاکره با نماینده کارکنان برای مزایای پایان خدمت یا مذاکره با خریداران در مورد فروش یک بخش عملیاتی ممکن است منوط به تصویب هیات مدیره باشد . پس از تصویب و اعلام به اشخاص دیگر، واحد تجاری در صورت احراز شرایط مندرج در فوق ، تعهد عرفی برای تجدید ساختار دارد.
در رابطه با فروش تمام یا بخشی از فعالیت تجاری، هیچ گونه تعهد ایجاد نمی شود مگر اینکه واحد تجاری به موجب یک قرارداد فروش ملزم به فروش باشد. حتی زمانی که یک واحد تجاری تصمیم به فروش بخشی از فعالیت تجاری دارد و آن را به عموم اعلام می نماید، آن تصمیم به عنوان تعهد فروش تلقی نمی شود مگر آنکه خریدار، مشخص و قرارداد فروش الزام آور منعقد شده باشد.
مادامی که قرارداد فروش الزام آور وجود نداشته باشد، واحد تجاری قادر خواهد بود نظرش را تغییر دهد و چنانچه نتواند خریداری با شرایط قابل قبول بیاید، مجبور است راهکارهای دیگری را در نظر بگیرد. هنگامی که فروش فعالیت تجاری به عوان بخشی از تجدید ساختار در نظر گرفته شود، داراییهای آن فعالیت از نظر کاهش ارزش بررسی می شود. اگر فروش ، تنها بخشی از تجدید ساختار تلقی شود، تعهد عرفی ممکن است از سایر بخشهای تجدید ساختار ناشی شود قبل از آنکه قرارداد فروش الزام آور منعقد گردد.
ذخیره تجدید ساختار باید تنها شامل مخارج مستقیم ناشی از تجدید ساختار باشد یعنی آن مخارجی که هم برای تجدید ساختار ضروری است و هم به فعالیتهای جاری واحد تجاری مربوط نباشد.
واحد تجاری باید برای هر طبقه از بدهی های احتمالی در تاریخ ترازنامه ، شرح مختصری از ماهیت بدهی احتمالی و موارد زیر را در صورت امکان افشا کند، مگر اینکه امکان هرگونه خروج منافع اقتصادی برای تسویه بعید باشد :
- الف. برآورد اثر مالی آن (طبق معیارهای ارائه شده در بخش اندازه گیری)
- ب. موارد ابهام مربوط به مبلغ یا زمان بندی خروج منافع اقتصادی
- ج. امکان هرگونه جبران مخارج
چنانچه ورود منافع اقتصادی محتمل باشد، واحد تجاری باید شرح مختصری از ماهیت داراییهای احتمالی در تاریخ ترازنامه و در صورت امکان ، برآوردی از اثر مالی آنها که با استفاده از اصول مربوط به ذخایر (مطابق معیارهای ارائه شده در بخش اندازه گیری) را افشا نماید.
چنانچه افشای اطلاعات فوق در ارتباط با بدهی های احتمالی و داراییهای احتمالی عملی نباشد، این واقعیت باید بیان شود .
در موارد بسیار نادر ، افشای تمام یا بخشی از اطلاعات در خصوص ذخیره ، بدهی احتمالی یا دارایی احتمالی مربوط به دعاوی له یا علیه واحد تجاری ممکن است به موقعیت واحد تجاری لطمه ای جدی وارد کند. در چنین مواردی ، لازم نیست واحد تجاری اطلاعات یاد شده را افشا کند، اما باید ماهیت کلی این دعاوی را همراه با دلیل عدم افشای اطلاعات بیان کند.
دیدگاه شما