- سفید یا سبز رنگ (Bullish Marubozu)
اینها همان کندلهای سفید گفته شده در بالا هستند که با رنگ سبز نیز نشان داده میشوند و نشان دهنده افزایش قیمت میباشند. بولیش ماروبوزو یعنی بعد از تشکیل این کندل روند بازار صعودی است. یک کندل اگر هیچ خط سایهای نداشته باشد به آن ماروبوزو گفته میشود. در بازار بورس (چه داخلی و چه خارجی) دو نماد حیوان داریم. یک نماد گاو وحشی و یک نماد خرس. گاو وحشی اگر به ساختار بدنی گاو وحشی نگاه کنید حالت کمرش به صورت قوسی رو به بالا است. بنابراین در بورس به بازاری که روند صعودی دارد اصطلاح روند بازار گاوی است رابه کار میبرند. - سیاه یا قرمز رنگ (Bearish Marubozu)
بیریش ماروبوزو نشان دهنده این است که بعد از تشکیل این کندل روند بازار نزولی است. حال اگر به ساختار بدنی خرس توجه کنید کمرش خمیده و به سمت پایین میباشد. یعنی ساختار بدنی خرس نشان میدهد که ما یک روند نزولی قیمت داریم. بنابراین اگر روند بازاری نزولی باشد میگویند که روند بازار خرسی است. - الگوی هنگینگ من (Hanging Man)
هنگینگ من در لغت به معنای مرد به دار آویخته میباشد. بعد از تشکیل این الگو یک خط سایه رو به پایین داریم که این خط بلند میباشد. همچنین یک بدنه کوچک هم مشاهده میکنیم. وقتی این کندل تشکیل میشود روند بازار نزولی است. - الگوی اینورتد هامر (Invertrd Hammer)
اینورتد هَمر در لغت به معنای چکش معکوس میباشد. که اگر کندل ما از این الگو پیروی کند روند صعودی خواهد بود. - الگوی شوتینگ استار (Shooting Star)
اگر این کندل تشکیل شود بعد از این candle روند بازار نزولی خواهد شد. - الگوی چکش (Hammer)
اگر این الگو تشکیل شود بعد از این روند بازار صعودی خواهد بود. بنابراین نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است و باید به آن توجه کنید رنگ کندل است. اگر سبز باشد یعنی بعد از این روند ما صعودی است و اگر رنگ قرمز یا مشکی باشد یعنی بعد از این روند نزولی خواهیم داشت.
تایم فریم چیست و بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
تایم فریم چیست یکی از سؤالاتی است که هر تریدری در بازار ارزهای دیجیتال به خوبی با پاسخ آن آشناست. بازار ارزهای دیجیتال، میدان رقابتِ پرهیاهو و پرالتهابی است که قیمتها در آن مدام در حال تغییر هستند. برای کسب بیشترین سود در بازار ارزهای دیجیتال، باید بتوانید تغییر قیمتها را به خوبی تحلیل کنید. اگر فکر میکنید که برای تحلیل نیاز به بررسی لحظه به لحظهی قیمتها دارید، سخت در اشتباهید. تریدرهای بازار ارز دیجیتال با بررسی بازههای زمانی مشخص، روند رشد رمزارزها را تحلیل میکنند. این بازههای مشخص در زبان معاملهگران ارزهای دیجیتال، تایم فریم نام دارد. در اصل مفهوم تایم فریم با تحلیل تکنیکال گره خورده است.
اگر به خرید و فروش در بازار ارزهای دیجیتال علاقهمندید؛ در ادامه با ما همراه باشید تا با اینکه تایم فریم چیست و انواع آن مثل تایم فریم یک دقیقهای یا تایم فریم یک ساعته چه کاربردی دارند و چگونه میتوان بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال را انتخاب کرد؛ بیشتر آشنا شوید.
تایم فریم چیست ؛ انتخاب دورههای زمانی برای تحلیل
تریدرها برای تحلیل تکنیکال به نمودار قیمت نگاه میکنند و به بررسی آن میپردازند. نمودار قیمت از دو محور قیمت و زمان تشکیل شده است. زمان معاملات را میتوان به قالبهای مشخصی تقسیم کرد تا به تحلیل قیمت ارز دیجیتال در بازههای زمانی مشخص پرداخت. این بازههای زمانی دارای واحد مشخصی هستند. برای مثال شما میتوانید قیمت را در یک ساعت اخیر، یک روز اخیر، یک ماه اخیر، یک سال اخیر و … بررسی کنید. به این قالبهای زمانی تایم فریم میگویند.
برای مثال منظور از تایم فریم روزانه بیت کوین، نمودار قیمت بیت کوین در طی یک روز اخیر و مقایسه آن با روزهای قبل است. در صرافیها و سایتهای تحلیل ارز دیجیتال معمولاً ابزارهایی برای تغییر تایم فریمها قرار دارد. در معاملات ارز دیجیتال در ایران میتوانید از انواع تایم فریمها برای بهبود نتیجه معامله، استفاده کنید.
انواع تایم فریم برای تحلیل رمزارزها کداماند؟
تایم فریمها با توجه به بازههای زمانی مختلف به قالبهای زمانی کوتاهمدت تا بلندمدت تقسیم میشوند. این قالبها به صورت نمودارهای دقیقهای ، ساعتی، روزانه، هفتگی و ماهانه وجود دارند. تریدرها عموماً از تایم فریمهای پرکاربردی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال استفاده میکنند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- یک دقیقه M1 تغییرات در مدت ۱ دقیقه
- ۵ دقیقه M5 تغییرات در مدت ۵ دقیقه
- ۱۵ دقیقه M15 تغییرات در مدت ۱۵ دقیقه
- ۳۰ دقیقه M30 تغییرات در مدت ۳۰ دقیقه
- ۱ ساعت H1 تغییرات در مدت یک ساعت
- ۴ ساعت H4 تغییرات در مدت ۴ ساعت
- ۱ روز D1 تغییرات در مدت ۱ روز
تایم فریم چه کاربردی در معاملات ارزهای دیجیتال دارد؟
تایم فریم یا همان دورهی زمانی، از اصلیترین مفاهیم و اجزای تحلیل تکنیکالِ ارزهای دیجیتال است که تحلیلگر را به یک تحلیل درست از رفتار قیمت در بازههای مشخص میرساند. تایم فریم به دلیل اینکه به معاملهگران برای پیدا کردن بهترین زمان برای خرید و یا فروش ارزهای دیجیتال کمک میکند، اهمیت بسیاری دارد. به بیان سادهتر، تایم فریم نمایش قیمت بر مبنای مقیاس زمانی مشخص است.
به طور کلی تایم فریم دو مسئله مهم را برای تریدرها روشن میکند:
- میزان ریسک معامله
- مدت زمانی که طول میکشد تا نتیجهی تحلیل و بررسی معاملهی یک معاملهگر مشخص شود.
در حقیقت تریدرها با بررسی یک بازهی زمانی مشخص و در کنار آن با رصد کردن قیمت لحظهای ارزهای دیجیتال بهترین زمان را برای انجام معاملات پیدا میکنند.
عوامل موثر در انتخاب تایم فریم
انتخاب یک تایم فریم برای بررسی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به سبک سرمایهگذاری تریدرها بستگی دارد. با این حال یکی از شاخصههایی که بر انتخاب تایم فریم اثر میگذارد افق زمانی سرمایهگذاری شخص است. به عنوان مثال استراتژی شخصی که افق سرمایهگذاری کوتاهمدت دارد با کسی که به دنبال سرمایهگذاری بلندمدت است متفاوت است. در نتیجه این دو نفر تایم فریم یکسانی را انتخاب نخواهند کرد. در کنار این مسئله عوامل دیگری مانند روش تحلیل، مدیریت ریسک و نگاه افراد به سرمایهگذاری نیز در انتخاب تایم فریم تاثیرگذارند. در ادامه در خصوص هر یک از این موارد بیشتر توضیح خواهیم داد تا بهترین تایم فریم را برای معاملات خود انتخاب کنید.
افق معامله خود را مشخص کنید
به نظر شما مدت زمان باز بودن یک موقعیت باید چقدر باشد؟ آیا میتوانید شب در حالی که هنوز از یک موقعیت معاملاتی خارج نشدید؛ بخوابید؟ به طور کلی، دید شما نسبت به معامله بلند مدت است یا کوتاه مدت؟ پاسخ به این سؤال، منجر به انتخاب تایم فریم مناسب خواهد شد. اگر دید شما برای معامله بلند مدت است؛ پس تایم فریمهای چنددقیقهای نباید برای شما استرسزا باشد و تایم فریمهای روزانه و حتی هفتگی برای شما اهمیت بیشتری دارد. این در حالی است که اگر به معاملات کوتاه مدت علاقهمندید؛ تایم فریمهای یک دقیقهای، ده دقیقهای یا یک ساعته برای شما انتخاب بهتری است. پس پیش از انتخاب تایم فریم باید اهداف معامله خود را شناسایی کنید.
مدیریت سرمایه
اغلب افراد برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر از سطوح مقاومت و حمایت استفاده میکنند. نقاط حد سود و حد ضرر به معنای نقاط خروج از یک معامله است. نقطه حد سود زمانی است که معامله مطابق تحلیل شما پیش رفته و با خیالی آسوده از آن خارج میشوید و نقطه حد ضرر زمانی است که شرایط مطابق انتظار شما پیش نرفته و ممکن است منجر به ضرر جبرانناپذیری شود. در تایم فریمهای طولانیتر فاصله بیشتری بین نقطه ورود و خروج وجود خواهد داشت زیرا به طور معمول تحرکات قیمتی و فاصله کف و سقف بازار در این تایم فریمها بیشتر است. با توجه به این مسئله برای انتخاب نقطه خروج، معاملهگر ناچار است حد ضرر بالاتری را تقبل کند. از سویی دیگر استفاده از تایم فریمهای کوتاه مدت ریسک معاملات را بالاتر خواهد برد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص مقاله مدیریت ریسک را مطالعه کنید.
روش تحلیل خود را انتخاب کنید
الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال ممکن است حتی تا هفتهها تشکیل نشوند یا فرصت مناسب برای معامله به این سرعتها دست ندهد. از طرفی دیگر برخی الگوها در کوتاه مدت تشکیل میشوند و تعداد بسیار بیشتری دارند. در انتخاب تایم فریم حتماً به الگوی معاملاتی خود توجه کنید و فرصت مطلوب خود را بر آن اساس پیدا کنید.
به تجربه شخصی خود اعتماد کنید
بسیاری از نکات درباره تحلیل را میتوان آموزش دید ولی نکات زیادی هستند که تنها با تجربه آموخته میشوند. شما میتوانید در مواقعی به این تجربیات تکیه کنید و از بین دوراهیها راه خود را پیدا کنید. هرچند توجه داشته باشید که از روی احساسات تصمیم نگیرید و صرفاً تجربیات واقعی خود را به خاطر داشته باشید. در این زمینه ژورنال ترید میتواند برای شما مناسب باشد.
بهترین تایم فریم برای ارز دیجیتال کدام است؟
بهترین تایم فریم مسلماً تایم فریمی است که با ریسک پایینتر بیشتری سود را داشته باشد؛ اما این تعریف به هیچ عنوان تعریف دقیقی نیست. انتخاب بهترین تایم فریم برای ارزهای دیجیتال تفاوت چندانی با سایر بازارهای مالی ندارد اما پیش از شروع معامله در این بازار باید توجه داشته باشید که بازار کوتاه مدت ارزهای دیجیتال ممکن است دقیقه مطابق با تحلیل تکنیکال شما پیش نرود. در ادامه انتخاب تایم فریم برای موقعیتهای مختلف را با یکدیگر مرور خواهیم کرد:
بهترین تایم فریم برای نوسان گیری و ترید روزانه
اگر به دنبال بهترین تایم فریم برای ترید روزانه یا همان نوسان گیری هستید باید نکات مهمی را در این رابطه به خاطر بسپارید. در نوسان گیری معاملهگران اغلب برای مدت بسیار کوتاهی در یک معامله میمانند و به سرعت از این موقعیت خارج میشوند. با توجه به بازه زمانیای که یک معاملهگر در یک معامله میماند، میتوان بهترین تایم فریم برای نوسان گیری را انتخاب کرد. معمولاً در چنین مواقعی تریدرها از تایم فریمهایی با مدت زمان کوتاه مثل تایم فریم یک دقیقهای، ۵ دقیقهای و… برای تحلیل استفاده میکنند با این وجود بد نیست که نیمنگاهی هم به تایم فریمهای بزرگتر داشته باشید. تایم فریمهای بزرگتر روند کلی را نشان میدهند و تایم فریمهای کوچکتر میتوانند به تشخیص نقطه مناسب ورود کمک کنند. برای انتخاب بهترین تایم فریم برای ترید روزانه پیش از هر چیز باید رویههای مدیریت سرمایه را به خوبی آموزش ببینید.
بهترین تایم فریم برای معاملهگران فاندامنتال
حتی اگر شما به تحلیل فاندامنتال بیش از تکنیکال علاقهمندید؛ باز هم تایم فریم برای شما کاربردی خواهد بود. در تحلیل فاندامنتال شما هیچ نیازی به تایم فریمهای کوتاه مدت نخواهید داشت و میتوانید برای تحلیل به سادگی از تایم فریمهای بلند مدت، برحسب نیاز خود، استفاده کنید. تایم فریمهای روزانه و هفتگی در تحلیل فاندامنتال پرکاربردترین هستند با این وجود حتی برخی بیشتر به تایم فریمهای ماهانه علاقهمندند.
بهترین تایم فریم برای معاملات بین روزی
معاملات بین روزی معاملاتی هستند که کمتر از یک روز به پایان میرسند. در این معاملات اغلب از تایم فریمهای ۵ دقیقهای، ۱۵ دقیقهای و یک ساعته استفاده میشود.
تایم فریم یک دقیقهای بیشتر مناسب چه معاملهگرانی است؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، سبک و استراتژی معاملهگران در انتخاب تایم فریم از اهمیت بسیاری برخوردار است مثلاً تریدرهای اسکالپر قاعدتاً ترجیح میدهند تا تایم فریم چارت خود را بر روی یک دقیقه تنظیم کنند. اصطلاحاً ستاپ معاملاتی آنها (trading setup) بسیار متفاوتتر از دیگر معاملهگران است. این نوع تریدرها ممکن است در یک ساعت وارد چندین موقعیت خرید یا فروش شوند و تعداد زیاد معاملات به دلیل تغییرات بسیار زیاد نمودار در تایم فریم یک دقیقه است. به طور کلی اسکالپرها بیشترین میزان ریسک را متحمل شده و سعی میکنند از تمام حرکتهای قیمتی در کوچکترین بازههای زمانی کسب سود کنند. از دیگر فواید تایم یک دقیقهای شناسایی سریعتر کندلهایی است که در نهایت باعث تغییر روند نمودار میشوند. از آنجایی که اسکالپرها ریسک بسیار بیشتری را وارد معاملات خود میکنند، انتخابی جز توجه کامل به نمودار و تغییرات لحظهای آن ندارند. بنابراین بد نیست همه معاملهگران هر از گاهی به نوع کندلها و اندازههای کندلها در تایم فریم یک دقیقهای نیز توجه داشته باشند تا بتوانند تغییرات، فشار خرید یا فروش یا به طور کلی توان روند مورد نظر را پیشبینی کنند. اگر به این مبحث علاقهمندید میتوانید مقاله روش معاملاتی اسکالپ چیست را بخوانید.
انتخاب تایم فریم مناسب برای نوسان گیری
چرا باید از چند تایم فریم برای بررسی قیمت رمزارزها استفاده کنیم؟
تأثیر تایم فریمها بر معاملات غیرقابلانکار است. بنابراین توصیه میشود که معاملهگران از «مولتی تایم فریم» که همان چند تایم فریم در بازههای زمانی متفاوت است، استفاده کنند. این توصیه دلایل مهمی دارد که در ادامه به آنها میپردازیم.
بررسی چند بازه زمانی؛ دید متفاوت برای معاملات بهتر ارزهای دیجیتال
تصور کنید یک تایم فریم را برای بررسی تغییرات یک بازه زمانی قیمت انتخاب کردهاید. با پیگیری این تایم فریم بازههای زمانی دیگر را رها میکنید و در زمانی که به نمودار ۱۰ دقیقهای نگاه میکنید روند قیمتها در یک تایم فریم دیگر معکوس میشود و شما از آن بیخبر میمانید. اگر شما در یک تایم فریم روندی صعودی را پیگیری میکنید ممکن است در یک تایم فریم دیگر ادامهی آن روند، نزولی و بلندمدت باشد. بنابراین با رصد کردن چند تایم فریم تمام این جوانب را مدنظر خواهید داشت. مثلاً اگر شما قصد فروش بیت کوین را دارید باید با بررسی چند تایم فریم موقعیت مناسب را شناسایی کنید و رفتار قیمت را در بازههای زمانی متفاوت بسنجید.
استفاده از مولتی تایم فریم؛ بهترین راه برای تشخیص سطوح مهم قیمت رمزارزها
اگر شما در یک تایم فریم کوتاه مدت چند دقیقهای یا حتی تایم فریم یک دقیقهای یک سطح قیمت را پیدا کنید که بارها نقش حمایت برای قیمت یک ارز دیجیتال داشته است، با مراجعه به تایم فریمهای بالاتر میتوانید متوجه شوید که آیا این سطح دارای اهمیت و جایگاه کلیدیست و یا تنها یک سطح کوتاهمدت در نمودار است؟ این سطوح مختلف حمایت و مقاومت در قیمت، با خرید و فروشهای پیدرپی تریدرها شکل میگیرد.
به عنوان مثال خرید و فروش مداوم بیت کوین باعث شکلگیری سطوح مختلفی در قیمت آن میشود که معاملهگران با استفاده از تایم فریمهای مختلف میتوانند آنها را رصد کنند. اگر شما هم جزو این دسته از معاملهگران هستید میتوانید با استفاده از ماشینحساب بیت کوین قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را محاسبه کنید و با استفاده از «تایم فریم» بهترین زمان معامله را تشخیص بدهید.
دریافت تأییدیه؛ استراتژی معاملاتی خود را با چند تایم فریم تائید کنید
مسلماً هدف تمام کسانی که وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند کسب سود بیشتر و زیان کمتر است. بنابراین به شما توصیه میکنیم قبل از انجام هر معاملهای نسبتِ پاداش به ریسک را بسنجید. یکی از راههایی که میتواند ریسک زیان معاملات شما را کاهش بدهد تائید استراتژی معاملاتی شما در کنار رفتار قیمت در چند تایم فریم متفاوت است. به این معنی که اگر مثلاً در یک تایم فریم ۱۰دقیقهای یک موقعیت خرید را مشاهده میکنید ممکن است با بررسی تایم فریم بالاتر، روند نزولی تشخیص داده شود.بنابراین احتمال کسب سود شما از انجام این معامله پایین میآید و ریسک ضرر شما افزایش پیدا میکند. با در نظر گرفتن تایم فریمهای بلندمدت و ماهانه و پیشبینی رفتار قیمت ارزهای دیجیتال میتوانید در بازار فیوچرز ارز دیجیتال نیز معاملات پرسودی را تجربه کنید.
استفاده از مولتی تایم فریم
انتخاب تایم فریم مناسب؛ مهمترین رکن معاملات پرسود رمزارزها
خرید و فروش ارز دیجیتال و کسب سود نیازمند آگاهی و دانش کافی پیرامون این بازار است. شما میتوانید با تسلط بر تحلیل نمودار قیمت و انتخاب تایمفریم مناسب معاملات پرسودی را انجام بدهید.نوبیتکس به عنوان معتبرترین صرافی آنلاین با پشتیبانی ۲۴ ساعته در هفت روز هفته شما را در انجام معاملات پرسود یاری میکند. شما میتوانید پس از مشاورهی رایگان با کارشناسان حرفهای نوبیتکس اقدام به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بکنید.
اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence)
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) که به اختصار MACD (در فارسی مکدی) خوانده میشود یک اندیکاتور مومنتوم تعقیبگر روند (trend-following momentum indicator) است.
اندیکاتور MACD رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت اوراق بهادار نشان میدهد.
اندیکاتور مکدی، کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال تغییر روند به چه معنا است؟ دارد.
MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای به دست میآید.
نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود، روی خط MACD کشیده میشود که میتواند صادرکننده سیگنالهای خرید و فروش باشد.
معاملهگران معمولا اوراق بهادار را هنگامی خریداری میکنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی میفروشند (یا Short میکنند) که MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایینتر رفته باشد.
اندیکاتورهای MACD را میتوان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایجترین روش شامل تقاطعها، واگراییها، و افزایش/کاهشهای سریع قیمت است.
مطالب مرتبط (برای ترید بهتر) :
فرمول اندیکاتور MACD
مکدی به این روش محاسبه میشود:
میانگین متحرک نمایی 26 دورهای – میانگین متحرک نمایی 12 دورهای = MACD
MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (26 دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (12 دورهای) به دست میآید.
منظور ما از 12 یا 26 دورهای، 12 روز یا 26 روز، 12 یا 26 هفته یا مثلا 12 یا 26 ساعتی است.
تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر میدهد.
میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی دارد نیز شناخته میشود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص میدهد.
نکات کلیدی:
- MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای محاسبه میشود.
- هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر میرود یا پایینتر می آید، در واقع سیگنالهای تکنیکال تولید میکند.
- سرعت تقاطعها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته میشود.
- MACD کمک میکند تا معاملهگران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.
درک بهتر اندیکاتور مکدی
هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) 12 دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دورهای پایینتر از میانگین متحرک نمایی 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD منفی میشود.
هر قدر فاصله MACD از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایینتر باشد، نشاندهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
در نمودار زیر، میتوانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط MACD (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیرههای قرمز رنگ) عبور میکند مطابقت دارند.
MACD اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده میکنید) نشان داده میشود که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را در قالب میلهها نشان میدهد.
اگر MACD بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. و اگر MACD پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام MACD برای تعیین زمان بالا بودن مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) با توجه به قیمتهای اخیر بازار است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض 14 دورهای است و مقدار RSI بین صفر تا 100 نوسان میکند.
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه میکند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمتهای اخیر اندازهگیری میکند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده میکنند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار داشته باشند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازهگیری میکنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی علائم متضادی ارائه میدهند.
به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از 70 قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان میدهد بازار هنوز در حال افزایش مومنتوم خرید است.
هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه میدهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین میآید، و یا بالعکس.
محدودیتهای MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد میکند اما در عمل روند معکوس نمیشود.
مشکل دیگر این است که واگرایی، نمیتواند معکوسشدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنالهای زیادی از معکوسشدن روند اعلام میکند ولی این اتفاق نمیافتد اما از پیشبینی برخی روندهای معکوس واقعی باز میماند.
واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).
کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث میشود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.
مثالی از تقاطعها در MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایینتر میرود سیگنالی بازار نزولی ایجاد میکند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.
در مقابل، هنگامی که MACD بالاتر از خط سیگنال میرود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر میکند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.
برخی معاملهگران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال میمانند.
تقاطعها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینانتر هستند.
اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانیمدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود میتواند تائیدی قابل اطمینان بر شکلگیری یک روند صعودی در بازار باشد.
اگر در یک روند نزولی بلندمدتتر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، MACD از خط سیگنال خود پایینتر بیاید، معاملهگران باید آن را تائیدی بر وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.
مثالی از واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
واگرایی در MACD هنگامی رخ میدهد که MACD مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که MACD دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
هنگامی که MACD مجموعهای از 2 سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در مکدی مشاهده کنند. با این حال، این تغییر روند به چه معنا است؟ تغییر روند به چه معنا است؟ مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
مثالی از افت یا صعود سریع
افت یا صعود سریع MACD (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدتتر از میانگین متحرک بلندمدتتر) نشاندهنده وجود وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.
معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.
برای سرمایهگذاران، استفاده از هیستوگرام MACD مانند استفاده از خود MACD چندان غیرمعمول نیست.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، و فراز و فرودهای سریع را نیز میتوان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایهگذاران پیش از تصمیمگیری در مورد صلاحیت MACD یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنالهای این دو اختلاف زمانی وجود دارد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
کندل چیست؟ آموزش انواع کندل در تحلیل تکنیکال
کندل یک نمودار قیمتی است که میتوان با استفاده از آن اطلاعاتی درباره قیمت بالا، قیمت پایین، باز شدن و بسته شدن اوراق بهادار و روند صعودی یا نزولی در یک بازه زمانی را مشخص کرد. بنابراین میتوان گفت استفاده از کندلها زمانی کارآمد خواهد بود که قیمت سهم تغییرات گوناگونی را تجربه کند تا سرمایهگذاران بتوانند با استفاده از این نمودار تصمیم درستی درباره انجام معاملات و زمان مناسب برای خرید و فروش بگیرند. در ادامه با مفاهیمی مانند کندل چیست؟ و انواع کندل ها در بورس و سایر بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.
کندل چیست؟
کندل در لغت به معنای شمعدان است و برای اولین بار برنج فروشان ژاپنی برای شناسایی قیمت و شتاب بازار از نمودارهای کندل استفاده کردند. بنابراین معنی کندلها در بورس را میتوان همان نمودارهای قیمت در نظر گرفت که به دلیل شکل ظاهری به این اسم نامیده میشوند. حال برای آشنایی با مفهوم کندلها باید با انواع آنها آشنا شوید.
به نمودار بالا توجه کنید.
- سفید: اگر نمودار شمعی ما سفید باشد قیمت آغازی آن پایین بوده و قیمت پایانی در بالا میباشد.
- سیاه: اگر نمودار شمعی ما سیاه باشد عکس این قضیه بوده و نمودار پایانی در بالا و نمودار آغازی در پایین خواهد بود.
- سایه پایینی و سایه بالایی: قسمت سایه پایینی و سایه بالایی در تصویر میزان معاملات را در آن روز یا آن بازه زمانی مطابق با تایم فریم در نظر گرفته شده به ما نشان میدهند. و به عبارتی به ما میگویند که در آن روز در قسمتهای سایه پایینی و سایه بالایی نیز معامله انجام شده است اما بیشترین مقدار معامله در قسمت سیاه یا سفید میباشد.
توجه کنید که اگر نمودار سفید باشد نشان دهنده آن است که قیمت در آن روز افزایش پیدا کرده است و اگر مشکی باشد قیمت سهم در آن روز کاهش پیدا کرده است.
انواع کندل در بورس
الگوهای کندل بر اساس اصل سوم تحلیل تکنیکال که میگوید تاریخ تکرار میشود، ساخته شدهاند؛ بنابراین ازآنجاییکه معاملهگران عکسالعملهای یکسانی دارند، کندلها در کنار یکدیگر قرار میگیرند و الگوهای شمعی به وجود خواهند آمد. باید متذکر شد انواع کندل شمعی که مورد بررسی قرار میگیرند، برای پیشبینی بازگشت در نقاط حمایتی و مقاومتی هستند و کمتر الگوی کندل را مشاهده خواهید کرد که ادامهدار بودن روند را نشان دهد. حال در ادامه انواع کندل در بورس و تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار میدهیم تا متوجه شوید چه اطلاعاتی میتوانید از هر کندل به دست آورید.در ادامه به بررسی انواع الگوهای کندل در بازار بورس و تحلیل تکنیکال میپردازیم:
الگوهای شمعی ژاپنی
ژاپنیها برای بازارهای خود یکسری الگو طراحی کردند و از دل بازار بیرون آوردند که به آنها الگوهای شمعی ژاپنی گفته میشود. این الگوها برای شناسایی روند به کار میروند. یعنی چه؟ مثلاً فرض کنید که ما یک روند نزولی داریم الگویی شمعی ژاپنی برای ما شکل میگیرد و به ما میگوید که روند نزولی دیگر کافیست و قرار است از این به بعد روند ما صعودی شود. و به عبارتی دیگر به ما میگویند که چه زمانی روند نزولی ما به صعودی و یا چه زمانی روند نزولی ما به صعودی تبدیل میشوند.
الگوهای شمعی ژاپنی چند دسته میباشند؟
الگوهای شمعی ۳ دسته هستند.
- الگوهای تک کندلی
- الگوهای دو کندلی
- الگوهای سه کندلی
این الگوها به ترتیب از یک،دو و سه candle (یک مربع) تشکیل شده اند.
الگوهای تک کندلی
این الگوها انواع مختلف دارد که به شرح زیر میباشد.
- سفید یا سبز رنگ (Bullish Marubozu)
اینها همان کندلهای سفید گفته شده در بالا هستند که با رنگ سبز نیز نشان داده میشوند و نشان دهنده افزایش قیمت میباشند. بولیش ماروبوزو یعنی بعد از تشکیل این کندل روند بازار صعودی است. یک کندل اگر هیچ خط سایهای نداشته باشد به آن ماروبوزو گفته میشود. در بازار بورس (چه داخلی و چه خارجی) دو نماد حیوان داریم. یک نماد گاو وحشی و یک نماد خرس. گاو وحشی اگر به ساختار بدنی گاو وحشی نگاه کنید حالت کمرش به صورت قوسی رو به بالا است. بنابراین در بورس به بازاری که روند صعودی دارد اصطلاح روند بازار گاوی است رابه کار میبرند. - سیاه یا قرمز رنگ (Bearish Marubozu)
بیریش ماروبوزو نشان دهنده این است که بعد از تشکیل این کندل روند بازار نزولی است. حال اگر به ساختار بدنی خرس توجه کنید کمرش خمیده و به سمت پایین میباشد. یعنی ساختار بدنی خرس نشان میدهد که ما یک روند نزولی قیمت داریم. بنابراین اگر روند بازاری نزولی باشد میگویند که روند بازار خرسی است. - الگوی هنگینگ من (Hanging Man)
هنگینگ من در لغت به معنای مرد به دار آویخته میباشد. بعد از تشکیل این الگو یک خط سایه رو به پایین داریم که این خط بلند میباشد. همچنین یک بدنه کوچک هم مشاهده میکنیم. وقتی این کندل تشکیل میشود روند بازار نزولی است. - الگوی اینورتد هامر (Invertrd Hammer)
اینورتد هَمر در لغت به معنای چکش معکوس میباشد. که اگر کندل ما از این الگو پیروی کند روند صعودی خواهد بود. - الگوی شوتینگ استار (Shooting Star)
اگر این کندل تشکیل شود بعد از این candle روند بازار نزولی خواهد شد. - الگوی چکش (Hammer)
اگر این الگو تشکیل شود بعد از این روند بازار صعودی خواهد بود. بنابراین نکتهای که در اینجا حائز اهمیت است و باید به آن توجه کنید رنگ کندل است. اگر سبز باشد یعنی بعد از این روند ما صعودی است و اگر رنگ قرمز یا مشکی باشد یعنی بعد از این روند نزولی خواهیم داشت.
بنابراین در الگوهای تک کندلی رنگ است که روند صعودی یا نزولی را به ما نشان میدهد. به عنوان مثال اگر ما یک روند نزولی داشته باشیم و کندل بولیش ماربوزو برای ما شکل بگیرد روند نزولی تبدیل به روند صعودی میشود.
الگوهای دو کندلی
در ادامه به معرفی انواع الگوهای دو کندلی میپردازیم.
الگوی گاو پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ قرمز یا مشکی در کنار یک شمع بزرگ با رنگ سفید یا سبز داریم که به آن Bullish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی گاو پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند نزولی انتظار داریم که روند بهدی ما صعودی باشد. همیشه برای دیدن روند بعدی به رنگ دوم توجه کنید.
الگوی خرس پوشش دهنده
در این الگو یک candle متوسط به رنگ سبز یا سفید در کنار یک کندل بزرگ با رنگ قرمز یا مشکی داریم که به آن Bearish Engulfing گفته میشود که واژه Engulfing به معنای پوشش دهنده است. این روند در الگوی خرس پوشش دهنده به ما نشان میدهد که بعد از روند صعودی شاهد روند نزولی خواهیم بود.
الگوی Bullish Harami
یک candle بزرگ قرمز رنگ تشکیل شده و در کنار آن یک candle کوچک سبز رنگ تشکیل میشود. همانطور که گفتیم در نمودار دو کندلی همیشه به رنگ دوم نگاه میکنیم. در اینجا نیز رنگ دوم سبز است و نشان دهنده روند صعودی است.
الگوی Bearish Harsmi
این الگو عکس الگوی Bullish Harami بوده و بیانگر روند نزولی است.
- الگوی ابر سیاه
که از یک candle سبز رنگ در قسمت پایین و کمی بالاتر از آن یک قرمز رنگ داریم که حداقل ۵۰ درصد کندل سبز رنگ را پوشش داده است. به همین دلیل به آن الگوی ابرسیاه گفته میشود. در اینجا رنگ کندل دوم قرمز است بنابراین روند ما نزولی خواهد بود. بنابراین در این حالت اگر بازار ما صعودی باشد باید انتظار ریزش قیمت سهم را داشته باشیم. - الگوی پیرسینگ
الگوی پیرسینگ از یک candle قرمز در بالا و یک candle سبز در پایین خود تشکیل شده است. به نحوی که سبز بیش از ۵۰ درصد قرمز را پوشش داده است. این وضعیت روند صعودی بازار را بعد از یک روند نزولی نشان میدهد.
بنابراین در الگوهای دو کندلی باید رنگها با هم متضاد باشد و برای بررسی روند باید حتماً به رنگ دوم توجه کنیم.
الگوهای سه کندلی
الگوی morning star
این الگو از یک کندل قرمز رنگ در سمت چپ، یک کندل سبز خیلی کوچک در وسط و یک کندل سبز با سایزی متوسط که حداقل تا ۵۰ درصد کندل قرمز است تشکیل شده است. برای تشخیص روند نیز باید به رنگ کندل سوم توجه کنیم.
الگوی evening star
این الگو از یک کندل سبز رنگ بزرگ در سمت چپ، یک کندل قرمز رنگ خیلی کوچک در وسط و بالاتر از کندل سبز رنگ و یک کندل قرمز متوسط تشکیل شده است. طبق این وضعیت انتظار روند نزولی در بازار را داریم.
توجه! رنگ کندلهای کوچک در وسط دو کندل در هیچ یک از دو مورد الگوی سه کندلی برای ما اهمیت ندارد و ممکن است حتی رنگ کندل کوچک که در وسط دو کندل است در الگو اول قرمز و در الگو دوم سبز باشد.
الگوی سه کلاغ سیاه
در راستای انواع کندل شناسی باید به الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crows) اشاره کرد. این کندل از پرقدرتترین انواع کندل در تحلیل تکنیکال است که جهت تغییر روند صعودی به نزولی را مورد بررسی قرار میدهد. در حقیقت سیگنالهای این کندل زمانی که کاهش قیمت اتفاق میافتد، صادر خواهند شد و بیانگر فشار عرضه و فروشندگان قوی است. بنابراین الگوی سه کلاغ سیاه در دسته کندلهای نزولی قرار میگیرد که خبرهای بدی را برای سرمایهگذاران در قیمت سهم دارد. این الگو از سه شمع با رنگهای مشکی و اندازههای معمولا برابر تشکیل شده است.
الگوی سه سرباز سفید
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers) درست نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، بنابراین میتوان آن را یک الگوی نوید دهنده درباره صعود و افزایش قیمت سهم در نظر گرفت. از جمله اطلاعاتی که میتوان از این الگو به دست آورد، این است که خریداران پر قدرتی در بازار حضور دارند و امکان افزایش قیمت نیز با توجه به این موضوع قدرت میگیرد. این کندل از سه شمع سفید رنگ تشکیل شده و بین این شمعها میتوان شکاف نزولی مشاهده کرد که این شکافها به معنای تغییری قوی از روند نزولی به صعودی است. در الگوی سه سرباز سفید، سایهها معمولا کوتاه هستند و زمانی که شمع سوم سیگنال بسته میشود، سیگنال بسیار قوی به دلیل تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد خواهد شد.
الگوی سه خط حمله
الگوی سه خط حمله (Three Line Strike) یک الگوی کندل صعودی است و یک الگوی برگشتی محسوب میشود، زیرا در طی یک روند نزولی شکل میگیرد. بهطورمعمول تحلیلگران از این کندل شمعی بهتنهایی استفاده نمیکنند و نتایج الگوهای دیگر را نیز مورد بررسی قرار میدهند. در ظاهر این الگو، سه شمع به شکل نزولی دیده میشود و بعد از این سه، یک شمع با بدنهای بزرگتر که حالتی نزولی دارد تشکیل میشود. همچنین بهطورمعمول، قیمت سهم در محدوده شمع اول باز میشود. توجه داشته باشید که طبق بررسیهای صورت گرفته توسط بولکوفسکی، در ۸۳ درصد از مواقع، این الگوی برگشتی قیمت تغییر روند به چه معنا است؟ درستی را پیشبینی میکند.
الگوی تاسوکی رو به پایین
الگوی تاسوکی رو به پایین (Downside Tasuki) از سه شمع و در میانه روند نزولی تشکیل میشود. دو شمع در این کندل نزولی و سیاه رنگ هستند و یکی از شمعها صعودی و سفید رنگ است. شمع سفید رنگ که روند صعودی دارد، در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم تشکیل میشود. البته هر یک از شمعها نشانگر موضوع متفاوتی هستند، برای مثال دو شمع مشکی که روند نزولی دارند، نشاندهنده قدرت فروشندگان و شمع سفید که صعودی است، بیانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
سوالات متداول
کاربرد کندل ها چیست ؟
میتوان اولین کاربرد نمودار کندل استیک را فهم سریع و آسان نوسانات قیمت درنظر گرفت در واقع به راحتی و صرفا با دیدن کندل ها میتوانیم کل معاملات یک تایمفریم را تحلیل کنیم چرا که هر کندل منعکسکننده عکسالعمل و رفتار تمامی معاملهگران در یک تایمفریم خاص است.
مهمترین الگوهای شمعی کدامند تغییر روند به چه معنا است؟ ؟
تقریبا بیشتر الگوهای کندل استیک برای پیشبینی بازگشت روند در نقاط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار میگیرند و الگوهای کمی برای تایید و ادامهدار بودن روند فعلی وجود دارند. الگوهای شمعی با توجه به ترتیب قرارگیری چند کندل و بررسی طول بدنه و سایه آنها انواع مختلفی دارند و مهمترین کندل های شمعی عبارتند از : .کندل مارابوزو .الگوی کندل استیک دوجی (Doji) .الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man) و …
کدام کندل ها دیگر کارایی ندارند ؟
پاسخ این سوال این است که تمامی کندل های معرفی شده از سالیان قبل هنوز مورد استفاده قرار می گیرند اما با پیشرفت نرم افزار های تحلیل تکنیکال کاربرد کندل ها و مقدار استفاده از آنها کمی کمتر شده است.
کندل چیست؟
کندل استیک در لغت به معنای شمعدان است و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار و شتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند.
بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد.
تعریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یا تحلیل تکنیکی (Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازارها، بر اساس مطالعه و بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار است.
تحلیل تکنیکال در بازار بورس اوراق بهادار، بازار ارز و فارکس و نیز بازارهای بورس کالا مورد استفاده قرار میگیرد.
تحلیل تکنیکال حدود سه قرن قدمت تغییر روند به چه معنا است؟ دارد و استفاده از شاخص های تکنیکال و ترسیم نمودارهای تکنیکال را میتوان در نوشته های قرن هفدهم و هجدهم میلادی نیز مشاهده کرد.
شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است. چارلز داو که بنیان گذار وال استریت ژورنال است، شاخص میانگین صنعتی داو جونز را نیز طراحی کرد که هنوز، با وجود نواقص این شاخص و نقدهایی که بر آن وارد است، از جمله #شاخصهای مهم اقتصادی محسوب میشود.
هنر تغییر روند به چه معنا است؟ تحلیل تکنیکال (با تاکید بر واژهی هنر) تشخیص زمان تغییر روند قیمتها در نخستین مراحل تغییر قیمت و سوار شدن بر موج جدید قیمتهاست. تا زمانی که شواهد جدید نشان بدهد که روند جدیدتری در حال شکل گیری است و تحلیل گر تکنیکال، قبل از اینکه تمام بازار، متوجه تغییر روند بشود، تصمیم های سرمایه گذاری جدید را انتخاذ کند.
واژه تکنیکال وقتی در مورد بازارها و معاملات مورد استفاده قرار میگیرد، معنایی بسیار متفاوت از معنای رایج آن دارد.
استفاده از تحلیل تکنیکال برای بررسی یک بازار، به این معناست که به جای توجه به خود کالا و خدماتی که در آن بازار معامله میشود، فقط به رفتارهای بازار توجه کنیم.
تحلیل تکنیکال، دانش ثبت تاریخچه معاملات (معمولاً به صورت نمودارهای گرافیکی) و سپس پیش بینی روندهای محتمل در آینده بازار است.
آموزش اندیکاتور حجم معاملات (Volume)
حجم معاملات (volume) اندیکاتوری است که تعداد معاملات یا حجم معاملات را در یک رنج قیمتی و در یک بازه زمانی مشخص نشان می دهد. اما تغییر روند به چه معنا است؟ در اکثر مواقع معامله گران به دلیل ساده بودن این اندیکاتور استفاده ای از آن نمی کنند. در حالی که با استفاده از اندیکاتور volume سرمایه گذار می تواند سود خود را افزایش داده و همچنین ریسک معملات خودش را به حداقل برساند. با تجزیه و تحلیل حجم معاملات (volume) امکان اینکه قوی بودن یا ضعیف بودن روند توسط معامله گر تخمین زده بشود، وجود دارد. در نمودار قیمت حجم معاملات دو رنگ (سبز یا قرمز) دارد، که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبلی بوده و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم معاملات نسبت به حجم معاملاتی قبل است. حجم دادوستدها معمولاً به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود. البته این رنگ ها ممکن است در اندیکاتور ها و نرم افزار های دیگر معانی دیگری داشته باشند.
حجم معاملات بالا در نمودار به این معنی است که، امکان شروع یک روند جدید وجود دارد، در حالی که حجم معاملات پایین نشانی از عدم تمایل معامله گران به انجام معامله در بازار می باشد.
یکی از کاربردهای مهم این اندیکاتور این است، حجم معاملات تایید کننده الگوهای استفاده شده در تحلیل های معامله گر می باشد. (منظور از الگوها، الگوی پرچم، سر و شانه، مثلث می باشد).
در استفاده کردن از این اندیکاتور، این نکته را در نظر داشته باشیم که:
1- ابتدا حجم معاملات را مشاهده می کنیم.
2- نمودار سهم را ببرسی می کنیم.
و در صورتی که حجم معاملات در حال افزایش پیدا کردن باشد، امکان اینکه روند سهم هم تغییر کند وجود دارد.
نمودار زیر حجم معاملات را در مقاطع زمانی مختلف نشان می دهد.
حجم معاملات می تواند به عنوان یک راهنما عمل کند که حرکات سهم را زمانی که نزولی و یا صعودی باشد را شناسایی کند. چون معامله گر به دنبال موقعیت های مناسب برای ورود به سهم است. و زمانی که روند سهم ضعیف است و شرایط مناسب نمی باشد از ورود به سهم جلوگیری می کند.
تنظیمات حجم معاملات در نرم افزار مفید تریدر
تعداد معاملات با حجم معاملات در اندیکاتور متفاوت است. باکلیک راست به روی اندیکاتور گزینه به صورت زیر نمایش داده می شود.
با انتخاب گزینه propertise پنجره ای به صورت زیر باز می شود:
با انتخاب گزینه Tick اندیکاتور بر اساس تعداد معاملات تنظیم می شود.
تصویر بالا، نماد حسینا در تایم فریم روزانه است که volume در آن براساس تعداد معاملات تنظیم شده است.
اما زمانی که گزینه Real فعال شود، اندیکاتور بر اساس حجم معاملات تنظیم می گردد.
نمودار بالا سهم سمگا را نشان می دهد که volume در آن براساس حجم معاملات تنظیم شده است.
موضوع مهمی که باید در نظر گرفت، این است که حتما اندیکاتور volume بر حسب حجم معاملات نتظیم شود. معامله گران از حجم معاملات برای تحلیل های خود استفاده می کنند.
تصاویر بالا سهم وبصادر است که حجم معاملات در آن مشخص شده است. در نمودار، حجم برابر با همان میزانی است که سهم وبصادر در حال معامله می باشد.
اعتبار حجم معاملات
برخلاف خط روند که هر چه نقاطی را در گذشته سهم هستند، به یکدیگر وصل می کنیم خط روند اعتبار بیشتری پیدا می کند،در تحلیل حجم معاملات باید، معاملاتی را که اخیرا صورت گرفته است را بررسی کند. برای مثال اگر حجم معاملات را در ۵۰ روز آخر سهم مشاهده کنیم اطلاعات نامربوطی از سهم در خصوص حجم معاملات می دهد. اما اگر اطلاعات را بر اساس حجم معاملات اخیر نماد مشخص نماییم، معتبرتر می باشد.
سیگنال های حجم معاملات
۱٫ زمانی که قیمت ها در حال افزایش هستند و حجم معاملات هم در حال زیاد شدن، این موضوع نشانه ای از تایید روند صعودی در سهم می باشد.
۲٫ زمانی که قیمت ها در حال افزایش هستند ولی حجم معاملات در حال کاهش یافتن است، این موضوع سیگنالی مبنی بر معکوس شدن روند سهم دارد (از حالت صعودی به نزولی در آمدن)
۳٫ شکسته شدن خط روند، همراه با تغییر در حجم معاملات
به مثال زیر توجه نمایید:
همان طور که در شکل بالا مشخص شده است، در زمان شکست خط روند، حجم معاملات افزایش پیدا کرده است.
تصویر بالا سهم کهرام در نمودار روزانه است، همان طور که مشخص است، زمانی که خط روند صعودی شکسته شده است همزمان حجم معاملات هم کاهش پیدا کرده، و بعد از کاهش حجم معاملات شاهد نزولی شدن روند سهم می باشیم.
نکته مهم
یک واقعیت مهمی در خصوص حجم معاملات وجود دارد و آن هم این است که وقتی قیمت کاهش پیدا می کند در صورتی که حجم معاملات هم پایین می باشد نمی تواند یک سیگنال قوی محسوب بشود. اما سیگنالی که حجم معاملات پایین همراه با افزایش قیمت صورت بگیرد، سیگنال مهم تری محسوب می شود.
نحوه اضافه کردن اندیکاتور در نرم افزار مفید تریدر
نتیجه گیری در آموزش اندیکاتور حجم معاملات (Volume)
اندیکاتور volume بهترین راهنما برای شناسایی حمایت و مقاومت های حال و آینده سهم می باشد. همان طور که گفتیم نمودار به صورت دورنگ (سبز و قرمز) می باشد. زمانی تغییر روند به چه معنا است؟ که نمودار قرمز است نشانه ای از افزایش عرضه و اینکه می تواند مقاومت معتبر را مورد بررسی قرار دهد با استفاده از حجم معاملات وجود دارد و زمانی که سبز است، نشانه ای مثبت از حجم معاملات و وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای نمودار قیمت سهم است. اما به طور کلی بهتر این اندیکاتور در کنار اندیکاتورهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد برای مثال اندیکاتور مومنتوم و یا پیدا کردن الگوها در نمودار قیمت سهم، در این صورت تحلیل معتبرتری صورت خواهد گرفت.
با سلام و احترام ، آموزش شما مفید بود و من مطلب جدیدی یاد گرفتم . سپاسگزارم .
سلام.
رنگ ستونهای حجم در چخ موقعی قرمز میشن و در چه موقعی سبز؟ درکل کاربرد رنگ رو در این اندیکاتور توضیح بدید.
ممنون
باسلام دوست عزيز
زمانی که نمودار قرمز است نشانه ای از افزایش عرضه و اینکه می تواند مقاومت معتبر را مورد بررسی قرار دهد با استفاده از حجم معاملات وجود دارد و زمانی که سبز است ، نشانه ای مثبت از حجم معاملات و وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای نمودار قیمت سهم است.
سلام
زمانی که حجم را بر اساس real تنظیم میکنم هیچ نموداری نشان داده نمیشه آیا نیازی به تنظیمات scale , و سایر موارد نیست ؟
باسلام دوست عزيز
زماني كه گزینه Real فعال شود ، اندیکاتور بر اساس حجم معاملات تنظیم می گردد اين احتمال وجود دارد كه حجمي براي معاملات ثبت نشده باشد
بنظر من این بخش کاملا اشتباهه توخط بعداز سایت خودتون کپیش کردم . اطلاعاتتون کامل نیست آموزشم میزارین خنده داره
که رنگ سبز نشانه افزایش حجم معاملات نسبت به حجم قبل و رنگ قرمز نمادی از کاهش حجم معاملات نسبت به حجم معاملاتی قبل است می باشند که معمولا به صورت ستون های عمودی نشان داده می شود . البته این رنگ ها ممکن است در اندیکاتور ها و نرم افزار های دیگر معانی دیگری داشته باشند.
با سلام و احترام
در مورد اشکال نگارشی فرمایش شما صحیح بوده و بلافاصله مورد مذکور اصلاح شد؛ اما مفهوم متن ایرادی ندارد.
بیشتر بودن حجم معاملات روزانه از حجم مبنا چه تاثیری درروند قیمت سهم دارد ؟
باسلام دوست عزیز
باعث می شود تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود
بالاتربودن حجم معاملات روزانه از حجم مبنا چه تاثیری در روند قیمت سهم دارد؟
باسلام دوست عزیز
تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود
با سلام :
اینکه گفته میشود اهمیت حجم در معاملات از روند بیشتر است به حق است و در این مقاله هم به این موضوع پرداخته شده ولی قابل مفهوم نیست و درک درستی به مخاطب منتقل نشده و نتنها در اینجا بلکه در بسیاری از مقالات و ویدئوهای مرتبط با آن همین اشکال وارد است ، در صورتیکه این نکته و درک واقعی از حجم معامله توسط اندیکاتور ها مثل volume در موفقیت معاملات بسیار مهم وکلیدی است ولی اساتید محترم نمیتوانند به مخاطب خود مطلب را رمز گشایی و یا بطور ساده تفهیم و جا اندازی بکنند و موضوع گیج کننده در اینجا تشابه رنگ میله های اندیکاتور با کندلهاست و دانستن آن بعنوان ارتباط بین کندل مثلا نزولی با رنگ قرمز میله همزمان است!
واما اصل مطلب برای فهم :
رنگ قرمز مثلا بعد از سبز نمایانگر کاهش حجم است و فرقی نمیکند کندل به چه رنگی باشد ممکنست هر دو کندل صعودی باشند ولی کندل دومی قرمز باشد در صورتیکه در نگاه ظاهری قیمت بالا رفته !! در اینجا بر خلاف انتظار ما قیمت نسبت به کندل قبلی بالا رفته ولی میله قرمز شده !!
ونکته اصلی و مفهومی و کلیدی در اینجاست که یعنی چه ؟ چه چیزی میخواهیم از این بدست بیاریم ؟!
و اما جواب ساده به این سوال بسیار مهم :
منظور اینست که حجم معاملات در این قیمت و یا کندل صعودی نسبت به کندل قبلی کم شده هر چند کندل بعدی صعودی است و میله مربوط به آن قرمز و پایین تر آمده
ونتیجه گیری نهایی و کلیدی اینکه :قدرت وحجم معامله گران کندل دومی نسبت به اولی کم شده است پس نتیجه میگیریم یک نوع واگرایی بوجود آمده و قیمت صعودی از حرکت خسته شده و توانش برای صعود در حال تحلیل رفتن است و مثال دیگر کندل اول صعودی و کندل دومی نزولی است ولی میله اولی سبز و میله دومی نیز سبز است واما نتیجه :
یعنی اینکه هر چند کندل نزولی است ولی میله مربوط به آن صعودی است پس حجم معامله نسبت به قبل زیاد شده ، پس هر چند کندل نزولی است ولی چون حجم معامله زیاد شده نمایانگر این نیست که چون کندل نزولی زده پس میخواهد برگردد بلکه برعکس نشان میدهد حجم زیاد شده پس روند صعودی با قدرت به پیش خواهد رفت هر چند در کندل نزولی میبینیم و ظاهر کندل که نزولی است نباید ما را گول بزند!!
ولذا از این نکته کلیدی استفاده بسیار مهم و حیاتی میتوانیم در معاملات خصوصا در شکست حمایت و مقاومت و کمک به تشخیص درست شکست و پولبک و معامله موفق داشته باشیم. موفق وسربلند باشید
دیدگاه شما