بازی احتمالات در معامله گری


بهترین و مهم ترین اندیکاتورهای فارکس که هر معامله‌گری باید بداند

قبل از انجام هر معامله ای در پلتفرم های مختلف، معامله گران فارکس داده های مختلف را بررسی می کنند تا نحوه عملکرد بازار و احتمالات مربوط به تغییرات موجود در آینده را ارزیابی کنند. با تجزیه و تحلیل دقیق بازار، معامله گران می توانند از استراتژی های تجاری موثرتری استفاده کرده و بازدهی بالاتری را به دست آورند.

استفاده از اندیکاتورهای بازار فارکس بهترین روش بررسی داده های بازار است. این اندیکاتورها با بررسی داده های تاریخی مثل قیمت ارزها و یا حجم و عملکرد بازار، نحوه رفتار بازار در آینده و نیز احتمال تکرار الگوها را پیش بینی می کنند. وقتی که معامله گران این اطلاعات را در اختیار داشته باشند، می توانند تصمیم های تجاری را به صورت آگاهانه ای اتخاذ کنند و در نتیجه بازدهی بیشتری داشته باشند.

اندیکاتورهای تجزیه و تحلیل فنی فارکس معمولا برای پیش بینی تغییرات قیمت در بازار ارز استفاده می شوند. این اندیکاتورها نوعی محاسبه هستند که حجم و قیمت یک ابزار مالی خاص را در نظر می گیرد. با استفاده از اندیکاتورهای بازار فارکس، معامله گران این امکان را پیدا می کنند که درباره ورود به بازار یا خروج از آن تصمیم گیری کنند. در واقع بر روی پلتفرم معاملاتی MetaTrader 4 تابعی وجود دارد که به شما این اجازه را می دهد که به صورت مستقیم اندیکاتورها را به نمودارهای معاملاتی خود اضافه کنید و یا اینکه آنها را بازی احتمالات در معامله گری در یک صفحه خاص قرار دهید.

اندیکاتورهای روان شناختی فارکس به معامله گران این امکان را می دهد که احساسات مشارکت کنندگان در بازار را بررسی و شناسایی کنند و بر این اساس بتوانند تغییرات احتمالی قیمت ها را تعریف کنند. اسیلاتورها هم هستند که از آنها برای تعیین نیروی روند و یا زمانی که قرار است تغییری در تمایلات بازی احتمالات در معامله گری بازار ایجاد شود، استفاده می کنند.

اصلی ترین اندیکاتورهای بازار فارکس

معمولا اندیکاتورهای بازار فارکس را به سه دسته اصلی تقسیم بندی می کنند؛ اندیکاتورهای روندنما (Follower Trend)، اندیکاتورهایی که با نام نوسان نما معروف هستند و به آنها اسیلاتور (Oscillator) گفته می شود و در نهایت اندیکاتورهای حجمی (Volume).

اندیکاتورهای روندنما اندیکاتورهایی هستند که روند دار بودن یا عدم وجود روند در بازار را نشان می دهند. اگر بازار دارای روند خاصی باشد، این اندیکاتور به معامله گر نشان می دهد که با چه نوع روندی روبروست؛ صعودی یا نزولی. در واقع این نوع اندیکاتور فقط اطلاعات مربوط به روند را ارائه می کند و این توان را ندارد که نقاطی را که برای ورود و خروج مناسب هستند را به معامله گر نشان دهند. اندیکاتورهای مووینگ اوریج، بولینگر باند، پارابولیک سار و مووینگ اوریج جهت دار انواع مختلف اندیکاتورهای روند هستند.

اسیلاتورها مهم ترین اندیکاتورهای بازار فارکس برای ارائه اطلاعات در مورد نقاط ورود و خروج مناسب در بازار هستند. این نوع اندیکاتورها معمولا در چارت قیمت به صورت جداگانه در قسمت زیر نمودار قیمت ترسیم می شوند. معمولا اسیلاتورها شامل دو ناحیه هستند؛ یکی ناحیه اشباع خرید و دیگری ناحیه اشباع فروش. اگر قیمت یا اسیلاتور از این ناحیه ها خارج شود، در واقع سیگنال خرید یا فروش را صادر کرده است. معروف ترین اسیلاتورها عبارتند از اندیکاتورهای CCI، مکدی، اندیکاتور استوکاستیک و شاخص قدرت نسبی.

سومین دسته اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتورهای حجمی هستند که فقط مقدار حجم معامله ها را مشخص می کنند و اندازه می گیرند. این نوع اندیکاتورها مخصوصا وقتی مفید هستند که نهنگ ها به بازار پول تزریق کنند و یا اینکه سرمایه خود را خارج کنند. مهم ترین اندیکاتورهای حجم، یکی اندیکاتور شاخص جریان مالی است و دیگری خود اندیکاتور حجم.

حالا که با انواع دسته بندی اندیکاتورها آشنا شدیم، وقت آن رسیده است که به سراغ تک تک اندیکاتورهای هر دسته رفته و آنها را بررسی و معرفی کنیم.

اندیکاتور مووینگ اوریج

از میان اندیکاتورهای بازار فارکس، مفهوم مووینگ اوریج (میانگین متحرک) آنقدر مهم است که هر معامله گری باید درباره آن همه چیز را بداند. در حقیقت این بانک مرکزی و شرکت های چند ملیتی هستند که بازار فارکس را پیش می برند، بنابراین بسیار مهم است که آنچه در سطح کلان رخ می دهد را درک کنیم.

این اندیکاتور میانگین قیمت ارز دیجیتال را در بازه های زمانی خاص و با محاسبه آخرین تعداد کندل های مورد نظر نشان می دهد.

اگر قیمت بالاتر از مووینگ اوریج معامله شود، مشخص است که خریداران در حال کنترل قیمت ها هستند.

از طرف دیگر اگر قیمت ها پایین تر از این اندیکاتور معامله شوند، یعنی اینکه فروشندگان در حال کنترل قیمت ها هستند. بنابراین در استراتژی های معاملاتی خود اگر قیمت بالاتر از مووینگ اوریج باشد، باید بر روی معاملات خرید متمرکز شوید. این اندیکاتور یکی از بهترین و مهم ترین اندیکاتورهای فارکس است که هر معامله گری باید درباره آن اطلاعات لازم را داشته باشد.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی بین 0 تا 100 حرکت می کند و نشان می دهد کجا این احتمال وجود دارد که قیمت معکوس شود. به همین خاطر گفته می شود که این اندیکاتور نوعی اندیکاتور برگشتی است. از طرف دیگر این اندیکاتور قدرت و توانایی خریداران و فروشندگان نسبت به یکدیگر را نشان می دهد. به صورت کلی می توان گفت که با استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی، می توان اطلاعات بیشتری در مورد توانایی های خرید و فروش معامله گران دیگر به دست آورد.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی

یادتان باشد که در روند صعودی وقتی قیمت از 70 سطح بالاتر برود، یعنی اینکه بازار به صورت نزولی وارونه شده است و اگر قیمت در روند نزولی به زیر 30 سطح برسد، یعنی اینکه بازار صعودی وارونه شده است.

اندیکاتور شاخص قدرت نسبی با ایجاد اختلاف در قیمت ها، فرصت های معاملاتی را برای معامله گران فراهم می کند.

اندیکاتور مکدی

مکدی مخفف عبارت Moving Average Convergence/ Divergence است که معنای آن همگرایی/ واگرایی مووینگ اوریج یا میانگین متحرک است. این اندیکاتور از یک هیستوگرام و یک اندیکاتور مووینگ اوریج شکل گرفته است و هدف اصلی آن محاسبه واگرایی به وسیله قیمت و نشان داده فاصله میان دو میانگین متحرک از یکدیگر است. نقاط صفر در این اندیکاتور همان نقاطی هستند که دو اندیکاتور مووینگ اوریج با یکدیگر تلاقی پیدا کرده اند.

واگرایی منظم و آشکار به وسیله اندیکاتور مکدی و قیمت، نشان می دهد که بازار در حال تغییر است، در حالی که واگرایی پنهان نشان دهنده ادامه روند بازار است.

در اکثر موارد معامله گرها از این اندیکاتور به عنوان اندیکاتور اصلی برای ایجاد استراتژی تجاری خود استفاده می کنند. همچنین می توانند از این اندیکاتور برای پیدا کردن نقطه معکوس احتمالی بازار یا نقطه ادامه روند استفاده کنند.

اندیکاتور بولینگر باند

خالق این اندیکاتور، شخصی به بازی احتمالات در معامله گری نام جان بولینگر بود و البته عنصر اصلی آن اندیکاتور مووینگ اوریج است. این اندیکاتور دارای سه بخش بالایی، پایینی و مووینگ اوریج کلاسیک است. به طور کلی استفاده از این اندیکاتور بسیار راحت است و به این ترتیب امکان ورود قابل اعتمادی را برای معامله گر به وجود می آورد. بخش های بالایی و پایینی اندیکاتور بولینگر باند در واقع به عنوان سطوح پشتیبانی و مقاومت عمل می کنند.

اندیکاتور بولینگر باند

هر گونه رد کردن این سطوح به معنای یک ورودی احتمالی است، همانطور که هر گونه شکست از این سطوح به معنای فراهم شدن فرصت برای معامله های سود آور است. با همه این ها، کندلی درست در قسمت زیر و یا بالای خط میانی قرار دارد که امکان آزمایش سطح بعدی را به وجود می آورد.

اندیکاتور استوکاستیک

یکی دیگر از مهم ترین اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتور استوکاستیک است که نوعی اندیکاتور شتاب عمومی است و در اوایل دهه 1950 توسعه پیدا کرد. هدف اصلی این اندیکاتور شناسایی منطقه خرید و فروش بیش از حد است. معامله گران اغلب باید منطقه سودآوری احتمالی خود را در استراتژی معاملاتی خود پیدا کنند. بنابراین آنها از این اندیکاتور استفاده می کنند تا محلی را پیدا کنند که انتظار می رود قیمت از آنجا وارونه شود. اندیکاتور استوکاستیک بین سطوح 0 تا 100 جابجا می شود.

اگر قیمت به بالای سطوح 70 برسد، احتمالا وارونه خواهد شد. اما از طرف دیگر، اگر به زیر سطوح 30 برسد، امکان برگشت صعودی ایجاد خواهد شد.

اندیکاتور ایچیموکو کینکو هیو

اندیکاتور ایچیموکو کینکو هیو از جمله اندیکاتورهای بازار فارکس است که عناصر مناسبی برای خلق یک استراتژی تجاری کامل دارد. در این اندیکاتور چندین عنصر وجود دارند که به معامله گران برای شناسایی جنبه های مختلف بازار کمک می کنند. ابر کمو اولین عنصر این اندیکاتور است که برای درک زمینه بازار مفید است. اگر قیمت ها زیر ابر کومو قرار بگیرند، روند کلی نزولی است و اگر بالای این ابر قرار بگیرد، روند بازار صعودی خواهد بود.

از طرف دیگر این اندیکاتور دارای دو عنصر بسیار مهم به نام های Tenkan Sen و Kijun Sen است که بر اساس مفهوم مووینگ اوریج ساخته شده اند. این دو خط همراه با قیمت حرکت می کنند و هر گونه رد شدن از این دو باعث یک ورودی تجاری می شود.

اندیکاتور فیبوناچی

یکی از مشهورترین اندیکاتورهای بازار فارکس، اندیکاتور فیبوناچی است. شهرت این اندیکاتور به خاطر دقت بالای آن در نشان دادن جهت بازار است و البته این امر به خاطر آن است که این اندیکاتور به هر موجودی در جهان مرتبط است.

مهم ترین بخش ابزار فیبوناچی نسبت طلایی 1.618 است. در بازار فارکس معامله گران از این نسبت برای شناسایی وارونگی بازار و حوزه سودآوری استفاده می کنند. اگر قیمت بر اساس یک روند پیش برود، به سمت 61.8% فیبوناچی اصلاحی تصحیح یم شود و در نتیجه وارونگی بازار را نشان می دهد. در چنین حالتی قیمت احتمالا از پایه فعالی خود تا سطح فیبوناچی گسترشی 161.8% حرکت می کند.

علاوه بر این ها، فیبوناچی سطوح دیگری هم بر اساس رفتار و شتاب بازار دارد، مثلا 23.6%, 38.2%, 50.0%, 88.6%, 127.0%, 261.8%, و غیره.

Average True Range

اندیکاتور Average True Range که بیشتر با ATR شناخته می شود، یکی از اصلی ترین اندیکاتورهای بازار فارکس است که می تواند نوسانات یک جفت ارز را نشان دهد. در بازار فارکس بسیار اهمیت دارد که بتوان نوسانات را اندازه گیری کرد، چون این نوسانات به حرکت مستقیم بازار مربوط هستند.

در واقع در هر بازار مالی، افزایش نوسانات نشان دهنده وارونه شدن بازار و کاهش نوسانات نشان دهنده آن است که بازار به روند خود ادامه می دهد.

اندیکاتور Average True Range پایین تر، نوسانات کمتری را نشان می دهد و ATR بالاتر، نوسانات بیشتری را نشان می دهد. بنابراین اگر نوسان کم باشد،می توانید سود خود را بیشتر کنید، اما اگر نوسان کمتر باشد، می توانید به تنظیمات بازار معکوس دست پیدا کنید.

اندیکاتور پارابولیک سار

یکی دیگر از اندیکاتورهای بازار فارکس پارابولیک سار است که نشان دهند روند بازار برای یک جفت ارز است. اگر قیمت بالاتر از پارابولیک سار باش، روند کلی بازار صعودی است. اما اگر قیمت زیر پارابولیک سار باشد، روند کلی بازار نزولی است.

معامله گران از این اندیکاتور استفاده می کنند تا روند بازار را شناسایی کنند. علاوه بر این رد شدن بازار از اندیکاتور پارابولیک سار به معنای فراهم شدن نقطه ای برای ورود بالقوه است.

اندیکاتور پیوت پوینت (Pivot Point)

اندیکاتور پیوت پوینت آخرین اندیکاتور از سری اندیکاتورهای بازار فارکس است که ما به آنها می پردازیم. این اندیکاتور سطح تعادل عرضه و تقاضای یک جفت ارز را نشان می دهد. اگر قیمت به سطح پیت پوینت برسد، نشان می دهد که عرصه و تقاضای جفت خاص یکسان است.

اگر قیمت از سطح پیوت پوینت بالاتر برود، نشان دهنده آن است که تقاضا برای یک جفت ارز زیاد است. اما اگر قیمت زیر اندیکاتور پیوت پوینت برود، به معنای آن است که عرضه بالا خواهد بود.

در بازار مالی، همیشه قیمت تمایل دارد تا قبل از تعیین جهت در نقطه تعادل حرکت کند. بنابراین این اندیکاتور از طریق رد کردن پیوت پوینت یک ورودی احتمالی را نشان می دهد.

اندیکاتورهای بازار فارکس ابزارهای مهمی برای انجام معامله ها هستند و اکثر معامله گران باید با این اندیکاتورها آشنا باشند. اما یادتان باشد که اثربخش بودن یک اندیکاتور بستگی به نحوه استفاده شما از آن دارد. اغلب معامله گرها از این اندیکاتورها برای افزایش احتمال حرکت در بازار استفاده می کنند.

دلار از کانال ۲۵ هزار تومانی خارج می‌شود؟ / احتمالات بازار ارز ۲۲ شهریور

دلار از کانال ۲۵ هزار تومانی خارج می‌شود؟ / احتمالات بازار ارز ۲۲ شهریور

دنیای اقتصاد نوشت: آیا دلار از کانال ۲۵ هزار تومانی خارج و وارد کانال ۲۶ هزار تومانی می‌شود؟ کمتر معامله‌گری در بازار ارز و سکه جسارت دارد که با اطمینان در مورد روند هفته جاری این دو دارایی ارزشمند با اطمینان سخن بگوید.

با این حال، بیشتر معامله‌گران اعتقاد دارند که روند هفته جاری و واکنش معامله‌گران‌به سقف‌های تاریخی سکه و دلار از اهمیت زیادی برای آینده بازار برخوردار است. بازارها به پیچ حساسی رسیده‌اند که عبور از آنها، فاز جدیدی از انتظارات را برای معامله‌گران ایجاد خواهد کرد. در نقطه مقابل، بازگشت از سقف‌های قیمتی می‌تواند التهابات بازار را تا حد زیادی کاهش دهد و معامله‌گران کاهشی را در بازار فعال‌تر کند.

برخی از فعالان عنوان می‌کنند معامله‌گران‌ به احتمال زیاد در آستانه سقف تاریخی دلار یعنی عدد ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومانی، در زمینه خرید تردید خواهند کرد. این گروه معتقدند در آستانه سقف‌های تاریخی و نقاط مقاومتی، احتیاط معامله‌گران بزرگ بیشتر از قبل می‌شود و تا زمانی که از شکستن سقف اطمینان حاصل نکرده باشند، در موقعیت خرید قرار نخواهند گرفت. این درحالی است که عده دیگری باور دارند، بازار با تغییرات انتظارات و ورود تقاضای جدید مواجه شده است و این عوامل می‌توانند زمینه‌ساز ثبت قیمت‌های تاریخی جدیدی در بازار شوند. در کنار این، افزایشی‌ها باور دارند که دلار با افزایش قابل‌توجه هفته‌های اخیر برای معامله‌گران سایر بازارها جذاب‌تر خواهد شد.

رشد دلار تندتر شد

یکی از عوامل رشد ربع سکه و سایر سکه‌های طلا در هفته‌ای که گذشت، رشد بهای دلار در بازار داخلی بود. دلار در کانال ۲۴ هزار تومانی هفته را آغاز کرد، ولی به سرعت و با قدرت به کانال ۲۵ هزار تومانی رفت. برخی از معامله‌گران باور دارند که خریداران در آستانه سقف قبلی یعنی محدوده ۲۵ هزار و ۹۰۰ تومانی، احتیاط بیشتری در خرید خواهند کرد و آماده اصلاح قیمتی خواهند شد. این درحالی است که افزایشی‌های بازار معتقدند دلار روند صعودی محکمی را در ماه آخر تابستان آغاز کرده است و نشانه کاهشی خاصی هم به بازار مخابره نشده است که براساس آن، معامله‌گران میزان فروش ارزی خود را بالاتر ببرند.

از لحاظ آماری می‌توان گفت که سرعت رشد دلار در هفته گذشته کمی تندتر شد. اسکناس آمریکایی در هفته‌ای که گذشت، ۶ درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند. این در حالی بود که دو هفته پیش تنها ۲/ ۳ درصد رشد را تجربه کرده بود. با این حال، نمی‌توان از چنین روندی به‌طور مستقیم برداشت کرد که در هفته جاری نیز شاهد ادامه روند رشد دلار خواهیم بود.

در این میان، برخی تحلیلگران ‌به بازارساز پیشنهاد می‌دهند که در کنار عرضه ارز از قیمت‌های بالا، سعی کند که انتظارات بازیگران ارزی را نیز مدیریت کند. به‌طور مسلم بازارساز ارزی به تنهایی نمی‌تواند گامی در جهت تغییر جهت انتظارات بردارد، ولی می‌تواند تلاش کند که سایر رکن‌های تصمیم‌گیری، بحث انتظارات در بازار ارز را جدی بگیرند. نمی‌توان نقدینگی که در بازار وجود دارد را تنها با عرضه ارز به دام انداخت؛ باید این نقدینگی از مکان‌های پرخطر مانند سکه و دلار خارج شود و به‌عنوان مثال به سوی مکان‌های امن مانند بانک‌ها بازگردد.

در کنار این، گروهی از فعالان اعتقاد دارند، برخی از معامله‌گران ارزی نگران بازگشت تحریم‌های سازمان ملل هستند و به همین دلیل است که به سوی بازار ارز آمده‌اند. گروهی هم اعتقاد دارند، نزول شاخص کل بورس موجب شده است که تقاضا به سوی بازارهای ارز و سکه رهسپار شود. هرچند شواهدی برای این گفته به جز روند معکوس این دو بازار عنوان نکرده‌اند. تا همین چند وقت پیش اعتقاد بر این بود که افزایش قیمت دلار محرک رشد شاخص کل بورس است.

معامله ارز دیجیتال بازی با تاس است؟

اکثر سرمایه‌گذارن و فعالان بازار رمزارزها، اصول اولیه ارزهای دیجیتال اما نه همه عناصر آن را درک می‌کنند. سوالی که بیشتر مردم از خود می‌پرسند. آیا تجارت کریپتوها قمار است؟ آیا بر اساس شانس است یا استراتژی؟ پاسخ به این سوالات اغلب پیچیده است.

معامله در بازارهای سهام مانند یک بازی با تاس نیست، در حالی که قمار یک بازی با مجموعی از شانس‌ها و احتمالات موجود است. تجارت شامل بررسی اطلاعات گذشته و تجزیه و تحلیل داده‌های موجود برای تجارت یا سرمایه گذاری در میان مدت یا بلند مدت است. برخلاف قمار، معامله کردن هیچ برد یا باخت نهایی ندارد. بلکه شرکت‌ها برای نوآوری در محصولات خود و ارائه خدمات بهتر با هم رقابت می‌کنند و در نتیجه قیمت سهام آن‌ها، متناسب با میزان رشد آن‌ها افزایش می‌یابد. این به نوبه خود، سهامداران آن شرکت را به سمت کسب سود بیشتر سوق می‌دهد. بنابراین، تجارت قمار نیست.

در حالی که اغلب واضح است که تجارت کریپتو درست مانند انجام هر سرمایه گذاری دیگری از جمله سهام است، اما شباهت‌هایی به قمار دارد. برقراری ارتباط بین تجارت کریپتو و قمار به شما کمک می‌کند، این دو را بهتر درک کنید.

آیا تجارت رمزارزها قمار است؟

تجارت ارزهای دیجیتال و قمار هر دو شباهت‌ها و تفاوت‌هایی دارند. شباهت‌ها ممکن است، تجارت کریپتو را مانند یک قمار به نظر برساند، اما در واقع که یک سرمایه گذاری است.

شباهت

چندین شباهت بین قمار و تجارت ارزهای دیجیتال وجود دارد.

۱. هر دو دارای خطرات و ریسک‌های بزرگ هستند.

یکی از مواردی که ممکن است تجارت کریپتوها را به قمار تبدیل کند، این است که هر دو دارای خطرات بزرگی هستند. نوسانات ارزهای دیجیتال چیزی است که تجارت آن‌ها را به ریسک و خطر تبدیل می‌کند. تغییرات غیرمنتظره در بازار، اغلب باعث تغییرات قابل توجه قیمت می‌شود که منجر به کاهش یا افزایش قابل توجه ارزش (نا متناسب با ارزش واقعی) می‌شود.

به همان اندازه که تجارت توجه دولت‌ها را به خود جلب می‌کند، بازار رمزارزها هنوز تنظیم نشده است که خود خطر دیگری را به همراه دارد. همچنین ارزهای رمزنگاری شده، تحت تأثیر هارد فورک‌ها و توقف عرضه قرار می‌گیرند که اغلب باعث نوسان قیمت می‌شوند. درست مانند قمار، درک خطرات مرتبط با تجارت ارزهای دیجیتال ضروری است.

۲. هر دو شامل استراتژی هستند.

بسته به بازی، یک قمارباز باید استراتژی داشته باشد. بازیکنان باید به طور انتقادی فکر کنند، تا مشخص کنند که حریف چه چیزی ممکن است در دست داشته باشد. در برخی از بازی‌ها، باید مشخص کنید که کدام حالت، بهترین بازدهی و کمترین ریسک را دارد. چیزی که باعث می‌شود تجارت کریپتو، قمار گونه شود، این واقعیت است که استراتژی‌های زیادی در آن دخیل هستند. استراتژی معامله گران رمزارز‌ها بر اساس اهداف آن‌ها تعیین می‌شود. به طوری که آیا در بلندمدت سود می‌کنند؟ ریسک را کاهش می‌دهند؟ و خیلی موارد دیگر.

۳. انضباط در هر دوی آن‌ها یک عامل کلیدی است.

برای پیشرفت در دنیای قمار، باید نظم و انضباط داشته باشید. وقتی بازی احتمالات در معامله گری صحبت از قمار به میان می‌آید، که اغلب سرگرمی محسوب می‌شود، به راحتی می‌توان فریفته و معتاد شد. قماربازان در نهایت با امید به دست آوردن بردهای بزرگ، پول زیادی خرج می‌کنند که متاسفانه در اکثر مواقع بدبختی به دنبال دارد. در حالی که بازار کریپتو لزوماً اعتیاد ندارد، اما اغلب سرمایه‌گذاران در نهایت پول زیادی را وارد آن می‌کنند. از آنجایی که یک تجارت بسیار نوسان و پرخطر است، خرید بیش از حد ارزهای دیجیتال غیر حرفه‌ای است.

معامله گران و سرمایه گذاران باید نظم و انضباط خود را در برخورد با رمزارزها حفظ کنند تا از چنین ضررهایی جلوگیری کنند. میانگین‌گیری هزینه دلار از جمله استراتژی‌هایی است که معامله‌گران برای مسئولیت‌پذیری در مواجهه با ارزهای دیجیتال از آن استفاده می‌کنند. معامله گران موفق این بازار بر خلاف معامله گرانی که با کریپتو قمارگونه رفتار می‌کنند، نظم و انضباط را در اعمال خود نشان می‌دهند.

تفاوت

ترسیم مرز بین تجارت رمزارزها و سرگرمی‌های قمار، همواره چالش برانگیز بوده است. اما به طور کلی پاسخ به این سوال که آیا تجارت کریپتوها قمار است؟ منفی است.

البته نه به آن مفهوم که موفقیت در بازار معاملات ارزهای دیجیتال، تضمین شده باشد. بلکه تجارت رمزارزها برخلاف قمار است، زیرا متغیرهای تصادفی اغلب در مورد آن تصمیم می‌گیرند. در حالی که وقتی صحبت از قمار می‌شود، پیش بینی تقریبا غیرممکن است. در ارزهای دیجیتال، پیش‌بینی بازارها دشوار است، اما می‌توان سطحی از تجزیه و تحلیل را برای کمک به پیش‌بینی‌پذیری انجام داد. یک معامله گر ارز دیجیتال در معرض تقاضاها و داده‌های بازار است. سپس بعد از تجزیه و تحلیل‌های خود، می‌تواند تصمیم به خرید یا عدم خرید یک دارایی کند. در حالی که وقتی صحبت از قمار به میان می‌آید، این متفاوت است و قمار باز فقط با انجام یک بازی شانس می‌آورد.

با مقایسه شباهت‌ها و تفاوت‌ها، واضح است که تجارت ارزهای دیجیتال بیشتر به سمت سرمایه گذاری است تا یک قمار. این نیز به این دلیل است که عواقب تلاش بیش از حد خود در هر دو به همان اندازه وخیم است.

در حالی که به راحتی می توان تجارت کریپتو و قمار را اشتباه گرفت، اما آن‌ها از یکسان بودن فاصله زیادی دارند. با این حال، معامله گران اغلب به جای سرمایه گذاری یا معامله‌ کردن، خود را در حال قمار می‌یابند. چگونه می‌دانید که یک قمارباز ارز دیجیتال هستید؟ یا یک سرمایه‌گذار؟

اگر معامله‌گری بر اساس نکته‌ای که در یک بروشور تصادفی در جایی دیده است، اقدامی انجام دهد، پس او در حال قمار است. اگر یک معامله گر از تمام رول خود برای اضافه کردن اهرم روی یک معامله استفاده کند و معتقد است که امتیاز خواهد گرفت، می‌توان آن را قمار در نظر گرفت. تجارت با ترس از دست دادن نیز قمار است.

آیا شما یک سفته باز در بازار کریپتو هستید؟ توجه داشته باشید که معامله گران از اطلاعات، فرآیندها و تفکر برای انتقال یا پذیرش ریسک در حرکات خود در حدس و گمان ارزهای دیجیتال استفاده می‌کنند. معامله گران سوداگرانه مانند قماربازان در یک زمین بازی احساسی فعالیت نمی‌کنند. آن‌ها همچنین برای انجام حرکات خود به نکات شانسی متکی نیستند و در هنگام تصمیم گیری در برابر ترس از دست دادن خم نمی‌شوند. توجه داشته باشید که آن‌ها در یک محیط ناقص وجود دارند که در آن اطلاعات متناقضی دریافت می‌کنند، سپس این اطلاعات را پردازش می‌کنند و فکر می‌کنند تا بهترین برنامه‌ای ارائه دهند. سفته بازان در دنیای کریپتو با ارزش تلقی می‌شوند، زیرا نقدینگی بازار را فراهم می‌کنند.

در حالی که شباهت‌های زیادی بین قمار و تجارت کریپتو وجود دارد و برجسته ترین آنها شامل ریسک است. میزان بازده نیز ممکن است چشمگیر باشد، اما خطرات مرتبطی وجود دارد که معامله گران باید از آن آگاه باشند. مانند قمار، معاملات ارزهای دیجیتال به سطح بالایی از استراتژی‌ها برای نتایج رضایت ‌بخش نیاز دارد. ریسک موجود همچنین ممکن است سرمایه گذاران را وسوسه کند که دارایی‌های دیجیتالی بیشتر از آنچه که باید خریداری کنند. این امر نظم و انضباط را حیاتی می‌کند.

تحقیق و مطالعه در مورد معاملات ارزهای دیجیتال حیاتی است. به این ترتیب از قرار گرفتن خود در وسط قمار کریپتوها جلوگیری خواهند کرد. شما باید زمانی را صرف یادگیری در مورد ارزهای رمزپایه کنید و قبل از ورود به این بازار تا حد ممکن دانش کسب کنید. اگر همچنین متوجه شوید که کدام ارزهای دیجیتال ارزش سرمایه گذاری دارند، کمک خواهد کرد. به همان اندازه که در قمار و تجارت ارزهای دیجیتال ریسک وجود دارد، انجام سفته بازی در سطح بالا می‌تواند آن را محافظت کند. دانش مناسب باعث ایجاد سطحی از ثبات می‌شود.

سلب مسئولیت: سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه‌ اولیه‌های آن‌ها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیه‌ای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده برای سرمایه‌گذاری در ارزهای دیجیتال یا سایرICOها نیست. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.

اموزش(بورس-فارکس-ارز دیجیتال)

(معامله یا قمار) چرا در بازارهای مالی معامله می کنید؟ اجازه بدهید من حدس بزنم! برای اینکه می خواهید مقدار زیادی پول درآورید و با آن هر چیزی که می خواهید بخرید!
این یک دلیل کاملا قابل قبول است، اما به احتمال زیاد شما را به طرف طمع بیش از حد و نهایتا تخریب حساب معامله گریتان سوق می دهد. به جای آن ممکن است بخواهید پولتان را به لاس وگاس ببرید و روی آن قمار کنید!

بدترین محرک برای معامله گری طمع است. بازار همیشه طمع را مجازات می کند و در عوض به میانه رو ها پاداش می دهد.

یک مرز باریک بین معامله گران و قمار بازان وجود دارد. هر وقت صحبت از پول واقعی باشد، کسانی هستند که کورکورانه شانس خود را امتحان می کنند. اگر می خواهید بصورت مداوم سودده باشید، شبیه یک قمار باز فکر نکنید، کورکورانه وارد معامله نشوید و فقط به بخت و اقبال تکیه نکنید.

در جایگاه یک معامله گر، باید بدانید که هر چیزی ممکن است در بازار اتفاق بیفتد. ( بازارها می توانند روند خود را پر قدرت ادامه دهند یا که بدون هیچ دلیلی تغییر مسیر دهند) تا وقتی که این حقیقت را نپذیرفته اید، نمی توانید به صورت مداوم سودده باشید. می دانم که این ایده خیلی احمقانه به نظر می رسد! شما چگونه می توانید، در جایگاه یک معامله گر، از بازاری که نتایج تصادفی دارد ( uncertain) بطور مداوم سود کنید؟! این غیر ممکن است! اشتباه می کنید! در معامله گری و زندگی، ما چیزی داریم که به آن احتمالات می گوییم.

معامله یا قمار

کازینوها هر ساله سودده هستند، با وجود اینکه کسب و کاری را مدیریت می کنند که نتیجه ی هر کارتی که روی میز می افتد، هر تاسی که می غلتد و … برای هر بار و همیشه نامعلوم و تصادفی است! عجیب است نه؟ کسب و کار مبتنی بر امور شانسی ولی درآمد همیشگی!

آنها مفهوم احتمالات را درک کرده اند و بازی هایی ساخته اند که شانس خودشان افزایش پیدا کند. در حالیکه این درست است که افراد خوش شانسی هستند و برنده می شوند و با میلیون ها دلار از کازینو خارج می شوند، اما کازینوها می دانند اگر نمونه های کافی و بزرگ داشته باشند، تعداد بیشتری مشتری های بازنده جذب می شوند و این بازنده ها بیشتر از برنده ها هستند.

بازی باکارات

بطور مثال بازی باکارات (baccarat) را در نظر بگیرید، یک بازی محبوب بین قمار بازها، بازی خیلی ساده است. کارت ها بین بانکدار ( banker) و یک بازیکن ( player) تقسیم می شوند و تمام کاری که باید انجام بدهید این است که روی هر کدام شرط ببندید. از آنجایی که دسترسی یکسانی هم به بانکدار و هم بازیکن دارید، پس به نظر می رسد که اساسا شانس برد شما 50 درصد باشد، اما در حقیقت این چنین نیست!

با پیچاندن قوانین، مثل هزینه کمیسیون اندک یا کاهش پرداخت وقتی که بانکدار برنده می شود، شرایط خیلی ملایم به نفع کازینو می شود. این ممکن است که سود خیلی کمی باشد، از 1 تا 5 درصد، اما برای کازینو همین مقدار کافی است که با انجام تعداد مناسبی بازی، به سود بزرگ برسد.

باید به یاد داشته باشید که تفاوت قمار و معامله گری این است که شما می توانید شرایط را در جهت منافع خود تنظیم کنید. این دلیلی است که طرز فکر شما باید با کازینو دار یکسان باشد، نه قمار باز. ( یعنی شما باید مجموعه ای از معاملات و رفتارها را بررسی کنید و نه یک به یک آنها.)

برای سود مداوم، باید شبیه کازینو معامله کنید و به دنبال بیش از یک نتیجه باشد. چگونه؟ در ادامه برای شما توضیح می دهم :

شما باید رفتارهای بازار، الگوها و تمایلات بازار را بیاموزید که می خواهد در آینده رخ بدهد و این کار برایتان فرصت معاملاتی فراهم می کند. این با بررسی حرکات قیمت و توجه به حمایت و مقاومت ها، اندیکاتورها و وقایع اقتصادی و … ممکن است. مشاهدات خود را ثبت کنید و ارقامی را تهیه کنید که بتوانید ستاپ ها یا الگوهای مختلف را دنبال کنید.

اینجا، جایی است که داشتن ژورنال معاملاتی لازم است. با استفاده از ژورنال شما می توانید تمرکز خود را روی موقعیت هایی بگذارید که احتمال برد بیشتری دارند و موقعیت های بازنده را شناسایی کنید.

معامله یا قمار

همچنین شما به یک مدیریت ریسک پولادین احتیاج دارید. می توانید شیب موفقیت در بلند مدت را در جهت خود قرار بدهید، اگر عادت کنید که در معاملات ریسکتان را مدیریت کنید. (روشی را طراحی و اجرا کنید که در نهایت میانگین سودتان از زیان بزرگتر باشند.)

هر چقدر نسبت ریسک به ریوارد بهینه تری را داشته باشید، کمتر روی برد در هر معامله حساس می شوید. برای مثال، اگر شما متوجه شوید که در تشخیص سقف دوقلوها و معامله کردن آنها خوب عمل کرده اید پس باید استراتژی را طراحی کنید که به ستاپ های سقف دوقلو بهای بیشتری دهد. اگر بتوانید مقدار کافی از این معاملات داشته باشید و بردها از باخت ها بیشتر باشد، در دراز مدت سودده خواهید بود.

آخرین موضوع که اهمیت قابل توجهی دارد این است که می توانید از تحلیل های دیگر معامله گران هم بهره برداری کنید. اینترنت پر از تحلیل های اقتصادی و تکنیکالی است. با داشتن نظرات دیگران، مطمئن خواهید شد که در تله تعصب تایید نخواهید افتاد (confirmation bias).

البته، به غیر از این ها راه های دیگری هم هست. اما باید همیشه به یاد داشته باشید که مجبور نیستید بدانید بازار دقیقا کجا می رود، شما کافی است بدانید که قیمت احتمالا در کدام جهت حرکت می کند و هر وقت که پیش بینی درست از آب درآمد نهایت بهره برداری را داشته باشد.(معامله یا قمار)

آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size) در معاملات ارزهای دیجیتال

هدف اساسی و اصلی در بحث معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، دوری از تصمیمات احساسی است؛ چراکه وقتی صحبت از ریسک مالی به میان می‌آید، احساسات نقش بسیار پر رنگی ایفا می‌کنند. شما به عنوان یک معامله‌گر یا سرمایه‌گذار، همواره باید مراقب احساسات خود باشید تا تأثیری روی تصمیمات شما در این حوزه نگذارد. به همین خاطر است که تعیین قوانین و قواعدی محکم برای فعالیت‌های معامله‌گری و سرمایه‌گذاری، اهمیت بسیار بالایی دارد.

به این قواعد پیش‌ساخته، سیستم معاملاتی می‌گویند. هدف این سیستم، مدیریت ریسک است ولی مهم‌تر از آن، حذف تصمیمات غیرضروری است. با یک سیستم مناسب، در زمان درست می‌توانید تصمیمات درستی بگیرید.

هنگام ایجاد سیستم معاملاتی، باید به چند نکته توجه داشته باشید و آن را در سیستم خود لحاظ کنید. قبل از ایجاد یک سیستم باید به این سؤالات پاسخ دهید و سیستم خود را بر اساس آن بچینید: هدف شما از سرمایه‌گذاری چیست؟ حد تحمل ریسک شما چه مقدار است؟ در هر معامله چه حجمی از سرمایه خود را در خطر می‌گذارید؟

مسائل دیگری هم در تعیین یک سیستم همه‌جانبه اهمیت دارد ولی در این مقاله قصد داریم تنها روی یکی از این مسائل تمرکز کنیم؛ یعنی پوزیشن سایز و نحوه محاسبه پوزیشن سایز در هر معامله. برای این کار، اول از همه باید حجم کل سرمایه و مقداری را که قادر هستید در هر معامله در خطر بیندازید مشخص کنید.

تعیین مقدار کل سرمایه

با اینکه ممکن است این مرحله بسیار پیش‌پاافتاده و حتی غیرضروری به نظر برسد، ولی مسئله بسیار پراهمیتی است؛ مخصوصاً اگر تازه کار باشید، ممکن است بهتر باشد که بخش‌هایی از سرمایه خود را با استراتژی‌های متفاوتی مدیریت کنید. با این روش، با دقت بیشتری می‌توانید پیشرفت حاصل‌شده از استراتژی‌های مختلف را مشاهده کنید و همچنین احتمال ریسک بیش از حد را نیز کاهش دهید.

به عنوان مثال، فرض می‌کنیم که شما نسبت به آینده بیت کوین بسیار خوشبین هستید و قصد دارید یک خرید بلند‌مدت روی بیت کوین در یک کیف پول سخت ‌افزاری انجام دهید. در این صورت، بهتر است این سرمایه را جزو سرمایه معاملاتی خود در نظر نگیرید.

با توجه به این موضوع، تعیین مقدار کل سرمایه یعنی مقدار سرمایه در دسترس شما که باید برای استراتژی معاملاتی خاصی مورد استفاده قرار دهید.

تعیین ریسک کل سرمایه

دومین قدم، تعیین ریسک سرمایه شما است. این یعنی شما باید قبل از شروع معامله، مقدار درصد از کل سرمایه در دسترس را که تمایل دارید در هر معامله وارد کنید، مشخص نمایید.

قانون ۲ درصد

در دنیای مالی سنتی، یک استراتژی سرمایه‌گذاری وجود دارد که به آن قانون ۲% می‌گویند. بنا بر این قانون، یک معامله‌گر نباید در یک معامله بیش از ۲% از سرمایه خود را به خطر بیندازد. البته در ادامه معنای این قانون را بیشتر توضیح خواهیم داد، ولی ابتدا باید آن را برای بازار پرنوسانی مثل بازار ارزهای دیجیتال، مناسب‌سازی کنیم.

قانون ۲% بیشتر مناسب روشی از سرمایه‌گذاری است که معامله‌گر در آن چند پوزیشن محدود و بلندمدت می‌گیرد. همچنین این قانون بیشتر مناسب بازارهای کم‌نوسان‌تر از ارزهای دیجیتال است. اگر شما یک معامله‌گر فعال‌تر هستید و مخصوصاً اگر تازه به دنیای معامله‌گری وارد شده‌اید، بهتر است حتی بیشتر از این جانب احتیاط را رعایت کنید و از قانون ۱% پیروی نمایید.

پوزیشن سایز

این قانون یعنی در هر معامله نباید بیشتر از ۱% از سرمایه خود را در خطر بیندازید. اما سؤال اینجا است که آیا این یعنی باید با ۱ درصد از سرمایه خود معامله کنید؟ قطعاً نه! این قانونی یعنی اگر بازار خلاف جهت شما حرکت کرد و حد ضرر شما فعال شد، شما فقط ۱% از سرمایه خود را از دست داده باشید.

تعیین ریسک معامله

تا این مرحله، نحوه تعیین کل سرمایه و ریسک کل سرمایه را توضیح دادیم. حالا به سراغ نحوه تعیین اندازه پوزیشن (Position Size) برای هر معامله می‌رویم.

این نکته بسیار حیاتی است و تقریباً برای همه استراتژی‌های معاملاتی به کار می‌رود که وقتی صحبت از معامله‌گری و سرمایه‌گذاری می‌شود، ضرر و زیان جزء جدایی‌ناپذیر کار شما خواهد بود. در واقع، ضرر یک اتفاق حتمی است.

معامله‌گری یعنی بازی با احتمالات و حتی بهترین معامله‌گران دنیا هم همیشه تصمیم درستی نمی‌گیرند. حتی تعداد معاملات موفق برخی از معامله‌گران بسیار کمتر از ضررهایشان است، ولی با این حال حسابی سود‌دهی دارند.

اما این چطور ممکن است؟ این اتفاق زمانی ممکن می‌شود که مدیریت ریسک صحیح و استراتژی معاملاتی واضح و درستی داشته باشیم و تحت هر شرایطی به این استراتژی عمل کنیم.

از این رو، هر تفکر معاملاتی (نظر و ایده برای انجام معامله) باید یک نقطه ابطال داشته باشد. این نقطه جایی است که می‌گویید: «ایده اولیه ما اشتباه بوده و باید هرچه سریعتر از معامله خارج شویم تا از ضررهای بیشتر جلوگیری کنیم.» در واقع این نقطه‌ای است که حد ضرر خود را قرار می‌دهیم.

روش تعیین این سطح، کاملاً به استراتژی معامله شخصی و موقعیت به‌خصوص نمودار بستگی دارد. نقطه ابطال می‌تواند مبتنی بر پارامترهای تکنیکال (مثل محدوده حمایت یا مقاومت) باشد، یا به اندیکاتورها، شکست ساختار بازار یا هر چیز دیگری بستگی داشته باشد.

در واقع برای تعیین حد ضرر یک روش واحد وجود ندارد، بلکه این خود شما هستید که باید بهترین استراتژی متناسب با روش معاملاتی خود را بسازید و حد ضرر خود را بر مبنای آن تعیین کنید.بازی احتمالات در معامله گری

نحوه محاسبه پوزیشن سایز (Position Size)

حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن (Position Size) را داریم. برای نمایش صحیح تعیین Position Size بهتر است از یک مثال استفاده کنیم تا به راحتی متوجه روند کار و مراحل تعیین آن بشوید. فرض می‌کنیم که سرمایه در دسترس ما برای شروع معاملات ۵۰۰۰ دلار است. از قبل می‌دانیم که برای بازی احتمالات در معامله گری هر معامله، نباید بیشتر از ۱% سرمایه خود را در خطر بیندازیم؛ بنابراین شکست در هر معامله باید حداکثر ۵۰ دلار از سرمایه ما کم کند.

از طرفی هم فرض می‌کنیم که تحلیل‌های خود را انجام داده‌ایم و به این نتیجه رسیده‌ایم که اگر نمودار به مقدار ۵% از نقطه ورود ما، خلاف جهت مورد نظرمان حرکت کرد، تحلیل‌های ما باطل خواهد شد. به عبارت دیگر، اگر بازار ۵% خلاف جهت مورد نظر ما حرکت کرد، ما باید با ۵۰ دلار ضرر از معامله خارج شویم. این یعنی ۵% از پوزیشن ما باید ۱% از کل سرمایه ما باشد.

  • کل سرمایه: ۵۰۰۰ دلار
  • ریسک کل سرمایه: ۱%
  • نقطه ابطال (فاصله تا حد ضرر): ۵%

فرمولی که با آن می‌توانیم اندازه پوزیشن را محاسبه کنیم، به قرار زیر است:

پوزیشن سایز = کل سرمایه x ریسک کل سرمایه / نقطه ابطال

حالا اگر اعداد مثال خود را وارد این فرمول کنیم، به این مقدار خواهیم رسید.

این یعنی پوزیشن سایز (Position Size) این معامله ۱۰۰۰ دلار خواهد بود. با پیروی از این استراتژی و خروج به موقع در نقطه بستن معامله یا حد ضرر می‌توانید از ضررهای بزرگ‌تر و فجیع‌تر جلوگیری کنید. برای استفاده بهتر و افزایش بهره‌وری این استراتژی، بهتر است مقدار کارمزدی را هم که برای هر معامله پرداخت می‌کنید، لحاظ کنید. همچنین باید به تاخیر (Slippage) هم فکر کنید؛ البته اگر در بازارهایی معامله می‌کنید که نقدینگی کمی ‌دارند.

برای تست این استراتژی، بیاید نقطه ابطال خود را به ۱۰% افزایش دهیم و در فرمول ذکرشده بگذاریم. داریم:

Position Size = 5000$ x 0.01 / 0.1 = 500$

همان‌طور که مشاهده می‌کنید، نقطه ابطال یا فاصله حد ضرر تا نقطه ورود ما دو برابر شده و به ۱۰% رسیده است. حالا اگر بخواهیم فقط ۱% از سرمایه خود را درگیر این معامله کنیم، باید به میزان ۵۰۰ دلار وارد شویم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.