چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟


عوامل موثر در افزایش ریسک در بازار بورس

انواع نسبت‌های اهرمی یا ساختار سرمایه/ کاربرد نسبت‌های اهرمی

نسبت‌های اهرمی یک شرکت یا یک بنگاه اقتصادی در تحلیل فاندامنتال شرکت اهمیت بنیادین دارند چرا که این نسبت‌ها وضعیت بدهی شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهند. تحلیل وضعیت بدهی یک شرکت هم برای سهامداران یک شرکت و هم برای واحدهایی که با این شرکت مراودات مالی دارند اهمیت زیادی دارد.

به طور کلی نسبت‌های اهرمی ساختار بدهی‌های یک شرکت از جمله بدهی‌هایی که از طریق وام و اعتبار به دست آمده‌اند و نسبت این بدهی‌ها در ساختار تشکیل سرمایه شرکت را اندازه‌گیری می‌کنند. به عنوان مثال واحدهایی که به این شرکت خدمات مالی ارائه می‌دهند و یا برای آن تامین اعتبار می‌کنند باید فهم درستی از وضعیت مالی شرکت و چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ نسبت بدهی‌های این شرکت داشته باشند تا بتوانند ریسک وام‌دهی و تامین مالی را ارزیابی کنند.

نسبت‌های اهرمی معمولا به اشکال مختلفی محاسبه می‌شوند که برخی از آنها به شرح زیر هستند:

نسبت بدهی

نسبت بدهی در واقع از تقسیم کل بدهی‌ها بر کل دارایی‌های شرکت به دست می‌آید. این نسبت می‌گوید که چقدر از دارایی‌های شرکت را از طریق بدهی‌ها به دست آمده‌اند. بالا بودن نسبت بدهی اساسا یک فاکتور منفی برای شرکت محسوب می‌شود و حتی تامین مالی‌کنندگان و اعتباردهندگان و به ویژه سهامداران میزان بدهی پایین را ترجیح می‌دهند. چرا که بالا بودن بدهی کلا برای شرکت یک ریسک محسوب می‌شود. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی= کل بدهی‌ها / کل دارایی‌ها

فهم این که بدهی‌ها چه میزان از دارایی‌های شرکت را تشکیل می‌دهند چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ حتی برای افرادی که قصد سرمایه‌گذاری در این شرکت دارند نیز اهمیت دارد چرا که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند جایی سرمایه خود را وارد کنند که بتوانند بازدهی معقولی کسب کنند نه اینکه سرمایه خود را وارد شرکتی کنند که با بدهی‌های بالا دست و پنجه نرم می‌کند.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام

این نسبت از تقسیم کل بدهی به حقوق صاحبان سهام به چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ دست می‌آید. بالا بودن این نسبت به این معناست که شرکت بیشتر میزان سرمایه خود را از طریق بدهی کسب کرده است و طبیعتا شرکتی که این وضعیت را داشته باشد در فرآیند وام‌گیری و تامین مالی با مشکلاتی دست و پنجه نرم خواهد کرد. چرا که وام‌دهندگان از جمله بانک‌ها ترجیح می‌دهند به شرکت‌هایی وام دهند که از بازگشت مبلغ مورد نظر اطمینان حاصل کنند و یا اینکه شرکت به عنوان مثال بتوانند اقساط خود را به صورت منظم پرداخت کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام = کل بدهی‌ها / حقوق صاحبان سهام

اگر بدهی‌ها از حقوق صاحبان سهام بیشتر باشد، شرکت با یک ریسک مواجه است چرا که این بدین معناست که بدهی‌های شرکت از کل سرمایه شرکت بیشتر است و برعکس در صورتی که نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کم باشد در این صورت نشانه این است که بدهی شرکت درصد پایینی از سرمایه شرکت را به خود اختصاص داده‌اند.

نسبت تسهیلات به سرمایه

این نسبت از تقسیم میزان تسهیلات شرکت بر مجموع تسهیلات و حقوق صاحبان سهام به دست می‌آید. این نسبت تاکید ویژه‌ای بر تسهیلات شرکت دارد و میزان وابستگی شرکت به وام‌های دریافتی از بانک و واحدهای مالی دیگر را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول این نسبت به شرح زیر است:

نسبت تسهیلات به سرمایه= مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام

شرکتی که ساختار سرمایه آن وابستگی زیادی به بدهی دارد اساسا ریسک‌های زیادی با خود حمل می‌کند. این نسبت به ما می‌گوید که چقدر از کل سرمایه شرکت را تسهیلات بانکی تشکیل می‌دهند. زمانی که شرکت برای تامین مالی و یا دریافت وام به بانک مراجعه می‌کند قطعا بانک‌ها وضعیت بدهی‌ها و تسهیلات دریافتی شرکت را محاسبه می‌کنند و در صورتی که این نسبت بزرگ باشد طبیعتا از وام‌دهی به این شرکت خودداری می‌کنند و یا اینکه وام‌های با بهره بالا را ارائه می‌کنند.

نسبت پوشش بهره

نسبت پوشش بهره از تقسیم سود عملیاتی شرکت بر هزینه‌های مالی به دست می‌آید. این نسبت در واقع توان عملیاتی شرکت را اندازه‌گیری می‌کند. فرمول آن به شرح زیر است:

نسبت پوشش بهره= سود عملیاتی / هزینه‌های مالی

این نسبت در واقع فعالیت واقعی شرکت و نسبت فعالیت این شرکت به سایر هزینه‌های مالی از جمله نرخ‌های بهره وام‌ها و .. را مورد سنجش قرار می‌دهد. آیا فعالیت شرکت به حدی هست که بتواند هزینه‌های مالی را پرداخت کند یا خیر. اگر هزینه‌های مالی شرکت از میزان سود عملیاتی شرکت بیشتر باشد به این معناست که شرکت در حل و فصل بدهی‌های خود دست و پنجه نرم می‌کند و به نوعی به لحاظ عملیاتی زیان‌ده است. اگر هم زیان‌ده نباشد عمده درآمدهای شرکت نه از خلال فعالیت عملیاتی بلکه از جاهای دیگر به دست آمده است که این گونه درآمدها نیز از پایداری کافی برای تضمین فعالیت شرکت برخوردار نیستند. اگر شرکتی نتواند از طریق فعالیت عملیاتی خود هزینه‌های مالی خود را پوشش دهد، واحدهای مالی در وام‌دهی به این شرکت احتیاط به خرج می‌دهند.

در حالت کلی بالا بودن نسبت‌های اهرمی برای واحدهایی که قصد دارند به این شرکت وام بدهند یک ریسک محسوب می‌شود.

ریسک چیست

معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان می‌آید، کلمه خطر برجسته می‌شود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست.

ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان می‌دهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصت‌های مثبت مواجه شویم. این فرصت‌های مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است.

عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایه‌گذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.

چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟

از آغاز پیدایش تمدن، انسان‌ها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بوده‌اند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیش‌بینی کند و برای مقابله با آن‌ها‌ آماده باشد.

هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر می‌شود، در معرض تصمیم‌گیری‌ها‌ و پیچیدگی‌های بیشتری قرار می‌گیرد و در معرض ریسک‌های بیشتری قرار می‌گیرد.

به طور کلی، موقعیت‌های ریسکی که افراد با آن مواجه می‌شوند معمولا شامل دو دسته می‌شود:

ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk)

این ریسک‌ها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجه‌ای جز خسارت ندارند. این ریسک‌ها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان می‌شوند.

ریسک سوداگرانه یا پویا

این نوع ریسک‌ها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازه‌گیری هستند و نتیجه احتمالی آن‌ها می‌تواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی، بازی‌های مبتنی بر شرط‌بندی، از جمله چنین ریسک‌هایی هستند.

ریسک‌های نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن می‌توان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسک‌های نوع دوم می‌توانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسک‌های پویا که در سرمایه‌گذاری با آن مواجه هستیم، می‌پردازیم.

بهتر است ابتدا مفهوم ریسک در سرمایه‌گذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته می‌شود. این انحراف بازده می‌تواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته می‌شود که ریسک سرمایه‌گذاری بیشتر خواهد بود.

طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک

سرمایه‌گذاران را از منظر پذیرش ریسک می‌توان به سه دسته تقسیم‌ نمود:

  • افراد ریسک‌گریز: این افراد رویکرد محافظه‌کارانه دارند. این شخص ترجیح می‌دهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
  • افراد ریسک‌پذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر می‌پذیرد.
  • افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن‌ها‌ را ریسک خنثی می‌نامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی‌ آن می‌دانند.

ریسک‌پذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان می‌دهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده قبلی انتظار دارند.

همچنین افراد ریسک‌پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک‌پذیرفته شده چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ قبلی توقع دارند.

این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمی‌توان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایه‌گذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد.

در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت می‌کنید که به آن صرف ریسک می‌گویند. صرف ریسک در سرمایه‌گذاری‌هایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.

معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری

برای اندازه‌گیری ریسک سرمایه‌گذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها ‌انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایه‌گذاری است.

بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشان‌دهنده بالا بودن ریسک سرمایه‌گذاری می‌باشد. شرکت‌‌های بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسک‌های متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسک‌های سرمایه‌گذاری، به دو نوع اساسی تقسیم می‌شود:

۱- ریسک سیستماتیک

این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر می‌گذارد و محدود به صنعت خاص نیست.

۲- ریسک غیرسیستماتیک

برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما می‌توانیم شرکتی را که در اثر تصمیم‌گیری‌های نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.

۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)

اگر چند گزینه برای سرمایه‌گذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح می‌شود. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایه‌گذاری می‌تواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد.

مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر می‌گذارد.

۴- ریسک تورم (Inflation risk)

رشد نرخ تورم باعث می‌شود بر بازدهی سرمایه‌گذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل می‌شود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت.

هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته می‌شود. پس باید سرمایه‌گذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل می‌شود، ریسک تورم می‌گویند.

۵- ریسک مالی (Financial risk)

شرکت‌ها در صورت‌های مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وام‌های دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش می‌یابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته می‌شود.

بسیاری از سرمایه‌گذاران با لحاظ این نکته سهام شرکت‌ها را خریداری می‌کنند و از شرکت‌هایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینه‌های کم ریسک تر می‌روند.

۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)

دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است.

در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمی‌خرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روان‌تر باشد این ریسک در آن کم رنگ‌تر است.

۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)

در مورد شرکت‌های واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد می‌کند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل می‌شود.

با رشد هزینه‌ها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایه‌گذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب می‌شود که توسط شرکت‌ها قابل کنترل نیست.

۸- ریسک تجاری

در ریسک تجاری به این موضوع توجه می‌شود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینه‌های عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینه‌های یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر می‌گیرد.

این هزینه‌ها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینه‌های اداری می‌شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که می‌فروشد، می‌باشد.

۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول

ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد می‌شود. این نوع ریسک برای سرمایه‌گذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند.

از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.

۱۰- ریسک کشور

ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته می‌شود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخش‌های مالی کشور نیز صدمه وارد می‌شود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ می‌دهد.

۱۱- ریسک سیاسی

ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بی‌ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل‌های نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیم‌های سرمایه‌گذاری اثر می‌گذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته می‌شود. نکته‌ای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایه‌گذاری طولانی‌تر شود، این ریسک بیشتر می‌شود.

جمع بندی انواع ریسک

در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم.

به طور کلی، ریسک‌هایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسک‌های خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسک‌های پویا است. به منظور کاهش زیان‌های ناشی از ریسک‌های سرمایه‌گذاری، چندین راه حل وجود دارد.

لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسک‌های سرمایه‌گذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک می‌توانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راه‌های کاهش ریسک سرمایه‌گذاری، سبد دارایی است.

در واقع با سرمایه‌گذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسک‌های تک‌ تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم می‌کند که با کنار هم قراردادن دارایی‌های مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم.

استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایه‌گذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک می‌گردد. تنوع‌بخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود.

درحالی‌که اکثر متخصصان سرمایه‌گذاری موافق هستند که تنوع سازی نمی‌تواند در برابر ریسک آن‌ها را تضمین کند، می‌توان گفت تنوع سازی مهم‌ترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایه‌گذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالی‌که ریسک مالی را به حداقل می‌رساند.

10 مورد از ریسک های سرمایه گذاری در بورس

سرمایه گذاری برای افزایش توسعه و بهره وری های مالی مورد نیاز است. سرمایه گذاری دارای انواع مختلفی است. به طور کلی هر کاری که باعث شود سرمایه شما بیشتر از قبل شود، نوعی سرمایه گذاری به حساب می آید. کسانی که وارد سرمایه گذاری می شوند، باید نسبت به آن کار علم و دانش و تجربه داشته باشند، زیرا سرمایه گذاری همانطور که می تواند شما را در یک سیر صعودی قرار دهد، به همان صورت هم می تواند شما را در یک سیر نزولی گیر بیندازد.

سرمایه گذاری زمانی اثربخش است که در مدت زمان خاصی با علم و تجربه انجام شود تا بهترین بهره وری را حاصل کند. توجه داشته باشید که سرمایه گذاری یک نوع تصمیم مالی است که همواره دارای دو مولفه ریسک و بازدهی است. یک اصلی در سرمایه گذاری وجود دارد مبنی بر اینکه سرمایه باید از ریسک و خطر گریزان شود و به سوی سود و بازدهی روانه شود.

اما به نظر شما آیا بازار مالی را می توان پیدا کرد که سرمایه گذاری در آن ریسکی نداشته باشد؟ به طور کلی ریسک در تمامی سرمایه گذاری ها وجود دارد. گاهی در برخی از سرمایه گذاری ها این ریسک پرخطر و گاهی هم کم خطر است. در ادامه این مقاله اطلاعات بیشتری در مورد سرمایه گذاری و عوامل افزایش ریسک در بازارهای بورسی توضیح می دهیم.

مدیریت سرمایه

عوامل موثر در افزایش ریسک در بازار بورس

کاهش ریسک در سرمایه گذاری با تجزیه و تحلیل

معمولا کسانی که در بازارهای مالی اعم از بورس سرمایه گذاری می کنند، با تجزیه و تحلیل ان هم آشنا هستند. بدین معنی که علم و تجربه این کار را هم دارند. در غیر این صورت با افزایش ریسک در سرمایه خود مواجه هستند. یک سرمایه گذار خوب و حرفه ای باید بتواند سبد خود را در بازارهای بورسی به خوبی مدیریت کند.

سرمایه گذار باید منطقی باشد، به این معنی که یک سرمایه گذار منطقی زمان می تواند بازدهی بالایی داشته باشد که ریسک بالایی را هم متقبل شده باشد. البته در انجام ریسک گاهی منطق و عقل هم کارآمد نیستند و فرد تنها بر ریسک و شانس خود اکتفا می کند.

حال در بیشتر مواقع با تجزیه و تحلیل های درست می توان این از ریسک سرمایه گذاری کاست.در واقع سرمایه گذاری به معنی مصرف پول های دردسترس و انتظار پول بیشتر است. یعنی برای دستیابی به پول بیشتر، پول های دردسترس را در بازار سرمایه گذاری قرار می دهید.

اگر بخواهیم معنی دیگری برای سرمایه گذاری بگوییم، می توان گفت: سرمایه گذاری به معنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به مصرف بیشتر در روزهای آتی است.

توجه داشته باشید که در سرمایه گذاری در بورس و یا هر بازار مالی دیگر مقدار پول در زمان حال و فعلی مشخص است، اما میزان آن در چه مدت زمانی مشخص نیست و در واقع با عدم اطمینان مواجه هستیم.

انواع سرمایه گذاری

توجه داشته باشید که به طور کلی سرمایه گذاری به دو نوع مالی و واقعی تقسیم بندی می شود. در سرمایه گذاری واقعی شما با میزان ارزش پول واقعی خود در حال حاضر ملک و یا آپارتمان و هر چیز دیگری را خریداری می کنید. اما در سرمایه گذاری مالی با میزان پول نقدی خود نوعی دارایی مالی خریداری می کنید که نتیجه آن هم باز وجوه نقدی است.

چه عواملی در سرمایه گذاری باعث افزایش ریسک میشوند؟

به طور کلی چند نوع ریسک در بازار های سرمایه گذاری وجود دارند که بهتر است با این نوع ریسک ها آشنا شوید تا درست و منطقی ریسک کنید و ضرر کمتری گریبان گیر شما شود.

ریسک سیستماتیک

ریسک سیستماتیک یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است .همانطور که گفتیم چند نوع ریسک وجود دارد. از انواع این ریسک ها می توان به ریسک سیستماتیک اشاره کرد که این نوع ریسک ربطی به تجربه و علم فرد ندارد و مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه است و به هیچ عنوان نمی توان آن را حذف کرد. ریسک سیستماتیک به نوعی است که تاثیر آن بر کل بازار مشخص می شود و به صنعت خاصی محدود نمی شود.

ریسک غیر سیستماتیک

نوع دیگری از ریسک های سرمایه گذاری در بازارهای بورسی و مالی ریسک غیر سیستماتیک است. این نوع ریسک بر خلاف ریسک سیستماتیک کاملا قابل کنترل و کاهش است. در این نوع ریسک شما باید سهام شرکتی را که دارای شرایط بحرانی سختی است و با افت قیمت مواجه شده است، خریداری نکنید و از افزایش ریسک خود در بازار بورس جلوگیری کنید. اگر به این عوامل توجهی نداشته باشید قطعا با افزایش ریسک در بازارهای مالی مواجه می شوید.

ریسک نرخ سود

ریسک نرخ سود یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است این نوع ریسک مرتبط به زمانی است که تغییر در نرخ سود باعث تحول ارزش یک سرمایه گذاری می شود.

ریسک نرخ سود

ریسک تورم

ریسک تورم یکی دیگر از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است که بر این عنوان هرچه نرخ تورم افزایش پیدا کند، در این حالت میزان بازدهی ما هم کمتر می شود.

  • شما امروز با پنج میلیون تومان چه چیزهایی می توانید خریداری کنید؟
  • 10 سال قبل چه چیزهایی می توانستید خریداری کنید؟

این موضوع نرخ تورم را به شما نشان می دهد. شما نباید پول خود را در یکجا به صورت راکد نگه دارید بلکه باید از آن در بازارهای سرمایه گذاری استفاده کنید. اگر پول شما چندین سال راکد باقی بماند، تورم ارزش پول شما را کمتر می کند. در جایی سرمایه گذاری خود را شروع کنید که سود شما بعد از چند سال از نرخ تورم بیشتر باشد. در این حالت ریسک سرمایه گذاری شما کمتر می شود. اگر غیر از این موضوع باشد، نرخ ریسک بیشتر می شود.

ریسک مالی

ریسک مالی هم نوع دیگری از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است که شرکت ها در صورت های مالی خود بخشی به عنوان تعهدات مالی و تسهیلات دارند. هر چه میزان وام های دریافتی یک شرکت بیشتر باشد، توان و قدرت شرکت هم برای توسعه و گسترش و حتی سوددهی کمتر می شود. به همین علت اگر تصمیم دارید که در بازار بورس سهام شرکتی را خریداری کنید، بهتر است ابتدا تعهدات و تسهیلات دریافتی آن شرکت را بررسی کنید تا ریسک مالی شما در آن سهام کمتر شود. در غیر این صورت با افزایش ریسک مالی در بازار بورس مواجه می شوید.

برای مثال فرض کنید شما سهام شرکتی را خریداری کرده اید و پس از مدتی آن شرکت با مشکلاتی در فروش خود رو به رو شده است و در نهایت هم ورشکسته می شود و اعلام ورشکستگی می کند. در حال حاضر شما سهامدار یک شرکت ورشکسته هستید که دیگر سهام شما هیچ گونه ارزشی در بازار ندارد.

این نوع ریسک همواره سرمایه گذاران را در بازار بورس تهدید می کند که به آن ریسک مالی می گویند. حال اگر سهامداران در مورد شرکتی که قرار است سهامدار آن شوند، به خوبی تحقیق نکنند، باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند.

ریسک در بازار بورس

بررسی افزایش ریسک در بازار بورس

ریسک نرخ ارز

ریسک نرخ ارز هم از دیگر ریسک های موجود در بازار مالی است که در مورد شرکت های واردات محور اهمیت دارد.

ریسک سیاسی

ریسک سیاسی هم یکی دیگر از انواع ریسک ها در بورس است. زمانی که در اوضاع سیاسی، عدم ثبات را داشته باشیم بر اوضاع اقتصادی هم تاثیر می گذارد. در ادامه این مقاله سعی داریم بیشتر به عواملی بپردازیم که باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند. به طور کلی بازار بورس یکی از بازارهای بسیار مهم هستند که افراد زیادی سرمایه خود را در این نوع بازار قرار داده اند.

ریسک شخصی

ریسک شخصی هم نوع دیگری از ریسک ها در بازار بورس است. توجه داشته باشید که ریسک ها همیشه منشا اقتصادی و سیاسی و … ندارند. یکی از اصلی ترین ریسک ها ریسک شخصی است. در واقع تصمیماتی است که شما به طور شخصی می گیرید و ممکن است این تصمیمات باعث افزایش ریسک در بازار بورس شود. در واقع سرمایه گذاران خودشان سرمایه خود را به خطر می اندازند.

برای مثال شما سهامی را به مبلغ 10 میلیون تومان خریداری کرده اید. حال با توجه به دلایلی سهام آن شرکت تا حدود 8 میلیون تومن میرسد و افت می کند و در این حالت اگر تصمیم شما سرمایه گذاری بلند مدت است باید آن را نگهدارید. حال ممکن است رویدادی رخ دهد که مجبور به فروش آن شوید. در این حالت شما ریسک شخصی کرده اید و سهام خود را فروخته اید.

ریسک شخصی

ریسک احساسی

ریسک احساسی یکی دیگر از ریسک ها در بازار بورس و دیگر بازارهای مالی است که در نهایت احساس شما باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شود. گاهی ممکن است درگیر احساسات خود شوید و این حس می‌تواند ترس از ضرر باشد و شما را به علت ترس از ضرر از سرمایه گذاری در بورس عقب بیندازد. بهتر است عاشق سهام خود نشوید و در زمان مناسب سهم خود را بفروشید و وابستگی به سهم های خود نداشته باشید.

یکی از دلایلی که باعث می شود افراد ریسک بالایی را در بازار بورس تجربه کنند و در نهایت دچار زیان شوند، وابستگی به سهام های خود است. آنها نسبت به سهام خریداری شده خود متعصب هستند که این عامل بزرگترین عامل برای افزایش ریسک ها است. اگر بتوانید خود را در این مواقع کنترل کنید و به جای تصمیم احساسی، منطقی عمل کنید، دچار این گونه ریسک ها در بورس نمی شوید.

ریسک بازار

ریسک بازار یکی از ریسک های سرمایه گذاری در بورس است .همانطور که می دانید بازار بورس دارای چندین هزار سرمایه گذار است. در واقع تصمیم این سرمایه گذاران است که قیمت یک سهم را افزایش و یا کاهش دهند. یک سهم در بازار بورس هر چقدر هم که خوب و عالی باشد، زمانی که تعداد زیادی از سرمایه گذاران تصمیم به فروش آن بگیرند، آن سهم افت می کند.

در نتیجه سهم با کمبود تقاضا مواجه می شود و قیمت آن کاهش پیدا می کند. حال بر عکس این قضیه هم وجود دارد. سهمی که دارای تقاضای زیادی باشد، هر چقدر هم که معمولی و عادی باشد، اگر با افزایش تقاضا رو به رو شود، قیمت آن سهم بالا می رود. در واقع این نوسانات قیمت که در بازار وجود دارد باعث می شود ریسک سرمایه گذاری در بورس بالاتر برود.

البته این موضوع را هم باید بدانید که ماهیت بازار بورس نوسانی بودن آن است. در واقع بورس نوسان پذیر است. در نتیجه اگر در مورد سهمی به خوبی تحقیق کرده اید و در مورد آن اطمینان دارید، بهتر است گول نوسان های کوتاه مدت و روزانه را نخورید و به صورت بلند مدت به سهم خود نگاه کنید تا سود بسیار بیشتری کنید و دید بهتری نسبت به بازار بورس پیدا کنید.

سخن پایانی

به طور کلی همه ما می دانیم که وجود ریسک در بازارهای مالی و بورسی و … کاملا طبیعی است. حال اگر شما انواع ریسک را بشناسید، می توانید از افزایش ریسک در بازار بورس جلوگیری کنید و سبد خود را به خوبی ببینید و برای آن برنامه ریزی داشته باشید. در واقع یه همین علت است که می گوییم علم و دانش در هر بازاری که به عنوان تخصص به کار برده می شوند، اهمیت دارد.

بسیاری از افراد بدون هیچ گونه تحلیل و اطلاعاتی در مورد بازار بورس وارد آن می شوند و بدون هیچ گونه تحقیقی، سهام شرکتی را خریداری می کنند. با این کار باعث افزایش ریسک در بازار بورس می شوند زیرا کاملا بی منطق تصمیم به خرید می گیرند. این افراد حتی زمان خرید و فروش سهم را هم به خوبی نمی دانند. اگر ندانید که چه زمانی باید خرید و فروش خود را انجام دهید، باز هم باعث افزایش ریسک می شوید.

امیدواریم با مطالعه این مقاله اطلاعات خوب و مفیدی در مورد عواملی که باعث افزایش ریسک در بازار بورس می‌شوند، بدست آورده باشید.

کارمزد سبدگردانی

کارمزد سبدگردانی

اجرت و کارمزد سبدگردانی براساس قوانین و مقررات سازمان بورس و اوراق بهادار و قرارداد تنظیم شده با مشتریان محاسبه می‌شود. قاعده پیشنهادی کارمزد توافقی است. کارمزد سبدگردانی معمولا از دو بخش کارمزد مدیریت و عملکردی تشکیل می‌شود. کارمزد مدیریت مبتنی بر اخذ کارمزد ثابتسبدگردانی مختصر و براساس دارایی تحت مدیریت تعیین می‌شود. اما کارمزد عملکرد کاملا متغیر است. کارمزد عملکرد متناسب با افزایش بازده سبد سهام مدیریت شده و با توافق طرفین قرارداد تعیین می‌شود.

کارمزد عملکرد +کارمزد ثابت مدیریت = کارمزد سبدگردانی

به‌ عنوان‌ نمونه معمولا شرکت های سبدگردان‌ها جهت پوشش هزینه‌های جاری سبد یک درصد دارایی تحت مدیریت را به‌عنوان کارمزد ثابت مدیریت سبد بعد از اتمام قرار داد دریافت می‌کنند.

کارمزد عملکرد اخذ شده فرمول‌های مختلفی دارد. ولی در تمامی این فرمول‌ها هدف این است که منافع سبدگردان و سرمایه‌گذار در یک راستا قرار گیرد.

معمولا برای افرادی که سرمایه گذاری در بورس را به کمک شرکت‌های مشاوره سرمایه گذاری و سبدگردانی بورس انجام میدهند، نحوه محاسبه بازده سبد و کارمزد سبد گردان اهمیت دارد. در اینجا، به ریز در مورد فرمول محاسبه بازده سبد گردانی اختصاصی و نحوه محاسبه کارمزد سبدگردان توضیح داده خواهد شد. در این نوشته قصد داریم، با یک مثال در مورد یک سبد فرضی این محاسبات را انجام دهیم چرا که خیلی از سرمایه گذاران در مورد نحوه محاسبات دارای ابهام هستند.

محاسبه بازده سبد اختصاصی

در اینجا ذکر کردیم، که از بازده پول وزنی برای محاسبه بازده سبد اختصاصی استفاده می‌گردد. فرمول محاسبه بشرح زیر است:

بازده سبد اختصاصی

MWRR = بازدهی سبد اختصاصی در دورۀ t
E = ارزش سبد اختصاصی در پایان دورۀ t
B = ارزش سبد اختصاصی در ابتدای دورۀ t
C = جریان نقدی jام سبد اختصاصی در دورۀ t (.
t = زمان باقیمانده (به روز) از تاریخ وقوع جریان jام سبد اختصاصی تا پایان دورۀ t
T = طول کل دورۀ زمانی مورد نظر t به روز

به‌عنوان‌ نمونه سبدگردان‌ و سرمایه گذار با هم توافق می‌کنند که تا بازده ۲۰ درصد، سبدگردان فقط کارمزد مدیریت دریافت کند. همچنین توافق می‌کنند هر چه بازده کسب شده از نرخ ۲۰ درصد بیشتر باشد، از مازاد سود کسب‌شده درصدی نیز به سبدگردان‌ اختصاص یابد. مثلاً سرمایه‌گذاری که ۱۰ میلیارد ریال سرمایه‌گذاری کرده است، در مرحله اول با سبدگردان توافق می‌کند که تا سود سالانه ۲۰ درصد فقط اجرت و کمیسیون مدیریت پرداخت کند. همچنین توافق می‌کند در صورتی که سود مذکور به ۳۰ درصد رسید، ۲۰درصد از سود مازاد کسب‌شده هم به سبدگردان‌ اختصاص یابد. بنابراین درصورتی‌که سرمایه در گردش سرمایه‌گذار بیش از ۱۰ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال شود، از ۳۰۰ میلیون تومان که بازده بیش از ۲۰ درصد سبد می‌باشد شرکت سبدگردانی‌ ۲۰درصد کارمزد دریافت می‌نماید.

روش بالا باعث می‌شود تا منافع سبدگردان در جهت افزایش بازده بیشتر برای سرمایه‌گذار بوده و یک بازی برد-برد شکل گیرد. به‌این‌ترتیب هر چه سبدگردان عملکرد بهتری در مدیریت دارایی داشته باشد، سرمایه‌گذار منافع بیشتری کسب کرده و سبدگردان نیز از محل افزایش بازده سود بیشتری بدست خواهد آورد.

با توجه به تفاوت‌های سبدگردانی با صندوق‌های سرمایه گذاری و محدودیت‌های آن، اگر به دنبال سرمایه گذاری با مبالغ کم هستید، می‌توانید اقدام به سرمایه گذاری در صندوق سرمایه گذاری نمایید.

محاسبه کارمزد سبدگردانی

آیا سبدگردانی مطمئن و قانونی است؟

سبدگردان‌ها، شرکت‌هایی هستند که مجوزهای لازم برای فعالیت خود را از سازمان بورس و اوراق بهادار دریافت کرده‌اند؛ بنابراین کلیه فعالیت‌های شرکت سبدگردان زیر نظر سازمان بورس انجام می‌شود. سبدگردان‌ها برای مدیریت درست سبدهای سهام، از افراد متخصص و حرفه‌ای بازار بهره می‌گیرند. گروهی از تحلیلگران زیر نظر یک مدیر متخصص، وظیفه تحلیل، بررسی و خرید و فروش انواع دارایی برای سبدهای سرمایه‌گذاری را برعهده دارند. با توجه به اینکه این شرکت‌ها از تیم حرفه‌ای و متخصص بازار بهره می‌گیرند و تمامی فعالیت‌های آن‌ها زیر نظر سازمان بورس انجام می‌شود، می‌توان گفت سبد گردانی در بورس یک روش مطمئن و کاملا قانونی است.

سود سبدگردانی چقدر است؟

شرکت سبدگردان، برای سرمایه‌گذاران خود، سبدی متشکل از انواع اوراق بهادار مانند سهام، اوراق مشارکت، اسناد خزانه اسلامی و… خریداری می‌کند. بنابراین با توجه به ماهیت نوسانی بازار سرمایه و اوراق بهادار خریداری شده، نمی‌توان سود ثابت و مشخصی را برای سبد گردانی تضمین کرد. در شرایطی که بازار سرمایه با رشد همراه شود، عموماً شرکت‌های سبدگردان، می‌توانند سودی بالاتر از درصد رشد شاخص چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ کل بدست آورند. برعکس این موضوع در زمان ریزش بازار، مدیر سبدگردانی، در تلاش است که سبدهای تحت مدیریتش، حداقل افت را نسبت به شاخص کل داشته باشند. بنابراین می‌توان گفت اگر تیم سبدگردانی حرفه‌ای باشد، می‌تواند بازدهی بیشتری نسبت به عرف بازار کسب کند.

مثلا اگر در یک سال بازار سرمایه با رشد ۱۰۰ درصدی همراه باشد، شرکت‌های سبدگردان عمدتاً بیشتر از ۱۰۰ درصد بازدهی دارند و اگر بورس با ریزش مواجه شود، سبدهای تحت مدیریت این شرکت‌ها در مقایسه با ریزش شاخص، حداقل افت را به خود می‌بینند.

با توجه به هویت و جوهره اصلی سبدگردانی که متناسب با درجه ریسک‌پذیری افراد تعریف و بسته به شرایط بازار درگیر نوسانات می‌شود، نمی‌توان برای سود آن تضمینی در نظر گرفت. همچنین طبق قانون، هیچ شرکت سبدگردانی، اجازه چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ تضمین سود ندارد. اما باید این نکته را در نظر داشت که سود شرکت سبدگردان در گرو سودآوری سبد مشتریان آن شرکت است. در نتیجه تمام تلاش سبدگردان، افزایش میزان سود حاصله برای همه سبدهای مشتریان است.

البته فراموش نکنید که اگر در سرمایه‌گذاری تمایلی به پذیرش ریسک بالا نداشته باشید، سبدگردان می‌تواند سبدی متشکل از انواع اوراق بهادار کم‌ریسک و با سود ثابت، برای شما تشکیل دهد تا از این طریق سودی بالاتر از سود بانکی کسب کنید.

سرمایه گذاری کوچک

سرمایه گذاری کوچک

سرمایه گذاری کوچک می تواند سود خوبی برای سرمایه گذار داشته باشد؟ به طور کلی مهمترین مسئله در بازدهی و سودآوری سرمایه گذاری، اندازه سرمایه گذاری نیست بلکه نحوه سرمایه گذاری و انتخاب صحیح بازار برای ورود می باشد. باید بر اساس متغیرهای مختلفی از جمله میزان سرمایه، شرایط حاکم بر وضعیت اقتصادی، توانایی شناسایی بازار و مواردی از این دست به بازار سرمایه گذاری وارد شود و سپس انتظار بازدهی داشت. بسیاری از افراد اما در بازارهای سرمایه گذاری به دنبال بازاری برای انجام سرمایه گذاری کوچک و زود بازده هستند. این افراد نمی خواهند مبلغ کمی که در اختیار دارند را به بانک ها بسپارند و سود بانکی که عموما برای مبالغ کم، پایین است را دریافت کنند. به همین دلیل می خواهند یک سرمایه گذاری کوچک را آغاز کنند تا بتوانند در همان بازه زمانی سود مناسب تری را به دست آورند. اما آیا این ممکن می باشد؟

سرمایه گذاری کوچک

سرمایه گذاری کوچک و زودبازده

سرمایه گذاری کوچک

یکی از راه ها برای انجام چنین نوعی از سرمایه گذاری این است که به سراغ برخی از شرکت ها بروند و بخواهند با ارائه پول به آنها سود تضمین شده بیشتری را نسبت به بانک ها به دست اورند. در مورد این نوع سرمایه گذاری باید به شما بگوییم که چنین چیزی اصولا نمی تواند ممکن باشد. چرا که آنچه در سرمایه گذاری بسیار اهمیت دارد میزان ریسک می باشد. اگر قرار باشد ضمانتی در کار باشد یعنی ریسک به صفر برسد، از همین رو در زمان کاهش ریسک، نرخ سود هم کاهش می باید. از طرفی باید بدانید که شرکت ها اگر توانایی این را داشتند که سود ضمانتی ارائه دهند و این سود از بانک ها بیشتر باشد سعی می کردند که برای جذب سرمایه به سراغ بانک ها بروند نه اینکه به سراغ سرمایه گذاران خصوصی بروند و از آنها سرمایه اولیه را جمع کنند.

بنابراین این گزینه در سرمایه گذاری کوچک عملا غیر ممکن است. اما راهکار دیگری برای انجام چنین سرمایه گذاری های زود بازدهی وجود دارد. مثلا شما در بین بازارهای سرمایه گذاری می توانید بازارهایی که در آن سرمایه گذاری بلند مدت اولویت نیست را شناسایی کنید، بازارهایی مانند بورس، طلا، سکه، ارزهای رایج و سایر بازارهای اینچنینی. سپس سعی کنید با ورود به این بازارها برای سرمایه گذاری اقدام کنید. اما باید این را در نظر داشته باشید که نرخ ریسک در این بازارها صفر نیست و احتمال دارد شما در بازه زمانی کوتاهی بخشی از سرمایه خود را از دست بدهید.

در تمامی این مواردی که در مورد انواع راه های سرمایه گذاری کوچک به شما بیان کردیم شما در حالتی سرمایه گذاری می کنید که پول را در جریان می گذارید اما کاری انجام نمی دهید. یعنی یا پول شما در بانک است و زمانی برای کارهای اقتصادی صرف نمی نکنید، یا دست شرکتی است و یا اینکه با آن پول طلا، سکه، دلار و یا جواهرات خریده اید و یا در بورس سرمایه گذاری کرده اید. تنها کار شما در این شرایط این است که به موقع خرید و فروش را انجام دهید تا سود به دست آورید.

اما حالت دیگری از سرمایه گذاری کوچک و زودبازده وجود دارد. آنهم این است که شما در این نوع سرمایه گذاری اقدام به کاری کنید. یعنی فقط نظاره گر، یا معامله گر نباشید. در واقع یک کاری را آغاز کنید و سعی کنید با استفاده از خدمات و یا محصولاتی که نتیجه آن کار است بازدهی مناسبی را به دست آورید. در این صورت فرصت های بیشتری برای شما وجود دارد تا بتوانید سرمایه گذاری خوبی را در مقیاس کاری کوچک آغاز کنید و از طرفی هم زود به بازدهی برسید و درآمد مورد نظر خود را در یک شیب مشخص به دست آورید.

مشاغل زیادی هستند که برای شروع نیازی به سرمایه گذاری اولیه بالایی ندارند. به همین دلیل گزینه ای بسیار مطلوب برای سرمایه گذاری کوچک و زودبازده محسوب می شوند. شما می توانید در ادامه با لیستی از برخی از مشاغی که هم با سرمایه های کوچک راه اندازی می شوند و هم بازدهی آنها سرعت بیشتری دارد آشنا شوید. نکته مهم این است که موفقیت در این بازارها صرفا بر اساس اینکه شما بدانید این بازارها وجود دارند و سرمایه خود را وارد آنها کنید تضمین نخواهد شد، بلکه به دانش بیشتری نیازی دارد.

در واقع این نوع از سرمایه گذاری کوچک به گونه ای پیش می رود که شما کاری را راه اندازی می کنید. در این صورت شما باید در مورد کاری که آغاز می کنید اطلاعات کاملی داشته باشید. اگر اقدام به تاسیس شغلی کنید چرا ریسک و بازده اهمیت دارد؟ که از امور ابتدایی آن، رقبای خود و سایر موارد اطلاعات کافی ندارید چطور می توانید انتظار موفقیت داشته باشید. فراموش نکنید در صورتی که این نوع از سرمایه گذاری کوچک را بخواهید آغاز کنید بازدهی شما بستگی به میزان موفقیت شما در شغلی دارد که آن را راه اندازی کرده اید.

سرمایه گذاری کوچک

معرفی سرمایه گذاری کوچک و زودبازده

در این بخش قصد داریم برخی از مشاغلی را که شما می توانید با یک سرمایه اولیه کوچک با امید بازدهی سریع راه اندازی کنید و به نتیجه برسید را به شما معرفی کنیم. برخی از این مشاغل مناسب عبارت اند از:

  • تولید عرقیات گیاهی
  • ساخت و تولید شمع های تزئینی
  • تولید کالاهای چرمی( سرمایه اولیه این کار تقریبا زیاد است اما زودبازده و سودآور است)
  • پرورش و فروش ماهی تزئینی آکواریوم
  • خیاطی
  • خدمات تولید بسته بندی و پاکت های کادو
  • پرورش گل و گیاه های کوچک خانگی
  • راه اندازی مرکز تهیه و توزیع غذا
  • ساخت انواع عروسک ها
  • پرورش زنبور و تولید عسل

سخن پایانی

با توجه به اینکه سرمایه گذاری کوچک و زودبازده در دو نوع کار کردن و معامله گر بودن می تواند انجام شود، باید این را بدانید که بر اساس میزان توانایی ها، بودجه ای که در اختیار دارید و شرایطی که در زندگی شما حاکم است می توانید برای ورود به یکی از آنها اقدام کنید. اما سرمایه گذاری کوچک و زودبازده را در شرایطی که کاری را انجام دهید می توانید موفق تر انجام دهید تا زمانی که بخواهید تنها یک معامله گر ساده باشید و هیچ کاری را انجام ندهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.