پیشبینیهای سود توسط مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک با تأکید بر محیط اطلاعاتی مطلوب
یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاری، میزان ریسک حاصل از آن تصمیمات است و در این راستا شناخت عوامل مؤثر بر آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. از این رو هدف این مقاله، بررسی رابطه بین پیشبینیهای مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک با درنظر گرفتن نقش محیط اطلاعاتی مطلوب است. خطای پیشبینی مدیریت از طریق قدرمطلق تفاوت بین پیشبینی اولیه سود خالص توسط مدیریت و مبلغ واقعی سود خالص اندازهگیری شده است. همچنین به منظور سنجش ریسک غیرسیستماتیک از مدل قیمتگذاری داراییهای سرمایهای استفاده شده است. محیط اطلاعاتی شرکت نیز بر اساس شاخص اندازه شرکت به عنوان شاخصی برای میزان اطلاعات قبلی، مورد ارزیابی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1390 تا 1395 و حجم نمونه 528 مشاهده (سال – شرکت) است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که بین خطای پیشبینی مدیریت و ریسک غیرسیستماتیک رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، محیط اطلاعاتی مطلوب بر این رابطه بهصورت معکوس، اثرگذار بوده و از شدت این رابطه میکاهد.
نگاه ابزاری به بورس
بسته حمایتی جدید چه میگفت؟ در بسته ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه مصوباتی از جمله بیمهشدن اصل و سود سهام مردم در یک سالآینده تا واریز شدن منابع جهت حمایت از سهام شرکتهای تولیدی بزرگ کشور دیده میشد. همچنین بر اساس این بسته ۱۰بندی مقرر شد سهام حاضر در پورتفوی اشخاص حقیقی تا سقف ۱۰۰میلیونتومان برای هر نفر که حدود ۹۶درصد از تعداد کدهای حقیقی فعال حاضر در بازار را تشکیل میدهند، از طریق انتشار عمومی اوراقتبعی و خرید توسط سرمایهگذاران بیمه شود. سررسید اعمال این اوراق یکساله بوده و مبلغ تعهد خرید ۲۰درصد بالاتر از ارزش ترکیب سبد افراد در آخرین روز معاملاتی چهارشنبه ۴آبان۱۴۰۱ بود و بر اساس ترتیباتی که سازمان بورس اعلام کرد اعمال و اجرایی خواهد شد. همچنین بر اساس این بسته اوراق اختیار تبعی فروش بر روی سهام موجود در صندوقهای درآمد ثابت تا سقف ۴۰هزار میلیاردتومان منتشر شد که اصل ارزش سبد سهام در ابتدای دوره را بر اساس ترتیباتی که سازمان بورس اعلام کرد، تضمین شد. در بندهای دیگر این بسته از حمایتهایی از قبیل تزریق منابع جدید توسط صندوقهای حاکمیتی برای خرید سهام در بازار سرمایه و بهمرور افزایش مبلغ مذکور و واریز منابع مندرج در ردیف بودجه سال۱۴۰۱ به صندوق تثبیت از روز شنبه جمعا به مبلغ حدود ۵۰هزار میلیاردریال ذکر شد. هماهنگی، نظارت و پایش مستقیم و مستمر فعالیت اشخاص حقوقی بازار سرمایه شامل شرکتها و نهادهای مالی شبهدولتی، صندوقهای بازنشستگی و نهادهای نظامی و حمایت این نهادها از سهام ناشران تحتمدیریت خود و توقف فروش تا زمان ثبات در بازار و انجام اقدامات حمایتی از جمله خرید سهام و انتشار اوراقتبعی حمایتی نیز از دیگر حمایتهایی بود که این بسته نوید آن را برای نجات از بازار سهام داد، اما در این میان یکی از مهمترین بندهای این مصوبه که داستان پرتکرار اما حلنشدنی اقتصاد و بالطبع بازار سهام نیز هست و در فرمان ۱۰بندی خاندوزی نیز بر آن تاکید شده بود، کنترل نرخ سود بود. در اینخصوص کارشناسان زیادی در این نکته متفقالقول بودند که کنترل نرخ سود در حالحاضر برای بازار سرمایه بسیار حیاتی است اما این موضوع در بستر اقتصاد کلان ما در جریان است و بهنظر نمیرسد به این راحتیها قابلحل باشد، همین امر بر بدبینی و بیاعتمادی عدهای نسبت به حمایتهایی که در این بسته ذکرشده بود افزود؛ در مقابل اما برخی به جنبه مثبت روانی این بسته امید بستند و معتقد بودند مواردی که در بسته حمایتی ذکر شده، موارد مثبتی است، ولو کوتاهمدت. هفته حمایتی بورس چطور گذشت؟ با این وجود در روزی که از بسته حمایت از بازار سهام رونمایی شد، دوسوم نمادهای بازار سهام قرمزپوش شدند اما در ادامه هفته، داستان برای بورس کمی تغییر کرد. شاخصکل پس از ریزشهای پیاپی و شکستن کفهای حمایتی از شنبه که بسته حمایتی اعلام شد تا چهارشنبه به طور متوسط روزانه ۶۸/ ۰درصد رشد داشت و در کل هفته نیز ۴۲/ ۳درصد بازدهی ثبت کرد. در این هفته شاخصکل بیشترین رشد بیش از یکدرصدی روزانه خود را از ۲۲ مرداد سالجاری داشت، با اینوجود ارزش معاملات در هفته دوم آبان نسبتا نزولی بود اما برآیند حجم معاملات نشان میدهد که در این بخش بازار سهام با افت و خیز همراه بودهاست. در این میان شاخص هموزن هم اگرچه نه به اندازه شاخصکل اما با ۲۲/ ۱درصد رشد روندی صعودی داشت. بهنظر میرسد بسته حمایتی بورس دستکم اثر کوتاهمدت خود را گذاشته و از ریزشهای بیشتر جلوگیری کرده است، اما تعریف چنین حمایتهایی اساسا چقدر به نفع بورس است و آیا میتوان به تاثیرات اینچنینی امید بست؟ در این رابطه گفتوگویی داشتیم با علی جبلعاملی، کارشناس بازار سهام. او تاثیر بسته حمایتی از بورس را اگرچه کوتاهمدت اما بهطور کلی مثبت میبیند. رشد بازار سهام در ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک هفته اخیر را چقدر ادامهدار میبینید؟ آیا این توقف ریزش در بازار یک واکنش دستوری به بسته حمایتی بوده یا واقعا میتوان به حمایتها و اصلاحات در بازار امید داشت؟ شاخصکل بازار سهام در هفته اخیر روندی صعودی داشت و نمیتوان گفت این رشد دستوری است چراکه طبیعتا بعد از اعلام بسته ۱۰بندی انتظار میرفت یکسری مسائل رعایت و اجرا شود، حال آنکه برخی از این بندها ذاتا دستوری است، برای مثال محدودیت در بازارگردانی یا محدودیت معامله سهامداران عمده حمایتهای دستوری هستند اما باید توجه کرد که بخشی از این ۱۰ بند امید را نسبت به اینکه میشود هوای بازار را داشت زنده کرده است. مثبتی که در هفته گذشته در بازار سرمایه شاهد بودیم یک مثبت انتظاری است اما بخشی از آن میتواند حالت عملی به خود بگیرد. بازار سهام در نیمه اول امسال خیلی افت داشته و در حالحاضر دیگر کسی نمیتواند بگوید بازار ارزنده نیست. بخشی از واقعیت بازار این است که ارزندگی وجود دارد و ما نشانههایی از اینکه نرخ ارز نیز میتواند مقداری بالاتر باشد را مشاهده میکنیم، این موضوع میتواند روی تحلیلها تاثیرگذار باشد و با این وضعیت شاید در نیمه دوم سال وضعیت از نیمه اول بهتر باشد. آیا شما به ماندگاری مثبتها در بازار خوشبین هستید؟ این موضوع خیلی به شرایط کلان اقتصادی بستگی دارد و البته بخشی از آنهم دستوری است، وقتی مصوبه ۱۰بندی ارائهشده و باید اجرا شود قطعا بازار از نظر روانی وضعیت بهتری خواهد داشت اما اینکه مثلا سهامداران عمده نفروشند و. خود علامتی مثبت برای بازار است به این معنا که حداقل در این مدت میشود کاری کرد. فارغ از بازار جهانی بهنظرم بازار سهام آنقدر ریزش داشته که با حداقل اتفاقات مثبت میتواند بهجایگاه خود برگردد و حداقل بخشی از ریزشهایی که داشته را جبران کند. بهنظر من این اتفاق میتواند بیفتد اما اینکه این اتفاقات در بلندمدت هم ادامه داشته باشد به مسائل بیرون از بازار و ابهاماتی که در اقتصاد کلان وجود دارد برمیگردد، اگر رفع شود وضعیت مثبت در بازار سهام برای بلندمدت ماندگار خواهد بود و در غیر اینصورت خیر، بنابراین نمیتوان به این موضوع بهصورت مستقل خیلی بلندمدت نگاه کرد. این اولینبار نیست که مصوبه ۱۰بندی برای سامانبخشی و نجات بازار سرمایه تصویب میشود. حدود یک سالپیش نیز وزیر اقتصاد فرمانی ۱۰بندی منتشر کرد که برخی از بندهای آن از ابتدای امسال به مثابه قانون لازمالاجرا بود اما در عمل اتفاق خاصی نیفتاد. این مصوبات درحالیکه آنچنانکه باید به مرحله اجرا نمیرسند به بازار سهام کمک خواهند کرد؟ ضوابط اجرایی برای آنچه مربوط به بازار و داخلی است در اکثر مواقع وجود داشته اما زمانیکه موضوعی در ارتباط با بیرون از بازار سرمایه یا نهادهای دیگر قرار میگیرد و جایی است که حیطه اختیارات متولیان بازار نیست، داستان متفاوت است. مثلا موضوع نرخ سود موضوع بسیار مهمی است و در حالحاضر شاید یکی از ضربههایی که بازار سرمایه خورده نیز از محل بالابودن نرخ سود در بازار پول و حرکت نقدینگی به سمت سپردهها بودهاست و البته در این میان باز خوشحالیم که صندوقهای با درآمد ثابت وجود داشتند و بخشی از این نقدینگی بهطور غیرمستقیم به بازار برگشته است ولی عملا نقدینگی به سیستم بانکی رفته است. اگر سیاست کلان این باشد که نرخ سود با ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک توجه به سیاستهای انقباضی بالا باشد بازار چقدر میتواند در این میان تعیینکننده باشد؟ به مشکلات داخل بازار اشاره کردید، یکی از مهمترین آنها نحوه فعالیت بازارگردانهاست که در بسته حمایتی اخیر هم به آن اشاره شدهاست اما بهنظر اقداماتی کوتاهمدت برای این بخش در نظر گرفتهشدهاست. بازارگردانی ذاتا اشتباه نیست. به قوانین و رویههای درستی استناد شده اما مساله پویایی این قوانین و رویههاست است، یعنی شما در شرایط بحرانی باید برخی از این قوانین را تعطیل یا اجرا کنی یا سبک اجرا را تغییر دهی؛ در غیراینصورت بازارگردانی چیز بدی نیست، روزی سرمایهگذارها مدتها در صف خرید و فروش میماندند. بازارگردانی راهحل بود و جلوی صفهای خرید و فروش بیمورد را میگرفت. بازارگردانی موضوع جدیدی نیست و کسی آن را اختراع نکرده اما شرایط ما شرایطی است که قوانین باید در آن پویا باشند چون نوسانهای در بازار زیاد است و بحرانهای زیادی داریم و از همین جهت باید به قوانین و دستورالعملها پویاتر نگاه کنیم نه اینکه بگوییم کلا اشتباه است و مساله را کنار بگذاریم. از طرف دیگر نگاه پویا هم وجود داشته باشد اما سرعت عملی در تصمیمگیری نباشد، اتفاق مطلوبی نمیافتد. زمان مهم است، اگر تصمیمی که باید در شرایط این هفته گرفته شود را هفته بعد بگیرند مشکل ایجاد میشود چون مشکل اثر خود را گذاشته است. معمولا اتفاقهایی که در بازار میافتد مشابه گلوله برفی است که از دامنه کوه پایین میآید و اگر در زمان مناسب رفع نشود و در مورد آن تصمیم گرفته نشود بزرگ میشود، اما از طرفی نباید از این موضوع غافل شد که تصمیمگیری در این شرایط که ما ریسکهای متفاوت سیستماتیک و غیرسیستماتیک داریم کار سختی است، باید به ازای هر تصمیم به هزار نفر پاسخگو باشی و این جرات تصمیمگیری را میگیرد و کار را سخت میکند. من همیشه احساس میکنم بازار خیلی تنهاست. هیچکس خارج از بازار سهام به بازار سهام اهمیت لازم را نمیدهد. همواره نگاه برخی به بازار سرمایه نگاه ابزاری بودهاست و کسی این بازار را همتراز با بازار پول نمیبیند. برای بخشی از این موضوع به افراد حق میدهم چون به هر حال بازار پول دارای سبقه بیش از ۱۰۰ سال بوده و عملا قدرت زیادی دارد و همچنین دارایی زیادی در آن وجود دارد اما باید تکلیف خودمان را مشخص کنیم. ما یا میخواهیم بازار سرمایه بهعنوان بال دوم اقتصاد رشد کند یا میخواهیم با تک بال بازار پول پیش برویم. یک بال اقتصاد، بازار پول است که قوی شده اما بازار سرمایه ضعیف مانده اما این دو باید همگام و هماهنگ پیش بروند و حتی سرعت این دو بال نمیتواند متفاوت باشد چون این پرنده نمیتواند پروازکند. یکی از انتقاداتی که در این میان از سوی کارشناسان و فعالان زیادی مطرح میشود مربوط بهعملکرد مسوولان داخل بازار است، درحالیکه شما معتقدید تصمیمگیری در این شرایط سخت است آیا در داخل بازار ارادهای برای بهبودبخشی به اوضاع وجود دارد؟ کار کردن در این اقتصاد سخت است و من معتقدم که اکثر متولیان بازار دلسوزند. انتقادکردن آسان است اما با کوبیدن مسوولان بازار سرمایه بهتدریج دیگر هیچ فردی قبول مسوولیت نمیکند و این در حالی است که برخی از مسائل بازار واقعا خارج از حیطه قدرت بوده یا اصولا تا به حال تجربه نشدهاست. برای مثال در ابتدای سال۹۰ فردی در یک کارگزاری اعتباری سهم خرید و در کارگزاری دیگری با تغییر ناظر همان سهام را فروخت و در آن سال چندین کارگزاری را دچار مشکل کرد و تازه بعد از آن ما قانون گذاشتیم که نمیشود وقتی بدهی داری معامله کنی و باید سهم را فریز کرد. مساله خیلی ساده است اما نمیتوان همهچیز را پیشبینی کرد. این یک مثال ساده از سالها پیش است. به فکر کسی نرسیده بود وقتی در این کارگزاری بدهی داری و اعتباری سهام خریدی، قاعدتا نباید در کارگزاری دیگری بفروشی. هیچکس به ذهنش نرسید و وقتی مساله بحرانی شد و افراد گرفتار شدند این قانون را گذاشتند و مساله این است که در این میان نمیتوان گفت کسی مقصر است. یکی از مشکلات همیشگی بازار سهام که پای ثابت بستهها و مصوبات حمایتی هم هست نرخ سود بهره بانکی است، اما آیا این موضوع اصلا قابلحل است؟ نقدینگی ما در آخر شهریور ۵۵۹۵هزار همت بودهاست و نسبت به ابتدای سال۳۷درصد رشد داشته، همچنین پایهپولی ۳۳درصد رشد کرده است. افزایش نقدینگی یعنی پول پرقدرت دست مردم است. وقتی نقدینگی افزایش پیدا میکند قیمت کالاها بالا میرود، قیمت دلار افزایش پیدا میکند و در نهایت تورم ایجاد میشود، پس ما تورم داریم و میخواهیم در این شرایط سیاست انقباضی بهکار ببریم و بایدپول را مثلا با ابزار نرخ بهره نگه داریم. خیلی روش خوبی است اما کوتاهمدت است، در ایالاتمتحده نیز نرخ بهره را بالا میبرند تا بتوانند تورم را کنترل کنند. ما هم همین این کار را انجام میدهیم اما چون شرایط تورمی ما همواره در طول سالها ادامه دارد و یکجا جلوی رشد تصاعدی نقدینگی گرفته نمیشود، از طرفی هم تحریم وجود دارد و البته مسائل دیگری که باعث میشود در نهایت نمیتوانیم نقدینگی را کنترل کنیم، بنابراین همیشه مساله نرخ سود را داریم و نرخ سود ما عملا فاصله خیلی زیادی با نرخ تورم دارد. میانگین تورم ۴۸درصد اعلامشده و بانکها تا بیش از ۲۴درصد سود میدهند. سایر بازارها در یکسال گذشته رشد زیادی نداشتند، بازار ارز دیجیتال که با افت چشمگیر روبهرو بوده، بازدهی بازار مسکن از همه بالاتر بوده اما نقدشوندگی در آن کم بودهاست، بازار طلا هم چندان جذاب نبوده است و بازار دلار هم سالگذشته حدود ۲۰درصد بازده داشته، گرچه این روزها با افزایش همراه شدهاست، در این شرایط طبیعتا نقدینگی سمت بانکها و ابزارهای درآمد ثابت میرود و وقتی میخواهد سیاست انقباضی داشته باشد مجبور است این فاصله را نگه دارد؛ حتی اگر نرخ بهره بالاتر برود، چون اگر نتواند این نقدینگی را بگیرد وارد بخشهای غیرمولد مانند بازار ارز میشود و مخرب است، اما بهترین جا کجاست؟ طبیعتا بورس، اما بورس در سایر موارد مشکل داشته و توان جذب نقدینگی ندارد. تجربه بدی به واسطه نزول سال۱۳۹۹ وجود دارد و نمیتوان نقدینگی مردمی که از بورس تجربه خوبی نداشتند را بهراحتی به بورس برگرداند و موضوع اعتمادسازی زمانبر است.
بسته حمایتی ۱۰ بندی، بازار بورس را سامان نمیدهد/ بورس تهران لرزانتر میشود
یک کارشناس اقتصادی گفت: به صورت کلی هر بستهای که از جانب دولت بخواهد تدوین شود هیچ تاثیر مثبتی بر بازار بورس نخواهد داشت .
به گزارش قدس آنلاین، بسته ۱۰ بندی حمایت از بازار سرمایه توسط سازمان بورس اوراق بهادار طراحی و ابلاغ شد، بستهای که به اعتقاد جمعی از کارشناسان میتواند عاملی باشد در جهت ایجاد اعتماد در میان سرمایه گذاران.
یکی از بندهای این بسته که بسیار مورد توجه کارشناسان اقتصادی قرار گرفته است بحث بیمه کردن سهام حاضر در پورتفوی اشخاص حقیقی تا سقف ۱۰۰میلیون تومان برای هر نفر (که حدود ۹۶درصد از تعداد کدهای حقیقی فعال حاضر در بازار را تشکیل میدهند) از طریق انتشار عمومی اوراق تبعی و خرید توسط سرمایهگذاران، است.
به موجب این بند سررسید اعمال این اوراق یک ساله بوده و مبلغ تعهد خرید ۲۰درصد بالاتر از ارزش ترکیب سبد افراد در آخرین روز معاملاتی چهار شنبه، ۴ آبان ۱۴۰۱ میباشد و بر اساس ترتیباتی که سازمان بورس اعلام مینماید اعمال و اجرایی خواهد شد.
امروز جمعی از فعالان بازار سرمایه با انتشار نامهای از اقدامات انجام شده در مسیر حمایت از بورس در قالب «بسته ۱۰بندی حمایت از بازار سرمایه» تقدیر کرده و خواستار تداوم حمایت از این بازار شدند.
برخی از فعالین بازار بورس معتقدند که این بسته بهبود معاملات این بازار و آشتی دوباره سهامداران با بازار بورس هم به ارمغان میآورد.
سازمان بورس باید اقتصاد ایران را دخالتهای دولت خارج کند
اما پیمان مرادی یکی از کاشناسان اقتصادی در حوزه بازار بورس این بسته را عاملی در جهت تحول در بازار بورس نمیداند و به خبرنگار ما میگوید: اینکه سازمان بورس اوراق بهادار میتواند در یک بازار چند هزار هزار میلیارد تومانی و در یک اقتصاد مبتنی بر محدودیت در بازار آزاد(رتبه ایران در آزادی اقتصادی ۱۵۹ در دنیا است) بتواند روند اقتصادی را تغییر دهد و بهتر کند ذاتا این قدرت را ندارد.
وی با اشاره به اینکه آن چه که باید اتفاق افتد این است که اقتصاد ایران از این اقتصاد ذینفعانه به سمت یک اقتصاد رقابتی با ریسک کمتر حرکت کند، اظهار کرد: شرایط اقتصادی امروز و تورم بالا بزرگترین ریسک است، چراکه پیشبینی در اقتصاد را کاهش میدهد و فعالان اقتصادی چه در بخش فولاد و چه در پتروشیمی و حتی دارویی گریبان گیر ریسکهای سیستماتیک اقتصاد ایران هستند به همین خاطر است که وضعیت بورس بهسامان نیست، البته باید گفت که هیچ کدام از این موارد در دست سازمان بورس اوراق بهادار نیست.
این کارشناس بازار بورس بیان کرد: آنچه که در دست سازمان بورس است این است که تمام انرژی خود را بگذارد تا اقتصاد ایران را با گفتمانی از ید دولت و دخالتها و محدودیتهایی که وزارت صمت در بازار میکند، خارج کند. در این صورت میتوانیم بگوییم که قسمتی از اقتصاد رو به بالا حرکت می کند در غیر این صورت سیاستگذاری بانک مرکزی در خصوص نرخ بهره و کنترل تورم چیزی نیست که بتواند اقتصاد ایران را رقابتیتر و قابل پیش بینیتر کند.
بهبود شرایط اقتصادی، افراد را به بورس میکشاند
مرادی با تاکید بر اینکه این بسته حمایتی نمیتواند عاملی در جهت اعتماد افراد به بازار بورس باشد، ابراز کرد: آنچه که افراد را به سمت بازار بورس می کشاند بهتر شدن شرایط اقتصادی و ایجاد امید است.
بستههای تدوین شده از جانب دولت، تاثیر مثبتی بر بازار بورس ندارند
وی بر شفافیت در صورتهای مالی تاکید و تصریح کرد: به صورت کلی هر بستهای که از جانب دولت بخواهد تدوین شود هیچ تاثیر مثبتی بر بازار بورس نخواهد داشت . در یک بازار هزار هزار میلیارد تومانی، تزریق ۵۰ هزار میلیارد تومان راه به جایی نمیبرد.
این کارشناس بازار بورس تاکید کرد: آن چیزی که دولتها باید به سمت آن میرفتند این بود که رتبه اقتصاد ایران را از ۱۵۹ در اقتصاد آزاد به سمت حداقل ۱۰۰ رتبه اول هدایت کنند.
مرادی با بیان اینکه اقتصاد ما کمی آزادتر از اقتصاد کشورهای سوریه، زیمباوه و ونزوئلا است، در خصوص تاثیر بیمه کردم سهام بر جذب سرمایه گذار هم خاطرنشان کرد: اصلا این بیمه نمیتواند راه گشا باشد. بازار سرمایه بازاری پر از ریسک است نمیتوان همه چیز را بیمه کرد. اینها یک سری روشهای سوسیالیستی منسوخ است.
وی با اشاره به اینکه بازار سرمایه پر ریسک است و نباید آن را کم ریسک جلو داد، گفت: دلیل اینکه شاخص بورس در سال ۹۸ تا ۹۹ بالا میرفت این است که از تیر تا دی ماه ۹۸، به دلیل تورمی که در ایران وجود داشت، بورس خودش را با این تورم هماهنگ میکرد که این امر طبیعی بود.
این کارشناس اقتصادی ضمن بیان اینکه در آن سال بانک مرکزی نرخ بهره بین بانکی را از ۲۱ درصد به ۸ درصد رساند، اظهار کرد: اینگونه شد که پول بسیار بزرگی وارد بازار سرمایه شد و شاخص بورس تا سقف ۲ میلیون رشد کرد که البته غیرعادی بود و تکرار نمیشود مگر اینکه بار دیگر همان اتفاقات رخ دهد.
مرادی تصریح کرد: کاهش شدید بهره بین بانکی و ورود پول زیاد به سمت بازار بورس سبب شد از تیر ماه ۹۸ تا تیر ماه ۹۹ بازار سرمایه ۶۰۰ درصد بازده داشته باشد و این درصورتی بود که تورم در این دوره ۵۰ درصد هم نبود و عملا کسانی که آن دوره منفعت بردند به دلیل ریسکهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد تمایلی به سرمایه گذاری ندارند.
بازار بورس تهران لرزانتر میشود
وی به وضعیت بازارهای جهانی اشاره و در خصوص تاثیر آن بر بازار ایران گفت: در سطح جهانی هم با افزایش نرخ بهره فدرال مواجه هستیم که تا چند روز دیگر به ۴ درصد میرسد و بازار کالایی شدیدا به سمت پایین حرکت خواهد کرد. ۷۵ درصد بازار بورس تهران هم کالایی هستند که این تغییرات جهانی، بازار بورس تهران را لرزانتر میکند.
این کارشناس بازار بورس تاکید کرد: بنابراین اینکه گفته میشود تا انتهای سال شاخص بورس تهران همچون دو سال پیش به دو میلیون میرسد، اشتباه است و چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
سوءاستفاده بانکهای متخلف با افزایش نرخ سود بانکی به ۲۴ درصد
تهران- ایرنا- یک کارشناس بازار سرمایه گفت: شنیده میشود در برخی از بانکهای متخلف برای مبالغ بالا (حدود یک میلیارد تومان) در هفتههای اخیر، نرخ سود ۲۰ درصد پرداخت شده است، نرخ سود برای مبالغ بالاتر (بیش از ۳ میلیارد تومان) نیز به مراتب افزایش پیدا میکند و اکنون نرخ حدود ۲۲ تا ۲۴ درصد نیز شنیده میشود.
به گزارش ایرنا از سازمان بورس و اوراق بهادار، «علی جبل عاملی» با اشاره به رقابت غیرقانونی بانکهای متخلف در افزایش سود سپرده بانکی، اظهار کرد: شورای عالی پول و اعتبار در جهت حفظ ارزش پول ملی در سال ۱۳۹۹، مصوبهای مبنی بر سقف سود در سپردههای سرمایهگذاری کوتاه مدت آتی تا ۱۰ درصد، سپردههای سه ماهه با نرخ ویژه ۱۲ درصد، سپردههای ۶ ماهه با نرخ سود ۱۴ درصد تعیین کرد. همچنین برای سپردههای بلندمدت یک ساله نرخ سود ۱۶ درصد و برای سپردههای دو ساله نرخ ۱۸ درصد در نظر گرفتند اما در عمل این مصوبه به طور کامل اجرایی نشد و اکثر بانکها برای سپردههای یکساله عملا سودهای بالای ۱۸ درصد پرداخت کردند.
وی افزود: همچنین شنیده میشود در برخی از بانکهای متخلف برای مبالغ بالا (حدود یک میلیارد تومان) در هفتههای اخیر، نرخ سود ۲۰ درصد پرداخت شده است؛ این اتفاق در سال گذشته نیز رخ داد و گاهی در سررسید پرداخت سود نرخ ۱۸ درصد علیالحساب در نظر گرفته شده و مابهتفاوت ۲ درصدی آن چند روز بعد به حساب سپرده گذار واریز میشود. نرخ شکست این سپرده ها هم اغلب ۲ یا ۳ ماهه است.
جبل عاملی تاکید کرد: نرخ سود برای مبالغ بالاتر (بیش از ۳ میلیارد تومان) نیز به مراتب افزایش پیدا میکند و اکنون نرخ حدود ۲۲ الی ۲۴ درصد نیز شنیده میشود. آنچه بدیهست برای مبالغ بالا حداقل نرخ سود ۲۲ درصد در نظر میگیرند و اکنون حتی بانکهایی که کفایت سرمایه و یا اعتبار خوبی در بحث ریسک نیز برخوردار هستند و در گذشته نیز درگیر بازی نرخ سود نمی شدند، امروز اقدام به پرداخت چنین سودهایی میکنند.
وی تصریح کرد: در بازار بدهی نیز اوراقی با نرخ سود ۲۴ الی ۲۵ درصد و یا حتی بیشتر منتشر میشود. صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت نیز سالیانه حدود ۲۳ درصد سوددهی دارند که البته بخشی از سرمایهگذاری آنها نیز مربوط سپردهگذاری بانکی است. اکنون حتی رقابتی بین اخزاها و اوراق جدیدی که توسط بانکها منتشر میشود، بوجود آمده که ما شاهد چند نرخی شدن بهره در بازار پول و سرمایه هستیم.
این کارشناس بازار سرمایه بیان کرد: اکنون تمایل به استفاده از صندوقهای نوع دوم که الزامی در خرید سهم برای آنها وجود ندارند، بیشتر شده است و حتی نهادهای مالی نیز در تکاپوی تاسیس چنین صندوقهایی هستند؛ این موضوع به خودی خود گویای اوضاع وخیم بهبار آمده و رقابت مابین بازار بانکی و سهام است.
به عقیده وی، آنچه مسلم است، افزایش نرخ سود بر بازار سهام اثری منفی دارد و این عامل همواره به عنوان یکی از متغیرهای اصلی به حساب میآید. از سوی دیگر با افزایش نرخ سود نرخ بهره وامهای بانکی نیز افزایش یافته که میتواند علاوه بر فشار بر شرکتهای تولیدی، مطالبات مشکوک الوصول بانکها را نیز افزایش دهد و موجب انباشت بدهی شود.
جبل عاملی تشریح کرد: در شرایط فعلی با ریسکهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک، کاهش نرخ کامودیتیها و رکود تورمی جهانی و فشارهای تحریمی مواجه هستیم. علاوه بر موارد مذکور، مسائلی همچون افزایش نرخ سود بانکی، ریسکهای مرتبط به نرخ ارز، قیمتگذاری دستوری در برخی از اقلام و. نیز بر بازار سهام سایه افکنده و جمیع این عوامل منجر به ریزشهای اخیر شده است.
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: البته سایر بازارهای موازی همچون طلا و ارز نیز در یکسال اخیر بازدهی مطلوبی نداشتهاند و با اندازهگیری نرخ بازدهی دلار طی سال گذشته، خواهیم دریافت که راندمان آن به طور حدودی ۲۰ درصد بوده که این مقدار به طور حدودی با بانکها و یا صندوقهای درآمد ثابت، برابری میکند.
وی افزود: طبیعتا با توجه به شرایط موجود، تمایل به استفاده از ابزارهای بدون ریسک افزایش مییابد؛ در این بین افرادی که نسبت به صندوقهای فیکساینکام (درآمد ثابت) آگاه هستند، اقدام به سرمایهگذاری و خرید یونیتهای آن میکنند اما عمده مردم که آگاهی کافی را نسبت به نحوه کارکردن با این صندوق ها را ندارند، سرمایهگذاری در سپردههای بانکی را ترجیح میدهند. نظام بانکی قدمت بیش از صد سال را داشته و از این بابت وزن زیادی در سلیقه سرمایهگذاری عموم مردم دارد.
جبل عاملی گفت: این افراد با مراجعه به بانکها با پیشنهادهای جذابی از سوی مدیران شعب روبهرو میشوند که بعضا نرخ شکست و درصد سود منعطفی در آنها وجود دارد؛ بنابراین نمیتوان تاثیر این موضوع را بر افزایش انگیزه خروج سرمایه از بازار سهام را انکار کرد کما اینکه تجربیات تلخ افراد از نزول بازار و ریسکهای موجود به این انگیزه دامن زده است.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در شرایط فعلی حتی فعالان بازار سرمایه نیز ترجیح میدهند که سرمایه خود را در ابزارهای درآمد ثابت سرمایهگذاری کنند که البته این موضوع لطمه کمتری نسبت به سپردههای بانکی به بازار سهام وارد میکند چراکه به این واسطه صندوقها میتوانند اوراق را در تعهدات پذیره نویسی پشتیابی کنند و در واقع این مسئله منجر به افزایش حجم تامین مالی در بازار اولیه بالا میشود.
وی درمورد پرسش خبرنگار مبنی بر اینکه پیشنهاد بانکها به صندوقهای سرمایهگذاری برای سپردهگذاری به چه میزان میتواند تاثیر منفی بر بازار سهام داشته باشد؟ پاسخ داد: علاوه بر اینکه صندوقهای سرمایهگذاری به مراکز جذب منابع ( به غیر از سیستمهای داخلی بازار سرمایه) توجه نشان میدهند، از سوی نظام بانکی نیز برای سپردهگذاری تشویق میشوند. در واقع بانکها از فرصت به وجود آمده کمال استفاده را دارند.
جبل عاملی تاکید کرد: فارغ از اینکه دولت سیاستهای انقباضی برای جذب پول دارد، تمایل بانکها نیز برای جذب منابع بیش از پیش شده و بانکها با پرداخت نرخ سود سپرده بیشتر با یکدیگر به رقابت میپردازند.
بورس در برزخ انتظار/فاصله زیاد تا روند تعادلی باقی است
اصلاح بیپایان نماگرهای بورسی ورود به عصر جدیدی را آغاز کرده است. پس از افت پیدرپی قیمت سهام بهنظر میرسید با فرارسیدن نیمسال دوم، کارنامه عقبگرد قیمت سهام بسته شود اما تداوم حرکت بازارسهام بر مدار نزولی نشان میدهد ابرمشکلات بازارمذکور بزرگتر از آن است که رخدادهای کوچک و حاشیهای بتوانند مسیر قیمت سهام را تغییر دهند.
رفتار بازیگران این بازار نیز موید یک نکته مهم است، سرمایهگذاران در مورد عدمکسب بازدهی متناسب با انتظارات تورمی از بازار سهام متقاعد شدهاند. خروج بیش از یکهزار و ۱۸۸میلیارد تومان پول حقیقی از ابتدای آبانماه تا پایان هفته قبل بر این نکته تاکید میکند، درحالیکه بورس تهران توانسته بود ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک در فروردینماه رقبای خود را کنار بزند و مقتدرانه در صدرجدول بازدهی بازارهای دارایی بایستد، هماکنون وجه دیگری از خود را به سهامداران خسته نشان دادهاست. بررسیهای خبرنگار نشان میدهد در کورس هفتماهه سه بازار سهام، دلار و سکه، بورسبازان نهتنها به بازدهی مثبت نرسیدند حتی طی مدت یادشده با بازدهی منفی۵/ ۳درصدی مواجه شدهاند.
طبق برآوردهای انجامشده نقشههای سرمایهگذاران بورسی نقش برآب شده اما اوضاع در دو بازار موازی جور دیگری رقم خورده است. دلار آزاد در یکماه (مهرماه) درحالی قلهنوردی ۴درصدی را در کارنامه خود بهثبت رسانده که از ابتدای سال تا پایان ماه هفتم این اسکناس در بازار آزاد با حدود ۲۵درصد رشد در پلکان نخست بازدهی بازارها ایستاده است. فکرش را بکنید؛ فوجفوج سرمایهگذار بورسی راهی درهای خروج از تالارشیشهای هستند اما هواداران بازارهای دیگر با خیالی نسبتا آسوده مشغول کسبوکارند. معاملهگران بازار طلایی نیز روزهای خوبی را در مدت یادشده پشتسر گذاشتهاند. عبور این فلز گرانبها از رشد ۲۲درصدی طی فروردین تا مهرماه حاکی از آن است که فعالان بازار سهام چگونه از غافله تورم جاماندهاند.
فاصله زیاد تا روند تعادلی
در پی سه افت سنگین شاخصکل در هفته قبل مجددا نگرانیها از تداوم وضعیت مزبور و سقوط بیشتر این نماگر بالا گرفتهاست. حالا باید دید بازیگران بورسی فارغ از گزینه خروج چه استراتژی برای عبور ازاین وضعیت بحرانی در چنته معاملاتی خود دارند. آنطور که شواهد نشان میدهد رخداد جذابی برای جلبتوجه سرمایهگذاران وجود ندارد. برهمین اساس گفتوگو با خبرنگار با کارشناسان بازارسرمایه از حداقل خویشتنداری اهالی بازارخبر میدهد.
در همین رابطه حسن رضاییپور، کارشناس بازار سرمایه اظهارکرد: شاخصکل بورس از نخستین روز معاملاتی آبانماه روند نزولی به خود گرفته و ابرکانال ۳/ ۱میلیون واحدی را از دست داد. افت پیایی نماگر اصلی بازار سهام سبب شد تا بار دیگر اذهان عمومی درخصوص وضعیت رکودی بازار سهام و دلایل افت این ریزش حساس شوند. اینطور که بهنظر میرسد بازار یادشده در حالحاضر اگرچه تحتتاثیر عواملی نظیر رکود جهانی بازارهای کالایی، افزایش ریسکهای سیستماتیک و بنبست در رفتوآمدهای برجام رنج میبرد، اما تجربه نشانداده این وضعیت نمیتواند پایدار باشد. در هفتههای گذشته معاملهگران به دلیل افزایش ریسکهای سیستماتیک نتوانستند عایدی از بازار داشته باشند. با توجه به اینکه اتفاق مهمی که بتواند سرمایهگذاران را مجاب به رویاپردازی در بورس کند رخ نداده است، بهنظر میرسد شاهد تداوم رو به افول قیمت سهام باشیم.
در تابستان تا حدودی وضعیت مذکور غیرقابل پیشبینی بود اما برخی محرکهای منفی بر شیب کاهشی قیمتها در بازارسهام افزود. این موضوع حتی میتواند ریزش بیشتر را رقم بزند. به گفته این کارشناس، درصورتیکه عمق دادوستدهای روزانه با افزایش روبهرو شود، میتوان منتظر بازگشت ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک تدریجی بازار به مدار تعادلی بود، اما این مهم در کوتاهمدت محقق نخواهد شد. او در همین رابطه به نقش سیاستگذار اشاره و اظهار کرد: متولیان بورسی با استفاده از ابزارهای مالی و کمترین هزینه میتوانند تا حدودی روند منفی فعلی را کنترل کنند. برخی راهکارها از جمله فروش اوراقتبعی به بهبود نسبی روند کنونی میانجامد، اما از سوی دیگر برخیص متغیرهای اثرگذار بیرونی بر سرعت تنزل ورود پول به تالارشیشهای افزوده است.
رضاییپور خاطرنشان کرد: منابع محدود دولت از کسریبودجه حکایت میکند. این موضوع تا حدود زیادی منجر به ناامیدی سرمایهگذاران از بازار سهام میشود. برخی وعدههای حمایتی از سوی دولت به دلیل محدودیت منابع دولتی با تردید مواجه است.
سرمایهگذار با رصد این جریانات به این نتیجه رسیده است که در کوتاهمدت نمیتواند از بازار سهام کسب بازدهی کند، ضمن اینکه حواشی ایجادشده در هفته گذشته پیرامون عدمورود دو خودرو در بورسکالا نیز بر افزایش ریسکهای این بازار میافزاید. شرایط غیرطبیعی بازارسهام نشان میدهد بورس برای بازگشت به ریل تعادلی فاصله بسیاری دارد. عرضه خودرو در بورسکالا دست دلالان را از بازار کوتاه میکند و منجر به افزایش سود تولیدکننده نیز خواهد شد. با اینحال پذیرش محصولات ۲۰۷ و تارا شرکت ایرانخودرو برای عرضه در بورسکالا با مقاومت مواجه شد؛ بهطوری که همین عامل نیز نقش مهمی در افزایش بیاعتمادیها ایفا میکند.
تداوم نوسانها
«تا زمانیکه سایه ابهامات چندوجهی بر سر بازارسهام وجود دارد، از سرمایهگذار نمیتوان انتظار داشت پول خود را وارد بازار سهام کند.» مهدی دلبری، کارشناس بازارسرمایه ضمن بیان این مطلب اذعان کرد: روند منفی که بازار سهام در پیش گرفته از نزول بیشتر قیمتها در این بازار خبر میدهد. همه عوامل داخلی و خارجی دست بهدست هم دادهاند تا سرمایهگذار رغبتی برای ورود به بورس نداشته باشد. تشدید ابهامات در بخشهای اقتصادی و سیاسی بهویژه مباحث مرتبط با آزادسازی قیمتها، روند ناامیدکننده مذاکرات احیای برجام و بیثباتی قوانین بهشدت بر استراتژی معاملهگران اثرگذار است. با عنایت به این موارد احتمال نزولهای بیشتر وجود دارد. در همین رابطه میتوان گفت در روزهای آتی بازارسهام همچنان با افت و خیز منفی همراه خواهد بود.
گرچه ممکن است در برخی روزها شاهد سبزپوشی تابلوهای معاملاتی نیز باشیم اما از این روند موقتی نمیتوان بهعنوان یک مسیر باثبات یاد کرد. درحالیکه کارشناسان بازارسرمایه چشمانداز روشنی از معاملات آتی بورس در روزهای پیشرو ترسیم نمیکنند، برخی عوامل نیز به تهدیدهای بیشتر بازار دامن میزنند.
در گفتوگو با کارشناسان بازارسرمایه مشخص شد برخی ابهامات حول محور کاهش قدرت خرید مردم و افزایش هزینه دستمزد در سالآینده نگرانیهایی را برای سرمایهگذاران ایجاد کرده است. نگرانیهای نامبرده بر احتیاط معاملهگران خواهد افزود. افزون بر آن نباید از نوسانهای رخداده در نرخ بهره بهعنوان متغیری مهم برای تعیین مسیر بازار سرمایه بهراحتی عبور کرد. افزایش رکود فراگیر در بخش معاملات سهام گرچه به منزله ارزنده نبودن قیمت سهام در تالارشیشهای نیست، اما روند مذکور موجبشده تا میزان تقاضای موثر سهام با اما و اگرهای فراوانی مواجه شود.
دیدگاه شما