شرکتهایی هستند که در سطح جهانی به آنالیز اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها میپردازند و رتبهبندی ارائه میدهند. مجله یورومانی (پول اروپا) با بهرهگیری از دانش مدیران ارشد اتحادیههای صنفی بازارهای اروپایی و همچنین بیمهگران ریسکهای سیاسی، دو بار در سال آماری از ردهبندی مذکور منتشر میکند؛ این ردهبندی مبنتی بر مواردی مانند: اعتبار بینالمللی کشورها، حسن سابقه آنها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری آنها است.
در بسیاری از کشورهایی که رتبه بالایی را در ردهبندی مذکور دارند میتوان بیمهنامههایی برای مدیریت ریسکهای سیاسی مشاهده کرد. معروفترین شرکتی که در این زمینه میتوان نام برد، شرکت سهامی سرمایهگذاری خصوصی خارجی (OPIC)است که در ایالت متحده آمریکا فعالیت میکند و بسیاری از سرمایهگذاریهایی که توسط افراد خارجی در این کشور انجام میشود را بیمه میکند.
در انگلستان، وزارت تضمین اعتبار صادرات (ECGD)؛ در کانادا شورای توسعه صادرات (EDC)؛ و در آلمان نهادی به نام هرمس (Hermes) سرمایهگذاران خارجی را طبق قوانین حاکم بر کشور بیمه میکنند. در کشورهای آسیایی معمولا چیزی تحت عنوان بیمهنامه وجود ندارد و تنها کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی که اقتصادی قویتری دارند، این کار را به واسطه اوراق تضمین برای سرمایهگذاران خود انجام میدهند.
تشریح انواع ریسک های موجود در بورس
سرمایه گذاران همواره با انواع ریسک در بازار بورس مواجه هستند که در این به ان خواهیم پرداخت.ساده ترین تعریفی که از ریسک میتوان ارائه داد این است که ((یک سرمایه گذار احتمال دارد بخشی یا همه سرمایه خود را از دست بدهد )) نترسید اگر انواع ریسک رابشناسد و برای روبرو شدن با ان برنامه ریزی کنید. آسیبی به شما نخواهد رساند.ابتدا لازم است تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام قدیمی ترین رابطه ای را که در دنیای سرمایه گذاری وجود دارد به شما معرفی کنم. بله رابطه ریسک و بازده.
رابطه ریسک و بازده بیان میکند که اگر بخواهید بازده بالتری به دست اورید باید ریسک بیشتری را هم تحمل کنید و اکر نمی خواهید پس بازدهی سرمایه گذاری شما هم زیاد نخواهد بود.
یک مثال از دنیای واقعی موضوع را روشن تر میکند.یکی از دوستانم مبلغی پس انداز داشت که می خواست جایی سرمایه گذاری کند.وقتی از نرخ بهر سپرده ای بانکی مطلع شد با تعجب به من گفت((اینکه حتی از نرخ تورم هم کمتر است می خواهم پولم را جایی سرمایه گذارم کنم که سود بیشتری داشته باشد.)) پرسیدم چرا در بازار بورس سرمایه گذاری نمیکنی؟ و جواب داد : (( بورس؟ مگر دیوانه شدم ؟ سرمایه گذاری در سهام خیلی ریسکی است )) خب . اگر نمیخواهید ریسک بیشتری تحمل کنید پس اعتراضی هم به نرخ سود سپرده های بانکی نداشته باشید ریسک از هر نوعی که باشد بر سرمایه بر سرمایه شما اثر میگذارد خواه پولتان در بانک باشد خواه در بورس یا حتی زیر بالش شما پنهان شده باشد بازهم از گزند ریسک در امان نخواهد بود. ریسک اتش سوزی منزل یا دزدیده شدن پواتان را در نظر بگیرید!
به همین دلیل فهمیدن ریسک پیش از سرمایه گذاری بسیار مهم است.درزیر انواع ریسک در بازار بورس را به طور مختصر معرفی میکنم.
1.ریسک مالی
فرض کنید شما در سهام شرکت الی بالی سرمایه گذاری کرده اید و سهام ان را در قیمت 370 تومان خریده اید. حال بعد از مدتی شرکت الی بالی با مشکلاتی در فرایند تولید و فروش روبرو میشود و نمی تواند محصولات خود را بفروشد و تعهدات خود را عملی کند و لذا با جدی تر شدن مشکلات شرکت اعلام ورشکستگی میکند. حالا شما صاحب سهام یک شرکت ورشکسته هستید که سهامتان در بازار هیچ ارزشی ندارد.به چنین ریسکی که همواره در بازار بورس سرمایه گذاران را تهید می کند ریسک مالی گفته می شود.
راه حل تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام در امان ماندن از ریسک چیست؟ برای اینکه ریسک مالی سرمایه گذاری خود را کاهش دهید لازم است از خرید سهام اطلاعات کافی در مورد ان جمع اوری کنید و این اطلاعات را تجزیه و تحلیل کنید (نگران نباشید ما در مدیر مالی به شما کمک خواهیم کرد ) توجه داشته باشید یک تحقیق کامل تا حدودی برنامه ریزی و کمی شم مالی تا حد زیادی ریسک مالی را کاهش می دهد.
2.ریسک نرخ بهره
وقتی تاریخچه ابن ریسک را در بازار های جهانی بررسی می کنیم میبینیم که ریسک نرخ بهره در بیشتر موارد ائراق بهادار با درامد ثابت را تحت تاثیر قرار میدهد اما با توجه به ربوی بودن ان به شکل معموا و جهانی اش در اقتصاد ما تعریف نمیشود اما می توان نرخ ببهر بانکی را به عنوان نرخ بهره عمومی در نظر گرفت. حالا فرض کنید هفته گذشته در اوراق مشارکت دولتی با نرخ علی الحساب 21درصد سرمایه گذاری کردید در ان روز نرخ سپرده های بانکی بلند مدت 18 درصد بود بنابر این سرمایه گذاری در اوراق مشارکت دولتی بازده بالتری داشت. حالا اگر دولت به بانک ها اجازه دهد که نرخ سپرده هایشان را تا حداکثر 25 درصد افزایش دهند چه اتفاقی می افتد؟ اوراق مشارکتی که شما پیش از این خریده اید ارزش خود را تا حد زیادی از دست خواهد داد! این تنها اثر مخرب ریسک نرخ بهره نیست . افزایش نرخ بهره باعث میشود نرخ وام دهی بانک ها هم افزایش یابد و در نتیجه هزینه تامین مالی شرکت های بورسی بیشتر شود. افزایش هزینه های مربوط به تامین مالی شرکت ها ممکن است بر تولید و فروش انها تاثیر بگذارد و شرکت ها با مشکلاتی روبرو شوند . همین طور افزایش نرخ بهره بانکی باعث خروج سرمایه از بازار بورس به سمت بانک ها و کاهش نفدینگی بازار بورس می شود که رکود در بازار بورس را به همراه خواهد داشت.
برای مقابله با این ریسک همواره نیم نگاهی به جریانات کلی اقتصاد و همین طور قوانین و مقررات بانک مرکزی داشته باشید پس انداز خود را فقط در یک نوع دارایی سرمایه گذاری نکنید. بهتر است ان را در منابع مختلف نظیر سپرده هاب بانکی اوراق مشارکت و سهام بورسی سرمایه گذاری کنید.
3.ریسک بازار
بازار بورس از جندین هزار نفر سرمایه گذار تشکیل شده که رئزانه خرید و فروش میکنند براین تصمیم گیری این سرمایه گذاران است که مشخص میکند قیمت این سهم افزایش یابد یا کاهش . یک تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام سهم هر چقدر هم که خوب باشد در صورتی که اغلب سرمایه گذاران تصمیم به فروش ان بگیرند با مازاد عرضه و کمبود تقاضا روبرو خواهد شد و در نتیجه قیمت ان کاهش میابد . برعکس سهمی که تقاضای بیش از اندازه برای ان باشد به دلیل کمبود عرضه قیمتش افزایش میابد. نوسانات قیمت سهاام در بازار ریسک بازار را برای سرمایه گذاران به وجود می اورد.
باید توجه داشت که بازار بورس ماهیتا نوسان پذیر است بنابراین اگر پیش از خرید خود با دقت تحقیق کرده اید و از خرید خود مطمین هستید فریب نوسانات روزانه و کوتاه مدت را نخورید . بلند مدت فکر کنید.
4.ریسک تورم
امروز شما ده هزار تومان چه می توانید بخرید؟ پنج سال قبل چه؟ بیست سال قبل چطور؟ به این میگویند ریسک تورم!
پول خود را یکجا راکد نگه ندارید در جایی سرمایه گذاری کنید که بازده ان بیشتر از نرخ تورم باشد . همین!
5.ریسک سیاسی یا ریسک دولتی
اگر شرکت ها را ماهی فرض کنیم دولت و سیاست های ان مانند برکه میمانند که ماهی ها در ان شنا میکنند؟
ایا ماهی ها در برکه ای که اب ان الوده است زنده میمانند؟ مسلما خیر قوانین و سیاست های دولت هم میتواند اثرات غیر قابل جبرانی بر برخی شرکت ها داشته باشد . اگر سهامدار شرکتی هستید که تحت تاثیر قوانین دولتی است بیشتر مراقب باشید ممکن است یک شیه سرمایه خود را از دست بدهید.
6. ریسک شخصی
منشا ریسک های سرمایه گذاری همیشه بازار و عوامل اقتصادی نیست. گاهی سرمایه گذاران خودشان سرمایه خود را دچار خطر میکنند. فرض کنید شما 5 میلیون تومان در سهامی سرمایه گذاری کرده اید حالا قیمت سهام تحت تاثیر عوامل مقطعی کاهش یافته و ارزش سرمایه گذاری شما به 4 میلیون تومان رسیده است. علی رغم اینکه شما با هدف بلندمدت در این سهام سرمایه گذاری کرده اید اما ناگهان رخدادی پیش می اید که شما به پول سرمایه گذاری شده احتیاج پیدا می کنید پس مجبوربد سهام خود را با زیان بفروشید . این نوع خطر ریسک شخصی نام دارد.
7.ریسک احساسی
منطق و انضباط در سرمایه گذاری از اصول اولیه ورود به بازار بورس است اما همه ما انسان هستیم و گاهی مغلوب احسساسمان میشویم. نتیجه اینکه ضرر میکنیم! یاد بگیرید حریص نباشید بخاطر ترس از زیان دست از سرمایه گذاری نکشید و عاشق سهامتان نشوید و به موقع ان را بفروشید.
نکته نهایی اینکه اجازه ندهید ریسک سرمایه گذاری شما را بترساند چرا که زندگی کردن همراه با ریسک و خطر است مطمئن باشید که همه انواع ریسک را یاد گرفته اید و سعی کنید دانشتان را در مورد انواع ریسک در بازار بورس سرمایه گذاری بیشتر کنید و اثرات انها بر اهداف مالی و سرمایه گذاری خود مدیریت کنید.
تاثیرات نرخ بهره بر بازار سهام
نرخ بهره برای اکثر مردم مهم است و همچنین میتواند در بازار سهام تاثیرگذار باشد، اما چرا؟ در این مقاله به ارتباط بین نرخ بهره با بازار سهام و اینکه چگونه ممکن است بر زندگی ما تاثیر بگذارند، پرداخته میشود.
بهره در واقع هزینهای است که فرد در قبال استفاده از پول فرد دیگری به وی می پردازد. خانوارها با این مفهوم بهخوبی آشنا هستند، آنها باید برای خرید خانه از بانک وام رهنی دریافت کنند و در عوض بهره آن را بپردازند. دارندگان کارتهای اعتباری نیز این مفهوم را خوب میدانند، آنها پول را به صورت کوتاهمدت قرض میگیرند و به وسیله آن خرید خود را انجام میدهند. اما زمانی که صحبت از بازار سهام و تاثیر نرخ بهره می شود شرایط فرق میکند.
نرخهای بهره در واقع همان هزینههای هستند که بانکها برای استقراض پول از بانک مرکزی متحمل میشوند. چرا این ارقام مهم هستند؟ بانک مرکزی توسط این نرخها سعی در کنترل تورم دارد. تورم، ناشی از تقاضا زیاد و یا عرضه کم است که سبب افزایش قیمتها می شود. بانک مرکزی با اثر گذاری بر مقدار پول در دسترس، می تواند تورم را کنترل کند. در حقیقت با افزایش نرخ بهره بانک مرکزی عرضه پول را کم میکند و به نوعی دسترسی به آن را گرانتر میکند.
هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش می دهد، این اقدام تاثیر آنی بر بازار سهام نمیگذارد. در عوض تاثیر مستقیمی بر بانکها برای وام گرفتن از بانک مرکزی میگذارد. اولین اثر غیرمستقیم افزایش نرخ بهره این است که بانکها نرخهای بهره را برای مشتریان افزایش میدهند. افراد برای گرفتن وام رهنی و کارتهای اعتباری تحت تاثیر این افزایش قرار میگیرند، به خصوص اگر از نرخهای بهرهی شناور استفاده کنند. این اقدام بر مقدار پولی که مردم می توانند خرج کنند اثر میگذارد. علاوه بر این، افراد همچنان باید قبوض را پرداخت کنند وقتی این قبوض گرانتر میشوند، پول کمی از درآمد خانوارها باقی میماند. این بدین معناست که خانوارها محتاطانه تر خرج می کنند. به همین علت، شرکتها بهصورت غیرمستقیم ازعکس العمل مشتریان در برابر کاهش نرخ بهره تاثیر میگیرند. اما افزایش نرخ بهره بهصورت مستقیم بر شرکتها نیز تاثیر میگذارد. آنها باید برای گسترش فعالیتهای عملیاتی خود باید از بانکها وام بگیرند. وقتی بانکها استقراض را گرانتر میکنند، شرکتها شاید دیگر نتوانند به مقدار زیاد وام بگیرند و مجبور هستند تا بهره بالاتری پرداخت کنند. هنگامی که شرکتها کمتر هزینه می کنند کمتر رشد خواهند کرد که این امر سبب کاهش سود آوری آنها نیز می شود.
همانطور که گفته شد تغییر در نرخ بهره بر شرکتها و مردم اثر میگذارد، اما علاوه بر آن بر بازار سهام نیز تاثیر میگذارد. یکی از راههای ارزشگذاری شرکتها، جمع ارزش فعلی جریانات نقد آتی شرکتها است. برای بدست آوردن قیمت سهام، مجموع ارزش فعلی جریانات نقد آتی بر تعداد سهام موجود تقسیم میشود. نوسانات قیمت سهام نشان دهنده انتظارات سرمایهگذران زمانهای مختلف از شرکت دارند. به خاطر این تفاوتها سرمایه گذاران تمایل دارند که در قیمتهای متفاوت سهمی را بخرند یا بفروشند.
اگر تصور شود که شرکت در آینده رشد و یا سود کمتری خواهد داشت (در اثر بهره بالا بدهی و یا درآمد کم) مقدار جریانات آتی آن کاهش یافته و در نتیجه قیمت سهامش کاهش می یابد. اگر قیمت سهام بسیاری از شرکتها کاهش پیدا کند، کل بازار و شاخصهایی از قبیل داو جونز و اس اند پی افت می کنند.
برای بسیاری از سرمایه گذاران افت قیمت سهام و بازار خوشایند نیست. سرمایه گذاران تمایل دارند ارزش سرمایهگذاری آنها افزایش یابد که این افزایش ارزش میتواند ناشی از افزایش قیمت سهام، دریافت سود تقسیمی و یا هر دو این موراد است. با انتظار رشد کم وجریانات نقد آتی کمتر، سرمایه گذاران رشد قیمتی مورد انتظار خود را دریافت نخواهند کرد و این باعث میشود تا سرمایه گذاری در سهام برای آنها جذاب نباشد. بهعلاوه، سرمایهگذاری در سهام از سایر سرمایهگذاریها ریسک بیشتری دارد. هنگامی که بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش میدهد، اوراق بهادار دولتی مانند اوراق خزانه که سرمایهگذاریها مطمئنتری هستند را پیشنهاد می کند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک افزایش مییابد و این سرمایهگذاریها را جذابتر می کند. هنگامی که افراد در سهام سرمایهگذاری میکنند، توقع دارند در ازای قبول ریسک، پاداش بگیرند و نرخ بازده سرمایهگذاری از نرخ بازده بدون ریسک بیشتر باشد. بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام برابر است با نرخ بازده بدون ریسک بهعلاوهی صرف ریسک. افراد مختلف، بسته به میزان ریسک پذیری و شرکتی که در آن سرمایهگذاری میکنند، انتظار بازدههای متفاوتی دارند. در اصل، هرچه نرخ بازده بدون ریسک افزایش یابد، بازده مورد انتظار سرمایهگذاری در سهام نیز افزایش مییابد، به همین خاطر اگر صرف ریسک مورد انتظار کاهش یابد در حالی که بازده ثابت باشد و یا کاهش یابد، سرمایه گذاران سهام را پر ریسک دانسته و جای دیگری سرمایهگذاری می کنند.
تغییر در نرخ بهره تاثیر گستردهای بر اقتصاد می گذارد. وقتی که نرخ بهره افزایش می یابد، مقدار پول در گردش کاهش مییابد و در نتیجه تورم کاهش مییابد، همچنین وام گرفتن گرانتر میشود و این عامل نیز بر مردم و شرکتها نیز تاثیر میگذارد، به گونهای که هزینهها افزایش و درآمدها کاهش مییابد. در نهایت، افزایش نرخ بهره باعث میشود بازار سهام جذابیت خود را برای سرمایه گذاران از دست بدهد.
به خاطر داشته باشید که تمامی این عوامل و نتایج آنها به هم وابسته هستند. آنچه در بالا شرح داده شد را نمیتوان مستقل از سایر عوامل در نظر گرفت، نرخ بهره تنها عامل اثر گذار بر قیمت سهام نیست و عوامل بسیاری بر تغییرات قیمت سهام موثر هستند و تغییر نرخ بهره تنها یکی از این عوامل است. بنابرین نمیتوان با قطعیت گفت که افزایش نرخ بهره توسط بانک مرکزی همیشه اثر منفی بر بازار میگذارد.
تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟
بازارهای سرمایه در سطح جهانی همواره تحت تاثیر ریسکهای فراوانی قرار میگیرند؛ تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، رویدادهای مختلف، تصمیمات کشورها و… همگی روی این بازارها تاثیر میگذارند. گاهی تصمیم یک کشور باعث رشد یک بازار و ضعف بازار دیگری میشود، گاهی رویدادی باعث حرکت نزولی یا صعودی بازارها به موازات هم شده و در نهایت هر اتفاقی که در یک بازار بیفتد میتوان تاثیر آن را در بازارهای دیگر مشاهده کرد. در این مقاله به توضیح مختصری در رابطه با انواع ریسک و سپس بررسی دقیقتر ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه داخلی و جهانی خواهیم پرداخت.
برای روشن شدن موضوع بحث، یک مثال را در نظر بگیرید: زمانی که نرخ بهره در یک کشور بالا میرود، افراد به تهیه ارز آن کشور و سرمایهگذاری و دریافت سود بیشتر تمایل پیدا میکنند؛ بنابراین ممکن است مقداری از سرمایه خود را از بازارهای دیگر خارج کنند. در نهایت اگر این اتفاق در سطح وسیع و توسط افراد زیادی روی دهد، بازارهای دیگر سیر نزولی را تجربه خواهند کرد. این مثال در رابطه با تصمیمی اقتصادی بود و مشابه آن را میتوان در تصمیمات سیاسی نیز به وضوح مشاهده کرد. البته تاثیرات رویدادها بر هر بازار به عمق آن بازار هم بستگی دارد. اگر کشور ایران و تغییر قیمت دلار را نظر بگیریم، میتوانیم مشاهده کنیم در بازهای از زمان که قیمت دلار سیر صعودی دارد، مقداری سرمایه از بازار بورس خارج میشود و در این شرایط شاهد سیر نزولی در بورس خواهیم بود و این ناشی از عمق کم بازار بورس در ایران است. هرچقدر سرعت حرکت بازار به سمت نزولی و صعودی کمتر باشد، ما آن بازار را عمیقتر میشناسیم. در ادامه با انواع ریسک و تاثیر ریسکهای سیاسی در بازار سرمایه بیشتر آشنا خواهیم شد.
انواع ریسک در بازار سرمایه
ریسک در سرمایه گذاری به دو دسته «سیستماتیک» و «غیر سیستماتیک» تقسیم میشود. ریسکهای سیستماتیک شامل موارد کلی و غیرقابل حذف در بازار هستند؛ این ریسکها به صورت کلی متوجه دارایی ما است و با تحلیل و پیشبینی نمیتوان از آنها اجتناب کرد. تنها کاری که سرمایهگذاران حرفهای برای کنترل حدودی این ریسک انجام میدهند، تقسیم دارایی بین چندین بازار مختلف است. البته این کار، ریسک سیستماتیک را کاهش نمیدهد، بلکه امکان مدیریت دارایی را با در نظر گرفتن آن ریسک آسانتر میکند. مثلا در نظر بگیرید رویداد ناخوشایندی مانند جنگ (که ریسکی سیستماتیک به حساب میآید) روی دهد. این اتفاق قطعا تاثیر منفی بر تمامی بازارهای کشورهای درگیر آن خواهد داشت. فرقی نمیکند افراد در کدام بازار سرمایهگذاری کرده باشند، به هر حال تاثیر منفی روی دارایی آنها اجتناب ناپذیر است! اما اگر فرد دارایی خود را بین چندین بازار مثل بورس، طلا، مسکن و… تقسیم کرده باشد، در چنین زمانی ممکن است راحتتر بتواند برخی را نقد کرده و برخی دیگر برای زمان تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام طولانی غیرقابل استفاده باقی بمانند. جنگ، رویدادهای اقتصادی و سیاسی، تغییر نرخ بهره و نرخ ارز، تورم و تحریمها از نمونههای ریسک سیستماتیک هستند.
ریسکهای غیر سیستماتیک، قابل کنترل، قابل پیشبینی و به اصطلاح حذفشدنی هستند. مثلا رویدادهای داخلی یک شرکت خاص که موجب سقوط سهام میشود را ریسک غیر سیستماتیک مینامیم. ریسکهای مربوط به یک سهم خاص، یا سهام یک صنعت خاص و از این قبیل موارد، همگی غیر سیستماتیک هستند. تمامی سهامداران به صورت مرتب اخبار مربوط به سهمهایشان را پیگیری میکنند و با توجه به آن و بر اساس تحلیلهایی که انجام میدهند، دارایی خود را مدیریت میکنند؛ بنابراین به راحتی میتوانند ریسکهای غیر سیستماتیک را مدیریت کنند و فردی که فاقد این توانایی باشد در واقع یک سرمایهگذار مبتدی است.
تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار سرمایه جهانی
در ابتدای این بخش لازم است این مورد را بیان کنیم که تغییرات سیاسی تدریجی که موجب بهبود شرایط کشور شده و به مرور زمان اتفاق میافتد و همچنین برعکس این روند را ریسک سیاسی نمینامیم. اگرچه این موضوع تاثیر بسزایی در اقتصاد کشور دارد اما از آنجایی که به مرور روی میدهد و تغییرات در آن قابل پیشبینی است، ریسک نامیده نمیشود. تصمیمات یک باره دولت، رخدادهای تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام سیاسی ناخواسته، دخالت دولت در امور اقتصادی و هر موردی که به طور ناگهانی و غیرقابل پیشبینی با دخالت سران کشور روی دهد، در دسته ریسک سیاسی قرار میگیرد و اصطلاحا آن را ریسک حاکمیتی هم مینامیم. در بازارهای جهانی، زمانی که سرمایهگذاران میخواهند دارایی خود را وارد بازار خارجی کنند، به رتبه کشور و میزان شفافیت اطلاعات و قوانین حاکم بر آن دقت میکنند. کشورهایی که قوانین روان و قابل درکتری دارند و فساد مالی در آنها کمتر دیده میشود، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری هستند.
کشورهایی که احتمال رخ دادن تحولات حکومتی یا انقلاب در آنها زیاد است، دولتهایی که محدودیت تبدیل پول را در قوانین خود میگنجانند، کشورهای درگیر تحریم و وجود محدودیت در امر واردات، کشورهایی که سلب مالکیت دولت از املاک و یا اقداماتی که برای حذف یا کوچک شدن بخش خصوصی در آنها انجام میشود و … نمیتوانند به خوبی سرمایهگذاران داخلی و خارجی را جذب بازارهای مالی خود کنند. زمانی که کشوری ثبات سیاسی و به موازات آن از ثبات اقتصادی کمی دارد نه تنها سرمایهگذار خارجی را جذب نخواهد کرد، بلکه سرمایهگذاران داخلی نیز تلاش میکنند که دارایی خود را به بازارهای خارج از کشور منتقل کنند. در نتیجه این امر، ارزش اوراق بهادار در آن کشور کاهش مییابد و سیر نزولی خواهد داشت و مشمول ریسک سیاسی شده است.
شرکتهایی هستند که در سطح جهانی به آنالیز اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها میپردازند و رتبهبندی ارائه میدهند. مجله یورومانی (پول اروپا) با بهرهگیری از دانش مدیران ارشد اتحادیههای صنفی بازارهای اروپایی و همچنین بیمهگران ریسکهای سیاسی، دو بار در سال آماری از ردهبندی مذکور منتشر میکند؛ این ردهبندی مبنتی بر مواردی مانند: اعتبار بینالمللی کشورها، حسن سابقه آنها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری آنها است.
در بسیاری از کشورهایی که رتبه بالایی را در ردهبندی مذکور دارند میتوان بیمهنامههایی برای مدیریت ریسکهای سیاسی مشاهده کرد. معروفترین شرکتی که در این زمینه میتوان نام برد، شرکت سهامی سرمایهگذاری خصوصی خارجی (OPIC)است که در ایالت متحده آمریکا فعالیت میکند و بسیاری از سرمایهگذاریهایی که توسط افراد خارجی در این کشور انجام میشود را بیمه میکند.
در انگلستان، وزارت تضمین اعتبار صادرات (ECGD)؛ در کانادا شورای توسعه صادرات (EDC)؛ و در آلمان نهادی به نام هرمس (Hermes) سرمایهگذاران خارجی را طبق قوانین حاکم بر کشور بیمه میکنند. در کشورهای آسیایی معمولا چیزی تحت عنوان بیمهنامه وجود ندارد و تنها کشورهایی مانند ژاپن و کرهجنوبی که اقتصادی قویتری دارند، این کار را به واسطه اوراق تضمین برای سرمایهگذاران خود انجام میدهند.
تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران
متاسفانه به علت تحریمهایی که علیه کشور ایران صورت گرفته است، بازار سرمایه ایران بسیار متزلزل است؛ با هر رویدادی که رخ میدهد ما شاهد نوسان در بازار بورس هستیم و عدهای این موضوع را ناشی از عمق کم این بازار میدانند؛ اما از طرفی متخصصان تحلیل بنیادی تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام که معمولا سرمایهگذاری آنها بلندمدت و با دیدگاهی عمیقتر است، این نوسانات را زودگذر میدانند و معتقدند که ریسکهای سیستماتیک در ایران اگرچه تاثیرگذار هستند، اما با گذر زمان هر سهمی ارزش ذاتی خود را نمایان خواهد کرد. البته ما بارها شاهد چنین نوسانات زودگذری در بورس بودهایم. مثلا زمانی که قیمت دلار رو به افزایش است، برای مدت کوتاهی افراد (خصوصا سفتهبازان) سرمایه خود را از بورس خارج میکنند و به خرید و فروش دلار و نوسانگیری در آن میپردازند و در این زمان بازار بورس سیر نزولی خواهد داشت. این نزول از نظر کارشناسان سطحی و زودگذر است.
پس از مدتی که دلار با طی کردن افزایش قیمت به ثبات میرسد، تاثیر خود را بر قیمت دیگر کالاها گذاشته و روند افزایش قیمت در تمامی صنایع شروع میشود که طی این روند احتمالا سود شرکتها نیز افزایش خواهد داشت و مجددا بازار بورس به اصطلاح مثبت میشود و اگرچه ممکن است کمی نوسان داشته باشد اما به ثبات نسبی خواهد رسید و این شرایط معمولا با دیدگاه طولانیمدت و عمقی کارشناسان پیشبینی میشود.
روانشناسی رفتار سهامداران بازار بورس ایران نشان میدهد که رویدادهای سیاسی معمولا بر روی تصمیمات دو گروه اثر میگذارد:
افراد غیر حرفهای که بر اساس احساسات و شایعات و بدون تحلیل تصمیم میگیرند.
در رابطه با سرمایهگذاران خارجی در ایران دو مورد مثبت و منفی وجود دارد؛ طبق ردهبندی موسسه Credentoکه در سال ۲۰۱۹ انجام شد، متاسفانه ایران جزو پرریسکترین مناطق برای سرمایهگذاری انتخاب شد و رتبه ۷ از ۱۰ را کسب کرد؛ قابل ذکر است در این ردهبندی هیچ کشوری رتبه ۸ و بالاتر را دریافت نکرده است! بنابراین این موضوع تاثیر منفی در جذب سرمایهگذار خارجی خواهد داشت. اما از طرفی افراد خارجی در ایران معمولا بر روی ماشینآلات، تجهیزات تولیدی و از این قبیل موارد سرمایهگذاری میکنند که به راحتی تبدیل به پول نقد نمیشود؛ بنابراین خروج سرمایه خارجی از بازار ایران کمی سخت خواهد شد. همچنین تحریمهای بانکی که نقل و انتقال ارز را در سطح بینالمللی برای ایران مشکل میکند، اگرچه امتیازی منفی تلقی میشود اما تا حدودی از فرار سرمایه نیز جلوگیری خواهد کرد که به عبارتی مانع مثبت خوانده میشود.
سخن آخر
در نهایت ما باید این موضوع را بدانیم که سرمایهگذاری بدون ریسک در دنیا وجود ندارد! حتی با وجود ضمانتنامهها و بیمهنامههایی که توسط کشورهای مختلف به سرمایهگذاران تعلق میگیرد، باز هم آنها در معرض ریسکهای مختلف قرار دارند و این فکر که سرمایهگذاری در کشورهای خارجی ریسک ندارد، اشتباه است. ریسک سیاسی نیز از نوع سیستماتیک به شمار میرود و اجتناب از آن ممکن نیست. شاید بتوان بهترین راه را تقسیم دارایی بین چند بازار و همچنین جلوگیری از رفتارهای نشات گرفته از هیجانات دانست. مدیریت ریسک بحثی جداگانه است که با ارتقا دانش مالی، یادگیری روشهای تحلیلی و انتخاب استراتژی صحیح، ممکن خواهد بود. هیچ فردی بهخاطر وجود ریسک، فعالیت مالی خود را متوقف نمیکند و از سودی که از طریق سرمایهگذاری کسب میکند به راحتی چشمپوشی نخواهد کرد؛ بلکه مهارتهای مربوط به سرمایهگذاری را در خود ارتقا میبخشد و با تکیه بر دانش مالی به فعالیت خود ادامه میدهد.
انواع ریسک های سرمایه گذاری دربازار بورس
ریسک در بازار بورس بدون شک رفیق دائمی یک سرمایهگذار است. آنچه بدان “ریسک” اطلاق میشود درواقع زیان بالقوه و قابلاندازهگیری در یک فرآیند سرمایهگذاری است.
چندان تفاوتی ندارد سرمایهگذار جسور باشید یا محافظهکار، درهرصورت با انواع مختلف ریسک در بازار بورس سروکار خواهید داشت. پیشتر هفت نکتهی مهم قبل از شروع فعالیت در بورس را برایتان توضیح دادیم. اما اگر نبرد با گاو بی شاخ و دم را آغاز کردهاید و به دنبال پیدا کردن رگ خواب آن هستید، اندکی دست نگهدارید!
در تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام یک طبقهبندی، ریسک در بازار بورس به دو قسمت کلی تقسیم میشود. انواع آن ریسکهای قابلاجتناب (باقاعده مند) و ریسکهای غیرقابلاجتناب (بیقاعده) است. ریسکهای قابلاجتناب آن دسته از ریسکهایی هستند که شاید بتوان با انجام برخی اقدامات از بروز آن جلوگیری کرد. در مقابل، ریسکهای بیقاعده ریسکهایی هستند که غیرقابلکنترل هستند و وقوع آن در هر زمان دور از ذهن نیست.
فارغ از اینکه بخواهیم به طبقهبندی و فیلتر کردن (پالایه کردن) انواع ریسک بپردازیم، در ادامه تصمیم داریم شمارا با هفت نوع مختلفِ ریسک در بازار بورس آشنا کنیم.
۱- ریسک عملیاتی
ریسک عملیاتی (Operational Risk) نوعی از ریسک در بازار بورس است که با اهرمهای مالیاتی ارتباط مستقیم دارد. این نوع ریسک بهطور مستقیم تأثیری بر سرمایهگذاری ما ندارد اما غیرمستقیم سرمایهی ما را تهدید میکند.
هدف اولیه از سرمایهگذاری در بازار بورس قطعاً کسب ثروت است. اما مالیات، برای بلعیدن این ثروت، کمربسته است! مالیات میتواند ریسک تلقی شود، چراکه بخشی از سودآوری شرکتها تابع قوانین مالیاتی است که پیوسته در حال تغییر است
۲- ریسک مالی
ریسک مالی (Financial Risk) گونهای دیگر از مراتبِ ریسک در بازار بورس است که به اِمکان از دست رفتن سرمایه اطلاق میشود. این ریسک در اثر افزایش میزان بدهیهای شرکت ، به سهامداران تحمیل میشود.
درصورتیکه شرکتی که مالک سهام آن هستیم عملکرد مناسبی نداشته باشد ممکن است در معرض ورشکستگی قرار بگیرد. این ریسک تا حدودی سیستماتیک است و قابل پیشبینی است. با تحقیق و شناخت هر چهبهتر شرکتی که قصد سرمایهگذاری در آن داریم، این ریسک کاهش مییابد. درواقع شرکتی ازنظر مالی سالم است که بتواند سود بسازد و اگر شرکتی بتواند سود بسازد پس با سرمایهگذاری در آن نیز موفق خواهد بود.
نباید فراموش کرد که این تحقیق تنها احتمالِ این ریسک را کاهش میدهد نه اینکه آن را به صفر برساند. این نوع ریسک در بازار بورس حتی در شرایط پویایی اقتصاد نیز وجود دارد.
۳- ریسک نرخ بهره
تغییرات نرخِ بهرهی بانکی (Interest Rate) از دیگر جوانبِ ریسک در بازار بورس است. تأثیر این نوع از ریسک مخصوصاً بر روی اوراق با درآمد ثابت بهشدت بالاست. ممکن است در نگاه اول این ریسک عجیب و غیرمنطقی به نظر برسد اما حرفهایهای بازار همیشه این ریسک را در معادلات تجاری خود در نظر میگیرند.
نرخ بهرهی بانکی بر اساس قوانین مشخصی تغییر پیدا میکند. کاهش یا افزایش نرخ بهرهی سپردههای بانکی بهشدت بر رفتار مصرفکنندگان و سرمایهگذاران تأثیر خواهد گذاشت.
بیایید فرض کنیم بر روی اوراق تاثیر ریسک مالی بر بازار سهام مشارکت دولتی، با نرخ علیالحساب ۲۳درصد سرمایهگذاری کردهاید. حال اگر بانک مرکزی نرخ بهرهی بانکی را تا ۲۸ درصد بالا ببرد بهتبع آن نرخ سپردههای بانکی نیز بالا خواهد رفت. در این صورت اوراق مشارکتی که شما پیشازاین با نرخ ۲۳درصد خرید کرده بودید، تا حد زیادی ارزش خود را از دست خواهد داد.
البته داستان به همینجا ختم نمیشود. تغییرات مخرب نرخ بهره باعث افزایش نرخ سود وامدهی بانکها خواهد شد و درنتیجه هزینههای مالی شرکتهای بورسی را افزایش خواهد داد. این مطلب مخصوصاً برای شرکتهایی که حجم بدهی چشمگیری دارند فوقالعاده خطرناک است. در زمان افزایش نرخ بهره، شرکتهای دارای بدهی انباشته، برای قرض گرفتن(وام گرفتن) پول باید سود بیشتری پرداخت کنند. درنتیجه سودآوری شرکت بهطور چشمگیری کاهش مییابد و بهتبع آن از جذابیت سهم در بازار کم خواهد شد.
بهجرئت میتوان گفت مهمترین ریسک در بازار بورس ، ریسک تغییرات نرخ بهره است.
۴- ریسک تورم
تعجب نکنید که چرا این ریسک تورم (inflation risk) را بلافاصله پس از ریسک نرخ بهره آوردم چراکه این دو ریسک رابطهی تنگاتنگی باهم دارند. تورم عبارت است از کاهش ارز پول رایج، بهنحویکه برای خرید کالا یا خدمات مجبور باشیم پول بیشتری را نسبت به گذشته پرداخت کنیم. ریسک تورم را اصطلاحاً ریسک قدرت خرید نیز اطلاق میکنند.
تصور کنید حساب سپردهی بانکی با نرخ سود ۱۸ درصد را افتتاح میکنید. چنانچه نرخ بهره افزایش پیدا کند، نرخ سود سپرده نیز رشد خواهد کرد. در این حالت سرمایهی شما در مقابل ریسک نرخ بهره محفوظ است. اما چنانچه نرخ تورم افزایش پیدا کند بهنحویکه بیشتر از نرخ سود بانکی باشد چطور؟ در این شرایط شما زیان خواهید کرد.
سودآوری یک شرکت متناسب با نرخ تورم دستخوش تغییر و تحول قرار میگیرد، هزینهها، درآمدها و تراز مالی شرکتها متناسب با نوع شرکت، تغییرات متفاوتی خواهد داشت. از همین رو، افزایش یا کاهش نرخ تورم، سرمایهگذاری شما در بازار را با خطر مواجه میکند.
۵- ریسک بازار
ریسک بازار (Market Risk) نوعی دیگر از جوانب ریسک در بازار بورس است که مستقیماً تابع رفتار سرمایهگذاران و سطوح عرضه و تقاضا در بازار بورس است. این نوع ریسک البته ازجمله ریسکهایی است که همهی ما روزانه با آن مواجه هستیم.
بازار بورس متشکل از چند صد هزار سرمایهگذار است که با رویکردهای مختلفی وارد بازار بورس میشوند. مجموع تصمیمات خریدوفروش این سرمایهگذاران است که عرضه و تقاضا را در بازار تشکیل میدهد.
هنگامیکه تعداد زیادی از سرمایهگذاران تصمیم بگیرند سهم خاصی را (به دلایل منطقی با غیرمنطقی) خرید کنند، تقاضا برای این سهم افزایش مییابد. چنانچه عرضههای این سهم نیز کم باشد، درنتیجه قیمت سهم افزایش خواهد یافت. عکسِ این سناریو نیز صادق است و درواقع پویایی نظام عرضه و تقاضا، نوساناتِ (گه گاه شدید) سهم را به دنبال خواهد داشت. این نوسانات همان ریسک بازار اطلاق میشود.
۶- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی (Political Risk) شکلِ دیگری از ریسک در بازار بورس است. این ریسک بهطور کاملاً مستقیمی به سیاستهای دولت وابسته است. ازجمله مهمترین پارامترهای تأثیرگذار در جذب سرمایهگذاریهای خارجی یک کشور، همین ریسکِ سیاسی است.
شرکتها را در حکمِ آبزیان یک رودخانه تصور کنید، سیاستهای یک کشور در حکمِ آب این رودخانه است. همانطور که آبزیان درون یک رودخانهی حاوی آبهای آلوده میمیرند، سیاستهای نادرست یک کشور نیز شرکتها را به ورطهی ورشکستگی میکشاند. البته که این تغییرات سیاسی ممکن است برای برخی دیگر از شرکتها زمینهی افزایش درآمد باشد.
۷- ریسک شخصی
منشأ ریسک را همیشه نباید در بازار یا عوامل اقتصادی یافت. در اغلب مواقع ریسک سرمایهگذاری در بازار بورس، مستقیماً به خود سرمایهگذار بازمیگردد. گاهی سرمایهگذاران بجای پیشه کردن صبر، با عجولی، خودشان برای خودشان ریسک را خلق میکنند!
تصور کنید سرمایهگذاری، میزان ۱۰ میلیون تومان از سهام یک شرکت را با دیدگاه دوساله خرید میکند. حال قیمت سهم تحت تأثیر عوامل مقطعی، به ۹ میلیون تومان کاهش پیدا میکند. ازقضا سرمایهگذار فرضی ما به پول خود نیاز پیداکرده و مجبور میشود سهام خود را بازیان بفروشند. چهبسا ضرر یکمیلیون تومانی (آنهم در مقطع کوتاه) برای سرمایهگذاری که با تفکر دوساله سهم را میخرد طبیعی باشد. اما فروش زودهنگام شخص (به دلیل نیاز مالی) وی را در معرض خطر ریسک شخصی قرار میدهد.
ممکن است بتوانیم تمام ریسکهای بازار را با تشکیل سبد سهام و مدیریت توزیع وزن سرمایه به حداقل برسانیم. اما ریسک شخصی تابع عملکردهای نابجا و غلط سرمایهگذار است که کاملاً وابسته به خود اوست.
ریسک در بازار بورس به همینجا ختم نمیشود!
این جستار تلاش کرد شمارا به هفت مورد از انواع ریسک در بازار بورس آشنا سازد. اما سرمایهگذاری در بورس مراتب دیگری از ریسک، ازجمله ریسک احساسی و ریسک اعتبار را نیز شامل میشود.
- ریسک احساسی: که منشأ آن احساسات و عواطف معامله گران ازجمله ترس و طمع است
- ریسک اعتبار: که به عدم توانایی شرکت در بازپرداخت اصل سرمایهبر اساس تعهدات گفته میشود
ریسک اعتبار بهنوعی بخشی از ریسک مالی محسوب میشود. جهت جلوگیری از طولانی شدن مطلب و اینکه ریسک احساسی نیز بخشی از ریسک شخصی است، توضیح آن را به این مختصر خاتمه دادم.
نقش مدیریت ریسک در بازار بورس تهران
بازارهای مالی به واسطه داشتن پتانسیل بالای درآمد زایی، همیشه مورد توجه افراد زیادی قرار گرفته اند. با توجه به این استقبال گسترده، امروزه شاهد ظهور بازارهای مالی مختلفی هستیم که هر کدام معامله گران و طرفداران مختص به خود را دارند. مسلما هدف تمام فعالین این بازارها کسب درآمد و سود بیشتر می باشد.
بازارهای مالی به واسطه داشتن پتانسیل بالای درآمد زایی، همیشه مورد توجه افراد زیادی قرار گرفته اند. با توجه به این استقبال گسترده، امروزه شاهد ظهور بازارهای مالی مختلفی هستیم که هر کدام معامله گران و طرفداران مختص به خود را دارند. مسلما هدف تمام فعالین این بازارها کسب درآمد و سود بیشتر می باشد.
حال در این میان، خوشبختانه عده ای به هدف خود رسیده و درآمدهای بسیار چشم گیری کسب می نمایند. این در حالیست که متاسفانه عده دیگری نیز وجود دارند که نه تنها موفق به کسب درآمد نشده، بلکه تمام یا بخش اعظمی از سرمایه اولیه خود را نیز از دست می دهند!
بنابراین این سوال مطرح می گردد که چرا عده ای در بازار موفق شده و درآمد خوبی کسب کرده در حالی که عده ای دیگر در معاملات خود شکست خورده اند؟ تفاوت این دو گروه در چیست و چگونه می توان در زمره موفقان این بازارها قرار گرفت؟
در پاسخ به این سوالات می توان دلایل مختلفی را در نظر گرفت چرا که موفقیت در معامله گری، حاصل مجموعه ای از عوامل است که به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. از همین رو نمی توان برای موفقیت افراد در بازارهای مالی، صرفا یک یا دو عامل را در نظر گرفت.
از همین رو امروز قصد داریم به بررسی نقش مدیریت ریسک در بازار بورس تهران بپردازیم که خود یکی از عوامل بسیار مهم موفقیت در بازارهای مالی می باشد. توجه داشته باشید مدیریت ریسک نه تنها در بازار بورس تهران، بلکه در هر بازار مالی دیگری نیز یه امر ضروری محسوب می گردد. پس از فارغ اینکه در چه بازاری مشغول فعالیت هستید، از شما دعوت می کنیم تا پایان این موضوع همراه ما باشید.
سه گام معامله گری در بورس تهران
همانطور که پیش از این نیز اشاره شد، موفقیت در معامله گری حاصل مجموعه ای از عوامل بوده که هر کدام به درستی در طی فرآیند معامله گری مورد توجه قرار گرفته اند. در این بخش قصد داریم اشاره مختصری به سه گام معامله گری در بورس تهران داشته باشیم که قطعا در نظر گرفتن و اجرای صحیح آن ها، می تواند تاثیر به سزایی در کسب موفقیت در معامله گری داشته باشد.
اولین گام معامله گری و فعالیت در بورس تهران، یادگیری صحیح و اصولی می باشد. توجه داشته باشید که یادگیری یکی از مهمترین اصول اولیه فعالیت در بازارهای مالی محسوب گردیده که فارغ از بورس تهران، در هر بازار دیگری نیز که قصد فعالیت داشته باشید، بایستی توجه ویژه به آن نمایید.
در این راستا به منظور یادگیری می توانید از منابع مختلف موجود کمک بگیرید که در میان آنها، توصیه ما به شما بهترین تدریس آموزش بورس ایران می باشد.
گام دوم موفقیت در معامله گری، مدیریت ریسک می باشد که آن مبحثی است که امروز قصد داریم بیشتر بدان بپردازیم. چنانچه با مفهوم ریسک در بازارهای مالی آشنا نیستید، در تعریف مدیریت ریسک می توان گفت به اختلاف بازده مورد انتظار فرد از سرمایه گذاری و بازده واقعی کسب شده، ریسک می گویند.
گام سوم معامله گری نیز روانشناسی بازار می باشد. در واقع آنچه سبب می گردد تا به اصول و برنامه های خود در معامله گری پایبند باشیم و از ریسک های نابجا در محیط بازار پرهیز کنیم، داشتن ذهنی سالم و آرام می باشد. توانایی کنترل ذهن و انجام رفتارهای مناسب به دور از هیجانات بازار، مهارتی است که هر معامله گری بایستی بر آن تسلط یابد.
فرصت ها و تهدیدهای معامله گری در بورس تهران
اولین نکته ای که در اینجا باید بدان توجه داشته باشیم، شناخت فرصت ها و تهدیدهای معامله گری در بورس تهران می باشد.
در واقع به واسطه این امر، نوعی استراتژی رو به جلو در محیط بازار خواهیم داشت که سبب می گردد پیش از رویارویی با موانع و ریسک های احتمالی، تمهیدات لازم را پیشاپیش در نظر گرفته باشیم.
در نتیجه، این امر باعث بهبود عملکرد و پویایی بیشتر در مقابل رویدادهای بازار خواهد شد. توجه داشته باشید که این نکته نه تنها در بورس تهران دارای اهمیت بوده بلکه در سایر بازارهای مالی همچون بورس بین المللی نیز بایستی مورد توجه قرار گیرد.
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)
نرخ بازگشت سرمایه یا ROI که مخفف عبارت Return on Investment می باشد از معیارهای مهم ارزیابی میزان موفقیت و سودآوری یک دارایی یا واحد مالی محسوب می گردد. در تعریف آن می توان گفت نرخ بازگشت سرمایه برابر نسبت سود دریافتی به میزان هزینه انجام شده می باشد.
از همین رو این امر دارای اهمیت بالایی بوده که می توان پیش از انجام سرمایه گذاری ها و خرید سهام، به منظور کاهش ریسک های احتمالی، به آن توجه نماییم. البته توجه داشته باشید که در این فرمول زمان جای نگرفته و لذا از آنجایی که ارزش پول به مرور زمان دستخوش تغییرات می گردد لذا عدم توجه به این مسئله در دراز مدت می تواند احتمال خطا را افزایش دهد.
انواع ریسک در بازار بورس تهران
در این بخش قصد داریم انواع ریسک در بازار بورس تهران را مورد بررسی قرار دهیم. به طور کلی می توان برای فعالان بازار بورس تهران دو نوع ریسک متصور شد:
۱. ریسک سیستماتیک: این نوع ریسک ناشی از کل سیستم بوده به نحوی که در صورت وقوع، کل بازار را درگیر کرده و در این شرایط تفاوتی میان سهام ارزنده و غیر ارزنده وجود نخواهد داشت. لذا به بیانی دیگر، تمام بازار با مشکل مواجه می گردد. به طور نمونه تورم، نوسانات نرخ ارز و تهدیدهای سیاسی در این زمینه قرار می گیرند.
۲. ریسک غیر سیستماتیک: برخلاف حالت قبلی، در این نوع ریسک تنها بخشی از بازار تحت تاثیر قرار می گیرد. ریسک های عملیاتی و یا اعتباری یک شرکت می توانند نمونه هایی از این نوع ریسک در نظر گرفته شوند.
راه کارهای مدیریت ریسک در بازار بورس تهران
در این بخش قصد داریم به راه کارهای مدیریت ریسک در بازار بورس تهران بپردازیم. یکی از راه کارهای مناسب جهت مدیریت ریسک در این بازار، تنوع بخشی سرمایه گذاری در حوزه های مختلف می باشد. به عبارت دیگر از طریق این امر قادر خواهیم بود تا ریسک غیر سیستماتیک را به حداقل رسانده و به به جای تمرکز کل سرمایه بر یک صنعت خاص، به سرمایه گذاری در صنایع مختلف خواهیم پرداخت.
البته توجه داشته باشید سرمایه گذاری در صنایع مختلف نیز مسلتزم داشتن دانش و آمادگی لازم جهت فعالیت در بازار می باشد. در این زمینه بایستی با مهارت های معامله گری و ترفندهای آن آشنایی کامل داشته باشید. یکی از این موارد مهم، مهارت تابلوخوانی بوده که چنانچه با آن آشنا نیستید بررسی تکنیک تابلوخوانی بورس پیشنهاد می گردد.
در نهایت برای اطلاع از مقالات آموزشی بورس و کسب اطلاعات بیشتر از دوره های آنلاین بورس تهران می توانید به وب سایت آموزش بورس مراجعه بفرمائید.
دیدگاه شما