تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها


روند چیست و چطور آنرا تحلیل کنیم؟ معرفی انواع روند در بازارمالی

معامله گران برای پیشرفت در بازار فارکس مثل هر مارکت دیگری، نیاز به یک سری ابزار دارند. شما در فارکس با ابزارهای قدرتمندی چون تحلیل تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و تحلیل احساسات بازار سروکار دارید.

هر کدام از این تحلیل ها به شما کمک می کنند تا دارایی خاص خود را بررسی و در صورت امکان، آن را معامله کنید. به عنوان مثال، تحلیل تکنیکال مطالعه رفتار قیمت ها است. شما با مطالعه گذشته رفتار قیمت، می توانید آینده آن را تا حدود زیادی پیش بینی کنید.

یکی از ابزارهای بسیار کارا و موثر تحلیل تکنیکال، تحلیل روند است. فراموش نکنید که بازار هیچ وقت در یک جهت حرکت نمی کند. تغییرات مارکت معمولا به صورت یک سری خطوط بالا و پایین و یا صاف انجام می شود.

شاید بارها اصطلاحاتی چون "روند دوست شما است" یا "همیشه در جهت روند معامله کنید" و یا "با روند نجنگید" را شنیده اید. اگر سری به قانون دوم تئوری داو بزنید با جمله "قیمت ها بر اساس روند حرکت می کنند" روبرو خواهید شد. پس قطعا باید معانی و مفاهیم آنها را بهتر بدانید. ما در این مقاله تا جایی که بشود، شما را با مفاهیم روند آشنا خواهیم کرد.

تحلیل روند چیست؟

تحلیل روند، تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد و تلاش می کند حرکت های آینده قیمت سهام را بر اساس داده های اخیر روند موجود پیش بینی کند.

نکات مهم

  • تحلیل روند سعی در پیش بینی روند دارد به طور مثال یک حرکت صعودی. سپس تا زمانی که داده های روی چارت حاکی از بازگشت روند نباشند مثلا تغییر روند از صعودی به نزولی، با آن روند حرکت می کند.
  • تحلیل روند بر اساس این ایده شکل گرفته است که تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها آنچه در گذشته اتفاق افتاده به تریدرها این ایده را القا می کند که در آینده هم تکرار خواهد شد.
  • تحلیل روند به سه بازه زمانی تقسیم می شود: کوتاه مدت- میان مدت و بلند مدت.

روند چیست و چند نوع است؟

به گرایش حرکت قیمت در یک جهت خاص برای یک دوره را، روند گویند. روندها به سه دسته تقسیم می شوند: روند صعودی، نزولی و روند خنثی. روندها همچنین از لحاظ زمانی به کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شوند.

بازارها هیچ وقت در یک خط راست حرکت نمی کنند. آنها به طور زیگزاگ بالا می روند، پایین می آیند و یا خنثی هستند. ماحصل حرکات قیمت یک دارایی، جهت روند مارکت را مشخص می کند.

خیلی ها فکر می کنند بازارها یا صعودی اند و یا نزولی. ولی یادتان باشد ما نوع سومی هم داریم که به آن بازار بدون روند یا خنثی گفته می شود. تمام تلاش سرمایه گذاران و معامله گران بازارهای مالی، تشخیص جهت و مسیر روندها است.

یک تریدر سعی دارد تا از تمام ابزارهای موجود برای شناسایی و پیش بینی جهت روند استفاده کند.

چگونه اعتبار یک خط روند را بسنجیم؟

یکی از نکاتی که به عنوان یک تریدر باید از آن آگاه باشید، اعتبار خط روندی است که می کشید. زمانی که شما قصد ورود به بازار فارکس و انتخاب یک کارگزار خوب را دارید، یکی از مهمترین فاکتورهای شما اعتبار آن کارگزاری است.

این مسئله در مورد خط روند نیز، صدق می کند. به صرف کشیدن فقط یک خط روند، نمی توان ادعا کرد که مسیر بازار مشخص خواهد شد. بر اساس کتاب بسیار خوب و کلاسیک تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه اثر جان جی مورفی، اعتبار یک خط روند، ویژگی های خاص خود را دارد.

اول از همه شما باید بدانید که چه چیزی به خط تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها روند شما اعتبار می بخشد. پاسخ به این سوال شما را با دو فاکتور مهم آشنا می کند: 1- هر چه خط روند شما طولانی تر باشد، اعتبار آن نیز بیشتر است. 2- تعداد دفعاتی که قیمت با این خط برخورد کرده نیز مهم است.

به زبان ساده، خط روندی که 6 مرتبه قیمت را لمس کرده و کماکان محکم ایستادگی کرده نسبت به خط روندی که فقط 2 بار با قیمت برخورد کرده، معتبرتر تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها است. نکته دیگر اینکه خط روندی که 7 ماه تاثیر خود را حفظ کرده در مقایسه با خط روندی که عمر چند هفته ای دارد، معتبر تر می باشد.

تحلیل روند به زبان ساده

ما در تحلیل روند سعی داریم حرکت روند را پیش بینی کنیم و با توجه به داده های چارت پیش رو، با آن روند تا جاییکه سیگنالهای بازگشت روند را مشاهده کنیم، همراه باشیم. مثلا، روند نزولی تبدیل به روند صعودی می شود. این تحلیل از این رو مفید است که همراه شدن با حرکت روند و نه خلاف جهت آن، برای سرمایه گذار سودآور است.

ایده پشت شکل گیری تحلیل روند این است که آنچه در گذشته اتفاق افتاده، در آینده نیز تکرار خواهد شد. همان گونه که در بالا گفته شد تحلیل روند به سه بازه زمانی: کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تقسیم می شود.

یک روند، جهت کلی است که بازار طی یک دوره زمانی مشخص طی می کند. روندها هم می توانند به سمت بالا باشند و هم به سمت پایین که به ترتیب به آنها بازار صعودی و بازار نزولی گفته می شود. مادامیکه حداقل زمان مشخصی برای یک مسیر در نظر گرفته نشده است، هرچه این مسیر بیشتر حفظ شود، آن روند قابل توجه تر است.

تحلیل روند، فرآیند بررسی روندهای فعلی به منظور پیش بینی روندهای آینده است و نوعی تحلیل مقایسه ای محسوب می شود. این می تواند شامل تلاش برای تعیین اینکه آیا روند فعلی بازار مانند سوددهی در بخش خاصی از بازار ادامه دارد یا خیر، همچنین این که آیا یک روند در یک منطقه بازار می تواند منجر به ایجاد روند دیگری شود. اگرچه تحلیل روند، شامل داده های زیادی می شود اما هیچ تضمینی برای اینکه نتایج درست باشند، وجود ندارد.

برای شروع تجزیه و تحلیل داده های قابل استفاده، لازم است ابتدا مشخص شود که کدام بخش از بازار تجزیه و تحلیل می شود. به عنوان مثال شما می توانید روی یک صنعت خاص مانند بخش خودرو یا داروسازی و همچنین نوع خاصی از سرمایه گذاری مانند بازار اوراق قرضه تمرکز کنید.

پس از انتخاب بخش مربوطه، می توان عملکرد کلی آن را بررسی کرد. این می تواند شامل این باشد که چطور آن بخش توسط نیروهای داخلی و خارجی تحت تاثیر قرار گرفته است. به عنوان مثال تغییرات در صنعتی مشابه یا ایجاد مقررات جدید دولتی این شرایط را دارند که بر بازار تاثیر بگذارند. سپس تحلیلگران این داده ها را می گیرند و سعی می کنند جهتی را که بازار به سمت جلو می رود پیش بینی کنند.

استراتژی های تحلیل روند

استراتژی های متفاوتی برای تحلیل روندها وجود دارد. هر کدام از آنها از اندیکاتورهای مختلف و متدهای رفتار قیمت متفاوتی، استفاده می کنند. یک فاکتور مشترک بین همه آنها، استفاده از ابزار حد ضرر است که باعث می شود شما کمتر آسیب ببینید.

برخی از تریدرها از استراتژی های ترکیبی استفاده می کنند. معامله گران باید به شکست خطوط روند یا حمایت و مقاومت ها خیلی دقت کنند. برخی از این استراتژی ها شامل: میانگین متحرک، اندیکاتورهای مومنتوم، خطوط روند و الگو های متفاوت درون چارت ها می باشند.

نمونه های استراتژی ترید روند چیست؟

معامله گران روند، سعی می کنند روندها را منزوی کرده و از آنها سود بگیرند. استراتژیهای روند معاملاتی مختلفی با استفاده از انواع مختلف اندیکاتورهای تکنیکال وجود دارد:

  • میانگین های متحرک: این استراتژی به این شکل است که برای ورود به معامله خرید باید میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت بالا قطع کند و برای ورود به معامله فروش میانگین متحرک کوتاه مدت، میانگین متحرک بلند مدت را به سمت پایین قطع کند.
  • اندیکاتورهای مومنتوم: این استراتژی به این شکل است که وقتی یک دارایی یا کالایی (در بازارهای مالی به کالاهای قابل معاوضه Security یا FinancialInstrument گفته می شود) با شتاب بالایی معامله می شود، وارد آن معامله می شویم و زمانیکه شتاب آن کم می شود از آن دارایی خارج می شویم. اغلب از RSI یا شاخص نسبی قدرت برای این استراتژی استفاده می شود.
  • خطوط روند و الگوهای چارت: این استراتژی به این شکل است، زمانی که قیمت یک دارایی در حال بالا رفتن است، وارد پوزیشن خرید می شویم و حد ضرر خود را زیر خط روند حمایتی کلیدی موجود می گذاریم. اگر هم که روند حرکتی آن دارایی معکوس شود، از آن دارایی خارج می شویم.

تحلیل روند

اندیکاتورها می توانند اطلاعات قیمت را ساده کرده و همچنین سیگنال های معامله روند را ارائه دهند یا نسبت به برگشت کالا هشدار دهند. آنها می توانند در تمام بازه های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرند و متغیرهایی دارند که می توانند متناسب با تنظیمات خاص هر معامله گر تنظیم شوند.

معمولاً توصیه می شود استراتژی های اندیکاتورها را با هم ترکیب کنید یا استراتژی های شخصی خودتان را داشته باشید بنابراین، معیارهای ورود به معامله و خروج از آن را به وضوح برای معاملات تعیین کنید. از هر اندیکاتور می توان به روشهای بیشتری نسبت به آنچه بیان شد استفاده کرد. اگر اندیکاتوری را می پسندید در مورد آن بیشتر تحقیق کنید و از همه مهمتر قبل از استفاده از آن برای انجام معاملات زنده، آن را امتحان کنید.

مهم: ترید کردن روند یا به دنبال روند رفتن یک سیستم معاملاتی است که مبتنی بر استفاده از تجزیه و تحلیل روند و توصیه های ارائه شده برای تعیین سرمایه گذاری است. اغلب تجزیه و تحلیل از طریق تحلیل رایانه ای و مدل سازی داده های مربوطه انجام می شود که با مومنتوم بازار گره خورده است.

برخی از انتقادات به تحلیل روند چیست؟

منتقدان تحلیل روند و به طور کلی روندهای تکنیکال، معتقدند که بازارها کارآمد هستند و در حال حاضر قیمت در تمام داده ها موجود می باشد. این بدان معناست که تاریخ لزوماً نیازی به تکرار ندارد و گذشته، آینده را پیش بینی نمی کند. به عنوان مثال طرفداران تحلیل بنیادی، وضعیت مالی شرکتها را با استفاده از صورتهای مالی و مدلهای اقتصادی برای پیش بینی قیمتهای آینده تحلیل می کنند. برای این نوع سرمایه گذاران، حرکات روزمره سهام شبیه یک راهپیمایی تصادفی می مانند که نمی توانند به عنوان الگوها یا روندها تفسیر شوند.

نتیجه گیری

تحلیل روند یک روش معاملاتی است که در تلاش است تا از حرکات دارایی ها، کسب سود کند. تحلیل روند جزئی از تحلیل تکنیکال است و تحلیل تکنیکال یکی از شناخته شده ترین ابزارها در بازارهای مالی، برای پیش بینی روند و حرکات دارایی ها است.

وقتی که قیمت به طور کلی در جهتی خاص حرکت می کند، مثلا بالا می رود یا پاین می آید، به آن روند می گویند. اگر معامله گران بلند مدت تشخیص دهند روند صعودی است، وارد پوزیشن خرید می شوند و بالعکس اگر روندی نزولی باشد، آنها وارد پوزیشن فروش می شوند.

خط روند چیست؟ انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال معاملات

استفاده از تحلیل تکنیکال در نمودارها، یکی از بهترین روش‌ها برای پیش بینی شرایط بازار و تعیین استراتژی ورود یا خروج به آن است. تحلیل تکنیکال ویژگی‌های متنوعی دارد که یادگیری آنها می‌تواند نقشی کلیدی در سرمایه‌گذاری‌های کاربران داشته باشد.

در این مقاله با خط روند و انواع روندها در تحلیل تکنیکال آشنا می‌شویم. همچنین سه استراتژی مهم معاملاتی را بررسی خواهیم کرد.

روند (Trend) چیست؟

یک روند، جهت کلی بازار در یک دوره زمانی مشخص است. در بیان بهتر، روندها از افت و خیز قیمت‌ها تشکیل می‌شوند و جهت این افت و خیزها، روند بازار را تعیین می‌کنند. روندها می‌توانند هم صعودی و هم نزولی باشند که به ترتیب مربوط به بازارهای صعودی و نزولی است. جهت کلی بازار نیازی به بازه زمانی مشخصی برای تشکیل خط روند ندارد، اما هر چه بازه طولانی‌تر باشد، روند تشکیل شده اعتبار بیشتری دارد. روندها با رسم خطوطی که به عنوان خطوط روند شناخته می‌شوند.

انواع مختلف روند

خط روند

روند‌ها نقشی حیاتی برای معامله‌گران دارند و توانایی شناسایی آنها و بکارگیری‌شان در معاملات می‌تواند کمک شایانی به تریدر‌ها کند. به طور معمول سه نوع مختلف خط روند در بازار وجود دارد:

روند صعودی (Uptrend)

یک خط روند صعودی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله افزایش یابد. به‌عنوان‌مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار افزایش یابد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار کاهش داشته باشد و پس از این افت و خیز مجدداً ۵ دلار افزایش یابد، روند تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها تشکیل شده صعودی خواهد بود.

روند نزولی (Downtrend)

خط روند نزولی دقیقاً نقطه مقابل روند صعودی است. یک روند نزولی زمانی شکل می‌گیرد که ارزش سهام یک معامله کاهش یابد. به‌عنوان مثال اگر قیمت اتریوم ۳ دلار کاهش داشته باشد و در همان بازه مجدداً ۳ دلار افزایش داشته باشد و پس از این افت و خیز، کندل بعدی ۵ دلار کاهش یابد، روند تشکیل شده نزولی خواهد بود.

روند جانبی (Sideways trend)

خط روند جانبی زمانی شکل می‌گیرد که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت ارز دیجیتال به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمتی نرسد. بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای توجه زیادی به روند جانبی ندارند با این حال روندهای جانبی نقش مهمی در معاملات اسکالپینگ دارند.

نحوه ترسیم خطوط روند روی نمودار

یکی از راه‌هایی که یک تحلیل گر می‌تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که ۲ یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند. این خط روی نمودار ادامه می‌یابد تا به عنوان یک خط حمایت یا مقاومت عمل کند.

شما از این روش‌های ترسیم می‌توان در ابزارهایی مانند تریدینگ ویو استفاده کرد.

ترسیم خط روند صعودی

خط روند صعودی

خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده شده است , ۲ یا چند نقطه پایین را به هم متصل می‌کند. نقطه پایین دوم در ترسیم خط روند صعودی، باید بالاتر از نقطه ابتدایی باشد. خطوط روند صعودی به عنوان پشتیبان عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با افزایش قیمت، تقاضا نسبت به عرضه بیشتر است. تا زمانی که قیمت‌ها بالای خط روند باقی بمانند، روند صعودی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

ترسیم خط روند نزولی

خط روند نزولی

خط روند نزولی خط مستقیمی است که به سمت راست و پایین کشیده شده است که ۲ یا چند نقطه اوج را به هم متصل می‌کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می‌کند و نشان می‌دهد که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت‌ها زیر خط روند باقی می‌مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می‌شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می‌دهد که ممکن است تغییری در روند رخ دهد.

آشنایی با تحلیل روند

تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در بازه‌‌های دورتر، با کمک داده‌های به‌دست‌آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده‌های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روند بلندمدت احساسات در بازار استفاده می‌کند. تحلیل روند سعی می‌کند یک روند مانند روند صعودی بازار را پیش‌بینی کند و آن روند را تا زمانی که داده‌ها نشان‌دهنده معکوس شدن روند باشند، دنبال کند.

تجزیه و تحلیل خط روند از آن جهت دارای اهمیت است که حرکت روندها در نهایت منجر به کسب سود برای سرمایه‌گذاران می‌شود. بررسی یک روند با کمک داده‌های تاریخی ارز مورد نظر، آینده قیمتی آن ارز را برای معامله‌گران پیش بینی می‌کند.

ابر ایچی موکو یکی دیگر ابزارهایی است که می‌توان در تحلیل بازار از آن استفاده کرد.

استراتژی‌های معاملاتی با خطوط روند

اکنون که معنای خط روند و انواع آنها را درک کرده‌ایم، بیایید به استراتژی‌هایی که بسیاری از معامله گران برای شناسایی روندها استفاده می‌کنند نگاه کنیم.

شاخص معاملات MACD

شاخص واگرایی میانگین متحرک (MACD)، میانگین قیمت یک ارز را در یک بازه زمانی خاص برای کمک به معامله گران در شناسایی روندها پیدا می‌کند. MACD مؤثرترین استراتژی معاملاتی روند است چرا که چندین معامله‌گر در یک بازه زمانی خاص وارد یک موقعیت خرید می‌شوند که در این موقعیت خرید، میانگین متحرک کوتاه‌مدت از میانگین متحرک بلندمدت پیشی می‌گیرد. با این حال، اگر میانگین متحرک کوتاه مدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، معامله‌گران می‌توانند موقعیت کوتاه‌مدت را نیز در نظر بگیرند.

معامله گران معمولاً روندهای میانگین متحرک را با چندین شکل دیگر از تحلیل تکنیکال ادغام می‌کنند تا سیگنال‌ها را فیلتر کرده و روند را تعیین کنند. میانگین متحرک نیز نقشی حیاتی در کمک به تحلیل روند ایفا می‌کند.

شاخص معاملاتی RSI

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکت قیمت ارز و همچنین سیگنال‌های خرید و فروش کمک می‌کند. RSI با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره زمانی خاص، حرکت مثبت و منفی قیمت سهام را تعیین می‌کند. RSI به شکل درصدی نشان داده می‌شود که از صفر تا ۱۰۰ در یک مقیاس در نوسان است.

نشانگر ADX

اندیکاتور ADX به معامله گران کمک می‌کند قدرت معامله گران را اندازه تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها گیری کنند. ADX همچنین معامله‌گران را قادر می‌سازد تا قدرت قیمتی ارز مورد نظر را در دو جهت مثبت و منفی تخمین بزنند. خط روی اندیکاتور ADX بین صفر تا ۱۰۰ تغییر می‌کند. اگر اندیکاتور مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ را نشان دهد، نشان دهنده این است که یک روند قوی در حال رخ دادن است، در حالی که اگر مقادیر به زیر ۲۵ سقوط کنند، نشان می‌دهد که روند ضعیفی در حال رخ دادن است.

روندها تمام داستان را بازگو نمی‌کنند!

درست است که روندها نقشی کلیدی در تحلیل تکنیکال ایفا می‌کنند، اما بسیاری معتقد هستند که تحلیل روند‌ها، بازگوی تمامی اتفاقات بازار نخواهند بود چرا که هر بازه‌ای از زمان در بازار، خواه یک ثانیه خواه چندین روز، حاوی اطلاعات ارزشمند هستند. ضمن آنکه بررسی روندها بیشتر از روی گذشته قیمتی یک ارز انجام می‌شود و پیش بینی آینده کاری بسیار سخت و پر ریسک است. همچنین احساسات کاربران در بازار می‌تواند روند قیمتی یک ارز را به طور کل تغییر دهد. کارشناسان معتقدند تحلیل روند به تنهایی پاسخگوی نیاز سرمایه‌گذاران نخواهد بود و می‌بایست تحلیل بنیادی نیز در دستور کار آنها قرار بگیرد.

مزایای در نظر گرفتن روند بازار

خطوط روند ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال

استفاده از خط روند و تحلیل آنها، یکی از جنبه‌های مهم تحلیل تکنیکال است، اما به خاطر داشته باشید که این تنها یکی از ابزارها و تکنیک‌های موجود است. هنگامی که یک خط روند شکسته می‌شود، باید فقط به عنوان یک هشدار در نظر گرفته شود که روند ممکن است در حال تغییر باشد. برای تأیید تغییر روند باید از ابزارها و سیگنال‌های بیشتری استفاده کرد تا تضمین بیشتری را برای شما داشته باشد.

روند صعودی، روند نزولی و روند جانبی.

نوعی تحلیل تکنیکال که سرمایه گذاران برای تعیین حرکات آتی قیمت اوراق بهادار دنبال می‌کنند. روندها از قله‌ها و نزول‌ها در طول زمان تشکیل شده‌اند، که به فرد امکان می‌دهد حرکت کلی قیمت یک اوراق بهادار را پیش بینی کند.

شاخص احساسات بازار سرمایه و کاربرد آن در پیش‌بینی نوسانات آتی بازار

اخیرا موضوع احساسات سرمایه‌گذار به مرکز توجه بسیاری از تحقیقات مرتبط با قیمت‌گذاری دارایی‌ها بدل شده است. تحقیقات نشان داده‌اند که تغییر در احساسات سرمایه‌گذار ممکن است باعث ایجاد تغییرهایی در قیمت دارایی‌ها شده و در واقع می‌تواند بخش مهمی از فرآیند قیمت‌گذاری بازار باشد. در برخی موارد تغییر در احساسات سرمایه‌گذار می‌تواند حرکات کوتاه‏‌مدت در قیمت دارایی‌ها را بهتر از هر عامل بنیادی دیگری توضیح ‌دهد.

تحقیقات گذشته پیرامون قیمت‏گذاری دارایی‏ها بر عوامل اساسی و خاص بنگاه و عوامل اقتصادی تمرکز داشته است و تغییر قیمت دارایی‏ها را ناشی از تغییر این عوامل می‏دانسته است. اما اخیراً برخی محققان برای توضیح رفتارهای قیمت دارایی، به روانشناسی سرمایه‎گذار روی آورده‏اند. پیش از این تصور می‏شد که بین احساسات سرمایه‏گذار‏ان ارتباط کمی وجود دارد. بنابراین تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها احساسات متفاوت یکدیگر را جبران می‏کنند و هیچ تاثیری در قیمت‏های بازار ندارند. از طرف دیگر، اگر در بین سرمایه‏گذار‏ان اجماع کافی وجود داشته باشد، نظرات آنها جبران نمی‏شود و در عوض به بخشی جدایی ناپذیر از روند تعیین قیمت تبدیل می‏شوند. در حقیقت، ‏برخی یک مجموعه از قیمت دارایی ممکن است، ‏به ویژه در کوتاه‏مدت، ‏باعث ایجاد تغییرات در جای دیگر شود زیرا چنین تغییری باعث ایجاد نگرش بازار نسبت به ریسک می‏شود. چنین تغییر در نگرش ریسک ممکن است حرکات کوتاه‏مدت در قیمت دارایی را بهتر از سایر مجموعه‏های اساسی توضیح دهد. مطالعات دیگر همچنین به این نتیجه رسیده‏اند که احساسات سرمایه‏گذار‏ می‏تواند مؤلفه مهمی از فرایند قیمت‎گذاری بازار باشد.

2- احساسات بازار

احساسات بازار به نگرش کلی سرمایه‌گذاران نسبت به اوراق خاص یا بازارهای مالی برمی‌گردد. این احساس، لحن بازار یا روانشناسی جمعیت است که از طریق فعالیت و حرکت قیمت اوراق بهادار معامله‌شده در آن بازار نشان‌داده شده‌ است. به‌طور کلی، افزایش قیمت‌ها احساسات بازار صعودی و کاهش قیمت، احساسات نزولی بازار را نشان می‌دهد. احساسات بازار، که احساسات سرمایه‌گذار نیز نامیده‌ می‌شود، همیشه بر مبنای عوامل بنیادی نیست. معامله‌گران و تکنیکالیست‌ها متکی به احساسات بازار هستند، انواع مختلفی از شاخص‌های احساسات مانند رفتار و باورهای مصرف‌کننده و رفتار و باورهای سرمایه‌گذار وجود دارد. توجه بیش از حد بر روی یک شاخص احساسات موجب می‌شود برخی از معامله‌گران دیدگاه مخالف در پیش بگیرند. به‌ عنوان مثال خوش‏بینی عمیق معمولا بدنبال بدبینی است و بالعکس.

شاخص احساسات توسط سرمایه‌گذاران مورد استفاده قرار می‌گیرد تا بتوانند رفتار خوشبینانه یا بدبینانه مردم در مورد شرایط بازار یا اقتصاد فعلی را نظاره کنند. شاخص احساسات تنها قسمتی از داده‌های مورد تصمیم‌گیری هستند و به معنای علامت زمانی برای انجام اقدامات نیستند. به‌عنوان مثال، اگر یکی از شاخص‌ها مانند شاخص نسبت Put/Call باشد که احساسات بازار را می‌سنجد بالاترین مقدار را گزارش دهد، سرمایه‌گذاران انتظار کاهش قیمت‌های بازار سهام را خواهند داشت وبالعکس اگر این نسبت کاهش یابد نشان‌دهنده احتمال زیاد افزایش قیمت است.

در زیر برخی از شاخص­های مرسوم احساسات بازار آورده شده است.

Name How Measured Studies
1. Optimism/Pessimism about the Economy
Index of Consumer Confidence Survey by Conference Board www.conferenceboard.org Fisher and Statman (2003)
Consumer Confidence Index Survey by U Mich.- monthly Charoenrook (2003) Fisher and Statman (2003)
2. Optimism/Pessimism about the Stock Market
Put/Call ratio Dennis and Mayhew (2002)
Trin. Statistic NO ACADEMIC REF
Mutual Fund Cash positions % cash held in MFs Net cash flow into MF’s Gup (1973) Branch (1976) Randall, Suk, and Tully (2003)
Mutual Fund redemptions Net redemptions/total assets Randall, Suk, and Tully (2003)
AAII Survey Survey of individual investors Fisher & Statman (2000) Fisher & Statman (2003)
Investors Intelligence Survey Survey of newsletter writers Fisher & Statman (2000)
Barron’s confidence index AAA yield – BBB yield Lashgari (2000)
TED Spread Tbill futures yield – Eurodollar futures yield Lashgari (2000)
Merrill Lynch Survey Wall St. sell-side analysts Fisher & Statman (2000) Fisher & Statman (2003)
Issuance % Baker & Wurgler (2006)
RIPO Avg. ann. first-day returns on IPO’s Baker & Wurgler (2006)
Turnover Reported sh.vol./avg shs listed NYSE (logged & detrended) Baker & Wurgler (2006)
Closed-end fund discount Y/E, value wtd. avg. disc. On closed-end mutual funds Baker & Wurgler (2006) Neal and Wheatley (1998) Lee, Schleifer, & Thaler (1991) Chopra, Lee, Schleifer, & Thaler (1993)
Market liquidity Baker & Stein (2002 WP)
NYSE seat prices Trading volume or quoted bid-ask spread Keim and Madhavan (2000)
4. Riskiness of an individual stock
Beta CAPM Various
5. Risk Aversion
Risk Appetite Index Spearman Rank correlation volatility vs. excess returns Kumar and Persaud (2002)
VIX – Investor Fear Gauge Implied option volatility Whaley (2000)

3- شاخص احساسات بازار سرمایه

علاوه بر معیارهای اندازه‌گیری ذکر شده، پرساد[1] (1996) معیاری از رفتار بازار نسبت به ریسک را در زمینه بازارهای ارز توسعه داد، معیاری که او به عنوان اشتهای بازار (RAI[2]) برای ریسک توصیفش می‌کند. او عنوان می‌کند که در کوتاه‌مدت، در بازار ارزهای خارجی، اشتهای متغیر بازار برای ریسک یک نیروی غالب بوده و در مواقعی موثرترین عامل در بازدهی ارزی است. پرساد معتقد است اگر اشتهای بازار برای ریسک ثابت باشد، نرخ‌های مبادله تنها به خاطر تغییرات پیش‌بینی نشده در ریسک اقتصادی تغییر خواهند کرد. اگر اشتهای ریسک افزایش یابد و ریسک‌های اقتصادی ثابت بمانند، سرمایه‌گذاران احساس خواهند کرد که در این سطوح ریسک، با جبران بیش از حد [3] مواجه شده و این احساس با افزایش سطح ریسک تقویت خواهد شد. با بهره‌برداری سرمایه‌گذاران از آن‎چه آنها موازنه ریسک-بازده تقویت شده تلقی می‌کنند، قیمت ارز همراه با ریسک آن‏ها تغییر خواهد کرد. ارزهایی با ریسک بالا قیمت بیشتری نسبت به ارزهای کم ریسک یافته و ریسکی‌ترین ارز شاهد بالاترین افزایش قیمت خواهد بود. بنابراین شاخص اشتهای ریسک می‌تواند بر اساس قوت همبستگی بین رتبه عملکرد ارز و رتبه ریسک آن ساخته شود.

باندوپادیایا و جونز (2005) نشان دادند که اندازه‏گیری اشتهای ریسک ایجاد شده توسط پرساد (1996) برای بازار ارز می‏تواند با موفقیت برای اندازه گیری احساسات سرمایه‏گذار‏ در بازار سهام با استفاده از داده های در دسترس عموم سازگار شود. آن‏ها با استفاده از روشی که پرساد (1996) جهت محاسبه اشتهای ریسک ارز به کار برد، شاخص تمایل به تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها بازار سهام (EMSI[4]) را برای گروهی از شرکت‏ها در شاخص بازار سهام تهیه و تعیین کردند. مزیت مدل توسعه یافته در مطالعه پرساد (1996) و EMSI ساخته شده توسط باندوپادیایا و جونز(2005) این است که تغییر در خطرپذیری اساسی بازار مستقیماً روی اندازه پیشنهادی تأثیر نمی گذارد و بنابراین، این اقدامات با دقت بیشتری منعکس‏کننده تغییرات در نگرش بازار به ریسک است. شاخص اشتهای ریسک و EMSI به طور خاص با ریسک، بازده و توازن قیمت ها صحبت می‏کنند، ‏بنابراین تنها بر تمایل بازار به پذیرش هرگونه ریسک ذاتی در بازار در یک زمان معطوف متمرکز می‏شوند.

4- نحوه محاسبه شاخص احساسات بازار سرمایه (EMSI)

بازده روزانه را برای هر یک از اوراق بهادار موجود در شاخص محاسبه می­شود . برای هر یک از اوراق بهادار، ‏همچنین میانگین انحراف استاندارد بازده روزانه را در طی پنج روز گذشته (“نوسانات تاریخی”) برای هر روز از دوره نمونه می‏شود. نوسانات و محاسبه ضریب همبستگی رتبه اسپیرمن بین رتبه بازده روزانه برای هر بنگاه و رتبه نوسانات تاریخی بازده برای هر بنگاه، ‏و نتیجه را با 100 برابر ضرب کنید. بنابراین EMSI به شرح زیر محاسبه می‏شود:

جدول(2): محدوده EMSI به طور مرسوم، مقادیر EMSI در پنج دسته طبقه‌بندی می‏شود. برای مقادیر بین 10- تا 10+ بازار را خنثی نسبت به ریسک، برای مقادیر بین 10- تا 30- آن را نسبتا ریسک‌گریز، و برای مقادیر کمتر از 30- آن را کاملا ریسک‌گریز تلقی کرده‏اند. به‌طور مشابه، اگر EMSI بین 10+ تا 30+ باشد، بازار نسبتا ریسک پذیر، و اگر شاخص از 30+ بیشتر باشد، کاملا ریسک‌پذیر در نظر گرفته می‌شود.

EMSI محدوده طبقه بندی
30- و کمتر بسیار ریسک‌گریز
30- تا10- نسبتا ریسک‌گریز
10- تا 10+ ریسک خنثی
10+ تا 30+ نسبتا ریسک‌پذیر
30+ و بیشتر بسیار ریسک‌پذیر

نمودار زیر نمونه‏ای از شاخص احساسات بازار سرمایه است که در بازه زمانی 10 ماهه ابتدایی سال 1398 در بازار سرمایه ایران محاسبه شده است. مبنای محاسبات آن داده‏های 331 سهم موجود در شاخص بورس اوراق بهادار تهران (TEDPIX) است. همچنین از بازده روزانه و واریانس 50 روزه سهام در شاخص احساسات استفاده شده است.

برای نمونه، این شاخص در مهرماه 1398به صورت نسبی منفی بالایی را تجربه کرده که نشاندهنده افزایش ریسک گریزی سرمایهگذاران در بازار بوده است. همانطور که در نمودار فوق نیز مشخص است دامنه نوسان شاخص احساسات EMSI در بازار سرمایه ایران محدود بوده که علت آن وجود محدودیت دامنه نوسان برای سهام است. محدودیت دامنه نوسان قیمت سهام باعث می‏شود همبستگی بین رتبه بازده و رتبه واریانس تاریخی آن مثبت یا منفی کامل نباشد و از این رو، بازنگری در مقادیر تعیین شده در جدول (2) ضروری به نظر می‏رسد.

5- نتیجه گیری

شاخص EMSI از داده‏های در دسترس عموم مانند بازده و واریانس سهام استفاده می‏کند و تمایلات بازار را برای پذیرش ریسک‏های ذاتی در یک زمان مشخص اندازه‏گیری می‏کند. شاخص احساسات را می‏توان به عنوان ابزاری در جهت پیش‏بینی روند کلی بازار در روزهای آینده دانست. از این رو تحلیلگران و سرمایه‏گذاران باید به احساسات سرمایه‏گذران به عنوان یک عامل تعیین‏کننده تغییرات در بازار سرمایه توجه کنند.

[2] Risk Appetite Index

[4] Equity Market Sentiment Index

تهیه کننده: ایوب گودرزی- کارشناس تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها صندوق تثبیت بازار سرمایه

روانشناسی بورس و چرخه بازار (چگونه باعث سود و زیان می‌شود؟)

تحلیل چرخه بازار بورس

روانشناسی بازار به طور ساده می‌گوید که حرکات بازار تحت تاثیر وضعیت احساسی و روانی کسانی است که داخل آن هستند.

روانشناسی بازار یکی از مهم‌ترین مباحث در اقتصاد رفتاری است.

اقتصاد رفتاری یک مبحث مطالعاتی میان‌رشته‌ای است که در آن محققان فاکتورهای مختلف را که در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی نقش دارند، مورد بررسی قرار می‌دهند.

بسیاری از افراد اعتقاد دارند که احساسات، موتور محرکه اصلی تغییرات بازارهای مالی است و نوسانات و تغییرات احساسی یک سرمایه‌گذار همان چیزی است که به آن روانشناسی بازار گفته می‌شود.

این بازار می‌توان بورس سهام باشد یا هر بازار دیگری.

به طور خلاصه احساسات بازار، آن حس کلی سرمایه‌گذاران و معامله‌گران نسبت به تغییرات قیمت یک دارایی خاص است.

اگر احساسات بازار مثبت بوده و همزمان قیمت‌ها نیز در حال افزایش باشند، اصطلاحا به چنین شرایطی بازار مثبت و رو به بالا و بالعکس این موضوع بازار رو به پایین یا منفی گفته می‌شود.

پس می‌توان نتیجه گرفت که احساسات بازار مجموع و یا میانگین احساسات و عواطف تمام سرمایه‌گذاران و معامله‌گرانی است که در یک بازار مالی خاص حضور دارند.

درست مانند هر گروهی از افراد و در هر جامعه‌ای، چه کوچک و چه بزرگ، یک فکر به صورت غالب و مسلط بین افراد آن جامعه وجود ندارد.

بر طبق تئوری‌های روانشناسی بازار، قیمت یک دارایی دائما در پاسخ به احساسات بازار میل به تغییر دارد و نکته مهم اینجاست که خود این احساسات بازار نیز ایستا نبوده و به صورت پویا در حال تغییر می‌باشند؛ اگر اینگونه نبود، انجام یک معامله بسیار سخت‌تر می‌شد.

در عمل و واقعیت، وقتی بازار در رشد است، اعتماد به نفس و عواطف معامله‌گران در وضعیت خوبی قرار دارد. احساس مثبت بازار باعث افزایش تقاضا و کاهش عرضه شده و این افزایش تقاضا اوضاع روانی سرمایه‌گذاران را بهتر نیز می‌کند.

به طور مشابه روند رو به پایین نیز همینگونه عمل می‌کند و در صورت سقوط بازار تقاضا کاهش و عرضه افزایش پیدا می‌کند.

احساسات در چرخه‌های بورس و سایر بازارهای مالی چگونه تغییر می‌کنند؟

روند رو به بالا

تمام بازارها درون یک چرخه از حرکات مثبت و منفی بوده و وقتی بازار در فاز و مرحله رشد و مثبت است، یک خوش‌بینی، اعتماد و حرص غالب در بین سرمایه‌گذاران به وجود می‌آید.

این احساساتی که از آن‌ها یاد شد، اصلی‌ترین دلایل برای بالا بردن فعالیت‌های خرید هستند.

معمولا مشاهده کردن فعالیت‌های چرخه‌ای و برگشت‌پذیر در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال همانطور که گفته شد احساسات بازار در هنگام رشد قیمت‌ها مثبت است و همین موضوع باعث می‌شود که هیجان سرمایه‌گذاران بیشتر شده و بازار رشد بیشتری را تجربه کند.

همانطور که می‌بینید این موضوعات کاملا به صورت دومینو و چرخه‌ای باعث اتفاقات مشابه بعدی می‌شوند.

گاهی اوقات یک حس قوی از اعتماد و حرص و طمع بازار را به طور کامل در بر می‌گیرد و باعث ایجاد حباب می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران غیرمنطقی عمل کرده و بدون توجه به ارزش واقعی یک دارایی و صرفا به دلیل اعتقادشان به بالا رفتن قیمت آن، شروع به خرید می‌کنند.

معامله‌گران به دلیل شتاب تحولات بازار، حریص و بیش از حد هیجان‌زده می‌شوند و امید به سود کردن دارند.

قیمت بعد از این وضعیت، بیش از حد رشد پیدا کرده و از ارزش واقعی خودش دور می‌شود؛ به همین دلیل این کار و فعالیت و خرید بیشتر در این وضعیت بالاترین ریسک اقتصادی را به همراه دارد.

در برخی موارد قیمت یک سهام بدون نوسان حرکت می‌کند و دلیل این موضوع این است که به تدریج در حال فروخته شدن است.

این وضعیت به عنوان مرحله توزیع (distribution) شناخته می‌شود؛ اما گاهی اوقات بازار مرحله توزیع خاصی ندارد و روند رو به پایین بلافاصله بعد از ترکیدن حباب قیمتی شروع می‌شود.

روند رو به پایین

وقتی بازار تغییر جهت داده و منفی می‌شود، آن حس سرخوشی و رضایت جای خودش را به نارضایتی و ترس می‌دهد.

در چنین شرایطی معامله‌گران نمی‌خواهند باور کنند که روند رو به بالا تمام شده است؛ اما قیمت‌ها همچنان کاهش می‌یابند و احساسات بازار به تدریج منفی می‌شود.

احساسات رایج در این وضعیت، اضطراب، انکار و ترس است.

در این مقاله منظور از اضطراب، زمانی است که برای سرمایه‌گذاران این سوال پیش می‌آید که چرا قیمت‌ها در حال کاهش هستند و همین موضوع آن‌ها را وارد مرحله انکار می‌کند.

درمرحله انکار سرمایه‌گذاران نمی‌خواهند دارایی‌ها و سهام خود را به فروش برسانند و دلایل آن‌ها می‌تواند \” دیر شدن زمان فروش\” و یا باور به \”بازگشت دوباره بازار\” باشد.

برخی معامله‌گران در این وضعیت عمدا به دنبال اخبار خوب و مثبت هستند تا با این اخبار به خودشان دلداری دهند و زخم‌شان تسکین یابد!

حال وقتی کاهش یافتن قیمت‌ها ادامه پیدا می‌کند، موج فروش قدرتمندتر می‌شود.

در این نقطه ترس و وحشت سرمایه‌گذاران را به مرحله تسلیم می‌رساند و در نزدیکی رسیدن قیمت به کف، اقدام به فروش می‌کنند.

در نهایت بعد از اینکه نوسانات کاهش پیدا کرده و بازار به ثبات می‌رسد، روند رو به پایین متوقف می‌شود.

معمولا بعد از این حالت، بازار یک حرکت بدون نوسان را تجربه کرده و بعد دوباره امید و خوش‌بینی بین سرمایه‌گذاران رواج پیدا می‌کند.

این حرکات بدون نوسان بعد از اتمام روند‌ها با عنوان مرحله انباشت (accumulation) نیز شناخته می‌شوند.

دیدگاهی ساده‌تر به چرخه بازار:

سرمایه‌گذاران چگونه از روانشناسی بازار بهره می‌برند؟

با فرض اینکه تئوری‌های روانشناسی بازار معتبر باشند، سرمایه‌گذاران می‌توانند با استفاده از آن زمان‌های بهتری را برای ورود به معامله و خروج از آن انتخاب کنند.

به طور کلی تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها اتخاذ استراتژی ضد تولید و یا ضد حمله در بازار بسیار معمول است؛ برای مثال وقتی بازار به طور کلی نا امید بوده و قیمت‌های بسیار پایین هستند، بهترین فرصت برای یک خریدار به وجود می‌آید.

در نتیجه بعضی از سرمایه‌گذاران و معامله‌گران شروع به مطالعه احساسات بازار کرده تا تفاوت‌های بین مراحل مختلف را در یک چرخه مشخص کنند.

به طور ایده‌آل این افراد باهوش در زمان ترس و وحشت که قیمت‌ها پایین هستند، اقدام به خرید و در زمان حرص و خوش‌بینی شروع به فروش می‌کنند.

نکته مهم اینجاست که انجام این کار به همین آسانی‌ای که نوشته شده است نیست و گرفتن تصمیمات درست در بین سرمایه‌گذاران بسیار کمیاب است؛ برای مثال ممکن است یک تحلیلگر سطح حمایت را به اشتباه تشخیص داده و قیمت‌ها حتی از آن نیز پایین‌تر بروند.

تحلیل تکنیکال و روانشناسی بورس

نگاه به گذشته نمودار قیمت و بررسی اتفاقات گذشته بازار و دیدن واکنش سرمایه‌گذاران به اتفاقات مختلف بسیار آسان است.

تحلیل و آنالیز اطلاعات مربوط به آن زمان مشخص می‌کند که چه تصمیم و یا فعالیتی در گذشته سودآور بوده است.

با این حال تشخیص تغییرات بازار با پیشروی آن سخت‌تر شده و پیش‌بینی حرکت بعدی قیمت‌ها غیرممکن می‌شود.

در چنین شرایطی سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازار بورس از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیش‌بینی روندهای بازار استفاده می‌کنند.

شاید به نوعی بتوان گفت که اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، ابزارهایی هستند که وضعیت روانی بازار را اندازه‌گیری می‌کنند؛ برای مثال اندیکاتور RSI (شاخص قدرت نسبی) شرایط خرید بیش از حد (و همچنین فروش از بیش از حد) را با توجه به مثبت بودن احساسات بازار انداره‌گیری می‌کند.

اندیکاتور MACD یک مثال دیگر از ابزارهایی است که برای شناسایی مراحل مختلف روانشناسی بازار در چرخه‌های مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به طور خلاصه ارتباط بین خطوط آن، تغییرات ممنتوم بازار را مشخص می‌کند.

بیت‌کوین و روانشناسی بازار

بازار صعودی دیوانه‌کننده بیت‌کوین در سال 2017 یک مثال بارز از تاثیرات متقابل قیمت و روانشناسی بازار بر روی یکدیگر است.

از ژانویه تا دسامبر همان سال قیمت بیت‌کوین با شیب فوق‌العاده زیاد به 20 هزار دلار؛ یعنی بالاترین قیمت تمام دورانش، رسید و در نتیجه این رشد دیوانه‌وار، احساسات بازار بسیار مثبت شد.

در چنین شرایطی هزاران سرمایه‌گذار جدید وارد بازار بیت‌کوین شدند و یک هیجان بسیار بالا در روند مثبت بیت‌کوین ایجاد کردند.

طمع بسیار زیاد و خوش‌بینی افراطی قیمت‌ها را بالاتر می‌برد؛ تا اینکه رشد قیمت متوقف شد!

چرخش روند در اواخر سال 2017 و اوایل 2018 شروع شد و تصحیح قیمتی باعث شد بسیاری از سرمایه‌گذاران تازه‌وارد ضرر‌های سنگینی متحمل شوند؛ اما حتی این روند رو به پایین باعث نشد که برخی از معامله‌گران حس رضایت و اعتماد به نفس اشتباه خود را رها کنند و بیت‌کوین‌های خود را نگه داشتند.

در طی چند ماه احساسات و هیجانات بازار بسیار منفی شد و اعتماد به بازار بیت‌کوین به کمترین حد خودش رسید.

اضطراب و ترس باعث شد که بسیاری از سرمایه‌گذارانی که در نزدیکی اوج قیمت بیت‌کوین خریداری کرده‌ بودند، در نزدیکی کف قیمت آن‌ را بفروشند و متحمل ضررهای بسیار زیادی گردیدند.

بسیاری از مردم با وجود عدم تغییر در تکنولوژی و ماهیت بیت‌کوین نسبت به آن حس بدی پیدا کرده و سرخورده شدند.

تعصب یکی از الگوهای فکری است که باعث می‌شود بسیاری از افراد تصمیمات غیر منطقی بگیرند.

این الگوها می‌توانند بر روی شخص معامله‌گر و یا کل بازار تاثیر بگذارند که در زیر چند مثال در این مورد آورده‌ایم:

تعصب تاییدی

میل به تایید بیش از حد اطلاعاتی که با اعتقادات شخصی خودمان همخوانی دارد؛ اما از آن طرف اطلاعات و نظرات مخالف را به شدت نادیده گرفته و یا محکوم می‌کنیم؛ برای مثال سرمایه‌گذاران ممکن است که در یک بازار رو به بالا تنها بر روی خبرهای خوب تمرکز کرده و اخبار بد و نشانه‌های بازگشت روند را نادیده بگیرند.

نفرت از ضرر

میل مشترک بین تمام انسان (اکثر آن‌ها) این است که ترس از ضرر کردن در آن‌ها بیشتر از لذت بردن از سود در آن‌هاست.

به بیان دیگر دردی که در ضرر کردن وجود دارد، بسیار بیشتر از لذتی است که در سود کردن موجود است. این موضوع می‌تواند باعث شود که سرمایه‌گذاران فرصت‌های خوب فروش در دوره انباشت را از دست بدهند.

اثر دارایی

این میل افرادی است که ارزش دارایی‌های خودشان را بالاتر از چیزی که هست می‌دانند و تنها دلیل این موضوع این است که آن‌ها صاحب آن هستند؛ برای مثال فردی که چند ارز دیجیتال را دارد نسبت به کسی که ندارد، اعتقاد بیشتری به ارزش بالای آن دارد.

سخن پایانی

اکثر معامله‌گران و سرمایه‌گذاران اعتقاد دارند که روانشناسی بر روی قیمت‌های بازار و چرخه‌های آن تاثیر می‌‌گذارد.

با این وجود مشخص است که فهمیدن و درک روانشناسی بازار به آن آسانی که فکر می‌کنید، نیست.

بسیاری از سرمایه‌گذاران در تمیز دادن رفتارها و اعتقادات خودشان از احساسات بازار مشکل دارند.

سرمایه‌گذاران باید علاوه بر فهمیدن و درک روانشناسی بازار، بر روی وضعیت روحی و روانی خودشان نیز تسلط کامل داشته باشند تا این موارد بر روی تصمیماتشان تاثیر نگذارد.

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

کنترل احساسات از مهم‌ترین ویژگی‌های یک تریدر موفق

در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید.

کنترل احساسات از مهم‌ترین ویژگی‌های یک تریدر موفق

کنترل احساسات هنگام خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتالی مورد مهمی است که در نتیجه‌ی نهایی معامله تاثیر بسیار زیادی دارد و عدم توجه به آن باعث شکست می‌شود.

بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد تحلیلی، روانشناسی و مدیریت سرمایه است. بیشتر معامله‌گران یا به اصطلاح تریدرهای تازه‌کار تصور می‌کنند صرفا با آموختن مسائل تحلیلی و تمرکز بر روی آنها می‌توانند موفق عمل کنند.

درحالی‌که توجه به بعد روانشناسی و مدیریت سرمایه درکنار تحلیل درست می‌تواند معامله‌گر را به سود منطقی برساند. معامله کردن بر اساس غرایز و احساسات می‌تواند تاثیر منفی داشته باشد. احساساتی که ممکن است افراد در هنگام معامله داشته باشند عبارتند از: ترس، طمع، خشم، ناامیدی، هیجان و ریسک‌پذیری.

در این مقاله از همتاپی قصد داریم انواع روند بازار ارزهای دیجیتال و احساساتی که در آن وضعیت ایجاد می‌شوند را بررسی کرده و راهکارهای کنترل آن را معرفی کنیم.

احساسات موثر در خرید و فروش ارزهای دیجیتال

1- طمع

حرص و زیاده‌خواهی برای بدست آوردن پول بیشتر حسی است که دقیقا در نقطه‌ی مقابل منطق قرار دارد. افراد طمع‌کار انتظار یک سود غیرمعمول از بازار دارند و طبق استراتژی و مدیریت سرمایه پیش نمی‌روند. درنتیجه زمانی که به سود معقولی رسیده‌اند از معامله خارج نمی‌شوند و همین افزایش ریسک و عدم کنترل احساسات در اکثر مواقع منجر به از دست رفتن سود و متحمل شدن ضرر می‌شود. برای مقابله با حس طمع باید به سود منطقی قانع باشید.

2- ترس

این حس دقیقا برعکس طمع است و افراد تازه‌کار مدام می‌ترسند که دارایی‌های خود را از دست بدهند. همین ترس باعث می‌شود که افراد بدون پذیرش ریسک منطقی و عدم رعایت حد ضرر و سود با کمترین سود از معامله خارج شوند. در شروع روند نزولی احساس ترس و خارج شدن سریع از معامله می‌تواند جلوی ضرر بیشتر را بگیرد، اما در روند صعودی فرد فرصت‌های سوددهی را از دست می‌دهد. برای کنترل ترس باید ابتدا بپذیرید که معامله‌ی قبلی تاثیری بر معامله‎های بعدی شما ندارد و بهتر است معامله را با حجم معقولی باز کنید.

روندهای مختلف بازار ارز دیجیتال و احساسات افراد

بازار ارز دیجیتال

روند صعودی یا گاوی: زمانی که بازار در مسیر صعودی قرار دارد و قیمت ارزها رفته رفته افزایش می‌یابد افراد دچار خوش‌بینی و اعتمادبه‌نفس می‌شوند و حرص و طمع بر آن‌ها غلبه می‌کند. همین امر باعث می‌شود که میزان خریدها بیشتر شده و قیمت‌ها همچنان روبه افزایش باشند. در این شرایط افرادی که نمی‌توانند احساسات خود را کنترل کنند دچار حالت FOMO شده (به معنی ترس از دست دادن فرصت‌ها) و فکر می‌کنند از روند صعودی جامانده‌اند. اما واقعیت جور دیگری است و افزایش بیش از حد قیمت‌ بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال، صرفا بخاطر هیجان و امید غیرمنطقی به ادامه روند است.

به عبارتی دیگر، احساسات افراد باعث ایجاد حباب در بازار شده و هر لحظه ممکن است قیمت‌ها شکسته شوند. در این شرایط باید طمع و امید هیجانی را کنار گذاشته و انتظار سود غیرمنطقی نداشته باشید. بهترین راه در این شرایط معامله براساس استراتژی شخصی و کنترل احساسات کاذب در هنگام معامله است.

روند نزولی یا خرسی: در این وضعیت بازار در روند کاهشی قرار دارد و قیمت‌ها کمتر می‌شوند. افراد در این حالت دچار عصبانیت، اندوه و افسردگی می‌شوند. معامله‌گران در ابتدای روند نزولی تصور می‌کنند شرایط دیگری باعث این روند شده و نمی‌خواهند اتمام روند صعودی را بپذیرند و سعی می‌کنند دلیل کاهش قیمت‌ها را پیدا کنند. غافل از اینکه این روند طبیعی بازار است و باید طی شود.

افراد بی‌تجربه و احساسی در اوایل این روند حقیقت را انکار کرده و منتظر بازگشت قیمت‌ها می‌شوند. با گذشت زمان و کاهش بیشتر قیمت‌ها افراد وحشت‌زده شده و دچار اضطراب می‌شوند. همین احساسات روند کاهشی را تشدید کرده و بازار را به سمت پایین‌تر هدایت می‌کند. در این وضعیت ترس و وحشت بر افراد غلبه کرده و باعث تسلیم آن‌ها می‌شود.

در نتیجه، سرمایه گذاران دارایی‌های خود را در کمترین قیمت و با ضرر زیاد می‌فروشند. اینجا دقیقا همان مرحله‌ای است که روند نزولی تمام شده و بازار درحال کف‌سازی است. با ایجاد ثبات و شروع روند افزایشی قیمت‌ها افرادی که ارزهای خود را در کمترین قیمت فروخته‌اند به شدت خشمگین می‌شوند و احساس پشیمانی به آن‌ها دست می‌دهد. درحالیکه با کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی به راحتی می‌توانستند تا حد زیادی جلوی ضرر خود را بگیرند.

راهکارهایی برای کنترل احساسات هنگام خرید و فروش ارزهای دیجیتال

در زمان خرید و فروش بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال برای جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های نادرست و ضررهای مالی باید احساسات خود را مدیریت کنید. بازار ارزهای دیجیتال نیز مانند سایر بازارهای مالی ریسک‌ها و خطرات مخصوص به خود را دارد اما با برنامه‌ریزی دقیق و کنترل رفتارهای هیجانی می‌توان معاملات مطمئن‌تری داشت. بعضی از کارهایی که به کنترل احساسات و داشتن یک معامله‌ی معقول کمک می‌کنند به شرح زیر هستند :

· بازار ارزهای دیجیتال را به عنوان منبع اصلی درآمد در نظر نگیرید.

· قبل از انجام معاملات ارزهای دیجیتال مدنظر خود، اطلاعات لازم را جمع‌آوری کنید.

· برای معاملات خود زمان مشخصی تعیین کنید. هرچند که فعالیت در بازار ارزهای دیجیتال به‌صورت شبانه‌روزی امکان‌پذیر است، اما در واقعیت ممکن نیست. افرادی که استراحت کافی دارند و به سایر کارهای خود رسیدگی می‌کنند بهتر از دیگران می‌توانند بر احساسات و اضطراب خود در هنگام معامله غلبه کنند.

· برای خودتان یک استراتژی معاملاتی تعیین کنید و طبق آن پیش بروید. یعنی در معامله‌های خود حد سود و حد ضرر داشته باشید و اجازه ندهید احساساتی همچون ترس و طمع شرایط معامله‌ی شما را تغییر دهد.

· از شلوغ کردن چارت‌های خود بپرهیزید. افزایش تعداد اندیکاتورها نه تنها به تحلیل دقیق‌تر کمک نمی‌کند بلکه باعث سردرگمی فرد می‌شود.

· به طور دائم به نمودارها خیره نشوید. تغییرات قیمت در بازار ارزهای دیجیتال به صورت لحظه‌ای است و این کاهش یا افزایش سریع قیمت کنترل احساسات را سخت کرده و ممکن است فرد واکنش احساسی از خود نشان دهد که در نهایت منجر به ضرر می‌شود.

امیدواریم این مقاله برای شما مفید بوده باشد. نکاتی که در بالا ذکر کردیم می‌تواند شما را در کنترل احساسات و انجام معاملات منطقی و سودآور در بازار ارزهای دیجیتال کمک کند.

تولید محتوا توسط تیم صرافی ارز دیجیتال همتا پی

  • معمای تصمیمات سرمایه‌گذاری در بورس
  • ریسک تبادلات رمزارزها بر عهده سرمایه‌گذاران است
  • سرو بورس، باز هم رکوردشکنی کرد
  • پشت پرده تغییر مسیر سقوط یک ارز دیجیتالی مهم
  • سرمایه‌گذاران هوشمند چگونه در دوران ریزش بورس به موفقیت رسیدند؟

تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.