به مجموعهای شکلها یا ترتیب خاصی از شمعها الگوی کلاسیک میگوییم و از آنها در سبک معاملاتی خود استفاده میکنیم.
الگوهای خطی کلاسیک | الگوهای قیمتی
در بازار فارکس پس از نوسانات قیمتی متعدد و پس از اتمام کشمکش میان خریداران و فروشندگان ،نوعی تعادل و به عبارتی دیگر ، نوعی آرامش در بازار ساکن میشود که به آن اصلاح قیمت گفته میشود. هنگامی که بازار وارد فاز اصلاح میشود در واقع خریداران و فروشندگان هر یک به دنبال راهی برای بدستگرفتن قدرت بازار هستند. که این امر باعث بوجود آمدن الگوهای قیمتی مختلف میشود که هریک سیگنالی از روند آتی بازار به همراه دارند. یک معامله گر حرفه ایی بیشتر در زمان اصلاح بر بازار تمرکز میکند تا این الگو های قیمتی را شکار کند.
در ادامه مهم ترین و شناخته شده ترین الگو های قیمت را تحت عنوان الگوهای خطی کلاسیک آموزش میبینیم.
الگوی پرچم | الگوی Flag
این الگو معمولا در انتهای یک روند پرقدرت صعودی یا نزولی شکل میگیرد.این الگو یک الگوی ادامه روندی است به این معنی که اگر در انتهای یک روند صعودی ظاهر شود روند بعد از آن نیز صعودی و اگر در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود ادامه روند نیز نزولی خواهد بود . این الگو یکی از ساده ترین و در عین حال یکی از پرکاربرد ترین الگوهای قیمتی هم در بازار فارکس و هم در بازار بورس است.
در تایم فریم 4 ساعته جفت ارز EUR/USD ، این الگو در انتهای روند صعودی به صورت یک کاهش جزئی یا همان اصلاح ظاهر شده است.
شکل شماتیک الگوی پرچم بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی پرچم
نقطه ورود به معامله ، شکست سقف پرچم در روند صعودی یا شکست کف پرچم در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت الگو در روند صعودی یا بالا ترین قیمت در روند نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% میله پرچم با استفاده از فیبوناچیاکسپنشن Expansion .
الگوی مثلث متقارن
این الگو در بسیاری از اصلاحات قیمتی دیده میشود. معمولا در تایم فریم بالاتر به صورت کندل اینساید بارInside Bar Candle Stick شناخته میشود. این الگو میتوانند ادامه دهنده و یا تمام کننده روند قبل از خود باشد.
شکل شماتیک الگوی مثلث متقارن بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی الگوی مثلث متقارن
نقطه ورود ، شکست بالا ترین قیمت در شکست صعودی یا پایین ترین قیمت در شکست نزولی.
حد ضرر Stop Loss ، آخرین برخورد با ضلع پایین در شکست صعودی یا آخرین برخورد با ضلع بالا در شکست نزولی.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% قاعده یا ارتفاع مثلث با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن .
جهت ثبت نام در بروکر amarket بر روی عکس زیر کلیک کنید و 20% بونوس هدیه دریافت نمایید.
الگوی کنج | الگوی تراکمی
این الگو یک الگوی بازگشتی است ، به این منظور که اگر به صورت صعودی شکل بگیرد روند بعد از آن نزولی است و بالعکس. در این الگو به تدریج کف ها و سقف های الگو به یکدیگر نزدیک میشوند.
شکل شماتیک الگوی کنج بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی تراکمی :
نقطه ورود ، شکست کف الگو در روند صعودی یا شکست سقف الگو در روند نزولی.
حد ضرر Stop Loss، بالا ترین قیمت در الگوی صعودی و پایین ترین قیمت در الگوی نزولی.
حد سود Take profit ، پایین ترین قیمت در الگوی صعودی و بالا ترین قیمت در الگوی نزولی.
الگوی کاپ | الگوی فنجان
این الگوی قیمتی به ندرت در بازار بوجود می آید و معمولا در تایم فریم های بالاتر دیده میشود اما بعد از شکل گرفتن این الگوی قیمتی میتوان انتظار یک روند قوی را داشت.
شکل شماتیک الگوی فنجان بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی کاپ
نقطه ورود ، شکست سقف قیمتی در الگوی صعودی یا شکست کف قیمتی در الگوی نزولی.
حدضرر Stop Loss ، پایین ترین قیمت در قسمت دسته کاپ یا فنجان در الگو صعودی و بالعکس.
حد سود Take Profit ، اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع فنجان با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن Expansion در نقطه ورود .
الگوی قیمتی مستطیل | Side Way
الگوی مستطیل در بازار فارکس بسیار رایج است و عمدتا به عنوان بازار ساید وی Side Way یا بازار خنثی از آن یاد میشود. معمولا در چنین شرایطی معامله گران معتقدند قدرت بازار به طور مساوی بین خریداران و فروشندگان تقسیم شده است. و روند بعد از این الگو بستگی به پیروزی خریداران یا فروشندگان دارد. بنابراین الگوی مستطیل هم میتواند یک الگوی بازگشتی باشد هم یک الگوی ادامه روندی.
شکل شماتیک الگوی مستطیل بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی مستطیل
نقطه ورود به معامله ، شکست بالا الگوی ادامه دهنده سر و شانه ها ترین یا پایین ترین قیمت الگو .
دستور حد ضرر Stop Loss ، بالا ترین قیمت الگو در شکست نزولی یا پایین ترین قیمت الگو در شکستصعودی .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو با استفاده از فیبوناچیExpansion از محل ورود به معامله .
الگوی قیمتی سر و شانه
این الگو یک الگوی قیمتی بازگشتی است که معمولا در اوج های قیمتی یا کف های قیمتی تشکیل میشود. الگوی سر و شانه متشکل از سه اوج و دو کف قیمتی است که اوج قیمتی میانی بالا تر از دو اوج قیمتی دیگر است و خط واصل بین دو کف قیمتی به عنوان خط گردن این الگو شناخته میشود. البته اگر این الگو در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود متشکل از سه کف قیمتی و دو اوج قیمتیخواهد بود که کف قیمتی میانی پایین تر از دو کف قیمتی دیگر است و خط گردن در اینجا خط واصل دو اوج قیمتی یاد شده است.
شکل شماتیک الگوی سر و شانه بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سر و شانه
نقطه ورود به معامله ، شکست امتداد خط گردن .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی دوم .
حد سود Take Profit ، هدف اول و هدف دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله اوج قیمتی میانی با خط گردن) با استفاده از فیبوناچی اکسپنشن در نقطه ورود.
الگوی سقف دو قلو | الگوی کف دو قلو
این الگو یک الگوی بازگشتی است. الگوی سقف دو قلو معمولا در انتهای روند های صعودی و الگوی کف دو قلو در انتهای روند های نزولی ظاهر میشوند. الگوی سقف دو قلو متشکل از دو سقف تقریبا هم تراز هم به شکل M و الگوی کف دو قلو متشکل از دو کف قیمتی هم الگوی ادامه دهنده سر و شانه ها تراز به شکل W میباشند.
شکل شماتیک الگوی سقف دو قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سقف دو قلو و کف دو قلو
نقطه ورود به معامله ، شکست کف قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا شکست سقف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد ضرر Stop Loss ، اوج قیمتی در الگوی سقف دو قلو یا کف قیمتی در الگوی کف دو قلو .
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% ارتفاع الگو (فاصله بین اوج و کف الگو ) .
الگوی قیمتی سقف سه قلو | الگوی قیمتی کف سه قلو
الگوی سه کف و الگوی سه اوج بازگشتی هستند با این تفاوت که الگوی سه کف در انتهای روند نزولی و الگوی سه اوج در انتهای روند صعودی شکل میگیرند. الگوی سقف سه قلو متشکل از سه اوج قیمتی تقریبا هم تراز و حداقل دو کف قیمتی و الگوی سه کف متشکل از سه کف قیمتی تقریبا یکسان و حداقل دو اوج قیمتی است.
شکل شماتیک الگوی سقف سه قلو بصورت عکس زیر است :
استراتژی معاملاتی با الگوی سه اوج و سه کف
نقطه ورود به معامله ، شکست خط واصل کف های قیمتی در الگوی سه اوج یا شکست خط واصلاوج های قیمتی در الگوی سه کف.
حد ضرر Stop Loss ، بالاترین قیمت در الگوی سه اوج یا پایین ترین قیمت در الگوی سه کف.
حد سود Take Profit ، هدف قیمتی اول و دوم به ترتیب 50% و 100% فاصله بین بالا ترین قیمت و پایین ترین قیمت الگو با استفاده از فیبوناچی Expansion از نقطه ورود.
پیشنهاد میکنیم مطلب پرطرفدار « کش بک فارکس چیست؟ » را نیز در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
الگوهای کلاسیک چیست؟ + آموزش صفر تا صد 6 الگوی مهم
تحلیل تکنیکال زیرمجموعههایی دارد که یکی از این زیرمجموعهها با عنوان الگوهای کلاسیک شناخته میشود. برخی از تریدرها صرفا در این حوزه تحقیق میکنند و مطلب میآموزند، در نتیجه همه تمرکز آنها روی معامله با چنین الگوهایی است. در واقع بهرهگیری از الگوی کلاسیک میتواند به تنهایی به یک سبک معاملاتی تبدیل شود و به سوددهی بینجامد.
این موضوع نشان میدهد که چنین سبکی پاسخگو است و قدرت زیادی در معاملهگری دارد. از این رو بسیاری از معاملهگران تلاش میکنند تا در زمینه انواع الگوهای کلاسیک مطالعه کنند و در کنار سایر آموختههای خود، از مفاهیم کلاسیک نیز بهره ببرند.
تذکر! آموزش جامع انواع الگوهای کلاسیک در مجموعهای از مقالات آورده شده است که شما میتوانید از طریق لینکهایی که در این مقاله قرار دادهایم، به تکتک آنها دسترسی پیدا کنید. پیشنهاد ما این است که خواندن این مقالات ارزشمند را از دست ندهید.
در ادامه میخواهیم مفهوم این الگوها را توضیح دهیم.
الگوی کلاسیک چیست؟
سوال اول این است که الگوی کلاسیک چیست و چه مفهومیدارد؟ الگوها در بازار سرمایه مجموعهای از شکلها هستند که معاملهگران آنها را میشناسند و در صورتی که رویت شوند، میتوانیم از طریق آنها به سادگی آینده بازار را پیشبینی کنیم. یک الگوی کلاسیک میبایست در چارت یا همان نمودار ظاهر شود و تنها در بحث تحلیل تکنیکال موضوعیت دارد.
به عنوان مثال اگر نمودارها و شمعها به شکل مثلث درآیند، میتوانیم حدس بزنیم که در آیندهای نزدیک چه اتفاقی رخ میدهد. در نتیجه به مجموعهای شکلها یا ترتیب خاصی از شمعها الگوی کلاسیک میگوییم و از آنها در سبک معاملاتی خود استفاده میکنیم.
به مجموعهای شکلها یا ترتیب خاصی از شمعها الگوی کلاسیک میگوییم و از آنها در سبک معاملاتی خود استفاده میکنیم.
بعضی از الگوها برای ما شناخته شدهتر هستند که میخواهیم در بخش بعد به آنها اشاره کنیم.
معرفی الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک تعداد زیادی دارند اما بعضی از آنها شناخته شدهتر هستند. یکی از این الگوها با نام الگوی سر و شانه یاد میشود که قبلا به طور مفصل درباره آن صحبت کردهایم. اکنون میخواهیم موارد معروف را متذکر شویم.
در زیر، مجموعه مقالات معرفی انواع الگوی کلاسیک از صفر تا صد برای شما آورده شده است. برای خواندن هر کدام روی آن کلیک کنید.
الگوی کلاسیک ادامه دهنده: پرچم (در حال نگارش…)
الگوی کلاسیک بازگشتی: سه قله – سه دره (در حال نگارش…)
الگوی کلاسیک ادامه دهنده: مثلث (در حال نگارش…)
الگوی کلاسیک بازگشتی: هارمونیک (در حال نگارش…)
مواردی که در بالا مشاهده میکنید جزو معروفترین الگوها هستند که در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرند اما همیشه به آنها تکیه نمیشود و الگوهای دیگری نیز به کار گرفته میشوند. نکته دیگری که وجود دارد این است که الگوی مثلث میتواند بازگشتی هم باشد اما معمولا از آن با عنوان الگوی کلاسیک ادامه دهنده یاد میشود.
- معرفی الگوی کلاسیک از صفر تا صد به طور جامع در فهرست بالا موجود است. برای خواندن، روی نام هر الگو کلیک کنید.
انواع الگوها
همان طور که قبلا هم اشاره کردیم الگوها دو نوع بیشتر ندارند. در فهرست بخش قبل که به معرفی الگوی کلاسیک از صفر تا صد میپرداخت، با دو عبارت «الگوی کلاسیک بازگشتی» و «الگوی کلاسیک ادامه دهنده» آشنا شدید. این دو الگو به ما خواهند گفت که روند بازار به چه سمتی میرود.
الگوی بازگشتی به الگویی گفته میشود که روند پیش از خود را باز میگرداند و به اصطلاح آن را معکوس میکند. به عنوان مثال اگر پیش از به وجود آمدن الگوهای کلاسیک دو قله یا سه قله، روند بازار صعودی باشد، بعد از به وجود آمدن این قلهها و تکمیل شدن آنها، روند نزولی خواهد شد. در این جا به وضوح میبینیم که روند باز میگردد و در یک مسیر سرازیری قرار میگیرد.
به طور مشابه میتوانیم استدلال کنیم که چرا الگوی کلاسیک ادامه دهنده این چنین نامگذاری شده است. یک الگوی کلاسیک ادامه دهنده، روند پیش از خود را ادامه میدهد و مانع از بازگشت آن میشود. به عنوان مثال اگر در نمودار، الگوی کلاسیک پرچم مشاهده شود میتوانیم حدس بزنیم که بعد از خروج از خطوط مقاومتی موجود در این دو الگو، روند مثل قبل خواهد بود و تغییر نمیکند.
در شکل زیر مشاهده میکنید که پیش از الگوی پرچم، روند صعودی بود و بعد از خروج از آن این روند ادامه پیدا میکند.
البته همیشه مثالهای نقضی نیز وجود دارند و نباید به طور 100% به الگوهای کلاسیک اطمینان کرد. برای تبحر در بازارهای مالی بهتر است اصول مختلفی از تحلیل تکنیکال را آموخت و به کمک مجموعهای از علوم، معامله کرد چرا که ممکن است یک روش همیشه پاسخگو نباشد.
آشنایی با الگوی کازیمودو
سلام. با قسمتی دیگر از سری مقالات آموزش تحلیل تکنیکال و معامله به کمک الگوهای نموداری در خدمت شما عزیزان هستیم. همانطور که از عنوان این مقاله آموزش پیداست، در این قسمت از مجموعه بلاگ آکادمی ترید دکتر رضا رضایی قصد داریم به معرفی الگوی کازیمودو یا QM بپردازیم. پس اگر قصد یادگیری تحلیل با این الگوی حرفهای را دارید با ما همراه باشید.
معرفی الگوی کازیمودو و انواع آن
الگوی الگوی ادامه دهنده سر و شانه ها کازیمودو یا کیو ام همانطور که در تصویر زیر میبینید شباهت بسیار زیادی به الگوی سر و شانه یا Head & Shoulders که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به صورت جامع در مورد آن صحبت کردیم دارد. اما اگر با دقت به شکل کلی این دو الگو دقت کنید، متوجه وجود تفاوتهایی میشوید. این شباهت و تفاوتها که بین این دو الگو وجود دارد باعث شده است تا بسیاری از تحلیلگران و معاملهگران بازارهای مالی الگوی کازیمودو یا کیو ام را نوع حرفهای یا پیشرفتهتر الگوی سر و شانه بدانند و آن را جز الگوهای مدرن تحلیل تکنیکال در نظر بگیرند.
به طور کلی الگوی QM مانند الگوی سر و شانه در دو حالت صعودی و نزولی که در تصویر زیر نیز مشخص است میتواند شکل بگیرد.
همانطور که مشاهده میکنید درست مانند الگوی سر و شانه این الگو نیز دارای شانه سمت چپ و راست و قسمت سر میباشد و میتواند در دو حالت صعودی و نزولی تشکیل شود. نکته مهمی که در مورد این الگو و الگوی سر و شانه باید در نظر داشته باشید این است که عموما تحلیلگران و معامله گران بازارهای مالی سعی میکنند همواره در جهت روند اصلی بازار وارد معامله شوند و کمتر در خلاف جهت روند بازار معامله کنند. بنابراین همیشه به یاد داشته باشید که حالت صعودی این الگوها همواره زمانی که روند کلی بازار صعودی است ارزش بیشتری دارد و حالت نزولی نیز زمانی که روند اصلی بازار در جهت نزول است میتواند برای ما پر اهمیتتر باشد.
نحوه ورود به معامله با الگوی QM
همانطور که در تصویر فوق مشاهده میکنید در الگوی QM یک سطح یا ناحیه مهم وجود دارد که در تصویر آن را با نام QM Level مشخص کردهایم. برای ورود به معامله با این الگوی نموداری در دو حالت صعودی و نزولی به این شکل عمل میکنیم:
- الگوی کازیمودو صعودی: در این حالت زمانی که قیمت بازار به کف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش خرید خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
- الگوی کازیمودو نزولی: در این حالت زمانی که قیمت بازار به سقف E رسیده و از سطح QM Level شروع به بازگشت میکند میتوانیم سفارش فروش خود را ثبت کنیم. بدیهی است که مشاهده الگوهای کندلی بازگشتی در این سطح نشان دهنده اعتبار این نقطه ورود میباشد.
نحوه تعیین حد ضرر در الگوی کیو ام
همانطور که در دیگر مقالات آموزش تحلیل تکنیکال نیز گفتیم، حد ضرر همواره در نقطهای قرار میگیرد که فکر میکنید با رسیدن قیمت به آن نقطه دیگر تحلیلهای شما معتبر نبوده و باید فورا از بازار خارج شوید. در الگوی کیو ام این سطح میتواند بسته به وضعیت بازار در قیمتهای مختلفی تنظیم شود. مثلا اگر از یک الگوی برگشتی کندلی در راس الگوی QM برای ورود به معامله استفاده میکنید، میتوانید حد ضرر خود را چند پیپ عقبتر از الگوی مورد نظر خود قرار دهید. یا اگر صرفا با تشکیل الگوی QM وارد معامله شدهاید میتوانید حد ضرر را چند پیپ عقبتر از شانه سمت چپ نیز تنظیم کنید.
تعیین حد سود در الگوی کازیمودو
برای تعیین حد سود در این الگو میتوانید از برخی نقاط مهم در این الگوی نموداری استفاده کنید. عموما معاملهگران و تحلیلگران بازارهای مالی حد سود اول خود را در نقطه D که در تصویر مشخص شده است در نظر میگیرند. یعنی پس از رسیدن قیمت به این سطح معاملهی خود را به طور کامل بسته یا SL خود را برای جلوگیری از از دست دادن سود، به این نقطه جا به جا میکنند.
حد سود دومی که برخی از معاملهگران بازار از آن برای معاملات خود استفاده میکنند محل شروع تشکیل این الگو میباشد. یعنی حد سود را در نقطهای قرار میدهند که این الگو حرکت خود را آغاز کرده و شروع به شکلگیری کرده است. برای درک بهتر این موضوع به تصویر زیر دقت کنید.
مطالب مرتبط به این مقاله آموزشی درست در همین نقطه به پایان میرسد. در صورتی که در مورد مطالب مطرح شده در این بلاگ سوال یا ابهامی دارید میتوانید از طریق بخش دیدگاهها و یا دایرکت صفحه رسمی جناب دکتر رضا رضایی در اینستاگرام با ما همراه باشید.
به خاطر داشته باشید که مهمترین رکن اصلی تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای پرسود در تمامی بازارهای مالی، تمرینهای فراوان و بکتست گیری از نمودار مورد نظرتان میباشد. بنابراین برای درک بهتر ساختار الگوها و نحوه معامله با آنها بهتر است در تاریخچه قیمتی بازار همواره آنها را پیدا کرده و مورد بررسی قرار دهید.
به خاطر داشته باشید که ریسک انجام معامله توسط تمامی مطالب آموزشی این وبسایت تماما به عهده کاربران یا معاملهگران میباشد.
تکنیکال مقدماتی - الگوهای تکنیکال
در این مقاله قصد دارم تا یکی از کاربردی ترین مباحث تکنیکال را خدمت شما دوستان ارائه کنم. الگوها یا پَتِرنهای تکنیکال یکی از جذابترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که هر تحلیلگر تکنیکالی نیاز به آنها دارد. درواقع میتوان الگوهای تکنیکال را یکی از سریعترین ابزارهای مورد استفاده در تکنیکال نام گذاری کرد.
آنچه در این مقاله بیان خواهد شد عبارتست از:
1- دیدگاه پترنی نسبت به چارتها
اگر شما به عنوان یک تحلیلگر چارتهای زیادی را ببینید، بعد از گذشت مدتی ناخودآگاه متوجه بعضی از شکلها و الگوهای موجود در نمودار خواهید شد. این نظم موجود همان الگوهایی هستند که در تحلیل به شما کمک میکنند. به عنوان مثال به نمودار زیر توجه کنید.
همانطور که مشاهده میکنید نمودار در یک شیب صعودی در حال تشکیل کفها و سقفهای بالاتر از قبل است. شما این نکته را بدون استفاده از هیچ ابزار یا ترفندی و تنها با استفاده از درک شهودی خود انجام دادید و این همان دیدگاه در مورد الگوهاست که بسیار کاربردی و سریع است.
2- سطوح حمایت و مقاومت (Support and resistance)
بعضی مواقع در یک نمودار قیمت با رسیدن به یک سطح قیمتی خاص نسبت به آن واکنش نشان میدهد. این واکنش میتواند از نوع کاهش یا افزایش قیمت باشد. اگر قیمت با رسیدن به یک سطح خاص کاهش پیدا کند اصطلاحا به آن سطح یک سطح مقاومت میگویند و اگر افزایش یابد به آن سطح یک سطح حمایت گویند.
3- خطوط روند (trend lines)
یک خط روند، خطی است که از اتصال چند نقطه حمایتی یا مقاومتی به یکدیگر تشکیل میشود. خطوط روند این قدرت را دارند که از آنها بتوان برای پیش بینی نقاط حمایت یا مقاومت بعدی استفاده کرد. خط روند میتواند صعودی یا نزولی باشد.
هرچه تعداد نقاط برخورد به یک خط روند بیشتر باشد یا به عبارتی نقاط بیشتری را پوشش دهد آن خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار است.
4- کانالها (channels)
اگر نموداری را بتوان توسط دو خط روند حمایتی و مقاومتی محصور کرد اصطلاحا نمودار توسط یک کانال محصور شده است. کانالها نیز مانند خطوط روند ماهیت صعودی و نزولی دارند و میتوان از آنها برای پیشبینی قیمت استفاده کرد. اگر خط میانی یک کانال را رسم کنید در اکثر مواقع خواهید دید که قیمت نسبت به آن واکنش نشان میدهد.
دقت داشته باشید هرگز نباید در یک کانال نزولی به قصد شکار اصلاح جزئی قیمت اقدام به خرید نمایید و در بازارهای دوطرفه در سقف یک کانال صعودی اقدام به فروش نمایید.
5- شکست معتبر سطوح
یکی از مباحث مهمی که در باید در استفاده از الگوها در نظر گرفت، شکست سطوح قیمتی است. اینکه شما بدانید که آیا با شکست یک سطح مقاومت یا حمایت وارد یک معامله شوید نیاز به آموزش و تجربه دارد. در این بخش برخی از نکات مربوط به شکست سطوح را خدمت شما بیان میکنم.
به عنوان مثال فرض کنید قیمت در حال نوسان درون یک کانال صعودی باشد. آیا باید به محض برخورد قیمت به کف کانال اقدام خرید کرد؟ جواب این سوال بستگی به مواردی دارد که باید یک معامله گر آنها را در بگیرد. از نظر تکنیکال تمامی شکستهای سطوح معتبر نیستند.
برای تشخیص شکستهای معتبر شما باید حتما از ابزارهایی مانند الگوهای شمع ژاپنی، اندیکاتورها و حجم معاملات استفاده کنید. به نمودار زیر توجه کنید.
قیمت در یک کانال صعودی پس از برخورد به کف کانال با یک کندل مارابوزوی قوی خط حمایت را به سمت پایین شکسته است. و سپس یک بازگشت یا pull back به خط روند حمایتی داشته است. شما باید بدانید در این ناحیه هرگز نباید اقدام به خرید کنید تا زمانیکه دوباره قیمت در بالای خط روند تثبیت شود. اگر بازار دو طرفه باشد میتوانید یک معامله فروش پایین تر از نقطه حمایت قبلی باز کنید. بنابراین در این نمودار با استفاده از نمودار شمع های ژاپنی میتوان تغییر روند را متوجه شد. برای آشنایی با الگوهای شمع های ژاپنی به مقاله زیر بروید.
6- الگوی کف و سقف دو قلو و سه قلو
اگر در نمودار قیمتی یک سهم ، قیمت پس از برخورد به یک ناحیه حمایتی یا مقاومتی بازگشت کند و دوباره به همان سطح قبلی برخورد کند اصطلاحا یک الگوی کف یا سقف دو قلو تشکیل میشود.
نکتهای که باید در معامله روی این الگو در نظر گرفت خط گردن است. این خط به عنوان خط سیگنالی جهت ورود به معامله تلقی میشود. شما برای ورود به یک معامله حتما باید در نظر داشته باشید که قیمت این سطح را به سمت پایین یا بالا بشکند و این شکست معتبر باشد.
اگر الگو دارای سه سقف یا سه کف متوالی باشد به آن سقف یا کف سه قلو میگویند و شرایط آن مانند کف و سقف دوقلو است.
7- الگوی آدم و حوا (Adam and Eve)
این الگو مشابه الگوی کف و سقف دوقلو است با این تفاوت که در این الگو یکی از کفها کمی کشیده تر از کف مجاور قبلی است.
8- الگوی سر و شانه
الگوی سرو شانه یک الگوی بازگشتی نزولی است که در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود و میتواند آن را نزولی کند. این الگو از سه قله متوالی و مجاور هم تشکیل میشود که اندازه قله میانی از همه بزرگتر است. که اصظلاحا به قله بزرگتر سر (Head) و به قله های مجاور شانه (Shoulder) گفته میشود.
در صورتیکه قیمت بتواند خط گردن را به سمت پایین بشکند روند صعودی به طور کامل نزولی گشته و قیمت حداقل به اندازه فاصله سر تا خط گردن به نزول خودش ادامه میدهد. اگر الگوی سروشانه به صورت معکوس شکل بگیرد به آن الگوی سر و شانه معکوس میگویند.
9- الگوی مثلث
الگوی مثلث ممکن است به اشکال متقارن، صعودی، نزولی و بازشونده تشکیل شود. الگوی مثلث متقارن از محصور شدن قیمت بین دو خط همگرا و هم زاویه تشکیل میشود به گونهای که شیب یکی از این دو ضلع صعودی بوده و شیب ضلع دیگر نزولی باشد.
اگر دو خط دارای شیب واگرا باشند دهانه مثلث باز خواهد شد و تشکیل الگوی مثلث بازشونده را خواهد داد.
در صورتیکه بازار در امتداد یک روند صعودی به سطح مقاومت مستحکمی اصبت کند که موجب ثابت ماندن سقف بازار شود اما در عین حال کف بازار مرتبا بالاتر بیاید با مثلث قائم الزاویهای مواجه هستیم که ضلع فوقانی آن افقی بوده و ضلع پایینی آن رو به بالاست. این الگو اصطلاحا الگوی مثلث صعودی نامیده میشود.
10- الگوی کُنج صعودی و نزولی
الگوی کُنج حالت خاصی از همان الگوی مثلث است با این تفاوت که این بار هر دو ضلع آن شیب یکسان و همسو پیدا کرده اند. در کنج صعودی در عین حال که بازار مرتبا کف های بالاتر میسازد، سقف بازار نیز دائما بالاتر میرود اما شیب بالاتر رفتن دره ها از شیب بالاتر رفتن قلهها سریعتر است.
11- الگوی پرچم
الگوی پرچم یک الگوی ادامه دهنده است که از یک مثلث که میلهای بلند به ابتدای آن متصل شده است تشکیل میگردد. این الگو هنگامی تشکیل میشود که بازار یک روند پر قدرت و ادامه دار را انجام دهد و سپس وارد فاز تثبیت و استراحت بشود.
در این بخش آموزش تکنیکال مقدماتی مفاهیم پایه مربوط به تکنیکال خدمت شما دوستان ارائه شد. در مقالات بعدی وارد مبحث آموزش تکنیکال پیشرفته خواهیم شد. برای مطالعه مقالات قبلی به مقالات زیر مراجعه فرمایید.
چطور یک تحلیل گر مؤفق باشیم؟
برای آن که بتوانیم یک تحلیل گر مؤفق در بازار سرمایه باشیم، لازم است ۳ بعد بازار را بشناسیم.
با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید یک تحلیل گر، با اطمینان و اعتماد به نفس، به شما می گوید سهم ذوب ۱۰۰ درصد سود خواهد داد. او از حرف خود مطمئن است.
ولی نکته ی قابل توجه این جاست که سود موردنظر از سهم ذوب، طی چه مدت عاید خریدار آن خواهد شد؟ دو ماه؟ یک سال؟ دو سال؟
بنابراین همواره این بُعد را درک کرده و آن را در معاملات خود در نظر بگیرید.
قیمت، بُعد دیگر را چطور می توانیم شناسایی کنیم؟
بر اساس ۳ سطح می توانیم قیمت را در بازار شناسایی کنیم:
یک: سطوح حمایت و مقاومت استاتیک
دو: سطوح حمایت و مقاومت داینامیک (و یا همان خطوط روند)
سه: سطوح فیبوناتچی
الگوها
الگوها ۳ نوع اصلی دارند:
یک: الگوهای کلاسیک مانند الگوهای ادامه دهنده (مثل الگوی پرچم و مستطیل) و بازگشتی (مثل الگوی سر و شانه، دو کف، سه سقف)
دو: الگوهای هارمونیک، همانطور که قبلا گفته شد، بازار با هارمونی (هماهنگی) خاصی جلو می رود و در نظم خاصی گیر می افتد. بعنوان مثال می توانید عملکرد سهم بترانس را در سال ۹۸ بررسی کنید.
سه: امواج الیوت، در واقع امواج شگفت انگیز الیوت، که نیازی به معرفی ندارند!
پس از یادگیری الگوهای هارمونیک ، شما می توانید prz ها و trz ها را محاسبه کنید. در این مقاله قصد نداریم این دو اصطلاح را کامل شرح دهیم، در همین حد کافی است بدانیم که منظور از آن ها “محتمل ترین محدوده بازگشت بازار بر اساس قیمت و زمان” می باشد.
یک سوال مهم
چرا بعد زمان بسیار اهمیت بسیار بالایی دارد؟
برای درک این بحث، لازم است با مفهومی به نام، هزینه فرصت آشنا شویم.
فرض کنید شما در ابتدای سال ۹۸، با یک میلیارد تومان سرمایه مازاد خود، یک خانه یک میلیارد تومانی می خریدید و در پایان سال، ارزش آن با ۲۰ درصد سود، ۱ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان شده بود.
اگر همین پول را برای مثال در بورس می گذاشتید، در مدت مشابه می توانستید، یک میلیارد تومان را به ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان تبدیل کنید و بنابراین، می توانستید سود بیشتری کنید.
شما در واقع ۳۰۰ میلیون تومان در سرمایه گذاری خود روی ملک موردنظر، نسبت به بازار بورس، هزینه فرصت داشته اید.
تحلیل زمانی و درک بعد زمان به ما کمک می کند که هزینه فرصت کمتری متحمل شویم!
یک پِلن ساده و جذاب!
همواره گفته ایم که سهم خوب و بد نداریم و قیمت خوب و بد داریم! ما با تحلیل گری، قیمت خوب و بد را شناسایی می کنیم و با تریدری، وارد معامله مربوط به سهم می شویم.
یک تفاوت جالب دیگر بین تحلیل گران و تریدر ها!
قبلا از ما شنیده اید که دیدگاه افراد مبتدی و حرفه ای در یک صعود چه تفاوتی دارند. به تصویر زیر توجه فرمایید.
در این مقاله، بهتر است بگوییم، دیدگاه افراد تحلیل گر این است که بازار اصطلاحا “یک کله” و بدون نوسان بالا می رود ولی تریدر معتقد است که بازار در صعود خود نوسان دارد و باید از سود نوسانات نیز استفاده کند.
همواره یادمان باشد ابتدا باید تحلیل گری حرفه ای باشیم تا بتوانیم یک تریدر مؤفق شویم!
تریدر کسی است که بتواند پلی بین تحلیل گری و معاملات خود ایجاد کند.
یک معامله گر یا تریدر مؤفق، برای معاملات خود می بایست یک “دورنمای مناسب” یا اصطلاحا “حد خوشی” تعیین کند. برای مثال حد خوشی شخص x در سال ۹۹، ۳۰۰ درصد است، یعنی زمانی که به این سود رسید، سود سال مالی خود را گرفته است.
برای اینکه در تعیین “حد خوشی” خود مؤفق باشید، مدیریت سرمایه را جدی بگیرید. در نظر نگرفتن قواعد مدیریت سرمایه، در بازار ریزشی به کارتان می آید و شما را نجات می دهد.
در مقالات و ویدیوهای بعدی درباره “روانشناسی معامله گری” بیشتر صحبت خواهیم کرد.
الان تقریبا همه ی ما آمادگی بازار صعودی را از نظر روانشناسی داریم، منتظر باشید تا باهم برای هر نوع بازاری، از جمله اصلاحی، ریزشی و … آماده شویم.
دیدگاه شما