انتخاب بهترین ترکیب اندیکاتورها
در بازار بورس و به طور کلی در هر بازار سرمایهای، افزایش سطح آگاهی و شناخت کافی از اصطلاحات رایج آن، بسیار حائز اهمیت به شمار میرود. ترکیب اندیکاتورها یکی از کاربردیترین کارکردهای تحلیل تکنکیال در بازار محسوب میشود که با استفاده از آنها میتوان به معاملات موفق و سود ده، دست پیدا کرد. اندیکاتور ها ابزارهای قدرتمند و هدفمند در تحلیل تکنیکال هستند که تحلیلگران معمولاً از آن برای پیشبینی روند سهام و یا تعیین نقاط مهم برای ورود یا خروج ، استفاده میکنند. ترکیب اندیکاتورها میتواند داده و اطلاعات جامع و دقیقی را به معاملهگران بدهد تا نسبت به روند سهام موردنظر خود، درک بهتری داشته باشند و بعضاً سیگنال خرید یا فروش از آن دریافت کنند. مطالبی که میخواهیم در ادامه به آنها بپردازیم عبارتاند از:
انواع طبقهبندی برای اندیکاتورها
راهنمای استفاده از اندیکاتورها در معاملات
ترکیب مناسب اندیکاتورهای مختلف
ترکیب اندیکاتور RSI و MACD
چرا باید در انتخاب اندیکاتور دقت کنیم؟
روشهای پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها
انواع طبقهبندی برای اندیکاتورها
برای اندیکاتورها، سه نوع طبقهبندی وجود دارد. همینطور با استفاده از آن میتوان چند اندیکاتور را باهم ترکیب کرد تا نتایج بهتر و مؤثرتری داشته باشد. این طبقهبندی بهصورت زیر میباشد:
1. اندیکاتورهای مومنتوم
این اندیکاتورها به مقدار حرکت بستگی دارد و آن را مورد سنجش قرار میدهند. این اندیکاتورها عموماً قدرت نسبی حرکت را در بازار بررسی میکنند و در عددی بین 0 تا 100 را نشان میدهند. به آنها اوسیلاتور نیز گفته میشود.
2. اندیکاتور روند یا Trend Indicators
این اندیکاتورها به شناسایی روند در نمودار میپردازند. در این نوع از اندیکاتور، نمودار، طبق روند بازار که صعودی است و یا نزولی، به تحلیلگران سیگنال میدهد. همچنین جهت روند را مشخص میکند. در مقالهای به طور مفصل راجع به اندیکاتورهای تشخیص روند صحبت کردهایم.
3. اندیکاتور تغییرپذیری یا Volatitlity Indicators
در این اندیکاتورها، قدرت تغییر در پارامترهای سهام مثل حجم و یا تغییرات نوسانی، مورد بررسی قرار میگیرد.
اینکه کدامیک از این اندیکاتورها، بهترین ترکیب اندیکاتور را میسازد و یا نحوه ترکیب آنها به چه صورت است، از مهمترین نکاتی است که باید مورد نظر قرار داد. هر چند باید گفت اگر ترکیب اندیکاتورها به طور اشتباه انجام شود، ممکن است در تحلیل و نتیجهگیری اخلال ایجاد کند.
راهنمای استفاده از اندیکاتورها در معاملات
در قسمت قبلی در مورد طبقهبندی انواع اندیکاتورها گفتیم. بهواقع هر اندیکاتور در هر دستهای، یک عملکرد مجزا را از خود نشان میدهد که در ترکیب با اندیکاتور دیگر، تحلیل سهام را قدرتمندتر و هدفمندتر میکند. در ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI اینجا باید بگوییم که بهترین ترکیب اندیکاتورها زمانی اتفاق میافتد که ما از طبقههای مختلف اندیکاتورها، ترکیب خود را بچینیم تا نتیجه مطلوبتر و بهتری بگیریم. چراکه اندیکاتورها در طبقات مختلف، مکمل هم عمل میکنند. در این قسمت قصد داریم تا انواع اندیکاتورها را برحسب طبقهبندی، ارزیابی کنیم تا به ترکیب اندیکاتور مطلوب برسیم.
- اندیکاتور استوکاستیک : جزو دسته اندیکاتورهای مومنتوم میباشد که میتواند به طور مداوم سرعت حرکت قیمتی را نشان دهد و اندازهگیری کند. اندیکاتور استوکاستیک از نوع اندیکاتورهای برگشتی محسوب میشود.
- اندیکاتور RSI : از محبوبترین اندیکاتورهای بازار به شمار میرود و در دسته اندیکاتورهای مومنتوم محسوب میشود. RSI ، شاخص قدرت نسبی است و به طور دقیق، قدرت روند حرکتی قیمت را با توجه به کندلهای صعودی و نزولی میسنجد و عددی بین 0 تا 100 را نشان میدهد.
- اندیکاتور ADX : این اندیکاتور نیز جزو اندیکاتورهای روند به حساب می آید و وظیفه آن، تشخیص روند بر اساس قدرت یا ضعف سیگنالها است و برای تشخیص شرایط روند در نمودار، کاربرد دارد.
- اندیکاتور MACD : این اندیکاتور نیز جزو اندیکاتورهای پرکاربرد و پرقدرت در بازار سرمایه میباشد. MACD (مکدی) اگر بالا باشد، روند را صعودی در نظر میگیرد و زمانی که پایین باشد، روند نزولی است. در واقع شناسایی روند و مقدار حرکت را میتواند بهراحتی بسنجد.
- اندیکاتور میانگین متحرک : این اندیکاتور چند کاربرد مهم دارد و در تشخیص روند و ناحیههای حمایتی و مقاومتی قیمت، کارایی زیادی از خود نشان میدهد. با محاسبه شیب اندیکاتور میانگین متحرک میتوان قدرت روند را پیشبینی کرد و با جهت آن سیگنال روند را مورد ارزیابی قرار داد.
- اندیکاتور ATR : ATR ، جزو طبقهبندی اندیکاتورهای تغییرپذیری محسوب میشود. این اندیکاتور بر اساس کندلهای قبلی نمودار و محدوده قیمتی، تحلیل میکند و برای تعیین حد سود و حد ضرر سهام در نمودار کاربرد دارد.
ترکیب مناسب اندیکاتورهای مختلف
یک اشتباه رایج این است که از اندیکاتورهای یک طبقهبندی واحد استفاده کرد. این باعث میشود تا در تحلیل سهام، فقط یک جنبه خاص مثل قدرت حرکت و یا روند نمودار، مورد بررسی قرار بگیرد و از جنبههای دیگر غافل بشویم. ترکیب مناسب اندیکاتورها با استفاده از اصول خود، به ما این امکان را میدهد تا بازار را از زوایای مختلف و با پارامترهای متنوعی بررسی کنیم.
همانطور که تا حدی اشاره کردیم، برای تشکیل یک ترکیب اندیکاتور درست، بهتر است از هر دسته یک اندیکاتور را انتخاب و با دسته دیگر ترکیب کنیم و از انتخاب اندیکاتور از طبقهبندیهای یکسان خودداری کنیم ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI تا نتیجه بهتری بگیریم.
هر کدام از اندیکاتورها در طبقهبندیهای ذکر شده، یک بُعد را در بازار بررسی میکند. با انتخاب اندیکاتور از هر سه دسته و ترکیب آنها، به عبارتی تحلیل خود را سهبعدی و جامعتر کردهایم.
به عنوان مثال، ترکیب اندیکاتور استوکاستیک با RSI ، ممکن است نتیجه مطلوبی نداشته باشد چرا که هر دو، پارامترهای حرکت سهام را مورد سنجش قرار میدهند. اما ترکیب اندیکاتورهای RSI ، ADX و ATR میتواند یک ترکیب اندیکاتور مناسب و ایدهآل برای تحلیل باشد. همانطور که مشخص است، اندیکاتور RSI ، از لحاظ قدرت حرکت نمودار، ADX به لحاظ شناسایی روند نمودار و ATR تغییرات محسوس را در نمودار، ارزیابی میکنند؛ بنابراین میتوان گفت با این ترکیب، از چند جنبه تحلیل خود را پیش میبریم.
چرا باید در انتخاب اندیکاتور دقت کنیم؟
ذکر این نکته لازم است که همیشه تعداد ابزارهای بیشتر، بهتر نیست بلکه ترکیب مناسب ابزارها اهمیت فراوانی دارد و بسته به هدف معامله و نوع پارامتری که از تحلیل میخواهیم، خواهد داشت . ترکیب نادرست ممکن است جنبه مهمی که نمودار قیمتی یا فضای کلی بازار، با آن درگیر است را نادیده بگیریم.
به عنوان مثال، اگر در بازار یا نمودار سهم، تغییرات نوسانی داریم و در ترکیب اندیکاتور، از اندیکاتورهایی که نوسانات را تشخیص میدهد استفاده نکنیم، تحلیل ما مشخصاً با مشکل روبهرو خواهد شد و باعث میشود تا جنبه نوسانی که با آن درگیر است را نادیده بگیرد.
پس در ترکیب اندیکاتورها باید به شدت دقت لازم را داشته باشیم. انتخاب درست اندیکاتور به ما مسیر درستتر و هدفمندتری میدهد تا تحلیل از کمترین خطا برخوردار باشد. در ادامه به چند مدل پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورهای مناسب میپردازیم.
روشهای پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها
ترکیب اندیکاتور کاملاً بستگی به هدف شما از معامله دارد. برای ترکیب مناسب اندیکاتورها بهتر است آنها را در دو یا سه اندیکاتور بررسی کنیم و تعداد زیادتر لزوماً ترکیب درستی به نظر نمیرسد و احتمال دارد تحلیلگر را دچار سردرگمی کند. در این قسمت به چند مدل پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها اشاره میکنیم که میتواند از جنبههای مختلف نمودار سهام را بسنجد.
ترکیب اندیکاتور RSI و MACD
استراتژی ترکیب اندیکاتورهای MACD و RSI می تواند یکی از مهمترین ترکیب اندیکاتورهای قدرتمند و معتبر را شکل بدهد که برای انجام معاملات سودده و منطقی، مناسب به نظر می رسد. در این ترکیب، هر دو اندیکاتور، اطلاعات مومنتوم حرکتی نمودار را مورد بررسی قرار می دهند. در اندیکاتور RSI ، ما می توانیم به راحتی با در نظر گرفتن اعداد اندیکاتور، آگاهی خوبی نسبت به وضعیت اشباع خرید و یا اشباع فروش سهم به دست بیاوریم. در این اندیکاتور اعداد بالای 70 نشان از اشباع خرید در سهم و اعداد پایین تر از 30 نشان از اشباع فروش سهم می دهد.
وقتی این فاکتور در ترکیب با MACD قرار می گیرد که نقش برجسته آن، تشخیص روند حرکتی سهم می باشد، به نوعی اعتبار تحلیل تکنیکال بالاتر می رود. اندیکاتور MACD می تواند به راحتی یک روند صعودی قوی و یا یک روند ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI نزولی قوی را شناسایی کند.
این امر با بالا رفتن MACD ، روند صعودی را نشان می دهد و با پایین بودن MACD ، نزولی بودن روند را مشخص می نماید. اگر زمانی که RSI ، اشباع فروش را نشان دهد و همزمان MACD افزایش یابد و خبر از صعودی شدن روند را بدهد، یک سیگنال خرید قدرتمند صادر می شود چراکه برای هر دو اندیکاتور هشداری مهم برای شروع یک روند مناسب، محسوب می شود.
برعکس این مورد هم امکان پذیر است زمانی که RSI ، اشباع خرید را نشان می دهد و MACD شروع به کاهش می کند. در این شرایط به نوعی سیگنال فروش صادر می شود و باید با احتیاط حرکت کرد و در مواقعی سیو سود کرد چراکه هر لحظه احتمالی نزولی شدن روند و افزایش فروشندگان در سهم بالا می رود.
بنابراین وقتی این دو اندیکاتور مکمل هم عمل می کنند، ما می توانیم به تحلیل خود اعتبار بیشتری قائل شویم و از داده هایی که به ما می دهند به نحو احسن استفاده کنیم.
ترکیب اندیکاتور RSI با RSI
با اینکه در بسیاری از مواقع، معاملهگران از اندیکاتور RSI در بازهای زمانی کوتاهتر استفاده میکنند اما میتوان از این اندیکاتور در بازههای زمانی هفتگی یا ماهانه به جای روزانه، ساعتی و دقیقهای استفاده کرد. با استفاده از مقیاسهای زمانی طولانیتر،امکان همسو کردن معاملات کوتاه مدت با روندهای بلند مدت فراهم شده است.
اگر RSI ماهانه همچنان به طور منطقی پایین ولی رو به رشد باشد ، بنابراین RSI روزانه موفقیت بیشتری را به همراه دارد. به طور مشابه، اگر یک RSI ماهانه بالا ولی رو به نزول باشد، به احتمال زیاد بیانگر سیگنال خرید مثبت کاذب RSI روزانه است. در نهایت، اگر RSI ماهانه بسیار نزولی باشد، سیگنال خرید RSI روزانه میتواند شروع یک بازار جدید گاوی (صعودی) باشد.
در مقالهای جداگانه به طور مفصل راجع به ترکیب 2 اندیکاتور RSI صحبت کردهایم و پیشنهاد میکنیم که آن را مطالعه نمایید.
ترکیب اندیکاتور مومنتوم با اندیکاتور روند
در ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI این ترکیب به طور مثال میتوان از اندیکاتور استوکاستیک برای سنجش حرکت سهم و در ترکیب با اندیکاتور میانگین متحرک، برای تشخیص روند سهم، استفاده کرد. استوکاستیک برای تعیین نقطه ورود و یا خروج کاربرد دارد و اندیکاتور میانگین متحرک میتواند جهت روند را مشخص کند. پس میتواند به عنوان یک مدل مناسب برای استراتژی معاملاتی و دریافت دادههای مختلف، انتخاب شود.
ترکیب اندیکاتور روند با اندیکاتور تغییرپذیر یا نوسانی
در این ترکیب میتوان از اندیکاتور میانگین متحرک برای تشخیص روند و اندیکاتور OBV یا ATR برای سنجش تغییرات حجم یا نوسانات سهم استفاده کرد تا عملکرد و نتیجه مطلوبی از تحلیل دریافت کرد.
معمولاً برای معامله سهام در بلندمدت از اندیکاتورهای تشخیص روند و برای معاملات کوتاهمدت و نوسانی از اندیکاتورهای تغییرات حجم و نوسان استفاده میشود که این ترکیب اندیکاتور میتواند انتخاب مناسبی به نظر برسد.
ترکیب اندیکاتور مومنتوم با اندیکاتور نوسانی و اندیکاتور روند
در این ترکیب میتوان استراتژی را به این صورت مطرح کرد که از اندیکاتورهای قدرتمند در هر دسته برای تحلیل استفاده کرد. ترکیب مناسب در این روش، انتخاب اندیکاتور RSI یا MACD به عنوان یک اندیکاتور پرقدرت از یک دسته و ترکیب آن با اندیکاتور میانگین متحرک برای تشخیص روند و ترکیب با اندیکاتور ATR برای تشخیص تغییرات نوسانی خواهد بود. در این ترکیب، بررسی شیب نمودار و نیز تحلیل واگرایی در سهام، میتواند بر قدرت تحلیل و رسیدن به نتایج منطقی، کمک بسیار زیادی کند.
ترکیب بهترین اندیکاتورها برای نوسانگیری
به منظور نوسانگیری با کارایی بهتر، میتوان در حالتهای مختلفی اندیکاتورها را باهم ترکیب کرد.
تعدادی از ترکیبهای اندیکاتورها به منظور نوسانگیری به شرح زیر است:
- باند بولینگر+کانال کلتنر + اندیکاتور مومنتوم
- اندیکاتور ATR (مخفف کلمه Average True Range ) +اندیکاتور کانال های دونچیان
- اندیکاتور TSI + اندیکاتور CCI
جمعبندی
انتخاب بهترین ترکیب اندیکاتور و چینش استراتژی مناسب برای معاملات، نقش بسیار تأثیرگذاری در انجام معامله موفق و سودده دارد. هر اندیکاتور در تحلیل تکنیکال قابلیتهایی دارد که ترکیب اندیکاتورها میتواند عملکرد و قدرت تحلیل را ارتقا بدهد. برای ترکیب اندیکاتورها اصول و مبانی خاصی مطرح است که ما در این مقاله سعی کردیم برخی از آنها را مورد بررسی قرار بدهیم و ویژگیهای یک ترکیب اندیکاتور مناسب را مطرح کردیم.
در اینجا باید گفت، برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتور و انتخاب استراتژی درست در معامله، نیاز به کسب تجربه در معاملهگری و افزایش میزان آگاهی و آموزش در این زمینه دارد. از همین رو کارگزاری اقتصاد بیدار با داشتن سابقه زیاد در بازار بورس ایران، خدمات آموزشی و تحلیلی خود را به مشتریان و سرمایهگذاران ارائه میدهد و برای ارتباط بیشتر کافی است با سایت یا دفتر کارگزاری در تماس باشید.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی (Divergence)
بسیاری از معامله گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی توانند مفهوم واگرایی را با استفاده از اندیکاتورها به طور دقیق اعمال کنند. واگرایی ها توسط معامله گران و در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف تر می شود استفاده می شود که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند شود. اگر می خواهید یک معامله گر یا سرمایه گذار موفق شوید، باید یاد بگیرید که چگونه واگرایی را مانند یک حرفه ای تشخیص دهید و معامله کنید. قبل از اینکه به بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی بپردازیم، مروری بر مفهوم واگرایی خواهیم داشت.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی (یک اندیکاتور) یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
دونوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در دارایی امکان پذیر است.
چند نکته درمورد واگرایی وجود دارد:
- واگرایی می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده فنی یا اساسی رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور فنی حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط معامله گران فنی استفاده می شود.
- سیگنال های واگرایی مثبت قیمت نشان دهنده این است که بازار می تواند به زودی شروع به صعود کند و زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایینتر حرکت میکند، اما یک شاخص فنی بالاتر میرود یا سیگنالهای صعودی را نشان میدهد.
- واگرایی منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد و زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر میرود اما یک اندیکاتور فنی پایینتر میرود یا سیگنالهای نزولی را نشان میدهد.
- نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های ترید را به موقع ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد.
اما حالا که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم، چگونه واگرایی را شناسایی و برمبنای تشخیص آن معامله کنیم؟ بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی کدام هستند؟ در ادامه به اندیکاتورهایی اشاره می کنیم که به عنوان بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی شناخته می شوند.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index یک شاخص قدرتمند و یکی از قابل اعتمادترین نوسانگرها (در صورت استفاده صحیح) است. شاخص قدرت نسبی برای جستجوی واگرایی بین RSI و قیمت سهام است. معامله گران RSI را به دلیل دقت آن، یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی می دانند.
- با دو سطح اضافی (70 و 30) وارد محدوده 0 تا 100 می شود.
- RSI فقط کندل های سفید و سیاه و بدون سایه (شدو) را نشان می دهد.
- در صورتی که بازار به سمت پایین می رود، کندل ها معمولاً سیاه هستند، جهت رو به بالا با کندل های سفید به تصویر کشیده می شود.
فرمول ساده RSI به شرح زیر است:
(RSI = Σ white candles / Σ black candles x 100%)
اندیکاتور شاخص کانال کامودیتی(CCI)
یکی دیگر از اندیکاتورهای عالی برای معاملات واگرایی، CCI است. اندیکاتور کانال کامودیتی یا Commodity channel index یک نوسانگر است که در تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری تغییرات قیمت سهام از میانگین آماری استفاده می شود. دو روش اصلی توسط معامله گران برای تفسیر شاخص کانال کامودیتی به دنبال واگرایی و به عنوان یک شاخص خرید یا فروش مورد استفاده قرار می گیرد. دونالد لمبرت این ابزار را با قیمت معمولی و متوسط ساده پایه گذاری کرد.
- قیمت معمولی (حداکثر + حداقل + قیمت بسته) ÷ 3 است.
- در این روش میانگین متوسط قیمت نسبت به قیمت بسته کمتر معقول است، بنابراین از زمانی که یک روند ضعیف تر یا بسته می شود، اطلاع می دهد.
- نماهای CCI بین 100- و 100+ در نوسان هستند.
- اگر خط کمتر از 100- باشد، به این معنی است که، برای مثال، یک سهم بیش از حد فروخته شده و قیمت آن رشد خواهد کرد.
- اگر خط بالای 100+ باشد، یک سهم بیش از حد خرید شده و قیمت آن پایین تر می شود.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
یکی دیگر از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی ها، اندیکاتور حجم متوازن است که حجم را به تغییر قیمت مرتبط می کند. obv یا On-balance volume نشان میدهد که آیا حجم بازار به سمت یک اوراق بهادار میرود یا از آن خارج میشود یا زمانی که حرکت قیمت توسط obv تأیید نمیشود، واگرایی سهام رخ میدهد. از obv عمدتاً برای واگرایی های منظم استفاده می شود.
OBV یک اندیکاتور معاملاتی فنی است که از جریان حجم برای پیشبینی تغییرات قیمت سهام استفاده میکند. جوزف گرانویل برای اولین بار متریک OBV را برای سود بازار سهام در سال 1963 توسعه داد. گرانویل معتقد بود که حجم، نیروی کلیدی پشت بازارها است و OBV را طوری طراحی کرد که پیشبینی کند چه زمانی حرکتهای عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم اتفاق میافتد. او معتقد بود که وقتی حجم بدون تغییر قابل توجهی در قیمت سهام به شدت افزایش می یابد، قیمت در نهایت به سمت بالا صعود یا به سمت پایین سقوط می کند.
اندیکاتور تصادفی (Stochastic)
اندیکاتور تصادفی یا Stochastic، یک اندیکاتور عالی در تعیین واگرایی ها است. این نوع اندیکاتور نسبتی از قیمت نزدیک فعلی را به حداکثر یا حداقل در بازه زمانی تعیین شده در نمودار نشان می دهد. 3 نوع تصادفی وجود دارد: سریع، آهسته و کامل. این اندیکاتور در دوره غیر روند کاملاً کار می کند.
اندیکاتور جریان پول (MFI)
از اندیکاتور جریان پول (Money Flow Index) برای تشخیص واگرایی ها استفاده می کنند. این شاخص قدرت جریان پول در داخل و خارج از یک اوراق بهادار یا سهام را اندازه گیری می کند، شاخص جریان پول با شاخص قدرت نسبی مرتبط است اما با یک چرخش، در حالی که RSI فقط قیمت جریان پول را نیز در بر می گیرد. این اندیکاتور حجم را در خود جای می دهد، به همین دلیل شاخص جریان پول در تشخیص واگرایی ها عالی است، زیرا یک مزیت بزرگ نیز دارد که شامل حجم می شود.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم (Momentum) میتواند سیگنالهای واگرایی مناسبی تولید کند. اندیکاتورهای مومنتوم در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری سرعت قیمت ها در یک بازه زمانی خاص به منظور ورود و خروج در معامله در لحظه مناسب، عالی هستند. معامله گران قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال افزایش است بتوانند وارد شوند، (که نشان می دهد بازار و معامله گران به روند فعلی اعتماد زیادی دارند). یا قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال کاهش است، بتوانند خارج شوند، (که نشاندهنده عدم اطمینان معاملهگران است)، زیرا آنها شانس تعقیب قیمت را دوباره ارزیابی میکنند.
اندیکاتورهای مومنتوم می توانند بهترین لحظه را برای انجام معامله، خرید یا فروش با شانس بالاتری که بازار به نفع شما حرکت کند را نشان دهد. آنها همچنین می توانند به شما بگویند که چه زمانی حرکت روند ضعیف می شود و شما می توانید از این اطلاعات برای کسب سود یا تنظیم مجدد توقف های انتهایی خود استفاده کنید.
اندیکاتور واگرایی میانگین متحرک (MACD)
در نهایت MACD یا Moving Average Convergence/Divergence احتمالاً پر استفاده ترین و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی توسط معامله گران است. این نوع اندیکاتور می تواند مبنایی برای کل سیستم معاملاتی باشد. جهت بازار را با استفاده از میانگین های متحرک نشان می دهد و فاصله بین آنها را محاسبه می کند. در این اندیکاتور هنگامی که خط از علامت صفر به سمت بالا عبور می کند، سیگنالی برای خرید وجود دارد، اگر نزولی باشد، پس از معامله واگرایی، فروش قدم درستی خواهد بود.
معامله گران توجه زیادی به بازار نزولی یا صعودی ثابت دارند (زمانی که MACD زیر یا بالای صفر است)، زیرا زمان بهتری برای اقدام است.
در انتها نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که هنگام استفاده از تایم فریم های بالاتر، واگرایی ها قابل اطمینان تر هستند، سیگنالی که در نمودار 4 ساعته یا نمودار روزانه تولید می شود قابل اعتمادتر از سیگنال تولید شده در نمودار 15 دقیقه ای است که در آن واگرایی ایجاد می شود. زیرا بازار به سرعت حرکت نمیکند و تعریف روندها آسانتر است، در تایم فریم های بالاتر شما الگوی در حال توسعه را مشاهده خواهید کرد و برای تصمیمگیری درست، زمان خواهید داشت.
از سوی دیگر یک معامله گر ممکن است کارکردهایی را در میان منابع یک پلتفرم معاملاتی ببیند که هرگز فکر نمی کرد چنین توانایی هایی در مورد آنها داشته باشد و یا بینشی را ارائه دهد. اما باید توجه داشت که بهترین شاخص واگرایی وجود ندارد، هر یک از آنها مزایا و معایب خود را دارند. هر متخصص برای استراتژی خود بهترین را انتخاب می کند.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی (Divergence)
بسیاری از معامله گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی توانند مفهوم واگرایی را با استفاده از اندیکاتورها به طور دقیق اعمال کنند. واگرایی ها توسط معامله گران و در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف تر می شود استفاده می شود که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند شود. اگر می خواهید یک معامله گر یا سرمایه گذار موفق شوید، باید یاد بگیرید که چگونه واگرایی را مانند یک حرفه ای تشخیص دهید و معامله کنید. قبل از اینکه به بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی بپردازیم، مروری بر مفهوم واگرایی خواهیم داشت.
واگرایی چیست؟
واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی (یک اندیکاتور) یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.
دونوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در دارایی امکان پذیر است.
چند نکته درمورد واگرایی وجود دارد:
- واگرایی می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده فنی یا اساسی رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور فنی حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط معامله گران فنی استفاده می شود.
- سیگنال های واگرایی مثبت قیمت نشان دهنده این است که بازار می تواند به زودی شروع به صعود کند و زمانی اتفاق میافتد که قیمت به سمت پایینتر حرکت میکند، اما یک شاخص فنی بالاتر میرود یا سیگنالهای صعودی را نشان میدهد.
- واگرایی منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد و زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر میرود اما یک اندیکاتور فنی پایینتر میرود یا سیگنالهای نزولی را نشان میدهد.
- نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های ترید را به موقع ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد.
اما حالا که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم، چگونه واگرایی را شناسایی و برمبنای تشخیص آن معامله کنیم؟ بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی کدام هستند؟ در ادامه به اندیکاتورهایی اشاره می کنیم که به عنوان بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی شناخته می شوند.
بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی
اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index یک شاخص قدرتمند و یکی از قابل اعتمادترین نوسانگرها (در صورت استفاده صحیح) است. شاخص قدرت نسبی برای جستجوی واگرایی بین RSI و قیمت سهام است. معامله گران RSI را به دلیل دقت آن، یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی می دانند.
- با دو سطح اضافی (70 و 30) وارد محدوده 0 تا 100 می شود.
- RSI فقط کندل های سفید و سیاه و بدون سایه (شدو) را نشان می دهد.
- در صورتی که بازار به سمت پایین می رود، کندل ها معمولاً سیاه هستند، جهت رو به بالا با کندل های سفید به تصویر کشیده می شود.
فرمول ساده RSI به شرح زیر است:
(RSI = Σ white candles / Σ black candles x 100%)
اندیکاتور شاخص کانال کامودیتی(CCI)
یکی دیگر از اندیکاتورهای عالی برای معاملات واگرایی، CCI است. اندیکاتور کانال کامودیتی یا Commodity channel index یک نوسانگر است ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI که در تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری تغییرات قیمت سهام از میانگین آماری استفاده می شود. دو روش اصلی توسط معامله گران برای تفسیر شاخص کانال کامودیتی به دنبال واگرایی و به عنوان یک شاخص خرید یا فروش مورد استفاده قرار می گیرد. دونالد لمبرت این ابزار را با قیمت معمولی و متوسط ساده پایه گذاری کرد.
- قیمت معمولی (حداکثر + حداقل + قیمت بسته) ÷ 3 است.
- در این روش میانگین متوسط قیمت نسبت به قیمت بسته کمتر معقول است، بنابراین از زمانی که یک روند ضعیف تر یا بسته می شود، اطلاع می دهد.
- نماهای CCI بین 100- و 100+ در نوسان هستند.
- اگر خط کمتر از 100- باشد، به این معنی است که، برای مثال، یک سهم بیش از حد فروخته شده و قیمت آن رشد خواهد کرد.
- اگر خط بالای 100+ باشد، یک سهم بیش از حد خرید شده و قیمت آن پایین تر می شود.
اندیکاتور حجم متوازن (OBV)
یکی دیگر ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی ها، اندیکاتور حجم متوازن است که حجم را به تغییر قیمت مرتبط می کند. obv یا On-balance volume نشان میدهد که آیا حجم بازار به سمت یک اوراق بهادار میرود یا از آن خارج میشود یا زمانی که حرکت قیمت توسط obv تأیید نمیشود، واگرایی سهام رخ میدهد. از obv عمدتاً برای واگرایی های منظم استفاده می شود.
OBV یک اندیکاتور معاملاتی فنی است که از جریان حجم برای پیشبینی تغییرات قیمت سهام استفاده میکند. جوزف گرانویل برای اولین بار متریک OBV را برای سود بازار سهام در سال 1963 توسعه داد. گرانویل معتقد بود که حجم، نیروی کلیدی پشت بازارها است و OBV را طوری طراحی کرد که پیشبینی کند چه زمانی حرکتهای عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم اتفاق میافتد. او معتقد بود که وقتی حجم بدون تغییر قابل توجهی در قیمت سهام به شدت افزایش می یابد، قیمت در نهایت به سمت بالا صعود یا به سمت پایین سقوط می کند.
اندیکاتور تصادفی (Stochastic)
اندیکاتور تصادفی یا Stochastic، یک اندیکاتور عالی در تعیین واگرایی ها است. این نوع اندیکاتور نسبتی از قیمت نزدیک فعلی را به حداکثر یا حداقل در بازه زمانی تعیین شده در نمودار نشان می دهد. 3 نوع تصادفی وجود دارد: سریع، آهسته و کامل. این اندیکاتور در دوره غیر روند کاملاً کار می کند.
اندیکاتور جریان پول (MFI)
از اندیکاتور جریان پول (Money Flow Index) برای تشخیص واگرایی ها استفاده می کنند. این شاخص قدرت جریان پول در داخل و خارج از یک اوراق بهادار یا سهام را اندازه گیری می کند، شاخص جریان پول با شاخص قدرت نسبی مرتبط است اما با یک چرخش، در حالی که RSI فقط قیمت جریان پول را نیز در بر می گیرد. این اندیکاتور حجم را در خود جای می دهد، به همین دلیل شاخص جریان پول در تشخیص واگرایی ها عالی است، زیرا یک مزیت بزرگ نیز دارد که شامل حجم می شود.
اندیکاتور مومنتوم (Momentum)
اندیکاتور مومنتوم (Momentum) میتواند سیگنالهای واگرایی مناسبی تولید کند. اندیکاتورهای مومنتوم در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری سرعت قیمت ها در یک بازه زمانی خاص به منظور ورود و خروج در معامله در لحظه مناسب، عالی هستند. معامله گران قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال افزایش است بتوانند وارد شوند، (که نشان می دهد بازار و معامله گران به روند فعلی اعتماد زیادی دارند). یا قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال کاهش است، بتوانند خارج شوند، (که نشاندهنده عدم اطمینان معاملهگران است)، زیرا آنها شانس تعقیب قیمت را دوباره ارزیابی میکنند.
اندیکاتورهای مومنتوم می توانند بهترین لحظه را برای انجام معامله، خرید یا فروش با شانس بالاتری که بازار به نفع شما حرکت کند را نشان دهد. آنها همچنین می توانند به شما بگویند که چه زمانی حرکت روند ضعیف می شود و شما می توانید از این اطلاعات برای کسب سود یا تنظیم مجدد توقف های انتهایی خود استفاده کنید.
اندیکاتور واگرایی میانگین متحرک (MACD)
در نهایت MACD یا Moving Average ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI Convergence/Divergence احتمالاً پر استفاده ترین و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی توسط معامله گران است. این نوع اندیکاتور می تواند مبنایی برای کل سیستم معاملاتی باشد. جهت بازار را با استفاده از میانگین های متحرک نشان می دهد و فاصله بین آنها را محاسبه می کند. در این اندیکاتور هنگامی که خط از علامت صفر به سمت بالا عبور می کند، سیگنالی برای خرید وجود دارد، اگر نزولی باشد، پس از معامله واگرایی، فروش قدم درستی خواهد بود.
معامله گران توجه زیادی به بازار نزولی یا صعودی ثابت دارند (زمانی که MACD زیر یا بالای صفر است)، زیرا زمان بهتری برای اقدام است.
در انتها نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که هنگام استفاده از تایم فریم های بالاتر، واگرایی ها قابل اطمینان تر هستند، سیگنالی که در نمودار 4 ساعته یا نمودار روزانه تولید می شود قابل اعتمادتر از سیگنال تولید شده در نمودار 15 دقیقه ای است که در آن واگرایی ایجاد می شود. زیرا بازار به سرعت حرکت نمیکند و تعریف روندها آسانتر است، در تایم فریم های بالاتر شما الگوی در حال توسعه را مشاهده خواهید کرد و برای تصمیمگیری درست، زمان خواهید داشت.
از سوی دیگر یک معامله گر ممکن است کارکردهایی را در میان منابع یک پلتفرم معاملاتی ببیند که هرگز فکر نمی کرد چنین توانایی هایی در مورد آنها داشته باشد و یا بینشی را ارائه دهد. اما باید توجه داشت که بهترین شاخص واگرایی وجود ندارد، هر یک از آنها مزایا و معایب خود را دارند. هر متخصص برای استراتژی خود بهترین را انتخاب می کند.
۴ اسیلاتور برتر
وقتی نوبت به معاملات و تجزیه و تحلیل تکنیکال میرسد، اسیلاتورها سنگ بنایی برای ارزیابی یک جفت ارز یا هر نوع دارایی (asset) دیگر در نظر گرفته میشود.
اسیلاتور همانطور که از نامش پیداست بین دو مقدار ثابت در رابطه با قیمت واقعی آن جفت ارز یا دارایی متغیر است و به معاملهگران کمک میکند تا جهت حرکت و مومنتوم (momentum) را بسنجند. بنابراین با کمک اسیلاتورها میتوان بفهمیم که قیمت یک دارایی در حال افزایش یا کاهش است و همچنین مومنتوم با سرعت حرکت در کدام جهت بیشتر است.
تحلیلگران بازار از اسیلاتورهای مختلفی استفاده میکنند. همه اندیکاتورها شبیه هم عمل نمیکنند و هرکدام اطلاعات متفاوتی به معاملهگران میدهند.
برخی اندیکاتورها برای تحلیل بازار در روندها به کار میروند و برخی دیگر در نواحی رنج بیشتر کاربرد دارد. دانستن اینکه از کدام اندیکاتور و در چه شرایطی استفاده شود، همه تفاوتهایی را ایجاد میکند که معاملهگران موفق فارکس را از بقیه جدا میسازد.
اگر از خود میپرسید که بهترین اسیلاتورهای موجود کدامند و کدامیک به شما در دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند ادامه مطالب را بخوانید. لیستی از ۵ اسیلاتور برتر را تهیه کردهایم که در ادامه به بررسی آن ها میپردازیم.
اسیلاتور stochastic
اندیکاتور stochastic رابطه بین قیمت بسته شدن یک دارایی و محدوده قیمت آن در یک دوره خاص را اندازهگیری میکند. بادر نظر گرفتن این موضوع اندیکاتور Stochastic ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI اندازهگیری میکند که آیا قیمت جفت ارز یا دارایی مورد نظر در یک روند حرکت داشته است یا شتاب خود را از دست داده و یا اینکه در یک محدوده رنج معامله شده دست.
هر معاملهگر با تجربهای میتواند جهت حرکت بازار را فقط با مشاهده نمودار مشخص کند. با این حال اسیلاتور stochastic تحلیل عملکرد قیمت را بسیار سادهتر میکند. stochastic بین دو مقدار ثابت ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. وقتی سطح آن به بالاتر از ۸۰ میرسد، برخی معاملهگران معتقدند که روند صعودی احتمالا شتاب خود را از دست میدهد. با این حال طبق تجربه وقتی چنین حالتی پیش میآید نشان میدهد که روند ادامه پیدا میکند.
بنابراین بهترین راه برای یافتن نقطه ورود با اندیکاتور stochastic این است که منتظر یک اصلاح نزولی در یک روند صعودی یا یک اصلاح صعودی در یک روند نزولی باشیم. ممکن است در ابتدا خیلی پیچیده بنظر برسد اما بیایید به یک مثال نگاهی بیندازیم و متوجه خواهید شد که درک مفهوم آن نسبتا ساده است.
در تصویر بالا میبینیم که EURUSD در یک روند صعودی باقی مانده است و به خط روند صعودی خود احترام گذاشته است. اما، از هفته دوم ژوئن ۲۰۲۰ تا پایان ماه، حرکت صعودی کم رنگ شد و قیمت به تدریج به سمت خط روند نزولی کاهش یافت. در همان زمان اسیلاتور stochastic در حال کاهش بود و میزان سطح آن به ۲۲ رسید.
این یک واگرایی صعودی کامل و یک فرصت خرید در ناحیه pullback بود. در واقع بالا رفتن stochastic به بالای سطح ۸۰ این اخطار را به ما میدهد که احتمالا وارد یک موج اصلاحی خواهیم شد و بعد از آن موقعیت ورود مناسب ایجاد میشود.
شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index (RSI)
درست مانند Stochastic ، شاخص قدرت نسبی (RSI) بین مقادیر ۰ و ۱۰۰ در نوسان است. با این حال، میزان overbought و oversold معمولاً در طول یک روند صعودی ۷۰ و در یک روند نزولی ۳۰ تعیین میشود. علاوه بر این، روش تفسیر RSI تقریباً مشابه شاخص Stochastic است.
در حالی که هر دو اندیکاتور Stochastic و RSI به عنوان نوسان کننده حرکت در نظر گرفته میشوند، RSI در طول یک بازار روند دار بهتر عمل میکند زیرا سطح بالای ۵۰ نشان دهنده روند صعودی کلی است و برعکس.
استراتژی RSI این است که ابتدا به دنبال سطوح حمایت و مقاومت بالقوه و سپس یافتن فرصتهای ورود به بازار باشید. برای انجام این کار، به جای تمرکز بر سطح ۵۰، میتوانیم دو خط اضافی ۴۰ و ۶۰ را در RSI ترسیم کنیم.
همانطور که در تصویر میبینید وقتیکه RSI به سطح ۴۰ میرسد قیمت در نزدیکی محدوده حمایتی قرار دارد و بعد از شکست خط روند نزولی و همچنین شکست سطح ۵۰ در RSI قیمت به حرکت خود تا مقاومت بعدی ادامه میدهد که در این لحظه RSI به سطح ۶۰ میرسد. بعد از شکست مقاومت و سطح ۶۰ بازار به روند صعودی خود ادامه داده است.
اندیکاتور CCI (شاخص کانال بالا)
CCI ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI از نظر ظاهری شبیه به RSI است، اما فرمول محاسبه آن کاملا متفاوت است. در حالی که RSI بین ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است، CCI حد بالا یا پایین ندارد. در عوض، این اسیلاتور، در شرایط عادی بازار، بین -۱۰۰ تا +۱۰۰ در نوسان است. وقتی در این محدوده طبیعی باقی بماند، نشان میدهد که روند قوی در بازار وجود ندارد و قیمت در یک محدوده رنج نوسان میکند. در مقابل، سطح بالای ۱۰۰+ نشان دهنده یک روند صعودی قوی است و وقتی به زیر -۱۰۰ میرسد، نشان دهنده یک روند نزولی قوی است.
سادهترین راه برای یافتن فرصتهای ورود به بازار با CCI، ترکیب آن با تحلیل تکنیکال مبتنی بر پرایس اکشن، مانند شکست خطوط روند است.
در تصویر بالا چارت EURAUD در تایم فریم روزانه را میبینید، وقتیکه سطوح CCI از -۱۰۰ و +۱۰۰ عبور کرد، در هر دو مورد CCI مجددا به محدوده نرمال بین -۱۰۰ و +۱۰۰ برگشت. با این حال هنگامی که روندها از سر گرفته شد و خطوط روند مربوطه را شکست، سودهای خوبی را به همراه داشت.
برای اصلاح بیشتر این استراتژی، میتوانید آن را با تجزیه و تحلیل چارچوب زمانی متعدد ترکیب کنید که به شما کمک میکند فرصتهای ورود را خیلی زودتر شناسایی کنید.
اندیکاتور Moving Average Convergence Divergence (MACD)
سه اسیلاتور اول مورد بحث ما همه از نمودارهای خطی برای نشان دادن سطوح استفاده میکنند. اما شاخص MACD کاملاً متفاوت است زیرا از دو میانگین متحرک با هیستوگرام برای سنجش قدرت حرکت ترکیب میکند.
دو خط MACD نشان دهنده یک EMA 12 دورهای و یک میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای (EMA) است. هنگامی که دوره کوتاه تر EMA از دوره EMA طولانی تر عبور میکند، نشان دهنده تغییر در روند است، درست مانند یک کراس اوور معمولی MA. اما، آنچه MACD را واقعا برجسته میکند، هیستوگرام است که فاصله بین این دو EMA را اندازهگیری میکند. وقتی هیستوگرام بالای خط ۰ باشد و در حال افزایش باشد، نشان دهنده روند صعودی است که شتاب میگیرد. از سوی دیگر، هنگامی که هیستوگرام زیر خط ۰ باشد، نشان میدهد که روند نزولی در حال قدرت گرفتن است.
با کمک سطوح MACD و مقایسه آنها با نمودار قیمتی میتوان واگرایی و همگراییها را تشخیص داد.
بهترین راه برای استفاده از MACD برای یافتن فرصت ورود به بازار این است که بدنبال سیگنالهای خلاف جهت باشید. این بدان معناست که وقتی خط سیگنال MACD به زیر سطح ۰ رسیده و سیگنال خرید ایجاد میکند، به دنبال سگنال buy باشید. در مقابل، هنگامی که خط سیگنال MACD بسیار بالاتر از سطح ۰ معامله میشود، باید به دنبال سیگنال sell باشید. و اگر واگرایی پیدا کردید ،شانس موفقیت سیگنال شما بیشتر است، همانطور که در عکس بالا میبینید.
نکته مهم : اسیلاتورها در جهت یابی و اندازهگیری حرکت جفت ارزها و داراییها عالی هستند. اما استفاده از یک اسیلاتور برای یافتن ورودیهای بازار حتی برای باتجربهترین معاملهگران تکنیکال نیز سخت خواهد بود. در عوض، توصیه میکنیم یکی از ۴ اسیلاتور برتر که در بالا در مورد آن صحبت کردیم را با پرایس اکشن، اعم از شکست یا الگوهای شمعی، برای تأیید قبل از ثبت سفارش ترکیب کنید.
استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر:
استراتژی معاملاتی فراکتال، یک استراتژی بسیار عالی میباشد که از دو اندیکاتور بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگاتور تشکیل شده است. با شناخت ساختار اولیه بازار، تنظیمات دو اندیکاتور ذکر شده و مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال، شما را در مسیری درست هدایت میکند.
آیا میدانید که چگونه با بهترین استراتژی تجاری فراکتال، معامله کنید؟ استراتژی معاملاتی فراکتال به تمام سوالات شما درباره فراکتالها پاسخ خواهد داد و گام به گام نحوه استفاده از آن را برای دستیابی به یک معامله پیروزمندانه و استوار، نشان میدهد.
امروز، ما میخواهیم به یک استراتژی عالی با دو اندیکاتور بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگاتور آشنا شویم.
اما قبل از این که از فراکتالهای سودآور استفاده کنیم، میخواهم پیشزمینهای از اطلاعات در مورد بیل ویلیامز به شما بدهم که به شما در درک این اندیکاتور مهم کمک میکند.
بررسی اجمالی بیل ویلیامز: فراکتالهای معاملاتی بیل ویلیامز
آقای ویلیامز یک نظریه واقعا منحصر به فردی را بسط داد و این نظریه ترکیب تئوری آشفتگی با روانشناسی تجاری بود و اثراتی که هر کدام در جنبش بازار به دنبال دارند. بیل ویلیامز دانش گستردهای در مورد سهام، کالاها و بازارهای ارز خارجی را به ارمغان آورد، و اندیکاتورهای متفاوت بسیاری از جمله الگوهای معاملات فرکتال را توسعه داد.
شامل نوسانگر شتاب دهنده / کاهش دهنده، یعنی نوسانگر تمساح (Alligator)، نوسانگر مهیب (Awesome)، فراکتالها، نوسانگر گاتور (Gator Oscillator)، و شاخص تسهیل بازار (Market Facilitation) یا (MFI) میباشد.
هر شاخص دارای ارزش خاص خود است، و برای معاملات عالی هستند به شرطی که مفاهیم اساسی هر یک از آنها را به خوبی درک کنید.
دیدگاه او از بازار در صورتی سودآور خواهد بود که شما بایستی ساختار اولیه بازار را درک کنید و از بخشهای داخلی بازار که او آن را ابعاد مینامد، آگاهی داشته باشید.
این ابعاد عبارتند از:
- فراکتالها (مرحله فاصله)، Fractal
- منطقه (مرحله ترکیب نیرو و انرژی)، Zones
- مقدار حرکت (مرحله انرژی)، Momentum
- شتاب دهنده / کاهش دهنده، (مرحله نیرو)، Deceleration/ Acceleration
- خط موازنه (مجذوب کننده غیرعادی)، Balance Line
میتوانستم بیشتر در مورد بیل ویلیامز توضیح دهم اما بخش مهمی که باید به آن توجه شود این است که تجزیه و تحلیل و دیدگاه او از بازار مانند دیگران نیست. این اندیکاتورهای قدرتمند، قدیمی نیستند، بعضیها ادعا میکنند که اگر اندیکاتورها را در یک استراتژی مناسب به کار ببرید، به خوبی کار میکنند. اندیکاتورهای ویلیامز در تمام سیستم عاملهای تجاری، استاندارد هستند. اندیکاتورهای مورد نظر به احتمال زیاد با عنوان اندیکاتور “بیل ویلیامز” یا “ویلیامز” در سیستم عاملها موجود هستند.
اندیکاتورهای مورد استفاده برای استراتژی معاملاتی فراکتال بلیستر
فراکتالهای بیل ویلیامز
اندیکاتور فراکتال چگونه کار میکند؟
فراکتالها به صورت فلشهایی هستند که در بالا و پایین شمعها (کندلها) قرار میگیرند. این فرکتالها زمانی تشکیل میشوند که پنج میله به شیوهای مجزا تکرار شود. شما به پنجمین میله نیاز دارید تا بالاترین حداکثر قیمت (High) و پایینترین حداقل قیمت (Low) را پیدا کنید. حالا به جزییات بیشتر این اندیکاتور میپردازیم که به شما نشان میدهد که چگونه از اندیکاتور تمساح (الیگاتور) استفاده کنید. شما میتوانید اندیکاتور فراکتال را بر روی mt4 یا پلتفرمهای معاملاتی دیگر بیابید. لازم نیست اندیکاتور فراکتال را دانلود کنید زیرا بر روی پلتفرم یا سیستم معاملاتی شما موجود است.
استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر
تمساح (Alligator) بیل ویلیامز
این اندیکاتور چگونه کار میکند؟
این اندیکاتور شامل ۳ میانگین متحرک خاص است:
- خط دوره زمانی ۱۳ روزه ((Jaw period که معروف به آرواره (تمساح) است (آبی)
- خط دوره زمانی ۸ روزه (teeth period) که معروف به دندان (تمساح) است (قرمز)
- خط دوره زمانی ۵ روزه (lips period ) که معروف به لب (تمساح) است (سبز)
به جزییات بیشتر این اندیکاتور میپردازیم، اما از شما میخواهم بدانید که هر کدام از این خطوط نام ویژهای دارد، بعدا در این استراتژی به آن اشاره خواهیم کرد.
اندیکاتور تمساح به شکل زیر است:
ما یک استراتژی به نام استراتژی معاملاتی سه گانه بزرگ را توسعه دادهایم که از سه میانگین متحرک خاص استفاده میکند که بعدا آن را بررسی میکنیم.
فقط دو تا از پنج اندیکاتور بیل ویلیامز توسعه داده شده است.
همانطور که در بالا مشاهده میکنید، این پنج اندیکاتور قدرتمند در سیستم معاملاتی شما استاندارد هستند. من هر پنج اندیکاتور را دوست دارم اما پس از تحقیق و آزمایشهای گسترده، اندیکاتور تمساح و فراکتال نه تنها آسانترین راه جهت معامله هستند بلکه در استراتژی مناسب، بسیار قدرتمند عمل میکند.
مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال: تکنیکهای معاملاتی فراکتال
مرحله اول: از هر دو اندیکاتور فراکتال و تمساح بر روی نمودارتان استفاده کنید.
گام اول این است که هر دو اندیکاتور را بر روی نمودار قرار دهید. همان طور که قبلا ذکر کردم در هر سیستم معاملاتی دارای استاندارد هستند و میتواند برای استفاده شما آسان و راحت باشد.
هنگامی که از این دو اندیکاتور استفاده میکنید، نمودار شما به شکل زیر خواهد بود:
مرحله دوم: فراکتال معاملاتی بیل ویلیامز: مشخص کنید کجا فراکتال تشکیل شده است (بالا یا پایین دندان تمساح)
توجه: در این مثال ما از پوزیشن خرید استفاده میکنیم بنابراین تمام این قوانین برای خرید اعمال می شود.
فراکتالها، فراز و فرودها را نشان میدهد. اندیکاتور فراکتال پایه در هر دقیقه، از پنج میله تشکیل شده است. بنابراین وقتی در اینجا یک فراکتال را مشاهده کردید، آن چیزی که ممکن است برای آن رخ دهد به شرح زیر است:
- حداقل پنج میله متوالی وجود دارد، بلندترین میله (حداکثر قیمت) در وسط و دو میله (حداکثر قیمت) پایینتر در دو طرف آن هستند.
- جهت معکوس آن، حداقل پنج میله متوالی وجود دارد، پایینترین میله (حداقل قیمت) در وسط و دو میله (حداقل قیمت) بالاتر در دو طرف آن قرار دارد (که فرکتال فروش را تشکیل می دهد).
- فراکتالها تنها با یک شمع (کندل) در سمت راست ظاهر میشود اما باید دانست که این یک فراکتال تایید نشده است زیرا حرکت قیمت ممکن است به داخل آن سطح نفوذ کند. بنابراین برای اینکه یک فراکتال برای همیشه نمایش داده شود و در نمودار بماند، معاملهگر بایستی منتظر دو شمع (کندل) در سمت راست فراکتال بماند.
- فراکتالها با ارزش صعودی و نزولی با فلش بالا و پایین نشان داده میشوند.
حالا به نمودار زیر استراتژی معاملاتی فراکتال بلستر نگاهی بیندازیم.
در بالا خطوط منحصر به فرد اندیکاتور تمساح وجود دارد. شما بایستی به جایی که فراکتالها بر روی کندلها در این اندیکاتور خاص قرار دارند، آگاه باشید.
در زیر فراکتالی وجود دارد که آن را مورد بررسی قرار میدهیم:
من یک دایره زرد بر روی این فرکتال اختصاص دادهام. این فرکتال بر روی شمعی ظاهر شده که بالای خط قرمز (دندان تمساح) قرار دارد. این اولین معیار برای استراتژی فراکتال بلستر میباشد.
در معامله خرید، فراکتال باید روی شمعی ظاهر شود که آن شمع در بالای خط قرمز قرار گرفته باشد. (دندان تمساح)
آنچه در اینجا اتفاق میافتد این است که آن فراکتال فراتر از فرکتال قبلی است و بنابراین فراکتال بر روی شمع ظاهر میشود.
برای رفتن به مرحله دوم، (برای معامله خرید) فراکتال مورد نظر باید فراکتال بالایی را نشان دهد و در بالای دندان تمساح قرار گرفته باشد.
مرحله دوم: حرکت قیمت باید بالای دندان تمساح برای حداقل پنج شمع متوالی باشد (معامله خرید)
این جاست که جادو اتفاق میافتد.
در اغلب موارد هنگامی که یک فراکتال، مانند بالا ظاهر میشود، حرکت قیمت هنوز “مسطح” است و هنوز شکست واقعی نداشته است.
دلیل اینکه این استراتژی حداقل برای پنج شمع متوالی صبر میکند، این است که بایستی زمان تشکیل پولبک را در نظر بگیریم، ممکن است روند برگشتی تشکیل شود، یا حرکت قیمت در بازار مسطح، ثابت شود. اگر شما به دنبال یک حرکت بزرگ صعودی (بیریش) به سمت بالا هستید تا در نمودار شکل بگیرد، هیچ یک از موارد ذکر شده مطلوب نیست.
همان طور که در تصویر بالا مشاهده میکنید حرکات قیمت، آرام بوده و حرکت پنج شمع به سمت بالا و پایین با شدت صورت نگرفته است. این دقیقا همان چیزی است که باید در هنگام معاملات این استراتژی بینید. قبل از این که نگاه بیشتری به این استراتژی بیندازیم، اینجاست آن چیزی که باعث “راه اندازی مجدد” یا ریست میشود و پوزیشن معاملاتی خرید را در آینده بیاعتبار میسازد.
- راه اندازی مجدد (ریست) میشود اگر: یک فراکتال فروش زیر خط دندان تمساح، قبل از باز شدن پوزیشن ظاهر شود. مانند نمودار زیر
همان طور که مشاهده میکنید اگر در مثال خرید معاملاتی ما، چنین اتفاقی رخ دهد، به این نتیجه میرسیم که این خرید نامعتبر است و باید جای دیگری را جستجو کنیم. دلیلش این است که یک روند نزولی بلند مدت را آغاز کرده و مناسب پوزیشن خرید نمیباشد.
۲٫ راه اندازی مجدد (ریست) میشود اگر: هر یک از دو خط اندیکاتور تمساح، بعد از شناسایی شمع (کندل) فراکتال در مرحله اول، همدیگر را قطع کنند.
مرحله سوم: حرکات قیمت نیاز به شکست در بالای شمع فراکتالی دارد که قبلا در مرحله اول مشخص شده است.
زمانی که متوجه شدید پنج شمع متوالی به شدت به سمت پایین حرکت نمیکنند و در بین شمعهای فراکتال بالا (High) و بالای دندان تمساح قرار دارند، جلو می رویم و دستور سفارش ورود میدهیم.
شما میتوانید از این طریق وارد شوید یا اگر در نمودار شما چنین چیزی رخ داد، میتوانید دستور سفارش دهید. به هر حال این وضعیت ارزیابی خاص اندیکاتور کانالی CCI مناسب است زیرا معیارهای مورد نظر را دارد.
مانند شکل زیر می باشد:
همانطور که در شکل بالا می بینید، جای فراکتال اصلی را که کشف شده، مشخص کردم، سپس پنچ شمع یا بیشتر داریم که ظاهر شدند و به زیر دندان تمساح رانده نشدند، خطوط تمساح نیز همدیگر را قطع نکردند، سرانجام حرکت قیمت در بالای شمع فراکتال شکسته شد (روند صعودی) و در نتیجه باعث شروع معامله میگردد.
حد سود و ضرر
شما میتوانید تغییرات در این استراتژی را مورد ارزیابی قرار دهید تا جایی که حد سود و ضرر را مشخص نمایید.
زمانی که دو خط تمساح از یکدیگر عبور کردند، از معامله خارج شوید.
به احتمال زیاد به این معنی است که تمساح به خواب میرود و مسیر حرکت قیمت معکوس یا تثبیت میشود.
در این معامله، ۷۰ پیپ برنده شدهاید( در نمودار زیر)
حد ضرر (SL) را زیر منطقه حمایت /مقاومت قبلی قرار دهید.
قرار دادن حد ضرر این فرصت را به شما میدهد، چنانچه قیمت برگشت و به روند نزولی تبدیل شد، معامله خود را نجات دهید. یا حتی ممکن است بر روی منطقه حمایت/ مقاومت بانس کند و به روند صعودی خود ادامه دهد.
معیارهای بالا مربوط به پوزیشن خرید بود. پوزیشن فروش هم دقیقا همین قوانین را دارد فقط بالعکس میباشد.
در اینجا مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال در عمل عبارتند از:
مراحل فروش معاملاتی:
مرحله اول: از اندیکاتور فراکتال و تمساح بیل ویلیامز در نمودار خود استفاده کنید.
مرحله دوم: یک فراکتال پایینی بایستی در زیر دندان تمساح قرار گرفته باشد و حرکت قیمت نیز بایستی با حداقل پنج شمع (کندل) متوالی در زیر دندان تمساح باشد.
مرحله سوم: لازم است حرکت قیمت در زیر شمع فراکتال شکسته شود که در مرحله اول شمع فراکتال مشخص شده است.
مرحله چهارم: زمانی که دو خط تمساح همدیگر را قطع کردند از معامله خارج شوید.
نتیجهگیری:
تکنیکهای معاملاتی پایه فراکتال بایستی شما را در مسیری درست هدایت کند، چنانچه شما به دنبال یک استراتژی عالی هستید از این اندیکاتورها استفاده کنید. استراتژیهای مختلفی وجود دارد که میتوانید با این اندیکاتورها به کار ببرید.
بسیاری استدلال میکنند که هر اندیکاتور “کند و آهسته” عمل میکند و به ندرت به شما پوزیشنهای سودآور را نشان میدهد. استراتژی معاملاتی فراکتال، ترکیب تحلیل حرکت قیمت را به کار می برد که کامل کننده این اندیکاتورهای عالی است. بنابراین اگر شما یکی از معاملهگران شکاک هستید، از این استراتژی استفاده کنید و نتایج خود را اعلام کنید.
دیدگاه شما