درک استراتژی‌‌های معاملاتی


آیا استراتژی های خود را باهم ترکیب میکنید؟

یکی از دلایلی که تریدرها از استراتژی های معاملاتی خود چشم پوشی می کنند این است که آنها اطلاعات جدیدی به دست آورده اند که باعث تضعیف استراتژی های قبلی آن ها شده است. آنها اعتماد به نفس خود را در مورد صحت استراتژی اولیه از دست می دهند سپس تصمیم میگیرند به جای پیروی از استراتژی ها، خودشان دست بکار شوند تا ریسک را به حداقل برسانند.

متأسفانه ، اگر شما اطلاعات جدید را در یک تایم فریم متفاوت از آنچه همیشه در معاملات خود استفاده میکردید، استفاده کنید کاملا بیهوده و بی حاصل خواهد بود.

مانند هر سیستم پیچیده و با کیفیت ، چگونگی پردازش اطلاعات معاملات در دستیابی به تخصص، بسیار مهم است.

به عنوان مثال پزشکان علائم و نتایج آزمایش را بررسی می کنند تا بیماری های بیمارانشان را تشخیص دهند. به همین ترتیب، تریدر ها قبل از حل و فصل استراتژی معاملاتی باید، به محیط بازار، سطح نمودارها و تصاویر فاندامنتال توجه کنند.

تخصص در معامله می تواند به دو شکل معاملاتی تعریف شود: معامله کوتاه مدت و معامله بلند مدت.

اسكالپترها فاكتور چند میلیاردی را ارزیابی نمی كنند. آنها فقط باید اطلاعات موجود را پردازش کنند (و به آنها عمل کنند)، الگوها را بشناسند و درلحظه تصمیم بگیرند.

از طرف دیگر تریدر های پوزیشن های طولانی، زمان دارند تا اطلاعات بیشتری را قبل از تصمیم گیری، پردازش کنند. آنها می توانند به روند بازار نگاه کنند، در مورد شاخص های فنی بیشتر مشورت کنند و عموماً قبل از ورود به معامله، سناریوهای بیشتری را آماده کنند.

تایم فریم های طولانی نیاز به استراتژی دقیق تر و منظم تر دارند

در حالی که معاملات کوتاه مدت به سیستمهای سریعتر پردازش اطلاعات و اجرا نیاز دارند.

به طور کلی اولی به استراتژی متکی است، دومی به “غریزه”.

وقتی تریدر ها دو سیستم پردازش اطلاعات را با هم مخلوط می کنند، مشکلاتی ایجاد می شود. یعنی آنها با استفاده از یک سری پارامترها وارد معاملات میشوند اما آنها را با استفاده از اطلاعاتی که مناسب شکل دیگر پردازش اطلاعات است، مدیریت می کنند.

به عنوان مثال ، یک تریدر بلند مدت می تواند از معامله بعد از گزارش اقتصادی خارج شود، در حالی که یک اسکالپر می تواند به ضرر در معامله خود را ادامه دهد تا وقتی که اطمینان داشته باشد که روند بلند مدت می تواند در نهایت قیمت را به نفع او تغییر دهد.

این تریدر های روزانه هستند که ازاین تایم فریم ها استفاده می کنند و اغلب با این چالش روبرو هستند. از این گذشته، آنها نه تنها باید نسبت به تغییرات بازار در زمان واقعی واکنش نشان دهند بلکه باید درک کنند که چگونه تغییرات در مقیاس بزرگتر جای می گیرند.

در اصل، آنها در یک بازه زمانی معامله می کنند که به دو نوع تخصص نیاز دارد. اما غریزه واکنش نشان می دهد و باعث میشود این غرایز به تصمیم گیری آن ها جهت بدهد.

به همین دلیل است که برخی از تریدر ها روند خوب را از دست می دهند زیرا نتوانستند سطح ورود را پیدا کنند ، در حالی که برخی دیگر در بدترین فرصت ممکن روی یک روند سود می کنند.

یکی از راه های جلوگیری از ادقام کردن تحلیل های شما، مدیریت معامله با استفاده از همان فرآیند فکری است که در ثابت کردن ایده های معاملاتی بکار میبرید.

اگر معامله شما مبتنی بر روند صعودی در نمودار 1 ساعته است ، در صورت خراب شدن این الگو نباید ادامه دهید (حتی اگر فکر می کنید که این جفت ارز نهایتا به سود ختم میشود). به همین ترتیب ، یک رویداد واحد بازار نباید شما را از معامله روند نوسانات خارج کند ، مگر اینکه گفته شود این رویداد یک تغییر دهنده بازی بود.

راه دیگر برای جلوگیری از ترکیب کردن استراتژی ها، داشتن استراتژی های معامله ای دقیق تر است.

به یاد داشته باشید که گیج شدن و بدون عقیده عمل کردن معمولاً به دلیل عدم اعتماد به نفس در استراتژی اولیه ایجاد می شود. هرچه تحقیق بیشتری انجام دهید ، به استراتژی های انتخابی خود اطمینان بیشتری خواهید داشت.

مطمئناً نمی توانید برای هر سناریویی استراتژی تعیین کنید ، اما حداقل می توانید با توجه به درک استراتژی‌‌های معاملاتی چارچوب زمانی اولیه خود ، نوع رویدادهای مربوط به معامله خود را بررسی کنید.

استفاده از چندین فریم زمانی هنوز یکی از بهترین راهها برای ورود به معامله است.

آموزش مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.

وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.

مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.

مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.

چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟

مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی کند.

عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.

عوامل موثر بر مدیریت سرمایه کدامند؟

برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند

1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،

2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،

3- بررسی نتیجه معامله و ….

در مورد این عوامل بحث می کنیم:

1- بازاری که معامله می کنیم را بشناسیم

قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.

2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار

قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف درک استراتژی‌‌های معاملاتی از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.

بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.

سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمی‌کند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.

در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.

پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.

3- نتیجه معاماه را بررسی کنید

تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.

در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.

در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.

3-1- معاملات برنده و بازنده

این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه کنیم. فکر کنید؛ شما معامله‌گری هستید که در جهت بازار معامله می‌کنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود می‌برید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.

حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.

2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده

اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟

اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد درک استراتژی‌‌های معاملاتی درک استراتژی‌‌های معاملاتی معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.

اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.

دانلود کتاب مقدمه ای بر استراتژی معاملاتی/استراتژی مخصوص بازار سرمایه/سیستم های معاملاتی

دانلود کتاب مقدمه ای بر استراتژی معاملاتی

سالانه افراد زیادی وارد بازار سرمایه می شوند و طبق آمار حدود %۹۰ افراد با از دست دادن بخش قابل توجهی از سرمایه خود، از بازار خارج می شوند.
اما رمز موفقیت اقلیت بازار چیست؟
پاسخ سوال فوق در یک کلمه خلاصه می شود و آن هم “استراتژی “ است .

فهرست کتاب ” مقدمه ای بر استراتژی معاملاتی ” :
مقدمه
استراتژی چیست ؟
حالات کلی دشمن ( بازار)
چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟
اصول پایه طراحی یک استراتژی معاملاتی مخصوص بازارهای سرمایه گذاری

دو نکته بسیار مهم برای طراحی یک استراتژی معاملاتی
روانشناسی در استراتژی معاملاتی
زمان و تایم فریم در سیستم های معاملاتی
آموزش چند استراتژی معاملاتی
زمانی که روند شکسته می شود بفروشید

استراتژی الگوی کانال
استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس ( Tops Double )
استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم ( Bottom Double )
سخن پایانی

در گزیده ای از کتاب ” مقدمه ای بر استراتژی معاملاتی ” می خوانیم :
سادگی استراتژی
برای توضیح این مورد سخنی از استیو جابز را مرور می کنیم :

گاهی یک کار ساده می تواند سخت تر از یک کار پیچیده باشد. باید سخت تلاش کنید تا استراتژی شما شفاف شود و در یک چک لیست مکتوب گردد. این توضیحات باید آنقدری شفاف و واضح باشد که شما را در سر دو راهی برای تصمیم گیری قرار ندهد.

نظرشخصی : تو استراتژی های خودتون از اندیکاتورهای زیاد استفاده نکنید این کار باعث شلوغی چارت و سخت تر شدن تصمیم برای شما خواهد شد. هرچی استراتژی شما ساده تر باشد بهتر است.

از طرفی زمانی که تعداد اندیکاتورها زیاد شود تاییده گرفتن برای استراتژی شما سخت تر خواهد شد.

سعی می کنم تو دوره آموزش استراتژی های معاملاتی این موضوع رو بیشتر توضیح بدم با مثال های نموداری تا اهمیت این موضوع را بیشتر درک نمایید.

توجه : این کتاب را گردآورنده آن ” حسین داودیان ” با اطلاع و پذیرش قوانین سایت به تک بوک اهدا نموده اند .

استراتژی معاملاتی

همیشه از ضرر کردن می ترسیم، همیشه به این فکر می کنیم عامل خارجی، دلیل ضرر کردن ما می شود.
اما اینطور نیست!، در این مقاله می خواهیم که درباره استراتژی و معاملاتی و اهمیت آن بحث کنیم.
ذهن و تفکر ما جوری طراحی شده است که در زندگی که داشتیم بیشترین توجه ما به ضررها و اشتباهاتی است که تا الان داشته ایم؛ و زمان هایی را برای پشیمانی از کارهای گذشته صرف کرده ایم.
همیشه عادت داشته ایم که مقصر را دیگری و عوامل خارجی بدانیم، ولی تمام موفقیت ها را از آن خود و تلاش خود می دانیم.
این ذهنیت را باید عوض کرد، چرا که باید مسئولیت تمام کارهای خود را، خودمان به عهده بگیریم.
هر وقت توانستیم به ذهنیت و افکار و اعمال خود کنترل داشته باشیم، میتوانیم برای خود برنامه ریزی کنیم و برای هدفی که در نظر داریم؛ حال این هدف شخصی باشد یا معاملاتی فرق ندارد.
به این برنامه ریزی و مسیر برای رسیدن به یه هدف مشخص، استراتژی می گویند.

استراتژی معاملاتی چیست؟

به مجموعه تکنیک درک استراتژی‌‌های معاملاتی ها و مهارتهای ذهنی، که شخص با کمک آن میتواند برنامه ریزی در راستای هدف معاملاتی خود را انجام دهد، استراتژی معاملاتی می گویند.
این توانایی ذهنی، با تکرار و تمرین مرتب روزانه ونظم و تصمیم گیری صحیح به دست می آید.
باید تجربه مستقیم داشت و واقعیت های بازارهای مالی را لمس کرد.
استراتژی معاملاتی، شامل خلق کردن متد و روشی برای معامله کردن، مدیریت ریسک و احساسات و ستاپ های معاملاتی بر مبنای ویژگی های شخصی معامله گر است.
مثلا شخصی که از ستاپ معاملاتی اسکالپینگ استفاده می کند، باید روش اسکالپینگ را بر اساس شخصیتی که دارد تنظیم و ست کند.
هرکس شخصیت منحصر به فرد خود را دارد؛ طبیعتا انسان نمی تواند مانند ربات رفتار ثابتی داشته باشد، چرا که دارای احساسات است واین احساسات بر تصمیم گیری او تاثیر دارد.
پس باید بتوان این احساسات را کنترل کرد، به صورتی که نه کامل از بین ببریم نه اینکه هر کاری می کنیم با احساسات تصمیم بگیریم.
این کنترل احساسات، اهمیت بسزایی در خلق استراتژی معاملاتی ما دارد.

اهمیت داشتن استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی به ما در معامله کردن، نظم و قانونمندی می دهد.
به طور کلی، داشتن استراتژی مانند دستور آشپزی است که باید از دستورات آشپزی به صورت کامل پیروی کرد تا بتوان یک غذای لذیذ را نوش جان کرد.
استراتژی، باید غالب بر کل زندگی ما باشد؛ مثلا:
صبح ساعت چند از خواب بیدار شویم؟
ساعت چند بخوابیم؟
چه فیلمی ببینیم؟
چه موسیقی گوش کنیم؟
استراتژی راه رسیدن به آینده ای که برای خود متصور شده ایم است.
حال استراتژی معاملاتی تمام باید و نبایدهایی است که ما را به یک تریدر موفق تبدیل می کند.
بزرگترین علت شکست 90 درصد از معامله گران، نداشتن استراتژی های شخصی سازی شده و معین، در تمام مهارت های معاملاتی از جمله تحلیل تکنیکال، مدیریت ریسک و سرمایه، مدیریت احساسات و … است.
باز هم تاکید بر این داریم که هر استراتژی بستگی به شخصیت هر فرد دارد که باید آن را طبق روحیات و نحوه تفکر خود ست و تنظیم کند.
بنابراین، استراتژی معاملاتی برای یک معامله گر مانند یک نقشه راه دقیق و مهندسی شده عمل می کند.
مانند چراغی که در یک مکان کاملا تاریک در اختیار شماست و مسیر را به شما نشان می دهد تا بتوانید همواری ها و ناهمواری های مسیر را ببینید و درک کنید و براساس آن تصمیمات خود را بگیرید.

چگونه یک استراتژی شخصی را برای خود خلق کنیم؟

مهمترین عامل برای ساختن یک استراتژی شخصی، شناخت کامل خود است.
قبل از هر چیزی باید با اصول اولیه بازارهای مالی آشنایی کامل داشته باشید، که می توانید به دوره آموزشی مقدماتی فارکس کریس کاپری که توسط آکادمی دال ترید ترجمه شده است مراجعه کنید.
قدم بعد، کسب دانش تخصصی در این حوزه است، آموزش و یادگیری جزء جدایی ناپذیر خلق استراتژی معاملاتی است؛ و مهم تر از آن کسی است که به عنوان مربی خود در این مسیر انتخاب می کنید.
باید ذهن خود را به یک مربی خبره و باتجربه در بازارهای جهانی بسپارید و کسی که برای سال ها سودده عمل کرده و دارای استیتمنت های مشخص و آشکاری باشد.
در اینجا می توانید، مطالعه کنید که برای آموزش خود به صورت حرفه ای بهتر است که چه مسیری را دنبال کنید.
و قدم آخر که مهمترین مرحله در ساخت یک استراتژی شخصی است، شناخت کامل خود و ایجاد کردن مسیرراه موفقیت و تنظیم کردن اهداف کوتاه مدت و بلند مدت به صورت پله ای و متعهد بودن به استراتژی که برای خود ساخته اید است.
این را بدانید که نحوه سنجش خود در بازارهای مالی به صورت دوره ای باید باشد، به عنوان مثال هر 3 ماه یا هر 6 ماه عملکرد خود را ارزیابی کنید، نقاط ضعف و قوت خود را پیدا کنید.
اینگونه شما با استراتژی شخصی خود مطمئنا به یک تریدر موفق تبدیل خواهید شد و بهترین استراتژی ممکن را برای خود طراحی می کنید.
فقط اینکه یک استراتژی خوب، زاده شده از مجموعه ای از شاخص ها است که در بخش بعد به این موضوع می پردازیم.

بهترین استراتژی معاملاتی

الزاماتی برای خلق بهترین استراتژی معاملاتی شامل موارد زیر است:

  • باید با خود راستگو باشید و حقایق بازارهای مالی را ببینید، چرا که اگر برخلاف جهت بازار معامله کنید، بازارهای مالی می تواند ضررهای هنگفتی به شما بزند.
  • برای خود چشم انداز و هدف به صورت پله ای تعیین کنید و با توجه به شرایط بازار و استراتژی که برای خود دارید شروع به تحقق رساندن هدفهایتان کنید.
  • ترسو نباشید و بیش از حد شجاع نباشید.بازارهای مالی درک استراتژی‌‌های معاملاتی جایی برای ترسوها ندارد؛ و اگر بیش از حد شجاع باشید، در این بازار شما یک قمارباز هستید.
  • برای هر عملی که در راستای هدف خود انجام می دهید یک بیانیه بنویسید و معاملات خود را کاملا واضح و منطقی انجام دهید.
  • مدیریتی کامل و جامع بر تمام اعمال خود داشته باشید.

در چندین سالی که معاملات تکنیکال بر بازارهای مالی حاکم است، استراتژی معاملاتی زیادی وارد این عرصه شده است و لازمه هر استراتژی آموزش پیشرفته متدهای موجود در این بازار است که باید این آموزشها از اساتیدی باشد که سودده عمل کرده باشند.
متدهای بسیاری وجود دارد مانند ایچیموکو، پرایس اکشن، امواج الیوت و…

استراتژی معاملاتی پرایس اکشن

بسیاری از معامله گران تکنیکال از متد پرایس اکشن استفاده می کنند و استراتژی که دارند را بر پایه متد پرایس اکشن تنظیم می کنند؛ چرا که پرایس اکشن بیشترین بازدهی را در میان تمام متدهای موجود در این بازار داشته است.
آقای کریس کاپری یکی از اساتید مطرح در آموزش بازارهای مالی هستند.
اگر برای کسب دانش تخصصی، که از الزامات خلق یک استراتژی شخصی است، به دنبال یک مربی حرفه ای و یک دوره آموزشی پیشرفته و اصولی هستید، پیشنهاد ما به شما دوره های پیشرفته کریس کاپری است.
بعد از دیدن دوره رایگان مقدماتی فارکس کریس کاپری و یادگیری مفاهیم پایه و اساسی بازار، می توانید در دوره های پیشرفته پرایس اکشن و دوره پیشرفته ایچیموکو کریس کاپری شرکت کنید.

تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند معاملات موفقی در بورس می باشد.

قبل از بیان مبحث خط روند در تحلیل تکنیکال، اجازه دهید موضوعی را توضیح بدهم. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در رودخانه یا دریا شنا کنید؟ در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد می‌کند. در بازار سرمایه هم گفته می‌شود در جهت روند در بازار معامله کنید چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند. همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر. در این بخش سعی می‌کنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم.

در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت می‌کنند اصطلاحا روند شکل می‌گیرد. از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان می‌دهد، می‌توان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد. به طور کلی روند‌ها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده می‌شود.

روند صعودی در تحلیل تکنیکال

هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف می‌کنیم. در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد. استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.

خط روند در تحلیل تکنیکال

شکل زیر روند صعودی درک استراتژی‌‌های معاملاتی نمودار را نشان میدهد.

خط روند در تحلیل تکنیکال

روند نزولی در تحلیل تکنیکال

هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف می‌کنیم. در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست اما برخی از سرمایه گذارانی که به دنبال نوسان گیری در بورس هستند در روند نزولی هم معامله میکنند اما معمولا خرید و فروش سهام در روند های نزولی ممکن است موجب زیان سرمایه گذار شود و احتمال آن نسبت به روند های دیگر بسیار بالاست.

خط روند در تحلیل تکنیکال

شکل زیر روند نزولی در نمودار را نشان می‌دهد.

خط روند در تحلیل تکنیکال

همانطور که در شکل بالا مشاده می شود نمودار هر بار سقف های پایین تر و کف های پایین تری می سازد و به همین دلیل می توان گفت خط روند نزولی تایید شده می باشد و تا زمانی که خط روند نزولی شکسته و تایید نشود نمی توان انتظار یک رشد مجدد در سهم را داشت. البته این حالت در شاخص کل هم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شاخص کل دارای یک روند نزولی است و به محض شکسته شدن روند نزولی و تایید آن، حجم و ارزش معاملات بازار افزایش می یابد که میتواند نشانه از ورود نقدینگی به بازار باشد که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.

روند خنثی در تحلیل تکنیکال:

روند خنثی یکی از انواع روندها در تحلیل تکنیکال می باشد. در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است. به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است. استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج درک استراتژی‌‌های معاملاتی و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم.

روندها در تحلیل تکنیکال

شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان می‌دهد.

روندها در تحلیل تکنیکال

استراتژی معامله بر اساس روند خنثی

استراتژی معاملاتی در روند خنثی این است که باید در کف سهم را خریداری و در سقف نیز آن را به فروش رساند. البته برای خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی باید عواملی مانند حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. به عنوان مثال فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه 500000 برگ سهم باشد. از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش یابد پس باید گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرفی در حمایت ها یا باید تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا اینکه قدرت خریدار به فروشنده بالاتر باشد.

در خصوص هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده می‌کند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد اما این نکته را باید مد نظر قرار دارد که خرید و فروش با قصد نوسان گیری و کسب بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه می باشد.

در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.

روند ها در تحلیل تکنیکال

به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد می‌کند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند. تکنیک های معاملاتی با خط روند نیز جز تکنیک هایی می باشد که پس از یادگیری و درک مفاهیم روند ها بهتر است مطالعه کنید. برای مطالعه مقاله تکنیک های معاملاتی با خط روند از لینک استفاده کنید

معیار اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال

در خصوص هر یک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده می‌کند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد). در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.درک استراتژی‌‌های معاملاتی

به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد می‌کند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.

روش های معامله گری در استفاده از خط روند

به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد زیر است

1- معامله گری روی خط روند

2- معامله گری پس از شکست خط روند

در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.

روش های معامله گری در استفاده از خط روند

به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم می باشد به همین جهت با برخورد به خط روند اقدام به خرید میکنیم.

روش های معامله گری در استفاده از خط روند

در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.