هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری


جملات انگیزشی برای سخنرانی – کار

درس‌هایی از بنیان‌گذاران ده‌ها استارت‌آپ موفق و پیشرو

پیش از آغاز پیشروی شتابان باید بررسی کرد که آیا برای بنیان‌‌گذاری فرد شایسته‌‌ای هستید یا نه. این خط کاری برای دل‌های لرزان نیست. ما نمی‌خواهیم شما را از ساختن رویاهایتان دلسرد کنیم می‌خواهیم پیشاپیش هشدار دهیم که این کار آسان نیست. و دلایلی وجود دارد که چرا نباید این کار را کرد. ما دوست داریم پیشاپیش آنها را مطرح کنیم تا بتوانید درعمل ببینید که به چه میدانی قدم می‌‌گذارید. آماده‌سازی بسیار مهم است، رفتن با چشمان باز کمک خواهد کرد در انجام کاری که در دست دارید بهتر عمل کنید.

هر کسی می‌تواند انجامش دهد، ولی هر کسی نباید انجامش دهد

«می‌توان» و «باید» دو چیز جدا از هم هستند. کارآفرینی ژنی است که ممکن است با آن متولد شده باشید. خواه ذاتا هوشمند، سخت‌‌کوش، یا جذاب باشید یا نباشید، اگر می‌خواهید در جهان شرکت‌‌های نوپا به موفقیت برسید هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری باید شش عامل زیر را تقویت و آنهایی را که ندارید دنبال کنید. اگر می‌خواهید این کار را بکنید، یکی از آنهایی هستید که «باید» کارآفرین باشد.

خوش‌بین باشید، کارآفرینان موفق باور دارند که موفق خواهند شد.

با وجود زرق و برقی که جامعه برای کارآفرینی ایجاد می‌کند، کار ساده‌‌ای نیست و این سفر مانند سوار شدن ترن هوایی است. هرچند وقتی بنیان‌‌گذار باشید، لحظاتی پیش می‌‌آید که احساس کنید در نوک جهان ایستاده‌‌اید، اما دو برابر آن لحظات احساس شکست و ناکامی وجود دارد، می‌‌بایست بتوانید نه‌تنها در برابر ضربه‌ها از خود واکنش نشان دهید بلکه مهم‌تر از آن، پس از زمین خوردن باید بتوانید برخیزید. خوش‌بین بودن و داشتن نگاهی امیدوار، حیاتی است.

پرانرژی باشید، کارآفرینان موفق هم انگیزه موفقیت و هم پشتکار رسیدن به آن را دارند.

هرچند در جهان امروز چیزهای زیادی دگرگون شده‌‌اند، کارآفرین بودن آسان نشده است. این کار همیشه نیازمند انعطاف‌پذیری بوده است. ذهنیت کارآفرینی می‌گوید هر لحظه‌‌ای که صرف بهتر کردن محصول یا شرکت خود می‌کنید، لحظه‌‌ای است که رقیبان دارند خود را می‌‌رسانند. باید انرژی بسیاری داشته باشید و بتوانید آن انرژی را برای رسیدن به قله‌های کسب و کار خود هدایت کنید. شما الگو هستید و نشان دادن انرژی و تمرکز، کارکنان را تشویق خواهد کرد تا همانند شما تلاش کنند. این نشانه‌ای است از آنکه چقدر اشتیاق دارید.

ریسک‌پذیر باشید، کارآفرینان موفق در برابر ریسک تحمل بالایی دارند.

هر کسب و کاری صرف‌‌نظر از صنعت یا شرکت، با ریسک همراه است. شما در مقام بنیان‌‌گذار نه تنها نباید با ریسک مشکلی داشته باشید، باید مدام ریسک هر یک از تصمیمات خود را بررسی و محاسبه کنید. خواه گزینش یک توزیع‌کننده باشد یا بررسی اینکه آیا باید سرمایه را افزایش داد، هر تصمیمی که می‌گیرید در آینده پیامدهایی خواهد داشت.

از نظر احساسی مقاوم باشید: کارآفرینان موفق این توانایی را دارند که ناکامی‌‌ها و شکست‌‌های ناگزیر را زود فراموش کنند.

برای کارآفرینی دکمه‌‌ای به نام «آسان بود» پیدا نمی‌شود. ما هنوز یک آدم موفق در صنعت خود ندیده‌‌ایم که پیش‌‌تر شکست نخورده باشد. باید بتوانید از خطا کردن، از زیان دادن، از جا ماندن، جدا شوید و راه خود را دنبال کنید. هنگامی که نوشیدنی ویو را تولید کردیم، این محصول ته‌رنگی زرد داشت و باید صادقانه بگوییم که ما را متعجب کرده بود. در چند هفته پس از آن، هنگامی که فروش ویو را به نخستین مشتریان خود آغاز کردیم، دیدیم که این رنگ، همچنان ایجاد می‌شود و شکل ظاهری بسیار بدی داشت. بر سر فراخوان محصول با هم گفت‌وگو کردیم و برای از سر گذراندن چیزی که در آن زمان مانع بزرگی به نظر می‌‌رسید، رویکردی دوشاخه در پیش گرفتیم: فروش محصول موجود و همزمان پیگیری ریشه دردسر. هر دو آنها چالش‌‌های بزرگی بودند. می‌‌دانستیم که این محصول بی‌ایراد نیست و پیدا کردن دلیل، کار دشواری بود که می‌توانست جلوی پیشرفت شرکت ما را پیش از آغاز بگیرد، ولی با افتخار می‌‌گوییم که ما هر دو کار را با سخت‌‌کوشی دنبال کردیم و به نبرد خود ادامه دادیم که عملا مهم‌تر از گرفتن هر تصمیم درست است.

اهل تجسم باشید: کارآفرینان موفق می‌توانند جلوتر را ببینند، متوجه تصویر بزرگ شوند و نمایی روشن از آینده بکشند.

قلم و کاغذی بردارید یا روی گوشی خود یک صفحه باز کنید. به یک سرمشق در میان کارآفرینان بیندیشید. هنگام اندیشیدن به آن سرمشق، آنچه به ذهن‌‌تان می‌‌رسد را یادداشت کنید. اگر اهل شرط‌‌بندی بودیم، که هستیم، شرط می‌‌بستیم که واژه‌های «الهام‌بخشی» یا «اهل تجسم» در فهرست شما قرار داشت. دلیلش این است که بهترین بنیان‌‌گذاران چیزی را می‌‌بینند که هیچ‌‌کس دیگری نمی‌‌بیند و نیروهای خود را پیرامون آن تصور گرد می‌‌آورند و گروه خود را به سفری می‌‌برند که هیچ کس تصور نمی‌کرد شدنی باشد.

پیگیر باشید، کارآفرینان موفق این توانایی را دارند که دیگران را با دیدگاه خود همراه و ایده‌های خود را به آسانی تبلیغ کنند، آدم می‌خواهد هر آنچه را که آنها می‌‌فروشند بخرد.

شاید شنیده باشید که کارآفرین بودن یعنی داشتن کار نیمه‌‌وقت در مقام فروشندگی. راستش این واقعا یک کار نیمه وقت نیست، شما در مقام بنیان‌‌گذار باید مدام مطلب معرفی کنید، سخنرانی کنید و مهم‌تر از همه شرکت‌‌ خود را به دیگران بقبولانید! این شاید کار دشواری به نظر برسد ولی ته آن، اهل ترغیب بودن است. به گفته ارسطو، ترغیب سه ستون دارد: اخلاق، همدلی و منطق. اخلاق یعنی متقاعد کردن کسی به اعتبار خودتان. همدلی یعنی گیرایی داشتن برای احساسات شنونده - یعنی آفریدن واکنشی احساسی.

منطق یعنی ترغیب با کمک استدلال. خواه سرگرم گفت‌وگو با سرمایه‌‌گذاران باشید یا کارکنان یا توزیع‌‌کنندگان، مدام باید تلاش کنید با استفاده از این سه ستون هر چقدر می‌شود آدم سوار کشتی خود کنید. درباره نوشیدنی ویو، ما از هر سه تای آنها استفاده کردیم. روابط برقرار کردیم، اعتماد جلب کردیم، ‌‌نیت خود را به اثبات رساندیم، اشتیاق و اعتماد به نفس نشان دادیم، هرگز شکست را نپذیرفتیم، کسب و کار خود را با بودجه سالم درست کردیم و تصویر خود را به دیگران قبولاندیم. اگر بر این عناصر مسلط شوید و با کارآمدی آنها را در هم بیامیزید، توان نهفته خود را در ترغیب کردن دیگران تقویت خواهید کرد.

خلاصه کتاب هنر جنگ نوشته سان تزو و نکات و مفاهیم مهم آن

به طور کلی بهترین شیوه استفاده از نیروی نظامی، فتح یک کشور به طور کامل است. ویران کردن کشوری کار پستی است. جنگ آوران قدیم که روش استفاده از قدرت نظامی را می دانستند، ارتش دشمن را بدون جنگیدن با آن کاملا شکست می دادند. آن ها بدون استفاده از قوه قهریه، برتری قدرت نظامی شان را به دمن نشان می دادند. هدف به دست آوردن همه چیز بود. با این روش، سربازان کشته نمی شدند و سپاه فاتح به بزرگ ترین غنیمت جنگی می رسید.

بنابراین، ژنرالی که با نابود کردن ارتش های دیگر در نبرد کاملا پیروز می شود جنگاور ایده آلی نیست. جنگاور ایده آل کسی است که بدون وارد شدن در نبرد، دشمن را مجبور به تسلیم شدن می کند و در جنگ برنده می شود.

چکیده کتاب هنر جنگ (The Art of War) نوشته سان تزو

انسان موفق در برخورد مناسب با مناقشات و تضمین بهترین دستاورد برای تمام طرف های درگیر، مهارتی غیرعادی دارد.

سون تزو (Sunzi) هم عصر کنفسیوس بود و در چین شمالی زندگی می کرد. او در دوران جنگ یک استراتژیست برجسته نظامی بود. کتاب «هنر جنگ» که در چین فقط با نام سون تزو شناخته می شود مجموعه ای از ایده هایی است برای نجات و موفقیت در زمان سختی. این کتاب که برای مدتی طولانی فقط به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده بود، بعدها روی چوب بامبو نوشته شده و سرانجام به یک کتاب تبدیل شد.

«هنر جنگ» در عصر خود متن منحصر به فرد رهبری نظامی به حساب نمی آمد ولی در میان آنها به عنوان بزرگ ترین اثر در این زمینه شناخته شد. همان طور که مترجمین این کتاب می گویند سایر کتاب های نظامی آن دوره فقط نوشته های تکنیکی بودند.

کتاب هنرجنگ، دانش را ابزار رسیدن به پیروزی می داند و سلاح آن قدرتی است که در درون طبیعت و انسان وجود دارد. به دلیل چنین توجهی نسبت به دانش، شخصیت و هماهنگی با تائو (فلسفه چین: طریقت) این اثر تا به امروز معتبر و با ارزش باقی مانده است.

چکیده کتاب هنر جنگ (The Art of War) نوشته سان تزو

پیروزی بدون توسل به خشونت

صد بار پیروزی با صد نبرد هنر نیست؛ مطيع و مقهور کردن ارتش دشمن بدون نبرد با آن هنر است. «هنر جنگ» نگاهی متفاوت به مناقشه است که ورای رویکرد غریزی«جنگیدن برای زنده ماندن» فکر می کند. «هنر جنگ» می گوید با هوش کافی می توان از یک مناقشه جلوگیری کرد یا اجازه نداد پایان بدی داشته باشد. فرمانده عاقل می داند که در هر نبرد واقعی فقط یک راه برای پیروزی وجود دارد. معنی پیروزی کامل این است که دشمن را با استفاده از حداقل نیروی نظامی و با کمترین میزان تخریب فتح کنیم. در این صورت منابع هر دو طرف دست نخورده باقی خواهند ماند.

چنین نتیجه ای را امروزه با عنوان «برنده-برنده» می شناسیم یعنی فقط به دنبال این نباشیم که دیگران را با استدلال شکست بدهیم بلکه آنها را از نظر فکری با خودمان همراه کنیم. از آنجایی نقطه نظر برتر در اختیار ماست، به غرور و شخصیت مان لطمه وارد نمی شود. اگر ما به رابطه «برنده-بازنده» احساس نیاز کنیم به خشونت و نیروی قهریه متکی هستیم. سان تزو به «دشمنی» کمتر فکر می کند ولی در عوض تائو یا طریقت کلی هر موقعیت را در نظر می گیرد یعنی چگونگی پیشرفت هر موقعیت به شکلی که شما و طرف دیگر بازی تقریبا به وحدت برسید و حتی در میان بی ثباتی، کنترل اوضاع در دست شما باشد.

نمونه امروزی استفاده از استراتژی سان تزو

اکثر مردم هرگز مجبور نمی شوند به میدان جنگ بروند ولی همه ما مجبور می شویم با مناقشه برخورد کنیم. بهترین شیوه برخورد با مناقشه، هر چند هم مشکل به نظر برسد این است که به شیوه ای پرهیزکارانه روی بیاوریم. هنر جنگ به ما می آموزد که :«فرمانده خشمگین شکست می خورد.» خشم، بی ثباتی ایجاد می کند و حتی بیش از حد لزوم رنج آور است؛ در حالی که کنترل باعث عملکردی پرهیزکارانه ولی قدرتمند می شود.

ریچارد لون اشتاین در زندگینامه وارن بافت از بحرانی که در کار این سرمایه گذار افسانه ای پیش آمده بود صحبت می کند که برای نجات شرکت برادران سالمون در وال استریت جنگید. این شرکت که او یکی از سرمایه گذاران اصلیاش بود به خاطر اینکه یکی از دلالانش به وزارت خزانه داری آمریکا دروغ گفته بود با خطر تعطیلی روبرو شده بود.

بافت در اثبات اینکه سرمایه گذاران مقصر بوده اند همکاری کرد و سرانجام توانست از آنها رفع اتهام کند. وکیل او عقیده داشت که اگر نتوانند رفع اتهام بکنند مثل این است که شرکت جریمه شده است. باید کاری کرد که شرکت پاداش بگیرد. لون اشتاین در مورد بافت می نویسد:

«او از روی غریزه از برخورد با حریفانش اجتناب می کرد ولی در غلبه بر آنها بدون وارد شدن در جنگ برتری داشت. او زیاد دنبال قانع کردن دیگران نبود، خودش را خلع سلاح می کرد و همکاری نشان می داد.»

شیوه بافت نمونه ای ایده آل از پیام سان تزو است که بهترین جنگجو چیزی را که می خواهد بدون اینکه مجبور به جنگیدن شود به دست می آورد. اگر شما بتوانید محترمانه مخالفان تان را بپذیرید ستیزه جویی آنها کم تر می شودو نتیجه ای که حاصل هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری می شود برای همه بهتر خواهد بود.

سان تزو و رهبری از طریق نشان دادن شخصیت

سان تزو و رهبری از طریق نشان دادن شخصیت

برای رهبر شدن از نوعی که سان تزو توصیف می کند علاوه بر اینکه باید در مورد طرف مقابل تان اطلاعات داشته باشید، خودتان را هم باید بشناسید.

برای اینکه شکست ناپذیر باشید باید به شکست ناپذیری برسید. نباید روی ضعف طرف مقابل تکیه کنید. پیروزی از آن کسانی می شود که به طور مداوم خودشان را تزکیه و اصلاح می کنند، نه آن دست افرادی که همواره به دنبال رقابت هستند. شما توانایی کنترل دیگران را ندارید ولی با تقویت نیروی شخصیت، دانش و آگاهی تان می توانید به شکست ناپذیری برسید.

دونالد کروز، نویسنده کتاب «هنرجنگ برای مدیران اجرایی (۱۹۹۵)»، ایده های سون تزو را به موفقیت در مدیریت انسان ها، رونق کسب و کار و ایستادگی در مقابل شرایط متغیر ارتباط می دهد و تأکید می کند که فلسفه رهبری در چین مبتنی بر شخصیت است. انسان هایی که از شخصیتی عالی برخوردارند و با گذشت زمان به آن رسیده اند به طور طبیعی رهبر می شوند.

«اگر هم خودتان و دشمن تان را بشناسید حتی در صدها نبرد هم هیچ خطری برایتان وجود نخواهد داشت.» شما با این نوع خود شناسی و توسعه بصیرت می توانید یک فرمانده «خردمند» یا یک «فرمانده دانا» باشید.

برخورداری از نقطه نظر بالاتر و شفاف دیدن

نقطه نظر پائین تر همیشه نقطه نظری اشتباه و آسیب پذیر است. برای اینکه بتوانید نقطه نظر بالاتر را داشته باشید باید برای گرفتن انواع اطلاعات، باز برخورد کنید تا بتوانید تصویری دقیق تر از آنچه که در جریان است به دست آورید (اشراف به طریقت یا تائو در هر وضعیتی) نقطه نظر پائین تر متکی به ترس است ولی نقطه نظر بالاتر متکی به هدفی است که به شیوه پرهیزکاری آن را دنبال می کنید. «هنر جنگ» بالاترین ارزش را به اطلاعات جاری می دهد و می گوید:بر اساس باورها یا عقایدتان عمل نکنید بلکه بر اساس اطلاعاتی که از آن موقعیت یا آن لحظه دارید عمل کنید. همواره ایده های متعارف را به چالش بگیرید.

نمونه امروزی استفاده از استراتژی سان تزو

استاد وقت شناسی باشید

با توانایی دید داشتن روی اتفاقات جاری به این مهارت می رسید که مسیر و سرعت حرکت تان را تعیین کنید. از آنجایی که شما روی کل اشراف دارید و صبور هستید از نبوغ و وقت شناسی برخوردارید. شما می توانید جریان هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری اوضاع را ببینید و بر اساس آن وارد عمل شوید. عکس این مورد این است که از روی عادت ناخودآگاه و با ذهنی بسته وارد عمل شوید. حتی عادت های خوب هم مانع درست دیدن یک موقعیت هستند.

استراتژی های سون تزو به ذخیره نیرو و به دنبال آن ضربه سخت وارد کردن و به سرعت دور شدن اعتقاد دارند. فرمانده هان دانا قاطعانه و سریع عمل می کنند. بعضی از ویژگی ها و صفات رهبران این چنینی از قرار زیر است:

  • به جای عکس العمل نشان دادن در برابر شیوه درگیری حریف، خودش آن را تعیین می کند.
  • به منظور تصرف هدف، آرام و بدون تكبر حرکت می کند.
  • اجازه می دهد دشمن برای اخذ موضع برتر خودش را خسته کند و بعد اجازه می دهد که نیروهایش توازن را بر هم بزنند.
  • قالب ناپذیر به نظر می رسد، همه جا هست و هیچ کجا نیست.
  • به جای اینکه آرزوی پیروزی کند، در مورد آن تصمیم می گیرد.
  • استاد موقعیت های متزلزل و بی ثبات است.
  • در بعضی چیزها به طور صحیح و همان طور که به نظر دیگران درست است عمل می کند تا بتواند در مورد بعضی چیزهای دیگر غافلگیر شان کند.
  • در هنر فریب دادن حریف مهارت دارد یعنی اجازه می دهد حریف چیزی را ببیند که خودش مایل است او ببيند.
  • برای شناخت طرف مقابل پافشاری دارد.
  • در سازمانش بین افراد، نزدیکی ایجاد می کند تا بتواند به عنوان یک واحد و با روحی مشترک حرکت کند.

عوامل استراتژیک سان تزو برای پیروزی در جنگ ها

عوامل استراتژیک سان تزو برای پیروزی در جنگ ها

وقتی که ارتش بی قرار شده و اعتمادش را از دست داده، بدون شک مشکلاتی از جانب دشمن ایجاد می شود. این عامل موجب ایجاد هرج و مرج در ارتش و به غیر ممکن شدن پیروزی خواهد بود.

پنج عامل اصلی و حیاتی پیروزی در جنگ

  • پیروز جنگ کسی است که می داند چه زمان باید حمله کند و چه زمان نباید حمله کند.
  • پیروز جنگ کسی است که می داند چگونه با نیروهای زیردست و بالا دست تعامل و همکاری کند.
  • پیروز جنگ کسی است که با تمام نیروهایی که تحت امر دارد به شیوه ای صحیح و مهربانانه رفتار کند.
  • پیروز جنگ کسی است که خود و نیروهای تحت امرش منتظر و آماده شرایط غیر آماده دشمن باشد.
  • پیروز جنگ کسی است که توانایی های نظامی دارد و موجب دخالت حکمران یا پادشاه در جنگ نمی شود.

نکته نهایی و پیام اصلی کتاب “هنر جنگ”

نکته نهایی و پیام اصلی کتاب “هنر جنگ”

سال ها طول کشید تا غرب ارزش کتاب «هنر جنگ» را درک کند. بخشی از آن به این علت بود که متن آن خیلی مبهم است. هیچ استدلالی در آن وجود ندارد و مثل تائو تیچینگ، ترتیب ایده های آن اغلب بی معنی به نظر می رسند یا در تناقص هستند. اکثر ترجمه های آن بیشتر شبیه تفسیر هستند.

با این حال بسیاری از رهبران تاریخ، موفقیت شان را مدیون استراتژی های سون تزو هستند. در میان آنها اولین نفر جنگ سالار چینی کائو کائو است که توانست سرتاسر چین را متحد کند و نفوذ آن تا دوره مائوتسه تانگ ادامه داشت و آئین نامه بازی جنگ تفنگداران دریایی آمریکا با خیلی از فصول کتاب «هنر جنگ» شباهت خیره کننده ای دارد.

امروزه هم در بیشتر موقعیت های کاری و زندگی استفاده از این کتاب مفید به نظر می رسید.«هنر جنگ» سون تزو را می توان در دست نظامیان و سیاستمداران و صاحبان مشاغل آزاد و تاجران هم دید. آئین نامه سان تسو در زمانی که بی ثباتی شدیدی حاکم شده بود و باورها و اخلاقیات سنتی مورد تهدید قرار گرفته بودند سانسور شد. بنابر این آن را نمی توان کتاب اخلاق دانست، اخلاقی که اختراع بشر است، بلکه به ما نشان می دهد که اگر می خواهیم با اوضاع دنیا پیش برویم، چه چیزی برای ما کارساز است.

«هنر جنگ» استراتژی هایی را برای موفقیت ارائه می کند که طی هزاران سال به اثبات رسیده اند. تا آنجا که بهماهیت حکمت واقعی مربوط می شود، کتاب «هنر جنگ» در چارچوب زمان و مکان نمی گنجد.

جملات انگیزشی برای سخنرانی

جملات انگیزشی برای سخنرانی

جملات انگیزشی برای سخنرانی، این جملات می‌توانند برای شما معجزه کنند و یک سخنرانی طوفانی را برایتان رقم بزنند. اگر از سخنرانی کردن می‌ترسید و می‌خواهید هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری با قدرت به سمت یک سخنرانی فوق العاده مهم و جذاب بروید، به شما این اطمینان را می دهم که این جملات انگیزشی مین تواند تا حد زیادی به شما کمک کنند. فقط باید به این نکته توجه کنید که در صورت داشتن فن بیان مناسب می توانید از این جملات به نحو احسن استفاده کنید. بگذریم… با مقاله جملات انگیزشی برای شروع سخنرانی همراه باشید تا آماده یک سخنرانی عالی شوید.

برای داشتن هرچیزی باید کار کنی، پس دست به کار شو…

دقت کردید از بچگی هر وقت خواسته ای از دیگران داشتیم، به ما گفتند که خودت برو دنبالش و تلاش کن که آن را به دست بیاوری؟ اگر ما همچنان این طرز تفکر را داشته باشیم، مسلماً به نتایج بسیار خوبی خواهیم رسید. اصلاً تمامی انسان های موفق با ذهنیت این که “فقط با تلاش کردن می‌توانی به موفقیت برسی” توانسته اند به هدفشان برسند. برای سخنرانی کردن هم همین طور است. اگر قرار باشد ما یک سخنرانی جذاب داشته باشیم، باید کار کنیم، تمرین کنیم، تلاش کنیم تا آرزوی داشتن سخنرانی جذاب برایمان محقق شود…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - کار

جملات انگیزشی برای سخنرانی – کار

بزرگترین ریسک زندگی، ریسک نکردن است.

بگذارید خیالتان را راحت کنم. تا زمانی که شما به سمت صحبت کردن و سخنرانی نروید، هرگز ترس شما از بین نخواهد رفت. واقعاً بزرگ ترین ریسک، ریسک نکردن است. قطعاً تا آخر عمر همین گونه از سخنرانی واهمه خواهیم داشت اگر دل را به دریا نزنیم و در جمع صحبت نکنیم. پس ریسک پذیری و ریسک کردن همیشه خطرناک نیست، گاهی به موفقیت ما کمک بسیار زیادی خواهد کرد. همیشه قسمت سخت ماجرا ابتدای آن است زمانی که بتوانید ابدای آن را به خوبی شروع کنید دیگر ترسی نخواهید داشت. ما در مقاله سلام و احوالپرسی اول سخنرانی به جملاتی که میتواند ابتدای سخن شما را جذاب تر کند پرداخته ایم.

جملات انگیزشی برای سخنرانی - ریسک

جملات انگیزشی برای سخنرانی – ریسک

بزرگترین لذت زندگی انجام کاریست که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی.

نمی‌دانم این اتفاق برای شما هم رخ داده یا نه؟ برای خود من که خیلی پیش آمده افراد دور و برم بگویند تو نمی‌توانی فلان کار را انجام دهی. همین جمله به شدت به من انگیزه و انرژی زیادی داده و کاری را که واقعاً نمی‌توانستم از پسش بر بیایم را آموزش ببینم و به هدف و خواسته ام برسم. اصلاٌ خود جمله تو نمی‌توانی انگیزشی ترین جمله دنیاست و می‌تواند برای ما لذت بی پایانی داشته باشد. البته اگر “نمی‌توانی” در نهایت به “می‌توانی” تبدیل شود…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - نمی توانی

جملات انگیزشی برای سخنرانی – نمی توانی

موفقیت‌ ساده است: هر آنچه درست است را به شکل درست، و در زمان درست انجام دهید!

این جمله در مورد سخنرانی کردن هم صدق می‌کند. باید در سخنرانی هر کلمه، جمله، مثال و یا هر چیز دیگر که درست است را به شکل درست و در به جا ترین زمان ممکن به کار ببریم تا صحبت هایمان به دل مخاطبانمان بنشیند. و همچنین اگر می‌خواهید ترس از سخنرانی تان از بین برود و به یک سخنران حرفه ای تبدیل شوید، باید در زمان و مکان درست به صحبت کردن بپردازید…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - موفقیت

جملات انگیزشی برای سخنرانی – موفقیت

منتظر فرصت های مناسب نباش، فرصت های مناسب رو خلق کن.

خیلی از افراد همیشه منتظرند فرصتی برایشان محیا شود تا بتوانند صحبت کنند. مثلاً انتظار دارند فردی از آسمان بیاید و به آنها پیشنهاد دهد تا در یک سمینار 10000 نفره بیایند و صحبت کنند! بگذارید خیال این دسته از افراد را راحت کنم. تا زمانی که خودتان نخواهید صحبت بکنید و گامی در راستای سخنرانی کردن برندارید، ترس از سخنرانیتان از بین نخواهد رفت و هرگز به یک سخنران تبدیل نخواهید شد. پس تا می‌توانید صحبت کنید، فن بیان خود را تقویت کنید و فرار نکنید! مسلماً زیاد صحبت کردن به شما در تسلط و از بین رفتن ترستان کمک بسیار زیادی خواهد کرد…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - فرصت

جملات انگیزشی برای سخنرانی – فرصت

گذشته شما هیچ قدرتی بر زمان حال شما ندارد.

شما هم جز افرادی هستید که یک بار در جمعی صحبت کردید و از شدت استرس، سخنرانی بسیار بدی را ارائه دادید؟ اگر جز این دسته از افراد باشید، مسلماً الآن به شدت حس بدی نسبت به سخنرانی دارید و نمی‌خواهید تا آخر عمرتان سمت آن بروید. اما نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کنید این است که هر چقدر در گذشته بد بودید، الآن می‌توانید به همان اندازه خوب باشید و سخنرانی جذابی ارائه دهید. اگر میخواهید با تکنیک هایی آشنا شوید تا به جذابیت سخنرانی شما بیافزاید، مقاله چگونه سخنرانی جذابی داشته باشیم را مطالعه کنید.

همان طور که بسیاری از کمپانی ها و برندهای مشهور دنیا، شکست های بسیار زیادی را متحمل شده اند. مثلاً اگر محصولی از شرکتشان کیفیت لازم را نداشته، در نسخه به روز شده آن محصول تمام ایرادهایش را رفع کرده اند و بعد از چند بار ویرایش، کیفیتی که الآن دارد را به دست آورده اند. پس شما هم نه تنها در سخنرانی کردن، بلکه در تمام کارهایتان اگر بار اول خراب کردید، سعی کنید در دفعه های بعدی نواقصش را رفع کنید. نه اینکه کلاً از آن کار دست بکشید…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - گذشته

جملات انگیزشی برای سخنرانی – گذشته

فردی که اشتباه نکند ارزش کارهای بزرگ را نخواهد داشت.

همه ما ممکن است اشتباه کنیم. طبیعی است. چرا که انسان ممکن الخطاست. آن هم اگر اشتباه در سخنرانی کردن باشد که یکی از مهم ترین و شایع ترین ترس های دنیاست. اصلاً اگر اشتباهی مرتکب نشویم که به موفقیت نمی‌رسیم! همان طور که توماس ادیسون پس از اختراع برق گفت: من شکست نخوردم. فقط 1000 روش پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی‌شود!

دیدید! حتی توماس ادیسون هم بارها و بارها اشتباه کرده تا در نهایت توانسته به هدف و مقصودش برسد. حتی اگر حین سخنرانی مهمی هم اشتباه کردید، این جمله را به یاد خودتان بیاورید که : فردی که اشتباه نکند ارزش کارهای بزرگ را نخواهد داشت…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - اشتباه

جملات انگیزشی برای سخنرانی – اشتباه

باید برای کاری تلاش کنیم که فکر می‌کنیم نمی‌توانیم آن را انجام دهیم.

پیش تر به جمله ای شبیه به این اشاره کردیم که می‌گفت: “بزرگترین لذت زندگی انجام کاریست که دیگران می‌گویند: تو نمی‌توانی.” می‌دانید تفاوت این دو جمله در چیست؟ در جمله قبلی دیگران شما را از رسیدن به هدفتان مأیوس می‌کردند، که البته همان مأیوس کردن می‌توانست بزرگ ترین پل برای رسیدن به موفقیت باشد. اما در جمله کنونی شما خودتان هستید که نمی‌گذارید به موفقیت برسید! وقتی می‌گویید “نمی‌توانم”، واقعاً هم نمی‌توانید! هنری فورد می‌گوید: “چه فکر کنید می‌توانید و چه فکر کنید نمی‌توانید، در هر دو صورت حق با شماست.” پس هیچ گاه این ظلم را در حق خودتان نکنید. شک نکنید که می‌توانید، فقط باید کمی تلاش کنید. تلاشی که وقتی به نتیجه برسد، مسلماً شیرینی زیادی خواهد داشت…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - تلاش

جملات انگیزشی برای سخنرانی – تلاش

بعضی وقت ها موفق می‌شوید، بعضی وقتها یاد می‌گیرید.

موفق شدن به همین راحتی ها نیست و باید بارها و بارها در کارهایمان شکست بخوریم تا بتوانیم به هدفمان برسیم. شکست هایی که به قول افراد موفق شکست نیستند! فقط اتفاقاتی هستند که به ما نکات زیادی را یاد می‌دهند. شما هم وقتی سخنرانی خوبی انجام نمی‌دهید و در واقع شکست می‌خورید، می‌توانید نکات بسیار زیاد و آموزنده ای را یاد بگیرید که بهتان در سخنرانی های بعدی کمک بسیاری کنند. پس هیچ گاه از شکست خوردن نترسید و به آن ها به دید یک اتفاق آموزنده نگاه کنید…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - موفق

جملات انگیزشی برای سخنرانی – موفق

من از کارهایی که کردم هیچ یک وقت پشیمان نمی‌شوم، اما از شانس هایی که برای انجام یک سری کارها داشتم و هیچ کاری با آنها نکردم پشیمانم.

کسی که این جمله را بیان کرده نمی‌دانم. اما خوب می‌دانم که ما در آینده بیشتر حسرت کارهایی را می‌خوریم که نکرده ایم، نه کارهایی را که انجام داده ایم. مسلماً تعداد شانس هایی که ما در زندگی نصیبمان می‌شود زیاد نیست. پس باید از همان شانس های کم هم بیشترین بهره را برد. ممکن است یک سری کارهایی را که انجام داده ایم بعداً بتوانیم جبران کنیم، اما شانس هایی را که از دست داده ایم را قطعاً نمی‌توانیم دوباره به دست آوریم. امیرالمؤمنین هم در این باره می‌فرمایند: فرصت به مانند ابر مى‌گذرد، پس فرصت هاى نيك را غنيمت دانيد…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - شانس

جملات انگیزشی برای سخنرانی – شانس

چیز در زندگی که دیگر نمی‌توانید به دستش آورید: کلمات، بعد از گفته شدن. لحظه ها، بعد از ازدست دادن. زمان، بعد از سپری شدن. لطفا هشیار باشید.

آبی را که از جوی رفته دیگر نمی‌توان برگرداند. داستان این سه چیز هم همین طور است. شما با کلماتتان ممکن است کسی را برنجانید یا اتفاقات نا خوشایندی را رقم زنید (که اگر می‌خواهید سخنران خوبی شوید، حتماً باید این بخش را مدنظر خود قرار دهید و مراقب صحبت هایتان باشید)، وقتی لحظه ها و شانس هایتان را از دست دهید، و همچنین زمانی که زمان را با گذر زمان از دست دهید! منظورم وقتی است که ثانیه ثانیه زندگیتان را قدر ندانید و روزها را یکی پس از دیگری به بطالت بگذرانید. پس از اتفاق افتادن هرکدام از این سه حالت، حسرت بسیار زیادی خواهید خورد…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - کلمات و زمان

جملات انگیزشی برای سخنرانی – کلمات و زمان

اگرچه کسی نمی‌تواند برگردد به عقب و شروعی عالی داشته باشد، اما هرکسی می‌تواند از الآن شروع کند و یک پایان عالی داشته باشد.

اگر قبلاً تجربه سخنرانی خوبی نداشتید، مسلماً نمی‌توانید آن را جبران کنید. اما می‌توانید در آینده کاری کنید که آن تجربه قبلیتان به دست فراموشی سپرده شود. قطعاً پاک کردن گذشته غیرممکن است اما آینده را که می‌توانیم با دستان خودمان بسازیم! نمی‌توانیم؟

جملات انگیزشی برای سخنرانی - شروع و پایان

جملات انگیزشی برای سخنرانی – شروع و پایان

زندگی دارای 2 قانون است. 1: هیچ وقت کم نیار و 2: هیچوقت قانون شماره 1 رو فراموش نکن.

وارن بافت، سومین فرد ثروتمند جهان و یکی از بزرگترین سرمایه گذاران دنیا، 2 قانون را در این جمله به ما معرفی کرده. اولی کوتاه نیامدن از هدفمان و دومی هم فراموش نکردن قانون اول! ببینید این قانون چقدر مهم است که وارن بافت دو بار به روی تأکید می‌کند!

جملات انگیزشی برای سخنرانی - قانون - وارن بافت

جملات انگیزشی برای سخنرانی – قانون – وارن بافت

از جایی که هستید شروع کنید. از آنچه دارید استفاده کنید. کاری که می‌توانید را انجام بدهید.

سه نکته کاملاً کوتاه و البته کاربردی که هرکس بتواند آنها را رعایت کند، مسلماً نرسیدن به موفقیت برایش غیرممکن خواهد بود! بگذارید این جملات را برای سخنرانی بومی سازی کنیم.

اول این که اصلاً کمال گرا نباشید و نگویید که من باید اول سخنران کاملی شوم و بعد شروع به سخنرانی کنم. دوم، هر چیزی که دارید می‌تواند برای شروع کردن کارتان کافی باشد و نیاز به تجهیزات عجیب و غریب نیست، و سوم هم این که نترسید و سخنرانی کردن را شروع کنید. شک نکنید که می‌توانید…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - شروع

جملات انگیزشی برای سخنرانی – شروع

اگر شکست بخورید ممکن است ناامید شوید، اما اگر تلاش نکنید قطعاً شکست‌ می‌خورید.

همان طور که پیش تر هم گفتم، شکست خوردن نه تنها اتفاق بدی برای ما نیست، بلکه کمک می‌کند تا نکات زیادی یاد بگیریم و نواقصمان را رفع کنیم. اما بالأخره شکست، شکست است و کمی ناامیدی را برای ما به همراه دارد. بله اگر ناامید شوید اتفاق غیر طبیعی نیست. اما تلاش نکردن حتماً اتفاق غیر طبیعی هستش و ما را قطعاً به سمت شکست خواهد کشاند…

جملات انگیزشی برای سخنرانی - ناامید

جملات انگیزشی برای سخنرانی – ناامید

تنها محدودیتی که به فعالیت‌های شما حد می‌زند، محدودیت تخیل و تعهد شماست. (آنتونی رابینز)

شما هر چقدر هم که بخواهید می توانید خوب باشید و اتفاقات فوق هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری العاده ای را برای خود رقم بزنید؛ اما نکته مهم اینجاست که خود ذهنتان مانع شما می شود و نمی گذارد به آن خوبی که می توانید باشید! به هیچ وجه ترس از این که ممکن است همه چیز را خراب کنید را نداشته باشید و فکر هم نکنید که فقط قرار است یک کار را سریع انجام دهید و بعد بی خیالش شوید. شما شایسته بهترین ها هستید.

تنها محدودیتی که به فعالیت‌های شما حد می‌زند، محدودیت تخیل و تعهد شماست. (آنتونی رابینز)

وقتی چیزی را از دست می دهید درسی را که از آن گرفته اید از دست ندهید.

اگر خدای نکرده سخنرانی شما خراب شد یا نتوانستید همه چیز را به خوبی پیش ببرید، اصلاً امید خود را از دست ندهید و سعی کنید حداقل یک نکته مثبت از آن اشتباه برداشت کنید. یعنی از اشتباهتان درس بگیرید؛ به همین راحتی…چون ممکن است باز هم در همین شرایط گیر کنید و نتوانید از پس آن بر بیایید، اما اگر از آن قبلاً درس گرفته باشید حتماً این بار می توانید از پس آن بر بیایید.

در ادامه پیشنهاد می کنم مقاله جملات انگیزشی کنکور را هم مطالعه کنید.

وقتی چیزی را از دست می دهید درسی را که از آن گرفته اید از دست ندهید.

وقتی چیزی را از دست می دهید درسی را که از آن گرفته اید از دست ندهید.

هیچوقت آنقدر نگران رسیدن نباشید، که حرکت کردن را فراموش کنید.

حتماً دقت کنید که قبل یا در طول سخنرانی خود، آن قدر نگران نباشید و استرس به خود راه ندهید تا هدف نهایی را فراموش کنید و نتوانید به خوبی آن را اجام دهید. چون ممکن است این اتفاق بارها رخ دهد و اگر بخواهید هر بار استرس شدیدی داشته باشید، حتماً سخنرانی خود را نابود خواهید کرد.

پاسخ به چالش تاریخی "علم بهتر است یا ثروت؟"/ اغمای اسرائیل در فشار گازانبری ایران و حزب‌الله

رئیس سازمان انرژی اتمی اخیرا در سخنانی فلسفی به چالش "علم بهتر است یا ثروت؟" و "لزوم اشتغال دولتی برای همه" پاسخ داد.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

از چالش‌هایی که برای تمدن‌سازی باید رفع کنیم

پاسخ رئیس سازمان انرژی اتمی به چالش تاریخی "علم بهتر است یا ثروت؟"

پاسخ به چالش تاریخی

رئیس سازمان انرژی اتمی گفت: امسال با همکاری وزارت آموزش و پرورش تصمیم گرفتیم مدارس انرژی اتمی خود را که هر ساله سهمی در المپیادی‌ها نیز داشته‌اند؛ در شهرهایی که در آن‌ها تأسیسات وجود دارد از مقطع دبستان گسترش دهیم.

به گزارش جماران، محمد اسلامی همچنین با اشاره به اینکه باید بتوانیم این انشاء تاریخی را از ذهن خود و بچه‌ها دور کنیم که "علم بهتر است یا ثروت"؟ گفت: علم همان ثروت است و آن مهارتی که علم را به ثروت تبدیل می‌کند در خانه و مدرسه متولد می‌شود.

اسلامی در ادامه گفت: نیرویی هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری که مدرک دکترا و کارشناسی ارشد دارد، اما بیکار است، معنا ندارد چرا که این تحصیلات برای کارآفرینی است. چه مسیری را رفته‌ایم که این حاصل شده است؟ در حال حاضر همه انتظار دارند اشتغال آن‌ها دولتی باشد و استخدام شوند. در حال حاضر این ذهنیت نیروی انسانی ما شده است .

رئیس سازمان انرژی اتمی معتقد است که فرآیند تبدیل علم و دانش به فناوری، فناوری به صنعت و ثروت و نهایتا تاثیرگذاری در جامعه یک مهارت چند لایه ترکیبی است که در تعامل مدرسه و خانواده باید رخ دهد.[1]

*پاسخ جالب دکتر اسلامی به سؤال "علم بهتر است یا ثروت؟" در حالی است که همه مسئولان کشور و از جمله شخص آقای دکتر اسلامی باید بدانند اکنون چیزی که در شبکه‌های اجتماعی و صفحات مجازی ترویج می‌شود؛ خلاف این پاسخ‌های عقلانی است و باید برای این مسئله فکری بشود.

در واقع ما داریم از یک ایراد مخلّ شکل‌گیری تمدن سخن می‌گوییم که می‌تواند آسیب‌های بزرگی را سبب شود. و آن اینکه مسئولان و خواص کشور چیزی را می‌فهمند و گاهی می‌گویند که در منابر عمومی جامعه ترویج نمی‌شود و در نتیجه چیزی که به گوش افراد جامعه می‌رسد با عقلانیت خواص کشور در تنافر است.

مثلا می‌بینیم که خواص کشور صراحتا فواید علم و منتهی شدن آن به ثروت را می‌دانند اما در اینستاگرام و توییتر و تلگرام و فیلم‌های سینمایی و. صرفا اهمیت ثروت است که ترویج می‌شود!

گسترش هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری مدارس انرژی اتمی و وعظ و سخنرانی و تلاش برای ایجاد قانون در فضای مجازی جمله خوب است. اما ایراد اشاره شده (حرف‌های خردمندانه‌ای که در فضای مجازی و سایر منابر جامعه خلاف آن ترویج می‌شود) را بایستی با استعانت از نخبگان و حرکت به سمت "حکمرانی مطلوب" رفع کرد.

صحبت‌های دکتر اسلامی در بحث انتظار بیجا و شیوع‌یافته‌ی "لزوم اشتغال دولتی برای همه" نیز کاملا صحیح است و باید افکار عمومی را در این هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری زمینه قانع کرد که مدرک تحصیلی لزوما به معنی کار و جذب در سازمان‌های دولتی نیست. (اگرچه بهتر است سیستم آموزش عالی کشور کاری کند که در درازمدت؛ اعطای مدارک تحصیلی بر اساس نیاز کشور، دولت یا بخش خصوصی باشد نه بر اساس خواست افراد)

نقدی: حزب‌الله قویترین نیروی زمینی منطقه را در اختیار دارد

اغمای اسرائیل در فشار گازانبری ایران و حزب‌الله

پاسخ به چالش تاریخی

سردار محمدرضا نقدی، معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران اخیراً در بخشی از مصاحبه با یک وبسایت خبری در لبنان پیرامون حزب‌الله گفته است: مقاومت همواره به دشمن و حامیانش شکست را تحمیل کرده است.

به گزارش رسا،‌ وی می‌افزاید: ما امروز در مرحله‌ای قرار داریم که باید برای آزادسازی قدس، مسجد الاقصی و اخراج صهیونیست‌های اشغالگر از فلسطین، با کمک خداوند متعال به همراه مقاومت‌کنندگان آماده حرکت به سمت قدس شریف باشیم.

نقدی تصریح می‌کند:

"حزب‌الله و مقاومت اسلامی، امروز، در اوج عظمت و قدرت قرار دارند و نمی‌توان قدرت امروز مقاومت را با دهه‌های گذشته مقایسه کرد. حزب‌الله امروز قدرتمندترین نیروی زمینی در منطقه را در اختیار دارد که می‌تواند ارتش صهیونیستی را نابود کند."[2]

*سخن راهبردی سردار نقدی در حالی مطرح می‌شود که امروز صهیونیسمی در ذهن جهان و مردم منطقه شرق آسیا نقش بسته است که در مقابل هیچیک از اضلاع محور مقاومت تاب مقاومت ندارد.

نقشه‌های رژیم صهیونیستی نه در قضیه حمایت از تروریست‌های سوریه عملی شد، نه در حمله به خاک لبنان، نه در عملیات جوخه‌های ترور و نه در هماوردی با جهاد اسلامی و حماس در باریکه غزه. و این واقعیت صهیونیست‌هاست.

اما آنچه که گفته شد به مثابه نوک کوه یخ است و بخش اعظم و ناپیدا آنکه در هیچیک از این چالش‌های مقابل صهیونیست‌ها اما ایران اسلامی بعنوان قلب تپنده و پشتیبان محور مقاومت هنوز وارد رویارویی مستقیم نشده است.

با این فکت‌ها به نظر می‌رسد کابوس برای صهیونیست‌ها نه تنها پایانی ندارد بلکه هر روز گسترده‌تر می‌شود و اگر عقلانیت و خردی در ذهن حامیان فرامنطقه‌ای صهیونیزم باقی مانده باشد باید قبل از آنکه برای آنها نیز دیر بشود فکری برای انحلال اسرائیل بکنند.

شکست اسرائیل به مثابه انفجاری است که فقط نور آن در منطقه غرب آسیا منعکس می‌شود اما تخریبش دامان حامیان اسرائیل را خواهد گرفت.

انرژی متراکمی همانند یک بمب نوترونی غیر قابل دفاع در قلب آسیا و سرزمین‌های اسلامی برای اضمحلال اسرائیل شکل گرفته که انفجار آن حتمی است.

اسرائیل و حامیانش باید با این واقعیت کنار بیایند!

شرط بالا رفتن از لوبیای سحرآمیز برجام!

پاسخ به چالش تاریخی

علی خرّم، دیپلمات سابق، از حامیان ستادی برجام روحانی و از چهره‌های نزدیک به اصلاح‌طلبان طی یادداشتی در شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی ضمن محتمل دانستن امضای برجام رئیسی گفته است: بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. به‌عبارت دیگر نه ایران می‌تواند به بانک‌ها و شرکت‌های خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژه‌های مختلف سرمایه‌گذاری نمایند. و نه رئیس‌جمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانک‌ها و شرکت‌های بین‌المللی دهد.

او می‌افزاید: حلقه مفقوده در این رابطه؛ استراتژی، سیاست‌ها و نگاه‌های جمهوری اسلامی به روابط بین‌الملل در خارج و تکیه بر رضایت و رفاه مردم در داخل و تاکید بر منافع و امنیت ملی ایران و نه دیگران است. یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمی‌نماید. به‌عبارت دیگر، بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صاحبان تکنولوژی‌های مدرن و پیچیده در ورای برجام جست‌وجو می‌کنند آیا با ایران می‌توانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند زیرا سرمایه‌اش به خطر می‌افتد.

خرم تصریح می‌کند: بنابراین ما نمی‌توانیم تکرو باشیم و انتظار جذب سرمایه خارجی از طریق اجرای برجام داشته باشیم. این اصل را چین، چهار دهه پیش به آزمایش گذاشت و چون راه دیگری مقدور نبود در نهایت سیاست درهای باز و تعامل با همه جهان را در پیش گرفت که روابط دوستانه با جامعه بین‌المللی بستر سرمایه‌گذاری خارجی گردید. ابتدا سرمایه و تکنولوژی آمریکا سپس ژاپن و کشورهای اروپایی به چین سرازیر گردید و از برکت سرمایه خارجی و تکنولوژی مدرن، اقتصاد هنر بهتر شکست خوردن در سرمایه گذاری و صنعت این کشور تبدیل به غولی شد که آمریکا امروز آن را رقیب خود می‌داند و کمر به شکست آن بسته است. کشور ما هم با توافق برجام در دوره اوباما، تجربه مذاکره برای گسترش روابط بانکی و سرمایه‌گذاری خارجی دارد که همه چیز آماده بود ولی اراده داخلی فراهم نگردید لذا از برجام حاجتی برآورده نشد. امید است تجربه قبلی، چراغ فرا راه آینده ما باشد که وقت مردم و کشور تلف نشود.[3]

*صحبت‌های خرم یادآور مصرع "ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ" است!

و البته یادآور مضمون آن گفته مرعشی در دوران دولت اعتدال که "ما در حالت یک توافق فراهسته‌ای با غرب هستیم."

حقیقت اینست که برجام، باشد یا نباشد اما هیچ دستاورد یا آسیب ملموسی برای مردم ایران نخواهد داشت.

برجام صرفا کارکردی روانی همچون "احتمالات لوبیای سحرآمیز" دارد که برخی محافل تحلیلی معتقدند همان کارکرد روانی هم در بادی امر و تا قبل از مسجل شدن سراب بودن قضیه، به ضرر ماست. (اشاره به مقولاتی مثل انتظار بازار، شکل‌گیری انتظارات عمومی ناصحیح، معطل ماندن ظرفیت‌های کشور و. )

صحبت‌های خرم یک مزاج اصلی دارد و آن اینکه مادام که ایران یک دولت پیشروی انقلابی باشد و مانیفست "صدور انقلاب" را در سینه داشته باشد؛ دستاورد برجام بی دستاورد برجام!

دقت شود که مزاج اشاره شده البته پیش از این توسط کسانی از اصلاح‌طلبان حتی صراحتا به زبان نیز آمده است.[4]

اکنون آیا مردم و نظام اسلامی حاضر به از دست دادن این هویت هستند؟

پاسخ قطعا خیر است. خاصّه اینکه نظام جمهوری اسلامی ایران نشان داد که در اوج تحریم‌ها و نبود برجام نیز معیشت مردم را حفظ کرد و اجازه نداد مردم ایران مثل مردم اروپا به مصرف هیزم و خوردن غذاهای کپک زده روی بیاورند.

پس ایران می‌خواهد و می‌تواند که بر سر هویت خود بماند.

به نظر می‌رسد با این توضیحات، فضای متن و فرا متن صحبت‌های خرّم بیشتر آشکار شود.

در یک سوی برجام دشمنی هست که اهداف شوم و یک جنگ روانی را از متن برجام می‌جوید. و در سوی دیگر هم کسانی که به دستاورد برجام برای مردم دل بسته‌اند! در این میانه هم هستند کسانی در داخل ایران که به نفع این دو سو یارگیری شده‌اند.

اما حقیقت آنست که تجربه قبلی امضای برجام نشان داد هر دو سر این قضیه و البته میانه‌ی آن جملگی چیزی به دست نیاورده‌اند!

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

۹ اکتبر سالگرد کشته شدن ارنستو چه گوارا از مبارزان شهیر با نظام سرمایه داری است. این مطلب روایتی از نحوه کشته شدن او است. عکسی از چه گوارا که توسط آلبرتو کوردابه، عکاس کوبایی گرفته شده است توسط انستیتو کالج هنر مریلند به عنوان سمبل قرن بیستم و مشهورترین عکس جهان شناخته شده است.

چه گوارا

به گزارش همشهری آنلاین،‌ ارنستو چه گوارا ریش‌های خود را تراشید، موهایش را کوتاه و خاکستری کرد و خود را یک تاجر اروگوئه ای به نام آدولفوگونزالز نامید تا گمنام و ناشناس بماند. چندی پیش وزیر دفاع کوبا در سخنرانی روز جهانی کارگر درباره محل زندگی او گفته بود: چه‌گوارا در گوشه‌ای از آمریکای لاتین مشغول خدمت به انقلاب است.

چه گوارا سه روز پس از ورود به بولیوی با عزم تاسیس ارتشی چریکی، پایتخت این کشور را به مقصد روستاهای جنوب شرقی این کشور ترک کرد. چریک های او فقط ۵۰ نفر بودند. آنها اما به خوبی تجهیز شده بودند و در بهار و تابستان سال ۱۹۶۷ پیروزی های متعددی را تحت نام ارتش آزادی بخش ملی بولیوی در مبارزه با دیکتاتور وقت این کشور به دست آورده بودند. همین باعث شد دولت بولیوی شمار ارتش چه گوارا را بالاتر از این تعداد ارزیابی کند. اما بالاخره چه در این کشور شکست خورد.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

«چه» نفر اول از چپ (در سال های کودکی در کنار خانواده)

چه گوارا چه طور دستگیر شد؟

۷ اکتبر ۱۹۶۷ یک خبرچین، کماندوهای ویژه بولیوی را از محل اختفای قوای چریکی چه آگاه کرد. صبح روز بعد ۱۸۰ تکاور در دو گروه با محاصره چه و سربازانش به سمت دره حرکت کردند.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

همراه فیدل کاسترو رهبر کوبا

برناردینو هوانکا، از گروهبانان ارتش بولیوی که خود در صحنه حضور داشته است داستان را این طور روایت می کند: با نزدیک شدن تکاوران بولیوی، گوارا که دو تیر خورده و زخمی شده بود و اسلحه‌اش به کاری نمی‌آمد، سلاح‌های خود را به نشانه تسلیم انداخت و خطاب به سربازان فریاد کشید: شلیک نکنید! من چه گوارا هستم و زنده من ارزش بیشتری برای شما دارد، تا مرده ام.

چه گوارا دستگیر شد. فردای آن روز او را دست بسته به مدرسه ای فرسوده در روستای لاایگرا در همان نزدیکی بردند. او تا ظهر در مقابل بازجویان بولیوی مقاومت کرد و به صورت یکی از آنها تف انداخت.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

همراه همسر اول

خلبان یکی از چرخ بال های حاضر در صحنه می گوید: «چه انسانی مخوف بود. ساق پای راستش گلوله خورده و موهایش خاک آلود و لباس هایش پاره شده بود. پاهایش را با غلاف های چرمی بسیار محکمی بسته بودند. با این وجود سرش را بالا گرفته بود. مستقیم به چشم بازجویان نگاه می کرد و تنها سیگار یا پیپ می خواست. وقتی یک کیسه کوچک توتون به او دادند لبخندی زد و تشکر کرد. شب که شد کاپیتان اسپینوزا از افسران ارتش بولیوی خواست پیپ را از گوشه لب او بردارد که چه لگد محکمی به او زد.»

اصرار بر اعدام سریع

فردای آن روز، بارینتوس رییس جمهور بولیوی دستور اعدام چه را صادر کرد. گفته می شود دولت آمریکا می خواست چه را برای بازجویی بیشتر در اختیار بگیرد که بارینتوس قبول نکرد و گویی برای جلوگیری از فرار زندانی، حکم اعدام سریع او را صادر کرد.

ماریو تران گروهبان ۲۷ ساله ارتش بولیوی که مدعی بود سه نفر از دوستانش توسط چریک های چه کشته شدند در حالت نیمه مستی، داوطلب اجرای فرمان رییس جمهور شد. دولت بولیوی می خواست اعلام کند چه در درگیری کشته شده است بنابراین به تران دستور داده شد که به سر چه شلیک نکند.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

همراه ژان پل سارتر و سیمون بولیوار

سربازان کمک کردند تا چه سرپا بایستد. سپس او را به بیرون از کلبه بردند. آنها با او عکس یادگاری گرفتند و سپس یکی از سربازان از او پرسید آیا به جاودانگی فکر می کنی؟ چه پاسخ داد: من به جاودانگی انقلاب فکر می کنم.

مرگ با ۹ گلوله

دقایقی بعد تران به سمت او آمد. چه به او گفت: می دانم برای کشتن من آمده ای ای بزدل! اما بدان تو تنها یک نفر را خواهی کشت! تران به بازوها و پاهای چه شلیک کرد. گوارا روی زمین افتاد و در حالی که از درد به خود می پیچید یکی از مچ های خود را گاز گرفت تا جلوی فریاد کشیدنش را بگیرد. تران این بار به سینه چه تیر انداخت و چند گلوله دیگر هم شلیک کرد. چه در ساعت یک و ده دقیقه ظهر به وقت محلی جان داد. او ۹ گلوله خورده بود.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

پس از دستگیری در بولیوی


چه چند ماه قبل از مرگش در جریان کنفرانس همبستگی سه قاره گفته بود تا این جملات بر روی قبرش نوشته شود: هر گاه مرگ به سراغ ما آید، خوش آمد، به شرط آن که فریاد ما به گوش شنوایی برسد و دست های دیگری به سوی اسلحه های ما دراز شود.

چرا چه گوارا در بولیوی شکست خورد؟

کارشناسان دلایل شکست چه در بولیوی را چنین می ارزیابی می کنند:

۱. چه توقع داشت حزب کمونیست بولیوی به کمک او بیاید که نیامد. چرا که این تشکل به حزب کمونیست شوروی گرایش داشت تا کوبا. در دفترچه خاطرات چه که پس از مرگش پیدا شد، او حزب کمونیست بولیوی را غیرقابل اتکا، بی وفا و نادان توصیف کرده بود.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

جسد بی جان چه گوارا

۲. چه که مهارتش در جنگ های پارتیزانی شهره آفاق شده بود بر این باور بود که تنها باید با ارتش بولیوی که آموزش آن چنانی هم ندیده بودند و امکانات بسنده ای هم نداشت؛ مواجه شود. اما خبر نداشت آمریکا تعدادی از کماندوهای مرکز فعالیت های ویژه سازمان سیا را برای سرکوب ارتش کوچک چه به بولیوی فرستاده است.

۳. قرار بر این بود چه ارتباط رادیویی خود با دولت فیدل کاسترو را حفظ کند اما دو دستگاه فرستنده موج کوتاهی که حکومت کوبا به چه داده بود خراب بودند. در نتیجه چریک های چه قادر به برقراری ارتباط و رفع نیازهای خود نبودند.

۴. چه اهل سازش نبود و جنگ را بر سازش ارجح می دانست. برای همین رهبران شورشی بولیوی تمایلی به اتحاد پر هزینه با او علیه دولت مرکزی نداشتند.

عکس | ماجرای سربازی که ۹ گلوله به چه گوارا شلیک کرد؟ | وقتی سوژه مشهورترین عکس قرن بیستم کشته شد

در میدان سرخ مسکو


نتیجه این که، چه در جذب نیروهای محلی بولیوی برای ارتش کوچک خود ناکام ماند. مردم محلی نه تنها به چریک های چه کمک نمی کردند بلکه نظامیان بولیوی را در جریان مکان های استتار چه و همراهانش قرار می دادند.

چه در آخرین روزهای حیات خود به این نکته اشاره می کند و می نویسد: کشاورزان نه تنها به ما کمک نمی کنند بلکه در حال تبدیل شدن به خبرچینان دولت بولیوی هستند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.