چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی


انواع پیوت

چرخش بازار بورس

دنیای اقتصاد – گروه بورس : بازار دادوستد سهام پس از پشت سرگذاشتن سه روز روند ضعیف ،دیروز روند متفاوتی را در پیش گرفت و با جمع آوری برخی از صف‌های فروش دوباره به مدار رشد بازگشت.

در بازار دیروز معامله‌گران در شرایطی فعالیت خود را شروع کردند که ثبات بازارهای جهانی در آغاز مجدد معاملات این بازارها از نگرانی معامله‌گران کاست. در این شرایط آغاز ثبت شماره حساب‌ سرپرستان خانوارهای استان تهران به عنوان آخرین مرحله پیش از اجرای طرح تحول اقتصادی و همچنین انتظار برای رخداد تغییرات در بازار ارز از دیگر موضوعاتی است که بر معامله‌گران تاثیر گذاشته است.
احتمال تغییر نرخ ارز در قالب ارائه معاملات آتی ارز یا روش‌های دیگر سبب خواهد شد تا تغییراتی در فضای کسب‌و‌کار کشور رخ دهد. در بازار ارز دیروز بهای هر‌دلار آمریکا به ده‌هزار و 500ریال رسید که نشان‌دهنده رشد 7درصدی از ابتدای سال است. این امر برای شرکت‌های دارای صادرات یک مزیت به شمار می‌رود هر چند که بهای ارزهای منطقه‌ای نظیر درهم امارت رشد بیشتری را در این مدت داشته است.
در بازار دیروز معامله‌گران در گروه مالی شاهد انتظار برای عرضه سهام بیمه دانا سومین شرکت بیمه‌ای دولتی بودند که براساس قانون اصل 44امروز راهی تابلو خواهد شد.
شمار اندک سهام بیمه دانا که حداکثر روز نخست 5میلیون سهم و حداکثر 61میلیون سهم قابل عرضه خواهد داشت، به همراه نوسان غیر عادی درآمدهای شرکت سبب خواهد شد تا احتمالا سهمیه بندی قابل‌ملاحظه‌ای برای میزان تخصیص سهام از سوی کارگزاران لحاظ شود. در همین حال دیروز مباحث در مورد قیمت‌گذاری سهام بیمه دانا نیز در بازار به‌چشم می‌خورد که تاکید بر قیمت‌گذاری براساس سود عملیاتی و امکان عدم تحقق درآمد پیش‌بینی شده از محل فروش املاک با توجه به رکود بازار ملک، مهم‌ترین سرفصل‌های این مباحث بود. در همین حال عرضه قریب‌الوقوع بیمه دانا دیروز سبب تداوم رشد دیگر شرکت‌های بیمه‌ای بورس، شرکت‌های البرز و آسیا شد. در گروه خودرویی دیروز حمایت از سهام سایپا مانع از سقوط این نماد به زیر مرز 2هزار ریال شد. نمادهای دیگر زیر مجموعه سایپا شامل پارس خودرو و زامیاد نیز دیروز با معاملات قابل‌ملاحظه‌ای مواجه بودند. در زیر مجموعه‌های ایران خودرو دیروز دو نماد اصلی گروه ایران خودرو و خاور به صف خرید رسیدند. در بازار شایعات متعددی در مورد ابطال یا عدم ابطال معامله ایران خودرو به گوش می‌رسد.
در گروه پیمانکاری دیروز بازار شاهد معاملات پر حجمی در نماد ماشین‌سازی اراک بود که بخشی از این معاملات به دلیل محدودیت عدم معامله بیش از 5درصد سهام یک شرکت در یک جلسه معاملاتی (منع فروش بیش از 5درصد سهام از یک کد) باطل شد و در نهایت 45میلیون سهم معامله برای این نماد ثبت شد.
شنیده‌ها حکایت از انتقال بخشی از سهام ماشین‌سازی اراک از سوی فرهنگیان به زیرمجموعه‌های بانک سرمایه دارد. در این گروه تمامی نمادهای قابل معامله دیروز مثبت بودند. در همین حال انتظار می‌رود صدرا با اعلام پیش‌بینی حسابرسی شده خود در هفته آینده به روی تابلو بازگردد. در مجموع بازار دیروز بازاری مثبت بود که در آن شاخص 65واحد رشد کرد و به 16هزار و 766واحد رسید. ارزش معاملات نیز به 4/47میلیارد تومان بالغ شد که 2/19درصد آن را معاملات ماشین‌سازی اراک تشکیل داد. از 234نمادی که دیروز به روی تابلو رفتند 96نماد با کاهش قیمت و 134نماد با رشد ارزش معامله شدند.

آخرین اخبار
  • با حضور مدیرعامل و معاونان گروه توسعه ملی برگزار شد؛ «وبانک» در مسیر نوآوری
  • بازدید مدیرعامل گروه توسعه ملی از «زپارس»؛ شرکت ملی کشت و صنعت پارس نگین کشاورزی شمال غرب کشور خواهد شد
  • برگزاری دوره آموزشی آشنایی با مقررات مالیاتی در وبانک
  • با حضور مدیران گروه توسعه ملی و استاندار کرمان برگزار شد؛ رونمایی از محصول استراتژیک سیمان حفاری چاه نفت سبک
  • در نشست مدیران گروه توسعه ملی مطرح شد؛ افزایش هم افزایی، راه بازگشت شکوه گروه توسعه ملی

تماس با ما

تهران، میدان ونک، خیابان شهید خدامی، بعد از پل کردستان، پلاک 89
کد پستی: 1994844202
صندوق پستی: 3898-15875
تلفن: 85598 – 85599000
فاکس: 85599811
پست الکترونیک: [email protected]
اینستاگرام

پیوندهای مفید


کپی‌رایت © شرکت سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی. تمامی حقوق محفوظ است.

استراتژی معاملاتی بر اساس ترند قیمت ها

فاکتورهای زیاد و به هم وابسته ای وجود دارند که می توانند روی قیمت یک ارز تأثیر بگذارند، بنابراین نمی توان به صورت جداگانه آنها را بررسی و آنالیز کرد.

عوامل زیادی در این زمینه، در تعامل با یکدیگر قرار دارند: اخبار جهان، سیاست های بین المللی دولت ها، بانک های مرکزی ، فعالان بزرگ بازار خصوصی و اجزای دیگری که روی یکدیگر اثر می گذارند و در ذهن میلیون ها معامله گر فیلتر می شوند.

در کل بهتر است که بازار را به عنوان یک مخلوط کن غول پیکر در نظر بگیریم که تمام این اطلاعات را – اعم از شناخته شده ها و ناشناخته ها- باهم می چرخاند که ترکیب حاصل از این چرخش برابر با قیمت یک ارز یا اوراق بهادار است. در واقع، بازار به دانسته های شما اهمیتی نمی دهد.

همانطور که در بالا اشاره کردیم، فاکتورهای بسیار زیادی در وضعیت بازار نقش دارند که فکر کردن به آنها وضعیت را بسیار پیچیده می کند و تنها باعث سردرگمی شما می شود.
بنابراین در چنین شرایطی چه باید کرد؟ چگونه قرار است از اطلاعاتی که در دسترس شماست ، برای پیش بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده کنید؟ این سوال، جزو قدیمی ترین سوال هاست که هسته اصلی پروسه تصمیم گیری و انجام معامله ی یک معامله گر در دنیای معاملات انجام دهد.

اولین پیشنهاد ما به شما در برخورد با این سوال این است که مسائل را برای خود ساده در نظر بگیرید.
بله، بازار به وسیله نیروهای به هم پیوسته و در تقابل با یک دیگر هدایت می شود و تمام ابررایانه های جهان را به هم متصل می کند تا باهم فعالیت کنند.

حال دقت کنید که با وجود گفتن این نکات درباره بازار، قیمت ارز همچنان بر اساس نیاز خریدار و فروشنده تعیین می شود. برخی از معامله گران معتقدند که در انتهای روز، وظیفه یک معامله گر این نیست که عوامل تأثیر گذار بر بازار را بررسی کند، در واقع، شما نیازی ندارید تا عوامل فاندامنتال و اساسی را بررسی کنید زیرا هیچ گاه نمی توانید سریع تر از بازار پیش بروید.
می توان گفت تمام وظیفه شما در بازار معاملات، بازی کردن با بازاری است که جلوی شما قرار دارد.
تلاش نکنید بازار را گول بزنید ، سعی کنید از شرایط موجود به نفع خود استفاده کنید.

حرکت با جریان

هر فردی که هر نوع از معامله ای را انجام می دهد – خواه یک معامله گر حرفه ای باشد یا فقط در تلاش برای تأمین درآمد خود باشد – چیزی غیر از تجربه کردن ثبات در معاملات را نمی خواهد.
دستیابی به این فاکتور، یکی از مهمترین اهدافی است که باید در انجام معاملات خود در نظر داشته باشید که تنها با ثبات رفتاری خودتان امکان پذیر است.
بنابراین باید بتواند خود را کنترل کنید و واکنش های نوسانی کمتری را نشان دهید.

براساس تحقیقات انجام شده توسط کارشناسان و محققان، معاملاتی که براساس روند بازار انجام می شوند، موثرترین و بهترین روشی اند که می توانند شما را به درجه ای از ثبات و پایداری برساند.
قرار گرفتن در مسیر درست روندی که تازه شروع شده است به عنوان راهی ساده و موثر در انجام معاملات به حساب می آید، همچنین، ساده پنداشتن شرایط، زیباترین قسمت این دستاورد به حساب می آید.

تقریباً، هر کسی که به نمودار نگاه کند متوجه می شود که نحوه حرکت قیمت ها صعودی یا نزولی است. اگر تشخیص روند، به همین سادگی باشد بسیار خوب است، اما معمولاً تجزیه و تحلیل داده ها کار راحتی نیست، می توان گفت که شناسایی روند مهمترین بخش یک رویکرد معاملاتی است. اما با این حال باید بدانید که شناسایی یک روند و انجام معاملات براساس آن می تواند بهترین و در نوع خود ساده ترین راه برای پیش رفتن در معاملات باشد.

متاسفانه ، هنگامی که یک نمودار را باز کرده و شروع به انجام معاملات با پول واقعی می کنید،، با مشکلات بسیاری روبرو خواهید شد.
برای مثال می بینید که قیمت ارز X در مقابل ارز Y در پنج جلسه معاملاتی گذشته در حال افزایش بوده است ، اما اگر این قیمت برای روند فعلی باشد و فردا معکوس شود چه می کنید؟ در مورد پولبک ها چطور؟ از کجا می دانید که روند صعودی قیمت فقط بخشی از یک حرکت طولانی تر به جای شروع روند نیست؟

واقعیت این است که شما هرگز نمی توانید بفهمید که در حال حاضر در چه بخشی از روند هستید اما می توانید با استفاده از ابزارها و اندیکاتورها مانند معامله گری ماهر، وارد بازی شوید. در واقع، آنالیز تکنیکال ، تنها وجه تمایزی است که می تواند شما را از یک معامله گر ناآگاه، جدا کند.

شناسایی ترندها

بهترین راه برای این کار اعتماد به چشمانتان، نگاه به نمودار و شناسایی علائم درست است، اولین قدم برای ارزیابی صحیح این است که آیا حرکت قیمت یک روند، واقعی و قابل معامله کردن است یا خیر. این بدین معناست که شما باید برخی از خصوصیات اصلی را شناسایی کنید.

شاید احساس کنید که این کار ابتدایی و ساده است اما به این معنا نیست که می توانید به پایه و اساس این کار بی توجهی نشان دهید بلکه باید در کنار آپدیت اطلاعات خود، همیشه اساس و اصول کار را مرور کنید.

بدیهی است که روند، زمانی که قیمت در جهت خاصی حرکت کند، شکل می گیرد اما از آنجا که همیشه نوسانات روی بازار تاثیر می گذارند هیچ چیزی در این بازار برای مدت زمان طولانی باقی نمی ماند و ثبات ندارد، بنابراین همیشه باید توجه داشته باشید که روند کنونی بازار ممکن است دیر یا زود مسیر دیگری را پیش بگیرد.

گاهی اوقات، برخی از پول بک ها به عنوان سیگنالی برای اتمام روند حاضر به حساب می آیند در حالی که برخی دیگر، نشان دهنده حرکت قیمت در خلاف جهت روند کنونی برای مدت کوتاهی هستند. چنین پولبک هایی باعث بوجود آمدن قله های کوچک در زمان حرکت قیمت ها می شوند و در نتیجه با تشکیل شدن swing high و swing low همراه هستند.

در مثال زده شده یک روند صعودی، swing high، هر بار باید در ارتفاع بیشتری تشکیل شوند و swing low ها هم باید بالاتر از swing low قبلی ظاهر شوند.
همچنین قله های نمودار نیز نسبت به حالت قبلی خود عملکرد بهتری را از خود نشان می دهند . چنین الگویی، یک الگوی کلاسیک صعودی است.

در یک روند نزولی، همین اتفاق اما به صورت معکوس روی می دهد به گونه ای که swing high ها، هر بار در ارتفاع پایین تری تشکیل می شوند و swing low ها هم هر بار نزولی تر می شوند.

اگر این الگوها را تنها برای مدتی در نمودار مشاهده کنید اما سپس، دچار برک داون شود، نشان دهنده این است که این ترند پایداری زیادی نخواهد داشت و در ادامه، رفتار متغیر یا معکوسی را از خود نشان خواهد داد.

توجه داشته باشید که بررسی داده های قبلی در نمودار می تواند کمک بزرگی به شما بکند. ممکن است با دیدن روند قیمت ها در گذشته، به این نتیجه برسید که معامله در آن روند می تواند موقعیت خوبی را برای معاملات شما فراهم کند اما آیا می توانید روند گذشته را به آنچه که اکنون روی می دهید، تعمیم دهید؟

بنابراین در دنبال کردن روند نمودارها به صورت چشمی، می توان تا حدی موفق عمل کرد اما برای کسب اطلاعات دقیق تر بهتر است از ابزارها و تکنیک های دیگری هم استفاده کنید تا با اطمینان بیشتری نسبت به روند حاضر، عمل کنید.

یکی از روش های مورد استفاده معامله گران، دنبال کردن نمودارها به وسیله چشم و اندیکاتور میانگین متحرک است. اگر به دنبال روندی صعودی هستید، ممکن است بخواهید اندیکاتور میانگین متحرکی که یک بازه زمانی 20 روزه را پوشش می دهد، تحت نظر بگیرید ، در چنین شرایطی و در ایده آل ترین حالت، قیمت ها تمام مدت در بالای این میانگین متحرک قرار می گیرند. اگر، قیمت ها، به صورت معناداری در بالای این میانگین قرار نگیرند، با توجه به سیگنال منقطع اندیکاتور به این نتیجه می رسید که روند پیش روی شما قدرت زیادی ندارد.

همچنین، اگر به دنبال یک روند صعودی هستید و تمام swing high و swing low ها به درستی در جای خود قرار بگیرند و قیمت همچنان بالاتر از میانگین متحرک باشد، تأیید اضافه ای به صورت میانگین متحرک در طول ترند ظاهر می شود. به یاد داشته باشید که چنین موقعیتی نشان دهنده افزایش مداوم قیمت میانگین است که می تواند به عنوان علامتی برای ظهور یک ترند قابل اعتماد باشد.

نکته دیگری که می توانیم در این زمینه به آن اشاره کنیم،این است که دو میانگین متحرک را با بازه های زمانی مختلف به عنوان مثال میانگین متحرک 20 روزه و 50 روزه را ترکیب کنید، اگر هردو این میانگین های متحرک، به صورت افزایشی حرکت کنند، تاکیدی محکم برای صعودی بودن روند مورد نظر شما به حساب می آیند.
میزان افزایش میانگین های متحرک نیز نشانه ای از قدرت روند است – اگر آنها شروع به صاف شدن چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی کنند، نشان دهنده این است که روند مورد نظر شما نیز دچار برک می شود و یا پایان می یابد.

استفاده از میانگین های متحرک، یکی از راه های دریافت تأیید برای الگوی مورد نظر شماست اما به عنوان راه قابل اعتمادی برای وارد شدن شما به معاملات نیست زیرا برای استفاده از آنها باید زمان زیادی را صرف کنید که در این صورت احتمال دیر وارد شدن به معامله وجود دارد. به همین دلیل، باید ارزیابی بصری خود از یک روند و میانگین متحرک را با یک شاخص اضافی مرتبط کنید تا بتواند شما را به سمت تجارتی مفید سوق دهد.

استراتژی فارکس

یافتن یک اندیکاتور ترند

از جمله نکات مثبت دنیای فارکس وجود اندیکاتورهای تکنیکال مختلف جهت کشف موقعیت ها در بازار است. به همین دلیل، شما به عنوان یک معامله گر می توانید با استفاده از ابزارهای گوناگون، سیستم معاملاتی قابل اعتمادی را راه اندازی کرده و آن چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی را ارتقا دهید. از طرفی دیگر به دلیل فراوانی این اندیکاتورها، ممکن است در انتخاب آنها دچار پارادوکس شوید، چگونه می توان متوجه شد که کدام اندیکاتور مناسب است و کدام یک مفید نیست؟

یک راه این است که تمام اندیکاتورهای موجود را امتحان کنید و نتایج حاصل از آنها را بررسی کنید، اما چه کسی توانایی این کار را دارد؟ بنابراین، اکثر افراد به دنبال راهنمایی و اطلاعاتی هستند تا بتوانند اندیکاتور مناسب خود را انتخاب کنند، اما توجه داشته باشید که بعد از مشخص شدن نوع اندیکاتور باید عملکرد واقعی آنها ، باگ ها و رنگ های فضای نموداری آن را بررسی کنید و در ادامه نسبت به مناسب بودن آنها برای سیستم معاملاتی تان، اطمینان حاصل کنید. اما حتی در این صورت ، شما به یک مجموعه مشخص از معیارها نیاز خواهید داشت که بتوانند شما را برای پیدا کردن اندیکاتور ترند راهنمایی کنند.

اول چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی از همه، اندیکاتوری که برای شناسایی روند از آن استفاده می کنید نباید به سرعت شما را وارد بازار معاملات کند. بسیاری از اندیکاتورها، بدون هیچ تعللی، تمام سیگنال های مربوط به معاملات را به شما منتقل می کنند اما در ادامه این شمایید که باید سیگنال ها را فیلتر کنید زیرا اکثر این سیگنال ها، برای انجام معاملات سودده مناسب نیستند.

اندیکاتور ترندی که بسیار تند و تیز عمل می کند، دوست شما نیست زیرا این خیال را در شما بوجود می آورد که می توانید از روند موجود استفاده کنید در حالی که چنین چیزی درست نیست. از آنجا که بازارها همیشه روند مشخصی را دنبال نمی کنند، این اندیکاتورها نمی توانند درشرایط متغیر فعال باقی بمانند.

برعکس، شما به عنوان یک معامله گر نمی خواهید از اندیکاتوری استفاده کنید، که باعث شود ورود شما با تأخیر همراه باشد. برای استفاده از چنین اندیکاتورهایی باید هفته ها و یا ماه ها منتظر بمانید تا سیگنال مناسب را دریافت کنید اما توجه داشته باشید که در طول این زمان ممکن است موقعیت های مناسبی را برای ورود به بازار معاملات از دست بدهید. حتی مهمتر از آن این است که یک اندیکاتور کند ،ممکن است شما را به سمت معامله ای سوق دهد که بیشتر روند خود را طی کرده است، بنابراین، صرف این که یک اندیکاتور در فرستادن سیگنال بسیار چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی با دقت عمل می کند ، به این معنا نیست که معامله ای را که با توجه به آن انجام می دهید، قطعاً مناسب خواهد بود.

استفاده از دستورالعمل های فوق می تواند تا حد زیادی به شما کمک کند اما اینکه بتوانید در مراحل اولیه آزمایش خود اندیکاتورهای نامناسب را حذف کنید ، باعث صرفه جویی در وقت شما می شود.
همان طور که در بالا اشاره کردیم، باید این توانایی را داشته باشید تا تله های اندیکاتورهای ترند را شناسایی کنید، یکی از این تله ها همزمان با هرج و مرج در بازار اتفاق می افتد.

به عنوان مثال، پارابولیک SAR، اندیکاتوری است که بسیاری از معامله گران از آن استفاده می کنند، استفاده از این اندیکاتور در زمان هایی که بازار، ترند مشخصی را دنبال می کند، مناسب است اما اگر بازار همراه با حرکت جانبی باشد و یا دچار تلاطم شود، با فرستادن سیگنال های نادرست شما را به سمت معاملات اشتباه سوق می دهند.

می توان گفت که تنها راه اجتناب از این حوادث، تلفیق آن با سایر قوانین شناسایی روند (مانند موارد بالا) برای اطمینان از استفاده صحیح از آن است. این راه حل تنها مربوط به SAR نیست، بسیاری از اندیکاتورها فقط در صورتی که با سایر ابزارهای آنالیز فنی مانند پرایس اکشن ، شناسایی الگوی نمودار و حتی سایر اندیکاتورها مانند میانگین متحرک ، ترکیب شوند، می توانند کارایی بسیار مناسبی داشته باشند.

به شما پیشنهاد می دهیم تا قبل از استفاده از این اندیکاتورها در سیستم معاملاتی خود و در دنیای واقعی بازار فارکس، در حساب دمو آمارکتس، بک تست و آزمایشات دیگر مربوط به این اندیکاتورها را برای سیستم خود انجام دهید و سپس وارد دنیای واقعی معاملات شوید.

از چه چیزی باید دوری کرد

اگر می خواهید روی روندهای موجود تمرکز کنید، باید از معامله با جفت ارزهایی که روند خنثی ای را طی می کنند، دوری کنید. این بدان معناست که علاوه بر اینکه در شناسایی روندهای صعودی و نزولی باید مهارت خوبی داشته باشید، باید بتوانید روندهای جانبی بازار و جفت ارزهای موجود در این روند را نیز شناسایی کنید.

این مسئله به این معنا نیست که نمی توان در بازار جانبی معامله کرد اما زمانی که هدف شما انجام معاملات در روندهای مشخص است، بهتر است در این زمینه وارد نشوید. در یک بازار جانبی، swing high و low در جهت خاصی پیشرفت نمی کنند و مشخصات ترند های صعودی و یا نزولی را نخواهند داشت، همچنین باید بدانید که در بازار جانبی میانگین متحرک شما به قیمت برخورد می کند.

نتیجه گیری

به یاد داشته باشید که انجام معاملات بر اساس روند، یکی از موثرترین راه ها برای کسب سود در معاملات است.
به شما پیشنهاد می کنیم ،به کارگیری این روش را در معاملات خود به صورت آکادمیک و علمی پیگیری کنید تا بتوانید از مطالب مطرح شده به درستی استفاده کنید.

شناسایی یک روند، مفهومی ساده است اما شناسایی یک ترند در زمان مناسب در شرایط واقعی و در نهایت ورود به موقع در معاملات باعث می شود تا بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید. برای دستیابی به این هنر، باید ترکیب دستاوردهای آنالیتیکال و اندیکاتورها در سیستم خود به کار ببرید و از آن متناسب با استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.

در انتها باید بگوییم که انجام معاملات بر اساس ترند موجود در بازار، فارغ از هرگونه فضای گیج کننده ای انجام می شود. بازار به احساس یا طرز فکر شما درباره حرکت قیمت ها اهمیتی نمی دهد. برای اینکه یک معامله گر موفق در این زمینه شوید، باید روی سیستم معاملاتی مورد اعتماد خود ، تمرکز کنید تا بتوانید از راهنمایی های آن استفاده کنید و با اعتماد به نفس معاملات خود را انجام دهید.

چگونه روند (Trend) بازار را تشخیص دهیم؟

چگونه روند (Trend) بازار را تشخیص دهیم؟

در مقاله قبل راجع به ” چگونه در بورس به سودهای رویایی برسیم؟“ صحبت کردیم. جهت کسب سودهای رویایی در بازار بورس توجه به روند قیمتی سهم مهم می باشد.
همانطور که در مقاله فوق اشاره شد یکی از موارد بسیار مهم جهت موفقیت در بازار بورس داشتن سیستم معاملاتی مکتوب می باشد. با توجه به اینکه جهت ساخت یک سیستم معاملاتی می توان از ابزارهای گوناگون استفاده کرد. در این مقاله به بررسی یکی از ابزارهای مورد استفاده در طراحی سیستم معاملاتی، یعنی خط روند بازار (Trend) می پردازیم.

یکی از روش های نوشتن سیستم معاملاتی، مبتنی بر تعقیب خط روند بازار می باشد. همانطور که شنیده اید تاکید می گردد که همیشه با روند بازار دوست باشید (Be friend with Trend).

1. تعریف خط روند

در ابتدا با مفهوم خط روند ( Trend Line) آشنا می شویم. به برآیند کلی حرکات صعودی و نزولی بازار روند گفته می شود. بازار در طی فعالیت روزانه خود قیمت هایی را کشف می کند که این قیمت می تواند نسبت به روز قبل سه حالت به خود بگیرد. قیمت روزانه می تواند بیشتر، کمتر یا مساوی قیمت دیروز باشد. این مقایسه قیمتی برای هر روز قابل قیاس با روزهای قبل خود می باشد که برآیند این مقایسه منجر به تشکیل روند می گردد. در نتیجه بر این اساس می توانیم سه نوع روند در بازار تشخیص دهیم:

برای توضیح روندها ابتدا لازم است که در مورد مفهوم پیوت (Pivot) آشنایی پیدا کنیم.

2. نقاط پیوت (Pivot Point)

پیوت ها به نقاط تغییر جهت و چرخش بازار اشاره دارد. نقطه ای که بازار از حالت صعودی به نزولی یا از حالت نزولی به صعودی تغییر جهت می دهد. نقاط پیوت خود به دو دسته تقسیم می شوند:

2.1. انواع نقاط پیوت

2.1.1. نقاط پیوت اصلی

اگر به نمای کلی یک نمودار قیمت – زمان توجه کنیم شکل موجی مشاهده می کنیم که این نمودار دارای نقاط پایین و بالا و به زبان دیگر نقاط دره (کف) و قله می باشد. اگر نمای کلی نمودار را نگاه کنیم یکسری نقاط کف و سقف بالاتر از بقیه قرار دارند که به آن نقاط پیوت اصلی گویند. این نقاط سطوح برگشت اصلی بازار می باشند. در این نقاط ما شاهد بستن معاملات توسط افرادی که سود کافی برده اند (نقاط قله) و یا ورود معامله گران بدلیل اصلاح کافی قیمت ها (دره ها) می باشیم.

2.1.2. نقاط پیوت فرعی

در نمای نمودار قیمت – زمان به کف و سقف های تشکیل شده در مقیاس کوچکتر و به عبارتی در ریز موج ها پیوت های فرعی گویند.

درک صحیح نوع پیوت شکل گرفته در بازار در کسب سود حداکثری از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. از آنجا که تشخیص این پیوت ها در شناخت واگرایی ها، الگوهای تکنیکال و … از اهمیت بسزائی برخوردار می باشد، تسلط در شناخت پیوت ها فوق العاده مهم می باشد.

حال با شناخت نقاط پیوت به بررسی انواع روندها می پردازیم:

3. انواع خط روند

3.1. روند صعودی (Uptrend)

در این روند هر قله‌ای که چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی تشکیل می شود بالاتر از قله قبلی و هر دره‌ای که شکل می گیرد بالاتر از دره قبلی می باشد. به عبارت دیگر در روند صعودی با گذشت زمان، قیمت‌ها افزایش می یابد و سقف ها و کف های جدید ایجاد می گردد. در یک روند صعودی روز به روز بر حجم معاملات افزوده می شود تا اینکه قیمت ها افزایش یافته و از حجم معاملات کاسته می شود.

در این حالت افرادی که چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی سود کافی کرده‌اند شروع به فروش سهم خود کرده و اصطلاحا نقد می شوند. در نتیجه در اینجا نمودار افت کرده و یک قله که بالاتر از قله‌ی قبلی است شکل می گیرد و با مقداری اصلاح بازار یک کف یا دره شکل می گیرد که این دره بالاتر از دره‌ی قبلی می باشد. در این وضعیت قیمت سهم اصلاح کرده و برای خریداران جذاب گردیده است. در این حالت است که خریداران با خرید سهم باعث شروع رشد سهم می گردند. در روند صعودی با اتصال نقاط کف خط روند که یک خط با شیب مثبت است حاصل می گردد. هر چه تعداد برخورد خط با دره ها بیشتر باشد این خط روند دارای اعتبار بیشتری می باشد.

در شکل زیر روند صعودی را در نماد وتجارت در تایم فریم روزانه شاهد می باشید.

روند صعودی در نماد وتجارت

چگونه با روند (Trend) بازار بورس به خرید و فروش سهم بپردازیم؟

3.2. روند نزولی (Downtrend)

در روند نزولی برعکس روند صعودی ، هر قله‌ای که تشکیل می شود پایین تر از قله قبلی و هر دره‌ای که شکل می گیرد پایین تر از دره قبلی می باشد. به عبارت دیگر با گذشت زمان، قیمت‌ها کاهش می یابد و سقف ها و کف های جدید در تراز پایین‌تری شکل می گردد. در یک روند نزولی ابتدا روز به روز بر حجم معاملات افزوده می شود تا اینکه قیمت ها کاهش یافته و به اندازه کافی اصلاح قیمتی صورت می گیرد و سهامداران فروش سهم برایشان منطقی به نظر نمی رسد؛ در نتیجه از حجم معاملات به شدت کاسته می شود.

با گذر زمان با توجه به جذابیت قیمتی سهام، خریداران ظاهر شده و قیمت سهام شروع به رشد می کند. اما قله شکل گرفته در این حالت پایین تر از قله قبلی است و این تکرار می شود که برآیند بازار روند نزولی می باشد. یعنی با اتصال قله ها تشکیل یک روند نزولی (خط با شیب منفی) را شاهد خواهیم بود.

در شکل زیر روند نزولی را در نماد ونوین در تایم فریم روزانه شاهد می باشید.

روند نزولی در سهم ونوین

چگونه با روند (Trend) بازار بورس به خرید و فروش سهم بپردازیم؟

3.3. روند نوسانی (Range)

اگر وضعیت تغییر قیمت بازار به شکلی باشد که سقف ها و کف های تشکیل شده هر کدام بر روی یک سطح یکسانی قرار گیرد در این حالت روند بازار حالت نوسانی یا خنثی تلقی می گردد. به عبارت دیگر با اتصال نقاط قله با همدیگر و اتصال نقاط دره با همدیگر کانالی تقریبا افقی شکل می گیرد که بیانگر تغییر قیمتی در بین این دو محدوده می باشد. این روند بازار بیانگر بی تصمیمی معامله گران می باشد.

در شکل زیر روند نوسانی را در نماد وتجارت در تایم فریم روزانه شاهد می باشید.

روند خنثی

چگونه با روند (Trend) بازار بورس به خرید و فروش سهم بپردازیم؟

جهت مطالعه در زمینه روندها، خواندن کتاب “دوئل با روند” که به قلم توانای دوست عزیز آقای استاد نیما آزادی نگارش شده است توصیه می گردد.

کتاب دوئل با روند

چگونه با روند قیمتی در بورس خرید و فروش کنیم؟

4. اقدامک:

نرم افزار مفیدتریدر را باز کنید و یک نمودار سهم را باز کنید و خطوط روند آن را در بازه های زمانی مختلف ترسیم کنید. در صورت وجود هر گونه پرسشی آنرا با ما درمیان بگذارید.

در صورتی که تمایل دارید با تحلیل حجم معاملات سهام در بورس آشنا شوید می توانید از لینک زیر استفاده کنید:

امیدوارم مطالب ارائه شده برایتان مفید بوده باشد و مورد توجه تان قرار گرفته باشد.

خوشحال خواهیم شد که نظراتتان را نسبت به مطالب سایت، با ما در میان بگذارید.

استراتژی معاملاتی بین سطوح حمایت(Support) و مقاومت (Resistance)

سطوح حمایت و مقاومت سطوح قیمت افقی هستند که به طور معمول خطوط افزایش قیمتی را به سایر خطوط افزایش قیمت یا خطوط کاهشی را به خطوط کاهشی دیگر متصل می کنند ، و سطوح افقی را در نمودار قیمت تشکیل می دهند.

سطح حمایت یا مقاومت زمانی شکل می گیرد که عملکرد قیمت بازار معکوس شود و جهت را تغییر دهد و یک قله یا فرورفتگی (نقطه چرخشیswing point ) در بازار ایجاد کند. سطح پشتیبانی و مقاومت می تواند محدوده معاملات را مانند آنچه در نمودار زیر مشاهده می شود ، جدا کند و همچنین می تواند در بازارهای رونددار ( trending) به عنوان ریتریس مارکت ظاهر شود و نقاط چرخشی یا سوینگ (swing) را نشان دهد.

قیمت اغلب با این سطوح حمایت و مقاومت در ارتباط است ، به عبارت دیگر ، آنها تمایل دارند که شامل حرکت قیمت باشند ، البته تا زمانی که قیمت از میان آنها عبور کند.

در نمودار زیر نمونه ای از سطح حمایت و مقاومت حاوی قیمت در محدوده معاملات را مشاهده می کنیم. محدوده معاملاتی محدوده ای است که قیمت بین سطوح حمایت و مقاومت به صورت خطی موازی مانند نمونه ای که در زیر می بینیم قرار می گیرد (قیمت بین سطح حمایت و مقاومت در یک محدوده معاملاتی در نوسان است).

توجه داشته باشید که در نمودار زیر ، قیمت در نهایت شکسته و از محدوده معاملاتی خارج شده و از سطح مقاومت بالاتر رفته است ، سپس هنگامی که به پایین برگشت و سطح مقاومت قدیمی را آزمایش کرد ، پس از آن قیمت همان محدوده را حفظ کرد و به عنوان حمایت (support) عمل کرد …

SR1

مسیر اصلی دیگری که توسط سطوح حمایت و مقاومت در بازار ایجاد شده است موجب شکل دهی نقاط چرخشی در روند می شوند.

در یک روند بازار ، موجب ایجاد ریتریس در روند می شود و این ریتریسمنت (retracement) موجب ایجاد نقطه چرخشی (swing point) در بازار می شود ، که در روند صعودی مانند قله و در روند نزولی مانند یک فرورفتگی یا دره به نظر می رسد.

در روند صعودی ، قله های قدیمی تمایل دارند که پس از گذر شکسته شدن افزایشی قیمت ، به عنوان پشتیبانی (support) عمل کنند و سپس دوباره بازگردند و آن ها چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی را آزمایش کنند. در روند نزولی ، برعکس است؛ پس از گذر شکسته شدن کاهشی قیمت از آنها ، فرورفتگی های قدیمی به عنوان مقاومت (resistance) عمل می کنند و برای تست آنها دوباره به عقب بر می گردند.

در اینجا مثالی نشان داده شده است که بازار نقاط چرخشی قبلی (پشتیبانی) را در روند نزولی آزمایش می کند ، توجه داشته باشید که با بازگشت بازار به منظور تست سطح پشتیبانی (support) قدیمی ، پس از آن ، سطح به عنوان مقاومت (resistance) جدید رفتار می کند و اغلب قیمت را حفظ می کند. این عاقلانه است که به محض بازگشت و تست نقاط چرخشی قبلی ، به دنبال یک نقطه ورود باشید (به سیگنال فروش پین بار (pin bar) در نمودار زیر دقت کنید) ، زیرا به احتمال زیاد در این سطوح ، روند از سر گرفته می شود و ریسک پایین / پاداش بالا احتمالی را ایجاد می کند :

SR2-1

نحوه معامله به سبک پرایس اکشن (price action) از طریق سیگنال های سطوح پشتیبانی (support) و مقاومت (resistance)

سطوح پشتیبانی و مقاومت “بهترین دوست” معامله گران یا تریدرهایی هستند که از شیوه ی معامله گری پرایس اکشن (price action) استفاده می کنند. هنگامی که یک سیگنال ورود پرایس اکشن در سطح کلیدی از پشتیبانی یا مقاومت تشکیل می شود ، به احتمال زیاد می تواند یک سناریوی ورودی مناسب باشد. سطح کلیدی به شما یک “مانع” می دهد تا ضرر خود را متوقف کنید و از آنجا که شانس زیادی برای تبدیل شدن به یک نقطه برگشت در بازار دارد ، معمولاً یک نسبت پاداش ریسک خوب در سطوح کلیدی پشتیبانی و مقاومت در بازار شکل می گیرد.

سیگنال ورودی پرایس اکشن ، مانند سیگنال پین بار (pin bar) یا موارد دیگر ، «تأییدیه ای» را در اختیار ما قرار می دهند که در واقع ممکن است قیمت از سطح کلیدی پشتیبانی یا مقاومت فاصله بگیرد.

در نمودار نمونه ی زیر ، ما یک سطح کلیدی از مقاومت و یک استراتژی جعلی (fakey ) نزولی را مشاهده می کنیم که در آن شکل گرفته است. از آنجا که این استراتژی جعلی نشان دهنده برگشت یا ریورسال (reversal) شدید و شکست اشتباه مقاومت کلیدی است ، احتمال زیادی وجود دارد که قیمت با توجه به سیگنال پایین بیاید …

SR3

نمودار بعدی نحوه معامله پرایس اکشن از طریق سطح پشتیبانی در روند صعودی را نشان می دهد. توجه داشته باشید که هنگامی که ما یک سیگنال خرید پین بار(pin bar) واضح به دست آوردیم ، در واقع دو سیگنال پین بار در این مورد ، روند صعودی آماده از سرگیری است و از سطح پشتیبانی کلیدی به میزان قابل توجهی بالاتر رفته است.

SR4

مثال نمودار بعدی به ما نشان می دهد که چگونه بعضی اوقات در بازارهای دارای روند ، یک سطح چرخشی قبلی به عنوان یک سطح پشتیبانی یا مقاومت جدید عمل می کند و سطح مناسبی را برای توجه ما به سیگنال های ورودی پرایس اکشن ایجاد می کند.

در این حالت ، روند در حال صعود است و چرخش افزایشی قبلی در روند صعودی سرانجام “پس از شکسته شدن قیمت بالاتر از آن” ، به سطح حمایت رسیده است. می توانیم ببینیم که وقتی برای بار دوم قیمت بازگشت تا دوباره آزمایش کند ، یک سیگنال پین بار(pin bar) ورودی خوب تشکیل داد تا بازار را تصاحب کند و دوباره از طریق یک سطح برخورد یا تلاقی در بازار مجدداً صعود کند.

SR5

سرانجام آخرین نمودار مورد نظر ما نمودار جالبی است. به چرخش کاهشی که در روند نزولی در سمت چپ نمودار رخ داده است توجه کنید. شما می توانید ببینید که چگونه این سطح تا ماه های بعد باقی مانده است ، حتی پس از تغییر روند از کاهش به افزایش. این سطح در ابتدا به عنوان سطح مقاومت عمل می کرد پس از آن که قیمت از طریق آن به سمت پایین شکسته شد ، اما به محض شکسته شدن سطح مقاومت ، ما یک شکل گیری صعودی داشتیم و پس از آن ، همان سطح به عنوان پشتیبانی عمل کرد ، و این همان جایی است که سیگنال کمبو پین بار (pin bar combo) جعلی را در نمودار زیر مشاهده می کنیم :

SR6

نکاتی درباره سطوح حمایت (Support) و مقاومت (Resistance)

خود را با تلاش برای ترسیم تمامی سطوح کوچک در نمودارها خسته نکنید. به دنبال یافتن سطح نمودارهای کلیدی روزانه ، همان طور که در مثال های بالا نشان دادیم باشید ، زیرا این ها مهم ترین موارد هستند.

خطوط افقی پشتیبانی یا مقاومتی که شما ترسیم می کنید ، همیشه به چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی طور دقیق به بالا یا پایین بار ها یا میله هایی که با آن اتصال دارند نمی رسند. اگر گاهی اوقات ، خطوط کمی پایین تر یا بالاتر از نقطه ی اصلی باشند اشکالی ندارد. نکته مهمی که باید بدانید این است که این یک علم دقیق نیست ، بلکه یک مهارت و یک هنر است که در طی آموزش ، تجربه و زمان می توانید در آن پیشرفت کنید.

وقتی در مورد یک سیگنال ورودی پرایس اکشن شک دارید ، از خود بپرسید که آیا این در سطح کلیدی پشتیبانی یا مقاومت است یا خیر. اگر در سطح کلیدی پشتیبانی یا مقاومت نباشد ، بهتر است از این سیگنال گذر کنید.

استراتژی معاملاتی قیمت مانند پین بار (pin bar) ، جعلی (fakey) یا استراتژی اینساید بار (inside bar ) ، در صورت ایجاد سطح حمایت یا مقاومت در بازار شانس بیشتری برای موفقیت ایجاد می کند.

مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر می‌باشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار می‌گیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت می‌باشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمی‌توانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث می‌شود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد می‌کنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقاله‌های آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معامله‌گران با تشخیص آن‌ها می‌توانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص می‌نمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان می‌دهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوت‌ها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آن‌ها نمودار قیمت تغییر جهت می‌دهد. برای آن‌که در تحلیل‌های خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوت‌ها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دسته‌ی مینور و ماژور تقسیم می‌شوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

انواع پیوت

زمانی‌که در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوت‌ها یا نواحی بازگشت قیمت شکل می‌گیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش‌بینی آتی قیمت‌ها احساس می‌شود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.

پیوت قیمتی

منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت می‌باشد که موجب تغییر روند قیمت سهام می‌شود. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل می‌شود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطه‌ی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمت‌ها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیش‌روی کنند. تشخیص این پیوت‌ها اصولاً ابزار خاصی نمی‌طلبد و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و به صورت بصری می‌باشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توان از پیوت‌های قیمتی کمک گرفت.

پیوت محاسباتی

بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی می‌گویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوت‌ها دخیل نیست و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی می‌باشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی می‌باشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح از پیوت‌ها به‌روزرسانی خواهند شد و بر چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی اساس دوره‌ی زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معامله‌گران میان‌مدت، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوت‌های محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.

۱. پیوت پوینت (Pivot Point)

برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمت‌ها بالاتر از نقطه‌ی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی می‌باشد. در این حالت باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار می‌باشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.

  • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
  • R1 = (2*PP)-Low
  • R2= PP+(High-Low)
  • S1 = (2*PP)-High
  • S2 = PP-(High-Low)

۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

ناحیه‌‌ی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیق‌تر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکان‌پذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانی‌که قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبه‌گر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض هستند. حتی در صورت عدم وجود می‌توانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها در کنار مواردی همچون میانگین‌های متحرک، خطوط روند و غیره به چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی عنوان ابزار اصلی به‌ کار برده می‌شوند.

  • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
  • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
  • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
  • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
  • ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
  • ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
  • ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
  • (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2

پیوت مینور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسان‌گیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوت‌های مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهت‌های فرعی و کوچک هستند. این پیوت‌ها علاوه بر آن‌که منجر به حرکات اصلاحی کوچک می‌شوند، موجب برقراری روند‌های خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دوره‌ی زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور می‌توان مشاهده کرد. این پیوت‌‌ها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند. به همین دلیل نمی‌توان در تحلیل تکنیکال به آن‌ها اعتماد کرد و یا آن‌ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معامله‌گران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دوره‌های زمانی مناسب هستند.

پیوت ماژور

این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می‌دهد. در واقع این پیوت‌ها نقاطی هستند که تحلیل‌گران برای تحلیل‌های اصلی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. به طوری‌که ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت‌های ماژور ترسیم می‌شوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهده‌ی نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند را تشخیص می‌دهد. پیوت‌های ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوت‌ها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیل‌گران و معامله‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوت‌ها استفاده می‌کنند.

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

اکنون که با مفاهیم اولیه‌ی پیوت‌های مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوت‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه‌های ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر می‌باشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوت‌ها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آن‌که معامله‌گران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:

۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما می‌توانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)

۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مک‌دی (macd) اتفاق می‌افتد. به‌منظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک‌دی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می‌کنیم.

با استفاده از روش‌های بالا می‌توانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به‌ صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژی‌های معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار این‌ها باید از تحلیل‌های تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و چرخش قیمت در بازارهای معاملاتی کاربردهای هر کدام از آن‌ها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص می‌شود که مهم‌ترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می‌باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش‌بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوت‌ها می‌توان به پیش‌بینی قله و دره‌ی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه‌ای درازمدت پیاده‌سازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله‌گری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند. در این موضوع می‌توانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به‌عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام به شما پیشنهاد می‌کند که با استفاده از استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.